آموزش مهارت های اجتماعی کودکان

در

نمی توان روشی را به طور کلی عنوان کرد که با استفاده از آن بتوان مهارت های اجتماعی کودکان را بهبود بخشید و بسته به سن و سال و شخصیت منحصر به فرد هر کودک، این روش می تواند متفاوت باشد. سوزان دایموند تا کنون کتاب های بسیاری در خصوص کودکان و شیوه های برخورد با آن ها نوشته است و در این خصوص عنوان کرد: «مهمترین چیزی که  باید مد نظر داشت این است که از تفاوت کودکان در سنین متفاوت آگاهی داشته باشیم و روش مورد استفاده برای بهبود مهارت های اجتماعی کودک بسته به سن و سالی باشد که در آن به سر می برند.  با این حال  به طور کلی می توان فرایند آموزش مهارت های اجتماعی به کودک را به سه مرحله متفاوت تقسیم بندی کرد: پیش از هر چیز باید آن دسته از مهارت های اجتماعی که کودک در آن ها ضعف دارد، شناسایی شوند، پس از آن باید به دنبال روش ها و راهکار هایی بود که به واسطه آن ها بتوان این نقاط ضعف را برطرف کرده و به کمک آن ها مهارت های اجتماعی لازم را به کودک آموخت، در نهایت هم باید منابع اطلاعاتی موثقی انتخاب کرد تا به وسیله آن ها بعد ها مهارت ها را دوباره با کودک تمرین کرده و مطالبی را که می آموزد فراموش نکند. در این مقاله قصد داریم به طور جزئی تر و دقیق هر سه این مرحله ها را مورد بررسی قرار دهیم و نشان دهیم چگونه می توان کودکی را که خجالتی است و از حضور در میان افراد جامعه احساس نگرانی و اضطراب پیدا می کند به کودکی دوست داشتنی و مهربان بدل کرد که دیگر واهمه ای از حضور در میان این گونه افراد به خود راه نخواهد داد. با سیارک همراه باشید.

در سیارک بخوانیم: ده کاری که نباید در حضور کودکان انجام داد

مراحل مختلف توسعه مهارت های اجتماعی در کودکان

به طور کلی می توان گفت که وضعیت مهارت های اجتماعی کودکان بسته به سن و سالی که دارا هستند، قابل تقسیم بندی به موارد زیر است:

دو تا سه سالگی:

این کودکان می توانند توجه دیگران را به خود جلب کنند، در این کودکان مهارت های اجتماعی در مرحله ابتدایی است و آن ها می توانند هم به صورت گفتاری (با گفتن «سلام» و کلمات این چنینی) و هم به صورت فیزیکی با دیگران ارتباط برقرار کنند، این کودکان می توانند به کسی که در حال صحبت کردن است نگاه کرده و توجه خود را جلب او کنند، می توان صحبت کردن به نوبت را به این کودکان آموزش داد و در نهایت این قابلیت را دارند که به شوخی های دیگران بخندند.

سه تا چهار سالگی:

می توان بازی کردن به نوبت را به این کودکان آموزش داد، این کودکان عروسک و حیوانات را همانند موجودات زنده در نظر می گیرند و با آن ها ارتباط برقرار می کنند، مهارت های گفتاری در این کودکان در مرحله ابتدایی به سر برده و تا حدودی می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.

چهار تا پنج سالگی:

این کودکان همکاری بیشتری با هم سن و سالان خود نشان می دهند، از جملات امری و مستقیم استفاده می کنند (مانند «بس کن»)، حرف های نا مفهوم بیشتری می زنند و در نهایت در بازی های عالم کودکی خود نقش پدر یا مادر را به عهده می گیرند.

پنج تا شش سالگی:

می توانند دوستان شان را خوشحال کنند، «متأسفم»، «خواهش می کنم» و «متشکرم» از جلمه کلماتی است که این کودکان به طور مکرر استفاده می کنند، این کودکان قادر به فهمیدن حرف های نا شایست و تشخیص خوب و بد کلمات از یکدیگر هستند، در بازی های رقابتی شرکت می کنند و در نهایت قادر به تشخیص بازی جوان مردانه و این گونه مسائل نیز هستند.

شش تا هفت سالگی:‌

این کودکان از احساس هم دردی با دیگران بر خوردار اند (مانند گریه کردن به هنگام وقایع ناخوشایند)، بیشتر با دیگران ارتباط برقرار می کنند، از حالات بدنی و دست و اشارات برای انتقال پیام استفاده می کنند، نوبت خود را رعایت می کنند و بازنده های بهتری هستند (کمتر به باخت شان اعتراض می کنند)، بیشتر شوخی می کنند و به هنگام صحبت کردن دیگران به نظرات آن ها گوش می دهند.  البته در این سن و سال هم کودکان هنوز قادر به تشخصی درست و غلط از یکدیگر نمی باشند و ممکن است در هدایت آن ها به سمت هدفی به خصوص، والدین با مشکل مواجه شوند.

در سیارک بخوانیم: راهنمای تربیت کودک بخش سیزدهم

بهبود مهارت های اجتماعی کودکان

در نظر گرفتن زمان و مکانی به خصوص برای بردن کودک تان در جمعی از کودکان دیگر، به این منظور که با یک دیگر بازی کنند و اوقات خوشی داشته باشند، اهمیت به خصوصی در رشد کودک دارد و کودکانی که دچار مشکلات مربوط به روابط اجتماعی هستند، در این مواقع با مسائل و ناراحتی های بسیاری رو به رو می شوند. سوزان دایموند در این خصوص عنوان کرد: «در نظر گرفتن موقعیت هایی این چنینی که کودکان برای بازی دور هم جمع شوند، روشی بسیار خوب برای این است که به کودک یاد دهیم که به هنگام آمدن دوستان اش، از قوانین به خصوصی باید پیروی کند و نیز برای این که به او یاد دهیم که چگونه با میهمان اش با احترام رفتار کند و او را بپذیرد. هم چنین پیش از قرار گرفتن کودک در چنین موقعیت هایی باید در خصوص مشکلات احتمالی با او صحبت کنید. پیش از حضور برنامه ای برای چگونگی رفتار کودک داشته باشید.  تمامی کار هایی که کودکان می توانند در کنار یکدیگر انجام دهند را مورد بررسی قرار دهید و سپس به کودک خود بگویید که سه فعالیت مختلف را از میان این کار ها انتخاب کرده و از مهمان اش بخواهد از میان این فعالیت ها یکی را بر گزیند. روندی تداعی کنید که در آن کودکان به نوبت از میان فعالیت ها انتخاب کنند تا میان شان بحث و جدل در نگیرد.

برای این که بتوان مهارت های اجتماعی کودک را بیش از این بهبود بخشید و تنها به این یک راهکار اکتفا نکرد، گفتگویی در این خصوص با لاورنس بالتر، دارای دکترای روانشناسی کودکان انجام دادیم و او این چهار راهکار را برای بهبود مهارت های اجتماعی کودکان پیشنهاد کرد:

به کودک همدلی را یاد بدهید:

سناریو های متفاوتی برای کودک به وجود بیاورید و از او سؤال کنید که افراد به هنگام رخ دادن واقعه ای به خصوص چه واکنش و رفتاری نشان خواهند داد، و هر بار شرایط متفاوتی را برای او در نظر بگیرید.

در سیارک بخوانیم: چگونه کودکانی موفق و مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

به کودکان خود آموزش دهید که هر کس احتیاج دارد برای مدتی تنها باشد و هر کسی برای خود حریمی خصوصی دارد:

این مسئله را برای کودک خود عنوان کنید که هر کس برای خود حریم شخصی ای دارد که در آن احساس راحتی می کند و نباید به آن وارد شد، علاوه بر این راهکارهایی به کودک خود آموزش دهید که به وسیله آن ها بتواند با هر کسی که بخواهد به هنگام بازی کردن ارتباط مؤثر برقرار کند.

در خصوص چگونه ارتباط برقرار کردن با دیگران به کودک آموزش دهید:

به کودک خود آموزش دهید که چگونه بتواند یک گفتگو را آغاز کند، چگونه توجه کسی را به خود جلب کند و یا این که چگونه باید به جمعی از کودکان که در حال بازی کردن هستند بپیوندند. این ها همگی موقعیت هایی هستند که می توان به خوبی در خصوص آن ها اندیشید و به هنگام جمع شدن اعضای خانواده در کنار هم (مثلا برای صرف غذا) راجع به شان صحبت کرد. یا زمانی که در حال رساندن کودک به مدرسه اش هستید و ... .

رعایت نوبت را به کودک آموزش دهید:

حداقل به طور روزانه یک ساعت از زمان خود را صرف بازی کردن با کودک تان کنید و به او مفاهیمی چون صبر کردن، نوبت و به اشتراک گذاشتن وسایل بازی را آموزش دهید.

نگاه داشتن مهارت های اجتماعی در کودک

فعالیت ها و بازی های متفاوت می توانند برای توسعه دادن مهارت هایی به خصوص در کودکان مثمر ثمر واقع شوند. ساندرا سندی و کتلین کوچران، دو محققی هستند که بازی ای با نام «بازی اسامی» طراحی کرده اند و هدف از طراحی این بازی کمک به کودکان برای پی بردن به این نکته است که پیش از صحبت کردن با یک فرد به خصوص، باید توجه او را به خود جلب کرد. روند این بازی به این گونه است که ابتدا کودکان را به طور دایره ای شکل دور هم می نشانند و توپی در اختیار یکی از کودکان قرار می دهند. کودکی که توپ را در اختیار دارد، باید نام یکی از کودکانی که نشسته اند را برده و توپ را به سمت او بغلتاند. سپس کودکی که توپ را دریافت کرده همین کار را تکرار کرده و این روند ادامه پیدا می کند. بازی دیگری نیز با عنوان «از رهبر اطاعت کند» وجود دارد که در دست یابی به این مهم می تواند تأثیر گذار باشد و به کودکان می آموزاند چگونه نوبت خود را رعایت کنند و صبور باشند. خود یا کودکتان را به عنوان رهبر گروه انتخاب کنید و سپس از دیگران بخواهید حرکات رهبر را تقلید کنند.

دکتر سوزان دایموند نیز راهکار ها و فعالیت های دیگری را برای دستیابی به این مهم پیشنهاد کرده است که با هم مروری بر آن ها خواهیم داشت:

برای مهارت های غیر گفتاری:

برای این که به کودکان بیاموزیم چگونه به حالات صورت و بدن و احساسات و پیامی که منتقل می کنند، توجه داشته باشند، می توانیم برنامه های مخصوص به کودکان بر روی تلویزیون بگذاریم و صدای آن را قطع کنیم و از کودک بخواهیم سعی کنند از روی حرکات و رفتار شخصیت ها به پیامی که منتقل می کنند پی ببرند. البته ذکر این نکته هم در پرانتز حائز اهمیت است که کودکان در طول روز حداکثر باید یک تا دو ساعت تلویزیون تماشا کنند و بیش از این ساعات ممکن است ثمرات خوبی نداشته باشد. دکتر دایموند در این خصوص عنوان کرد: «خودتان هم سعی کنید پی ببرید شخصیت ها چه می گویند و به دقت به حرکات بدن و ایما و اشارات شان توجه کنید. علاوه بر این کار می توان مجله ای برگزید و با کودک اقدام به تماشای عکس ها و تصاویر شخصیت های آن کرد و در خصوص این که چه منظوری در پس هر یک از حالات بدنی و اشارات تصاویر می تواند وجود داشته باشد، با کودک صحبت کرد.

در سیارک بخوانیم: والدینی که فرزند خود را کتک می زنند بخوانند

برای لحن صدا:

علاوه بر آن چه ذکر شد، به مرور باید این توانایی را نیز در کودک به وجود آورد که به واسطه لحن به خصوص هر صدا قادر به تشخیص احساسات فرد باشد. دکتر دایموند در این خصوص عنوان کرد: «به وسیله یک دستگاه ضبط صدا، به هنگام داشتن احساسات گوناگون (غم، شادی و ...) صدای خود را ضبط کنید و سپس صدای ضبط شده را برای کودک گذاشته و از او بخواهید با توجه به لحن صدا احساس شما را تشخیص دهند. سپس برای آن ها توضیح دهید که چگونه با تغییر لحن صدا، بار معنایی کلمات دستخوش تغییر می شود. برای نمونه می توانید عبارتی چون «من عصبانی هستم!» را با صدایی بلند و جدی ضبط کنید و عبارت دیگری چون «من ناراحت هستم» را با صدایی کم و غم زده ضبط کنید و از تفاوت های میان لحن صدای خود برای کودک بگویید.

برای افزایش تمرکز:

اگر احساس می کنید که کودک تان با مشکل تمرکز کردن بر روی موضوعی خاص مواجه است، یک مبحث به خصوص را انتخاب کرده و سه جمله بیان کنید. از میان این سه جمله یکی باید با مبحث انتخابی بی ارتباط باشد و دوی دیگر، مربوط به آن.  آن گاه از کودک خود بخواهید جمله ای که بی ارتباط با مبحث بوده است را تشخیص دهد. برای نمونه سگ خانگی خود را نزد کودک بیاورید و در خصوص این صحبت کنید که سگ تان چند ساعت بیرون از خانه بازی کرده است و در پارک مخصوص سگ ها چه کار هایی کرد و سپس مطلبی در خصوص چگونگی هوای آن روز عنوان کنید؛ در نهایت از کودک بخواهید تفاوت میان جملاتی که عنوان کرده اید را بیان کند. دایموند در این خصوص اضافه کرد: «همچنین پس از مدتی می توانید از کودک خود بخواهید مکالمه هایی که به هنگام صرف غذا مطرح می شوند را در نظر گرفته و به این نکته پی ببرد که چند موضوع متفاوت در این مکالمه ها مطرح شده اند و چند بار موضوع بحث تغییر کرده است.

در سیارک بخوانیم: باورهای اشتباه رایج میان خانواده ها در خصوص کودکان

علاوه بر راهکار ها و مواردی که تا کنون عنوان شده اند، برنامه ها و نرم افزار های مختص تلفن های هوشمند وجود دارند که می توانند در این راه کمک رسان شما باشند. برای نمونه برنامه ای وجود دارد با نام «Model Me Going Places» که در آن کودک می تواند به عکس هایی از کودکان دیگر نگاه کند و حدس بزند هر کودک در چه موقعیتی قرار گرفته است (آرایشگر، دکتر، کودک در زمین بازی و...). حال اگر پس از گذراندن تمامی این مراحل و استفاده از راهکار های متفاوت، به این نکته پی بردید که کودک تان قادر به گسترش و توسعه مهارت های اجتماعی مرتبط با گروه سنی اش نمی باشد، بهتر است زمان بیشتری صرف کرده و به کودک خود کمک کنید بر مشکل اش فائق آید. دکتر بالتر در این خصوص عنوان کرد: «برخی از کودکان بیشتر از سایرین به مشکلات ناشی از اضطراب دچار اند (مانند کودکانی که ضربان قلب و نبض شان تعادل کافی را ندارد و به سرعت مضطرب می شوند)؛ برخی دیگر از کودکان با به خاطر سپردن اطلاعات مشکل دارند. این گونه مسائل در نهایت سبب خواهد شد کودک در برقراری روابط اجتماعی با دیگران دچار مشکل شود بعضا رفتار های اش برای شما خجالت آور باشد. بنا بر این اگر مشکلات مربوط به برقراری روابط اجتماعی باعث می شود کودک از قرار گرفتن در جمع های گوناگون واهمه داشته باشد و گوشه گیری پیشه کند، بهتر است هر چه سریع تر با مشاور کودک یا متخصص روان شناسی در این خصوص صحبت کنید و پیش از آن که سن کودک بالا تر رود، مشکلات مربوط به روابط اجتماعی اش را برطرف کنید، چرا که در سنین بالا تر این گونه درمان ها معمولا بی نتیجه خواهد ماند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

رشدو اندازه کودک دختر و پسر جدول زمانی

در

بسیاری از والدین از اینکه کودکشان بزرگتر یا کوچکتر از کودکان دیگر همسن هستند، متعجب هستند.

برای دادن نشانه ای به شما، در اینجا معیارهای 25صدم تا 75صدم برای وزن و قد وجود دارد - یعنی اینکه نیمی از کودکان در این محدوده قرار می گیرند. یک چهارم کودکان بالاتر از اینجا اعداد و یک چهارم آنها پایین تر از این اعداد قرار می گیرند.

در هر بار مراجعه کودک، پزشک وزن و قد کودک شما را خواهد سنجید به شما صدم قد و وزن او را می گوید. ( شما می تواند همچنین آنها را خودتان با استفاده از ماشین حساب رشد صدمی حساب کنید.) اگر شما هر گونه نگرانی ای راجع به رشد کودک خود دارید با پزشک صحبت کنید.   (سیارک

داده های زیر از سازمان سلامت جهانی برای کودکان زیر 2 سال و مراکز ایالات متحده بری کنترل و پیشگیری بیماری برای کودکان 2 سال و بیشتر آمده است.

 

 

نوزاد

تولد

پسرها

دخترها

وزن

3.67 – 3.03 کیلوگرم

3.54 – 2.95 کیلوگرم

قد

51.05 – 48.51 سانتی متر

50.29 – 48 سانتی متر

سه ماه

پسرها

دخترها

وزن

6.89 – 5.89 کیلوگرم

6.35 – 5.35 کیلوگرم

قد

62.74 – 59.94 سانتی متر

61.21 – 58.42 سانتی متر

نکته سریع : برای نوزادان متولد شده قبل از موعد مقرر، از سن بارداری ( نه سن زمان تولد) هنگامی که شما به شماره های آنها در این نمودار نگاه می کنید استفاده کنید.

6 ماه

پسرها

دخترها

وزن

8.53 – 7.35 کیلوگرم

7.94 –6.71کیلوگرم

قد

66.29 –69.09سانتی متر

67.31- 64.26سانتی متر

حقیقت سریع : از سن 6 ماهگی، اکثر نوزادان وزن تولدشان دو برابر می شود.

9 ماه

پسرها

دخترها

وزن

9.57 –8.25کیلوگرم

   8.93 -7.57کیلوگرم

قد

73.40– 70.36سانتی متر

71.88 –68.58سانتی متر

 

کودک نوپا

12 ماه

پسرها

دخترها

وزن

10.39 – 8.98 کیلوگرم

9.7 – 8.25 کیلوگرم

قد

77.47 – 74.17 سانتی متر

75.69 – 72.39 سانتی متر

15 ماه

پسرها

دخترها

وزن

11.11 – 9.57 کیلوگرم

10.43 – 8.84 کیلوگرم

قد

80.77 – 77.47 سانتی متر

79.25 – 75.95 سانتی متر

18 ماه

پسرها

دخترها

وزن

11.79 – 10.16 کیلوگرم

11.11 – 9.43 کیلوگرم

قد

84.07 – 80.52 سانتی متر

82.55 – 78.74 سانتی متر

21 ماه

پسرها

دخترها

وزن

12.47 – 10.70 کیلوگرم

11.79 – 9.98 کیلوگرم

قد

87.12 – 83.06 سانتی متر

85.85 – 81.53 سانتی متر

 

24 ماه

پسرها

دخترها

وزن

13.11 – 11.25 کیلوگرم

12.47 – 10.57 کیلوگرم

قد

89.92 – 85.85 سانتی متر

88.65 – 84.33 سانتی متر

27 ماه

پسرها

دخترها

وزن

14.15 – 12.25 کیلوگرم

13.6 – 11.7 کیلوگرم

قد

91.69 – 86.61 سانتی متر

90.42 – 85.60 سانتی متر   (سیارک

30 ماه

پسرها

دخترها

وزن

14.6 – 12.6 کیلوگرم

14.1 – 12.11 کیلوگرم

قد

93.98 – 88.9 سانتی متر

92.96 – 87.88 سانتی متر

33 ماه

پسرها

دخترها

وزن

15.06 – 12.97 کیلوگرم

14.65 – 12.52 کیلوگرم

قد

96.01 – 90.93 سانتی متر

95.0 – 89.92 سانتی متر

36 ماه

پسرها

دخترها

وزن

15.56 – 13.38 کیلوگرم

15.15 – 12.88 کیلوگرم

قد

98.04 – 92.71 سانتی متر

96.77 – 91.44 سانتی متر

4 سال

پسرها

دخترها

وزن

17.73 – 15.1 کیلوگرم

17.46 – 14.6 کیلوگرم

قد

105.41 – 99.57 سانتی متر

104.14 – 98.04 سانتی متر

 

کودک بزرگ

5 سال

پسرها

دخترها

وزن

20.27 - 17کیلوگرم

19.96 – 16.46 کیلوگرم

قد

112.27 – 105.92 سانتی متر

111.25 – 104.92سانتی متر     (سیارک

6 سال

پسرها

دخترها

وزن

22.95 - 19کیلوگرم

22.68 – 18.51 کیلوگرم

قد

119.13 – 112.27 سانتی متر

118.62 – 111.51 سانتی متر

7 سال

پسرها

دخترها

وزن

25.76 – 21.09 کیلوگرم

25.67 – 20.68 کیلوگرم

قد

125.73 – 118.36 سانتی متر

125.48 – 118.11 سانتی متر

8 سال

پسرها

دخترها

وزن

28.85 – 23.36 کیلوگرم

29.16 – 23.09 کیلوگرم

قد

132.08 – 124.21 سانتی متر

131.83 – 123.95سانتی متر

  (سیارک

- جدول زمانی رشد جنین از 3 هفتگی تا 40 هفتگی

- جدول زمانی صحبت کردن کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی صحبت کردن کودک شما از یک تا هشت سالگی

- جدول زمانی راه رفتن کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی راه رفتن کودک شما از یک سالگی تا 5 سالگی

- جدول زمانی اجتماعی بودن کودک شما از بدو تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی اجتماعی بودن کودک شما از یک سالگی تا هشت سالگی

 - جدول زمانی تغذیه کودک شما از یک تا سه سالگی

- جدول زمانی تغذیه کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی دندان در آوردن و افتادن دندان کودک شما 9 ماهگی تا 12 سالگی

- جدول زمانی دندان در آوردن و افتادن دندان کودک شما چهار تا دوازده ماهگی

- جدول زمانی خواب و استراحت کودک شما یک ساله تا هشت ساله

- جدول زمانی خواب و استراحت کودک شما یک تا نه ماهه

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

مترجم توسط itrans.ir  

نظرات

۱۳۹۵/۸/۱Hast du die anderen Kameras getesten oder mal in der Hand gehabt? Wenn du die Infos nur ausm netz hast, finde ich dein Artikel nicht gut. Denn die Kameras die du hier erwähnst werden auch immer in Faiereitschzcfthn z.B. chip verglichen. Ich finde man sollte seine eigenen eindrücke hier reinschreiben. Und nichts aus dem inet raus schreiben.

در ادامه بخوانید...

می توانید حیوانات پنهان در هر یک از این چهار تصویر زیر را شناسایی کنید

در

 

با توجه به مطالعه اخیر، شناسایی یکی از آنها باید راحت تر از دیگران باشد.

 تصاویر زیررا چک کنید:

    نسخه ی نمایشی غیر علمی بالا : جهت عقربه های ساعت از بالا سمت چپ: پرنده، مار، گربه، ماهی.

به گزارش (سیارک) مطالعه ای از دانشگاه ناگویا نشان می دهد که انسان ، تصاویر تاری از مارها  را با دقت بیشتری از پرندگان، گربه و سگ تشخیص می دهد.

به شرکت کنندگان در این تحقیق ، یک سری از تصاویر تار از حیوانات مختلف نشان داده شده و در هر مرحله برای شناسایی حیوانات از آنهاخواسته اند یکی از چهار گزینه زیر را انتخاب کنند.

آنها قادر به شناسایی مارها با دقت 80 درصد بوده اند، امادر شناسایی حیوانات دیگر ضعیف عمل می کردند.

محققان این نظریه به این نتیجه رسیدن که، اجداد پیش پستاندار ما سیستم های بصری قوی تر برای تشخیص مار"درنده اول و ماندگار ترین خزنده" داشته اند.با توجه به این نظریه، این مراکز بصری در مغز ما  هم باقی مانده به خصوص درتشخیص  مارها . مطالعات دیگر نشان دهنده این است که کودکان و میمون ها در شناسایی مارها در مقایسه با سایر حیوانات واکنش سریع تر نشان می دهند. 

شرح مشاهده سری کامل از مطالعه در زیر است:

 

 

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

نقد داستان لافکادیو

در

در بین نوشته های سیلور استاین لافکادیو شیری که جواب گلوله را با گلوله داد، بیش از همه به رمان نزدیک است گر چه ظاهر کتاب به نوشته های بلند شباهت دارد و خود متن به لحاظ طول به داستان بلند یا رمان کوتاه نزدیک تر است . البته شکل و شمایل کتاب به صورت رمان با فصل ها و شماره صفحات درشت و جلد سخت ، خواننده را بیشتر به جهتی سوق می دهد که کتاب را رمان به حساب بیاورد و نه نو شته ای توصیفی ، گو این که بلندی داستان در حد رمانی برای نوجوانان با حتی کتابی ساده نیست. (سیارک)
شکل کوتاه تر داستان که بار اول درنوامبر 1963 پلی بوی به چاپ رسید، در هفت صفحه آمده بود که قواره واقعی کتاب را میرساند که با شکل ظاهرا بسط یافته آن در بین جلد های کتاب برابری می کند.
طرح داستان در مقایسه با داستان ساده "درخت بخشنده" یا حتی شعرهای بلند مجموعه های شعر سیلور استاین پیچیده تر است. لافکادیو یک جانور وحشی جنگلی و تک تیر اندازی است که مهارتش را از راه تمرین کردن با تفنگ شکارچی ای که خورده کسب کرده است. هر وقت هم که به گلوله بیشتری احتیاج پیدا می کند به راحتی چند شکارچب دیگر را می خورد. تا وقتی می رسد که دیگر شکارچی ها مزاحم شیرها نمی شوند،زیرا تعدادی از همقطارانش قبلا به طور مرموزی سر به نیست شده اند و لافکادیو هم ماهرترین تی انداز دنیا شده ، هم در نظر خودش و هم از نظرسیرک داری که در جنگل با او روبرو می شود و او را به شهر می کشاند.
لافکادیو از شهرتی که نصیب او شده شادمان است و رفته رفته به لحاظ آرایش سر ، سرو وضع،لباس پوشیدن، مسافرت های تفریحی،خیل مشتاقانی که از جنس لطیف آدم ها می شود. تا این که یک روز احساس بیهودگی و پوچی به سراغش می اید و چیزی تازه می خواهد. سیرک دارحامی اش پیشنهاد شکار می کند و شیر در این ماجرا با شیری دیگر روبه رو می شود که او را از قبل می شناسد. اکنون در یک سو همقطاران شکارچی قرار گرفته اندکه او را به تیر اندازی ترغیب می کنندو در سوی دیگر شیری است که او را به یاد اصلیت او می اندازد و او را متوجه دمش می کند. سر انجام لافکادیو آشفته و سردرگم صحنه درگیری را ترک می کند و دیگر کسی از او خبری نمی شنود.

داستان طرح روشنی دارد، لافکادیو هر چه بیشتر انسان می شود، شهرنشین تر و جهان دیده تر می شودوحرص و نیاز به خوش گذرانی اش فزونی می یابد.

با این حال حضور سیلور استاین در طول روایت داستان مثل همیشه ، موضوع را به جهتی دیگر می کشاند.عنوان کامل کتاب برروی جلد این است:"سرگذشت لافکادیو، شیری که جواب گلوله را با گلوله داد، از زبان عمو شلبی"


هرگاه این داستان را زندگینامه خودنوشت فردی با کمترین پرده پوشی بینگاریم ، می توان گفت که خواننده ، بخصوص خواننده بزرگسال حق دارد آن فرد را خود سیلور استاین فرض کند.ظاهرا قضیه از این قرار است که سیلور استاین در پشت نقاب عمو شلبی داستانی برای بچه ها تعریف می کند ، با این حال ابایی ندارد که گاه و بیگاه برای خواننده بزرگسال شوخی با مزه و گاه همراه با اندکی بی نزاکتی بپردازد.

مثلا اشاره به نوشیدن ابدوغ پیش از رفتن به رختخواب و پشت بند آن تلو خوردن هم پیاله ها برای خواننده آگاه یاد آور نوشیدنی قبل از خواب است.وقتی شیر مزاحم استراحت شبانه عمو شلبی می شودکه می خواهد سرگرم خواندن مجله جئوگرافیک و نوشیدن شیر کاکائوی داغ بشود بزرگسالی که با جاذبه های این مجله برای آدم های بالغ آشناست درمی یابد که عمو شلبی مجله را صرفا برای مطالب علمی آن اط نظر نمی گذراند.شلبی این نقال پیر خوش قلب ، داستان را با آغاز غیر واقعی شروع می کند، بعد حرف خود را پس می گیرد و بالاخره داستان را از همان جای اول که شروع کرده بود ، آغاز می کند. او در قالب اول شخص همه جا سر به سر خواننده می گذارد. بیان خودمانی و جزئیات دقیق ، به داستان حالت باورپذیر و گفتاری می دهد که خود از ویژگی های کار سیلور استاین است.یدای راوی در اینجا کمتر بزرگسال و تمسخرآمیز است. این را در مقایسه با الفبای انگلیسی عمو شلبی می گوییم که در آنجا بچه عاقل ، شاید هم بزرگ تر و صد البته خواننده بزرگسال می داند که سیلور استاین با لحنی تمسخر آمیز می خواهد سر بچه ها کلاه بگذارد، آنها را گیج کند و به کارهایی بازیگوشانه و باورنکردنی وا دارد، که مایه تاسفشان بشود.آری ، در لافکادیو صدا مظمئن تر و قابل اعتمادتر است. سیلور استاین در یک جای داستان ارعا می کند که کودک مخاطب داستان به واقع در ضمن یک رویدادحضور دارد ، اما آن قدر محو تکاشای ماشی آتش نشانی شده است که متوجه عمو شلبی و شیر همراهش در یکی از خیابان های شلوغ شیکاگو نمی شود. عمو شلبی راوی بندرت خورا پنهان می کند و اگر هم چنین کند باز در اندک زمان ظاهر می شود.


سیلور استاین از این رو به فن حضور نویسنده متوسل می شود و در این مورد خاص خواننده را هم به حضور دعوت می کند، تا فانتزی شیر خود که در یکی از خیابان های اصلی شهر شیکاگو گردش می کند، حال و هوای واقعی بدهد.

اسامی جاهایی مانند خیابان پنجاه و هفتم یا خیابان دورچستر و تاریخ هایی مانند روز جمعه ، هفدهم دسامبر باعث می شودتا فانتزی قصه گو در لابلای پوشش زمان و مکان واقعی پنهان بماند.
خواننده بزرگسال در این موارد احتمالا می کوشد تا زمان ها و مکان های خاص را به یاد بیاورد، به این امید که لطایف پنهان احتمالی را دریابد. اما همان گونه که در نوشته های دیگر سیلور استاین دیده ایم، خواننده از چنین جست و جوهایی طرفی بر نمی بندد. نه باشگاه پلی بوی در خیابان دورچستر واقع شده و نه خیابان پنجاه و هفتم شیکاکو و رستوران های شهره آفاق دارد. در پخت و پز رستورانی که شیر و عموشلبی به آنجا می روند ، نیز ظاهرغرض و مرضی وجود ندارد. صورت غذا مشتمل بر خوراک فیله و املت، نشان دهنده مکانی است که هیچ قوم و قبیله یا تمایز خاصی را نمی رساند.
این رستوران احتمالا رستورانی معمولی است که می تواند غذااهای سنتی دیرطبخ آماده کند.هر چند علاقه مفرط شیز به مارشمالو نشان داد کهمی توان با فشار سر آشپز را به بیشتر از آن واداشت.
موضوع غالب داستان نقطه مقابل نشانگان کودک وحشی یعنی این که هرگز به انسان مبدل نمی شود، اما همبن که با شادی ها و نومیدی های آدمی آشنا شد، دیگر به راحتی نمی تواند به عالم حیوانیت برگردد، سخن کوتاه ، دیگرهرگز نمی توانی به خانه و کاشانه ات برگردی. در پایان داستان لافکادیو را می بینیم که از حل معمای خود که آیا به انسان ها وفادار باشد یا به شیرها روی برمی تابد و سر خود را می کیرد. دیگر هرگز با عمو شلبی ارتباط نمی گیرد، هر جند راوی داستان آشکارا هنوز منتظز است روزی از او کارت پستالی برسد. پایان باز داستان ، که در آن نهاد واقعی شخصیت ، ناگشوده باقی می ماند، از شگردهای نمونه وار سیلور استاین است ، به ویژه در مواردی که شاه بیت طنزآمیزی برای پایات دادن به داستان حاضروآماده در اختیار ندارد.
در اینجا با ممکن نمایاندن این احتمال ، که شاید لافکادیو در جایی دیگر خوش و سرگرم است و همین که کسی از او خبری ندارد، می تواند دلیلش این باشد که به عالم حیوانی خود باز گشته است و در علم حیوانی خود در آرامش به زندگی ادامه می دهد، پایان داستان از غم انگیزی طفره می رود. اینها همه گمان است که همین گمان ها ، بی تردید خیال خواننده را از غم و اندوه خرد کننده شیر که شهر و دیاری در بین آدمیان ندارد دور می کند.این که لافکادیو خود را شکارچی می داند و با ابراز کردن صریح عزم خود به کشتن همنوعان عازم صید و سیاحت می شود، نشان دهنده تباهی است که خوشی های بشری می تواند بدان بینجامد. تماس با انسان ها وهم در افتادن او به ورطه شهرت و ثروت ، چنان ماهیت او را دگرگون کرده است که از یاد می برد شکار کردن همنوع کاری خصمانه است. وقتی در آغاز کتاب ، لافکادیو به صورت شیری جوان برای اول بار با شکارچی رویارو می شود ، می بینیم که خصومت حیوانات با انسانها داتی نیست. در حقیقت این خصومت با فرضیات نادرست انسان ها به پیش رانده می شود که شیرها به طور طبیعی آدمخوارند و راهی جز شکار کردن و تخته پوست کردنشان وجود ندارد. باز تعارض میان انسان و شیر با این پیش فرض های مقرون به حقیقت شیرها بکار می افتد که یگانه آرزوی شکارچیان ، شکار آنهاست.اما لافکادیو مثل شیرهای دیگر نیست که خود به خود از انسان و چوب دست هایشان کهصداهای خنده دار دارند فرار کند. او در پیش فرض های شیر ها چون و چرا می کند و ار آهنگ کلمات خوشش می آید، این فرض او شکارچی ها جالب و احتمالا دوست هستند به تصورات ابتدایی کودکانه می ماند.
با سادگی ملیح روی صدای واژه شکارچی مکث می کند:" راستش از آهنگ این کلمه خوشش آمد . خودتان می دانیدکه بعضی ها از آهنگ کلمه هایی مثل توسکالوسا یا تاپیوکا یا گاریوکا یا گامبو خوششات می آید. حالا این شیر هم از آهنگ کلمه "شکارچیها" خوشش آمده بود" در حقیقت مارشمالو همب به دلیل آهنگ کلمه اش ، دل لاقکادیو را می برد و گرنه هرگز مزه آن را نچشیده است. غرق شدنش در صداهای زبان انسان، پشتکار و ای بسا وسواس فکری اش برای تک تیر انداز شدن،نشانه تخیلاتی است که نسبت به انسانها و زندگی شان دارد. سادگی و اشتیاق وسواس گونه اش به چیزهای تازه و طرفه، او را به شهرت و ثروت ، به لذت های انسان ها و عاقبت بر سر دوراهی می کشاند.
اما نگاه و برخورد خالی از تعصب لافکادیو به شکارچی ها جنبه خاصی از شخصیت شان را برملا نمی کند. تصویری که لافکادیو از شکارچی می بیند، یکی از تصویرهای سیلوراستاین از غارتگر شکارچی زشت، با شانه های فرو افتاده و چهره فرومایه است که لافکادیو را همان طور که خود می خواهد می بیند، یعنی به هیئت آدمخواری که فقط برای این آفریده شده که با تیر شکارچی ها کشته شود. وقتی به لافکادیو می گوید،دست هایش را بالاببرد، شیر این کار را با شادی و بازیگوشی انجام می دهد، طوری که گویی مجسمه بازی می کند. وقتی تفنگ شکارچی به دلیل پر نبودن شلیک نمی شود، بی برو برگرد انتطار دارد لافکادیو مثل اجرای نقش در یک نمایشنامه از پیش ترتیب داده شده ، دست ها را همچنان بالا نگه دارد تا شکارچی او را شکار کند، اما لافکادیو با زودرنجی کودکانه و با روشن بینی قاطع از این کار سرباز می زند و با تحقیری آشکار می گوید که اوشکارچی "خوبی" نیست و او را می خورد . این فصل با نمایی پایان می یابد که لافکادیو با تفنگ شکارچی در دهان از منطر بیننده دور می شود. این تصویر ، پایان فصلی را که در آن شیر و شکارچی به حقشان رسیده اند ، به خوبی جمع و جور می کند، با این حال نمونه ای از شوخی های شیطنت آمیز سیلور استاین نیز در آن نهفته است، نشیمن کاه شیر در این تصویر برهنه است و این از جمله شوخی های تصویری سیلور استاین است که در مجموهای شعرش بارها به چشم می آید. می دانیم که لافکادیو شیر است نه انسسان اما این مانع از سر به سر گذاشتن سیلور استاین با خواننده نمی شود.

لافکادیو مثل همه بچه ها که از چیزهای تازه به وجد می آیند ، از جزئیات زندگی انسانها در شهر لذتت می برد، مثل بجه ها مرتب با آسانسور هتل بالا و پایین می رود و ظاهرا دستگاه گوارشش مثل بچه ها آهنین است ، به رغم آن که تنش "بوی حیوان می دهد" به حکم طبیعت از حمام کردن سر باز می زند مقاومت می کند کو این که مقاومت در پایان به تسلیم می انجامد زیرا این خصلت کوذکی است گیریم که حمام کردن گام نخست او در استحاله شدن به صورت انسان باشد.
بعد از حمام نزدآرایشگر و خیاط می رود تا اولی ناخن هایش را مانیکور کند و دیگری یک دست لباس کامل برایش بدوزد.
این خدمات که نوع مجانی آن ، نهایت آرزوی هر مصرف کننده است ، به ضرب غریدنش فراهم می شود.
اگر چه قدرتش را همه جا بکار می برد این کار ظاعرا از روی بی مبالاتی است،طوری که گویی صرفا کج خلقی اوست که کارش را پیش می برد و نه اعمال قدرتش.
این واقعیت که او شیر است و مردم به سبب شیر بودنش از او اطاعت می کنند ، در این مرحله از داستان بر او آشکار نیست.
لافکادیو در پی رفتن به آرایشگاه و خیاطی ، طعم اوج متمدن شدن یک شیر یا یک کودک را می چشد که همان صرف ناهار در یک رستوران مجلل است.
او مثل یک بچه بی سواد مرتکب خطا می شود.وقتی به او می گویند، در صورت غذاهای این رستوران همه جیز خوشمزه است، صورت غذاا ها را می خورد و بعد مثل کودکی که ذائقه اش در پی چیزهای آشناست، در خواست مارشمالو می کند،
فقط مارشمالو.
پیشخدمت برای این که تجربه صرف غذا در یک رستوران واقعی را برای او فراهم کند . برایش کباب مارشمالو می آورد و "مارشمالوی نیمرو و مارشمالوی جوشانده و مارشمالوپ (یعنی سوپ مارشمالو)" و چند جور مارشمالوی دیگر از جمله "مارش همه چیز" می آورد.
سیلور استاین از ارائه غذاهای جالب ، حتی اگر این غذااها حال آدم را به هم بزند ، هم خودداری نمی کند.
مثلا در این مورد از "مارشمالو با سس گوجه فرنگی" اسم می برد که با طنز نپخته بچه هاخیلی هم بامزه است!

سرگذشت لافکاديو ، نویسنده : شل سیلور استاین

سرگذشت لافکاديو نویسنده شل سیلور استاین بخش دوم

سرگذشت لافکاديو ، نویسنده : شل سیلور استاین بخش3


لافکادیو با ذوق خاص کودکان ، برای چیزهای تازه به دنیای سیرک قدم می گذارد، به دور دنیا سفر می کند، مهارت خود را در تیر اندازی به رخ می کشد و هوادارنش را خشنود می کند. رفته رفته در خط تفریحات آدم های مشهور و پولدار می افتد، مثل غواصی با ماسک اکسیژن و گلف بازی و رقصیدن در کلوپ ها با زیباترین دختر ها و در ساحل ریویرای فرانسه لم دادن.
استحاله او زمانی کامل می شودکه یاد می گیرد دمش را برای آن که کسی نبیند جمع کند، مگر در مواردی که در نوشیدن آبدوغ (اسم مستعارمشروب)زیاده روزی می کند.او حتی کارهایی می کندکه او را وارد بازی افظی می کند: به عالم ادبیات مارد می شود و "شیری اهل ادب" می شود. "شیری اجتماعی و اهل معاشرت"می شود. دوخت لباس هایش را سفارش می دهد و شیری "اهل پوشاک" می شود. و بعد همان گونه که عموشلبی نتیجه می گیرد " بله، به گمانم حالا دیگر ثروت و شهرت و خوشبختی او به حدی رسیده بود که همه حسرتش را می خوردند." همین عبارت "به گمانم" خواننده را برای اتفاق بعدی، یعنی تلفن زدن غیر منتظرانه و ناامیدانخ لافکادیو به عمو شلبی و اشتیاقش برای کاری تازه آماده می کند. در اینجا عمو شلبی نیست که موضوع شکار و صید و سیاحت را برای علاج ملالت لافکادیو پیش می کشد، بلکه فینچفینگر سیرک دار است که با چرب زبانی و شکار را تازه و جالب عنوان کردن ، او را به این راه می کشاند، لافکادیو که تا لحظه ورود فینچ فینگر ف گریه و زاری می کند به محض شنیدن پیشنهاد شکار بی آن که لحظه ای به اصل و تبار خود بیندیشد، پیشنهاد را می پذیرد. کلمه "شکار" برای خواننده کفایت می کند تا به یاد بیاورد که لافکادیو از چه راهی به جایگاه کنونی اش رسیده است.لافکادیو در صید و سیاحت به هیئتی کاملا انسان شده ظاهر می شود، در حالی که سر تا پا لباس پوشیده، کت شکار به تن کرده، شلوار و چکمه مخصوص و تفنگ به دست گرفته است و یال او دیگر پیدا نیست.تنها جزئی که طبیعت شیری اش را نشان می دهد سبیل و ریش بزی اش است که یاد آور کل ریش و پشم اوست. دمش از پشت کت شکار اندک مایه پیداست و از روی همین نشانه شیر دیگر تشخیص می دهدکه او روزگاری خودی بودهو حالا که به این روزافتاده، نیاز به واقعیت درمانی(بهبودی از راه تشخیص موقعیت خود) دارد در این حال که لافکادیو در برزخ میان شیر و انسان گرفتار شده، سیلور استاین و لافکادیو از حل این معما سر باز می زنند، هر چند داستان نشان می دهد که خوشی های دنیای انسان ها دیگر از دست رفته اند و جنگلی که از بیم تیراندازی ، شکارچی ای گرد آن نمی گشت، پیشاپیش به منزاهبهشت موعود و محیطی راحت و آرام و گرم و صمیمی توصیف شده است.اما نمی توان بر لافکادیو به سبب عیش و عشرت های انسانی اش در زندگی شهری خرده گرفت.نه مشکل این نیست که لافکادیو از خوشی های انسانی بهره می گیرد، مساله این است که او به اندازهای انسان می شود که شادی های شیر بودنش را از یاد می برد. اگر لافکادیو به قصد سیر و سیاحت به آفریقا رفته بود ، انتقاد از او چنین طنز آلود از کار در نمی آمد.
ریشه تضاد در آنجاست که او با ساده لوحی ، فریب اغواگری فینچ فینگر را می خورد و آن زمانی است که سیرک باز حقه باز به او وعده می دهد که وقتی به شهر بیایی" ....می توانی تا دلت خواست پول جمع کنی و می توانی بزرگترين تير انداز دنيا بشوی٬مشهور باشی و غذاهای خوشمزه بخوری٬لباسهای ابريشمی و کفشهای طلايی رنگ بپوشی و سيگار ۵سنتی دود کنی٬به مهمانی های مجلل بروی و کاری بکنی که همه دست به پشتت بکشندو پشت گوشهايت را بخارانند و از اين جور چيزها"  (سیارک)
وقتی لافکادیو ساده دل می پرسد:"این چیز ها به چه درد می خورد؟"
فینچ فینگر در پاسخ می گوید."همه دنبال همین چیزها هستند." البته کتاب سیلور استاین در این که آیا واقعا همه دنبال همین چیز ها هستند، چون و چرا نمی کند، لیکن با ظرافت اشاره می کند که رسیدن به همه خواست ها کسی را خشنودو سعادتمند نمی کند که هیچ، چه بسا به واخوردگی و تغییر ماهیتش بینجامد.
پیچیدگی نتیجه اخلاقی داستان با نیت آشکار سیلوز استاین همسویی دارد که برای مسائل پیچیده ، پاسخ های سهل و ساده در اختیار بچه ها نگذارد و با پیان بندی های ساده به بچه ها القا نکند که گویا می توان مشکلات زندگی را به راحتی حل کرد.
اینجا از جاذبه های دنیوی آشکارا ستایش می شود. با این همه کودک "میانسال" کسالت و خستگی لافکادیو و عطش طاقت فرسایش را به چیزهای تازه احساس می کند، حتی مارک تواین هم در ماجراهای تام سایر(1876)که کتابی برای کودکان ساده اندیش تر، از مشکل بچه ها برای سرگرم کردن خودشان یاد می کند چیز های تازه هموار بهترند، گو اینکه بر تازه ها هم گرد کهنگی می نشیند و آن چه شخص به آن دسترسی ندارد پ، بسیار جذاب تر از چیزی است که در اختیار است. در لافکادیو حتی بزرگترها هم در شمار کسانی قرار دارند که در حسرت چیزهای تازه اند.
پایان داستان بسته نیست، لیکن غم انگیز هم نیست واز همین رو مناسب حال کودکان است ، زیرا برای کودکان مصیبت چیزی بیش از اندازه عاطفی است.
تصویرهای لافکادیو از ساده ترین و بهترین تصویر های سیلور استاین به شمار می آیند، صفحه آرایی متن در سرتاسر کتاب، با تصویرهمخوانی دارد. شیر در آغاز کتاب بیشتر به اسباب بازی پارچه ای شبیه است تا حیوانی درنده.آرنج های بی استخوان و چشم های بی پروایش در نظر خواننده ، او را موجود ساده و معصومی تصویر می کند که می خواهد مهربان و فارغ از تعصب باشد. بدنش چنان نرم و انعطاف پذیر است که قابلیت او را هم برای تیر انداز شدن و هم برای تخته پوسن شدن، یکجا به نمایش می گذارد.
به همین ترتیب که تدریجا به هیئت انسان د رمی آید ، بیش از پیش به شکل و شمایل خود سیلور استاین شباهت پیدا می کند که در دوره سیر و سفر و همکاری با مجله پلی بوی از خود می کشید.شانه های شیر که با لاقیدی پایین افتاده ، دست های چابک و ورزیده به جای پنجه، حالت سر پا ایستاده و دم پنهان ، موهای صورت و خط موی عقب نشسته،همگی حکایت از حال و هوای شهرنشینی دنیا دیده و دلزده دارند که در راه شهرت و ثروت گام نهاده و این با دگرگونی ظاهر شیر به نمایش در می آید. از دست دادن موهای سر که به ریش بزی و سبیلی کوتاه کاهش یافته،برای بیننده نشانه ای از استحاله کامل اوست.تصویرهای دو صفحه روبه روی هم جنگل و نمایش سیرک را به خوبی نشان می دهد، در سمت چپ شیر غران را مشاهده می کنیم و در سمت راست قربانی تشلیم شده را،خطوط سیاه قلم عموما ساده و قاطع و با چیره دستی کاریکاتوریستی ماهر کشیده شده اند ، گو اینکه تصویر بعضی از مناظر سنگین تروپیچیده تر و حیوانات ، گاه به نقاشی های ابتدایی غارها با همان طرح های بنیادی محض شباهت پیدا می کند.
در مجموع ، شیر داستان جانوری است خوش مشرب و دوست داشتنی با ضعف های پذیرفتنی، چنان که خوانندگان پیر و جوان از ته دل آرزومند عاقبت بخیر شدن اویند. این داستان درحکم داستانی مربوط به ماجراهای سیرک به سبک داستان های توبی تایلر جوانی را ترسیم می کند که از خانه می گریزد و بعد متوجه می شود که زندگی در سیرک آن قدر ها هم که فکر می کرد عالی نیست. اما لافکادیو از بخت بد شیر است نه پسر بچه خوشگذرانی که وقتی سرش به سنگ می خورد به خانه باز گردد. بر خلاف فیل فرانسوی موسوم به بابار که به راحتی جامه به تن می کند و تمدن فرانسوی را به جنگل می برد، استحاله شیر به انسان کار ساده ای نیست.سیلور استاین در اینجا از مضامیت شاد لذت طلبی و نیاز انسان به نوجویی بهره می گیرد. از این همه گذشته، جست و جوگر نیازمند آن است که در گرماگرم جست وجو ، معنا و مفهوم طبیعی بودن را به خاطر داشته باشد.  (سیارک)
ظاهر رقت انگیز شیر بر جلد کتاب پیشاپیش خواننده و بیننده را برای همدردی آماده می کند، هر چند این تصویر در متن کتاب مربوط به زمانی است که از سیرک باز می شنود که لخت است و از این بابت شرم زده می شود وباز در همین جا ، حالت شیر بر جلد کتاب به گونه ای است که او را پشت زانوها و بازوهایش پنهان می کند و در همان حال با نگاهی خصمانه به خواننده می نگرد. روی هم رفته ، کتاب نشان دهنده توانایی سیلور استاین در مخاطب قرار دادن کودکان ، خلق موفقیت های پیچیده به صورت موجز و بر انگیختن خواننده برای دریافت وضعیت های بغرنج است.صدای بازیگوشانه راوی ای داستان عجیب و غریب پیش درآمدتوانایی سیلور استاین در مجموعه های شعرش است ، خلق و تداوم لحنی گوناگون و در عین حال باور پذیر که قادر است طنز و تاثر را یکجا گرد آورد.
لافکادیو دقیقا معاصر آنجا که موجودات وحشی هستند، نوشته موریس سنداک است، سال 1963 طاهرا وقت مناسبی برای داستان هایی در مورد تاثیرات دنیای وحش بر موجودات بوده است، داستان هایی که نشان می داد این موجودات ، در یک مورد حیوان و در مورد دیگر انسان ، به اصل خویش باز می گردند ودیگر بار جذب همنوع خود می شوند. شخصیت ماکس در کتاب آنجا که موجودات وحشی هستند ، با دنیای وحش روبه رو می شود و در آنجا یاد می گیرد ، چگونه خود را با محیط سازگار کند و بهتر شود. اما در مورد لافکادیو ، دنیای وحش چیزی است که او از دست می دهد تا به درماندگی و سردرگمی دائمی برسد. در هر دو کتاب ، انسان بودن ، خوب است ، اما در هر دو کتاب چسبیدن به طبیعت وحش و فرا گرفتن راه کنار آمدن با آن ، ارزش والاتری دارد.

این نقد برای شما مفید بود؟لطفا با نوشتن کامنت درقسمت نظرات ما را مطلع کنید. (سیارک)

 

داستان لافکادیو بخش 4

داستان لافکادیو بخش 5

داستان لافکادیو بخش 6

داستان لافکادیو بخش7

نظرات

در ادامه بخوانید...

آموزش پیشگیری از آزار جنسی کودکان

در


والدین موظفند بدون بکار بردن لفظ آزار جنسی پنج نکته اساسی برای جلوگیری از کودک آزاری و آزار جنسی را به کودکان خود (پنج تا ۱۱ سال) آموزش دهند. برای چنین آموزشی پدر و مادرها لازم نیست که واردگفتگوهایی سخت و دشواری که برای کودک قابل فهمیدن نیست شوند .پس والدین چگونه چنین موضوع حساسی را به کودکان آموزش بدهند؟
این نکات را که با گفتگوهای ساده می‌توانید به کودکان خود بیاموزید قانون لباس زیر می گویند.آموزش قانون لباس زیر به فرزندان، به شما بستگی دارد، شما بهتر از هر کس دیگری می توانید  این کار را انجام داده و کودک خود را ایمن سازید ؛ اما چند توصیه ساده:

علائم کودک‌ آزاری
-  صحبت درباره ایمنی و امنیت  را با کودک در زمان های مختلف  تکرارنمایید، یک بار گفتن این مسئله مهم کافی نیست . پس بارها و بارها یادآوری  نمایید.این نکات را در گفنگوهای ساده روزمره یا حتی بازی برای کودک خود تکرار کنید. در صورت تکرار هم برای شما و هم برای کودک طبیعی و راحت تر می شود.
- زمانی که کودک تمایل به چنین گفتگویی از خود نشان نمی دهد پافشاری نکرده و آموزش را برای زمان مناسب تری بگذارید. 

- برای این آموزش یک اسم مثلا قانون لباس زیر یا هر چه که کودک مایل است انتخاب کنید.برای کودک خود بگویید که هر چیزی که با لباس زیر (زیرپوش، شورت، زیرشلواری) پوشیده می شود عضو خصوصی می باشد و هیچکس (تاکید روی هیچکس داشته باشید) حق دست زدن و لمس آن را ندارد، هیچکس نبایدآن را ببیند، هیچکس نباید درباره آن با شما صحبت کند و اگر چنین اتفاقی افتاد کودک باید به شخص  نه گفته و با شما در میان بگذارد.
- به کودک آموزش دهید ، به شرط اینکه قبلا حتما از کودک اجازه  گرفته شود درموقع حمام پدر و مادر و موقع درمان پزشک یا پرستار اجازه دارند  بدن او را لمس کنند  در غیر این صورت هیچکس مجاز به دست زدن به بدن اونمی باشد  و کودک باید ، نه گفته و اجازه دست زدن را به آنها ندهد.
- به کودک یاد بدهید که بدن او فقط متعلق به خودش و اختیار بدنش فقط دست خودش می باشد؛ نه هیچ‌کس دیگری. اگر کسی چنین درخواستی از او کرد کودک حتما باید به فرد مورد اعتمادش را ازاین موضوعبا خبر کند.(سیارک
- نه گفتن را به کودک آموزش بدهید. به کودک آموزش بدهید که از نه گفتن احساس خجالت یا ناراحتی نکرده و آن را حق خود دانسته و یاد بگیرد که اختیار بدنش را دارد. اگر کودک بتواند در بین اعضای خانواده نه گفتن را بیاموزد  ، می تواند به دیگران هم نه بگوید. به کودک آموزش دهید به هر کس  که بخواهد با بدن او کاری کند نه بگوید و اصرار یا تطمیع یا هر روش دیگری نباید نه را عوض کند.
 

کودک باید آموزش ببیند درباره رازهایی که او را نارحت می‌کنند و باعث کابوس و بد خوابی او می شوند صحبت کند. کودک بایدبداند  که بین راز خوب و بد تفاوت هستد. رازهای خوب (مثلا خرید پنهانی هدیه) را می‌تواند مخفی کند اما رازهای بد را باید به فرد مورد اعتمادخود بگوید.

-  کودک در صورتی راز به اصطلاح بد خود را با فرد مورد اعتمادش در میان می گذارد که احساس آسایش و امنیت کند پس ارتباط متقابل والدین و کودکان بسیار مهم است،این محیط اعتماد و ارتباط را برایش فراهم کنید. بزرگترین سلاح  کودک‌ آزار مخفی‌کاری می باشد؛ کودک آزار به کودک مورد تعرض واقع شده معمولا می گوید "این رازی بین من و تو می باشد". کودک باید آموزش ببیند که  هر رازی که  او را ناراحت می‌کند یا بر خلاف میلش می باشد ،  نباید  بصورت راز از آن محافظت کند ، بلکه باید به فرد مورد اعتمادش بگوید.
- کودک یاد بگیرد که کمک بخواهد ، مطمئنا  همیشه کسی که به او  کمک کند، وجود دارد.
اگر کودک احساس غم، نگرانی یا ترس دارد می‌تواند با بزرگسالی که به او اعتماد می گند این را مطرح کند. خاطر کودک را مطمئن کنید که او در این احساسات منفی مقصر نیست  و مهم تر از همه ، با بیان آنها مشکلی برایش بوجود نمی آید.لازم نیست که این ترس‌ها و نگرانی‌ها فقط با پدر و مادرعنوانشود ، به کودک پیشنهاد دهید که در صورت مواجه با این مشکلات ، از خواهر و برادر، دوست خانوادگی، معلم یا پزشک و روان‌شناس کمک بخواهد. (سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

تربیت و پرورش فرزندانی با انگیزه

در

معلمی اخیرا به من گفت: زمانی که بچه ها ، به آنچه که در حال یادگیری هستند، علاقمند باشند، سریع تر و بیشتر یاد می گیرند. حق با اوست. چه چیزی می تواند مهم تر از تمایل کودکان به یادگیری باشد؟ در واقع، همانطور که ما در کتاب ذهن های برانگیخته: پرورش فرزندان جهت علاقمند شدن به یادگیری (از هنری هولت 2001) توضیح داده ایم،

تحقیقات نشان داده است زمانی که دانش آموزان از یادگیری لذت می برند، آنها بیشتر یاد می گیرند، آنچه را که یاد گرفته اند بهتر درک می کنند و آن را برای مدت طولانی تری به حافظه می سپارند. آنها همچنین نسبت به انجام کارهای چالش برانگیز بیشتر مشتاق هستند.

والدین می توانند تاثیر بزرگی بر تمایل کودکان نسبت به یادگیری داشته باشند. با این حال، آنها بیشتر اوقات نمی دانند، چگونه تربیت و پرورش فرزندانی با انگیزه را انجام دهند، یا به طور کلی وقت آزاد برای انجام این کار ندارند. در اینجا چند راه آسان و معتبر برای انجام این کار برای والدین وجود دارد  و بهبود رابطه والدین و کودکان تا با استفاده از آنها در کودک اشتیاق یادگیری بوجود آورند و کودک در مدرسه موفق باشد.

یادگیری در مدسه را به دنیای واقعی ربط دهید

اگر چه بسیاری از کودکان مدرسه را مشتاقانه آغاز می کنند، اما تحقیقات نشان داده است که علاقه کودکان آمریکایی به یادگیری به طور پیوسته از کلاس سوم تا نهم کاهش می یابد. والدین می توانند با مرتبط کردن آموخته های مدرسه به زندگی روزانه، از این لغزش جلوگیری کنند. کودکان هرچه بیشتر روابط بین آنچه در مدرسه یاد می گیرند و آنچه خارج از مدرسه تجربه می کنند را ببینند، بیشتر علاقمند به یادگیری می شوند. این روابط را می توان از راه های مختلفی ایجاد کرد:

تقسیم و بخش کردن در طی روز

ارتباط دادن مدرسه به زندگی به این معناست که به کودکان کمک کنیم دانش خود را در فعالیت های روزمره بکار گیرند، مثلا هنگامی که با کودکتان درحال پخت کیک هستید، از او بخواهید دستور پخت را قسمت به قسمت بگوید. این کار به کودک تجربه ای واقعی برای درک قسمت بندی ها می بخشد. به طور مشابه، توضیح رویداد های جامعه به کودکان، در سن و همچنین روش مناسب، به کودکان کمک می کند اهمیت مطالعات اجتماعی را بفهمند. شما می توانید بگویید: این مرکز اجتماع در این شهر برپا شد، زیرا بزرگتر ها رای دادند بودجه برایش خرج شود.

درباره چیزهایی که کودکان در مدرسه یاد می گیرند صحبت کنید

والدین همچنین می توانند از طریق پی بردن به موضوعاتی که بچه ها در مدرسه فرا می گیرند و بعد برنامه ریزی فعالیت و مکالماتی که آن موضوع را به زندگی روزمره متصل می کند، آموخته های بچه ها در مدرسه را یادآوری کنند.مثلا هنگامی که کودک درحال یادگیری آب و هوا است، از او بپرسید: من امروز تو هوا ابرهای سیاه دیدم، با خودم چتر ببرم یا نه؟ کودکان خردسال اغلب بطور خودبخود آنچه را که  یاد می گیرند با شما به اشتراک می گذارند و می گویند: "چرا ابر های تیره نشانه ی بارندگی هستند؟" اما شما همچنین می توانید از معلمش آنچه را که به کودک در طی ماه یا سال تدریس می شود را سوال کنید.

آموخته هارا به اعضای خانواده و رویداد ها ربط دهید

اگر کودک در حال دیدن یک عکس و یا خواندن فصلی از کتاب است، در مورد ربط کتاب با تجربه های خود و یا فرزندتان صحبت کنید. مثال:
 "آیا اولیویا شبیه کسی هست که بشناسی؟"
 "این داستان منو یاد موقعی می اندازه که با پدرم دوتایی رفته بودیم کنار دریا که طوفان شد."
این صحبت ها همچنین یک رابطه بین والدین و کودک ایجاد می کند که باعث می شود بهم اطمینان کنند و نیز موجب می شود پایه عاطفی مطمئنی در کودک بوجود آید تا در مدرسه موفق شود.
در کودکان تجربیات با ارزشی ایجاد کنید
تجربیات متنوع فرصت های زیادی را برای یادگیری ارائه می دهند، و می توانند تمایل کودک را نسبت به یادگیری افزایش دهند. گردش های خانوادگی، حتی انجام کارهای روزمره می تواند به افزایش حس کنجکاوی و ساخت های واژگانی کودک کمک کند.

به یادگیری واقعیت ببخشید

دیدن دریاچه یا کنار دریا، موزه یا بازار میوه به کودکان پایگاه گسترده ای از دانش می دهد که باعث می شود آنچه در مدرسه یا از کتاب ها یاد می گیرند افزایش یابد. کودکی که اقیانوس را از نزدیک دیده است، نسبت به کودکی که ندیده، علاقه بیشتری به خواندن درباره اقیانوس دارد، و آنچه را که می خواند بهتر درک می کند. حتی مکالمات کوتاه در مورد رفتن به فروشگاه مواد غذایی یا ابزار آلات، به ساخت مهارت های کلامی و فکری کودک کمک می کند. کودکان می توانند این درس ها را به آنچه که در مدرسه یاد می گیرند مرتبط سازند.

توسعه دادن آنچه کودکان در مدرسه یاد می گیرند

از گردش های خانوادگی جهت گسترش موضوعات مدرسه استفاده کنید. به عنوان مثال، کودکان وقتی در مدرسه دارند درمورد بومیان آمریکا یاد می گیرند، آنها را به موزه های محلی ببرید. آیا موضوع درس کلاس درباره حفاظت از منابع طبیعی است؟ به کودکتان مقاله روزنامه ای راجع به بازیافت بدهید بخواند، و از او بخواهید مواد قابل بازیافت موجود در خانه را نشان دهد.

چند ایده دیگر:

 وقتی کودک در حال خواندن درباره زمین و منظومه شمسی است، غروب خورشید را باهم تماشا کنید. و از او بپرسید چه اتفاقی در حال افتادن است؟ چرا خورشید دارد ناپدید می شود؟
 از کودکی که علاقه به خواندن ندارد، در مورد داستان یا کتابی که در مدرسه تدریس می شود سوال کنید، و صحبتی در مورد ربط آن با تجربیات کودک یا خانواده آغاز کنید. مثل: "آیا این تو را یاد اولین بار که با جیسون تو کلیسا آشنا شدی نمی اندازه؟" " پدربزرگ تو هم وقتی بچه بود مثل آدمای توی داستان به آمریکا اومد." " آیا این عکس از حیوانات صحرا تورو یاد شتری که تو باغ وحش دیدیم نمی اندازه؟"
 اگر کودک شما به واحد های اندازه گیری در ریاضی علاقمند نیست، با یکدیگر بر روی یک وسیله، آشپزی، یا دوختنی که شامل اندازه گیری می شود، مشغول به کار شوید.
 وقتی که کودکان مشغول مطالعه تاریخ آمریکا هستند، با آنها به دیدن یک مجسمه تاریخی یا اثر تاریخی شهرتان بروید و پلاک روی آن را برایشان بخوانید. دلیل آنکه چهارم جولای جشن گرفته می شود و نیز این تعطیلات از روی مارتین لوتر کینگ جونیور، و سزار چاوز نام گذاری شده است را برایشان توضیح دهید.
 علاقه کودکتان را نسبت به کشاورزی با کمک کردن به او در پرورش یک آوکادو (نوعی میوه شبیه به گلابی) که بر روی یک لیوان آب بوسیله ی خلال دندان نگه داشته می شود، افزایش دهید.

باعث شوید به کودکان احساس شایستگی دست دهد

در کودک احساس شایستگی را بعنوان یک محرک درونی توسعه دهید
هیچ چیز بیشتر از حس شایسته بودن در کودکان انگیزه ایجاد نمی کند. حس بسیار خوبی به همه ما دست می دهد وقتی یاد می گیریم چگونه شیر آبی که چکه می کند را تعمیر کنیم، سس اسپاگتی لذیذی درست کنیم یا گل رز لطیفی پرورش دهیم.
هنگامی که همکار من دبورا استیپک، رئیس دانشگاه استانفورد، یادگرفت چطور فیلم های تلویزیون را هنگامی که خانه نیست بر روی دستگاه ضبط کاست ضبط کند، بسیار خوشحال بود زیرا می توانست فیلم ها را بعد از اینکه به خانه برگشت تماشا کند! همین احساس رضایت و غرور در کودکان انگیزه یادگیری بوجود می آورد. به همین دلیل است که ما کودکان نوپا را بارها و بارها در حال یادگیری مهارت جدیدشان در بیرون آوردن کفش از پاهایشان می بینیم.

بجای تحسین از تشویق استفاده کنید

معمولا کودکان شایستگی خود را در فعالیت های ساده مثل گره زدن بندهای کفش می دانند، اما همانطور که بزرگتر می شوند، نیاز بیشتری به بازخورد برای شناخت توسعه مهارت شان نیاز دارند. والدین می توانند با اشاره دقیق به آنچه کودکشان انجام داده، در آنها حس شایستگی بوجود آورند. بجای تحسین کردن های تو خالی از کودک که هیچ اطلاعات مفیدی ارائه نمی دهند، در تشویق کردن هایشان دقیق باشید. به عنوان مثال گفتن "کارت خوب بود" باعث نمی شود کودک از آنچه فرا گرفته است قدردانی کند، و این کلمه وقتی برای همه چیز استفاده شود مفهوم خود را از دست می دهد، از تمیز کردن میز گرفته تا برگزیده شدن بعنوان نفر اول کلاس فلود زنی. از سوی دیگر، گفتن "شما درس نقشه آمریکا را یاد گرفته ای، بگو ببینم رنگ های مختلف روی نقشه به چه معناست؟" باعث می شود کودک آنچه را که فرا گرفته قدردانی کند و به او فرصتی می دهد تا آنچه که فرا گرفته به او ثابت شود. علاقه شما از تحسین های مبهم، تشویق کننده تر است و باعث ایجاد گفت و گو های بیشتری می شود.
بعنوان یک نویسنده، هنگامی که مردم به من می گویند "چه کتاب خوبی نوشته ای!" نمی دانم چطور جواب دهم. اما اگر آنها بگویند" کتابی که نوشتی بسیار سرگرم کننده است، من عاشق داستان سگ هایی هستم که فکر می کردند گربه هستند" یا " هنگامی که من دیشب با پسرم به مشکل بر خوردم، از توصیه شما برای تکالیف مدرسه استفاده کردم و جواب داد!" آنوقت من نسبت به آنچه مفید واقع شده است بازخورد می گیرم و می توانم با علاقه و جزئیات بیشتری جواب دهم.
در اینجا چند نمونه عبارت تشویقی وجود دارد که دستاوردهای کودکان را تصدیق کرده و باعث می شود در مورد مهارت هایی که کسب کرده اند، احساس شایستگی بدست آورند. شما خواهید دید کودک تان به احتمال زیاد به بازخوردتان، بجای یک تحسین تو خالی، پاسخ می دهد. این مقاله ادامه دارد...........ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهکارهایی برای افزایش ضریب هوشی

در

صرف نظر از این که انسان چقدر پا به سن گذاشته باشد و در کدام دوره از زندگی خود به سر ببرد، راهکار هایی وجود دارد که با توسل به آن ها قادر خواهد بود، ضریب هوشی خود را بالا تر ببرد. در حقیقت استفاده از این راهکار ها ساده تر از چیزی است که فکر می کنید. برای نمونه یکی از این راهکار ها این است که ؛ برای این کار می توانید طی روندی این جمله را به خود بگویید که با هوش هستید. از دیگر راهکار های ساده و مؤثری که برای بالا بردن ضریب هوشی می توان از آن ها استفاده کرد، به این موارد می شود اشاره کرد: افزایش مدت زمانی که در طول روز به ورزش کردن اختصاص می دهید، اختصاص دادن مدت زمانی برای خوابی کوتاه در بعد از ظهر و افزایش روابط اجتماعی. با تمام این تفاسیر، تحقیقات زیادی در این خصوص صورت گرفته است و راهکارهای دیگری نیز پیشنهاد شده که ممکن است به نظر شما کاملاً بی ربط بیاید، با این حال، استفاده از این راهکار ها ضریب هوشی انسان را بالاتر خواهد برد. برای نمونه تحقیقاتی در ژاپن در این خصوص صورت گرفته است و نتایج حاصل شده از آن نشان می دهد که یاد گرفتن موتور سواری و هدایت موتور سیکلت، قدرت پردازش مغز انسان را بالا تر می برد. با سیارک همراه باشید تا اطلاعاتی دقیق تر در خصوص راهکار هایی در اختیار شما قرار دهیم که با استفاده از آن ها قادر خواهید بود ضریب هوشی خود را بالا تر ببرید.

به خود بگویید که با هوش هستید

این مورد ممکن است برای بسیاری عجیب به نظر برسد، با این حال باید خاطر نشان کرد که در افزایش ضریب هوشی تأثیر گذار خواهد بود و تنها کافی است که هر زمان فرصت کردید، به خود بگویید با هوش هستید و این روند را ادامه دهید، به همین سادگی. اساتید دانشگاه های استنفورد و کلمبیا در این خصوص تحقیقاتی انجام داده اند و نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که دانشجویانی که تشویق شده و به آن ها گفته شده است که با هوش هستند، در نهایت عملکرد بهتری از خود نشان داده اند. برای انجام این تحقیقات دانشجویان به دو گروه با تعداد نفراتی مشابه تقسیم شدند. به گروه اول گفته شد که امکان افزایش ضریب هوشی وجود دارد و آن ها را مورد تشویق و تحسین قرار دادند، حال آن که دقیقاً عکس این موضوع برای گروه دوم رخ می داد، یعنی کسی آن ها را تشویق نکرد و نیز به آن ها گفته شد که ضریب هوشی انسان قابل تغییر نیست و بیشتر به عوامل ژنتیکی بستگی دارد. پس از آن امتحانی مشابه برای هر دو گروه در نظر گرفته شد. هشتاد و پنج درصد از نفراتی که در گروه اول بودند، قادر به پاسخ دادن به بیشتر سؤالات و کسب نمره قبولی شدند، حال آن که برای گروه دوم این درصد تا عدد پنجاه و چهار کاهش یافت.

برقراری و افزایش روابط اجتماعی

افزایش روابط اجتماعی و دوری از گوشه گیری و انزوا، می تواند اثرات مثبتی برای سلامتی ذهنی و جسمی فرد داشته باشد. از افزایش نشاط و شادابی افراد گرفته تا بهبود سلامت جسمانی از فوایدی هستند که برقراری روابط اجتماعی برای انسان به ارمغان خواهد آورد. یکی دیگر از این فواید که به تازگی مشخص شده است، افزایش ضریب هوشی افرادی است که روابط اجتماعی بیشتر و مؤثر تری نسبت به دیگران دارند. تحقیقاتی در دانشگاه ایالتی میشیگان در این خصوص صورت گرفته است و نتایج این تحقیقات نشان می دهد که افرادی که روابط اجتماعی بیشتر و مؤثر تری دارند، در نهایت در استفاده از مهارت های شناختی مربوط به مغز خود، عملکرد بهتری از خود نشان داده و همین مسئله باعث می شود به مرور زمان ضریب هوشی آن ها افزایش پیدا کند. مهارت های شناختی به آن دسته از مهارت هایی گفته می شود که مربوط به فرایند هایی در مغز است که در نهایت موجبات یادگیری افراد و نیز آموزش دادن به دیگران را برای آن ها فراهم می کند. این البته تنها بخشی از مهارت های شناختی است.

جویدن آدامس

راهکاری بسیار ساده در خصوص بالا بردن ضریب هوشی وجود دارد که جویدن آدامس است. جویدن آدامس علاوه بر این که تأثیر مثبتی بر فعالیت ها و فرایند های مربوط به مغز می گذارد، سبب کاهش استرس و افزایش شادابی افراد نیز می شود. تحقیقاتی در این خصوص صورت گرفته است که در ادامه اطلاعاتی دقیق تر در خصوص آن برای تان عنوان می کنیم: در این تحقیقات دو گروه از افراد در نظر گرفته شده و هر گروه در یک اتاق جداگانه قرار داده شدند. گروه اول در اتاقی ساکت و آرام و گروه دوم در اتاقی که صدا های آزار دهنده ای در آن شنیده می شد. از هر دو گروه درخواست شد که روی فعالیتی که از آن ها خواسته شده بود، تمرکز کنند. به نیمی از تعداد افرادی که در هر یک از دو اتاق حضور داشتند، آدامس داده شد تا در حین انجام کاری که از آن ها خواسته شده بود، آدامس بجوند. نکته قابل توجه در نتایج به دست آمده از انجام این آزمایش ها آن بود که افرادی که آدامس می جویدند (صرف نظر از این که در کدام یک از اتاق ها قرار داشتند) از سطح هوشیاری بالاتر، سرعت واکنش بیشتر و افزایش توجهی جزئی نسبت به سایر افراد برخوردار بودند.

اختصاص دادن زمانی کوتاه برای خوابی کوتاه در طول بعد از ظهر

احساس خستگی می کنید؟ بهتر است به جای این که فوراً به سراغ نوشیدن قهوه بروید، برای مدت زمان کوتاهی استراحت کنید. حتی خوابی بسیار کوتاه در طول بعد از ظهر، می تواند انرژی بدن را به طور قابل توجهی بازیابی کند و انسان پس از بیدار شدن کاملاً سر حال خواهد بود. تحقیقاتی در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا در این خصوص صورت گرفته است. در این تحقیقات دو گروه مختلف از دانش آموزانی که عادت به استراحت کردن در طول بعد از ظهر داشتند و دانش آموزانی که عادت به انجام این کار نداشتند، در نظر گرفته شدند و بررسی و تحلیل دقیقی روی عملکرد آن ها در مدرسه یا دانشگاه انجام شد. به طور مجزا آزمایش هایی هم روی این دو گروه انجام شد که به یکی از آن ها اشاره می کنیم: در این آزمایش، برای هر دو گروه یک فعالیت بسیار سخت و زمان گیر در نظر گرفته شد که باید انجام می دادند. پس از انجام این فعالیت، از گروه اول خواسته شد که برای مدت زمانی نود دقیقه ای استراحت کنند، حال آن که افراد گروه دوم باید بیدار می ماندند تا زمان فعالیت بعدی فرا برسد. پس از انجام فعالیت دوم، مشخص شد که افراد گروه اول که استراحت کرده بودند، عملکرد بسیار بهتری از افراد گروه دوم داشتند و این در حالی بود که افراد گروه دوم، در یادگیری مطالبی که به آن ها گفته می شود، با مشکل مواجه می شدند و قابلیت ذخیره اطلاعات نیز در آن ها به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته بود و هر چیزی که عنوان می شد، پس از مدتی کوتاه از خاطرشان می رفت.

رؤیا پردازی کردن

اگر از آن دسته افرادی هستید که به رؤیا پردازی کردن علاقه دارید، بهتر است خود را به خاطر این عادت رفتاری سرزنش نکنید، چرا که این کار در حقیقت باعث افزایش ضریب هوشی می شود. تحقیقاتی در این خصوص در یک مرکز تکنولوژی در جورجیا انجام شد و در این تحقیقات نوار مغزی چیزی حدود صد نفر به وسیله دستگاه های ام آر آی به طور دقیق مشخص شد. پس از این کار، از این افراد خواسته شد تا در فعالیت ها و آزمایش هایی شرکت کنند که به واسطه آن ها، محققان این مرکز تکنولوژی می توانستند ضریب هوشی و قدرت خلاقیت هر یک از این افراد را مورد ارزیابی قرار دهند. با توجه به بررسی های انجام شده روی این افراد، مشخص شد که کسانی که بیشتر عادت به رؤیا پردازی کردن داشتند، عملکرد بهتری از خود نشان دادند.

نواختن سازهای موسیقی

بسیاری زمانی که پا به سن می گذارند، احساس می کنند که اگر بخواهند کار جدیدی یاد بگیرند، از پس آن بر نخواهند آمد و این در حالی است که این باور اشتباهی است. حتی یک انسان بالغ و پر مشغله هم می تواند در کلاس های مربوط به یادگیری گیتار، پیانو و سازهای دیگر شرکت کند. نه تنها یاد گرفتن نواختن این ساز ها باعث خواهد شد برای خود سرگرمی جدیدی پیدا کنید، بلکه ضریب هوشی نیز  به واسطه این یادگیری افزایش پیدا خواهد کرد. بر اساس تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته است، یادگیری نواختن یک آلت موسیقی، به مرور زمان تغییراتی در شکل مغز انسان به وجود آورده و قدرت ذهنی انسان را افزایش می دهد. تمامی این تأثیرات در کنار هم سبب می شود که در نهایت قدرت و مهارت های شناختی در انسان افزایش پیدا کند. حقیقت این است که زمانی که اقدام به یادگیری یک ساز و یا آلت موسیقی می کنید، دقیقاً همان بخشی از مغز درگیر فعالیت می شود که وظایف دیگری چون ذخیره اطلاعات و شنیدن صدای بیرون به عهده آن است و همین مسئله است که باعث افزایش و بهبود مهارت های شناختی می شود.

انجام تمرینات ورزشی

ورزش کردن یکی از بهترین و مؤثر ترین فعالیت هایی است که برای سلامت روحی و روانی افراد توصیه می شود و فواید آن بر هیچ کس پوشیده نیست. جالب است بدانید که ورزش کردن در بهبود مهارت های شناختی انسان نیز نقش مؤثری دارند. محققانی در مرکزی مخصوص به سرطان در دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، با انجام تحقیقاتی بر روی موش های آزمایشگاهی، مولکول جدیدی کشف کردند که در اثر فعالیت های فیزیکی و ورزش کردن تولید می شود. نامی که برای این مولکول در نظر گرفته شد، «ایریسین» بود. نه تنها این مولکول باعث می شود که از فرسودگی و از کار افتادگی قدرت ذهن و مغز انسان جلوگیری شود، بلکه نتایج تحقیقات نشان می دهد که هر چه تعداد این مولکول ها در جریان خون انسان بیشتر باشد، فعالیت هایی که مربوط به یادگیری و به خاطر سپردن اطلاعات در مغز می شود، با قدرت بیشتری به کار خود ادامه خواهند داد.

مصرف نوشیدنی های کافئین دار

مصرف قهوه و سایر نوشیدنی های حای کافئین در ساعات اولیه روز، علاوه بر این که باعث رفع خواب آلودگی و حالت کسل بودنی می شود که انسان معمولاً در صبحگاه دارد، این مزیت را نیز دارد که باعث افزایش سرعت فکر کردن و کارایی و بهبود فرایند های مغزی می شود. بنا به تحقیقات انجام شده در این خصوص، میزان دویست میلی گرم کافئین (کافئینی که تقریباً در یک فنجان کوچک قهوه وجود دارد) به تنهایی قادر خواهد بود فرایندهایی که منجر به صحبت کردن می شود را سرعت بخشد. برای انجام این تحقیقات از دو گروه از افراد استفاده شد و به گروه اول یک قرص که حاوی دویست میلی گرم کافئین بود داده شد و مشخص شد که گروهی که قرص کافئین دار مصرف کرده بودند، در انجام فعالیت هایی که به آن ها سپرده شده بود، دقت و سرعت عمل بیشتری داشتند.

بوئیدن گیاه رزماری

بنا به تحقیقاتی که در خصوص این گیاه صورت گرفته است، بویی که رزماری تولید می کند می تواند سبب افزایش سرعت و دقت در انجام فعالیت های ذهنی شود، بنابر این می توان گفت که تنها کارایی گیاه رزماری استفاده آن در سالاد و دیگر غذاها نیست. در سال 2012 گروهی از افراد برای انجام این تحقیقات در نظر گرفته شدند و در دو زمان مختلف از آن ها خواسته شد که فعالیت هایی که مربوط به فرایند های ذهنی می شد را انجام دهند؛ اول زمانی که در حالت عادی بودند و دوم در زمانی که گیاه رزماری را استشمام کرده بودند. در نتیجه این تحقیقات مشخص شد که زمانی که این افراد گیاه رزماری را استشمام کرده بودند، عملکرد به مراتب بهتر و سریع تری از خود نشان دادند.

اختصاص دادن زمانی برای نوشتن

البته این نکته را به خاطر داشته باشید که منظور از نوشتن، تایپ کردن به وسیله کامپیوتر نیست و منظور همان حالت قدیمی نوشتن به وسیله کاغذ و قلم است و بنا به اطلاعات به دست آمده این کار در نهایت سبب افزایش ضریب هوشی می شود. بنا به تحقیقاتی که در دانشگاه های کالیفرنیا و لوس آنجلس در این خصوص صورت گرفته است، دانشجویانی که در طول کلاس، با استفاده از کاغذ و قلم نُت برداری می کردند، در مقایسه با کسانی که این کار را به وسیله کامپیوتر شخصی خود انجام می دادند، برای مدت زمانی طولانی تر مطالب عنوان شده را به خاطر سپرده و در امتحانات نهایی نیز عملکرد بهتری از خود نشان می دادند.

در سیارک بخوانیم:

ضریب هوشی شما چند است

تست سنجش ضریب هوشی (iq) 

ضریب هوشی و IQ افراد مشهور 

بالابردن ضریب هوشی کودکان

عواملی که ضریب هوشی را کاهش می دهند 

نظرات

در ادامه بخوانید...