توصیه های سفر اختصاصی برای افراد و گروه ها

در

(سیارک) با رشد سریع دستگاه های موبایل که دارای قابلیت GPS هستند، مقادیر بسیار زیادی از داده ای که کاربران در آن سهیم بوده و اطلاعات موقعیت در آن قرار دارد می تواند از اینترنت جمع آوری شود. با وجود چنین داده ای، توصیه هایی برای سفر می تواند یکی از کاربرد های مناسب باشد و محققان بسیاری را نیز به سوی خود جلب کرده است. با این وجود، اکثر مطالعات قبلی تنها بر یکی از جنبه های رابطه های میان کاربران و مکان ها تمرکز یا ترکیب خطی از رابطه ها را تولید می کردند. علاوه بر این، تمام تحقیقات انجام شده در رابطه با توصیه های سفر، توصیه به صورت گروهی را که یک جنبه مهم از رفتار مسافران است در نظر نمی گیرند. در این مقاله، یک سیستم راهنمایی سفر اختصاصی را به نام WhereToGo ارائه می دهیم. این سیستم یک مدل 3R است که می تواند رابطه مکان - کاربر، رابطه ی کاربر – کاربر، و مکان – مکان را در یک چارچوب واحد قرار دهد و راه رفتن تصادفی را با شروع مجدد به منظور تحلیل مدل انجام دهد. ما سپس روش خود را به منظور ارائه ی توصیه هایی برای گروه ها گسترش می دهیم. تا آنجایی که ما می دانیم، این مقاله اولین تحقیقی است که از راه رفتن تصاوفی با شروع مجدد برای توصیه های گروهی استفاده می کند. ما ارزیابی چارچوب جامعی را با استفاده از یک پایگاه داده واقعی که از Flicker که یکی از محبوب ترین سایت های اشتراک گذاری تصاویر است جمع آوری شده انجام می دهیم. نتایج آزمایشی نشان می دهند که کیفیت توصیه های تولید شده توسط روش ما در مقایسه با سایر روش های نوین راهنمایی های سفر هم برای افراد و هم گروه ها بسیار بیشتر است.

در روزگار جدید، سفر کردن تبدیل به یکی از مهمترین روش های سرگرمی شده است. بر اساس یک گزارش تولید شده ، نقش صنعت گردشگری بر GDP جهانی(Gross domestic product) در سال 2012 برابر 9.3% بوده است. به نظر می رسد که با توجه به پیش بینی رشد سالانه ای برابر با 4.4% تا سال 2022 افق های در پیش رو مثبت تر نیز باشند. با رشد اقتصادی و جهانی شدن، افراد بیشتری توانایی سفر کردن را پیدا می کنند. در همین حال، با کمک دستگاه های موبایل مجهز به GPS و تکنولوژی های وب 2، تعداد زیادی از وب سایت ها با اطلاعات مکانی غنی مانند سایت های اشتراک گذاری عکس ( مثل فلیکر) و وب سایت های سرویس های بر اساس مکان ( مثل Foursquare) ایجاد شده اند. تصاویر مقیاس بزرگ ) geo-tagged برچسب جغرافیایی) و check inها از این وب سایت ها در دسترس قرار گرفتند. آن ها رفتار حرکتی افراد را ضبط می کردند و بنابراین منابع ارزشمندی برای راهنمایی های مکانی هستند. در مقایسه با check ins، تصاویر Geo-tagged نسبتا برای راهنمایی سفر مناسب ترند ( از انجایی که مشاهده شده است که این تصاویر ترجیحات مسافران را به شکل بهتری نشان می دهند، در حالی که check-inها اغلب ترجیحات شهروندان محلی را بازتاب می دهند). بنابراین، در این مقاله هدف ما توصیه ی جاذبه های گردشگری با توجه به سلایق هر فرد، با کمک تصاویر بزرگ مقیاس و geo-tagged جمع آوری شده از Flicker است.

اخیرا، توصیه های مکانی به مسافران بر اساس داده ی تولید شده توسط کاربران بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. با این وجود، اکثر مطالعات قبلی بر یکی از جنبه های رابطه ی میان کاربران و مکان ها تمرکز می کنند و یا رابطه ای خطی میان رابطه ها برقرار می سازند. علاوه بر این، تمام مقالات درباره ی توصیه های سفر، توصیه ها را برای تنها یک نفر ارائه می دهند. با این وجود، در واقعیت، اغلب افراد با یکدیگر سفر می کنند یعنی با هسران یا دوستان خود. در این موقعیت، در نظر گرفتن ترجیحات تنها یک کاربر برای گروهی که اعضای ان ممکن است دارای سلایق مشابه و مخالف باشند مناسب نیست. ما این مشکل را مشکل توصیه گروهی می نامیم و چگونگی تولید موثر نتایج را برای چنین توصیه هایی بررسی می کنیم.

در این مقاله، یک سیستم توصیه های سفر منحصر به افراد به نام WhereToGo را معرفی می کنیم که مشکلات مطرح شده در بالا را مخاطب قرار می دهد و به کابران می گوید که در یک شهر ناآشنا از چه مکان هایی دیدن کنند. این سیستم یک مدل 3R تازه را که رابطه های کاربر- مکان، کاربر – کاربر و مکان – مکان را در یک چارچوب قرار می دهد می سازد. به منظور فراهم کردن توصیه های شخصی برای مسافران، از راه رفتن تصادفی برای تحلیل مدل 3R خود استفاده می کنیم. به علاوه، random walk with restart را برای پشتیبانی از توصیه های گروهی توسعه می دهیم. در نتیجه، WhereToGo محبوبیت مکان، مشابهت کاربران و مشابهت مکان را به صورت همزمان در نظر می گیرد و می تواند توصیه هایی را با کیفیت بیشتر هم برای کاربران و هم گروه ها تولید کند. به طور خلاصه کارهای زیر را انجام می دهیم:

1. یک مدل 3R جدید را که محبوبیت مکان، مشابهت کاربران و مشابهت موقعیت را به صورت همزمان در نظر می گیرد و از random walk with restart برای تحلیل این مدل استفاده می کند ارائه می دهیم.
2. روش خود را برای پشتیبانی از توصیه های گروهی توسعه می دهیم. تا آنجا که ما می دانیم در این مقاله برای اولین بار است که از random walk with restart برای توصیه های گروهی استفاده شده است.
3. ما یک تکنیک پارتیشن بندی بر اساس ناحیه را برای فراهم کردن مقیاس بندی خوب برای روشمان توسعه می دهیم.
4. یک سری از آزمایش ها را بر اساس پایگاه داده ی واقعی که از Flicker ایجاد شده است برای ارزیابی روش خود انجام می دهیم. نتایج این آزمایش ها نشان می دهند که روش ما عملکرد برتری نسبت به سایر روش های مدرن دارد.

 

توصیه های سفر اختصاصی تنها عملی علمی/آکادمیک نیست. در واقع، کاربردی عملی دارد. راهنمای گردشگری سیار بر اساس اطلاعات متنی از جمله موقعیت فعلی کاربر و تاریخچه موقعیت های قبلی طراحی شده بود. در ، یک سیستم هوشمند برای ارائه توصیه های شخصی در شهری ناآشنا معرفی شده بود. این سیستم جاذبه های گردشگری را با استفاده از تکنیک شبکه ی Bayesian و روش پردازش سلسله مراتب تحلیلی به گردشگران پیشنهاد می دهد و رفتار گردشگری افراد و گروه ها را در نظر می گیرد. در، سیستمی به نام TripTip به منظور پیشنهاد مکان بعدی برای سفر به افراد با در نظر گرفتن مشابهت ها میان مکان هایی که سابقا بازدید شده اند و مکان بعدی توسعه یافت. برای رسیدن به این هدف، کاربران باید بر آن مکان برچسب بزند و دلیل خود را برای ملاقات از آن بازگو کنند. در، یک فیلترینگ پیشرفته (CF) برای ارائه ی نتایج کاربردی بیشتر درباره ی موقعیت های فعلی کاربر پیشنهاد شد. با این وجود، اکثر آن ها به دنبال اطلاعاتی هستند که توسط متخصصان دامنه تعریف شده است در حالی که این نوع از اطلاعات در عمل نادر اند. علاوه بر این، چنین نوع از اطلاعات می تواند به راحتی منقرض شود.

سایر تلاش های تحقیقاتی، توصیه های مکانی را که بر اساس داده ی موجود که توسط کاربر تولید شده بود ( مانند تصاویر Geo-tagged شده و check – ins ) مطالعه می کنند.  clements و همکاران توصیه های مختص به هر کاربر را بر اساس مشابهت های مکانی میان جاذبه ها با استفاده از تصاویر geo-tagged ارائه کردند. shie و همکاران از طریق ترکیب ترجیحات user – landmark و مشابهت landmark با استفاده از تصاویر geo-tagged، توصیه های منحصر به فرد را مطالعه کردند. با این وجود، روش آن ها عملکرد ضعیف تری نسبت به روش محبوبیت مکان دارد و برای توصیه ی مکان هایی که کمتر مورد بازدید قرار می گیرند مناسب است.  Ye و همکاران نقاط علاقه را برای کاربران از طریق ترکیب روش CF بر اساس کاربر و عوامل جغرافیایی به شکلی خطی با استفاده از check – inهای جمع آوری شده از Foursquare پیشنهاد کردند. با این وجود، این مطالعات تنها یکی از جنبه های رابطه میان کاربران و مکان ها را در نظر می گیرند یا یک ترکیب خطی را از برخی از رابطه ها تولید می کنند اما کاملا از تمام رابطه ها بهره نمی برند. در مقایسه با مطالعات قبلی، روش ما رابطه ی کاربر  مکان، رابطه ی کاربر کاربر و رابطه ی مکان مکان را به روشی دیگر ادغام می کند و بنابراین می تواند نتایج توصیه های منحصر به فرد را با کیفتی بهتر ارائه دهد. این مقاله ادامه دارد...........ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

GDP چیست؟

در

gdp چیست

gdp یا Gross domestic product یا تولید ناخالص داخلی چیست؟

GDP یا تولید ناخالص داخلی یک معیار در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی به مجموع ارزش کالاهای نهایی در یک دوره مشخص (مثلا یکسال) گفته می شود. منظور از کالاهای نهایی، یعنی این کالاها برای تولید کالای دیگری استفاده نمی شود.

دقت کنید که GDP تولید ناخالص داخلی با gdp  تولید ناخالص ملی متفاوت است. در تولید ناخالص ملی درامد افرادی که خارج از کشور فعالیت دارند و به داخل فرستاده می شود نیز لحاظ می گردد. نکته مهمی در این gdp  وجود دارد که درامد افراد خارجی که در کشور فعالیت دارند و درامد خود را به خارج می فرستند نیز باید از کل کسر گردد.

روش محاسبه چیست gdp

روش محاسبه تولید ناخالص داخلی خیلی ساده است.

تولید ناخالص داخلی = مصرف خصوصی + سرمایه‌گذاری + مصارف دولتی + (صادرات - واردات)

برای مثال در زیر نمونه ای از تولید ناخالص داخلی چند کشور در سال 2017 اورده شده است.

کشور میلیارد دلار $
چین 12,014,610
ژاپن 4,872,135
آلمان 3,684,816
انگلستان 2,624,529
ایران 431,920
   

نظرات

در ادامه بخوانید...

تفسیر اصطلاح دلاری کردن اقتصاد/بخش دوم

در

تفسیر اصطلاح دلاری کردن اقتصاد/بخش اول

(سیارک) دلاری کردن کامل ریسک کاهش ارزش پول داخلی که خود عاملی درتسریع تورم می باشد را کم می کند. فایده ی دیگر دلاری کردن کامل ، افزایش مشهود اعتبار سیاست اقتصادی است. هزینه ی بالای معکوس کردن دلاری کردن کامل می تواند برای تعهد بلند مدت سیاست گذاران برای پایداری قیمت و نظم مالی اعتماد و اطمینان ایجاد کند. این دستاورد در اعتبار سیاست کاهش ترس های تورم را تقویت می کند. 

با اقتباس دلار آمریکا، مقامات مالی ازنرخ سود و ذخیره ی پولی دست می کشند.

با توجه به تجربه ی کشورهای آمریکای لاتین با تورم زیاد، این نبود کنترل ممکن است مثبت به نظر بیاید. دلاری کردن کامل امکان تامین مالی کسری بودجه با حق الضرب، درآمد مرتبط با چاپ پول داخلی ، و مبادله آن برای کالاها و خدمات،را از بین می برد. بدون امکان تامین مالی عمومی، دلاری کردن این نیاز را بر دولت اعمال می کند که به دنبال منابع درآمدی جایگزین باشد یا هزینه های دولت را کاهش دهد. با تسلیم کنترل بر ذخیره ی پولی، دلاری کردن کامل نظم مالی را تشویق می کند؛ به هر حال، این دلاری کردن کامل هم چنین هرگونه پاسخ پایدار کننده ی سیاست مالی به شوک های داخلی و خارجی منفی را محدود می کند. 

کاربرد دیگر دلاری کردن کامل محدودیتی است که بر نقش مقامات پولی به عنوان آخرین مرجع یک وام دهنده به سیستم بانکداری داخلی اعمال می شود.

به عنوان آخرین مرجع یک وام دهنده ، بانک های مرکزی برای بانک هایی که با مشکلات نقدینگی مواجه هستند وام هایی فراهم می کنند و در دسترس بودن ذخایر در بحران بانکی را تضمین می کنند.در دلاری کردن کامل، چاپ پول دیگر منبع نقدینگی نمی باشد و بانک مرکزی می بایست به دنبال منابع جایگزین باشد تا به ضروریت های مالی پاسخ بدهد. این راه حل ها شامل خطوط خارجی اعتبار و ذخیره ی سرمایه ها از درآمدهای مالیاتی می باشد. به شکل متناقض، اگرچه دلاری کردن کامل نقش آخرین مرجع یک وام دهنده و پاسخ سیاست پولی به بحران مالی را محدود می کند، اما ممکن است از طریق اطمینان دادن به عاملان اقتصادی درباره ی سیستم بانکداری داخلی احتمال بحران های بانکی را کاهش دهد.

یک فایده ی مورد انتظار از دلاری کردن کامل کاهش هزینه ی استقراض می باشد.

استفاده از دلار آمریکا ریسک بی ارزش کردن را از بین می برد و می بایست نسبت های سود را کاهش دهد. در مورد بدهی عمومی، این امر باعث کاهش خدمات وام می شود. در بخش خصوصی، حذف خطر بی ارزش کردن ممکن است جریانات سرمایه ی پایدار را به همراه داشته باشد. هم چنین اعتماد سرمایه گذاران خارجی را بیشتر می کند، و بنابراین، سرمایه گذاری و رشد را تقویت می کند. به هر حال، اوراق قرضه دولتی یا ریسک پیش فرض هم چنان وجود دارد و سرمایه گذاران ممکن است که هنوز به بحران های مالی – شوک های واقعی و هم چنین شرایط سیاسی و اجتماعی خاص آن کشور پاسخ دهند. 

یکی از نتایج دلاری کردن کلی گشودن اقتصاد به حرکت سرمایه است.

با توجه به مقررات احتیاطی، این جریانات سرمایه می توانند واسطه گری مالی را تقویت کنند و توسعه ی یک سیستم مالی منطقی و ترکیب آن با جهان را تشویق کنند. دلاری کردن کامل نه تنها ادغام مالی را ترویج می دهد، بلکه تجارت بین المللی را نیز ترغیب میکند. کشورها با دلاری کردن کامل یک پول رایج مشترک با همتای تجاری خویش خواهند داشت ، هزینه های معاملات را از طریق حذف ریسک کاهش ارزش و ترغیب تجارت بین این کشورها را کاهش می دهند. "رز"در سال 2000 دریافت که:

دو کشوری که پول رایج مشترکی دارند بیشتر از کشورهایی که از پول رایج متفاوت استفاده می کنند تجارت می کنند. 

در مجموع، دلاری کردن اقتصاد نظم مالی، یک سیستم مالی مناسب، تصویب اصلاحات نهادی ، و ادغام مالی و تجاری با بازارهای بین المللی را ترغیب می کند ولی تضمین نمی کند. همزمان، به هر حال، یک کشوری که کاملا دلاری شده است در مقابل شوک های مالی و واقعی آسیب پذیر تر می شود که به خاطر محدودیت هایی است که دلاری کردن کامل بر سیاست گذاران تحمیل می کند. 
پاناما اولین کشوری در آمریکای لاتین بود که اقتصاد کاملا دلاری داشت. بعد از این که این کشور در سال 1904 مستقل از کلمبیا شد، دلار آمریکا تبدیل به پول قانونی برای معاملات و وجه رایج مملکتی شد. بالبائو برای معاملات کوچک و به عنوان واحد محاسباتی استفاده می شد. تصمیم پاناما برای دلاری کردن کامل اقتصاد به دلایل سیاسی و تاریخی پاسخ داد تا این که به دلایل اقتصادی پاسخ دهد. به علت موقعیت جغرافیایی ، پاناما یک راه طبیعی برای تجارت بود که باعث ساخت کانال پاناما در اوایل قرن بیستم شد. بازگشایی منطقه ی آزاد تجاری کلون، امکانات بدون مالیات و واردات بدون گمرک ، در 1948 اهمیت کالاهای بین المللی و بازارهای مالی در پاناما را تایید کرد. 
همان طور که قبلا ذکر شد، یکی از فواید مورد انتظار دلاری کردن پایداری از لحاظ خروجی و قیمت ها می باشد.

با توجه به عملکرد دهه ی اخیر، اقتصاد پاناما رشد نسبتا پایدار 4.4% را نشان می دهد که از میانگین رشد کشورهای آمریکای مرکزی هم بیشتر می باشد.هم چنین تغییرپذیری کم 2.8% را نشان می دهد. نسبت میانگین تورم پایین (1.1%) و پایدار ( 0.4% نوسانات) باقی ماند. در حقیقت، نرخ تورم پاناما دو درصد کمتر از نرخ میانگین تورم در ایالات متحده است. در نتیجه، کاهش ارزش نرخ واقعی ادامه دار است. گلدفجان و اولیوارسدر 2000 بیان می دارند که اتکای پاناما به بخش خدمات ( تقریبا 77% تولید خالص داخلی) و باز بودن اقتصاد آن عواملی هستند که بر کاهش ارزش واقعی ارز تاثیر می گذارند ،زمانی که افزایشی در بهره وری کالاهای غیر قابل تجاری وجود دارد. 

یکی از ویژگی های کشورهایی که اقتصاد کاملا دلاری دارند تعدیل سیستم مالی با محدودیت های بانک مرکزی به عنوان آخرین مرجع یک وام دهنده می باشد.

در 1970، آزاد سازی سیستم مالی در پاناما کل بانک های خارجی را درگیر کرد. به علت ادغام اقتصاد و تحرک مناسب سرمایه، بانک ها مجاز شدند که مازاد سرمایه را یا در داخل پاناما یا در خارج سرمایه گذاری کنند. بدون یک بانک مرکزی، بانک های خارجی نقش آخرین مرجع یک وام دهنده را اجرا کردند . این نقش را از طریق افزایش در معرض اقتصاد داخلی قرار دادن خود زمانی که شرایط اقتصادی ضعیف بود، انجام دادند. به علاوه، بانک های داخلی خطوط اعتباری با بانک های خارجی که در پاناما شعبه داشتند ایجاد کردند تا به آنها برای پاسخ به مشکلات نقدینگی کمک کنند.

یکی دیگر از مزایای بالقوه ی دلاری کردن کامل تقویت نظم مالی است.

در مورد پاناما، کسری های مالی با وجود محدودیت امور مالی داخلی بسیار زیاد بودند. بهبود در مدیریت مالی این روند را در بین 1990 و 1995 برعکس کرد. وام عمومی کسری مالی ، با 75% به عنوان بدهی خارجی، را تامین کرد.در 1987 و 1988 زمانی که پرداخت های وام خارجی به تعویق افتاد، آبروی پاناما آسیب دید. از زمان 1963، پاناما با 13 برنامه ی تعدیلی با صندوق مالی بین المللی (IMF)، بیشتر از سایر کشورهای آمریکای لاتین، موافقت کرده است. به خاطر تبادل پیوند خارجی و یک عملیات کاهش بدهی میزان بدهی خارجی در 1996 کاهش یافت. 
یکی از هزینه های دلاری کردن کامل افزایش آسیب پذیری در برابر شوک های خارجی و داخلی و کمبود انعطاف پذیری برای تعدیل این وقایع می باشد. در سال 1960، نزاعات سیاسی در ناحیه ی کانال باعث برداشت وسیع از پس اندازهای داخلی شد. درنتیجه وام دهی داخلی افزایش یافت. افزایش قیمت های نفت بین المللی در 1973 و 1978 باعث افزایش قیمت های داخلی شد. در نتیجه نرخ تورم افزایش یافت. اما یک بحران اساسی در 1987 و 1989 ایجاد شد. این بحران در نتیجه ی تنش های سیاسی بین دولت پاناما و ایالات متحده بود. همانند سالهای پیش بانک ها از خارج قرض گرفتند و دارایی های نقدینگی خود را کاهش دادند تا از دست دادن منابع داخلی را جبران کنند. اما هم چنین وام دادن را کاهش دادند. در 1988، دادگاه ایالات متحده مانوئل نوریگا، رهبر نظامی پاناما، را تحت تعقیب قرار داد و تحریم های اقتصادی بر کشور تحمیل کرد.  تولید ناخالص داخلی /GDP واقعی تا 15.6% در 1989 کاهش یافت و فرار سرمایه در مقیاس زیاد روی داد. 
تجربه های پاناما، اکوادور و سالوادور نشان می دهد که دلاری کردن کامل اقتصاد می تواند به کشورها کمک کند تا به تورم پایین تر، پایداری و رشد اقتصادی دست بیابند.

دلاری کردن کامل اقتصاد اعتبار سیاست را تقویت می کند و به تشویق سرمایه گذاری خارجی می پردازد. هم چنین نظم مالی، یک سیستم مالی رقابتی و ادغام اقتصادی با بازارهای بین المللی ، را ارتقاء می دهد. به هر حال، کشورهایی که اقتصادی کردن کامل را اجرا میکنند می بایست برنامه های ساختاری و اصلاحات نهادی انجام دهند تا اطمینان حاصل کند که پایداری کوتاه مدت به رشد بلند مدت اقتصادی می انجامد. در اکوادور و سالوادور، دلاری کردن کامل اقتصاد یک توسعه ی نسبتا جدید است. نتایج مربوط به موفقیت این سیاست با گذشت زمان هویدا می شوند. 
کشورهایی که دلاری کردن جزئی را برگزیده اند نیز می توانند از ارتقاء واسطه گری مالی و ادغام با بازارهای بین المللی سود ببرند. به هر حال، سیاست گذاران در کشورها با اقتصاد دلاری جزئی چندین چالش را پیش رو دارند: آسیب پذیری سیستم مالی در برابر جریانات سرمایه و ریسک کاهش ارزش ها ، ضعیف شدن تاثیر بانک مرکزی به عنوان آخرین مرجع یک وام دهنده، و اصلاح سیاست های پولی و تبادلات برای در برگرفتن سپرده های ارز خارجی موجود.

موسسات قانونی و نظارتی و سیاست های اقتصادی سازگار لازم هستند تا این آسیب پذیری ها و سایر ریسک ها را جبران کنند. در نهایت، دلاری کردن جزئی اقتصاد اطلاعات مهمی درباره ی ترجیحات شهروندان در مورد اختصاص دارایی و توقعات آنها درباره ی عملکرد اقتصاد فراهم میکند. جلوگیری کردن از آن، اطلاعاتی که به سیاست گذاران کمک میکنند تا سیاست های اقتصادی کارآمد ایجاد کنند ، را محدود می کند.(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

ژیروسکوپ جدید 10 هزار برابر دقیق تر از آنالوگ ها است

در
معلوم شد یک ژیروسکوپ کوچک ، ارزان و با دقت بالا که در دانشگاه میشیگان ساخته شده ، 10 هزار برابر دقیق تر از آنالوگ ها است. این کمک می کند تا هواپیماهای بدون سرنشین و خودرو بدون راننده بدون سیگنال GPS در مسیر خود بمانند.
 
استاد مهندسی دانشگاه میشیگان گفت: ژیروسکوپ ما 10 هزار بار دقیق تر و تنها 10 برابر گرانتر از ژیروسکوپ های مورد استفاده در تلفن همراه است. اگر آنها را با دستگاه های دیگر مقایسه کنیم ، این ژیروسکوپ هزار برابر ارزانتر از ژیروسکوپ های بزرگتر با عملکرد مشابه است.
محققان توضیح دادند كه پیشرفت آنها در درجه اول برای وسایل نقلیه بدون سرنشین است كه می توانند بدون سیگنال GPS گمراه شوند، مورد نیاز است. در سیستم های ناوبری خودرو های بدون راننده هم اکنون از ژیروسکوپ های با کارایی بالا استفاده می کنند که بزرگتر و بسیار گران تر هستند.
 
این ژیروسکوپ ارزان و مینیاتوری به دلیل تشدید مکانیکی تقریبا متقارن بسیار دقیق شده است.برای ساختن هر چه بهتر تشدید کننده ها ، تیم شروع به کار بر روی شیشه ای کرد که به سیلیس کوارتز معروف است و ضخامت آن در حدود یک چهارم میلی متر است. آنها برای گرم کردن و شکل دادن آن، از یک توریچ استفاده می کردند.
 
سپس آنها یک پوشش فلزی را به پوسته اضافه کردند و الکترودهایی را در اطراف آن قرار دادند که لرزش های موجود در شیشه را اندازه گیری می کند. همه اینها در بسته بندی های خلاء نیم سانتیمتر محصور می شود.

نظرات

در ادامه بخوانید...