پست مدرنيته بخش دوم

در

 

يکي ديگر از ويژگي هاي پست مدرن بازتاب است، که به اين ايده مي رسد که يک متن هميشه به متون ديگر اشاره دارد. هر متن  تار و پودي از نقل قولها، کلمات قرض گرفته شده و مراجع است. البته اين اصطلاح به سادگي نشان دهنده يک ديدگاه محدود از متن نيست؛ ویژگی بازتاب در پست مدرن در تصاوير نيز پيوسته به يکديگر اشاره دارد. نقاط تبليغاتي به کليپ هاي ويدئويي اشاره دارند، که از مجموعه هاي تلويزيوني وام مي گيرند، که به نوبه خود فيلم هايي را نقل قول مي کنند، که خودشان بر اساس يک رمان هستند. و آن رمان دوباره به يک نمايش شکسپير، و غيره و غيره اشاره دارد.

 ويژگي بازتاب در پست مدرن يک بازي بي پايان است. به عنوان مثال ويدئو کليپ مدونا، دختر مادي "اشاره به آهنگ مرلين مونرو "الماس ها بهترين دوست يک دختر هستند" در فيلم" آقايان موي بور را ترجيح مي دهند" دارد. در يک تبليغ عطر استي لادر، مدل از وسط يک ميدان ديجيتال از گل راه مي رود که شبيه به راه رفتن مدونا در ويدئو کليپ او 'عشق پروفوشن است. نيکول کيدمن، در تبليغ تجاري براي کانال NO.5 ، يک تکرار کامل از نقش او در مولن روژ انجام داد. برخي از کارگردانان، مانند باز لورمن و يا کوئنتين تارانتينو، علامت تجاري خود را بازتاب داده اند. بخش بزرگي از لذت بصري در فرهنگ معاصر بر اساس شناساندن این ويژگي بازتاب در پست مدرن است: مراجع بيشتري که شما مي توانيد مشخص کنيد، و شما به عنوان بيننده آن را معقول تر احساس مي کنيد.

پست مدرنیته 

برخي از نظريه پردازان، مانند فردريک جيمسون، اين شکل بازتاب پست مدرن را يک اثر تقليدي مي نامند، يک اثر تقليدي يک نقل قول متني يا تصويري است که صرفا تکرار مي شود. نقل قول کردن محض نام اين بازي است. مرجع هيچ معني عميق تري ندارد چرا که همه ارتباطات تاريخي رها شده اند.( سیارک)

 اين همچنين مي تواند درمد يافت شود. اگر به اثر جان گاليانو نگاه کنيد مي توانيد نقل قول هاي بي شماري را شناسايي کنيد: از فرهنگ هاي ديگر (چاپ قومي)، از زمان هاي ديگر (شبح قرن نوزدهم)، از فرهنگ خياباني ("'بانوي کيسه اي" با سبد خريد و کيسه هاي پلاستيکي) و حتي از سيرک (آرايش دلقک مانند). همه چيز به يک توده بزرگ پرتاب مي شود در حالي که عناصر از زمان تاريخي و زمينه جغرافيايي خودشان پيچ خورده اند.

يک اصطلاح که اغلب در اين ارتباط استفاده مي شود "سرهم بندي" است، که عينا به معناي کار ساختن است. ما تبديل به يک فرهنگ برش و چسباندن شده ايم، که در آن هر کس مي تواند لباس هاي خود و حتي هويت خود را سرهم بندي و با هم ست کند. فرهنگ پست مدرن توسط اين تقليد و سرهم بندي مشخص مي شود. نشان دادن اهميت اين پديده فرهنگي هميشه يک امر آسان نيست، اما مد را سرزنده و انعطاف پذير مي سازد، بدون اينکه مجبور به کنار گذاشتن" روايت 'بزرگ "باشد.

مشخصه نهايي پست مدرنيسم ،انتقال از نشان دادن به شبيه سازي است. ما در حال حاضر ديده ايم که اثر تقليدي پست مدرن - نقل کردن، وام گرفتن و اشاره- لزوما معناي عميق تري نيست. دليل آن اين است که فرهنگ پسامدرن ديگر نشان داده نمي شود، بلکه شبيه سازي مي شود. اين فرايند وابسته به نقش فن آوري رسانه اي است.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

تقسیم بندی مد زنان و مردان

در

لباس دختران به رنگ صورتی مجزا شده است اما همیشه هم اینگونه نیست؛ لباس پسرها در طرف مقابل رنگ دختران می باشد؛ اما چرا؟ مد می تواند تصادفی باشد
هوا سرد است، بویژه صبح ها- بنابراین گرم ترین لباسی را که پیدا می کنم می پوشم. زمانی لباس همسرم بود و دکمه های آن طور دیگری بسته می شود؛ چه کسی کشف کرد که باید دکمه های لباس زنان راست به چپ و دکمه های لباس مردمان چپ به راست باید باشد؟ همچنین چه کسی کشف کرد که صورتی برای دخترهاست و آبی برای پسرهاست؟ زمانی باور بر این بود که: آبی برای دخترها آرامش می آورد.


پوشیدن شلوار قبل از جنگ جلف به نظر می رسید، اما فرهنگ هایی وجود دارند که شلوار تنها لباسی است که یک زن قابل احترام باید آن را بپوشد.
مردان جدی، امروزه لباسهای زرق وبرق دار نمی پوشند اما تصاویری از قرنها قبل نشان می دهد که اغلب مردان قدرتمند ردای مجلل به تن می کردن. GK Chesterton می پنداشت که ردای اسقف ها و سلاطین، در مواقع خیلی مهم همانند لباس زنان بود اما آنهایی که این لباسها را می پوشیدند اینگونه فکر نمی کردند.
لباس می تواند شما را گرم نگه دارد، نشان دهد که از کجا می آیید یا برای زندگی چه کاری انجام می دهید، می تواند جنس مخالف را جذب کند و همان جنس را تحت تاثیر خود قرار دهد- یا هیچ کاری انجام ندهد. جالب است که اینقدر به آنها اهمیت می دهیم؛ شاید نباید اینکار را بکنیم. (سیارک)

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸مردا که فقط یه کت وشلوار دارن اونم اگه داشته باشن

در ادامه بخوانید...

چگونه لباس های خود را ست کنیم وقتی که اطلاعاتی در مورد هم خوانی رنگ ها نداریم؟

در

با خواندن این مقاله ست کردن لباس ها دیگر برایتان دشوار نخواهد بود (سیارک

 شما نمی دانید چگونه رنگ لباسهایتان را تنظیم کنید؟
من شما را سرزنش نمیکنم این کار خیلی سخت است.
اما شما نمیتوانید از رنگها استفاده کنید تا زمانی که بفهمید که چگونه انجامش دهید!درست است.
شما رنگهایی استفاده میکنید که در تضاد با هم هستند و شما را شبیه احمق نشان میدهند.
بنابراین شما تنها از رنگها اجتناب می کنید.شما به عنوان استثناء به سیاه، سفید و خاکستری، با رنگ آبی لباسهای جین  می چسبید .
دیگر کافی است..


چون میتوانید از رنگ ها استفاده کنید حتی اگر شما نمیدانید چگونه رنگ ها را تنظیم کنید. و شما میتوانید این را بدون اینکه احمق به نظر برسید انجام دهید.
شما تنها نیاز دارید که بدانید چگونه لباسها را ست کنید به طوری که از تضاد رنگ اجتناب کنید، و شما نیازی به دانستن در مورد ست کردن رنگها ندارید.
ست کردن رنگ گیج کننده است
به طور صریح شما میخواهید بهترین پوشش را داشته باشید، اما در خاطر داشتن اینکه کدام رنگها به هم میخورند و کدام رنگها با هم نمیخوانند سخت است.
حتی اگر شما تمام طیف رنگی را نادیده بگیرید، و تنها رنگهای اصلی را در نظر بگیرید، شما بازهم تعداد زیادی ترکیب رنگی دارید.(سیارک
تنها به چرخ رنگی رنگهای اصلی در شکل بالا نگاه کنید.
این چرخ رنگی دارای 12 رنگ است، اما نشان میدهد که شما میتوانید آنها را به 66 روش مختلف با هم ترکیب کنید.
فهمیدن اینکه کدام ترکیب هم خوانی دارند و کدام یک در تضاد هستند خیلی دردناک هست.
پس بنابراین اجازه دهید چیز دیگری را امتحان کنیم
عوض قفسه بندی ذهنتان برای یاد گرفتن ست کردن رنگها، شما باید از راز سودمند من برای ست کردن بی زحمت لباسهایتان استفاده کنید.
اما برای رسیدن به این شما نیاز دارید که در مورد خنثی ها یاد بگیرید.
خنثی ها رنگهایی هستند که به خوبی با رنگهای دیگر ست میشوند. غیر ممکن است که آنها تضاد ایجاد کنند، به همین دلیل است آنها برای استفاده در بخش های حمایت کننده عالی هستند. اگر شما قبلا کلکسیون لباس دارید شما باید چندتا از این خنثی ها را در کلکسیون خود دارید.
از رنگ¬های خنثی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مشکی
سفید
خاکستری
سرمه ای
قهوه ای
( توجه داشته باشید که سرمه ای و قهوه ای اصولا خنثی نیستند اما به همان خوبی با تعداد زیادی از رنگها هم خوانی دارند، به همین دلیل در دنیای مد به عنوان خنثی در نظر گرفته می شود.)
استفاده از تک رنگ
با توجه به عدم تضاد رنگهای خنثی شما میتوانید آنها را با هر رنگی که دلتان میخواهد ست کنید.
بنابراین به جای ست کردن رنگها با یکدیگر، شما به سادگی میتوانید حداکثر یک رنگ را در لباس تان استفاده کرده و بقیه رنگها را خنثی در نظر بگیرید.
استفاده از این حقه برای اضافه کردن یک رنگ به پوشش شما کافی است، و شما را از رنگهای متضاد دور خواهد کرد.
اینها مثالهای خوبی از استفاده از حقه تک رنگ در لباس میباشند:
پیراهن قرمز، ژاکت خاکستری، جین های سیاه
پیراهن سفید، ژاکت سبز، شلوار خاکی
تی شرت خاکستری، ژاکت سیاه، شلوار بنفش
مثالهایی از ترفند تک رنگ در لباسها را میتوانید در عکسها ببینید:
مثالهایی از ترفند تک رنگ در لباس
و چند نمونه ترسیم شده:

ترفند تک رنگ یک بار در هر مورد پوشش استفاده شده است
اما آیا به این معنی است که شما تنها میتوانید هر بار از یک رنگ استفاده کنید؟
نه.
پوشیدن تنها یک لباس رنگی در هر پوشش آسان است و البته برای ایجاد یک تحول کوچک در پوشش شما کافی است.
اما شما مجبور به محدود کردن خود برای استفاده تنها از یک لباس رنگی نیستید. شما همچنین میتوانید ترفند تک رنگ را برای بیش از یکی به کار برید، تا زمانی که آن را در یک خانواده رنگی حفظ کنید.
میتوانید چند نمونه از ترفند تک رنگ را با چند رنگ مختلف در پوشش در تصویر ببینید:

 

 

 

نمیتوان آسان تر از این کرد!
با این ترفند ساده، شما دیگر نباید نگران پوشیدن لباسهای با رنگ اشتباه باشید.
اکنون، چند رنگ را به کلکسیون لباس خود اضافه کنید
اکنون من از شما میخواهم که بیرون بروید و چند رنگ را به مجموعه لباسهایتان اضافه کنید.
یک پیراهن رنگارنگ بخرید و با سایر لباسهایتان که رنگ خنثی دارند امتحان کنید. خواهید دید که به چه خوبی با یکدیگر هم خوانی دارند.
شما کاملا امن خواهید بود.
شما مجبور نیستید هر بار که خانه را ترک میکنید مجموعه ای از رنگ های رنگین کمانی را بپوشید. تنها یک رنگ برای اضافه کردن جذابیت رنگی برای پوشش شما کافی است.
یک رنگ در هر پوشش برای جذاب به نظر رسیدن کافی است.
این یک ترفند خیلی ساده است، و هر کسی میتواند آن را به کار گیرد.

نظرات

۱۳۹۵/۸/۱This piece was a lijeafcket that saved me from drowning.

در ادامه بخوانید...

پست مدرنیته

در

اگر چه کلمه «پست مدرنیسم» اغلب مبهم و نامشخص توصیف شده است، راه های قطعی وجود دارد که  می توان معنی  آن را مشخص نمود.به نظر ون دن برامبشه  باید یک تمایز بین(1- پست مدرن،2- فلسفه پست مدرن و 3-پست مدرنیسم) به عنوان یک جنبش در هنر و فرهنگ قائل شد.

 اول از همه، پست مدرنیته.

 پست مدرنیته به عصری که ما در حال حاضر زندگی می کنیم اشاره دارد، به خصوص جامعه اطلاعاتی که از دهه شصت بوجود آمده است. سپس این یک مسئله است  از یک دوره تاریخی که در آن زندگی می کنیم. جامعه اطلاعاتی می تواند به عنوان "پسااستعماری" مشخص شود: پس از جنگ جهانی دوم، مستعمرات در جهان سوم بسرعت استقلال به دست آوردند. این جامعه نیز "فراصنعتی" است: صنایع سنگین توسط تبادل خدمات جایگزین شده است. از دهه شصت به بعد، این خدمات به طور فزاینده توسط فن آوری اطلاعات هماهنگ با ظهور کامپیوتر مشخص می شود. علم و فن آوری ضروری است و به جامعه ما شکل می دهد. در حالی که جامعه صنعتی هنوز تا حد زیادی پیرامون دارایی عمل می کند (چه کسی کنترل ابزار تولید را در دست دارد؟)، جامعه اطلاعاتی عمدتا در مورد راه دسترسی  به اطلاعات است.

پست مدرنیسم یعنی یک جامعه شبکه ای که در آن همه چیز و همه کس با یکدیگر از طریق رسانه های جمعی مانند تلویزیون و اینترنت متصل می شوند.   

ویژگی دیگر، جهانی شدن است. جهانی شدن با رسانه ، سرمایه و مد . شما می توانید سی ان ان و ام تی وی را در سراسر جهان تماشا کنید و یا می توانید از دستگاه های خودپرداز هر نقطه در جهان استفاده کنید. و با مد. مبارزات چند نژادی بنتون چهره خوش خیم تر از جهانی شدن نشان داد، اما، برای عادلانه بودن، آنها نیز به اثرات بسیار جهانی سازی توجه کرده اند.

با استفاده از ویژگی های پست مدرنیته برای مد، ما تصویر زیر را دریافت می کنیم. در گذشته، مد وابسته به پارچه هایی مانند ابریشم، پنبه و ترمه بود و همچنین الهام بخش، که غرب از مستعمرات خود وارد می نمود. در دهه هفتاد هیپی ها همراه با علاقه تجدید شده خود به لباس پوشیدن غیر غربی روی آوردند . با مد ساختارشکنانه طراحان ژاپنی مانند یاماموتو در دهه هشتاد، اولین طراحان غیر غربی دنیای مد بسته نخبه گرا را شکستند. در حال حاضر آنها توسط طراحان دیگر مانند حسین چالایان، ژولی بت و الکساندر هرچوویچ دنبال می شوند. با هفته مد در هند و آفریقا، مد جهانی شده است.(سیارک)

هنگامی که ما به صنعت مد نگاه می کنیم، تصویر حتی واضح تر است.  در حالی که صنعت مد هلندی در اصل اینجا در هلند خود را تاسیس نمود ،  در حال حاضر تا حد زیادی به کشورهایی با دستمزد پایین در آسیا و یا بلوک شرق سابق نقل مکان کرده است. به لیبل ژاکت یا شلوار خود نگاه کنید و به احتمال زیاد ساخته شده در تایوان و یا چیزی مشابه آن را پیدا خواهید کرد. جهانی شدن منجر به لباس پوشیدن ارزان و سود بسیار زیاد برای غرب شده است.

 فلسفه پست مدرن

مرحله دوم، فلسفه پست مدرن است. دو مفهوم در اینجا مهم است: «پایان روایات بزرگ » و «مرگ سوژه سنتی». این کلمات نشان می دهد که فرهنگ غربی از میان یک بحران می گذرد.

بر طبق نظر فیلسوف پسامدرن ژان فرانسوا لیوتار، فرهنگ غربی دیگر قادر به گفتن هیچ "روایات بزرگی" نیست، که در آن او اشاره به پایان ایدئولوژی دارد. این به معنی این است که ایدئولوژی دیگر نمی تواند انسان مدرن را با یک قاب معنی دار مرجع ارائه کند. ایدئولوژی خود را در یک بحران مشروعیت می یابد، دیگرقادر به اعلام حقیقت یا اعلام مدینه فاضله آینده نیست.

البته این بدان معنی نیست، که هر کس باورهای خود را ترک کند؛ برعکس، ما در واقع شاهد بازگشت به ایدئولوژی و دین هستیم. اما، لیوتار معتقد است، هیچ کس نمی تواند آن باور و یا آن ایدئولوژی را به دیگران به عنوان یک و تنها حقیقت تحمیل کند. افرادی که هنوز هم سعی به تحمیل هر نوع حقیقت بر دیگران را دارند بنیادگرایان امروزی نامیده می شوند.     

پایان روایات بزرگ تنها یک فرآیند منفی نیست. برای بسیاری از مردم رها شدن از یک حقیقت یک طرفه و اجرا شده آزاد است. چه چیزی بیشتر، به شکوفایی "روایت کوچک " در فرهنگ پست مدرن منجر شده است. در حال حاضر که هیچ حقیقت غالبی وجود ندارد، بسیاری از مردم حق و آزادی دارند تا داستان های خود را بگویند، از جمله کسانی که قبلا امکان زیادی برای انجام این کار نداشتند، مانند زنان، کارگران، سیاه پوستان، افراد جوان. شما همان توسعه را در هنر می بینید: دیگر یک جنبش غالب وجود ندارد بلکه بسیاری از جهات وجود دارند. و ما همان کثرت گرایی را در مد می بینیم. دیگر یک "روایت بزرگ " توسط یک پادشاه مد واحد یا حتی تنها با یک شهر دیکته نمی شود، بلکه بسیاری از دیدگاه ها از بسیاری از طراحان، در شهرها و نقاط مختلف جهان می آیند.

پایان روایت بزرگ همچنین دارای عواقبی برای نظریه ذهنیت انسان است. مفهوم سنتی از فرد این است که او (تقریبا همیشه یک مذکر بود) نشان دهنده یک نهاد منسجم و مستقل می باشد که با دلیل وقف شده است. در اصل روانکاوی بود که پایانی برای این مفهوم قرار داد. به گفته فروید، وجود انسان در همه حال تابع عقل او نیست، بلکه تابع ناخودآگاه او است. و مارکس بود که ادعا کرد که طبقه ما است که تعیین می کند ما که هستیم. ممکن است فکر کنیم که ما فرد هستیم، اما در واقع ما با طبقه، قومیت، سن، ترجیح جنسی، مذهب، ملیت و غیره خود ( فهرست بی پایان است) تعریف می  شویم. پس در واقع، ما واقعا یک نهاد مستقل و منسجم نیستیم. این دلیلی است که پست مدرنیسم دیگر نه به "فرد" بلکه به یک "موضوع" اشاره می کند. علاوه بر این یک موضوع که تقسیم، تکه تکه و انشقاق شده است.(سیارک)

یک راه مثبت تر برای تدوین این ایده ذهنیت تکه تکه شده توسط قیاس با جامعه شبکه است: موضوع، خود، همیشه در ارتباط به یک دیگر می ماند. به جای مختار بودن ما همه در یک ترکیب پیچیده و روابط متحرک داخل شده ایم. هویت ما گویی که یک گره در مدارهای مخابراتی یافت می شود. موضوع پست مدرن توسط یک پویایی و یک تنوع مشخص می شود که با فرد سنتی بیگانه است.این تغییر در موقعیت وجود انسان همان اثر پایان روایات بزرگ بوده است: بسیاری از مردم هم اکنون می توانند ذهنیتی که قبلا کنار گذاشته شده را مطالبه کنند، مانند سیاه پوستان، زنان و ..... شاهد این می تواند شناخت فرهنگ و هنر تولید شده توسط زنان، افراد رنگین پوست، و هنرمندانی از به اصطلاح "جهان سوم" باشد.

این توسعه به یک آزادی بسیار بیشتر در شکل گیری هویت انسانی منجر شده است. فقط در فرهنگ پاپ نگاه کنید، که در آن کسی مانند مدونا یک چهره متفاوت با نظم یک ساعت انگاشته می شود. به عنوان مثال امروزه شما می توانید توسط بکار بردن جنسیت با هویت خود بازی کنید. 
 مد یک جزء مهم از بازی با هویت است. در روزهای گذشته، جنس و طبقه خود بود که تعیین می کرد آنچه شما مجبور به پوشیدن  بودید، و قوانین سختگیرانه ای وجود داشت که سرپیچی از آن زیاد آسان نبود. این قوانین در حال حاضر تنها برای ملکه اعمال می شود. هر کس دیگری هر روز صبح در مقابل کمد لباس می ایستد برای تعیین اینکه کدام لباس با فاز او مطابقت دارد: باروک، گوتیک، اسپورت، و...

 

پست مدرنیسم

ثالثا، کلمه پست مدرنیسم به عنوان هنر و فرهنگ اعمال می شود. یک ویژگی بسیار مهم پست مدرنیسم محو شدن تمایز بین فرهنگ بالا و پایین است. در این دوره از قرن بیستم مفهوم سنتی فرهنگ از اتصال آن با هنر نخبه گرا رها شده است. دانشمندان امروزه یک مفهوم گسترده از فرهنگ اعمال می کنند، بر اساس عبارت معروف ریموند ویلیامز "فرهنگ به عنوان یک راه کلی از زندگی"تعریف شده است. در اینجا این مربوط به یک نظریه از فرهنگ می شود که به عنوان یک عمل در یک محیط اجتماعی و تاریخی است.

تمایز دقیق بین فرهنگ بالا و پایین دیگر قابل دفاع نیست. در هر صورت، این همیشه تا حد زیادی بر اساس اختلاف بین کلمه و تصویر در فرهنگ غربی بود، که در آن کلمه به عنوان بیان برتری از ذهن و تصویر به عنوان ابراز احساسات و خواسته های نفسانی بدن دیده شده است. این تغییر از یک فرهنگ متنی به فرهنگ بصری به معنای این است که تصویر دیگر در شرایط کاملا منفی مشاهده نمی شود بلکه برای همه قدرت های مثبت و تجاربی که آن را تداعی می کند ارزش دارد.

علاوه بر این، فرهنگ "بالا" و فرهنگ" پایین "را نمی توان به صراحت به رشته خاص مرتبط نمود ( ادبیات در مقابل تلویزیون) .  هر شکلی از هنر بیان فرهنگی اندک خود را دارد مانند پرتره های پسر کولی با اشک های در حال پایین آمدن از صورتش یا رمان عاشقانه پالپ. مد لباس زنانه توسط فرهنگ خیابانی تحت تاثیر قرار می گیرد. "کم" به روز رسانی می شود و توجه را در ضمیمه هنری روزنامه دریافت می کند و یا در موزه به نمایش گذاشته می شود. عکس های تبلیغاتی از بنتون، هنر کامپیوتر توسط میشا کلاین و عکس مد توسط اینز ون لامزوییرد همه در موزه هلندی نشان داده شده است.(سیارک)

دموکراسی سازی و تجاری سازی نیز برای بحث در مورد "بالا" و "پایین" بسیار مهم می باشد. تعداد زیادی از بازدید کنندگان از نمایشگاه های بزرگ به این شهادت داده اند که افزایش رفاه و انتشار از طریق اینکه رسانه ها تقریبا دسترسی همه به هنر و مد را به ارمغان آورده اند. همچنانکه فستیوال سازی شهرهای بزرگ این دسترسی را  انجام می دهد. علاوه بر این، تجاری بودن دیگر به طور انحصاری با فرهنگ پایین در ارتباط نیست;  این به فرهنگ بالا نفوذ کرده است، همچنانکه می توان از لیست های تاپ تن هفتگی برای ادبیات، انبوهی از سی دی های موسیقی باخ و موتزارت در سوپرمارکت های محلی، حمایت آئودی در موزه اسدلیجیک در آمستردام، و یا طرح های کارل لاگرفلد در H & M استنباط نمود. ادامه مقاله در پست بعدی...

ترجمه  itrans.ir

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

40 عکس از دوقلو های مدل

در

به این دوقلوهای زیبا نگاه کنید، وای که آنها خیلی زیبا هستند، شما واقعا باید در مورد مدل سازی آنها فکر کنید.

در 7 جولای 2010 دوقلوهای جکی و شوهرش کوین کلمنتس زودتر از موعد بدنیا آمدند، اما آنها سالم و زیبا بودند.دوقلوها چهار و نیم هفته زود به دنیا آمدند، اما با گذشت زمان، جکی فهمید چرا؟(خب برای معروف شدن عجله داشتند) خانواده کلمنتس دوقلوها را آوا ماری و لی رز کلمنتس نامگذاری کردند.

از زمان تولد، زیبایی های طبیعی غیر قابل انکار ، پوست صاف، موهای ابریشمی ، و چهره کاملا متقارن آنها را کودکانی متمایز ساخت. پس از اینکه دوقلوها متولد شدند، خانواده و غریبه ها توجه زیادی به ظاهرشان داشتند و همه یک چیز می گفتند: آنها باید مدل شوند! این دختران زیبا با کمک مادر خود، وارد دنیای مدلینگ، مد و لباس شدند و تبدیل به مدل های حرفه ای شده اند.در اینجا 40 عکس از دوقلوهای Clements انتخاب شده که در 2 پست گذاشته می شود.

نظرات

در ادامه بخوانید...

40 عکس از دوقلو های مدل خوشکل بخش دوم

در


با گذشت زمان، آوا و لی بزرگ شدند و شخصیت های خود را توسعه دادند. آنها در فعالیت های فوق العاده ای مانند رقص و شنا فعالیت داشتند.

جکی می گوید: "من ایده ی خود را برای دختران ارائه دادم که اگر آنها برای مدل شدن  آماده شوند، علاوه بر کلاس های رقص و شنا آنها هر هفته، می توانند مدلینگ و  مدل سازی را در دنیای مد و لباس را امتحان کنند."
در حال حاضر که بچه ها بزرگتر شده اند برای دنیای مد و مدل سازی هیجان زده اند
برای دختران و مادرشان، یکی از سخت ترین جنبه های زندگی جدید خود در جهان مدل سازی، تنها ترافیک LA است. آنها چندین بار در هفته به مرکز شهر لس آنجلس می آیند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

مد و لباس با میراندا کر

در
مد و لباس با میراندا کر

 تصویر مد و لباس  روز از میراندا کر مدل استرالیایی

مدل 1

مد و لباس با میراندا کر

هفته کاری خود را با مد لباس ساده، شیک و راحت آغاز کنید. 

مدل 2

مد و لباس با میراندا کر


در یک نگاه، شلوار جین شیک به نظر می رسد، متفاوت است.  ژاکت سیاه با کت سیاه و سفید بخوبی ست شده است.ترکیب یک لباس ساده برای یک مدل مشهور

مدل 3

مد و لباس با میراندا کر


 شما می توانید تی شرت ساده را با شلوار گلدار ست کنید.

مدل 4

مد و لباس با میراندا کر


کفش پاشنه بلند، بلوز سفید، شلوار برش دار باظاهری زیبا و دقیق 

مدل 5

مد و لباس با میراندا کر


مدل 6

نظرات

در ادامه بخوانید...