بختک چیست و سراغ چه کسانی می رود

در
بختک چیست و سراغ چه کسانی می رود

 

بختک چیست و به سراغ چه کسانی میرود

شاید برای شما هم اتفاق افتاده است که هنگام شب هراسان و غرق در عرق از خواب بیدار شده اید در خواب و بیداری سایه هیولای وحشتناکی را در گوشه اتاق احساس کرده اید که به شما زل زده است و از ترس فریاد کشیده اید اما هیچ صدایی از گلوی شما خارج نشده و گویی بدنتان با غل و زنجیر به رختخواب بسته شده است وحتی انگشت خود را نمی توانید تکان بدهید این حالت کابوس در خواب ،اختلال مشهوری به نام بختک است.حال ببینیم بختک چیست و به سراغ چه کسانی میرود

بختک سراغ چه کسانی میرود  جن بختک سراغ چه کسانی میرود
نام بختک به این دلیل روی این اختلال كابوس وار گذاشته شده است كه از گذشته همواره افراد از بختک به شکل عجوزه‌ای زشت که روی سینه قربانی خود می‌نشیند یاد می کردند.
فرد قربانی در چنین حالتی با احساس ترس زیاد و در حالی كه به سختی نفس می‌کشد از خواب بیدارشده ، گویی جسمی بزرگ روی سینه‌اش سنگینی می کند و قادر به حركت و صحبت  نیست ، این باور در بسیاری از فرهنگ‌های دنیا وجود دارد، در كشور ما هم به این حالت سنگینی و وترس بختک می گویند.

بسیاری از افراد در طول زندگی خود تجربه خواب های وحشتناک و ترس آوری مثل در تله افتادن ، غرق شدن در آب یا سقوط از بلندی را داشته اند که بعد از بیدار شدن ،خیس از عرق و ترس و وحشت شده اند. کسانی که تجربه بختک را داشته اند این اختلال را بمراتب ترسناک تر از سقوط از بلندی و ... می دانند زیرا به گفته آنها علاوه بر ترس از موجود ناشناخته ای که گویی روی سینه آنها نشسته و سنگینی می کند تمام بدن فلج می شود و امکان فریاد زدن یا دست و پا زدن را هم ندارند و بدتر از همه توهم های ترسناک مانند سایه یا یک هیولا در تاریکی در حال حرکت به این وحشت افزوده می شود درست است که این ها همه در خواب اتفاق می افتد و شخص صدمه ای نمی بیند اما در بیشتر افراد ترس از دوباره دیدن این کابوس باعث بیخوابی در آنها می گردد بصورتی که جرات بستن چشم ها را ندارند و یا حاضر نیستند به تنهایی در اتاق بخوابند.

 

بختک یا فلج شدن در خواب چگونه اتفاق می افتد

بختک چیست

اتونیا رم یا رم (REM) مرحله ای از خواب است که بدن به حالت فلج درمی آید و از نشانه های آن حرکت سریع چشم ها می باشد و از مراحل طبیعی خواب است و عضلات بزرگ بدن به حالت فلج در می آیند.
یکی از مهم تربن دلایل این فلج شدن آن است که بدن در طول خواب از آسیب هایی که ممکن است در اثر حرکت به وجود آید در امان است.در این مرحله از خواب رویا اتفاق می افتد در صورتی که بدن در حالت فلج نباشد امکان حرکت کردن در خواب و آسیب دیدن بدن وجود دارد.

 

چه چیزی باعث می شود فرد هنگام خواب احساس وحشت کند

در اینجا شخصی وجود دارد: چیزی که باعث می شود فرد هنگام خواب احساس وحشت کند
دانشمندان می گویند تقریباً هشت درصد از بزرگسالان حضور نیروهای ماورا الطبیعه را در خواب احساس می کنند. فرد ناگهان از خواب بیدار می شود ، احساس می کند نگاه دیگری به خودش است و نمی تواند حرکت کند ، و احساس وحشت می کند.
 
پزشکان این وضعیت را فلج کاروتید می نامند. به گفته آنها ، این وضعیت به دلیل خستگی مزمن ، استرس و کمبود خواب اتفاق می افتد.
 
معمولاً آنها اینگونه توصیف می کنند: "من می خواهم فریاد بزنم و نمی توانم" ، "من نمی توانم آن را با دست یا پای خود حرکت دهم" ، "کسی روی سینه من نشسته است" ، "کسی مرا خفه می کند" ، "کسی در این نزدیکی نشسته است و نفس می کشد" .
 
دانشمندان آمریکایی حتی سایتی ایجاد کرده اند که چنین اعترافاتی را جمع می کنند. به گفته آنها ، بیشتر دانش آموزان از فلج خواب رنج می برند (بیش از 28 درصد) و کسانی که استرس شدید را تجربه می کنند.
 
پزشکان می گویند ماورا الطبیعه وجود ندارد. چندین مرحله خواب وجود دارد. هنگامی که رویاها بوجود می آیند ، این مرحله از خواب REM است که در طی آن ، عضلات بی حرکت می شود تا فرد حرکاتی را که در خواب می بیند انجام ندهد.
 
گاهی اوقات خواب REM خیلی زود یا برعکس در اواخر خواب اتفاق می افتد. در برخی موارد ، هنگامی که هنوز فردی به خواب نرفته است. سپس این اتفاق می افتد به طوری که عضله در فرد بیدار غیرفعال می شود. در نتیجه ، او همه چیز را می فهمد ، آنرا درک می کند ، اما نمی تواند حرکت کند و شروع به وحشت می کند. و سپس - یک رویا و تخیل پیش می آید. این ذات فلج خواب است.
 
اگر این کار اغلب تکرار شود ، بهتر است با پزشک مشورت کنید. بیشتر اوقات ، برای عادی سازی الگوهای خواب ، کاهش استرس و کاهش سطح استرس کافی است.
بختک
عکس بختک

 

حال می پرسید که چه کسانی بختک را دیده اند؟

تعبير خواب بختک سراغ چه کسانی میرود

در افرادی كه اختلالات خواب دارند امکان اختلال فاز رم (REM) هم وجود دارد و بی حسی و بی حركتی در این مرحله به درستی عمل نمیكند و این افراد واكنش های شدید فیزیکی مانند رفتارهای خشونتی و عصبی در خواب از خود نشان می دهند.

بختک سراغ چه کسانی میرود
 كمبود خواب، عوامل ژنتیكی، استرس یا اضطراب زیاد در محل کار یا درگیری بین شما با همکار یا مدیر و .... موجب اختلال در خواب شده و فرد را برای دیدن کابوس مستعد تر می کند ویا  برخی از عوامل مانند  برهم خوردن ساعت خواب بدن و یا اختلال های ذهنی، اختلال دو قطبی، به پشت خوابیدن، حمله هایی كه در خواب اتفاق میفتد، گرفتگی عضلات بدن مانند گرفتگی عضله پا، استفاده از برخی داروها مانند داروهایی كه برای بیش فعالی تجویز می شوند و مصرف مواد مخدررا  می شود اشاره نمود.

 

روش هایی برای خلاص شدن از بختک

- در صورتی که کابوس بختک برای شما تکرار می شود سعی کنید به پشت نخوابید یکی از علل اصلی بختک این حالت از خوابیدن ، بخصوص در اولین مرحله خواب است.

- زمان دیدن کابوس بختک سعی کنید خونسری خود را حفظ کنید و در خواب به خودتان بگویید که مطمئن هستید که خواب می بینید و این واقعیت ندارد این تجربه برای کسانی که کابوس بختک را تجربه کرده اند مفید بوده است .

- سعی کنید نفس عمیق بکشید واز تلاش برای دست و پا زدنبیشتر  پرهیز نمایید. در این مرحله سعی کنید فقط انگشت دست یا پا را تکان بدهید یا دست را مشت کرده و باز کنیدتا از فشار روی سینه خلاص شوید.

- تمام نیروی خود را جمع کنید و یکباره از خواب برخیزید سریعا با آب سرد دست و صورت خود را بشویید و کمی خود را سرگرم کنید ، بلافاصله به رختخواب نروید. زیرا احتمال تکرار کابوس وجود دارد. 

 

مقاله بعدی راجع به بختک چیست و بختک سراغ چه افرادی می رود

بختک

 بختک چیست و به سراغ چه کسانی میرود

در این مقاله می فهمیم  بختک چیست و به سراغ چه کسانی میرود  ، دلایل آن چیست ، آیا این وضعیت خطرناک است و چرا کارگردانان  فلج خواب  یا بختک را بسیار دوست دارند.

6 حقیقت در مورد فلج خواب  یا بختک

حمله از چند ثانیه تا چند دقیقه طول می کشد.
همراه با ناتوانی در حرکت و صحبت ؛
گاهی اوقات باعث ایجاد توهم و خفگی می شود.
در نوجوانان شایع تر است ، اما در هر سنی امکان پذیر است.
معمولاً به دلیل استرس و اختلال در خواب رخ می دهد.
تهدیدی برای زندگی نیست ، اما گاهی اوقات نیاز به مداخله پزشکی دارد.
فلج خواب  یا بختک  چیست
فلج خواب شرایطی است که هنگام بیدار شدن یا به خواب رفتن رخ می دهد. چند ثانیه یا چند دقیقه در آستانه خواب و بیداری شخص:
هوشیار هستیم ، اما قادر به حرکت و صحبت نیستیم.
حضور شخص دیگری را در اتاق احساس می کنیم.
احساس می کنیم کسی یا چیزی به سینه فشار می دهد ، حالت خفه شدن و به سمت پایین کشیدن احساس می شود.
ترس شدید را تجربه می کنیم.
طبق تحقیقات انجام شده ، 7/6 درصد از جمعیت جهان حداقل یک بار این تجربه را داشته اند. و تقریباً 35 درصد از افرادی که مبتلا به حملات پانیک تشخیص داده می شوند ، مرتباً فلج خواب را تجربه می کنند .

فلج خواب  یا بختک چگونه به نظر می رسد

کارشناسان داستان قربانیان فلج خواب را به سه دسته تقسیم می کنند:

"مهمان ناخوانده": صدای قدم ها و باز شدن درب  ، سایه شخص ، احساس حضور و تهدید شخص دیگر ؛
"دیو": احساس سنگینی روی قفسه سینه ، مشکل در تنفس ، احساس خفگی یا سوء استفاده جنسی ، ترس از مرگ ؛
"احساسات بدنی عجیب": احساس خروج از بدن ، سقوط و پرواز آزاد ، چرخش تخت در هوا و دیگر توهمات .
همه انواع بینش ها ریشه های فرهنگی یکسانی دارند. در افسانه ها و اعتقادات مردمان مختلف داستانهایی در مورد موجودات شیطانی وجود دارد - از جادوگران  تا شیاطین ، جن ها و مردگان زنده ، که شبانه وارد اتاق می شوند ، روی سینه شخص می نشینند و شروع به ترساندن ، شکنجه یا خفه کردن او می کنند. 

برایان شارپلس ، پژوهشگر فلج خواب  و روانشناس بالینی در دانشگاه واشنگتن ، از بیمار نام می برد که دختری خون آشام را با دهانی خونین دید. او روی تخت نشست ، دستان زن را گرفت و تهدید کرد که او را به جهنم می کشاند. در قرن بیستم ، داستان هایی در مورد بیگانگان - آدم ربایان به شخصیت های اساطیری اضافه شد.

نمونه بارز فلج خواب در فصل هشتم سریال تلویزیونی "دکتر هاوس" نشان داده شده است. این داستان در مورد پسری از مردم چین میائو است که شب ها دچار خفگی شده و کابوس می بینند - دیو با لباس پیرزنی به اتاق او آمد ، روی سینه کودک نشست و او را خفه کرد. در حالی که هاوس به دنبال راه حل پزشکی برای این مشکل بود ، پدربزرگ پسر مراسم شرمانی انجام داد و خوک را قربانی کرد تا روح شیطانی را بیرون کند. این قسمت بر اساس یک داستان واقعی در مورد مرگ ناگهانی شبانه در اثر خفگی بود: مهاجران جنوب و جنوب شرقی آسیا که اعتقاد خود را به شیاطین خفه کننده حفظ کرده بودند ، پس از مهاجرت به ایالات متحده جان خود را از دست دادند ، زیرا توانایی انجام مناسک محافظتی را از دست داده بودند.

کارگردان رودنی اشر مستند کابوس را بر اساس داستان افرادی که از فلج خواب رنج می برند ، کارگردانی کرد. قهرمانان تصویر می گویند که در حالت خلسه ، در آستانه خواب و واقعیت ، آنها نمی توانند حرکت کنند ، صحبت کنند یا فریاد بزنند. کسی صداها ، ناله ها و گریه های آنها را نمی شنود ، دیگران لکه های تاریکی یا سایه های سیاه را دیدند که درها را باز می کردند ، به تخت نزدیک شدند و مردی را که از وحشت به دام افتاده بود خفه کردند.و یا یک سایه در گوشه اتاق که به آنها زل زده است.

بختک

علت فلج خواب  یا بختک چیست

 "فلج" بخشی طبیعی از خواب است. خواب شامل چرخه هایی است که در آن مرحله خواب آرام (خواب غیر REM) و مرحله خواب REM (مرحله REM) متناوب است. در مرحله NREM ، که 75 درصد از چرخه خواب را اشغال می کند ، بدن استراحت کرده و بهبود می یابد ، در حالی که در مرحله REM ، رویاها ظاهر می شوند. در این مرحله ، مغز ماهیچه ها را تا حدی فلج می کند تا فرد نتواند به خود آسیب برساند.

معمولاً انتقال بین مراحل نامحسوس است ، اما گاهی اوقات یک شکست رخ می دهد ، آگاهی ناتوانی در حرکت را برطرف می کند ، رویاها با واقعیت مخلوط می شوند و وحشت ایجاد می شود. فلج خواب هیپنواژیک ، که در زمان به خواب رفتن رخ می دهد ، و نادرترین فلج هیپنومپی مشخصه بیداری است از هم متمایز می شوند.

اختلال در مرحله خواب و فلج خواب می تواند ناشی از باشد:
شکستن حالت خواب - به دلیل تغییر کار  ، خواب طولانی در طول روز یا عدم عادت به خوابیدن و بیدار شدن همزمان.
بیخوابی؛
کمبود طولانی مدت خواب ؛
عادت به پشت خوابیدن ؛
داروهای خاص (به عنوان مثال ، برای اختلال بیش فعالی) ؛
نوشیدن الکل ، تنباکو یا کافئین اندکی قبل از خواب ؛
وراثت
چنین تشنجی در چهار نفر از هر ده فرد سالم در هر سن و جنسیتی رخ می دهد. این فلج در لیست تشخیص های پزشکی گنجانده نشده است ، علامتی از بیماری نیست ، زندگی را تهدید نمی کند و همیشه با توهم ، خفگی و حملات وحشت همراه نیست. به این سندرم فلج جداگانه می گویند. از نظر پزشکان ، این ناخوشایند است ، اما ایمن است.

با این حال ، خواب آلودگی  می تواند نشانه مشکل دیگری باشد - نارکولپسی (خواب آلودگی در طول روز) ، افسردگی بالینی ، میگرن ، آپنه انسدادی خواب (ایست تنفسی در هنگام خواب) ، فشار خون بالا ، اختلال استرس پس از سانحه و اختلالات اضطرابی

 
علائم بختک و درمان 

ناتوانی در حرکت ، صحبت یا باز کردن چشم ها ، که از چند ثانیه تا چند دقیقه طول می کشد.
حفظ هوشیاری ؛
احساس فشار بر قفسه سینه و گردن ، خفگی ؛
توهمات دهلیزی ، شنوایی و بینایی ، ناتوانی در تفکیک واقعیت از داستان ؛
حمله وحشت - ترس شدید ، تعریق شدید ، احساس مرگ قریب الوقوع ؛
سردرد و درد عضلانی.
اگر حملات مکرر تکرار می شوند و با سطح بالایی از اضطراب و احساس خستگی مداوم به دلیل کم خوابی همراه است  ، باید برای تعیین علت ایجاد کننده به پزشک مراجعه کنید. در این مورد ، فلج خواب همراه با بیماری زمینه ای درمان می شود. در عین حال ، برای بهبود کیفیت و مدت زمان خواب ، پزشک ممکن است
ارجاع بیمار به متخصص خواب برای انجام تحقیقات ؛
داروهای ضد افسردگی تجویز کند
برای جلوگیری از بختک چه کاری می توانید انجام دهید
موارد مکرر فلج خواب جداگانه را می توان به طور مستقل کنترل کرد. درمان خاصی برای بی حسی خواب وجود ندارد ، اما متخصصان روشهای معمول را برای کاهش استرس و بهبود الگوی خواب توصیه می کنند. بیایید نگاهی بیندازیم که کدام عادات ارزش به دست آوردن را دارند و کدامیک را ترک کنیم.
به طور منظم حداقل 6-8 ساعت در روز بخوابید.
اطمینان حاصل کنید که اتاق خواب تاریک ، تمیز و خنک باشد.
مراقبت از یک مکان راحت برای خواب ؛
به رختخواب بروید و هر روز در همان ساعت بیدار شوید ؛
عصرها از نور کم استفاده کنید.
به طور منظم ورزش کنید ، اما حداکثر چهار ساعت قبل از خواب.
با آداب آرامش بخش عصرانه آشنا شوید  - برای مثال ، گوش دادن به  موسیقی دلپذیر ، خواندن ، دوش گرفتن ، مدیتیشن و ترتیب آروماتراپی.

بختک

چرا بختک به سراغ چه کسانی میرود

بختک سراغ چه کسانی میرود و برای پیشگیری   این عادات را ترک کنیم. 

1-عادت خوابیدن به پشت را کنار بگذارید ؛
2- از گوشی تبلت و ... یک ساعت قبل از خواب استفاده نکنید.
3- کار نکردن در اتاق خواب یا دراز کشیدن روی تخت ؛
4- سعی کنید بعد از ظهر بعد از ساعت 15:00 بیش از 90 دقیقه نخوابید.
5- شام سنگین ، الکل ، تنباکو و کافئین را قبل از خواب کنار بگذارید.

 

چرا فلج خواب  یا بختک را نباید عمداً القا کنیم

برخی افراد در طول فلج به جای ترس ، سعادت را تجربه می کنند و تلاش می کنند آن را دوباره تجربه کنند. از نظر پزشکی ، این به دلیل استعداد توهمات دهلیزی است. علاوه بر این ، داستانهای شیاطین ، تجربیات غیرمعمول خارج از بدن و احتمال رویای شفاف ، گاهی کنجکاوی و میل به برانگیختن حمله خواب را برمی انگیزد.
با این حال ، تلاش برای ایجاد عمدی فلج خواب برای سلامتی خطرناک است ، زیرا یکی از روشهای اصلی - وقفه در استراحت شبانه یا امتناع کامل از خواب - منجر به تحلیل رفتن بدن و اختلال در عملکرد سیستم عصبی می شود.
فلج خواب یک بیماری نسبتاً شایع است ، در یک مطالعه حداقل یکبار در 25 درصد از دانش آموزان مورد بررسی مشاهده شد. بسیار نادر اتفاق می افتد ، مدت بسیار کوتاهی طول می کشد و خطری برای زندگی ایجاد نمی کند.

پیشگیری و درمان آن ضروری نیست. به بیان دقیق ، این یک بیماری نیست ، بلکه نقص مکانیسم طبیعی فیزیولوژیکی برای تغییر مراحل خواب است. اگر شخصی بر مشکل این حملات متمرکز شده و از این مشکل رنج می برد ، پس مشکل در آنها نیست ، بلکه در وضعیت روانی اوست. به احتمال زیاد ، روانشناس در اینجا مشکلات زیادی را برای کار پیدا خواهد کرد. و حملات فلج خواب تنها دلیلی برای بروز بیماری روانی است.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟ لطفا تجربیات خود را در رابطه با کابوس بختک با کاربران به اشتراک بگذارید.(سیارک)

در سیارک بخوانیم:

اختلال عجیب و غریب خواب 10 مورد 

راهکارهایی برای رفع خستگی ناشی از کمبود خواب 

چگونگی فعالیت مغز انسان هنگام خواب 

دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود 

چرا داشتن خواب کافی برای بدن لازم است

علل اصلی دیدن کابوس چیست بخش اول 

 

نظرات

۱۴۰۰/۷/۱ سایه سنگین با تاریکی غلیظ که روی قفسه سینه نشسته ، صدای طنین در خانه ای خالی ، لمس ناگهانی ، احساس حضور خصمانه شخص دیگر - اینها توهماتی هستند که هنگام خواب یا بیدار شدن رخ می دهند. این یک کابوس نیست - مردم از مکان خود آگاه هستند ، مبلمان آشنا را می بینند و مطمئن هستند که چشمانشان باز است.حتی زن یا مرد از همسر و شوهر در کنار خود آگاه هستند اما نمی توانند او را از وضع خود باخبر کند هر چه جیغ می کشند صدایی از گلو خارج نمی شود . یکی از همراهان مکرر چنین حالتی ، فلج خواب یا بختک است ، شرایطی که در آن حتی حرکت یک انگشت نیز غیرممکن است. تنها چیزی که باقی می ماند تماشای حرکت سایه سیاه در اتاق است تا انگشتان خود را به گردن شما فشار دهد.

۱۴۰۰/۷/۱من از خواب بیدار می شوم و تمام اتاق را مانند واقعیت می بینم. من همه چیز را درک می کنم و متوجه می شوم. سپس یک زمزمه وحشی در گوش من وجود دارد ، مانند ازدحام زنبورها. بدن شروع به ارتعاش می کند ، من نمی توانم حرکت کنم. یک ترس وحشتناک. سپس یک سایه سیاه می آید ، شخصیت توهمات خواب آلود او تغییر نمی کند. این یک شخص سیاه باریک با دستها و پاهای بسیار بلند است - گاهی او یکی است ، گاهی اوقات چندین نفر از آنها وجود دارد.

۱۴۰۰/۷/۱بعد از دیدن بختک من خیلی می خواستم بخوابم ، اما خوابیدن ترسناک بود.من آنقدر ترسیدم که به کسی چیزی نگفتم ، خودم را از فکر کردن در این مورد منع کردم. سالها بعد ، در بزرگسالی به یاد آوردم. در اینترنت ، به سرعت متوجه شدم که این فلج خواب است .

۱۴۰۰/۷/۱به طور معمول ، وقتی به خواب می رویم ، تمام اطلاعات حسی خارجی (بصری ، شنیداری ، لامسه) از بین می رود. هدف از خواب این است که خود را از محیط جدا کرده و به پردازش اطلاعات از اندام های داخلی بپردازد. در یک لحظه خاص ، یک شکست کوچک رخ می دهد. - هنگامی که بخشی از مغز هنوز بیدار است و برخی از اطلاعات حسی همچنان به جریان می افتند. این منجر به احساسات ترسناک می شود ، اما عواقب بالینی جدی ندارد. با این حال ، در هر صورت ، شما باید برای آنچه که اتفاق می افتد توضیحی داشته باشید ، در غیر این صورت فرد نظریه های مختلفی را اختراع می كند ، به روانكاران روی می آورد ، زیرا با توهم می توان تصاویر بسیار غیر معمول ایجاد كرد.

۱۴۰۰/۷/۱متخصص خواب خاطرنشان می کند: اگر فلج خواب و توهم در هنگام به خواب رفتن و بیدار شدن بطور منظم رخ می دهد ، باید با پزشک مشورت کنید . این می تواند نشانه بیماری های عصبی جدی باشد.

۱۴۰۰/۷/۱ فلج خواب ( بختک ) - وضعیتی که با فلج موقت با حفظ هوشیاری مشخص می شود. معمولاً هنگام خواب یا هنگام بیدار شدن رخ می دهد. این آسیب شناسی اغلب با توهمات پیچیده و ترس شدید همراه است. فلج خواب در 5 تا 40 درصد افراد 12 تا 30 سال رخ می دهد و بیشتر در بین افراد مبتلا به نارکولپسی شایع است. بختک از نظر جسمی بی ضرر تلقی می شود ، اما درک نکردن اصل ماجرا با تجربه منظم آن یک آسیب روانی قابل توجه است

۱۴۰۰/۷/۱ علائم و نشانه های بختک یا فلج خواب: ناتوانی در حرکت چند ثانیه تا چند دقیقه ؛ حفظ هوشیاری ؛ ناتوانی در صحبت کردن ؛ توهم و احساسات ترسناک ؛ احساس فشار بر قفسه سینه ، حرکت تخت ، باز شدن درها ؛ ناتوانی در تفکیک واقعیت از داستان ؛ احساس مرگ قریب الوقوع ؛ تعریق شدید ؛ سردرد و درد عضلانی ؛ پارانویا.

۱۴۰۰/۷/۱ فلج خواب معمولاً زمانی رخ می دهد که فرد به پشت می خوابد. عوامل مستعد کننده آسیب شناسی عبارتند از استرس بیش از حد ، تحریک بیش از حد ، اختلال بیوریتم پس از یک پرواز طولانی ، تغییر در الگوهای خواب و اختلالات هراس همزمان. این آسیب شناسی می تواند نشانه بیماریهای دیگر باشد: افسردگی ، میگرن ، نارکولپسی ، سندرم آپنه انسدادی خواب ، فشار خون شریانی و اختلالات اضطرابی.

۱۴۰۰/۷/۱ علائم و نشانه های بختک یا فلج خواب: از آنجا که بختک یا فلج خواب اغلب در پس زمینه استرس مزمن کنترل نشده و اختلالات خواب رخ می دهد ، اصلاح این وضعیت در درجه اول با حذف این عوامل همراه است. پزشکان توصیه می کنند: حتی در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات ، از همان رژیم "خواب - بیداری" پیروی کنید. ایجاد شرایط مطلوب برای خواب: یک تشک راحت ، ملافه و لباس زیر ، و همچنین یک اتاق خواب تمیز ، تاریک و خنک ؛ کاهش روشنایی نور در ساعات عصر ، و همچنین ایجاد روشنایی کم نور در شب ؛ نور شدید روز ؛ از چرت روزانه بعد از ساعت 15.00 اجتناب کنید ، مدت زمان آن را به 90 دقیقه محدود کنید. 2 ساعت قبل از خواب غذا نخورید ، از نوشیدن الکل و کافئین در شب خودداری کنید. ورزش روزانه ، اما حداکثر 2 ساعت قبل از خواب ؛ ایجاد یک مراسم با فعالیت های آرام بخش قبل از خواب ، مانند گوش دادن به موسیقی آرام ، خواندن و غیره. از مشاهده ایمیل حداقل 1 ساعت قبل از خواب خودداری کنید. پزشکان همچنین توصیه می کنند که مصرف محرک ها را کاهش دهید ، مدیتیشن یا دعای منظم ، یادگیری کنترل افسردگی یا اضطراب و تلاش برای خوابیدن به پشت را توصیه نکنید.

۱۴۰۰/۷/۱سه ، چهار سال پیش بود. من طبق معمول به رختخواب رفتم و سپس در همان اتاق با همان وسایل و نورپردازی بیدار شدم . من از این واقعیت بیدار شدم که کسی در اطراف من قدم می زد و به وضوح قدم زدن را حس می کردم. من سعی کردم حرکت کنم ، اما نتوانستم موفق شوم ، و به همین دلیل وحشت شروع شد. من سه بار فکر کردم که دارم بیدار می شوم ، اما واقعاً بیدار نشدم و فقط توانستم در چهارمین تلاش حرکت کنم - و متوجه شدم که همه اینها در خواب بوده است. یک احساس وحشتناک: وحشت ، شما شروع به فریاد زدن در درون خود می کنید ، اما ، البته ، شما نمی توانید چیزی بشنوید. همه چیز بسیار واقع بینانه است. " وضعیتی که توصیف شد فلج خواب نامیده می شود: شخصی که با فلج خواب یا بختک روبرو می شود می فهمد که بیدار است ، اما نمی تواند حرکت کند ، انگار فلج شده است. گاهی اوقات در این حالت ، افراد دچار توهم می شوند.

۱۴۰۰/۷/۱ فلج خواب علائم دیگری نیز دارد: در این حالت ، بسیاری احساس می کنند که قفسه سینه آنها فشرده شده است و تنفس برای آنها دشوار است - اگرچه در واقع آنها آزادانه نفس می کشند. برخی از افراد موفق می شوند در این حالت چشمان خود را باز کنند ، که در یک خواب معمولی نمی توان آن را انجام داد. بسیاری از مردم احساس می کنند که فردی در اتاق وجود دارد و حتی کسی دچار توهمات بینایی و شنوایی می شود - آنها موجودی را می بینند یا می شنوند که می خواهد به آنها آسیب برساند.

۱۴۰۰/۷/۱در واقع فلج بخشی جدایی ناپذیر از خواب است. هنگامی که ما در خواب REM هستیم ، مغز ما فعال است (در این زمان است که ما معمولاً خواب می بینیم) و بدن عملاً فلج است - فقط کره چشم و ماهیچه های مسئول تنفس می توانند حرکت کنند. به لطف این ، وقتی چیزی را در خواب می بینیم و می خواهیم عمل کنیم ، نمی توانیم به خود آسیب برسانیم. معمولا ، توانایی حرکت حتی قبل از بیدار شدن به ما برمی گردد ، اما اتفاق می افتد که این روند مختل می شود. فرد در حالت نیمه هوشیار است: مغز او بیدار می شود ، گاهی اوقات حتی می تواند چشمان خود را باز کرده و به اتاق نگاه کند ، اما هنوز نمی تواند حرکت کند. این شرایط است که به نام فلج خواب است .اعتقاد بر این است که دلیل ایجاد فلج خواب توانایی اخیر مغز در خوابیدن و بیدار ماندن جزئی است. بنابراین ، وقتی بخش اعظم مغز از خواب بیدار شده است ، مناطقی که در خواب با عضلات مانع از تحرک عضلانی می شوند ، به خواب ادامه می دهند.

۱۴۰۰/۷/۱وقتی فلج خواب اتفاق می افتد ، باور این که من هنوز در خواب هستم ، سخت است. - من خواب می بینم که چشمانم را در اتاقم ، در رختخوابم باز می کنم ، اما حضور چیزی "شیطانی" را احساس می کنم. و سپس هر بار چیز جدیدی اتفاق می افتد: این "موجود" روی قفسه سینه شما نشسته است ، به سمت شما در سراسر اتاق می دود ، در گوشه ایستاده است - و غیره. ظاهر این "موجود" نیز متفاوت است. آنچه تغییر ناپذیر است این است که شما نمی توانید حتی یک ماهیچه را حرکت دهید ، سعی می کنید فریاد بزنید ، دست خود را تکان دهید - و هیچ. فلج واقعی ، آمیخته با وحشت محض و سنگینی در قفسه سینه که نفس کشیدن را غیرممکن می کند.

۱۴۰۰/۷/۱بسیاری از مردم متوجه می شوند که حملات فلج خواب با فرا رسیدن یک دوره دشوار در زندگی بدتر می شود. دوستی می گفت: "من در موسسه تحصیل می کردم و همزمان کار می کردم و غم و اندوهم را در مهمانی های مداوم با الکل فراموش می کردم. و سپس فلج خواب شدیدتر و بیشتر اوقات خود را نشان می داد. به عنوان مثال ، من به یاد می آورم که چگونه می خوابیدم و با کابوس از خواب بیدار می شدم و یک توده سیاه نامفهوم را می دیدم که در بالای سرم در هوا شناور است و به نظر می رسد شروع به بیرون کشیدن من از بدنم می کند - حسی وهم آور. در گوشم زنگ می زد ، به نظر می رسید که پرده گوش در حال ترکیدن است. من آنقدر ترسیدم که به محض بیدار شدن، به اتاق پدر و مادرم (که هنوز با آنها زندگی می کردم) فرار کردم.

۱۴۰۰/۷/۱فلج خواب یا بختک به تازگی مورد بررسی قرار گرفته است ، اما هر دلیلی وجود دارد که معتقد باشیم این مدت زمان طولانی تری وجود داشته است - فقط بشر برای مدت طولانی حملات خود را دسیسه های شیاطین و ارواح شیطانی می دانست که در شب حمله می کنند. "این حالت برای شخص واقعاً ترسناک است ، به خصوص اگر برای اولین بار با آن مواجه شود. اگر شخصی درک نکند که چه اتفاقی برای او می افتد ، او این را با عوامل مختلف غیرعلمی توضیح می دهد - بیگانگان ، نیروهای غیر دنیایی و دیگران. متخصص مغز و اعصاب ، خاطرنشان می کندکه در چنین وضعیت ترسناکی ، مغز انسان سعی می کند آنچه را که اتفاق می افتد تفسیر کند ، و می تواند برای این نگرش ها ، باورها و خاطرات فرهنگی به هم متصل شود: "به همین دلیل است که مردم ارواح ، شیاطین ، بیگانگان و حتی تخیلات گذشته را می بینند که به نظر می رسد می خواهند به آنها حمله کنند. "

۱۴۰۰/۷/۱در مردم مختلف جهان ، می توانید نمونه های زیادی از آنچه امروز به عنوان فلج خواب توضیح می دهیم پیدا کنید. به عنوان مثال ، پزشک یونانی پل پل ایگینسکی در قرن هفتم میلادی معتقد بود که فائون شبانه روی سینه قربانیان خود می پرید. در فولکلور آلمان ، مادیان ذکر شده است ، که روی سینه خوابیده نشسته است. شیاطین مشابه (مارا) که شب ها می آیند و شخصی را خفه می کنند ، در سایر کشورها نیز باور شده بود - به عنوان مثال ، در فرانسه ، ایسلند ، دانمارک و نروژ. افسانه هایی در مورد سوککوبوس و انکوبوس وجود دارد - شیاطین شب که به دنبال رابطه جنسی با مردم هستند.

۱۴۰۰/۷/۱مردم همونگ معتقد به تسوام "دیو خرد کننده" هستند. یک داستان نسبتاً وحشتناک با آن همراه است: در اواخر دهه 1970 ، 117 پناهجوی هومونگ که به ایالات متحده مهاجرت کردند به طور غیر منتظره در خواب جان خود را از دست دادند. شاید پناهندگان به دلیل این واقعیت که در یک کشور خارجی نمی توانند مراسم معمول را با شامیان انجام دهند که ترس از تسوگ تسوام را انجام می دهند ، استرس فوق العاده ای را تجربه کردند - و این بر سلامت آنها تأثیر می گذارد. مرگ ناگهانی شبانه باعث الهام وس کریون (کارگردان) برای ساخت فردی کروگر شد ، اما این تنها بیان فرهنگی ممکن برای فلج خواب نیست. مشهورترین تصویر این پدیده ، نقاشی "کابوس" یوهان فسلی است: این نقاشی زنی را به تصویر می کشد که دیو بر سینه اش نشسته است و مادیان کوری در کنار او به او نگاه می کنند. روانپزشک جروم اسنک در سال 1969 در نظر گرفت این تصویر جلوه های فلج خواب را به تصویر می کشد - و این تفسیر هنوز رعایت می شود. کارگردان رودنی اشر مستندی درباره فلج خواب تهیه کرد ، جایی که می خواست نشان دهد افرادی که فلج خواب را تجربه می کنند چگونه تجربه می کنند - و این احتمالاً ترسناک ترین مستندی است که تا به حال دیده اید.

۱۴۰۰/۷/۱گاهی اوقات افراد راههای خود را برای مقابله با این مشکل پیدا می کنند. "با گذشت زمان ، من تاکتیکی برای بیدار شدن سریعتر با فلج خواب ایجاد کردم - سعی کردم بند انگشت خود را حرکت دهم و تمام توجه خود را فقط بر این متمرکز کنم. سپس من موفق شدم تمام انگشت خود را حرکت دهم ، و بیدار شدم ، - "پس از حدود شش ماه ، حملات فلج خواب من به همان میزان ناگهانی متوقف شد."

در ادامه بخوانید...

آموزش پیشگیری از آزار جنسی کودکان

در


والدین موظفند بدون بکار بردن لفظ آزار جنسی پنج نکته اساسی برای جلوگیری از کودک آزاری و آزار جنسی را به کودکان خود (پنج تا ۱۱ سال) آموزش دهند. برای چنین آموزشی پدر و مادرها لازم نیست که واردگفتگوهایی سخت و دشواری که برای کودک قابل فهمیدن نیست شوند .پس والدین چگونه چنین موضوع حساسی را به کودکان آموزش بدهند؟
این نکات را که با گفتگوهای ساده می‌توانید به کودکان خود بیاموزید قانون لباس زیر می گویند.آموزش قانون لباس زیر به فرزندان، به شما بستگی دارد، شما بهتر از هر کس دیگری می توانید  این کار را انجام داده و کودک خود را ایمن سازید ؛ اما چند توصیه ساده:

علائم کودک‌ آزاری
-  صحبت درباره ایمنی و امنیت  را با کودک در زمان های مختلف  تکرارنمایید، یک بار گفتن این مسئله مهم کافی نیست . پس بارها و بارها یادآوری  نمایید.این نکات را در گفنگوهای ساده روزمره یا حتی بازی برای کودک خود تکرار کنید. در صورت تکرار هم برای شما و هم برای کودک طبیعی و راحت تر می شود.
- زمانی که کودک تمایل به چنین گفتگویی از خود نشان نمی دهد پافشاری نکرده و آموزش را برای زمان مناسب تری بگذارید. 

- برای این آموزش یک اسم مثلا قانون لباس زیر یا هر چه که کودک مایل است انتخاب کنید.برای کودک خود بگویید که هر چیزی که با لباس زیر (زیرپوش، شورت، زیرشلواری) پوشیده می شود عضو خصوصی می باشد و هیچکس (تاکید روی هیچکس داشته باشید) حق دست زدن و لمس آن را ندارد، هیچکس نبایدآن را ببیند، هیچکس نباید درباره آن با شما صحبت کند و اگر چنین اتفاقی افتاد کودک باید به شخص  نه گفته و با شما در میان بگذارد.
- به کودک آموزش دهید ، به شرط اینکه قبلا حتما از کودک اجازه  گرفته شود درموقع حمام پدر و مادر و موقع درمان پزشک یا پرستار اجازه دارند  بدن او را لمس کنند  در غیر این صورت هیچکس مجاز به دست زدن به بدن اونمی باشد  و کودک باید ، نه گفته و اجازه دست زدن را به آنها ندهد.
- به کودک یاد بدهید که بدن او فقط متعلق به خودش و اختیار بدنش فقط دست خودش می باشد؛ نه هیچ‌کس دیگری. اگر کسی چنین درخواستی از او کرد کودک حتما باید به فرد مورد اعتمادش را ازاین موضوعبا خبر کند.(سیارک
- نه گفتن را به کودک آموزش بدهید. به کودک آموزش بدهید که از نه گفتن احساس خجالت یا ناراحتی نکرده و آن را حق خود دانسته و یاد بگیرد که اختیار بدنش را دارد. اگر کودک بتواند در بین اعضای خانواده نه گفتن را بیاموزد  ، می تواند به دیگران هم نه بگوید. به کودک آموزش دهید به هر کس  که بخواهد با بدن او کاری کند نه بگوید و اصرار یا تطمیع یا هر روش دیگری نباید نه را عوض کند.
 

کودک باید آموزش ببیند درباره رازهایی که او را نارحت می‌کنند و باعث کابوس و بد خوابی او می شوند صحبت کند. کودک بایدبداند  که بین راز خوب و بد تفاوت هستد. رازهای خوب (مثلا خرید پنهانی هدیه) را می‌تواند مخفی کند اما رازهای بد را باید به فرد مورد اعتمادخود بگوید.

-  کودک در صورتی راز به اصطلاح بد خود را با فرد مورد اعتمادش در میان می گذارد که احساس آسایش و امنیت کند پس ارتباط متقابل والدین و کودکان بسیار مهم است،این محیط اعتماد و ارتباط را برایش فراهم کنید. بزرگترین سلاح  کودک‌ آزار مخفی‌کاری می باشد؛ کودک آزار به کودک مورد تعرض واقع شده معمولا می گوید "این رازی بین من و تو می باشد". کودک باید آموزش ببیند که  هر رازی که  او را ناراحت می‌کند یا بر خلاف میلش می باشد ،  نباید  بصورت راز از آن محافظت کند ، بلکه باید به فرد مورد اعتمادش بگوید.
- کودک یاد بگیرد که کمک بخواهد ، مطمئنا  همیشه کسی که به او  کمک کند، وجود دارد.
اگر کودک احساس غم، نگرانی یا ترس دارد می‌تواند با بزرگسالی که به او اعتماد می گند این را مطرح کند. خاطر کودک را مطمئن کنید که او در این احساسات منفی مقصر نیست  و مهم تر از همه ، با بیان آنها مشکلی برایش بوجود نمی آید.لازم نیست که این ترس‌ها و نگرانی‌ها فقط با پدر و مادرعنوانشود ، به کودک پیشنهاد دهید که در صورت مواجه با این مشکلات ، از خواهر و برادر، دوست خانوادگی، معلم یا پزشک و روان‌شناس کمک بخواهد. (سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

اختلال عجیب و غریب خواب 10 مورد

در


خواب، کاری است که ما در هر شبانه‌روز انجام می‌دهیم. اما همین کار معمولی ما، پر از اسرار و نکات ناشناخته است. مثل هر ارگان یا عملکرد دیگر بدن، خواب هم می‌تواند تحت تأثیر بیماری‌ها و اختلالاتی، قرار بگیرد. در اینجا ۱۰ عدد از این اختلالات را فهرست می‌کنم. شاید خودتان یا یکی از اطرافیانتان مبتلا به یکی از این اختلالات باشید!:

۱- اختلال رفتاری در طی مرحله حرکات سریع چشم:

یکی از مراحل خواب موسوم به مرحله «حرکات سریع چشم» Rapid eye movement یا خواب REM است. خواب REM، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کل خواب را شامل می‌شود، به عبارت دیگر هر فرد در طی شبانه‌روز ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه در خواب REM است. با این همه بسته به سن هر شخص طول مدت خواب REM، متغیر است، برای مثال شیرخواران، ۸۰ درصد طول خوابشان را در مرحله REM سپری می‌کنند. در طی خواب REM فعالیت سلول‌های مغزی یا «نورون‌ها» مشابه بیداری است.

 

در اختلال رفتاری مرحله حرکات سریع چشم، عضلات بدن از حالت بی‌حرکتی و فقدان تونی که باید به صورت طبیعی داشته باشند در می‌آیند، بنابراین فرد به موازات دیدن رؤیاها شبانه در بستر حرکت می‌کند و ممکن است به خودش یا اطرافیان صدمه بزند. این اختلال قابل درمان است و غالبا به داروهای ضدتشنجی مثل کلونازپام پاسخ درمانی می‌دهد.

۲- هراس شبانه یا Night Terrors:

هراس شبانه عبارت است از هراس شدید و ناتوانی موقت در به دست آوردن هوشیاری. در این اختلال فرد به صورت ناگهانی از مرحله خواب امواج آهسته، بیدار می‌شود، این بیدار شدن معمولا همراه نفس نفس زدن، ناله و فریاد زدن است. معمولا وقتی فردی دچار این حالت می‌شود، بیدار کردنش غیرممکن است و غالیا شخص بدون اینکه بیدار شود، مجددا به خواب می‌رود. به علاوه «هراس‌های شبانه» به ندرت توسط شخص به یاد آورده می‌شوند.

توجه داشته باشید که «هراس‌های شبانه» با کابوس‌ تفاوت دارند. اولین تفاوت این دو این است که شخص دچار هراس شبانه کاملا بیدار نمی‌شود و تلاش برای بیدار کردنش هم به جایی نمی‌رسد. به علاوه هراس شبانه می‌تواند برای بیمار، خطرناک هم باشد، چرا که ممکن است در طی آن به خود یا اطرافیانش صدمه بزند.

۳- دندان قروچه یا Bruxism:

دندان قروچه یک اختلال شایع خواب است، تقریبا ۴۰ میلیون آمریکایی این اختلال را دارند. در طی دندان قروچه شخص دندان‌هایش روی هم می‌فشارد. این اختلال می‌تواند موجب آسیب شدید به دندان‌ها شود و بنابراین باید درمان شود. علاوه بر این دندان قروچه می‌تواند موجب سردرد و التهاب مفصل گیجگاهی-فک فوقانی شود. بیشتر کسانی که دندان قروچه دارند، از بیماری خود آگاه نیستند و در ۵ تا ۱۰ درصد موارد، تنها با علایمی مثل سردرد و درد آرواره به پزشک مراجعه می‌کنند. معمولا پزشکان برای این بیماران «محافظ‌های دهانی» تجویز می‌کنند، در موارد شدید بیماری، حتی از تزریق بوتوکس در عضلات فک استفاده می‌شود. ( سیارک)

۴- سندرم پاهای بی‌قرار:

سندرم پاهای بی‌قرار(روش های کاهش درد سندرم پای بی قرار)در یک فرد بیدار هم می‌تواند، رخ دهد، اما در شکل شدید، می‌تواند در طی خواب یا زمانی بی‌حرکتی بیمار هم، واقع شود. در سندرم پاهای بی‌قرار، فرد مبتلا تمایل غیر قابل مقاومتی به حرکت دادن بدنش برای گریز از حس ناراحتی بدن دارد. در این سندرم غالبا پاها درگیر هستند، ولی دست‌ها و قسمت بالاتنه بدن هم می‌توانند درگیر شوند. در این اختلال وقتی شخص بدنش را حرکت می‌دهد، به طور موقت احساس ناراحتی‌اش، تعدیل می‌شود و تسکین موقت می‌یابد. پزشکان معمولا برای مبتلایان داروهای ضد تشنج یا شبه‌مخدرهایی مثل متادون و یا داروهای خانواده بنزودیازپین تجویز می‌کنند. البته بر سر درمان دارویی یک فرد مبتلا به این سندرم، تا حدی اختلاف نظر وجود دارد.

۵- سندرم نبود بیداری- خواب ۲۴ ساعته:

در این اختلال عجیب و نادر، بدن قادر به چرخه طبیعی خواب ۲۴ ساعته نیست. بنابراین فرد مبتلا مثل یک فرد عادی، یک چرخه خواب طبیعی شبانه‌روزی ندارد و چرخه خواب و بیداری بیمار، در هر ۲۴ ساعت تغییر می‌کند. این اختلال بیشتر در افراد نابینا رخ می‌دهد.

۶- قطع تنفس در طی خواب Sleep Apnea:

در طی این اختلال، تنفس شخص مبتلا در طی خواب دچار وقفه می‌شود، در طی هر وقفه یک یا دو تنفس، انجام نمی‌شود، چنین وقفه‌هایی می‌توانند به صورت مکرر در طی خواب شخص مبتلا رخ دهند. این اختلال وقتی از لحاظ پزشکی اهمیت پیدا می‌کند که تعداد این وقفه‌های تنفسی به ۵ بار در ساعت برسد. اشخاصی که دچار وقفه تنفسی در طی خواب می‌شوند، از بیماری خود آگاه نیستند، حتی اگر به خاطر همین وقفه‌ها مرتب از خواب بیدار شده باشند. بیشتر اطرافیان بیمار هستند که متوجه این اختلال می‌شوند. ممکن است سال‌ها حتی یا دهه‌ها، شخصی به این اختلال مبتلا باشد و متوجه نشود. مبتلایان به این اختلال غالبا در طی روز خواب‌آلوده و خسته هستند و مراحل خواب طبیعی‌شان به هم می‌خورد. معمول‌ترین درمان وقفه تنفسی در طی خواب استفاده از وسیله‌ای به نام PAP است که مجاری تنفسی را با به جریان انداختن هوای با فشار مثبت باز نگاه می‌دارد. از درمان دارویی و جراحی هم برای درمان این اختلال استفاده می‌شود.

۷- سندرم کلاین – لوین:

در این سندرم، شخص مبتلا احتیاج به خواب زیاد دارد که گاهی به ۲۰ ساعت در شبانه‌روز می‌رسد. معمولا شخص مبتلا تمایل زیادی به غذا خوردن ( پرخوری جبری) و تمایل جنسی زیاد دارد. بعضی از محققان عقیده دارند که این بیماری زمینه ارثی دارد و بعضی دیگر اعتقاد دارند که این اختلال یک بیماری خودایمنی است. این اختلال درمان قطعی ندارد، اما غالبا داروهای محرکی مثل آمفتامین و متیل فنیدیت و همچنین ایمیپرامین و مودافینیل برای این دسته از بیماران تجویز می‌شود. به خاطر شباهتی که بین این بیماری و بعضی از اختلالات خلقی وجود دارد از لیتیوم و کاربامازپین هم در درمان بیماری استفاده می‌شود. اما غالبا پاسخ به درمان، محدود است.

۸- حرف زدن در هنگام خواب:

شخص مبتلا ممکن است تنها صداهای ساده در هنگام خواب ادا کند، اما ممکن است به صورت طولانی هم حرف بزند. ممکن است کسانی که صدای فرد مبتلا را می‌شنوند، بفهمند که او چه می‌گوید و ممکن است قادر به فهم حرف‌های او نباشند. حرف زدن هنگام خواب می‌تواند در مرحله خواب REM رخ دهد، در این حالت شخص حرف‌هایی را که در طی رؤیاهایش می‌زند، بر زبان می‌آورد، حرف در هنگام خواب می‌تواند در خواب غیر REM هم واقع شود. درمانی برای این اختلال وجود ندارد. ( سیارک)

۹- حمله خواب: حمله خواب یا Narcolepsy

اختلالی است که در آن شخص مبتلا در زمان‌هایی به صورت تصادفی، به خواب می‌رود. فرد مبتلا غالبا در طی این خواب‌های به خواب REM‌ می‌رود و کمتر وارد مرحله خواب غیر REM‌ می‌شود. شخص مبتلا به کرات دچار خواب‌آلودگی شدید می‌شود و نمی‌تواند مدت زیادی خود را بیدار نگه دارد. علامت دیگر این بیماران کاتاپلکسی Cataplexy است. در طی کاتاپلکسی عضلات یک قسمت یا همه بدن سست می‌شود به این صورت که فقط عضلات صورت و آرواره‌ها و گردن درگیر شود و یا همه عضلات بدن درگیر شود. در طی حمله کاتاپلکسی توانایی گفتاری و بینایی شخص مختل می‌شود، اما شنوایی و هشیاریش باقی می‌مانند. علت این اختلال به درستی شناخته نشده است. درمان شامل داروهای ضدافسردگی، محرک‌ها و یا هیپنوتیزم است.

۱۰ – فعالیت جنسی در حین خواب:

این اختلال شکلی از «خواب‌گردی» محسوب می‌شود و در طی آن شخص مبتلا در هنگام خواب درگیر فعالیت جنسی با پارتنر خود می‌شود. به خاطر هراس از قضاوت دیگران و ناآگاهی از اینکه این حالت، یک مشکل پزشکی است، افراد مبتلا تا مدت‌ها برای درمان اختلال خود، اقدامی نمی‌کنند. منبع

نظرات

در ادامه بخوانید...

علل اصلی دیدن کابوس چیست بخش اول

در

همه ما کم و بیش تجربه مشاهده صحنه ای ترسناک را در هنگامی که خواب هستیم داریم؛ تجربه هایی که از آن ها با نام کابوس یاد می کنیم. زمانی که در حین تجربه چنین کابوس هایی، با تمام وجود خود تلاش می کنیم که از خطراتی که در کابوس خود با آن ها مواجه شده ایم، فرار کنیم، از خواب بیدار شده و هوشیاری خود را به دست می آوریم و تنها این گونه است که از خطرات رؤیای بد و کابوس خود آزاد می شویم. کابوس ها از آن جمله پدیده هایی هستند که کم و بیش، همه ما، با آن ها سر و کار داریم و این کابوس ها، غالباً در هنگام شب به سراغ افراد می آیند. جالب است بدانید که کودکان بیشتر از افراد بالغ در معرض دیدن کابوس قرار می گیرند. اما سؤالی که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید این است که در درجه اول، چه چیزی باعث می شود افراد به هنگام خواب خود کابوس ببینند؟  آیا زمانی وجود دارد که دیگر تجربه این گونه کابوس ها را نداشته باشیم؟ با سیارک همراه باشید تا اطلاعات دقیق تری در این خصوص در اختیارتان قرار دهیم.

علت اصلی دیدن کابوس

اگر بخواهیم تعریفی جامع و کلی از کابوس و ماهیت آن در اختیارتان قرار دهیم، با عنوان کنیم که کابوس ها غالباً مجموعه تصاویری کاملاً واضع و بسیار ترسناک هستند که فرد در هنگام مشاهده آن، تمامی جزئیات یک واقعه را به خوبی می بیند. این کابوس ها تقریباً در تمامی موارد به اندازه ای ترسناک هستند که معمولاً فردی که آن را مشاهده می کند، پس از بیدار شدن، برای مدتی دچار استرس و واهمه خواهد بود و کمی زمان می برد تا بتواند به انجام کار های روزمره خود بپردازد. نکته ای که در خصوص کابوس ها وجود دارد این است که معمولاً در میان کودکان شایع تر هستند. بنا به آمار و اطلاعات منتشر شده در این خصوص از آکادمی تخصصی خواب درمانیِ آمریکا، رقمی در خصوص تعداد کودکانی که معمولاً کابوس می بینند منتشر شده است: بین ده تا پنجاه درصد کودکان میان پنج تا دوازده سال، به طور معمول، در هنگام خواب شب شان، کابوس هایی را تجربه می کنند. مخوف بودن این کابوس ها بعضاً تا به اندازه ای است که باعث می شود کودکان با والدین خود در خصوص این کابوس ها صحبت کرده و به آن ها پناه آورند. عوامل مختلفی وجود دارند که در نهایت سبب می شوند کودک در هنگام شب دچار این گونه کابوس ها شود: گوش دادن به یک داستان ترسناک و یا دیدن فیلمی این چنینی، داشتن اضطراب و استرس شدید از صبح که وارد مدرسه شده اند و یا حتی مرگ یکی از اعضای خانواده. البته این مسئله دیدن کابوس در کودکان به نسبت سایر افراد، به نسبت از اهمیت کمتری برخوردار است، چرا که به مرور زمان و هنگامی که کمی بزرگتر شوند، از این کابوس ها رهایی خواهند یافت. اما شرایط برای افرا بالغی که کابوس می بینند چگونه خواهد بود؟

در حقیقت تعداد افراد بالغی که از دیدن کابوس رنج می برند، بسیار کمتر از کودکان است؛ تنها بین دو تا هشت درصد از کل جمعیت افراد بالغ دچار این کابوس ها هستند. عواملی که سبب مشاهده این کابوس ها در افراد بالغ می شوند، تقریباً همان هایی است که در کودکان سبب این کابوس ها می شوند و پیش تر در خصوص آن توضیحاتی داده شد. کوئین لوِنبرگ یک تحلیل گر رؤیا های شبانه و نویسنده چند کتاب شناخته شده در این خصوص است و در گفتگویی که در زمینه کابوس ها و رؤیا ها با او شد عنوان کرد که پیش از هر چیزی باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که دیدن رؤیا در هنگام خواب، به گونه ای یک فرایند فکر کردن است؛ به عبارت دیگر افکاری که در طول روز داشته ایم، به هنگام خواب و در غالب رؤیا ادامه پیدا می کنند. کوئین در خصوص این مسئله عنوان کرد: «زمانی که قصد داریم بخوابیم و زمانی که هنوز در مرحله حرکت سریع چشم هستیم (REM، مشخصه این خواب ، حرکت چشم ‌ها، تندتر شدن تنفس و افزایش فعالیت مغز است) به مسائل و مشکلات خود فکر می کنیم و این عمده دلیلی است که باعث کابوس دیدن می شود. در طول روز، به واسطه شلوغی محیط کار یا هر جای دیگری که در آن هستیم، زمانی که فکر بدی به سراغمان می آید، به سادگی قادر خواهیم بود فکر خود را متمکز چیزی دیگر کنیم و از شر مسائل و مشکلات آزار دهنده رهایی یابیم، اما در هنگام خواب شرایط کاملاً متفاوت است. در حقیقت زمانی که خواب هستیم و مجبور می شویم برای مدتی با خود خلوت کنیم، تمامی این فکر های نا خوشایند به سراغ مان آمده و غالباً راهی برای رهایی از آن ها نمی یابیم.».

البته باید خاطر نشان کرد که مشکلات و تعارضاتی که فرد با آن ها دست و پنجه نرم می کنند، تنها علت دیدن کابوس های شبانه نیستند. رژیم غذایی نا مناسب نیز از دیگر عواملی است که می تواند در نهایت باعث تکرار این گونه کابوس ها در طول شب شود. معمولاً کسانی که کمی پیش از ارفتن به تخت خواب خود غذا می خورند، بیشتر از سایرین خود را در معرض دیدن این گونه کابوس ها قرار می دهند. به عبارت دیگر، خوردن غذا هایی که حاوی مقادیر زیادی کربوهیدرات هستند، در ساعات آخر شب و نزدیک به زمانی که قصد خوابیدن دارید، باعث می شود فعالیت های مختص به مغز و در کنار فعالیت های مربوط به سوخت و ساز بدن (فعالیت های متابولیک) به طور گسترده ای افزایش پیدا کند.

کارُل واسرمن نیز یک متخصص سلامت است و در حال حاضر در مرکز سلامتی در منهتن فعالیت می کند. به باور او بسیاری از افراد به برخی مواد خوراکی حساسیت یا آلرژی دارند و این در حالی است که خود این افراد از این حساسیت شان آگاهی ندارند. به باور کارُل این هم از جمله مسائلی است که در نهایت می تواند سبب کابوس دیدن فرد شود. او در این خصوص عنوان کرد: «برای نمونه اگر شما به هلو حساسیت دارید و از این مسئله آگاهی ندارید، ممکن است به واسطه مصرف آن دچار کابوس های شبانه شوید. در این صورت تنها کافی است که خوردن بستنی با طعم هلو را (برای نمونه)  پیش از آن که به تخت خواب بروید متوقف کنید.». کارُل در ادامه عنوان کرد که برای نمونه خودِ او از حساسیت اش به میگو آگاهی نداشت و هر موقعی که میگو می خورد، شب ها دچار کابوس می شد. او در این خصوص گفت: هر زمانی که میگو می خوردم، شب نمی توانستم طبق روال هر روز خود، خوابی عادی داشته باشد و غالبه خواب های بدی می دیدم. به همین خاطر بود که خوردن میگو را متوقف کردم و حالا دیگر همانند گذشته راحت و کامل می خوابم و دیگر کابوسی هم به سراغ ام نمی آید.

در بسیاری از موارد، کابوس هایی که افراد بالغ می بینند، کاملاً غیر ارادی است و خود خواهان دیدن این گونه کابوس ها نیستند، با این وجود، عوامل روانی بسیاری هستند که به مککر شدن این کابوس ها و رخ داد آن ها دامن می زنند؛ نگرانی و اضطراب و افسردگی از جمله این مسائل روانی هستند. تغذیه نا مناسب نیز می تواند از دیگر عوامل عمده مشاهده کابوس و تکرار آن باشد. علاوه بر آن چه عنوان شد، برخی از اختلالات مروبط به خواب نیز هستند که در نهایت باعث خواهند شود فرد در معرض مشاهده کابوس هایی مُزمن تر و به مراتب بدتر قرار بگیرد؛ از جمله این اختلالات می توان به آپنه خواب (قطعی فرایند تنفس برای مدتی حدود بیست ثانیه در هنگام خواب که روند خواب کامل و معمول فرد را دچار اختلال می کند) و سندرم ناراحتی های مربوط به پا اشاره کرد. اما سؤالی که در این جا پیش می آید این است که زمانی که هر یک از این اختلالات سبب مشاهده کابوس می شوند، چه فعل و انفعالاتی در مغز انسان رخ می دهد؟

فعل و انفعالاتی که به هنگام دیدن کابوس در مغز انسان رخ می دهد

به طور معمول، کابوس های در یک سوم پایانی خواب شبانه انسان رخ می دهند و این دقیقاً زمانی است که خوابی که با نام REM (rapid eye movement) یا حرکت سریع چشم می شناسیم، حالت اصلی خواب ما را به وجود می آورد. اگر بخواهیم به طور کلی فرایند خوابیدن را بررسی کنیم، باید عنوان کنیم که این فرایند به چهار مرحله تقسیم می شود: مرحله اول شروع خواب است و مربوط به دقایق و بعضاً ساعت های نخستین خواب می شود، مرحله دوم را با نام خواب سبک می شناسیم، مراحل سوم و چهارم خواب نیز، خواب عمیق نام دارند که مهمترین و اصلی ترین مراحل خواب هستند. حرکت سریع چشم (REM) که پیش از این نیز توضیحاتی در خصوص آن داده شد، معمولاً، هر نود دقیقه یک بار در طول خواب انسان رخ می دهند؛ همان گونه که از نام اش پیدا است، طی این اتفاق، چشم های انسان شروع به حرکت کردن می کنند (با سرعتی زیاد). علاوه بر این طی REM، فعالیت مغز انسان به بالاترین حد ممکن خود می رسد و نیز در کنار مغز، بسیاری از نیروهای محرکه در بدن، فعالیت بیشتر و مؤثر تری از خود نشان می دهند. به طور کلی، امکان خواب دیدن (کابوس و  رؤیا) در تمامی مراحل خوابی که عنوان شد، قابل روی دادن هستند و نزدیک به هشتاد درصد افراد، زمانی که در دو مرحله اولیه خواب خود، اگر کابوس یا رؤیا ببینند (بیشتر کابوس)، از خواب بیدار می شوند و این در حالی است که این درصد تا عدد چهل برای کسانی که در مراحل سوم و چهارم یا خواب عمیق خود کابوس می بینند کاهش پیدا می کند. نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد این است که امکان کابوس دیدن افراد، در هنگامی چشم با سرعت حرکت می کند (REM)، صرف نظر از این که در کدام مرحله از خواب خود باشند نیز وجود دارد. این اطلاعاتی است که در مقاله ای با عنوان «پزشک خانواده آمریکایی» منتشر شده است.

آمیگدالا یا بادامک مغز (ساختاری بادامی ‌شکل در دستگاه کناره‌ ای مغز که مرکز ترس است) که به طور اساسی توسط لوب ها یا نرمه های پیشین مغز، فعالیت شان تنظیم می شود، نقش بسیار مهم و اساسی ای در شکل گیری کابوس ها در هنگام خواب ایفا می کند. بنا به تحقیقات صورت گرفته و تصویر های تخصصی ای که از پیام رسان های عصبی در مغز گرفته شده اند، مشخص شده است که این بادامک مغز یا آمیگدالا، هنگامی که حرکات چشم در خواب سریع است، بیشترین فعالیت را از خود نشان می دهند. پاتریک  مک نامارا، کتابی در خصوص کابوس ها و راه حل هایی برای این معضل نوشته است و در این کتاب خود بیشتر سخن از این می گوید که آمیگدالا در مغز، نقش عمده ای در دریافت بازخورد های منفی، مانند ترس و خشم و عصبانیت دارد. این مسئله خود تا حدودی می تواند پرده از این مسئله بردارد که چرا به هنگام فعالیت بیش از اندازه آمیگدالا در مغز (به هنگام خوابیدن) می تواند در نهایت باعث ترس و وحشت فردی شود که کابوس می بیند.

یکی از محققان که لوونبرگ نام دارد در این خصوص عنوان کرد: «زمانی که وارد مرحله حرکات سریع چشم می شویم (در این مرحله است که دیدن رؤیا یا کابوس به وقوع می پیوندد)، در چگونگی کارکرد مغز تغییرات عمده ای حاصل می شود (بخش های مشخصی از مغز انسان، دیگر همانند حالت عادی فعالیت نخواهند کرد و این در حالی است که بخش های دیگری، فعالیت شان به مراتب بیشتر از حالت عادی می شود). در نهایت همین مسئله باعث می شود که به جای این که کلمه ها و چیز های کاملاً واقعی به ذهن انسان راه پیدا کنند، تصاویر، نماد ها و نشانه ها، احساسات و در نهایت استعاره ها جای این طرز تفکر واقعی و لفظی را میگیرند.».

کسانی که بیش از سایرین کابوس می بینند

همان گونه که پیش از این نیز عنوان شد، بیشتر این کودکان هستند که در معرض دیدن کابوس های شبانه قرار می گیرند و برخی از انسان های بالغ نیز کم و بیش، در طول زندگی خود تجربه دیدن کابوس را دارند. با این وجود سؤال دیگری که در این خصوص مطرح می شود این است که کدام دسته از انسان های بالغ هستند که بیشتر از سایرین در معرض مشاهده کابوس و به عبارت دیگر رؤیاهای ناخوشایند قرار می گیرند؟

برای پاسخ به این سؤال توجه شما را به مطالبی که در این خصوص عنوان خواهیم کرد، جلب می کنیم: تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است و نتایج این تحقیقات همه حاکی از آن است که سن و سال فرد، خصوصیات شخصیت فرد و در نهایت آسیب های روحی و روانی که افراد در طول زندگی خود تجربه می کنند به طور قابل ملاحظه ای بر این مسئله تأثیر گذار خواهند بود که چند وقت یک بار این گونه کابوس ها گریبان گیر خواب شبانه افراد شوند. در سال 1990 تحقیقاتی انجام شد و نتایج آن در ژورنالی با نام «روانشناسی نا به هنجاری ها» منتشر شد. برای انجام این تحقیقات گروهی از دانش جویانی مد نظر قرار گرفتند که برای مدتی مجبور بودند زمان زیادی را صرف مطالعه دروس خود کنند. این نتایج حاکی از آن بود که بالغ بر چهل و هفت درصد از کل این دانش جویان، در یک بازه زمانی دو هفته ای، حداقل یک با دو بار در طول هفته، دچار کابوس های شبانه می شدند. نکته ای که در خصوص این تحقیقات وجود داشت این بود که هیچ یک از افرادی که کابوس می دیدند، سابقه تجربه های بسیار بد و یا اضطراب و استرس شدید نداشتند. همین مسئله باعث شد تا همگان به این فکر فرو بروند که کمی در خصوص کابوس های شایع در میان افراد بالغ اشتباه می کرده اند و این گونه به نظر می رسد که کابوس دیدن در میان افراد بالغ، شایع تر از آن چیزی است که پیش از آن فکر می کرده اند. این مقاله ادامه دارد...ترجمه  itrans.ir 

در سیارک بخوانیم:

اختلال عجیب و غریب خواب 10 مورد 

راهکارهایی برای رفع خستگی ناشی از کمبود خواب 

چگونگی فعالیت مغز انسان هنگام خواب 

دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود 

چرا داشتن خواب کافی برای بدن لازم است

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا کابوس می بینیم بخش دوم

در

و اما نکته دیگری که ذکر آن خالی از لطف نخواهد بود این است که برای برخی افرادی که ترسی دائمی از اتفاقی ناخوشایند که ممکن است برایشان رخ دهد، دارند (برای نمونه کسی که همیشه از این می ترسد که کسی با چاقو به او حمله کند و یا کسی که از تصادف کردن می ترسد)، در نهایت دچار کابوس های شبانه خواهند شد و این نکته نیز از عوامل مهمی به شمار می رود که کابوس های شبانه را تحریک می کند. در سال 2014 نیز تحقیقاتی صورت گرفته و نتایج این تحقیقات در ژورنال «پزشکی و سلامت» منتشر شد. برای انجام این تحقیقات، افرادی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند که متأسفانه از نعمت دیدن محروم اند. نتایج این تحقیقات حاکی از آن بود که این افراد (نابینا) تا چیزی حدود چهار برابر بیشتر از افراد عادی در هنگام شب کابوس می بینند. مطالعات و بررسی ها نشان می دهد که این کابوس ها، بیش از هر چیز دیگری به احساساتی مربوط می شوند که افراد نابینا در طول روز تجربه کرده و با آن ها دست و پنجه نرم می کنند. برای نمونه یکی از این احساسات نا خوشایند این است که یک فرد نابینا زمانی که یک فنجان قهوه در دست می گیرد تا بنوشد، به طور کاملاً غیر ارادی، این ترس به سراغ او می آید که نکند این فنجان قهوه را بریزد و یا این که نتواند آن را به درستی به سمت دهان خود هدایت کند و ترس از این که چنین اتفاقی او را خجالت زده کند، برای او بسیار نا خوشایند خواهد بود.

لوونبرگ در این خصوص عنوان کرد: «به عقیده من، این مسئله (دیدن کابوس)، بیش از هر چیز دیگری به آسیب های روحی و روانی فرد بستگی دارد. البته این گونه به نظر می رسد که چگونگی شخصیت یک فرد، نقش مهم تری از این آسیب ها دارد.». او در ادامه صحبت های خود اضافه کرد که هر چه افراد حساس تر و شکننده تر باشند، برای نمونه کسانی که از رو به رو شدن با مسائل و مشکلات زندگی واهمه دارند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند و نیز کسانی که در صورت مواجه با مشکلی نا خوشایند، به سرعت دست و پای خود را گم می کنند و حتی فکر فائق آمدن بر آن را نمی توانند بکنند، بیشتر در معرض دیدن کابوس قرار می گیرند. و این مسئله علتی بسیار ساده دارد: زندگی و انتخاب هایی که در طول زندگی افراد باید بگیرند و در مواقعی با آن مواجه می شوند، برای آن ها بیش از حد توان شان است.».

حقیقتی تاریک در پس کابوس ها

چند عامل، مسبب بروز کابوس های شبانه وجود دارند که در بسیاری از افرادی که از این مسئله رنج می برند، شایع است. از آن جمله اند مرگ و قتل. البته منظور ما از مرگ، صرف مردن افراد نیست و در ادامه با ادای توضیحاتی در این خصوص، بیشتر متوجه این مسئله خواهید شد. در حقیقت منظور از مرگ، تغییر چیزی و یا حتی پایان پذیرفتن آن است. برای نمونه اگر بخواهیم روابط میان والدین و فرزندان شان را در این خصوص به میان بیاوریم، مرگ به زمانی اطلاق می شود که برای نمونه کودک یاد می گیرد که روی پا هایش ایستاده و برای نخستین بار راه برود؛ و یا زمانی که برای بار اول وارد مدرسه یا پیش دبستانی می شود؛ و یا زمانی که فرزند برای نخستین بار یاد می گیرد که کنترل یک خود رو را به دست بگیرد. تمامی این اتفاقات احساسی مرگ گونه را در والدین پدید می آورند؛ احساس از دست دادن چیزی که برای شان بسیار عزیز است. لوونبرگ در این خصوص عنوان کرد: «تصور کردن این که کودک مان دارد می میرد و به مرور بدل به چیزی متفاوت می شود، بیشتر از هر چیز دیگر، ناشی از طرز تفکری است که همه افراد در خصوص زمان و گذرا بودن اش دارند و این که چقدر زود زمان می گذرد. حال کودکی که زمانی او را در گهواره می خواباندید و هیچ نعمتی در دنیا قادر به برابری با در آغوش کشیدن کودک دل بندتان را نداشت، دیگر شباهتی به روز های اولیه خود ندارد و به مرور در حال تبدیل شدن به یک انسان کاملاً مستقل است.».

قتل نیز همانند مرگ به تغییر و یا به یک پایان اشاره دارد، با این تفاوت که این تغییر یا پایان تحمیلی است. بسیاری از افراد هستند که زمانی که قصد دارند تغییر عمده ای در خصوص خود و یا زندگی شان به وجود بیاورند و یا این که روندی که تا زمان حال حاضر زندگی شان ادامه یافته است را متوقف کنند، اغلب چنین احساسی به آنها دست می دهد و کابوس هایی با این محتوا می بینند که کسی به دنبالشان است و قصد کشتن شان را دارد. لوونبرگ، برای این که ایده کامل تر و دقیق تری در خصوص این نظریه پیدا کنیم، مثال کسی را می آورد که قصد دارد رابطه اش با همسر و شخصی که بسیار به او نزدیک است را به هم بزند. مثال دیگر زنی است که در دوران بادرداری خود به سر می برد؛ بارداری نیز از جمله حالاتی است که تغییرات عمده ای در طرز تفکر و احساسات فرد به وجود می آورد.

با این وجود، علل کابوس هایی که بعضاً افراد با آن دست و پنجه نرم می کنند، محدود به مطالبی که عنوان نمی شود و برای برخی ممکن است علت اصلی کابوس، ریشه در مسائل و مشکلاتی داشته باشد که سال ها پیش در زندگی خود تجربه کرده است. یکی از کسانی که به واسطه دیدن کابوس های مکرر و برای درمان به لوونبرگ مراجعه کرده بود، به او گفته بود که کابوس هایی می بیند که خواب شب او را کاملاً مختل کرده است؛ در یکی از کابوس های اش، شوهرش نقش اصلی را ایفا می کرد و اقدام به رها کردن او  در یک پارکینگ عمومی وسایل نقلیه بسیار ترسناک می کرد و این درحالی بود که همه جا تاریک بود و شب هنگام بوده است. کابوس دیگری که این فرد می دید، این بود که در یک درگیری به او حمله می شود و به او آسیب می رسانند. نکته جالب توجه در خصوص این فرد مراجعه کننده وجود داشت این بود که از ازدواج و همسرش بسیار راضی بود و احساس خوشبختی می کرد، از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشت و در رفاه کامل به سر می برد و در نهایت اختلالی و یا بیماری ای هم در خصوص سلامتی اش گریبان گیرش نشده بود و از این نظر هم مشکلی نداشت، بنا بر این می توان گفت که فردی کاملاً خوشبخت است و دیدن چنین کابوس هایی آن هم توسط چنین فردی، لوونبرگ را به فکر فرو برد. پس از ادامه صحبت های لوونبرگ با این فرد مراجعه کننده مشخص شد که مسئله مربوط به سالیان دور و کودکی این فرد می شود. بیایید نگاهی به صحبت های لوونبرگ در این خصوص بیندزیم: «من برای مدتی طولانی با این مراجعه کننده خود صبحت کرده و پای صحبت ها یش نشستم و در نهایت به این مسئله پی بردم که پدر و مادر او در طول دوران کودکی اش، به هیچ عنوان رفتار شایسته ای با او نداشته اند. او به این نکته اذعان کرد که پدر و مادرش با او به گونه ای رفتار می کردند که به مرور زمان احساس کرد که به نظر می رسد پدر و مادرش از به دنیا آوردن او پشیمان هستند و به هیچ عنوان او را دوست ندارند. در نهایت مشخص شد که هیچ کسی پیدا نشده بود که در طول دوران کودکی این مراجعه کننده من، به او کمکی بکنند تا از این آسیب های روحی و روانی ای که پدر و مادر اش متوجه حال او می کردند، جلوگیری کند و مشخصاً خود کودک هم به تنهایی قادر به فائق آمدن به چنین مسئله ای نخواهد بود. این عوامل دست به دست هم داده و باعث شدند تا این گونه احساسات در وجود این مراجعه کننده من نهادینه شوند و به زندگی آینده او راه یابند.».

هدف از عنوان کردن این اتفاق ناخوشایندی که گریبان گیر این فرد شده و زندگی اش را تحت تأثیر قرار داده بود این است که این نکته را گوش زد کرده باشیم که مسائل و مشکلات روحی و روانی ای که در دوره های متفاوت از سنین افراد گریبان گیرشان می شوند، باید در همان زمان فکری به حال شان شود و از عمیق تر شدن آن احساسات جلوگیری شود، در غیر این صورت سرخوردگی و احساسات ناخوشایند ناشی از این گونه مشکلات، زندگی آینده فرد را تحت تأثیر قرار خواهد داد و بخشی از شخصیت او را شکل خواهد داد. متأسفانه آسیب های روحی و روانی ای که فرد در طول دوران کودکی خود به واسطه عوامل مختلف (غالباً پدر و مادر) از آن ها رنج می برد، زندگی آینده فرد را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد، از جمله مشکلاتی که به این واسطه حادث می شوند، به این موارد می توان اشاره کرد:

  • فرد در زندگی آینده خود به شدت احساسی مبنی بر نا ایمن بودن پیدا خواهد کرد و هیچ گاه آن گونه که باید و شاید احساس امنیت را تجربه نخواهد کرد،
  • این گونه افراد مرتب به دنبال این هستند که دیگران مهر تأیید بر آن ها بگذارند و متأسفانه اعتماد به نفس کافی برای انجام کار های خود را بدون چنین تأییدیه هایی را ندارند،
  • نکته نهایی که در این افراد وجود دارد این است که زمانی که از آن ها انتقاد می شود، به شدت احساس نا خوشایندی پیدا می کنند و احساسی به آن ها دست می دهد که گویی زیر فشار حمله از جانب شخصی قرار گرفته باشند و انتقاد شدن از آن ها را به هیچ عنوان بر نمی تابند.

به همین خاطر است که با جرأت می توان گفت که تجریبات زندگی ما، صرف نظر از این که مربوط به زمان حال باشند یا گذشته، نه تنها قادر خواهند بود زندگی واقعی ما را به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار دهند، بلکه رؤیا ها و بعضاً کابوس هایی که در طول شب می بینیم نیز، به طور گسترده ای وابسته به همین تجربیات خواهند بود.

برای جمع بندی مطالبی که تا کنون عنوان شد، سعی می کنیم مطلب را به گونه ای به پایان ببریم که حتی الامکان راهکاری برای جلوگیری از تکرار و وقوع این گونه کابوس ها در اختیارتان گذاشته باشیم. نکته ای که در این خصوص باید مد نظر قرار دهیم این است که اگر قصد داریم کنترل بیشتری بر رؤیا ها و کابوس های شبانه خود داشته و درک دقیق تر و کامل تری از آن ها به دست آوریم، اولین اقدامی که باید انجام دهیم این است که آن دسته از مسائل و مشکلاتی را که در طول روز سبب آزار دادنمان می شوند را به خوبی شناسایی کرده و در جهت رفع آن ها تلاش کنیم. لوونبرگ در این خصوص عنوان کرد: « زمانی که بیدار هستیم و در تمامی طول روز، همگی ما به عنوان انسان با خودمان صحبت می کنیم و فکر می کنیم و این مسئله کاملاً طبیعی است. نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که در هنگام خوابیدن نیز این روند فکر کردن متوقف نمی شود و این مسئله، صرف نظر از آن که انسان خواب باشد یا بیدار، ذاتی او است.». و اما راهکاری لوونبرگ برای این مسئله پیشنهاد می کند این است که: «تا جایی که برای تان مقدور است، در طول روز و زمانی که بیدار هستید، راجع به مسائل و مطالبی فکر کنید که ماهیتی مثبت دارند و اجازه ورود افکار منفی را به خود ندهید. این گونه می توانید کمک شایانی به خود کنید تا در هنگام شب نیز رؤیا هایی شیرین و زیبا را جایگزین کابوس های آزار دهنده کنید.».

در سیارک بخوانیم:

علل اصلی دیدن کابوس چیست بخش اول 

بختک چیست و سراغ چه کسانی می رود 

اختلال عجیب و غریب خواب 10 مورد 

راهکارهایی برای رفع خستگی ناشی از کمبود خواب 

چگونگی فعالیت مغز انسان هنگام خواب 

دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود 

چرا داشتن خواب کافی برای بدن لازم است

نظرات

در ادامه بخوانید...

10 عبارات معمول افرادی که سعی در کنترل شما دارند

در
10 عبارات معمول افرادی که سعی در کنترل شما دارند
انسان کنترلگر واقعیت را تحریف می کند ، سرزنش می کند و زندگی هر شخص دیگری را که نظر یا رفتاری برخلاف خواسته های او دارد ، به یک کابوس واقعی تبدیل می کند. و از همه مهمتر ، کنترل کننده آن را به آرامی و تحت پوشش مهربانی و مشارکت انجام می دهد.
 
کنترل کننده می داند که چگونه با احساسات دیگران بازی کند ، مانند یک هنرمند با استعداد که یک بوم خالی را نقاشی می کند. بله. این نگران کننده، اما متاسفانه درست است!
 
کنترل نکنید!
با این وجود ، همه کنترل کننده ها مجموعه عباراتی مشترک دارند که از آنها برای رسیدن به اهداف مخرب خود استفاده می کنند. و این بدان معنی است که شما با دانستن این 10 عبارت این شانس را دارید که در شبکه این افراد مسموم گرفتار نشوید.
بنابراین ، در اینجا 10 عبارت معمولی از افرادی که سعی در کنترل شما دارند :
 

1. شما فقط مرا نمی فهمید

این یک عبارت رایج است که توسط کنترل کننده ها هنگام گرفتار شدن در هنگام وقوع یک جرم یا دروغ به کار می برند.توانایی آنها در ایجاد احساسات منفی و همچنین باعث احساس خجالت یا شرمساری را دست کم نگیرید.بنابراین اگر با کسی روبرو شدید که بارها و بارها این عبارت را بیان می کند ، مراقب باشید!
 

2. نیازی به نمایش نیست

متخصص کنترل در هر چیزی تخصص ندارد ، بنابراین در اسرع وقت او سعی می کند تا هر وضعیت ناخوشایندی را برطرف کند.این پادشاه درام می تواند توجه را منحرف کند و فوراً نقش ها را تغییر دهد.هدف وی متقاعد کردن همکار است که به چیزهای کوچک و بی اهمیتی، اهمیت زیادی می دهد.
 

3. شما فقط همه چیز را پیچیده می کنید

کنترل کننده اوضاع را پیچیده و آنچه را که گفته شد تحریف می کند قربانی خود را به همه گناهان تحریف می کند.در نتیجه واقعیت را کمتر و کمتر واضح می بینید ، تردید می کنید ، تعمق می کنید ، تحلیل می کنید و در آخر نیز اشتباه خود را می پذیرید.
 

4. من آن را به نفع شما انجام می دهم

کاملاً شناخته شده است که کنترل کننده نوعی حامی بزرگ است که نگران بهزیستی دیگران است.حداقل تا زمانی که او را تلافی کنند. او صادقانه معتقد است که پیروی از منافع شماست ، زیرا تنها خیر باعث ایجاد انگیزه در افکار و اعمال او می شود.
با گذشت زمان ، احساس خواهید کرد که مدام مدیون او هستید ، به همین دلیل روابط با چنین افرادی در بهترین حالت نامتوازن است و در بدترین حالت سمی است.
 

5. من هرگز این را نگفتم

کنترل کننده تا زمانی که به هدف او خدمت کنید ، با شما در تضاد نیست. بنابراین ، او دریغ نمی کند قاطعانه از سخنان گفته شده روز گذشته برای تحریف حقیقت خودداری کرد.
و از آنجا که شما به عنوان یک قاعده ، شاهد نخواهید بود ، در نتیجه حقیقت را از دست خواهید داد.
 

6. چرا این کار را با من می کنید

ترفند عالی کنترل گر بازی کردن با احساسات دیگران است. چگونه می توانید بعد از تمام کاری که او برای شما انجام داده توهین کنید یا متناقض باشید؟او نقش گناهکار را بازی می کند ، و این تاکتیک بیش از حد کار می کند.
 

7. شما همه چیز را با قلب خود می سنجید

آیا از عصبانیت ، ناامیدی یا غم گریه می کنید؟ خوب ، در این حالت ، کنترل گر ها هیچ سؤالی از شما نمی پرسند و تنها توضیح احتمالی ، این است که شما زیادی حساس هستید.این عبارت با شخص چه می کند؟ بله. در او شک ایجاد می کند.وقتی یک فرد حساس است ، هیچ مشکلی در این امر وجود ندارد ، اما متأسفانه ، این افراد قربانی مجرمان هستند.
کنترل گر ها غالباً به احساسات و اعمال شخص گوش می دهند ، بنابراین به راحتی آنها را مدیریت می کنند. مراقب باشید!
 

8. این قدر منفی نباشید

آیا شما مخالف او هستید؟ بله ، شما فقط نمی توانید مزایایی را که او می بیند ، مشاهده کنید.و باز هم ، کنترل کننده حمله را آغاز می کند ، و قربانی با احساس گناه از عقیده خود دست می کشد و با او موافقت می کند.
 

9. شما خیلی فکر می کنید

اگر مستعد شک و تفکر طولانی هستید ، این ثابت می کند که شما یک فرد معقول هستید. اما هنگام برخورد با کنترل کننده یک مسئله وجود دارد: حدس زدن آنچه که او انجام می دهد بسیار دشوار یا حتی غیرممکن است.و همه به این دلیل است که کنترل گر نمونه ای از رفتار عقلانی ندارد.
 

10. آیا شما دیوانه هستید

گاهی کنترل کننده با یک حمله به جلو می رود و به تعقل شما حمله می کند.و همه اینها با یک لبخند دلسوزانه و لحن ملایم انجام می شود ، گویی او با صمیمیت از دیدن اینکه چگونه رنج می برید، پشیمان و متاسف است.
1 دقیقه  زمان متوسط ​​برای خواندن پست.

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا کابوس و رویا های عجیب می بینیم

در
هر شخص یک سوم زندگی خود را در خواب و رویا می گذراند. بخش بزرگی است ، موافقید؟ و گرچه رویا دیدن مدت هاست که مورد علاقه بشر قرار داده است ، اما علم در مطالعه این مبحث و به دست آوردن اطلاعات دقیق در باره خواب و رویا پیشرفت نکرده است. با توسعه فناوری ، امکان مطالعه فعالیت مغز در طی رویا تا حدودی امکان پذیر شده و دانشمندان و روانشناسان در سراسر جهان نتایج خود را با هم به اشتراک می گذارند ، و اقدامات کوچکی برای باز گشایی این موضوع ناشناس اما جالب انجام می دهند.
 
ما در  sayarak.com هستیم و احتمالاً شما حداقل یک بار در زندگی خود شاهد رویاپردازی بوده اید که مدتهاست از یاد شما نمی رود و شاید معنای آن برای شما آشکار نشده باشد. امروز در مورد آنچه در مورد کابوس ها و رویاهای عجیب غریب آموخته ایم، صحبت خواهیم کرد.
 

چرا رویاهای عجیب می بینیم

مطمئنا همه داستانی در مورد رویا و خواب دارند که در آن کابوس اتفاق افتاده است و وقتی از خواب بیدار شده ایم ، به نظر می رسید فقط مزخرف کامل است. و اگر به این سؤال که چرا این اتفاق می افتد علاقه مندید ، در اینجا چند توضیح آورده شده است.
 
هر کس خواب و رویا های منحصر به فرد خود را دارد ، زیرا در طول روز ، هفته ، ماه افراد احساسات و تجربیات متنوعی را تجربه می کنند. هنگامی که ما در خواب هستیم مغز ما همچنان به سختی کار می کند و داده ها را در حافظه کوتاه مدت و بلند مدت دسته بندی می کند. مغز وقایعی را که اخیراً رخ داده است با وقایعی که مدتها پیش اتفاق افتاده مقایسه می کند. بنابراین ، ممکن است از کودکی با بازی کردن در آپارتمان جدیدی که اکنون در آن هستید و در مورد حیوان خانگی خود خواب ببینید.
 
همه اینها در مرحله REM(حرکات سریع چشمی) اتفاق می افتد ، که 10-20 دقیقه طول می کشد و در طول شب چندین بار تکرار می شود. این مرحله همچنین به عنوان "رویا پارادوکسیک" شناخته می شود که به دلیل شباهت های فیزیولوژیکی با حالت بیدار شدن فرد ، نام خود را گرفته است. در این مرحله است که همه مناطق مغز فعال می شوند ، بجز منطقه ای که مسئول منطق است.
علاوه بر این ، در هنگام خواب ، غلظت سروتونین و نوراپی نفرین کاهش می یابد - انتقال دهنده های عصبی نیز مسئول منطق و توجه هستند. بنابراین جای تعجب ندارد که رویاهای ما همه عقل سلیم و عادی را از دست می دهند. فقط هنگامی که از خواب بیدار می شویم و منطقی فکر می کنیم ، می فهمیم که هر آنچه که دیده ایم در یک رویا اتفاق افتاده است.
 

چرا کابوس می بینیم      

چرا در خواب آخرالزمانی ها و مردگان را در تعقیب و گریز خودمان می بینیم و خوابهای بسیار دلپذیر را نمی بینیم؟ دانشمندان سوئیسی و آمریکایی تحقیقاتی را انجام دادند که در آن پاسخ این سؤال را پیدا کردند. به نظر آنها ، این نوعی آموزش سیستم عصبی است ، که به فرد کمک می کند در زندگی واقعی با احساسات منفی کنار بیاید. دانشمندان در مقاله خود می نویسند که احساساتی که در خواب تجربه می کنیم به رفع استرس عاطفی کمک می کند و فرد را برای استرس های احتمالی در آینده آماده می کند.
 
دانشمندان با استفاده از الکتروانسفالوگرام ، فعالیت بخش های مختلف مغز در هنگام خواب را مورد مطالعه قرار دادند. هجده داوطلب شبانه، چندین بار از خواب بیدار شدند و از آنها پرسیدند که چه رؤیایی دارند و آیا وحشتناک هستند؟ محققان به لطف پاسخ ها و تجزیه و تحلیل عملکرد مغز ، دو ناحیه از مغز را شناسایی کرده اند که مسؤولیت محتوای رویا را بر عهده دارند.
 
در هر دو حالت خواب و بیداری، مسؤولیت کنترل احساسات بر عهده دستگاه حاشیه‌ای مغز میانی است که بادامه مغز را شامل می‌گردد؛ بادامه مغز بیشتر مرتبط با ترس شناخته می‌شود و در حین رویا دیدن شدیدا فعال می شود.
 
مسؤولیت محتوای رویا ها برعهده قشر مغز است؛ یعنی هیولاها و افرادی که در خواب می بینیم، یا تجربیاتی مثل پرواز کردن در خواب.
 
انسان‌ها، گونه‌ای که به شدت وابسته به حس بینایی می باشند و به همین علت بخش عقب مغز که کنترل حس بینایی را برعهده دارد، در زمان خواب به شدت فعال می باشد.
 
کم فعالیت‌ترین قسمت مغز در حین رویا و خواب دیدن، بخش‌هایی از لوب پیشانی می باشد که اتفاقات احمقانه و باورنکردنی را که در طول رویا می بینم را توضیح دهد و این که چرا ما در زمان خواب دیدن تا این حد غیرعادی می باشیم، همانند واقعیت به راحتی قبول می‌کنیم؛ البته فقط تا زمانی که از خواب بیدار شویم.
 
جالب ترین نکته این است که هر دو بخش از مغز در شرایط مشابه وقتی فرد در زندگی واقعی نگران است یا می ترسد فعال می شوند. لوب پیشانی وظیفه ارزیابی احساسات را بر عهده دارد و به محض احساس اضطراب به صورت خودکار شروع می شود. و قشر مغز آماده در هنگام تهدید برای پاسخ مناسب می باشد و نحوه رفتار فرد را در مواجهه با خطر کنترل می کند. در یک مطالعه دیگر ، دانشمندان دریافتند که کسانی که کابوس ها را طولانی تر می بینند، بیشتر اوقات در زندگی واقعی واکنش منفی نشان می دهند.
 
در حالیکه مشخص می شود که ذهن ناخودآگاه ما با ما ارتباط برقرار می کند و به حل مسائل هیجان انگیز کمک می کند. به عنوان مثال ، روانشناسان غالباً تعقیب و گریز را در یک رویا با مشکلات انسانی حل نشده در زندگی واقعی مرتبط می کنند. اما ، همانطور که در بالا ذکر شد ، رویاها هنوز هم به اندازه کافی مورد مطالعه قرار نگرفته اند و بسیاری از اکتشافات جالب پیش رو هستند.
 

چند واقعیت دیگر در مورد خواب که شاید شما درباره آنها آگاهی نداشته باشید 

مهارت و دانش تازه بدست آمده ، مانند نواختن پیانو ، به عنوان مثال ، هنگام خواب می توانید روی "قفسه های لازم مغز" قرار بگیرید. این باعث می شود آنها در آینده آسان تر به خاطر آورده شوند. صرف نظر از اینکه شما برای امتحان آماده می شوید یا می خواهید لیست کارهای خود را برای فردا بخاطر بسپارید ، خواب شب خوب به شما کمک می کند.
 
بدون خواب، انسان کمتر از بدون غذا خوردن زندگی خواهد کرد. تعداد رکورد روزهایی که بدون خواب سپری می شود 11 روز است. اما ما تکرار چنین تجربه ای را توصیه نمی کنیم ، زیرا علاوه بر مشکلات روحی جدی ، می تواند منجر به مرگ شود.
تا  15٪ از جمعیت جهان افرادی هستند که لوناتیک نامیده می شوند. آنها نه تنها می توانند روی تخت بنشینند یا در اتاقها سرگردان شوند بلکه خانه را ترك كنند و حتی مسافت های طولانی را طی كنند.
در افرادی که کم می خوابند ، با کاهش لپتین (هورمونی که اشتها را تنظیم می کند) اشتهاشان زیاد می شود.
در مدت 5 دقیقه پس از بیدار شدن ،  50٪ از رؤیاهایمان را فراموش می کنیم و بعد از 5 دقیقه تقریباً همه آنچه را که در خواب دیدیم فراموش می کنیم. زیگموند فروید معتقد بود که از این طریق مغز سعی می کند همه چیز را به سرعت از حافظه پاک کند ، زیرا رویاها افکار پنهان ما هستند. اما در دنیای مدرن فرضیه دیگری وجود دارد که براساس آن ، صبح فقط مغز را کامل می کنیم و در نتیجه فعالیت فعال آن خواب ها را فراموش می کنیم.
و آیا شما یک رویا غیرمعمول داشتید که به خاطر آوردید و به احتمال زیاد هرگز فراموش نکنید؟

نظرات

در ادامه بخوانید...