پنجره هوشمند که نور طبیعی خورشید را شبیه سازی می کند
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
Samsung C-Labs ، یک پنجره هوشمند را منتشر کرد که نور طبیعی خورشید را شبیه سازی می کند.دستگاه آنالوگ SunnyFive شامل لامپ های درمانی است که برای درمان اختلال عاطفی فصلی(مثل افسردگی پاییز) طراحی شده است. این فناوری به شما امکان می دهد طیف کاملی از نور طبیعی را منتشر کنید.در این حالت بسته به سیر روز و سناریویی که دستگاه در آن کار می کند ، زاویه نور شبیه واقعیت و تغییر خواهدکرد. پنجره مصنوعی می تواند در طلوع خورشید ، غروب ، طلوع آفتاب و غروب آفتاب کار کند.
در عین حال ، امکان کنترل پنجره از طریق برنامه ویژه ای وجود دارد که در آن کاربران حتی می توانند دما، رنگ و روشنایی را تغییر دهند.توسعه دهندگان می گویند این دستگاه همچنین می تواند به عنوان یک ساعت زنگ دار هوشمند استفاده شود. علاوه بر این ، در اکوسیستم خانه هوشمند Smart Things Smart Home ادغام می شود.
توسعه دهندگان SunnyFive خاطرنشان كردند كه تقاضا برای یك پنجره هوشمند به دلیل همه گیری کروناویروس و افرادی كه منتظر آن در پناهگاه های خود هستند ، ممكن است زیاد باشد. یک پنجره می تواند منبع ویتامین D برای زندگی باشد.
یادش بخیر ، زمانی در فیلم ها و کارتون ها شخصیت هایی را می دیدم که قطعه ای در بدنشان کار گذاشته شده بود که آنها را مافوق بشر می کرد و آن قهرمانان رابه رویای دست نیافتنی خیلی از ما ها تبدیل کرده بود .از خود می پرسیدیم چگونه می توان بینایی مرد شش میلیون دلاری یا سرعت دویدن و پرش هایی به آن ارتفاع و یا زور بازوی او را داشته باشیم. بله ، به نظر غیر ممکن می آمد اما امروزه همه این ها به حقیقت پیوسته است ، با گجت هایی که در بدن انسان کاشته می شود وباعث توانایی های خاصی می گردند .در این مقاله ۸ قطعه گجت زیستی پرکاربرد معرفی شده است.
۱) کاشت گجتی که آزمایش خون را برای شما انجام می دهد
اینقطعه قابل کاشتن ۵ سنسور و یک فرستنده دارد. هر کدام ازسنسور ها برای بررسی یک ماده مثلا ATP, گلوکز, لاکتیت و….در بدن می باشد. این قطعه از طریق پوست و بوسیله ی یک باتری خارجی شارژ میگردد.این قطعه بزودی آزمایش خون را برای شما انجام می دهد و نیازی به دادن خون و زدن آمپول پیدا نمی کنید.
این قطعه خون فرد را بررسی می کند و اطلاعات را بوسیله بلوتوث به قطعه ی خارجی می فرستد.یا اطلاعات بررسی شده را برای یک دکتر از طریق شبکه ی سلولیمی فرستد . این قظعه هنوز در مراحل اولیه است اما طی چندین سال کامل می شود و در دسترس عموم قرار می گیرد.
۲) قطعهی برای کسانی که کوری رنگ دارند
افرادی هستند که با بیماری کوررنگی مطلق به دنیا می آیند یعنی قادر به تشخیص هیچ رنگی نمی باشند مثل هنرمندی به نام نیل هاربینسون که برای درک بهتر از رنگ ها آزمایش هایی انجام داد. بلاخره او و تیمش با استفاده از یک دوربین که به یک کلاه وصل شده بود و رنگها را به صورت ارتعاشات انتقال می داد قادر به تشخیص رنگها شد.
هاربینسون با جاسازی گیرنده این وسیله در کوله پشتی به وسیله ی یک هدفون به فرکانس هایی که هر نوع رنگ را مشخص می نمود گوش کرده و قادر به تشخیص آن رنگ می شد.
او باکاشتن این گیرنده در استخوان پشت سرخود و دریافت فرکانس ارسال شده توسط دوربین ، رنگ ها را تشخیص می داد . هاربینسون درعکس پاسپورت خود نیز این کلاه را بر سر گذاشته است.
۳) سایبورگ چشم
راب اسپنر فیلم سازی که علاقه مندبه فیلم برداری تصاویراز زاویه ی چشم بود به همراه تیمی از مهندسین و شرکتی که در زمینه ی طراحی فرکانس های رادیویی بی سیم تخصص داشتند ( RF Links) دوربین مینیاتوری و فرستنده ی فرکانس های رادیویی را در چشم مصنوعی خود که در کودکی آن را از دست داده بودکار گذاشت. این فیلم برداری اولین نمای POV در دنیا می باشد.
۴) سنسوربرای نمایش جهت شمال
به سفارش شرکت سازنده قطعه نمایش جهت شمال روی سطح پوست وبالای قفسه ی سینه کار گذاشته می شود.در صورتی که به سمت مغناظیس شمال قرار بگیرید ویبره آرامی دارد. با تولید انبوه این قطعه بزودی قطب نماها حذف می شوند.
۵) آهنربای زیستی
این وسیله از یک صفحه و یک آهنربای استوانه ای تشکیل شده است.
برای تحریک پایانه های عصبی لامسه در کف دست و یا در سر انگشتان کار گذاشته می شود و آهن ربای استوانه ای برای برداشتن اشیا تعبیه شده است.
۶) برچسب های NFC و RFID
این تراشه ها جایگزین کلید و رمز های عبور شما می شوند و با استفاده از آن قادر به روشن کردن ماشین , باز کردن در و استفاده از ابزارهای هوشمند می شویم.
۷) کاشت CIRCADIA 1.0
با این دستگاه می توانید دمای اندازه گیری نمایید.اولین بار در سال ۲۰۱۳ بن تیم گجت Circadia 1.0 را بدون کمک پزشک داخل دست خود کاشت که باعث برآمدگی قابل توجهی در قسمت ساعد دست او شده بود .بن تیم سعی دارد نسخه کوچکتری از این دستگاه را تولید نماید.
۸) لومینسانس زیستی
این قطعه ی زیستی شبیه به یک ستاره ی قطبی در بدن عمل می کند.(سیارک)
اینستاگرام دیروز برای کاربران خود امکانگذاشتن هشتک موقعیت جغرافیایی بر روی تصاویر و عکس های استوری را رونمایی کرد .با استفاده از این قابلیت پلت فرم به اشتراک گذاری عکس اینستاگرام به صورت خودکار موقعیت جغرافیایی کاربر راتشخیص داده و به صورت هشتک بر روی عکس های کاربرانمی گذارد. این قابلیت جدید در اینستاگرام شبیه همان امکان جستجوی موقعیت در اسنپ چت می باشد.
قبلا قابلیت جستجو در عکس ها و ویدیو ها دراینستاگرام وجود داشت اما این قابلیت جدید امکان قرار دادن هشتک موقعیت جغرافیایی بر روی عکس ها و ویدیو های به اشتراک گذاشته شده در استوری رابه کاربران می دهد.
این قابلیت جدید در صورتی فعالمی گردد که کاربر در یک موقعیت جغرافیایی نزدیک به موقعیت جغرافیایی کسانی باشد که در حال انتشار و بر چسب گذاری موقعیت جغرافیایی بر روی تصاویر خود می باشندد. مثلاً فرض کنید کاربری در شیراز باشد با استفاده از این قابلیت تمامی عکس های کاربرانی که مشغول به اشتراک عکس هایی با برچسب موقعیت شیراز می باشنذ برای کاربر ساکن درشیراز به نمایش در میآید. همچنین هشتک هایی که بر روی استوری کاربران قرار می گیرند در نتایج جستجوی کاربران در اینستاگرام نمایش داده می شود
یاد آوری می شودکه در این قابلیت تازه ارائه شده ، تنها استوری هایی دیده می شوند که کاربران بر روی آن ها از برچسب موقعیت جغرافیای و هشتک آن استفاده کنند.
علاوه بر این کاربر نیز می توان استوری های خود را در این گروه قرار دهد به شرطی که بر روی آن ها از هشتک و یا برچسب موقعیت جغرافیایی استفاده نماید. در صورتی که کاربری تمایلی به نمایش عمومی استوری خود نداشته باشد می تواند این قابلیت جدید را غیر فعال نماید.
چگونه قابلیت هشتک موقعیت جغرافیایی را غیر فعال کنیم؟
برای غیر فعال کردن قابلیت هشتک موقعیت جغرافیایی بر روی علامت ضربدر که در لیست نمایش استوری قرار داده شده است کلیک نمایید. با این کاراز بر چسب ها و هشتک موقعیت جغرافیایی بر روی استوری خود، بدون به اشتراکگذاشتن بصورت عمومی استفاده می کنید .
کدام سیستم عامل ها به این قابلیت دسترسی دارند؟
درنسخه جدیداینستاگرام یعنی نسخه ۱۰٫۲۲در اختیار کاربران قرار گرفته است و کاربران هر دو سیستم عامل اندروید و iOS قادربه دسترسی این نسخه از اپلیکیشن شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشند. قابلیت هشتک موقعیت جغرافیایی بزودی به صورت کامل دراختیار همه کاربران قرار می گیرد.(سیارک)
چین هر چه بیشتر فناوری تشخیص چهره را به کار می گیرد، از خرید مرغ سوخاری (KFC) تا دریافت کارت پرواز. این سیستم که در چین "با لبخند بپرداز" نام گرفته با تشخیص چهره افراد و تطبیق آن با چهره ثبت شده، آنها را از دست در جیب کردن برای پرداخت پول یا استفاده از کارت خرید خلاص می کند. اکنون در فروشگاههای مرغ سوخاری کنتاکی در هانگژو در شرق چین مشتریان پس از اینکه سفارش خرید خود را به ماشین میدهند با استفاده از فناوری تشخیص چهره و وارد کردن یک شماره موبایل پول آن را هم میپردازند. (سیارک) ماشین دریافت سفارش و پرداخت به دوربین سه بعدی و الگوریتم تشخیص زنده بودن صاحب عکس مجهز است، چهره فرد را با چهرهای که هنگام ثبت نام و دریافت کارت اعتباری یا کارت خرید ثبت شده مقایسه کرده و سپس مشتری با وارد کردن یک شماره موبایل پرداخت را انجام میدهد. به این ترتیب مانع از تقلب برخی افراد میشود که ممکن است از عکس یا ویدئوی دیگران استفاده کنند. یوم چاینا شرکتی که فروشگاههای مرغ سوخاری کنتاکی را در چین اداره میکند - در کنار بسیاری از فروشگاههای زنجیرهای غذاهای فوری- مدعی است که برای اولین بار در دنیا از این فناوری برای پرداخت پول مرغ سوخاری استفاده شده است. یوم چاینا این طرح را همکاری شرکت پرداخت با موبایل چین که الیپی نام دارد اجرا کرده است. چین حتی برای جلوگیری از سرقت دستمال توالت در معبد تاریخی آسمان در پکن از این فناوری استفاده کرده است. فرودگاهها و ایستگاههای قطار هم هر چه بیشتر به سمت استفاده از فناوری می روند و اکنون خطوط هوایی چین جنوبی برای اولین بار با استفاده از آن کارت پرواز مسافران را صادر می کند. اخیرا در شهر چینگدائو که آبجوی معروف چین را تولید میکنند، ۲۵ مظنون که در جشنواره آبجو شرکت کرده بودند با استفاده از فناوری تشخیص چهره دستگیر شدند. هجده دوربین که در چهار ورودی جشنواره کار گذاشته شده بودند در کمتر از یک ثانیه این ۲۵ نفر را شناسایی کردند. تعدادی از کسانی هم سابقه اعتیاد داشتند شناسایی شدند و از ورود آنها به جشنواره ممانعت شد. (سیارک) پلیس چینگدائو میگوید دقت این سیستم ۹۸.۱ درصد است و اگر چهره کسی در بانک اطلاعاتی پلیس موجود باشد بلافاصله هشدار میدهد.
هدف اصلی این مقاله تشریح این نکته است که هوش تجاری (BI) به عنوان یک ابزار مدیریت دانش چطور می تواند مشاوران را در ارائه خدمات مشاوره به بخش مالی یاری دهد. راه حل هوش تجاری (BI) می تواند یک مزیت رقابتی برای مشاوران باشد مشروط بر این که آن ها توانایی بکارگیری ابزار های هوش تجاری و فناوری مانند انبار دیتا (Data Warehouse)، داده کاوی، پردازش تحلیلی انلاین (OLAP) و بارگیری انتقالی استخراج (ETL) را داشته باشند. مشاوران می توانند از راه حل هوش تجاری برای تحلیل داده های سازمان از قبیل ساختار ها و فرایند های تجاری موسسۀ مالی استفاده نمایند. از طریق تحلیل داده های سازمانی، موسسه مالی می تواند به نحوی بهتر به ارتقا کارایی های عملکردی پرداخته تا نه تنها از این طریق میزان فروش خود را افزایش داده بلکه راهبرد های بازریابی را نیز بهبود بخشیده و برنامه خدمات مشتری را به نحوه بهتری ارتقا دهد، همچنین می تواند میزان ریسک را از طریق توسعۀ هرچه بیشتر اقدامات مدیریت ریسک تقلیل دهد. به طور خلاصه، مشاوران با برخورداری از این مزیت رقابتی قادر خواهند بود تا در بازاری که دائما در حال تغییر و تحول است به بقای خود ادامه دهند. در سال 2008، هوش تجاری اولین اولویت فناوری برای سومین سال پیاپی بود. این مقوله به عنوان حوزۀ برتر در حیطه مدیریت اطلاعات در سازمان ها شناخته شد زیرا هوش تجاری (BI) می تواند تاثیر مستقیم و مثبتی بر عملکرد تجاری یک بنگاه اقتصادی داشته باشد. قابلیت تکمیل یک وظیفه از طریق اتخاذ تصمیمات شفاف تر در تمامی سطوح تجرات یکی دیگر از موارد اهمیتی است که می تواند حاکی از قابلیت هوش تجاری در ارتقا موارد مختلف باشد. اغلب شرکت های پیشرو از پرسنل خود در تمامی حیطه ها انتظار دارند تا روش های تازه و هوشمندانه ای را برای ارتقا عملکرد، افزایش اثربخشی کارمندان و تقویت روابط با مشتریان در پیش گیرند. به منظور دستیابی به این انتظارات، هوش تجاری (BI) را می توان به عنوان پاسخی برای دستیابی به اهداف در نظر گرفت. پشتیبانی از رایند تصمیم گیری در تمامی سطوح، تعدیل مدیران، عوامل اجرائی و عاملان دانش برای اتخاذ اثربخش ترین اقدامات در موقعیت های مورد نظر از جمله دلایلی هستند که بر اساس آن اغلب سازمان های پیشرو به هوش تجاری (BI) به عنوان یک عنصر ضروری نیاز دارند. (سیارک) راهبرد هوش تجاری (BI) باید در راستای اهداف سازمان بوده، منجر به پیشرفت تجارت و ارتقاء مدیریت دانش گردد. راهبرد هوش تجاری (BI) به سازمان ها در خلق بهترین شیوۀ کاربرد اطلاعات از طریق تصمیم گیری عملیاتی، راهبردی و تاکتیکی کمک می نماید. به طور کلی، استفاده از هوش تجاری (BI) در خدمات مالـــی منجر به ایجاد ارزش گشته است. طی تحقیقی که توسط Gartner Inc صورت گرفت مشخص شد که بیش از 95 درصد از پاسخدهندگان بانکدار با این مساله موافق بوده اند که هوش تجاری (BI) یک گام اولیۀ راهبردی است که توسط مدیریت ارشد برداشته می شود. پاسخدهنگان از بانک ها، شرکت های بیمه و تجارت خانه های غیر مالی بوده اند. گارتنر همچنین دریافت که بیش از 90 درصد بر سر این مساله توافق داشته اند که ارزش مورد انتظار را از سرمایه گذاری در هوش تجاری دریافت نموده اند. امروزه اغلب موسسات مالی به هوش تجاری (BI) وابسته می باشند. خدمات مالی شامل بانکداری (سپرده ها و وام ها، بانک های تجاری، بانک های رهنی، اتحادیه های اعتباری)، وثیقه ها و بورس (دلالی، بانک های سرمایه گذاری، مشاوران سرمایه) و امور مالی بین المللی می باشند. موسسه مالی می تواند از هوش تجاری (BI) به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده نماید. در دوران اوج رقابت در بازار، بخش های مالی باید راهبرد هایی را برای ابقاء خود اتخاذ نمایند. به طور کلی، یک بخش مالی دارای مقادیر زیادی از داده هایی است که به طور روزانه مورد پردازش قرار می دهند و در سیستم پیچیدۀ آن ها ذخیره می گردد. تحلیل کارامد این داده ها بسیار مهم بوده و تعیین کنندۀ موفقیت صنعت مالی می باشد. نحوۀ تحلیل فریب، ریسک و رفتار مصرف کننده در موسسه مالی بسیار حیاتی می باشد.(سیارک)
از هوش تجاری (BI) طی سال ها برای کمک به یک کمپانی در جهت حل و فصل این قبیل مشکلات استفاده شده است، زیرا هوش تجاری (BI) می تواند مقادیر بزرگی از داده ها را برای تحلیل های فراگیر به کار گیرد.
هوش تجاری (BI) هوش تجاری در برگیرندۀ طیف گسترده ای از کاربرد ها برای تحلیل، جمع آوری، ذخیره سازی و دسترسی آسان به داده ها برای ایجاد فرایند های تجاری بهتر می باشد. یک تعریف خوب از هوش تجاری (BI) باید شامل هدف تجاری و کاربرد پذیری فنـّـــی باشد. ابزار های هوش تجاری (BI) که به طور گسترده مورد استفاده قرار دارند عبارتند از Data Warehouse، Data Mining، Extraction Transformation Load (ETL) و پردازش تحلیلی آنلاین یا OLAP انبار داده Data Warehouse انبار داده یک مجموعه تلفیقی از داده های تاریخی و خلاصه شده می باشد که توسط محیط تار عنکبوتی از منابع داده های درونی و بیرونی جمع آوری شده است. انبار داده حالت user-friendly دارد که این خاصیت به ویژه در مورد مدیر و تحلیلگر تجاری مشهود است. انبار داده، داده های مرتبط را مخـــــزنی جمع آوری می کند که در ان جا ارزیابی شده و به منظور قرار گرفتن در خدمت اهداف تصمیم گیری سازماندهی می گردد. ترجمه itrans.ir
عواطف، بطور فزاینده ای در زمان ما در تمامی حوزه های واقعی و اجتماعی، در حال رشد هستند. این بهاگذاری مجدد ابعاد عاطفی یک فرد، در حضور معمولی وی بعنوان موضوع تحقیق در بسیاری از زمینه های دانش و اطلاعات، آشکار شده است. همچنین در مطالعات پیرامون رسانه ها و ارتباطات و به ویژه در ارتباط با استفاده از فناوری دیجیتال، یک علاقه ی آکادمیک به عواطف وجود دارد. این مقاله، زمینه ی مطالعه پیرامون عواطف و همگرایی فناوری دیجیتال را به خصوص در استفاده از اینترنت، ترسیم می کند. به نظر می رسد یک زمینه ی مرتعش، گسترده و پیچیده ی مطالعاتی است که در آن، پیشنهادات در انواع مختلف گرد هم می آیند، هم طرح های تئوری و هم طرحهای اسلوبی(روش کار). این مقاله، مروری کلی از تحقیقات صورت گرفته در این حوزه را فراهم آورده است که شامل مطالعه ی رسانه های اجتماعی بعنوان فضاهایی که در آن ها، احساسات تقابل دارند، همه گیری عواطف بزرگ مقیاس یا تحلیل های مربوط به عواطف در صحنه های دیجیتال، در میان سایر موضوعات به چشم می خورند.
نتیجه می گیریم که نت، نه تنها احساسات را در کاربران بر می انگیزد و بعنوان کانالی برای بیان عواطف عمل می کند، بلکه مسیری را که در آن، این ویژگی، تعدیل و نمایش داده می شود، همچنین وضعیت هویت فردی کاربران اینترنت را نیز مشخص می کند.
بر خلاف دوران قبل، که در آن ابعاد عاطفی شخصی، معمولاً در پیش زمینه نگهداشته می شد و منحصر به حیطه ی زندگی شخصی بود، امروزه ما غرق در یک فرهنگ احساسی هستیم، حیطه ای که در آن پارامترها، همگی قلمروی زندگی اجتماعی هستند. اگر از طریق سنت غربی، انعکاس طبیعت عواطف بشر، همیشه حاضر بوده از نوشته های ارسطو گرفته و تا همین اواخر، در نوشته های رنه دکارت، اسپینوزا یا ویلیام جیمز و سایرین یک "چرخش عاطفی" نیز در دهه های اخیر در محیط های علمی و دانشگاهی رخ داده است. در مفهومی که احساسات، موضوع مطالعه ی رشته های علمی مختلف هستند(مانند مردم شناسی، اقتصاد، زبان شناسی، مهندسی کامپیوتر و غیره). علاوه بر این، پیشرفت های صورت گرفته پیرامون عصب شناسی، موجب کمک به برجسته سازی نقشی که احساسات در فرآیند ذهنی دارند و اهمیت آن ها در توسعه ی عملکردهای مغزی شده است. بنابراین، پیشنهادهای تئوریک متعددی پیرامون احساسات صورت گرفته، که عقلانی هستند و از هر دو جنبه ی عصب شناسی زیستی و اجتماعی فرهنگی قابل توضیح اند. از این نظر، باید توجه شود که درک احساسات، تجربه ی آن ها، بیان و ارتباطات بدون به حساب آوردن شرایط اجتماعی که در آن آشکار شده اند، امکانپذیر به نظر نمی رسد؛ متعاقباً، یکی از پیشنهادهای نظری نتیجه بخش، پیشنهادی است که از "جامعه ی احساسات" نشأت گرفته و رشد و توسعه یافته است. بر خلاف آن، حقیقت پیچیده ی این واقعیت که طبیعت انسان، آن را به هدف مطالعه ی میان رشته ای تبدیل کرده، اگرچه درباره ی آن هنوز دید جامعی وجود ندارد، مستعد گردآوری کردن و تکمیل تمامی این زمینه های مختلف است. همچنین هیچ اتفاق نظر مفهومی و علمی و فنی درباره ی رخدادهای مطرح شده در اینجا مانند عواطف، احساسات، حالات و علایق وجود ندارد. (سیارک) به موازات رشد ابعاد عاطفی در زندگی اجتماعی و در جوامع علمی و دانشگاه ها در دو دهه ی اخیر، همچنین شاهد پذیرش اجتماعی در حال رشد اطلاعات و فناوری ارتباطی(ICT) هستیم. فناوری، کاملاً در زندگی روزمره ی ما تلفیق شده و انتخاب، فراگیری و حضور همیشگی دستگاه های دیجیتالی، یک مشکل صرفاً کمی نیست چراکه "توزیع گسترده ی آن ها، سفارشی ساخته شدن آن ها و احتمال اتصال(وابستگی) دائمی که آن ها ایجاد کرده اند، موجب شناسایی جنبه های متعدد زندگی هر روزه و پیشرفت همزمان فردیت و اجتماعی بودن گردیده است". هیچ شکی وجود ندارد که امروزه مردم در هر دو محیط آفلاین و آنلاین، به یکدیگر وابسته هستند؛ علاوه بر این، روابط اجتماعی در حال حاضر در هر دو زمینه، بصورت جفت شده و قرین حضور دارند. در همان زمان، حوزه ی دیجیتال دارای صفات منحصر به فرد خود است که ناشی از طبیعت الکترونیکی آن بوده، و در عوض، ابعاد احساسی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. زندگی اجتماعی سنتی، که آهسته تر و محلی تر بود، دارای همزیستی با زندگی اجتماعی دیجیتال(سریع تر و ریشه کن کننده) است. بنابراین، این ها دو رژیم فضا زمانی هستند؛ و هر یک با رژیم احساسی متناظر، همراه شده اند. رژیم احساسی فنی، اساساً رژیمی است از هیجانات احساسی، که در آن، مقدار احساسات، مهم است در حالیکه رژیم سنتی، اساساً رژیم کیفیت احساسات است. اگرچه امکانپذیر نیست که رژیم فنی روزی رژیم سنتی را باطل و بی ارزش کند چراکه مورد آخر، شرایط احتمالی پیشین بوده و بی چون و چراست. به هر حال، "همراستا بودن هر دو رژیم احساسی، خللی را بین منطق احساسی هر سیستم، ایجاد می کند". علاوه بر این، چنین همزیستی، تحلیل های فناوری دیجیتال احساسات را گسترده و پیچیده می کند، چراکه باید معانی مشتق شده از هر دو را در دنیای دیجیتال و فیزیکی، مورد اشاره قرار دهد.
از یک چشم انداز تاریخی، می توانیم بگوییم که رابطه ی دنیای غرب با فناوری، همیشه به شدت احساسی بوده است. چراکه فناوری همیشه در حوزه ای نوظهور بوده است، پیدایش آن، این سوال را که چگونه جریانات جدید وارد دنیای قدیم و آنچه شناخته شده است، می شوند را مطرح می کند.
این فرآیند، همانطور که توسط Fortunati و Vincent مطرح شده، "بصورت دوگانه، از یک سو بین محور کنجکاوی، کمیابی، خطر جدید و عدم قطعیت ایفای نقش می کند و از سوی دیگر، شامل عادات قدیمی، قطعیت پایدار، امنیت و ایمنی است". علاوه بر این، مجموعه ای از معانی، سمبل ها و ارزش های مرتبط با فناوری وجود دارند. بنابراین، هر نوآوری فنی، بخصوص در آغاز، گفتمانی را بین متعصبان مذهبی و افراد شکاک یا طبق نظر Umberto Eco، بین "کاشفان یوحنایی و عموم مردم" ایجاد می کند. امروزه، همزیستی و از یک سو، اهمیت رشد ابعاد عاطفی در زندگی اجتماعی و از سوی دیگر، نقش فناوری و بخصوص اینترنت در تمامی تقابلات، به حیطه ی جستجو اجازه داده تا نقطه ی تقاطع هر دو واقعیت و بسیار غنی و متنوع باشد. این،هم در چهارچوب تئوری و هم در اسلوب شناسی، همچنین در مسائل، احساسات، گروه های اجتماعی یا دستگاه های دارای فناوری خاص که امروزه، موضوع مطالعات و انتشارات متعددی هستند، درست است........ادامه دارد.ترجمه itrans.ir
(سیارک) بهعنوان یک مدیر احتمالاً بحث های گسترده ای در مورد «بهبود فرایند کسبوکار»، «باز طراحی فرایند» و «باز مهندسی فرایند کسبوکار» در سازمان خود شنیده اید. شاید بخواهید بدانید این اصطلاحات دقیقاً به چه معنایی می باشند. خوب است در درجه نخست بدانید فرایندهای کسبوکار چه فرایندهایی هستند. در ادامه توضیحات سودمندی ارائه می شود. ورودی ها: فعالیت ها و خروجی ها: (نتایج) از لحاظ فنی، فرایند کسبوکار مجموعه گامهایی است که یک شرکت خاص برای ایجاد ارزش برای مشتریان برمی دارد. یک فرایند از سه مولفه اساسی تشکیل می شود: - ورودی ها: که فرایند با آنها آغاز می شود. مثلاً اگر بخواهید یک دوچرخه بسازید، ورودی های شما عبارتند از: لاستیک ها، چرخ ها، چرخ دنده ها، زنجیرها، دنده ها و غیره. - فعالیت ها: این مؤلفه ورودی را به خروجی تبدیل میکند. در مثال دوچرخه، فعالیت ها عبارتند از ساختن اسکلت، متصل کردن چرخ ها و تنظیم دنده ها. - خروجی ها: که گاهی برایند نیز نامیده می شود، نتایج فعالیتها هستند. در مثال ما، دوچرخه ی تمام شده برایند یا خروجی است. وقتی وسایل فیزیکی مثل دوچرخه را در نظر بگیرید، درک فرایندهابرایتان راحت تر خواهد بود؛ اما فرایندها در همه ی شرکت ها وجود دارند. نه فقط شرکت هایی که کالاهای فیزیکی تولید میکنند. مثلاً در شرکت هایی که خدمات مشاوره مدیریت ارائه می دهد، باز هم ورودی (مثل اطلاعات مشاوره ای) فعالیت (مثل انجام بررسی روحیه کارکنان در یک سازمان) و خروجی (مثلاً برنامه ای برای ابتکارات تغییر فرهنگ در یک سازمان) وجود دارد.
افراد، فناوری و اطلاعات
همچنین میتوان فرایندهای کسبوکار را مجموعه رویدادهایی تعریف کرد که افراد، فناوری و اطلاعات را به نحوی باهم جمع میکنند که خروجیهای ارزشمند ایجاد شود. برای این منظور، لحظهای درنگ کنید و نگاهی به اطراف دفتر کار خود بیاندازید. توجه کنید که: - افرادی که اطراف شما هستند در حال انجام فعالیتهای فرایند بر اساس ورودیهایی هستند که دریافت میکنند، مثل درخواستهای مشتریان. مهارت و دانش آنها وردیهای دیگر را تشکیل میدهند. - این افراد اغلب با فناوری کار میکنند، مثلاً برنامههای نرمافزاری و اینترنت. این فناوریها فعالیتهای فرایند را تسهیل میکنند، مثلاً ارسال ایمیل به مشتری یا بازیابی اطلاعات مشتریان. - اطلاعات در همهجا وجود دارد، اطلاعاتی که توسط مشتریان تأمینشده و در پایگاههای دادهای ذخیرهشدهاند، یا اینکه افراد آنها را در ذهن خود نگهداری میکنند. بدین ترتیب اطلاعات میتواند در یک فرایند ورودی (مثلاً تعداد قطعات موجود در انبار) یا خروجی (مثلاً گزارش مشاوره) باشد. بهطور خلاصه، فرایندهای کسبوکار کلیه فعالیتهایی هستند که شرکت شما در آنها مشغول و درگیر است، استفاده از افراد، فناوری و اطلاعات جهت انجام مأموریت خود، هدفگذاری و بخش عملکرد، خدمترسانی به مشتریان و مقابله با چالشهای اجتنابناپذیری که در حین انجام این امور رخ میدهد. فرایندها تعیینکنندهی تأثیرگذاری و کارایی اقدامات شرکت شما، کیفیت تجربه مشتریان شما و نهایتاً موفقیت مالی سازمان شما به شمار میروند. هر سازمانی دارای تعداد زیادی فرایندهای کسبوکار است. برخی از این فرایندها ساده هستند و در یک بخش انجام میشوند، مثل واردکردن سفارش مشتری در کامپیوتر. برخی دیگر از فرایندها پیچیده هستند و در سرتاسر شرکت پیاده میشوند، مثلاً تولید محصولات موفق. فرایندهای رسمی و غیررسمی: میزان رسمیت فرایندها میتواند با یکدیگر تفاوت داشته باشد. در اینجا مثالی از فرایند غیررسمی ارائه میدهیم: مخاطب شما در شرکتی که یکی از مشتریان قدیمی شماست از شما میخواهد درصورتیکه دو برابر میزان همیشگی از محصول شما خریداری کند. به آنها تخفیف بدهید. هیچ قانونی وجود ندارد که شمارا از ارائه چنین تخفیفی بازدارد، هیچ دستورالعمل خاصی هم برای دادن تخفیف وجود ندارد. اینیک فرایند غیررسمی است. شرکت شما این فرایند را بهعنوان مجموعه گامهایی که میبایست تحت شرایط خاص برداشته شوند مستند نکرده است. برنامه این تخفیف حداقل اکنون تنها در ذهن شما است. مثالی از یک فرایند رسمی: شما مدیر یک مرکز تلفن هستید که مشکلات و نگرانیهای مشتریان را از طریق تلفن و اینترنت برطرف میکند. شما و همتیمیهایتان مجموعه دستورالعملهای دقیق و سختگیرانهای برای پاسخ به سؤالها و حل مشکلات مشتریان تعیین نمودهاید. تیم شما این دستورالعملها را در مستنداتی تنظیم کرده و همه کارکنان جدید قبل از اینکه بهعنوان پرسنل مرکز تلفن مشغول به کار شوند ملزم به مطالعه و یادگیری آنها میباشند؛ بنابراین فرایندهای ادارهی مرکز تلفن تا حد زیادی رسمی هستند.ترجمه itrans.ir