غالباً ، احساس می شود انسان ها یک دسته از موجودات کاملاً غیرقابل پیش بینی هستند. بنابراین یافتن پاسخ سوالات مربوط به رفتار ما به اقدامات جدی نیاز دارد.
آیا اگر روزانه بیش از حد اخبار بد بخوانیم ، عصبانی خواهیم شد؟ آیا از پله ها روی یک پله برقی بالا می رویم؟ اگر جایزه ایمن برای رانندگی ایمن را بگیریم آیا در جاده ها سرعت خود را کم می کنیم؟ برای آگاهی از این موضوع ، sayarak.com برخی از جالب ترین آزمایش ها را در مورد رفتار انسان گردآوری کرده است که نتایج مختلفی را به همراه داشته است ، بعضی از آنها روشن کننده و برخی دیگر کاملاً غیر منتظره بوده اند.
شماره 1- اگر در یک فروش محصولات کشاورزی بدون مراقبت رها شوند ، آیا مردم محصولات کشاورزی را می دزدند یا هزینه آن را پرداخت می کنند؟
ایده: فروش در کنار جاده ها به این معنی است که از هرکسی دعوت می شود هرچه بخواهد در این زمینه انتخاب کند ، چه میوه باشد ، چه سبزیجات و چه گل. هیچ فروشنده ای برای کنترل معاملات وجود ندارد. تابلویی که دارای برچسب قیمت و جعبه ای برای قرار دادن پول است ، تمام آنچه برای خرید هرچیزی که مردم در مزارع انتخاب می کنند وجود دارد.
نتیجه: نه تنها هیچگونه سرقتی گزارش نشده است ، بلکه مردم حتی بیشتر از قیمت درخواستی پرداخت می کنند.
گل های چیده شده برای فروش در سراسر حومه آلمان وجود دارد و همچنین غرفه های کوچک کشاورزی از کلبه های کوچک گرفته تا میزهای ساده با همه چیز ، از کدو تنبل گرفته تا تخم مرغ گرفته تا .... روی آنها با یک قوطی پول. من تصور می کنم این به این معنی است که اکثر مردم صادق هستند (یا افراد نادرست در شهرها می مانند).
شماره 2- مردم خود را چگونه می بینند و غریبه ها چگونه آنها را می بینند؟
ایده: آزمایش "اسکچ های زیبایی واقعی" که توسط داو انجام شد ، از زنان خواست که خود را برای یک هنرمند پزشکی قانونی FBI توصیف کنند ، وی که پرتره های خود را فقط بر اساس توضیحات طراحی می کرد. سپس ، غریبه ها ظاهر همان زنان را توصیف کردند و این هنرمند مجموعه دیگری از پرتره های آنها را کشید. به هر شرکت کننده دو پرتره از او داده شد که مشخص شد کاملاً متفاوت است.
نتیجه: پرتره های ساخته شده بر اساس توصیف غریبه ها به وضوح زیبا تر ، شادتر و دقیق تر بودند. یک فرد عادی تمایل به اغراق در نقص خود دارد ، در حالی که غریبه ها ظاهر را به طور کلی می بینند و بر ویژگی های مثبت تمرکز می کنند.
"آنچه برای من باقی مانده است واکنشهای احساسی زنان هنگام مشاهده طرحهای ترکیبی آویزان در کنار یکدیگر بوده است. من فکر می کنم بسیاری از این زنان شجاع فهمیدند که آنها از خود ادراک تحریف شده ای دارند که بخشهای زندگی آنها را به طرز قابل توجهی تحت تأثیر قرار داده است. "
پس خود را در آغوش بگیرید ، و حتی مهمتر از آن ، با خود مهربان باشید.
شماره 3- آزمایش اجتماعی کارلسبرگ
ایده: در این آزمایش اجتماعی توسط کارخانه آبجوسازی دانمارکی کارلسبرگ ، افراد مورد مطالعه ، زوج های بی خبر برای تماشای فیلم به سینمای شلوغی وارد می شوند. فقط 2 صندلی خالی باقی مانده است ، درست در وسط ، که هر طرف را یک مرد کاملاً خشن و خال کوبی شده گرفته است.
نتیجه: همانطور که در آزمایش غیررسمی یا پس زمینه ذهن ما(که در واقع قصد داشت فقط یک تبلیغ باشد) اتفاق می افتد ، در نهایت همه زوج ها با دیدن این افراد کاملاً خشن و خالکوبی شده تصمیم می گیرند فوراً آنجا را ترک کنند.اما این گونه نیست برخی از زوجین ترجیح می دهند صندلی های خود را بنشینند که با تشویق جمعیت و یک دور آبجوهای رایگان کارلسبرگ جایزه دریافت می کنند.
این آزمایش مثال خوبی بود که چرا مردم نباید همیشه یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنند.
شماره 4- اگر همه محصولات خارجی از قفسه های سوپرمارکت خارج شوند چه اتفاقی می افتد؟
ایده: به عنوان بخشی از یک کارزار علیه بیگانه ستیزی ، تعصب نسبت به مردم کشورهای دیگر ، سوپرمارکت 'Edeka' در هامبورگ ، آلمان یک آزمایش اجتماعی را آغاز کرد. کارمندان سوپرمارکت تمام محصولات ساخت خارجی را از قفسه ها برداشته و فقط کالاهایی را که در داخل کشور ساخته شده باقی گذاشتند.
نتیجه: مشتریان سوپرمارکت از قفسه های خالی استقبال کردند و به افزایش آگاهی در مورد چگونگی زندگی متفاوت و با کیفیت پایین در آلمان بدون همکاری با سایر کشورها کمک کردند. این آزمایش همچنین نشان می دهد که خارجی ها حتی در مقیاس داخلی می توانند به زندگی ما ارزش اضافه کنند.
شماره 5- آزمایش روزنهان
ایده: دیوید روزنهان ، روانشناس ، در مقاله خود در سال 1973 "در مورد سالم بودن در بین روان پریش ها" از بیمارستان های روانپزشکی و درمانی که بیماران در آنجا مراقبت می کردند به شدت انتقاد کرد ، اما بیش از همه ، او کیفیت تشخیص روانپزشکی را مورد انتقاد قرار داد. موضع روزنهان بر اساس تحقیق انجام شده توسط خودش و هفت آزمایشگر دیگر بود که به عنوان "شبه بیماران" در بیمارستانهای مختلف ایالات متحده آمریکا عمل می کردند ، جایی که همه آنها دارای اختلالات روانپزشکی بودند.
"شبه بیماران" برای بستری شدن در بیمارستان ها از توهم شنوایی شکایت داشتند. اما پس از بستری ، آنها رفتاری کاملاً طبیعی داشتند و به کادر پزشکی بیمارستان گفتند که توهماتشان از بین رفته است.
نتیجه: کادر پزشکی در بیمارستان ها "شبه بیماران" را همچنان بیمار روانی می دانستند و به آنها داروهای ضد روان پریشی می دهند.
"شبه بیماران" داروها را در توالت می ریختند و با روشی آرام و منطقی به کار خود ادامه می دهند و مشاهدات خود را از کارکنان و سایر بیماران می نوشتند. با این حال ، هنوز با آنها به عنوان مشکلات روحی برخورد می شد. به جای بررسی موضوع ، هیچ کس رفتار آنها را امری عادی تلقی نمی کرد ، زیرا ظاهراً در داخل دیوارهای یک بیمارستان روانپزشکی ، تنها افراد سالم کارمندان هستند!
من تعجب می کنم که آیا روزنهان "اتاق شماره 6" چخوف را خوانده است؟
شماره 6- آزمایش "ویولونیست در مترو"
ایده: در 12 ژانویه 2007 ، حدود هزار مسافر صبح که از ایستگاه مترو در واشنگتن دی سی عبور می کردند ، بدون تبلیغات ، با یک کنسرت رایگان که توسط جوشوا بل ، موزیسین ویولون اجرا شد ، که تقریباً 45 دقیقه اجرا کرد ، با اجرای شش کلاسیک . قطعات (که دو قطعه توسط باخ بود) ، نواخته شده توسط ویولن استرادیواریوس (که گفته می شود 3.5 میلیون دلار برای آن پرداخته است).
نتیجه: فقط 6 نفر کمی متوقف شدند و مدتی به موسیقی گوش دادند. حدود 20 نفر به او پول دادند اما به روند عادی خود ادامه دادند. وی 32 دلار جمع کرد. وقتی اجرای او تمام شد و سکوت مسلط شد ، هیچ کس متوجه بودن یا نبودن او نشد. هیچ کس او را تشویق نکرد ، و هیچ شناختی نیز وجود نداشت. هیچ کس متوجه نشد که یکی از بهترین موسیقی دانان جهان یکی از پیچیده ترین قطعاتی را که تاکنون با ویولون به ارزش 3.5 میلیون دلار نواخته شده است ، شنیده است. این آزمایش سوالات جالبی را درمورد اینکه چگونه نه تنها برای زیبایی ارزش قائل نیستیم ، بلکه میزان تنظیمات و نمایش تفاوت ایجاد می کند را ایجاد کرد.سه روز قبل از این اجرا در مترو ، جوشوا بل در سالن سمفونی بوستون اجرا داشت ، جایی که برای هر صندلی بیش از 100 دلار هزینه می شد.
شماره 7- اگر یک پله با پیانو در نزدیکی پله برقی نصب شود چه اتفاقی می افتد؟
ایده: در آزمایش دیگری ، یک راه پله معمولی با کلید های پیانو جایگزین شد. با پا گذاشتن روی پله ها ، شخص ملودی خود را روی پیانوی غول پیکر پخش می کرد. ایده این بود که مردم به جای پله برقی از پله ها بروند.
نتیجه: از پله های موسیقی که درست در کنار پله برقی بودند ، 66٪ بیشتر از حد معمول استفاده می شد زیرا مردم وقت خود را با نواختن یک موسیقی صرف می کردند. این ایده به سرعت در سراسر جهان منشر شد و در کوالالامپور ، سئول ، سانفرانسیسکو ، مکزیکو سیتی ، سارایوو ، وین و سایر شهرها نصب شد.
شماره 8- چقدر شبیه هم هستیم؟
ایده: شرکت Momondo از 67 نفر از سراسر جهان درخواست آزمایش DNA کرد. آنها می خواستند ثابت کنند که اشتراکات مردم با ملیت های دیگر بسیار بیشتر از چیزی است که تصور می شود. اکثر شرکت کنندگان کاملاً از ریشه ژنتیک خود اطمینان داشتند و حتی برخی از آنها نسبت به ملت های دیگر تعصب داشتند.
نتیجه: مشخص شد که از مجموع 67 نفر ، ریشه ژنتیکی هیچ یک از نژادها به آن صورت که فکر می کرده اند نبوده است. این آزمایش اعتقادات شرکت کنندگان در مورد هویت آنها و افراد دیگر را به چالش کشید. برخی از شرکت کنندگان چنان تحت تأثیر نتایج قرار گرفتند که پیشنهاد کردند همان آزمایشات را به عنوان راهی برای خلاص شدن از بیگانه ستیزی ، نژادپرستی و افراط گرایی ملی انجام دهند.
شماره 9- آزمایش اتاق پر از دود
ایده: این آزمایش افرادی را در حال پر کردن پرسشنامه در یک اتاق و هنگامی که دود از زیر در وارد می شود ، بررسی میکنند. چه کار میکنی؟ بلند می شدی و می رفتی ، به مسئول می گفتی و بدون تردید این کار را می کنی ، درست است؟ اکنون همین وضعیت را تصور کنید ، با این تفاوت که تنها نیستید ، در کنار شما چندین نفر دیگر هستید که به نظر می رسد دود برایشان مهم نیست. الان چیکار می کنید؟
نتایج: وقتی تنها هستند ، 75٪ از مردم تقریبا بلافاصله دود را گزارش می دهند. میانگین زمان گزارش 2 دقیقه از مشاهده دود بود. اما وقتی دو نفر حضور داشتند ، كه با آزمایشگرها كار می كردند و به آنها گفتند كه طوری رفتار كنید كه انگار هیچ مشكلی نیست ، فقط 10٪ از افراد اتاق را ترك كردند یا دود را گزارش كردند. از هر 10 نفر 9 نفر در حال کار بر روی پرسشنامه بودند ، در حالی که چشمهای خود را مالش می دادند و دود را از صورت خود کنار می زدند.
این آزمایش یک نمونه عالی از واکنش کند مردم (یا اصلاً) به شرایط اضطراری در حضور دیگران بود. به نظر می رسد که ما به واکنش دیگران حتی در برابر غرایز خود اعتماد زیادی داریم. اگر گروه به گونه ای رفتار کند که انگار همه چیز خوب است پس باید باشد ، اشتباه درست است؟ اجازه ندهید انفعال دیگران منجر به بی عملی شما شود. همیشه فرض نکنید که شخص دیگری کمک خواهد کرد ، یا کسی مشخص شده است که به نمایندگی از دیگران اقدام کند. کسی باشید که اقدام کنید!
شماره 10- موسیقی در تاکسی چگونه بر مسافران تأثیر می گذارد؟
ایده: محیط اطراف ما می تواند بر نحوه عملکرد ما تأثیر بگذارد. سوالی که باقی مانده است برای تعیین این است که تا چه حد تاثیر؟ یک راننده تاکسی موسیقی را در اتومبیل خود تغییر داد ، سپس به تأثیر این بر رفتار مسافران و همچنین رتبه بندی در برنامه تاکسی اشاره کرد. راننده آزمایش های کوچک خود را در یک هفته انجام داد. او می خواست موسیقی را بعد از 7 روز تغییر دهد. نتایج ممکن است فقط برخی از شما را متعجب کند.
نتیجه: راننده تاکسی بسته به نوع موسیقی که در داخل خودرو پخش می کند ، متوجه شد که رتبه وی در برنامه کاهش یافته و افزایش می یابد. موسیقی راک و آهنگ های یکپارچه باعث افت رتبه او شد. با این حال ، موسیقی رپ بیشترین تأثیر منفی را در رتبه بندی وی گذاشت. و در حالی که برخی از مشتری ها از آهنگ های قدیمی تر لذت می بردند ، بیشتر مردم از ترکیبی از موسیقی کلاسیک با یک موسیقی سخت استفاده می کردند. در پایان ، راننده تاکسی تصمیم گرفت که فقط در خودرو خود موسیقی کلاسیک پخش کند. این به این دلیل است که مثبت ترین احساسات را در مشتری ایجاد می کند و در نتیجه کیف پول او را پر تر می کند: به هر حال ، مشتریان خوشحال نکات و نظرات بهتری را ارائه می دهند.
شماره 11- در صورت جریمه برخی از رانندگان و پاداش دادن به دیگران ، چه اتفاقی می افتد؟
بخشی از این کمپین قرعه کشی دوربین سرعت بود ، به این معنی که وقتی یک ماشین از یک گذرگاه خاص عبور می کرد ، دوربین سرعت از آن عکس گرفته و سرعت آن را اندازه می گرفت. اگر راننده دارای سرعت بیش از حد مجاز باشد ، جریمه می شوند. اما جالب است که از صندوق جریمه برای پوشش قیمت قرعه کشی و جایزه به رانندگانی که سرعت مجاز را رعایت می کنند استفاده می شد.
نتیجه : قبل از قرعه کشی دوربین سرعت ، سرعت متوسط در این قسمت از جاده 20 مایل در ساعت بود. پس از آزمایش قرعه کشی ، سرعت 22٪ کاهش یافته و به 15 مایل در ساعت کاهش می یابد زیرا رانندگان انگیزه بیشتری برای عبور از سرعت مجاز ندارند. در نتیجه ، انجمن ملی ایمنی راه سوئد چند دستگاه دوربین کنترل سرعت را در امتداد بزرگراه های ملی خود نصب کرد.
شماره 12- اگر مردم هر روز خواندن اخبار ناخوشایند روز خود را شروع کنند ، چه اتفاقی می افتد؟
ایده: 689،003 کاربر فیس بوک در یک آزمایش اجتماعی شرکت کردند که طی آن محققان می خواستند ببینند اگر افراد هر روز خواندن اخبار بد را شروع کنند چه اتفاقی می افتد. به مدت یک هفته ، برخی از کاربران مجبور بودند پست های خبری را که دارای اطلاعات منفی بود مشاهده کنند ، بعضی از آنها از نظر احساسی بسیار استرس زا بودند. عکس این مورد نیز با استفاده از اخبار مثبت به جای پست های منفی مورد آزمایش قرار گرفت.
نتیجه: همانطور که بسیاری از ما به طور غریزی پیش بینی می کردیم ، خواندن بسیاری از اخبار منفی طی 7 روز باعث تغییر رفتار آنلاین کاربران فیس بوک می شود. آنها نه تنها مستعد ارسال اطلاعات مشابه بیشتر در اخبار منفی بودند ، بلکه احتمالاً بر احساسات منفی نیز تأکید داشتند. در همین حال ، اخبار مثبت باعث می شود مردم احساس شادی بیشتری داشته باشند ، با دلسوزی و مهربانی بیشتری نسبت به دیگران رفتار کنند. به عبارت دیگر ، اخباری که در شبکه های اجتماعی مصرف می کنیم نحوه واکنش ما را شکل می دهد زیرا در برخی از سطح احساس می کنیم آنچه می بینیم و می خوانیم در واقعیت برای ما اتفاق می افتد.
شماره 13- اگر به کاربران شبکه آزادی عمل و اندکی فضای آزاد داده شود ، چه اتفاقی می افتد؟
ایده: یک پروژه مشترک خلاقانه در Reddit از کاربران اینترنتی دعوت کرد تا با انتخاب پیکسل و تغییر رنگ روی بوم خالی آنلاین نقاشی بکشند. برای رنگ آمیزی پیکسل دیگر ، هر کاربر باید 5 دقیقه منتظر بماند که رنگ آمیزی خاتمه یابد یا باید به عنوان بخشی از یک گروه عمل کند. اگرچه ممکن است پیچیده به نظر برسد ، اما منجر به ایجاد گروهی از ردیتورها ، "خالقان" ، برای ایجاد نقاشی های پیچیده شد. در همین حال ، گروه های دیگر قسمت های مختلف بوم خالی را با همان رنگ نقاشی کردند. به اصطلاح "نگهبانان" نیز ظهور کردند که نقش "محافظت" از بوم را در برابر هرگونه سو رفتار مخرب ، نقش خود می دانستند.
نتیجه: در آغاز این پروژه 72 ساعته ، "سازندگان" خلاقیت و تخیل خود را برای ایجاد نقاشی های پیچیده آزاد کردند. همه با کمک "نگهبانانی" که از تلاش های هنری آنها محافظت می کنند. متأسفانه همه چیز دوام نیاورد. قدرت فساد مطلق است. "نگهبانان" شروع کردند به انتخاب و انتخاب اینکه کدام نقاشی را محافظت کنند و کدام یک را برای نیروهای مخرب هرج و مرج باز بگذارند. سرانجام ، این منجر به درگیری شد. برخی از کاربران اینترنتی پیکسل های تصادفی را به رنگ سیاه رنگ آمیزی کردند و هرجایی که ممکن بود را ویران کردند. با این حال ، دقیقاً مانند آتش سوزی در جنگل ، این فضا را برای طراحی ها و خلاقیت های جدید باز کرد.