معرفی فیلم شیوع Contagion، دست نزن!

معرفی فیلم شیوع Contagion، دست نزن!
"آیا می دانید سنت دست دادن از کجا آمده است؟" در زمان های قدیم مردم با دست دادن ، نشان می دادند که سلاحی در دست ندارند. "من آن را نمی دانستم." "جالب است که ویروس از این امر آگاهی داشت!" 
معرفی فیلم:
فیلم شیوع یک داستان نیست ، یک درام اجتماعی است. قبلاً اتفاق افتاده است و این امر در آینده کاملاً امکان پذیر است.(شیوع ویروس کرونا در 2020) در سال 1918 بود که به اصطلاح "آنفولانزای اسپانیایی" جان 50 میلیون نفر را گرفت. این یک وضعیت بسیار واقعی است که در آن یک ویروس جهش یافته با ترکیبی جدید ظاهر می شود.
 
سناریوی فیلم شیوع ، Contagion براساس داستانی در مورد :
 

ویروس کشنده ناشناخته است که از طریق لمس اشیاء آلوده منتقل می شود و تعداد زیادی از افراد را آلوده می کند.

اما ، اول از همه ، این یک فیلم درباره جامعه است ، درباره رفتار مردم در شرایطی که همه چیز از کنترل خارج می شود. بر اساس نام یا تریلر ، ممکن است فکر کنید که این یک فیلم تخیلی یا هیجانی دیگر درباره انقراض بشریت است ، اما این ساده اندیشی است .فیلم در مورد بیماری نیست ، بلکه در مورد مردم و جامعه در طول همه گیر شدن با یک ویروس ناشناخته است.فیلم شیوع ما را به واقعیت نزدیک می کند و نشان می دهد که وقایع تقریباً مستند را از نزدیک ببینیم.
 
در فیلم شیوع، هیچ میمون کوچکی از Epidemic Wolfkang Peteren وجود ندارد که بتواند کل بشریت را نجات دهد. بله ، فیلم شیوع سودربرگ برخلاف شیامالان ، تا حد ممکن واقعی و قابل درک به نظر می رسد.فیلم در هر دو مقیاس جهانی همه گیر و جزئیات خانگی را نشان می دهد. تخیل نویسندگان تقریباً در آن نقشی ندارد و این طرح براساس تاریخ بشر بنا شده است ، که در آن شیوع های مشابه و بیماری های قبلاً ناشناخته و همچنین بر فرضیات بسیاری از دانشمندان و پزشکان مشاهده شده است.
تماشای این فیلم را به دوستداران فیلم هایی که طبق استانداردهای هالیوودی ساخته شده اند توصیه نمی کنم ، زیرا شما هیچ داستان مستحکمی در این فیلم با شخصیت اصلی در مرکز حوادث نخواهید دید. تعداد زیادی بازیگر مشهور وجود دارند که اصلی ترین آنها هم در مرکز توجه قرار ندارد.
با وجود زمان محدودی که برای هر بازیگر روی پرده اختصاص داده شده است ، همه بدون استثنا در نقش خود ، خوش درخشیده اند.
 
به نظر من ، نفوذ هالیوود فقط با جابجایی برخی از ارزشهای خانوادگی یا یک قهرمان مجرد در این داستان ، همه چیز را خراب می کند (در ابتدا به نظرم می رسید که آن  قهرمان مت دیمون باشد ، اما انتظارات من تحقق نیافت)) که یک بار دیگر دنیا را نجات خواهد داد. . خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. سودربرگ جامعه را بررسی می کند ، نه یک فرد را. این فیلم سرنوشت تمام سیاره زمین را نشان می دهد.
 
در همین زمان ، نکاتی در فیلم شنیده می شود مانند:
 
" دستان خود را بشویید" ، "صورت خود را با دستان خود لمس نکنید"دست ندهید، روبوسی نکنید و غیره.
 
بله ، دقیقاً این جزئیات پیش پا افتاده و روزمره است که فیلم به آن پرداخته است. همه اینها برای یک هدف واحد در نظر گرفته شده است: تا حد ممکن بیننده را به دام بیندازد ، زیرا این روزمرگی و تا حدی پیش پا افتادگی است که مسبب اصلی همه گیری بیماری می شود.
 
این فیلم از دقایق اول اعتیاد آور است و تا آخر بینندگان را به حالت تعلیق در می آورد ، از آن خنده ها و شوخی های عصبی فقط گاه و بیگاه شنیده می شود ، جواب آن فقط لبخندهای کج همسایگان است. هر چه به آخر فیلم نزدیکتر می شود ، همه چیز واضح تر می شود:
منشا ویروس؛ چگونه با آن مقابله کنیم؛ چه کسی دروغ می گوید و چه کسی حقیقت را می گوید. این دقیقاً مثل نشستن در خانه و گوش دادن به خبرنامه ها است ، مثلاً در سال 2009.
 
واقعی ترین ، ساده ترین و جذاب ترین فیلم درباره ویروس را می توانید با تماشای فیل شیوع ببینید. کارگردان به قابلیت اطمینان بالایی و تقریبا مستند به آن دست یافته است. همه اینها با بازی فوق العاده بازیگران و کار فیلمبردار و همچنین موسیقی هیجان انگیز و تقریباً ترنس آهنگساز ثابت وی کلیف مارتینز ، کاملاً آشنا با فیلم های سودربرگ تکمیل شده است. اگرچه ممکن است کسی از تنوع تصاویر ناشناخته و نبود یک داستان محکم خوشش نیاید اما تصمیم گیری بر عهده شماست.
 
و باز هم تکرار می کنم انتظار جلوه های فوق العاده یا بازیگری درخشان را نداشته باشید. این فیلم باید به عنوان داستانی و مستند تماشا شود و با آن رفتار شود.سخنان میچ باعث می شود شما فکر کنید و به گذشته نگاه کنید که چگونه زندگی می کنیم و چه می کنیم!
 
بعد از تماشای فیلم شیوع من از این واقعیت که هر روز زندگی می کنیم و به چیزهای جزیی مثل لمس کردن صورت ، دستگیره ها ، درها و سایر موارد توجه نمی کنیم، فکر کردم. و به یاد می آورم که شیشه های موجود در وسایل حمل و نقل عمومی به دلیل تنفس ما و مقدار زیادی میکروب روی شیشه، غبار جمع می شود و اگر شما برای دیدن خیابان شیشه را با کف دست خود پاک کنید ، ما خطر ابتلا به همان ویروس را داریم.(و خیلی ها این کار را می کنند) به دلایلی ، این دقیقاً همان چیزی است که من درست پس از صحنه ای به یاد آوردم که بارنز از اتوبوس پیاده شد.
 
به طور کلی ، فیلم شخصیت هایی را نشان می دهد که سبک زندگی آنها را در اولویت قرار می دهد. کدام یک باعث می شود در مورد سؤال "چگونه زندگی می کنید و چرا؟"
نبرد بین Fishbourne و Low می تواند با قدرت بیشتری مستقر شود. شخصی که می خواهد میلیون ها دلار درآمد داشته باشد و شخصی که می خواهد میلیون ها نفر را نجات دهد.
 
شخصیت های کیت و جنیفر بسیار خوشحال هستند. حتی در مواقع اضطراری ، افرادی وجود دارند که آماده جنگ برای این جهان هستند و با به خطر انداختن جان خود ، به مرکز خطر می روند تا سعی در بومی سازی عفونت و یافتن دلایل بیماری داشته باشند.
 
اگر به دنبال یک فیلم برای مقایسه هستید ، "تاریکی" فرانک دارابونت به ذهن می آید ، جایی که همه چیز مشابه بود ، اما در مقیاسی بسیار کوچکتر (کل اقدام در یک فروشگاه با 30 نفر انجام می شود ، در حالی که "شیوع" تمام دنیا را در بر می گیرد). اگر "تاریکی" خیال با درهم آمیختن از ژانر ترسناک است (بعد از همه استفان کینگ) ، پس از آن در "شیوع" تنها روشی که همه چیز واقع بینانه درک و اثبات شود ترسناک است.
 
استیون سودربرگ فیلمی ساخته که در آن ژانرهای زیادی همزیستی هستند: از درام گرفته تا داستان كارآگاهی. و او آن را بسیار ماهرانه به هم جوینت کرده است ، نه اینکه روی شخصیت های فردی متمرکز شود بلکه جامعه را به عنوان یک سیستم نشان داده است. در اینجا شما پزشکان ، سیاستمداران و شرکت های دارویی را دارید که در تلاشند تا از غم و اندوه مشترک مردم سود ببرند.جمعیت خشمگین که مغازه ها و داروخانه ها را خرد می کنند ...
 
وحشت، خشم ، عصبانیت. همه اینها دقیقاً هنگامی متولد می شوند که احساس می کنیم ،باید زنده بمانیم! اما به یاد داشته باشید ، ما انسان هستیم ، حیوان نیستیم.
 
اما نکته اصلی حضور شخصیت هایی است که واقعاً سعی می کنند به دیگران کمک کنند ، حتی تحت از دست دادن زندگی خودشان. شما واقعاً نگران این افراد هستید و در زمان تماشای فیلم هر دقیقه احساساتی تر می شود.
 
کار دوربین استیون سودربرگ سزاوار ستایش ویژه است: بیشتر عکس ها ایستا هستند که به شما امکان می دهد فیلم را با آرامش نسبی تماشا کنید و به آن سبک خاصی می دهد. موسیقی متن فیلم در ابتدای فیلم تقریبا نامرئی است ، اما با بزرگتر شدن طرح ، سرعت می یابد و فضای پرتنش ایجاد می کند.
بازیگران فوق العاده هستند. گوئینت پالترو ، نقش زنی که باعث انتشار ویروس شد ، را بازی می کند، با شگفتی با نقش خودکنار آمد. داستان قهرمان کیت وینسلت از بینندگان بویژه احساسی ها ، اشکشان را در می آورد. ماریون کوتیار مثل همیشه بسیار زیباست و بسیار جسورانه نقش خود را بازی می کند. جنیفر آل به نظر من بصورتی هوشمندانه، نقش شجاع ترین شخصیت این فیلم را بازی کرد.
 
در مورد بازیگران مرد ، Jude Law که به دلایلی بسیاری، دوست دارند او را فقط یک چهره زیبا بنامند ، از دیگر بازیگران مرد بهتر در نقشش فرو رفت . او در این فیلم نقش یک وبلاگ نویس را بازی می کند که سعی می کند از افرادی که به او اعتماد دارند درآمد کسب کند. این احتمالاً تنها شخصیت منفی فیلم است : شخصیت جود آنقدر منزجر کننده است که شما فراموش می کنید که وی توسط یکی از بازیگران کاریزماتیک ترین زمان ما بازی می شود. مت دیمون و لارنس فیبربور خوب بازی کردند.
 
شیوع یک فیلم بسیار جسورانه است. جسورانه ترین از زمان افشای کلاهبرداری از منابع رسانه ای در فیلم ها ، Erin Brockovich و Informant است.فیلم هایی مثل Che و The Good German وجود داشتند ، اما همه درباره جنگ و همیشه با یک انگیزه. هر آنچه در این قبیل فیلم ها اتفاق می افتد توسط کسی از بالا نظارت می شود.
 
 اما سودربرگ  بیشتر جلو رفت. وی به غول های دارویی جهان و همچنین "بهداشت عمومی" یونیسف - واکسیناسیونها حمله کرد.بنابراین ، ما یک تصویر واقعاً جسورانه داریم که شرکت های داروسازی را به چالش می کشد.
 
آنها با عجله در حال پول درآوردن از بیماری شما هستند. همایش ها به صورت فوری تشکیل می شوند ، مقیاس شیوع ، ضرایب ترس و اعتماد محاسبه می شود. شرکت ها اجازه می دهند بیماری ها توسعه پیدا کنند ، زیرا هر چه افراد آلوده تر شوند ، واکسینه بیشتر می شوند. 
 
اوج کل فیلم صحنه مکالمه قهرمان آلن کراموید (جود لاو ) روی نیمکت در پارک است. این را گوش کنید ، بیشتر اوقات ، با دقت بسیار زیاد ، مونولوگ کنید. من شخصاً از این صحنه لذت زیبایی شناسی کسب کردم. این عبارت بیشترین توجه را به خود جلب می کند:
 
شاید این واکسن بعد از 10 سال باعث بیماری اوتیسم ، نارسایی خون یا  سرطان شود ، چه کسی می داند. در سال 76 ، مردم در حال زدن واکسن آنفولانزا بودند. بیماری سیستم عصبی. اکنون همه ما خرگوش های آزمایشی هستیم ، توهمات را رها کنید. کمی بیشتر ، و آنها شروع به لیست عوارض جانبی مانند زیرنویس ها در پایان فیلم می کنند. "
 
آیا ما در حال آماده سازی برای همه گیری جدید هستیم؟ سندرم شدید تنفسی حاد (SARS) ، آنفولانزای خوکی (H1N1) و اکنون MEV-1. تاکنون این فقط تصور یک کارگردان بود ، اما برای شرکت های داروسازی مهمترین چیز این است که مصرف دارو پایین می آید و هر چه بالاتر باشد ، بهتر می شود.
 
و باز هم می خواهم بگویم تماشای این فیلم برای همه مناسب نیست. آن دسته از افرادی که از فیلم انتظار خون و خونریزی دارند بهتر است "مه" را تماشا کنند. فیلم شیوع که در پشت دوربین استیون سودربرگ ایستاده و در جلوی دوربین گروهی از مشهورترین بازیگران سینمای جهان، برای کسانی است که تمایل به تماشای یک فیلم مفهمومی باکیفیت در اوقات فراغت دارند که اگر به طور صحیح برداشت شود ، یک شعار را در کل فیلم مشاهده می کنند"به زودی جهان آلوده خواهد شد"

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید