خلاقیت و روش های پرورش آن

در

نو آوری و خلاقیت و روش های ایجاد و پرورش آن در کودکان

در این مقاله می خواهیم به تعریف خلاقیت بپردازیم و روش های ایجاد یا پرورش آن در کودکان را مرور و بررسی کنیم. همچنین علل و عوامل مؤثر بر آن را به صورت مختصر بیان کنیم.

آیا تا به حال به معنی لغوی و اصطلاحی خلاقیت فکر کرده اید؟

آیا در اطرافیان خود کسی را دیده اید که به نظر اکثر اطرافیان دارای خلاقیت باشد؟

نظر شما در مورد خلاقیت چیست؟

آیا خلاقیت به نحوه ی تربیت بستگی دارد؟ آیا خلاقیت ارثی است؟ یا تأثیر محیط و ارث است؟

نقش خانواده در پرورش خلاقیت چیست؟

همه این ها و هزاران مورد دیگر سؤال هایی هستند که هر روز ممکن است برای هر کدام از ما پیش بیاید.

در تعریف خلاقیت می توان گفت: خلاقیت توانایی بالقوه است که در همه ی افراد وجود دارد و با پرورش و تقویت بالفعل می شود تا به حد نهایی خود برسد و در نهایت منجر به ابتکار و ابداع شود.

پس می توان گفت: خلاقیت توانایی است که باید آن را پرورش داد تا شکوفا شود. این افراد معمولا افرادی کنجکاو هستند و در زمینه ای خاص یا در زمینه های مختلف به ابتکار و نوآوری دست می زنند. این نکته برای والدین بسیار مهم است. خانواده ها تمام توان خود را به کار می برند تا فرزندی را پرورش دهند که دارای هوش بالا باشد و در زمینه های مختلف مانند: موسیقی، ریاضی و سایر علوم استعداد های خود را به نمایش بگذارد. هر گاه کلمه خلاقیت به گوش ما می رسد با خود فکر می کنیم فردی که دارای خلاقیت است احتمالا باید هوش سرشاری داشته باشد یا افرادی که همه ی درس های خود را با نمره های خوب پاس می کنند احتمالا افراد خلاقی هستند. ولی در بعضی مواقع می بینیم که این قضیه در همه جا صدق نمی کند. یعنی هر چند که هوش و خلاقیت با هم در ارتباط هستند ولی خلاقیت علاوه بر هوش به پرورش محیط اطراف نیاز دارد. بنا براین اگر می خواهید فرزندی خلاق داشته باشید لازم است محیطی مناسب را برای او فراهم کنید. شاید بتوان گفت خلاقیت رابطه مستقیم با میزان تفکر و دقت دارد. افراد خلاق به مسائل با دید دیگری می نگرند. افراد خلاق با استفاده از ساده ترین وسایل می توانند وسیله ای ابداع کنند تا مشکلات خود را با آن برطرف کنند. افراد عادی در همین شرایط اگر هم توانایی حل مسئله را داشته باشند مدت زمان بیشتری طول می کشد و به تمرین و تکرار بیشتری نیاز خواهند داشت.

رشد و شکوفایی کودک علاوه بر استعداد به محیط او باز می گردد.

اولین محیطی که کودک در آن قرار می گیرد، مهم ترین سال های زندگی خود را در آن می گذراند و شخصیتش در آن دوران شکل می گیرد محیط خانه است.

پس خانواده در رشد و شکوفایی خلاقیت کودک نقش مهمی دارد.

کودک مهم ترین و حساس ترین مراحل رشد خلاقیت را در خانه سپری می کند. محیط خانواده و شرایط خانواده، روش های فرزند پروری و نگرش والدین به اصول فرزند پروری در رشد و شکوفایی خلاقیت سهمی مهم ایفا می کند. روش های فرزند پروری مانند روش های مقتدرانه یا سهل انگارانه در پرورش خلاقیت کودکان بسیار حیاتی است. علاوه بر پرورش محیط خانواده می تواند خلاقیت کودکان را سرکوب کند. کودکی که در حال رشد است لازم است مورد توجه والدین قرار بگیرد و ابزار های مناسب برای ارضای کنجکاوی او در اختیارش باشد. باید در خانواده ای اهل مطالعه پرورش یابد تا با الگو برداری از اعضای خانواده به مطالعه مشغول شود و با علم بیشتر بتواند به بهترین شکل ممکن استعداد های خود را شکوفا کند و به ابتکار دست بزند.

پرورش خلاقیت اساساً باید در محیط خانواده شکل بگیرد

زیرا کودک و نوجوان بیشتر اوقات فراغت خود را در خانه هستند بنا بر این طبیعی است که بیشترین تأثیر را از آن بپذیرند. علاوه بر خانواده دیگر سازمان های اجتماعی مانند مدرسه و ... در پرورش خلاقیت کودک نقش دارند ولی نقش خانواده در این میان پر رنگ تر است. خانواده می تواند فرصت های لازم برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط را به کودکان بدهد و یا این که این فرصت ها را از آن ها بگیرد. اغلب والدین در دوران کودکی فرزندانشان، دوست دارند آرام در گوشه ای بنشینند تا بتوانند به کارهای خود بپردازند غافل از این که در حال از دست دادن بهترین فرصت ها برای تربیت کودک خود هستند. علاوه بر تمام مواردی که گفته شد برای پرورش خلاقیت محیط خانواده باید سرشار از فعالیت بازی و شادی باشد. باید به کودک فرصت داده شود تا با دست ورزی فعالیت هایی را انجام دهد و حتی گاهی اوقات برخی از وسایل را برای فهمیدن طرز کار آن ها خراب کند. قدرت تخیل کودکان در خلاقیت آن ها تأثیر دارد. همه ی کودکان با درجه ای از تفاوت خلاق هستند و بهترین زمان برای کشف این خلاقیت ها زمان بازی کردن آنان است. در دوران کودکی هر خصوصیتی در کودک تقویت شود همان خصوصیت در او نهادینه می شود و در بزرگسالی همراه او خواهد بود. پس اگر بزرگسالی خلاق می خواهید باید از دوران کودکی او را پرورش دهید.

حال به این می پردازیم که چگونه خلاقیت را در کودکان خود پیدا کنیم.

یعنی کودکان خلاق دارای ویژگی هایی هستند که می توان باتوجه به این ویژگی ها آن ها را شناسایی کرد.

این کودکان در گوش دادن، مشاهده کردن و انجام دادن کارها دقت فراوانی دارند. شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی دارند. اغلب توانایی سخن گفتن خوبی دارند و جزئیات یک ماجرا را به تفصیل بیان می کنند. در صحبت های خود از قیاس، استدلال و نتیجه گیری استفاده می کنند. به مطالعه منابع مختلف علمی علاقه مند هستند. در محیط اطراف خود دقت زیادی می کنند. در مورد کشفیات خود با دیگران با علاقه بسیار صحبت می کنند. توانایی ابداع و تغییر در بازی ها را دارند. برای فهمیدن امور مختلف کنجکاوی زیادی دارند. در گفتار جسارت زیادی دارند و سؤالات عجیب مطرح می کنند.

برای افزایش خلاقیت در کودکان لازم است کار های زیر را انجام دهیم.

هرگز در هیچ شرایطی کودک را تحقیر نکنیم. محیط مناسب برای انجام کارهای خلاق آن ها فراهم کنیم. کارهای خلاق کودک را تشویق کنیم و آن ها را در معرض نمایش و ارزیابی قرار دهیم. به عنوان بزرگسال کارهای خلاقانه انجام دهیم و اجازه بدهیم کودکمان شاهد کارهای خلاق ما باشد. به شیوه های آموزش در خانواده ی خود توجه داشته باشیم. برای کارهای خلاق دیگران ارزش قائل باشیم. اجازه آزمایش و خطا را به فرزندان خود بدهیم، زیرا باعث پرورش روحیه ی شجاعت در آن ها می شود و از تجربه های نو نمی ترسند. آن چه بیشترین اهمیت را در پرورش خلاقیت کودکان دارد این است که اجازه بدهیم کودک با همه ی رفتارهای عجیب و غریبش خودش باشد، همیشه توجه داشته باشیم که استعداد تنها بخش کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن بیشتر اهمیت دارد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

در
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

(سیارک)  : به نظر من داشتن ابتکارهای جدید در کسب و کار لازمه پیشرفت است حال یک کافه دار در کره جنوبی با  طراحی های زیبایی  که بر روی کرم قهوه انجام داده ، توانسته تعداد مشتریانش را روز به روز زیادتر کند  و به کسب و کار خود رونق فراوانی ببخشد نام این کافه دار Kangbin می باشد.نوشیدن قهوه در روز برای رفع خستگی و هوشیاری خیلی کارایی دارد بخصوص اگر از نوع تزیین شده با طرح های زیبا و ابتکاری باشد. خلاقیت در کار تا این حد از ظرافت را دیده بودین ؟ اثر هنری که در عرض 2 تا 3 دقیقه نوش جان می شود!!!

طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

 

 

طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

هوش عملی کارآفرینان

در

هوش عملی به کارافرینان کمک می کند که تصمیمهای سریعتر و دقیقتری بگیرند زیرا هوش عملی شامل دانش در مورد ایده ها، فرایندها و مسیرهای عملیاتی است که ثابت شده موفقیت آمیز هستند.علاوه بر این، هوش عملیاتی مهارت و دانش را برای اقدامات سریع جلوتر از رقبا برای بهره برداری از فرصتهای غیرمنتظره یا اتخاذ فناوری و تکنولوژی های جدید فراهم می کند. هوش عملی همچنین به کارافرینان کمک می کند که به طور مداوم اقداماتی را برای بهبود کسب و کار برحسب فرایندها و محصولات/نوآوریهای خدماتی انجام دهند. هوش عملیاتی ازمایشهای مکرر، تست و اصلاح مفهوم کسب و کار به سمت بهبود مستمر را ترویج می دهد. هوش عملیاتی در نتیجه یک شاخص مهم از اقدامات سریع و انعطاف پذیر برای پاسخ به تغییرات بازار و کسب نرخ رشد سرمایه گذاری بیشتر است. در حمایت از این استدلال ،تحقیقات نشان می دهد که هوش هم اثرات مستقیم بر رشد سرمایه گذاری ها جدید دارد و هم فعالیتهای متعدد بهبود و عملکرد سریع را پیش بینی می کند.(سیارک)
چندتن از پژوهشگران استدلال کرده اند که تعصبات شناختی عاملی هستند که بین کارافرینان و غیرکارافرینان یا مدیران تمایز ایجاد میکنند.تعصبات شناختی مکانیسمهای شناختی هستند که به مردم در تصمیم گیری های سریع کمک می کنند.تعصبات شناختی عملکرد مثبتی دارند، از آنجا که به کارافرینان در تصمیم گیری بدون تحمل فشار زیاد بر روی زمان و منابع شناختیشان کمک می کنند در نتیجه به رغم نیازهای شناختی باا در موقعیتهای پیچیده همچنان عملی باقی می مانند.با این وجود، تعصبات شناختی ممکن است منجر به خطا شوند زیرا مردم تصمیمات کمتر عقلانی می گیرند و اطلاعات موجودشان کم است.در کارافرینی، تعصب شناختی اعتماد بیش از حد/خوشبینی بیش از حد توجه زیادی را به خود جلب کرده است.اعتماد به نفس کاذب به ارزیابی بیش از حد کارافرینان از تواناییهایشان اشاره دارد، به ویژه با توجه به پیش بینی های دقیقشان، داشتن تواناییهای بالاترشان نسبت به دیگران، و میزان موفقیت. خوشبینی بیش از حد(یا تعصب خوش بینانه) یک ساختار مشابه دارد و اشاره دارد به تمایل کارافرینان به انتظار نتایج مثبت و یا درک شانس بالاتری از موفقیت.
خوش بینی بیش از حد /اعتماد به نفس کاذب نقش بحث برانگیز آن در فرایند کارافرینی است.از یک طرف، محققان اشاره کرده اند که اعتماد به نفس کاذب/خوشبینی بیش از حد برای شروع کارافرینان با توجه به عدم قطعیتهایی که کارافرینان با آنها روبرو هستند ضروری است.از سوی دیگر،محققان استدلال کرده اند که اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد اثرات زیانباری دارد زیرا کارافرینان اشتباهات استراتژیکی انجام می دهند که وظایف بسیاری به عهده می گیرند ، در نتیجه منجر به over extension می شود.

هر دو دیدگاه دارای پایه های نظری هستند. بر این اساس، ممکن است که اعتماد به نفس کاذب/خوشبینی بیش از حد انگیزه کارافرینی برای شروع عمل و اصرار بر ادامه حتی در حضور نرخ بالای شکست و بازده مورد انتظار کم را افزایش دهد.
 علاوه بر این،کارافرینان با بسیاری موانع در فرایند کارافرینی روبرو هستند، و اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد انعطاف پذیری عاطفی و شناختی آنها را افزایش دهد تا بتوانند با چالشها کنار بیایند.در مقابل، نظریه چشم انداز،نشان می دهد که تعصبات شناختی ممکن است منجر به تصمیمات ناقص و عملکردی کمتر از حد مطلوب شوند. در حوزه ی کارافرینی، محققان استدلال کرده اند که تعصب شناختی اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد می تواند درک کارافرینان از خطر ریسک مرتبط با یک استراتژی را کاهش دهد، به طوری که آنها اهداف غیرواقعی را تعیین کنند، تصمیمهای نامطلوبی بگیرند، یا اطلاعات مبهم را به عنوان تصمیهای امیدوارانه در نظر بگیرند.(سیارک)

این ممکن است منجر به ورود بیش از حد به بازارهای جدید، سرمایه گذاری بیش از حد و تشدید تعهد به پروژه های جدید ، یا عدم حفظ منافع شود..علاوه بر این، اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد می تواند موجب شود کارافرینان در پیش بینی هایشان عکس العمل رقبا را دست کم بگیرند یا تقاضا برای محصولات و خدمات را بیش از حد تخمین بزنند
شواهد تجربی نشان دهنده ی اختلافات نظری در مورد اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد است.چندین مطالعه نشان می دهند که کارافراینان سطح بالایی از اعتمادبه نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد دارند که در آن احتمال موفقیت سرمایه گذاری را بیش از حد تخمین می زند.
به طور مثال کوپر و همکاران در سال 1988 از بین 2994 نفر از کارافراینان که بررسی کردند و نشان دادند که یک سوم از کارافرینان احتمال موفقیت خود 100 درصد می دانند. این اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد مربوط است به شروع فعالیتهای لازم برای راه اندازی یک سرمایه گذاری و معرفی موفقیت امیز پیشگامانه ی محصولات و خدمات نواورانه.ترجمه  itrans.ir

ادامه در پست بعدی

نظرات

در ادامه بخوانید...

ازدواج با این تیپ مرد‌ها اشتباه است

در


ازدواج و تشکیل خانواده موضوعی است که همه دختران و پسران مجرد درباره آن فکر می کنند.موضوع ازدواج اما برای دختران دم بخت و انتخاب همسر قدری پیچیده تر است ، شریک زندگی مناسب چه ویژگی هایی نباید داشته باشد؟ سوالی که شاید کمتر به آن فکر کرده باشیم و همیشه دنبال این هستیم که مرد رویاهای من چگونه باید باشد.

ما در این گزارش درباره مردانی می نویسیم که ازدواج با آنها شما را به دردسر می اندازد.

مردی که پیش از شما با دخترهای بسیار زیادی در ارتباط بوده است

می‌دانم که دارید چه فکری می‌کنید؛ حتما می‌گویید که بالاخره همه ما در این زمینه گذشته‌ای داریم. اما آیا به‌نظر شما می‌توان به مردی که روابط بسیار زیادی در گذشته داشته است، اعتماد کرد؟ هنگامی‌که روابط گذشته‌ یک مرد آن‌قدر زیاد هستند که نمی‌توانید از آنها سر دربیاورید، می‌تواند یک علامت هشدار باشد که او فرد متعهدی نیست. شما باید کنجکاو شوید که چرا همه روابط قبلی او که کم هم نیستند، به شکست منجر شده‌اند. آیا او به طرف مقابلش خیانت کرد؟ آیا پس از یک مدت طولانی همچنان تعهدی به آن رابطه نداشت؟ آیا به دخترهای قبل از شما گفته است که قصدش ازدواج نیست؟ به‌علاوه با وجود دخترهای بسیار زیادی که قبلا در زندگی او بوده‌اند، قطعا این احتمال وجود دارد که بخواهد به یکی از روابط گذشته‌اش برگردد. بنابراین یادتان باشد که اگر به‌دنبال فرد مناسب برای ازدواج هستید، از مردانی که روابط قبلی متعددی داشته‌اند، دوری کنید.(سیارک)

مردی که در مورد آینده رابطه‌تان هیچ صحبتی نمی‌کند

این مورد کاملا واضح است. اگر مردی به‌هیچ‌وجه در مورد آینده و برنامه‌هایی که در ذهنش دارد با شما صحبت نمی‌کند، یعنی تمایلی به ازدواج با شما ندارد. چنین مردی چون به هیچ‌چیز متعهد نیست، می‌تواند به زندگی باب‌ میلش ادامه دهد، بدون آنکه هیچ‌گونه احساس مسئولیتی در قبال شما داشته باشد. برای زنی که در آینده‌ نزدیک به‌دنبال ازدواج است، این یک علامت هشدار جدی به‌حساب می‌آید. یک رابطه‌ی سالم باید شامل گفت‌وگوهای مستقیم و صادقانه در مورد اهداف و برنامه‌های آینده‌ی دو طرف باشد.

مردی که در اغلب اوقات بدون شما بیرون می‌رود

برای یک زوج بسیار عادی است که زمان‌های مخصوص به خودشان را داشته باشند و در تمامی اوقات با هم نباشند، با این حال اگر طرف مقابل شما در اکثر مواقع به‌تنهایی بیرون می‌رود و از شما نمی خواهد که همراهی‌اش کنید، این می‌تواند یک علامت هشدار باشد. به‌علاوه یک مرد باید بخواهد شما را به دوستان و آشنایانش نشان دهد و با دوستان و اطرافیان شما نیز آشنا شود تا ببیند که آیا زوج مناسبی هستید یا خیر. اگر احساس می‌کنید که شما را پنهان می‌کند و دوست ندارد در جمع‌های دوستانه‌اش حاضر شوید، در اغلب موارد به این معناست که شما و این رابطه برای او چندان جدی نیستید.

مردی که بیش‌ازحد به کارش علاقه دارد

یک مرد پُرکار و سخت‌کوش قطعا جذاب است اما بعضی اوقات این ویژگی مثبت می‌تواند به یک مانع در مسیر رابطه شما تبدیل می شود. یک مرد بسیار پرکار ممکن است آن‌قدر به شغل و آینده‌اش در آن حرفه متعهد باشد که نتواند به این زودی‌ها به ازدواج و تشکیل خانواده فکر کند. به‌احتمال زیاد دلیلش این است که آن‌قدر سرگرم انجام کارهای لازم برای پیشرفت در شغلش است که وقت یا ظرفیت ذهنی کافی را برای تمرکز روی خود یا رابطه‌اش ندارد.

مردی که با زن‌های دیگر بیش‌ازحد گرم می‌گیرد

مردی که با زن‌های اطرافش بیش‌ازحد گرم می‌گیرد، به این زودی‌ها قصد ازدواج ندارد. دلیلش این است که اگر در مورد طرف مقابلش واقعا جدی بود، می‌توانست از این کار دست‌ بردارد و فقط با همان زن حرف بزند و شوخی کند. درحالی‌که شوخی و سرزندگی ایرادی ندارد اما مردی که مرد زندگی باشد نباید به‌هیچ‌وجه با زنان دیگر رفتاری گرم و صمیمانه داشته باشد. این یک علامت هشدار بزرگ است.(سیارک)

مردی که اصلا بچه نمی‌خواهد

یکی از شیرینی های زندگی بی تردید فرزندآوری و بچه دار شدن است، لذت مادر شدن با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست، مردی که بچه نمی خواهد اگرچه شاید به مفهوم این نباشد که قصد ازدواج ندارد اما نشانه‌ آن است که برای یک رابطه‌ جدی به‌هیچ‌وجه آماده نیست. شما باید در مورد برنامه‌ها و اهداف آینده او به‌طور جدی صحبت کنید و اگر متوجه شدید که تمایلی ندارد در مورد آینده صحبت کند، یعنی احتمالا به این زودی‌ها قصد ازدواج ندارد.

مردی که هنوز در مورد رابطه‌ی قبلی‌اش صحبت می‌کند

کاملا طبیعی است که یک مرد گاهی اوقات در لابه‌لای حرف‌هایش به رابطه‌ی قبلی‌اش اشاره کند اما اگر این کار را بیش‌از حد و به دفعات زیاد انجام می‌دهد، می‌تواند یک علامت هشدار باشد. اگر طرف مقابل شما دائما به رابطه‌ قبلی‌اش فکر می‌کند، نشانه آن است که برای تعهد به شما آمادگی لازم را ندارد.

مردی که دوستانش خیلی جوان‌تر از خودش هستند

همه ما دوستانی در سنین مختلف داریم، با این حال هنگامی‌که یک مرد فقط دوستان کوچک‌تر از خودش داشته باشد، نشانه‌ آن است که به بلوغ فکری کامل نرسیده است. همچنین اگر تمام دوستان او اهل مهمانی و خوشگذرانی باشند و در مورد شغل یا روابط‌شان جدی نباشند، او هم این‌گونه خواهد بود. واقعیت این است که شخصیت هر کس تا حد زیادی شبیه دوستانش خواهد شد. بنابراین اگر طرف مقابل‌تان به همراه چنین دوستانی به یک مهمانی دعوت باشد، به‌احتمال زیاد از رفتن به آن مهمانی صرف‌نظر نخواهد کرد تا در خانه بماند و با همسر یا نامزدش وقت بگذراند. منبع:جام جم

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا کارآفرینی؟

در

چرا کارآفرینی؟ کارآفرینی در سه دهه پیش ، در سراسر دنیا سر و صدا کرده بود، این امر نه تنها در اروپا و آمریکا، بلکه در آسیای شرقی نیز اتفاق افتاده بود. به نظر می آمد که چیزی پراهمیت تر از دولت ها و سازمان ها شده بود.

کارآفرینی برای جوامع و اجتماع، به معنی دستیابی به سطوح متفاوت موفقیت، نوآوری بود و برای بقا، توسعه و آزادی نیاز به تصمیم گیری مستقیم بود.

در هنگام تحلیل جهانی کارآفرینی، می بینیم که  بر کلمه کنترل تاکید شده است، کنترل بر زندگی خود و یا کارآفرین باید تصمیماتی برای کنترل کردن بگیرد. به علاوه، آزادی، خلاقیت و استقلال، نیرو و انگیزه اصلی کار آفرینان شده بود. خود کارآفرینی به تنهایی مزایایی برای سازمان ها و جوامع داشت. کارآفرینی به عنوان پروسه توسعه انسان، که فرصت خود اظهاری، گوناگونی و پویایی را به دنیا ارائه می کند، در نظر گرفته شده است .(سیارک)
کلمه کارآفرینی برگرفته شده از یک فعل فرانسوی است (enterprendre) ، که به معنی مشارکت و متعهد شدن است، بنابراین کارآفرین باعث می شود که چیزها اتفاق بیافتد .  پروسه کارآفرینی خصوصیات مشخصی دارد که در ادامه می آید:
1- توانایی ریسک پذیری. کارآفرین ها نسبت به آدم های غیر کارآفرین  تلاش و عدم قطعیت بیشتری دارند.
2- نیاز به موفقیت .  کارآفرینان دورنمایی از موفقیت دارند که باعث می شود که انگیزه بیشتری داشته باشند.
3- منبع کنترل.منبع کنترل داخلی بالاتر کارآفرینان، موجب اعتقاد به موفقیت و دستیابی به اهداف، بخشی از خصوصیات و رفتار آنها بشود.
4- میل به استقلال. حس کنترل بیشتر کارآفرینان را به سمت فردگرایی و آزادی بیشتر از عموم مردم، هول می دهد.
5-خلاقیت و فرصت طلبی.  کارآفرینان خلاق تر از دیگران هستند؛ آنها مایل به، به چالش کشیدن فرضیات موجود ، خلق ایده های جدید و پیش بینی کردن فرصت ها هستند.ترجمه  itrans.ir

تئوری کارآفرینی

فرصتهای کارآفرینی چگونه بوجود می آید؟

کارآفرینی کوچک

کارآفرینی با لباس های دست دوم

۱۰ رمز موفقیت به روایت کارآفرین موفق ریچارد برانسون

نظرات

در ادامه بخوانید...

ارتباطات مغزی قوی‌تر در افراد خلاق‌

در

نتایج این تحقیق که در مجله پژوهشی پی‌نس منتشر شده است، همچنین نشان می‌دهد که مغزهای خلاق‌تر قادر هستند این نواحی را هماهنگ با یکدیگر فعال کنند
نتایج یک پژوهش تازه دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که در مغز افراد بسیار خلاق، در مقایسه با افراد دیگر، سه ناحیه ارتباط بیشتری با هم دارند. این سه ناحیه از مغز بیشتر با تولید و تحلیل ایده‌ها سر و کار دارند.

هرچند خلاقیت یک ساختار پیچیده با مفاهیم مختلف است، اما محققان اغلب افرادی را خلاق می‌نامند که از نظر فکری انعطاف‌پذیری داشته باشند یا توانایی تولید مداوم ایده‌های جدید و سودمند را داشته باشند.

محققان از این سه ناحیه شناخت لازم دارند. این ناحیه‌ها عبارتند از شبکه پیش‌فرض ( Default Mode)، که وظیفه تفکر خودآیند و رویاپردازی را عهده دار است، شبکه برجستگی که اطلاعات مهم را از محیط اطراف به دست می‌آورد و شبکه کنترل اجرایی که حاوی کارکردهای کنترل شناختی و ارزیابی است.( سیارک)

راجر بیتی، یکی از پژوهشگران این تحقیق گفت: "اگر چه به نظر می‌رسد شبکه پیش فرض منبع اصلی خلاقیت باشد، اما مردم به شبکه برجستگی و شبکه کنترل اجرایی نیاز دارند تا به عنوان یک منتقد درونی، قضاوت کنند که برای انجام کارشان، کدام ایده‌ها مفید و موثر است."

برای اندازه‌گیری خلاقیت و ارتباطات مغزی، محققان مغز حدود ۱۶۰ داوطلب را با استفاده از فناوری "ام‌آر‌آی کارکردی" (اف‌ام‌آرآی) اسکن کردند. این فناوری با نظارت بر عملکرد مغز، جریان خون در مناطق مختلف مغز را نشان می‌دهد.

او افزود: "این سه سیستم مختلف در بخش‌های مختلف مغز قرار دارند، اما همه آنها یک بار به طور همزمان فعال می‌شوند. افرادی که توانایی بهتری در این سه ناحیه دارند، کنش‌های خلاقانه‌تری از خود نشان می‌دهند".

هنگام اسکن، از آنها خواسته شد تا فعالیت‌هایی انجام بدهند که "تفکر واگرا" خوانده می‌شود. در این فعالیت هر شخص باید برای استفاده از اشیای معمولی از جمله چاقو، فنجان، پیاله یا خشت پخته راه‌های خلاقانه ارائه می‌کرد.

آقای بیتی گفت: "پژوهشگران حالا قصد دارند تا الگوهای مشابهی از فعالیت مغز را در مناطق خاص خلاقیت از جمله نوشتن یا موسیقی جستجو کنند. علاوه بر این، محققان می‌خواهند بدانند که آیا عملکرد مغز می‌تواند بهتر شود؛ مخصوصا که افراد در مهارت های خاصی توانایی‌های بیشتری پیدا می‌کنند."( سیارک)

پژوهشگران دانشگاه هاروارد می‌گویند: "فقط فکر کردن در مورد راه‌های جدید و غیرمعمول برای استفاده از این اشیاء نشانگر یک روش معتبر برای اندازه‌گیری تفکر خلاق است."
محققان دریافتند که "تفکر واگرا" همزمان سه شبکه مختلف مغز را فعال می‌کند. هرچه ارتباطات و هماهنگ سازی این سه شبکه بیشتر باشد، کارایی تفکر واگرا نیز بهتر خواهد بود. به عبارت دیگر، هرچه ارتباط متقابل و همگام‌سازی مغز بیشتر باشد، به همان اندازه عملکرد آن در انجام کار خلاق بهتر خواهد بود.

این پژوهشگر دانشگاه هاروارد درباره رابطه بین هوش و خلاقیت می‌گوید که این بستگی دارد که چگونه خلاقیت اندازه‌گیری می‌شود. به گفته او، بعضی مطالعاتی که کمیت ایده‌ها را به عنوان شاخص خلاقیت اندازه‌گیری می‌کنند، معمولا ارتباطات کمی بین ضریب هوش و خلاقیت را گزارش داده‌اند. با این حال، مطالعاتی که کیفیت ایده‌ها را در یک کارکرد خلاق اندازه گیری می‌کنند، ارتباط بیشتری را با ضریب هوش و خلاقیت نشان می‌دهند.
در باره اینکه آیا خلاقیت را می‌توان آموخت، پاسخ روشنی وجود ندارد. آقای بیتی در این مورد می‌گوید: "ما هنوز نمی‌دانیم که آیا خلاقیت یا دیگر مهارت‌های شناختی مهم مانند هوش را می‌توان آموزش داد یا خیر. ممکن است که آموزش سنتی در هنر و علوم توانایی تفکر خلاق را بهبود بخشد، اما تحقیقات زیادی در این زمینه لازم است".

نظرات

در ادامه بخوانید...

توپهای شعبه بازی

در


زندگی را مانند یک مسابقه تصور کنید که در آن با پنج توپ در هوا شعبده بازی میکنید. برایشان نامی انتخاب کنید کار، خانواده، سلامتی، دوستان و روح . حال تصور کنید که تمام آنها را در هوا نگه داشته‌اید. خیلی زود میفهمید که کار، یک توپ پلاستیکی است. اگر آن را بیاندازید دوباره با جهش برمیگردد. اما چهار توپ دیگر خانواده، سلامتی، دوستان و روح شیشه‌ای هستند. اگر یکی از آنها را بیاندازید، به طرز جبران ناپذیری موجب کوبیدگی، ضرب، شکستگی، آسیب و حتی تفرقه در شما میشود. آنها هرگز مثل هم نیستند. شما باید بدانید که تعادل را در زندگی خود حفظ کنید. اما چگونه؟
با مقایسه کردن خودتان با دیگران ارزش خود را دست کم نگیرید. دلیلش این است که ما با هم تفاوت داریم و هر کداممان خاص هستیم.
اهدافتان را طبق آنچه که برای دیگران مهم است تعیین نکنید. فقط خودتان هستید که میدانید چه چیزی برای شما بهتر است.
قدر چیزهایی که از همه چیز بیشتر به قلبتان نزدیک هستند را بدانید. طوری به آنها چنگ بیاندازید که گویی زندگی شما بدون آنها یک زندگی بی‌معنا است.
اجازه ندهید که با زندگی کردن در گذشته یا آینده زندگی از دستتان برود. با زندگی کردن در روز و در لحظه ، گویی تمام عمرتان را زندگی کرده‌اید.
وقتی که هنوز چیزی برای بدست آوردن دارید تسلیم نشوید. هیچ چیز واقعا تمام نمیشود، جز در لحظه‌ای که دست از تلاش بردارید.
از پذیرفتن اینکه شما از حالت ایده‌آل کمترید نگران نباشید. این همان ریسمان شکننده‌ای است  که ما را به یکدیگر وصل میکند.
از مواجهه با خطرات نگران نباشید. اینکه یاد بگیریم چگونه شجاع باشیم یک امر کاملا تصادفی و شانسی است.
با گفتن اینکه به دست آوردن عشق ناممکن است آن را از زندگی خود بیرون نکنید. سریعترین راه برای رسیدن به عشق این است که عشق بدهید. سریع‌ترین راه از دست دادن عشق هم این است که آن را سفت بگیرید. و بهترین راه برای نگه‌داشتن عشق این است که به آن اجازه‌ی پرواز دهید.
آنقدر سریع در زندگی ندوید که فراموش کنید کجا هستید و فقط به جایی که میروید فکر نکنید.
فراموش نکنید که بزرگترین نیاز عاطفی هر فردی این است که قدر او را بدانند.
نگران آموختن نباشید. دانش سبک است، گنجی است که همیشه میتوانید آن را با خود همراه داشته باشید.
بی‌پروا از زمان و کلمات استفاده نکنید. نمیتوانید دوباره آنها را بدست آورید. زندگی مسابقه نیست، بلکه سفری است که باید از هر کدام از مراحل مسیر لذت ببرید.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...