یک دقیقه از تاریخ : بایگانی مخفی واتیکان

در

واتیکان

 

در قرن اول مسیحیت ، کلیسا مجموعه قابل توجهی از سوابق را جمع آوری کرده بود. اکثریت قریب به اتفاق این اسناد اکنون از بین رفته است ، اما ما از آنها در پیوندهای موجود در آثار مدرن و متأخر اطلاع داریم.در قرون بعدی ، با قدرت گرفتن کلیسا ، پاپ ها از سران کشورها برای معاهدات یا سخنرانی های سیاسی در سراسر اروپا دیدن می کردند. پدرها همچنین چندین اقامتگاه خواهند داشت. هنگامی که آنها برای اهداف دیپلماتیک یا اهداف دیگر سفر می کردند ، بایگانی های خود را با خود می بردند ، زیرا آنها برای کارهای اداری به آنها نیاز داشتند. این منجر به از بین رفتن برخی چیزها شد. در ابتدا ، مواد بایگانی کلیسا نه در واتیکان ، بلکه در کاخ لاتران نگهداری می شد.

 

 اسناد واتیکان


تا قرن یازدهم بایگانی های این کلیسا حداقل به سه مکان جداگانه منتقل شده بود: Lateran ، کلیسای سنت پیتر و کاخ Palatine. بین قرن 11 و 13 ، بیشتر این بایگانی ها ناپدید شدند.هنگامی که پاپ ها به آوینیون نقل مکان کردند ، روند حمل بایگانی آنها در کل بیست سال به طول انجامید. مکانهای مختلفی که بایگانی در آنها نگهداری می شد ، سه بار توسط گیبلین ها غارت شد: در سالهای 1314 ، 1319 و 1320.

 

اسناد واتیکان

 

مخالفان پاپ ها نیز بایگانی های خود را داشتند انشعاب غربی منجر به توسعه همزمان دو بایگانی پاپ شد. این تعداد در  XXIII به سه بایگانی افزایش یافت. بایگانی های پراکنده شاکیان رقیب پاپ تا سال 1784 به طور کامل در بایگانی واتیکان متحد نشدند.در سال 1404  در واتیکان ، کتابهای پاپ و اسناد تاریخی به خیابانها ریخته شد و پاپ معصوم هفتم از شهر فرار کرد. گویا جانشین وی ، پاپ گریگوری دوازدهم ، مقدار زیادی بایگانی از جمله برخی از ثبت های پاپ را به فروش رساند.در سال 1612 ، پاپ پل پنجم دستور داد که کلیه پرونده های کلیسا در یک مکان جمع شود.


 در سال 1791 ، فرانسه بخشی از کشورهای پاپ را در داخل مرزهای خود تصرف کرد. نیروهای ناپلئونی در سال 1798 به رم حمله کردند و دوره ای از حکومت فرانسه در رم را آغاز کردند که تا سال 1814 ادامه داشت. در این زمان ، بایگانی های واتیکان توقیف و به فرانسه منتقل شد. سرانجام ، در سال 1817 ، بایگانی ها به واتیکان بازگردانده شدند. با این حال ، حمل و نقل ناخوشایند آنها به پاریس ناتوان بود. عواقب این امر هنوز در سیستم فهرستنویسی آرشیو ها احساس می شود.

اسناد واتیکان

 

در سال 1855 ، بایگانی آگوستین تاینر شروع به رمزگشایی و انتشار مطالب از بایگانی کرد. در سال 1870 ، او متن دادگاه گالیله را منتشر کرد ، که باعث بحث و جدال زیادی در بین کلیسای کاتولیک شد.

 

اسناد واتیکان

 

در 20 سپتامبر 1870 ، ایتالیایی ها رم را تصرف کردند و دولت پاپ را پایان دادند. این سوال وجود داشت که آیا بایگانی ها اکنون به کشور ایتالیا تعلق دارند؟ این کلیسا پاسخ داد و اجازه نداد که کسی وارد کتابخانه یا بایگانی شود تا راهی برای اعلام استقلال خود باشد.در طول دهه 1870 ، جریان آهسته ای از محققان شروع به ورود به بایگانی کردند.


 
پاپ لئو سیزدهم در گشودن بایگانی ها نقش اساسی داشت. در سال 1879 ، او کاردینال یوزف هرگنتر را به عنوان بایگانی منصوب کرد ، که به دفتر او مشروعیت بیشتری بخشید - برای مدتی کاردینال این سمت را نداشت. وی در اولین روز کار هرگنتر به عنوان بایگانی ، یادداشتی نوشت که در آن توصیه کرده است که مورخان اجازه دسترسی به مطالب با ارزش را در بایگانی ها داشته باشند. كلیسا نگران بود كه محققان پروتستان سعی در دستیابی به بایگانی ها برای انتشار تهمت یا كشف جزئیات ناپسند درباره گذشته كلیسا داشته باشند و منجر به سیاست دسترسی بسیار محدود شود. هرگنتر می خواست آن را تغییر دهد. سیاست وی درباره رویکرد بازتر به علمای خارج باعث شد پاپ لئو دستور ساخت اتاق مطالعه برای محققان را صادر کند. در 1 ژانویه 1881 افتتاح شد.

 

اسناد واتیکان

 

لئو سیزدهم در نامه ای به سه کاردینال در سال 1883 رسماً بایگانی را به روی محققان گشود.در سال 1884 ، لئو سیزدهم در یک خطاب به انجمن Gerres ، کاملاً روشن کرد که داستان ها می توانند برای کلیسا مفید باشند ، نه مضر:"به منابع بروید. بنابراین بایگانی را برای شما باز کردم. ما از افرادی که اسنادی از آنها منتشر می کنند نمی ترسیم. "


 
در سال 1979 مورخ کارلو گینسبورگ نامه ای به پاپ تازه انتخاب شده آن زمان جان پل دوم فرستاد و خواستار گشودن بایگانی های تفتیش عقاید (تفتیش عقاید رومی) شد. کاردینال راتزینگر ، اکنون پاپ بندیکت شانزدهم ، معتقد است که گینسبورگ و نامه سال 1979 وی نقش مهمی در تصمیم واتیکان برای گشودن این بایگانی ها داشته است.به مناسبت بزرگداشت 400 سالگی بایگانی واتیکان از فوریه تا سپتامبر 2012 ، در نمایشگاه "Lux in arcana - Archives of Vatican Secret Revealed" که در موزه های کاپیتولین برگزار شد ، 100 سند اصلی با قدمت قرن 8 تا 20 برگزار شد. در بین این 100 سند اصلی   مأموریت لوتر در سال 1521 و نامه ای به ماری ، ملکه اسکاتلند بود که در انتظار اعدام وی نوشته شده بود.

 

اسناد واتیکان

 

تخمین زده می شود که بایگانی های مخفی واتیکان 85 کیلومتر (53 مایل) قفسه بندی داشته باشد که فقط در یک فهرست انتخاب شده 35000 جلد کتاب وجود دارد. طبق وب سایت بایگانی ، قدیمی ترین اسنادی که در دست دارند از اواخر قرن 8 میلادی مربوط می شود.

بایگانی کامل نامه های نوشته شده توسط پاپ ها در دسترس است ، معروف به دفاتر پاپ ، مربوط به دوران پاپی معصومیت سوم (پاپ 1198–1216) است. چندین ثبت نام از پاپ های قبلی نیز زنده مانده اند ، از جمله جان هشتم (پاپ 872–882) و گریگوری هفتم (پاپ 1073–1085).

 

اسناد بسیار کمی قبل از قرن سیزدهم وجود دارد. از آن زمان ، اسناد قابل توجه شامل مواردی مانند درخواست هنری هشتم از انگلیس برای لغو ازدواج ، متن دست نویس دادگاه گالیله برای بدعت گذاری و نامه های میکل آنژ مبنی بر عدم پرداخت حقوق وی برای کار در کلیسای نمازخانه سیستین بود.

بایگانی ها همچنین استودیوهای عکاسی و مرمت خود را دارند.ورودی بایگانی های مجاور کتابخانه واتیکان از طریق Porta di Porta Angelica (ریون بورگو) S. Ann است. یک مرکز ذخیره سازی زیرزمینی جدید در سال 1980 اضافه شد.

 

دانشگاهیان واجد شرایط از موسسات آموزش عالی که در تحقیقات علمی با دانش کافی از تحقیقات بایگانی فعالیت می کنند ، می توانند برای کارت پذیرش اقدام کنند.دانشمندان به یک نامه مقدماتی از یک موسسه تحقیقاتی معتبر یا از شخصی با صلاحیت های مربوطه در تحقیقات تاریخی نیاز دارند. متقاضیان باید مشخصات شخصی خود (نام ، آدرس و غیره) و همچنین هدف مطالعه را ارائه دهند. روزانه فقط ورود شصت محقق در داخل مجاز هستند.

 

اسناد واتیکان

 

محدودیت های شدیدی در مورد آنچه کاربران بایگانی می توانند مشاهده و دسترسی داشته باشند وجود دارد. به عنوان مثال ، مطالب مربوط به دوره بعد از 1939 برای بازدید عموم در دسترس نیست ، همچنین یک بخش کامل از بایگانی ها مربوط به پرونده های شخصی کاردینال ها از سال 1922 به بعد. پاپ فرانسیس در مورد زمان باز کردن بایگانی کامل پاپ پیوس دوازدهم فکر می کند.

 

به طور معمول ، اسناد پس از 75 سال در دسترس عموم قرار می گیرند. با این حال ، در شرایط خاص ، پاپ گاهی تصمیم می گیرد قبل از موعد مقرر ، ضبط های خاصی را منتشر کند. به عنوان مثال ، در سال 2002 ، اسنادی از بایگانی تاریخی دبیرخانه امور خارجه (بخش دوم) در مورد روابط کلیسا با آلمان در زمان پاپیوس پیوس یازدهم (39-1922) منتشر شد. دلیل این اقدام استثنایی "پایان بخشیدن به گمانه زنی های ناعادلانه و بی فکر" در مورد رابطه کلیسا با حزب نازی بود.در سال 2018 ، پاپ فرانسیس به بایگانی واتیکان دستور داد اسنادی را باز کند که به "موشکافی" زندگی جنسی کاردینال سابق تئودور مک کارریک متهم به آزار جنسی حوزویان و ارتباط با کشیش های جوان کمک می کرد.

 

اسناد واتیکان

 

پاپ فرانسیس همچنین اعلام کرد که بایگانی های مربوط به پاپ پیوس دوازدهم در مارس 2020 افتتاح می شود. این به دلیل تحمل ادراک شده پیوس نسبت به آلمان نازی ، به ویژه نقش آن در هولوکاست است. فرانسیس گفت که با میراث پیوس "با کمی تعصب و اغراق" رفتار شد. از سال 2006 ، بخش بایگانی حدود 16 میلیون صفحه اسناد ترتیب داده تا آنها را برای بررسی توسط محققان آماده کند.

 

در اوایل قرن بیست و یکم ، بایگانی های مخفی واتیکان پروژه دیجیتالی سازی خود را آغاز کردند تا هم تلاش کنند تا اسناد خود را در دسترس محققان قرار دهند و هم اینکه یک لایه اضافی برای نگهداری اسناد قدیمی فراهم کنند.بایگانی ها اکنون 180 ترابایت ظرفیت ذخیره سازی دیجیتال دارند و از سال 2018 بیش از هفت میلیون تصویر را دیجیتالی کرده اند. با این حال ، با توجه به گستردگی بایگانی ها ، این بدان معنی است که فقط بخش کوچکی از محتوای کل بایگانی ها در اینترنت موجود است. حتی درصد کمتری به متن قابل جستجو کامپیوتر ترجمه شد.

 

اسناد واتیکان

 

در سال 2017 ، یک پروژه مستقر در دانشگاه Roma Tre با نام In CODICE Ratio با استفاده از هوش مصنوعی و شناسایی شخصیت نوری برای تلاش و ضبط اسناد بیشتر از بایگانی ها شروع شد . در حالی که نرم افزار تشخیص نویسه می تواند متن چاپ شده را بخواند ، دست نوشته های  قرون وسطایی با بسیاری از حروف چاپی ، تشخیص نویسه های منفرد را برای نرم افزار دشوار می کند. بسیاری از حروف الفبا اغلب افراد را که دست خط قرون وسطی را می خوانند ، گیج می کنند ، چه رسد به اینکه یک برنامه رایانه ای داشته باشد.تیم In Codice Ratio با توسعه نرم افزار یادگیری ماشین که می تواند این دست خط را تجزیه و تحلیل کند ، سعی در حل این مشکل داشت. در نهایت ، برنامه آنها هنگام تحلیل این نوع متن به دقت 96٪ رسید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

شیوع بیماری های قرون وسطی در کلان شهر های سراسر جهان

در
شیوع بیماری در بی خانمان
در سراسر جهان در شهرهای بزرگ امکان شیوع بیماری های "قرون وسطی" وجود دارد.
شیوع بیماری های هپاتیت A، دیسانتری(اسهال خونی) و نوعی تیفوئید، در سراسر جهان بصورت مستمر ثبت می شود. آنها به عنوان بیماری های "قرون وسطی" نامیده می شوند، زیرا اعتقاد بر این است که در جامعه مدرن، با سطح پیشرفت پزشکی و بهداشت شخصی، تقریبا غیرممکن است که چنین بیماری هایی رشد کند.
 
با این حال، در عمل، همه چیز کاملا متفاوت است. آمریکایی ها برای اولین بار صدای زنگ هشدار را در تعداد زیادی از شهرهای بزرگ و در نتیجه شیوع مکرر این بیماری ها اعلام کردند. اما چرا دقیقا این اتفاق در megalopolises (کلان شهر) می افتد؟ پاسخ ساده است: این مسئله بخاطر تعداد زیادی افراد بی خانمان است.
 
اخیرا، شیوع تیفوئید در لس آنجلس ثبت شده است. تیفوئید یک بیماری است که پزشکان  فقط در باره آن مطالعه و صحبت کرده اند، اما در عمل 99٪ از آنها با آن مواجه نشده اند. با این حال، چنین بیماری "قرون وسطایی" در یک شهر مدرن با چند میلیون جمعیت ظاهر شده است. ویلیام شوفنر، متخصص بیماری های عفونی، توضیح می دهد: در هر شهر با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر، افراد بی خانمان زیادی در شرایط غیر بهداشتی، نزدیک به موش و حشرات کوچک زندگی می کنند. برای مثال، بسیاری از بیمار ها از کک موش رنج می برند.
 
تیفوئید، تهوع و استفراغ و هپاتیت A به راحتی در جوامع بی خانمان توسعه و گسترش می یابد - این افراد مراقبت های پزشکی را دریافت نمی کنند، از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند، به ندرت تغذیه می شوند و دارای ایمنی بسیار ضعیف هستند. سپس بیماری ها در خارج از جوامع بی خانمان گسترش می یابد.
 
در حال حاضر برای دانشمندان یک مشکل بزرگ این است که افراد بی خانمان برای درمان و محافظت در برابر عفونتها کاملا مشکل دارند. اولا، آنها هیچ بیمه ای ندارند و هزاران نفر را با هزینه های عمومی واکسینه کردن، چیزی نیست که دولت مایل به انجام آن باشد. ثانیا، حتی اگر برنامه درمان و  واکسیناسیون برای افراد بی خانمان راه اندازی شود، واکسیناسیون آنها دشوار خواهد بود - بسیاری از آنها دائما در حال حرکت از محلی به مکانی دیگر هستند.
 
کارشناسان خاطر نشان می کنند که ایده واکسیناسیون به نظر می رسد مانند تلاش برای غلبه بر علائم و نه خود مشکل باشد. وظیفه اصلی آنها کاهش تعداد افراد بی خانمان است که خطر ابتلا به بیماری های "قرون وسطی" را در کلان شهرها افزایش می دهند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

بوی تعفن، تعطیلات باشکوه و سایر لذتهای زندگی در قلعه‌های قرون وسطی

در
با فیلم هایی که بعضی اوقات سبک زندگی در قرون وسطی را "زمان طلایی" به تصویر می کشند ، فریب نخورید. ناگفته نماند که زندگی دهقانان و زندگی روزمره اشراف که فقط متعلق به قلعه ها بود ، اصلاً مانند تعطیلات دائمی نبود. زندگی در قلعه های قرون وسطی حتی برای طبقه بالا با اتاق های سرد، تیره و تاریک که توسط شمع های نرم و بد بوی که در قلعه های اشرافی روشن بود، به هیچ وجه راحت نبود. بنابراین ، آیا میدانید در قلعه های قرون وسطی همیشه با چه مواردی دست و پنجه نرم می کردند؟
 

1. بوی تعفن دائمی

توالت فرنگی ها که فقط یک سوراخ در کف نشیمنگاه بودند و همچنین عدم بهداشت در بین طبقات پایین در قلعه، بوی تعفن همیشه آزار دهنده بود. داشتن آب تمیز و حمام، کمی لوکس و لاکچری بود. علاوه بر این ، بیماری ها در بین طبقات پایین بسیار متداول بود و اگرچه اربابان ثروتمند به راحتی می توانستند به پزشک معالج بپردازند ، اما ساکنان متوسط ​​قلعه باید به گیاهان دارویی اعتماد می کردند.
 

2. توالت ها غالباً یک نیمکت بودند و سوراخی در آن وجود داشت

در زمان قرون وسطی ، مدیریت نیازهای طبیعی بر روی یک نیمکت بلند که دارای سوراخ های زیادی برای دفع بود ، ضروری بود. فاضلاب به درون آبشار می ریخت و این همه چیز بود. و مطمئناً هیچگونه حریم خصوصی در طی فرایند دفع وجود نداشت.
 

3. بدون حریم خصوصی

قلعه ها ممکن است از بیرون قلعه های واقعی به نظر برسند ، اما چیدمان باز و جا دار داخل اتاق کمی برای حفظ حریم خصوصی به خصوص برای خادمان جایی باقی نمی گذاشت. صاحبان قلعه دارای اتاقهای خصوصی بودند که در آن می توانستند لباس خود را عوض کنند و حمام نمایند ، اما افراد دیگری که در داخل دیوارهای قلعه زندگی می کردند مجبور میشدند روزها و شبها را به طور مداوم در کنار یکدیگر بگذراند. همچنین بیشتر اتاق های قلعه بسیار تاریک و کثیف بود.
 

3. یک قلعه معمولی می توانست بیش از 100 نفر را در خود جای دهد

کمتر کسی فکر می کند که برای "خدمت" به لردها و انجام امور روزمره در قلعه ، به کلی خدمتگزار نیاز بود. و باز هم - همه این افراد بدون داشتن هرگونه حریم خصوصی در اتاق های پر فشار زندگی می کردند.
 

4- افراد خاطی به زندان فرستاده می شدند و اغلب شکنجه می شدند

زندانیان غالباً در عمیق ترین و تاریک ترین بخش یك قلعه قرون وسطایی در شرایط بسیار دلخراش نگهداری می شدند. و مشکل فقط شرایط زندانیان نبود بلکه آنها نیز تحت شکنجه های وحشتناک قرار گرفتند. یکی از محققان آلمانی اظهار داشت که شکنجه نه تنها برای شکنجه قربانی ، بلکه به "پاکسازی روح" نیز انجام شده است. بسیاری معتقد بودند که تنها راه پاکسازی بدن از گناهانش درد است.

5- موش در محیط خانه

تاریک ، مرطوب و سرد یک محیط ایده آل برای پرورش موش ها است. بنابراین ، کسانی که در قلعه زندگی می کردند ، به طور پیش فرض ، با موش ها زندگی می کردند. این نه تنها به شیوع بیماری کمک میکرد ، بلکه از موش ها نیز برای شکنجه معترضین استفاده می شد.
 

6. مشروبات الکلی به راحتی در دسترس و بسیار رایج بود

نوشیدنیهای الکلی (چه شراب ، آبجو یا Ale) عنصر مشترک در وعده های قرون وسطایی بودند. طبیعتاً اشراف و خدمتگزاران الکل با کیفیت متفاوت می نوشیدند. جالب است که الکل در این مدت نوعی ضرورت محسوب می شد ، زیرا آب غالباً آلوده بود و بنابراین برای نوشیدن مناسب نبود. مردم نمی دانستند که شما فقط می توانید آب را بجوشانید ، بنابراین آنها همیشه "روی هوا " بودند.
 

7. روز از سحر آغاز میشد

نور خورشید یکی از عوامل تعیین کننده آنچه در قلعه اتفاق می افتد بود. حتی بعد از ظهر ، کمبود نور که از داخل پنجره های کوچک وارد می شد ، برای اکثر کارهای خانگیکافی بود. بنابراین ، خدمتکاران باید سحرگاه بیدار می شدند تا وقت داشته باشند که همه کار را برای اربابانشان انجام دهند. در شهر های قرون وسطی ، همه تقریباً به پنج نقش اصلی تقسیم می شدند: روحانیت ، املاک نجیب یا اعضای خانواده سلطنتی و همچنین طبقه پایین: تجار ، صنعتگران و کارگران. کسانی که نجیب یا عضو خانواده سلطنتی نبودند با آفتاب از خواب بیدار می شدند، زیرا وظیفه آنها "مدیریت" شهر برای هر کس دیگری بود.
 

8. حمام کردن در وان های چوبی

برخلاف تصور بسیاری از مردم از قرون وسطی ، مردم دوست داشتند حمام کنند اما دسترسی به آب تمیز و حمام به راحتی و ساده نبود. در داخل قلعه ها ، آنها اغلب وان چوبی نصب می کردند که می توانست از اتاقی به اتاق دیگر منتقل شود. مردم اگر حداقل به چنین حمامی دسترسی داشتند خوشحال می شدند.
 

9. بسیار تاریک و بسیار سرد بود

قلعه ها در قرون وسطی عمدتاً از سنگ ساخته شده بود ، نه برای راحتی ، بلکه برای محافظت از دشمنان. این قلعه های غول پیکر سنگی با پنجره های کوچک و باریک بودند. این سنگ از ورودگرمابه داخل جلوگیری می کند ، و پنجره های کوچک اجازه تابش بسیار کمی از نور خورشید را می دهد ، و بیشتر اتاق های این قلعه بسیار تاریک و سرد بودند. و به هر حال ، رطوبت ثابت را فراموش نکنید.
 

10. تعطیلات شلوغ

تعطیلات شلوغ شاید کمی آزار دهنده باشد ، به خصوص برای افرادی از طبقه پایین که تمام کارها را انجام می داده اند تا برای همه تعطیلات و مهمانی ها آماده شوند. تمیز کردن اتاق های فراوان و ظروف هنری کار معمول در یک قلعه قرون وسطایی بود. طبعاً بندگان مجاز به نشستن سر میز نبودند و فقط وظیفه پخت و پز بر روی شانه های آنها گذاشته میشد. اما سر میز یک ارباب و یک خانم می نشستند ، اقوام و مهمانان در کنار آنها بودند و خادمان در جایی "دور از دید" قرار می گرفتند. البته خوردن آنچه خدمتکاران برای خدمت به مهمانان آماده میکردند،  برای آنها ممنوع بود.
 

11- ناهار در یک سالن بزرگ سرو می شد

در دوران قرون وسطی ، مردم مطابق با سطح "اهمیت" خود در دور میز یا سفره می نشستند. ارباب و خانمها در رأس سفره نشسته بودند و اولین غذا برای آنها تهیه می شد. این غذا می توانست از غذاهای لذیذ واقعی با ادویه های عجیب و غریب باشد. اهمیت غذای افراد تا انتهای تاریک و سرد یک سفره طولانی کم و کمتر می شد.
 

12. کار دائمی

تمام افرادی که در قلعه زندگی می کنند مسئولیت های خود را داشتند. بیشتر آنها باید مطمئن می شدند که ارباب ، خانم ها و افراد بیشمار خانواده آنها به خوبی تغذیه و به راحتی زندگی میکنند ، اما باید کارهای روزانه قلعه را نیز انجام می دادند. ارباب و بانوان به مسائل سیاسی می پرداختند و تصمیمات مهمی را در مورد زمین های خود و محافظت از قلعه می گرفتند ، آنها به  چیز دیگری فکر نمی کردند.
 

13. کف ها برای پوشاندن خاک از نی ها و گیاهان پوشانده شده بودند.

به عنوان بخشی از نبرد مداوم برای تمیز نگه داشتن قلعه و حداقل طراوت و تمیزی ، نی ها و گیاهان در سراسر کف ها پراکنده میشدند. این کار به گونه ای انجام میشد که چمن خشک به جذب و نگه داشتن مایعات (و مواد جامد) که در طول روز روی زمین می افتادند ، کمک می کرد. ما در مورد آبجو ، چربی ، ضایعات تف ، دفع سگ و گربه و غیره صحبت می کنیم.
 

14. خطر مداوم آتش سوزی در آشپزخانه وجود داشت.

در نیمه اول قرون وسطی ، آشپزخانه ها عمدتاً از جنس چوب بودند. با این حال ، با توجه به اتفاقاتی که در داخل آشپزخانه ها می افتاد هنگامی که برق به راحتی وجود نداشت (به عنوان مثال پخت و پز روی آتش باز) ، چوب به عنوان مصالح ساختمانی هوشمندانه ترین انتخاب نبود. آشپزخانه های موجود در قلعه ها مرتباً آتش میگرفتند ، بنابراین خیلی زود شروع به ساختن آنها از سنگ کردند.
 

15. در هر قلعه یک نمازخانه واجب بود

هر قلعه قرون وسطایی به یک چیز احتیاج داشت، نمازخانه ای که در آن ارباب و خانواده اش می توانند در نماز صبح شرکت کنند. بیشتر اوقات ، عمود بر تالار بزرگ مستطیل شکل ساخته می شد ، و بعضی از نمازخانه ها کاملاً دو طبقه بودند به طوری که ارباب و نزدیکانش در طول نماز بالاتر از افراد عادی بودند.

نظرات

۱۴۰۱/۱/۷بسیاری بر این باورند که در قرون وسطی، دهقانان و نمایندگان طبقات پایین دندان های خراب داشتند، اما در واقعیت، اشراف نیز مشکلات دندانی داشتند. واقعیت این است که در قرن های 11-15، شکر در اروپا رواج یافت - این محصول برای رژیم غذایی مردم آن زمان غیر معمول بود، در نتیجه پوسیدگی و سایر مشکلات دندانی به طور فعال در کسانی که می توانستند شکر استفاده کنند، رشد کرد. استطاعت آن به همین دلیل است که دندان های خراب به زودی به عنوان شاخصی از ثروت و نجیب زاده تلقی می شد و صاحبان آنها عجله ای برای مراجعه به پزشکان نداشتند!

۱۴۰۱/۱/۷با این حال، حتی اگر دندان های خراب به عنوان نشانه ای از ثروت در نظر گرفته می شد، تعداد کمی در مورد درمان تصمیم می گرفتند. در قرون وسطی، بیهوشی وجود نداشت و هر مشکل دندانی به طور اساسی حل می شد - با برداشتن یک دندان بیمار بدون بیهوشی.

۱۴۰۱/۱/۷در عین حال، آنطور که ممکن است فکر کنیم، این امتیاز به اقشار ثروتمند جمعیت تعلق نداشت - برای مثال، ایزابلا اول کاستیلی فقط دو بار در زندگی خود (بلافاصله پس از تولد و قبل از عروسی خود) شسته شد.از اتاق خواب لویی چهاردهم که او نیز تنها دو بار در زندگی خود حمام کرده بود، بوی فاضلاب به مشام می رسید که بعداً سفیران روسیه نوشتند که پادشاه فرانسه "مثل یک جانور وحشی بو می دهد". قابل توجه است که مردم روسیه بربرهای واقعی در نظر گرفته می شدند زیرا آنها اغلب (با استانداردهای آن زمان) حمام می کردند یا به حمام می رفتند .

۱۴۰۱/۱/۷چنین نگرش به روش های آب به دلیل عوامل بسیاری بود - کسی از ابتلا به عفونت می ترسید، دیگران به افسانه هایی معتقد بودند که شستن صورت آنها منجر به نابینایی و مشکلات دیگر می شود، دیگران به سادگی از آب می ترسیدند، زیرا آنها به این روش ها عادت نداشتند. و دیگری به ممنوعیت های کلیسا تکیه کرد و به دلایل مذهبی از حمام کردن خودداری کرد. مشکل با این واقعیت تشدید شد که در قرون وسطی، شستن به هیچ وجه یک کار معمولی نبود - کتانی و لباس های کثیف دو بار در سال شسته می شد و مخلوطی از قلیا و ادرار به عنوان پودر استفاده می شد!

۱۴۰۱/۱/۷نجات از بوی وحشتناک انواع وسایل معطر بود - خانم ها از پودر استفاده می کردند، مردان ترجیح می دادند کیسه های کوچک گیاهان خشک را بین لباس های خود قرار دهند و کشاله ران و زیر بغل را با گلاب پاک می کردند - اما این اقدامات به سختی قرون وسطی را نجات داد. ساکنان هم از بوی تعفن و هم از انواع بیماری ها (از شپش گرفته تا اسهال خونی) رنج می بردند.

۱۴۰۱/۱/۷در قرون وسطی، توالت ها اصولاً وجود نداشتند (به استثنای شباهت آنها در صومعه ها و قلعه ها، اما این بسیار نادر بود) - اغلب گلدان هایی در زیر تخت ها وجود داشت و محتویات آنها به طور دوره ای مستقیماً در خیابان ها ریخته می شد. خیلی ها خودشان را درست در خیابان راحت می کردند - در حیاط ها، در خیابان های کوچک، پله ها (در همان زمان، روستاییان اغلب حوضچه های مخصوص حفر می کردند، اما این اقدام، البته، برای مقابله با شرایط غیربهداشتی کمکی نکرد).

۱۴۰۱/۱/۷از آنجایی که آب و فاضلاب (و همچنین توالت) در قرون وسطی وجود نداشت، تمام فضولات انسانی، همانطور که قبلاً ذکر شد، در خیابان‌ها سرازیر می‌شد، که شهرها را به مکان‌های ترسناکی تبدیل می‌کرد که در آن چیزی برای تنفس وجود نداشت. هنگامی که باران می بارید، که در آن زمان مجازات واقعی خداوند تلقی می شد، فاضلاب از تمام گوشه ها شسته می شد و جریان های قدرتمندی را تشکیل داد - تصور اینکه چه بویی در خیابان های شهرها وجود دارد دشوار است. علاوه بر این، این وضعیت منجر به گسترش تعدادی از عفونت ها شد که اغلب باعث اپیدمی های گسترده می شد.

۱۴۰۱/۱/۷با وجود شرایط غیربهداشتی مطلق و عدم رعایت بهداشت شخصی، ساکنان قرون وسطی با میل به زیبایی بیگانه نبودند - علاوه بر محصولات معطر که قبلاً ذکر شد، مردان و زنان برای حفظ زیبایی و جوانی خود به انواع ترفندها متوسل می شدند.

۱۴۰۱/۱/۷بنابراین، خانم ها به طور منظم خود را با ادرار می شستند، و صمیمانه به خواص ضد عفونی کننده آن اعتقاد داشتند، لباس زیر ابریشمی می پوشیدند که شپش به آن نمی چسبید، و همچنین از مخلوط های مختلف خاکستر، آب رودخانه، آب گیاهان سمی و حتی خون برای اهداف مختلف استفاده می کرد - از از بین بردن موهای زائد تا سفید شدن پوست. مردان از زنان عقب نماندند که برای حفظ زیبایی پوست از مخلوط های مختلف بر اساس اجزای بسیار مشکوک استفاده می کردند و همچنین با کمک چربی غازظاهر را طراحی می کردند که باعث ایجاد بیماری های انگلی می شد (به هر حال زنان نیز چربی غاز را استفاده می کردند. ).

۱۴۰۱/۱/۷زالو درمانی، حجامت و سوزاندن به عنوان نوشدارویی برای همه چیز البته، چنین نگرش به بهداشت باعث افزایش بیماری ها شد، اما پزشکان قرون وسطی می دانستند که چگونه با بیماری ها "مبارزه کنند" - رایج ترین روش های زالو درمانی، حجامت و سوزاندن بود. روش هایی مانند حجامت و درمان با زالو نه تنها به بیمار کمک نکردند، بلکه اغلب باعث مسمومیت خون می شدند که در نتیجه بیماران فوت می کردند

در ادامه بخوانید...

واقعیاتی از زندگی اروپای قرون وسطایی که شما را شگفت زده خواهد کرد

در
واقعیاتی از زندگی اروپای قرون وسطایی که شما را شگفت زده خواهد کرد. خوب ، یا حداقل عجیب غریب به نظر می رسد.
قرون وسطایی دوره ای نسبتاً تاریک در زندگی اروپا بود. بر این اساس ، زندگی و آداب و رسوم بومیان آن زمان سرگرم کننده نبود. به نظر افراد مدرن بسیار عجیب غریب و وحتی وحشیانه به نظر می رسند و برخی با وحشیگری آنها خشمگین می شوند. من می خواهم در مقاله امروز در مورد چند واقعیت بگویم.

صندلی جادوگر وسیله ای برای شکنجه و اعتراف گرفتن 

واقعیاتی از زندگی اروپای قرون وسطایی که شما را شگفت زده خواهد کرد
برای به دست آوردن اعتراف از زنانی که مظنون به تمرین جادوگری بودند ، از اصطلاح "صندلی جادوگر" بسیار استفاده می شد. این آشکار ساز دروغ قرون وسطایی ارعاب کننده به نظر می رسد. اثربخشی استفاده از آن نیز بسیار بالا بود. این ابزار شکنجه به ویژه مورد علاقه مأمورین اتریشی قرار گرفت. صندلی ها تغییرات گسترده ای را ایجاد کردند. مجهز به  دستبند ، پابندو ابزار های مختلف برای ثابت نگه داشتن متهمان بودند. صندلی ها ، به طور معمول ، با "سیستم گرمایش" ساخته می شدند . آهن قرمز داغ در زیر نشیمنگاه دریافت اعترافات را بسیار ساده می کرد. با این حال ، مواردی وجود داشته است که تمام تلاشهای شکنجه گران بیهوده بوده است. در سال 1693 ، شهروند ماریا ووکینتس ، 57 ساله ، 11 روز را در یک صندلی مشابه در حال شکنجه شدن گذراند ، اما هرگز به جادوگری اعتراف نکرد. او فقط با درد مداوم و غیرقابل تحمل دیوانه شد.
 

در نظر قرون وسطایی ها یک جادوگر واقعی باید سبک باشد

اما خبرهای خوبی هم وجود داشت . خانمهایی که وزن آنها از پنجاه کیلوگرم بیشتر بود ، مورد ظن قرار نمی گرفتند. اعتقاد بر این بود که این حداکثر وزنی است که وسیله نقلیه اصلی جادوگران می تواند بلند کند!- جاروی جادوگران! بله ، لاغر بودن در آن روزها کاملاً خطرناک بود. با توجه به اینکه بیشتر افراد زیبا به جادوگری متهم می شدند ، جای تعجب نیست که در اواخر قرون وسطا ، دختران زیبایی در اروپا باقی نمانده باشند .واقعا شگفت آور نیست؟ که چگونه زیبایی ها در اروپای قرون وسطی مورد آزار و شکنجه قرار میگرفتند.
 

استفاده از آب جوش در تشخیص گناهکار

روش دیگر برای پیدا کردن حقیقت که در قرون وسطی به طور گسترده مورد استفاده قرار می گرفت وآن را "داوری خدا" می نامیدند. آزمایشات با استفاده از آب جوش انجام می شد. الگوریتم بسیار ساده - اگر پس از غوطه ور شدن دست در آب جوش، آسیب قابل مشاهده ای به دست مظنون وارد نمی شد، بیگناه اعلام می شد . نمی دانم کسی با موفقیت این آزمون را گذرانده است یا خیر؟ من هیچ اطلاعاتی در این مورد در هیچ کجا ندیده ام. اگر کسی در این زمینه اطلاعی دارد ، در بخش نظرات سهیم شود.
 

خودکشی در قرون وسطی

یکی از رسوم وحشانه دیگر، این عقیده را ایجاد کرد :کسانی که خودکشی می کنند از ورود به قلمرو خدا منع می شوند . برای جلوگیری از آتش جهنم در زندگی پس از مرگ، متاسفانه بیمار که می خواست سریع از عذاب زمین خلاص شود ، به قتل می رسید . آنها به سادگی اغلب بچه های بی دفاع را می كشتند . محاسبه این بود که پس از محاکمه و حکم اعدام ، آنها صمیمانه از آخرین اعترافات خود توبه می کردند و به لطف این توبه ، مستقیم به بهشت ​​می رفتند. لغو مجازات اعدام و جایگزینی آن با حبس ابد این جنون را پایان داد .
 

تفاوت پزشکی قرون وسطایی و شرق را احساس کنید

من قبلاً از تفاوت فاحش در توسعه پزشکی قرون وسطایی در شرق و غرب اطلاع داشتم. و این با تماشای فیلم های سینمایی و مستندهای مربوط به آن دوران به من کمک کرده بود. خوب ، خواندن ادبیات مفید هرگز زائد نبوده است.
ابن سینا
ابن سینا فیلسوف و پزشک در شرق (980-1037)
 
اول از همه صحبت از ابن سینای معروف ارزشش را دارد. فکر می کنم هر کسی کم و بیش درباره این پزشک معروف پارسی شنیده است. با خواندن خاطرات امیر شایزر اسامه بن مکنیز ، که در قرن دوازدهم زندگی می کرد ، تأیید دیگری از دیدگاه خود در این باره پیدا کردم.
 
اسامه بن مکنیز در خاطرات خود روش های وحشیانه ای را که مسیحیان ایسکولاپیوس در معالجه بیماری ها به کار می برند ، توصیف می کند که درمان آن به ویژه از نظر پزشک شرقی آسان بود.
اولین بیمار یک شوالیه با آبسه در پای خود بود. پزشک شرقی ، بدون آداب و رسوم زیاد ، آبسه را باز کرد و شروع به مداوای بیمار کرد. برای تثبیت اثر درمان ، بیمار مجبور بود رژیم غذایی سالم را رعایت کند و زمان بیشتری را در هوای تازه بگذراند.
اما جراح قرون وسطایی هم آنجا بود! قطع عضو توسط جراحان قرون وسطایی انجام می شد (آنها به طور ترکیبی آرایشگر هم بودند) 
پزشک اروپایی به او گفت که جان خود را با درمان آبسه از دست ندهد. در این حالت ، انجام یک قطع عضو با یک ضربه قاطع مطلوب نتیجه بخش تر است. رزمنده شجاع مسیحی طبیعتاً زندگی را انتخاب کرد ، هرچند بدون یکی از پاها. برای نجات جان ، به شوالیه دستور داده شد كه تبر تیزتری پیدا كند. پس از مدتی او با ابزار مورد نیاز برای معالجه  بازگشت.  اما دست جراح لرزید و نتوانست با یک ضربه عملیات را تمام کند. سپس ضربه دیگر تاسف بارتر بود ، مغز از استخوان های پا بیرون زد (همانطور که پارسی می نویسد) و بیمار بلافاصله در مقابل پزشکان درگذشت.
 
بیمار دوم یا به عبارت بهتر بیمار زنی بود که دچار فرسودگی عمومی بود . پزشک پارسی به پاک کردن بدن (سم زدایی در مدرن) و یک رژیم ترمیمی برای او  توصیه کرد. به هر حال ، چیزی مشابه در چنین مواردی توسط پزشکان مدرن توصیه می شود.
تجویز پزشک اروپایی حیرت آور بود. او که به سختی به بیمار نگاه می کرد ، اظهار داشت: شیطان وارد سر این زن شده است و باید سرش را بتراشند! زن بعد از تراشیدن سر ، دوباره به رژیم غذایی معمول خود بازگردد ، غذاهای غلیظ با سیر و خردل بخورد. وقتی وضعیت وی بدتر شد ، پزشک اروپایی گفت: "شیطان وارد مغز او شده است."و او همچنان به مداوای بیمار ادامه داد. او با استفاده از یک تیغ تیز ، برشی عمیق بر روی جمجمه برهنه بیمار ایجاد کرد. درمان بیشتر شامل مالش زیاد نمک بر روی سر بود. زن بدبخت در مدت کوتاهی درگذشت.
در نتیجه ، هر دو بیمار درگذشتند و پزشک پارسی که برای کمک به یکی از دوستان امیر اسامه بن مکنیز اعزام شده بود ، به زودی به خانه بازگشت.
اینگونه است که تعصب مذهبی منجر به رکود عمیق در توسعه همه علوم طبیعی در قرون وسطایی شد. فقط خرافات توسعه یافت.تعصب مذهبی در قرون وسطی منجر به اوج گرفتن استیضاح و آزار و اذیت گسترده مردمان و مخالفان شد 

نظرات

۱۴۰۱/۱/۷سازندگان فیلم های اختصاص داده شده به قرون وسطی اغلب بر روی داستان های عشقی، شوالیه های شجاع، دسیسه های قصر تمرکز می کنند و تصویری زیبا خلق می کنند که چشم بیننده را به خود جلب می کند. با این حال، بعید است که حداقل یک فرد مدرن که خود را در آن زمان می بیند، فضای آن را جذاب بنامد. کل شرایط غیربهداشتی، تعداد زیادی بیماری ناشی از عدم رعایت بهداشت مناسب، بوی تعفن و اینگونه می توانید قرون وسطی را توصیف کنید.

در ادامه بخوانید...

چگونه سارقین بی سواد موفق به فریب فروشندگان با تجربه عتیقه شدند

در
Fakes of Shadwell، چگونه دو بی خانمان بی سواد موفق به فریب اشراف لندن شدند
 
در اواسط قرن نوزدهم ، تعداد زیادی از آثار باستانی از جنس سرب با قدمت ناشناخته و تخمین مربوط به قرون وسطی ناگهان در بازار عتیقه لندن ظاهر شد. طبعاً سؤالاتی در مورد صحت این موارد مطرح شده است. آنتیک شناسان به اتفاق آرا ادعا کردند که این آثار قدیمی و واقعی هستند. در پایان ، حقیقت وحشتناک فاش شد - اینها به طرز ماهرانه ای جعلی بودند. اما جالب ترین بخش واقعیت این بود که این "اشیاء باستانی" توسط دو نفر ساخته شده بودند که کاملاً از تاریخ یا باستان شناسی چیزی نمی دانستند. چگونه این دو بی خانمان بی سواد موفق به فریب فروشندگان با تجربه عتیقه شدند؟
 
در آن روزها ، در انگلیس افراد گدا زیاد بود. هر روز این افراد بی خانمان که در جستجوی لقمه نانی برای سیر کردن شکم بودند، در ساحل رودخانه به دنبال صید ماهی یا حداقل پیدا کردن چیزی برای خوردن می گشتند ، به آنها "لاروهای کثیف" گفته می شد و حتی توسط دزد بگیرها مورد حمله قرار می گرفتند.
محصولات پس از قالب گیری ابتدا با اسید سابیده و سپس با لجن رودخانه آغشته می شدند.
ویلیام اسمیت (بیلی) و چارلز ایتون (چارلی)،دو نماینده ی بی سواد از این طبقه بودند که توانستند کل اشراف نخبه انگلیس را در آن زمان فریب دهند. خب یک روز آنها فهمیدند که ماهیگیری هرگز نمی تواند نه تنها پول زیادی به همراه آورد بلکه به سادگی شکم آنها را هم سیر نمی کند. سپس بیلی و چارلی به فکر چاره افتادند. بله عتیقه ها را خودمان می توانیم درست کنیم! و بعد از آن این دو به جاعلین حرفه ای تبدیل شدند ، که امروزه آنها را "Shadwell fakes" می نامند.
دو گدای بیسواد موفق شدند چندین سال کل اشراف لندن را فریب دهند.
 
در سال 1857 ، اسمیت و ایتون تولید اقلام مختلف سکه های"قرون وسطایی" را آغاز کردند. قالب های گچی درست کردند. سپس با این قالب های گچی و آلیاژ سرب به طرز ماهرانه ای مدال ، آمولت(طلسم، نظر قربانی، چشم زخم) ، سکه و کتیبه ساختند که ثروتمندان با تمایل آن ها را می خریدند. همه نجبای انگلیسی از خرید این کتیبه های بی معنی و شماره گذاری های نامفهوم  قرون وسطایی خوشحال می شدند.
بیلی و چارلی حتی نمی دانستند چگونه بنویسند.
 
با توجه به ابتدایی بودن تکنیک این دو جاعل ، آثار باستانی شکل کاملاً معتبری به خود می گرفت. این محصولات خام با خطای انسانی قابل ملاحظه بودند. دارای لبه ها ناهموار و فرو رفتگی و برآمدگی هایی روی سطح بودند. چهره های شوالیه ها ضعیف و کم رنگ کشیده شده بودند ، صورت آنها به نوعی کودکانه بود و به جای کلاه ایمنی ، برخی از سنبله های عجیب و غریب روی سرشان دیده می شد.
 
كتیبه ها، كتیبه هایی بی معنی بودند ، زیرا نه بیلی و نه چارلی نمی توانستند بنویسند. به منظور قدیمی تر شدن اشیاء ، مجرمین با اسید شکل اشیا تولیدی را می سابیدند و سپس با لایه ای از لجن رودخانه پوشانده می شد. تاریخ های سکه های اسمیت و ایتون بین قرن 11th و 16th حک شده است. علاوه بر این ، با اعداد عربی ساخته شده است ، که تا قرن 15th در اروپا مورد استفاده قرار نمی گرفت.
علیرغم همه اشتباهات این 2 جاعل ، باستان شناسان انگلیس ، صحت این آثار تقلبی را تأیید کردند و هیچکدام از آنها حتی خم به ابرو نیاوردند و ذره ای شک نکردند!
بنابراین نادانی دلالان لندن کنار خودش را کرد. چارلز روچ اسمیت ، مورخ پیشرو و بنیانگذار انجمن باستان شناسی انگلیس همچنین برای این سکه های تقلبی از یک backstory بسیار مناسب استفاده کرد. وی گفت که این موارد چیزی جز نشانه های مذهبی از زمان سلطنت ملکه ماری اول در انگلیس نیست.
سکه های تقلبی از نشانه های مذهبی در زمان سلطنت ملکه ماری اول گرفته شد.
 
به گفته این متخصص ، آنها به منظور جایگزینی اشیاء یک فرقه مذهبی ، که در جریان اصلاحات انگلیسی نابود شده اند ، ساخته شده اند. در کمتر از پنج سال ، این دو جاعل بیلی و چارلی بین 5000 تا 10،000 سکه جعلی تولید کردند. حرص و آز طبق معمول، آنها را تشویق به تولید بیشتر می كرد. بالاخره تعداد بسیار زیاد این باعث شروع شک و تردید از سوی کارشناسان شد.
 
در سال 1858 ، هنری سایر کامینگ در سخنرانی خود برای انجمن باستان شناسی انگلیس ، این مصنوعات را "تلاش برای فریب مردم" خواند و آنها را به شدت محکوم کرد. متن این سخنرانی توسط نسخه های محترم مجله The Gentleman و The Athenaeum منتشر شد. میزان فروش سکه های تقلبی کاهش یافت .
 این واقعیت که از شماره های عربی در جعلی استفاده شده بود ، به هیچ وجه دلالان عتیقه را مشکوک نکرد.
جورج ایستوود ، فرد مشهور در فروش عتیقه ، که این کالاها را معامله می کرد ، از این مجلات برای افترا شکایت کرد. دادگاه این نشریه را مقصر ندانست ، زیرا هیچ اسمی به نام ایستوود وجود نداشت. اما حتی اگر جورج ایستوود هم شکایتی نمی کرد باز هم  هیچ کس ثابت نکرد که این محصول جعلی است. تجارت به آرامی ادامه یافت.
 
اما همه در این مورد ساکت ننشستند. چارلز رید ، سیاستمدار انگلیسی ، تصمیم گرفت تحقیقات خود را آغاز کند. وی شروع به سؤال از مردم در مورد محل ساخت و ساز Fakes  کرد ، جایی که به گفته بیلی و چارلی آثار باستانی را پیدا کرده بودند.
 
بیلی به فکرچاره افتاد و به رشوه دادن نگهبانان در آن منطقه پرداخت . رید هیچ کس دیگری که چنین آثاری را درآن محل پیدا کند، را پیدا نکرد. به نظر او عجیب بود که فقط این دو بی خانمان بتوانند، این آثار قرون وسطی را بیابند!
 
اقدامات این دو جاعل علنی نبود و برای مدت طولانی آنها تجارت خود را با مغازه های جعلی در مغازه های عتیقه فروشی بصورت غیر علنی ادامه دادند.
 
چارلز رید مردی زباله گرد را پیدا کرد که آماده شد در دادگاه سوگند بخورد که بیلی و چارلی در حال فروش آثار باستانی جعلی هستند. رید به مرد وجوهی پرداخت تا اسمیت و ایتون را زیر نظر بگیردو ببیند چگونه این کار را انجام می دهند. وی فهمید که کارگاه تولیدی آنها کجاست ، سپس قالب های آن را دزدید. رید این قالب ها را در جلسه انجمن Antiquaries لندن نشان داد تا ثابت کند آثار عتیقه که اشراف ویکتوریا می خریدند و به معنای واقعی کلمه عاشق آن ها شده بودند چیزی غیر از سکه های جعلی نیست.
 
با وجود تمام تلاش های چارلز رید و قرار گرفتن کامل جنایتکاران حیله گر در معرض فاش شدن ، اقدامات بیلی و چارلی به طور گسترده ای منتشر نشد. شاید به این دلیل باشد که کارشناسان برجسته، از اعترافشرمنده بودندکه چگونه دو بی خانمان بیسواد آنها را فریب داده بودند. یا شاید به این دلیل که این تقلبی ها همچنان در مغازه های عتیقه فروشی به فروش می رسیدند و نمی خواستند سود خود را از دست بدهند.
برای کارشناسان دشوار بود كه بپذیرند، این آثار توسط 2 بی خانمان بی سواد تولید شده و آن ها فریب خورده اند.
 
این دو جاعل حتی مهارت خود را در تولید آثار تقلبی بهبود بخشیدند. در سال 1867 ، آنها به درخواست کشیشی دستگیر شدند. مجرمان به دلیل عدم وجود مدرک آزاد شدند. مشخص نیست چه مدت دیگری ادامه دادند ، اما در ژانویه 1870 ، چارلز ایتون ناگهان بر اثر سل درگذشت. بدون همدست  ، تجارت بیلی متوقف شد و آثار وی از بین رفت. هیچ کس دیگر در مورد ویلیام اسمیت چیزی نشنید.
برخی موزه های انگلیس هنوز نمونه هایی از کارهای بیلی و چارلی را در اختیار دارند.
زندگی دو بی خانمان بیسواد لندن که به طرز ماهرانه ای کل نخبه های انگلیس را فریب داده اند ، به لطف محصولاتشان اکنون زندگی می کنند. این سکه های جعلی هنوز هم می توانند در خرید و فروش آثار عتیقه و آنتیک پیدا شوند و چندین موزه لندن آنها را در مجموعه خود نگه می دارند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

چگونه بشریت مرگ را فتح کرد؟طاعون ، آبله ، وبا ،جذام و فلج اطفال

در

چگونه بشریت مرگ را فتح کرد و روش مبارزه با بیماری هایی مانند طاعون ، آبله ، وبا ،جذام و فلج اطفال را در قرون وسطی آموخت؟ این بیماری های قرن نوزدهم است.

 

بیماری همه گیر آبله: وحشت در قرون وسطی

این تنها بیماری عفونی کاملاً ریشه کن شده است. دقیقاً مشخص نیست که این ویروس از چه زمانی مردم را عذاب می داد ، اما بدیهی است که حداقل چند هزاره پیش. در ابتدا ، بیماری آبله در حال گسترش همه گیرى ها بود ، اما قبلاً در قرون وسطى به طور مداوم در بین مردم ثبت شده بود. فقط در اروپا ، 1.5 میلیون نفر در سال در اثر آبله فوت کردند.
 
فرد یک بار به یک بیماری مبتلا می شود و سپس نسبت به آن مصونیت پیدا می کند. این واقعیت در قرن هشتم در هندوستان مورد توجه قرار گرفت. آنها افراد سالم را با اشکال خفیف آلوده می کردند: آنها چرک را از وزیکول ها به پوست و بینی می مالیدند. واریاسیون در قرن 18th به اروپا آورده شد. اما اولا ، این واکسن خطرناک بود.
 
در 14 مه 1796 ، دکتر انگلیسی ادوارد جنر محتویات وزیکول ها را از دست زنی به نام سارا که شیر گاو را می دوشید با دو برش روی پوست یک پسر بچه هشت ساله به نام جیمز فیلیپ مالید. سارا مبتلا به آبله گاوی  بود - یک بیماری غیر خطرناک که از گاوها به مردم منتقل می شود.  و از این تاریخ واکسیناسیون آبله در کره زمین آغاز شد.
 
واکسیناسیون از گله گاو در بسیاری از کشورها شروع شد و اصطلاح واکسن توسط لوئیز پاستور - از واکسن لاتین ، "گاو" معرفی شد. برنامه نهایی برای از بین بردن آبله در جهان در سال 1967 در مجمع سازمان بهداشت جهانی تصویب شد. در آن زمان ، کانونهای آبله در آفریقا ، آسیا و چندین کشور در آمریکای لاتین باقی مانده بودند. اولویت این بود که هرچه بیشتر افراد واکسینه شوند. و سپس آنها شروع به جستجو و سرکوب کانونهای واحد این بیماری کردند. در اندونزی 5000 روپیه به هر کسی که بیمار را به پزشکان می برد پرداخت می شد.در هند برای این کار 1000 روپیه پرداخت کردند که چند برابر بیشتر از درآمد ماهانه یک دهقان بود.در آفریقا ، آمریکایی ها عملیاتی با هلیکوپتر  را انجام دادند: صد هلیکوپتر سیار که در مناطق دور افتاده و غیر قابل دسترس کمک های اولیه را انجام دادند. در 8 مه 1980 ، در 33مین جلسه WHO ، اعلام شد که بیماری آبله رسما ریشه کن شده است.
 

 

طاعون یا مرگ سیاه

این بیماری دو شکل اصلی دارد: طاعون بوبونیک (طاعون خیارکی) و  طاعون پنومونیک (طاعون ریوی). اولی بر غدد لنفاوی تأثیر می گذارد ، دوم - ریه ها. بدون درمان ، پس از چند روز ، تب ، سپسیس(عفونت خون) آغاز می شود ، در بیشتر موارد مرگ اتفاق می افتد.
این سیاره از سه بیماری همه گیر طاعون جان سالم به در برد: 551-580 سال ژوستینین ، مرگ سیاه سال 1346-1353 و همه گیر اواخر XIX - اوایل قرن XX. همه گیری های محلی به صورت دوره ای شناسایی شد. این بیماری با قرنطینه و در اواخر دوران قبل از باکتریایی با ضد عفونی کردن منازل با اسید کربولیک آغاز می شد.
 
اولین واکسن در اواخر قرن نوزدهم توسط ولادیمیر کاوکین ایجاد شد. تا دهه 1940 توسط ده ها میلیون دوز در سراسر جهان استفاده می شد. بر خلاف واکسن آبله ، قادر به ریشه کن کردن بیماری نیست - تنها می توانست میزان ابتلا را تا 5 برابر را کاهش دهد ، و میزان مرگ و میر را به یک دهم برساند. درمان واقعی فقط پس از جنگ جهانی دوم ظاهر شد ، هنگامی که پزشکان از استرپتومایسین تازه اختراع شده برای از بین بردن طاعون در منچوری در سال 1945 استفاده کردند.
پیروزی مرگ. پیتر بروژل
در حال حاضر ، همان استرپتومایسین علیه طاعون استفاده می شود ، و جمعیت در کانون طاعون با یک واکسن زنده که در دهه 1930 توسعه یافته است واکسینه می شوند. امروز سالانه حداکثر 2.5 هزار مورد طاعون ثبت می شود. میزان مرگ و میر 5-10٪ است. چندین دهه است که هیچگونه بیماری همه گیر و شیوع اپیدمی مشاهده نشده است.
 

 

بیماری همه گیر وبا، بیماری دستان کثیف

به این بیماری، بیماری دست های شسته نشده نیز گفته می شود ، زیرا ویروس با آب آلوده یا از طریق تماس با ترشحات بیماران وارد بدن می شود. در این بیماری اغلب 20٪ موارد ، افراد آلوده از اسهال ، استفراغ و کم آبی رنج می برند.این بیماری وحشتناک بود.
قبل از ظهور آنتی بیوتیکها ، هیچ درمان جدی برای وبا وجود نداشت ، اما ولادیمیر هاوکین در سال 1892 واکسنی را از باکتری های گرم شده در پاریس ایجاد کرد. او آن را بر روی خود و سه دوست آزمایش کرد. وی یک مطالعه گسترده را در هند انجام داد ، جایی که به 72 درصد کاهش مرگ و میر رسید. اکنون موسسه هاوکین در بمبئی وجود دارد. و واکسن ، حقیقت نسل جدید ، هنوز توسط WHO به عنوان اصلی ترین داروی ضد وبا در کانونهای خود پیشنهاد شده است.
 
امروزه ، سالانه چند صد هزار مورد وبا در کانونهای آندمیک ثبت می شود. در سال 2010 ، بیشتر موارد در آفریقا و هائیتی بوده است. میزان مرگ و میر - 1.2٪ - بسیار کمتر از یک قرن پیش است و این معجزه آنتی بیوتیک ها است. با این وجود ، نکته اصلی پیشگیری و بهداشت است.

 

بیماری جذام

این بیماری همیشه مردم را وحشت زده کرده است. و آنها مطابق با وحشت خود رفتار می کردند.
باکتری جذام توسط پزشک نروژی Gerhard Hansen در سال 1873 کشف شد. مدت طولانی نمی توانست در خارج از فرد پرورش یابد و لازم بود که درمانی پیدا شود. Gerhard Hansen به کمک آنتی بیوتیک ها موفق شد با عفونت مقابله کند. داپسون در دهه 1940 ظاهر شد و ریفامپین و کلوفازمین در دهه 1960 ظاهر شدند. این سه دارو اکنون در دوره درمانی گنجانده شده اند.
 
امروزه ، طبق آمار WHO ، جذام عمدتا در هند ، برزیل ، اندونزی و تانزانیا وجود دارد.در سال2014،مبتلایان به جذام 182 هزار نفر را آلوده کرد. این تعداد سالانه کاهش می یابد. برای مقایسه: در سال 1985 ، بیش از پنج میلیون نفر مبتلا به جذام بودند.
 

 

فلج اطفال، بیماری که هزاران نفر را فلج کرد

کودک بازمانده از فلج اطفال فلج.  نیجریه ، 2014
ویروس کوچک Poliovirus hominis باعث این بیماری می شود(پولیو) که دستگاه گوارش را آلوده می کند و در موارد نادری در جریان خون و از آنجا به نخاع (سیستم عصبی)نفوذ می کند. چنین پیشرفتی باعث فلج و اغلب مرگ می شود. بیشتر اوقات کودکان بیمار می شوند. فلج اطفال یک بیماری پارادوکسیک است.فلج اطفال به دلیل بهداشت خوب در کشورهای توسعه یافته پیشی گرفت. به طور کلی ، اپیدمی های جدی فلج اطفال تا قرن بیستم شنیده نمی شد. دلیل این امر این است که در کشورهای توسعه نیافته ، کودکان به دلیل شرایط غیر بهداشتی در دوران شیرخوارگی به عفونت مبتلا می شوند ، اما در عین حال با شیر مادر آنتی بادی را دریافت می کردند. این یک واکسیناسیون طبیعی است. و اگر بهداشت خوب است ، پس از آن عفونت در سنین بالاتر،بدون محافظت شیر مادر بر فرد غلبه می کند.
 
به عنوان مثال ، در ایالات متحده آمریکا ، همه گیری های گسترده ای رخ داد: در سال 1916 ، 27 هزار نفر ، کودکان و بزرگسالان بیمار شدند. فقط در نیویورک ، بیش از دو هزار کشته شمارش شده است. و در زمان اپیدمی 1921 ، رئیس جمهور آینده روزولت بیمار شد ، که پس از آن تا پایان زندگی از کمر به پایین فلج شد. بیماری روزولت سرآغاز مبارزه با فلج اطفال بود. وی در تحقیقات و کلینیک ها سرمایه گذاری کرد و در دهه 30 میلادی ، عشق مردمی به او باعث شد صدها هزار نفر برای او پاکت نامه هایی با سکه ها ارسال کردند و به همین ترتیب میلیون ها دلار برای ویروس شناسی جمع کردند.
 
اولین واکسن در سال 1950 توسط جوناس سالک ایجاد شد. این واکسن بسیار گران بود زیرا کلیه میمون به عنوان مواد اولیه مورد استفاده قرار می گرفت - 1500 میمون در هر میلیون دوز واکسن مورد نیاز بود. با این وجود ، تا سال 1956 ، 60 میلیون کودک با آن واکسینه شده بودند و 200 هزار میمون را کشتند.
 
در همین زمان ، دانشمند آلبرت سابین یک واکسن زنده ساخت که نیازی به کشتن حیوانات به تعداد زیاد نبود. در ایالات متحده برای مدت زمان طولانی جرات استفاده از واکسن آلبرت سابین را نداشتند زیرا یک ویروس زنده بود.پس از آن آلبرت سابین واکسن را به شوروی برد ، جایی كه متخصصان Smorodintsev و Chumakov به سرعت آزمایشات و انتشار واكسن را تنظیم كردند. خود ، فرزندان ، نوه ها و نوه های دوستان خود را واکسینه کردند. در سال 1959-1961 ، 90 میلیون کودک و نوجوان در شوروی واکسینه شدند. فلج اطفال دراین کشور به عنوان یک پدیده ناپدید شد. از آن زمان ، این بیماری در سراسر جهان به جز موارد نادر ریشه کن شد.
 
امروزه فلج اطفال در برخی از کشورهای آفریقا و آسیا وجود دارد. در سال 1988 ، WHO یک برنامه کنترل بیماری به تصویب رساند و تا سال 2001 تعداد موارد را از 350000 نفر به 150000در سال کاهش داد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

زن در قرون وسطی چگونه به خیانت محکوم می شد

در

دهان حقیقت


نقاشی "دهان حقیقت" لوکاس کراناخ یکی از محبوب ترین افسانه ها را نشان می دهد که در ایتالیای باستان سرچشمه گرفته است. در این دوره نقاشی هایی با مضامین داستان ها و باورهای مختلف در نقاشی اروپایی بسیار رواج داشت. طرح بوم چیست و چرا شیر موجود در تصویر را دروغ سنج زمان خود می نامند؟

اول از همه، باید فهمید که ""دهان حقیقت"" چیست؟ "دهان حقیقت" یک تخته سنگ مرمر گرد باستانی با قطر 1.75 سانتیمتر است که ماسکی از تریتون را نشان می دهد و قدمت آن به قرن اول پس از میلاد باز می گردد. در زمان امپراتوری روم، این ماسک یکی از دریچه های کلواکای ​​بزرگ در رم را پوشانده بود. با این حال، معروف ترین کارکرد «"دهان حقیقت"» نقش آن به عنوان دروغ یاب است. از قرون وسطی اعتقاد بر این بود که اگر کسی که دروغ می گوید دستش را در دهان مجسمه بگذارد، مطمئناً مجسمه دست دروغگو را گاز می گیرد. در قرن چهاردهم، این سنت به یک داستان محبوب تبدیل شد. در صحنه واقعی روی بوم لوکاس کراناخ، «"دهان حقیقت"» نه با نقاب خدای رودخانه، بلکه با مجسمه‌ای ترسناک به شکل یک شیر نشان داده می‌شود.

 

دهان حقیقت


نقاشی ""دهان حقیقت"" یکی از محبوب ترین افسانه ها را نشان می دهد که در ایتالیای باستان سرچشمه گرفته است. بر اساس این طرح، زنی متهم به زنا باید در حضور شوهر، شاهدان و قاضی آزمون «"دهان حقیقت"» را می‌گذراند.

زن ادعا می کند که فقط شوهرش و احمق پشت سر زن او را لمس کرده اند و از آنجایی که حقیقت را می گوید، شیر دست او را دست نخورده رها می کند. همه چیز این است که زن وقتی جلوی مجسمه ظاهر می شود نقشه ای حیله گرانه کشیده. او معشوقش را متقاعد کرد که در پوشش یک احمق با او بیاید و درست قبل از اینکه دستش را به دهان مجسمه بگذارد، او را در آغوش بگیرد و از این طریق خود را از در معرض قرار گرفتن تهمت و تحقیر نجات دهد. احمق پشت سر زن در واقع معشوق او با لباس مبدل است، اما شاهدان او را جدی نمی گیرند. و بعد قسم می خورد که هیچ مردی جز شوهرش و این احمق به او دست نزده است. زن زناکار با اطمینان دست خود را دراز می کند و کاملاً مطمئن است که مجسمه به لطف فریبکاری حیله گرانه دست او را گاز نمی گیرد و رها می کند.

 

دهان حقیقت

نقاشی  لوکاس لوکاس کراناخ ""دهان حقیقت""

لوکاس کراناخ در سمت راست صحنه، شوهر حسودی را در کت سیاه تیره به تصویر کشید که نگاهش به شیری در انتظار صدور حکم است. در سمت چپ قضات هستند که تایید می کنند دست زن آسیبی ندیده است و در سمت راست، دو بانوی دادگاه، شاهدانی که ظاهراً از نتیجه راضی هستند. شیر کراناخ در برخی از جزئیاتش (به ویژه دهان باز و یالش)، شباهت زیادی به «شیر برانزویک» دارد. به احتمال زیاد لوکاس کراناخ از نزدیک در مورد شیر برانزویک، بزرگترین اثر بازیگران قرون وسطایی، می دانست. شیر در اواسط قرن دوازدهم توسط هنری، دوک ساکسونی ساخته شد. این مجسمه نمادین تا به امروز باقی مانده است.

 

مجسمه شیر برانزویک 

مجسمه شیر برانزویک 

لوکاس کراناخ یک ترکیب زیبا و متعادل در قالب مربع بوم ایجاد کرد. چیدمان فیگورها و رنگ ها ریتم واضحی را در کار ایجاد می کند. به نظر می رسد که شوخی در یک شنل آبی توسط چهره هایی از قاضی و دو جفت شاهد قاب گرفته شده است. ردای خز همسر فریب خورده با استادی یال شیر را بازتاب می دهد. در سمت راست قهرمان دیگری است که مستقیماً به تماشاگر نگاه می کند و او را شریک این روند و شاهد یک صحنه نمایشی دروغین می کند.

 

به موازات داستان معروف تریستان و ایزولد

تریستان و ایزولد


The Mouth of Truth در پیام خود بسیار یادآور یکی دیگر از افسانه های قرون وسطایی درباره تریستان و ایزولد است. ایزولد همچنین یک زن گناهکار است که به لطف حیله گری خود از مجازات فرار کرد. زنی که توسط شوهرش، شاه مارک، به زنا با تریستان متهم شده بود، در پیشگاه خدا و قضاوت آورده می‌شود و سوگند بی‌گناهی می‌خورد. و در این افسانه، مانند افسانه لوکاس کراناخ، زن و  معشوقش از ترفندهایی برای فریب جامعه استفاده می کنند.

 

شایعه رابطه تریستان و ایزولد دهان به دهان می رود، روز به روز بیشتر می شود و در نهایت به جایی می رسد که برای اثبات بی گناهی ایزولد باید به قضاوت خداوند متوسل شود. ایزولد برای اثبات بی گناهی خود باید با پای برهنه روی اتوی داغ راه برود. آزمون فوق العاده دشوار است. و برنامه چه بود؟ تریستان لباس یک زائر فقیر را می پوشد و در دربار حاضر می شود. هیچ کس به او شک نمی کند. تریستان مبدل، ایزولد را در آغوش می گیرد و او را به مکان مشخص شده می برد. سپس ایزولد علناً اعلام می کند که هیچ کس او را در آغوش نگرفته است، مگر شوهرش و زائری که او را به محل قضاوت خداوند منتقل کرده است. لباس مبدل او به تعبیر لوکاس کراناخ بازتاب لباس احمق پشت سر زن در تابلو کراناج است.

 

دهان حقیقت

 

شاهکار نقاشی آلمانی رنسانس اثر لوکاس کراناخ بزرگ را می توان از مهم ترین آثار او برشمرد که هنوز هم در اختیار مجموعه داران خصوصی است. این کار 500 سال پیش تکمیل شد. برای قرن ها، شهرت افسانه ای ""دهان حقیقت"" به عنوان یک آشکارساز دروغ، آن را به یک جاذبه گردشگری محبوب در رم تبدیل کرده است.

 

دهان حقیقت

این موتیف بسیار تحسین برانگیز حتی در صحنه ای در فیلم هالیوودی در تعطیلات رومی در سال 1953 با بازی گریگوری پک و آدری هپبورن دیده می شود.

 

دهان حقیقت

گردشگران  که می خواهند از دهان حقیقت بازدید کنند


افسانه می گوید که اگر دروغگو باشید و دست خود را داخل بوکا دلا وریتا رم، چهره ای مرمرین که به دهان حقیقت معروف است، قرار دهید، انگشتانتان را از دست خواهید داد . اما اکنون سفر به این بنای تاریخی، که مدت‌ها برای گردشگرانی که از شهر بازدید می‌کنند به عنوان یکی از موارد ضروری در نظر گرفته می‌شود، به این معنی است که مقداری از پول خود را نیز از دست خواهید داد.

نظرات

۱۴۰۱/۱۱/۸مجسمه شیر هم، از مکر و حیله زن متعجب مانده!

در ادامه بخوانید...