راهنمای تربیت کودک بخش سیزدهم

در

در مقالاتی که تا به امروز در مورد تربیت کودک منتشر شد، به موضوعات مختلفی پرداخته شد و باید ها ونباید های زیادی مطرح شد. در خلال این موارد نظریات رفتاری بیان شدند و اشاراتی هرچند کوتاه به نظریات اجتماعی و شناختی شد.

در این مقاله قصد دارم مواردی را بیان کنم که در تربیت کودک نقش مهمی دارند و اشاره به رفتارهایی دارند که ما به اشتباه انجام می دهیم. یعنی در حین تربیت ناخواسته رفتارهایی انجام می دهیم که منجر به تربیت و ایجاد رفتار نامطلوب در فرزند مان می شود.

به یاد داشته باشید، از قوانینی که تا کنون مورد بحث قرار داده ایم پیروی کنید. همچنین اشتباهاتی را که در ادامه بحث خواهیم کرد فراموش نکنید و از آن ها دوری نمایید.

اگر در تربیت کودکان خود دچار خطا و اشتباه شوید، این خطا و اشتباه می تواند منجر به مشکلات رفتاری و احساسی و هیجانی در کودکان شود که جبران کردن این مشکلات خیلی دشوار خواهد بود. مطمئنا هر کدام از ما هم مشکلات خاص خود را داریم و با تمام دانش و تلاش، باز هم دچار اشتباهاتی هرچند کوچک خواهیم شد؛ اما این نکته مهم است که ما بیشتر مطالعه و تلاش کنیم تا میزان اشتباهات خود را کم کنیم و درنتیجه فرزند خود را بهتر تربیت کنیم.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

چند مورد از اشتباهات رایج که والدین دچار آن می شوند در زیر آورده شده است که هر کدام را در حد لازم توضیح خواهیم داد.

اولین اشتباه این است که وقتی فرزند شما کار خوبی انجام داد، در پاداش دادن به این کار خوب کوتاهی یا غفلت کنید.

اشتباه دوم این است که بدون آگاهی و ناخواسته رفتار فرزند خود را که خوب است تنبیه کنید.

در اشتباه سوم والدین به جای این که رفتار بد را تنبیه کنند، ناخواسته آن را تشویق می کنند.

و در نهایت، ممکن است والدین دچار این اشتباه شوند که در تنبیه کردن رفتار بد کودک غفلت و کوتاهی کنند. مخصوصا زمانی که تنبیهی ملایم لازم است.

در اشتباه نوع اول، پدر یا مادر در دادن پاداش به رفتار خوب غفلت می کنند. به یاد دارید که گفته شد پاداش حتما لازم نیست مادی باشد. حتی یک آفرین، یک لبخند یا آغوشی محبت آمیز می تواند بیشترین تأثیرات را در فرزند شما داشته باشد.

به مثالی در این مورد توجه کنید. فرزند شما از مدرسه به خانه می آید، او کارنامه ی خود را به همراه دارد و با خوشحالی به سمت شما می آید تا نمرات خود را به شما نشان دهد. شما خسته هستید به استراحت نیاز دارید یا شاید مشغول نگاه کردن به گوشی، تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک، تویتر، خبر یا ... هستید. موضوع جذابی است و نمی خواهید از دست بدهید. حتما برایتان پیش آمده است که در این موقعیت قرار بگیرید. وقتی فرزندتان به شما می گوید به کارنامه ام نگاه کن چقدر نمرات خوبی گرفته ام شما به خاطر این که موضوع مورد علاقه ی خود را از دست ندهید، نگاهی اجمالی می اندازید و با یکی دو کلمه ی ساده او را رد می کنید که برود.  بعد به کار خود مشغول می شوید. این یک مثال از غفلت کردن در پاداش است. بهتر است قبل از به دنیا آوردن بچه و قبول مسئولیت های او به سختی این کار پی می بردید و اگر این توانایی را نداشتید بچه را به دنیا نمی آوردید. حال که فرزندتان در کنارتان است نباید این اشتباه را بکنید. تربیت صحیح در گرو از خود گذشتگی شما است. هر چند که این از خود گذشتگی یک وظیفه است.

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم) 

در اشتباه نوع دوم، همان طور که گفته شد، والدین ممکن است رفتار خوب را با تنبیه پاسخ بدهند. از همین مثال نمره استفاده می کنیم. فرزند شما مدت زمان زیادی است که همه ی نمراتش ضعیف است. یک روز تحت تأثیر دوستش قرار می گیرد و نمره ی خوبی کسب می کند. در این حالت انتظار دارد با تشویق شما روبرو شود اما وقتی مسئله را به والدین خود می گوید با این رفتار مواجه می شود. این دیگه چیه؟ تقلب کردی؟ حالا این یکی که خوب شد ولی بقیه ی نمراتت افتضاحه. این جملات برای فرزند شما مانند یک بمب هسته ای است که او را نابود می کند. چه می شود اگر بگویید: آفرین من به تو ایمان داشتم. مطمئنم در درس هایت موفق می شوی. پس رفتار خوب را ناخواسته با تنبیه پاسخ نگویید.

مورد سوم این بود که والدین رفتار بد را ناخواسته با پاداش پاسخ می دهند. بچه های شما در کوچه بازی کرده اند یکی از دوستان بچه ی شما توپ او را برداشته است. بچه ی شما با مشت به او ضربه زده است و او را انداخته است و یکی از دندان های دوست فرزند شما شکسته است. در این حالت شما به کوچه رفته و با مادر کودک دیگر دعوا می کنید و او را سرزنش می کنید که چرا توپ فرزند شما را برده است و او را تهدید می کنید که اگر بار دیگر فرزندش به توپ فرزند شما دست بزند همین بلا باز هم بر سرش خواهد آمد. کودک شما که این حرف ها را می شنود به خود افتخار می کند. در آینده هم وقتی به خاطر کتک زدن دیگران در زندان می افتد باز به خود افتخار خواهد کرد و خیلی سخت می فهمد که این رفتار او اشتباه بوده است.

به سناریویی دیگر توجه کنید. در این سناریو شما با کودکتان به مهمانی رفته اید. میزبان شما هم فرزندی دارد که چند اسباب بازی دارد. فرزند شما می خواهداسباب بازی های او را بگیرد. شما به جای این که قبلا به این مسئله فکر می کردید و با خود برای کودکتان اسباب بازی می بردید از او حمایت می کنید و می گویید چه اشکالی دارد با هم بازی کنید، اسباب بازی هایت را به بده تا او هم بازی کند. این را در نظر بگیرید که شما در حال یاد دادن این مسئله به فرزندتان هستید که گرفتن حق دیگران اشکالی ندارد. پس شما به رفتار بد پاداش داده اید.

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

همان طور که احتمال داشت از تشویق کردن پاداش خوب غفلت شود، ممکن است از تنبیه کردن رفتارهای بد هم که لازم به تنبیه هستند غفلت کنید. برادر ها با هم بازی می کنند ولی بازی آن ها به پرخاشگری ختم می شود. مارد بچه ها را خیلی دوست دارد. او فکر می کند که اگر آن ها را تنبیه نکند محبت بیش از حد خود را نشان می دهد. برادر بزرگ تر پاهای برادر کوچک تر را می گیرد و با کله به زمین می کوبد. پدر که می خواهد کمی عصبانیت نشان دهد مادر بچه ها نمی گذارد و می گوید بزرگ می شوند خیلی با هم صمیمی می شوند. در این جا پرخاشگری برادر بزرگ تر تنبیه ملایم نشده است و او یاد نمی گیرد که رفتار پرخاشگری او بد و اشتباه بود. ممکن است این رفتار در آینده منجر به قلدری در او بشود.

همان طور که در جلسه ی پیش گفته شد حتی در تربیت نیز نیاز است کودک را در زمینه ی نیاز های اولیه تأمین کنید. در این صورت می توانید در انتظار شکوفایی رفتار مناسب در او باشید. اگر فرزند شما عقده ی دوچرخه، کفش جایگزین برای کفش های کهنه و پاره اش، محبت والدین و ... داشته باشد، اگر اعتماد به نفس نداشته باشد، چطور می تواند به فکر انجام دادن کارهای خوب باشد؟ در این حالت یا خجالتی می شودَ، یا رفتارهایی مانند پرخاشگری و لجبازی با انجام می دهد یا کودکی قلدر می شود.

با توجه به این گفته ها لازم است به محیط کودک توجه کنید و در صورتی که گمان می کنید کودک تان بیماری خاص دارد باید حتما به پزشک مراجعه کنید.

در نهایت نکات زیر را حتما به خاطر داشته باشید.

رفتار چه خوب باشد، چه بد اگر پاداش داده شود احتمال وقوع آن در آینده افزایش پیدا خواهد کرد. پس به رفتار بد پاداش ندهید.از تنبیه های ملایم مانند اخم و ... برای تنبیه رفتارهای بد استفاده کنید.

در ختم کلام بدانید که باید رفتار های خوب را پاداش بدهید. 

در سیارک بخوانیم: 

راهنمای تربیت کودک (بخش دهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش دوازدهم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم)

در

قبل از ادامه ی مجموعه مقالات راهنمای تربیت کودک از شما عزیزان به دلیل اینکه مدتی از انتشار مقالات قبل گذشته است و در این بین وقفه ای به وجود آمد عذر خواهی می کنم و خوشحالم که همچنان خواننده ی این مقالات هستید.

یاد آوری می کنم که در مقالات قبل سخن از تربیت کودک و دشواری های آن به میان آمد و گفتیم سعی می کنیم در یک مجموعه از مقالات شما را با راهکارهای تربیت کودک از نظر عملی آشنا کنیم. همان طور که مشاهده کرده اید در سری قبلی مقالات سعی کردیم قبل از کار عملی شما را با برخی از نظریات روانشناسی مهم آشنا کنیم. نظریات شرطی سازی در حد لازم توضیح داده شد و موارد کاربردی با مثال بیان شد. لازم است قبل از ادامه نکاتی را در مورد علم روانشناسی مختصر برای شما بیان کنم. علم روانشناسی نظریات فراوانی دارد که در دسته های رفتارگرایی، شناختی، هیجانی و ... تقسیم بندی می شوند. علت این تعداد زیاد نظریات این است که بر روی تعریف های مفهومی بسیاری از مفاهیم مهم روانشناسی اتفاق نظر وجود ندارد. هر روانشناس از دیدگاه خود جنبه ای را که به نظرش مهم است توضیح داده است و سعی در تبیین رفتار انسان داشته است که بعد از او دانشمندان دیگر قسمت هایی از نظریه ی او را با آزمایشات پایا و معتبر تأیید کرده اند و قسمت هایی را رد کرده اند. پس اگر بخواهیم فقط نظریات را بیان کنیم امکان پذیر نیست و اگر بخواهیم شما را با راهکارها و استراتژی های عملی آشنا کنیم لازم است برخی از مفاهیم را از نظر علمی بدانید. پس سعی می کنیم در ادامه ی مقالات در هر دو زمینه کار کنیم. اگر پیشنهاد یا انتقادی داشتید لطفا بیان کنید.

شاید شما قبل از تولد فرزندتان، برای تربیت او برنامه ریزی کرده اید ولی پس از تولد با بزرگ تر شدن فرزندتان می بینید که رفتارهایی را از خود نشان می دهد که شما دوست ندارید. اگر بدون آمادگی نیز فرزندی را به دنیا آورده باشید باید برای تربیت کودک خود تلاش کنید؛ امکان ندارد شما تلاشی انجام ندهید و انتظار داشته باشید فرزند شما به بهترین نحو ممکن رشد همه جانبه (جسمی، روانی، شناختی، هیجانی و ...) داشته باشد و انسانی سالم باشد.

در نظر بگیرید فرزند شما در محیط خانواده بزرگ می شود؛ به مدرسه می رود و همچنین در جمع فامیل یا شهر بازی یا کوچه، استخر و ... در جمع همسالان قرار می گیرد؛ به طور کلی بهتر است بدانید علاوه بر خانواده، فرهنگ، اقتصاد، جامعه و ... بر فرزند شما و روش تربیتی او تأثیر می گذارد و اگر شما بخواهید کودک خود را درست تربیت کنید بهتر است همه ی این موارد را در نظر بگیرید. علاوه بر این موارد چیزی که امروزه نقش مهمی در زندگی خانوادگی اکثر مردم ایران پیدا کرده است، پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از اینترنت است که متأسفانه جامعه نشان می دهد که فرهنگ استفاده صحیح از این موارد را ندارد و از این جهت خانواده ها باید بیشتر از فرزندان خود مراقبت کنند.

امکان دارد کودک شما رفتارهایی داشته باشد و شما این رفتارها را دوست نداشته باشید. احتمالا وقتی در ذهن خود او را با کودکی دیگر مقایسه می کنید، می گویید چگونه است که آن کودک بدون مشکل و بسیار عالی رشد جسمی و اخلاقی دارد ولی فرزند من این همه مشکل ایجاد می کند؟ احتمالا شما راه حل ها و علت ها را جست و جو می کنید و می خواهید بدانید چگونه از شر این رفتارهای مزاحم خلاص شوید. علت ها را می توانید با یادگیری نظریه های روانشناسی مختلف جست و جو کنید و راهکارها را نیز به شما معرفی می نماییم و شما نیز با یادگیری نظریات مختلف می توانید از راهکارهای ابداعی خودتان استفاده کنید. در هرصورت همان طور که در شرطی سازی گفته شد، کودک شما همه ی این رفتارهای خوب یا بد را فرا می گیرد. گاهی اوقات امکان دارد شما بدون اینکه خودتان بدانید این رفتار نادرست را به کودکتان آموزش داده باشید. برای مثال تلفن زنگ می خورد. مادر تلفن را جواب می دهد ولی با پدر کار دارند. پدر در مقابل فرزند خود را صدای آرام می گوید: «بگو خانه نیست.» خوب فکر کنید. به نظر شما این کودک در حال یادگیری چه چیزی است؟ بله پاسخ شما درست است. دروغ. یک بلای اساسی برای جان والدین در آینده. شاید کودکانی را دیده باشید که برای درخواست هر چیزی گریه می کنند و تا آن را به دست نیاورند کوتاه نمی آیند. این رفتار از جایی سرچشمه می گیرد که کودک بار اول برای درخواستش تلاش می کرد. شاید بتوان از طریق نظریه ی ثرندایک و اسکینر این رفتار را این گونه علت یابی کرد. کودک به دنبال راه حل می گردد و راه حل های مختلف را امتحان می کند هر راه حل پیامد خوشایندی داشته باشد(رسیدن به هدف) در موارد بعدی آن را تکرار خواهد کرد. کودک گریه می کند و می بیند والدین از گریه ی او بیزار هستند و به درخواست او عمل می کنند. حال کودک یک سلاح دارد. سلاحی قوی که هر هدفی داشته باشد می تواند با آن سلاح به هدف خود برسد چون چند با امتحان کرده است و اکثرا جواب داده است. شما می بینید که در این سناریو چگونه رفتار اشتباه والدین به ضرر آن ها تمام می شود و رفتار بدی را در کودک تقویت می کنند. حال راه حل این رفتار این است که در چند مورد که کودک گریه می کنند به گریه ی او پاسخ مثبت ندهند و گریه را تحمل کنند. در این حالت چون در ذهن کودک گریه نتیجه نمی دهد پس کودک یاد می گیرد که اگر گریه کنم به نتیجه نخواهم رسید، پس گریه کردن فایده ندارد و بهتر است به دنبال روش مطلوب تری باشم تا به هدفم برسم.

در اینجا لازم است چند قانون اساسی را در نظر داشته باشید:

به رفتارهای خوب فرزند خود پاداش بدهید.

به رفتارهای بد پاداش ندهید(حال ناخواسته باشد یا آگاهانه، رفتارهای بد نباید تقویت شوند. پس بیشتر دقت کنید).

بهتر است برخی از رفتارهای بد را تنبیه کنید.

این قوانین برگرفته از نظریات شرطی سازی هستند که در مقالات قبلی کامل توضیح داده شده است و در این جا از تکرار مکررات خودداری می کنیم و دلایل استفاده از این قانون ها را بیان نمی کنیم. فقط بدانید که پاداش را بلافاصله بعد از انجام کار خوب به فرزند خود بدهید. این کار باعث می شود پاداش تأثیر بیشتری داشته باشد. برای آگاهی از نحوه ی پاداش دادن در مقالات بعدی، برنامه های تقویتی اسکینر را بیان خواهم کرد. از طریق فراگیری این برنامه های تقویتی شما می توانید به درستی به فرزندان خود پاداش بدهید.

همان گونه که بیان شد نباید رفتارهای بد را پاداش بدهید بلکه باید آن ها را تنبیه کنید. البته نه هر نوع تنبیهی. تنبیه ها نیز قبلا توضیح داده شده است و گفته شد بهتر است به جای استفاده از تنبیه از برنامه های اصلاح رفتار مانند خاموشی و ... استفاده کرد.

در نمودار زیر تقویت ها و تنبه ها نشان داده شده است.

 برای آگاهی بیشتر به مقالات 5 و 6 و 7 راهنمای تربیت کودک مراجعه شود.

در این مقاله سه قانون اساسی بیان کردیم. به دلیل اینکه قصد دارم مقالات کوتاه باشد تا خسته کننده نباشد، این سه قانون را در مقاله بعدی مفصل توضیح خواهم داد که امکان دارد دریچه ای رو به نظریات جدید و جالب روانشناسی برای ما باز کند و در مقالات بعدی آن نظریات و آموزش برنامه ای را هم توضیح خواهم داد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

در

در جلسات گذشته در مورد سه اصل مهم فرزند پروری سخن گفته شد. در این مقاله سعی می شود این سه اصل اساسی توضیح بیشتری داده شود.

این سه اصل مهم عبارت بوداند از:

-پاداش دادن به رفتارهای خوب.

-پاداش ندادن ناخواسته به رفتارهای بد.

-تنبیه کردن برای برخی از رفتارهای بد.

در مورد اصل اول قبلا تقویت مثبت و منفی و همچنین فراموشی را که با هم مرتبط هستند توضیح دادیم. همه می دانیم که کودکان اغلب برای جلب پاداش ها و توجه والدین و سایرین دست به کارهای خوب می زنند، پس ما باید در نظر داشته باشیم که اگر این رفتارها را پاداش ندهیم امکان خاموشی آن ها وجود دارد. درنتیجه لازم است تا زمانی که احساس می کنیم رفتاری به صورت درونی برانگیخته می شود پاداش را در نظر بگیریم. نکته ای که حائز اهمیت است این است که به رفتارهایی که به صورت درونی برانگیخته می شوند پاداش ندهید. تحقیقات ثابت کرده است که پاداش دادن به رفتاری که دارای انگیزش درونی است در آینده احتمال وقوع آن را کاهش می دهد.(در مقالات بعدی در مورد انگیزش و انواع آن ها سخن خواهیم گفت.)

فرض کنید به شما می گویند از امروز به بعد به شما دستمزدی برای انجام کارتان داده نمی شود در صورتی که شغل دیگری هست که اگر به آن شغل بروید به شما دستمزد خوبی می دهیم، شما کدام شغل را انتخاب می کنید؟

مفهوم واقعی انگیزش همین است.به زبان ساده می توان گفت دلیلی که موجب می شود ما رفتاری را انجام دهیم.

حال به نظر می رسد اهمیت تقویت را حتی اگر یک آفرین ساده یا یک لبخند باشد به خوبی درک کرده اید. به لبخند زدن یا آفرین گفتن و از این قبیل تقویت ها، تقویت های اجتماعی گفته می شود. این تقویت ها بسیار آسان هستند و هزینه ای ندارند. پس شما می توانید خیلی راحت از محبت کردن، بوسیدن، تماس چشمی، توجه، بغل کردن و... به عنوان تقویت استفاده کنید. نکته ی مهم در مورد تقویت های اجتماعی و غیر اجتماعی این است که در نظر داشته باشید، تقویت را نباید به خود کودک ربط دهید بلکه باید آن را به کاری که انجام داده است ربط بدهید. به عنوان مثال: به جای گفتن: آفرین چه پسر خوبی! بهتر است بگویید: آفرین چه کار خوبی انجام دادی! و کمی در مورد خوب بودن کارش برای او توضیح بدهید. پس در تقویت های اجتماعی به بهانه هایی مانند: مشکلات کاری و ... خسیس نباشید. چون تربیت فرزندتان وظیفه ی شما و حق اوست. همان طور که خودتان هم می دانید پاداش ها و تقویت ها می تواند شامل موارد مختلفی شود.

تقویت های اجتماعی را در بالا ذکر کردیم و از تکرار مکررات می پرهیزیم.

همان طور که در تنبیه محروم کردن و جریمه کردن را داشتیم، در تقویت می توانیم از امتیاز دادن استفاده کنیم که مخالف جریمه و محروم کردن است. این امتیازات می تواند شامل: بازی کردن با پدر و مادر، کتاب خواندن برای کودک، بردن کودک به شهر بازی، بردن کودک به پارک یا هر نوع امتیازی که به نظر خودتان مناسب است.

به علاوه، می توانید از پاداش های مادی مانند خریدن اسباب بازی، توپ، هدیه ی نقدی و ... استفاده کنید. البته در میان این پاداش ها، تقویت اجتماعی بیشتر توصیه می شود، که مزایایی نسبت به روش های دیگر دارد. اولا سرمایه ی خاصی لازم ندارد و خود شما منبع پاداش هستید و چیزی از شما کم نمی شود، دوماً کودک این نوع پاداش را بیشتر دوست دارد چون همان طور که بندورا می گوید نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیاز به محبت کردن و محبت دیدن یکی از نیاز های اساسی انسان است که آن را نیاز به عشق و تعلق می نامد. پس حتی اگر به عنوان تقویت نباشد شما مجبور هستید این نیاز ها را برآورده کنید.

در نهایت در مورد تقویت می توان گفت نکات بسیار زیادی وجود دارد که نه تنها یک مقاله بلکه چند جلد کتاب می توان در مورد آن نوشت و با توجه به نظریات روانشناسی مختلف در مورد آن به بحث پرداخت. در این جا شما به یاد داشته باشید، که اگر از پاداش مادی یا امتیاز خاصی استفاده کردید در کنار آن پاداش اجتماعی را فراموش نکنید. اگر بخواهید ماشین خود را بفروشید تا ماشین جدیدی بخرید، دوست دارید پول فروش ماشین را در چه زمانی دریافت کنید؟ بله! درست است. هر چه سریع تر بهتر. پس کودکان خود را درست پس از انجام دادن رفتار خوب تقویت کنید تا تأثیر تقویت بر تکرار رفتار بیشتر باشد. و به یاد داشته باشید که قبل از انجام رفتار از تقویت استفاده نکنید. این کار باعث بالا رفتن انتظار کودک و سواستفاده از این نوع تقویت می شود. همان گونه که فروید در مورد کودکانی که در مرحله ی رشد روانی جنسی مقعدی هستند می گوید: بعضی از کودکان هنگامی که والدین می خواهند به آن ها آموزش توالت رفتن بدهند، وقتی می دانند توالت رفتن برای والدین مهم است، از این نقطه ضعف برای رسیدن به خواسته های خود استفاده می کنند. مثلا کودک با نرفتن به دست شویی در مدت زمان طولانی والدین خود را نگران می کند یا اینکه با انجام دادن کار دستشویی در جایی غیر از توالت از آن ها باج می گیرد. پس از تقویت درست استفاده کنید تا وسیله ای برای باج گیری فرزندتان نشود و مخصوصا قبل از انجام رفتار خوب به کودک خود تقویت (باج) ندهید.

تقویت ناخواسته ی رفتارهای بد

شاید کودک شما درک نکند که شما کار دارید. پول بیشتری برای خرید یا تعویض ماشین یا منزل نیاز دارید یا شاید برای نیازهای اولیه ی خود مانند غذا و پوشاک نیازمند هستید. شما سرگرم رسیدن به خواسته هایتان و او خواهان رسیدن به خواسته هایش است. شما به فکر راهکاری مانند کار شبانه و... برای خرید دو کیلو میوه و مرغ و گوشت و برنج و... هستید و نگران هستید که این مواد ارگانیک نیستند و ممکن است از هورمون مرغ و شیر و ماست و چربی و نیترات سیب زمینی ناقابل و هزاران مصیبت دیگر دچار سرطان و چربی کبد شوید و کودک شما نگران است نیاز هایش دیر بر آورده شود و به دنبال راهکار می گردد. کودک شما جست و جو می کند و هر رفتاری که به ثمر بنشیند را فرا می گیرد.

به عنوان مثال گریه کردن را در نظر بگیرید که قبلا هم در مورد آن بحث شد. ناگهان که کودک گریه می کند می بیند شما از آن همه مشغله دست بر می دارید و به او توجه می کنید. کودک شما باهوش است یا شاید ناخود آگاه یاد می گیرد که گریه ی او شما را وادار می کند به او توجه کنید، پس شما بدون اینکه خودتان بدانید رفتار بد کودک خود را تقویت کرده اید.

همه ی ما دوست داریم فرزندانمان به گونه ای رشد کنند که از حق خود دفاع کنند، در نظر بگیرید فامیل نزدیک شما که او نیز کودکی دارد به خانه ی شما می آید. کودک او می خواهد به زور اسباب بازی کودک شما را بگیرد. کودک شما می داند که اسباب بازی مال اوست و می تواند تا زمانی که خودش نخواهد آن را به کسی ندهد اما شما وارد ماجرا می شوید و به هر دلیلی که باشد اسباب بازی را از کودک خود می گیرید و حتی اگر گریه کند به کودک دیگر می دهید. در این مثال شما حق را از کودک خود گرفته اید و به کسی دیگر داده اید پس این کودک چگونه یاد بگیرد از حق خود دفاع کند؟ اگر بیشتر دقت کنید بسیاری از رفتار های ما که ناشی از عدم آگاهی و تفکر و شاید فرهنگ غلط باشد بر ضد آموزش و تربیت صحیح فرزندانمان است و باید اصلاح شوند. مثال های دیگر در این زمینه فراوان است ولی بهتر است شما نیز کمی فکر کنید و خودتان چند مورد را بیان کنید چون هدف آموزش است و شما باید در موقعیت های مختلف تصمیمات صحیح بگیرید.

تنیبه رفتارهای بد

در مورد نحوه ی تنبیه و شکل های آن در بخش ششم این مجموعه مقالات مفصل بر اساس نظر بی اف اسکینر توضیحاتی ارائه شده است. در این جا فقط یادآوری می کنم که به جای تنبیه بهتر است از روش های اصلاح رفتار دیگر مانند: خاموشی، سیری و ... استفاده کنیم و در صورت لزوم استفاده از تنبیه از تنبه های مجاز و ملایم استفاده کنیم تا آسیبی به شخصیت کودک وارد نکنیم. چون همان طور که گفته شد برخی از تنبیه ها علاوه بر این که کاهش دهنده ی رفتار نیستند، خود باعث ظهور رفتارهای بسیار خطرناک مانند پرخاشگری، قلدری و ... می شوند و مطمئنا شما این رفتار ها را دوست نخواهید داشت.

 در سیارک بخوانیم:

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم)  

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک

در

بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها فقدان بیماری یا نواقص دیگر در بدن نیست بلکه

«تندرستی نداشتن هیچ گونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جسمانی برای هر فرد جامعه است.»سلامتی تاجی است بر سر افراد سالم که فقط افراد بیمار آن را می بینند.

در زیر مجموعه سلامتی موارد مختلفی مانند: سلامت جسمی، سلامت روان، سلامت کودک و ... قرار می گیرد که در این جا ما به بحث سلامت کودک می پردازیم. شاید بگویید این چه ربطی به تربیت کودک داشت؟ حق با شما است؛ اما این را در نظر بگیرید کودکی که درست تربیت شده باشد می تواند از بسیاری از مشکلات جسمانی و روانی در امان باشد. همان طور که از بحث بالا مشخص است، ما از همه ی مباحث مطرح شده، تربیت کودک را انتخاب کردیم ولی همین زیر مجموعه خود آنقدر بزرگ است که پرداختن به آن در توان یک مقاله، کتاب یا حتی فرد نیست. بنابر این ما سعی بر این داریم تا گزیده ای از نظرات بزرگ ترین روانشناسان را در طی مجموعه ای از مقالات بیان کنیم که می تواند به شما کمک کند تا کودک خود را هرچه بهتر تربیت کنید. مهم نیست که کودک شما با چه هدفی به دنیا آمده است. شاید به دنیا آمدن کودک شما نا خواسته باشد یا ماه ها و سال ها برای به دنیا آوردن او برنامه ریزی کرده اید یا شاید حتی در حال حاضر کودکی ندارید و برای آینده در حال برنامه ریزی هستید؛ شما در حال مطالعه این مقاله هستید و این نشان می دهد که تربیت کودکتان برای شما مهم است و شما فرد مسئولیت پذیری هستید.(سیارک)

انتظار نداشته باشید تربیت کودک کار آسانی باشد اما ممکن است. همان طور که سعدی می فرماید:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود           مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد.

در تربیت کودک واضح است که کودک باید چیز هایی را یاد بگیرد تا زمانی که قدرت تشخیص خوب و بد را پیدا می کند و از آن پس نیز به راهنمایی والدین نیاز دارد. با توجه به این که صحبت از یادگیری شد و با شنیدن کلمه ی یادگیری بحث آموزش نیز مطرح می شود بهتر است ابتدا این موارد را به خوبی توضیح دهیم؛ سپس به مباحث تربیتی بپردازیم.

آموزش می تواند شامل آموزش رسمی و آموزش غیر رسمی باشد. آموزش رسمی به آموزشی گفته می شود که در یک محیط رسمی مانند مدرسه صورت می گیرد. این نوع آموزش در اصل به فعالیت های حرفه ای معلم گفته می شود. آموزش رسمی آموزشی است که به صورت غیر رسمی صورت می گیرد مانند چیز هایی که کودک از همسالان، بزرگتر ها و ... یاد می گیرد. در تعریف یادگیری سیف (1392) می گوید:

"یادگیری به فرآیند ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه (Experience) است گفته ‌می‌شود و نمی‌توان آن را به حالتهای موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا مصرف داروهای پدید ‌می‌آید نسبت داد."

در اصل آموزش وظیفه معلم و در آموزش غیر رسمی وظیفه دیگران و یادگیری وظیفه کودک است. کم کم به نظر سخت می رسد. اگر کودک نخواهد یاد بگیرد؟ چگونه در کودک انگیزه ایجاد کنیم تا یاد بگیرد؟ و سؤالاتی از این قبیل پیش می آید. خوشبختانه کودکان پر انرژی و خواهان یادگیری هستند. آن ها کنجکاو هستند و به محیط اطراف خود بسیار دقت می کنند. شاید تا به حال دیده باشید وقتی کودکی می خواهد کاری انجام بدهد یا پس از انجام کار به پدر یا مادر خود یا اطرافیان نگاه می کند و منتظر دیدن واکنش آنها است تا بداند که آیا انجام این کار خوب است یا نه. بله این فرصت های کوچک برای آموزش رفتار درست و مناسب به کودک بسیار حیاتی هستند. کودک فقط به والدینی نیاز دارد که به جای فیلم نگاه کردن یا کار بیش از اندازه و ... برای او وقت بگذارد و در فرصت های مناسب به یادگیری بهتر او کمک کند.

در مورد یادگیری مکاتب فلسفی زیادی مانند: ایده آلیسم، رئالیسم، لیبرالیسم و ... وجود دارد. نظریات روانشناسی فراوانی که در سه دسته کلی رفتار گرایی، شناخت گرایی یا ترکیبی از هر دو قرار می گیرند.

هر چند که دانستن این نظریات و مکاتب فلسفی بسیار مفید هستند ولی بسیار وقت گیر هستند و در هر جایی لازم باشد ذکر خواهند شد. در این مجموعه مقالات سعی خواهیم کرد بیشتر با مثال های واضح و موارد عملی و کاربردی در تربیت سر و کار داشته باشیم. اگر در این زمینه خواهان اطلاعات تئوری بیشتری هستید می توانید با مطالعه کتاب هایی در زمینه روانشناسی تربیتی اطلاعات مورد نیاز خود را به دست بیاورید. قبل از پرداختن به روش های تربیتی بیایید به برخی از مشکلاتی که والدین با آن ها در گیر هستند نگاهی بیاندازیم.

مشکلاتی که والدین با آن ها روبرو هستند.

حتی اگر صاحب کودکی نباشید ممکن است در اطرافیان خود یا حتی در خیابان و بازار برخی از مشکلاتی را که والدین با آن دست و پنجه نرم می کنند دیده باشید.

کودکی که در خیابان همراه لج می کند و به حرف پدر و مادر خود گوش نمی دهد و گریه می کند.

کودکی که کودکان دیگر را کتک می زند و یا اسباب بازی آن ها را می گیرد و یا خراب می کند.

به مثال هایی دیگر توجه کنید:

کودک سه ساله شما هنگامی که با خواسته او مخالفت می کنید، شما را می زند. شما سرزنش کردن و کتک زدن را امتحان کرده اید اما رفتار او بدتر شده است.

هر گاه شما کار ساده ای را از دختر ده ساله ی خود می خواهید، او با لحنی بی ادبانه جواب شما را می دهد و شما از این برخورد او ناراحت و عصبانی هستید. هنگامی که برای او توضیح می دهید که پاسخش چقدر بی شرمانه و نامناسب است، شما را مسخره می کند.

شما از صبح روز تعطیل آخر هفته وحشت دارید. هر هفته کودکان دوازده و هشت ساله شما در حین تماشای تلویزیون با هم بگو مگو و دعوا دارند. شما پیوسته به آن ها اخطار می دهید که از دعوا و مشاجره بپرهیزند. اما در واقع هیچ ابزار مناسب و مؤثری برای پشتیبانی کردن از اخطارهای خود در اختیار ندارید.

دختر پنج ساله شما به تازگی قشقرق به پا می کند. او حتی در منزل دوستان و آشنایان هم این کار را می کند. شما از رفتار او و از معذرت خواهی و توجیه کردن های او خسته شده اید اما برای تغییر دادن او احساس درماندگی می کنید.

در گفته های خود از رویکرد رفتاری یاد کردیم. رویکرد رفتاری در مورد پرورش وتربیت کودکان، برای درک آنان  و کمک کردن به تغییر آن ها بسیار مفید است. و اما رویکرد رفتاری چیست؟ رویکرد رفتاری توسط دانشمند روسی پائولوف که در آزمایشگاه خود مشغول مطالعه بر روی بزاق سگ ها بود پایه گذاری شد و دانشمندان بزرگی مانند: بی اف اسکینر و ثرندایک و ... نظریات خود را در قالب این رویکرد بیان کرده اند. این رویکرد به مهم ترین روش های یادگیری یعنی عادی شدن، شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنشگر و حل مسئله اشاره می کند که در روانشناسی بیشتر به شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنشگر یا فعال توجه می شود. به طور کلی رویکرد رفتاری می گوید که رفتار خوب و بد هر دو آموخته شده هستند. همچنین این رویکرد اشاره دارد که رفتار می تواند «یادگیری زدایی» شود. یعنی رفتار بدی که آموخته شده است را می توان «خاموش» کرد یعنی از بین برد و رفتار بهتری را جایگزین آن کرد. تربیت رفتاری روش ها، مهارت ها، شیوه ها و راهبردهای آزموده ای را به شما عرضه می کند تا در جهت بهبود رفتار کودک خود، از آنها استفاده کنید.

شما می توانید در مورد کمک به کودک خود جهت تغییر، خوش بین باشید. روش های رفتاری در تغییر تمامی انواع مشکلات رفتاری، بسیار مفید هستند.

مطالعات تحقیقاتی مربوط به کودکان که در ایالات متحده و سایر کشور ها انجام شده اند، 50 تا 90 درصد کاهش را در دامنه متنوعی از مشکلات رفتاری با استفاده از روش های رفتاری نشان می دهند. تمام روش هایی که در این مقالات مطرح می شود، مورد استفاده قرار گرفته است.

در بخش های بعدی مطالب بیشتری را در مورد تربیت کودک و راهبردهای عملی بیان خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید و ادامه مقالات را از سایت سیارک دنبال کنید. امید است در پناه خداوند موفق و سربلند باشید و این مقالات راهنمای خوبی برای تربیت کودکانتان باشد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

در

در مقالات قبلی مقدمه ای بر تربیت کودک گفته شد و مروری بر رویکرد رفتاری صورت گرفت. گفته شد که رویکرد رفتاری نظریه های زیادی دارد که در امر تربیت بسیار کاربردی هستند. در بخش دوم و سوم مقاله، نظریه شرطی سازی کلاسیک با مثال های آن به صورت نظری و کاربردی توضیح داده شد.

در این مقاله به توضیح نظریه های شرطی سازی وسیله ای ثرندایک تا جایی که مجال باشد پرداخته می شود و هر جا لازم باشد مثال هایی از کاربرد های این نظریه آورده می شود.

نظریه شرطی سازی وسیله ای ثرندایک (پیوند گرایی)

نظریه شرطی سازی وسیله ای حاصل تلاش های دانشمند آمریکایی ادوارد ال ثرندایک است.

در نظریه شرطی سازی کلاسیک دو محرک وجود داشت که همایندی و تداعی بین آن ها و یک پاسخ صورت می گرفت. در شرطی سازی وسیله ای یادگیری در نتیجه پیوند بین یک محرک ویک پاسخ شورت می گیرد که به این حالت پیوند گرایی گفته می شود. قانون مهمی در شرطی سازی وسیله ای وجود دارد که قانون اثر نامیده می شود. در نظریه ثرندایک رفتار وسیله ای برای دریافت پاداش و تقویت است. به همین دلیل شرطی سازی وسیله ای نامیده می شود. ثرندایک معتقد بود که اثر یا نتیجه رفتار است که تعیین می کند آن رفتار آموخته خواهد شد یا نه. به همین دلیل به نظریه ثرندایک قانون اثر گفته می شود که مهم ترین قانون نظریه او است. طبق این نظریه اگر محرکی رفتاری را ایجاد کند که به نتیجه مطلوب می رسد این رفتار آموخته خواهد شد یعنی یک پیوند بین آن محرک و پاسخ ایجاد خواهد شد. در این صورت اگر بار دیگر آن محرک اعمال شود همان پاسخ داده خواهد شد. نیرو مند شدن پیوند بین محرک و پاسخ به دلیل پیامد مطلوب رفتار به وجود می آید.

این رابطه بین محرک و پاسخ قانون پاداش نیز نامیده می شود. همان طور که قانون پاداش وجود دارد می تواند عکس آن نیز وجود داشته باشد. اگر در حضور یک محرک رفتاری صورت بگیرد یعنی پاسخی داده شود که نتیجه آزار دهنده یا هر پیامد منفی دیگری را به دنبال داشته باشد در آن صورت پیوند بین محرک و پاسخ ضعیف خواهد شد و به این حالت قانون تنبیه گفته می شود. با توجه به گفته های بالا می توان فهمید که به نظر ثرندایک پیامد های رفتار در پیوند بین محرک و پاسخی مشخص بسیار موثر هستند.

در حالی که شرطی سازی کلاسیک با کشف قانون مندی های موجود در محیط سر و کار دارد یادگیری وسیله ای به تأثیر پاسخ های حیوان بر روی محیط می پردازد.

وقتی سگی را به منظور درخواست غذا آموزش می دهند از این نوع یادگیری استفاده شده است. ویژگی اصلی چنین یادگیری این است که نتیجه به رفتار حیوان وابسته است. اگر حیوان درخواست غذا کند به غذا خواهد رسید و سیر خواهد شد اما اگر در خواست نکند غذایی در کار نخواهد بود.

با توجه به این که یادگیری پیوند بین محرک و پاسخ است نام دیگری برای نظریه ثرندایک وجود دارد که پیوند گرایی نامیده می شود.

نظریه یادگیری ثرندایک یادگیری گزینشی یا یادگیری از راه کوشش و خطا نیز نامیده می شود. این نظریه یه این دلیل گزینش نامیده می شود که ارگانیسم (موجود زنده یا انسان) در هنگام برخورد با مسئله پاسخ های زیادی را امتحان می کند و از میان این پاسخ ها هر کدام به نتیجه مطلوب برسد پیوند بین آن محرک محیطی را با آن پاسخ بر قرار می کند و در مراحل بعدی هر گاه ارگانیسم به آن محرک برخورد کند همان پاسخ را از خود نشان خواهد داد. در واقع موجود زنده از میان همه ی پاسخ های داده شده یکی را گزینش یا انتخاب می کند تا آن را به محرک پیوند دهد. همچنین چون موجود زنده پاسخ های مختلف را امتحان می کند تا به نتیجه مطلوب برسد کوشش و خطا نامیده می شود.

به مثالی در این مورد دقت کنید: گربه ای درون قفسی است. در این جا محرک (چیزی که گربه را مجبور به انجام کاری یا دادن کاری و خلاصه، فعالیت می کند) شرایط درون قفس بودن است. در این شرایط گربه دوست دارد آزاد شود. به همین دلیل راه های مختلف را برای بیرون رفتن از قفس آزمایش می کند(کوشش و خطا). تا اینکه بالاخره یک راه جواب می دهد و گربه از قفس خارج می شود. در این قفس تخته ای در زیر قفس تعبیه شده است که اگر فشار داده شود در قفس باز می شود. گربه بالا و پایین می پرد، میله های قفس را گاز می گیرد، از خود صدا هایی در می آورد و خود را به دیواره های قفس می کوبد تا اینکه پایش به تخته می خورد و با فشار دادن آن در قفس باز می شود. گربه بین آن شرایط و پاسخ فشار دادن تخته پیوند برقرار می کند (گزینش یا انتخاب پاسخ) و اگر بار دیگری در همان قفس قرار بگیرد تخته را فشار می دهد. بعنی گربه یاد گرفته است با فشار دادن تخته در قفس باز می شود.

انضباط صوری، انضباط ذهنی یا ماهیچه ذهنی چیست؟

انضباط صوری مخالف عناصر همانند در انتقال یادگیری در نظریه ثرندایک است. این سؤال که چه چیزی موجب انتقال آموخته های ما از یک موقعیت به موقعیت دیگر می شود همواره مطرح بوده است.

قبل از ثرندایک همه فکر می کردند انضباط ذهنی عامل مؤثر در این مسئله است. روانشناسان براین باور بودند که ذهن انسان دارای قدرت های مختلفی از جمله حافظه، استدلال، توجه و ... است. آن ها فکر می کردند که این قدرت ها را می توان همانند ماهیچه ها از راه تمرین دادن نیرومند ساخت. به عنوان مثال هر کسی تمرین استدلال بیشتری انجام دهد قدرت استدلال بیشتری پیدا خواهد کرد. در نتیجه خواندن ریاضیات به پرورش قدرت استدلا کمک خواهد کرد.

 ثرندایک در طی تحقیقات خود دلایل کافی برای اثبات انضباط ذهنی پیدا نکرد. در نتیجه او نظریه عناصر همانند خود را بیان کرد.

 

به نظر او در صورتی که بین دو موقعیت شباهت در محتوا و روش وجود داشته باشد، هر آن چه را که ما در یک موقعیت آموخته ایم در موقعیت دوم به کار می بریم.

به عنوان مثال یادگیری ریاضی به یادگیری آمار کمک می کند چون محتوای این دو درس شبیه به هم هستند. یا دانستن دوچرخه سواری به یادگیری موتور سواری و  دانستن موتور سواری به یادگیری رانندگی ماشین کمک خواهد کرد.

نظریه عناصر همانند ثرندایک جانشین انضباط صوری شده است.

ایجاد مهارت های صحیح مطالعه و راهبرد های مؤثر یادگیری و پردازش اطلاعات می تواند توانایی کلی یادگیری را بهبود ببخشد.

تا این جا ما به این نتیجه خواهیم رسید که اگر در یک موقعیت رفتاری را از فرزندمان می خواهیم بهتر است به آن رفتار تقویت بدهیم تا پیوند بین رفتار و محرک ایجاد شود. یا اگر در موقعیتی کودکمان رفتار بدی انجام می دهد بهتر است پیامد منفی را به او نشان دهیم تا پیوند بین محرک و رفتار از بین برود و به جای آن پاسخ یا رفتار دیگری که مناسب است را برای او تقویت کنیم. این تقویت ها می تواند یک آفرین یا حتی یک لبخند ساده از طرف والدین باشد. سعی کنید تنبیه های شدید برای فرزندان خود در نظر نگیرید تا تنبیه شدید برای آن ها عادی نشود. زیرا به مرور زمان آن تنبیه شدید برای او عادی می شود و دیگر به آن نیز پاسخ نخواهد داد. شما در این حالت مجبور خواهید شد یک تنبیه شدید تر در نظر بگیرید و یک جنگ داخلی در خانه شما شکل خواهد گرفت. روابط سرد خواهد شد و همه چیز به هم می ریزد.

نکته مهم دیگر این است که برای کودکان خود بعضی چیز ها را توضیح دهید البته نه همه چیز را ولی لازم است هر چه آن ها بزرگ تر می شوند توضیح های شما بیشتر شود.

در این مقاله نظریه ی ثرندایک و مثال های مختصری از آن بیان شد. در ادامه مقالات به نظریه اسکینر و تأثیر قوی آن بر آموزش و یادگیری خواهیم پرداخت و در ادامه روش های عملی بیشتری را بیان خواهیم کرد.ترجمه  itrans.ir

در سیارک بخوانیم:

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

نظرات

در ادامه بخوانید...

فرزندم و تکنولوژی

در

کودکان دهه شصت با عروسک و توپ مشغول بازی بودند. اوج آرزو های آن ها توپ و عروسکی پلاستیکی بود. یک دهه بعد کودکان دهه هفتاد بودند که وارد قلمرو آتاری و دستگاه های بازی دیگر شدند. اما از دهه هشتاد به بعد تکنولوژی پا را فراتر از این ها گذاشت. لپ تاپ های گیمینگ و پلی استیشن ها جای توپ و عروسک را گرفتند. دهه نود اما قضیه اش جدا است. کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند اما تبلت و گوشی، سیمکارت و اینترنت پر سرعت در اختیار دارند. شاید به خود بگویید اکنون همه بچه ها همین طور هستند. اما آیا این امکاناتی که والدین به راحتی در اختیار کودکانشان قرار می دهند مناسب سن آن ها است؟ آیا این امکانات سودمندی نیز دارند؟ در ادامه به این سوالات پاسخ خواهیم گفت.

همان طور که می دانیم هر چیزی که در آن زیاده روی شود مضر است.

امروزه ورود تکنولوژی و گجت های رنگارنگ باعث شده است هر کودکی را که می بینیم ساعت ها وقت خود را با این ابزار ها می گذراند و برخی از والدین بدون این که احساس مسئولیت کنند این امکانات را بدون نظارت درست در اختیار فرزندشان قرار می دهند و از مشکلاتی که ممکن است گریبان گیر فرزندشان باشد آگاهی ندارند. در این جا به چند مورد از مشکلات استفاده ی بی رویه ی کودکان از تکنولوژی می پردازیم.

ضعف در مهارت های اجتماعی:

در گذشته بیان می کردند بازی های دوران کودکی تمرینی برای مهارت های اجتماعی در آینده خواهد بود. دختران و پسران تعاملات اجتماعی را در بازی های جمعی می آموختند. همکاری و مهارت های جمعی را در خود تقویت می کردند و در جمع همسالان خود بود که به نقاط ضعف و قوت خود پی می بردند. اما بازی های انفرادی و محدود به تکنولوژی های کنونی کودکان را از تجربه ی لذت کنار هم سالان خود بودن دور می کند و در آینده کودک دچار ضعف در روابط اجتماعی خود می شود زیرا در زمانی که لازم بوده است بیاموزد در کنار هم سالان خود نبوده است. توصیه می شود کودک خود را به پارک، مهد کودک و کلاس هایی همچون آموزش نقاشی و ورزش ببرید تا هم بیشتر با دنیای بیرون از خانه تعامل داشته باشد و هم از دیگر همسالان خود و بازی با آن ها نحوه ی رفتار های اجتماعی را بیاموزد. والدین به عنوان راهنما می توانند رفتار های خوب را تشدید و رفتار های بد را اصلاح کنند.

کم اشتهایی یا پر اشتهایی:

شاید دیده باشید برخی از کودکان چنان وابسته ی تبلت یا کامپیوتر خود شده اند که تقریبا در هیچ وعده ی غذایی حاظر نمی شوند. یا تند تند غذا را خورده و دوباره به بازی مشغول می شوند. اما این نوع غذا خوردن باعث می شود کودک فکر کند هر زمانی برای بازی با این وسائل مناسب است و هر گاه هر چند ساعت که بخواهد می تواند بازی کند. کودکانی که به خاطر از دست ندادن زمان به اندازه ی کافی غذا نمی خوردند و کودکانی که در هنگام بازی مدام مشغول غذا خوردن هستند دچار کم اشتهایی و پر اشتهایی می شوند. والدین باید به کودکان خود بیاموزند که در روز تنها ساعات مشخصی می توانند از این ابزار ها استفاده کنند و در ضمن وعده های غذایی زمانی است که تمام اعضای خانواده به دور هم جمع شده و در کمال آرامش به غذا خوردن می پردازند. این گونه کودک می آموزد هر چیزی زمانی مشخص دارد و می تواند وقت خود را با کار های مفید پر کند.

جمع گریزی:

کودکانی که منزوی هستند. مدام می خواهند در گوشه ای نشسته و تنهایی به بازی با گوشی یا تبلت خود بپردازند میلی به برقراری ارتباط با دیگران ندارند، دچار جمع گریزی شده اند. زیرا معتاد به استفاده از دنیای مجازی شده اند. اعتیادی که باعث می شود نتوانند از وسیله ی بازی خود دور شوند و وارد جمع شوند. در این جا والدین باید از همان ابتدای تهیه ی این گونه وسائل زمان مشخصی را تعیین کرده و از کودک خود بخواهند که تنها در این زمان ها از آن استفاده کنند. بهترین راه برای جلو گیری از به وجود آمدن این دست مشکلات آموزش صحیح استفاده از تکنولوژی است که در اختیار کودکتان قرار می دهید.

چگونه از وابستگی نوجوانان به تکنولوژی جلوگیری نماییم؟ 

افسردگی و کمبود اعتماد به نفس:

بیماری افسردگی آن چنان رایج شده است که امروزه به آن سرماخوردگی روحی می گویند. اما این بیماری تنها مخصوص بزرگسالان نیست بلکه حتی کودکان و نوجوانان نیز به راحتی به آن مبتلا می شوند. تکنولوژی تنها محدود به بازی نمی شود بلکه رسانه های جمعی در بستره ی اینترنت وجود دارند که هزاران بار بیشتر از بازی بر روی روحیه ی حساس کودکان تاثیر می گذارند.

برنامه هایی مانند اینستاگرام و فیسبوک و تویتر جایی برای به اشتراک گذاری تصاویر، فیلم ها و افکار است.

نرم افزاری مانند اینستاگرام را در نظر بگیرید. همه افراد در آن شاد و خوش حال اند، همه افرادی با سطح اجتماعی بالا هستند و مدام در حال تفریح اند. دختران موبور و خوش قیافه بدون اضافه وزن و پسران ثروتمند و قد بلند هستند. جامعه ای آرمانی که کودک و نوجوان ما با آن رو به رو می شود. اما آیا این جامعه ی به تصویر کشیده تماما واقعی است؟ معلوم است که خیر. همه سعی می کنند بهترین حالت خود را برای دیگران به اشتراک بگذارند ولی کودک یا نوجوان ما کمی برای تجزیه و تحلیل این موارد بی تجربه است در نتیجه دخترانمان می آموزند باید لاغر و زیبا باشند و پسرانمان می آموزند قد بلند و ثروت است که مناسب آن ها است. اما فقدان این موارد در آن ها باعث می شود که اعتماد به نفس خود را از دست داده و احساس کبود کنند. در نتیجه این احساس ضعف ها فرد دچار افسردگی می شود. به کودکان خود بیاموزید که هیچ کس در دنیا کامل نیست و هر کس ضعفی دارد. به آن ها اعتماد به نفس داده و به آن ها بیاموزید همان طور که هستند خود را دوست داشته باشند و تنها برای بهتر شدن شخصیت خود تلاش کنند.

بلوغ زود رس:

یکی دیگر از مضرات خطرناک استفاده از تکنولوژی بدون نظارت بلوغ زود رس کودکانمان است. زیرا در محیط اینترنت بدون محدودیت اطلاعات و تصاویر و فیلم ها در اختیار آن ها قرار داده می شود و بدون نظارت کودکان کنجکاو به دنبال کشف دنیایی هستند که ورود آن ها به آن زود است. در نتیجه ی این سهل انگاری والدین کودکانی را خواهیم داشت که دچار بلوغ زود رس شده و از دنیای جنسی خود تنها اطلاعاتی دارند که ممکن است درست نبوده و اصلا با واقعیت منطبق نباشند. هیچ گاه کودک خود را در مقابل استفاده از نرم افزار هایی اینستاگرام و فیسبوک تنها نگذارید و به یاد داشته باشید این فضا ها بستری برای افراد سود جو هستند. از کودکان خود محافظت کرده و همواره بر آن ها نظارت داشته باشید.

برخی از آسیب هایی که ممکن است افراد سود جو به روح و روان کوک یا نوجوانتان وارد می کنند جبران نا پذیر است.

این موارد که ذکر شد از جمله بزرگترین مشکلاتی بود که بیان شد. مشکلات دیگری نیز وجود دارند که برخی زودتر و برخی دیر تر آشکار می شوند. پدران و مادران تا جایی که می توانید کودکان خود را به بازی های جمعی و بودن در محیط خانواده ترغیب کنید و محیطی صمیمی و شاد برای فرزندانتان مهیا کنید. مهمترین کار نیز این است که بر آن ها نظارت داشته و نحوه ی استفاده ی درست از تکنولوژی را به آن ها بیاموزید.

ترجمه  itrans.ir

نظرات

۱۳۹۷/۷/۱۱بله درست می فرمایید

۱۳۹۷/۷/۱۰جمع گریزی و ضعف در ارتباط اجتماعی واقعا معضل نسل جدید شده

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش دوازدهم)

در

در مقاله ی قبلی به آموزش برنامه ای از نظر اسکینر پرداختیم و دانستیم که هر چند استفاده از برنامه های تقویتی فاصله ای نسبی و ثابت مؤثر است اما استفاده از برنامه های تقویتی فاصله ای و نسبی متغیر کار آمد تر است و رفتار با ثبات بیشتری را ایجاد می کند. همچنین این رفتار در برابر خاموشی نیز مقاوم تر خواهد بود.

با توجه به ذکر مسئله ی شکل دهی رفتار در انسان که در مقاله ی قبلی مطرح کردم در این مقاله به این موضوع خواهم پرداخت.

مطمئناً در تربیت کودکان مان یکی از کارساز ترین راهکار ها این است که رفتاری را که از نظر عقلی و انسانی یا شرایط اجتماعی و یا از نظر منافع خود کودک خوب است را در کودک نهادینه کنیم. برای این کار ابتدا باید رفتار را در کودک ایجاد کنیم. پس از ایجاد رفتار باید آن را ثبات ببخشیم و سپس آن را در برابر خاموشی مقاوم کنیم تا در صورت نبود تقویت رفتار از بین نرود.

در جلسه ی گذشته در مورد موش ها حرف زدیم. اسکینر کارهای جالبی انجام داده است. مثلا به کبوتر ها یاد داده است با توپ پینگ پنگ، بازی کنند و ... اما نکته ی مهم در این جا این است که کودک شما با یک حیوان از جهاتی فرق دارد. ما در مورد موش می توانیم آن را در جعبه ای قرار دهیم در حالی که گرسنه است و منتظر بمانیم تا اهرمی را فشار دهد و سپس او را تقویت کنیم. هر چند که این کار نیز خود جای بحث دارد و به نظر بنده حیوانات را نیز نباید آزار داد ولی از جهتی هم در جهت پیشرفت علم لازم است. در هر صورت شما در مورد کودک خود به اندازه ی کافی برای منتظر ماندن برای یک رفتار خاص فرصت ندارید. و باید خودتان به نحوی رفتارهای لازم را در او شکل بدهید.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

آگاهی از نظریات روانشناسان اجتماعی و شناختی در این زمینه به شما بسیار کمک خواهد کرد پس هر چند که انتشار مقالات دیر هم صورت گرفت اما پیگیر این مقالات باشید.

بیایید به این فکر کنیم که کودک شما لازم است کتاب خواندن را یاد بگیرد و به طور جدی ادامه دهد. در اینجا از مثال کتاب خواندن استفاده کردم و همه می دانیم که انواع رفتارهایی مانند انتقاد کردن و انتقاد پذیر بودن، نداشتن تعصب، تفکر و ... وجود دارد که همانند کتاب خواندن لازم است آموزش داده شود کودک در این راستا تربیت شود. در این جا اگر شما نظر بندورا را بدانید می توانید بفهمید که کافی است در خانه ی خود کتاب خانه ای بسازید و جلو چشمان کودک خود مطالعه کنید (یادگیری مشاهده ای). اگر از نظر اسکینر هم آگاهی داشته باشید می دانید که وقتی کودک شما از شما تقلید کرد و شروع به کتاب خواندن کرد باید در ابتدا به صورت مکرر و در نهایت با یکی از روش های تقویت متغیر او را تقویت کنید. اگر از نظریات انگیزشی نیز آگاهی داشته باشید می دانید که بهتر است او فردی خود نظم ده بار آورید و انگیزش درونی او را افزایش دهید و در حالی که انگیزش درونی کافی داشت به او انگیزش بیرونی ندهید و در نهایت مزلو شما را هدایت خواهد کرد که ابتدا نیازهای اساسی فرزند تان را فراهم کنید تا او با خیال راحت به نیازهای پیشرفت بپردازد. یعنی ابتدا نیاز به خوراک، پوشاک و مسکن، نیاز امنیت، عشق و علاقه و اعتماد به نفس او را تأمین کنید تا او بدون توجه به این موارد با خیال راحت به فکر خود شکوفایی باشد.

با بیان این موضوعات همه می دانیم که به دنیا آوردن یک فرزند کاری بسیار دشوار است و مسئولیت های فراوان به دنبال دارد. اینجا در وسط بحث پرانتزی باز می کنم و این موضوع را صراحتاً بیان می کنم. در جامعه ی امروزی، ما به وفور مشاهده می کنیم که مخصوصا در شهر های فقیرنشین خانواده ها بدون این که خودشان بخواهند کودک را به دنیا می آورند و وارد جامعه می کنند در حالی که از تربیت کافی برخوردار نیستند. من توصیه می کنم قبل از به دنیا آوردن بچه به مدرسه ها سری بزنید و رفتار کودکان آن جا را مشاهده کنید. به افراد محله و کوچه ی خودتان دقت کنید و در صورتی که رفتارشان مورد پسند شما نبود محله، کوچه یا حتی شهر خود را عوض کنید. این کار از خیلی جهات غیر ممکن است. ولی آگاه باشید مسئولیت عدم تربیت صحیح و مشکلات آتی فرزندان تان بر عهده ی شماست.

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم) 

در نهایت نگاه کنید که آیا از نظر مادی می توانید خود را به گونه ای تأمین کنید که وقت کافی برای تربیت کودک داشته باشید و آیا می توانید نیازهای کودک خود را برآورده کنید یا خیر؟

 یکی از بنیادی ترین مشکلاتی که باعث تربیت ناقص کودک می شود فقر والدین است. از این نظر که والدین اگر فقیر باشند، به دلیل مشغله های فکری فراوان وقت کافی برای تربیت فرزند خود را نخواهند داشت و همچنین در صورتی که کودک به صورت صحیح نیازهایش تأمین نشود، به جای فکر کردن به درس و کتاب و رفتار درست، به فکر دعوای والدین، کفش، فلان لباس، دوچرخه خریدن، محبت دیدن از اطرافیان، نداشتن اعتماد به نفس و خجالتی بودن و ... خواهد بود. پس این موضوع بسیار واضح است و به سراغ مبحث اصلی خود می رویم.

اسکینر در مورد نقش تربیت و طبیعت (تربیت محیطی و وراثت) موضع گیری واضحی داشت و اصولا عقیده داشت که انسان ها بیشتر بر اساس چیزهایی که یاد می گیرند رفتار می کنند.

پس محیط بیرونی بیشتر از ژنی که از پدر و مادر به او رسیده است بر رفتار او تأثیر دارد.

در اینجا منظور از محیط بیرونی محدوده ی خارج از جسم کودک است که با آن در ارتباط است. اسکینر باور داشت که بیشتر رفتارهای ما و حتی شخصیت ما در کودکی شکل خواهد گرفت اما این رفتار ها را می توان در بزرگسالی تغییر داد یا کنترل کرد و حتی می توان رفتارهای جدیدی را به وجود آورد. برنامه های تقویتی شاهدی بر این مسئله هستند.

در بالا ذکر شد که رفتاری ساده مانند فشار دادن اهرم در محیط داخل قفس (محیط کوچک) توسط موش گرسنه ای که برای کسب غذا فعال است و تلاش می کند و به آزمون و خطا برای فرار از قفس می پردازد، احتمال وقوع زیادتری نسبت به زندگی روزمره ی یک انسان دارد. در زندگی روزمره ی یک انسان که موجودی با رفتارهای پیچیده است و در محیطی بی نهایت پیچیده تر از قفس کوچک موش آزمایشگاهی با روابط پیچیده ی انسانی اگر منتظر بنشینیم تا یک رفتار خاص را ببینیم، چقدر باید منتظر باشیم؟

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

پاسخ این سوال واضح است و ما باید به شکل دادن رفتار پناه ببریم.

اسکینر در داخل قفس به کبوتری یاد داد که به نقطه ی خاصی از قفس نوک بزند که به طور طبیعی و بدون شکل دهی رفتار احتال وقوع این رفتار بسیار کم بود. با آشنا شدن با این آزمایش اسکینر شکل دهی رفتار را به خوبی فرا خواهید گرفت. اسکینر در ابتدا فقط در صورتی به کبوتر غذا می داد که به نقطه ی مورد نظر رو می کرد. در مرحله ی بعدی با به سمت آن حرکت جزئی نکرد به کبوتر غذا نمی داد. در مرحله ی بعد وقتی بیشتر به سمت آن نقطه حرکت می کرد به کبوتر غذا می داد. در مرحله ی بعد وقتی سرش را به آن نقطه نزدیک می کرد به او غذا می داد و در نهایت با نوک زدن به نقطه ی مورد نظر پاداش دریافت می کرد.

این فرآیند بسیار وقت گیر به نظر می رسد اما اسکینر توانسته بود در زمان کمتر از سه دقیقه کبوتر ها را شرطی کند تا به نقطه ای خاص از قفس نوک بزنند.

شما برای شکل دادن یک رفتار باید آن را به گام های ریز تبدیل کنید و با تقویت کردن هر گام تا رسیدن به گام بعدی و در نهایت رسیدن به گام نهایی رفتار مناسب را در فرزند خود شکل دهید. در مورد کودک می توان شکل دهی رفتار را در والدین مشاهده کرد، هر چند که خود آن ها شاید از آن آگاهی نداشته باشند. والدین در ابتدا از صداهایی که کودک تولید می کند خوششان می آید و آن را تقویت می کنند. پس از مدتی صداهایی را تقویت می کنند که بیشتر به کلمات یا هجاهای معمول شبیه است و در نهایت تقویت های قوی تری را برای کلمات صحیح تا یادگیری زبان به کار می برند.

بگذارید مثالی دیگر را بررسی کنیم. کودکی را در نظر بگیرید که خجالتی است. خجالتی بودن می تواند نشانه ای از اعتماد به نفس پایین باشد و فعلا کاری به ریشه ی این رفتار نداریم. راه حل چیست؟ بله شکل دادن به رفتار کودک. در هنگامی که کودک در محیط حاوی کودکان دیگر است به رفتار او توجه کنید و آماده تقویت باشید. به مبحث تقویت کننده ها رجوع کنید و انواع تقویت را مرور کنید. هنگامی که کودک به سمت کودکان دیگر کوچکترین حرکت را کرد یا کوچکترین همکاری را نشان داد او را تقویت کنید. این تقویت باعث می شود کودک بیشتر کار خود را تکرار کند و بیشتر به سمت آن ها کشیده شود. در این روند کودک تا زمانی که به ارتباط کامل با دیگران منجر شود مراحلی را طی می کند و شما در طول این روند هر بار برای رفتارهای اجتماعی تر تقویت های قوی تری را در نظر می گیرید و رفتارهای مراحل قبلی را کمتر تقویت می کنید تا کودک بیاموزد با دیگران به طور موثر ارتباط برقرار کند.   ترجمه  itrans.ir

 در این مقاله علمی  پژوهشی شکل دادن رفتار همراه با نکته های فراوان دیگری به صورت مفصل توضیح داده شد. امیدوارم مورد استفاده ی شما عزیزان قرار بگیرد. لطفا تجربیات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.

در سیارک بخوانیم:

 

راهنمای تربیت کودک (بخش دهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...