هفت نکته ی علمی که بینندگان سریال «بیگ بنگ تئوری» یاد گرفته اند

در

بیشترجذابیت سریال بیگ بنگ تئوری به علت روش ارائه حقایق علمی به مخاطبانی می باشد که به طور کلی با این موضوعات آشنا نیستند. سریال خارجی بیگ بنگ تئوری در بین سکانس های کمدی و دیالوگ های خنده دار، از طریق بیان صحیح این حقایق علمی، سهم خودش را در آموزش عمومی به بهترین نحو انجام می دهد. در زیر به هفت نکته علمی در این سریال اشاره شده است. 

 

اصل انسان نگر و تئوری ریسمان

در بسیاری از قسمت های سریال، شلدون درباره «اصل انسان نگر و تئوری ریسمان» صحبت می کند که زمینه تحقیقاتی او در دانشگاه است و بسیاری از اپیزودهای سریال هم بر اساس این مفاهیم نوشته شده اند. اما این مفاهیم واقعا چه معنایی دارند؟ اصل انسان نگر که بسیاری از قوانین بر روی ان استوارند، می گوید که چه چیزی برای حفظ حیات در کائنات ضروری است. بر اساس این نظریه، کائنات دارای خصوصیتی است که باعث ایجاد حیاتی شده که می تواند به جهان نظاره کند، چنان که ما امروز در حال مشاهده آن هستیم. اما این موضوع چه ارتباطی با تئوری ریسمان دارد؟ بر اساس تئوری ریسمان ممکن است بی نهایت جهان در قالبت تئوری ای به نام «مولتی ورس» یا «چند جهانی» وجود داشته باشد. بر اساس تئوری چندجهانی، تنها جهان هایی به حیات اجازه شکل گیری می دهند که مورد مشاهده قرار گرفته باشند، و آنهایی که شرایطشان مناسب حیات نیست، مشاهده نشده باقی می مانند. به هر حال هر دوی این تئوری ها به شدت پیچیده اند و خواننده علاقه مند می تواند برای فهم بهتر به مطالعه در این زمینه بپردازد.(سیارک)

جاودانگی حیوانات

در فصل سوم قسمت بیستم سریال، «لئونارد» جاودانگی و بی مرگی ممکن است وجود داشته باشد. او به مطلبی که در مورد عروس های دریایی خوانده اشاره می کند که در آن گفته شده این جانور با برگشتن به حالت پیش از تعیین جنسیتش، بارها و بارها زنده شود و عملا برای همیشه زندگی کند. شلدون در جواب لئونارد می گوید اگر بتواند اکانت جی میلش را نگه دارد، مشکلی با این موضوع نخواهد داشت. هر چند این اطلاعات ممکن است به کلی غلط بنظر برسند، اما در حقیقت این موضوع واقعیت دارد. موضوعی که لئونارد از آن حرف می زند فرآیندی است به نام «برنامه ریزی مجدد اصل و نسب». این فرآیند وقتی رخ می دهد که یک سلول غالب به سلولی دیگر تبدیل شود، بدون آنکه به مرحله سلول بنیادین (به نام سلول پرتوان) برگردد. به عبارت دیگر یک سلول می تواند به مرحله قبلی اش برگردد بدون آنکه نیاز باشد از اول شروع کند. عروس دریایی به سادگی به می تواند به سلول های نابالغش برمی گردد، بدون آنکه به حالت بسیار ابتدایی اش رجوع کند. به این ترتیب سلول ها برای همیشه جاودانه می شوند.

خطر بی خوابی

در قسمت چهارم فصل سوم، شلدون به تدریج به سمت دیوانگی می رود، چون از خواب و خوراکش برای فهم یک مسئله بسیار پیچیده چشم پوشیده است. «برنادت» برای منصرف کردن شلدون از تلاش بیهوده و قانع کردنش برای استراحت، از او می پرسد که چه اتفاقی برای مغز ما می افتد وقتی به اندازه کافی در مرحله خواب استراحت نکند. شلدون جواب می دهد:«گیرنده های عصبی حساسیت شان را به سروتونین و نوراِپی نِفرین از دست می دهند که منجر به عملکرد شناختی ناقص می شود.» به عبارت دیگر، او نمی تواند رو کارش تمرکز کافی داشته باشد. این موضوع هم جزو حقایقی است که در سریال بیگ بنگ به آن اشاره می شود. سروتونین که انتقال دهده عصبی است، با خوشحالی ارتباط دارد. نوراپی نفرین هم انتقال دهنده عصبی دیگری است که به همراه دوپامین برای هوشیاری ضروری هستند. هر دوی این انتقال دهنده ها با افسردگی و اضطراب ارتباط دارند که از نتایج بی خوابی است. تحقیقات زیادی نشان داده که کم خوابی باعث از بین رفتن حساسیت گیرنده های عصبی به این انتقال دهنده ها می شود و در نتیجه حرکات شخص کند شده و تمرکزش را از دست می دهد.

روش منحصر به فرد برای رفع مشکلات

در همان اپیزودی که شلدون برای حل مشکلش دچار بی خوابی شده، از پدیده عصب شناختی دیگری هم صحبت می کند. او در تلاش برای باز کردن ذهنش برای یافتن راه حل، تصمیم میگرد دست به کاری سطح پایین بزند تا ذهنش از درگیری های روزمره خلاص شده و ناخودآگاهش، راه حل جدیدی برای مشکل پیدا کند. اما آیا این موضوع واقعیت دارد؟ بله. ساختارهای مختلف مغز برای کارهای مختلفی طراحی شده اند. همانطور که شلدون اشاره می کند، وقتی هسته های قاعده ای مغز درگیر کارهای روتین و روزمره اند، قشر جلویی پیشانی آزاد می شود و امکان می یابد تا در پس زمینه به کار دیگری مشغول باشد. این موضوع الگوریتمی شناخته شده است که «الگوریتم قشر جلویی و هسته های قاعده ای» نام دارد.

بی وفایی پنگوئن ها

در قسمت اول فصل هفتم سریال, «راجش» برای دلداری به همکاری که تازه از همسرش جدا شده، از یک حقیقت علمی در بین حیوانات سخن می گوید. این که بی وفایی به همسر بین پنگوئن ها موضوعی رایج است. این موضوع در وهله اول به قضیه تک همسری بودن پنگوئن ها اشاره دارد. گونه های بسیاری در طبیعت تک همسری اند و «پنگوئن امپراطور» یکی از این گونه هاست. هم چون دیگر گونه های پنگوئن، جفت ماده تخمی میگذارد و سپس به دریا برمیگردد تا غذا بخورد، در حالی که جفت نر روی تخم می ایستد تا جوجه به دنیا بیاید. این اتفاق سالی یک بار رخ میدهد و پنگوئن ها تمایل زیادی دارند هر سال به جفت قبلی خودشان وفادار بمانند. با این حال بی وفایی به جفت قبلی، در بین آنها با نرخی حدود 15 درصد رایج است. دلیلش هم این است که آنها در انتخاب جفت جدید، شانس بیشتری برای تولید مثل میبینند.(سیارک)

نکاتی در باب حشره شناسی

در قسمت نوزدهم فصل دوم سریال، پنی با یک بازیگر موفق تر از خودش رو به رو می شود که توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. به این ترتیب پنی احساس میکند موقعیتش به خطر افتاده. در این شرایط شلدون به او می گوید که «گاهی این اتفاق بین زنبورهای عسل هم می افتد و ملکه جدید سعی میکند کندوی ملکه قبلی را از آن خود کند. بنابراین شانسی برای ملکه قبلی باقی نمی ماند، مگر اینکه برای کندویش مبارزه کند.» مفهوم کلی ای که شلدون برای پنی توضیح می دهد یک نمونه واقعی در عالم زنبورهاست. به واقع «غصب»، رفتاری است که طی آن، ملکه جدید به کندوی ملکه قبلی هجوم برده و تلاش می کند جای او را به عنوان ملکه و رهبر گروه بگیرد. با این حال، این حرکت به تنهایی توسط ملکه انجام نمی شود، بلکه او با گروهی از زنبورهای کارگر به قصد تصرف کندو اقدام می کند. این اقدام بین زنبورها، سوسک ها و مگس های معمولی هم دیده می شود.

چرا نباید نان را داخل یخچال بگذارید؟

در اپیزود ششم فصل سوم سریال، «شلدون کوپر» برای مقداری نان به خانه همسایه روبرویی اش یعنی «پنی» می رود. وقتی پنی مقداری نان از داخل یخچال به شلدون می دهد، او طبق عادت همیشگی اش به پنی توضیح می دهد که نباید نان را در یخچال نگهداری کرد، اما چرا باید از نگهداری نان در یخچال خودداری کرد؟ در حقیقت فرایند خراب شدن نان با شکل گیری کریستال های نشاسته درون آن آغاز می شود. این فرآیند در دمای سرد سرعت بیشتری به خود می گیرد و هر چند در ظاهر، نان تازه تر باقی می ماند، اما درون نان بسیار زودتر خراب می شود. برای درک بهتر موضوع خوب است بدانید نشاسته از یک پیوند درونی دوتایی قندی شکل گرفته که در ترکیب با یکدیگر، باعث تشکیل زنجیره کربوهیدراتی می شود. در حقیقت حرارت باعث شکسته شدن پیوندهای درونی مولکول نشاسته شده که در نتیجه اش، نان نرم می شود. ولی سرما این پیوندهای درونی را محکم تر می کند و باعث سفت و سخت تر شدن نان می شود.

نظرات

در ادامه بخوانید...

امواج گرانشی چیست

در

آیا می دانید امواج گرانشی چیست؟

امواج گرانشی، نوساناتی در فضا زمان می باشند که نخستین بار یک قرن پیش در نظریه نسبیت انیشتین پیش‌بینی شده بود، امواج گرانشی به قدری ضعیف می باشند که به سختی می‌توان آنها را آشکارسازی نمود.

به گفته اینشتین فضا زمان مانند یک شبکه می باشد که در زیر وزن یک جرم دچار خمیدگی می گردد. امواج گرانشی که با سرعت نور منتشر می گردند مانند انحناهایی می باشند که از پرتاب یک سنگ ریزه در یک حوضچه تشکیل می شود.  (سیارک)
به گفته ی دانشمندان امواج گرانشی بر اثر رویدادهای عظیم کیهانی، مثل ادغام سیاهچاله‌ها یا برخورد ستاره‌های نوترونی یا در لحظه ی بیگ بنگ بوجود آمده اند و می توانند اثراتشان را در فصا  زمان بگذارند ، به همین دلیل دانشمندان به دنبال آشکارسازی امواج گرانشی می باشند . تشخیص امواج گرانشی می تواند به درک بیشتر چگونگی آغاز کیهان کمک نماید. جزئیات این کشف در مجله Physical Review Letters منتشر شده است.

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

تئوری بیگ بنگ، پایان بعد از 12 سال

در

تئوری بیگ بنگ The Big Bang Theory یک کمدی موقعیت (sitcom) و شاید یکی از موفق ترین ها بعد از Friends است. اولین قسمت تئوری بیگ بنگ در تاریخ 2 مهر 1386 مصادف با September 24, 2007 پخش شد. هیچ کس فکر نمی کرد این سریال رکورد بالاترین بیننده در آمریکا را بزند.

شلدون کوپر

سریال داستان زندگی دو فیزیکدان است که با مشکلات روزمره دست و پنجه نرم می کنند. شلدون کوپر که از کودکی به عنوان نابغه شناخته شده است در ساده ترین مسائل زندگی دچار مشکل است. او به همراه همخونه ای و دوست صمیمی، لئونارد هوفستادر وارد آپارتمان می شوند درحالی که همسایه ی جدید به آنجا نقل مکان کرده است.

لئونارد هوفستادر

 

خطر لو رفتن داستان وجود دارد.

 

دوازده سال داستان، 12 فصل و 280 اپیزود در آپارتمان ها، خودرو و کمی فضای باز می گذرد. جانی گالیککی بازیگر لئونارد هوفستادر و جیم پارسونز بازیگر شلدون کوپر تنها بازیگرانی هستند که در تمامی اپیزود ها شرکت داشتند. تئوری بیگ بنگ داستان زندگی شلدون کوپر است.

شلدون کوپر زندگی ساده ولی در جزئیات بسیار پیچیده ای دارد. او همیشه در یک نقطه خاص می نشیند، غذاهای ثابتی در تمامی روزها می خورد. حتی زمان دستشویی رفتن را برنامه ریزی کرده است.

شخصیت های دیگر او را در این داستان همراهی می کنند، با اینکه شلدون دائم حتی در آخرین اپیزود آنها را می رنجاند ولی انها هیچ وقت پشت دوست خود را خالی نمی کنند. شلدون برای ادامه زندگی نیاز به این دوستان دارد، در آخرین سکانس و دریافت جایزه نوبل به این موضوع پی می برد. هیچ چیز با ارزش تر از خانواده و دوستان نیست.

 

آمار بیننده تئوری بیگ بنگ

بیگ بنگ در سال 2018-2019 در آمریکا بعد از مسابقات NFL پربیننده ترین سریال تلویزیونی بوده است. بازی تاج و تخت در مقام چهارم بعد از NCIS قرار گرفت. هر دو سریال NCIS و تئوری بیگ بنگ از تولیدات CBS هستند. از 10 سریال پربیننده 5 تای آنها توسط شبکه CBS تولید شده است.

 

 

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

چگونه یک بازیگر هالیوود دکتر مغز و اعصاب شد

در
بازیگر هالیوود و دکتر نوروبیولوژی ، عاشق گربه، مادر 2 فرزند و همچنین یک وگان ، نویسنده و کارگردان: تصویر ماییم بیلیک یکی از هنرمندان سینمای جهان، به نظر می رسد سرشار از کلیشه های بی شماری است که او به راحتی می شکند. و به همین دلیل ، احتمالاً او از طرف مخاطبان کل جهان - اول از همه ، کسانی که با "تئوری بیگ بنگ" آشنا هستند ، به رسمیت شناخته و عشق را دریافت می کند.
 

بازیگر جوان و دانشجوی جوان

خانواده ماییم بیلیک
ماییم حیا بیالیک در 12 دسامبر سال 1975 در کالیفرنیا ، سن دیگو متولد شد. در اواخر دهه سی ، اقوام ماییم هم از طرف پدر و هم از طرف مادر به آمریکا مهاجرت كردند.
والدین - باری بیلیک و بورلی ، وینکلمن نی ،  نام دختر خود را به افتخار مادربزرگش میریام نامیدند - که به دلیل سهولت تلفظ به انگلیسی تغییر داده شد. یکی از خویشاوندان دور خانواده ، هایم ناهمان بیلیک ، شاعر مشهور بود.
 
زندگی در کالیفرنیا به دختر این فرصت را داد که در سینما و برنامه های تلویزیونی استعداد خود را امتحان کند. وی در سن دوازده سالگی در فیلمبرداری فیلم "با کدو تنبل" شرکت کرد.
ماییم بیلیک در فیلم "در ساحل"
 
او شروع به حضور در نقش های اپیزودیک در برنامه های تلویزیونی ، با بیان شخصیت های کارتونی کرد. در سال 1991 ، به ماییم بیلیک پیشنهادشد که در دو نمایش جدید به طور هم زمان شرکت کند  او به همراه جنیفر آنیستون بازی کرد. Blossom ، سریالی درباره یک دختر نوجوان با بازی با ماییم ، معلوم شد که یک پروژه موفق است.
ماییم در سریال Blossom بازی کرد.
 
نقش "دختر دست و پا چلفتی" پیشنهاد بازی در فیلم ها را یکی پس از دیگری به ارمغان آورد ، او اغلب در فیلمبرداری اپیزودها شرکت می کرد و علاوه بر بازی در فیلم ها ، در برنامه های تلویزیونی هالیوود نیز نقش های ثانویه ای بازی می کرد. در سال 1994 ، ماییم هجده ساله به فیلم ودی آلن ،  دعوت شد.
اما بازیگر ی همه افکار دختر را درگیر نکرد. ماییم خوب تحصیل کرد و با داشتن نتایج کافی از دبیرستان فارغ التحصیل شد تا دانشجوی هاروارد شود ، جایی که از وی دعوت شد. درست است ، این دختر نمی خواست به سواحل شرقی ایالات متحده منتقل شود و دانشجوی دانشگاه کالیفرنیا شد.
این بخشی از نمونه کارها بازیگر مشتاق ماییم بیلیک بود
 
این مطالعه به تدریج به فعالیت علمی مبدل شد - در سال 2007 ، ماییم بیلیک از یک پایان نامه در مورد مطالعه سندرم پرادر-ویلی دفاع کرد و دکترای عصب شناسی گرفت. کمی قبل ، در سال 2003 ، بیلیک با مایکل استون ، ازدواج کرد. در این ازدواج ، دو پسر به دنیا آمدند - مایلز و فردریک. ازدواج با استون تا سال 2013 به طول انجامید و پس از آن این زوج طلاق گرفتند.
 
ماییم بیلیک و مایکل استون
 
با تولد فرزندان ، ترکیب کار علمی و خانوادگی بسیار دشوار بود ، اما برعکس شرکت در فیلمبرداری ، براحتی در برنامه مادر جوان جای می گرفت و ماییم تصمیم به بازگشت به بازیگری گرفت که موفقیت او را در کودکی به همراه آورد. 
تئوری بیگ بنگ
 
در سال 2010 ، ماییم 34 ساله به سریال "تئوری بیگ بنگ" دعوت شد - در مورد دانشمندانی که واقعیت را با روشی عجیب و غریب درک می کنند و بر اساس دانش نظری جهان رفتار می کنند نه اینکه به تجربه خودشان اعتماد کنند. بیلیک نقش امی فراه فاولر ، همچنین یک دکتر علوم را بازی کرد ، برای اولین بار این شخصیت در پایان فصل سوم ظاهر شد. مطابق این نقشه ، در نتیجه آزمایش انجام شده توسط هاوارد و راج ،  معلوم می شود او کاندیدای ایده آل است که توسط سیستم دوست یابی به عنوان زوج به شلدون کوپر ، یک فیزیکدان نظری پیشنهاد شده است. به نظر می رسید استفاده از نقش امی برای بازیگر زن دشوار نبود. جیم پارسونز ، که شلدون را بازی می کرد ، گفت: "ماییم تنها کسی است که می داند در مورد چه چیزی صحبت می کند."
 
شلدون و امی - دو دانشمند با مهارت های اجتماعی توسعه نیافته
 
در ابتدا ، امی قرار بود "نسخه زن" شلدون باشد ، همچنین رابطه بین افراد با الگوریتم های علمی و مدل ها ، عاری از مهارت های همدلی ، تجربه صفر از دوستی و روابط عاشقانه داشته باشد، بعداً معلوم شد شخصیت ماییم بیلیک بسیار عمیق تر و متنوع تر است ، او هنوز هم باعث می شود مخاطب بخندد ، اما نه آنقدر با پوچی. شلدون و ایمی ، با قیاس با دیگر زوج های بازیگر ، به یکی از شخصیت های اصلی سریال بدل می شوند. و به دلایلی بدیهی است که او باهوش ترین فرد در این شراکت است.
تئوری بیگ بنگ
 
بازی  در تئوری بیگ بنگ نه تنها نامزدهای ماییم بیلیک را برای جایزه امی و چند جایزه دیگر به ارمغان آورد ، به لطف این پروژه ، همه بازیگران تبدیل به دوستانی برای هم شدند ، و در خارج از برنامه فیلمبرداری ها وقت خود را با هم سپری میکردند.
امی در تئوری بیگ بنگ
 
این نقش برای بازیگر چالش مهمی بود، همچنین به این دلیل که مشکلات ارتباطی که طرح آن در سریال عنوان می شود ، برای او به خوبی شناخته شده است - به دلیل ظاهر عجیب و غریب که در کانون های سنتی زیبایی آمریکا قرار نمی گیرد ، خودش مشکلات مشابهی را تجربه کرده بود.
ماییم بیلیک
 
بیلیک خود را فمینیست می داند - و مسئله عینیت زنان را مسئله جدی دنیای مدرن می داند - رسوایی هاروی واینشتین نشان داد که واقعیت هالیوود بر چه اساس است. به طور کلی ، ماییم توجه زیادی به مسائل حاد اجتماعی دارد ؛ او حتی منابعی را در اینترنت ایجاد کرده که در مورد مشکلات دنیای مدرن بحث می کند. هوشمندی و آموزش جدی بازیگر ، او را به چهره ای جالب و معتبر برای خوانندگان سایت تبدیل می کند.
ماییم نگرش های زندگی خود را در کتاب ها به اشتراک می گذارد. در حال حاضر ، چهار کتاب توسط او نوشته شده است. دو مورد با همکاری متخصص کودکان نوشته شده و مربوط به فرزندپروری هستند. بازیگر حامی پدر و مادر طبیعی است. ماییم بیلیک همچنین کتابی در مورد بزرگ شدن دختران و مجموعه ای از دستور العمل های گیاهخواران نوشته است.
ماییم بیلیک
 
بازیگر زن خودش به فلسفه وگان پایبند است .فیلمبرداری در برنامه های تلویزیونی به ماییم اجازه می دهد تا عصرهای شنبه را با خانواده اش بگذراند.
ماییم وگان است و اعتقادات خود را به پسران خود منتقل می کند
 
تصویربرداری سریال "The Big Bang Theory" در سال 2019 به پایان رسید و ما فقط می توانیم حدس بزنیم که حرفه Maim Bialik به کجا خواهد رفت. در هر صورت ، شواهدی وجود دارد که وی به عنوان کارگردان در مجموعه فیلم های سینمایی ایفای نقش خواهد کرد که در آن تأکید ویژه ای روی موضوع انحرافات روانی خواهد شد. 
بازیگر ماییم بیلیک

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا ماده تاریک را در جهان پیدا خواهیم کرد

در
آیا ما هرگز ماده تاریک را در جهان پیدا خواهیم کرد؟
این احتمال وجود دارد که اشکال دیگر ماده در جهان اولیه وجود داشته باشد ، که ما هنوز تصوری از آن نداریم. در این حالت ، ممکن است جهان ما به همان شکلی که تصور کرده ایم گسترش نیافته باشد ، نویسنده معتقد است که در مورد تلاش های ناموفق برای گرفتن ماده تاریک صحبت می کند.
 
کیهان شناسی به موفقیت چشمگیری رسیده است. تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان طی دهه های گذشته ، به بشریت این امکان را داده است تا تاریخچه شکل گیری جهان ما را با جزئیات کامل بازسازی کنند. ما می دانیم - و اکنون می توانیم چگونگی پیشرفت جهان در بیشتر تاریخ خود و به چه دلایلی را با اطمینان بیشتری بگوییم.اکنون جهان برای ما قابل درک تر از گذشته شده است.
 
با این وجود ، چیزی فراتر از درک باقی مانده است. با وجود تمام تلاش های ما ، ما هنوز نمی توانیم برخی از پدیده های جهان را توضیح دهیم. و شاید مشهورترین این اسرار ماده تاریک باشد. دانشمندان با استفاده از روشهای نوین میزان مواد موجود در جهان را به طور دقیق تعیین كرده اند و همانطور كه ​​معلوم شد بسیار برتر از ماده عادی است كه به صورت اتم ها وجود دارد. پس از بحث علمی گسترده ، که چندین دهه به طول انجامید ، دانشمندان به این نتیجه رسیدند: بیشتر ماده (یعنی حدود 84٪) ماده در جهان از اتم یا هر نوع ماده شناخته شده دیگر تشکیل نشده است ، بلکه از ماده دیگری ، و تابشی ندارد ، نور را منعکس نمی کند و آن را جذب نمی کند. برای عدم وجود بهتر ، این اسرارآمیز را "ماده تاریک" می نامیم. با این حال ، نام بردن به معنای درک آن نیست.
 
ده سال پیش ، بسیاری از کارشناسان حوزه کیهان شناسی، ناگهان تصور کردند که ما بالاخره فرضیه خوبی در مورد جوهر ماده تاریک داریم. استدلالهای مطرح شده توسط ما مبتنی بر این واقعیت است که ماده تاریک در نخستین کسری از ثانیه بعد از بیگ بنگ تشکیل شده است. طبق محاسبات ما ، تعداد کل ذرات ماده تاریک تشکیل شده در اوایل جهان ، که پس از آن از بیگ بنگ زنده مانده است ، باید به میزان تعامل این ذرات با یکدیگر و با اشکال معمولی ماده بستگی داشته باشد. براساس محاسبات ما به این نتیجه رسیدیم که این تعامل ماده تاریک باید از طریق به اصطلاح تعامل هسته ای ضعیف یا برخی نیروی ناشناخته دیگر انجام شود که معادل تعامل ضعیف است. ما این ذرات را Wimps نامیدیم.
 
اگر ماده تاریک واقعاً از Wimps تشکیل شده باشد ، باید بتوانیم آزمایشاتی را انجام دهیم که مستقیماً بتواند ذرات جداگانه ماده تاریک را شناسایی و اندازه گیری کند. برای این منظور ، تیم کوچکی از فیزیکدانان برای کشف ماده تاریک شروع به ایجاد آشکار سازهای فوق حساس کردند. دانشمندان شروع به قرار دادن آنها در آزمایشگاههای زیرزمینی کردند و آنها را از اشعه کیهانی پوشانیدند. در آن زمان به نظر می رسید که شانس ها بسیار زیاد است و این رویکرد به کشف منجر می شود.
 
در یک کلام ، در سال 2005 شرط می بستم که ذرات ماده تاریک ظرف ده سال کشف می شوند. و افسوس که این شرط را باختم. از نظر فنی آزمایشات بسیار عالی بود. اما دانشمندان نتایج مورد انتظار را به دست نیاوردند. اما معلوم شد که این خیلی بد نیست. معلوم شد که برخورد دهنده بزرگ هادرون ، که کار خود را درست در همین زمان آغاز کرد ، هیچ نشانه ای از ماده تاریک پیدا نکرد. از آزمایشات، ما یاد گرفتیم که ماده تاریک مسئله ای پیچیده تر از آنچه فکر می کردیم است.
 
ناتوانی ما در تشخیص ذرات ماده تاریک تأثیر ملموس بر جامعه علمی داشته است. من این را مستثنی نمی دانم که ما در جایی در گوشه و کنار هستیم که مشکل را حل کنیم. با این حال ، اکثر کسانی که امروز با ماده تاریک سر و کار دارند اعتراف می کنند که بسیاری از نامزدهای مورد علاقه ما برای نقش ماده تاریک باید مدتها پیش کشف شده بودند ، اما این اتفاق نیفتاده است. همه اینها باعث شد دانشمندان به فرضیه های جدید و گاه متناقض توجه کنند ، که منجر به ظهور تعداد زیادی از آثار نظری مربوط به ماده تاریک و ماهیت آن شد.
سحابی روح
مطابق یکی از فرضیه های رایج که اخیراً ظهور کرده است ، ماده تاریک ممکن است از یک نوع ذره تشکیل نشده باشد بلکه چندین نوع ذره تشکیل شده است که از آنها به اصطلاح "بخش پنهان" تشکیل می شود. علاوه بر این ، ذرات بخش پنهان می توانند عمدتاً فقط با یکدیگر تعامل داشته باشند و عملاً هرگز با سایر اشکال شناخته شده ماده. این واقعیت است که توضیح می دهد که چرا تشخیص آنها در آزمایشات انجام شده در شرایط زیرزمینی یا به دست آوردن در برخورد بزرگ هادرون بسیار دشوار است.
 
این ذرات که یک بخش پنهان را تشکیل می دهند ، به خوبی می توانند در اوایل جهان ظاهر شوند و تحت تأثیر نیروهایی که ما از آنها ایده ای نداریم وارد تعامل بسیار پیچیده ای شوند. فیزیکدانان که ذرات ابتدایی را مطالعه می کنند ، تئوری های بسیاری را ارائه می دهند ، که در آن تعامل بین انواع مختلف ماده پنهان شرط شکل گیری مداوم ماده تاریک در مرحله اولیه جهان بود. در واقع ، برای فیزیکدانان دشوار نبود چنین نظریه هایی را ارائه دهند که جوهر بخش پنهان را توضیح می دهد.
 
فرضیه دیگر نه به اندازه ماده تاریک ، بلکه به فضایی که در کسری از ثانیه دوم پس از بیگ بنگ اشغال کرده است ، مربوط می شود. هنگام استفاده از معادلات تئوری عمومی نسبیت برای محاسبه سرعت گسترش فضا ، ما کلیه اشکال شناخته شده ماده و انرژی را در نظر می گیریم ، از جمله انواع ذره هایی که در Collider Hadron Large مشاهده کردیم. اما این احتمال وجود دارد که در جهان اولیه ، اشکال دیگر ماده وجود داشته باشد ، که ما هنوز تصوری از آن نداریم. در این حالت ، ممکن است جهان ما همانطور که تصور می کردیم گسترش نیافته باشد.
 
و اگر جهان اولیه با سرعتی متفاوت از آنچه دانشمندان انتظار داشتند گسترش یابد (یعنی ، اگر سریعتر یا کندتر گسترش یابد) ، آنگاه تعامل ذرات ماده تاریك در این دوره متفاوت بوده و بنابراین برای توصیف روند گسترش و پیشرفت جهان ، که در اولین ثانیه پس از بیگ بنگ اتفاق افتاد ، می توان فرضیه های مختلف زیادی را مطرح کرد. این امکان وجود دارد که به دلیل برخی اشکال ناشناخته ماده و انرژی ، میزان گسترش افزایش یابد. یا شاید نرخ انبساط تحت تأثیر برخی عوامل حتی غیر منتظره تر باشد که در اولین لحظه ها پس از انفجار ظاهر شدند.
 
شاید در همان آغاز ، در ثانیه دوم خود ، جهان ناگهان برای لحظه ای گسترش یافته ، یا در مقطعی گذر فاز تند را تجربه کرده است. یا شاید فرق داشته باشد: شاید نوعی ذره وجود داشته باشد که هنگام نابودی ، جهان را گرم می کند و بدین ترتیب تکامل آن تغییر می کند. فرضیه های موجود در اینجا می تواند انواع مختلفی را مطرح کند. و همه آنها می توانند بر روند شکل گیری ماده تاریک و در اولین لحظات زندگی در عالم ما نور افشانی کنند.
 
اگر دانشمندان می دانستند که دقیقاً پس از آن چه اتفاقی افتاده است ، عقاید ما در مورد ذات ماده تاریک تقریباً به طور قطع تغییر خواهد کرد ، و بلافاصله برای ما مشخص خواهد شد که برای کشف آن باید چه آزمایش هایی انجام شود. شاید در این حالت ، ما بتوانیم به این سؤال پاسخ دهیم که چرا ماده تاریک برای مدت طولانی گریزان است.
 
نتایج قابل توجه به دست آمده در طول آزمایشات بر روی آشکارسازهای زیرزمینی که برای ضبط ماده تاریک طراحی شده اند ، و در برخورد با هادرون بزرگ( به ذرات ترکیبی که از دو یا سه کوارک تشکیل شده باشند، گفته می‌شود) ، کیهان شناسی را مجبور به تجدید نظر در فرضیه های خود کرده است. ظاهرا ، ماده تاریک با رایج ترین عقاید در مورد آن بسیار متفاوت است. گریزان بودن ماده تاریک ، ما را مجبور به کنار گذاشتن بسیاری از نظریه ها کرده و فرضیه های جدیدی را در مورد این ماده و شرایطی که در اولین لحظات پس از انفجار بزرگ شکل گرفته است ، ارائه می دهیم.
 
ما در تلاش برای درک ماهیت ماده تاریک ، امیدواریم که نه تنها ذرات این ماده را کشف کنیم ، بلکه برای یادگیری اولین لحظات تاریخ جهان نیز که بیشتر مواد جهان از آن تشکیل شده است ، به درکی برسیم. به این معنا ، ماده تاریک به ما اجازه می دهد تا به توضیحات بیگ بنگ نزدیک شویم. من شک ندارم که اولین موارد این رویداد بزرگ شامل کلید حل نشده و ناشناخته است. با این حال ، جهان به شدت از اسرار خود محافظت می کند. این که آیا ما می توانیم این اسرار را درک کنیم ، همه اینها به ما بستگی خواهد داشت.

نظرات

در ادامه بخوانید...

ستاره شناسان شکل گیری سریع سیاهچاله های فوق العاده بزرگ را توضیح دادند

در
ستاره شناسان شکل گیری سریع سیاهچاله های فوق العاده بزرگ را توضیح دادند
ستاره شناسان شکل گیری سریع سیاهچاله های فوق العاده در اوایل جهان را توضیح داده اند. براساس مطالعه دانشمندان دانشگاه تریست که در مجله Astrophysical Journal منتشر شده است ، دلیل این فرایند ، همجوشی چندین سیاهچاله در مراکز کهکشان ها و جمع شدن فعال گاز است.
 
طبق تئوری های کلاسیک ، سیاهچاله فوق العاده بزرگ در مرکز یک کهکشان هنگام جذب مواد اطراف - عمدتا گاز - بوجود می آید. چنین سیاهچاله هایی متناسب با جرم خود ماده را جذب می کنند. به همین دلیل ، در مراحل اولیه توسعه ، وقتی جرم سیاهچاله کوچک است ، رشد باید بسیار کند باشد.
 
با این وجود ، مشاهدات نشان می دهد که در حال حاضر 800 میلیون سال پس از بیگ بنگ در اوایل جهان ، سیاهچاله های فوق العاده بزرگ وجود داشته اند که طبق تئوری های کلاسیک ، زمان شکل گیری نخواهند داشت.
 
دانشمندان در کار خود مدلی را برای شکل گیری سیاهچاله های فوق العاده بزرگ ایجاد کردند و دریافتند که ادغام چندین سیاه چاله معمولی اجازه می دهد تا سیاه چاله ادغام شده فقط در 50 تا 100 میلیون سال به جرم 10 هزار تا 1 میلیون برابر بیشتر از جرم خورشید برسد.
 
محققان خاطرنشان كردند كه مشاهدات با استفاده از مشاهدات LISA و LIGO / Virgo در تأييد اين نظريه كمك خواهد كرد.
 
"تلاقی سیاهچاله های بیشمار در مراکز کهکشان ها باعث ایجاد امواج گرانشی می شود که انتظار می رود با استفاده از ردیاب های موجود و در آینده آنها را ببینیم و مورد مطالعه قرار دهیم."

نظرات

در ادامه بخوانید...