خانه کاغذی بهترین سریال برای تماشا

در

خانه کاغذی


13 حقیقت در مورد "خانه کاغذی" سریالی که قلب مردم را در سراسر جهان به دست آورد

مجموعه تلویزیونی اسپانیایی خانه کاغذی مدت هاست که  بهترین سریال برای تماشا  و  پربیننده ترین سریال نتفلیکس در تمام دوران بوده است. قسمت پایانی سریال در دسامبر امسال است و بینندگان در سراسر جهان  بی صبرانه در انتظار هستند و عزاداری می کنند که چرا باید آخرین قسمت  ابن  بهترین سریال برای تماشا  باشد. این مطالب در مورد 13 واقعیت خارق العاده در مورد خانه کاغذی  بهترین سریال برای تماشا  صحبت می کند که تمام جهان از آن دیوانه می شود.


1. اگر نتفلیکس خانه کاغذی را نمی خرید، سریال بعد از فصل اول بسته می شد

خانه کاغذی
NETFLIX پروژه را نجات داد


سریال خانه کاغذی در سال 2017 توسط یک شبکه تلویزیونی اسپانیایی راه اندازی شد. اپیزودهای اولین نمایش با تمجیدهای بالایی از سوی بینندگان و منتقدان مواجه شد، اما در پایان فصل اول، علاقه به سریال شروع به کاهش کرد. همه چیز به این واقعیت رسید که فصل دوم هرگز منتشر نمی شود. اما این اتفاق افتاد و در این دوره بود که NETFLIX تصمیم به محبوبیت و تبلیغ برنامه های تلویزیونی غیر آمریکایی گرفت. او حقوق بین المللی نمایش سریال را در سراسر جهان خرید. نام اسپانیایی "خانه کاغذی" برای اکران بین المللی به "سرقت" تغییر یافت. واکنش بینندگان نه تنها سازندگان، بلکه مدیریت نتفلیکس را نیز متعجب کرد: سریال خانه کاغذی به پربیننده ترین سریال غیرانگلیسی زبان تاریخ تبدیل شد (و تا پاییز 2021 که سریال ماهی مرکب رکورد خانه کاغذی را شکست، آن را نگه داشت. ).

 

2. نام خانه کاغذی ممکن بود متفاوت باشد

خانه کاغذی
آنها مطرود هستند ...

 

تهیه‌کنندگان تلویزیون اسپانیایی در ابتدا قصد داشتند نام سریال را «رانده شدگان» بگذارند تا بر وضعیت اجتماعی هر یک از اعضای باند با نام شهر تأکید کنند. زمانی که تصمیم بر این شد که محل سرقت ضرابخانه سلطنتی اسپانیا باشد، نام تغییر کرد که در ابتدای فصل اول طرح آن به شکل یک خانه کاغذی نشان داده شد.

 

3. ایده نام شهرها در سریال خانه کاغذی توسط یک حادثه خنده دار ایجاد شد

خانه کاغذی
چه شانسی!


ایده نام شهرها تولد بسیار جالبی دارد. یک روز، الکس پینا، مجری برنامه، با پیراهنی که روی آن نوشته شده بود «توکیو» در حالی که مفهوم نمایش را توسعه می داد، سر کار آمد. هیسوس کولمنار، تهیه‌کننده، ناگهان تصمیم گرفت که چنین نام‌هایی کاملاً در سریال خانه کاغذی جا بیفتند.

 

4. نتفلیکس جغرافیای فیلمبرداری را گسترش داد

2JS1A6auxx3ucU.jpg
NETFLIX به طور قابل توجهی جغرافیای فیلمبرداری را گسترش داده است.


تمام فیلمبرداری فصل اول فقط در قلمرو مادرید انجام شد و بودجه نمایش کاملاً متوسط ​​بود. اما با ورود نتفلیکس، هم جغرافیای سریال و هم بودجه آن به میزان قابل توجهی گسترش یافته است. و بسته به نیاز طرح، فیلمبرداری آن در سراسر جهان ممکن شد.

 

5. بسون به عنوان الهام بخش تصویر توکیو

خانه کاغذی
لعنت به مدال!  چگونه بلافاصله حدس نمی زدیم؟  و چتری؟  و گردنبند؟  و صورت؟

 

راستش، آیا وقتی برای اولین بار توکیو را دیدید، حس دژاوو داشتید؟ آیا فیلم شناسی بازیگر زن را در گوگل جستجو کرده اید و هنوز هیچ فیلمی را که قبلاً در آن بازیگر را دیده اید پیدا نکرده اید؟ درست بود؟ و پاسخ ساده است: ظاهر توکیو با جزئیات از ماتیلدا از فیلم کالت "لئون" لوک بسون کپی شده است.

 

6. ماسک های دالی معنای خاصی دارند

خانه کاغذی
چرا ماسک دالی؟  

 

ماسک های دزد ، چهره سالوادور دالی را دریافت کرده اند و این فقط انتخاب تصادفی تهیه کنندگان تلویزیون نیست. به گفته سازندگان سریال، دالی مظهر تخیل بی حد و حصر بود. یعنی پروفسور دارای آن است.

 

7. استفن کینگ و نیمار 

4898635b0fb61194478910a416.jpg
نیمار در قسمتی از سریال.


این نمایش نه تنها بینندگان عادی را ، بلکه ستارگان از جمله نویسنده استیون کینگ و بازیکن مشهور فوتبال نیمار را عاشق خود کردد. این فوتبالیست گران قیمت حتی در فصل سوم برای خودش التماس کرد که نقشی کوتاه داشته باشد.

 

8. خیر، در ضرابخانه اسپانیا اجازه فیلمبرداری نداشتند

خانه کاغذی
آه، چه سخت ..

 

مدیریت ضرابخانه اسپانیا علیرغم تلاش نویسندگان برای مذاکره، به دلایل امنیتی اجازه فیلمبرداری سریال را در محل خود نداد. خوشبختانه، تولیدکنندگان تلویزیون بعداً یک مرکز تحقیقات ملی سازگارتر پیدا کردند که کاملاً شبیه به ساختمان ضرابخانه است.

 

9. خیر، در فیلمبرداری از دستگاه های چاپ واقعی استفاده نشده است.

خانه کاغذی
مطبوعات روزنامه


گروه فیلم برای اصالت در همه چیز تلاش می کردند. اما، البته، هیچ کس به آنها یک دستگاه چاپ پول واقعی نداد. ما راهی پیدا کردیم: برای نمایش از تجهیزات چاپ روزنامه استفاده شد.

 

10. باران ، نقشه ها را در طول فیلمبرداری فصل سوم خراب کرد

خانه کاغذی
چه باران خوبی!


سریال خانه کاغذی از مشکلات تولید در امان نماند. در طول فیلمبرداری صحنه زیبای باران پول یورو در خیابان های مادرید، آب و هوا اغلب به بارانی تغییر می کرد و تیم مجبور شد برای ادامه کار خیابان ها را با باد خشک کند. بودجه نمایش را بسیار کم کرد، اما قطعا ارزشش را داشت.

 

11. رویکرد انقلابی به فرآیند فیلمنامه نویسی

خانه کاغذی
چه کسی این انتظار را از برلین داشت!


به طور معمول، فیلمنامه کل فصل قبل از فیلمبرداری برای کل گروه فیلمبرداری شناخته شده است. اما در مورد «خانه کاغذی» اینطور نبود! قسمت‌ها به ترتیب فیلم‌برداری می‌شوند و بازیگران فیلم‌نامه‌هایی را فقط برای یک قسمت خاص کمی قبل از فیلم‌برداری دریافت می‌کنند، بنابراین اغلب نمی‌دانند چه سرنوشتی در انتظار شخصیت‌هایشان است.

تهیه کنندگان تلویزیون سریال را به صورت فصلی تجویز نمی کنند: طرح داستان درست در حین تولید نوشته می شود تا نویسندگان همیشه این فرصت را داشته باشند که ایده های جدیدی را معرفی کنند که اغلب به طور ناگهانی به سر گروه فیلمبرداری یا حتی اجراکنندگان می رسد. بنابراین، برای مثال، در 1-2 فصل، برلین به عنوان یک جامعه شناس بی احساس به نظر می رسد. اما در فصل های 3-5، ما او را کاملاً متفاوت می بینیم: او دوست دارد، همدردی می کند، و ......

 

12. مشارکت افراد حرفه ای از رشته های مختلف برای فیلمبرداری صحنه های زیر آب

خانه کاغذی
فیلمبرداری دشوار


برای فیلمبرداری صحنه تسخیر یک مرکز ذخیره سازی شمش طلا در زیر آب، گروه فیلم باید یک مجموعه فیلم را در داخل یک مخزن ذخیره ویژه واقع در بریتانیا بسازند. اما آجرهای طلایی که از فوم ساخته شده بودند مشکل داشت. آنها شناور شدند. سپس تحت فشار آب شروع به فرو ریختن کردند. نویسندگان فیلمنامه تمام تلاش خود را کردند تا آن را واقعی کنند: آنها یک مهندس دریایی را برای عیب یابی مسائل فنی برای کمک به صحنه زیر آب استخدام کردند و همچنین چندین متالوژیست را برای مطالعه ساده ترین راه برای ذوب طلا و بیرون آوردن آن از داخل آب استخدام کردند!

 

13. ترفند وام گرفتن از فیلم کالت تارانتینو

خانه کاغذی
مسکو قدیمی خوب


«پالپ فیکشن» یکی از محبوب ترین فیلم های سینما دوستان از پیر و جوان است. و در این فیلم یک حرکت جالب وجود دارد - یک گذشته نگری غیر مستقیم. قسمت ها به ترتیب مستقیم داده نشده اند. بسیاری از شخصیت ها در ابتدای فیلم می میرند، اما ما در پایان آن ها را زنده می بینیم. اینگونه است که توهم یک پایان خوش بی پایان به دست می آید. سازندگان خانه کاغذی نیز همین کار را می کنند. شخصیت‌هایی که در فصل‌های 1-2 مرده‌اند، به دلیل تعداد زیاد فلاش‌بک‌هایی که با آن‌ها در فصل‌های 3-5 داشتند، "همیشه زنده" خواهند بود.

 

نظرات

۱۴۰۰/۹/۱۱در زمان اکران، «خانه کاغذی» در اوج محبوبیت خود قرار داشت، تقریباً همان چیزی بود که سریال کره ای «بازی ماهی مرکب» در حال حاضر است. این یک چیز جدید، منحصر به فرد و بسیار زیبا بود. بازیگران اسپانیایی، احساسات آنها، داستان سرقت درخشان ضرابخانه، و کت و شلوارهای قرمز با ماسک های سالوادور دالی به سرعت عشق تماشاگران را به خود جلب کرد - آنها در همان لحظه شروع به فروش در سایت های چینی کردند. این احساس وجود دارد که در "کالمار" فقط از کت و شلوارهای قرمز با ماسک هایی که شبیه ماسک های شمشیربازان است استفاده نکرده اند، بلکه آنها را فقط مانند یک گیم پد طراحی کرده اند. اما این در ابتدا بود، در فصل سوم، سریال لغزش زیادی داشت. این احساس را داشتم که دارم خودم را مجبور می کنم قسمت بعدی را ببینم و کم کم از حالت "ترجیح می دهم ببینم" به "خواهم دید" رسید. در نتیجه، تماشای دو قسمت آخر فصل چهارم را تمام نکردم و برای مدت طولانی سریال را ترک کردم - خیلی کسل کننده بود. اما انتشار فصل پنجم نتفلیکس مرا مجبور کرد تا دوباره شروع به دیدن کنم. نمی توانم بگویم که مستقیماً مرا تحت تأثیر قرار داد. مراحل تاکتیکی و استراتژی استاد تعجب آور است و بنابراین پیچش های داستانی غیرمنتظره هستند و این متاسفانه به کل سریال گره نخورده است. که بیننده هر بار در تنش و سپس شوک از آنچه که دیده است قرار می گیرد. او چه فکر خواهد کرد: "وای، این استاد دوباره همه را شگفت زده کرد" - در فصل های اخیر اینطور نیست. خوب برای من شخصا. تیم اکنون دائماً در وحشت است، بسیاری از لحظات آنها شکست می خورند، ناله می کنند، غر می زنند، جیغ می زنند - همه اینها شروع به خسته شدن می کنند. من احساس قوی دارم که باید در فصل دوم متوقف می شد و آن وقت سریال واقعاً یک شاهکار بود ، اما اکنون تأثیرات آن فقط غم و حسرت به جا می گذارد.

۱۴۰۰/۹/۱۱فصل 1 سریال خانه کاغذی/ Money Heist بسیار عالی است، همه چیز را برای یک تریلر تماشایی و با کیفیت دارد. در واقع، منصفانه است که بگوییم سریالی که در ابتدا در تلویزیون اسپانیایی در سال 2017 توسط کانال محلی Antena 3 نمایش داده شد، به کلی شکست خورد. اما نتفلیکس به این پروژه علاقه مند شد. در نتیجه، این سریال پس از تولد دوباره، ویرایش و برای مخاطبان بین المللی منتشر شد. رتبه ها به شدت بالا رفت، وضعیت به طرز چشمگیری تغییر کرد. این سریال در سال ۲۰۱۸ به یکی از پرفروش‌های نتفلیکس تبدیل شد و جایزه امی دریافت کرد. ژانر فیلم دزدی سنتی در قالب جدیدی ارائه شد که در آن شدت معمول شور به خوبی با ملودرام ترکیب شده بود. فراموش نکردیم که چندین خط رمانتیک را وارد کنیم و بازیگری عالی داشتیم. در واقع: توکیو، دنور، هلسینکی، برلین، مسکو .. - به نظر اصلی و بسیار جالب است. موسیقی متن، که از سوئدی کالت «برون» به عاریت گرفته شده است، به ترکیب کلی آن حس ملایمی می بخشد. یک طرح فوق العاده، پویایی، دسیسه، درام، بازیگری، غیرقابل پیش بینی بودن - همه تبدیل به یکپارچه از یک فیلم داستانی شده اند. به طور کلی چیزی که بیننده را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد و قطعا شما را از زمان صرف شده پشیمان نمی کند.

۱۴۰۰/۹/۱۱طرح داستان منحصر به فرد است، من نمی توانم با سریال های تلویزیونی دیگر در مورد سرقت مقایسه کنم. معمولاً اینها از ابتدا تا انتها یا 100 درصد قهرمان هستند یا آنتاگونیست های بدبین، اما در سریال من بارها و بارها نگرش خود را نسبت به سارقین، گروگان ها و پلیس تغییر داده ام. هر کدام از آنها به عنوان یک جنبه خوب و بد عمل می کنند، زیرا همه ما انسان ها بیش از یک رو داریم.

۱۴۰۰/۹/۱۱خانه کاغذی سریالی ساختگی بیش از حد! وای! چه شاهکاری است! این بهترین چیزی است که در زندگی ام دیده ام! او تاثیر زیادی روی من گذاشت! من در مورد همین نقدها درباره این سریال شنیدم. آیا می توانم چیزی مشابه در مورد سریال خانه کاغذی بگویم؟ قطعا نه! حتی اگر صحبت از پروژه های واقعاً بزرگ و پرمخاطب باشد، حتی با این جمله شروع می کنم که این یکی از بدترین برنامه های تلویزیونی است که من به طور کلی دیده ام. آیا بزرگ و محبوب است؟ بله همینطور است، اما این کافی نیست که برای بیننده چیزی ارزشمند باشد. مطمئن نیستم که دیگر هیچ چیز نمی تواند مرا غافلگیر کند، کمی تجربه احساسی جدید، خوراکی برای فکر کردن و لذت بردن از تماشا به من بدهد. اما «La Casa de Papel» نمی تواند به این موضوع ببالد. به طور کلی، من کاملاً نمی دانم که او چگونه می تواند طوفانی از احساسات را در تعداد زیادی از بینندگان ایجاد کند، به جز ناامیدی و تحریک کامل از آنچه روی صفحه اتفاق می افتد. به ویژه از احمقانه ترین، بی معنی و ادعایی دیالوگ ها. در واقع عصبانیت زیادی در او وجود دارد. بیایید بفهمیم که چرا این یک نمایش واقعاً بد است و آنطور که بسیاری آن را دوبله می‌کنند، «شاهکار» نیست. این سریال بر اساس 3 ژانر جنایی، هیجان انگیز، درام ساخته شده است. اما به طرز متناقضی، «خانه کاغذی» هر چقدر هم که تلاش می‌کند، نمی‌تواند با فیلم هیجان‌انگیز و درام مطابقت داشته باشد. یعنی سازندگان به سادگی در ساخت یک درام شکست می خورند، در حالی که نمی توانند فضایی واقعاً ظالمانه و پرتنش ایجاد کنند، شخصیت های اصلی مطلقاً نمی خواهند همدلی کنند و مهمتر از همه، آنها حتی نمی خواهند آنچه را که روی صحنه می گذرد باور کنند. صفحه نمایش چگونه می توانید باور کنید که قهرمانانی که قرار است برنده یک جکپات 2.4 میلیارد یورویی شوند، در حالی که 5 ماه برای سرقت آماده می شوند، نقشه ای درخشان بدون یک شلیک نادرست پشت شانه های خود، نمی توانند سلاح های خود را به سمت یک غریبه برای آنها هدایت کنند. ، چه کسی گروگان است و مشکل را در چهره او برطرف می کند؟ چگونه می توانید آن شخص را باور کنید در پشت ایجاد مبتکرانه ترین نقشه برای بزرگترین سرقت تاریخ، او خودش شروع به خراب کردن همه چیز می کند به دلیل احساسات ظاهراً ناگهانی، که در چند ساعت آشنایی با یک شخص داشت؟ یکی خواهد گفت که خب، البته، همه چیز طبق برنامه پیش نرفت، این یک فیلم است، اما ما قبلاً یکسری نمونه دیده ایم که چگونه سرقت ها طبق برنامه پیش نمی روند و چه زمانی کاملاً منطقی و غیر معقول اتفاق می افتد. مبتنی بر ناتوانی فیلمنامه نیست. چرا چیز جدیدی نگیرید و بیاورید، نگیرید و نشان دهید که دزدی چگونه مانند ساعت پیش می رود و آن را به شکلی جالب و با سلیقه نشان دهید، و وارد غرغر قهرمانان مطلقاً غیرضروری و غیر جالب نشوید، که مطلقاً اهمیتی نمی دهند. نمی توان همزمان روی دو صندلی نشست. یا دارید یک سرقت واقعاً درخشان و دیدنی را نشان می دهید، یا رابطه افراد، رذیلت‌هایشان، ناتوانی در کنار هم را نشان می‌دهید، در حالی که درام می‌سازید. مطلقا هیچ چیز در این نمایش کار نمی کند. بازیگری وحشتناک، کارگردانی مشمئز کننده، دیالوگ های بی معنی احمقانه، فلاش بک های مداوم که نه چیزی را فاش می کند و نه طرح را توضیح می دهد، که فقط برای افزایش زمان و خیلی چیزهای بد در این پروژه وحشتناک است. هنوز چیزهای "تملق آمیز" زیادی در مورد سریال وجود دارد، اما من فکر می کنم اصل موضوع روشن است. در نتیجه، ما یک محصول نسبتاً درجه دو از حداکثر کلاس C دریافت می کنیم، که هیچ چیز جدیدی را به ارمغان نمی آورد، ظاهراً برای مخاطبان بسیار انبوه در نظر گرفته شده است. سریالی که بر اساس کلیشه های پیش پا افتاده، داستان ها و مشکلات پیش پا افتاده و غیرقابل توجه ساخته شده است و چیزی پشت سر نمی گذارد و سوالی ندارد (به جز اینکه چرا اینقدر بد بود؟)

۱۴۰۰/۹/۱۱در کل از نظر طرح کلی، تعلیق، بازیگری (برلین)، موسیقی و دوربین فیلمبرداری، سریال خانه کاغذی خوب به نظر می رسد. اما رفتار شخصیت های اصلی (به استثنای نادر در قالب برلین و پروفسور) همیشه باعث شرم اسپانیایی می شود. به نظر می رسد که کل این تیم با یک آگهی جذب شده است. در تمام 4 فصل (!!!) آنها هرگز حدس نمی زدند که بر دهان خشن ترین گروگان ها چسب بزنند و با آرامش به آنچه می خواستند عمل کردند. با صدای بلند صحبت کردند، فرار کردند، تماس گرفتند، رابطه جنسی داشتند، به هواپیماربایان حمله کردند و هیچ چیزی برای آن به دست نیاوردند. سوتی ها همه جا هستند. به عنوان مثال، عملیات برداشتن گلوله در نزدیکی نایروبی . جراحان به مدت 10 سال در دانشگاه درس می خوانند و در اینجا یک خاله بی سواد عمل پیچیده ای را با باز کردن دنده ها و برداشتن بخشی از ریه انجام می دهد. تکه ها را از چشمانش بیرون می آورد و بینایی او را باز می گرداند. خوب، یک دکتر را وارد طرح کنید، یا اجازه دهید یکی از افراد باند حداقل تجربه عمل جراحی داشته باشد. و این تقریباً در هر پیچش داستانی رخ می دهد. بیشتر شبیه یک فیلم اکشن درجه دو دهه 90 است. همه فشنگ های بی پایان دارند، همه با آرامش گلوله های M-16 را با جلیقه سبک می گیرند. به طور کلی، با وجود همه این سوتی های داستانی، فیلم شاد به نظر می رسد. شما می توانید دو فصل اول را تماشا کنید. 3 و 4 را توصیه نمی کنم.

۱۴۰۰/۹/۱۳پس از تماشای فصل 1 و 2 سریال خانه کاغذی، ناخواسته با غیرمنطقی بودن شخصیت هایی مواجه می شوید که برنامه عمل مشخصی دارند، اما در عین حال شروع به سرپیچی از دستورات و خودپسندی می کنند. در همان زمان، در پایان فصل 2، شما غرق احساسات از آنچه دیدید هستید، زیرا این سریال از این سبک همه چیز دارد، از جنگ ذهن ها تا پایان های عاشقانه. طرح بسیار پیچیده است و شما را خسته نمی کند. رفتار آنها با گروگان ها بسیار عجیب بود. هیچ تهدیدی غیر از برلین از جانب کسی نبود که اگر دستور را اجرا نکنید، اکنون واقعاً کشته خواهید شد. مشخص نیست که چرا 50 گروگان هیچ کاری انجام ندادند در حالی که همه قهرمانان به دلیل یک مشکل مشترک، گیج شده بودند، به غیر از بانک اسپانیا که در آن 300 گروگان وجود داشت. مشخص نبود چرا وقتی گروگان ها را به خیابان بردند، هیچ کس سعی نکرد نقاب خود را بردارد و مدام اسلحه خود را به سمت پلیس نشانه رفت. نافرمانی یکی کافی بود - کل نقشه به جایی نرسد. آرتورو رومن، رئیس ضرابخانه. چنین شخصیت مسخره ای که فقط کاری را انجام می دهد که بیننده را وادار به انجام Facepalm می کند. و همه اینها با بازیگری وحشتناک برجسته می شود. قهرمان همیشه سعی می کند رهبر مخالفان باشد، دائماً برنامه هایی برای ارتباط با پلیس یا فرار دارد، اما تمام اقدامات او به صفر مطلق منتهی می شود. پروفسور قهرمانی است که شما هرگز از دنبال کردن او خسته نخواهید شد. مفهوم رویارویی استاد و پلیس بسیار زیبا و مفصل است. تماشای اینکه چگونه او با چند قدم جلوتر از پلیس، نقشه سرقت را با جزئیات انجام داد، بسیار عجیب بود، اما نتوانست وظیفه هلسینکی را پیگیری کند. توکیو یک دختر و یک شخصیت کاملاً نامناسب که در حین سرقت بداهه می پردازد و هنوز توسط تیم حمایت می شود. حدود 80 درصد مشکلاتی که در تیم ایجاد می شود صرفاً به خاطر حمایت تیم است. اگر همه افراد در تیم وظایفی داشته باشند، آنها همه چیز را خراب نمی کنند. من می خواهم پدرو آلونسو (برلین) را برجسته کنم. هر بار که او در کادر ظاهر می شد، باعث می شد شما فقط به او نگاه کنید. حتی گاهی به نظر می رسید که نویسندگان فقط به شخصیت او فکر کرده بودند. وقتی فصل 2 به پایان رسید و می دانستم که 2 فصل دیگر در پیش است - من متوجه نشدم، اما چه چیز دیگری لازم است؟! سریالی فوق العاده با چنین داستانی و پایانی به همان اندازه عالی. در قسمت 1 فصل 3، همه چیز سر جای خود قرار گرفت اما در این لحظه است که به یاد می آورید سریال توسط نتفلیکس فیلمبرداری می شود، کسی که کلمه "ایست" را نمی داند. فصل 3 و 4 مربوط به رمبوی جدید است. وقتی نویسندگان فراموش می کنند که در فصل 1 و 2 پلیس فقط توانسته اسامی برخی از شرکت کنندگان در سرقت را کشف کند، اما در فصل 3 و 4 به نظر می رسد پلیس از قبل همه شرکت کنندگان در سرقت را می شناسد! این سریال به دو دسته «قبل» و «بعد» تقسیم می شود. "قبل" - زمانی که نمایش هنوز آنقدر محبوب نبود و عالی بود، و "بعد" - زمانی که نتفلیکس متوجه شد که می تواند درآمد خوبی داشته باشد. و به این ترتیب فصل 3 متولد شد!

۱۴۰۰/۹/۲۸زمان نمایش پیکی بلایندرز فصل ششم ؟

در ادامه بخوانید...

10 سریال برای تماشا

در

عاشقانه را فراموش کنید، زیرا زندگی روزمره این افسران پلیس و کارآگاهان یک جنایت کامل است.بهترین سریال برای تماشا  10 سریال پلیسی فرانسوی که نمی توانید نیمه کاره رها کنید. 

بهترین سریال پلیسی و جنایی برای تماشا

سریال پلیس پاریس 1900

سریال پلیس پاریس 1900

 Paris Police 1900 

فرانسه، 2021 - اکنون.
درام، جنایی، کارآگاهی.
مدت زمان: 1 فصل.
IMDb: 6.9.
سریال پلیسی فرانسوی: "پلیس پاریس 1900"

سال 1899. مشکل در پاریس: ماجرای معروف دریفوس کشور را تقسیم کرد. آنارشیست‌ها می‌توانند هر لحظه شروع به آشوب در خیابان‌ها کنند، و سپس دردسر دیگری پیش می‌آید - کسی زنان را  می‌کشد. بازرس جوان و جاه طلب Antoine Jouin مأمور یافتن دیوانه می شود . با کشف پرونده، او به طور غیرمنتظره ای با یک راز دولتی روبرو می شود.

این سریال توسط فابین نوری، نویسنده کمیک استریپ مرگ استالین اختراع شد - همان سریالی که اقتباس فیلمش در روسیه منتشر نشد.  بسیاری از موضوعات موضوعی را مطرح می کند: دشمنی قومی، نابرابری جنسیتی، بازی های سیاسی کثیف و موارد دیگر.


جنایتکار: فرانسه

MV5BYjYzZTllZTUtNDU5Yi00MTdhLWEyMDktM2NhMmFhZTk5NDQ1XkEyXkFqcGdeQXVyNjgwNzkwOTk@._V1_.jpg

Criminal
فرانسه، 2019.
درام، جنایی، کارآگاهی.
مدت زمان: 1 فصل.
IMDb: 7.2.

 

این سریال درباره تحقیقات کارآگاهی شیوه داستان گویی غیرعادی دارد. عملاً فراتر از اتاق بازجویی نمی رود. همچنین به چهار قسمت تقسیم می‌شود که داستان‌هایی از بریتانیا، اسپانیا، فرانسه و آلمان را نشان می‌دهد.

همه اپیزودها به یک اندازه یک فضای متشنج ایجاد می کنند و باعث می شوند که شما با علاقه فتنه را دنبال کنید. اما بخش فرانسوی پروژه از این جهت متفاوت است که تاکید ویژه‌ای بر مضامین اجتماعی و احساسات شخصیت‌ها دارد.

 

آیا فرانسه جنایتکار همان انگلستان جنایتکار است؟
جنایی مجموعه‌ای از چهار مجموعه تلویزیونی گلچین رویه‌ای پلیسی نتفلیکس است که در چهار کشور اتفاق می‌افتد. این چهار سریال عبارتند از: Criminal: France ، Criminal: Germany، Criminal: Spain و Criminal: UK. این سریال توسط مجریان برنامه جورج کی و جیم فیلد اسمیت طراحی شد و توسط شرکت آنها Idiotlamp Productions تولید شد.
 
آیا فصل دوم سریال Criminal France وجود خواهد داشت؟
فصل 2 شامل 3 قسمت خواهد بود. آنها بلافاصله پس از انتشار در نتفلیکس به صورت آنلاین در دسترس خواهند بود. قسمت اول از جمعه 17 سپتامبر 2021 شروع می شود.
...
تاریخ انتشار فصل دوم Netflix Criminal: France.
شماره قسمت تاریخ انتشار نتفلیکس نام اپیزود
2X02 17 سپتامبر 2021 قسمت 2
2X03 17 سپتامبر 2021 قسمت 3

 

آیا سریال فرانسه جنایتکار واقعی است؟
فوکوس خودکار به ظاهر واقع گرایانه، آنقدر منصفانه است که بپرسیم آیا Criminal بر اساس یک داستان واقعی است ؟ با این حال، علیرغم بازی‌های باورنکردنی و جنایات وحشتناکی که در آن وجود داشت، نمایش کاملاً فیلمنامه‌نویسی شده بود. این نمایش برگرفته از ذهن نویسنده و کارگردان جیم فیلد اسمیت است و واقعاً منحصر به فرد است.

 

سریال جنگل

MV5BNTZhZTAwYjAtN2QzNC00MjhkLWIxNWYtMmFmOTMwZWQ0ZTgwXkEyXkFqcGdeQXVyNzc1MDg4MTI@._V1_.jpg

The Forest

La forêt فرانسه، 2017.
درام، جنایی، کارآگاهی.
مدت زمان: 1 فصل.
IMDb: 7.2.


در آردن فرانسه، یک دختر شانزده ساله به طور مرموزی ناپدید می شود. در جستجوی پلیس محلی، ایو، معلم مدرسه ، کمک می کند. او یک زن تنها با قدرت های مرموز است.

مینی سریالی که منحصراً برای نتفلیکس ساخته شده است را می توان به راحتی در یک شب تماشا کرد . در این مدت زمان خواهید داشت تا در زندگی روزمره مناطق داخلی فرانسه غوطه ور شوید و در عین حال با قهرمانان جذاب همدلی کنید.

 

سریال لامانته

The-Mantis.jpg

فرانسه، 2017.
هیجان انگیز، درام، جنایی.
مدت زمان: 1 فصل.
IMDb: 7.4.
سریال پلیسی فرانسوی: "Praying Mantis"

قاتل سریالی جین دبر با نام مستعار مانتیس در حال گذراندن حبس ابد در زندان است. اما 25 سال بعد، یک مقلد ظاهر می شود و از دست خط جنایتکارانه او کپی می کند. زن با یک شرط موافقت می کند که به تحقیقات پلیس کمک کند: پسرش دیمین، که به عنوان کارآگاه در پلیس خدمت می کند، با او روی پرونده کار خواهد کرد.

یکی دیگر از پروژه های فرانسوی نتفلیکس مطمئناً عاشق طرفداران داستان های دکستر مورگان و هانیبال لکتر خواهید شد. و همچنین همه کسانی که از داستان های جنایی جالب با طرحی پیچیده را راضی می کند.

 

سریال ناپدید شدن
maxresdefault.jpg

 

Disparue 2015

فرانسه، 2015.
درام، جنایی، کارآگاهی.
مدت زمان: 1 فصل.
IMDb: 7.4.


لیا مورل جوان پس از جشنواره شهری در لیون به خانه باز نمی گردد. تحقیقات به کمیسر مولینا و دستیارش کامیلا محول شده است. در همین حال پدر فرد مفقود شده در تلاش است تا بفهمد چه اتفاقی برای دخترش افتاده است. اما در نهایت قهرمان مورد سوء ظن قرار می گیرد، زیرا از همکاری با پلیس امتناع می کند.

طرح نه چندان حول یک دسیسه پلیسی که حول یک تراژدی خانوادگی متمرکز است: به مخاطب نشان داده می شود که چگونه قهرمانان در مواجهه با از دست دادن یک عزیز، غم، خیانت و دروغ را تجربه می کنند.

 

سریال لوپن

lupin-lede.jpg

Lupin

فرانسه، ایالات متحده آمریکا، 2021 - اکنون.
جنایی، کارآگاهی، درام، اکشن.
مدت زمان: 2 فصل.
IMDb: 7.5.

آیا لوپن ارزش دیدن دارد؟
Lupine در نتفلیکس یکی از آن نمایش‌هایی است که من واقعاً نمی‌خواهم چیزی در مورد شخصیت‌ها یا طرح داستان برای کسی که قبلاً آن را ندیده است فاش کنم، حتی اگر فقط برای چقدر بیشتر از قسمت اول لذت خواهید برد. LUPINE یک سرگرمی فرار است. ... به طور کلی لوپن به سادگی سرگرم کننده است .

آیا لوپن یک داستان واقعی است؟
لوپن در نتفلیکس بر اساس یک داستان واقعی نیست . عنوان تریلر معمایی فرانسوی الهام گرفته شده از شخصیت ادبی، آرسن لوپن، یک دزد جنتلمن خیالی و استاد مبدل است. ... داستان ها در مجموع 24 کتاب که بین سال های 1907 تا 1941 منتشر شده اند، جمع آوری شده است.
آیا فصل سوم لوپن وجود خواهد داشت؟
اگرچه تاریخ انتشار تایید شده‌ای برای فصل 3 لوپن وجود ندارد ، جورج کی، سازنده سریال، قبل از تمدید قسمت سوم Lupine با رادیو تایمز صحبت می‌کند. او گفت، آنها انتظار دارند فصل جدیدی در سال 2022 منتشر شود.
آیا آرسن لوپن سیاه است؟
اما مسلماً عنصر برجسته، جدای از تغییر شخصیت اشرافی، این است که Assane 's Netflix سیاه است . به طور خاص، او پسر یک مهاجر سنگالی است که در کودکی عاشق داستان های لوپن شده است.
آسان دیوپ خوش تیپ و جذاب در شرف دزدیدن گردنبند ماری آنتوانت است که در موزه لوور به حراج گذاشته شده است. اما در واقع، او آنقدر به جواهرات علاقه ندارد که انتقام پدر مرحومش را که زمانی به دروغ متهم به دزدی اشیاء شده بود، بگیرد. علاوه بر این، برای رسیدن به هدف، قهرمان از کتابی در مورد آرسن لوپن الهام گرفته شده است.

این سریال از نویسندگان Killing Eve و Family Business، یک کمدی خنده دار درباره فروشندگان شاهدانه، به یکی از محبوب ترین پروژه های نتفلیکس تبدیل شده است. طرح غیرخطی از همان قسمت اول به طور جدی جذاب است و عمر سی Omar Sy با لبخند خیره کننده اش برای نقش یک دزد نجیب مدرن ایده آل است.

قد عمر سی چقدر است؟
1.9 متر

 

 

سریال کندیس رنوار

کندیس رنوار

شات از سریال Candice Renoir

فرانسه، 2013 - اکنون.
کارآگاهی، درام، کمدی، جنایی.
مدت زمان: 8 فصل.
IMDb: 7.5.
سریال پلیسی فرانسوی: Candice Renoir
کندیس رنوار میانسال بلوند و زیبا پس از یک مرخصی طولانی زایمان برای کار در پلیس باز می گردد . زیردستان، به ویژه کاپیتان  آنتوان دوما، در ابتدا نسبت به رئیس جدید بدبین هستند. از این گذشته ، او ده سال در خانه نشسته بود و واقعاً نمی داند چگونه از رایانه استفاده کند. و قهرمان باید اعتماد همکاران خود را به سختی جلب کند.

بیشتر از همه در سریال، خود شخصیت اصلی که توسط سیسیل بویس اجرا می شود دیدنی است: زنی سرزنده، خودجوش و به سادگی جذاب. او همچنین کمی حواسش پرت است، بنابراین بینندگان اغلب او را با بریجت جونز مقایسه می کنند. در هر قسمت، خانم کار جدیدی را آغاز می کند و اغلب آن را با درخشش تمام می کند.

 

سریال بالتازار
سریال بالتازار

 

Balthazar 2018

فرانسه، 2018 - اکنون.
هیجان انگیز، جنایی
مدت زمان: 3 فصل.
IMDb: 7.6.


رافائل بالتازار، آسیب شناس با استعداد و جذاب، به تیم پلیس در تحقیقات کمک می کند. آنها توسط النا باخ زیبا، اما بسیار با اراده رهبری می شوند. به موازات آن، قهرمان در تلاش است تا دریابد چه کسی و چرا سال ها پیش محبوب او را کشته است و جنایتکار در عین حال با او بازی می کند و به طور دوره ای شواهدی را به دست می دهد.

شخصیت اصلی که تومر سیسل بازی می کند بسیاری را به یاد دکتر هاوس می اندازد : او باهوش، فهیم و به طور غیرعادی کاریزماتیک است. اگرچه گاهی این تصور به وجود می آید که نویسندگان حتی شخصیتی بسیار قدرتمند و خوش شانس خلق کرده اند. اما، از سوی دیگر، زیبایی این گونه نمایش ها دقیقاً در همین است.

 

سریال مانک

سریال مانک

Monk

فرانسه، 2016 - اکنون.
درام، جنایی
مدت زمان: 4 فصل.
IMDb: 7.8.

گابریل مونچوفسکی، وکیل نجیب، ملقب به مانک، از افرادی که به اشتباه متهم به جنایات جدی هستند دفاع می کند. قهرمان آماده است تا به هر قیمتی  مشتریانش تبرئه شوند. گاهی اوقات برای این او حتی مجبور است قانون شکنی کند.

مخاطبان مطمئناً ایزابل نانتی بازیگر فرانسوی فیلم معروف «املی» را به خاطر خواهند داشت. در آنجا او فقط نقش خنده‌دار یک زن سیگار فروش ژرژت را داشت که از هیپوکندری رنج می‌برد .

در اینجا نانتی به شکلی کاملاً متفاوت ظاهر می شود. او نقش یک زن با اراده با شخصیت آهنین را بازی می کند، سریال دارای حس شوخ طبعی است. بنابراین لحظات خنده دار زیادی در سریال وجود خواهد داشت.

 

سریال مارپیچ

سریال مارپیچ

فرانسه، 2005-2020.
درام، جنایی، کارآگاهی.
مدت زمان: 8 فصل.
IMDb: 8.5.
سریال پلیسی فرانسوی: "مارپیچ"

جسد مثله شده یک دانشجوی مهاجر از رومانی در سطل زباله پیدا شد. یک گروه پلیسی از اداره جنایی برای حل این پرونده به کار گرفته می شود. علاوه بر آنها، بازپرس پزشکی قانونی، وکیل و دادستان در مرکز حوادث قرار دارند. و آثار به دوست دومی منتهی می شود - عاشق سرگرمی های مشکوک.

این نمایش به بینندگان اجازه می دهد تا نحوه عملکرد سیستم قضایی و پلیس را مشاهده کنند. در واقع، این لحظه فقط در عنوان سریال منعکس شده است که در اصل مانند "Spiral" به نظر می رسد.

به هر حال، برای کسانی که فکر می کنند فرانسه کشوری بسیار رمانتیک است، "مارپیچ" یک مکاشفه واقعی خواهد بود. سازندگان از نمایش کارتن خواب های ناخوشایند پاریس دریغ نمی کنند و موضوعاتی را مطرح می کنند که برای کشور به شدت دردناک است.

نظرات

۱۴۰۰/۹/۱۸درود بر همه سینمادوستان! بسیاری از افراد دوست دارند زمانی را بعد از کار یا تعطیلات آخر هفته به تماشای فیلم های جالب بگذرانند. اما گاهی اوقات، جستجو برای چنین فیلم هایی می تواند بیشتر از خود فیلم طول بکشد. بنابراین، برای صرفه جویی در وقت شما، من مجموعه کوچکی از فیلم های جذاب در ژانرهای مختلف را تهیه کرده ام که می توانید در شب تماشا کنید.

۱۴۰۰/۹/۱۸فیلم خوب برای تماشا "گشت زمان" این فیلم در سال 2013 اکران شد. ایتن هاوک، سارا اسنوک، کریستوفر کربی و نوآ تیلور نقش های اصلی این فیلم را ایفا کردند. وقایع فیلم در آینده اتفاق می‌افتد، جایی که دانشمندان موفق به ایجاد دستگاهی شده‌اند که به شما امکان می‌دهد در زمان سفر کنید. با ظهور این اختراع، افراد می توانند به گذشته برگردند و اشتباهات خود را اصلاح کنند. همچنین این دستگاه به افسران پلیس اجازه می دهد تا مجرمان خطرناک را از بین ببرند. شخصیت اصلی در شخص اتان هاوک باید به گذشته بازگردد تا از خطری که کل نیویورک را تهدید می کند جلوگیری کند.

۱۴۰۰/۹/۱۸"آسمان وانیلی" فکر می کنم بسیاری از شما این فیلم را دیده اید یا حداقل درباره آن شنیده اید. اگر کسانی هستند که آن را تماشا نکرده اند، توصیه می کنم این کار را انجام دهید. این اثر بازیگران نسبتاً قدرتمندی را گرد هم آورد که شامل تام کروز، کامرون دیاز، پنه لوپه کروز و کرت راسل می‌شد. خود فیلم داستان مالک انتشارات دیوید را روایت می کند. او کاملاً موفق بود و زندگی اش بسیار موفق بود. یک روز تصادف می کند و معلول می شود. حالا واقعیت جدید قهرمان برای او مثل یک کابوس می شود.

۱۴۰۰/۹/۱۸ "او" این نوار در سال 2014 برنده اسکار بهترین فیلمنامه شد. در واقع، فیلم "او" در اینجا بسیار جالب و غیر معمول است. فیلم اسپایک جونز داستان یک نویسنده تنها به نام تئودور را دنبال می کند که سیستمی نوآورانه به دست آورده است. این سیستم می تواند تقریباً هر هوس مالک را برآورده کند. کم کم شخصیت اصلی متوجه می شود که عاشق "او " شده و با هم رابطه دارند.نقش های اصلی در اینجا توسط خواکین فینیکس و اسکارلت جوهانسون ایفا شدند که صدای آنها با سیستم صحبت می کند.

۱۴۰۰/۹/۱۸"فیلم سرگردان" adrift یک فیلم نسبتاً تازه منتشر شده در سال 2018 که کمی بیش از یک ساعت و نیم طول می کشد. طبق داستان، یک زوج جوان در جزیره تاهیتی با هم آشنا می شوند که یک عاشقانه پرشور بین آنها آغاز می شود. آن ها تصمیم می گیرند با یک کشتی باشکوه در اقیانوس آرام سفر کنند. قایق تفریحی آنها در یک طوفان بسیار قدرتمند گرفتار شده است و اکنون آنها مجبور هستند در شرایط سخت زنده بمانند. علاقه به این فیلم با توجه به اینکه این فیلم بر اساس اتفاقات واقعی ساخته شده است نیز بیشتر می شود.

۱۴۰۰/۹/۱۸"لیدی برد" کمدی-درام 2017 درباره دختری جوان کریستینا که یک نوجوان بسیار سرسخت است. او در یک شهر کوچک زندگی می کند و آرزو دارد به نیویورک برود. کریستینا سعی می کند جایگاه خود را در جهان بیابد، خود را لیدی برد می نامد و از دیگران می خواهد که به این شکل به او اشاره کنند. این یک فیلم خوب در مورد یک دختر در حال رشد است، دیدگاه او نسبت به زندگی و روابط با والدینش.

۱۴۰۰/۹/۲۱پیشنهاد فیلم خوب و جدید 2021 " قدرت سگ" The Power Of The Dog رو دیدم خواستم پیشنهاد بدم ببینین برادران فیل و جورج صاحبان بزرگترین مزرعه مونتانا هستند. با وجود خویشاوندی، برادران کمی هم شبیه نیستند. فیل باهوش و سرسخت است، در حالی که جورج مهربان و منظم است. وقتی فیل متوجه می شود که جورج مخفیانه با بیوه محلی رز ازدواج کرده است، تصمیم می گیرد از پسرش پیتر برای نابودی ازدواج آنها استفاده کند.فیل از این خبر راضی نیست و با بیزاری شدید و حسادت شدید غلبه می کند. او هیولاست ؟ نه، او فقط یک مرد دیگر است 1925، مونتانا. نیمه اول فیلم با سرعتی ملایم می گذرد. جین کمپیون بیننده را با شخصیت ها و زندگی روزمره آنها در کوه های زیبا آشنا می کند و از این طریق اصالت منطقه را غنی می کند. نیمه دوم داستان زمانی موثرتر می شود که فیل شروع به فشار و آزار روانی رز می کند. زندگی "رز" در یک خانه با یک مستبد آزاردهنده روز به روز به سادگی غیرقابل تحمل است. علاوه بر این، همیشه برای پسرش نگران است، زیرا صمیمیت گاوچران(کامبربچ) و پیتر بیشتر و بیشتر می شود. در ابتدا، تحقیر فیل از پیتر مانند رز خواهد بود، اما همه چیز تغییر می کند، و از نظر فیل، پیتر مرد جوانی ناامید نیست، بلکه کاملاً باهوش است. گروه بازیگران به طور کلی به طور مساوی در مکان ها توزیع می شوند. Kirsten Dunst اینجا خوب به نظر می رسد. رز که در آستانه یک حمله عصبی است، برای پسر می ترسد، اما همچنان خطر فیل را به نوعی می پذیرند. جسی پلمونز - برادر جورج یک تاجر است، اما اغلب دور از خانه است. چقدر زمان به بازیگر اختصاص داده می شود، او موفق می شود آن را محقق کند. کامبربچ و کودی اسمیت درخشان ترین شخصیت های روی صفحه هستند. فیل از میان اعصاب بهم ریخته رز سوت می زند و به پیتر می آموزد که چگونه اسب سواری کند و طناب های چرمی ببافد، البته با شوخ طبعی. بندیکت نقش یک گاوچران خشن را به خوبی بازی می ند و خونسردی خود را در مقابل همه نشان داد و به اندازه کافی به پیتر نزدیک شده تا به یاد دوست دیرینه خود برونکو هنری باشد. پیتر از چنین آشنایی بیزاری نمی جوید، بیشتر و بیشتر در نزدیکی فیل قرار می گیرد و به او نگاه می کند، قاطعیت شدید او را می پذیرد. Power of the Dog «قدرت سگ» یک وسترن غیرعادی از جین کمپیون است. کارگردان روابط ‌فیل و پیتر را می‌پیچاند که می‌توان به روش‌های متفاوتی در آن تأمل کرد. فیلمبرداری اری وگنر با مناظر محلی جذاب می شود و در سبک آن دوران غوطه ور می شوید. دو ساعت سرگردانی آرام در میان تپه‌ها، دامنه‌ها، دشت‌های مونتانا در نیمه اول قرن نوزدهم. مناظر زیبا هستند افسوس که مردم نمی توانند در میان این زیبایی ها با هم کنار بیایند. پسر بیوه، پیتر، سرعت داستان را تسریع می کند. جوانی لاغر اندام که حتی با سن و سالش دیگر پسر نیست. او گره گوردی را با قرعه قطع خواهد کرد. لب های حجیم. پوست سفید. کمبود ماهیچه. هیکل ظریف ... او به "دشمن مادر" نزدیک می شود - فیل. دوستی؟ بازی؟ معاشقه؟ و در همین حال، موسیقی بیشتر و بیشتر هشدار دهنده است، و موسیقی با صدایی درهم می ریزد، به طور مداوم می لرزد... و این پایان است. کی میبره؟ در اینجا، گویی در حال شکار - یک ضربه پیشگیرانه تضمین پیروزی است

در ادامه بخوانید...

زمان پخش فصل هفتم بازی تاج و تخت

در

 (سیارک)  : پس از ماه‌ها انتظار، دوست‌داران مجموعه تلویزیونی "بازی تاج و تخت" بالاخره مطلع شدند که پخش فصل هفتم این مجموعه محبوب از ماه ژوئیه آغاز خواهد شد.شبکه تلویزیونی اچ.بی.او، تهیه‌کننده مجموعه بازی تاج و تخت، در یک رویداد مطبوعاتی که به صورت زنده در صفحه فیسبوک این شرکت هم‌رسانی گردید، اعلام نمود که اولین قسمت فصل جدید روز ۱۶ ژوئیه پخش می شود.


در این ویدئو  تاریخ آغاز مجموعه جدید با آب شدن تدریجی یک قالب یخ بزرگ ، نمایان گردید.
 هنوز هیچ تیزر تبلیغاتی‌ای که تصاویری از فصل هفتمرا نشان بدهد ، منتشرنگردیده. اما، پوستر رسمی که تصویر یخ و آتش در آن دیده می شود احتمالا حاکی از نبرد دنریس تارگرین با ارتش یخ می باشد.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

نظرات

۱۴۰۳/۲/۳۰خاک بر سر هر کسی که این سایت رو طراحی کرده و رو این مقاله کار کرده! مزخرفترین سایت و مطلبی بود که خوندم نصف مطالب اشتباه بودن

در ادامه بخوانید...

سرانجام بازی تاج و تخت از نظر طرفداران دوآتشه سریال

در

(این گزارش بخش‌هایی از فصل هفتم سریال بازی تاج‌وتخت را لو می‌دهد. اگر نمی‌خواهید بدانید، نخوانید.)
فصل هفتم سریال بازی تاج‌وتخت یکشنبه ۲۸ اوت به پایان می‌رسد. فصلی که بسیاری معتقدند از مهیج‌ترین فصل‌های این سریال بوده، فصلی که در آن لشکرها به آتش کشیده شدند و خاندان‌ها به تمامی نابود شدند.
در قسمت یکی‌مانده ‌به ‌آخر سریال، دنریس تارگرین و وایت واکرها به مصاف هم رفتند و پادشاه شب، اژدهایی را از آن خود کرد.
اما قسمت آخر (که ۷۹ دقیقه خواهد بود) بیش از این‌ها فرازونشیب و حادثه خواهد داشت. در این قسمت همه چهره‌های مهم این فصل حاضرند. جان اسنو و سرسی لنیستر رودررو می‌شوند که برای برخورد با وایت واکر چاره‌ای بیاندیشند.
می‌توان تصور کرد که دیدارشان پایان خوشی نداشته باشد.
از سال ۲۰۱۱ که بازی تاج‌وتخت شروع شد، هواداران دوآتشه سریال روی اینترنت در مورد آن حرف می‌زدند، و حالا که سریال به پایانش نزدیک می‌شود، حرف‌ها به اوج رسیده.
در این گزارش بعضی از پیش‌بینی‌های هواداران در باره قسمت آخر فصل هفتم را گردآورده‌ایم.
آریا لیتل‌فینگر را فریب می‌دهد
بعضی‌ها معتقدند خط داستانی خواهران استارک بدترین نکته فصل هفتم است.
در فصل ششم آریا یاد گرفت چطور بفهمد کسی دروغ می‌گوید. (سیارک)
بعضی‌ها می‌گویند داستان فراتر از آن است که به نظر می‌آید و سنسا و آریا به خاطر وابستگی‌های خانوادگی‌شان دچار مشکل شده‌اند. و بعضی دیگر می‌گویند آریا استارک - که دو فصل سریال داشت آموزش می‌دید "مرد بی‌چهره" باشد - دارد وانمود می‌کند که از لیتل‌فینگر گول خورده.
کریس مندل، از نویسندگان مجله شورت‌لیست و هوادار دوآتشه بازی تاج‌وتخت، می‌گوید: "همین یک فصل پیش بود که آریا یاد گرفت دروغ آدم‌ها را بفهمد. اینکه یک آدم‌کش تمام‌عیار براوس را ترک کند و سه روز بعد نفهمد خواهرش دروغ می‌گوید یا نه، به نظرم صرفا برای ایجاد هیجان است. به همین خاطر خیلی‌ها فکر می‌کنند کل ماجرا نقشه است و احتمالا دست‌به‌یکی کرده‌اند که کار لیتل‌فینگر را بسازند.
برن استارک نایت کینگ است
خیلی‌ از بینندگان فکر می‌کنند نایت کینگ(پادشاه شب) برن استارک است. در کل، تکلیف سریال با ماجراهای سفر در زمان و اینجور چیزها روشن نیست.
قرار است برن سه بار در زمان سفر کند، که در هر کدام بیش از قبلی گند بزند و نهایتا پیش‌گوی فلج در گذشته گیر بیافتد.
کریس مندل معتقد است کل ماجرا باورپذیر نیست. می‌گوید: "به نظر می‌رسد تکلیف سریال با ماجرای سفر زمان روشن نیست، و به همین خاطر است که برن را زیاد نمی‌بینیم. ولی از طرف دیگر در مورد وایت واکر هم هیچی نمی‌دانیم. ممکن است سروکله برن در آخرین لحظه پیدا شود. شاید به همین خاطر است که چیز زیادی در موردشان نمی‌دانیم.
سگ تازی با کوه می‌جنگد
علاقمندان بازی تاج‌وتخت چندین فصل است منتظرند سندور و گرگور کلگان به جان هم بیافتند. و از ظواهر امر این‌طور پیداست که در قسمت آخر این اتفاق می‌افتد.
سگ تازی از جنگجویان دنریس است که قرار است "وایت" ربوده‌شده را به کینگز لندینگ ببرند که سرسی را راضی کنند به مصاف وایت واکرز برود - جایی که برادرش، که زامبی است، زندگی می‌کند.
کریس مندل معتقد است "زامبی را برادرش یعنی سگ تازی می‌کشد"، اما زمان زیادی به این ماجرا اختصاص داده نخواهد شد.
می‌گوید: "پرداختن به این ماجرا، با این همه ماجرای دیگری که در جریان است، اتلاف وقت است. این بخش داستان از آن چیزهایی است که می‌توانست خیلی زودتر اتفاق بیافتد، اما آن را گذاشتند برای این فصل و سریع از رویش گذشتند و شخصیت‌ها درست پرداخته نشد. "
جان و دنریس بالاخره به هم می‌رسند (سیارک)
نام قسمت آخر "اژدها و گرگ" است - که تقریبا واضح است به کدام شخصیت‌ها اشاره دارد.
جای تأسف است که او دست‌آخر به کسی دل می بازد که با او نسبت خونی دارد.
بعضی بینندگان سریال معتقدند شخصیت‌های کیت هارینگتون و امیلیا کلارک در فصل‌های اخیر سریال چیزی را که باید بین دو نفر باشد، نداشته‌اند. اما در فصل هفتم این دو شخصیت به هم نزدیک‌تر شده‌اند.
نکته مهمتر اینکه این دو نفر نسبت خانوادگی دارند.
کریس مندل معتقد است این دو نفر "به هم می‌رسند". می‌گوید: "البته همین که سازندگان چنین چیزی را طرح کرده‌اند کمی عجیب است. این همه آدم مجرد در وستروس هست. جای تأسف دارد که دل به قوم و خویش خودش ببازد."

نظرات

در ادامه بخوانید...

سریال نوستالژیک "خانه کوچک"

در

در مجموعه تلویزیونی خانه کوچک، ملیسا گیلبرت (چپ) نقش لورا اینگلز وایلدر را بازی کرده است

یکصد و پنجاه سال از تولد لورا اینگلز وایلدر نویسنده مجموعه کتاب‌های "خانه کوچک" می‌گذرد. اما آیا هنوز داستان‌های او که درباره یک خانواده کشاورز است، برای دختران جوان در عصر فن‌آوری جذابیت دارد؟این سریال حدود چهل سال پیش در ایران پخش می شد. این سریال داستان خانواده‌ای کشاورز را در قرن نوزدهم نشان می‌داد که در روستایی به نام والنات گرو اقامت کردند. در این سریال داستان زندگی لورا اینگلز فرزند دوم این خانواده، قهرمان اصلی این فیلم، از کودکی تا دوران تدریس در مدرسه  نشان داده می‌شد.
دیوید اسکرایونر، نوازنده ویولن هر بار که در پاییز در مراسم "روز وایلدر" در مزرعه راکی ریج شرکت می‌کند، با این سوال طرفداران مجموعه کتاب‌های این نویسنده مواجه می شود که "آیا او ویولن پدر را دارد."
" روز وایلدر" همه ساله در گرامیداشت یاد لورا اینگلز وایلدر برگزار می‌شود.


خانواده‌های زیادی در چنین روزی در خانه واقع در این مزرعه در میسوری جمع می‌شوند. این همان محلی است که خانم اینگلز وایلدر هشت کتاب "خانه کوچک" را نوشت.
این خانواده‌ها با جمع شدن در این محل می‌توانند ببینند که چگونه دیوید با همان ویولنی که این نویسنده در داستان‌های دوران کودکیش از آن یاد کرده بود، برای آن‌ها می نوازد.
بسیاری از کودکانی که به این محل آمده‌اند درست مثل "لورا" شخصیت اصلی این مجموعه داستان ها، موهایی بافته شده و کلاه‌هایی بنددار دارند.
سومین کتاب از مجموعه کتاب‌های "خانه کوچک" به دلیل آن که در دهه ۱۹۷۰مجموعه‌ای تلویزیونی براساس آن ساخته شد، به یکی از محبوب‌ترین آنها تبدیل شده است.
در این سریال تلویزیونی که ملیسا گیلبرت نقش لورا و دین باتلر نقش همسر آینده او را بازی می کرد، زندگی آن ها در دهه‌های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ در غرب آمریکا به تصویر کشیده شده است.
نویسنده، این مجموعه کتاب‌ها را براساس خاطرات دوران کودکی خود به زیبایی به رشته تحریر در آورده است.
این کتاب‌ها از زمان انتشار در میان پرفروش ترین کتاب‌ها در جهان بوده‌اند.
این مجموعه کتاب‌ها باعث اتصال نسل‌ها درخانواده‌ها شده است. جنیفر و الیزابت از جمله این خانواده‌ها هستند که خود را طرفدار پرو پا قرص این مجموعه کتاب‌ها می دانند. آن‌ها تا کنون از ده محل واقعی که به خانواده نویسنده مربوط می‌شود، دیدن کرده اند.
"بسیار هیجان‌انگیز"
نگارش این داستان‌ها با عبارت "روزی روزگاری" آغاز شده و لحنی داستانی دارد و به توصیف فعالیت کشاورزان مهاجر در تغییر شکل طبیعت وحشی می‌پردازد.
در جلد ششم این مجموعه کتاب‌ها به نام "زمستان طولانی"، سختی‌هایی که اعضای خانواده تجربه کرده‌اند، به خوبی ثبت شده از زوزه گرگ‌ها در شب تا جان به در بردن پس از یک زمستان طولانی پر برف هشت ماهه و گرسنگی .
کتاب نهم به نام "چهار سال اول" چندین سال پس از مرگ نویسنده و براساس نسخه پیش‌نویس به جا مانده از او منتشر شد.
جنیفر و الیزابت همانند بسیاری دیگر از بازدید کنندگان در حالی که اشک در چشمانشان حلقه شده به نواختن ویولن دیوید گوش می دهند. آن‌ها به همراه مادرو دو فرزند جنیفر به این مزرعه آمده اند.آن ها به شوخی در این باره که چه کسی نقش لورا را داشته باشد با هم بحث می‌کنند.
بازدیدکنندگان در فروشگاهی که در این محل است، اغلب چیزهایی را پیدا می کنند که ارتباط احساسی عمیقی با داستان‌های خانم اینگلز وایلدر دارد.
زنی جوان که به این محل آمده می گوید: "وقتی که سال سوم دبستان بودم، معلم ما به ما گفت که می خواهد چند داستان برایمان بخواند. من شیفته این کتاب ها شدم و همه آن ها را سال بعد خواندم. جسارت و قدرت نویسنده مرا مجذوب کرد. "

"بیش از حد سعادتمند"
مجموعه کتاب‌های خانم اینگلز وایلدر زندگی لورا را از ۵ تا ۱۹ سالگی شامل می‌شود، یعنی تا زمانی که با آلمانزو ازدواج می کند.
خوانندگان این کتاب‌ها با این شخصیت بزرگ شد‌ند، درست همانند کودکان امروز که با هری پاتر بزرگ می‌شوند.
دین باتلر، بازیگرکه در سریال تلویزیونی نقش همسر لورا را بازی کرده و یکی از سخنرانان مراسم بزرگداشت این نویسنده است، می‌گوید خیلی‌ها این مراسم را همانند کتاب‌های این نویسنده به دلیل آن که مهربانی و ارزش‌های خانوادگی را ستایش می‌کند، دوست دارند.
آقای باتلر همچنین می‌افزاید: "خودم را خیلی سعادتمند حس می‌کنم، خیلی تحت تاثیر قرار می‌گیرم وقتی که مردم به من می‌گویند که این شخصیت را دوست دارند به این دلیل که لورا عاشق این شخصیت بود."
"واقعی"
بازدیدکنندگان در داخل خانه کوچکی که لورا و آلمانزوی واقعی ساخته بودند با توقف در آشپزخانه‌ای که همچنان تمیز است و پیشخوان کوچکی دارد، شور و نشاطش را تحسین می‌کنند. پیشخوان آشپزخانه به اندازه قد او یعنی ۱.۵۰ متر) است،
ویولن پدر در مواقعی که نواخته نمی‌شود در سالن به دیوار آویزان است.
مثل این است که کتاب‌های خانم اینگلز وایلدر جان می‌گیرند. آن دختر موسیاه سرکشی که با گول زدن نلی بدجنس او را به سوی نهری پر از زالو می‌کشاند و یا بر یک اسب کوچک بدون زین سواری می‌کند.
ویلیام آندرسون، زندگینامه نویس خانم اینگلز وایلدر که در این مراسم حضور دارد، می‌گوید: " معلمی به من گفت که به نظر می‌رسد لورا برای دانش‌آموزانش خیلی واقعی است. طوری که وقتی آن‌ها به خانه می‌روند مرتب درباره لورا صحبت می‌کنند. و والدین دانش‌آموزان از آن‌ها می‌پرسند که این دختر جدید در کلاس کیست؟ لورا مثل عضوی از خانواده آن هاست."
جین کودی کسی است که خانواده‌اش به خوبی لورا و آلمانزو را می شناختند.
او از سال ۱۹۶۰ یعنی سه سال پس از مرگ لورا اینگلز وایلدر، در تبدیل مزرعه راکی ریج به موزه نقش داشته است. خانم کودی هنوز هم این نویسنده را منبع الهام خود می داند و او را به دلیل مدرن بودن در دورانی که مدرن نبود، تحسین می‌کند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

ریچارد مدن ستاره مشهور سریال بازی تاج و تخت برنده جایزه گلدن گلوب شد

در
ریچارد مدن جایزه گلدن گلوپ

ریچارد مدن یکی از هنرمندان  شناخته شده ی سینمای جهان در هفتادوششمین دوره جوایز گلدن گلوب جایزه بهترین بازیگر مرد سریال درام را برای بازی در سریال «بادیگارد» از آن خودنمود. او در این سریال نقش بادیگاردی را که سابقه جنگیدن در افغانستان را دارد بازی می کرد.
مدن شهرت خود را مدیون بازی در سریال «بازی تاج و تخت» است. ریچارد مدن در «بازی تاج و تخت» نقش کاراکتر کلیدی راب استارک را بازی می‌کرد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

بازی تاج و تخت از 23 فروردین 98 | تریلر جدید

در

تیزر جدید فصل پایانی سریال بازی تاج و تخت منتشر شد، فصل هشت آخرین فصل این مجموعه تلویزیونی HBO خواهد بود. فصل 8 سریال بازی تاج و تخت از 23 فروردین 98 منتشر خواهد شد.

در این تریلر جان اسنو، سانسا و آریا با مجسمه هایی از خود در قلعه وینترفل مواجه می شوند که آینده آن ها را پیشبینی کرده است. در خانواده آنها رسم است مجسمه بعد از مرگ هرشخصی در این سرداب قرار داده شود.

 

 

فصل آخر Game of Thrones شامل 6 اپیزود یکی کمتر از فصل قبلی است. بازی تاج و تخت از سال 2011 به نمایش در آمده و تاکنون 38 جایزه امی را برده است.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...