عکس زیر متعلق به چنار کهنسال امام زاده صالح است که در جریان سیل سال ۱۳۶۶ تجریش آسیب فراوان دید و در دهه ۱۳۸۰ با وجودی که هنوز بخشی از آن سبز بود، قطع شد!این امامزاده از قطب های گردشگری در تهران به شمار می آید.
عکاس : عبدالله قاجار
باستان شناس فرانسوی به نام ژان دو لافوا در دهه ۸۰ قرن نوزدهم میلادی در ایران زندگی می کرده است و در مورد چنار امام زاده صالح گفته که به نظر او پیرترین چنار زنده در جهان است و در خاطرات خود از ایران نوشته است که : « در مسجد امام زاده صالح تجریش چنار عجیب و غریبی هست که مانند آن در جهان پیدا نمی شود.قطر این چنار را نمیتوان دقیقاً حساب کرد، حدودا ۱۵ متر می شود.هر کدام از شاخههای این درخت چنار تنومند مثل یک درخت جداگانه در بالای بنای مسجد سر به فلک کشیده است. زائران در سایه این درخت جمع می شوند.نماز می خوانند و استراحت می کنند، مکتبدار شاگردان خود را در زیر سایه این درخت چنار درس می دهد و ....
دوستعلی خان معیرالممالک در خاطرات خود از این چنار می گوید
در روزهای جشن ، مردم در گورستان امام زاده چنار(قبلا به این نام معروف بود) جمع می شدند و درخت را چراغانی و تزیین می نمودند و دراویش دراین محل زیر درخت چنار معرکه میگرفتند.
اما در حال حاضر چیزی جز تنه خشکیده از چنار امام زاده باقی نمانده است . علت بریدن این درخت کهنسال را مزاحمت شاخههای آن عنوان کرده اند!!
شاهکارهای معماری زیادی روی این سیاره وجود دارد و مساجد در این لیست مکان خاصی را اشغال می کنند. یکی از باشکوه ترین شاهکار های معماری شرقی، مسجد آبی یا مسجد کبود در افغانستان است. این مسجد که زیباترین مسجد در افغانستان است در مرکز ولایت بلخ در شهر مزار شریف واقع شده است .ساختمان این مسجد فوق العاده زیبا، تقریبا به طور کامل با کاشی های فیروزه ای پوشیده شده است، چشم را می نوازد و باعث می شود که با استعداد معماران و هنرمندانی که روی این شاهکار معماری کار کرده اند، بی تفاوت نمانید و به فکر فرو روید.
مسجد کبود اساسا بازسازی شده از روی مسجد قدیمی که در حدود 1220 توسط چنگیز خان نابود شد می باشد. مسجد توسط سلطان احمد سنگر از سلسله سلجوقی بازسازی شد. سپس، در قرن 15، سلطان حسین میرزا بیکار این ساختمان را بازسازی کرد، یا به جای آن، یک ساختار جدید را ساخت که بزرگتر و شیک تر بود.
عکس فوق العاده زیبا از کاشی کاری فیروزه ای
نقشه محل مسجد که در دهه 1910 ساخته شده نشان می دهد که مسجد قبلا یک فضای کوچکتر را اشغال کرده بود. در طول سال ها، مقبره های مختلف در قلمرو مسجد برای تعدادی از رهبران سیاسی و مذهبی افغانستان ساخته شده است، که منجر به این واقعیت شده است که ساختمان در حال حاضر نسبتا مشابه با مسجد قبلی نیست. به طور کلی، از مسجد اصلی باستانی چیز زیادی باقی نمانده اما شکل به روز شده این ساختمان به عنوان زیباترین مسجد در افغانستان به رسمیت شناخته شده است.
مورخان افغان ادعا می کنند که حضرت علی(ع) در واقع در نزدیکی بغداد دفن شده بود، اما بلافاصله پس از کشته شدن آن حضرت، پیروانش بدن او را پنهان کردند. آنها می ترسیدند که دشمنان حضرت ، پس از مرگ او آرام نخواهند بود ومحل دفن او را تخریب خواهند کرد.به این دلیل آنها بدن حضرت علی(ع) را با یک شتر به محل دیگری منتقل کردند، و در نهایت در محلی که دفن کردند بعدها "مزار شریف" (به معنای واقعی کلمه - "مقبره مقدس") نامیده شد .
در طول حمله ی چنگیزخان به این سرزمین های ، قبر باید با خاک پوشیده می شد تا دشمنان متوجه آن نشوند.محلی ها در مورد مسجد افسانه های زیادی می گویند و بعضی از داستان ها توسط مورخان افغان تایید می شود. جالب توجه است، ایرانیان و اعراب از این فرضیه حمایت نمی کنند و معتقدند که حضرت علی (ع) در این جا دفن نشده است و محل قبر آن حضرت در نجف واقع شده است.
یکی از ویژگی های متمایز مسجد کبود این است که حتی غیر مؤمنان می توانند وارد آن شوند اما دیدن آرامگاه حضرت علی(ع) برای نمایندگان سایر ادیان ممنوع است.آنها اجازه ورود به مسجد را دارند، اما آنها مجاز به ورود به مقبره حضرت علی(ع) نیستند.
نمای بیرون مسجد بسیار شگفت انگیز به نظر می رسد: دو گنبد آبی روشن به خوبی با پوشش تمام کاشی با سایه های آبی ترکیب شده اند. سنگ فرش کف آبی-فیروزه ای با رنگ های زرد و قرمز با هماهنگی زیبا و بسیار پیچیده می شود اما داخل ساختمان زیبایی کمتری دارد.
مسجد کبود به وضوح به عنوان جاذبه اصلی گردشگری، کسب و کار مزار شریف و بلخ محسوب می شود. این مسجد علاوه بر بنای یادبود معماری به مرکز زندگی اجتماعی شهر تبدیل شده است.
در اواخر ماه مارس، شیعیان یک پرچم بزرگ را بر مسجد بنا نهاده اند تا آغاز وقایع 40 روزه را به افتخار نوروز نشان دهند. پایان این دوره تعطیلات، به نام "شکوفه سرخ"، معمولا با زمان شگفت انگیزی که لاله های قرمز در اطراف مزار شریف گل می دهد، مطابقت دارد.
مسجد کبود به عنوان یک میراث فرهنگی جهانی در یونسکو ثبت شده است و علاوه بر زائران مسلمان (عمدتا شیعیان) و گردشگران، تعداد زیادی از هنرمندان ، عکاسان از آن دیدن می کنند.
ساکنان محلی معتقدند که یکی از هزاران کبوتر سفیدی که تقریبا همیشه در حیاط مسجد و اطراف آن دیده می شوند، در واقع کبوتر نیست.
عکس فوق العاده زیبا از پرواز کبوتران سفید
بر اساس یک باور دیگر ، کبوترهای خاکستری معمولی که در این محل مقدس پرواز می کنند،اگر به مدت 40 روز در این مسجد اقامت کنند، سفید می شوند.
باورتون میشه این عکس ها میلیون ها دلار فروخته شده اند 14 عکس
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
عکس هایی که در این پست می بینید همه با قیمت های نجومی میلیون دلاری به فروش رسیده اند
چرا میلیونرها نیاز به خرید عکس سیب زمینی با حداقل شش صفر را دارند؟ توضیحی منطقی برای چنین اعمال عجیب و غریبی از سوی آنها پیدا نمی شود.عکس های میلیون دلاری در این پست را ببینید.
عکس Forever Rose یک میلیون دلار فروخته شد. عکاس : کوین ابوش.
این قطعه در بلاک چین (مبادله دیجیتال، که معاملات انجام شده با استفاده از بیت کوین یا سایر فرم های مجازی انجام می شود) خریداری شد. "Forever Rose" این عکس گران ترین قطعه هنری مجازی است که تا به حال فروخته شده شده است.
2. شبح در سال 2014
این عکس در دسامبر 2011 6.5 میلیون دلار فروخته شد. عکاس : پیتر لیک
عکاس استرالیایی پیتر لیک ادعا می کند که این رکوردی است برای گران ترین عکس که تا به حال فروخته شده . 6.5 میلیون دلار برای این عکس شگفت انگیز، توسط یک کلکسیونر ناشناس خریداری شد. با این حال، قیمت هرگز به طور رسمی تأیید نشد، زیرا خریدار یک فرد "خصوصی و ناشناس" است.
3. راین دوم در سال 1999
این عکس در نوامبر 2011 به مبلغ 4338500 دلار فروخته شده شد. عکاس : : آندریاس گورسکی.
گرانترین فروش تایید شده عکاسی متعلق به آندریاس گورسکی است که تصویر خود را تحت نام "راین دوم" در سال 2011 به مبلغ 4.3 میلیون دلار فروخته شد. این یکی از شش تصاویر منحصر به فرد است که بخشی از رودخانه راین در نزدیکی دوسلدورف را نشان می دهد.
4. بدون عنوان شماره 96 در سال 1981
این عکس در ماه مه 2011 به مبلغ 3،890،500 دلار فروخته شد. عکاس : سیندی شرمن.
این یک پرتره را سیندی شرمن در سال 1981 گرفته که در نهایت به یک فروشنده نیویورک به مبلغ 3،890،500 دلار فروخته شد. این عکس بخشی از مجموعه ی CentroFolds یك ساله است كه شارمن را در چندین حالت کلیشه ای از زمان نشان می دهد.
5. برای اعلیحضرت در سال 1973
در ژوئن 2008 به مبلغ 3،765،276 دلار فروخته شد. عکاس : گیلبرت و جورج.
گیلبرت و جورج دو نقاش و هنرمند که با حضور و عرضۀ خویش بهمنزلۀ اثر هنری یا «مجسمۀ زنده»، و ساعتها ژست خاصی بهخودگرفتن، بهشهرت رسیدند.آنها به ندرت در بین مردم دیده می شدند "به اعلیحضرت" بخشی از مجموعه ای از این دوقلو است و شامل 37 تصویر جداگانه می باشد.
6. سخنرانی جنگجویان مرده در سال 1986
این عکس در ماه مه 2012 به مبلغ 3،666،500 دلار فروخته شد. عکاس : :جف والا
در نگاه اول، به نظر می رسد صحنه نظامی واقعی است، اما در واقع آن را در یک استودیو با بازیگران مهمان گرفته است. این عکس نشان می دهد که سربازان مرده بعد از اینکه آنها را در آغوش گرفتند، به زندگی باز می گشتند.این تصویر رویدادهای تاریخی وحشتناک در دوران گذشته و تصاویر فیلمهای جنگی را ترکیب کرده است.
7. سیاه و سفید در سال 1926
عکس در ماه نوامبر 2017 فروخته شد € 2688،750. عکاس : : من ری.
این عکس در نسخه پاریس مجله Vogue زمان منتشر شده است و Kiki را با ماسک قبیله ای آفریقایی نشان می دهد. نام عکس ، که به معنای واقعی کلمه به عنوان "سیاه و سفید" ترجمه می شود، نه تنها به تصویر سیاه و سفید گرفته شده، بلکه به مقایسه صورت و ماسک مدل نیز اشاره دارد.
8. بورس اوراق بهادار شیکاگو در سال 1999-2000
این عکس در ماه ژوئن 2013 به مبلغ 3،298،755 دلار فروخته شد. عکاس : آندریاس گورسکی.
این تصویر بورس اوراق بهادار شیکاگو را نشان می دهد . در آن زمان آندریاس گورسکی تلاشهای زیادی را برای انتقال پویایی تصویر انجام داد. حرکت جمعیت را، که به تدریج تار می شود، اما به طرز باور نکردنی روشن و متضاد است را در این تصویرنشان داده است.
9. بدون عنوان در سال 2000
تصویر در ماه مه 2014 به مبلغ 3 هزار و 777 دلار فروخته شد. عکاس : ریچارد پرنس
در سال 2000، ریچارد پرنس مجموعه ای از عکس های "کابوی" را منتشر کرد. تمام آثار او یک کابوی روی یک اسب را نشان می دهد.
10. شماره سیب زمینی 345 در سال 2016
این عکس در سال 2016 برای یک میلیون دلار فروخته شد. عکاس : کوین ابوش.
تصویر نشان دهنده یک غده سیب زمینی با نام نمادین "شماره سیب زمینی 345" است. به نظر کوین ابوش Abosha، هر سیب زمینی دارای شخصیت و خلق و خوی خاص خود است.
11. فیلم بدون عنوان شماره 48 در سال 1979
این عکس در ماه مه 2015 به مبلغ 29،965،000 دلار فروخته شد. عکاس : سیندی شرمن.
مجموعه ای از عکس های سیندی شرمن بین سال های 1977 تا 1980گرفته شده است و این عکس بدون نام شماره 48، گران ترین عکس است. این مجموعه برای نشان دادن شخصیت های زنانه داستانی است که شبیه فیلم های قدیمی است.
12. لس آنجلس در سال 1998
این عکس در فوریه 2008 برای 2،900،000 دلار فروخته شد. عکاس : آندریاس گورسکی.
تصویر دیگری از آندریاس گورسکی. در این زمان، عکس یک شب از لس آنجلس در سال 1998 اختصاص یافته است. تصویر اصلی دارای عرضی بیش از سه و نیم متر است و به وضوح منحنی زمین را در افق نشان می دهد. بسیاری از منتقدان، ترکیب دید آرام از یک شهر پر سر و صدا را در نظر می گیرند.
13. دره ماه در سال 1904
این عکس در فوریه 2006 به مبلغ 2928000 دلار فروخته شد. عکاس : : ادوارد استیچن
تصویر "مهتاب دراستخر" که در حراج فروخته شده شد، تنها یکی از سه عکس است، دو عکس دیگر در موزه نگهداری می شود.
14. بدون عنوان شماره 153 در سال 1985
این عکس در نوامبر 2010 برای $ 2770،500 فروخته شده شد. عکاس : سیندی شرمن.
"بدون عنوان # 153" - یکی دیگر از پرتره های خیره کننده عکاس سیندی شرمن در فهرست گران ترین عکس های او تاکنون است. این تصویر الهام بخش فیلم نوآر زن افسونگر می باشد
براد ویلسون عکاسی است که از حیوانات وحشی پرتره تهیه می کند. در این سری از پرتره های احساسی، او ویژگی های هر موجود زنده و ارتباط او را با طبیعت نشان می دهد.براد ویلسون ادعا می کند که عکس های او از حیوانات یک نوع بازتاب از زندگی مردم مدرن است. او معتقد است که عکس هایش برای همه کسانی که می خواهند از طبیعت محافظت کنند الهام بخش هستند. براد ویلسون می گوید: شاید این تصاویر یادآوری کند که انسان ها در این سیاره تنها نیستند،انسان ها در انزوا زندگی نمی کنند، بلکه در ارتباط کامل با دنیای بیرون هستند.
1. نگاه گربه وحشی
علاقمندی به هنر از سن نوجوانی در براد ویلسون ظاهر شد. اما او درک کرد که به سختی می تواند یک مجسمه ساز یا معمار بزرگ شود. اما او به سرعت متوجه شد که دوست دارد عکس بگیرد. و این کار را با عکس های تجاری شروع شد.
2. جغد در خواب
محل سکونت: سنت لوئیس، میسوری
3. میکاپ کامل
طوطی سیاه. محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2015
4. غول ساوانا
فیل آفریقایی. محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2010
با این حال، عکاس به موضوعات دیگر جلب شد ، حیوانات برایش جالب بودند. فیل ها، شیرها، ببرها - آنها باید مدل های او می شدند. براد ویلسون در باغ وحش ها، پناهگاه ها و در خانه های صاحبان حیوانات عکس می گرفت.
5. چشم غول پیکر
فیل آفریقایی. محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2010
6. زیبای خطرناک
محل: آلبوکرک، نیومکزیکو 2016
7. مرد ناز
ماندریل محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2014
8. در حال انقراض
محل سکونت: آلبوکرک، نیومکزیکو 2013
9. اورانگوتان مو قرمز
اورانگوتان محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2011
10.جغد قطب نما
جغد قطب نما محل سکونت: سنت لوئیس، میسوری 2012
11.شیر کوهستان
شیر کوهستان محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2011
12.پرنده خورشیدی
پرنده خورشیدی محل: آلبوکرک، نیومکزیکو
13.گورخر سیاه یا سفید
گورخر محل سکونت: لس آنجلس، کالیفرنیا 2010
14. سایه ای در تاریکی
پلنگ سیاه محل سکونت: مونتری، کالیفرنیا
15. ماداگاسکار بومی
گربه لئورور محل سکونت: مونتری، کالیفرنیا 2014
16. شکارچی
هاوک سرخ مایل به قرمز محل: آلبوکرک، نیومکزیکو 2016
عکس های این پارک عجیب و غریب که به پارک بودا یا جنگل بودایی معروف است و با تعداد زیادی از مجسمه های سنگی پر شده، به صورت دوره ای در اینترنت پخش و به اشتراک گذاشته می شود با این توضیح که این مکان واقعا ترسناک است. پارک بودا در ژاپن (یا جنگل بودایی )تا حدودی یادآور یک قبرستان چینی است.
تاسیس این پارک غیر معمول با بیوگرافی خالق آن آغاز شود. نام او آقای فوروکاوا است. تمام عمر خود را در ژاپن به تجارت مشغول بود، اما در ابتدا چندین بار ورشکسته شد در نهایت، کارآفرین خوش شانس بود: او یک شرکت نسبتا موفقیت آمیز را ایجاد کرد و آن را توسعه داد.
عکس از سمت رودخانه به جنگل عجیب و غریب با مجسمه های بودایی
میتسومی فوروکاوا Mitsumi Furukawa علاقه زیادی به فرهنگ چینی داشت و این علاقه باعث شد تا به باز کردن یک پارک برای دوستی دو ملت بپردازد.
فوروکاوا با ایده دوستی چین و ژاپن تصمیم به ساخت پارک گرفت
محل اجرای پروژه عجیب و غریب او، جنگلی در نزدیکی رودخانه جینزو در جزیره هونشو بود. در نیمه دوم قرن گذشته، مسابقات قایقرانی بین المللی با مشارکت تیم های چین در این رودخانه برگزار میشد.
صدها مجسمه در یک مکان زیبا ایجاد شده است، و هیچ یک از آنها مانند یکدیگر نیست
آقای فوراکاوا پارک خود را "جنگل بودا" یا "روستای سنگی استاد بودا" نامید و تصمیم گرفت تا حداقل 500 مجسمه را در این مکان زیبانصب کند و همچنین توجه ژاپنی ها را به دین و فرهنگ باستانی دولت همسایه جلب کند.
آقای فوراکاوا قصد نداشت کسی را بترساند، او تنها خواستار دوستی ژاپن و چین بود.
برخی از مجسمه ها به سادگی شگفت انگیز و بسیار اصلی هستند.
کارآفرین ما آقای فوراکاوا، با مجسمه ساز چینی لو چین چائو آشنا شد و مجسمه های مرموز سنگی را به طور مستقيم از چين به این پارک وارد کرده و در كنار رودخانه نصب نمود.
به نظر بسیار واقع گرایانه می رسد اما همه این مجسمه های سنگی به سمت راست نگاه می کنند.
طرفداران فرهنگ بودایی چیزی برای دیدن در جنگل بودا دارند
همه آیین های بودایی در مجسمه های سنگی مختلف نشان داده شده اند.
جنگل دوم گروهی از دوستان چین است که در سالهای مختلف نیمه دوم و آغاز قرن بیست و یکم ساخته شده است.
گاهی اوقات شما حتی می توانید مجسمه کودکان را ببینید.
و شما همچنین می توانید با چنین شخصیتی ملاقات کنید ...
در حال حاضر، در مجموع 1290 مجسمه ارسال شده در اینجا وجود دارد!
حتی 12 علامت از فال و طالع بینی چینی در جنگل بودایی وجود دارد: میمون، خوک، خروس، قوچ، اسب، مار، خرگوش و غیره ...
فوروکاوا شش سال پیش از دنیا رفت. با توجه به درخواستش در بستر مرگ، شخصیت سنگی او آخرین مجسمه در این گالری عجیب و غریب بود و این خواسته انجام شد.
گردشگران می توانند از طبیعت عالی لذت ببرند.
توریست ها هیچ چیز برای ترسیدن در این جنگل نمی بینند.
همانطور که کارآفرین برنامه ریزی کرده بود، جنگل بودا (می توان آن را با ماشین در امتداد یک بزرگراه طی کرد) تبدیل به یک مکان استراحت برای ژاپنی ها و گردشگران محلی شده است. با این حال، معمولا تعداد بازدید کنندگان کم است . احتمالا، به این خاطر که این مکان به نظر غم انگیز و مرموز می رسد.
شما می توانید بین مجسمه های موجود نصب شده در مناظر زیبا حرکت کنید و در مورد چیزهای زیادی فکر کنید: درباره خالق جنگل بودا، درباره افرادی که در این پروژه تا حدی اتوپیایی شرکت داشتند یا در مورد فرهنگ بودایی.
در اینجا شما می توانید چای oolong را به صورت رایگان بنوشید و به تاریخچه تاسیس پارک گوش کنید.
همانطور که توسط کارآفرین برنامه ریزی شده بود، این پارک تبدیل به یک مکان محبوب برای گردشگری در تعطیلات شد.
در اینجا یک ساختمان قدیمی ساخته شده به سبک ژاپنی است که با پنجره ای مشرف به منظره ای زیبا از رودخانه و سد باز می شود. کارکنان می توانند به مهمانان در مورد تاریخ پارک، و همچنین چای oolong به صورت رایگان پذیرایی کنند. و از آنجا که جنگل بودا به عنوان مکانی برای استراحت در نظر گرفته شد، بازدید کنندگان که گوشت یا سوسیس بهمراه خود آورده اند می توانند از ذغال چوب برای کباب کردن استفاده کنند.
به هر حال این نکته هم بسیار جالب توجه است که ، به رغم این واقعیت که ژاپنی ها از چگونگی تاسیس این پارک آگاه هستند، بسیاری ازآنها ترجیح می دهند در گفتگو با توریست های خارجی تظاهر کنند که منشا مجسمه ها بسیار اسرار آمیز است و باعث ترس و وحشت در آنها شوند.
پیرمرد 94 ساله که روستای خود را به جاذبه گردشگری تبدیل کرد
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
اگر خانه شما را که 40 سال گذشته در آن زندگی می کردید را می خواستند تخریب کنند، چکار می کردید؟ یک جانباز سالخورده در تایوان با چنین مشکلی مواجه شد. چه کسی تصور می کرد که به جای دادرسی ، اعتراض و تظاهرات ، رنگ و برس به نجات او بیاید؟ جانباز 94 ساله تمام روستای خود را نقاشی کرد - و اکنون یکی از جاذبه های گردشگری شهر چند میلیونی شده است.
چند سال است که جانباز تمام خانه های روستا را نقاشی می کند.
روستایی که هوانگ یونگ فو در آن زندگی می کند در سال 1940-1950 برای جانبازان محلی ساخته شده است. از این روستاها در سرتاسر کشور ساخته شد . این ها نوعی از ساده ترین خانه های کارمندی ارزان قیمت بودند که قرار بود برای سربازان سابق تنها یک خانه موقت باشند تا بتوانند در آینده به مسکن بهتری منتقل شوند. بسیاری از این جانبازان روستاها را ترک کردند.
برای کار خود، هوانگ یونگ فو از رنگ های روشن استفاده می کند.
روستایی، که اکنون به عنوان روستای رنگین کمان نامیده می شود، در وسط یک شهر بزرگ واقع شده است - در Taichung، جایی که در آن شهر بیش از 2.8 میلیون نفر زندگی می کنند. دیدن این خانه های رنگارنگ کوچک در میان آسمان خراش ها بسیار غیر منتظره است و تبدیل به قطب گردشگری شده، و غیر منتظره تر از آن این است که تمام نقاشی ها نتیجه کار تنها یک نفر است.
عکس : همه خانه ها یک نفر را رنگ آمیزی کرد.
هوانگ یونگ فو، که در سال جاری 95 ساله خواهد شد،مثل سایر سربازان به همین روستا نقل مکان کرد. با این حال، او در انتقال به یک خانه جدید موفق نشد و 40 سال است که این روستا خانه اش باقی مانده است.او شروع به رنگ کردن دیوارهای خانه خود از داخل وکم کم به دیوارهای خارجی رسید.
در حال حاضر این روستا تبدیل به یک قطب گردشگری شده است.
این کار او را به اندازه کافی دستگیر کرده بود که هراو هر روز از ساعت 3 صبح شروع به کار می کرد و تقریبا همه خانه های روستا را نقاشی کرد. قبلا 1200 نفر در این روستا زندگی می کردند.
هوانگ یونگ فو نه تنها دیوارهای خانه ها، بلکه همچنین نرده ها و جاده ها را رنگ کرد.
همسایگان هوانگ دراین روستا در ابتدا کار او را بی نتیجه می دیدند اما او نهایتا کمک کرد تا آنها خانه های خود نگه دارند. پس از اعتراضات گسترده و تظاهرات در سایر روستاها و پس از تهدید دولت تایوان برای از بین بردن این روستاها، دولت تایوان تنها این روستای رنگین کمان را تخریب نکرد؛ زیرا این روستا یکی از جاذبه های اصلی این شهر شده و اکنون نام روستا در همه نقشه های کشور اعمال شده است.
جانباز خوشحال است که مردم کار خود را دوست دارند.
عکس روستای رنگین کمان
تصاویر روستای رنگین کمان چه هستند؟ هوانگ یونگ فو نقاشی های مختلف را انتخاب می کند : عروسک ها، انیمه، حیوانات، گیاهان، هواپیما، اما او همیشه از رنگ های روشن استفاده می کند که تبدیل به مشخصه کار او شده است. او اکنون به طور مرتب باید کارهای قدیمی خود را رنگ کند، تا نور خورشید که آنها را کم رنگ می کند کاملا از بین نبرد و مانند قبل حفظ شود. همانطور که پدربزرگ می گوید، او هرگز خود را به عنوان یک هنرمند تصور نمی کند، و حتی قبل از شروع به نقاشی در خانه، او تنها در دوران کودکی خود نقاشی کرده بود.در حال حاضر روستای Rainbow Village در همه نقشه های کشور هست.
تقریبا هر روز تعداد زیادی از مردم، اغلب گردشگران، از روستا دیدن می کنند. نوه هوانگ برای گردشگران یک فروشگاه سوغات را باز کرده و یک منطقه ویژه برای عکاسی از گردشگران در نظر گرفته شده است .
داستان های مربوط به عکس هایی که برنده جایزه پولیتزر در سال های مختلف بوده اند، چیست؟
جایزه پولیتزر برای عکاسی در سال 1942 برگزار شد. این جایزه تا به حال، یکی از معتبر ترین جوایز روزنامه نگاری است. از آنجایی که موضوع اصلی این جایزه، هنر به عنوان ی ابزار عمومی است، بیشتر تصاویری که برای آن نامزد، و برنده جایزه پولیتزر شده اند متاسفانه گاهی اوقات به شدت ناراحت کننده و تاثر برانگیز هستند. اما این عکس ها اهداف اصلی خود را برآورده کرده اند، و مردم را در مورد مشکل موجود مطلع و اغلب برای حل آن، از توجه عمومی کمک خواسته اند.
عکاس مکس دسفور "شهروندان غیرنظامیان روی پل بمب گذاری شده در کره"، 1951
خبرنگار آژانس اسوشیتدپرس جنگ را در کره شمالی تحت پوشش قرار می داد. در عکس معروف خود، ساکنان پیونگ یانگ و پناهندگان از سایر نقاط کشور به شدت در کنار سازه های نابود شده پل، تلاش می کنند تا به سمت جنوب رودخانه تدونگان بروند و از واحدهای پیشرفته ارتش چین فرار کنند. این عکس در طی عقب نشینی ارتش آمریکا گرفته شد. عکاس می گوید: آنها مانند مورچه ها حرکت می کردند ... و همه اینها - در سکوت مطلق. "
عکس جان گوانت "تراژدی دریا" برای جایزه پولیتزر در سال 1955 نامزد و موفق به دریافت جایزه شد
این عکس خاطره ای از حادثه غم انگیز دوم آوریل ، 1954 است. عکاس جان گوانت در نزدیک دریا زندگی می کرد. صبح روز دوم آوریل ، 1954 صدای فریاد هایی را در ساحل شنید و خود را به ساحل رساند تا متوجه شود چه اتفاقی افتاده است. او زن و شوهر جوانی را در نزدیکی ساحل دید. کودک شش و نیم ساله آنها در دریا ناپدید شده بود روز بعد این عکس را در صفحه اول The Times منتشر کرد. انتشار عکس با انتقادات زیادی روبرو شد. به نظر بسیاری، عکاس عملی غیر انسانی انجام داده بود که از غم و اندوه پدر و مادر جوان در چنین لحظه ای عکس گرفته بود. با این حال، در سال بعد، این عکس برنده جایزه پولیتزر شد.
عکس های ویلیام C. Biella، "وفاداری و اعتماد"، جایزه پولیتزر، 1958
یک عکاس نظامی سابق و کارمند واشنگتن دی سی نیوز، که رژه جشن اعضای انجمن تجارت چینی را پوشش می دهد، شاهد و موفق به گرفتن عکس بالا شد، که برای سال ها به عنوان نماد وفاداری و اعتماد بود. در طی راهپیمایی، یک بچه دوساله، سعی کرد در مسیر حرکت کند. پلیس بلافاصله در مقابل او ظاهر شد و او را متوقف کرد. عکاس این لحظه را به روش زیر توصیف کرد : "من همه چیز را به عنوان یک تصویر دیدم، و کلیک کردم . " این صحنه خوانندگان را بسیار تحت تاثیر قرار داد از این صحنه مجسمه ساخته شدو پلیس داخل عکس به ریاست اداره پلیس واشنگتن ارتقا یافت و از کودک بعد از سال ها در نمایش های تلویزیونی به عنوان یک شخص مشهور دعوت شد.
عکس روکو مورابیتو "بوسه زندگی"، جایزه پولیتزر 1968
این شات منحصر به فرد در فلوریدا گرفته شد. کار بر روی تیر برق، بالای سطح زمین،شوک الکتریکی 4000 ولتی یکی از برق کاران را گرفت. همکار او، با دیدن بدن بی جان دوستش، بلافاصله شروع به کمک به او کرد. عکاس حرفه ای Rocco Morabito در همان نزدیکیا از یک تصادف ریلی فیلم برداری میکرد. پس از اتمام کار، او تصمیم گرفت در اطراف محله چرخی بزند و به طور تصادفی شاهد این واقعه بود و عکس بالا را گرفت. به هر حال، در این مورد، یک روزنامه نگار را نمی توان به بی عاطفه گی متهم کرد.
استنلی فورمن، عکس از آتش سوزی، 1976
عکسهای استنلی فورمن که در طی یک آتش سوزی گرفته شده است، جایزه پولیتزر را در سال 1976 به دست آورد
تصویربالا لحظه سقوط از ارتفاع 15 متری است. این تراژدی در سال 1975 در اثر آتش سوزی یک ساختمان مسکونی رخ داد. استنلی فورمن، یک عکاس برای بوستون هرالد ، شاهد این حادثه است. یک دختر و یک کودک سعی کردند با ایستادن در پله های فرار از آتش فرار کنند. هنگامی که آتش نشان شروع به خاموش کردن آتش کردند، سقوط رخ داد. دیانا همان روز درگذشت، Tiara توانست زنده بماند. انتشار این عکس در جامعه به شدت تکان دهنده بود. در نتیجه، مقامات بوستون قوانین مربوط به ایمنی آتش را تجدید نظر کردند و عکس برای سال های زیادی به عنوان یک تصویر در بروشورهای موضوعی و آموزشی مورد استفاده قرار گرفت.
عکاس الکساندر زملیانیچنکو، تصویری از رقص بوریس یلتسین، 1997
بوریس یلتسین در یک کنسرت در طول انتخابات خود در سال 1997 می رقصد
در سال 1997 یک عکس از الکساندر Zemlyanichenko به عنوان عکس قابل توجه اجتماعی شناخته شده است.در این عکس بوریس یلتسین در یک کنسرت راک در دوران انتخابات خود نشان می دهد. به هر حال، این روزنامه نگار روسی دو بار برنده جایزه پولیتزر شد.
سرگئی پونومارو "مهاجران از ترکیه"، 2016
مهاجران در یک قایق از ترکیه به یک روستای نزدیک یونان، نزدیک شدند.برنده جایزه پولیتزر 2016
جایزه پولیتزر به عکاس روسی سرگئی پونومارو با یک تیم از عکاسان خبرنگار "نیویورک تایمز" برای تهیه مجموعه ای از عکس های پناهندگان از خاورمیانه در تلاش برای یافتن پناهندگی در کشورهای اروپایی اهدا شد. این عکس در نزدیکی جزیره یونانی لسبوس در نزدیکی روستای Skala گرفته شده است. صاحب قایق به این ترتیب حدود 150 نفر را حمل کرده، اما بعدا در آب های کشور ترکیه دستگیر شده است.