افسردگی و حمایت اجتماعی

در

افراد بزرگسال در سنین مختلف، همزمان با حرکت به سمت پذیرش نقش طبیعی خود و گذر عمر، با مجموعه ای متفاوت از تغییرات مواجه می شوند. اما در هر سن و سال خاص، میزان قابل توجهی از تغییرات به شدت بیماری های فیزیکی و اختلالات عاطفی از جمله افسردگی مرتبط است. با این حال، منابع شخصی و یا اجتماعی وجود دارند که می توانند مانع اثرپذیری فرد در برابر اثرات بالقوه استرس و افسردگی شوند. این منابع در مجموع منابع پایداری نامیده می شوند. میزان حمایت اجتماعی، کانون و مرکز اصلی این منابع به شمار می رود.
حمایت اجتماعی به صورت دریافت تأیید و کمک از دیگران تعریف می شود.

حمایت اجتماعی و تاریخچه آن

پاییز می‌تواند به اضطراب و افسردگی دامن بزند

علائم و عوامل به وجود آوردنده افسردگی ، روش های درمان

افسردگی پس از زایمان

یازده هشدار جدی برای عود افسردگی

در بسیاری از مطالعات اولیه، میزان حمایت اجتماعی با استفاده از معیارهایی عینی از جمله میزان تعدد ارتباط با دوستان و آشنایان و یا وضعیت جسمی فرد مورد سنجش و ارزیابی قرار می گرفت. مطالعات اخیر نشان می دهد، در مقایسه با معیارهای عینی (مشاهداتی)، درک درونی از کفایت حمایت اجتماعی، ارتباط بسیار قوی با رفاه فرد دارد.

تعدد ومیزان ارتباط با دیگران هدف نیست، بلکه تفسیر نوع و نحوه ی ارتباط حائز اهمیت است.

واضح و روشن است که در مقایسه با افراد با حمایت های اجتماعی ضعیف، افراد دارای حمایت اجتماعی مناسب و کافی، کمتر در معرض خطر بیماری، مرگ و افسردگی قرار می گیرند. هنگامی که فرد تحت فشار و استرس بالا قرار می گیرد، حمایت های اجتماعی تأثیر مثبت خود را به وضوح نشان می دهند. اینگونه است که اثرات منفی استرس بر روی سلامتی و شادی در افرادی که دارای حمایت اجتماعی کافی هستند، بسیار کم است.

ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

علائم و عوامل به وجود آوردنده افسردگی ، روش های درمان

در

شاید برایمان پیش بیاید که در طول سال چندین بار به بیماری های جسمی مبتلا شویم. با مشاهده ی اولین علائم بیماری یا خود درمانی کرده و یا به پزشک متخصص در مورد بیماری مراجعه می کنیم. در واقع برایمان مهم است که جسممان سالم باشد. اما آن روی سکه ، بیماری روحی است که مانند جسم بیمار می شود و باید علائم بیماری را بشناسیم و به پزشک متخصص در زمینه آن مراجعه کنیم.

بیشتر افراد جامعه به سلامت روان خود نسبت به سلامت جسمی حساسیت کمتری بروز می دهند. و حتی برخی از افراد به دلیل ساختار سنتی جامعه خود حاضر به پذیرش بیمّاری خود نیستند و از درمان آن واهمه دارند.

یکی از این بیماری های روحی که امروزه دامان جامعه بشری را گرفته است، افسردگی است.  این بیماری بیشتر در زنان رایج است . آمار ها نشان می دهدکه میزان زنانی که به افسردگی مبتلا می شوند نسبت به مردان چیزی حدود دو برابر است. در این مقاله به شرح بیماری افسردگی، عوامل به وجود آورنده آن و راه حل های پیشنهادی برای درمان می پردازیم. اگر کسی را از اطرافیان سراغ دارید که مشکوک به افسردگی است یا خودتان احساس می کنید که به این بیماری مبتلا شده اید تا پایان مارا همراهی کنید.(سیارک)

افسردگی پس از زایمان

چرا زنان بیشتر از مردان در مقابل خطر افسردگی قرار دارند

 

افسردگی چیست و چه علائمی دارد

یکی از شایع ترین بیماری های روحی که هر روز بر تعداد افراد مبتلا به آن افزوده می شود افسردگی است. افسردگی یک حالت روحی روانی است که در آن حالات و روحیات فرد دست خوش تغییراتی می شود که کاملا محسوس است. این بیماری به چهار دسته تقسیم می شود:

افسردگی خفیف: افسردگی خفیف نوعی از افسردگی است که فرد در طی آن احساس پوچی، بی برنامگی، کسالت و بی حوصلگی می کند. این نوع از افسردگی می تواند حتی کودکان و نوجوانان را نیز درگیر خود کند. این نوع از افسردگی می تواند از یک سال تا پنج سال فرد را درگیر خود کند( زمان بهبود و یا طولانی شدن مدت درمان بسته به میزان همکاری و اراده بیمار دارد).

علائم افسردگی خفیف: کاهش یا افزایش اشتها، کم خوابی یا پر خوابی، احساس کسالت، احساس غم و نا امیدی، میل به گریه کردن و تنها ماندن و عدم علاقه به کارهایی که سابقا برای فرد جالب بوده است.

افسردگی حاد:نوع دیگری از افسردگی، افسردگی حاد است. این نوع از بیماری بسیار خطرناک است و نیازمند توجه و نگه داری اطرافیان است. افسردگی حاد تمامی علائم افسردگی خفیف را داراست اما در این مورد شدت احساسات و ابراز آن ها بسیار شدید است. تا جایی که بیمار امکان دارد که به خودزنی و خودکشی روی بیاورد. فردی که به افسردگی حاد مبتلاست احساس می کند که هیچ اشتیاقی به ادامه زندگی ندارد. احساس سرخوردگی می کند و بارها به خودکشی و پایان زندگی خود فکر می کند و حتی امکان دارد که آن را به مرحله اجرا نیز برساند.

مکمل ها می توانند داروهای ضد افسردگی را اثربخش تر نمایند؟

یازده هشدار جدی برای عود افسردگی

آیا قارچ دارای قابلیت کاهش افسردگی و نگرانی است

افسردگی فصلی: همان طور که از اسم این بیماری پیداست بروز علائم آن بسته به تغییرات فصلی است. افراد مبتلا به تغییر خلق و خوی فصلی با کاهش طول روز و کاهش نور آفتاب، دچار احساسات منفی می شوند. از جمله احساس خواب آلودگی، احساس کسالت، عدم تمرکز حواس، احساس کمبود انرژی.

اختلال دو قطبی: یکی دیگر از انواع افسردگی اختلال دو قطبی است. در این مورد فرد مدتی احساس پرانرژی بودن می کند، دنبال هیجان است و شور و نشاط زیادی را در خود احساس می کند و حتی امکان دارد به دلیل احساس قدرت و توانایی زیاد دست به کارهای خطرناکی از جمله رانندگی با سرعت بسیار بالا و پرش از ارتفاع های زیاد و ... بزند. این ها علائم جنون است. در این اختلال فرد دچار دوگانگی می شود بعد از مدتی به احساس سرخوردگی  پوچی می رسد، هیچ چیز دیگر برایش جذاب و جالب نیست و مدام رفتار های ضد و نقیض مانند خندیدن های ناگهانی یا گریه های بلند از خود نشان می دهد.(سیارک)

 عوامل به وجود آوردنده افسردگی

 انسان موجودی پیچیده با ظرفیت های ناشناخته است. این ویژگی ها گاهی برای او دردسر ساز می شود. عوامل خارجی و عوامل داخلی می توانند روح و جسم انسان را مورد حمله مستقیم و غیر مستقیم قرار دهد. در این جا ما به جنبه ی روحی انسان می پردازیم و می خواهیم عواملی که در کاهش ظرفیت روح انسان، آسب پذیری او نسبت به مسائل دنیای اطراف تاثیر دارد را مورد بررسی قرار دهیم.

تغییرات هورمونی: یکی از عوامل موثر داخلی در به وجود آمدن افسردگی تغییرات سطح هورمان هاست. به خصوص در زنان به خاطر ساختار فیزیولیژیکی بدنشان امکان دارد در بازه ای از زمان دچار افسردگی شوند. بعد از پشت سر گذاشتن این دوره های زمانی و تعدیل سطح هورمن ها فرد به حالت عادی خود باز می گردد البته ممکن است که فرد خود به خود خوب نشود و به کمک پزشک نیز نیازمند باشد.

عادات ماهیانه: یکی از علل تغییرات هورمونی شروع سیکل تخمک گذاری و عادات ماهیانه خانم هاست. در این دوره تغییراتی هورمونی در خانم ها ایجاد می شود که گاهی باعث می شود که احساس افسردگی شدیدی داشته باشند. با کاهش این تغییرات و به حالت عادی بازگشتن سطح هورمون ها احساسات فرد نیز حالت پایدار تری به خود گرفته و کم کم به حالت عادی خود بازمی گردد.

افسردگی بعد از زایمان: در هنگام بارداری هورمون های زنانه مدام دست خوش تغییرات می شوند و بدن آماده ی حمل و تحمل و تغذیه ی جنین می شود. مادر دچار اضافه وزن شده است. و در خانم هایی که  کودک اول خود را به دنیا می آورند یا تک سرپرست هستند واهمه از بزرگ کردن کودک ، آگاهی از سنگین بودن مسولیت یک کودک و عواملی دیگر باعث می شود که مادر بعد از زایمان دچار افسردگی شده و حتی شاید تاا مدت ها آمادگی پذیرش فرزند خود را نداشته باشد.(سیارک)

از دست دادن شخصی که فرد دوست دارد: روابط عاطفی و وابستگی های روانی به یک شخص می تواند یکی از عوامل به وجود آمدن افسردگی باشد. برای مثال روابط عاطفی که میان یک خانواده وجود دارد. مانند روابط عمیق پدر و فرندی و مادر و فرزندی که  اگر یکی از این روابط به دلیل فوت، مهاجرت، ازدواج و... از این روابط عاطفی خارج شود شخص وابسته تا مدت های مدید به نبودن او فکر می کند این چرخه تا شش ماه ادامه دارد اما با مرور زمان از احساس فقدان کم می شود و فرد به باور عینی نبودن این رابطه می رسد و سعی می کند که روند نرمال زندگی را دوباره از سر بگیرد. اما گاهی پیش می آید که برای برخی افراد این روند منطقی پیش نمی رود و فرد توانایی پذیرش این فقدان را ندارد در نتیجه دچار افسردگی می شود.

طلاق: منفور ترین حلال خدا. طلاق یا جدایی علاوه بر زیان های اقتصادی، زیان های عاطفی فراوانی نیز با خود به همراه می آورد. حتی اگر طلاق توافقی باشد طرفین تا مدت ها به روابطه ی از دست رفته، عمر تمام شده و خاطرات گذشته فکر می کند. این وضعیت زمانی بدتر می شود که طلاق یک طرفه بوده و یکی از زوجین هنوز خواستار ادامه زندگی باشند اما به خاطر عدم همکاری طرف مقابل مجبور تن به طلاق می دهند. تمامی این عوامل دست به دست هم می دهند که از شخص جداشده فردی را بسازند که احساس سرخوردگی و بی ارزش بودن کندو اگر سعی در تغییر طرز فکر و دیدگاه خود نکند به زودی به افسردگی مبتلا می شود.

اعتیاد: یکی از خانمان سوز ترین بلاهایی که امروز در جامعه وجود دارد اعتیاد است. این بیماری علاوه بر ضرر اقتصادی که هم به فرد و هم به اطرافیانش وارد می کند. موج عظیمی از احساسات منفی را نیز با خود به همراه می آورد و همانند سونامی هر چیزی که سر راهش قراربگیرد را ویران می کند. فرد معتاد اگر به فکر درمان نباشد تا چشم باز کند کسی در اطرافش نخواهد ماند و این خود مقدمه ی رسیدن به حس تنهایی، عدم اعتماد به نفس، احساس سرخوردگی و باراضافه بودن است و این ها نشانه ی بارز افسردگی هستند. 

از دست دادن شغل یا سرمایه: یکی از عوامل به وجودآورنده ی افسردگی که امروزه بسیار شایع است. ضرر اقتصادی است. سرمایه گذاری یک عمر زحمت در کاری که نا موفق است. مال باخته شدن به علت کلاه برداری یا عدم توانایی در تامین هزینه ها به علت مشکلات اقتصادی باعث به وجود آمدن سرخوردگی و افسردگی شود.

ارثی: یکی از عوامل به وجود آمدن افسردگی عواملی است که به وراثت وابسته هستند. افرادی که سابقه ی خانوادگی ابتلا به افسردگی دارند، نسبت به افراد دیگر بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری افسردگی قرار دارند. همچنین  تحقیقات در علم ژنتیک نشان می دهد چند ژن وجود دارند که امکان دارد ناقل افسردگی دوقطبی باشند. تحقیقات بیشتر دراین مورد انجام می شود.

استفاده از داروهایی خاص برای مدت طولانی: استفاده از برخی داروها مانند داروهای کنترل کننده فشار خون، قرص هایی که برای جلوگیری از بارداری یا برای خواب استفاده می شوند می توانند حالاتی مانند حالات افسردگی را در فرد به وجود بیاورند.(سیارک)

داشتن بیماری:  افرادی که یک بار سکته قلبی کرده اند و یا با سرطان دست و پنجه نرم می کنند بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.

رژیم غذایی نادرست: رژیم های غذایی نادرستی که همواره شامل غذاهای چرب و شیرین و پر کالری هستند، تنوع کمی دارند و شامل مواد کم کالری و پر انرژی نمی شوند، همچنین رژیم های غذایی که شامل مواد لازم برای بدن نمی شوند باعث ایجاد افسردگی می شوند.

چاقی یا لاغری شدید: پر اشتهایی یا کم اشتهایی عصبی، افزایش وزن زیاد و کم بود وزن می تواند در اعتماد به نفس  و درنتیجه روحیه فرد تاثیرات منفی بگذارد و این خود زمینه ساز افسردگی است.

ویژگی های شخصیتی: برخی ویژگی های شخصیتی مانند: زود رنجی، عصبانیت، کم بود اعتماد به نفس، خود زشت انگاری، استرس و اضطراب همگی می توانند زمینه ساز افسردگی باشند.

راه های درمان: اولین قدم برای درمان قبول بیماری است. ابتدا فرد باید قبول کند که بیمار است و نیاز مند درمان و کمک است. این باور باعث می شود که روند ردمان زود تر و با کیفیت بهتری طی شود. دومین قدم کمک اطرافیان است. افرادی که افسرده هستند نمی خواهند سرزنش و نصیحت بشنوند و یا کسی مدام به خاطر حالشان سرزنششان کند بلکه به همراهی و همدلی و همراهی کسانی که دوستش دارند و دوستشان دارد نسازمند هستند. قدم آخر مراجعه به پزشکی ماهر است. یک پزشک خوب و باتجربه می تواند با استفاده  از تجربیات و مهارت خود به بهبود بیمار کمک کند. یادمان باشد کسانی که به این بیماری مبتلا شده اند مستعد ابتلای دوباره هستند کمی با با آنها مهربان ترباشیم .(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

روانشناسان صفات نابود کننده شخصیت را نام برده اند

در
شکایت مداوم نه تنها خلق و خو و شخصیت فرد را خراب می کند، بلکه می تواند منجر به افسردگی، اختلالات روانی و در نهایت بیماری های مرگبار شود. این نتیجه گیری توسط پزشکان و روانشناسان به دست آمد.
نارضایتی و شکایت مداوم بیماری های مزمن را تشدید می کند و موارد استرس زای جدید را اضافه می کند و تأثیر منفی انباشته شده بر ظهور انکولوژی دارد.
 
مشکلات زنان و زایمان، از جمله ناباروری با علت غیر قابل توضیح، ممکن است مربوط به نادیده گرفتن بین همسران باشد. اغلب در این زمینه افسردگی وجود دارد.
 
متخصص اطمینان می دهد که برای سلامتی بسیار خطرناک است، مخصوصا برای افراد سالخورده،  علاوه بر این، احساسات ناراحت می تواند منجر به این واقعیت شود که یک فرد می تواند غم و اندوه خود را با نوشیدن و مستی حل کند در نتیجه، مشکل اضافه وزن با خطرات (دیابت، مفاصل، فشار)  الکل وجود دارد.
 
روانشناسان و پزشکان توصیه می کنند تا بیش از حد به شکایات واکنش نشان ندهند. بنابراین، دانشمندان از دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو به داوطلبان را پیشنهاد تست را دادند، 200 نفر در آزمایش شرکت کردند. به عنوان یک نتیجه، گروهی از "افراد عصبانی" با افزایش فشار مشخص شدند، در حالی که بقیه همه عادی بودند. دانشمندان خاطر نشان کردند که جهش های کوتاه مدت فشار خون برای سلامت مضر نیست، اما افزایش میزان آن به مدت طولانی منجر به فشار خون بالا می شود و این امر خطر ابتلا به حمله قلبی و سکته را افزایش می دهد.
 
این نشریه می گوید: متخصصین دانشکده پزشکی هاروارد برای کنترل فشار خون توصیه به مطالعه تکنیک های آرام سازی، انجام هیپنوتیزم و یادگیری تمرینات تنفسی برای مقابله با استرس کردند.
 
- اجازه ندهیدبا افرادی ارتباط برقرار کنید، افراد مسموم که احساسات منفی را به ارمغان می آورند. از مشکلات خانوادگی گله و شکایت نکنید، یاد بگیرید که آنها را بحث و حل کنید. پزشکان توصیه می کنند از مهارت های مذاکره در محل کار و خانه استفاده کنند .

نظرات

در ادامه بخوانید...

چه محصولاتی باعث ریزش مو و طاسی می شود

در
چه غذا هایی باعث ریزش مو و طاسی می شود
پزشکان انگلیس گفتند برخی از محصولات آشنا می توانند ریزش مو را تحریک کنند. غذا همچنین روی ظاهر شدن زودرس مو های خاکستری تأثیر می گذارد.
به گفته آنها ، مقدار اضافی ویتامین C به همراه کمبود کلسیم ، فیبر و امگا 3 باعث ریطش مو ، ظاهر شدن زودرس مو های خاکستری و طاسی در نقاطی از سر می شود. برای جلوگیری از این امر ، غذاهایی که سرشار از ویتامین های A و E هستند باید در رژیم غذایی گنجانده شوند.
 
استفاده بیش از حد از نارنگی و کالباس می توانند باعث پیری مو شوند.همانطور که کارشناسان خاطرنشان کردند ، شیر پاستوریزه باعث تحریک، بروز عفونت و ریزش مو می شود. علاوه بر این ، سبوم بیشتری تولید می کند ، که به نفع مو نیز نیست.
همچنین نوشابه های گازدار ، سیر ، پسته و نارگیل نیز می توانند ریزش مو را ایجاد کنند.
 
اعتقاد بر این است که سبزیجات سبز تیره ، ماهی آزاد ، حبوبات ، آجیل ، مرغ و غذاهای دریایی برای داشتن موهای سالم مفید هستند.
 
روانشناسان خاطرنشان می کنند که ریزش و زوال مو (شکنندگی ، رنگ کسل کننده و بی حالت) باعث می شود فرد با از دست دادن جذابیت ارتباط برقرار نکند و این منجر به استرس و افسردگی می شود.
 
پیش از این گزارش شده بود که طاسی و موهای خاکستری در مردان جوانتر از 40 سال ممکن است نشان دهنده مستعد بودن به ابتلا بیماری های قلبی باشد. برخی از پزشکان می گویند این یک نشانه دقیق تر از مشکلات قریب الوقوع سیستم قلبی عروقی از چاقی است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

این هورمون خطر مرگ زودرس در زن ها را چهار برابر می کند

در

 افسردگی
کارکنان دانشکده هاروارد دلیل مرگ زودرس زنان را نام بردند .یک هورمون منجر به این واقعیت می شود.فقط یک هورمون خطر مرگ زودرس در زنان را چهار برابر می کند
افسردگی و اختلالی که باعث استرس زیادی می شود به عنوان حامیان مرگ زودرس در زنان شناخته شدند.این مطالعه که 10 سال به طول انجامید ، بیش از 50 هزار زن را درگیر کرد. کوچکترین آنها 43 ساله بود ، بزرگترین - 64 سال.

 

نویسندگان این کار علمی وضعیت سیستم قلبی عروقی و سطح هورمونی را بررسی کردند.مشخص شد که هورمون استرس به طور جدی بر بدن و سلامت زنان تأثیر می گذارد. سلامت آن دسته از بیماران که از افسردگی رنج می برند و عواقب اختلال استرس آسیب زا به ویژه در معرض خطر است.

 

محققان این مطالعه حتی توانستند محاسبه کنند که چنین افسردگی و اختلالی ( باعث استرس زیادی میشود) زنان را چهار برابر بیشتر از سیگار کشیدن ، اضافه وزن و بی تحرکی می کشد.چطور می توان از این اجتناب کرد؟ پزشکان توصیه می کنند علائم شرایط مخرب را نادیده نگیرند و به موقع با مشکلات کنار بیایند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

10 ماده غذایی که به مبارزه با استرس کمک می کند

در

antistress0.jpg

در طول زندگی خود، فرد تقریباً روزانه، بدون توجه به آن، تحریک پذیری و استرس را تجربه می کند که بر وضعیت کلی سلامت و بدن به طور کلی تأثیر منفی می گذارد. بنابراین، برای بازگشت به حالت عادی و آرام کردن اعصاب متشنج، متخصصان اکیداً توصیه می کنند به لیست این محصولات توجه کنید، که در یک لحظه به مقابله با مشکل، کاهش تنش و عادی سازی عملکرد سیستم عصبی کمک می کند.


1. آجیل برزیلی

آجیل برزیلی

 آجیل برزیلی


آنها می گویند برای رسیدن به خلق و خوی خوب و خارج شدن از حالت استرس، باید روزانه چند عدد آجیل برزیلی (بیش از پنج عدد) بخورید. علاوه بر این، آجیل برزیلی حافظه را بهبود می بخشد، افسردگی را از بین می برد، از تجمع کلسترول جلوگیری می کند و همچنین به جلوگیری از پیشرفت سرطان کمک می کند.

اما قبل از اینکه به فروشگاه بدوید و از قفسه‌ها آجیل بخرید، باید نکته اصلی را به خاطر داشته باشید که هر چه تازه‌تر باشد، مفیدتر است. آجیل های متراکم، ترد و سنگین از بهترین ها در نظر گرفته می شوند.


2. زغال اخته

زغال اخته

زغال اخته


زغال اخته سرشار از فروکتوز و گلوکز و همچنین ویتامین ها و اسیدهای آلی است که سطح کورتیزول را در بدن کاهش می دهد و منبع اصلی استرس، بدخلقی، خستگی، بی علاقگی و افسردگی شناخته شده است. بنابراین، کرن بری به همه کسانی که خلق و خویشان به معنای واقعی کلمه خط خطی است توصیه می شود.


3. چای بابونه

چای بابونه

چای بابونه.  


چای بابونه نه تنها برای سرماخوردگی، خستگی یا بی خوابی، بلکه برای استرس نیز یک درمان عالی است. جوشانده گرم بابونه در عرض چند دقیقه می تواند بدن را به حالت عادی بازگرداند، سیستم عصبی را آرام کند و خلق و خو را عادی کند و تمام عوامل تحریک کننده را از بین ببرد.


4. گشنیز و جعفری

گشنیز

گشنیز تازه

 

گشنیز و جعفری همچنین دارای خواص جادویی خود هستند که در عرض چند دقیقه روحیه شما را بالا می برند. یک دو شاخه سبزی معطر آبدار و تمام مشکلات و سختی ها و همچنین تحریک پذیری و اضطراب از بین می روند، گویی گشنیز و جعفری جادو می کنند.


5. کاهو

کاهو

کاهو.


کاهو نیز به نوبه خود به حفظ سلامت روانی و عاطفی خود می بالد. به همه کسانی که تحریک پذیری بیش از حد، بی خوابی و عصبانیت بی دلیل را تجربه می کنند بسیار توصیه می شود.

علاوه بر این، به رفع خستگی چشم ها کمک می کند، سیستم ایمنی را در شرایط خوبی نگه می دارد و از تجمع کلسترول جلوگیری می کند.


6. شکلات تلخ

شکلات تلخ

شکلات تلخ.


یکی دیگر از منابع خلق و خوی خوب، شکلات تلخ است (و هر چه درصد کاکائو در آن بیشتر باشد، بهتر است). فقط چند تکه شکلات و بلافاصله احساس بهتری خواهید داشت. تحریک پذیری و عصبی بودن از بین می رود و وضعیت کلی کل ارگانیسم عادی می شود.


7. زردآلو

زردآلو

زردآلو.

احتمالا بسیاری از مردم در مورد فواید زردآلو می دانند. سرشار از ویتامین ها، به تسکین سردرد، اسپاسم عروقی و بهبود تمرکز کمک می کنند. علاوه بر این، پرخاشگری، خستگی و تحریک پذیری را کاهش می دهند. آنها را می توان هم به صورت تازه و هم خشک مصرف کرد. بنابراین، با زردآلو می توانید در تمام طول سال برای وضعیت روحی و روانی خود آرام باشید.


8. بادام

بادام

آجیل بادام


باور نکنید که استرس قابل کنترل نیست. ضروری است.  اما مهم این است که دقیقاً چه چیزی و در چه مقداری. اگر در آستانه هستید و حالات عاطفی شما آنقدر درب و داغون هست، برای شکستن و خراب کردن همه چیز عجله نکنید. بهتر است بنشینید و کمی بادام تازه بخورید. خواهید دید که چگونه در عرض چند دقیقه وضعیت غیر قابل کنترل به تدریج از بین می رود ، تحریک پذیری و  بد خلقی از بین می رود .


9. هویج

هویج

هویج.


هویج نه تنها برای زیبایی چهره و حفظ بینایی، بلکه برای مبارزه با استرس و بد خلقی نیز مفید است. هویج مصرف شده در طول روز به بهبود و عادی سازی وضعیت عصبی-عاطفی کمک می کند و آب هویج که قبل از خواب نوشیده شود، اضطراب و ناراحتی های ذهنی را تسکین می دهد.


10. نخود

نخود

نخود.  


در لیست داروهای ضد افسردگی - نخود را می بینید! بله. خوردن این نوع نخود در غذا به کاهش استرس عاطفی، تثبیت تحریک پذیری، پرخاشگری و عصبی شدن کمک می کند. بنابراین، اگر می خواهید همیشه در فرم بمانید و تا حد امکان احساس راحتی و آرامش کنید، خواص محصولات فوق را فراموش نکنید که به شما در مبارزه با بد خلقی و موارد دیگر کمک می کند.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

10نشانه که در افراد سخت گیر وجود دارد

در

همه ما در زمان هایی تحت فشار بوده و با این احساس آشناییم، مثل داشتن ضرب‌العجل‌هایی در کار، پیش آمدن حوادث ناگوار، تلاش برای رسیدن به اهداف رفیع و .....اما برای افراد سخت گیر مثل ما، بیشتر این فشارها از خود ما ناشی می‌شود. خود را برای داشتن زیاد و زیادتر ، تحت فشار قرا می دهیم ، فکر شکست به ما استرس وارد می کند و اغلب خود را در مورد چیزهای کوچک سرزنش می‌کنیم.
اگر به خود سخت می‌گیرید، حتما این 10 نشانه در شما  هم وجود دارد.


1. کمک خواستن را دوست نداریم.  

اما برای کمک به هر کسی که نیاز دارد بیشتر خوشحال می‌شویم
دوست نداریم  از دیگران کمک بخواهیم زیرا نگرانیم که فکر کنند ، نالایق هستیم. تلاش می‌کنیم که توانا و مستقل باشیم،اما برای کمک به هر فردی آماده ایم ، و آن‌ها را برای کمک خواستن  موردسرزنش قرار نمی دهیم.

2. می‌خواهیم کامل زندگی کنیم.
 نمی‌خواهیم که یک زندگی متوسط داشته باشیم؛ خواهان زندگی‌های شگفت‌آور، خوشحال، و موفق هستیم. به خودمان سخت می‌گیریم زیرا برای رسیدن به این ایده آل سختی زیادی باید متحمل شویم.

3. از شکست متنفریم.
هیچ کس شکست را دوست ندارد، اما ما واقعاً، واقعاً از آن متنفریم.  همیشه دربارۀ اهداف و این که چگونه از شکست پرهیز کنیم فکر می‌کنیم، البته این به نفع ماست ،اغلب مدیریت می‌کنیم تا اشتباهات را پیش‌بینی کنیم و از انجام اشتباهات  مجدد پرهیز کنیم، اما زمانی که اشتباهی از ما سر می زند بسختی خودرا متنبه می کنیم.

4.فکر  دربارۀ انتقاد سازنده‌ای که دریافت کرده‌ایم  را متوقف نمی کنیم.
در صورتی که شخصی به ما نقد سازنده ای را پیشنهاد کند، گوش می‌کنیم و آن را برای ماه‌ها به خاطر می‌سپاریم. اغلب برایمان گوش دادن به انتقاد سخت است ، چون ما دوست نداریم هیچ چیز منفی دربارۀ خودمان بشنویم، اما  همیشه نهایتاً توصیه را  برای ارتقاء مهارت ها دنبال می‌کنیم.(سیارک)

5. مورد تمجید واقع شدن به ما احساس خوبی نمی‌دهد.
گرچه  واقعاً سخت کار می‌کنیم، اما همیشه از دریافت تعریف و تمجید متعجب می شویم . تلاش می‌کنیم تا آنجایی که ممکن است فروتن باشیم. احتمال دارد بگوییم "فراموشش کن، مسأله‌ای نیست" تا این که بگوییم "متشکرم!".


6. متأسفم را زیاد بکار می بریم.
اگر کسی را ناامید کنیم، بلافاصله عذرخواهی می‌کنیم. درک می‌کنیم که اشتباه کرده ایم و تنها راه،  تلاش برای درست کردن آن است. حتی زمانی که شخص مورد نظر ما را می‌بخشد، به سختی باور می‌کنیم که بخشیده شده ایم زیرا انتظار داریم سایر مردم نسبت به ما سخت‌گیر باشند.

7. اشتباهات گذشته را تثبیت می‌کنیم.
افرادی که به خودشان سختگیر هستند همیشه اشتباهاتشان را به یاد دارند چون امیدوارند که  با نگه داشتن اشتباه در ذهن ، دوباره اشتباه مشابهی را انجام ندهند. برخی اوقات سخت است، اما مفید هم واقع می شود زیرا هرگز اشتباهات مشابه را دوبار انجام نمی‌دهیم!

8. ما زیاد فکر می‌کنیم.
زمانی که سناریو یی را تصور می‌کنیم   اغلب دربارۀ مشکلاتی که هرگز رخ نداده اند فکر می کنیم، در صورتی که می توانیم درباره ی آینده ی درخشان و تمام احتمالاتی که در برمی گیرد فکر کنیم.

9. به خودمان دلگرمی می‌دهیم.
به خودمان دلگرمی های مثبت می دهیم تا برای همه چیز از مصاحبه های شغلی تا پختن یک خوراک جدید آماده شویم. به خودمان می گوییم که همه چیز خوب خواهد بود، و معمولاً همین گونه است.احتمالاً به خاطر دلگرمی های عالی ما.
10.  به افراد دیگر سخت نمی‌گیریم، فقط به خودمان سخت می‌گیریم.
نسبت به خود سخت گیر هستیم ، در عوض، تلاش می کنیم که نسبت به افراد دیگر مثبت و تشویق کننده باشیم تا آن ها درباره ی دستآوردهایشان احساس خوبی داشته باشند.

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸جالب بود مرسسسسسسسسسسی

در ادامه بخوانید...