پناهگاه ادعایی نازی ها در جنگل آرژانتین کشف شد

در
پناهگاه ادعایی نازی ها در جنگل آرژانتین کشف شد
در جنگل آرژانتین پناهگاه ادعایی نازی ها را کشف کرد
باستان شناسان چندین جنگنده را در جنگل آرژانتین در نزدیکی مرز پاراگوئه پیدا کرده اند که ظاهراً در جنگ جهانی دوم توسط نازی ها ساخته شده اند. تعیین سنگرها هنوز یک رمز و راز است ، با این حال ، تیم تحقیقاتی که در این محل کار می کردند ، اعلام کرد که از این پناهگاه ها می توان به عنوان پناهگاه برای مدیریت ارشد رایش سوم استفاده کرد.
 
مورخان توضیح دادند که در جنگ جهانی دوم ، نازی ها بخشنامه ای داشتند که براساس آن ، در صورت شکست آلمان در جنگ با اتحاد جماهیر شوروی و متفقین ، باید رهبری این کشور به پناهگاه های ویژه پناه داده شود. چنین پناهگاه هایی در بسیاری از کشورهای جهان ساخته شده اند. بیشتر اوقات ، مکانهای غیرقابل دسترسی برای ساخت آنها در آمریکای جنوبی ، آفریقا و آسیا انتخاب می شدند. جنگل ، بیابان ها و کوهستان برای این اهداف مناسب ترین بود.
 
در مورد پناهگاه آرژانتینی که پیدا شد ، هرگز از آن برای اهداف در نظر گرفته شده استفاده نشذه است. بانکر از سه بخش بزرگ تشکیل شده بود. بخش اول مسکونی بود. بخش دوم کاملاً توسط انبارها اشغال شد. سرانجام ، بخش سوم شامل یک دفتر مرکزی ، یک مرکز ارتباطات ، چندین نقطه با دقت استتار و یک زرادخانه بود. این پناهگاه به احتمال زیاد توسط نیروی هوایی آلمان در آن زمان ساخته شده است.در محل حفاری ، دانشمندان همچنین موفق به یافتن سکه های آلمانی با قدمت 1938-1941 شدند.
 
ابتکار عمل برای تخلیه اعضای بلندپایه رایش هرگز در جنگ جهانی دوم عملی نشد. بسیاری از جنایتکاران جنگی توسط نیروهای متفقین ائتلاف ضد هیتلر گرفتار شدند ، بسیاری از فاشیست ها خودکشی کردند. برخی دیگر به سادگی به کشورهایی گریختند که بدون ترس از محاکمه قانونی بتوانند در آن جا زندگی کنند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

غذاهای آرژانتین

در

 

غذاهای ارگانیک به عنوان غذای جهانی معروف است. چه کسی تصور می کرد که نه تنها رقاصان شگفت انگیز در سرزمین مادری تانگو زندگی می کنند، بلکه سرآشپزان بزرگ جهان هم اهل آرژانتین می باشند. آنها دهها نوع غذای ملی و  غذاهای آرژانتینی  را به مهمانان خود ارائه می دهند، براساس دستورالعمل های جمع آوری شده از کشورهای مختلف که طرز تهیه آن را به روش خودشان تغییر داده اند.

آنها سالها تحت تاثیر طعم های آشپزی مهاجران از اروپا و فراتر از آن قرار گرفته اند. به عنوان یک نتیجه، امروز، یکی دیگر از ظرافتهای آرژانتینی که در یکی از رستورانهای محلی دستور داده میشود، به طور ناخودآگاه طعم ایتالیا، هند، آفریقا، اسپانیا، آمریکای جنوبی و روسیه را احساس می کنید.

تاریخچه غذاهای آرژانتین

تاریخ  غذای آرژانتینی  به طور دقیق با تاریخ این کشور ارتباط دارد. این، به هر حال، یکی از ویژگی های آن منطقه را توضیح می دهد. واقعیت این است که بخش های مختلف کشور، که در زمان های مختلف با مردم مهاجرکشورهای دیگر پر شده بودند، تخصص های متمایز و متنوعی از انواع آشپزی آرژانتینی  ، و همچنین مجموعه ای از ظروف محبوب را به دست آورد. بنابراین، در شمال شرقی کشور، که غذاهای آن توسط تلاش های سرخپوستان گارانی شکل گرفته شده، دستور غذاها را برای غذاهای دریایی  (رودخانه های محلی غنی از آن) و برنج حفظ کرده است.

علاوه بر این، چای متی که در اینجا مورد احترام قرار گرفته است. به نوبه خود، آشپزخانه بخش مرکزی، که تحت تاثیر تغییرات ساخته شده توسط مهاجران از ایتالیا و اسپانیا بوده، در نهایت طعم مواد غذایی دامداران گاچو را از دست داد، و در عین حال سنت های اروپایی واقعی را به دست آورد. جالب توجه است، روس ها نیز به تاریخ توسعه آن کمک کرده اند، به گوشت گاو محلی stroganoff استروگانف  و سالاد روسی. دومی به سادگی نامیده شد: "سالاد روسی".

ensaladilla-rusa.jpg

سالاد روسی

 

در مورد شمال غربی، همه چیز باقی مانده است. فقط به این دلیل که این منطقه عملا توسط مهاجرانی از کشورهای دیگر ساکن نشده اند، به همین دلیل آنها قادر به حفظ ویژگی های دوره "قبل از اسپانیایی" شده اند. مانند بسیاری از سال های قبل، آن را تحت پوشش ظروفی از سیب زمینی، ذرت، یاتوبا، فلفل، کینوا، گوجه فرنگی، لوبیا، کارب، گل سرخ. ویژگی های خاص تعداد زیادی از سبزیجات موجود در میزهای آرژانتین در تمام طول سال، به تنهایی و یا به عنوان بخشی از غذای اصلی بشمار می آید.

قبل از ورود اسپانیایی ها، سیب زمینی، گوجه فرنگی ، کدو تنبل، حبوبات و ذرت در اینجا کشت می شد . بعدها گندم به آنها اضافه شد . عشق برای گوشت گاو و باز هم گوشت گاو . از لحاظ تاریخی، این نوع گوشت را تبدیل به مشخصه کشور کرده است. این نشان می دهد که نه تنها گردشگران بلکه همچنین در آمارها، مصرف گوشت گاو آرژانتینی دومین غذای جهان بحساب می آید. گوشت خوک، گوشت گاو، گوسفند و گوشت شترمرغ بسیار کمتر از این است. تا قرن نوزدهم، گوشت گاو عمدتا بر روی آتش یا سنگ های داغ داغ بریان می شد، بعد آنها شروع به دودی کردن گوشت ، پختن و جوشاندن با سبزیجات کردند.

فراوانی ماهی و غذاهای دریایی در منو، به دلیل ویژگی های جغرافیایی است. کمبود ادویه جات و ادویه در ظروف قابل مشاهده است . مردم محلی آرژانتین توضیح می دهند که ادویه فقط طعم غذا را خراب می کند. تنها چیزی که می تواند به ظرف اضافه شود فلفل است.

شراب های قرمز آرژانتین مانند جین و ویسکی محلی، که در استان هایی مانند مندوزا، سالتو، پاتاگونیا، سان خوان تولید می شوند، بسیار فراتر از مرزهای کشور هستند.علاوه بر این، آرژانتین برای گیاهخواران (سیدرودوف) بهشت ​​است. با انواع ظروف سبزیجات و غذاها از میوه ها، آشنا یا عجیب و غریب مانند cajito، لیما، می تواند مخالفان شدید گوشت را پذیرایی کند.

با این وجود، به نظر می رسد که غذاهای محلی بهتر است با ظروف ملی آن توصیف شود. اینها عبارتند از:

پنیر Empanadas - محصولات پخته شده با پر کردن های مختلف، از جمله آنچوی و کاپر . 

غذاهای آرژانتین

پینچو

پینچو  یک کباب محلی است.

 Churasco 

یک ظرف از گوشت مکعبی است، بر روی زغال چوب برشته شده است.

 

کباب با گوشت گوسفند

Carne Assad - کباب با گوشت گوسفند. تهیه شده بر روی ذغال سنگ.

 

نان میوه

شیرینی با تکه های میوه.

Puchero

Puchero - یک ظرف گوشت و سبزیجات با سس.

پریلا

انواع استیک، سوسیس برای گوشت خواران.

سالسا

سس کره با فلفل قرمز و سرکه که با غذاهای دریایی و غذاهای گوشتی مصرف می شود.

Dulce de Leche 

کارامل شیر.

هلادو 

بستنی محلی.

ماسامورا 

ظرفی از ذرت شیرین ، آب و شیر است.

چای ماته

یک نوشیدنی ملی است که مقدار زیادی کافئین دارد .

خواص مفید غذاهای آرژانتینی

گوشت بدون چربی، ماهی و سبزیجات آرژانتینی ها سالم است و غذاهای محلی آنها فوق العاده مفید است. با گذشت زمان،  غذاهای مخصوص  بهبود یافته است، بهترین غذاهای مشهور اروپایی به شیوه آرژانتینی  آماده می شود. قابل توجه است که امروز میانگین امید به زندگی آرژانتین تقریبا 71 سال است. با توجه به آمار در چند دهه گذشته، امید به زندگی به طور مداوم در حال رشد است.

طرز تهیه غذای آرژانتینی

پینچو

پینچو

پینچو ها  یک   غذای آرژانتینی  تشکیل شده از  تکه های گوشت خوک یا مرغ کبابی شده روی چوب هستند . روش سنتی خوردن پینچو با یک تکه نان نرم و گرم است. این غذا یکی از محبوب ترین غذاهای خیابانی است و برخی از خاطرات دوران کودکی مورد علاقه را زنده می کند. نسخه های زیادی از پینچو وجود دارد ، اما آنچه من فکر می کنم این دستور غذا و بسیاری از  غذاهای آرژانتین  را بسیار خوب می کند ، استفاده از سوفریتو است ، ترکیبی از گیاهان و معطرهای جادویی که پایه برخی از خوشمزه ترین    غذاهای آرژانتینی   است. سوفریتو را می توانید به راحتی خودتان تهیه کنید ، یا می توانید آن را بخرید. 

 

در طرز تهیه پینچو 3 ادویه و سس به نام های سس سوفریتو ، ادویه سازون و  ادویه ادوبو بکار رفته ، طرز تهیه خانگی این سس و ادویه ها در همین مقاله آمده است.  آشپزی آرژانتینی  را  بدون این سس و ادویه ها نمی توان تصور کرد.

مواد لازم برای پینچو

1/2 فنجان سس سوفریتو 
1/3 فنجان روغن زیتون  
1 و 1/2  قاشق غذاخوری ادویه سازون  
1 و 1/2 قاشق غذاخوری ادویه ادوبو 
1 و 1/2 قاشق چایخوری پودر پیاز 
1 و 1/2 قاشق چایخوری سیر دانه دار 
1/2 قاشق چایخوری فلفل سیاه آسیاب شده 

1کیلو گرم مرغ ، به مکعب های 5 سانتی برش دهید 
1/4 فنجان سس باربیکیو 
1 عدد نان ، برش خورده 

 

پینچو

طرز تهیه  غذای آرژانتینی  پینچو

سوفریتو ، روغن ، سازون ، ادویه آدوبو ، پودر پیاز ، سیر  و فلفل سیاه را در یک کاسه بزرگ ترکیب کنید. گوشت مرغ را اضافه کرده و روی آن بریزید. برای بهترین نتیجه ، گوشت را حداقل 2 تا 3 ساعت ماریناد کنید.
هنگام آماده شدن برای پخت ، گوشت را از یخچال خارج کنید. آب ماریناد را دور بریزید. گریل را از قبل روی 450 درجه فارنهایت یا حرارت متوسط ​​گرم کنید. گوشت را روی سیخ های 30 یا 35  سانتی بکشید و در انتهای هر سیخ یک فضای 7.5  سانتی خالی بگذارید. 


سیخ ها را روی گریل بگذارید و به مدت 3 دقیقه گریل کنید. سیخ ها را با دقت برگردانید و طرف دیگر را به مدت 3 دقیقه کباب کنید. دوباره سیخ ها را برگردانید و 2 دقیقه دیگر از طرف دیگر بپزید ، سپس پینچو ها را با سس باربیکیو بمالید. یکبار دیگر  بپزید تا زمانی که پینچو ها سرخ شوند. از گریل بردارید ، دوباره سس باربیکیو را بمالید و 5 دقیقه قبل از سرو استراحت دهید. تکه های نان را روی گریل تست کنید.

 

سس سوفریتو 

سس سوفریتو


سوفریتو یک ماده اصلی در پخت پائلا است. این یکی از پایه های غذا را فراهم می کند .سوفریتو یک سس گوجه فرنگی سنتی اسپانیایی است که بسیار شبیه پاساتای ایتالیایی است و در انواع غذاهای اسپانیایی استفاده می شود. پیاز ، سیر ، فلفل و گوجه فرنگی خرد شده در روغن زیتون سرخ می شود تا سس گوجه فرنگی غنی و غلیظ به دست آید. می توان آن را با برنج یا تخم مرغ خورد ، اما اغلب به عنوان ترکیب اصلی سس ، سوپ ، خورش یا غذاهایی مانند پائلا یا به عنوان پر کننده برای امپانادا استفاده می شود. می توانید سس سوفریتو را در یخچال تا 5 روز نگه دارید یا می توانید آن را تا 6 ماه فریز کنید.

مواد لازم برای تهیه 500 میلی لیتر سس سوفریتو
4  قاشق غذاخوری روغن زیتون
1 عدد پیاز ، ریز خرد شده
2 حبه سیر ، ریز خرد شده
½ فلفل سبز ، ریز خرد شده
500 گرم گوجه فرنگی رسیده ، تقریبا خرد شده یا 1 قوطی گوجه فرنگی پوست کنده
1 عدد  برگ بو
1 شاخه رزماری
1 شاخه آویشن
یک قاشق غذاخوری شکر
نمک

سس سوفریتو

سس سوفریتو قرمز

طرز تهیه سس سوفریتو

در یک ظرف سایز متوسط ​​، روغن را داغ کرده و سیر خرد شده ، پیاز ، فلفل ، برگ بو ، رزماری و آویشن را اضافه کرده و حدود 10 دقیقه روی حرارت ملایم تفت دهید تا نرم و شفاف شود. گوجه فرنگی های خرد شده  ، نمک و مقدار کمی شکر را اضافه کنید و به مدت 30 دقیقه روی حرارت ملایم بپزید ، گاهی اوقات هم بزنید.در اواسط پخت در غذاساز ریخته تا کاملا یکدست شود و در زمان باقی مانده روی حرارت ملایم بپزید.

 

سس سوفریتو

سس سوفریتو سبز


سس سوفریتو Sofrito ستون فقرات اکثر غذاهای لاتین کارائیب است. این سس همه کاره و ماریناد تغییرات کمی در سراسر کارائیب لاتین و آمریکای جنوبی دارد. این یک راه آسان و خوشمزه برای افزودن طعم به ماریناد گوشت ، برنج و غذاهای سبزیجات است.

طرز تهیه سس سوفریتو سبز

1 عدد فلفل دلمه ای قرمز
1 عدد فلفل دلمه ای سبز
12 آجی دولچه (ااز نواع فلفل دلمه ای aji dulce)
12 حبه سیر
پیاز 1 عدد
6 برگ recaito/ culantro (در صورت در دسترس نبودن گشنیز)
2 ساقه پونه کوهی
1 دسته گشنیز
1 قاشق غذاخوری فلفل سیاه
2 قاشق چایخوری نمک
1/2 فنجان روغن زیتون
همه مواد به جز روغن زیتون را در غذاساز مخلوط کرده و خوب مخلوط کنید. در حالی که پردازنده در حال کار است ، روغن زیتون را به آرامی به آن اضافه کنید و آنقدر ادامه دهید تا کاملا مخلوط شود.

 

ادویه سازون

ادویه سازون Sazon
 
ادویه سازون Sazon رنگ زیبا و طعم گرم را به غذاها می افزاید ، بدون گرمای تند. برای اجتناب از رنگهای غذایی موجود در برخی از مارک های فروشگاه ، این دستور را در خانه تهیه کنید.ممکن است به خرید ادویه جات ترشی جات در بازار محلی خود عادت کرده باشید ، اما وقتی بازار بسته است و نمی خواهید برای تهیه آن غذاها منتظر بمانید ، چه می کنید؟
 
وقتی برای تهیه برنج زرد و ropa vieja به ادویه sazon نیاز داشتم ، این اتفاق برای من افتاد . به جای اینکه منتظر روز بعد باشم ، تصمیم گرفتم به جای آن یک ترکیب ادویه خانگی درست کنم.هنگامی که شروع به تهیه مخلوط ادویه در خانه می کنید ، متوجه می شوید که چقدر راحت است و چقدر می توانید در پول خود صرفه جویی کنید. نه تنها این ، بلکه طعم آن همیشه بهتر است وقتی در خانه مخلوط ادویه درست می کنید. و راهی وجود ندارد که بدانید ادویه ها چقدر در قفسه های بازار مانده اند.
 
دلیل دیگری وجود دارد که ممکن است بخواهید مخلوط را در خانه شروع کنید ، و این دلیل مهمی است. برخی از مارک ها نمک اضافی ، رنگ های غذایی ، نگهدارنده ها و رنگ های مصنوعی را به ترکیب ادویه خود اضافه می کنند. تهیه آنها در خانه به شما این کنترل را می دهد که چه چیزی به مخلوط اضافه یا کم کنید.
ادویه سازون
 
پاداش بزرگ : هرگز نباید نگران چیزی باشید که در شیشه ادویه پنهان شده است. وقتی خودتان ادویه خود را می سازید ، مونوسدیم گلوتامات (MSG )، طعم دهنده های مصنوعی یا رنگ خوراکی وجود ندارد! اگر غذاهای لاتین و مکزیکی زیادی تهیه می کنید ، ممکن است بسیاری از مواد لازم برای ادویه سازون در انبار شما وجود داشته باشد.
 
ادویه جات مانند پودر گشنیز ، زیره ، سیر و پیاز بسیار رایج هستند. عنصر اصلی برای دادن رنگ قرمز غنی به سازون ، پودر آکیوت است.
(آکیوت بومی آمریکای گرمسیری است که از قرن بیستم رنگ قرمز از دانه های آن استخراج شده است و قدرت نمادین (نماینده زندگی ابدی، خورشید، آتش و خون، عظمت و قدرت) است و برای رنگ آمیزی و طعم غذا استفاده می شود. آکیوت نام مستعار آناتو، درخت رژ لب و زعفران برزیل نامیده می شود. )
اگر دانه های آناتو یا پودر آکیوت در دسترس نیست ، می توانید یک مقدار زعفران یا مقدار مساوی زردچوبه جایگزین کنید.
اگر زعفران در دسترس نیست یا به دلخواه شما نیست ، جایگزین دیگری برای پودر آکیوت ترکیب 1 قسمت زردچوبه و 2 قسمت پاپریکا است. آنها را با ادویه جات دیگر به کاسه اضافه کنید و خوب هستند!
 
از ترکیب ادویه لاتین برای افزودن طعم و رنگ قرمز زیبا به هر نوع غذای مکزیکی یا آمریکای لاتین استفاده کنید. سوپ ، خورش ، مرغ ، ماهی ، گوشت گاو یا  و حتی اقلام صبحانه! در اینجا چند ایده وجود دارد
ادویه استیک - از آن برای ادویه استیک ها برای کباب کردن استفاده کنید ، به ویژه یک استیک باتیت لاتین یا مکزیکی ، یا حتی استیک فلپ جنوب غربی .
غذاهای برنجی - من از ترکیب ادویه Sazon در دستورهای غذایی خود برای arroz amarillo و مرغ و برنج پورتوریکو استفاده می کنم .
لوبیا - اگرچه رنگ قرمز روی لوبیا چندان دیده نخواهد شد ، اما طعم سازون در لوبیا شگفت انگیز است !
تخم مرغ - از افزودن یک قطره روی تخم مرغ های رانچرو مکزیکی دریغ نکنید
 
ادویه سازون Sazon

مواد لازم برای تهیه ادویه سازون

1 قاشق غذاخوری گشنیز آسیاب شده
زیره سبز 1 قاشق غذاخوری
1 قاشق غذاخوری پودر آکیوت
1 قاشق غذاخوری پونه کوهی 
1 قاشق غذاخوری گشنیز خشک
1 قاشق غذاخوری پودر سیر
2 قاشق چایخوری نمک
2 قاشق غذاخوری پودر پیاز
1 قاشق چایخوری فلفل سیاه آسیاب شده
در آسیاب ادویه یا غذاساز گشنیز ، زیره ، آکیوت ، پونه کوهی ، گشنیز ، پودر سیر و پیاز ، نمک و فلفل دلمه ای را اضافه کرده و پودر کنید تا خوب خرد شود. ذخیره در ظروف محفوظ. و در دار در جای سرو و ترجیحا تاریک.
 

ادویه ادوبو 

Adobo  ادویه ادوبو

ادویه ادوبو ترکیبی از ادویه همه منظوره لاتین و مکزیکی است. از این دستور العمل برای کم کردن سدیم و بدون مونوسدیم گلوتامات (MSG ) استفاده کنید. 
اگر از آشپزی لذت می برید ، احتمالاً مجموعه قابل توجهی از ادویه جات ترشی جات و ترکیب ادویه جات را در آشپزخانه خود داشته باشید. مشکل این است که می توان گفت مدت زمان ادویه جات ترشی جات قبل از خرید در قفسه های فروشگاه چقدر دشوار است. تاریخ انقضا فقط راهنمای زمان استفاده از ادویه جات است. به ندرت اطلاعاتی در مورد زمان بسته بندی ادویه جات وجود دارد.

بدتر از آن ، ادویه جات خریداری شده گران است. این می تواند احساس وحشتناکی باشد که بدانید چندین دلار برای یک شیشه پودر چیلی یا ادویه تاکو که 3 سال قبل بسته بندی شده را خرج کرده اید . به همین دلیل (و بسیاری ر دیگر) ، توصیه می کنم خودتان ادویه جات و ترشی جات را تهیه کنید.

نه تنها تهیه ادویه جات خانگی ارزان تر است ، بلکه به شما این امکان را می دهد که دقیقاً بدانید در شیشه چه چیزی وجود دارد (و چه نیست). بسیاری از مخلوط های ادویه ای که از فروشگاه خریداری شده اند دارای مقدار زیادی نمک ، طعم دهنده های مصنوعی ، مواد شیمیایی مانند MSG (گلوتامات مونوسدیم) و سایر پرکننده ها هستند.

 

Adobo ادویه ادوبو   

ادویه ادوبو چیست

ادویه ادوبو ترکیبی از ادویه جات لاتین یا اسپانیایی است که برای افزودن طعم به غذا استفاده می شود. و باعث خشک شدن یا ماریناد بسیار خوبی می شود. آن را معادل آمریکایی نمک ادویه همه منظوره یا مخلوط اولیه ادویه کاجون در نظر بگیرید.

ادویه ادوبو را می توان به عنوان محلول خشک یا ماریناد مرطوب استفاده کرد. بسیاری از مردم آن را با روغن زیتون ، آب مرکبات (معمولاً آب پرتقال یا لیمو) و سرکه ترکیب می کنند تا به عنوان خمیر طعم دهنده گوشت ، مرغ و ماهی استفاده شود.
این مخلوط دارای طعم دودی و تا حدی تند است که با سبزیجات ، سوپ ها و خورش ها و غذاهایی مانند لوبیا سیاه و برنج و فلاوتای گوشت گاو ترد بسیار عالی است 

اگرچه مواد تشکیل دهنده می توانند بر اساس منطقه متفاوت باشند ، اما معمولاً 5 ادویه اصلی وجود دارد که در اکثر مخلوط های adobo پیدا خواهید کرد
پودر سیر
پونه کوهی - وقتی غذاهای مکزیکی یا سایر غذاهای لاتین درست می کنم ، ترجیح می دهم از پونه کوهی استفاده کنم. این خویشاوند با لیمو verbena است ، بنابراین طعم مرکبات روشن تری نسبت به پونه کوهی مدیترانه ای دارد. اگر نمی توانید پونه کوهی معمولی پیدا کنید ، از آن استفاده کنید.
نمک  ، فلفل سیاه و زردچوبه

من آن را در دستور  غذاهای مخصوص  مثل غذای کوبایی روپا ویجا ، یک غذای لاتین خوشمزه که دارای استیک پهن پخته شده است ، استفاده می کنم .طعم دودی خوبی به  مرغ و برنج پورتوریکویی می بخشد و فکر می کنم در مرغ کوبانو نیز آن را دوست داشته باشید!

 

Adobo ادویه ادوبو

طرز تهیه  ادویه ادوبو 

3 قاشق غذاخوری پودر سیر
2 و 1/2 قاشق غذاخوری نمک
2 قاشق چایخوری فلفل سیاه آسیاب شده
1 قاشق چایخوری پونه کوهی 
1/2 قاشق چایخوری زردچوبه آسیاب شده
در آسیاب ادویه یا غذا ساز پودر سیر ، نمک ، فلفل سیاه ، پونه کوهی و زردچوبه را اضافه کنید. پودر کنید و در ظروف محفوظ. ذخیره کنید.

 

روپا ویجا کوبایی

 روپا ویجا کوبا

 

این دستور کوبا روپا ویجا یک غذای خوش طعم لاتین است که از استیک تهیه شده و خرد می شود. با گوجه فرنگی ، پیمنتو Pimento (نوعی فلفل دلمه که تندی کمی دارد ) ، پیاز و فلفل کم و آرام پخته می شود و سپس از زیتون و کپر Caper استفاده می شود.

آن را روی برنج سفید سرو کنید تا سس خوشمزه آن جذب شود!

 

Ropa Vieja به عنوان غذای ملی کوبا شناخته می شود ، اما تنها چیزی که من می دانم این است که یکی از غذاهای مورد علاقه من در مورد نحوه  تهیه آسان و میزان طعم هایی است که با حداقل تلاش به دست می آید.

 

طعم در ROPA VIEJA  از چیست؟
طعم های خوشمزه ای که از طعم دادن استیک با چاشنی Adobo آدوبو ، قبل از ماریناد آن با سوفریتو (سس گوجه فرنگی) ، پیاز و فلفل ، چاشنی سازون و پخت آرام آن ایجاد می شود ، شگفت انگیز است.
زیتون سبز پر شده از پیمنتو (هسته زیتون برداشته می شود و برشی از فلفل پیمنتو گذاشته می شود) ، کپرها در اواسط پخت برنج اضافه می شوند و طعم فوق العاده ای می دهند.

بهترین قسمت گوشت برای روپا ویجا 

گوشت گاو کبابی و حتی گوشت مرغ کار می کند ، اما بهترین برای من همیشه بخش استیک پهلو بوده است .

 

چرا به آن ROPA VIEJA می گویند؟

اساساً این از یک داستان قدیمی اسپانیایی درباره پیرمردی بی پول نشأت می گیرد که زمانی لباس های خود را تکه تکه می فروخت ، زیرا نمی توانست برای خانواده اش غذا تهیه کند.

مواد لازم کوبا روپا ویجا

 

Cuban-Ropa-Vieja2.jpg


سوفریتو که گفتم یک سس گوجه فرنگی غلیظ است که از گوجه فرنگی ، پیاز و فلفل تهیه شده است. در صورت تمایل می توانید یک چهارم فنجان رب گوجه فرنگی را جایگزین کنید.
استیک پهلو به راحتی خرد می شود و مجدداً در مایع و سبزیجات سرخ کننده می رود تا کم و غلیظ شود.
گوشت گاو خرد شده خوشمزه را روی برنج سفید  یا با لوبیا و موز سرخ شده سرو کنید.

Ropa Vieja کوبا با استیک پخته و چاشنی دار شروع می شود که در پایه گوجه فرنگی از پیاز ، فلفل ، زیتون و کپر تهیه می شود. روی برنج خرد کرده و سرو کنید.

3 قاشق غذاخوری روغن زیتون یا روغن گیاهی
نیم کیلو استیک پهلو 
2 قاشق چایخوری ادویه Adobo (خریداری شده از فروشگاه یا نسخه من در همین مقاله)
2 عدد پیاز زرد خرد شده
3 عدد فلفل دلمه ای 
4 حبه سیر چرخ کرده
4 تا 6 قاشق غذاخوری سس سوفریتو(طرز تهیه سوفریتو در همین مقاله)
8 تا 12 قاشق غذاخوری سس گوجه فرنگی
2 قاشق چایخوری ادویه سازون Sazon (خریداری شده از فروشگاه یا نسخه من طرز تهیه ادویه سازون در همین مقاله)
1 قاشق چایخوری فلفل سیاه
آب گوشت گاو نزدیک به یک لیتر
10 زیتون سبز اسپانیایی برش خورده (هسته زیتون برداشته می شود و برشی از فلفل پیمنتو گذاشته می شود)
100 گرم پیمنتو قرمز برش خورده
3 قاشق غذاخوری کپر آبکش کرده
گشنیز برای تزئین

 

طرز تهیه روپا ویجا کوبایی

 روپا ویجا


پیاز را نازک خرد کرده و فلفل دلمه ای را به نوارهای 1/4 اینچی برش دهید. سیر را خرد کنید.
هر دو طرف استیک پهلو را با چاشنی ادوبو مزه دار کنید. هر کدام را به نصف بریزید تا در قابلمه جا شود.
روغن را روی حرارت متوسط ​​متوسط ​​گرم کنید. استیک ها را به قابلمه اضافه کرده و هر طرف را به صورت دسته ای تفت دهید تا حدود 10 دقیقه سرخ شود.
گوشت سرخ شده را در یک بشقاب قرار دهید و حرارت را  کم کنید تا متوسط ​​شود. پیاز ، نصف فلفل دلمه ای و سیر را اضافه کنید. گاهی اوقات هم بزنید ، حدود 10 دقیقه بپزید.
سوفریتو ، سس گوجه فرنگی ، سازون ، فلفل و آب گوشت گاو را اضافه کنید. هم بزنید و مخلوط را به جوش بیاورید. گوشت گاو را به قابلمه برگردانید. حرارت را کم کرده و بجوشانید ، بسته به نوع گوشت روی حرارت کم کاملا مغز پخت کنید. گوشت بعد از پخت باید کاملا و براحتی ریز شود.
گوشت را با دقت به کاسه منتقل کنید و گوشت را با انگشتان یا دو چنگال خرد کنید. سبزیجات و سس را بجوشانید و گوشت را اضافه کنید ، 10 دقیقه دیگر بپزید. برای تزیین روی برنج سفید با شاخه های گشنیز سرو کنید.


نکات آشپزی در روپا ویجا 

روپا ویجا

 

هر استیک پهلو را به صورت عمودی به نصف برش دهید ، نه به صورت طولی!
من دوست دارم از فلفل دلمه ای رنگهای مختلف مانند قرمز ، سبز ، زرد استفاده کنم.
سوفریتو یک سالسای غلیظ و شبیه پخت و پز لاتین است که از گوجه فرنگی ، پیاز ، فلفل سبز ، گشنیز و سیر تهیه شده است و باعث صرفه جویی در وقت آماده سازی شما در آشپزخانه می شود. اگر سوفریتو ندارید در صورت تمایل می توانید رب گوجه فرنگی را  جایگزین کنید و یک چهارم فنجان آب اضافه کنید.
به عنوان یک گزینه دیگر برای سرو: روپا ویجا  Ropa Vieja همچنین می تواند با لوبیا سیاه و موز سرخ شده با لیمو سرو شود.

 

کاربر گرامی اگر ادویه را در مقدار زیاد تهیه می کنید مقاله چرا ادویه را نمی توان در یخچال ، نزدیک اجاق گاز یا روی میز نگهداری کرد؟ را بخوانید و اگر به آشپزی ملل علاقمند هستید مقاله مترادف انگلیسی و فارسی ادویه های هندی را بخوانید.

نظرات

۱۴۰۰/۶/۱۱برنج زرد (اروز آماریلو) برنج زرد جزء اصلی در اکثر آشپزی های لاتین ، یعنی در کارائیب است. غذاهای پورتوریکو و کوبا معمولاً این غذا را در کنار گوشت قرمز و مرغ برشته سرو می کنند. طرز تهیه ساده ترکیبی از سبزیجات ، ادویه هایی مانند sazonادویه سازون و برنج سفید دانه بلند استفاده می کند. برنج کوبا چیست؟ برنج کوبا با تفت دادن پیاز خرد شده ، فلفل دلمه ای و گوجه فرنگی و افزودن ادویه سازون برای طعم و رنگ شروع می شود. سپس برنج سفید دانه بلند را داخل آن بریزید و بخارپز کنید.نخود فرنگی اضافه می شود و برنج معمولاً در کنار غذاهای سرخ شده گوشت یا مرغ سرو می شود. رنگهای زیبا ، زرد ، قرمز و سبز در درجه دوم طعم غنی برنج هستند.

۱۴۰۰/۶/۱۱کوپا روپا ویجا از کدام کشور است؟ لطفا دستور غذا کوپا روپا ویجا را بگذارید

۱۴۰۰/۶/۱۲سلام به عنوان غذای ملی کوبا شناخته می شود . طرز تهیه غذا کوپا روپا ویجا را در ادامه همین مقاله می گذارم

در ادامه بخوانید...

عکس واقعی از زن هایی که در آشویتس زنان خدمت می کردند

در

به نظر می رسد که مفاهیم زنان و فاشیسم با سبک زندگی زنان ناسازگار است، اما جنگ جهانی دوم نشان داد که این چنین نبود - در آلمان نازی، زنان جنگیدند. پس از اینکه فاشیست ها بیشتر اروپا را فتح کردند، معلوم شد که واحدهای زنان کمکی اضافی مورد نیاز است. در مجموع، حدود نیم میلیون زن در آن زمان در تقسیمات مختلف در آلمان مشغول به کار بودند و بعضی از آنها حتی در صفوف اس اس خدمت می کردند. عکس های مستند هنوز این تصاویر ترسناک را حفظ می کنند. 

زنان اغلب وفادار و اعضای  ایدئولوژیک حزب نازی بودند و به خاطر آن برای هر جنایتی آماده بودند. فقط در اردوگاه های کار اجباری حدود 3،200 زن نظارت داشتند که بسیاری از آنها به خصوص وحشیانه عمل می کردند. 

علیرغم شمار قابل توجهی از نگهبانان زن که توانستند از عدالت فرار کنند، اکثریت نتوانستند از دادگاه نورنبرگ اجتناب کنند. 

Hertha Oberhauser آزمایش های بی رحمانه ای بر روی کودکان انجام داد.

آزمایشات پزشکی در اردوگاه کار اجباری راونسبرگ با هدف بررسی واکنش بدن انسان در شرایط شدید و شرایط بحرانی انجام میشد. زندانیان وضعیت هایی را که اغلب در طول انجام خصومت ها بوجود می آمد، مدل سازی میکردند. زندانیان تحت تأثیر هیپوترمی، یخ زدگی، جراحات جدی قرار می گرفتند و پس از آن با داروهای تجربی درمان میشدند. 

زنان که به عنوان سرپرستان در اردوگاه های کار اجباری آلمان نازی کار می کردند.

این زنان نگهبانان اردوگاه های کار اجباری بودند که در طول جنگ جهانی دوم معروف شدند. افسانه هایی درباره جنایات برخی از نگهبانان آلمانی وجود داشت آنها "جادوگران بور" نامیده می شدند. 

تخلیه اجساد از یک اردوگاه کار اجباری.

زنان که به عنوان ناظران خدمت می کردند عمدتا از طبقه متوسط ​​و پایین جامعه بدون تحصیل و اغلب بدون تجربه کاری دیگر بودند.

واحد شبه نظامی داوطلبانه

بعضی از زنان که به عنوان ناظران در اردوگاه های کار اجباری مشغول به کار بودند، مستقیما از سازمان لیگ دختران آلمانی پیروی می کردند که تبلیغات گسترده ای از ایده های نازیسم تبلغ می کردند. با این حال، با توجه به اسناد بایگانی باقی مانده، آنها تنها داوطلبان بودند و بخشی از گروه پشتیبانی به اصطلاح SS بودند. 

حفاظت از اردوگاه آوشویتس در نزدیکی شهر آشویتس.

ایرما گریس و ماریا ماندل به عنوان ناظر در اردوگاه کار اجباری در آشویتس خدمت کردند و شخصا در نابودی هدفمند زندانیان جنگ شرکت میکردند. ماریا ماندل جنایتکار نازی به ویژه وحشیانه عمل می کرد. ماندل یکی از چهره های اصلی در دادگاه الاقصی آشویتس بود که در نوامبر 1947 برگزار شد. دادگاه نورنبرگ او را با حکم حلق آویزان کردن به اعدام محکوم کرد. این حکم در 24 ژانویه 1948 در زندان کراکو انجام شد. 

 

ساخت یک انبار نگهبانانی که در اردوگاه خدمت می کردند.


در ابتدا، سرپرستان زن در سال 1939 در اردوگاه کار اجباری راونسببرک، که در نزدیکی برلین قرار داشت، ظاهر شدند و به عنوان یک "اردوگاه نگهبانی برای زنان" برنامه ریزی شد. با این حال، سه سال بعد، به دلیل افزایش شمار زندانیان در اردوگاه های دیگر، زنان نیز در مکان هایی قرار گرفتند که قبلا فقط مردان را استخدام کرده بودند. 

خدمات پشتیبانی ارتباطات زمینی نیروی زمینی.

فرماندهی ارشد ارتش به وضوح به نگرش اصولی مبنی بر عدم استفاده زنان در خط مقدم جنگ متکی بود. اگر چه در واقع از این نگرش در شرایط خاص عدول می کرد. تعداد زیادی از زنان آلمانی در واحدهای دفاع هوایی خدمت می کردند.

SS-Gefolge یک واحد اس اس کمکی در آلمان نازی است. عمدتا این دسته شامل نگهبانان اردوگاه های کار اجباری بودند. زنان آلمانی به صورت داوطلبانه می توانستند در اردوگاه های کار اجباری شرکت کنند. هنگام استخدام ماموران زن، ترجیح داده میشد  بدون سو سابقه اداری و کیفری باشند. علاوه بر این، همه آنها بایستی سلامت جسمانی و امنیت سیاسی عالی داشته باشند. 

نظرات

در ادامه بخوانید...

بدترین زن در تاریخ

در
طبق آمار ، بیشتر دیوانگان و منحرفان مرد هستند. با این حال ، زنان خونخوار ی در تاریخ جهان هستند که می توانند از هر دیوانه و منحرفی که تاکنون شنیده اید، وحشتناک تر باشند و جنایت بیشتری مرتکب شده باشند. یكی از آنها "ایلس كوچ" یا "Frau Lampshade" معروف به زن آباژور است كه به همراه SS دیگری در صدر لیست وحشتناک ترین زنان تاریخ جهان قرار دارد.
 
در جنگ جهانی دوم برای تحقق ایده های هیتلر ، مجریانی لازم بود  - افرادی بدون ترحم ، دلسوزی، وجدان و بدون سلامت روان. رژیم نازی با جدیت سیستمی را ایجاد کرد که بتواند چنین زنان و مردانی را تولید کند.نازی ها اردوگاه های کار اجباری زیادی را در قلمرویی که خود اشغال کرده بودند ، ایجاد کردند ، که به اصطلاح "پاکسازی نژادی" اروپا در نظر گرفته شده بود. این واقعیت که زندانیان یا معلول بودند یا افراد مسن و کودکان برای سادیست های SS از اهمیتی برخوردار نبودند. آشویتس ، تربلینکا ، داچائو و بوخنوالد تجسم جهنم روی زمین شد ، جایی که مردم به طور سیستماتیک در اتاق های گاز مسموم می شدند و یا از گرسنگی و تحمل ضربات وحشیانه می مردند.
 
ایلس کوهلر در درسدن در یک خانواده طبقه کارگر متولد شد. در مدرسه ، او دانش آموز كوشا و كودكی بسیار شاد بود. در جوانی ، به عنوان كتابدار ، عاشق و دوست داشتنی كار می كرد ، بین پسران روستایی از موفقیت زیادی برخوردار بود ، اما همیشه خود را برتر از دیگران می دانست و به طور واضح در شایستگی هایش اغراق می كرد. در سال 1932 ، او به NSDAP پیوست. در سال 1934 ، او با كارل كوچ ملاقات كرد ، كه دو سال بعد با او ازدواج كرد.
چگونه ایلس از یک کتابدار آرام به یک هیولا تبدیل شد که همه بوخنوالد از ترس در وحشت بسر می بردند؟
این بسیار ساده است: هنگامی که خودخواهی او با جاه طلبی های SS کارل کوچ همراه شد ، ظلمات نهفته ایلس آشکار شد.این زن در تاریخ جهان  به عنوان یکی از پیچیده ترین جنایتکاران نازی اعلام شد. گزارشگرانی که در جلسه دادگاه در پرونده سادیست خونخوار حضور داشتند ، در مطالبی که او را منحصراً "عوضی بوخنوالد" و "زن آباژور" خوانده بودند ، شرکت کردند.
در سال 1936 ، ایلس داوطلب شد در اردوگاه کار اجباری ساچسنهاوزن ، جایی که کارل در آن خدمت می کرد ، کار کند. در ساچسنهاوس ، کارل در بین اسرا شهرت خود را به عنوان یک سادیست به دست آورد. در آن زمان ، كوچ قدرت زیادی پیدا كرد و با تماشای روزانه نابودی مردم، لذت بیشتری از عذاب زندانیان میگرفت. اما در اردوگاه ، اسرا بیشتر ازایلس می ترسیدند تا از فرمانده.
 
در سال 1937 ، کارل کوچ به عنوان فرمانده اردوگاه کار اجباری بوخنوالد منصوب شد ، جایی که ایلس به دلیل ظلم خود به زندانیان بدنام شد. زندانیان گفتند که او غالباً در اطراف اردوگاه قدم می زد و هر کس را که با لباس راه راه ملاقات می کرد شلاق می زد. گاهی اوقات ایلس با خود یک سگ گرسنه همراه می برد و سگ را به جان زنان باردار یا زندانی های فرسوده می انداخت ، از وحشتی که زندانیان تجربه می کردند خوشحال می شد. جای تعجب نیست که آنها او را "عوضی بوخنوالد" می نامیدند.
 
اما شور واقعی این خانم خال کوبی بود. او به مردان زندانی دستور داد كه لباس خود را درآورند و بدن آنها را معاینه كنند. او به کسانی که خالکوبی نداشتند ، علاقه ای نداشت ، اما اگر الگوی عجیب و غریب را بر روی بدن کسی میدید ، چشمانش براق می شد ، زیرا این بدان معنی بود که او با قربانی دیگری روبرو می شود.
 
بعدها ایلس با نام "Frau Lampshade" لقب گرفت.(خانم آباژور) او برای ایجاد انواع وسایل خانگی از پوست و استخوان مردان به قتل رسیده استفاده کرد ، که بسیار به این کار افتخار می کرد. او پوست و استخوان کولی ها و اسیران جنگی را با خال کوبی روی سینه و پشت پیدا میکرد که برای صنایع دستی مناسب ترین و گسترده ترین قسمت در بدن بود.ایلس مخصوصاً آباژورها را دوست داشت.
 
یکی از زندانیان ،آلبرت گرنوفسکی یهودی ، که مجبور به کار در آزمایشگاه آسیب شناسی بوخنوالد بود ، پس از جنگ گفت که زندانیانی که توسط ایلس با خال کوبی انتخاب شده بودند ، به دیسپانسر منتقل میشدند. آنها در آنجا با استفاده از تزریقات کشنده کشته می شدند.
تنها یک راه قابل اعتماد برای نجات از است این "عوضی" و تبدیل نشدن به روی آباژور وجود داشت .اسرا باید  پوست خود را مثله می کردند یا در یک محفظه گاز باید می مردند. به نظر برخی حرفه خوبی بود. اجساد "با ارزش هنری" به آزمایشگاه آسیب شناسی تحویل داده میشدند ، جایی که با الکل تحت درمان قرار میگرفتند و با دقت پوست کشی میشدند. سپس خشک شده ، روغن کاری و در کیسه های مخصوص بسته بندی میشدند.
 
در همین حال ، ایلس مهارتهای خود را کامل کرد.او شروع به درست کردن دستکش ، سفره ، و حتی لباس زیر زنانه از پوست انسان کرد.و کارت پستالهایی از پوست اسیران جنگی (حدود 3600 قطعه قطعه) ، کیف پول و همچنین جلد چرمی برای کتابها کرد . بسیاری از دوستان وی ، همسران ارتشیان ، سفارش می دادند و از خرید محصولات از مجموعه ایلس خوشحال بودند.
 
ظاهراً سرگرمی وحشیانه ایلس کوچ در بین همکارانش در دیگر اردوگاههای کار اجباری ، که در امپراتوری نازی ها مثل قارچ های بعد از باران چند برابر شده اند ، مد شد. برای او باعث خوشحالی بود كه با همسران فرماندهان اردوگاه های دیگر مطابقت داشته باشد و دستورالعمل های مفصلی در مورد چگونگی تبدیل پوست انسان به جلد های عجیب کتاب ، آباژورها ، دستکش یا سفره ها را به آنها بدهد.
با این حال ، فکر نکنید که Frau Lampshade با تمام احساسات بشر بیگانه بود. یک بار ایلس، جوانی بلند قد و خوش تیپ را در میان زندانیان دید. قهرمانی با دو متر قد، ایلس او را دوست داشت و به نگهبانان دستور داد كه به شدت جوان چكی را تغذیه كنند. یک هفته بعد به او لباس تمیز داده شد و به اتاق ایلس آورده شد. ایلس با یک لیوان شامپاین در دستش به سمت او رفت. با این حال ، مرد ناراحت شد: "- من هرگز با تو نخواهم خوابید. تو SS هستی و من کمونیست هستم! لعنت بر تو! "
 
ایلس سیلی محکمی به او زد و فوراً نگهبان را صدا کرد. مرد جوان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و ایلس دستور داد كه قلبی را كه گلوله داخل آن بود بیرون بیاورند وآن را در الكل قرار داد. او این قلب را روی میز کنار تخت خود قرار داد. در شب ، نوری که اغلب در اتاق خوابش می درخشید - ایلس ، در پرتو آباژور "خال کوبی" ، با نگاه کردن به یک قلب قهرمان مرده ، اشعار عاشقانه می سرود ...
 
به زودی ، توجه مقامات  به "كارآیی آدمخواری" خانم كوچ جلب شد. در اواخر سال 1941 ، زوج كوچ به جرم "ظلم بیش از حد و فساد اخلاقی" در دادگاه SS در كاسل حاضر شدند. با این حال ، در آن زمان ، سادیست ها موفق به فرار از مجازات شدند. و تنها در سال 1944 دادگاهی برگزار شد که در آن قادر به فرار از مسئولیت نبودند.
 
در یک هوای سرد آوریل سال 1945 ، فقط چند روز قبل از آزادسازی اردوگاه توسط نیروهای متفقین ، کارل کوچ در حیاط همان اردوگاه جایی که او هزاران سرنوشت انسانی را بی صدا کرده بود ، تیرباران شد.
گناه ایلس بیوه از همسرش کمتر تشخیص داده شد. بسیاری از زندانیان معتقد بودند كه کارل تحت تأثیر  همسرش مرتكب جنایاتی شده است. با این حال ، از نظر SS ، گناه او ناچیز بود. سادیست از زندان آزاد شد. با این وجود ، او به بوخنوالد برنگشت.
 
ایلس کوچ پس از سقوط "رایش سوم" ، امیدوار بود که در حالی که آنها در اس اس و گشتاپو "ماهی های بزرگ" را می گرفتند ، همه او را فراموش کنند. او تا سال 1947 آزاد بود ولی عاقبت عدالت پیروز شد.
ایلس یک بار در زندان اظهاراتی کرد که در آن اطمینان داد که او فقط "خدمتگزار" رژیم است. او ساختن چیزهایی از پوست و استخوان انسان را تکذیب کرد و ادعا کرد که او توسط دشمنان مخفی رایش محاصره شده است و به او تهمت زده اند.پس از آزادسازی بوخنوالد توسط متفقین ، ایلس موفق به فرار شد و تا سال 1947 آزاد شد.
در سال 47 ، توسط مأمورین اطلاعات آمریكا گرفته شد.قبل از محاکمه ، وی بیش از یک سال در سلول انفرادی بود. ایلس به خوبی می دانست که با مجازات اعدام روبرو است ، اما واقعاً نمی خواست در چهل سالگی بمیرد.روش های مختلفی برای جلوگیری از مجازات اعدام وجود داشت که یکی از آنها حاملگی است.ایلس این راه را انتخاب کرد.اما چگونه در یک سلول امنیتی باردار شود ، جایی که حتی یک مگس نیز در آن نفوذ نمی کند؟
در طی ملاقات با دوستان یا نزدیکان ، به او کپسولی با اسپرم داده شد که Frau Ilsa با انگشت وارد واژن کرد.در زمان دادگاه ، او در ماه دوم بارداری بود.

 

به مدت چند هفته ، بسیاری از زندانیان سابق با چشمان خشمگین به صحن دادگاه آمدند تا حقیقت را درباره گذشته ایلزا کوچ بگویند.

دادستان گفت: این واقعیت که این زن در حال حاضر باردار است ، او را از مجازات معاف نمی کند. "با این وجود ، از اعدام جلوگیری شد.ژنرال آمریکایی امیل کیل حکم را خواند: "ایلس کوچ - حبس ابد".

 
در سال 1951 ، نقطه عطفی در زندگی ایلس کوچ رخ داد. ژنرال لوسیوس کلی ، کمیسر عالی منطقه اشغال ایالات متحده در آلمان ، جهان را در هر دو طرف اقیانوس اطلس ، هم جمعیت کشورش و هم جمهوری فدرال آلمان ، که در ناحیه ویرانگر رایش سوم شکست خورده پدید آورده ، شوکه کرد. او به ایلس كچ آزادی داد ، اظهار داشت كه تنها "شواهد غیررسمی وجود دارد و هیچ مدرکی مبنی بر مشاركت وی در ساخت صنایع دستی چرم خال کوبی وجود ندارد."
 
وقتی مجرم آزاد شد ، جهان از اعتقاد به صحت این تصمیم خودداری كرد. ویلیام دنسون ، وکیل واشنگتن ، دادستان دادگاه که ایلس کوچ را به حبس ابد محکوم کرد ، گفت: "این یک اشتباه عظیم در عدالت است. ایلس کوچ یکی از بدنام ترین سادیست ها در بین جنایتکاران نازی بود. محاسبه تعداد افرادی که می خواهند علیه او شهادت دهند محال است ، نه تنها به این دلیل که او همسر فرمانده اردوگاه بود ، بلکه به این دلیل که او یک موجود خداپرست است. "
 
با این حال ، ایلس کوچ به سزای خود رسید تا از آزادی لذت نبرد ، به محض اینکه از زندان نظامی آمریکا در مونیخ خارج شد ، توسط مقامات آلمانی دستگیر شد و دوباره زندانی شد.
وزارت دادگستری باواریا با جستجوی زندانیان سابق بوخنوالد ، تحقیقات خود را آغاز کرد و مدارک جدیدی را منتشر می کند که باعث می شود جنایتکار جنگی برای بقیه روزهای عمر خود در یک سلول محبوس شود. 240 شاهد در دادگاه شهادت دادند. آنها در مورد ظلم های سادیستی در اردوگاه مرگ نازی ها صحبت کردند.
 
این بار ، ایلس کوچ توسط آلمانی ها مورد قضاوت قرار گرفت ، به نام نازی ها به اعتقاد وی ، وفادار خدمت "واترلند" شد. او دوباره به حبس ابد محکوم شد. به او محکم گفته شد که این بار دیگر نمی تواند به هیچ امیدی متکی باشد.
 
اعتراضات بعدی توسط این زن به سرعت رد شد. در پایان ، زندگی کوچ در اول سپتامبر 1967 به پایان رسید. "جادوگر بوخنوالد" بعد از گذراندن بیست سال در زندان، زندگی خود را با حلق آویز کردن خود در سلول به اتمام رساند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

فیلم یک زندگی پنهان، ترنس مالیک: شورش علیه جنگ هیتلر

در
فیلم یک زندگی پنهان
اتریش ، دهه 1940. روستای Radegund یک بهشت ​​روی زمین است: کوه ها ، مراتع ، آبشارها ، مزارع ، خانه های روستایی و کشاورزان زحمتکش. Franz و Fanny  ( آگوست دیل و  والری پاکنر) - یک مزرعه بزرگ ، عشق بزرگ ، سه دختر ، سه بره ، یک خر ، یک گاو و خیلی موارد دیگر. اما آلمان هیتلری در حال جنگ است و هر مرد اتریشی را بسیج می کند. فرانتس ، به عنوان یک متفکر از نبرد برای نازی ها امتناع می ورزد. علاوه بر این ، این سؤالات ضروری را مطرح می کند مانند: اگر خدا به مردم آزادی انتخاب داده پس ما مسئول کارهایی که می کنیم و نمی کنیم، هستیم و اگر رهبران کشورها بد رفتار می کنند ، ما نمی توانیم به آنها گوش دهیم. بنابراین ، در حالی که همه افراد جنگجو به جنگ رفتند ، فرانتس در کنار خانواده خود باقی مانده و بلافاصله به یک مطرود تبدیل می شود. همه افراد اطراف سعی در این دارند که او را به دفاع از میهن خود در برابر دشمنان هیتلر قانع کنند و احتمالاً در همان جا هم بمیرد. چرا که نه؟ پدر فرانتس در جنگ کشته شده و هیچ . "مگر شما از او بهتر هستید؟ - یگرستاتر مدیر محلی فریاد می زند. "آنها دشمن هستند ، و شما خائن هستید!" بعداً احضاریه برای فرانتس می آید ، و او .......
 
داستان فیلم A Hidden Life نماد مقاومت اتریش ، Franz Jägerstetter ، که از جنگ در کنار نازی ها در جنگ جهانی دوم خودداری کرد. هنگامی که فرانتس با وجود تهدیدهای بسیاری برای جلوگیری از خیانت ، با تهدید اعدام روبرو است ، او همچنان از اعتقادات خود براساس ایمان و عشق به خانواده خود دفاع می کند.
فیلم یک زندگی پنهان
کارگردان فیلم یک زندگی پنهان ترنس مالیک مشهور در سینمای جهان  در دانشگاه فلسفه تحصیل کرده است ، حوزه مورد علاقه ترنس مالیک کار یک متفکر بزرگ آلمانی قرن بیستم -  مارتین هایدگر است . هنوز بحث بر سر نظرات سیاسی این فیلسوف وجود دارد. وی عضو حزب نازی NSDAP بود و علناً اقدامات Fuhrer (کلمه آلمانی به معنی رهبر)را تأیید کرد. با انتشار اخیر نت بوک های سیاه ، نوشته های دفتر خاطرات هایدگر ، اوضاع وخیم تر شد . جایی که آنها حتی شواهد بیشتری از همدردی وی با رژیم فاشیستی پیدا کردند.
قبل از تماشای این فیلم ، این کنجکاوی وجود داشت که آیا دیدگاه های سیاسی جنجالی مارتین هایدگر ، که توسط کشاورز اتریشی " Franz Jägerstetter" مورد مطالعه قرار گرفته بود ، تایید می شود؟بعد از تماشای فیلم ، قطعاً می توانید پاسخ دهید - نه. ترنس مالیک به آرمانهای معنوی خود وفادار ماند. فاشیسم در فیلم او یک شر مطلق است که با دقت در تمام جزئیات چهره نمایندگان او به تصویر کشیده می شود ، که بارها و بارها در کلوزآپ ها ثبت می شود.
 
ما قسمت تاریک هایدگر را فهمیدیم ، اما فراموش کردن او خیلی زود است. بسیاری از هایدگرهای دیگر در این فیلم وجود دارند . این فیلسوف همیشه عشق به زندگی دهقانان را احساس می کرد و این فرصت را برای زندگی در بیابان ها از دست نمی داد - کلبه ای در Todtnauberg در جنگل سیاه. کار فلسفی نمی تواند بدست کسانی باشد که درخلوت خود نشسته اند. جای او بین کارگران  و دهقانان است. "
 
زندگی پنهان کاملاً مظهر این مفهوم است. تقریباً به مدت سه ساعت ، مالیک در تقریباً هر فریم ، زندگی دهقانان را تحت مونولوگهای فلسفی نشان می دهد. کارگردان امروز ارزشهای سنتی غیرقابل انعطاف را جشن می گیرد: روابط خانوادگی محکم ، کار بدنی صادقانه ، عشق به طبیعت. بر روی این ستون های غیرقابل تردید ، جهان بینی یک کشاورز ساده اتریشی ، فرانتس جگرستستر (بازیگر آگوست دیل) قرار دارد . نه میهن پرستی تخریب شده ، نه مجازات عمومی ، نه خشونت جسمی - هیچ چیز نمی تواند او را  فراتر از جهان بینی و اصول خود قرار دهد.
ترنس مالیک داستان واقعی یک مرد کوچک را اساس و مبنای خود قرار داد تا یک مبحث فلسفی در مقیاس بزرگ را در مورد معنای زندگی بسازد - همانطور که او می داند چگونه ، عاشقانه و به زیبایی و به مدت سه ساعت فیلم خود را بسازد. یارگ ویدمر فیلمبردار (او با امانوئل لوبکی در "درخت زندگی" کار کرد) است و شما از روی صفحه نمایش هنوز هم بوی علفزار، چمنزار و کاج های سوزنی ، زمین نرم و گرم ، عطر سیب و شیر تازه را استشمام می کنید - همه چیز پر از زندگی و خوشحال کننده است. سرنوشت فرانتس در این فضا حل می شود و از طریق نامه های گفت و گو بین زن و شوهر ادامه می یابد . مالیک همه جزئیات موجود را استفاده می کند و ما را مجبور می کند تا وارد این زندگی ساده و عاشقانه شویم و آن را تا ته انتها احساس کنیم. به مدت سه ساعت ، باید درک کنیم که نه تنها هر سنبلچه ، هر نفس هوا ، هر بوسه از همسر دارای ارزش است بلکه فرصتی برای زندگی با همه اینها بدون شرم و عذاب وجدان است.
فیلم یک زندگی پنهان
البته ، این یک زندگی نامه نیست ، یک فیلم تاریخی نیست ، اگرچه زندگی در مزرعه با دقت دقیق نشان داده می شود: به نظر می رسد ، فقط یک لحظه است و ما خودمان به سراغ سیب زمینی و حبوبات خواهیم رفت. ملک علاقه دارد تا مسئله شر ، قهرمانی و اراده آزاد را نشان دهد. بنابراین ، در زندان ، فرانتس در بازجویی با کتک و شکنجه روبرو نمی شود بلکه با سؤالاتی فریبنده بازجویی می شود. بازجو هردر ( ماتیاس شونارتز ) سؤال می کند: "آیا شما از دیگران بهتر هستید؟ آیا شما می دانید و دیگران نمی دانند؟ "نازی ها به هر طریق تلاش می کنند سرسختانه او را قانع کنند و او را وادار به ترک اعتقادات خود کنند. حتی در دادگاه ، قاضی لوبن (آخرین نقش برونو گانز)) فرانتس را فراخوانده و سعی می کند توضیح دهد که همه فقط از تصمیم او بدتر می شوند. این که در خارج از این دیوارها ، هیچ کس از شاهکار او آگاهی نخواهد داشت. هیچ کس به او اهمیت نمی دهد. او چیزی را تغییر نخواهد داد. جهان به همین شکل باقی خواهد ماند. پس آیا بهتر نیست طبق خواسته آنها عمل کند؟
 
 
اما اعتقادات فرانتس به وی اجازه نمی دهد كه مردم را بکشد ، و او تا آخر با خودش صادق است. مالیک از یک طرف بی معنی بودن این عمل را نشان می دهد ، از سوی دیگر ، موازی های مسیحی را ترسیم می کند ، فرانتس را به عنوان یک شهید بزرگ تبدیل می کند و از این طریق یک واقعیت را منعکس می کند: در سال 2007 ، پاپ بندیکت شانزدهم ، Franz Jägerstetter را به عنوان یک عمل انفرادی آرام و به عنوان یک شهید شناخت. در واقع ، چرا نه ، آنها تبدیل می شوند به کسانی که برای ایمان رنج می برند. اقوام از آنها دوری می کنند ، آنها را تحقیر و سرکوب می كنند.بنابراین ، مالیک ، نسخه ای از زندگی قدیسی را به روشی رنگی و رنگارنگ نشان می دهد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا در جنگ جهانی دوم، آلمان دو بار قرارداد تسلیم را امضا کرد

در

جنگ جهانی دوم

در 7 مه 1945 ، آلمان بدون قید و شرط تسلیم متفقین شد. تسلیم رسما در ریمز فرانسه امضا شد. پایان چنین مدت انتظار طولانی ، برای آن جنگ وحشتناک و خونین ، که چنین زخم های عمیقی بر قلب و سرنوشت بسیاری از مردم به جا گذاشت. این سقوط نهایی رایش سوم بود. پس از آن در تاریخ 9 ماه مه در برلین چه اتفاقی افتاد؟ چرا آلمان مجبور شد تقریبا دو بار کاپیتولاسیون کند؟(کاپیتولاسیون در لغت به معنای سازش و تسلیم است)

 

جنگ جهانی دوم

امسال 75 سالگرد از پایان  وحشتناک ترین و مخرب ترین جنگ در قرن بیستم می گذرد. طبق آمار رسمی ، در جنگ جهانی دوم حدود 70 میلیون نفر جان خود را از دست داده است. دولت آلمان در این جنگ مجبور شد دو بار تسلیم شود. این اتفاق به دلیل ایدئولوژی های متناقض ، نزاع  بین اتحاد جماهیر شوروی و متحدان آن رخ داد. متأسفانه جنگ جهانی اول اخیر چنین میراثی را به جا گذاشت.

 

جنگ جهانی دوم
استالین از امضای عمل تسلیم آلمان در ریمز  فرانسه عصبانی شد.

شکست آلمان نازی از آغاز سال 1944 کاملاً آشکار بود. اتحاد جماهیر شوروی ، ایالات متحده ، فرانسه و انگلیس به نیروها پیوستند تا این رویداد مورد انتظار طولانی را نزدیک کنند. هنگامی که آدولف هیتلر در 30 آوریل 1945 خودکشی کرد ، از قبل برای همه مشخص بود که زمان دیکتاتوری خونین رایش سوم به پایان رسیده است. فقط اکنون مشخص نبود که چگونه ارتش و دولت امضای تسلیم را برگزار می کنند.

هیتلر، دریاسالار  و یک نازی سرسخت کارل دنیتز را به عنوان جانشین خود در صورت مرگ منصوب کرد. در واقع و در حقیقت ، دنیتز نه مدیریت آلمان جدید ، بلکه سازمان انحلال آن را به ارث برد.

دریادار به زودی به رئیس ستاد عملیاتی فرماندهی عالی نیروهای مسلح ، آلفرد جودل دستور داد كه در مورد تسلیم همه سربازان آلمانی با ژنرال  آیزنهاور موافقت كند.

 

جنگ جهانی دوم
اولین امضا در 8 ماه مه در ریمز فرانسه انجام شد.

 

 

در همان زمان ، دنیتز ابراز امیدواری کرد که مذاکرات زمان لازم برای او را به دست آورد تا هرچه بیشتر شهروندان و سربازان آلمانی از مسیر ارتش پیشروی اتحاد جماهیر شوروی خارج شوند. دریادار حیله گر همچنین امیدوار بود که ایالات متحده ، انگلیس و فرانسه را متقاعد کند که با اتحاد جماهیر شوروی مخالفت کنند تا آلمان بتواند جنگ خود را در این جبهه ادامه دهد.

 

جنگ جهانی دوم
خوشحالی نیویورکی ها از تسلیم آلمان در جنگ جهانی دوم


اما آیزنهاور همه این ترفندها را دید و اصرار داشت كه جودل سند تسلیم را بدون هیچ گونه مذاكره ای امضا كند. در 7 مه 1945 ، "قانون تسلیم نظامی" بدون قید و شرط و توافق بر سر آتش بس کامل امضا شد که از 8 مه در 23 ساعت و یک دقیقه CET به اجرا در آمد.

 

جنگ جهانی دوم
جوزف استالین خواستار عقد قرارداد از طرف آلمان توسط فیلد مارشال ویلهلم کیتل بود.

 

وقتی جوزف استالین فهمید که آلمان تسلیم بی قید و شرط در ریمز فرانسه قرارداد تسلیم را امضا کرده است ،عصبانی شد. از این گذشته ، اتحاد جماهیر شوروی میلیون ها جان سربازان و شهروندان عادی را در این جنگ قربانی کرده بود. این بدان معنا بود که عقد قرارداد قرار بود توسط یک رهبر نظامی اتحاد جماهیر شوروی با بالاترین رتبه انجام شود و امضا کنندگان فقط به حضور رسمی یک افسر شوروی محدود می شدند.

استالین نسبت به مکان امضای عقد قرارداد هم اعتراض کرد. استالین معتقد بود كه چنین سندی باید فقط در برلین امضا شود. از این گذشته ، برلین بود که پایتخت رایش سوم بود ، به این معنی که در آنجاست که تسلیم بی قید و شرط آن باید رسمی شود.

 

جنگ جهانی دوم
دریاسالار دنیتز امیدوار بود که متفقین را در آغوش بگیرد و به جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی ادامه دهد.

دریاسالار دنیتز امیدوار بود که متفقین را در آغوش بگیرد و به جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی ادامه دهد.


اعتراض قاطع جوزف استالین برای متفقین این بود كه آلفرد جودل ارشدترین مقام نظامی آلمان نبود. از این گذشته ، همه به یاد داشتند که چگونه امضای مشابه آتش بس که به جنگ جهانی اول پایان داد ، به کاشت بذر جنگ جهانی دوم کمک کرد.

سپس در سال 1918 ، هنگامی که امپراتوری آلمان در آستانه شکست بود ، فروپاشید و یک جمهوری پارلمانی جایگزین آن شد. وزیر امور خارجه جدید ، ماتیاس ارزبرگر ، آتش بس را در کامپن منعقد کرده بود که در آن نیز آلمان نیز بدون قید و شرط تسلیم شد، زیر پا گذاشت.

 

استالین متقاعد شده بود که امضای عمل تسلیم توسط چنین مقام رسمی مانند آلفرد جودل ، با دستورالعمل رئیس غیرنظامی دولت ، می تواند در آینده یاعث شود تا داستان جدیدی ایجاد شود که ارتش آلمان دوباره از پشت خنجر بزند. استالین بسیار نگران بود كه در این صورت ، آلمان دوباره می تواند در آینده پافشاری كند كه تسلیم غیرقانونی است. استالین خواستار آن شد که این سند شخصاً به وسیله فرمانده کل نیروهای مسلح آلمان ، فیلد مارشال ویلهلم کیتل ، امضا شود.

جنگ جهانی دوم
ویلهلم کیتل توافق تسلیم را در روز 8 مه 1945 ، در شهر کارلهرست ، حومه شهر برلین امضا کرد.

 

متفقین با استالین موافقت کردند و هیأت سازماندهی مجدد شد. روز بعد ، 8 مه 1945 ، کیتل به کارلهرست ، حومه شهر برلین رفت تا این سند را در حضور مارشال جورجی ژوکوف و یک هیئت کوچک متفقین امضا کند. مارشال میدانی آلمان در مورد قرار دادن یک نکته ناچیز در سخنان خود اصرار داشت: تأمین مدت زمان سپری حداقل 12 ساعت به نیروهای خود. ظاهراً این امر برای اطمینان از دریافت دستور آتش بس ضروری است تا برای ادامه خصومت ها با هیچ تحریمی مواجه نشوند.


مارشال ژوکوف از دادن این بند در قرارداد خودداری کرد و فقط یک قول شفاهی داد. در نتیجه همه این اتفاقات ، تأخیر در اجرای رسمی قرارداد به وجود آمد .در مطبوعات شوروی هیچ کلمه ای درباره تسلیم آلمان، که در ریمز امضا شده بود، گفته نشد. بعید است بدانیم چه چیزی استالین را راهنمایی می کند ، اما الزامات وی برای این روند کاملاً منطقی بود . اما هنوز هم در اروپا روز پیروزی را 8 ماه مه ، روز آتش بس رسمی و در 9 ماه مه در سرتاسر قلمرو  شوروی سابق جشن می گیرند.

 

در مورد جنگ جهانی دوم چیزهای زیادی شناخته شده است ، اما هنوز هم درس های بیشتری برای آموختن وجود دارد ، یا برعکس،  شاید برای همیشه یک راز در تاریخ باقی خواهد ماند. 
مقاله را دوست دارید؟ با گذاشتن نظر از ما پشتیبانی کنید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

دیه گو متشکریم

در

متاسفانه دیروز اسطوره فوتبال جهان دیه گو مارادونا بر اثر سکته قلبی درگذشت، مارادونا در سال های حرفه ای خود رقیب نداشت. او خاطرات فوتبال چندین نسل را رقم زد، تاثیر عجیب مارادونا بر زندگی اشخاص و ایجاد علاقه مردم به فوتبال در آرژانتین و کشورهای دیگر را شاید کمتر بازیکنی تا به امروز داشته است.

 

diego-maradona-hd-picture-1401708725-min.jpg

بعد از انتشار خبر درگذشت دیه گو، آرژانتین سه روز عزای عمومی اعلام کرد، رییس‌جمهوری آرژانتین، در واکنش به این خبر در پیامی در توییتر خود نوشت: «تو ما را به بالاترین نقطه جهان بردی و عمیقا ما را خوشحال کردی. تو بزرگ‌ترین بودی. برای اینکه با ما بودی از تو سپاسگزاریم دیگو. تمام زندگی‌مان دلتنگ تو خواهیم بود.»

 

در بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین عبارت "دیه گو متشکریم" روی صفحات دیجیتال ایستگاه های قطار ظاهر شد و طرفدارانش در حومه شهر "لا مانو دی دیوس" (دست خدا) را با آواز می خواندند.

 

_102230535_maradona_belgium-min.jpg

diego-maradona-min.jpgEnsDGNNXUAAqsHF-min.jpgEnsDGNOW4AYhpM0-min.jpg

 

لیونل مسی بهترین بازیکن حال حاضر فوتبال جهان در اینستاگرام شخصی خود نوشت،

روز غم انگیزی برای تمام آرژانتینی ها است، او رفت اما مارا تنها نگذاشت، دیه گو ابدی است.

 

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...