سخنان کویچی توهی در مورد چی بخش دوم

#چی#ki#انرژی مثبت#انرژی منفی#انرژی درمانی

       26.

   چیز‌ها، بسیار پیچیده ظاهر‌ می‌شوند اما در واقع آن‌ها بسیار ساده هستند. مردم چیزها را با اضافه کردن بر مزایا و دیدگاه‌شان پیچیده‌ می‌کنند. اگر شما همه‌ی چیزهایی را که ضروری است حذف کنید، مشکلات بزرگ راه حل‌های خیلی ساده دارند.

          27.

 وقتی شما به مردم آموزش‌ می‌دهید بی فایده است تلاش کنید ویژگی‌های آن‌ها را تغییر دهید. ابتدا عادت‌های بد آن‌ها را اصلاح کنید، سپس از این طریق، ویژگی‌های خوب آن‌ها‌ می‌تواند ایجاد شود. معلمان باید ذهن‌های مثبت داشته باشند. اگر نگرش آن‌ها منفی است، این‌ می‌تواند دانش آموزان آن‌ها را آلوده کند. دانش آموزان‌ نمی‌توانند از طریق مثال‌های بد یاد بگیرند قدرت‌های قضاوت خود را توسعه دهند.

       28.

   تا زمانی که شما بتوانید به طور واضح ذهن‌‌‌تان را به روشنی شکل دهید، شما بهتر است کاری انجام ندهید. عادت‌های تعیین کننده در امور روزمره‌‌‌تان ایجاد کنید. برخی از مردم‌ می‌توانند بشنوند که‌ می‌گویند: "اگر من کشته شوم، باید چه کاری انجام دهم؟!" اگر شما بمیرید، شما‌ نمی‌توانید کاری انجام دهید. هر چیزی که مجبور هستید انجام دهید، آن را الان انجام دهید. در حالی که شما هنوز زندگی‌ می‌کنید. شما باید تمرین کنید که قادر باشید در هر لحظه‌ای به اصل‌های اساسی برگردید.

29.

          انسان بدون احساس حق شناسی(gratitude) نمی‌تواند رشد کند. حق شناسی در مقابل چیز‌ها یک نگرش است که رشد را تقویت‌ می‌کند.

30.

          نیرومند و پر از انرژی باشید و تلاش‌های بی وقفه انجام دهید. به عنوان مربیان، شما همیشه باید از انرژی مثبت چی پر باشید. این به این معنی است که چیزهای کوچک نباید شما را دلسرد کنند و شما با همه چیز مردانه وار با نگرشی راسخ برخورد کنید. حتی وقتی وارد دوجو (اتاق یا فضایی که ورزشکاران جودو یا رشته‌های رزمی دیگر در آن تمرین‌ می‌کنند)‌ می‌شوید، شما باید در قالب مثبت ذهن باشید. دانش آموزان به منظور تغییر ذهن‌‌‌‌شان از منفی به مثبت به دوجو‌ می‌آیند. اگر مربی منفی باشد، نیازی به آمدن نیست.

در سیارک بخوانیم : سخنان کویچی توهی بخش اول 

31.

        چی جهان مطلق است. هیچ چیزی مانند چی قوی در مقابل چی ضعیف وجود ندارد. سخن درست این است که چی قوی است فقط به این دلیل که آن با قدرت گسترش یافته است، وقتی ضعیف است که به شدت گسترش نیافته باشد. اگر شما خود را برای گسترش به شدت چی آموزش دهید، هیچ محدودیتی برای قوی کردن چی‌‌‌تان وجود نخواهد داشت.

32.

          بدن محدود است اما ذهن محدود نیست.

این خوب است که شما جسم‌‌‌تان را آموزش دهید ولی نباید به این کفایت کنید. در حالی که شما هنوز جوان هستید، شما باید ذهن‌‌‌تان را آموزش بدهید. بدن سن دارد اما ذهن این گونه نیست. شما هر چه بزرگ‌تر شوید، آیکیدو و چی مؤثر‌تر می‌شوند، زیرا شما کمتر به توانایی فیزیکی جسم‌‌‌تان وابسته‌ می‌شوید و بنابراین‌ می‌توانید کاملا آرام باشید. آیکیدو بدون چی با مسن‌تر شدن، ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شود.

33.

          مردمی وجود دارند که وقتی آن‌ها به یک سخنرانی چی گوش‌ می‌دهند،‌ می‌گویند: "اُه، من این داستان را قبلا شنیده ام." با گفتن این، آن‌ها شانس کشف کردن چیزهای جدید درون آن را از دست‌ می‌دهند. واقعیت این است که صداهایی همانند آن‌ها فقط اثبات‌ می‌کنند که ذهن آن‌ها کوچک‌تر از آن است که سخنان چی را در بر بگیرد.

34.       

  چی جهان(universe) حتی برای یک لحظه از حرکت کردن متوقف‌ نمی‌شود. ما این رشد و توسعه‌ی ادامه دار را‌ می‌خواهیم. آیا شما فکر‌ می‌کنید این عجیب است که انسان‌ها تنها موجوداتی هستند که سعی‌ می‌کنند حرکت چی را متوقف کنند؟

35.

          به این دلیل که چهار اصل پایه‌ای در نهایت یکسان هستند، اگر یکی را دریافت کنید، شما به طور طبیعی سه تای دیگر را دارید. با این وجود، در عمل این آسان نیست. وقتی شما از یک جهت آموزش‌ می‌دهید، شما تمایل دارید تا خیلی دورتر بروید و وقتی شما از جهتی دیگر نزدیک‌ می‌شوید، شما تمایل دارید به همین شیوه عمل کنید. پس شما باید برگردید و ابتدا مانند یک آونگ، به تدریج به مرکز نزدیک شوید. به نظر‌ می‌رسد پس از همه‌ی این‌ها، شما به چهار رویکرد مختلف برای عمل نیاز دارید.

36.

          آیا این کار که شما ذهن و بدن‌‌‌تان را در یک مکان ساکت هماهنگ کنید خوب است؟ اگر شما نتوانید در میان کارهای روزمره‌‌‌تان یکپارچه شوید، این کاری که انجام‌ می‌دهید چه خوبی دارد؟ اگر شما‌ می‌خواهید آرامش درست را تجربه کنید، شما باید راهی را پیدا کنید تا امواج ذهن‌‌‌تان را در زندگی روزانه آرام کنید.

37.

          با تلاش برای رها شدن از شر افکار منحرف، این تلاش خیلی زیاد، فقط ذهن را آشفته‌تر می‌کند.

درست همانند این که شما نتوانید امواج سطح آب را با دست‌‌‌تان صاف کنید، ذهن‌ نمی‌تواند خودش را آرام کند. اگر شما خیلی سخت برای گسترش چی تلاش کنید، شما سخت و عصبی‌ می‌شوید و این کار نخواهد کرد. اگر شما سخت تلاش کنید ذهن‌‌‌تان را در یک نقطه آرام کنید، شما برای انجام آن خیلی عصبی‌ می‌شوید. به جای آن فکر کنید که شما باید چی را گسترش دهید یا یک نقطه را نگه دارید، فقط فکر کنید که چی در حال گسترش یافتن است، یا این که ذهن شما در حال آرام شدن در یک نقطه است و فقط به آن اجازه دهید.

38.

          قدرت کی یا چی (Ki) یک قدرت واقعی است. اگر شما آن را به بیرون ارسال کنید، آن‌ می‌رود. به همین شیوه ممکن است از کسی در فاصله‌ای پشتیبانی کرد. وقتی شما به این که قدرت چی واقعی است باور دارید و عمل‌ می‌کنید، قدرت چی مؤثر واقع‌ می‌شود.

39.

          از آنجا که شما تا زمانی که زنده هستید باید نفس بکشید، شما همچنین ممکن است به خوبی تمرین تنفس چی کنید. وزیدن باد و جریان ابرها در ریتم‌های جهان تجلی پیدا‌ می‌کنند. هر برگ منحصر به فردی که از درخت سقوط‌ می‌کند، ریتم خاص خود را دارد. همین در مورد تنفس چی هم صادق است. ریتم مخصوصی بین بیرون دادن و درون دادن وجود دارد.

   40.  

    مردمی که یادگیرندگان سریع هستند، تمایل دارند تا چیزهایی را سریع جمع کنند که آن‌ها فرصت برای یادگیری مکرر را از دست‌ می‌دهند. حتی اگی شما چیزهایی را سریعا با ذهن هوشیار یاد بگیرید، بعد از این که تمرین کردن را متوقف کنید شما آن را به آسانی فراموش خواهید کرد. آنچه که با ذهن ناخودآگاه یادگرفته‌ می‌شود به آسانی فراموش‌ نمی‌شود. بنابراین، برای فراگیری برخی چیزها با ذهن ناخودآگاه، ماه‌ها و سال‌ها تمرین مورد نیاز است. فقط به این دلیل که شما قبلا قادر بودید آن را انجام دهید نباید فرض کنید که شما‌ می‌توانید بار دوم آن را به همان خوبی انجام دهید. هر بار که شما چیزی را انجام‌ می‌دهید شما باید به ذهن اول بار برگردید و آن را بهتر کنید.

41.

          شما نباید به آنچه که یاد گرفته اید به عنوان چیزی که متعلق به شما است فکر کنید. یادگیری شما فقط به دلیل کسانی ممکن شده است که به شما آموزش داده‌‌اند. اگر شما این را فراموش کنید، قبل از این که شما بدانید، در این توهم خواهید افتاد که شما تنها کسی هستید که‌ می‌تواند آن را انجام دهد یا تنها کسی که درک‌ می‌کند. این مملو از خود بودن نامیده‌ می‌شود. این نحوه فکر کردن که "من قوی هستم" اشتباه است زیرا این قدرت چیزی جز ضعف نیست. شما باید فکر کنید چگونه در محدوده‌ی اصول جهانی عمل کنید.

   42.  

    مربی‌ها باید همیشه مثبت باشند. حتی اگر کسی در چیزی شکست بخورد، شما باید انرژی داشته باشید تا او را به موفقیت بازگردانید.

وقتی در حال آموزش هستید، همیشه راه درست را با نادرست در کنار هم، مقایسه کنید. سپس دلایل راه درست آشکار‌ می‌شود. شما باید هر دو را بدانید.

43.

          برای اینکه با اعتماد به نفس هدایت شوید ابتدا باید چی را گسترش دهید. هر زمانی که کاری را بر عهده گرفتید، قبل از اینکه شروع کنید باید به خودتان بگویید، شما‌ می‌توانید و آن را انجام خواهید داد. اگر این عادت را در خودتان ایجاد کنید، شما خواهید فهمید که بیشتر کارهایی را که در تلاش هستید را‌ می‌توانید  انجام دهید. اگر خودتان را مجبور به رفتن به سمت یک مکان خطرناک دیدید، بسیار مهم است که چی مثبت(plus) را به شدت گسترش دهید.

44.

          اگر به خودتان اجازه‌ می‌دهید، پس از انجام دادن یک کار بزرگ به خودتان سخت نگیرید، پس چی شما در حال کاهش یافتن است و شما برای کار بعدی آمادگی نخواهید داشت. شما چگونه‌ می‌توانید انتظار داشته باشید اینگونه هر کاری را انجام دهید؟ اگر شما چی خود را از دست ندهید پس آماده نخواهید شد. فکر‌ می‌کنید چرا ما از هشت راه برای فرستادن چی شما به یک میزان در همه‌ی جهات تمرین‌ می‌کنیم؟

45.

          شما خودتان با کیاتسوهو شخص دیگری را شفا ندهید. با پر کردن بدن خود از چی جهانی، شما قادر خواهید بود بعداً آن را در بدن شخصی دیگر قرار دهید، زندگی این فرد را مجبور به تحریک شدن کنید که این همان چیزی است که شما شفا دادن‌ می‌نامید. برای این منظور، کسی که کیاتسو‌ می‌دهد باید اول ذهن و بدنش را یکپارچه کند.

46.

          اگر شما سنگی را به درون یک دریاچه پرتاب کنید، در سطح آن موج‌هایی ایجاد‌ می‌شود. در نهایت موج‌ها ناپدید‌ می‌شوند ولی فقط به این دلیل که شما مدتی‌ می‌توانید آن‌ها را ببینید به این معنی نیست که آن‌ها رفته‌‌اند. آن‌ها آنقدر کوچک‌ می‌شوند که ما‌ نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. به همین ترتیب، ما ذهن‌‌مان را نیمه ،نیمه، نیمه... آرام‌ می‌کنیم و امواج ذهن بی نهایت آرام‌ می‌شوند. آن‌ها در واقع هیچ وقت متوقف‌ نمی‌شوند.

47.

          آن‌ها‌ می‌گویند که شما باید به مدت سه سال بر روی یک تخته سنگ بنشینید. اگر شما برای مدت زمانی بر روی چیزی پافشاری‌ می‌کنید، شما به تدریج به نتایج محسوسی‌ می‌رسید. هنگامی که شما در آموزش با یک مانع (obstacle) مواجه‌ می‌شوید، شما باید کاملا پشتکار داشته باشید. سپس شما همیشه قادر خواهید بود بر آن مانع غلبه کنید؛ بعد از آن شما مانع دیگری را خواهید دید. این روند بی نهایت ادامه دارد. ولی دلیل این که شما‌ می‌توانید ادامه دهید این است که شما‌ می‌دانید که دیوار ناپدید خواهد شد. آیا این شبیه به این نیست که در ابتدا دیواری وجود ندارد؟

48.

          وقتی چیز جدیدی را یاد‌ می‌گیرید، شما نباید هرگز در آغاز از خودتان انتقاد کنید.

همیشه پس از کوشش و خطا فکر کنید. اکثر مردم ذهن‌‌‌‌شان را از یک جهت شکل‌ می‌دهند یا سایرین قبل از این که شروع کنند ذهن‌‌‌‌شان را شکل‌ می‌دهند. گام بسیار مهم این است که شما عینک‌های رنگی را کنار بگذارید و دیدی واضح داشته باشید.

49.

          هنگامی که تکنیک شما خشن است به این معنی است که شما در برابر اصول مقابله‌ می‌کنید؛ اثبات‌ می‌کنید که شما هنوز نابالغ هستید. شما قادر نخواهید بود در مقابل قوی‌ترین حریف بایستید، شما باید تلاش کنید تا اصل‌ها را دنبال کنید. ویژگی‌های شما از تکنیک‌های شما ایجاد‌ می‌شود. پس عادت‌های ذهن‌‌‌تان را انجام دهید. با اصلاح کردن تکنیک‌ها، شما‌ می‌توانید عادت‌های بد ذهن‌‌‌تان را اصلاح کنید. اگر شما در تمرین دائماً در حال برخورد با دیگران هستید، ذهن شما عادت درگیر شدن با دیگران را توسعه خواهد داد.

50.

          هدف چی آیکیدو دفاع از خود(self-defense) نیست. هدف صرفاً حمایت کردن است. این خیلی مهم است که کنترل ذهن و بدن را یاد بگیرید. اگر سعی کنید زمانی که شمشیر را بر‌ می‌دارید ذهن خود را آرام کنید، خیلی دیر است. باید ابتدا سعی کنید ذهن خود را آرام کنید، سپس شمشیر را بردارید. وقتی که شما شمشیر را بالای سر‌ می‌برید، چی‌‌‌تان را قطع نکنید. به آرام کردن ذهن به صورت نیمه، نیمه، نیمه ادامه دهید و آرامش زندگی را در این کاهش بی نهایت ایجاد کنید. وقتی تمرین بریدن با شمشیر را انجام‌ می‌دهید، شما فقط با پنج تا ده بار بریدن با چی کاملا گسترش یافته، ارزش بی نهایتی پیدا خواهید کرد، پس شما صرفاً با قدرت فیزیکی هزاران بار در حال بریدن هستید.

51.

          برخی از مردم سریع، دلایل این که‌ نمی‌توانند کاری را انجام دهند را پیدا‌ می‌کنند و عذر خواهی‌ می‌کنند. این چی آن‌ها را قطع‌ می‌کند و در این زمان انگیزه( Motivation) کاملا خاموش‌ می‌شود. انگیزه چی را گسترش‌ می‌دهد، دریافت آن نیست. مردم امروزه بیشتر در مورد چیزهایی که دریافت‌ می‌کنند نگران هستند تا چیزهایی که‌ می‌توانند به دیگران بدهند یا برای آن‌ها انجام دهند. این دلیلی است که آن‌ها‌ نمی‌توانند چی را گسترش دهند. حتی آموزش‌های ما‌ می‌تواند اینتوکو باشد یا کار خوبی باشد که در خفا انجام شود. زیرا روزی میوه‌ای برای کمک به توسعه‌ی دیگران خواهد داد.

52.

          تا زمانی که شما ذهن ناخودآگاه را تغییر ندهید،‌ نمی‌توانید بگویید که چیزی را یاد گرفته اید.

اگر چیزی ارزش یادگیری دارد، شما باید با آن بمانید تا ذهن ناخودآگاه‌‌‌تان را تغییر دهید. اگر‌ می‌خواهید چیزی به آرامی پیش برود، چی را کاملاً به آن بفرستید. تنبل بودن فقط آن را سخت‌تر می‌کند و در نهایت آن را رها‌ می‌کنید. فرستادن چی‌‌‌تان به چیزی ساده‌ترین راه برای ادامه دادن است.

53.

          اگر یک چوب بلند را محکم در دست‌‌‌تان نگه دارید و سعی کنید آن را بالای سرتان ببرید، احساس‌ می‌کنید خیلی سنگین است. اگر آن را به آرامی بگیرید، احساس‌ می‌کنید سبک است. به همین ترتیب شما نباید با چیز‌ها با دید و نگرشی جدی روبرو شوید. نقطه نظر نرم و سبک تری داشته باشید. به عبارت دیگر مثبت‌تر فکر کنید.

شما نظری نداری؟

برای ثبت نظر لطفا وارد شوید