مجموعه تلویزیونی اسپانیایی خانه کاغذی مدت هاست که بهترین سریال برای تماشا و پربیننده ترین سریال نتفلیکس در تمام دوران بوده است. قسمت پایانی سریال در دسامبر امسال است و بینندگان در سراسر جهان بی صبرانه در انتظار هستند و عزاداری می کنند که چرا باید آخرین قسمت ابن بهترین سریال برای تماشا باشد. این مطالب در مورد 13 واقعیت خارق العاده در مورد خانه کاغذی بهترین سریال برای تماشا صحبت می کند که تمام جهان از آن دیوانه می شود.
NETFLIX پروژه را نجات داد
سریال خانه کاغذی در سال 2017 توسط یک شبکه تلویزیونی اسپانیایی راه اندازی شد. اپیزودهای اولین نمایش با تمجیدهای بالایی از سوی بینندگان و منتقدان مواجه شد، اما در پایان فصل اول، علاقه به سریال شروع به کاهش کرد. همه چیز به این واقعیت رسید که فصل دوم هرگز منتشر نمی شود. اما این اتفاق افتاد و در این دوره بود که NETFLIX تصمیم به محبوبیت و تبلیغ برنامه های تلویزیونی غیر آمریکایی گرفت. او حقوق بین المللی نمایش سریال را در سراسر جهان خرید. نام اسپانیایی "خانه کاغذی" برای اکران بین المللی به "سرقت" تغییر یافت. واکنش بینندگان نه تنها سازندگان، بلکه مدیریت نتفلیکس را نیز متعجب کرد: سریال خانه کاغذی به پربیننده ترین سریال غیرانگلیسی زبان تاریخ تبدیل شد (و تا پاییز 2021 که سریال ماهی مرکب رکورد خانه کاغذی را شکست، آن را نگه داشت. ).
آنها مطرود هستند ...
تهیهکنندگان تلویزیون اسپانیایی در ابتدا قصد داشتند نام سریال را «رانده شدگان» بگذارند تا بر وضعیت اجتماعی هر یک از اعضای باند با نام شهر تأکید کنند. زمانی که تصمیم بر این شد که محل سرقت ضرابخانه سلطنتی اسپانیا باشد، نام تغییر کرد که در ابتدای فصل اول طرح آن به شکل یک خانه کاغذی نشان داده شد.
چه شانسی!
ایده نام شهرها تولد بسیار جالبی دارد. یک روز، الکس پینا، مجری برنامه، با پیراهنی که روی آن نوشته شده بود «توکیو» در حالی که مفهوم نمایش را توسعه می داد، سر کار آمد. هیسوس کولمنار، تهیهکننده، ناگهان تصمیم گرفت که چنین نامهایی کاملاً در سریال خانه کاغذی جا بیفتند.
NETFLIX به طور قابل توجهی جغرافیای فیلمبرداری را گسترش داده است.
تمام فیلمبرداری فصل اول فقط در قلمرو مادرید انجام شد و بودجه نمایش کاملاً متوسط بود. اما با ورود نتفلیکس، هم جغرافیای سریال و هم بودجه آن به میزان قابل توجهی گسترش یافته است. و بسته به نیاز طرح، فیلمبرداری آن در سراسر جهان ممکن شد.
لعنت به مدال! چگونه بلافاصله حدس نمی زدیم؟ و چتری؟ و گردنبند؟ و صورت؟
راستش، آیا وقتی برای اولین بار توکیو را دیدید، حس دژاوو داشتید؟ آیا فیلم شناسی بازیگر زن را در گوگل جستجو کرده اید و هنوز هیچ فیلمی را که قبلاً در آن بازیگر را دیده اید پیدا نکرده اید؟ درست بود؟ و پاسخ ساده است: ظاهر توکیو با جزئیات از ماتیلدا از فیلم کالت "لئون" لوک بسون کپی شده است.
چرا ماسک دالی؟
ماسک های دزد ، چهره سالوادور دالی را دریافت کرده اند و این فقط انتخاب تصادفی تهیه کنندگان تلویزیون نیست. به گفته سازندگان سریال، دالی مظهر تخیل بی حد و حصر بود. یعنی پروفسور دارای آن است.
نیمار در قسمتی از سریال.
این نمایش نه تنها بینندگان عادی را ، بلکه ستارگان از جمله نویسنده استیون کینگ و بازیکن مشهور فوتبال نیمار را عاشق خود کردد. این فوتبالیست گران قیمت حتی در فصل سوم برای خودش التماس کرد که نقشی کوتاه داشته باشد.
آه، چه سخت ..
مدیریت ضرابخانه اسپانیا علیرغم تلاش نویسندگان برای مذاکره، به دلایل امنیتی اجازه فیلمبرداری سریال را در محل خود نداد. خوشبختانه، تولیدکنندگان تلویزیون بعداً یک مرکز تحقیقات ملی سازگارتر پیدا کردند که کاملاً شبیه به ساختمان ضرابخانه است.
مطبوعات روزنامه
گروه فیلم برای اصالت در همه چیز تلاش می کردند. اما، البته، هیچ کس به آنها یک دستگاه چاپ پول واقعی نداد. ما راهی پیدا کردیم: برای نمایش از تجهیزات چاپ روزنامه استفاده شد.
چه باران خوبی!
سریال خانه کاغذی از مشکلات تولید در امان نماند. در طول فیلمبرداری صحنه زیبای باران پول یورو در خیابان های مادرید، آب و هوا اغلب به بارانی تغییر می کرد و تیم مجبور شد برای ادامه کار خیابان ها را با باد خشک کند. بودجه نمایش را بسیار کم کرد، اما قطعا ارزشش را داشت.
چه کسی این انتظار را از برلین داشت!
به طور معمول، فیلمنامه کل فصل قبل از فیلمبرداری برای کل گروه فیلمبرداری شناخته شده است. اما در مورد «خانه کاغذی» اینطور نبود! قسمتها به ترتیب فیلمبرداری میشوند و بازیگران فیلمنامههایی را فقط برای یک قسمت خاص کمی قبل از فیلمبرداری دریافت میکنند، بنابراین اغلب نمیدانند چه سرنوشتی در انتظار شخصیتهایشان است.
تهیه کنندگان تلویزیون سریال را به صورت فصلی تجویز نمی کنند: طرح داستان درست در حین تولید نوشته می شود تا نویسندگان همیشه این فرصت را داشته باشند که ایده های جدیدی را معرفی کنند که اغلب به طور ناگهانی به سر گروه فیلمبرداری یا حتی اجراکنندگان می رسد. بنابراین، برای مثال، در 1-2 فصل، برلین به عنوان یک جامعه شناس بی احساس به نظر می رسد. اما در فصل های 3-5، ما او را کاملاً متفاوت می بینیم: او دوست دارد، همدردی می کند، و ......
فیلمبرداری دشوار
برای فیلمبرداری صحنه تسخیر یک مرکز ذخیره سازی شمش طلا در زیر آب، گروه فیلم باید یک مجموعه فیلم را در داخل یک مخزن ذخیره ویژه واقع در بریتانیا بسازند. اما آجرهای طلایی که از فوم ساخته شده بودند مشکل داشت. آنها شناور شدند. سپس تحت فشار آب شروع به فرو ریختن کردند. نویسندگان فیلمنامه تمام تلاش خود را کردند تا آن را واقعی کنند: آنها یک مهندس دریایی را برای عیب یابی مسائل فنی برای کمک به صحنه زیر آب استخدام کردند و همچنین چندین متالوژیست را برای مطالعه ساده ترین راه برای ذوب طلا و بیرون آوردن آن از داخل آب استخدام کردند!
مسکو قدیمی خوب
«پالپ فیکشن» یکی از محبوب ترین فیلم های سینما دوستان از پیر و جوان است. و در این فیلم یک حرکت جالب وجود دارد - یک گذشته نگری غیر مستقیم. قسمت ها به ترتیب مستقیم داده نشده اند. بسیاری از شخصیت ها در ابتدای فیلم می میرند، اما ما در پایان آن ها را زنده می بینیم. اینگونه است که توهم یک پایان خوش بی پایان به دست می آید. سازندگان خانه کاغذی نیز همین کار را می کنند. شخصیتهایی که در فصلهای 1-2 مردهاند، به دلیل تعداد زیاد فلاشبکهایی که با آنها در فصلهای 3-5 داشتند، "همیشه زنده" خواهند بود.