مشهورترین خانه های تسخیر شده توسط ارواح در جهان

در

مکان هایی در نقاط مختلف دنیا وجود دارند که سال ها است همگان بر این باور اند که تسخیر شده هستند. داستان ها و بعضاً افسانه هایی در خصوص این مکان ها وجود دارد که باعث شهرت آن ها شده است و افراد زیادی بوده اند که خبر از شنیدن صدا ها و یا دیدن چیز های عجیب و غریب در این مکان های به خصوص داده اند. البته زمانی که مکانی چنین شهرتی پیدا می کند، بسیاری ممکن است به خاطر آزار دادن دیگران و یا مسائل دیگر اقدام به خبر سازی در خصوص این مکان ها کنند، با این وجود آن چه که در این مطلب به آن اکتفا می شود، خبر های مستند و تأیید شده است. آیا شجاعت کافی برای آشنا شدن با این مکان ها را دارید؟ با سیارک همراه باشید.

خانه وینچستر، واقع در ایالات متحده آمریکا

این خانه بسیار بزرگ در ایالت کالیفرنیای آمریکا قرار دارد. شایعه هایی وجود دارد مبنی بر این که این خانه تسخیر شده است. خبر های بسیاری از افرادی که در آن حوالی زندگی می کنند به دست رسیده است مبنی بر این که بعضاً ارواح و چیز هایی شبیه به آن مشاهده کرده اند و صدا های عجیب و غریب شنیده اند. حتی برخی عنوان کرده اند که شاهد مسائلی بوده اند که توضیحی برای آن ندارند.

خانه وِیلی، واقع در ایالات متحده آمریکا

حتی آن افرادی که به طور کلی وجود مسائل ماوراء طبیعی و ارواح و اجنه را انکار می کنند، زمانی که صحبت از این خانه واقع در سن دیگوی آمریکا می شود، کمی از موضع خود عقب نشینی می کنند، چرا که این گونه به نظر می رسد که شواهد و مدارک موجود از این خانه بسیار قوی تر از آن چیزی هستند که این افراد توان انکار آن را داشته باشند. در دهه شصت میلادی بود (1960) که یکی از اُرگان های رسمی ایالات متحده آمریکا نام این خانه به عنوان یک خانه تسخیر شده به صورت رسمی ثبت کرد. طی سالیان طولانی، افراد بسیاری خبر از مشاهده ارواح و چیزهایی شبیه به آن و نیز اتفاقات عجیب و غریب در حوالی این خانه داده اند و همین مسئله کمی ترس و واهمه مردم این منطقه از خانه را بر انگیخته است.

خانه استیو جابز، واقع در ایالات متحده آمریکا

استیو جابز مشهور، خالق اصلی اَپل و محصولاتی که در حال حاضر بخش عمده از بازار تکنولوژی را به خود اختصاص می دهد، در سال 2000 و با علم به این که این خانه برای مدت ها متروکه مانده بوده، اقدام به خریداری آن کرد. در نهایت در سال 2004، جابز تصمیم گرفت که خانه را به طور کلی خراب کرده و یک خانه مدرن و امروزی به جای آن بسازد. البته محافظان محیط زیست و مناطق قدیمی که در آن نقاط فعالیت می کردند، مخالف بازسازی دوباره و خراب کردن این خانه قدیمی بودند و همین مسئله بود که در نهایت باعث شد این اقدام استیو جابز تا سال 2011 به تعویق بیفتد؛ سالی که استیو جابز در آن دار فانی را وداع گفت. از آن زمان به بعد بود که خبرهایی مبنی بر مشاهده اشکال و شنیدن صدا های عجیب و غریب از آن منطقه به گوش رسید. در حال حاضر نیز این خانه متروکه است.

ویلای مک پایک، واقع در ایالات متحده آمریکا

این ویلا در سال 1869 و به وسیله هنری گِست مک پایک احداث شد و به عنوان یکی از تسخیر شده ترین مکان های ایالات متحده آمریکا شناخته می شود. شارین و جورج لودِک، کسانی هستند که در حال حاضر در این ویلا زندگی می کنند و آن را در یک حراجی در سال 1994 خریداری کرده اند. بنا به صحبت هایی که صاحبان جدید این ویلا کرده اند، این مکان توسط صاحبان پیشین و اصلی آن تسخیر شده است و این گونه به نظر می رسد که شارن و جورج پس از مشاهده اشیاء و شنیدن صداهای عجیب و غریب، به مرور از این خانه جدیدشان وحشت زده شده اند، با این وجود خبرهایی که به وسیله خودشان منتشر شده است، باعث شده تا کسی حاضر به خریدن این مکان از آن ها نباشد و به همین خاطر است که در آن باقی مانده اند.

چائونِی، شماره هشتاد و یک، واقع در چین

این مکان در سال 1910 احداث شده است و چندین سال بعد هم به طور کامل متروکه شده است. داستان مخوفی در خصوص این خانه وجود دارد که باعث شده است هر کسی جرأت وارد شدن و انتخاب آن به عنوان سکونت گاه جدید خود را نداشته باشد: در گذشته یک افسر سابق ارتش چین، به همراه همسرش در این خانه زندگی می کرده اند و همسر این افسر چینی، به طرزی بسیار ترسناک در یکی از اتاق های این خانه خود را حلق آویز می کند و این خود کشی می کند. حال این داستان دست به دست می شود که روح همسر این افسر ارتش، هنوز در خانه و اطراف آن سرگردان است و به همین خاطر خیلی کسی مایل به نزدیک شدن به خانه و حوالی آن نیست.

ادیفیکو یوئلما، واقع در برزیل

استفاده از این ساختمان به طور رسمی در سال 1971 آغاز شد و عبارت دیگر از همان سال بود که کار ساخت این ساختمان واقع در مرکز سائو پائولو به اتمام رسید. تنها سه سال پس از این که اشخاصی اقدام به خرید واحد های این ساختمان کرده و وارد آن شده بودند، یعنی در سال 1974، آتش سوزی مهیبی در آن به راه افتاد که صد و نود و یک کشته به جای گذاشت. چند سال بعد، مسئولان برزیلی اقدام به بازسازی و به روز کردن این ساختمانی کردند که در آتش سوخته بود و هدف از این بازسازی تبدیل آن به یک مجتمع مسکونی جدید بود، با این وجود کسانی که برای مدتی در آن زندگی کردند، خبرهایی منتشر کردند مبنی بر این که این ساختمان تسخیر شده است و این که حاضر به ادامه زندگی در آن نمی باشند. در حال حاضر از این ساختمان به عنوان یک اقامتگاه موقت استفاده می شود و برخی از واحد های آن نیز به فعالیت های تجاری اختصاص یافته و عده ای برای کار آن ها را اجاره کرده اند.

امارت رِینهام، واقع در انگلیس

داستان این امارت در هاله ای از ابهام قرار دارد و کسی چندان اطلاعات دقیقی در خصوص سازندگان آن و اتفاقاتی که در آن رخ داده است ندارد. با این وجود، شهرت جهانی این امارت متروکه به واسطه روحی است که عده بسیاری ادعا کرده که آن را مشاهده کرده اند. نکته عجیب و قابل توجه در خصوص این ادعا ها این است که تقریباً تمامی افرادی که مدعی شده اند که این روح را مشاهده کرده اند، خصوصیات ظاهری مشابهی را از آن عنوان کرده اند. «بانوی قهوه ای پوش» نامی است که این روح، به واسطه لباس یک دست قهوه ای رنگش به آن مشهور شده است. اولین اخبار مبنی بر مشاهده این روح مربوط به اوایل قرن نوزدهم می شود و از آن زمان به بعد دیگر این خبر ها تکرار شده است. بسیاری ادعا می کنند که روح این بانوی قهوه ای پوش را در اطراف امارت دیده اند.

خانه ملکه، واقع در انگلیس

آن بُلِین، کاترین هُوارد، لِیدی جین گرِی و ملکه الیزابت اول از جمله افرادی هستند که در این خانه که در انگلستان واقع شده است، برای مدتی محبوس شدند. یک سری پلکان دایره ای شکل در این خانه وجود دارد که طبقه اول را به طبقه بالاتر متصل می کند و شایعات و اخباری وجود دارد مبنی بر این که یک جسم کاملاً سیاه پوش که نمی توان تشخیص داد چیست، گاه به گاه در این پلکان حاضر می شود. علاوه بر این بسیاری هم اخباری در اختیار رسانه ها قرار داده اند مبنی بر این که روح زنی را در این منزل مشاهده کرده اند که در حال جارو زدن و مرتب کردن خانه است و در حین کار خود آواز می خواند.

کاروان سرای قدیمی رَم، واقع در انگلیس

این کاروان سرا نیز داستانی مخوف و ترسناک در گذشته خود دارد که باعث شده است در حال حاضر هم افراد بسیاری جرأت نزدیک شدن و یا وارد شدن به آن را نداشته باشند. ساختمان اصلی این کاروان سرا، نزدیکی های قرن دوازدهم میلادی و توسط افرادی ساخته شده است که با نام پِگَن شناخته می شدند، افرادی که منکر دین مسیحیت زمان خود بوده و به اصطلاح کافر بودند و توسط مردم مرتد شناخته می شدند.نکته ای که در خصوص این افراد وجود داشت این بود که آن ها هم با وجود این که کافر شناخته می شدند، مراسم مخصوص به خود را داشتند. بنا به اطلاعات و اسنادی که موجود است، پِگَن ها، طی برنامه زمانی مختص به خود، اقدام به قربانی کردن کودکان در این کاروان سرا می کردند. اطلاعات دیگری نیز موجود است که در این کاروان سرا و نیز نواحی نزدیک به آن، طی سالیان بعد، بسیاری اقدام به انجام عبادت های شیطان پرستانه می کرده اند. تمامی این مسائل دست به دست هم داده اند تا در حال حاضر کسی جرأت سکنی گزیدن در این مناطق را نداشته باشد.

خانه سالی، واقع در ایالات متحده آمریکا

این خانه در ایالت کانزاس آمریکا و در آتچیسون واقع شده است و یکی دیگر از خانه هایی است که به وجود موارد و مسائل ماوراء طبیعه در آن شهرت پیدا کرده است. افراد بسیاری ادعا کرده اند که در این خانه و مناطق اطراف آن اجسام عجیب و غریبی مشاهده کرده اند که بعضاً پرواز هم می کنند. شنیده شدن صدا های نا خوشایندی نیز که منبعش این خانه است، از دیگر مواردی است که باعث شده تا بسیاری از مردم منطقه از خانه و نواحی اطراف آن واهمه داشته باشند. داستانی در خصوص این خانه وجود دارد که آن را بیش از پیش ترسناک کرده است. تونی و دبرا پیکمن، کسانی بودند که در سال 1992 در این خانه سکونت داشتند. این در یک برنامه تلوزیونی حضور پیدا کرده و اقدام به تعریف کردن تجربه هاشان از زندگی در این خانه کردند که همگان را وحشت زده کرد: آن ها عنوان کردند که به مرور جای زخم، سوختگی و بریدگی هایی روی بدن خود مشاهده می کردند و قادر به تشخیص علت این جراحات نبودند. همین مسئله باعث می شود تونی و دبرا از خانه دچار وحشت شوند و مدتی بعد آن را ترک کردند و دیگر چنین اتفاقاتی برایشان نیفتاد.

خانه لاوانگ سِوو، واقع در اندونزی

این خانه در ناحیه مرکزی اندونزی واقع شده است و بسیاری از مردم منطقه بر این باور اند که تسخیر شده است. ادعا های بسیاری وجود دارد مبنی بر این که روح و هیئت مردانی بدون سر مشاهده شده اند که در فضای داخلی و بعضاً اطراف خانه حرکت می کنند و این که تا چه حد این ادعا ها درست باشد، مشخص نیست. یک برنامه تلوزیونی وجود دارد که مختص به مکان های ماوراء الطبیعه و اتفاقات مربوط به آن است. افرادی که در این برنامه فعالیت دارند، وارد این خانه شده و اقدام به فیلم برداری از آن کردند. در نهایت در تصاویری که از این خانه ضبط شده است، می توان شکلی را مشاهده کرد که شبیه به یک روح است. حال اما نمی توان با قطعیت گفت که آیا آن شکل واقعا یک روح بوده است و یا این که تداخلی که در تصویر ضبط شده از دوربین به وجود آمده است، با این وجود، بسیاری بر این باور اند که این خانه نیز تسخیر شده است.

امارت لالائوری، واقع در ایالات متحده آمریکا

دِلفین لالائوری، یک شخص مقتدر آمریکایی بود که بنا به اطلاعات و اسناد موجود، یک قاتل زنجیره ای نیز بوده است. داستان مخوف این اِمارت به دوران برده داری در آمریکا باز می گردد. داستان هایی وجود دارد مبنی بر این که دِلفین (دِلفین نام زن است) در شکنجه کردن و کشتن و بعضاً مُثله کردن نود و شش برده سیاه پوست آمریکایی نقش مستقیم داشته است. این اِمارت مکان اصلی ای بود که برای انجام این اقدامات خشونت بار مورد استفاده قرار می گرفت و در حال حاضر بیشتر به خاطر همین تاریخ خون بار امارت است که بسیاری بر این باور اند که تسخیر شده است. داستان مربوط به این امارت در یک برنامه تلوزیونی مشهور آمریکایی نیز عنوان شد (American Horror Story).

کاخ سفید، واقع در ایالات متحده آمریکا

بنا به اخبار و اطلاعات واصل شده از واشینگتن پُستِ آمریکا، این اقامتگاه مشهور رئیس جمهوران آمریکایی، یک مکان تسخیر شده نیز هست. بنا به سنت ها و عقاید گذشتگان آمریکایی، بسیاری از کسانی که روزگاری در این اقامتگاه زندگی کرده اند، به واسطه عطش بی اندازه شان برای داشتن قدرت، پس از مرگ نیز در قالب روح در کاخ سفید باقی مانده اند. افسانه هایی وجود دارد مبنی بر این که کسانی چون آبراهام لینکلن، هم چنان در اتاق خود در کاخ سفید حضور دارند.

امارت لِمپ، واقع در ایالات متحده آمریکا

از زمان های دور تا به امروز، در این خانه اتفاقات نا خوشایند بسیاری رخ داده است که بدترین و مخوف ترین آن ها مربوط به افراد خانواده لِمپ می شود که برای مدتی در این خانه زندگی کردند. داستان خانواده لِمپ از این قرار است که پس از مرگ یکی از پسرانشان (با نام فردریک لِمپ) سایر اعضای خانواده که چهار نفر بوده اند، اقدام به خود کشی دست جمعی می کنند. حال افسانه ها و داستان هایی وجود دارد مبنی بر این که ارواح افراد خانواده لِمپ هم چنان در این خانه وجود دارند و آن را تسخیر کرده اند . همین مسئله باعث شده است تا بسیاری از خانه و نواحی اطراف آن وحشت داشته باشند.

خانه لیزی بُردِن، واقع در ایالات متحده آمریکا

اخبار و اطلاعات موجود در خصوص این خانه حاکی از آن است که شخصی به نام لیزی بُردِن که به همراه والدینش در این خانه زندگی می کرده است، به طور خشونت آمیزی اقدام به سلاخی کردن و سپس کشتن والدین خود کرده است. همین اتفاق مخوف باعث شده است تا بسیاری بر این باور باشند که ارواح این والدین هم چنان در خانه هستند و آن را تسخیر کرده اند.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

واقعیت ناشناخته درباره کاخ سفید

در

کاخ سفید

واقعیت ناشناخته درباره کاخ سفید: رازهای ساختمان نمادین که پشت نمای آن پنهان است.

 

کاخ سفید محل کار رسمی و محل سکونت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا  است. کاخ سفید از مشهورترین و شناخته شده ترین بناها در جهان است. اما در پشت نمای با شکوه نئوکلاسیک آن ، انبوهی از جزئیات و اسرار ناشناخته نهفته است. تاریخچه ساخت کاخ سفید نیز با افسانه ها و حدس های مختلفی درگیر است. به پاسخ به سوالات رایج در مورد این ساختمان نمادین می پردازیم، ​​که بعنوان محل سکونت  روسای جمهور ایالات متحده آمریکا بجز یک  رئیس جمهور  محل زندگی همه  قرار گرفت.


آیا کاخ سفید توسط بردگان ساخته شده است؟

کاخ سفید

اولین عکس از کاخ سفید ، 1846.

 

طبق آرشیو ملی ، دولت ایالات متحده آمریکا هرگز مالک بردگان نبود. اما به مالکان برده هزینه پرداخت شد تا آنها را برای ساخت کاخ سفید استخدام کنند. طبق انجمن تاریخی کاخ سفید ، کمیسرهای شهر واشنگتن دی سی در ابتدا قصد داشتند کارگران را از اروپا برای ساخت و ساز جذب کنند. این کار از سال 1792 آغاز شد و هشت سال به طول انجامید. هنگامی که نتیجه مطلوب هرگز حاصل نشد ، علاوه بر کارگران آزاد ، آفریقایی آمریکایی های برده نیز جذب شدند. آنها با کارگران و صنعتگران سفیدپوست محلی همکاری می کردند. فقط تعداد انگشت شماری اروپایی وجود داشت. نه تنها خانه رئیس جمهور ساخته شد ، بلکه ساختمانهای دولتی دیگری مانند ساختمان کاپیتول یا کاخ کنگره نیز ساخته شد.

 

معماری و طراحی اولین پروژه محل اقامت روسای جمهور آمریکا توسط جیمز هوبان ، مهاجر و معمار ایرلندی ایجاد شد. وی شخصاً توسط رئیس جمهور جورج واشنگتن برای این کار انتخاب شد. در بحبوحه جنگ‌های مشهور به جنگ ۱۸۱۲ این عمارت به آتش کشیده شد که بخشی از پروژه به آتش کشیدن واشینگتن توسط ارتش بریتانیا بود، این آتش‌سوزی قسمت‌های داخلی را ویران و در قسمت‌های بیرونی باعث ایجاد نیم سوختگی‌های گسترده گردید، بازسازی این صدمات بلافاصله و به سرعت آغاز گردید پس از آتش‌سوزی توسط انگلیسی ها در سال 1814 کاخ سفید ، در طول جنگ ، این هوبان بود که در مرمت ساختمان نقش داشت.

 

کاخ سفید

معماری و طراحی پروژه کاخ سفید توسط معمار مهاجر ایرلندی جیمز هوبان انجام شده است.

 

کاخ سفید کجاست؟

کاخ سفید در خیابان 1600 پنسیلوانیا در واشنگتن دی سی واقع شده است. این احتمالاً معروف ترین آدرس در کشور است. بر اساس قانون اقامت 1790 ، رئیس جمهور جورج واشنگتن مکان دقیق پایتخت را در ساحل شرقی رودخانه پوتوماک و نزدیک به ساختمان کاپیتول انتخاب کرد. سازندگان سنگ بنای کاخ سفید را در 13 اکتبر 1792 و سنگ بنای پایتخت را در 18 آگوست 1793 قرار دادند.

 

کاخ سفید

خانه جورج واشنگتن.

 

این عمارت طی سالها چندین بار مورد بازسازی قرار گرفته است ، از جمله کارهای گسترده تئودور روزولت در سال 1902 ، که شامل نصب روشنایی الکتریکی بود. در سال 1948 ، پس از آنکه مهندسان دریافتند ساختمان برای ساخت و ساز سازگار نیست و ایمن نیست ، هری اس ترومن دستور تعمیرات اساسی در فضای داخلی و تعمیرات اساسی ساختمان را صادر کرد. در هنگام بازسازی ، ترومن و خانواده اش در خانه روبرو بلر زندگی می کردند.

 

کاخ سفید

بازسازی کاخ سفید.

 

 اولین رئیس جمهوری که در کاخ سفید زندگی کرد؟

اگرچه جورج واشنگتن مکان و معمار  را انتخاب کرد ، اما وی تنها رئیس جمهوری بود که هرگز در کاخ سفید زندگی نمی کرد. رئیس جمهور جان آدامز اولین شخصی بود که در سال 1800 ، حتی قبل از اتمام آن ، به محل اقامت نقل مکان کرد. از آن زمان ، هر رئیس جمهور و خانواده اش در کاخ سفید زندگی می کنند. دو رئیس جمهور نیز در کاخ سفید درگذشتند: ویلیام هنری هریسون در 1841 و زاخاری تیلور در 1850. سه بانوی اول امریکا نیز در آنجا درگذشتند: لتیتیا تایلر ، کارولین هریسون و الن ویلسون.

 

کاخ سفید

جورج واشنگتن تنها رئیس جمهوری است که در کاخ سفید زندگی نکرده است.

 

کاخ سفید چند اتاق دارد؟ 

مساحت شش طبقه کاخ سفید بیش از پنج هزار متر مربع است. کاخ سفید 132 اتاق (16 اتاق خانوادگی) و 35 حمام دارد. طبق صفحه وب رسمی کاخ سفید ،  دارای 28 شومینه ، هشت راه پله ، سه آسانسور ، 412 در و 147 پنجره است. همچنین یک آشپزخانه برای یک شام کامل برای 140 مهمان یا بوفه برای 1000 نفر مجهز شده است. کاخ سفید هر پنج تا شش سال یکبار نقاشی می شود. و به بیش از دو هزار لیتر رنگ نیاز دارد.

 

عمارت و محوطه ها هم اکنون شامل یک استخر سرپوشیده Franklin D. Roosevelt و یک استخر روباز Gerald R. Ford است. اماکن دیگری نیز در این منطقه وجود دارد که رئیس جمهور که از امور دولتی خسته شده می تواند تمدد اعصاب کند: یک زمین تنیس ، سالن بولینگ یک خطه ، یک سینمای کوچک ، یک اتاق بازی ، مسیر پیاده روی آهسته و یک زمین چمن گلف.

 

کاخ سفید

معماری و طراحی کاخ سفید همیشه اینگونه نبود.

 

شایعاتی درباره اتاق های مخفی در ساختمان و معابر مخفی وجود دارد. انجمن تاریخی کاخ سفید ادعا می کند که تنها منطقه "مخفی" پناهگاهی برای بمب است. در زمان ریاست جمهوری فرانکلین روزولت پس از بمب گذاری در پرل هاربر در سال 1941 در زیر بال شرقی ساخته شد. معاون رئیس جمهور دیک چنی هنگام حملات 11 سپتامبر از آن استفاده کرد. رئیس جمهور دونالد ترامپ در اعتراضات سال 2020 مقابل کاخ سفید احتمالاً در آنجا منزوی شده بود. حداقل دو تونل در زیر عمارت وجود دارد ، یکی به ساختمان خزانه داری و دیگری به South Lawn منتهی می شود.


 آیا این خانه همیشه سفید بود؟

نمای سنگی ساختمان برای اولین بار در سال 1798 با آهک سفید رنگ آمیزی شد تا در برابر شرایط نامساعد جوی و دمای یخبندان محافظت شود. طبق انجمن تاریخی کاخ سفید ، اصطلاح "کاخ سفید" حتی قبل از جنگ 1812 در روزنامه ها شروع به چاپ کرد. نام های آن زمان: کاخ روسای جمهور ، عمارت رئیس جمهور و کاخ ریاست جمهوری بود. اما این رئیس جمهور تئودور روزولت بود که در سال 1901 نام رسمی محل اقامت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا ، کاخ سفید را تعیین کرد.

 

در بال غربی کاخ سفید چه خبر است؟

از زمانی که تئودور روزولت محل کار خود را از محل سکونت خود به بال تازه ساخته شده غرب در سال 1902 منتقل کرد ، بال دو طبقه غرب دفاتر ریاست جمهوری است. مجموعه Wing West علاوه بر دفتر بیضی ، شامل اتاق مرکز مدیریت اطلاعات،  دفتر شخصی ، اتاق روزولت و اتاق توجیهی مطبوعات است.

 

کاخ سفید

ملانیا ترامپ در کاخ سفید برای سال نو تزئین شده است.

 

دفتر بیضی در کاخ سفید که از زمان رئیس جمهور ویلیام هوارد در سال 1909 به عنوان دفتر ریاست جمهوری خدمت کرده است ، در واقع بیضی شکل است. یک میز بلوط وجود دارد که ملکه ویکتوریا در سال 1880 به رئیس جمهور رادرفورد بی. هیز اهدا کرده است. از آن زمان ، تقریباً هر رئیس جمهور از آن استفاده کرده است ، به استثنای لیندون جانسون ، ریچارد نیکسون و جرالد فورد.

 

 اتاق مرکز مدیریت اطلاعات در کاخ سفید که به طور رسمی به اتاق کنفرانس جان اف کندی معروف است ، در زیرزمین بال غربی واقع شده است و در واقع از چندین اتاق تشکیل شده است. در سال 1961 توسط جان اف کندی به عنوان یک سایت هماهنگی بحران تعیین شد ، توسط جانسون در طول جنگ ویتنام استفاده شد. در اینجا بود که رئیس جمهور باراک اوباما شاهد ترور اسامه بن لادن بود.

 

این دفتر مکانی است که رئیس جمهور با مقامات دولتی ملاقات می کند و سالن روزولت ، جایی که دفتر تئودور روزولت در آن واقع شده است ، به عنوان یک اتاق کنفرانس عمومی عمل می کند. علاوه بر این ، در دو طبقه ، بال شرقی ، فضای اداری برای بانوی اول و کارمندانش وجود دارد. در هنگام رویدادهای مهم یک ورودی سرپوشیده برای میهمانان در نظر گرفته شده است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

فضاپیمای شاتل و بوران

در

 شاتل و بوران

 

 

ایستگاه فضایی ISS  تنها ایستگاه مداری دردنیا درحال حاضرکه توسط 10 کشور جهان یعنی امریکا، روسیه ، ژاپن ، برزیل ، کانادا و 5 کشور اروپایی اداره میشود و درحال تکمیل شدن است.

 

 اززمانی که بشر پا به عرصه فضا گذاشت نیاز به حمل ونقل کم هزینه با بارمفید بیشتر احساس می شد، که دراین راستا ساخت فضاپیمای قابل استفاده مجدد با ظرفیت حمل بالا دراولویت قرار گرفت. ازهمان آغاز دو پیشگام اکتشافات فضایی ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی توجه خاصی را به این امرداشتند و دراین راستا تلاشهایی صورت دادند که با پیروزی ها و شکستهایی توأم بود .

 بوران که کارطراحی آن درشوروی درسال 1976 آغاز شده بود دارای 5 نوع بود با نامهای 1/01 , 1/02 , 2/01 , 2/02 , 2/03، که از این بین فقط دو نوع تکمیل شد و سه نوع دیگربه علت کمبود بودجه ناتمام ماند و همچنین از انواع بوران تنها اولین آن یعنی بوران 1/01 موفق به پرتاب شد.

 قبل ازاینکه به چگونگی مطرح شدن طرح شبیه به شاتل امریکا در شوروی و همچنین ساخت آن بپردازیم، لازم است توضیحاتی درباره تاریخچه شاتل و همچنین فضاپیماهای مشابه آن چه درامریکا و چه درشوروی بیان کنیم:

 

 

 تاریخچه سفینه های قابل استفاده مجدد

 

فضا پیمای بوران  اخرین رقابت جنگ سرد میان امریکا و شوروی در واپسین سالهای عمراتحاد جماهیرشوروی که به دلیل کمبود بودجه نتوانست هیچ مأموریتی انجام دهد و فقط یک بار دریک پرتاب ازمایشی درسال 1978 به فضا پرتاب شد.

 

طرح استفاده ازوسایل بالداری مانند هواپیما برای پروازهای فضایی از آغاز تاریخ مطرح شدن ایده های اکتشافات فضایی در ذهن مشتاقان فضا بود.

 در پایان جنگ جهانی دوم نیروی هوایی امریکا هم طرحی در این زمینه ارائه داد که یک گلایدر سرنشین دار به وسیله موشک تایتان 3 به طرف اتمسفر پرتاب می شد و بعد از نزول سری در جو درباند پرواز فرود می آمد که البته این طرح عملی نشد.

 دراواسط دهه 1960 دفتر طراحی میکویان اولین فضاپیمای قابل استفاده مجدد هایپرسنیک را که اندازه کوچکی داشت و spiral نام داشت را طراحی کرد که این طور عمل می کرد که برروی یک هواپیمای مافوق صوت قرار می گرفت و بعد از جدایی ازآن در جو با موشکی که به آن وصل شده بود سرعت می گرفت و سرعت آن حتی به ماخ 6 هم می رسید.

 

 فضاپیمای مافوق صوت اسپیرال

 

 

 توسعه نسل امروزی شاتلها

 دراوایل دهه 1970 ایالات متحده امریکا به فکر ساخت نخستین پروژه سرنشین دار خود که از مدتها پیش به فکر آن بود،  وشاتل نام داشت افتاد .

  کار اداری طراحی شاتل ازسال 1972 شروع شد و 9 سال بعد در 12.04.1981 اولین پروازخود را انجام داد، این طرح برای امریکا هزینه ای برابر 17 میلیارد دلار در برداشت و بعد از ساخت اولین شاتل، چهارشاتل دیگر ساخته شد که دو شاتل با با نام های چلنجر و کلمبیا درهنگام انجام ماموریت با سانحه مواجه شده و کلیه سرنشینان آنها کشته شدند، چلنجر در هنگام بلند شدن اززمین به علت نقص درسیسم موتور سوخت جامد بوسترهای آن، به همراه هسته مرکزی و بوسترها درچند ثانیه بعد از پرتاب منفجرشد، کلمبیا هم در سال 2003 درهنگام بازگشت از فضا در جو منفجر شد. پس از آن شاتلهای امریکا چند مأموریت دیگر را با موفقیت انجام دادند تا اینکه سرانجام در سال 2011 با انجام آخرین مأموریت شاتلها به ایستگاه فضایی توسط شاتل آتلانتیس از پایگاه فضایی کندی امریکا و در حضور جمعیت زیادی که در اطراف سایت پرواز گرد آمده بودند، شاتلهای فضایی برای همیشه بازنشست شدند.

 

شاتل امریکا، فضاپیمای قابل استفاده مجدد امریکا که کار اداری طراحی آن  درسال 1972 اغاز و در سال 1981 اولین پروازخود را انجام داد، در مجموع 5 شاتل ساخته شد.

 

 پس از ساخت شاتل توسط  امریکا در ابتدای دهه 1970، رهبران اتحاد جماهیرشوروی تصمیم گرفتند به این طرح امریکا پاسخ دهند. چون هر یک ازفضاپیماهای قابلیت پروازسرنشین دار سایوز و ووستوک ظرفیت حمل بالایی را نداشتند و هم به وسیله موشکهایی با سایز متوسط پرتاب می شدند. به هرحال آنها در ژوئن 1974 تصمیم به کار بر روی یک سیستم فضایی قابل استفاده مجدد (MKS)  گرفتند و مسئولیت این طرح هم به شرکت طراح فضاپیمای سایوز سپرده شد. از همان آغاز کار، مهندسان روسی شروع به مطالعه بادقت طرح شاتل کردند، البته این مطالعه برروی شکل ظاهری و سایر اطلاعات کمی که ازشاتل به آنها رسیده بود، صورت می گرفت و جنبه های مختلف آن را به دقت مورد برسی قراردادند. البته مشکلاتی دراین طرح مشاهده می شد اول اینکه اساساً تکنولوژی موجود دراتحاد جماهیرشوروی انعطاف پذیری لازم برای انجام این طرح را نداشت و همینطوراین طرز فکر در اتحاد جماهیرشوروی وجود داشت که آنها فقط بایداز تکنولوژی موجود درکشور استفاده کنند و نباید از تکنولوژی خارجی بهره گیرند و البته مشکل دیگر استفاده از موشک سوخت جامد بود که اساسا شوروی هیچ تجربه ای درموشک سوخت جامد دراین وسعت که امریکا درشاتل استفاده میکرد، را نداشت و بزرگترین موتور سوخت جامد که درراکتهای روسی ازآن استفاده می شد11D57 بود که البته قدرت لازم برای انجام این کار را نداشت و همین طور ساخت موتور سوخت جامد به این اندازه برای پرتاب شاتل وقت زیادی لازم داشت که دراین مدت کوتاه امکان پذیرنبود. البته آنها بعدها تصمیم گرفتند که ازموتورهای سوخت مایع استفاده کنند که البته مزایایی نسبت به سوخت جامد داشت.

به هرحال سه طرح برای سیستم فضایی قابل استفاده مجدد (MKS) پیشنهاد شد. نخستین طرح الگوبرداری ازشاتل بود که همانطورکه گفته شد مشکلات خاص خودرا داشت، دومین طرح راشرکت انرگیا مطرح کرد، آنها گفتند طراحی چنین سازه عظیمی که دارای بال باشد و از جو عبور کند و با سرعت هایپرسونیک برگردد بسیار مشکل است بنابراین آنها طرح خودشان را که شبیه به سایوز بود، پیشنهاد کردند.

 

 

  که این طرح شامل 3 بخش می شد بخش بالایی ; شامل کابین خدمه، بخش استوانه ای وسط ;مخصوص حمل بار، و بخش پایانی; مخصوص موتورها و مانور درمدار. طرز کار آن به این صورت بود که مدول پس از خارج شدن ازمدار و نزول به سمت زمین درسرعت هایپرسونیک چترهایش بازمی شد و ترمز اولیه انجام می شد و در نهایت برای کاهش بیشتر سرعت با روشن کردن موتورهای خود ترمز نهایی را انجام می داد و در نتیجه با سرعت و شتاب بسیار کم فرود می آمد. طرح دوم طرح شبیه به فضاپیمای ما فوق صوت اسپیرال بود و طرح سوم طرح کپی برداری ازشاتل بود که همین طرح هم مورد موافقت قرار گرفت. علت مورد موافقت قرار گرفتن این بود که اولاً درمطالعه های شرکت (Npo-Energia ) برروی طرحهای مختلف ازفضاپیماهای بالدار که به آن ارائه شده بود این نتیجه گرفته شده بود که برآیند همه این طرحها همان طرح فضاپیما به سبک شاتل امریکاست، چون امریکایی ها از سال 1960 تا 1970 مسلماً  بر روی همه این طرحها کارکرده بودند و مسلماً بهترین آنها را انتخاب کردند که با این کپی برداری ازشاتل امریکا، شوروی از تحقیقات امریکا استفاده می کرد، ازطرفی این طرح 6 سال بعد ازشاتل امریکا انجام می شد. این طرح بوران انرگیا نام گرفت (بوران نام فضاپیما , انرگیا موشک حامل آن).

هدف این طرح این گونه مشخص شد :

حمل 30 تن باربه فضا واجرای عملیات مداری درطی 7 روز و همینطور رفتن به مدارهایی با ارتفاع 260km و همینطور برگرداندن 20 تن بار از فضا به زمین.

  

 

 

ساخت بوران

 

 

 کارساخت بوران ازسال 1976 این طور آغازشد که می بایست نخست آزمایشهای گوناگونی برروی مدلهای تستی بوران که شامل 8 نوع بود انجام می شد که این آزمایشها شامل انواع تستهای دینامیکی، استاتیکی، و آیرودینامیکی بود و بعد از انجام آزمایشها مدل اصلی ساخته می شد. اما مهمترین، جالبترین وخلاقانه ترین مدل تستی بوران آنالوگ GL002 یا آیروبوران بود که به (ok بوران) هم مشهور بود.

 اما علت ساخت آن: همانطورکه گفته شد بوران به سبک شاتل امریکا طراحی شد و دارای بال بود و می بایست با یک فرود سری مانند گلایدر به سمت زمین می آمد و در فرودگاه landing می کرد که این کار مشکل به نظرمی رسید چون سرعت بوران پس از خارج شدن از مدار و نزول به سمت زمین به 25M ماخ هم می رسید که برایlanding  باید به 0.2M ماخ می رسید. بنابراین کاهش سرعت بوران در هنگام نزول از جو و قبل از landing از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. دراین ارتباط تصمیم گرفته شد درعقب بوران اوربیتر بر روی tail horizontal   (دم افقی) ازیک "دوبل رادر" استفاده شود که عملکرد آن به این صورت بود که اگر هر دو لایه رادر به یک سمت متمایل شوند ماکزیمم زاویه آنها با صفحه دم افقی tail horizontal  23 درجه می شود  که برای دور زدن از آن استفاده می شود که البته باعث کاهش سرعت می شود.

 اگر هر یک از رادرها به یک سمت متمایل شوند زاویه هر یک ازانها با صفحه دم عمودی  vertical tail ماکزیمم 45 درجه می شود که برای ترمزنهایی ازآن استفاده می شود. به این ترتیب دم افقی tail horizontal  ساخته شد.

 

 

 برای امتحان عملکرد دم ازتونل باد استفاده شد با این که تست تونل باد موفقیت امیزبود ولی برای تست هرچه بیشتر و واقعی تردم وهمچنین طراحی سیستم فرود خودکار، مشهورترین ومبتکرانه ترین مدل تستی بوران به نام بوران انالوگ  GL002 ساخته شد. این مدل تستی که  پرسپکتیوهای آن رامی بینید همان خصوصیات مرکزجرم حالت ایرودینامیک ودیگرخصوصیاتی را داشت که بوران نوع اصلی دارا بود .

 

 

 ازجمله سیستمهای ضروری بوران شامل صندلیهای قابل Eject , RM1 و RM2 سیستم ناوبری VIU ,GSP -ارابه های فرود - آنتن سیستم فرود - حسگرهای گرمایی و شتاب سنجهای گروه 1و2 و... میشوند. 4 موتور پرقدرت توربوجت AL-3I  موجود دراتحاد جماهیر شوروی که قدرتی برابر 40 تن تولید می کردند و زاویه ای برابر 4 درجه نسبت به سطح افق داشتند را بر روی آیروبوران مجهزکردند که فرق اصلی آن با بوران اصلی هم همین بود.

 

 

 موتورهای جت برای take off  ازروی باند بکارمی رفتند. نحوه عملکرد آیروبوران این طور بود که با استفاده از این موتورها از روی باند take off می کرد و بعد ازرسیدن به ارتفاع 5000 موتورهای آن خاموش می شدند و یک فرود گلایدری خودکار بدون خلبان (اتومات) یا با خلبان انجام می داد که در طی این کار سیستم های فرود landing و دم افقی tail horizontal و سایرسیستمهای آیرودینامیکی مورد آزمایش قرارمی گرفتند. 

 

 

 

آیروبوران هم اکنون درمرکز تست ژکفسکی نگهداری می شود و هر از چند گاهی برای نمایش در نمایشگاهای هوایی به بیرون حمل می شود. این مدل چندی پیش برای نمایش درنمایشگاهی به استرالیا برده شد که به علت حجم عظیم آن مجبورشدند قطعات آن را جدا و سپس حمل کنند وبرای assemble نهایی آن 25 مهندس روسی با کشتی حامل عازم استرالیا شدند.

 

 

سپرحرارتی

 عبور سریع بوران از میان لایه های جو احتیاج  به یک سپرحرارتی قابل استفاده مجدد با توان تحمل حداقل 100 پرواز را داشت. برای بوران سه نوع سپر حرارتی پیشنهاد شد همانطور که درسمت راست تصویر دیده می شود.

 

 

 الف) ماده کامپوزیت کربن-کربن. ماده ای با ماکزیمم توان تحمل حرارتی، که تا دمای بالاتر از 1650 درجه را می توانست تحمل کند که با رنگ نارنجی در تصویر بوران  دیده می شود. (همانطورکه درتصویر دیده می شود درنوک دماغه فضاپیما و درلبه های جلویی بال از آن استفاده می شود).

 

ب) کاشی های سرامیکی که برای قسمتهای بالای 1250 درجه دربدنه جلویی و در بدنه پهلویی که در تصویر با رنگ قرمز و سبز دیده می شود، استفاده می گردد.

 

ج) مواد قابل انعطاف برای قسمتهای سطحی که دارای دمای بالاتر از 379 درجه نیست که با رنگ خاکستری در تصویردیده می شود.

 

البته همانطور که درتصویر درسمت چپ دیده می شود مواد کامپوزیتی که درشاتل امریکا بکار رفتند ازکیفیت دمایی بالاتری برخورداربودند.

 

 

تکنولوژیهای بدست آمده ازساخت شاتل و بوران

 یکی ازنکات جالب درساخت بوران این است که تقریبا هر یک از40 هزار کاشی عایق سرامیکی که درساخت بوران مورد استفاده قرارگرفت بسته به جای قرارگرفته برروی سطح بوران (اعم ازسطح پهلویی، سطح خمیده جلویی و همچنین دربریدگیها وخمیدگیها ) شکل هندسی مخصوص به خود داشتند یعنی هریک ازآنها با دیگری تفاوت داشتند.

 

 

 البته طراحی این سرامیکها از نظر هندسی و قراردادن آنها در کنار هم بطورمرتب و دقیق بسیار مشکل بود و باید در بیش از 100 نقطه از سطح زیر کاشی ها در روی بدنه اندازه گیریهای هندسی انجام می گرفت که تقریبا با دست غیر ممکن بود.

  بنابراین یک نرم افزار مخصوص توسعه یافت که با استفاده از آن نصب و تولید کاشی ها بطور الکتریکی و بدون نصب و اندازه گیری دستی انجام می شد، این نرم افزار بانک اطلاعات نام داشت که حاصل همکاری بین دفتر طرح و کارخانه تولید بود. اطلاعات بانک اطلاعات شامل توصیف هندسه، پارامترها و ... بود که حاصل از یک میلیارد برنامه تست و کنترل تولید اتوماتیکی در کارگاه بود.

 اما نکته بسیار جالب این است که طراحی شاتل در امریکا و بوران دراتحاد جماهیر شوروی باعث پیشرفتهای زیادی درزمینه های تکنولوژی، اقتصاد، مهندسی، پزشکی و ... شد. به عنوان مثال بدست آمدن نرم افزاربانک اطلاعات در شوروی از ساخت بوران و استفاده از بعضی مواد بکاررفته در شاتل در صنعت دندانپزشکی امریکا نمونه هایی از این پیشرفتها هستند.

 

 

 با توجه به اینکه در قسمتهای قبل به شاتل اشاره ای شد بهتراست مقایسه ای هرچند کوتاه بین شاتل و بوران داشته باشیم. درنگاه اول به نظرمی رسد شاتل امریکا و شوروی از جهات مختلف به هم شبیه اند و اختلاف اندازه ها کمتر از چند سانتیمتر است اما اختلافات بسیار مهم دیگری در زیر سطح ظاهری آنها وجود دارد. در اینجا برخی از این تفاوتها را ذکر می کنیم.

 

مقایسه کابین خدمه شاتل و بوران

 

 

 

مقایسه آماری کوتاه بین شاتل و بوران

 

 

وزنها(kg)                                  بوران                                  شاتل

 

چهارچوب واسکلت                     42000                                 46000

 

موتورها                                   33000                                  37000

 

ماکزیمم بار قابل حمل               30000                                  25000

 

سرعت                                  105M                                     123M

 

 

 

ابعاد

 

طول                                     36.7m                                37.25m

 

طول بال                                 23.92m                              23.8m

 

ارتفاع ارابه های فرود           16.35m                                      17.25m      

    (چرخها)

 

محورنوسان فلپ سکان عقب      78                                          81

 

محورنوسان فلپ سکان بالا       45                                            45

 

شروع پروژِه                       12feb1988                             26jul1972

 

تحویل برای پرتاب                9.3سال بعد                              6.6سال بعد

 

اولین پرتاب وسیله             11.2 سال بعد                           8.7   سال بعد

 

اولین پرتاب مداری              12.7سال بعد                               8.7سال بعد

 

 

  

 

 

 

اولین وتنها پرتاب بوران به فضا

 درسال 1986 بعد از طی مراحل مقدماتی و انجام آزمایشهای مختلف برروی مدلهای بوران، طراحی اولین بوران با نام بوران 1/01 به پایان رسید، البته بعد از تکمیل هم به مدت 2 سال یک سری آزمایشهای مختلف برای تست سیستم های خود انجام داد.

 

 

 اما درماه مارس 1988 شایعه هایی در دنیا شنیده شد مبنی براینکه ماهواره های امریکا عکسهایی از راکت حمل کننده Energia گرفته اند که به محل پرتاب حمل  و سپس برگردانده شد. بعد ازاین اخبار شوروی به طورضمنی نه رسمی گفت درحال آزمایش سیستم های تست پرتاب بود. سیستم تست پرتاب برای این طراحی شده بود که مشکلات کمتری درهنگام پرتاب پیش بیاید. درماه سپتامبر همان سال رادیو مسکو گزارش داد که فضانوردان در حال انجام تمرین های سفر به فضا بودند که از این خبر این طور برداشت شد که مأموریت بوران سرنشین دار خواهدبود که هرگز چنین امری اتفاق نیفتاد و پرتاب بدون سرنشین انجام شد.

 اما در ماه آوریل 1988 اتحاد جماهیر شوروی به طور رسمی اعلام کرد که فضاپیمای خود Buran را به کمک موشکهای Energia به فضا پرتاب می کند. با اعلام قطعی این خبر عکسهای مختلفی ازبوران-انرگیا به سراسر جهان مخابره شد.

 

 

 همچنین روسها اعلام کردند که پرتاب بوران به فضا به طور مستقیم پخش خواهد شد که چنین نشد. تصاویر ضبط شده بعد از پرتاب منتشر شد .

ابتدا قرار بود پرتاب در 29 اکتبر انجام بگیرد اما به علت اشکالی که در سیستم پرتاب پیش آمد پرتاب موقتاً لغو شد.

 ** تا اینکه در  15نوامبر  1988 درساعت  5و 55دقیقه، به وقت مسکو، بوران انرگیا از پایگاه فضایی بایکانور (قزاقستان) به فضا پرتاب شد.

 بعد از 2:57 دقیقه از پرتاب بوسترهای زنیت درارتفاع 60km  از هسته مرکزی و بوران جدا شدند و هسته مرکزی شروع به کارکرد، بعداز8 دقیقه درحالی که بوران را به ارتفاع 160km رساند ازبوران جداشد، 1:02 دقیقه بعد از جدایی، بوران مانوری را به مدت 42 ثانیه انجام داد و خودش را به مدار 252-256 رساند. در طول مدت پرتاب تا فرود landing بوران با استفاده از دو کشتی شوروی که در دو سوی اقیانوس اطلس قرارداشتند با سایت کنترل پرتاب در تماس بود و ماهواره های مولینا این ارتباط را تقویت می کردند و همینطور دوربین هایی درکابیین خدمه قرارداشتند که عکسهایی را به کنترل زمینی مخابره می کردند.

 

تصاویری از اولین و تنها حضور بوران در فضا در سال 1978

 

 بوران اولین گردش مداری خود را همانطور که در تصویر می بینید به ترتیب بر روی امریکای شمالی، اقیانوس آرام شمالی، افریقا و شوروی انجام داد. در دور دوم خود در بالای اقیانوس آرام جنوبی نرسیده به امریکای جنوبی در ساعت 8:20 دقیقه با استفاده ازموتورهای retrorocket سرعت خود و متعاقباً ارتفاع خود را کم کرد و به مدار پایین تر در ارتفاع 122km رساند و لایه های بالایی جو را لمس کرد و بعداز 20 دقیقه گردش به دور مدار به علت وجود هوای رقیق ترمزهای آیرودینامیکی انجام داد و به داخل جو سرخورد و بعد از عبور از جو پلاسما وارد جو معمولی شد و دوباره با استفاده از ترمزهای آیرودینامیکی با زاویه  45 درجه همانطورکه در قبل گفته شد خودش را به ارتفاع 40km رساند از آنجا شروع به طی یک مسیر 1000km تا محل فرود کرد.

 

 

 و همچنین از همان ارتفاع توسط دو هواپیمای جنگنده که خلبانی آنها توسط دو تن از خلبانان  آیروبوران صورت می گرفت اسکورت شد.

 همینطور آنها از داخل هواپیمای خود از ورود شاتل فیلم برداری کردند. درقبل از ورود بوران به باند فرود در6km بایکانور یک هواپیمای توپولوف  154یک take off و landing به طور سریع انجام داد.

 

ترسیمه ریاضی landing بوران

 

تا سرانجام انتظارها به سر رسید و درساعت 9.44دقیقه به وقت مسکو بوران عملیات landing خودش را انجام داد و به زمین نشست.

بعدازاین عملیات موفقیت آمیز بوران های دیگری هم ساخته شد که به علت فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی درسال 1990  وهزینه سنگین پرتاب ها پرواز بوران تا هم اکنون انجام نشده است.

 

 

 

بوران 1/01

تاریخ ساخت : 1986

پروازفضایی : یک مرتبه در 15 نوامبر 1988 (همانطور که ذکر شد)

مکان فعلی : پایگاه فضایی بایکانور.

وضعیت : خراب شده

 

مشهورترین بوران، تنها فضاپیمایی است که درسال 1988 به فضا رفت. ساخت این فضاپیما که اولین شاتل از5  شاتل شوروی بود. همانطورکه ذکرشد درسال 1986، بعدازاینکه تستهای وسیع و گسترده روی 8  مدل تستی و با اندازه های واقعی بوران انجام شد، شروع گردید. بوران 1.01 قبل ازاینکه به وسیله یک هواپیمای M-3 برای اسمبل نهایی به پایگاه فضایی بایکانوربرده شود قسمت اعظم آن درمسکو ساخته شد و اتمام آن دربایکانور صورت گرفت و برروی یک سیستم بالابرنده انرگیا سوارشد و به اولین و تنها مأموریتش پرتاب شد و با امنیت و بدون اینکه آسیب ببیند دربایکانور به زمین نشست. با توجه مشکلات مالی که برنامه های فضایی روسیه به علت فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی با آن روبروشده بود، پروازهای بعدی بوران لغوشد و در انبار جا گرفت.

یک سال بعد بوران 1/01 به وسیله بزرگترین هواپیمای دنیا AN-225 MRIYA به پاریس منتقل شد تا درنمایشگاه هوایی پاریس به نمایش درآید.

 بوران 1/01 درواقع تحت مالکیت قزاقستان بود زیرا روسیه به جای تمدید قرارداد بایکانور، این بوران را به قزاقها داده بود.

 هواپیمای عظیم آنتونوف برای حمل بوران به نمایشگاه هوایی پاریس استفاده شد.

 

 هواپیمای عظیم انتونوف درحال حمل بوران به نمایشگاه

 

بوران 1/02 (ptichka)  پرنده کوچک

 تاریخ ساخت : 1988

پرواز فضایی : طبق زمانبندی قبلی 1993 اما لغو شد.

مکان فعلی : روی موشک انرگیا سوپر بوستر سوار است دربایکانور.

وضعیت : درانباری مخفی

 

 بوران   1/02 دقیقاً زمانی تکمیل شد که برنامه بوران -انرگیا دچار کمبود بودجه شد. آمادگی آن برای پرواز که برای ابتدای سال 1993 برنامه ریزی شده بود حدود  95-97% بود . فقط چند سیستم الکترونیکی باید جایگزین می شد. نخستین پرواز زمانبندی شده آن سال درسال 93 بود که قراربود به ایستگاه فضایی میرپروازکند، اما این ماموریت به علت کمبود بوجه هرگزانجام نشد و در نهایت این مأموریت بوسیله شاتل امریکا انجام شد.

 

شاتل در حال ducking با استگاه فضایی میر در سال 1993

 

 پیچکا همیشه با دقت زیاد درساختمان MIK بایکانور نگهداری می شود، البته ممکن است از این قسمت به جای دیگری منتقل شود همانطورکه از تصویر مشخص است بوران درخارج آشیانه و در روی انرگیا سوار است و مشخص نیست در چه مکانی است .

 

بوران2/01

 تاریخ ساخت : 1990

پروازفضایی : نداشت

مکان : کارخانه ماشین توشینو در مسکو

وضعیت : ناتمام

  

بوران 2/02 اولین بوران ازنسل دوم بوران ها بود، تفاوت مهمی که بین نسل دوم و اول بورانها بود این بود که نسل دوم نسبت به 1/01 و 1/02 دارای COCKPIT   پیشرفته تری بود پیشرفت کارساخت بوران 2.01 هنگام لغو پروژه حدود 30-50% حدس زده می شد و هم اکنون درکارخانه توشینو در خارج مسکو قرار دارد.

 

 

بوران 2/02

 تاریخ ساخت :1991

پرواز فضایی: نداشت

مکان :کارخانه توشینو  مسکو

وضعیت : ناتمام

 

 بوران 2/02 دومین بوران ازنسل بوران ها بود. درزمان خوابیدن پروژه بوران انرگیا بوران 2/02 درمرحله ساخت درکف کارخانه توشینو درحومه مسکو بود. درصد پیشرفت پروژه حدود 10-20% بود .

 

 

بوران 2/03

تاریخ ساخت : 1992

پروازفضایی : نداشت

مکان: کارخانه توشینو

وضعیت : ناتمام

 

بوران 2/03 جوانترین بوران است که مرگ سریعی داشت . این بوران آخرین مدل ازنسل دوم بورانها بود و در توشینو ساخته شد. و براثر توقف پروژه بوران -انرگیا درسال 93 کار روی بوران 2/03 متوقف شد و بوران 2/03 ناتمام ماند و در نهایت آن را خراب و جداسازی کردند و امروزه اثری از آن نیست .

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

ثروتمندترین کشورهای جهان بخش اول

در

در حال حاضر اوضاع اقتصادی جهان به گونه ای است که بسیاری از کشورها در حال فائق آمدن بر فقر و اوضاع بد اقتصادی خود بوده و با کمک ارتباطات و تکنولوژی، بسیاری از دولت ها توانسته اند تا حدودی اوضاع اقتصادی کشورهای خود را با کمک مردم بهبود بخشند، با این وجود تفاوت توان مالی مردم کشورهای مختلف، بسیار چشم گیر است و فاصله سطح زندگی نیز به همان میزان متفاوت. ناحیه شمالی آمریکا برای نمونه تنها پنج درصد از کل جمعیت کره زمین را در خود جای داده است و چیزی حدود بیست و هفت درصد از کل محصولات مورد نیاز در سطح جهانی، در کشورهای همین ناحیه تولید می شوند و این در حالی است که منطقه ای چون ناحیه جنوبی قاره آسیا که بیش از بیست و چهار درصد از کل جمعیت کره زمین در آن ساکن هستند، تنها چهار درصد از کل محصولات مورد نیاز در سطح جهان را تولید می کند و شرایط اقتصادی مردم این دو ناحیه نیز به همین میزان با یکدیگر متفاوت است. در حقیقت تولید سالانه محصولات یک کشور، یکی از مهمترین عواملی است که به واسطه آن می توان به شرایط اقتصادی آن کشور پی برد، با این وجود، درآمد سالانه شهروندان و مردم یک کشور، معیار دقیق تری برای سنجش شرایط اقتصادی هر کشور در اختیارمان خواهد گذاشت. ذکر این نکته حائز اهمیت است که فعالیت های برون مرزی مردم یک منطقه نیز در این درآمد سالانه لحاظ می شود. برای نمونه اگر شخصی که اهل فرانسه است در آلمان کارخانه ای تأسیس کند، درآمد آن مربوط به میانگین درآمد مردم فرانسه خواهد بود. اگر خاطرتان باشد، در مقاله قبلی به بررسی فقیرترین کشورهای حال حاضر در سراسر جهان پرداختیم و در این مقاله قصد داریم شما را با ثروتمندترین کشورهای دنیا آشنا کنیم. اطلاعاتی که در اختیار شما گذاشته می شود، همه در مجله ای با نام «وال استریت (Wall St.)» منتشر شده است و برای انجام این بررسی ها از اطلاعات موجود در بانک جهانی بهره گرفته شده است. نا گفته نماند که طبقه بندی کشورها بر اساس میانگین درآمد سالانه شهروندان آن صورت گرفته است. با سیارک همراه باشید.

کره جنوبی

میانگین درآمد سالانه هر شهروند کره جنوبی:34277 دلار، جمعیت کشور: 65.6 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 2.7 تریلیون دلار

کره جنوبی در اواسط قرن بیستم به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای قاره آسیا شناخته می شد و در زمانی که درگیری ها و جنگ های میان دو کره به پایان رسید، فرصت مناسبی برای مردم و دولت کره جنوبی فراهم شد تا خود را از شرایط بدشان خارج کرده و اوضاع اقتصادی خود را بهبود بخشند؛ تلاش هایی که البته با موفقیتی چشم گیر همراه بود و در حال حاضر نه تنها کره جنوبی توانسته خود را به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای قاره آسیا مطرح کند، بلکه در سطح جهانی نیز همین گونه است و با این درآمد میانگین مردمش، در میان بیست و پنج کشور ثروتمند دنیا قرار گرفته است. کره جنوبی از لحاظ منابع طبیعی بسیار کشور فقیری است و به همین خاطر از زمان پایان جنگش با کره شمالی، شروع به سرمایه گذاری بر فعالیت هایی کرد که بر محور صادرات محصول به نقاط دیگر بودند. برای دست یابی به این مهم، سرمایه گذاری های کلانی در بخش های آموزشی و صنعتی انجام گرفت و برنامه های بلند مدتی برای آن ها در نظر گرفته شد. درآمد میانگین مردم کره جنوبی میان سال های 1970 تا 2016 با افزایشی تقریباً ده برابری روبه رو بوده است و درآمد میانگین مردم کره جنوبی در حال حاضر معادل با 34277 دلار است که این رقم تقریباً دو برابر میانگین درآمد سالانه مردم جهان (14459 دلار) است و این آمار در نوع خود بسیار قابل توجه بوده و به همین خاطر است که متخصصان مالی و تحلیل‌ گران شرایط اقتصادی کشورهای گوناگون، به این پیشرفت چشمگیر کره جنوبی طی این چهل و اندی سال، لقب «معجزه ای در رودخانه هان» را داده اند. کره جنوبی در حال حاضر چیزی حدود 43 درصد از کل درآمد سالانه خود را مدیون فعالیت های مربوط به صادرات محصولاتش به نقاط دیگر است و این در حالی است که درآمد میانگین جهانی از این گونه فعالیت ها 28.6 درصد است. در حال حاضر پانزده کمپانی بزرگ در کره جنوبی مشغول فعالیت هستند که نامشان در میان پانصد کمپانی پردرآمد دنیا قرار گرفته است (از لحاظ درآمد و سودی که نصیب مسئولانش می کنند). برند محصولات الکترونیک سامسونگ و نیز برند خودرو سازی هیوندای از جمله شناخته شده ترین این کمپانی ها هستند و بیشتر محصولاتی که از کره جنوبی به سایر نقاط دنیا صادر می شوند نیز خودرو و محصولات الکترونیک هستند.

انگلستان

میانگین درآمد سالانه هر شهروند انگلیسی: 38680 دلار، جمعیت کشور: 65.6 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 2.7 تریلیون دلار

جای هیچ شکی نیست که انگلستان در اوایل قرن بیستم تقریباً از لحاظ اقتصادی قدرتمندترین کشور جهان بود، با این وجود اتفاقاتی که دهه های پیش رو افتاد سبب شد کمی روند رو به افولی را طی کند؛ جنگ های جهانی اول و دوم و نیز از دست دادن مستعمره هایش در نقاط مختلف دنیا، از مهمترین عواملی بود که سبب شد دیگر انگلستان لقب قدرت اول جهان را یدک نکشد. همانند سایر کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، انگلستان نیز از لحاظ اقتصادی به شدت وابسته به فعالیت هایی است که در این سازمان طرح ریزی می شود. سرمایه گذاری های مالی، مهندسی پرواز و تولید داروهای گوناگون و ساخت ادوات پزشکی از مهمترین فعالیت هایی است که انگلستان برای بهبود اوضاع اقتصادی و کسب درآمد از آن ها بهره می گیرد. میانگین در آمد کشور های عضو سازمان همکاری و توسعه  اقتصادی در سال معادل 38992 دلار است و درآمد سالانه انگلستان نیز 38680 دلار است که کمبود چشم گیری از میانگین در آمد سالانه سایر کشور ها ندارد. این رقم باعث شده است تا انگلستان نیز در حال حاضر به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان شناخته شود. از اوایل سال 2008 بود که مسئولان و دولت مردان انگلیسی مجبور به پرداخت هزینه هایی در بخش های دولتی شدند و نیز هزینه های تأمین و تجهیز نیروهای نظامی نیز به آن اضافه شد و باعث شد که انگلستان از لحاظ اقتصادی با مشکلاتی مواجه شده و کمی از قافله پیشرفت عقب بماند. از آخرین اقدامات انگلستان می توان به خارج شدنشان از اتحادیه اروپا اشاره کرد که در ماه ژوئن 2016 به طور رسمی عنوان شد و قرار است در ماه می 2019 به طور رسمی این اتفاق بیفتد. بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که خارج شدن انگلستان از اتحادیه اروپا در نهایت به ضررشان خواهد بود.

فرانسه

میانگین درآمد سالانه هر شهروند فرانسوی: 38680 دلار، جمعیت کشور: 66.9 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 2.5 تریلیون دلار

فرانسه نیز دقیقاً به مانند انگلستان در طول قرن بیستم با مشکلات بسیاری مواجه شد و رخ داد دو جنگ جهانی اول و دوم و نیز از دست دادن کنترل بسیاری از کشورهای تحت کنترل و مستعمره اش سبب شد از لحاظ اقتصادی کمی در تنگنا قرار بگیرد، با این وجود، آن ها بر این مسائل فائق آمدند و در حال حاضر اگر کشور ها را با توجه به درآمد سالانه شان طبقه بندی کنیم، فرانسه در میان شش کشور اول دنیا از این لحاظ خواهد بود. از عواملی که به شدت فرانسه و فرهنگ این کشور را برای مردم نقاط مختلف جهان محبوب کرده است، غذاهای جالب و منحصر به فرد، لباس های به روز و زیبا و نیز زبانشان است که سبب می شود همه ساله مردم نقاط مختلف جهان برای آشنایی بیشتر با این کشور پا به قاره اروپا می گذارند. به همین خاطر است که یکی از عوامل اصلی کسب درآمد در فرانسه مربوط به گردشگری و فعالیت های مربوط به آن است. علاوه بر این تولید مواد شیمیایی مورد نیاز در تحقیقات گوناگون زیستی، تکنولوژی و نیز شرکت های صنعتی انرژی محور از دیگر مواردی هستند که نقش چشم گیری بر درآمدهای سالانه این کشور زیبا دارند. درآمد سالانه فرانسوی ها به طور میانگین 38680 دلار است که با درآمد انگلیسی ها برابری می کند. این رقم تقریباً دو برابر درآمد میانگین مردم نقاط مختلف جهان در سال است.

ژاپن

میانگین درآمد سالانه هر شهروند ژاپنی:39526 دلار، جمعیت کشور: 127 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 4.9 تریلیون دلار

به محض پایان یافتن جنگ جهانی دوم، ژاپن وارد برهه ای بسیار حساس از دوره تاریخی خود شد، چرا که به شدت از لحاظ اقتصادی در تنگنا قرار گرفته بود و باید فکری به حال این شرایط خود می کرد، با این وجود، مردم و دولت مردان ژاپنی در کنار یکدیگر به بهترین شکل ممکن بر این مسائل و دشواری ها فائق آمدند و یکی از دلایل اصلی اوضاع خوب معیشتی مردم ژاپن در حال حاضر، تلاش ها و زحمات بی قفه هم وطنان آنان در سال های پس از جنگ جهانی دوم است. همانند کره جنوبی، ژاپن نیز برای کسب درآمد و بهبود اوضاع اقتصادی خود، بیش از همه بر فعالیت های صادرات محصولات خود به نقاط مختلف جهان وابسته است و خودرو و محصولات الکترونیکی از اصلی ترین محصولاتی هستند که از ژاپن به نقاط دیگر صادر می شوند. طی پنجاه سال اخیر، ژاپن از لحاظ اقتصادی پیشرفت چشمگیری داشته است و از آن زمان تا کنون میانگین درآمد سالانه شهروندان ژاپنی به 39526 دلار رسیده است که در نوع خود بسیار قابل توجه است. این پیشرفت اقتصادی وضعیت معیشتی مردم ژاپن را نیز بسیار بهتر از قبل کرده است و از لحاظ سلامتی نیز در شرایط خوبی به سر می برند. در حال حاضر میانگین سنی که یک شهروند ژاپنی می تواند تا آن زنده بماند، 84 سال است و اگر این رقم را با کشورهای فقیری که در مقاله ای جداگانه در خصوص آن ها مطالبی عنوان شد، به وضوح از تفاوتی که میان کشورهای پیشرفته و فقیر تر وجود دارد، آگاهی بهتری پیدا خواهید کرد.

فنلاند

میانگین درآمد سالانه هر شهروند فنلاندی: 39977 دلار، جمعیت کشور: 5.5 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 238.7 میلیارد دلار

نکته ای که فنلاند را منحصر به فرد می کند جمعیت پایین این کشور است که با 5.5 میلیون نفر در شمار کم جمعیت ترین کشورهای دنیا قرار می گیرد، با این وجود، درآمد 238.7 میلیارد دلاری فنلاند به نسبت جمعیت بسیار کمش، فوق العاده و قابل توجه است. درآمد سالانه هر شهروند فنلاندی معادل با 39977 دلار است و این رقم از میانگین درآمد کشورهای جزو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی بیشتر است (38992 دلار). در سال 1995 بود که فنلاند به طور رسمی نام خود را در اتحادیه اروپا ثبت کرد و هفت سال بعد از آن، یعنی در سال 2002، یورو را به عنوان پول رایج کشور خود در نظر گرفته و رسماً این را اعلام کرد. همانند بسیاری از کشورهای دیگر قسمت های شمالی قاره اروپا، فنلاند نیز از لحاظ اقتصادی به شدت وابسته به تجارت خود و فعالیت های مربوط به آن است. محصولات مختلف الکترونیکی، محصولات مختلف کاغذی، تولیدات مورد استفاده در پزشکی، فلزهای گوناگون و  در نهایت نفت خام از جمله مهمترین مواد و محصولاتی هستند که از فنلاند به سایر نقاط جهان صادر می شود. آلمان، سوئد و ایالات متحده آمریکا، بزرگترین خریداران محصولات فنلاند هستند و بخش اعظم مواد و محصولاتی که عنوان شد به این سه کشور صادر می شود.

بلژیک

میانگین درآمد سالانه هر شهروند بلژیکی: 42368 دلار، جمعیت کشور: 11.3 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 468 میلیارد دلار

زمانی که مرز فرانسه را به سمت جنوب غربی ادامه دهیم به کشور بلژیک خواهیم رسید. کشوری که در شرق خود آلمان را به عنوان همسایه خود می بیند و هلند نیز در شمال شرقی این کشور قرار گرفته است. ذکر موقعیت جغرافیایی بلژیک البته صرفاً برای اطلاعات عمومی نبوده است و جالب است بدانید که مهمترین عامل پیشرفت بلژیک و شرایط خوب اقتصادی این کشور همین همسایه هایش هستند، چرا که خطوط تجاری و بازرگانی فوق العاده ای میان بلژیک و این کشورها برقرار شده است. نزدیک به هشتاد و سه درصد از کل درآمد سالانه بلژیک مختص به فعالیت های این کشور در زمینه صادراتش است و این آمار فوق العاده بلژیک را از این لحاظ در میان کشورهای دیگر جهان در رتبه دهم قرار می دهد. سرمایه گذاری های کلان و برنامه ریزی های جامعی برای سیستم حمل و نقل محصولات در این کشور در نظر گرفته شده است. بلژیک در حمل و نقل دریایی دومین کشور اروپایی محسوب می شود و خطوط راه آهن بسیاری نیز این کشور را به کشورهای همسایه که پیش از این عنوان شدند، متصل می کند. خطوط و ایستگاه های راه آهن بلژیک نیز از شلوغ ترین و پر رفت و آمد ترین خطوط راه آهن جهان محسوب می شود. مهمترین محصولات و تولیداتی که از بلژیک به کشورهای دیگر صادر می شود، محصولات شیمیایی مورد استفاده در آزمایش های زیستی، خودرو، الماس و  نفت خام فرآوری شده هستند و مهمترین خریداران محصولات بلژیک نیز آمان، فرانسه و هلند می باشند. البته انگلستان نیز از جمله کشورهایی است که در طول سال محصولات و تولیدات بسیاری از بلژیک دریافت می کند. درآمد میانگین سالانه مردم بلژیک 42368 دلار است و این رقم فوق العاده بلژیک را بدل به بیستمین کشور ثروتمند جهان کرده است.

کانادا

میانگین درآمد سالانه هر شهروند کانادایی: 42690 دلار، جمعیت کشور: 36.3 میلیون نفر، درآمد سالانه کشور: 1.5 تریلیون دلار

جمعیت کانادا به نسبت سایر مواردی که تا کنون ذکر شده اند، بسیار بیشتر است و همین مسئله باعث شده است تا کاناد از لحاظ جمعیت، چهل و پنجمین کشور دنیا به شمار رود. این در حالی است که پس از روسیه که رتبه اول در جهان از لحاظ میزان زمین های آزاد موجود در کشور را در اختیار دارد، کانادا در رتبه دوم قرار می گیرد و از این لحاظ نیز کشوری بسیار بزرگ و پهناور به حساب می آید. همین مسئله باعث می شود که تمرکز جمعیت در این کشور بسیار کم باشد. البته این عامل، به هیچ عنوان مانعی بر سر راه پیشرفت اقتصادی کانادا نبوده است و  نه تنها این گونه نبوده است، بلکه آمار و ارقام نشان می دهد که حتی به سود کانادا و مردمانش نیز بوده است، چرا که در حال حاضر کانادا یکی از غول های اقتصادی دنیا به شمار می رود و با درآمد سالانه خوبی که دارد، از این لحاظ در میان سیزده کشور نخست قرار می گیرد. از لحاظ سبک و سیاق فعالیت های اقتصادی، کانادا شباهت بسیار زیادی با ایالات متحده آمریکا دارد و بیشتر فعالیت ها بر محور بازارهای داخلی و خدماتی که ارائه می شود، تمرکز دارد. از دیگر نکاتی که درکانادا توجه بسیاری را به خود جلب می کند و تلاش های بسیاری برای بهبود آن صورت می گیرد، چگونگی سبک زندگی مردم و تلاش برای بهتر کردن آن است. کانادا با درآمد میانگین سالانه 42690 دلاری که دارد، به یازده هزار دلار دیگر احتیاج دارد تا با ایالات متحده آمریکا برابری کند.

بیکاری در کانادا به هیچ عنوان شایع نیست و بیشتر نیروی آماده به کار کانادایی، در بخشی که در آن تخصص داشته باشند به فعالیت خواهند پرداخت که از عوامل موفقیت اقتصادی این کشور و در عین حال گواهی بر شرایط خوب اقتصادی آن است. عامل دیگر این موفقیت و ثبات اقتصادی البته چاه و نیروگاه های عظیم استخراج نفتی و سایر منابع و معادن طبیعی موجود در کانادا است و کشوری تقریباً غنی از این لحاظ به شمار می رود. نفت خام، طلا و چوب از عمده محصولاتی هستند که همه ساله از کانادا به نقاط دیگر دنیا صادر می شوند. نزدیک به پنجاه و سه درصد از کل محصولات کانادا وارد آمریکا شده و توسط آن ها خریداری می شود. ارزش مالی این محصولات هفتاد و شش درصد کل هزینه ای است که کانادا همه ساله از فروش محصولات خود به دست می آورد.

این مقاله ادامه دارد...

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

بهترین دیدارهای رده بندی تاریخ ادوار جام های جهانی

در

جام جهانی امسال هم نهایتاً با پیروزی چهار بر دوی فرانسه مقابل کرواسی و قهرمانی آن ها به پایان رسید. دیدار رده بندی این مسابقات  میان دو تیم بلژیک و انگلیس برگزار شد و بازی با پیروزی دو بر صفر شیاطین سرخ به پایان رسید و به طور کلی می توان عنوان کرد که پرونده این دوره از مسابقات هم کاملاً بسته شد و حال، چهار سال دیگر باید منتظر ماند تا بار دیگر، شاهد مهمترین رویداد فوتبالی و تقابل تیم های ملی کشورهای نقاط مختلف دنیا با یکدیگر باشیم. به بهانه بازی رده بندی جام جهانی امسال که پیش تر توضیحاتی در خصوص آن ارائه شد(در اینجا)، در این مقاله قصد داریم شما را با آن دسته از بازی های رده بندی آشنا کنیم که برای همیشه در خاطر فوتبال دوستان ماندگار شده و به عنوان بهترین بازی های رده بندی تاریخ ادوار جام های جهانی مختلف شناخته می شوند. جالب است بدانید که جام جهانی 1930 در حالی برگزار شد و به اتمام رسید که بازی رده بندی در آن لحاظ نشده بود، با این وجود، چهار سال بعد و در جام جهانی 1934 بود که مسئولین برگزاری مسابقات و در رأس آن ها، فیفا، به این نتیجه رسیدند که دو تیم بازنده دیدارهای نیمه نهایی، نباید به آن سرعت به وطن خود بازگردند و بهتر آن است که دیداری برای آن دو تیم هم در نظر گرفته شود. دیداری که همانند بازی فینال، حتماً باید یک برنده داشته باشد و در صورتی که در وقت های معمول مسابقه، تکلیف تیم پیروز میدان مشخص نشد، سرنوشت دو تیم در وقت های اضافه و پس از آن در پنالتی ها مشخص شود. بازی ها به ترتیب کیفیت و حساسیت شان از آخر به اول هستند.

جام جهانی 1966، دیدار تیم های ملی پرتغال و اتحاد جماهیر شوروی سابق

تیم های ملی مجارستان در سال 1954، هلند در سال 1974 و در نهایت برزیل در سال 1982، به عنوان سه تیم برتری شناخته می شوند که همگان در آن سال ها بدون هیچ شک و شبهه ای فکر می کردند آن ها قهرمان مسابقات جام جهانی خواهند شد و البته این اتفاق رقم نخورد، با این وجود، این سه تیم به عنوان سه تیم برتری شناخته می شوند که لایق قهرمانی در زمان خود بودند و متأسفانه قادر به تحقق هدف و رؤیای خود نشدند. تیم ملی پرتغال 1966 هم دست کمی از این تیم ها نداشت و پرتغالی ها در آن سال تیم بسیار خوب و یکدستی را روانه مسابقات کرده بودند. آن ها در مرحله گروهی با تیم های قدرتمندی چون برزیل، بلغارستان و مجارستان هم گروه شده بودند و با این وجود توانستند با حداکثر امتیاز خود را به مرحله حذفی رقابت ها برسانند. نخستین دیدار یاران اوتو گلوریا در مرحله حذفی مقابل تیم ملی کره شمالی بود و پرتغالی ها درکمال تعجب همگان با نتیجه سه بر صفر از این تیم عقب افتاده بودند که یوزبیو به داد آن ها رسید و چهار گل برای تیمش به ثمر رساند. چهار گلی که در نهایت با یک گل دیگر همراه شد و باعث شد تا پرتغال با نتیجه پنچ بر سه، حریف آسیایی را شکست دهد و آن ها را از خلق یک شگفتی باز دارد. بازی نیمه نهایی پرتغال مقابل انگلیس میزبان بود و تیم خوب و یک دست پرتغال، در آن بازی با نتیجه دو بر یک از میزبان عقب افتاد و در نهایت با همین نتیجه تسلیم آن ها شد. اما این پایان راه پرتغالی ها نبود و در بازی رده بندی مقابل تیم ملی اتحاد جماهیر شوروی سابق، توانستند به پیروزی دو بر یک دست پیدا کنند و ارزش های خود را نشان دهند. در دقیقه دوازدهم آن بازی یک پنالتی نصیب پرتغال شد و بار دیگر پای یوزبیو به گلزنی باز شد، اما اودوارد مالُفِیِف بود که بازی را به تساوی کشاند و در نهایت گل دقایق پایانی خوزه تورس بود که پیروزی و رتبه سوم جام جهانی را نصیب پرتغال کرد.

جام جهانی 1994، دیدار تیم های ملی سوئد و بلغارستان

تیم های ملی سوئد و بلغارستان دو تیمی بودند که در سال 1994 شگفتی ساز شدند، چرا که کسی انتظار پیش رفتن آن ها تا این مرحله از مسابقات را نداشت و در نهایت هم در دیدار رده بندی مقابل یکدیگر صف آرائی کردند. نیمه نخست این دیدار، با تسلط سوئد بر بازی آغاز شد و در نهایت این زردپوشان سوئدی بودند که به عنوان تیم پیروز میدان به رخت کن رفتند. سوئد در راه رسیدن به مرحله نیمه نهایی مسابقات سال 1994، دو تیم عربستان صعودی و رومانی را از پیش رو برداشته بود و در دیدار نیمه نهایی، تیم ملی برزیل بود که توانست به زحمت پیروز میدان شده و سوئد را روانه دیدار رده بندی کند. در سوی دیگر اما بلغارستان به مراتب مسیر دشوارتری را برای رسیدن به مراحل بالاتر پیموده بود؛ آن ها در دیدار نخست خود در مرحله حذفی توانستند در کمال شگفتی تیم ملی آرژانتین را از پیش رو بردارند و بازی دیگر آن ها مقابل تیم قدرتمند آلمان بود که آن هم با پیروزی بلغارها به پایان رسید. در دیدار نیمه نهایی هم این تیم ایتالیا بود که توانست به زحمت بلغارستان را از گردانه رقابت ها کنار بگذارد.

به خاطر مسیر دشوارتری که بلغارستان تا دیدار نیمه نهایی خود پیموده بود، همگان بر این باور بودند که در دیدار رده بندی نیز قادر به شکست دادن سوئد خواهد بود و رتبه سوم جهان، حداقل چیزی بود که در آن زمان تیم خوب و یکدست بلغارستان را لایق آن می دانستند، با این حال اما، نمایش خوب سوئد در نیمه نخست همگان را شگفت زده کرد. توماس برُلین، هاکان میلد، هنریک لارسون و کِنِت اَندرسون بازیکنانی بودند که در همان نیمه نخست پایشان به گلزنی باز شد و توانستند در همان نیمه نخست کار بلغارستان را یکسره کنند.

جام جهانی 1990، دیدار تیم های ملی ایتالیا و انگلیس

بابی رابسون در سال 1990 هدایت تیم ملی انگلستان را به عهده داشت. تیمی که با نمایش های فوق العاده خوب خود به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی به شمار می رفت. انگلستان در آن سال در دیدار نیمه نهایی مقابل تیم ملی آلمان غربی قرار گرفت و در نهایت در یک بازی پایا پای و دشوار، در ضربات پنالتی تسلیم آلمان ها شدند و از راه یابی به دیدار نهایی مسابقات باز ماندند. ایتالیا نیز در سوی دیگر وضعیت چندان متفاوتی نداشت. ایتالیا که در آن سال (1990) میزبان رقابت های جام جهانی بود، دیدار نیمه نهایی خود را مقابل آرژانتینی برگزار کرد که مهاجم آماده آن روز های ناپولی، دیگو مارادونا را در اختیار داشت و در نهایت مارادونا بود که توانست گل پیروزی بخش آرژانتینی ها را از روی یک ضربه آزاد به ثمر رسانده و تیم میزبان را از راه یابی به مرحله نهایی رقابت ها باز دارد.

در نهایت شرایط به گونه ای رقم خورد که دو تیم ملی انگلستان و ایتالیای میزبان در دیدار رده بندی مقابل یکدیگر صف آرائی کردند. بیشتر از پنجاه هزار نفر برای تماشای این مسابقه به ورزشگاه سَن نیکولا آمده بودند و نیمه نخست بازی، از هیجان کافی برخوردار نبود و این چیزی نبود که تماشاگران انتظارش را می کشیدند. بیست دقیقه پایانی بازی اما همه چیز به گونه ای دیگر رقم خورد و روند بازی به طور کلی با گلی که روبرتو بَگیو برای تیم میزبان به ثمر رساند، دست خوش تغییر شد؛ اشتباه پیتر شیلتُن انگلیسی بود که او را در موقعیت گلزنی قرار داد. دقایقی بعد اما این دیوید پلات بود که با یک ضربه سر فوق العاده بازی را به تساوی کشاند. شرایط بازی در دقایق پایانی به گونه ای بود که همه انتظار سی دقیقه وقت های اضافه را می کشیدند؛ سی دقیقه ای که در نهایت سرنوشت پیروز میدان را مشخص کند، با این وجود، یک ضربه پنالتی در دقایق پایانی وقت های معمول بازی نصیب ایتالیایی ها شد و این توتو شیلاتو بود که توانست گل پیروزی بخش تیم اش مقابل انگلستان را به ثمر برساند و در رقابت های آن سال خود را شش گلِ کند. توتو شیلاتو بهترین بازیکن آن سال و دارنده توپ طلای بهترین بازیکن جهان نیز بود.

جام جهانی 1934، دیدار تیم های ملی آلمان و اتریش

این بازی هیجان انگیز و فوق العاده زیبا، نخستین دیدار رده بندی در تاریخ جام های جهانی است. بازی ای پایا پای و بسیار نزدیک که در آن پنج گل به ثمر رسید. آلمان در آن دوره از مسابقات نمایش بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشت و در بازی ابتدایی خود در مرحله حذفی، توانستند با نتیجه پنج بر دو بلژیک را در هم کوبند. بازی یک چهارم نهایی آن ها هم مقابل تیم ملی سوئد بود که باز هم با پیروزی آلمان ها خاتمه یافت. در بازی نیمه نهایی اما آلمان ها به سد محکمی برخورد کردند که آن ها را از راه یابی به دیدار نهایی باز داشت و درخشش اولدریچ نجدلی برای تیم ملی چک و سه گلی که به ثمر رساند، باعث شد تا تیم ملی چک به دیدار نهایی مسابقات آن سال راه پیدا کند. تیم ملی اتریش هم در سوی دیگر مسیر چندان ساده ای را تا راه یابی به دیدار نیمه نهایی خود سپری نکرده بود و دو تیم قدرتمند فرانسه و مجارستان را در مراحل حذفی از پیش رو برداشته بود. در دیدار نیمه نهایی اما با نتیجه نزدیک یک بر صفر مقابل تیم ملی ایتالیا شکست خورده و از راه یابی به دیدار نهایی رقابت ها باز ماندند.

این گونه شد که دیدار رده بندی میان دو تیم آلمان و اتریش برگزار شد و چند ثانیه ای از بازی نگذشته بود که ارنست لِنر، با گلی که به ثمر رساند، آلمان را پیش انداخت. دقیقه بیست و هفتم بازی نیز این تیم آلمان بود که دوباره به گل رسید و این بار پای ادموند کُنن بود که به گلزنی باز شد. جُنان هُرواث اما در سوی دیگر توانست به سرعت پاسخ یکی از گل های خورده تیم اش را بدهد، اما این مسئله نتوانست آلمان ها را وادار به عقب نشینی کند و این بار نیز آلمان ها بودند که به وسیله لِنر موفق به گلزنی شدند و توانستند در همان نیمه نخست بازی با اختلاف دو گل از حریف خود پیش افتاده و به رخت کن بروند. در دقایق پایانی دیدار هم تیم ملی اتریش توانست یکی دیگر از گل های خورده را جبران کند، اما فرصت کافی برای به تساوی کشاندن بازی در اختیار آن ها نبود و در نهایت این تیم ملی آلمان بود که توانست در آن بازی پیروز میدان باشد و رتبه سوم در رقابت های آن سال نصیب آن ها شد.

جام جهانی 1998، دیدار تیم های ملی هلند و کرواسی

تیم ملی کرواسی، در دیدار نخستین خود در رقابت های جام جهانی 1998 که به میزبانی فرانسه برگزار می شد، نمایش بسیار خوبی از خود نشان داد و همین مسئله باعث شد تا انتظارات از آن ها بیش از پیش شود. انتظاراتی که چندان بی جا هم نبود، چرا که تیم ملی کرواسی توانست تا مرحله نیمه نهایی رقابت ها پیش رفته و در دیدار رده بندی هلند را شکست دهد و رتبه سوم جهان را از آن خود کند. تیم ملی کرواسی، در مرحله گروهی رقابت های 1998 فرانسه، توانست به عنوان تیم دوم و پس از آرژانتین راهی مرحله حذفی شود. نخستین دیدار آن ها در مرحله حذفی مقابل رومانی بود که در نهایت با پیروزی یک بر صفر کرواسی خاتمه یافت. روند خوب بازی های کرواسی مقابل آلمان هم ادامه پیدا کرد و آن ها توانستند با نتیجه پر گل سه بر صفر حریف قدرتمند خود را در مرحله یک چهارم نهایی در هم بکوبند. دیدار نیمه نهایی کرواسی مقابل تیم میزبان، یعنی فرانسه برگزار می شد و با وجود این که نخستین گل دیدار توسط بازیکنان کروات به ثمر رسید، در نهایت درخشش تورام، مدافع فرانسوی ها در آن بازی بود که کرواسی را از راه یابی به مرحله نهایی رقابت ها باز داشت. تیم ملی هلند نیز در سوی دیگر حریفان قدرتمندی را برای رسیدن به دیدار نیمه نهایی از پیش رو برداشت (یوگوسلاوی و آرژانتین)؛ دیداری که مقابل برزیل برگزار کردند و در نهایت این تیم ملی برزیل بود که در ضربات پنالتی حریف نارنجی پوشان هلندی شد و به دیدار نهایی راه پیدا کرد. در نهایت شرایط این گونه شد که دو تیم بسیار خوب آن سال رقابت ها، هلند و کرواسی، در دیدار رده بندی مقابل یکدیگر صف آرائی کردند. بازی تا دقایق پایانی با نتیجه مساوی یک بر یک پیش می رفت و هر دو تیم موقعیت هایی روی دروازه یکدیگر خلق کردند، با این وجود، سوکر، مهاجم بسیار خوب کروات ها در دقایق پایانی بازی توانست گل پیروزی بخش تیم اش و نیز ششمین گل خود در رقابت های آن سال را به ثمر رسانده و مقام سومی را نصیب تیم اش کند.

جام جهانی 2002، دیدار تیم های ملی کره جنوبی و ترکیه

نمی توان منکر عملکرد فوق العاده خوب تیم ملی کره جنوبی در رقابت های سال 2002 جام جهانی شد، رقابت هایی که نخستین تجربه جهانی این تیم آسیایی بود، با این وجود، داوری بازی های کره جنوبی در دو دیدار مرحله حذفی، مقابل تیم های قدرتمند ایتالیا و اسپانیا، کمی بحث بر انگیز بود و در راه یابی کره ای ها به دیدار نیمه نهایی بی تأثیر نبود. دیداری که کره ای ها را در مصاف با حریف قدرتمندی به نام آلمان قرار داد و در نهایت از راه یابی به دیدار نهایی و خلق یک شگفتی باز ماندند.

تیم ملی ترکیه نیز در سوی دیگر، همانند رقیب آسیایی خود در دیدار رده بندی، تا پیش از این مسابقات، چندان نام و نشانی از خود مطرح نکرده بود و شاید بتوان گفت که هیچ کس انتظار نداشت آن ها تا این مرحله از رقابت ها پیش روند. در نهایت اما شرایط آن دوره از مسابقات به گونه ای رقم خورد که تیم های ملی ترکیه و کره جنوبی مقابل یکدیگر صف آرائی کردند. 10.8 ثانیه از بازی نگذشته بود که هاکان سوکور توانست نخستین گل بازی را به ثمر برساند و تیم ملی ترکیه را پیش اندازد، گلی که در تاریخ جام های جهانی به عنوان سریع ترین گل رقابت ها شناخته می شود، و تنها نه دقیقه بعد بود که لی یول یونگ کره ای توانست نتیجه بازی را به تساوی بکشاند؛ گلی که به زیبایی و به وسیله یک ضربه آزاد به ثمر رساند.

خط دفاعی تیم ملی کره جنوبی در آن بازی نتوانست عملکرد خوب همیشگی خود را به نمایش بگذارد و دو اشتباه مرگبار آن ها باعث شد تا مهاجمان ترکیه کمال استفاده را از موقعیت ها برده و با نتیجه سه بر یک از حریف خود پیش افتند. در نهایت هم کره ای ها موفق شدند یک بار دیگر در وقت های اضافه نیمه دوم گلزنی کنند که البته فایده چندانی برای آن ها نداشت و دیگر فرصت کافی برای به تساوی کشیدن نتیجه در اختیار نداشتند و آن بازی به یاد ماندنی و شگفت انگیز با پیروزی ترکیه و کسب مقام سومی جهان برای آن ها به همراه بود.

جام جهانی 1982، دیدار تیم های ملی لهستان و فرانسه

در سال 1982، فرانسه در دیداری فوق العاده و به یاد ماندنی، بازی نیمه نهایی خود را مقابل آلمان غربی برگزار کرد؛ دیداری که در نهایت با تساوی پر گل سه بر سه در مجموع وقت های قانونی و تلف شده بازی به پایان رسید و در نهایت این آلمان غربی بود که توانست در ضربات پنالتی حریف قدرتمند خود را از پیش رو بردارد و راهی دیدار نهایی مسابقات آن سال شود. لهستان اما در سوی دیگر دیدار نیمه نهایی خود را مقابل تیم ملی ایتالیا برگزار کرد و آن گونه که باید و شاید نتوانست برای ایتالیا حریف قابلی باشد و در نهایت با نتیجه دو بر صفر از آن ها شکست خورده و راهی دیدار رده بندی شدند. شاید همین مسئله بود که باعث شد فرانسوی ها حریف خود را دست کم گرفته و در نهایت در آن دیدار مغلوب لهستانی ها شده و در کسب رتبه سوم مسابقات ناکام بمانند.

در آن دیدار این تیم فرانسه بود که توانست پیش از حریف خود گلزنی کرده و پیش بیفتد. اما این پایان ماجرا نبود و زوج طلایی خط حمله آن روز های لهستان، آندره زارماچ و استفان مایِوسکی بودند که توانستند دو گل پیاپی برای لهستان به ثمر برسانند و در نهایت توانستند شکست یک بر صفر را در همان نیمه نخست به پیروزی دو بر یک تغییر دهند. در نیمه دوم، باز هم این لهستانی ها بودند که روی یک ضربه آزاد به گل سوم خود رسیدن و اختلاف را بیشتر کردند. هجده دقیقه تا پایان بازی باقی مانده بود که فرانسه توانست یکی از گل های خورده را جبران کند، با این وجود، پس از آن قادر به عبور از دفاع لهستانی و به تساوی کشاندن بازی نشدند و در نهایت این تیم عقاب ها بود که مقام سومی آن سال رقابت ها را از آن خود کرد.

جام جهانی 2010، دیدار تیم های ملی اروگوئه و آلمان

اروگوئه با راه یابی به چهار تیم برتر جهان در سال 2010، روند بسیار خوبی را آغاز کرد و بخش اعظم این موفقیت را مدیون زحمات سرمربی فوق العاده خوبشان، اُسکار واشینگتن تابارز بودند. در رقابت های کوپا آمِریکای سال 2011، آن ها توانستند مقام قهرمانی رقابت ها را از آن خود کنند و در جام های جهانی 2014 و نیز 2018 توانستند خود را تا مرحله حذفی رقابت ها برسانند. شاید اگر مصدومیت ادینسون کاوانی در رقابت های امسال نبود، این تیم فوق العاده اروگوئه می توانست تا مراحل بالاتری هم صعود کند. در سوی دیگر اما این تیم ملی آلمان بود که استعداد های تازه ای در آن نمایان شده و عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داده بودند؛ کسانی چون تونی کروس، سامی خدیرا، بوآتنگ، مسوت اوزیل، توماس مولر و مانوئر نویر از جمله کسانی بودند که نسل طلایی جدید آلمان ها را تشکیل داده و به امید قهرمانی راهی برزیل شده بودند.

در نهایت اما شرایط به گونه ای رقم خورد که در رقابت های 2010 برزیل، این دو تیم قدرتمند در دیدار رده بندی مقابل یکدیگر صف آرائی کردند. دقیقه نوزدهم بازی بود که توماس مولر موفق شد تیم ملی آلمان را با گلی که به ثمر رساند، پیش بیندازد، اما دقایقی بعد بود که اروگوئه توانست با گلی که ادینسون کاوانی به ثمر رساند، بازی را به تساوی بکشاند. پیش از به صدا در آمدن صوت پایان بازی و در همان نیمه نخست بود که دیگو فورلان گل دیگری برای اروگوئه به ثمر رساند و تیمش را پیش انداخت.  مارسل جانسن آلمانی اما در همان دقایق ابتدایی نیمه دوم بازی را به تساوی کشاند و در نهایت این سامی خدیرا بود که در دقایق پایانی کار اروگوئه را یکسره کرد و رتبه سوم جهان را در رقابت های آن سال جام جهانی برای تیمش به ارمغان آورد.

جام جهانی 1958، دیدار تیم های ملی فرانسه و آلمان غربی

در کل تاریخ ادوار جام های جهانی، شاید به جرأت بتوان گفت که هیچ بازیکنی به اندازه فُنتین فرانسوی در رقابت های سال 1958 ندرخشیده است. او تنها در مرحله گروهی رقابت ها توانست شش گل به ثمر برساند و در پیروزی چهار بر صفر تیم اش مقابل ایرلند شمالی هم دو گل دیگر به نام خود ثبت کرد. در بازی نیمه نهایی آن سال اما فرانسه مقابل برزیل قرار گرفت و با نتیجه پنج بر دو مغلوب این تیم قدرتمند شد. البته فُنتین در آن بازی توانست یک گل دیگر هم به ثمر برساند. همین مسئله باعث شد تا فرانسه راهی دیدار رده بندی شده و مقابل آلمان غربی صف آرائی کند؛ دیداری پر گل که در نهایت با پیروزی شش بر سه به سود فرانسوی ها خاتمه یافت و فُنتین نیز توانست چهار گل دیگر در آن بازی به ثمر رسانده و آمار فوق العاده ای را به نام خود ثبت کند. در تاریخ جام های جهانی این فُنتین است که آمار بیشترین گل زده را به نام خود ثبت کرده و پس از او پله برزیلی و هلموت ران آلمانی با اختلاف هفت گل در رتبه دوم قرار دارند.

جام جهانی 1986، دیدار  تیم های ملی بلژیک و فرانسه

همان گونه که در جام جهانی امسال مشاهده کردیم، دو تیم فرانسه و بلژیک در مرحله حذفی مقابل یکدیگر قرار گرفتند و فرانسه توانست با پیروزی خفیف یک بر صفر از سد حریف قدرتمند خود عبور کند. با این وجود شرایط در سال 1986، برای دو تیمی که در راه یابی به مرحله نهایی رقابت ها ناکام مانده بودند، به گونه ای کاملاً متفاوت بود. در سال 1986، هر دو تیم خط هجومی قدرتمندی در اختیار داشتند و به همین سبب، پیش از شروع بازی بسیاری انتظار بازی پر گلی را می کشیدند که در نهایت همین اتفاق هم رقم خورد.

تیم ملی بلژیک، تا پیش از بازی رده بندی مقابل  فرانسه، یازده گل وارد دروازه اش شده بود و این نشان از عملکرد ضعیف خط دفاعی این تیم داشت و زمانی که در همان نیمه نخست دو گل از حریف خود دریافت کردند، کسی چندان تعجب نکرد و نیمه نخست بازی در نهایت با پیروزی دو بر یک فرانسوی ها خاتمه یافت. نیمه دوم بازی اما شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد و در دقیقه هفتاد و سوم بازی بود که بلژیکی ها با گل نیکو کلسن توانستند بازی را به تساوی بکشانند، با این وجود، در وقت های تلف شده مهاجمان فرانسوی باز هم پایشان به گلزنی باز شد و در نهایت این فرانسه بود که با نتیجه چهار بر دو حریف خود را شکست داد و مقام سومی رقابت های آن سال را از آن خود کرد. ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

سلبریتی ها چگونه کشف شدند

در

سلبریتی

عرصه سرگرمی در کشورهای اروپایی و آمریکا در چند دهه اخیر رشد قابل توجهی داشته است و اگر کسی به نام و نشانی شایسته در این عرصه دست یابد، در باقیمانده سالیان عمرش نه تنها به شهرتی چشمگیر دست می یابد، بلکه از لحاظ مالی هم اوضاع بسیار خوبی خواهد داشت. همین مسئله باعث شده است تا بسیاری از افراد جوان تر که زندگی خود را وقف بازیگری و یا موسیقی کرده اند، همیشه در این رؤیا به سر ببرند که روزی کشف استعداد شوند.و چگونه به یک سلبریتی تبدیل شوند البته شاید اکنون به این مسئله فکر کنید که چنین شانسی، یعنی این که فرد مطرحی پا به زندگی یک هنرمند گذاشته و قویا بر این باور باشد که او ستاره آینده عرصه ای به خصوص خواهد بود، یک در میلیون باشد، اما جالب است بدانید که برخی از سلبریتی ها که در حال حاضر به عنوان مشهور ترین افراد عرصه سرگرمی شناخته می شوند، به همین طریق به این عرصه راه یافته اند. موضوع این پست در باره این است که سلبریتی ها چگونه کشف شدند و چگونه ادامه مسیر برای آنها هموار شد. با سیارک همراه باشید.
در باره این سلبریتی ها می خوانیم:

 

 

شارلیز ترون

شارلیز ترون

روزی از روزها شارلیز ترون برای گرفتن کمی پول نقد به بانک رفته بود. پس از مدت زمان نسبتا طولانی ای که در صف می ایستد، فردی که به عنوان کارمند بانک کار می کرده، از نقد کردن چکی که شارلیز به همراه داشته خودداری می کند و گویا شارلیز نیاز مبرمی به این پول داشته است، چرا که از کوره در رفته و بحث و جدلی میان او با کارمند بانک در می گیرد. از بخت خوب شارلیز، در همان زمان یک ایجنت استعداد یابی هم برای انجام کار بانکی خود به آن مکان آمده بود و پس از این که این صحنه را مشاهده کرد، کارت تجاری خود را برای شارلیز ترون گذاشته و از او درخواست کرد تا تماسی با او داشته باشد. شارلیز پس از انجام تست های اولیه با اقبال بسیار خوبی مواجه شد و از آن پس شروع به فعالیت حرفه ای خود کرد.

 

 

ریحانا

ریحانا

ریحانا دختر بچه ای بود که در خانواده ای نسبتا فقیر در جزیره باربادوس زندگی می کرد. از بخت خوب او، روزی که ایوان راجرز، تهیه کننده عرصه موسیقی، برای گذراندن تعطیلات خود به این جزیره رفته بود، ریحانا برای جمعیتی شروع به آواز خواندن کرد که ایوان راجرز هم در میان شان بود. صدای خوب ریحانا ایوان را تحت تأثیر قرار داد و همین مسئله زمینه ساز پیشرفت این خواننده مطرح شد. بعدها که ریحانا نام و نشانی به هم زد، با جی زی، رپر مشهور آمریکایی ملاقات کرد و همکاری هایی با هم داشتند و پس از آن نیز قراردادی با استودیوی آهنگ سازی دف جم امضاء کرد.

 

 

هریسون فورد

هریسون فورد

زمانی که کلید ساخت نخستین قسمت از مجموعه فیلم های «جنگ ستارگان» خورده بود و دست اندرکاران این فیلم به دنبال بازیگران شان برای نقش آفرینی بودند، هریسون فورد به عنوان نجار کار می کرد و به دفترهای تجاری و خانه های می رفت و کارهای مربوط به چوب بری و ساخت قسمت های مختلف چوبی را برای گذران زندگی اش انجام می داد. فرد روس، تهیه کننده دنیای سینما در آن زمان یکی از دوستان هریسون فورد بود. او باور داشت که فورد برای ایفای نقش هان سولو ایده آل خواهد بود و به همین خاطر قرار ملاقاتی با او گذاشته و از او درخواست کرد تا تست بازیگری بدهد. مسئولان این تست اقبال بسیار خوبی به فورد نشان داده و همین مسئله زمینه ساز موفقیت های آتی او شد.

 

 

جاستین بیبر

جاستین بیبر

این خواننده مطرح حال حاضر عرصه موسیقی آمریکا، پس از انتشار ویدئوهایی که افراد خانواده اش از او در حال آواز خواندن گرفته بودند، در یوتیوب، به مرور زمان مشهورتر و مشهورتر شد. در نهایت هم یکی از این ویدئو ها به دست آشر (Usher)، خواننده شناخته شده آمریکایی رسید و همین مسئله بود که زمینه ساز موفقیت های آتی جاستین بیبر شد. پس از این قرار ملاقات، او قرار دادی با استودیوی آهنگ سازی دف جم امضاء کرد و فعالیت حرفه ای خود را به طور جدی آغاز کرد.

 

 

شاون مندس

شاون مندس

خواننده با استعداد دیگری که شهرت و محبوبیت خود را بیش از هر چیز دیگری مدیون شبکه های ارتباط جمعی و فضای مجازی است، شاون مندس است که از خود در حال آواز خواندن ویدئو ضبط می کرد و در واین (Vine) اقدام به پست کردن آن ها می کرد. شاون مندس در مدت زمان نسبتا کوتاهی تعداد زیادی دنبال کننده پیدا کرد و افراد بسیاری به صدا و سبک خواندن اش علاقه مند شده بودند. یکی از این افراد، فردی به نام اندرو گرتلر بود که معمولا به عنوان مدیر برنامه های افراد مشهور فعالیت می کند. اندرو، شاون مندس را به مسئولان «آیلند رکوردز» معرفی کرد و از همان زمان فعالیت حرفه ای شاون به عنوان خواننده آغاز شد.

 

 

کیت ماس

کیت ماس

این سوپر مدل و تاجر انگلیسی چهارده سال بیشتر نداشت که به همراه خانواده اش در حال مسافرت به شهری دیگر برای گذراندن تعطیلات بود. از شانس خوب کیت ماس، سارا دوکاس، مؤسس و مدیر مسئول سازمان استعداد یابی «استورم مدل منیجمنت» نیز در همان پرواز بود و پس از دیدن کیت، احساس کرد که می تواند آینده درخشانی در مدلینگ داشته باشد و به همین خاطر به او پیشنهاد یک قرار ملاقات داد.

 

 

پاملا اندرسون

پاملا اندرسون

مسیر پیشرفت و موفقیت برای این مدل شناخته شده و زیبای کانادایی به طور کاملا اتفاقی هموار شد. پاملا اندرسون روزی به تماشای یک مسابقه فوتبال رفته بود که ناگهان در اسکور بورد ورزشگاه تصویر خود را در قاب بسته مشاهده کرد و سایر تماشاگران همه شروع به تعریف کردن از زیبایی او کردند. البته در میان تماشاگران افراد مشهور دیگری هم بودند که به پاملا اندرسون پیشنهاد کار در عرصه مدلینگ دادند و او هم پذیرفت و در مدت زمان نسبتا کوتاهی به شهرت و موفقیت چشم گیری دست یافت. او در عرصه بازیگری هم فعالیت هایی داشته است.

 

 

اشتون کوچر

اشتون کوچر

اشتون کوچر در یک باشگاه شبانه با یک ایجنت استعداد یابی آشنا شد. این ایجنت از اشتون کوچر درخواست کرد تا در مسابقه مدلینگی که چند وقت بعد قرار بود آغاز شود شرکت کند. کوچر این پیشنهاد را پذیرفت و جالب آن که در این مسابقه به عنوان نفر اول انتخاب شد. همین مسئله شهرت قابل ملاحظه ای برای اشتون به همراه داشت و او را در مسیر موفقیت قرار داد. اشتون ابتدا شروع به کار برای برندهای معتبری چون کالوین کلین کرد و در شهرهای میلان و پاریس، به عنوان مدل شهرت قابل ملاحظه ای پیدا کرده بود. کمی بعد هم اشتون فعالیت های خود را به عنوان بازیگر آغاز کرد و در این عرصه هم بسیار موفق بود.

 

 

کیت آپتون

کیت آپتون

اوج شهرت کیت آپتون زمانی رقم خورد که یکی از دوستان اش در سال 2011 ویدئویی از او منتشر کرد که در حال اجرا کردن رقصی به خصوص بود. این ویدئو در مدت زمان بسیار کوتاهی دست به دست گشت و سبب شد تا عده زیادی کیت آپتون را بشناسند. جالب است بدانید که چند سال پیش از انتشار این ویدئو، کیت آپتون در یک مسابقه مدلینگ شرکت کرده بود و به عنوان نفر برتر هم انتخاب شده بود، با این حال، بیش از هر چیز، این ویدئو بود که نام او را میان خانواده های آمریکایی زبان زد کرد.

 

 

جانی دپ

جانی دپ

جانی دپ به همراه یکی از دوستان اش به استودیویی رفته بود که دوست اش قرار بود در آن جا تست بازیگری بدهد. جالب آن که مسئولان این استودیو، پس از دیدن جانی دپ که صرفا دوست اش را همراهی می کرد، توجه شان جلب شده و از او درخواست کردند که از روی متن دیالوگ بخواند. جانی دپ پذیرفته شد و همین مسئله زمینه ساز اولین نقش آفرینی او در فیلم ترسناک «کابوس خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)»، که سال 1984 به روی پرده رفت شد. جانی دپ در این فیلم در نقش گلن بازی کرد.

 

 

مل گیبسون

مل گیبسون

جالب است که مل گیبسون هم همانند جانی دپ، کاملا اتفاقی وارد عرصه بازیگری شد و او نیز زمانی توجهات را به خود جلب کرد که به همراه دوست اش به یک استودیوی تست بازیگری رفته بود (فقط به عنوان همراه دوست اش رفته بود). این در حالی بود که شب پیش از آن، مل گیبسون در مکانی با عده ای دعوا کرده بود و روز بعد هم هنوز اثرات آن دعوا بر صورت اش دیده می شد. مسئولان آن استودیوی تست بازیگری، هفته بعد از اولین حضور گیبسون و دوست اش در آن مکان، با او تماسی گرفته و به او گفتند که به عنوان نقش اصلی فیلم «مکس دیوانه (Mad Max)» انتخاب شده است.

 

 

چانینگ تاتوم

چانینگ تاتوم

چانینگ تاتوم، لباس خوبی به تن کرده و در حال قدم زدن در یکی از خیابان های میامی بود که با یک ایجنت استعداد یابی مدلینگ رو به رو شد. از آن زمان به بعد بود که چانینگ تاتوم به عنوان مدل برای برندهایی چون آرمانی فعالیت خود را آغاز کرد و حتی در چند تبلیغ بازرگانی نیز حضور یافت. بعدها هم که وارد عرصه بازیگری شد و به شهرت قابل ملاحظه ای دست یافت.

 

 

جنیفر لارنس

جنیفر لارنس

جنیفر لارنس دوازده سال بیشتر نداشت که به همراه خانواده اش برای گذران تعطیلات به نیویورک آمده بودند و در این شهر با یک ایجنت استعداد یابی آشنا شدند. همین مسئله زمینه ساز موفقیت های آتی جنیفر لارنس شد. او ابتدا فعالیت های حرفه ای خود را در عرصه مدلینگ آغاز کرد و بعدها به عنوان بازیگر شروع به کار کرد و به موفقیت چشم گیری دست یافت.

 

 

سوفیا ورگارا

سوفیا ورگارا

سوفیا ورگارا روزی به همراه خانواده اش برای گذران وقت خود به مکانی تفریحی در کلمبیا رفته بودند و آن جا بود که توجه یک عکاس مطرح به سوفیا جلب شد و از آن زمان به بعد، با معرفی سوفیا توسط این عکاس بود که موفقیت های آینده او امکان پذیر شد. سوفیا ورگارا در ابتدا در دانشگاهی در کلمبیا در رشته دندانپزشکی تحصیل می کرد، اما پس از این اتفاق، از دانشگاه خود انصراف داد و به طور جدی فعالیت در زمینه مدلینگ و بازیگری را انتخاب کرد و در زمانی نسبتا کوتاه به شهرت و موفقیتی چشم گیر دست یافت.

 

 

جنیفر آنیستون

جنیفر آنیستون

جنیفر آنیستون مدت ها برای یافتن نقشی درست و حسابی دست و پا زد و به هر جایی که می توانست روی آورد. در نهایت، او که خسته و وا مانده شده بود، در یک ایستگاه پمپ بنزین، به سراغ مدیر مسئول استودیوی ان بی سی، وارن لیدلفیلد رفته و از او خواست که راهی جلوی پای اش بگذارد و پیشنهادی به او بدهد تا بداند برای ادامه مسیر اش در این حرفه چه کاری باید انجام دهد. وارن لیدلفیلد، در آن ملاقات از جنیفر آنیستون درخواست کرد که نا امید نشود و به تلاش خود ادامه دهد و در نهایت هم همین خود وارن بود که به جنیفر آنیستون کمک کرد تا نقش راشل در سریال «دوستان (Friends)» را به او بدهند.

 

 

الن پامپئو

الن پامپئو

الن پامپئو، برای گذران زندگی به عنوان گارسون در یک کافه کار می کرد و ملاقات یک ایجنت استعداد یابی در همان کافه با او بود که زمینه ساز موفقیت های آتی اش شد. الن پامپئو در ابتدا شروع به پر کردن تیزرهای تبلیغاتی برای برندهایی چون سیتی بانک کرد و پس از آن که کمی شهرت یافت، راه اش برای ادامه مسیر حرفه بازیگری هموار شد.

 

 

ناتالی پورتمن

ناتالی پورتمن

ناتالی پورتمن زمانی که کودک بود و چندان سن و سالی نداشت، در حال خوردن پیتزا در یک سالن غذاخوری بود که توجه یک ایجنت استعداد یابی مدلینگ را به خود جلب کرد. پس از آن که کمی با یکدیگر صحبت کردند، ناتالی پورتمن به او گفت که بیشتر تمایل دارد به عنوان بازیگر کار کند که همینطور هم شد و پس از مدت کوتاهی کار به عنوان مدل و زمانی که نام اش بر سر زبان ها افتاد، دوران حرفه ای بازیگری اش را آغاز کرد.

 

 

نیک جوناس

نیک جوناس

اگر به خاطر تلاش ها و شهرت نیک جوناس نبود، هیچ گاه کسی نام برادران او، جوئی و کوین را نمی شناخت. کوین شش ساله بود که به همراه مادر اش بیرون رفته بودند. زمانی که مادر اش در حال کوتاه کردن موهای خود در آرایشگاه بود، نیک شش ساله که حوصله اش سر رفته بود، شروع به آواز خواندن کرد و صدای اش به گوش یک ایجنت استعداد یابی رسید و همین ملاقات بود که زمینه ساز موفقیت های آتی نیک جوناس شد.

 

 

مندی مور

مندی مور

یک مأمور سابق فدرال آمریکایی، صدای مندی مور را در حال آواز خواندن شنید و این طور به نظر اش آمد که اگر در مسیر درست قرار گیرد، به موفقیت دست خواهد یافت. این مأمور سابق، دوستی داشت که او با مدیر مسئول استودیوی آهنگ سازی ای اند آر رکوردز، آشنا بود و معرفی مندی مور به او زمینه ساز موفقیت های آتی اش شد.

 

 

کریس پرت

کریس پرت

همانند بیشتر کسانی که به بازیگری علاقه دارند و برای شناخته شدن و نقش آفرینی در فیلمی به خصوص، تلاش می کنند، کریس پرت هم مدام به این استودیو و آن استودیو سر می زد و به دنبال شانسی برای انجام تست های مربوطه بود. در گیر و دار همین پرسه زدن ها بود که اتفاقات خوبی برای کریس پرت افتاد. روزی یک کارگردان فیلم های سینمایی به مکانی که کریس پرت هم در آن بود وارد شد و پس از آن که از ظاهر او تمجید کرد، سؤالاتی از او پرسید مبنی بر این که آیا تا کنون در فیلمی بازی کرده است یا خیر، و از این دست سؤال ها. کریس پرت، توجه این کارگردان را به خود جلب کرد و تنها چهار روز بعد از این اتفاق، خود را در لس آنجلس و در حال شروع فعالیت حرفه ای اش به عنوان بازیگر یافت.

 

 

اونجلین لیلی

اونجلین لیلی

اونجلین لیلی، که بیش از هر چیز دیگری به خاطر نقش آفرینی در سریال «گمشدگان (Lost)» شناخته می شود، در حال قدم زدن در خیابان بود که با یک ایجنت استعداد یابی مدلینگ شاغل در فورد رو به رو شد. البته اونجلین لیلی، علاقه چندانی به فعالیت به عنوان مدل نداشت، با این حال، این پیشنهاد را پذیرفت تا به واسطه دستمزدی که از آن می گیرد، قادر به پرداخت هزینه های تحصیلی خود شود.

 

 

دنی ترخو

دنی ترخو

جالب است بدانید که دنی ترخو در گذشته زندگی خود مسائل و مشکلات بسیار زیادی را پشت سر گذاشته است. دنی ترخو، به زندان افتاده بود و پس از آزادی از زندان، به عنوان مشاور در یک سازمان مددکاری اجتماعی فعالیت می کرد و به جوان هایی که به دام اعتیاد افتاده بودند، کمک می کرد تا بر اعتیاد شان غلبه کنند. یکی از کسانی که برای مشاوره نزد دنی ترخو می آمد، از او خواست تا در صحنه فیلم برداری فیلم «قطار افسار گسیخته (Runaway Train)» با او ملاقات کند تا از نزدیک شاهد چگونگی کار این افراد باشد. او در حال تماشای فیلم برداری بود که فردی نزد او آمده و پیشنهاد ایفای نقشی در فیلم را به او داد و از همان جا بود که فعالیت حرفه ای دنی ترخو به عنوان بازیگر آغاز شد. 

نظرات

۱۳۹۷/۸/۵بازی ناتالی پورتمن رو در حرفه ای خیلی پسندیدم

۱۳۹۷/۸/۵شارلیز ترون در فیلم هیولا / Monster اثر پتی جنکینز با اون گریم اصلا شناخته نمیشه شارلیز ترون با هیولا علاوه بر اسکار، موفق به کسب حداقل ۱۵ جایزه‌ی معتبر دیگر از جمله گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم درام شد.

۱۳۹۷/۸/۵جانی دب را فقط در یک فیلم بدون گریم سنگین صورت دیده ام که هر چه فکر می کنم نام فیلم به خاطرم نمی آید.

۱۳۹۷/۸/۵جانی دب را فقط در یک فیلم بدون گریم سنگین صورت دیده ام که هر چه فکر می کنم نام فیلم به خاطرم نمی آید.

در ادامه بخوانید...

بزرگداشت نیکی کریمی در آمریکا

در

در برنامه ای که در موزه "آرتور سکلر" در شهر واشنگتن آمریکا در تاریخ 28 و 29 بهمن امسال برگزار خواهد شد از خانم نیکی کریمی بازیگر سرشناس ایرانی تقدیر خواهد شد.

در این مراسم از نیکی کریمی به عنوان بازیگر و کارگردان قدردانی خواهد شد و چند فیلم این بازیگر بزرگ کشورمان به نمایش در خواهد آمد.

در این موزه آثار زیادی از تمدن ایران بعد از اسلام نگهداری می شود، از این آثار می توان به "جامی نسخه خطی قرن 16 میلادی"، "آدم و حوا دوره صفوی" و "سیاوش و سودابه. شاهنامه فردوسی. قرن 14 میلادی" اشاره کرد.

جامی نسخه خطی قرن 16 میلادی

 

نظرات

در ادامه بخوانید...