آیا سرانجام لئوناردو دی کاپریو تصمیم به ازدواج گرفت
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
بالاخره ازدواج کردی؟ شایعه شده که لئوناردو دی کاپریو 44 ساله درگیر یک مدل 22 ساله است.رسانه های غربی بار دیگر گزارش دادند که لئو ظاهراً با مدل 22 ساله کامیلا مورونه در ارتباط است. دوست دختر فعلی دی کاپریو کامیلا مورونه است.
لئوناردو دی کاپریو بازیگر معروف سینمای جهان، با کامیلا مورونه، در اواخر سال 2017 یک رابطه را آغاز کرد. زیبایی عجیب و غریب با ریشه های آمریکایی و آرژانتینی کاملاً مطابق با استانداردهای لئو است: 20 سال جوان تر ، بازیگر مدل و مشتاق. اکنون پاپاراتزی ها از لئوناردو دی کاپریو و کامیلا مورونه با هم عکس می گیرند. آنها با هم به جشنواره کن 2019 رسیدند و با شور و شوق، جلوی عکاس ها همدیگر را بوسیدند.
کامیلا 22 ساله ، 20 سال از دی کاپریو جوان تر است.
کامیلا در آرژانتین متولد شده ، اما والدینش به سرعت به ایالات متحده رفتند . مادر و پدر او مدل بودند و به لطف ظاهر دیدنی و جذاب ، بیکار نمی نشستند - والدین این دختر در تبلیغات و برنامه های تلویزیونی بازی می کردند. این زوج طلاق گرفتند و یک سال بعد ، مادر کاملیا، لوسیا با آل پاچینو ملاقات کرد. او در آن زمان 30 ساله بود ، هنرپیشه هالیوود - 66 ساله ، اما عشق ، همانطور که می دانید ، تمام سنین رخ می دهد.
لوسیا و آل پاچینو 10 سال با هم بوده اند ، و اگرچه به نظر می رسد که آل پاچینو هیچ عجله ای برای برقراری روابط ندارد ، اما او با لوسیا بسیار خوشحال بود. به هر حال ، آل پاچینو هیچگاه به طور رسمی ازدواج نکرده است ، اگرچه او سه فرزند بزرگسال دارد.اکنون کامیلا مورونه نه تنها در عکس های مد ، بلکه در سریال ها نیز سعی می کند خود را امتحان کند.
رسانه های غربی مدتهاست که تذکر می دهند که لئو برنامه های جدی برای این دختر در نظر گرفته است و حتی قصد دارد با او ازدواج کند. ممکن است که بازیگر واقعاً از تنهایی خسته شده باشد ، و تصمیم گرفته سرانجام مسئله تنهایی خود را حل و فصل کند.
نظرات
Doraslasy 757۱۴۰۱/۱/۵مورد علاقه زنان، لئوناردو دی کاپریو، به نام هنرمند، دانشمند و مخترع مشهور ایتالیایی لئوناردو داوینچی نامگذاری شد. و نکته این نیست که والدین لئو از طرفداران آثار هنرمند رنسانس بودند، بلکه این خود بازیگر آینده بود که هنوز در رحم مادر بود که به طور تصادفی این ایده را به آنها پیشنهاد داد. چگونه!؟والدین دی کاپریو در ماه عسل خود به ایتالیا رفتند و در آنجا از گالری اوفیزی، یکی از قدیمی ترین و مشهورترین موزه های اروپا دیدن کردند.
در جریان گشت و گذار در موزه، زمانی که والدین این بازیگر، نقاشی های بزرگ «تعداد مجوس» و «اعلام بشارت» را که توسط لئوناردو داوینچی نابغه کشیده شده بود، تماشا میزکردند، مادر دی کاپریو برای اولین بار اولین تکان کودکی را که به همراه داشت احساس کرد. والدین آینده با تصمیم به این که این یک نشانه است، نام لئوناردو را به پسر خود دادند!
افراد مشهور که قد آنها برای شما تعجب آور خواهد بود
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
وقتی به افراد مشهور و هنرمندان در فیلم ها ، عکس ها و تلویزیون ها نگاه می کنید ، تعیین قد آنها دشوار است ، زیرا بستگی زیادی به زاویه دید دوربین ، چشم انداز ، کفش آنها و سایر ترفندهای آنها دارد . و هنگامی که طرفداران در خیابان با افراد مشهور روبرو می شوند ، غافلگیر می شوند که بت هایشان در زندگی به آن صورتی که به نظر می رسند نیستند (یا کوتاه و یا برعکس بلندتر) . به عنوان مثال ، تام کروز. در فیلم او کوتاه به نظر نمی رسد ، اما در حقیقت او از 173 سانتی متر بالاتر نیست ، که از متوسط یک مرد آمریکایی پایین تر است! حال ببینیم قد بازیگران هالیوودی چند سانت است؟ مثلا قد دنی دیویتو 147 است (قد کوتاه ترین سلبریتی مرد هالیوود بعد از قد پیتر دینکلیج 135 سانت )که از متوسط قد زنان کوتاهتر است!
sayarak.com قد سلبریتی ها و خوانندگان محبوب سینمای جهان را مورد بررسی قرار داد و دریافت که ما به اشتباه بسیاری از آنها را قد بلندتر (یا قد کوتاه تر) درک کردیم.اما قبل از آن ، صحبت در مورد 2 نکته مهم را ضروری می دانیم.
اولا ، سایتهایی مانند IMDb و ویکی پدیا گاهی اوقات قد واقعی بازیگران مرد را چند سانتی متر تخمین می زنند. علاوه بر این ، معمولاً قد مشاهیر ثبت شده در سنین جوانی نشان داده شده است.
ثانیا ، افراد بعد از سن 40-50 سال کوتاه تر می شوند ، زیرا دیسک های بین مهره ای در طی سال ها خاصیت ارتجاعی خود را از دست می دهند ، متراکم تر می شوند و اندازه آنها کاهش می یابد.
قد بازیگران هالیوودی و قد سلبریتی ها
قد تیم رابینز
قد الكساندر اسكارسگارد
194 سانتی متر
بازیگران قد بلند هالیوود مرد قد الكساندر اسكارسگارد 194 و قد تیم رابینز 194
قد لیام نیسون
قد جف گلد بلوم
192 سانتی متر
قد جف گلد بلوم ۱۹۲ سانتی متر و قد لیام نیسون ۱۹۲ سانتی متر
قد دواین جانسون
قد دلف دلفند
189 سانتی متر
قد دلف دلفند 189 سانتی متر و دواین جانسون ۱۸۹ سانتی متر
قد مورگان فریمن
قد جیم کری
187 سانتی متر
قد جیم کری 187 سانتی متر و قد مورگان فریمن 187 سانتی متر
قد رایان گاسلینگ
قد بردلی کوپر
184 سانتی متر
قد بردلی کوپر 184 قد رایان گاسلینگ 184
قد وین دیزل
قد اوما تورمن
181 سانتی متر
قد اوما ترومن 181 سانت مقایسه کنید با قد لیدی گاگا 155 است! فکرش روهم نمی کردین که لیدی گاگا اینقدر کوتاه باشه
قد آرنولد شوارتزنگر
قد نیکول کیدمن
نیکول کیدمن قد ۱۸۰
قد نیکول کیدمن 180 قد آرنولد شوارتزنگر 180 عکس مرد با قد 180
قد مارک والبرگ
قد تام کروز
قد و وزن تام کروز 77کیلوگرم
فکر می کردی قد بازیگران خارجی چند سانته مثلا قد تام کروز 170 سانتی متر باشه؟ تقریبا تو رنج مردا قد تام کروز کوتاهه. یا قد مارک والبرگ 170 باشه!
بازیگران مرد با قد 170 تام کروز قد ۱۷۰ مارک والبرگ قد 170
قد داستین هافمن
قد آل پاچینو
قد الپاچینو و قد داستین هافمن 165 سانتی متر
قد داستین هافمن و قد آل پاچینو عکس مرد با قد 165
قد سلنا گومز
165
عکس زن با قد ۱۶۵ قد سلنا گومز 165 سانته من همیشه فکرمیکردم قد سلنا گومز کوتاه تره
قد افراد معروف
قد جولیان مور
قد مدونا
قد مدونا 161 سانتی متر
قد معروف ها !!!
قد اسکارلت جوهانسون
قد سلبریتی ها
160 سانتی متر
قد اسکارلت جوهانسون 160
قد ریس ویترسپون
قد سلما هایک
156 سانتی متر
قد آریانا گراند
154 سانتی متر
قد اوا لانگوریا
154 سانتی متر
قد کایلی مینوگ
152.5 سانتی متر
قد بلندترین سلبریتیهای هالیوود
هافثور جولیوس بیورنسون قد 205 سانت و وزن 202 کیلوگرم
یکی از بلند قدترین ستارههای هالیوود بازیگر نقش گرگور کلگین یا the mountain در سریال محبوب گیم آف ترونز است.
گوندولین کریستی
قد گوندولین کریستی 191 سانت
وینس وان
قد وینس وان 196 سانت در مقایسه با قد دواین جانسون 195 است .دواین جانسون خیلی غول پیکر به نظر میاد
شما کدام یک از این افراد مشهور را کوتاه تر یا بلند تر در نظر گرفتید ، اما معلوم شد که برعکس فکر کرده اید؟
ژان کلود ون دام درسال 1970 قهرمان کاراته و کیک بوکسینگ بود. درسال های 1980 تا 90 با اندام ورزیده و ماهیچه ای خود معروف به عضلات بروکسل، لقبپادشاه بلژیکی ها را از آن خود کرد و ستاره رزمی سینمای جهان شد. فیلم های کیک بوکسر، هدف سخت و ... حاصل دوره طلایی جان کلود ون دام است. بعد از دوره طلایی سینمای رزمی، ژان کلود به همان سرعتی که معروف شده بود از دنیای سلبریتی ناپدید شد.
چرا ژان کلود ون دام؟
به دلیل دشواری در تلفظ این نام ، ژان - کلود ون وارنبرگ ، به یاد دوست فقید خود ، نام خود را به ژان - کلود ون دام تغییر داد .
ژان کلود
یکی از بهترین فیلم های ژان کلود ون دام، فیلم علمی تخیلی اکشن "سرباز جهانی" بود. فیلم فروش خوبی داشت و دست اندرکاران تصمیم به ساخت سریال با همین نام گرفتند. ساخت فیلم سربازجهانی در سال 2012 با نسخه روز حساب و کتاب ادامه پیدا کرد.
بعد از موفقیت فیلم پلیس زمان، ون دام برای سه فیلم کاندید شد که قرار بود برای هر کدام 12 میلیون دلار دستمزد دریافت کند. در همان زمان جیم کری با دریافت دستمزد 20 میلیون دلاری در صدر اخبار بود و ون دام دستمزد 12 میلیون دلار را نپذیرفت، اون میخواست مانند جیم کری دستمزد 20 میلیون دلار را دریافت کند. ساخت هر سه فیلم لغو شد و جان کلود ون دام در بلک لیست هالیوود قرار گرفت. این اتفاق تاثیر زیادی بر آینده این بازیگر داشت.
ژان کلود هرگز برای دیالوگ ها معروف نشد. او مرد اکشن است.
ژان کلود ون دام در سال 2012 در مصاحبه ای با گاردین گفت، جیم کری دستمزد خوبی گرفت و من میخواستم با او رقابت کنم. مثل یک احمق
ون دام که به "عضلات بروکسل" معروف شده در کشور خود بلژیک بسیار محبوب است و حتی مجسمه ای از او در روبروی مرکز خرید معروف نیز نصب شده است.
در سال 2010 در فیلمی به نام The Expendables با کارگردانی سیلوستر استالونه بازی کرد. فیلم موفقیت خوبی داشت و او دوباره جایگاهی برای خود کسب کرد. فیلم با نسخه دوم ادامه پیدا کرد و استالونه نقش مخصوصی برای ون دام در نظر گرفته بود.
قد و وزن ژان کلود
ژان کلود وندام متولد: ۱۸ اکتبر ۱۹۶۰ در بلژیک است او 61 سال سن (متولد 1960 میلادی) دارد . وزن ژان کلود 80 کیلوگرم قد ژان کلود ون دام 177 سانتیمتر است.
ژان کلود ون دام در کدام شهر متولد شد؟
سینت آگاتا-برچم ، بلژیک
او دوستار حیوانات است و موسسه خیره ای در استرالیا برای کمک به حیوانات دارد.
پسر ژان کلود ون دم
عکس نیکولاس پسر ژان کلود ون دام
خشونت ژان کلود هیچ وقت خارج از کادر دوربین دیده نشد ولی پسر ژانکلود، نیکولاس در سال 2017 بخاطر درگیری فیزیکی دستگیر شد. نیکولاس برای 2 ساعت هم اتاقی خود را با چاقو گروگان گرفته بود.
دختر ژان کلود ون دم
پیش پرده فیلم الکساندر نوسکی با دختر ون دام منتشر شد پیش پرده پروژه تولید الکساندر نوسکی "رویاهای تاریک" در یوتیوب منتشر شده است .
در این فیلم هیجان انگیز بازیگر نقش اول زن ، بیانکا بری ، دختر 29 ساله ژان کلود ون دام حضور داشت . کرسی کارگردانی را ماتیاس مولتراسیو بر عهده گرفت.
طبق خلاصه داستان ، قهرمان فیلم هنگام استراحت با همسرش با خطر مرگبار روبرو می شود.
در سال 2020 ، "رویاهای تاریک" بصورت آنلاین در بازار فیلم کن Marche du Film شرکت کرد. اولین بار این فیلم پاییز امسال در اروپا و آسیا به نمایش در می آید.
ژان-کلود ون دام همسر
عکس همسر و دختر ژان کلود ون دام
معروف ترین کار او تبلیغ ولوو است
همه این تبلیغ را دیده ایم. قهرمان پلیس ژان کلود ون دم زمان 53 ساله که روی 2 کامیون بزرگ ولوو در حال نمایش توانایی های بدنی فوق العاده خود است.86 میلیون نفر این کلیپ را دیده اند این عدد بیشتر از تعداد کسانی است که کل بلیط های فیلم های او را خریده اند.
عکس ژان کلود
درسال 2017 ژان کلود در سریالی متفاوت با نام ژان کلود ون جانسون بازی کرد. این سریال روایت زندگی خود اوست، حقایقی که هیچ وقت گفته نشد.
کاراکتر جانی کیج در بازی مورتال کامبتاز از روی این بازیگر محبوب ساخته شده است.
اعتیاد ژان کلود ون دام
اعتیاد به کوکائین نزدیک بود او را بکشد.
متاسفانه ژان کلود ون دام به کوکائین اعتیاد دارد و یکی از بزرگترین مشکلات زندگی اوست، ون دام گفته است از سال 1999 هر روز 10 گرم کوکائین استفاده کرده که هفته ای 10.000 دلار خرج داشته است. بعد از ترک ناموفق دوباره به اعتیاد رو اورده است.
در این دوران بیشتر فیلم های ون دام مستقیم روی dvd پخش شده و بیننده زیادی نداشته است.
ژان کلود در کمدی اکشن نتفلیکس
ون دام در نقش یک مأمور سابق مرموز سرویس مخفی بازی می کند که پس از متهم شدن پسرش به قاچاق اسلحه و مواد مخدر ، فوراً به فرانسه بازمی گردد.
ژان کلود ون دام گفت: "آخرین مزدور" یک پروژه فوق العاده هیجان انگیز است و به من اجازه می دهد ژانر جدیدی را انتخاب کنم. من همیشه از طرفداران ژان پل بلموندو بوده ام و امیدوارم که به روش خودم مشعل کمدی اکشن را به دست بگیرم. فیلمنامه دیوید چارون همه این عناصر را به روشی کاملاً موفق گرد آورده است - یک داستان زیبا همراه با احساسات ، اکشن زیاد و شوخ طبعی. من همچنین بسیار خوشحالم که در کنار نسل جدیدی از استعدادها مانند آلبان ایوانف ، آسا سیلا و سمیر دکاززا کار می کنم ، اما همچنین با پاتریک تیمزیت ، اریک جودور ، میو دوباره در صفحه نمایش هستیم. "
دیوید شارون اضافه کرد: "من می خواهم به سنت بزرگ فیلم های اکشن دهه 80 و 90 برگردم - آن فیلم های افسانه ای که همه ما دوست داریم در جایی که قهرمانان بیش از حد معمول نیستند ، بدلکاری ها از زندگی چشمگیرتر و واقعی تر بودند ، و همه با شوخ طبعی نقطه گذاری شده اند. فقط ژان کلود می توانست تجسم این دوران طلایی بی نظیر سینما باشد. "
چگونه کیک بوکسور ژان کلود ون دام هالیوود را فتح کرد
ژان کلود ون دام در 18 اکتبر 61 ساله می شود. زندگی حرفه ای او داستان برخاست درخشان ، سقوط ناامیدکننده و بازگشت طولانی به اوج است. در اواخر دهه 1980 و نیمه اول دهه 1990 ، جنگنده هایی با یک ستاره به طور مداوم در باکس آفیس خاطره دارند. ژان کلود از انشعابات استراتژیک و از خطرات طفره نرفت و دشمنان را با یک ضربه در یک پرش دور خانه مجازات کرد. فرمول موفقیت او ، بی عیب و نقص کار کرد تا اینکه ون دام به قدرت مطلق خود ایمان آورد و از هالیوود تبعید شد.
اگر نام رزمی کار بلژیکی برای شما بیش از حد عجیب به نظر می رسد ، بدیهی است که شما نام او را از بدو تولد نشنیده اید: ژان کلود کامیل ، فرانسوا ون وارنبرگ اراده از کودکی او را به جلو سوق داد. او از یک مرد نان شیرینی زنجبیلی تبدیل به یک قهرمان کاراته شد و به عنوان "آقای عضله بلژیک" رسید.
ژان کلود ون دام در هالیوود
در سن 16 سالگی ، ژان-کلود ون دام فکر کرد که کمربند سیاه در ورزشهای رزمی برای او کافی نیست و لازم است چیزی را امتحان کند ، حتی وحشیانه تر - این "ماشین کشتار" پنج سال به باله اختصاص داد. ژان کلود اطمینان می دهد که اگر شخصی آموزش های رقص شده ، اما طاقت فرسای رقص را تحمل کند ، هرگونه تست ورزشی برای او هیچ سودی نخواهد داشت. کلاس ها به او لطف و چابکی خاصی می بخشیدند ، و متعاقباً با این کار کاف ها را به رقبا می داد. ون دام از 17 تا 22 سالگی در نبردهای حرفه ای که منجر به 18 ناک اوت شد ، جنگید - البته برای حریفانش.
پس از آن ، آن جوان تصمیم گرفت كه وقت آن است كه با یك دعوا حرفه ای این كار را ترك كند و برای تسخیر آمریكا در اكران سینماها به آنجا رفت. ژان کلود پول خاصی ، ایده بازیگری ، ارتباط صنعتی و حتی دانش انگلیسی قابل قبولی نداشت. همه این چیزهای کوچک او را به هیچ وجه اذیت نمی کرد.
ژان کلود یک روش عجیب و غریب برای گذراندن ممیزی ها ایجاد کرد: او آنها را به تنهایی مرتب کرد ، و توانایی های خود را برای یک کارفرمای بالقوه تبلیغ کرد. استعداد چشمگیر خود را.
این بازیگر مشتاق به تدریج به شهرت رسید: ابتدا در میان جمعیت درخشید ، و سپس در نقش شخصیت های منفی (علاوه بر این ، روس ها) در "عقب نشینی نکن و تسلیم نشو" (1986) و "عقاب سیاه" شد. "(1988).
ژان کلود درنده
یک لحظه کنجکاوی در بیوگرافی ژان کلود: برای مدتی او درگیر فیلمبرداری فیلم اکشن علمی تخیلی Predator (1987) بود. به عنوان یک مبتدی ، حتی نقش یکی از شرکای آرنولد شوارتزنگر به او پیشنهاد نشد ، اما به او اجازه داده شد که در لباس یک هیولای بیگانه مخفی شود.
ژان کلود ون دام با آرنولد شوارتزنگر
درست است که این بازیگر وقت نداشت که واقعاً وارد شخصیت شود و به یک دیوانگی خونین بیفتد - او به سرعت اخراج شد. چرا به طور قطع مشخص نیست ، همه طرفین دلایل مختلفی را بیان می کنند ، بنابراین می توانید هر توضیحی را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید. آنها می گویند که ژان کلود به دلیل ناخوشایند بودن لباس هیولا همیشه دمدمی مزاج بود (در آن زمان از طرحی متفاوت از نسخه نهایی استفاده می شد) ، که جای تعجب نیست - به دلیل گرم شدن بیش از حد داخل لباس ، گاه و بیگاه غش می کرد.
ژان کلود معتقد است که او را به دلیل امتناع از انجام کاری که خطرناک می دانست ، اخراج شده. به گفته وی ، بدلکار در پایان شکستن پای خود را در این صحنه نشان داد ، اگرچه گروه فیلم اطلاعات زخمی شدن را تأیید نکردند.
ژان کلود ون دام در فیلم های کشتار
در سال 1988 ، اولین موفقیت ون دام در نقش اصلی منتشر شد - "Bloodsport" در مورد مسابقات زیرزمینی هنرهای رزمی.
"ورزش خونین" با دعواهای کاملاً صحنه دار تماشاگران را به وجد آورد ، جایی که ضربات به منزله برخورد واقعی از تماس ها بود (معمولاً در فیلم های هالیوود آنها را می زنند ، اما آنها با زاویه ها و تحمیل صدا، خطاها را می پوشانند). سبک های مختلف مبارزان نیز نزاع ها را تماشایی کرده است.
به دنبال آن مجموعه ای از تولیدات ارزان قیمت اما موفق ، جایی که ژان کلود قدرت جنگندگی خود را نشان داد ، بود. از جمله Kickboxer (1989) ، Universal Soldier (1992) و Hard Target (1993) توسط جان وو ، عملكرد برجسته هونگ كون ، طراحي شد. این روزها رسم بود که ستارگان اکشن که به خود احترام می گذارند خودشان را در داستان پردازی امتحان کنند: شوارتزنگر در Total Recall بر بیماری اسکلروزیس غلبه کرد ، بروس ویلیس در یک تاکسی پرنده در عنصر پنجم بمب گذاری کرد و غیره. ون دام ، به نوبه خود ، در زمان گشت (1994) به پلیس زمان تبدیل شد. این فیلم در سراسر جهان 101 میلیون دلار درآمد کسب کرد که در نهایت کاراته کا بلژیک را به عنوان یکی از پادشاهان ژانر جنگی رساند.
مانند ژان کلود مبارزه کنید
سبک مبارزه سینمایی ون دام از چندین سبک شکل گرفته است. او از ده تا 18 سالگی در رشته شوتوکان (نوعی کاراته) تحصیل کرد و کمربند مشکی گرفت. او در دوران نوجوانی به کیک بوکسینگ نیز علاقه مند شد و شگردهای خود را مطرح کرد.
عکس از فیلم شیردل "AWOL" ، 1990
ژان کلود پس از انتقال به ایالات متحده ، سالن آموزش را افتتاح کرد و در آنجا دو نوع ورزش رزمی دیگر را تکمیل کرد: تکواندو و موی تای. اولی اصالتاً کره ای است و با ضربات قوی و بلند ساخته شده است ، در حالی که موی تای معادل تایلندی کیک بوکسینگ است که در آن گرفتن و پرتاب ممنوع است. شخصیت ون دام در کیک بوکسر تمرین موی تای بود.بعلاوه ، البته ، شما نباید گذشته باله هنرمند را فراموش کنید.
چرا ژان کلود ون دام در لیست سیاه هالیوود قرار گرفت
بعد از فیلم "پلیس زمان" ، به نظر می رسید جالب ترین چشم اندازها برای ژان کلود باز شده است. در عوض ، او به تدریج از رادار ناپدید شد!
ژان کلود زندگی حرفه ای خود را خراب کرد. یک روز او از یونیورسال تماس گرفت و پیشنهاد سه فیلم با حق امتیاز 12 میلیون دلار را پیشنهاد داد. ون دام به سازندگان فیلم گفت كه استعداد او را نمی بینند ، مگر اینكه پیشنهاد او را به 20 میلیون دلار برسانند ، مثل جیم كری (ظاهراً بازیگر معتقد بود كه ضربات او به اندازه شوخی ها و تمسخرهای یك بازیگر طنز مرگبار است). در کارخانه رویاها ، چنین علاقه به پول مورد توجه قرار نگرفت و مرد حریص سوداگر! در لیست سیاه قرار گرفت. در هر صورت این همان چیزی است که خود ژان کلود می گوید.
نکته جالب این است که کاراته کا معروف حتی دلایل خاصی برای چنین خواسته هایی داشته است. حیف است که او در آن زمان مطالعه ای انجام نداده که در سال 2017 انجام شد و طبق آن ژان کلود دومین بازیگر پردرآمد دهه های اخیر است (اولین امیلیو استوز ). اساس کار کل کارمزد همه فیلم ها نبود ، بلکه نسبت هزینه ها به درآمد بود. معلوم شد که ژان کلود هر دلار خرج شده اش را صد برابر (یا بهتر بگوییم ، چهار دلار و 20 سنت) پس داده است. بی سودترین کارگر صنعت برد پیت بود که فقط ده سنت دلار تولید کرد. ون دام همه آنچه را که لمس می کرد به طلا تبدیل کرد و فیلم های اکشن با بودجه کم را به بازدیدهای گیشه تبدیل کرد.
انصافاً ، اشتهای گزاف مالی تنها چیزی نبود که زندگی حرفه ای او را خراب کرد. در اواسط دهه 1990 ، با الهام از شهرت ، این بازیگر کاملاً به بیراهه رفت: او هرگز از کوکائین جدا نمی شد ، مرتباً همسران جدید می گرفت ، با پاپاراتزی دعوا می کرد ، به دلیل رانندگی در حالت مستی جریمه می شد (و یک بار در یک کلوپ شبانه با ماشین تصادف کرد) و دائماً برای فیلمبرداری دیرمی آمد. گروه تولید "جنگجوی خیابانی" (1994) شکایت کردند که کار با او غیرممکن است و حتی آنها از گفتن داستان هایی درباره رفتار او شرم داشتند. استودیو کارمند ویژه ای را موظف کرد که از اولویت های کنترل نشده مراقبت کند ، اما ژان کلود خودش به او چیزهای بد یاد داد!
در اتاق دادگاه عالی لس آنجلس ، 1998
در نیمه دوم دهه 1990 ، فیلم های ژان کلود در گیشه شکست می خورند و به زودی از رفتن به سینما منع شدند و آنها را مستقیماً به دی وی دی ها منتقل کردند.
برای پی بردن به غیرقابل بازگشت بودن غم انگیز سقوط وی ، کافی است که ژان کلود حتی به حضور خود در کمدی ناخوشایند داخلی "Rzhevsky علیه ناپلئون" اشاره کند.
تولد دوباره ژان کلود ون دام و پاکسازی
بعد از یک رشته تحقیرها ، ژان کلود ، متواضع شد ، درسش را گرفت و یاد گرفت که خودش را از کنار حاشیه نگاه کند. برای بسیاری ، جیسیویدی JCVD فیلم او "JCVD" به الهام تبدیل شد. (2008) ، جایی که او خودش بازی کرد. و دقیقاً همان چیزی که او بازی کرد - منتقدان از خوشحالی خفه شدند و بوق زدند که وقتی آنها به دنیا آمدند چنین بازی قدرتمندی را از مردی که عادت به حل همه مشکلات زندگی با نخ ریسمان داشت ، ندیده بودند. یک مونولوگ شش دقیقه ای در فیلم وجود دارد ، جایی که ژان کلود ون دام مستقیماً به دوربین و تماشاگر نگاه می کند و با اشک ، از رویاها و ناکامی های خود صحبت می کند. هنگام بازبینی این بخش ، خودش احساس شرمندگی از نحوه کنار گذاشتن زندگی حرفه ای خود کرد.
در اکران فیلم JCVD ، 2008
در این صحنه ، جنبه نفسانی بازیگر به وضوح نمایان می شد. شاید ، ژان کلود ون دام همیشه از نوع انعطاف ناپذیر شوارتزنگر دقیقاً به دلیل ساده لوحی ، آسیب پذیری و انسانیت و همچنین البته توانایی شکستن یک گردو با باسن متمایز بود. ژان کلود بیش از یک بار به این ابرقدرت مباهات کرده است ، از جمله در کامو در سریال تلویزیونی دوستان (سیزدهمین قسمت از فصل دوم).
JCVD می تواند بسیار بیشتر مورد توجه قرار گیرد و با قدرت بیشتری به احیای حرفه ژان کلود ون دام کمک کند . این بازیگر مشغول نظافت سگ خود در تایلند بود که مرگ بالینی را تجربه کرد. ژان کلود معتقد بود که حمایت از یک دوست چهار پا در مقیاس ابدی مهمتر از تعقیب موفقیت است.
استالونه او را به مهمانی ستاره های اکشن پیر در The Expendables II (2013) دعوت کرد ، جایی که ون دام با یک چشمک زدن شخصیت شرور را به تصویر کشید. سیلوستر او را به قسمت اول دعوت کرد ، اما پس از آن ژان کلود مجذوب ویرایش پروژه کارگردان طولانی مدت "راه عقاب" شد (این فیلم در سال 2008 فیلمبرداری شد ، اما آنها نمی توانند آن را به طور معمول منتشر کنند ، و نام ها را به طور مداوم تغییر می دهند).
ژان-کلود ون دام نه تنها در تبلیغات بازی کرد ، بلکه در مجموعه تلویزیونی Jean-Claude Van Johnson (2016-2017) نیز بازی کرد. طبق طرح این نمایش ، کار بازیگری ون دام فقط پوششی برای نوع واقعی فعالیت او بود: انجام ماموریت های مخفی. این کمدی نه تنها فیلم های او را مسخره کرد ، بلکه عشق خود را به آنها اعتراف کرد و خود ژان کلود نشان داد که واقعاً می تواند با جیم کری در مسیر طنزپردازی رقابت کند.
در طول کنفرانس مطبوعاتی سریال "Jean-Claude Van Johnson" ، 2017
اکنون امور ون دام به آرامی در حال بهبود است. وی در صداپیشگی کارتون ها (دنباله و سه گانه "کونگ فو پاندا" ، جدید "مینیون ها") مورد تقاضا قرار دارد و نتفلیکس اقدام به ساخت اکشن کمدی "آخرین مزدور" با بازی وی می کند.
Also known as Leon or A.W.O.L. – Absent Without Leave (European)
۱۹۹۱
ضربه دوجانبه
Alex Wagner/Chad Wagner
دو نقش، تهیهکننده، نویسنده
دومین همکاری با بلو یانگ.
۱۹۹۲
سرباز جهانی
Luc Deveraux/GR۴۴
اولین همکاری با دولف لاندگرن.
۱۹۹۳
آخرین حرکت قهرمان
خودش
حضور افتخاری
۱۹۹۳
راهی برای فرار نیست
Sam Gillen
۱۹۹۳
هدف سخت
Chance Boudreaux
۱۹۹۴
پلیس زمان
Max Walker
دو نقش
۱۹۹۴
مبارز خیابانی
Colonel William F. Guile
۱۹۹۵
مرگ ناگهانی
Darren McCord
۱۹۹۶
نهایت خطر
Alain Moreau/Mikhail Suverov
دو نقش
۱۹۹۶
هدف نهایی
Christopher Dubois
کارگردان، نویسنده
۱۹۹۷
تیم دو نفره
Jack Quinn
۱۹۹۸
تقلب
Marcus Ray
۱۹۹۸
لژونر
Alain Lefevre
نویسنده، تهیهکننده
۱۹۹۹
سرباز جهانی: بازگشت
Luc Deveraux
تهیهکننده
۱۹۹۹
دوزخ
Eddie Lomax
تهیهکننده
Also known as Desert Heat
۲۰۰۱
فرمان
Rudy Cafmeyer/Charles Le Vaillant
دو نقش، نویسنده
۲۰۰۱
بدل
Edward "The Torch" Garrotte/Replicant
دو نقش
۲۰۰۲
از خط خارج شده
Jacques Kristoff
۲۰۰۳
در جهنم
Kyle LeBlanc
۲۰۰۴
برخاسته از مرگ
Ben Archer
۲۰۰۴
نارکو
Jean's ghost by Lenny
نقش کوتاه
۲۰۰۶
سپاه سخت
Phillip Sauvage
۲۰۰۶
دومین فرمانده
Sam Keenan
۲۰۰۶
امتحان
Charles
۲۰۰۷
تا دم مرگ
Anthony Stowe
۲۰۰۸
چوپان: گشت مرزی
Jack Robideaux
اولین همکاری با اسکات ادکینز.
۲۰۰۸
جیسیویدی
JCVD
مدیر اجرایی تولید
۲۰۱۰
سرباز جهانی: احیا
Luc Deveraux
دومین همکاری با دولف لاندگرن.
اولین همکاری با آندری آرلوفسکی.
Limited theatrical release in Israel, Singapore, Philippines, Malaysia, United Arab Emirates, India, Jordan, Lebanon, Italy, Japan, and Pakistan.
۲۰۱۱
پاندای کونگفوکار ۲
Master Croc
صداپیشه
۲۰۱۱
بازیهای ترور
Vincent Brazil
Limited theatrical release in US, Russia, and Ukraine.
دومین همکاری با اسکات ادکینز.
مدیر اجرایی
Also known as Weapon (European)
۲۰۱۱
Beur sur la ville
Colonel Merot
۲۰۱۲
Rzhevskiy vs. Napoleon
خودش
۲۰۱۲
چشمان اژدها
Jean-Luis Tiano
اولین همکاری با کانگ لی با پیتر ولر.
۲۰۱۲
یکبارمصرفها ۲
Jean Vilain
سومین همکاری با اسکات ادکینز با دولف لاندگرن.
۲۰۱۲
سرباز جهانی: روز حساب
Luc Deveraux
چهارمین همکاری با اسکات ادکینز و دولف لاندگرن.
دومین همکاری با آندری آرلوفسکی.
۲۰۱۲
شش گلوله
Samson Gaul
۲۰۱۲
یو.اف. او
George
۲۰۱۳
به جنگل خوش آمدید
Storm Rotchild
۲۰۱۳
دشمنان نزدیک
Xander
۲۰۱۴
گرمای کشنده
Stillman
۲۰۱۵
یک تکه گوشت
Deacon
Post-production
۲۰۱۵
'Jian Bing Man
Cameo
۲۰۱۵
Yüksek Derece
Cameo
Filming
۲۰۱۶
Kickboxer: Vengeance
Master Durand
Filming
۲۰۱۶
The Tower
Announced
نامشخص
عشق کامل
Frenchy
کارگردان، نویسنده، Completed
نظرات
ناشناس۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام بازیگر و کاراته کار در 18 اکتبر 1960 در بلژیک متولد شد و از سن 10 سالگی ورزش های رزمی را انجام می دهد. در نیمه دوم دهه 1980 ، برنده چندین دوره مسابقات قهرمانی هنرهای رزمی و دارنده کمربند سیاه . نقش ایوان کراشینسکی کاراته کار روسیه را در فیلم "عقب نشینی نکن و تسلیم نشو" بازی کرد. پس از اولین صدای شهرت ، این ورزشکار شروع به حضور فعال در فیلم های "Bloodsport" ، "Cyborg" ، "Kickboxer" و "Universal Soldier" کرد (برای آخرین ون دام که آنها 1.5 میلیون دلار پرداخت کردند). در سال 1994 ، این بازیگر 8 میلیون دلار برای بازی در فیلم Street Fighter دریافت كرد. در پایان دهه 90 ، مد فیلم های اکشن رو به زوال بود و مدت ها بود که این بازیگر نمی توانست به درآمد قبلی خود دست یابد و به اوج خود بازگردد. محبوبیت نکته روشن بعدی در کار ون دام حضور در فیلم "J.C.VD" در سال 2008 بود ، که وی در آن شخصیت اصلی شد. این بازیگر سپس در دو دنباله سرباز جهانی ظاهر شد و نقش شخصیت منفی اصلی فیلم The Expendables را بازی کرد. سالانه فیلم هایی با حضور ون دام به عنوان بازیگر و صداپیشه منتشر می شود. سال آینده دو فیلم با بازیگر اکشن - "آخرین مزدور" و "فرانسوی" به نمایش در می آید.
ناشناس۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام بازیگر ، فیلمنامه نویس و تهیه کننده آمریکایی الاصل بلژیکی است. او قبل از شروع حرفه بازیگری ، بدنساز معروف ، کاراته کا و کیک بوکسر بود. مشهورترین فیلم ها با مشارکت وی عبارتند از "رینگ خونین" ، "تأثیر مضاعف" ، "سرباز جهانی" ، "هدف سخت" ، "پلیس زمان".
طاهره مصطفوی۱۴۰۰/۳/۲۰بیوگرافی ژان کلود , اعتیاد ژان کلود ون دام
متولد 18 اکتبر 1960 در بلژیک. نام اصلی تولد وی ژان کلود کامیل فرانسوا ون وارنبر است. پدر او به عنوان حسابدار کار می کرد و صاحب یک گل فروشی بود. وقتی پسرش ده ساله بود ، او را در مدرسه کاراته ثبت نام کرد. و در شانزده سالگی ، ژان کلود قبلاً وارد تیم ملی کاراته بلژیک شده بود و بعداً قهرمان اروپا شد. اما جدا از هنرهای رزمی مانند کیک بوکسینگ ، موی تای ، کونگ فو و تکواندو ، ژان کلود در اوایل جوانی به تحصیل باله کلاسیک پرداخت. همچنین در اوج موفقیت (با بودجه همسر اولش. ژان-کلود ون دام همسر) ، سالن ورزشی خود را با نام "Gym Gym" افتتاح کرد.قد و وزن ژان کلود در مقاله بالا آورده شد + عکس ژان کلود و پسر ژان کلود ون دم.
در سال 1981 ، ژان کلود پس از جدا شدن از همسرش و فروش این باشگاه ، در آرزوی بازیگر شدن به کالیفرنیا رفت. اما همه چیز خیلی خوب پیش نمی رفت ، علاوه بر این ، ون دام واقعاً انگلیسی بلد نبود ، بنابراین در ابتدا او به عنوان راننده ، دروازه بان ، کارگر ساختمانی کار می کرد و هنرهای رزمی را آموزش می داد. در آن دوره ، او تصمیم گرفت برای بار دوم ازدواج سودآور انجام دهد. در سال 1984 ، ون دام سرانجام در فیلم هایی مانند موناکو برای همیشه (1984) و Break Dance (1984) زمان کوتاهی در فیلم ها گرفت. سپس او نام خود را از ژان کلود ون وارنبرگ به ژان کلود ون دام تغییر داد ، که به یاد دوست فقید خود انتخاب کرد. اولین نقش تمام عیار این بازیگر در سال 1986 کار او در فیلم "عقب نشینی نکن و تسلیم نشو" (1986) بود ، جایی که او در آن بازیگر اصلی ، مبارز روسی ایوان بازی می کرد. اما واقعاً موفقیت دو سال بعد حاصل شد ، پس از اکران فیلم "Bloodsport" (1988). در همان سال ، فیلم های اکشن عقاب سیاه (1988) ، سایبورگ (1988) و کیک بوکسر (1988) اکران شدند. دو مورد اخیر از نظر تجاری بسیار موفق بوده اند.
فعالیت بازیگری او به سرعت در حال پیشرفت بود ، در مدت کوتاهی چندین فیلم با مشارکت او مانند "AWOL" (1990) و "سفارش به مرگ" (1990) منتشر شد. اما گام بعدی محبوبیت ، بازی در فیلم "تأثیر مضاعف" (1991) بود. پس از اکران فیلم اکشن "سرباز جهانی" (1992) ، اوج حرفه بازیگری ژان کلود می آید و به دنبال آن چندین فیلم موفق با مشارکت وی از جمله "هیچ کجا اجرا نمی شود" (1993) ، "هدف سخت" (1993) ، "زمان گشت" (1994) ، "مرگ ناگهانی" (1995) ، "حداکثر خطر" و برای فیلم "در جستجوی ماجراجویی" (1996) ، او همچنین بر روی فیلمنامه کار کرد و به عنوان کارگردان بازی کرد . اما به زودی برای ژان کلود یک مرحله از مشکلات مربوط به مواد مخدر ، الکل و پلیس ایجاد شد ، زندگی شخصی نیز به خوبی پیش نرفت. همه اینها نمی تواند روی کار بازیگری تأثیر نگذارد.
در سال های بعدی ، فیلم های با مشارکت او کمتر منتشر می شدند ، از جمله نقش در فیلم های "مستعمره" ، (1997) ، "انفجار" (1998) ، "لژیونر" قدیم فرانسه (1999) ، "سرباز جهانی 2": بازگشت »(1999) ، جهنم (1999) ، Replicant (2001) ، سراشیبی (2002) ، در جهنم (2003) ، تا زمان مرگ (2004). اما پس از بهبود بازیگر از مشکلات مواد مخدر ، برای سومین بار ازدواج کرد و بازگشت به صفحه نمایش را آغاز کرد. بنابراین ، در سال 2008 فیلم JCVD. که بسیاری آن را بهترین کار در حرفه ژان کلود می دانند ، و سپس قسمت سوم "سرباز جهانی" (2010) منتشر شد و یک سال بعد ژان کلود صدای شخصیت کارتون "پاندا کونگ فو کار 2" را صحبت کرد(2011) ) به دنبال آن نقش در چندین فیلم اکشن رده B وجود داشت و سپس ون دام در فیلم "The Expendables 2" (2012) که در آن نقش آنتاگونیست اصلی را بازی می کرد به اکران های بزرگ بازگشت. تا سال 2016 ،
در سال 2016 ، ژان کلود به صداپیشگی برای فیلم انیمیشن Kung Fu Panda 3 (2016) بازگشت ، یکی از نقش های اصلی را در بازسازی Kickboxer (2016) و دنباله بعدی آن بازی کرد و همچنین در مجموعه تلویزیونی Jean بازی کرد -کلود وانگ جانسون ”(2016-2017) ، که در آن ژان کلود ، حرفه ای خود را مسخره کرد. با این حال ، این سریال ناموفق بود و پس از فصل اول لغو شد.در حال حاضر ، ون دام همچنان به طور فعال در فیلم های گروه B بازی می کند. جدید ترین بازی او در فیلم آخرین مزدور کمدی اکشن نتفلیکس است.
hadi 522۱۴۰۰/۳/۲۰بله داداش ،حیف که پیر شدی ، من با تماشای فیلم های ژان کلود بزرگ شدم و اکنون به یاد دوران کودکی ام می افتم. رینگ خونین ، کیک بوکسر ، ضربه دوجانبه ، سرباز جهانی، اکنون چنین فیلم هایی وجود ندارد.
hadi 522۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام بازیگر خوبی است ، من با مشارکت او در تماشای فیلم بزرگ شدم. تصاویر شایسته زیادی در فیلمبرداری او وجود دارد! به عنوان مثال فیلم های Hard Target ، Cyborg ، AWOL و بسیاری دیگر را در نظر بگیرید. درست است ، اکنون محبوبیت ژان کلود شروع به کاهش می کند ، اما فیلم های این بازیگر هرگز فراموش نمی شوند!
ناشناس۱۴۰۰/۳/۲۰من ژان کلود ون دام خوش تیپ را دوست دارم. فیلم های با مشارکت وی کتابچه راهنمای آموزش هنرهای رزمی است. و چه تعداد پسران پس از "جنگجوی خیابانی" طرفدار هنرهای رزمی شدند و عکس ژان کلود را در اتاق خود آویزان کردند.
ناشناس۱۴۰۰/۳/۲۰از زندگی نامه این بازیگر ، ژان کلود ، در مورد ضعف او در رابطه با جنسیت زن مشخص است. من نمی دانم این چقدر درست است اما واقعیت این است که جنسیت زن نسبت به او بی تفاوت نیست. فیلم های این بازیگر بیشتر مربوط به دسته فیلم های مردانه است ، اما من شخصاً و بسیاری از دوستانم با لذت زیادی فیلم های ژان کلود را تماشا می کنیم.
ناشناس۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام بازیگری است که فیلمنامه نویس و تهیه کننده نیز هست ، برای من بت بود و می ماند. عکس هایی با تصویر او حتی امروز روی دیوار من آویزان است. سرباز جهانی او فیلم مورد علاقه من است.
وحید م۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود در فیلم "The Expendables-2" مشارکت جالب خود را به نمایش گذاشت.این بازیگر علی رغم سن و سالش فقط یک معجزه است. به هر حال ، در این فیلم سوپرمن ها زیاد هستند ، بنابراین لذت تماشای آنها تضمین می شود.
وحید م۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام مورد علاقه میلیون ها زن است. من فیلم های اول بازیگر را با لذت تماشا کردم ، اما فیلم های آخر خیلی زیاد نیستند. هنرهای رزمی او بیش از آنکه یک دعوای واقعی باشد ، بیشتر شبیه یک باله خوش فرم است. اما این نظر شخصی من است.
وحید م۱۴۰۰/۳/۲۰اکنون محبوبیت ژان کلود ون دام دیگر مانند گذشته نیست ، اما کارهای بازیگری و کارگردانی وی همچنان توجه ها را به خود جلب می کند. چنین فیلم هایی از بازیگر مانند "ضربه دوجانبه" ، "عقب نشینی نکن و تسلیم نشو" احساس دلتنگی برای زمان های گذشته را برانگیخته ، می توان آنها را با لذت و به صورت آنلاین تماشا کرد.
وحید م۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام 15 سال پیش آرزوی هر دختری بود! حرفه ای ، همه فیلم های بازیگر ، البته فیلم های اکشن. اما حتی من آنها را تماشا کردم ، فقط به خاطر او. بیوگرافی بازیگر نیز جالب است ، من آن را خواندم ، می خواستم در مورد زندگی شخصی او بدانم ...
Doraslasy 757۱۴۰۰/۳/۲۰ژان کلود ون دام بت من است! من با تماشای فیلم های او بزرگ شدم. او بازیگر و مبارز بزرگی است. بود ، هست و خواهد بود! با وجود انتقادات ، او به همه چیز دست یافت. و منتقدان بازنده های رقت انگیز هستند!
Doraslasy 757۱۴۰۰/۳/۲۰بچه ها ، البته محبوبیت ژان کلود افت کرد. اما او بازیگر خوبی است. علاوه بر این که او واقعا رقص کوروگرافی جنگی را انجام می دهد ، او واقعاً به بازیگری نیز پایبند است! آیا می توانید تصور کنید که وقتی شهرت و محبوبیت خیره کننده ای گذشت چگونه بود؟! .. خوب ، شما می توانید دیوانه شوید. خلاصه اینکه حداقل "Double Impact" و جدال نهایی "Bloodsport" را تجدیدنظر کنید و عشق به بازیگر به هر حال دوباره در شما بیدار می شود !!!)
خوره فیلم۱۴۰۰/۳/۲۰من واقعاً ون دام را دوست ندارم! رقصنده! تصمیم گرفتم فیلم آنلاین "Kickboxer" را تماشا کنم و بعد از 20 دقیقه آن را خاموش کردم! او قطعاً بازیگر نیست و اکنون شک دارم که ژان کلود اصلا کیک بوکسور باشد! ضربات او فقط باعث تمسخر بیننده است.
Doraslasy 757۱۴۰۰/۳/۲۰شاید بهتر باشد "JCVD" نگاه کنید؟
Billymer 175۱۴۰۰/۱۱/۱۱
این بازیگر آمریکایی در تمام دنیا با نام ژان کلود ون دام شناخته می شود. اگرچه نام کامل او اینگونه به نظر می رسد - ژان کلود کامیل فرانسوا ون وارنبرگ. این پسر بلژیکی آرزوی بازیگر شدن را داشت و به لطف ظاهر عالی، هنرهای رزمی و استعدادش توانست به شهرت جهانی دست یابد. اما بیشتر از همه، این بازیگر به فرزندان خود از ازدواج با گلادیس پرتگ - کریستوفر و بیانکا افتخار می کند. آنها نیز به موفقیت های زیادی دست یافتند. اما کوچکترین پسرش نیکلاس از ازدواجش با دارسی لاپیر هنوز از پدرش راضی نیست. اگرچه ممکن است همه چیز را در پیش داشته باشد.
همه ما نسلی از بهترین فیلم های هالیوودی را بخاطر داریم. آل پاچینو و رابرت دنیرو یکهتاز میدان بودند و با فیلمهایی در دهه هفتاد میلادی به روی پرده سینمای جهان رفتند، بازیگرانی چون این دو را شناخته و برای همیشه در خاطر خواهیم داشت. شاید دهه هفتاد میلادی سکوی پرتابی برای این بازیگران بزرگ به حساب بیاید، اما روند موفقیت آنها محدود به این یک دهه نبوده و درحقیقت تا چندین سال بعد نیز در فیلمهایی نقش آفرینی کردهاند که بدل به آثاری ماندگار در دنیای سینمای هالیوودی شده است. در این مقاله قصد داریم ده مورد از فیلم های یکی از این بازیگران را که به عقیده rottentomatoes جزء ده فیلم برتر این بازیگر هستند را بررسی کرده و نگاهی به آنها بیندازیم. این بازیگر آل پاچینو است. با سیارک همراه باشید. زیر عنوان هر فیلم امتیازی که توسط rottentomatoes به آن اختصاص داده شده است نیز ذکر شده است. از دهمین مورد شروع میکنیم:
تا سال 1997، آل پاچینو را بیشتر با فیلمهایی میشناختیم که در آنها به نبرد بیپایان قانون با گروههای خلافکاری سازمانیافته و چالشهایی که دراین مسیر پیش میآمد، اشاره میشد و درحقیقت این، درونمایه اصلی فیلمهایی بود که او در آنها به ایفای نقش میپرداخت، اما فیلم دنی براسکو (به کارگردانی مایک نول) یک تغییر و نوآوری اساسی در این سبک فیلمهای بوجود آورد و با امضایی که به نام خود داشت، آل پاچینو را نیز وارد دنیایی دیگر کرد.
این فیلم که براساس داستانی واقعی تولید شده است، روایت زندگی مأمور اف بی آی، جوئی پیستون (با بازی جانی دپ) و تلاش دردناک و بیوقفه او برای پی بردن به رازها و زد و بندهای یک گروه مافیایی و درنهایت فراهم آوردن مدارکی برای دادگاهی کردن آنها است. جوئی برای دستیابی به هدف خود حتی حاضر میشود رفاقتی با یکی از اعضای این باند خلافکاری، به نام لفتی روگیرو (با بازی آل پاچینو) به هم بزند.
رفاقتی که لفتی فریب ظاهر آن را میخورد و درنهایت جان خود را به خاطر این کار نا عاقلانهاش از دست میدهد. باوجود اینکه فیلم داستان بسیار تأثیرگذاری را روایت کرده و تکنیکهای سینمایی درآن به زیبایی هرچه تمامتر از آب درآمده است، بسیاری از منتقدان، ماندگاری این اثر را مدیون بازی زیبای آل پاچینو درآن میدانند.
فیلم بوی خوش زن
فیلم بوی خوش زن با بازی آل پاچینو Scent of a Woman
با امتیاز 88 از 100
بوی خوش زن فیلمی بود که درنهایت توانست جایزه اسکار را برای آل پاچینو به عنوان بهترین بازیگر مرد، به ارمغان بیاورد. جایزهای که پیش از این نیز آل پاچینو چهار بار نامزد دریافت آن شده بود و البته در کسب آن ناکام مانده بود. ازجمله فیلمهایی که پاچینو بخاطر ایفای نقش در آنها نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شده بود، میتوان به قسمت دوم سری فیلمهای پدرخوانده و بعد از ظهر سگی اشاره کرد.
با نگاهی به بازی آل پاچینو در این فیلمها میتوان روی این اتفاق نظر داشت که این جایزه کمی دیر نصیب وی شده و شاید بخاطر آن نقشآفرینیها نیز میشد این جایزه را به این بازیگر بزرگ داد،
با اینحال دیگر در این نکته هیچ شکی نمیتوان داشت که بوی خوش زن به کارگردانی مارتین برست، بخش اعظم موفقیت خودرا مدیون بازی بینظیر آل پاچینو بود. داستان این فیلم درباره یک دانشجوی کم سن و سال (با بازی کریس او دونل) است که برای گذران زندگی خود نیاز به درآمد دارد و درنهایت کاری پیدا میکند.
این کار نگهداری و مواظبت از یک افسر بازنشسته ارتش آمریکا است که اکنون بینایی خود را از دست داده و دائمالخمر است (با بازی آل پاچینو). البته انتقادهایی نیز به این فیلم وارد شده که به ذکر یکی از آنها اکتفا میکنیم: راجر ابرت درخصوص این فیلم گفته: «زمانی که به سکانس پایانی فیلم میرسیم، همان چیزی را میبینیم که در اینگونه فیلمها انتظارش را میرود. درحقیقت ما درطول فیلم شاهد بزرگ شدن نوجوانی هستیم و درنهایت هم این اتفاق رخ میدهد. اما برای رسیدن به سکانس پایانی و اتفاقی که در آخر فیلم میافتد، میشد مهارت بیشتری به خرج داد و از قدرت تصویرپردازی بیشتری بهره گرفت.»
فیلم صورت زخمی
فیلم صورت زخمی با بازی آل پاچینو Scarface
با امتیاز 82 از 100
کارگردان صورتزخمی، برایان دیپالما، با الهام گرفتن از نسخه قدیمیتر این فیلم که درسال 1932 و توسط هاوارد هاوکس و ریچارد روسون به روی پرده رفته بود، اقدام به تولید این فیلم کرد. نسخه قدیمیتر این فیلم البته چیزی جز یک داستان خطی و یک پیام اخلاقی در پایان فیلم نداشت، حالآنکه برایان دیپالما با ساخت درامی هیجانانگیز از زندگی تونی مونتانا، داستان این فیلم را به سطحی بالاتر رساند و برای علاقهمندان به این سبک، حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
صحنههای خشونتآمیزی که در فیلم صورت زخمی به چشم میخورد، باعث شد که نظر منتقدان درباره آن متفاوت باشد و درزمانی که فیلم به روی پردههای سینما رفت، مدتی طول کشید تا بتواند جای خود را در میان عامه مردم پیدا کند. البته زمانی که این اتفاق افتاد، فیلم بدل به یک اثر موفق شد و فروش چشمگیری داشت.
درنهایت، بیشتر منتقدان هم به این نتیجه رسیدند که بیشتر اظهارنظرهای منفی درباب این فیلم، درحقیقت کملطفی است و آن را به عنوان یک اثر ماندگار سینمای جنایی دهه هشتاد میلادی پذیرفتند. وینسنت کنبی، منتقد نیویورک تایمز یکی از معدود کسانی بود که درهمان ابتدای اکران فیلم به تحسین این اثر سینمایی پرداخت. با هم نگاهی به نظر او درباره فیلم بیندازیم: «جو حاکم بر فیلم صورت زخمی به هیچوجه خندهدار نیست و صرفاً جهت سرگرم کردن تماشاگران ساخته نشده است.
همه چیز نشان از غمانگیز بودن زندگی و پوچی آن دارد؛ هرچیزی که در زندگی بدست میآید روزی از دست خواهد رفت و هر صعودی با سقوطی ناگزیر همراه است. در صورتزخمی این سقوط بسیار ترسناک است و تماشاچی فیلم با تمام وجود آن را احساس میکند و از دیدنش به وحشت میافتد.»
فیلم سرپیکو
فیلم سرپیکو با بازی آل پاچینو Serpico
با امتیاز 90 از 100
نخستین باری که آل پاچینو نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد اسکار شد، بخاطر بازی در سرپیکو بود. فیلمی که سیدنی لومت کارگردانی آن را به عهده داشت. درحقیقت این شروعی بود بر مطرح شدن نام آل پاچینو در مراسم اسکار میان سالهای 1972 تا 1975 که چند باری نامش به عنوان نامزد دریافت این جایزه مطرح شد.
ناگفته نماند که این فیلم فاصله زیادی با شاهکارهایی دارد که آل پاچینو در دهه هفتاد به ایفای نقش در آنها پرداخت، اما نکتهای که درخصوص این فیلم وجود دارد این است که بسیاری از استعدادهای بالقوه آل پاچینو در امر بازیگری دراین فیلم به عرصه ظهور رسید و همه با تمام وجود دیدند که پاچینو بازیگری قابل است.
البته نکتهسنجی کارگردان این فیلم، لومت و نیز فیلمنامه خوب آن که مشترکاً به قلم والدو سالت و نورمن وکسلر نوشته شده بود نیز در این ایفای نقش پاچینو تأثیر بسزایی داشتند. داستان فیلم سرپیکو الهام گرفته از زندگی واقعی یک افسر پلیس نیویورک آمریکا است که در تلاش برای ریشه کن کردن فساد حاکم بر روابط میان پلیس و باندهای خلافکاری است؛ تلاشی که درنهایت به تهدیدی برای جان این افسر پلیس وظیفهشناس بدل میشود.
کلین موریس یکی از منتقدانی بود که بشدت تحت تأثیر این فیلم قرار گرفت. اودرباره این فیلم گفت: «یکی از بهترین فیلمهایی بود که دردوران ما به روی پرده رفت. سرپیکو فیلمی است که در آن میتوانید پاچینوی واقعی را مشاهده کنید و از بازیش لذت ببرید. این فیلم بشدت تأثیرگذار است.»
فیلم بیخوابی
فیلم بیخوابی با بازی آل پاچینو Insomnia
با امتیاز 92 از 100
آل پاچینو در دوران بازیگری خود، نقشهای زیادی را به عنوان افسر پلیس ایفا کرده است، اما هیچیک از این نقشها به پیچیدگی نقش ویل دورمر در فیلم بیخوابی نبوده است: افسری که عذاب وجدانی از گذشته با خود به دنبال دارد و همین گذشتهاش است که در مواقع بحرانی اورا مضطرب میکند.
داستان فیلم درمورد همین افسر پلیس است که برای پیگیری مأموریتی که به او محول شده است، لوس آنجلس را به مقصد مکانی دورافتاده در آلاسکا ترک میکند. ویل دورمر در آلاسکا پیگیری یک پرنده قتل مشکوک را بعهده دارد و با مرگ همکارش و بیخوابی که در این مکان به سراغش آمده است، شرایطش به مراتب دشوارتر از پیش میشود. کارگردانی این فیلم به عهده کریستوفر نولان بود و بازیگران با استعداد دیگری گه در کنار پاچینو در این فیلم به ایفای نقش پرداختند
(ازجمله هیلاری سوانک، مارتین دونوان و البته رابین ویلیامز که در نقش عجیب و غریبترین نویسنده دنیای سینما در این فیلم به ایفای نقش میپردازد) و همه این عوامل دست به دست هم داده تا این فیلم را بدل به اثری ماندگار کنند. بیخوابی، درزمان اکرانش توانست فروشی صد و سیزده میلیون دلاری داشته باشد. منتقدان بسیاری به تحسین این فیلم پرداختهاند، از آن جملهاند اندرو او هیر که با هم نگاهی به نظر او درباره این فیلم میاندازیم: «این فیلم گواهی براین ادعا است که هنوز هم میتوان به فیلمهای عامهپسندتر جلوهای دیگر داد و امضای شخصی خودرا بر آن نهاد. ایفای نقش بازیگران در این فیلم از مهمترین عوامل موفقیت آن است.» (سیارک)
فیلم گلنگری گلن روس با بازی آل پاچینو Glengarry Glen Ross
با وجود موفقیتهای بسیاری که آلپاچینو در طول دوران بازیگری خود بدست آورد، سال 1992 برای او سالی بخصوص بود. این همان سالی است که پاچینو موفق شد بخاطر بازی در فیلم بوی خوش زن جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را از آن خود کند. اما این تنها موفقیت آل پاچینو در این سال نبود و درکنار این جایزه توانست بخاطر بازی درفیلم گلنگری گلن روس نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نیز بشود؛ اثری که بدل به فیلم کلاسیک و ماندگار در سینمای جهان شد.
جالب است بدانید که این فیلم اقتباسی از نمایشنامهای به همین نام است که برای مدتی روی صحنه تئاتر به نمایش درآمد و متأسفانه با بازخورد خوبی مواجه نشد. با اینحال کارگردانی بینظیر جیمز فولی درکنار ایفای نقش هنرمندانه بازیگران این فیلم، آن را بدل به اثری ماندگار کرد.
غم و اندوهی که در زندگی شخصی نقشهای مختلف فیلم دیده میشود، درکنار دیالوگهایی که به خوبی نوشته شده بودند، ازمهمترین عوامل ماندگار شدن این اثر بودند. اون گلیبرمن یکی از منتقدانی بود که به تحسین این اثر پرداخت: «ایفای نقش بازیگران در این فیلم ریتم دقیق و مشخصی دارد و به خوبی از پس آن برآمدهاند. دفتری که بیشتر اتفاقات فیلم درآن جریان دارد نیز، به خوبی طراحی شده و از آب درآمده است.»
فیلم نفوذی
با امتیاز 96 از 100
فیلم نفوذی با بازی آل پاچینو The Insider
اگر بخواهیم نکاتی که یک فیلم هیجانانگیز معمایی-جنایی را بدل به یک اثر خوب و ماندگار میکنند، بررسی کنیم، مهمترین نکته این خواهد بود که دیالوگها و پیرنگ داستان فیلمنامه به گونهای طرحریزی شده باشد که تماشاگر فیلم را مدام در جوش و خروش نگاه دارد و بخواهد بداند که درجریان فیلم اتفاق بعدیای که رخ خواهد داد، چیست.
این دقیقاً نکاتی است که در فیلم Insider به چشم میخورد و نشان میدهد چرا این فیلم توانست در هفت مورد نامزد دریافت جایزه اسکار شود (حتی سکانس تبلیغاتیای که در فیلم وجود دارد نیز از ارزش هنری این اثر کم نمیکند).
در نگاه اول ممکن است به نظرتان فیلمی بیاید که حرفی برای گفتن نخواهد داشت، اما کارگردانی فیلم (مایکل من) هنرمندانه انجام شده و درکنار نقش آفرینی مثالزدنی آل پاچینو در کنار راسل کرو (بازیگر نقش اصلی در فیلم گلادیاتور و بسیاری فیلمهای موفق دیگر) آن را بدل به شاهکاری در دنیای سینما کرده است.
نگاهی به نظر یکی از منتقدان این فیلم میاندازیم: اندرو سریس، منتقد روزنامه نیویورک تایمز درخصوص این فیلم گفت: «میدانید چیزی که انتظارش را نداشتم چه بود؟ درحقیقت زمان کلی فیلم چیزی حدود دو ساعت و چهل دقیقه است و در تمام طول این مدتی که پای فیلم نشسته بودم حتی برای لحظهای به ساعتم نگاه نکردم و این هدفی است که از هر فیلم خوب برای سرگرم کردن باید دنبال کند. تعریفی بهتر از این در وصف این فیلم نمیتوانم ارائه دهم.»
فیلم بعد از ظهر سگی
با امتیاز 95 از 100
فیلم بعد از ظهر سگی با بازی آل پاچینو Dog Day Afternoon
گاهی اوقات واقعیت چیزهای عجیبتری نسبت به داستان و افسانه، در پس پرده خود دارد و این مسئله کاملا در رابطه با بعد از ظهر سگی صادق است. این فیلم که همکاری مجدد آل پاچینو و سیدنی لومت به حساب میآید.
(پیش از این در فیلم سرپیکو با یکدیگر همکاری داشتهاند) روایت داستان یک سرقت مسلحانه شگفتانگیز و غیرمعمولی بانک است که در بعد از ظهری بسیار گرم در اثنای ماه آگوست سال 1972 در نیویورک آمریکا رخ میدهد.
داستان این فیلم همه چیز در خود دارد: از هیجان و درام عاشقانه گرفته تا مشکلات تلخی که در اجتماع و سیاست آمریکا در اوایل دهه هفتاد میلادی جریان داشت و همین نکات است که این فیلم را نامزد دریافت جایزه اسکار در شش بخش متفاوت کرد (آل پاچینو برای سومین بار بخاطر ایفای نقش در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد).
بعد از ظهر سگی در طول دوران اکران خود توانست به فروشی پنجاه میلیون دلاری دست یابد که در زمان خود به نسبت فروش فوقالعادهای است. این فیلم هنوز که هنوزه در مرکز ملی فیلم آمریکا به نمایش درمیآید و افراد بسیاری به تماشای آن مینشینند و هنوز هم گاهی منتقدان راجع به آن صحبت میکنند.
استفان فاربر، منتقد استودیوی فیلمسازی Movieline درخصوص این فیلم گفته است: «بعد از ظهر سگی فیلمی است سرشار از انرژی و شوخطبعی بیادبانه و بیماریهایی که نادیده گرفته شدهاند.»
فیلم پدرخوانده 2
با امتیاز 97 از 100
فیلم پدرخوانده 2 با بازی آل پاچینو The Godfather, Part II
برخی فیلمها به قدری خوب و تأثیرگذار هستند که امکان ادامه یافتن و ساخت نسخههای دنباله آن فیلم بدل به قطعیت میشود. درکنار اینگونه فیلمها، دستهای دیگر هستند که حتی فکر کردن راجع به ساخت نسخه دنباله آنها نیاز به مهارت و ارادهای استادانه دارد. پدرخوانده فرانسیس فورد کوپولا، فیلمی است که در دسته دوم جای میگیرد و این تنها بخشی از پاسخ به این سؤال است که چرا قسمت دوم سری پدرخوانده تا این اندازه خوب و هنرمندانه از آب درآمده است.
نه تنها قسمت دوم این سهگانه توانست موفقیتی که از ساخت قسمت اول در جدول فروش نصیبش شده بود را تکرار کند، بلکه در کنار آن تا حد بسیار زیادی توانست بازخورد خوبی که از قسمت پیشین نصیبش شده بود را تکرار کند. با وجود اینکه دیگر خبری از بازی استادانه مارلون براندو در نقش دون کورلئونه نبود، داستان فوقالعاده فیلمنامه که روایتی بود از دو نسل جداگانه و درکنار به تصویر کشیدن چگونگی به قدرت رسیدن مایکل کورلئونه (با بازی آل پاچینو)، فلشبکهایی به گذشته نیز زده میشد و نشان داده میشد.
که دون کورلئونه جوان (با بازی به یاد ماندنی رابرت دنیرو) چگونه از دهکده کوچک خود در سیسیل ایتالیا جان سالم به در برد و به آمریکا مهاجرت کرد. کشوری که زمینه ساز تشکیل یکی از بزرگترین خانوادههای مافیایی به دست او شد. جفری ام.
اندرسون یکی از منتقدانی بود که راجع به این فیلم اظهار نظر کرد: «در این فیلم شاهد به تصویر کشیدن داستانی هستیم که بیش از اندازه گسترده است، اما نکته جالب توجه درخصوص فیلمنامه این است که تمامی جزئیات به خوبی به نمایش درآمدهاند و هیچ سؤالی برای بیننده باقی نمیگذارند. نکته قوت دیگر داستان فیلم قسمتهایی است که بیننده را از لحاظ عاطفی غافلگیر میکند.»
پدرخوانده 1
با امتیاز 98 از 100
پدرخوانده 1 با بازی آل پاچینو The Godfather, Part I
در این لیست به بررسی فیلم های زیادی پرداختیم اما هیچکدام از این فیلمها یک امتیاز کامل صددرصدی از سایت ما دریافت نکردهاند. این درحالی است که به باور بسیاری (بنا به آمار فروش و بازخورد تماشاگران فیلمهای سینمایی) پدرخوانده (قسمت اول) فیلمی است که تمامی رکوردها را از آن خود کرده و بیشک، بهترین فیلمی است که تاریخ سینما به خود دیده است.
درحقیقت این همه تعریف و تمجید لایق این شاهکار دنیای سینما است. پدرخوانده فیلمی بود که برای نخستین بار مارا با دنیای مدرن سینمایی آشنا میکند. روایت چند نسل از انسانهایی که همه به دنبال قدرت و لذت میگردند.
داستان فیلمنامه بسیار خوب کار شده است (داستانی که فرانسیس فورد کوپولا با اقتباس از رمانی به همین نام، نوشته ماریو پازو، به قلم درآورده است). نقش آفرینی بازیگران این فیلم از دیگر نقاط قوت آن است (آل پاچینو، جیمز کان و رابرت دوال کسانی بودند که نامزد دریافت جایزه اسکار شدند و مارلون براندو کسی بود که افتخار دستیابی به این مهم را در کارنامه دارد و بخاطر بازی در این فیلم برنده جایزه اسکار شد).
اینها همه نکاتی است که زبان منتقدان بسیاری را به تحسین از این فیلم گشوده است، کسانی چون جی کاکز (منتقد روزنامه تایمز) که درخصوص این فیلم عنوان کرد: «اثری کمیاب و اثری که بعید است همانند آن دیگر ساخته شود. شاهکاری که درکنار سرگرم کردن تماشاگر، چیزی از ارزش هنریاش کاسته نمیشود. پدرخوانده یک شاهکار در عرصه هنر است.»
ناگفته نماند که لیستهایی اینچنینی بر اساس امتیازی که سایتهای معتبر به فیلمها اختصاص می دهند تنظیم میشود.
(در مورد لیستی که مشاهده نمودید، همانگونه که در ابتدای این مقاله نیز عنوان شد، سایت rottentomatoes منبع ما بوده است) و ممکن است به مذاق همه خوش نیاید و نبود برخی فیلمهای سینمای جهان برای کسانی عجیب و غیرقابل انتظار باشد که امری اجتناب ناپذیر است. درخصوص لیستی که توسط این سایت مطرح شد (به گفته نویسنده خود سایت) دو فیلم دیگر نیز هستند که میتوانستند در این لیست جایی داشته باشند: مخمصه The Heat، و راه کارلیتو Carlito’s Way دو فیلم دیگری هستند که میتوانستند جایی در این لیست داشته باشند.ترجمه itrans.ir
24 دسامبر، شصت و یکمین سالگرد تولد یکی از هنرمندان و برجسته ترین هنرپیشه های آمریکایی و زیباترین زنان قرن بیستم، اوا گاردنر در سینمای جهان است. در دهه 1950 او یکی از سلبریتی های پرطرفدار هالیوود بود که به عنوان "اغواگر روی زمین" معرفی شد. ازدواج اول اوا گاردنر با بازیگر معروف میکی رونی ،ازدواج دوم آوا گاردنر ، با آرتی شاو موسیقیدان جاز بود و ازدواج سوم او با خواننده افسانه ای فرانک سیناترا بود،(۱۹۵۷-۱۹۵۱) بعد از طلاق، میلیاردر معروف هاوارد هیوز خواستار ازدواج با آواگاردنر بود. اما او سال های بعد را در تنهایی کامل صرف کرد. هنگامی که اواگاردنر را از یک استودیوی فیلم برای بازی در نقش یک زن پولدار و تنها خواستند، اوا گاردنر گفت: "من این نقش را در تمام زندگی خود بازی کرده ام!"
اواگاردنر
آوا گاردنر زندگینامه
ایوا لاویینا گاردنر در سال 1922 در یک خانواده کشاورزی Puritor در شهر کوچکی در کارولینای شمالی متولد شد.تنها کتاب موجود در خانه آنها کتاب مقدس بود ، کودکان در آن زمان به شدت اطاعت می کردند و دختران مجاز به استفاده از لوازم آرایشی، خریدلباس های جدید نبودند و اجازه نداشتند به چیزی غیر از مطالعه کتاب مقدس فکر کنند. برای کوچکترین خطا، مادر آنها را بشدت مجازات و با خشم خدا آنها را تهدید می کرد.
آوا گاردنر
به محض اینکه اوا گادنر 18 ساله شد، برای وارد شدن به کار تایپ و منشیگری به یک شهر دیگر رفت. یک سال بعد خواهرش پیشنهاد کرد که به نیویورک برود، جایی که شوهر خواهرش دارای استودیوی عکاسی بود. شوهر خواهرش عکسی از آوا را پشت ویترین مغازه گذاشت این عکس توسط کارمند شرکت فیلم مترو گلدن مایرMetro Goldwyn Mayer دیده شد. او از زیبایی دختر شگفت زده شد و از اوا گارنر دعوت کرد تا به تئاتر برود و در کلاس های بازیگری شرکت کند.
آواگاردنر
در ابتدا او در فیلم های پیش و پا افتاده نقش های کوچکی بازی می کرد و زیاد جدی گرفته نمی شد. اولین موفقیت او در سال 1946 پس از فیلمبرداری فیلم "قاتلان" بود و بعد از آن مدیران استودیوهای فیلمبرداری شروع به ارائه نقش های جدی به او کردند، در سال 1952، زمانی که در فیلم برفهای کلیمانجارو اثر ارنست همینگوی "The Snow of Kilimanjaro" بازی میکرد، شهرت زیادی بدست آورد این فیلم برای اسکار نامزد شد و آوا گاردنر را تبدیل به یکی از ستارگان برجسته سینماییکرد. او یک سال بعد برای فیلم Mogabmo که با کلارک گیبل بازی کرده بود نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
در دهه 1950 اواگادنر تبدیل به یکی از موفق ترین و محبوب ترین هنرپیشه های هالیوود شد. منتقدان در مورد استعداد بازیگری او یک صدا نبودند و هرگز او را یک بازیگر بزرگ نخواندند، اما همه آنهامعتقد بودند که او یک زن بسیار جذاب است که هیچکس در مقابل جذابیت اواگارنر نمیتواند مقاومت کند.
اوا گاردنر و میکی رونی ( رونی اوا )
او همیشه طرفداران زیادی داشت،هنگامی که بازیگر معروف میکی رونی به او پیشنهاد ازدواج دارد او به سرعت قبول کرد و در سال 1942، با او ازدواج کرد، اما این ازدواج فقط یک سال ادامه داشت. آوا تقاضای طلاق را ثبت کرد. بعدها او گفت: " من خیلی احمق بودم که تصور می کردم ازدواج یک شخص را تغییر می دهد. ما فقط در رختخواب به یکدیگر نزدیک بودیم و نه در هیچ چیز دیگری . "
با این حال، به لطف مایک رونی، مدیران استودیوهای فیلمبرداری متوجه آوا گاردنر شدند بعد از طلاق از مایک رونی در سال ۱۹۴۳ با هوارد هیوز میلیاردر معروف که یکی دیگر از طرفداران او بود و به اوا گاردنر کمک کرد تا به یک ستاره مشهور تبدیل شود تا سال 1950 رابطه برقرار کرد.هاوارد هیوز، اوا گادنر را با جواهرات و لباس های لوکس سورپرایز میکرد. اما هوارد هیوز از لحاظ پاتولوژیک حسود بود و برای اوا گاردنر بیشتر یک بادیگارد بود، و دائما او را زیر نظر داشت اوا گارنر خواب فرار از این قفس طلایی را می دید.
آوا گاردنر و هامفری بوگارت در فیلم کنتس پابرهنه یکی از فیلمهای اوا گاردنر
آرتی شاو و اوا گاردنر
در سال 1945، موسیقیدان معروف جاز Arti Shaw آرتی شاو را ملاقات کرد.زیبایی آواگاردنر ، آرتی شاو را متقاعد کرد که با او ازدواج کند اما این بار هم، خوشبختی کوتاه بود1945-1946 - آرتی شاو از دست اوا گاردنر عصبانی بود که چگونه ممکن است همسر او در تمام عمر به جز کتاب مقدس و بر باد رفته کتاب دیگری نخوانده است. گاردنر د راین باره گفت : " او بدن من را می پرستید اما فکر من را نفرین میکرد. برای زندگی با آرتی اشتیاقی نداشت و آنرا مثل رفتن به کالج تشبیه می کرد
اوا گاردنر و فرانک سیناترا
ملاقات با فرانک سیناترا، محبوب ترین خواننده آمریکایی و مورد علاقه زنان، برای آوا فرصتی برای شروع زندگی جدید بود. فرانک سیناترا همسرش را طلاق داد و در سال 1951 با گاردنر عروسی کرد.جای تعجب نیست که او را "اغواگری در هالیوود" نامیده اند.
ارتباط آنها طوفانی به پا کردو دائما با رسوایی و مصالحه همراه بود به صورتی که کار فرانک را تحت تاثیر قرار داد، فرانک از طرف روزنامهنگارهای معروف آن زمان هدا هاپر و لولا پارسونزو همچنین از طرف کلیسای کاتولیک و هوادارانش مورد انتقاد قرار می گرفت.این انتقادها کار فرانک را تحت تأثیر قرار داد اما به لطف گاردنر، او محبوبیت از دست رفته خود را به دست آورد. فرانک سیناترا از طریق شهرت گاردنر در فیلم "از اینجا تا ابدیت" بازی کرد و جایزه اسکار برای این نقش به او تعلق گرفت. اوا گاردنر در طول مدت ازدواج با فرانک 2 بار حامله شد که هر دو بار به سقط منجر شد.ازدواج آنها بعد از 2 سال در سال 1957 به پایان رسید و او به اسپانیا نقل مکان کرد.
بعد از آن که این بازیگر موفق با ارنست همینگوی وارد رابطه عاشقانه شد و به خاطر علاقه همینگوی به گاو بازی او هم از دوستداران مسابقه گاو بازی شد. در این دوران او به شدت می نوشید و با سرعت با مرسدس خود در جاده های شبانه می راند. آوا گاردنر دو بار تصادف داشت، اما زنده ماند. یک روز او یکی از عاشقان خود را متقاعد کرد تا بتواند درمسابقه گاوبازی شرکت کند. گاو مسابقه شکمش را پاره کرد. پس از جراحی پلاستیک، زخم تقریبا قابل دیدن نبود، بعد از این بازیگری را کنار گذاشت و دیگر در انظار عمومی ظاهر نشد و برای مدت طولانی در آپارتمان در مادرید خود را زندانی کرد.
پیری آوا گاردنر
پیری اوا گاردنر :
در سال های آخر عمر ،بیشتر از تنهایی که خود داوطلبانه آن را انتخاب کرده بود، می
ترسید، میل بازی در فیلم برای اوا گاردنر به تدریج کاهش یافت و به دلیل بیش از حد نوشیدن و افسردگی دائمی، اغلب نقش جدی به او پیشنهاد نشد. آوا گاردنر به انگلستان نقل مکان کرد و به جز فرانک سیناترا، با کسی ارتباط نداشت. نوشیدن بیش از اندازه و افسردگی باعث بروز مشکلات جدی برای سلامت او شد و بعد از یک حمله قلبی سیناترا هزاران دلار برای درمانش صرف کرد، اما پزشکان نتیجه ای نگرفتند و در سال 1990 یکی از درخشانترین ستارگان هالیوود در سن 67 سالگی از دنیا رفت. آخرین کلمات بازیگر 67 ساله عبارت بودند از: " من خیلی خسته ام ... ".
دیدار دوباره در فرانسه (۱۹۴۲) آدمکشها (۱۹۴۶) سنگاپور (۱۹۴۷) دورهگردها (۱۹۴۷) در گذشته ممنوع من (۱۹۵۱) برفهای کلیمانجارو (۱۹۵۲) گریگوری پک و اوا گاردنر
واگن دسته موزیک (۱۹۵۳) موگامبو (۱۹۵۳) کنتس پابرهنه (۱۹۵۴) آوا گاردنر و هامفری بوگارت خورشید همچنان میدرخشد (۱۹۵۷) در ساحل (۱۹۵۹) ۵۵ روز در پکن (۱۹۶۳) شب ایگوانا (۱۹۶۴) هفت روز در ماه مه (۱۹۶۴) کتاب مقدس (۱۹۶۶) مایرلینگ (۱۹۶۸) زمینلرزه (۱۹۷۴) پرنده آبی (۱۹۷۶) گذرگاه کاساندرا (۱۹۷۶) سنتینل (۱۹۷۷)
نظرات
Cyelii 193۱۴۰۰/۵/۲۱جوایز اوا گاردنر
نامزدی اسکار (1953):
بهترین بازیگر زن ("موگامبو")
نامزدی بفتا:
1956 - بهترین بازیگر زن خارجی ("ایستگاه بهوانی")
1959 - بهترین بازیگر زن خارجی ("در ساحل")
1964 - بهترین بازیگر زن خارجی ("شب ایگوانا") ")
نامزدی گلدن گلوب (1964):
بهترین بازیگر زن درام (" شب ایگوانا ")
چرا این افسانه سینمای جهان در سالهای پایانی عمر خود در انزوا فرو رفت؟
27 دسامبر 117مین سالگرد تولد افسانه سینمای جهان، بازیگر مشهور آلمانی و آمریکایی، مارلین دیتریش را نشان می دهد. او که تجسم تمام تناقضات و روحیه شورش در قرن بیستم بود. آنها او را تحسین کردند،نام او را روی برند های تجاری گذاشتن، از او تقلید کردند، از او نفرت داشتند، او را پرستش می کردند. مارلین دیتریش تمام عمر خود را به عنوان یک سلبریتی مورد توجه قرار گرفته بود، حتی زمانی که از صحنه نمایش ناپدید شد. 50 سال شهرت جهانی و موفقیت و بالاخره 20 سال در تنهایی، انزوا و بیماری هایی که در سالهای پایانی عمر بر مارلین دیتریش غلبه کردند ...
مارلنه دیتریش
مارلن دیتریش که بود
مارلین دیتریش کیست
مارلنه دیتریش در سال 1901 در حومه برلین در یک خانواده نظامی متولد شد. دیتریش تقریبا پدرش ندید، وقتی که 6 ساله بود، پدر خانواده را ترک کرد و یک سال بعد درگذشت.در دوران کودکی او اغلب "پدر بازی می کرد"،مارلنه به موسیقی علاقمند شد،ویولن آموخت، و پس از تحصیل در یک خانه خصوصی در ویمار،در ارکستر سینما مشغول به کار شد
.
مارلين ديتريش
دیتریش تصمیم گرفت تا وارد مدرسه بازیگری شود و موازی با بازیگری به عنوان یک رقصنده و خواننده در یک کاباره کار میکرد. پس از آن مارلين ديتريش شروع به بازی در فیلم ها، در برخی از نقش های جزئی کرد. موفقیت اول پس از فیلمبرداری در فیلم "فرشته آبی" به او رسید، مارلن دیتریش قراردادی با هالیوود بست و به امریکا منتقل شد.
مارلين ديتريش
کتاب "ستاره های هالیوود" در مورد او نوشت: "در هالیوود، یک الهه واقعی از او ساخته شده است." در فیلم "مراکش" با میکاپی کاملا متفاوت ظاهر شد و باعث تعجب تمام کسانی که قبل از فیلم مراکش او را دیده بودند شد، از موی پلاتینی، هلال های نازک ابروهای بلند، چشم های درخشان، گونه های براق به افسون گری مرموز بدل شده بود. در این ظاهر جدید، به دشواری دختر قدیمی و پرمخاطب آلمانی دیده می شد.نقش او درفیلم مراکش،نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد.
در آلمان نازی از مارین دیتریش برای بازگشت به میهن دعوت شد و حتی گوبلز به او پیشنهاد دستمزد 200،000 Reichsmarks برای هر فیلم ساخته شده با مشارکت او را داد، اما دیتریش نمی خواست که بخشی از ماشین تبلیغات نازی ها باشد. او یک ضد نازی بود و مخالفت با یهودیان را محکوم مینمود. در سال 1939 شهروند آمریکا شد. در سال 1943، با گداشتن کنسرت در نیروهای متحد در ایتالیا، فرانسه و آمریکای شمالی برنامه اجرا می کرد.
دیتریش صدایی گرفته و بیزار از زندگی داشت که تأثیر بسزایی بر بسیاری از فیلم ها، ضبط ها، و تورهای کنسرتهای سراسر جهانش گذاشت. کنت تینان صدای دیتریش را «بعد سوم» وجودش نامید و ارنست همینگوی دربارهٔ او گفت «اگر او چیزی جز صدایش نداشت، میتوانست قلبت را با آن بشکند».
در سربازخانه ها و بیمارستان ها، حدود 500 نمایش اجرا کرد، در حالی که همانند سربازان، او در سنگر ها می خوابید و خودش برف ها را برای آب آشامیدنی ذوب می کرد. این موقعیت اجتماعی بازیگر زن آلمان قابل تحسین بود و در پایان جنگ به اوعنوان لژیونر افتخاری و مدال آزادی آمریکا اهدا شد.
خواننده مارلن
مارلین دیتریش با این زیبایی اغواگرانه و مرگبارش به راحتی قلب مردان و زنان را فتح میکرد، او تعداد زیادی ماجراهای عاشقانه با بازیگران جین گابین، جان وین، بریان اهرن، جیمی استوارت و جان گیلبرت، تهیه کننده داگلاس فیربنکس جونیور، خواننده موریس شالیر، مدیر جوزف فون استرنبرگ، بازرگان یوزف کندی - پدر جان اف کندی داشت.
با وجود ماجراهای عاشقانه بی شمار، مارلین دیتریش تنها یک بار ازدواج کرد . در 22 سالگی او همسر تولید کننده رودلف سیبر شد، یک سال بعد آنها صاحب یک دختر، به نام ماریا شدند. این زن و شوهر تنها چند سال با هم زندگی کردند، اما آنها رسما طلاق نگرفتند - دیتریش یک زن متاهل باقی مانده بود تا زمانی که شوهرش در سال 1976 درگذشت. زمانی که از او پرسیدند که چرا ژان گابین را ترک کرده، ژان گابین مارلین را بسیار دوست داشت، بازیگر پاسخ داد: " او می خواست با من ازدواج کند. من از ازدواج متنفرم. " مارلین دیتریش به یکی از دوستانش گفت: " من خیلی از تنهایی می ترسم! اما این تنها دلیل استقلال من است . "
در دهه 1950 او کمتر و کمتر در فیلم ها بازی کرد و به عنوان میزبان و خواننده در لاس وگاس با اجرای آهنگ های مشهور از فیلم هایش مشغول بود. زمان شهرت او به پایان رسیده بود. آخرین نقش اصلی مارلین دیتریش، نقش کریستین در فیلم «شاهد دادستان» (1957) اقتباس از رمان آگاتا کریستی ، نامزد اسکار شد. بعد از آن، مارلین فقط در 4 فیلم بازی کرد و در سال 1966 به آپارتمانی در پاریس نقل مکان کرد. در سال 1975به علت شکستی در پا چندین ماه را در بیمارستان گذراند. بعد از آن دهه آخر عمرش را در آپارتمانش در شماره ۱۲ مونتایژن پاریس بخاطر شکستگی گردن فمور بر روی تخت سپری کرد و در آن مدت بهیچ وجه در انظار عمومی دیده نشد.در سال 1976، شوهرش، رودلف سیبر درگذشت
جهان سینما سلبریتی اسطوره مارلین دیتریش
مارلین دیتریچ بقیه عمر خود تقریبا 20 سال در تنهایی را در آپارتمان پاریس خود گذراند و تنها با یک خط تلفن با دنیای خارج در ارتباطبود. مارلین نمی خواست کسی شاهد پیری و ضعف وی باشد. تنها دخترش ماریا،منشی و خدمتکار می توانستند او را ببیند. او بر روی یک کتاب خاطرات، ABC از زندگی من، که در سال 1979 منتشر شد، کار میکرد، و در سال 1982 موافقت کرد که یک مصاحبه صوتی انجام دهد.
در 13 سالی که مارلین به علت شکستگی گردن فمور نمی توانست از تخت خارج شود، به مواد مخدر و الکل وابسته شد، که بیشتر اوضاع را تشدید می کرد. با توجه به این که مارلین در انظار عمومی طاهر نمی شد و اجازه نمی داد روزنامه نگاران به او مصاحبه کنند، شایعاتی در مورد مرگ او پخش شد. زمانی که دیتریش در یکی از نشریات شایعه مرگش را خوانده بود، به نشریه اعتراض کرد و بعد از آن، عنوان مجله با این عموان چاپ شد: " دیتریش تماس گرفت و هشدار داد که او هنوز زنده است ." مارلین دیتریش به دلیل بیماری و سوء استفاده از الکل، در سال 1992، به علت نارسایی کلیه درگذشت. در آن زمان او 90 ساله بود. در زمان مرگ بجز تعداد زیادی عکس از دوستانش، هیچ کس با او نبود.
فیلم های مارلین دیتریش
شیطان یک زن است (۱۹۳۵) من عاشق یک سرباز بودم (۱۹۳۶) ناتمام آرزو (۱۹۳۶) باغ الله (۱۹۳۶) شوالیه بدون سلاح (۱۹۳۷) فرشته (۱۹۳۷) دستری دوباره میتازد (۱۹۳۹)
در سایههای خوشبختی (۱۹۱۹) تراژدی عشق (۱۹۲۳) ناپلئون کوچک (۱۹۲۳) مرد کنار جاده (۱۹۲۳) جستن به زندگی (۱۹۲۴) رقص دیوانه (۱۹۲۵) بارون جعلی (۱۹۲۶) مانون لاسکات (۱۹۲۶) مادام بچه نمیخواهد (۱۹۲۶) یک دوباری مدرن (۱۹۲۷) بکش بالا، چارلی! (۱۹۲۷) بزرگترین چاخان او (۱۹۲۷) کافه الکتریک (۱۹۲۷) پرنسس اولالا (۱۹۲۸) خطرات دوران نامزدی (۱۹۲۹) دستت را میبوسم مادام (۱۹۲۹) زنی که آرزو دارد (۱۹۲۹) کشتی مردان گمشده (۱۹۲۹) فرشته آبی (۱۹۳۰) مراکش (۱۹۳۰) بیآبرو (۱۹۳۱) قطار سریعالسیر شانگهای (۱۹۳۲) ونوس بلوند (۱۹۳۲) آهنگ آهنگها (۱۹۳۳) ملکه اسکارلت (۱۹۳۴) بخش مد هالیوود (۱۹۳۵)
هفت گناهکار (۱۹۴۰) شعله نیواورلئان (۱۹۴۱) نیروی انسانی (۱۹۴۱) بانو مایل است (۱۹۴۲) تباه کنندگان (۱۹۴۲) پیتسبرگ (۱۹۴۲) شغل نمایش در جنگ (۱۹۴۳) دنبال پسرها برو (۱۹۴۴) سرنوشت (۱۹۴۴) مارتین رومانیاک (۱۹۴۶) گوشوارههای طلایی (۱۹۴۷) یک ماجرای خارجی (۱۹۴۸) اره برقی (۱۹۴۹) از کارهای برجسته ترس از صحنه (۱۹۵۰) در آسمان بزرگراهی نیست (۱۹۵۱) رانچوی بدنام (۱۹۵۲) داستان مونت کارلو (۱۹۵۶) دور دنیا در هشتاد روز (۱۹۵۶) از کارهای برجسته شاهد تحت تعقیب (۱۹۵۷) تماس شیطان (۱۹۵۸) دادگاه نورنبرگ (۱۹۶۱)
روباه سیاه: داستان حقیقی آدولف هیتلر (۱۹۶۲) (مستند) (راوی) پاریس، وقتی جلز ولز میکند (۱۹۶۴) از کارهای برجسته عصری با مارلین دتریش (۱۹۷۲) فیلم کنسرت لندن فقط یک ژیگولو (۱۹۷۹) مارلین (۱۹۸۴) (مستند) مارلین دیتریش از کارگردان خواست تنها صدایش را ضبط کند و از او و صورتش فیلم نگیرد.