علت اصلی توقف آزمایشهای مراکز اتمی کره شمالی چیست؟
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸حدود یک هفته پیش بود که اخباری مبنی بر اقدامات جدید کره شمالی در جهت متوقف کردن فعالیتهای مراکز آزمایش اتمی خود منتشر شد. خبری که باعث شگفتی بسیاری شد، چراکه برای مدتهای طولانی است میان این کشور با همسایه جنوبیاش، آمریکا و بسیاری نقاط دیگر در جهان تنش وجود دارد. حال این سؤال مطرح شده است که آیا این اقدامات جدید واقعا به خاطر کاهش تنش میان این کشورها و مذاکرات اخیری است که صورت گرفته و یا اینکه دلیلی دیگر دارد؟ برخی براین باوراند که این اقدامات صرفا به خاطر مشکلاتی است که در راستای فعالیت این مراکز آزمایشی به وجود آمده است. در ادامه با سیارک همراه باشید تا اطلاعات بیشتر و دقیقتری از این نظریه در اختیار شما بگذاریم.
کسانی که این نظریه را مطرح کردهاند بر این باورند که منطقه کوهستانی که این مراکز اتمی روی آن ساخته شده است، دیگر توان تحمل بار ساختمان این مراکز آزمایشی را ندارد. آنها برای این پدیده نام «سندرم عدم توان تحمل» را در نظر گرفتهاند. اما سؤال دیگر و مهمتری که پیش میآید این است که این سندرم عدم توان تحمل دقیقا به چه مفهومی است و دلیل رخ دادن این پدیده چیست؟ فعالیت در این مراکز اتمی میتواند فشار زیادی را متوجه زمینی که روی آن ساخته شده است، کند. در واقع انفجارهای متعددی که در این مراکز به وقوع میپیوندد سبب اصلی این فشار است. فشاری که به مرور زمان میتواند زمینی که مراکز اتمی روی آن احداث شدهاند را روز به روز ضعیفتر کند و در نهایت دیگر کارایی اولیه خودرا از دست داده و نمیتوان روی آن حسابی کرد. کسانی که این نظریه را مطرح کردهاند بر این باوراند که به احتمال بسیار زیاد این مسئله سبب شده کره شمالی، اقدام به ازکارانداختن فعالیت این مراکز اتمی کند.
آخرین آزمایش اتمی کره شمالی در ماه سپتامبر 2017 صورت گرفت. بمب اتمی که در این آزمایش مورد استفاده قرار گرفت، دارای توان انفجاری هفده برابری، نسبت به بمب اتمی بود که در اواخر جنگ جهانی دوم در سال 1945 در شهر هیروشیمای ژاپن انداخته شد. این اطلاعاتی بود که واشینگتن پست آمریکا در رابطه با این آزمایش اتمی منتشر کرد. در حقیقت قدرت انفجاری این بمب اتم با یک زلزله شش و سه دهم ریشتری برابری میکرد. کوه «منتاپ» محل انجام این آزمایشها بود. مهندسان کرهای با حفر تونلهایی در این کوه که چیزی حدود دو هزار و دویست متر ارتفاع دارد، مدتهاست آن را به محلی برای اینگونه آزمایشها بدل کردهاند. عکسهای ماهوارهای که قبل و بعد از آزمایش اخیر کره شمالی از این کوه گرفته شده است، حاکی از حرکت جزئی آن در نقشه جغرافیایی است. در واقع قدرت این انفجار اخیر به حدی بوده که کمی باعث تغییر حالت این کوه شده است. زمینشناسانی که به بررسی این پدیده پرداختهاند بر این باوراند که این کوه دیگر توان این آزمایشها را نداشته و از استحکام سابق خود برخوردار نیست. دیل اندرسون یکی از این زمینشناسان بود. او دراین باره عنوان کرد: «شما میتوانید تکهای سنگ را بردارید و روی زمینی مستحکم قرار دهید، سپس یک چکش برداشته و با قدرت ضربهای به آن وارد کنید. مطمئنا اتفاقی نخواهد افتاد و سنگ سالم و کامل باقی خواهد ماند. حال اما اگر ضربههای بیشتری وارد کنید و به ضربه زدن متوالی خود ادامه دهید، میتوان گفت با ضربه بیستم یا بیست و یکمی که به سنگ وارد میکنید، سبب شکستن آن خواهید شد.»
زمانی که در تونلی در این کوه انفجار اتمی رخ میدهد، اولین اتفاقی که میافتد این است که سنگهایی که در نزدیکترین نقطه به محل انفجار هستند متلاشی میشوند. اما این تمام ماجرا نیست و انرژی حاصلشده از این انفجار به حدی قدرتمند است که به سنگهایی که دورتر از کانون انفجار هستند نیز فشار وارد میشود. هرچند این انرژی قادر به متلاشی کردن این سنگها نخواهد بود، اما فشار سنگینی را متوجه آنها میکند. برای اینکه درک دقیق و درستی از انرژی حاصلشده از انفجار داشته باشید، میتوانید انداختن سنگ کوچکی در آبی راکد را در نظر بگیرید. موجهایی که اطراف سنگ به وجود میآیند دقیقا تصویری است که میتوانید از انرژی حاصل از این انفجارها در ذهن داشته باشید. به مرور زمان و با تکرار این انفجارها سنگهایی که در نقاط دورتر هستند نیز تحت فشار قرار گرفته، به مرور ترک برمیدارند و استحکام اولیه خودرا از دست میدهند.
اندرسون در ادامه صحبتهای خود عنوان کرد: «به این انرژی حاصلشده از انفجارهای پیاپی که به مرور زمان سبب آسیب دیدن بافت اصلی کوه و سنگهای آن میشود (سنگهایی که از کانون انفجار فاصله دارند) است که ما نام سندرم عدم توان تحمل کوه را اطلاق کردهایم.» بنابه این گفتهها حال تعریف دقیقتری از این پدیده داریم. اندرسون اضافه کرد که این تمام ماجرا نیست و انرژیای که سنسورها از این انفجارها دریافت و ضبط میکنند بسیار ضعیفتر از قدرت واقعی و اولیه انفجار است، چراکه این انرژی پیش از رسیدن به سنسورها خودرا روی سنگها و بافت اصلی کوه تخلیه میکند و درواقع آنچه سنسورها دریافت میکنند، انرژی تضعیفشده است.
با تمام این تفاسیر اندرسون عنوان کرده است که این مسئله به تنهایی نمیتواند باعث شود که کره شمالی در فکر توقف اقدامات خود باشد. درحقیقت آنها با انجام مطالعات دقیق و فراهم کردن شرایط مورد نیاز برای بهرهبردای صحیح از کوه، میتوانند به ادامه فعالیتهای خود ادامه دهند. البته این تنها در صورتیاست که کاملا از این مشکل آگاهی پیدا کرده و در جهت رفع آن پیشگیریهای لازم را تدارک ببینند.
اما اندرسون از نقطه نظری دیگر نیز به بررسی این پدیده پرداخته است و براین باور است که توفق احتمالی آزمایشهای مراکز اتمی کره شمالی، نتیجه مستقیم این سندرم خواهد بود. حال بیایید به بررسی این نقطه نظر دوم بپردازیم؛ فشار و انرژی بیش از اندازه، سبب ایجاد منافذی در بافت کوه میشود که امکان خروج گازهای سمی مربوط به این انفجارهارا به سطح زمین فراهم میکند. حتی ممکن است این منافذ به قدری بزرگ شده باشند که برخی مایعات مربوط به انفجار نیز راه به بیرون پیدا کنند. این مسئله بسیار نگرانکننده خواهد بود، چراکه این گازهایی (و احتمالا مایعات) که راه به سطح زمین پیدا میکنند، در واقع همان تشعشات رادیواکتیو هستند، تشعشعاتی که برای مثال مناطق بزرگ مسکونی در چرنوبیل را برای مدتها غیر قابل سکونت کرد. خطرناکترین گازی که میتواند به خاطر این انفجارها به سطح زمین راه پیدا کند، زنون است.
گروهی از زمینشناسان چینی در روز بیست و پنجم آپریل عنوان کردهاند که این مراکز اتمی در کره شمالی در مرز نابودی بوده و کوهی که برروی آن بنا شدهاند دیگر توان تحمل ساختمان این مراکز را ندارد. ویلیام لیث اما در سوی دیگر (ویلیام لیث یکی از متخصصان برجسته آمریکایی در زمینه علوم مربوط به زمینلرزه و خطرات مربوط به زمینشناسی است) با این نظریه زمینشناسان چینی مخالف است. در مصاحبهای از ویلیام سؤال شد که آیا این کوه به راستی توان تحمل ساختمانهای مراکز اتمی را از دست داده است و او در پاسخ این سؤال عنوان کرد: «به نظر من خیلی نمیتوان به این گفتهها استناد کرد. تا جایی که من مطلع هستم، تاکنون، چیزی حدود شش انفجار اتمی در اعماق این کوه صورت گرفته است و هنوز زود است که بخواهیم انرژی حاصلشده از این انفجارهارا مسبب ازهم شکافتگی بافت مستحکم کوه بدانیم. این را هم در نظر داشته باشید که کوههایی زیادی در آن منطقه هستند که کره شمالی میتواند آنهارا مورد بهرهبرداری قرار دهد.» ویلیام لیث برای اثبات ادعای خود مثالی از کوهی آورد که در گذشته، توسط اتحاد جماهیر شوروی به همین منظور مورد استفاده قرار میگرفت و حدود دویست انفجار را تاب آورد و در نهایت فرو ریخت.
با مطالبی که عنوان شد میتوان به این نتیجه رسید که کوهی که در کره شمالی به منظور انجام آزمایشهای اتمی مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، به طور قطع توان اولیه خودرا از دست داده است، با اینحال هنوز زود است که بخواهیم از خطر ریزش آن صحبت کنیم و به احتمال قریب به یقین اگر کره شمالی اقدامی درباب توقف فعالیتهای اتمی خود کند، به این خاطر نخواهد بود. (سیارک)