نکاتی در خصوص وظایف مردان به عنوان پدر خانواده بخش اول
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸بزرگترین و مهمترین وظایفی که یک مرد در طول زندگی خود به عهده می گیرد، طی هجده سالی که وظیفه بزرگ کردن کودکی را به عهده می گیرد، بر سر راهش قرار گرفته و نیز چالش های زیادی را در این چند سال تجربه خواهد کرد. دشواری هایی که بر سر راه مردان در این راه قرار می گیرد تنها محدود به تصمیم هایی که باید بگیرند، فشار هایی که به عنوان پدر خانواده باید تحمل کنند و شرایطی که باید با توجه کامل مورد بررسی قرار دهند نمی شود و بنا به شرایط به خصوص و منحصر به فرد هر خانواده ممکن است این وظایف و تصمیمات تغییر کنند و به شرایط بسیار متفاوتی وابسته هستند.
فرزند هر خانواده دارای شخصیت منحصر به فردی است
و این مسئله در خصوص پدر خانواده نیز صدق می کند. مردانی هستند که در انجام وظایف خود به عنوان یک پدر، ممکن است جدی باشند یا شوخ طبع و خوشحال، ممکن است سخت گیر باشند یا آزادی عمل زیادی در اختیار فرزند خود قرار دهند و بسته به شرایط شخصیت او متفاوت خواهد بود. یک پدر خوب باید همانند یک مربی عمل کرده و در عین حال کاملاً حواس خود را متمرکز فرزندش کند. باید گاهی فرزند خود را نصیحت کند و در عین حال رفتاری همانند یک معلم خوب و مهربان با او داشته باشد. باید دوست خوبی برای فرزند خود باشد. هر مردی که وظیفه بزرگ کردن یک فرزند را به عهده می گیرد باید این نکته را به خاطر داشته باشد که فرزندش در درجه اول یک انسان است و باید به عقاید او احترام بگذارد و با مهربانی مسیر درست را به فرزندش نشان دهد و رفتار زورگویانه چیزی نیست که از آن فرزند یک انسان موفق بسازد.
سؤالی که برای بسیاری پیش خواهد آمد و مطمئناً از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است شاید این باشد که چگونه می توان بدل به پدری شد که بتواند بر تمام دشواری ها و چالش هایی که در این مسیر بر سر راهش قرار خواهد گرفت فائق آید و در عین داشتن نظم و انضباط کامل، بتواند با کودک خود رفتاری آموزنده و خوب داشته باشد و در بلند مدت، به بهترین نحو ممکن فرزند خود را بزرگ کرده و در خاطر آن ها تا ابد نقشی از یک پدر خوب و مهربان به جای بگذارد؟
این نکته را به خاطر داشته باشید که برای تغییر نیازی به زیر و رو کردن شخصیت نیست و نیز نیازی نیست به این فکر کرد که چگونه می توان در فلسفه خانواده تغییراتی اساسی ایجاد کرد که در نهایت باعث پیشرفت و بهبود اوضاع کودکان شود. مسئله این است که تغییرات بزرگ، به مرور زمان و با اصلاحات بسیار کوچک و جزئی حاصل خواهد شد.
باید یاد گرفت که به کودک و فرزند خود مسائل مختلفی که مناسب سنش است یاد دهیم، او را سرگرم کنیم و گاهی نیز او را به چالش بکشیم. این را باید به خاطر داشته باشم که ذهن یک کودک از لحاظ سنی در آماده ترین شرایط برای پذیرش نکات مختلف است و هر چیزی که به او می گویید بخشی از تصویر بزرگتری خواهد شد که در آینده از شخصیت کودک شما به عنوان یک فرد بالغ ترسیم خواهد شد. کاترین پیرلمن، دارای مدرک دکتری در زمنیه مشاوره خانواده و استادیار دانشگاه کالیفرنیای آمریکا در این خصوص عنوان می کند: «این لحظات کوچک و تجربه های کوتاه هستند که برای کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آنها به تجربه های بزرگ و عجیب و غریب نیازی ندارند.
کودکان بیش از هرچیز دیگری به رابطه ای عمیق با افراد بالغی احتیاج دارند که با تمام وجودشان برای آن ها وقت گذاشته و هیچ چیزی در دنیا به اندازه کودکشان برای آن ها اهمیت نداشته باشد. در حقیقت بنا به صحبت های کاترین، زمانی که کودک از سمت افراد بالغ توجه دریافت می کند، خوشحال تر از همیشه خواهد بود.
در این مقاله قصد داریم شما را با راهکارهایی آشنا کنیم که به عنوان یک پدر می توانید به کار گرفته و به واسطه آن ها تبدیل به پدری مسئولیت پذیر و مهربان شوید. با سیارک همراه باشید.
زمانی که با فرزندتان هستید موبایل خود را کنار بگذارید
بنا به تحقیقات صورت گرفته در یک مرکز تحقیقاتی، چیزی حدود چهل و هشت درصد پدران عنوان کرده اند که فرصت کافی برای صحبت کردن و وقت گذراندن با کودکان خود کنار نمی گذارند. این نتیجه بسیار نگران کننده است و به همین خاطر است که در حال حاضر این که موبایل خود را در زمانی که با کودکان هستیم کنار بگذاریم، بیشتر از همیشه اهمیت پیدا می کند. کاترین پیرلمن در این خصوص عنوان کرد: «در حال حاضر کمتر پیش می آید که پدری، زمانی که کنار فرزندش است، موبایل خود را کنار بگذارد و همه حواسش را به کودک خود دهد. این را باید بدانیم که حتی لحظه ای بی توجهی به کودکان، باعث ایجاد شکافی عمیق در رابطه میان پدر و فرزند خواهد شد، چه برسد به این که به طور مداوم این اتفاق ادامه داشته باشد.». بنابر این زمانی که کنار فرزند خود هستیم باید موبایل خود را کنار بگذاریم. پیامی که از طریق این حرکت به کودک منتقل می شود این است که ذهن و چشم شما کاملاً متوجه او است و هیچ چیزی مهمتر از او برای شما وجود ندارد.
زمانی که کودک در سنین پایین است، سعی کنید زیاد در کنارش صحبت کنید
بلند بلند حرف بزنید، با خودتان حرف بزنید، با کودکان حرف بزنید و به هر روشی که ترجیح می دهید، صدای خود را به گوش آن ها برسانید. خواندن کتاب هم می تواند فکر بسیار خوبی باشد. حتی زمانی که هنوز کودک قادر به دریافت پیام از طریق صحبت کردن نباشد و عملاً متوجه صحبت های شما نباشد، صحبت کردن شما بر روی مغز آن ها تأثیر مثبتی خواهد داشت. تحقیقاتی در این خصوص صورت گرفته است و نتایج آن حاکی از آن است که صحبت کردن پدر، تأثیر بیشتری در شکل گیری واژگانی که کودک در خاطر خود خواهد داشت، می گذارد و با صحبت کردن می توان خوب صحبت کردن را در سال های پیش روی فرزند تضمین کرد.
گاهی بهتر است از بگو مگو با کودکان خودداری کنید
بسیاری از والدین، زمانی که کودک هنوز شیرخواره است و در گهواره می خوابد، اگر گریه کند، کودک را به حال خود رها می کنند تا یاد بگیرد که گریه کردن فایده ای ندارد و خودش باید راه چاره ای پیدا کند و به گونه ای آرام شود. این در حقیقت تکنیکی است که در بسیاری از مواقع جواب می دهد و زمانی که کودک بزرگ تر می شود هم می توان از همین تکنیک استفاده کرد، البته با توجه به تغییر شرایط باید تغییراتی در چگونگی پیاده سازی آن صورت داده شود. در ادامه بیشتر در این خصوص توضیح خواهیم داد. زمانی که کودک از دست شما عصبانی و ناراحت می شود (زمانی که کمی سنش بالا می رود) و برای مثال از این گلایه می کند که شما به عنوان پدر این اجازه را به او نمی دهید که شلوار جین پاره یا طرح دار بپوشد، دو راه در مقابل شما خواهد بود، اول این که شروع به دعوا کردن و بحث کردن با کودک خود کرده و بگویید که اجازه این کار را نخواهید داد و روش دوم این است که برای مدتی کوتاه توجهی به صحبت های او نکنید و کنار بکشید. این مورد دوم همانند همان تکنیک قدیمی رها کردن کودک برای گریه کردن است و به نظر راهکار بهتری در چنین موقعیتی است. جیسون گرینی، مشاور خانواده در این خصوص پیشنهاد می کند: «زمانی که احساس کلافگی می کنید، بهتر است برای چند دقیقه اتاقی که کودک در آن است را ترک کنید. این گونه انرژی بیشتری خواهید داشت و با منطق بیشتری می توانید تصمیم بگیرید. مرد ها به طور کلی علاقه دارند که از خود دفاع کنند و زمانی که صحبت و مشکلی پیش می آید، به این سادگی ها کنار نخواهند کشید. اما اگر این راهکار را استفاده کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.». علاوه بر این رفتار آرام و متین پدر در چنین موقعیتی، باعث می شود آزردگی های قبلی کودک نیز کمرنگ تر شوند. تحقیقاتی که در انگلیس صورت گرفته نشان می دهد پدران آرام، کودکان با هوش تری به نسبت سایرین دارند.
مشارکت در انجام کارها و به عهده گرفتن وظایف خود
از همان روز اول باید تمام وظایفی که به عنوان یک پدر بر عهده شما خواهد بود را با تمام وجود پذیرا باشید و در انجام آن ها کوتاهی نکنید. از عوض کردن پوشک بچه در مواقع ضروری گرفته تا کارهای مهمتری چون تصمیماتی که باید برای آینده کودک خود بگیرید. تحقیقاتی در انگلیس در این خصوص صورت گرفته است و نتایج این تحقیقات نشان می دهد، زمانی که پدر در به عهده گرفتن وظایف خود به عنوان سرپرست کودک، با اعتماد به نفس بیشتری رفتار کند (به خصوص در سال های اولیه که کودک به دنیا آمده است و هنوز سنش کم است)، در نهایت کودکان زمانی که پا به دوره جوانی خود می گذارند، مشکلات رفتاری کمتری در آن ها مشاهده خواهد شد.
تا جایی که ممکن است جلوی کودکان در خصوص کار خود صحبت نکنید
البته کسی منکر این مسئله نمی شود که صحبت کردن در خصوص مسائل و مشکلات مربوط به کار با شریک زندگی تان، کار شایسته ای است که هم شما را آرام تر خواهد کرد و هم ممکن است پیشنهاد خوبی از سمت او دریافت کنید که برای تان چاره ساز باشد، اما اگر هر شب سر میز شام برای مثال، شروع به صحبت کردن در خصوص کسانی کنید که وظایف خود را درست انجام نداده اند و...، آن هم زمانی که کودک کنار شما است، نتایج خوبی به همراه نخواهد داشت. در حقیقت شما با این کار به کودک خود یاد می دهید که از کار کردن بیزار شود و آن را به عنوان فعالیت نا شایستی تشخیص دهد. این درحالی است که اگر با کودک خود و زمانی که کنار شما است، از آن دسته فعالیت ها و کارهایی بگویید که بسیار مایل به انجام دادنشان هستید و از انجامشان لذت می برید، در نهایت تأثیری بر فرزند خود خواهید گذاشت که هر پدر و مادری آرزوی آن را دارد؛ این گونه به کودک خود، به طور غیر مستقیم البته، یاد می دهید که به دنبال آن کاری بگردند که به انجام دادنش علاقه مند خواهند بود و با تمام وجود، انرژی و تمرکز خود را صرف موفقیت در آن کار کنند.
وقت هایی هست که باید قوانین خود را کنار بگذارید
بر خلاف بیشتر جنبه های زندگی ما که برای خود به وجود آورده ایم و انتظاری به وجود آمده است که در هر عرصه ای یک برنده و یک بازنده حتماً باید وجود داشته باشد (برای مثال در سیاست و در ورزش این گونه است)، بازی کردن با کودکان کم سن و سال، صرفاً نباید یک نتیجه مشخص این چنینی داشته باشد. این به این معنی است که حتماً لازم نیست که به نتیجه دقت کرده و روی کاغذی ثبت کنیم که چند چند هستیم. با در پیش گرفتن این روند به مرور زمان فضای بیشتری برای بازی در نظر خواهیم گرفت و هر چه بیشتر این گونه رفتار می کنیم، آزادی عمل بیشتری در بازی با کودکان خواهیم داشت و بازی های بهتر و مؤثر تر و حتی گاهی خلاقانه تری انجام خواهیم داد، چرا که دیگر بازی کردن ما با کودکان محدود به نتیجه و امتیاز و مسائلی این چنینی نخواهد بود و در واقع همین عدم محدودیت است که در نهایت باعث این اتفاق می شود. تحقیقاتی در این خصوص صورت گرفته است و بنا به نتایج به دست آمده از این تحقیقات، پدرانی که با کودکان خود این گونه بازی می کنند و بازی برایشان محدود به قوانین و نتایج نخواهد بود، در نهایت با مشکلات رفتاری کمتری در شخصیت کودک مواجه خواهند شد.ترجمه itrans.ir
این مقاله ادامه دارد...