چگونه به بهترین روش سرمایه گذاری کنیم بخش دوم

در

(سیارک)در بخش اول این مقاله گفته شد اینجا در صورتی که 50 دلار دارید چگونه سرمایه گذاری کنید حال در این بخش سرمایه گذاری روی مبلغ 500 دلار می باشد.اگر حداکثر 500 دلار داریدچگونه سرمایه گذاری کنید
- در صندوقی سرمایه گذاری نمائید که به دنبال بازار گسترده است.از طریق سال های رونق و کساد، صندوق های شاخص مشترک سرمایه گذاری که به دنبال شاخص S&P هستند حدود 10% در سال بازده داشته اند.این بازده معقول است، وصندوق های مالی غیر شاخص بسیاری وجود دارند که برای مشتریان خود چنین بازدهی را ندارند.بسیاری شاخص های دیگر وجود دارند که ممکن است بازده بیشتری را ایجاد نمایند.به محض اینکه یک صندوق شاخص انتخاب می کنید و اولین همکاری خود را انجام می دهید، می توانید تا هر مقدار که پول می خواهید بیافزائید بدون هیچ گونه هزینه یا کمیسیون مازاد.همچنین آزاد هستید هر زمان که می خواهید از سرمایه گذاری جلوگیری کنید.با رویارویی مستقیم با شرکت صندوق سرمایه گذاری مشترک بدین روش، مجبور نیستید کمیسیون کارگزار پرداخت نمائید.
o حداقل سرمایه گذاری متغییر می باشد، اما با تنظیم بازنشستگی فردی (IRA) فقط ایالات متحده) می توانید حسابی به مبلغ 250 دلار باز کنید.اگر دارای 500 دلار هستید، گزینه های بیشتری خواهید داشت، و می توانید تا حدی برداشت کننده باشید.در هر صورت، به دنبال صندوق شاخص با نرخ هزینه کم باشید (زیر 1% بهتر است).
- باز کردن حساب دلالی تنزیل را در نظر بگیرید.یک کارگزار تنزیل تمامی خدمات کارگزار سرویس کامل را پیشنهاد نمی دهد، اما هنوز هم می توانید سهام بخرید.برخی حساب ها نیاز به حداقل سپرده اولیه دارند.
o تا زمانی که پول کافی دارید به طوری که می توانید چند هزار دلار را در یک سهام سرمایه گذاری نمائید (چیزی که بدین معنی است که چند هزار دلار برای برداشتن تعدادی سهام دارید، در نتیجه خطرات خود را گسترش می دهید)،سعی نکنید از نوسانات قیمت در کوتاه مدت سود ببرید.کمیسیون کارگزاران باعث خواهد شد این موضوع به درد شما بخورد.در عوض، با مقدار محدود برای سرمایه گذاری، برای سرمایه گذاری برای طولانی مدت برنامه ریزی نمائید (چند سال) و شرکت هایی را انتخاب نمائید که نشانگر ارزش هستند.سرمایه گذاری ارزش شامل برداشتن سهام در شرکت هایی می باشد که توسط بازار موردقبول هستند و به محض اینکه بازار ارزش آن ها را بهتر درک می نماید ارزش را افزایش می دهند.)اساسا این تکنیک خطر خاص شرکت را ایجاد خواهد نمود، بنابراین از آن به عنوان استراتژی سرمایه گذاری اولیه خود استفاده نکنید- به شاخص و دیگر صندوق های سرمایه گذاری مشترک توجه نمائید (به علاوه سپرده های بانکی).
- سرمایه گذاری را در یک CD در نظر بگیرید(گواهی سپرده). CD برای افرادی می باشد که برای دوره خاصی از زمان با نرخ ثابت بهره نقشه ای برای پول خود ندارند.با یک CD، پول را به بانک یا دیگر موسسه برای دوره زمانی خاص وام می دهید، در پایان دوره بانک با سود به شما پس می دهد.
CD می توانند از یک ماه تا پنج سال در هر مکانی به طول بیانجامند.
- در کل، هرچه پول بیشتری در CD سرمایه گذاری نمائید، نرخ بهره بالاتری خواهید داشت.موسسات کوچک تر برخی اوقات نسبت به موسسات بزرگ تر نرخ بهره بالاتری پرداخت می نمایند.
- مثلا می خواهید 3000 دلار سرمایه گذاری نمائید، و می دانید که در سال آینده به پول نیاز نخواهید داشت.یک CD یک ساله با نرخ بهره ساده 5. 5% می خرید.در پایان سال، بانک 3000 دلار شما بعلاوه سود به شما پس می دهد، که این سود برابر با 165 دلار است.(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

محاسبه ریسک و بازده در سرمایه گذاری

در

آیا شما فرد ریسک پذیری هستید؟ زمانی که شما در بازار سهام معامله میکنید، یکی از معدود ابزار اطمینان بخش شما محاسبه ریسک و بازده است.

جدال ریسک و بازده!

متاسفانه، سرمایه گذاران خرد زمانی که قصد سرمایه گذاری پول خود را دارند ممکن است با زیان، کار خود را به پایان ببرند. دلایل زیادی برای این اتفاق وجود دارد، اما یکی از آنها عدم توانایی سرمایه گذاران در مدیریت ریسک است. ریسک/ بازده یک اصطلاح رایج در ادبیات مالی است، اما این اصطلاح به چه معناست؟ به بیان ساده، سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، دارای ریسک بالایی است و اگر شما بخواهید این ریسک را بپذیرید بایستی میزان بازده مورد انتطار قابل توجه باشد. اگر فردی که شما اعتماد کمی به او دارید تقاضای دریافت وام 50 دلاری بکند با وعده بازپرداخت 60 دلار در موعد دوهفته ای، ممکن است این پیشنهاد ارزش ریسک را نداشته باشد، اما اگر این فرد بازپرداخت 100 دلار را به شما پیشنهاد دهد چه میکنید؟ ریسک از دست دادن 50 دلار در مقابل شانس کسب 100 دلار میتواند جذاب باشد!
نسبت ریسک و بازده در این مورد به 2 به 1 است که برای سرمایه گذاران حرفه ای نسبت قابل توجهی است. این نسبت به آنها اجازه میدهد که پول خود را دو برابر کنند. اگر فرد وام گیرنده به شما 150 دلار پیشنهاد داده بود آنگاه این نسبت 3 به 1 میبود.
حالا بیایید از منظرگاه بازار سهام این موضوع را بررسی کنیم. فرض کنید شما تحقیقات خود را انجام داده اید و سهم مورد نظر خود را انتخاب کردید. شما میدانید که قیمت سهم XYZ در حال حاظر در قیمت 25 دلار معامله میشود که حاصل یک نزول از قیمت 29 دلار در روزهای اخیر است. شما باور دارید که اگر در قیمت 25 دلار این سهم را بخرید در آینده ای نه چندان دور قیمت آن به قیمت قبلی 29 دلار خواهد رسید و شما میتوانید سود کسب کنید. شما 500 دلار برای خرید در نطر گرفته اید، بنابراین میتوانید 20 سهم خریداری کنید. حال سوال این است، شما تحقیقات خود را انجام داده اید، اما آیا نسبت ریسک و بازده این سرمایه گذاری را میدانید؟ اگر شما مانند بیشتر سرمایه گذاران هستید پس احتمالا نمیدانید!(سیارک)
اما قبل از اینکه به چگونگی ریسک و بازده این سرمایه گذاری بپردازیم به چه اطلاعات دیگری در مورد نسبت ریسک و بازده نیاز داریم؟ نخست اینکه، هرچند کمی حرص و طمع در اکثر تصمیمات سرمایه گذاری دخیل است، اما نسبت ریسک و بازده کاملا یک مفهوم عینی است. این نسبت حاصل محاسبات است و اعداد هیچ گاه دروغ نمیگویند. دوم اینکه، هر فردی میزان ریسک پذیری مخصوص به خود را دارد. ممکن است شما از طرفداران بانجی جامپینک باشید و در مقابل فردی دیگر حتی با فکر کردن به آن دچار وحشت شود. نکته بعد اینکه محاسبات ریسک و بازده هیچ شاخصی از احتمال ارائه نمیدهد. اگر شما 500 دلار خود را به لاتاری تخصیص دهید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ از دیدگاه ریسک و بازده، ریسک 500 دلار در ازای کسب 1 میلیون دلار بسیار بهتر از سرمایه گذاری در بازار سهام است، اما از منظرگاه احتمال انتخاب بسیار بدی است.

محاسبه ریسک و بازده

محاسبه ریسک و بازده بسیار ساده است. شما میتوانید به سادگی با تقسیم سود خالص (بازده) بر بهای بیشینه ریسک خود این نسبت را به دست آورید. سهم XYZ را در نظر بگیرید، اگر بهای هر سهم شما تا 29 دلار بالا رود، سود شما به ازای هر سهم بر 4 دلار خواهد بود که در مجموع 20 سهم، 80 دلار حاصل میشود. بنابراین با تقسیم 80 بر 500 دلاری که برای خرید سهام هزینه کردید نسبت ریسک و بازده 0.16 حاصل میشود. این بدین معناست که نسبت ریسک به بازده در این سرمایه گذاری 0.16 به 1 است. بیشتر سرمایه گذاران با یک نگاه به این نسبت، از این سرمایه گذاری منصرف میشوند، زیرا نسبت ریسک و بازده آن افتضاح است!(سیارک)

بیایید واقع بین باشیم!

تنها در صورتی که شما یک سرمایه گذار ناشی باشید ممکن است اندوخته 500 دلاری خود را به صفر برسانید. بنابراین میزان ریسک واقعی شما 500 دلار نخواهد بود. هر سرمایه گذار خبره ای یک آستانه زیان یا یک قیمت کمینه در سیر نزولی برای خود تعیین میکند. اگر شما قیمت بیشینه 29 دلار را برای فروش تعیین کردید ممکن است قیمت 20 را نیز برای کمینه فروش در نظر بگیرید. زمانی که قیمت سهم شما به آستانه 20 دلار برسد شما سهام خود را خواهید فروخت و در انتظار فرصت بعدی مینشینید. حال که ما یک آستانه سود و زیان برای خود تعیین کردیم بنابراین اعداد ما کمی دچار تغییر میشود. سود جدید شما به میزان قبلی 80 دلار باقی میماند اما ریسک شما حالا تنها 100 دلار است. نسبت ریسک و بازده ما اکنون 0.8 به 1 خواهد بود.
حال اگر آستانه خود را به 23 دلار برسانیم چه میشود؟ 2 دلار به ازای هر سهم که میشود 40 دلار زیان در مجموع.، یعنی 80 به 40 یا نسبت 2 به 1 که قابل قبول است. برخی از سرمایه گذاران دارایی خود را با نسبت کمتر از 4 به 1 سرمایه گذاری نمیکنند، اما نسبت 2 به 1 نیز نظر بیشتر آنها را جلب میکند. طبیعتا شما نیز باید نسبت ریسک و بازده قابل قبول خود را مشخص کنید.
توجه داشته باشید که جهت رسیدن به نسبت 2 به 1 ما عدد واقع در صورت کسر را تغییر نمیدهیم. زمانی که شما آستانه قیمت 29 دلار را در بررسی های خود تعیین میکنید، این قیمت بر اساس نجزیه و تحلیل های تکنیکال و بنیادی بوده است. حال اگر ما برای دست یافتن به نسبت قابل قبول صورت کسر را تغییر دهیم، خود را به جای تحقیقات، دلخوش به امید کرده ایم. هر سرمایه گذار خوبی میداند که اتکا به امید زمانی اتفاق می افتدکه وی در وضعیت زیان باشد. جهت گیری محتاطانه در رابطه با ریسک همواره بهتر از رویکرد تهاجمی در کسب بازده است.نسبت ریسک و بازده همیشه واقع گرایانه و بیشتر محتاطانه محاسبه میشود.

اقدامات و گام های لازم برای محاسبات ریسک و بازده:
1. انتخاب یک سهم با به کارگیری تحقیقات جامع.
2. تعیین سقف و کف قیمت برای سهم انتخاب شده بر اساس قیمت فعلی آن.
3. محاسبه نسبت ریسک و بازده.
4. اگر نسبت حاصل شده کمتر از آستانه قابل قبول شماست، چارچوب کمینه قیمت را جهت رسیدن به نسبت قابل قبول افزایش دهید.
5. اگر نتوانستید به نسبت قابل قبول دست یابید آنگاه ایده سرمایه گذاری دیگری را دنبال کنید.

سخن پایانی

در پایان، به یاد داشته باشید زمانی که شما سهمی را نگه داری میکنید، احتمالا اعداد قبلی تعیین شده با ادامه دادن تجزیه و تحلیل اطلاعات جدید تغییر میکند. در این صورت اگر نسبت ریسک و بازده شما، وارد محدوده نامطلوب شد، ترسی از خارج شدن از این سرمایه گذاری نداشته باشید. هیچ گاه خود را در شرایطی که نسبت ریسک و بازده در بازه نامطلوب است قرار ندهید.

ترجمه  itrans.ir

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

اهمیت سرمایه گذاری در روابط

در


سرمایه اجتماعی یک ساختار مرتبط با سلامت است که راهی برای پرستاران اطفال (PNPها) جهت تصور و تجسم ارتباط متقابل بین روابط اجتماعی و بهداشت می باشد. استفاده از مفهوم "سرمایه اجتماعی" برای کودکان و سلامت خانواده، دارای ظرفیت کمک به PNPها جهت قاب بندی مجدد سوالات مداوم و کشف مسائل مربوط به سلامت در راه های جدید و خلاق است.

 

محیط های فعال بهداشتی باید با استفاده از یک رویکرد پایین به بالا، و با برنامه های ارتقاء سلامت مشارکتی و پروژه های سلامت و بهداشت جامعه با محرک داخلی، ایجاد شود. PNPها باید فرصت برای شبکه بندی و انتشار دانش در مورد مسائل سلامت مربوط به جامعه را ایجاد نمایند. PNPها همچنین باید سرمایه اجتماعی و رویه خاص "بینش درمانی" خود را برای توسعه مداخلات جدید به منظور افزایش بهداشت کودک و خانواده ایجاد نمایند.

"بیماری و بلایا مانند باران می آیند و می روند، اما سلامت مانند خورشیدی است که روشنگر تمام روستا می باشد." - ضرب المثل

سوال مهمی که پرستاران اطفال (PNPها) ممکن است به هر ارزیابی سلامت بیماری اضافه نمایند این است که، "رابطه شما با همسایگان خود چگونه است؟" این که طبابت به صورت مراقبت اولیه، حاد، و یا تخصصی باشد، PNPها نیاز به دانستن این موضوع دارند که در چه موقعیتی خانواده ها به زندگی خود اهمیت می دهند. نمی خواهیم بگوییم که PNPها باید در مسائل خصوصی خانواده کنجکاوی نمایند، بلکه پیشنهاد می دهد که PNPها باید همیشه به یاد داشته باشند که بهداشت و درمان کودک و خانواده و خوب بودن، مفهومی می باشند. این مهم است که خانواده در چه موقعیتی زندگی می کند. مهمتر از آن، این مهم است که همسایگان آنها چه کسانی هستند و چه نوع روابطی جهان اجتماعی آنها را تعریف می کند. این کنجکاوی نیست؛ بلکه ارزش دادن به جدایی ناپذیری روابط اجتماعی و سلامت می باشد. درک سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم مرتبط با ارتقاء سلامت، یک راه برای پرستاران برای مفهوم سازی این ارتباط متقابل است.
سرمایه اجتماعی، مانند سرمایه انسانی و مالی، یک دارایی است که منجر به منافع در آینده مطابق با سطح سرمایه گذاری های انجام شده در حال حاضر می شود. همانطور که توسط دانشمندان علوم اجتماعی به کار برده می شود، سرمایه اجتماعی به شبکه های اجتماعی، هنجارهای رابطه متقابل، کمک متقابل، و قابلیت اعتماد اشاره دارد .( سیارک)

سرمایه اجتماعی به قراردادی بین افراد اشاره دارد که امکان دستیابی به تنوعی از اهداف، شامل سلامتی را برای افراد و گروه ها فراهم می آورد. سرمایه اجتماعی مکانیزمی است که منابع موجود ممکن است توسط افراد و از سوی آنها، و نه برای آنها، بسیج شود.

این یک راه برای پرستاران جهت اضافه کردن یک بستر اجتماعی به ارزیابی سلامت است. سرمایه اجتماعی به پرستاران یاد آوری می شود که افراد صرفاً به واسطه خودخواهی و یا منفعت عمل نمی کنند، بلکه در چارچوب تعاملات و روابط میان فردی خود اقدام می نمایند. سرمایه اجتماعی دارای ظرفیت کمک به پرستاران برای قاب بندی مجدد سوالاتی ماندگار و بررسی سلامت به صورتی واقعا متنی نظیر نابرابری بهداشتی می باشد. مانند خورشید که روشنگر تمام روستا، سرمایه اجتماعی افراد را به روش هایی متصل می کند که تبدیل به روابطی به سوی منابع می شود.
("او که شما را تغذیه می کند یک چشم برای مراقبت شما نگه می دارد" ضرب المثل آفریقایی )
افراد در یک جامعه برای رفاه کسانی منصوب می شوند که در اطراف آنها می باشند، به دلیل آن که با یکدیگر مرتبط می باشند. بر خلاف کمک مستقیم (شناخته شده به عنوان حمایت اجتماعی)، سرمایه اجتماعی بر تعاملات، به جای حمایت و یا برنامه های خاص تمرکز می کند. به عنوان مثال، محله ها، یک بافت اجتماعی هستند که در آن سرمایه اجتماعی دارای مزایای ماندگار می باشد. به همین دلیل است که نرخ جرم و جنایت در جایی که همسایگان به خوبی یکدیگر را می شناسند پایین تر است . برنامه محله ای دیده بان نشان می دهد که چگونه شبکه های ارتباطی می توانند همسایگان را پیوسته و یک پیام به مزاحمان بالقوه ارائه دهند که می گوید: "ما هرکدام در اینجا مراقب دیگری هستیم." این برنامه نشان دهنده سرمایه گذاری یک جامعه در ایمنی کل محله است. سرمایه اجتماعی سرمایه گذاری در روابط است.
در کتاب "هدف مشترک: تقویت خانواده ها و محله"، نوشته لیسبت اسکور (1997) برنامه محله هایی توصیف شده است که در بهبود زندگی کودکان و خانواده در سطح جامعه موفق بوده اند. به عنوان مثال، "اسکور" داستان سندتون، یک جامعه در بالتیمور را ارائه داد که به عنوان یک محله "پایین" توصیف شد؛ در اواخر دهه 1980، سندتون در میان بدترین مناطق شهرستان از نظر فقر، بیکاری، عملکرد تحصیلی، بارداری نوجوانان، بیماری های مزمن، جرم و جنایت خشونت آمیز، و فراوانی HIV- ایدز رتبه بندی شد" . در اوایل دهه 1990، شهردار این شهرستان تشکیل یک نیروی ضربتی برای دگرگون کردن سندتون را داد. هدف پرورش رهبری محله و ایجاد ظرفیت در ارائه دهندگان خدمات موجود و سازمان ها برای پیاده سازی یک تغییر و تحول پایدار در جامعه بود. تا سال 1996، صدها نفر از ساکنان و کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی برنامه های آگاهی و برنامه های مداخله ای را به منظور بهبود سلامت خانواده در جامعه توسعه دادند. ساکنان برای نظارت بر سلامت همسایگان خود آموزش دیده بودند، و حامیان خانواده، به خانواده ها در به دست آوردن خدمات بهداشتی کمک می کردند. تاسال 1996، کلینیک های مدرسه و کلیسا محور افتتاح شد و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی محلی، مراقبت های اولیه با کیفیت بالا به همه ساکنان محله، بدون در نظر گرفتن توانایی پرداخت، ارائه می دادند. مرگ و میر نوزادان کاهش یافته و نرخ HIV-AIDS کم گردید. ارائه خدمات بهبود یافت. جامعه در سرمایه اجتماعی غنی و بزرگ شده و رفاه خانواده ها و کودکان توسط "مراقب یکدیگر بودن" بهبود بخشیده شد.( سیارک)
ما شواهد رو به افزایشی از ارتباط مثبت سرمایه اجتماعی با خروجی سلامت داریم . خیر عمومی انگیزه ای برای رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت است. در حالی که عدم ارتباطات در محله منجر به رفتارهایی می شود که در خدمت اهداف فردی می باشند، ارتباطات در محله منجر به رفتارهایی می شود که به نفع "کل" می باشند. در جوامع پیوسته احتمال بیشتری برای حمایت از محیط تسهیل کننده مشارکت افراد در رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت وجود دارد. پرستاران باید حال و هوای یک محله در هنگام برنامه ریزی و ارزیابی تلاش های ارتقای بهداشت و درمان را در نظر بگیرند.

خانواده ها ممکن است در محله هایی زندگی کنند که در آن به امانت گرفتن یک فنجان شکر معمول نباشد، تا چه رسد به این که یک نفر همسایگان خود را بشناسد؛ این موضوع با بهداشت و درمان خانواده، ارتباط دارد. "کسی که از شما بازدید می کند بهتر از کسی است که به شما سلام می فرستد." - ضرب المثل آفریقایی.

جامعه ای که سلامت را قادر می سازد، رفتارهای بهداشتی را از طریق هویت و هنجارهای اجتماعی به طور جمعی مذاکره شده، افزایش می دهد. برنامه های بالا به پایین و مبتنی بر متخصص که حقایقی در مورد خطرات بهداشتی ارائه می دهند، ممکن است اهداف مبتنی بر نتیجه را انتقال ندهند، چرا که آنها موفق به اذعان به اهمیت سرمایه اجتماعی نشده اند. از سوی دیگر، برنامه های ارتقاء سلامت جامعه محور، یک رویکرد پایین به بالا دارند که در آن کسانی که می خواهند تا از برنامه بهره مند شوند، افراد و خانواده هایی هستند که در آن جامعه اقامت دارند و دستور کارها را تنظیم و راه حل ها را شکل می دهند.
راهبردهای ارتقای سلامت جامعه محور به اهمیت شبکه های اجتماعی، هنجارهای سود متقابل، کمک متقابل، و قابلیت اعتماد، اذعان می نمایند. هر جامعه دارای مجموعه خود از هنجارها و باورهای مشترک است که می تواند در خدمت ایجاد و پرورش برنامه باشد. برنامه های ارتقاء بهداشت و درمان، ایجاد شده در چارچوبی مشارکتی، خودکارآمدی و یا اعتماد به نفس افراد در توانایی خود برای انجام اقدامات را افزایش می دهد . آنها افراد را قادر به تصمیم گیری با هم و مذاکره با همسالان می سازند. افراد به احتمال زیاد سلامت خود را کنترل می کنند، اگر آنها کنترل جنبه های دیگری را بر زندگی خود احساس نمایند.
برای کمک به افزایش سرمایه اجتماعی یک جامعه، پرستاران و سایرمتخصصان مراقبت های بهداشتی آن باید به وضوح محیط اجتماعی موجود را درک نمایند. تنها راه برای جمع آوری اطلاعات در مورد سرمایه اجتماعی، پرسیدن از افرادی است که در آنجا زندگی می کنند. مهمتر از آن، مردم در جوامع باید برای دسترسی به نیازهای خود توانمند شوند. اطلاعات تولید شده توسط مردم محلی می تواند قوی تر از اطلاعات تولید شده توسط کارشناسان باشد، تنها به این دلیل که مردم محلی بهره مند از سابقه اقامت در آنجا می باشند. ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

چگونه تجمع سرمایه توسط افراد فقیر به کاهش وجود الگوهای نابرابر ، کمک می کند؟

در

(سیارک) پروژه ها و برنامه هایی که مالکیت دارایی را در میان افراد ، خانواده ، جوامع و حتی کل جامعه ، ارتقا می دهد ، نقش مهمی را در توسعه ی اجتماعی ایفا می کند. آنها ابعاد اقتصادی و اجتماعی فرایند توسعه را هماهنگ کرده و به اصول توسعه ی اجتماعی مهم ، معنا می بخشند . با تجمع دارایی ها ؛ افراد ، خانواده ها و جوامع در توسعه شرکت می کنند و به سهامداران اقتصادی (سرمایه گذار) تبدیل می گردند. در واقع عبارت "STAKE-HOLDING " (سرمایه گذاری) نیز برای ارجاع به دارایی ها به کار می رود. دارایی ها نیز ، کارکرد سرمایه ای اجتماعی قوی دارند چونکه فکر مصرف کردنشان مقدم است و روی رفاه اجتماعی، اثر طولانی مدت می گذارند. به غیر از دارایی های انباشته شده به طریق نرمال یعنی بازارها ، ایجاد دارایی ، توسط دولت و عاملین دیگر برای ارتقای رفاه اجتماعی در میان افرادی که از نظر دارایی فقیر هستند ، فعالانه پیشرفت کرده است.
در شرایط اقتصادی سنتی ، دارایی ها ، بخشی از منابعی هستند که دارای ارزش بازار و شامل مال یا ثروت مالکین خود هستند. به غیر از درآمدی که ، از گردش منابع برای برآوردن خواسته های کنونی و نیازها است،

دارایی ها منبع یا سهم منابعی است که می توان در آینده از آن بهره برداری کرد و در این خصوص است که دارایی ها را به عنوان شکل مهم سرمایه اجتماعی بررسی می کنند. بنابراین، دارایی فقط در میان بخش کوچکی از جمعیت ، متمرکز شده و تجمع سرمایه توسط افراد فقیر به کاهش وجود الگوهای نابرابر ، کمک می کند.

همچنین، چونکه بسیاری از دولت ها ، سیاست هایی را پذیرفته اند که تجمع سرمایه را در میان افراد پردرآمدتر ارتقاء می بخشد ، ایجاد سرمایه برای افراد نیازمند ، نه تنها برابر نیست بلکه بخش ضروری فرایند توسعه ی اجتماعی است.
برنامه های ایجاد سرمایه ، از فرایندهای نرمال متفاوت است که ثروت در بازار اقتصادی به گونه ای جمع شده که هدفمندانه برای ارتقای کسب دارایی ، طراحی شده است، خصوصا در میان افرادی که دارای سرمایه ی کمی هستند. انواع مختلف برنامه های ایجاد سرمایه به همین منظور به کار می روند. حساب های توسعه ی انفرادی (IDAs) حقوق بازنشستگی سهامداران و پس انداز کودکان ، نمونه هایی از ایجاد دارایی هستند که تجمع ثروت مالی را توسط افراد و خانواده ها ، ارتقاء می بخشند. ساخت مدارس با مالکیت محلی ، کلینیک ها و تسهیلات دیگر از طریق برنامه های توسعه ی اجتماعی و مدیریت منابع طبیعی مشترک مثل جنگل ها و دریاچه ها، نمونه هایی از برنامه های ایجاد دارایی هستند که مالکیت جمعی ثروت را ارتقاء می بخشند.
در این مقاله راجع به ایجاد دارایی در سطوح متعدد مثل افراد، خانه دارها ، جوامع و کل جامعه بحث می شود. با پیگیری سیر تکامل تاریخی رویکرد دارایی ، این کار ممکن می شود که نشان دهنده ی انظباق سیاست ها برای ارتقای ایجاد دارایی ، خصوصا در بین افراد بی بهره و جوامع ، نسبتا جدید است. انواع مختلف سیاست ها و برنامه های ایجاد دارایی بررسی شده است. که شامل تجمع دارایی مالی برنامه های ایجاد دارایی ، در میان افراد، خانه دارها ، جامعه و نظارت بر خرج دارایی های ملی با مالکیت دسته جمعی است. که نشان می دهد نارضایتی هایی درباره ی شمولیت مفاد رویکرد دارایی ، چگونگی ارتقای بهتر ایجاد دارایی و اثربخشی آن وجود دارد. در این مقاله بر ایجاد دارایی و روش هایی مرور می شود که نقش آن را می توان به عنوان راهبرد توسعه ی اجتماعی تقویت کرد.

ایجاد دارایی (سرمایه سازی ) در فضای تاریخی

افراد از زمان های قبل از تاریخ در حال جمع کردن سرمایه بوده اند. گروه های شکارچیان اولیه ، ابزار و سلاح هایی داشتند و چوپان ها ، ثروت خود را بر حسب اندازه ی گله های خود شمارش می کردند. با ظهور زراعت جمعیت ساکن ، زمین به دارایی اولیه ی خانواده تبدیل شد و جوامع ، دارایی های همگانی خود را مثل چراگاه ها ، جنگل ها و رودخانه هایی که برای شکار و ماهیگری به کار می رفتند، حفظ می کردند. در برخی از قسمت های جهان، همه ی زمین ها به طور مشترک نگه داشته می شد و این روش تا به امروز ادامه یافته است. بنابراین ، در تمدن های باستانی ، مالکیت دارایی ، میان قشر برتر حاکم، متمرکز بود که مالیات می گرفتند و اغلب از زمین هایی در تملک خانواده ، بهره برداری می کردند. زمین های مصادره شده نیز به افسران نظامی و ملازمین به عنوان پاداش خدمت آنها، تقسیم می شد. حاکمان و اشراف زاده ها نیز از قدرت خود برای غلبه بر کشورهای همسایه ، غارت دارایی هایشان و برده داری ، استفاده می کردند. در بیشتر تاریخچه ی انسانی ، برده داری ، دارایی همه جایی ، خصوصا در میان نجیب زاده ها و خانواده های ثرتمند بود. در اروپای فئودال ، مالکیت دارایی ، نشان دهنده ی همین امر در تمدن های باستانی بود و برده داری نیز هنوز اعمال می شد ، برده هایی که روی زمین ها کار می کردند ، حالا به دارایی های مهمی تبدیل شده بودند. در اواخر سال های میانی ، مالکیت دارایی تا حدی با ظهور طبقه ی جدید تاجران شهری با افزایش ثروت گسترش یافت و آنها خانه های بزرگی برای خود ساختند و راحت طلبی هایی داشتند که مخصوص تعداد کمی از افراد جامعه بود. در این زمان، چون زمین های مشترک از طریق فرایند قانونی ضمیمه(جوف) ، استثمار می شدند، فقر نواحی شهری افزایش یافت. این مساله نیز در مهاجرت به شهر و اقامت در نواحی مستعمره نشین اروپایی جدید ، سهیم بود.
با امپریالیسم اروپایی ، زمین های افراد بومی پیروز به مهاجرین تازه وارد تعلق گرفت که حاصلش ، انتقال عظیم دارایی ها بود. در آمریکا، مهاجرین تازه ، زمین های اجاره ای وسیعی را بدست آوردند که افراد بومی تحت اختیار ، حالا در شرایط دهقان کار می کردند که نظم فئودالی نوینی را ایجاد می کرد. علاوه بر داد و ستد ادویه ، پارچه و محصولات کشاورزی و مواد معدنی گران قیمت ، تاجران اروپایی به کار خرید و فروش برده نیز می پرداختند. برده ها ، منبع مهم ثروت در جهان نوین بودند، که مزرعه های وسیع بر مبنای کار برده ایجاد شد ، و درآمد و ثروت مالکین زمین های مهاجرین تازه وارد را بی نهایت افزایش داد. علاوه بر این ، چون زمین های افراد بومی به طور اجباری مورد استثمار قرار می گرفت، طبقه ی مهاجرین تازه ی اروپایی با زمین اجاره ای خصوصا در ایالات متحده ، پدیدار شد. اگرچه بیشتر آنها از نظر گروه اجتماعی و سواد فقیر و بی بهره بودند ، ولی در میان اولین افرادی بودند که از سیاست ایجاد دارایی دولت بهره می بردند چون زمین هایی با مالکیت عمومی را برای مستعمره نشین های اروپایی ، تقسیم کرده بود.
طبق گزارش شانک در سال 2005 در دهه های بعدی بدنبال استقلال ، دولت فدرال ایالات متحده 3500 قانون را تصویب کرد که بر تقسیم اراضی با مالکیت عمومی ، حاکم بود. در ابتدا، زمین های استیجاری کوچک به مزایده ی مهاجرین تازه قرار گفتند که اثبات می کرد، آنها توانایی کار پربازده را در زمین ها دارند، ولی با اکتساب اثرات عظیم و جدید زمین در غرب ، پرپوزال هایی برای اختصاص زمین بدون هزینه های بدست آمده ، حمایت شد. این ایده رسما با تصویب لایحه ی Homestead در سال 1862 پذیرفته شد که اختصاص رایگان زمین را به سران خانوار، شهروندان با سن بالاتر از 21 سال فراهم کرد. زمین بعد از 5 سال استفاده ی سود ده ، از نظر قانونی به مهاجر تازه باید منتقل می شد. در عرض 76 سال ، این قانون به قوت خود باقی ماند، تقریبا به 1/5 میلیون خانواده ، مالکیت 246 میلیون قطعه زمین اهدا شد. این جریب زمین ها تقریبا برابر با قلمرو مشترک تگزاس و کالیفرنیا ، دو ایالت بزرگ کشور بود. طبق نظر شانک، برنامه صرفا بذل و بخشش زمین نبود، بلکه سیاست عمدی برای ارتقای مالکیت دارایی در میان جمعیت مهاجرین تازه ی سفید پوست بود.
تصویب این قانون ، به ایده های قبلی راجع به مزیت مالکیت دارایی، معنا بخشید و استدلال لاک، به نفع حقوق دارایی فردی با موسسین آمریکایی شدیدتر شد ، همانطور که در کتاب یوتوپیای(مدینه ی فاضله) هرینگتون یعنی ثروت عمومی Oceana با سال انتشار 1956 آمده است ، مزیت های مالکیت دارایی ملکی را تمجید کرده و مطرح کرده که زمینداری باید اساس دموکراسی جمهوری خواهان را تشکیل دهد. طبق نظر زاندل در سال2000 ، جفرسون و پیروانش معتقد بودند که موفقیت آینده ی ایالات متحده به تقویت شهروندی زمیندار بستگی دارد که توسط هملیتون و فدرالیست به چالش کشیده شد که ادعا می کرد آینده ی آن در صنعت و تجارت قرار دارد ، ایده های جفرسون و توده گرایان ملکی بعدی ، سیاست اراضی دولتی را تشکیل داد که در تصویب لایحه ی Homestead‌ به اوج خود رسید.
رویکرد بسیار متفاوت سیاست دارایی نیز در ایالات متحده در زمان استقلال توسط تام پاین ،  تنظیم شد. در این کتاب ، Ararian Justice‌ ، با تاریخ انتشار 1797، او مطرح کرد که دولت فدرال مجموعا 15 پوند به هر مرد و زن بالای 21 سال ، اهدا می کند تا تشکیل خانواده دهند که به تعبیر او ، " آغاز شدن جهانی " ، است. همچنین معرفی حقوق بازنشستگی 10 پوندی سالیانه به افراد بالاتر از 50 سال پیشنهاد کرد. در هر دو مورد ، هیچ ابزار آزمایشی به کار نرفته. اگرچه پرپوزال های پاین اجرا نشد، طبق استدلال اولین متفکر اجتماعی مطرح کننده ی معرفی برنامه ی دارایی مالی است که به طرق مختلف مشابه با نوع سیاست ایجاد دارایی بعدی مثل پس انداز کودکان و حساب های سهامداری است.
در قرن نوزدهم ، دولت فدرال دارایی های جمعی حفظ شده ی ملت را با اختصاص جنگل ها و پارک های ملی ارتقاء داد که از آن زمان به بعد شهروندان و بازدیدکنندگان را دلشاد کرد. اول از همه ، یاسمیت ، در واقع از ایالت کالیفرنیا در اواخر قرن نوزدهم ایجاد شد ولی در نهایت به دولت فدرال منتقل شد. در زمان رکود عظیم اقتصادی در دهه ی 1930 ، حکومت روزولت با ارتقای مالکیت خانه ، به شدت مشغول ایجاد دارایی برای قشر متوسط شد. نوع بسیار موفق و مهم ، معافیت مالیات بهره ی رهن بود.

سیاست های مشابهی در بریتانیا و جاهای دیگر ، معرفی شدند. اگرچه دولت بریتانیا ، برنامه ی مسکن کرایه ای عمومی وسیعی را برای خانواده های کم درآمد بعد از جنگ جهانی دوم ، آغاز کرد ولی موازی با افزایش مالکیت خانه و امتناع از مسکن کرایه ای تجاری بود. بنابراین ، سیاست توسعه ی مسکن عمومی در دهه ی 1980 ، برعکس شد زمانی که نخست وزیر دولت تاچر ، انگیزه هایی را برای مستاجرین تهیه کرد تا خانه های خود را خریداری کنند. این سیاست ، به اعتقاد دولت ، نه تنها مالکیت خانه را افزایش می داد بلکه در ارتباط با فروش صنایع ملی از طریق هدایای سهام مشهور ، ظهور گروه جدیدی از دارندگان دارایی را تقویت کرد که از مزایای خود اتکایی ، استقلال و مالیکت دارایی استقبال می کرد. 

ایده های مشابهی توسط دولت ژنرال پینوکت در شیلی اظهار شد، کسی که در بخش های بعدی این کتاب بررسی می شود ، نظامی از حساب های بازنشستگی را با مدیریت تجاری در سال 1981 معرفی کرد (بورزوتزکی ، 1991). اگرچه این نوع بر پایه ی سرمایه های صرفه جویانه ایجاد شد که در برخی از نواحی مستعمره نشین بریتانیا بعد از جنگ جهانی دوم ، برپا شد ، این برنامه توسط شرکت های سرمایه گذاری به جای نمایندگی های دولتی عملیاتی شد. تقریبا در این زمان ، برنامه های پس انداز در جاهایی بدون پرداخت مالیات ، با مدیریت شرکت های تجاری در دولت ریگان در ایالات متحده ، ارتقاء یافت و نهایتا جایگزین برنامه های مستمری شغلی سنتی تعریف شده گشت که توسط کارفرماها برای کارگران ، سالیان سال ارائه شده بود. تا اواخر قرن بیستم، ، بخش اعظم کارگران آمریکایی به این برنامه های " سهم تعریف شده " یا " مستمری سهامداری " تعلق داشتند که مشخص است. اگرچه باعث تحریک تجمع دارایی مالی شدند
در این زمان است که پرپوزال های گسترش مالکیت دارایی در میان افراد فقیر ، معرفی شده است. شریدن در ابتدا پیشنهاد کرد که پس اندازهای افراد فقیر در سال 1988 ، باید تطبیق داده شود و در همان سال ، هافمن از ایجاد چیزی به نام " حساب های سرمایه ی انسانی " 10000 دلاری طرفداری کرد که از افراد جوان برای رفتن به دانشگاه حمایت می کرد در نتیجه ، شریدن در سال 1991استدلال جامعی را برای تجمع دارایی مالی میان افراد ضعیف برشمرد که طبق منطق او دارایی ها جایگزین بادوام خدمات سنتی رفاه جامعه با مبنای مصرف گرایی هستند. همچنین طبق نظر او ، یارانه های دارایی دولتی برای قشر متوسط باید با سیاست هایی برای ارتقای اکتساب دارایی در میان افراد فقیر ، همراه باشد. پرپوزال های شریدن برای ایجاد دارایی روی حساب توسعه ی فردی (IDA) متمرکز بود که پس انداز افراد فقیر را با تسهیل تجمع دارایی مالی سریع، تطابق می داد. این مقاله ادامه دارد....... ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

جنسیت مدیر ارشد امور مالی و کیفیت اقلام تعهدی

در

 (سیارک)در این پست قصد داریم ارتباط بین جنسیت مدیر ارشد امور مالی ( CFO) و کیفیت اقلام تعهد شده را بررسی  کنیم. بر اساس یافته های تحقیقات قبلی در مورد تفاوت های جنسیت در انواع تنظیمات تصمیم گیری ، مانند نگرش های ریسک پذیری، قضاوت های مالی و پیروی از مقررات آنها این فرضیه را مطرح می کنند که شرکت هایی با CFO های خانم، دارای کیفیت اقلام تعهدی بالاتری خواهد بود. این یافته های تجربی که بر اساس نمونه ای از 1559 شرکت در سال 2005 می باشد، این نظریه را حمایت می کند. این مطالعه نشان می دهد، پس از کنترل عوامل دیگر که در مطالعات قبل نشان داده که با اقلام تعهدی ارتباط دارند، شرکت هایی با CFO های خانم مقدار مطلق کمتری برای عملکرد تطابقی اقلام تعهدی اختیاری و مقدار مطلق کمتر برای خطاهای برآورد اقلام تعهدی دارند.
انگیزه های این مطالعه این موارد است: 1- اقدامات اخیر کنگره مربوط به نقش فردی مدیران اجرایی در حصول اطمینان از کیفیت گزارش های مالی 2- تحقیق در حوزه های مختلف که تفاوت های جنسیتی در کار و احکام حسابداری را پیشنهاد می دهد.
پس از شکست Enron، قانونگذاران و تنظیم کنندگان به نقش CFO در حصول اطمینان از کیفیت گزارش مالی علاقه نشان دادند. این ابراز علاقه به خاطر آن بود که CFO کنترل قابل ملاحظه ای بر نتایج مالی گزارش شده شرکت دارد .
بعضی از مطالعات اخیر ارتباط بین منصب های CFO و کیفیت اقلام تعهدی را بررسی کرده اند. محققاناقلام تعهدی انتخابی را برای 172 شرکت، که یکی از کارکنان سابق قسمت بازرسی را برای سمت CFO گماشتند و همچنین نمونه هایی از شرکت هایی که نفر جدیدی برای سمت CFO قرار دادند که با قسمت بازرسی شرکت آشنایی نداشت، مقایسه کردند. آن ها دریافتند که شرکت هایی با CFO های آشنا با سیستم بازرسی در مقایسه با شرکت هایی که CFO های آنها ناآشنا بودند، مدیریت درآمد بهتری دارند. Geiger و North در2006 تغییرات در اقلام تعهدی انتخابی را که با قراردادن CFO های جدید برای 172 شرکتی که CFO های جدیدی از سال 1994 تا 2000 قرار دادند ، بررسی کردند; آنها کاهش قابل ملاحظه ای در اقلام تعهدی انتخابی پس از انتصابات نشان می دهد و مقدار این کاهش از گروه کنترلی شرکت های بدون CFO های جدید بیشتر بود. Geiger و همکاران، دریافتند که واکنش بازار به شرکت هایی که حسابدار و مدیران مالی را مستقیما از شرکت های بازرسی خارجی شان استخدام می کنند در طول سال های 1985 تا 2002 به صورت قابل ملاحظه ای مثبت بود و چنین انتصاباتی با کیفیت پایین تر گزارش مالی ارتباطی ندارد، چه وقتی که اندازه گیری کیفیت با اقلام تعهدی اختیاری و یا حسابداری و حسابرسی اجرایی (AAER) علیه شرکت باشد. بنابراین، تحقیقات اخیر ارتباط بین تصدی سمت توسط CFO ها و کیفیت اقلام تعهدی را بررسی می کند. در این پست، ما یک ویژگی دیگر ، جنسیت مدیر ارشد مالی و کیفیت اقلام تعهدی را بررسی می کنیم.
همانگونه که قبلا به صورت جزئی بحث شد، تحقیق در حوزه های مختلف نشان داد که خانم ها در تصمیم گیری های مختلف اقتصادی تمایل کمتری به پرخاشگری داشته و هوشیارتر هستند.

برای مثال خانم ها عموما تمایل بیشتری برای مخالفت با ریسک دارند و در زمینه انتخاب های سرمایه گذاری، خانم ها بیشتر دوست دارند گزینه ای با پرخاشگری کمتر را برای بازنشستگی انتخاب کنندو در سهام موجود رایج ،خانم ها بیشتر دوست دارند قوانین و مقررات را بپذیرند; و تفاوت های جنسیتی به طور خاص در موقعیت های مبهم بیان می شود-همانطور که در زمینه اقلام تعهدی بود . محققان شواهدی یافتند و نشانگر این بود که خانم ها در ارزیابی کسب سود و صدور بدهی هوشیارتر هستند. وزن کلی این شواهد نشان می دهد که تفاضل احتیاط و ریسک پذیری خانم ها در کار و سرمایه گذاری به نظریه ما می انجامد که شرکت هایی با CFO های خانم کیفیت اقلام تعهدی بالاتری دارند.
نظریه مان را با استفاده از دو رویکرد مختلف امتحان کردیم. اول، از مقدار مطلق عملکرد تطابقی کل اقلام تعهدی غیرعادی و اقلام غیرعادی جاری با روش پیشنهاد شده توسط Kothari و همکاران در 2005 استفاده کردیم. دوم، از مدل سطح مقطعی Dechow و Dichev (از این به بعدDD نامیده می شود) 2002، معیار کیفیت اقلام تعهدی و مدل توسعه داده شده که در مقاله Francis و همکاران 2005 و Jones و همکاران 2008 اجرا شد، استفاده کردیم. نظریه خودمان را با استفاده از نمونه ای شامل 1559 شرکت که سال مالی آنها در سال 2005  تمام می شود، آزمایش کردیم. نتایج تحقیقات نشان داد که شرکت هایی با CFO های خانم، دارای مقدار مطلق کمتر اقلام تعهدی غیر عادی و خطاهای برآورد اقلام تعهدی کم تری بودند.
قسمت بعدی زمینه ای فراهم می کند و نظریه را توسعه می دهد. این قسمت در ادامه با بحث در مورد روش و داده می آید. پی از مهیا کردن جزئیات در مورد نتایج از آنالیزهایمان، با یک خلاصه و بحث نتیجه گیری می کنیم.

تفاوت های جنسیتی در تصمیم گیری

Byrnes و همکاران در1999 ، 150 مطالعه مربوط به تفاوت های جنسیتی در ریسک پذیری را مرور کردند و تاییدی بر این نظریه پیدا کردند که:

خانم ها به طور متوسط در تصمیم گیری در انواع زمینه ها، نسبت به آقایان، هوشیار تر و کمتر پرخاشگر هستند.

همچنین تحقیقات قبلی نشان می دهد چنین هوشیاری و مخالفت با درآمد زیاد در خانم ها در انواع قضاوت های کاری و زمینه های تصمیم گیری رایج است. برای مثال، Sexton و Bowman-Upton در 1990، موسس شرکت ها را بررسی کردند و برای خانم ها در چهار نوع از اقدامات ریسک پذیری، نمره های کمتری پیدا کردند; Hansemark در 2003، نشان داد که تفاوت های قابل ملاحظه ای بین آقایان و خانم های موسس شرکت در پیش نیازهای لازم برای شروع کار جدید وجود دارد. Powell و Ansic در 1997، دریافتند که خانم ها نسبت به آقایان که آشنایی ها، هزینه ها، ابهامات رادرنظر نمی گیرند، هوشیارتر بوده و کمتر دنبال ریسک هستند و بنابراین آقایان و خانم ها استراتژی های مختلفی را در میحط های تصمیم گیری اقتصادی اتخاذ می کنند.
خیلی از مطالعات به بررسی این پرداختند که آیا تفاوت های جنسیتی در هوشیاری و پرهیز کردن از ریسک که در روانشناسی عمومی و ادبیات کار دیده می شوند، به تفاوت در قضاوت های کاری و تنظیمات تصمیم تبدیل می شود. Cohn و همکاران در1975 و Riley و Chow در1992، دریافتند که خانم ها هنگام تصمیم گیری مربوط به سرمایه گذاری بیشتر از آقایان از ریسک کردن دوری می کنند. تحقیقات دیگر نشان می دهد بعد از کنترل عوامل جمعیت شناسی مانند درآمد، سن و وضعیت تاهل، خانم ها بیشتر دوست دارند گزینه های محتاط تر را برای دوران بازنشستگی انتخاب کنند  و همچنین برای سهام موجودی رایج (Barber و Odean Olsen و Coxدر 2001 دریافتند که خانم ها: 1- مشخصه هایی مانند ابهام را با وزن بیشتری در مقایسه با همکاران آقا می سنجند و 2- بر کاهش ریسک در تصمیمات مالی بیشتر از آقایان تاکید می ورزند. مطالعات همچنین نشان می دهد خانم ها در محیط هایی که آقایان اکثریت هستند مانند امور مالی، اعتماد به نفس کمتری دارند و کمتر مستعد اطمینان بیش از حد در قضاوت های مالی هستند (Barber و Odean 2001; Fehr-Duda و همکاران Estes و Hosseini در  1988 دریافتند که حتی در میان سرمایه گذاران خبره، بعد از کنترل عواملی سن، تجربه، تحصیلات، دانش و سرمایه، جنسیت یک عامل مهم بیانگر اثرگذاری اعتماد به نفس در تصمیمات سرمایه گذاری است.
همچنین تحقیقات قبلی از تفاوت های جنسیتی در پذیرش مقررات در حسابداری و موقعیت های مربوط به مالیات پشتیبانی می کند. در یک محیط تجربی، Baldry در1987 نشان داد که خانم ها در تصمیمات مربوط به گزارش مالیاتی از آقایان سازگارترند، در حالی که Fallan در1999 دریافت که جنسیت درتوجیه تغییر گرایش در رفتار مالیاتی قابل توجه است. Cullis و همکاران در2006 دریافتند که آقایان در مقایسه با خانم ها دوست دارند، در مواقعی که مقدار مالیات به عنوان از دست دادن اطلاق می شود، درآمد را به طور قابل ملاحظه ای کمتر گزارش دهند. Lenney در 1977 پیشنهاد کرد که این تفاوت های جنسیتی به طور خاص در موقعیت های مبهم رایج هستند- مانند مورد قضاوت های مربوط به اقلام تعهدی.
در یک مطالعه همزمان، Haung و Kisgenدر   2008دریافتند CFO های خانم در مورد تصمیمات مربوط به کسب و صدور بدهی هایشان هوشیارتر هستند. مولفان دریافتند شرکت هایی با CFO های خانم کسب های کمتری دارند، اما مقدار کسب ها در شرکت هایی با CFO های خانم از طریق آگهی ها برگشت بالاتری دارد. علاوه براین، Huang و Kisgen در 2008 دریافتند صدور بدهی در شرکت هایی با CFO های خانم نسبت به شرکت هایی که CFO های آقا دارند، خیلی کمتر است. در مجموع، این مولفان پیشنهاد می دهند که نتایج، دقت بیشتر معامله گری توسط CFO های خانم رانشان می دهد.
به طور خلاصه، تحقیقات قبلی نشان می دهد که خانم ها هوشیارتر و سازگارتر با مقررات حسابداری هستند. این امر منجر به این استدلال می شود که CFO های خانم در قضاوت های مربوط به اقلام تعهدی انتخابی پرخاشگری کمتری دارند. این نظریه نشان می دهد شرکت هایی با CFO های خانم احتمالا کیفیت اقلام تعهدی بالاتری دارند. این به نظریه ما می انجامد.
نظریه ما به طور رسمی اینگونه بیان می شود: شرکت هایی با CFO های خانم نسبت به شرکت ها با CFO های آقا، کیفیت اقلام تعهدی بالاتری دارند.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

چگونه به بهترین روش سرمایه گذاری کنیم

در

(سیارک) سرمایه گذاری صرفا برای افراد ثروتمند نیست.تقریبا هر فردی می تواند حداقل کمی پول برای سرمایه گذاری کنار بگذارد، هزینه ها را کاهش داده ، و با مقدار پول بیشتری نسبت به آنچه که آغاز نموده است به پایان برساند.اگر چند هزار دلار یا حتی چند صد دلار که اکنون نیاز ندارید داشته باشید، چندین پیشنهاد وجود دارد در خصوص اینکه چگونه به بهترین نحو از آن استفاده کنید.
نکته: فرض این مقاله بر این است که شما به دنبال افزایش پول خود در طول زمان هستید و تمایل دارید تا حدودی خطر کنید به جای اینکه در حساب های بدون خطر، حساب های پس انداز بازده کم و CDs پول ذخیره کنید.همچنین فرض بر این است که در حال حاضر وجوه اضطراری را کنار گذاشته اید وجوهی که دارای پول کافی هستند تا هزینه های عادی زندگی را به مدت هشت ماه که به طور ناگهانی درآمد شما به پایان می رسد پوشش بدهند.همچنین فرض بر این است که شما هیچ گونه بدهی با بهره بالا، از قبیل کارت های اعتباری ندارید.باید به جای سرمایه گذاری پول خود چنین بدهی را پیش پرداخت نمائید (زیرا در واقع هیچ گونه سرمایه گذاری وجود ندارد که به شما بهره بیشتری بپردازد در حالی که به طور معمول در حال پرداخت وام هایی با سود بالا و دیگر بدهی ها هستید).
مراحل
- ابتدا خودتان پرداخت نمائید.تا جایی که می توانید برای سرمایه گذاری چک بیشتری کنار بگذارید.این کار را انجام بدهید حتی اگر در ابتدا چند دلار بتوانید خرج نمائید.هر 5 دلار در هر هفته در طول زمان اضافه خواهد شد.سعی کنید هزینه های زندگی را کاهش بدهید.خود را از ضروریات محروم نسازید، اما سعی کنید از تجملات بکاهید، هر چیزی که به آن نیاز ندارید.برخی از افراد ثروت مند در دنیا با صرفه جویی زندگی می کنند زمانی که در ابتدا در خصوص انباشت ثروت جدی هستند.
 اگر کارفرمای شما پرداخت مستقیم را پیشنهاد می دهد، ارسال بخشی از هر چک را به صورت مستقیم به حساب پس انداز خود یا حساب سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید.اگر هرگز آن پول را نبینید، برای خرج کردن آن وسوسه نخواهید شد.
- خود را موظف نمائید نسبت به ایجاد وجوه اضطراری برای هزینه های زندگی به مدت شش ماه.همچنین باید هرگونه بدهی با بهره بالا را بپردازید.به ویژه زمانی مهم است که بهره ای که برای هر بدهی می پردازید بیش از نرخ بهره ای است که انتظار دارید از سرمایه گذاری های خود به دست بیاورید.اگر پرداخت بهره بدهی بالاتر از آن چیزی است که با سرمایه گذاری حاصل شده است، در ابتدا سرمایه گذاری عاقلانه به نظر نمی رسد.در این مورد، سعی کنید تمامی بدهی خود را بپردازید قبل از اینکه سرمایه گذاری مازاد انجام بدهید؛سرمایه گذاری به این صورت در واقع به جای اینکه صرفا تعهدی باشد برای پرداخت بدهی ماهانه شما برای شما پول سازی خواهد نمود.
- قبل از اینکه سرمایه گذاری کنید، به خود آموزش بدهید.نیاز به درک این موضوع دارید که گزینه های سرمایه گذاری شما کدام موارد هستند، چگونه صورت های مالی را بخوانید، چگونه سهام را تحلیل کنید (برای کیفیت، ارزش، قدرت مالی، رشد بالقوه، و غیره)، همچنین چگونه از کلاهبرداری ها و مشکلات سرمایه گذاری دوری کنید، و کجا اطلاعات را بیابید.
 وارن بوفت ، یکی از موفق ترین سرمایه گذاران، هر کتاب سرمایه گذاری را که در دسترس داشته است مطالعه نموده (حداقل 100 کتاب ) قبل از اینکه بیست ساله بشود.
- به خود قول بدهید که هزینه های سرمایه گذاری را (هزینه ها و کمیسیون) کمتر از 2% مقداری که سرمایه گذاری نموده اید حفظ خواهید کرد.مقداری را که باید سرمایه گذاری نمائید در 02. 0 ضرب نمائید.اگر هزینه داد و ستد بیشتر از آن است، پول خود را در حساب پس انداز قرار بدهید تا اینکه بتوانید فرصت سرمایه گذاری با نرخ هزینه پائین تر بیابید.
- یکی از گزینه های سرمایه گذاری زیر را انتخاب نمائید.
روش 1 از 3: در صورتی که 50 دلار برای سرمایه گذاری دارید

1- به صورت مستقیم با طرح سرمایه گذاری مجدد سود(DRIPs) یا طرح مستقیم خرید سهام (DSPs) نسبت به خرید سهام اقدام نمائید.اکثر طرح ها حداقل به 50 دلار برای سرمایه گذاری نیاز خواهند داشت.به دنبال طرح های بدون هزینه معامله باشید، و به دنبال شرکت هایی باشید که چنین طرح هایی را پیشنهاد می دهند.به کمک این شرکت ها نیاز به کارگزاران ندارید (یا پرداخت کمیسیون آن ها) زیرا سهام را به صورت مستقیم از شرکت خریداری می کنید.
 تمامی شرکت ها این گزینه را پیشنهاد نمی دهند، مجبور خواهید بود شرکت هایی را جستجو کنید که برنامه های خرید مستقیم را پیشنهاد می دهند، اما می توانید یک لیست جزئی بیابید.
در اکثر موارد خرید یک باره انجام می دهید یا اینکه طرح خرید دوره ای خودکار را تنظیم می کنید.مورد دوم منظم است و روش مقرون به صرفه ای است برای ایجاد سبد سهام.
- ممکن است کمیسیون اسمی یا الزامات حداقل خرید وجود داشته باشد.
-  تفاوت اصلی بین DRIPs و DSPs این است که برای شرکت در DRIPs باید شما در حال حاضر حداقل یک سهم از سهام شرکت خود را داشته باشید.سپس به صورت سهام مازاد به جای پول نقد سود سهام خود را جمع آوری نمائید.
2- اگر شرکتی که می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید دارای طرح DRIP نباشد، به دنبال کارگزاری باشید که به شما اجازه بدهد حساب هایDRIP مانند را تنظیم نمائید که از آن طریق می توانید سهامی با هزینه معاملاتی اندک بخرید.فقط مورد زیر را بررسی نمائید
- آیا باید دارای حداقل سرمایه گذاری ماهانه باشد؟اگر چنین است، ممکن است بر تمایل شما جهت آغاز سرمایه گذاری با آن شرکت تاثیر بگذارد.
- آیا دارای هزینه نسبتا بالا برای فروش سهام می باشد؟ممکن است موضوع مهمی باشد اگر ثابت کنید که معامله گر فعالی هستید.در کل، باید از DRIPs برای خرید سهام با کیفیت بالا استفاده نمائید، بنابراین شارژ فروش بسیار مهم نخواهد بود.اگر خواهان تجارت هستید، باید حساب کارمزد خرید سهامی را که دارای هزینه تجارت پائین است باز بگذارید.
 3 - به دنبال صندوق های مشترک سرمایه گذاری با الزامات خرید حداقل باشید.برخی صندوق های مشترک سرمایه گذاری به سرمایه گذاران اجازه خواهند داد تا با سپرده کم شروع به سرمایه گذاری نمایند،اما مجبور خواهید بود با طرح سرمایه گذاری خودکار موافقت نمائید که به موجب آن به آن ها اجازه می دهید تا مقدار ثابتی از حساب بانکی شما را به صورت ماهانه به منظور خرید سهام مازاد کسر نمایند.چنین سرمایه گذاری هایی می تواند به ارزش 25 دلار باشد.همچنین ممکن است از شما خواسته بشود تا با سرمایه گذاری کوچک یک باره آغاز نمائید، برخی اوقات به مبلغ 25 دلار.همان طور که اشاره شد، این روش روشی آسان و نسبتا ارزان برای ایجاد سبد سهام است.
روش 2 از 3: اگر حداکثر 500 دلار داریداین مقاله ادامه دارد........ترجمه  itrans.ir 

در سیارک بخوانیم:

با انواع سرمایه گذاری جمعی آشنا شوید

محاسبه ریسک و بازده در سرمایه گذاری

چگونه برای پس انداز خود برنامه ریزی کنیم؟

10 روش ساده برای پس انداز 

زیبا بنظر برسید و پولتان را پس انداز کنید 

این جوان 24 ساله با سرمایه گذاری در بیت کوین پول پارو می کند! 

نظرات

در ادامه بخوانید...

سرمایه گذاری در بیت کوین - 5 مورد مهم در سال 2018

در

به فکر سرمایه گذاری در بیت کوین هستید، در این مقاله مواردی را که باید قبل از شروع سرمایه گذاری بیت کویت بدانید مرور می کنیم.

چرا بیت کوین انقدر طرفدار دارد؟

دنیا به سمت اینترنت پیش می رود. همه چیز آنلاین شده و کمتر کسب و کاری سراغ داریم که اینترنت دستی در آن نداشته باشد.

در دنیای مجازی، جای خالی پول مجازی احساس می شد و بیت کوین این موضوع را حل کرد. بیت کوین جهانی، امن و به آسانی قابل معامله است. تقریبا هیچ پولی قدرت بیت کوین را ندارد. مثلا شما برای معامله با یک خارجی باید پول خود را توسط صرافی به پول طرف معامله در کشور دیگر تبدیل کنید. این کار زمان بر است و برای مبالغ پایین واقعا به صرفه نیست.

بیت کوین به آسانی و واقعا با چند کلیک در دسترس همه قرار دارد. شما اینترنت دارید پس می توانید بیت کوین خرید و فروش کنید. به همین سادگی

سرمایه گذاری در بیت کوین به نظر خطرناک است، مانند هر سرمایه گذاری دیگری باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشید.

نکته: Bitcoin با B بزرگ به معنی شبکه بیت کوین و b کوچک به صورت bitcoin به معنای واحد پول بیت کوین است.

چرا در بیت کوین سرمایه گذاری کنیم؟

به نظر عجیب است که چرا ارزش بیت کوین تغییر می کند، مگر بیت کوین مانند پول نیست!

چه چیزی بیت کوین را ارزشمند میکند؟

برای شفاف سازی به مثال زیر توجه کنید، اگر طلا را واحد پول در نظر بگیریم. مقدار طلای زمین ثابت است و با استخراج از معادن به چرخه پولی وارد می شود. پس ارزش طلا با کاهش میزان ورود آن به بازار بالا رفته و وقتی بیشتر استخراج شود ارزش آن پایین می آید. توجه داشته باشید همیشه مقدار طلای باقی مانده زمین کم و کمتر و ارزش آن در نهایت بیشتر و بیشتر می شود.

این حقیقت در مورد بیت کوین نیز صادق است.

درکل 21 میلیون بیت کوین وجود دارد. که به اصطلاح استخراج می شود. استخراج بیت کوین هر روز سخت تر و سخت تر می شود. به نمودار زیر توجه کنید.

تقریبا همه بیت کوین تا سال 2037 استخراج خواهد شد.

انتقال بیت کوین بسیار آسان است، به صرافی، بانک و تقریبا هیچ سیستم زیرساختی نیاز ندارد. با اینترنت و حتی بدون اینترنت می توانید بیت کوین را معامله کنید.

ارزش بیت کوین

هیچ قیمت مشخصی برای بیت کوین وجود ندارد، ارزش بیت کوین را خریدار مشخص می کند، به هر قیمتی که حاضر به خرید باشند آن قیمت بیت کوین است. بیت کوین برخلاف سایر پول ها در واحد های بسیار کوچک تری نیز معامله می شود و نیازی نیست حداقل 1 بیت کوین بخرید.

بیت کوین در ابتدا بی ارزش بود و برخی سایت ها در ازای عضویت چند بیت کوین پرداخت می کردند ولی در ابتدای سال 2018 میلادی با رقم 16000 دلار معامله می شد البته در نوامبر 2018 قیمت آن تا 4000 دلار ریزش داشت.

زمان مناسب خرید بیت کوین

مانند هر بازاری، هیچ چیزی تضمینی نیست،

ولی طبق تجربه تاریخی، ارزش بیت کوین به سرعت بالا می رود و کم کم کاهش پیدا می کند تا درجایی ثابت شود. نمونه آن در سال 2014 و ابتدای 2018 مشخص است.

بیت کوین جهانی است و به کشور خاصی محدود نیست، برای مثال مشکلات رکود اقتصادی در کشوری یا مثلا کاهش ارزش پول کشورها، یا مثلا سیاست های پولی چین تاثیری در ارزش بیت کوین نخواهد داشت.

بیت کوین خارج از کنترل دولت هاست.

چطور بیت کوین بخریم؟

توجه داشته باشید، طبق دستور بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، خرید و فروش بیت کوین در مراکز پولی و مالی ممنوع است. البته سایت های داخلی خرید و فروش بیت کوین فعال هستند. 

محافظت از بیت کوین

بیت کوین دقیقا مانند پول نقد قابل سرقت است، حتما برای حافظت از آن قدت کافی داشته باشید. بیت کوین امن است مهم امنیت کیف پول دیجیتالی شماست. هرچیزی در اینترنت قرار داشته باشد امکان سرقت دارد.

اگر قصد نگهداری مقدار زیادی بیت کوین را دارید حتما از سخت افزارهایی مانند TREZOR استفاده کنید. این سخت افزار کلید های آفلاین را برای دسترسی تولید می کند و واقعا امن هستند.

استخراج بیت کوین به صرفه است؟

درحال حاضر استخراج بیت کوین فقط در دیتاسنترها قابل انجام است و با سیستم های شخصی تقریبا غیرممکن شده است. جواب کوتاه بله است، استخراج بیت کوین به صرفه است اگر برق مجانی داشته باشید. سیستم هایی که 24 ساعت کار میکنند میتواند مقادیر قابل توجهی برای شما استخراج کنند.

نتیجه گیری

بیت کوین هنوز راه زیادی دارد ولی در آینده نه چندان دور پول دیجیتال جای پول های سنتی ما را خواهد گرفت. 

نظرات

در ادامه بخوانید...