راهنمای تربیت کودک (بخش دهم)
عطااله درویش نیادر۱۴۰۳/۲/۱۸جعبه ی اسکینر
در بخش های قبلی این مجموعه مقاله با موارد زیادی آشنا شدید که در تربیت کودک تأثیر دارد. همان طور که قبلا گفتم نحوه ی تقویت یا تشویق کردن بسیار مهم است. در این زمینه ها نظر افرادی مانند: پاولف، ثرندایک و اسکینر توضیح داده شده و بنا بر این شد در جلسات بعدی آموزش برنامه ای اسکینر توضیح داده شود.
آموزش برنامه ای مبحثی فوق العاده ساده است. با خواندن این مقاله می توانید از آموزش برنامه ای آگاهی پیدا کنید و از آن در راستای تربیت استفاده کنید.
همه ی ما می دانیم که در خارج از آزمایشگاه روانشناسی یعنی در زندگی روزمره با آن چه که در آزمایشگاه می گذرد اوضاع متفاوت است. یکی از این تفاوت ها این است که هر فردی برای انجام هر کاری، هر بار که آن کار را انجام دهد پاداش دریافت نمی کند. به عنوان مثال: هر بار که بچه گریه کند او را بغل نمی کنند. یک گارسون در رستوران برای هر غذایی که به مشتری تحویل دهد انعام نمی گیرد. یا کسی که در فروشگاه مشغول بسته بندی است، برای هر بسته ای که بسته بندی کند پاداش نمی گیرد. یک دانش آموز برای هر نمره ی بالایی که می گیرد جایزه نمی گیرد. این ها و نمونه های فراوان دیگری از رفتار وجود دارند که با وجود این که فقط گاهی اوقات تقویت می شوند اما این رفتار ها ادامه پیدا می کنند.
اسکینر جعبه ای داشت که دستگاهی ساده برای شرطی سازی کنشگر بود و از موشی در داخل آن استفاده می شد.
موش در ابتدا گرسنه نگه داشته می شود و در جعبه ی اسکینر گذاشته می شود. شکل شبیه سازی شده ی جعبه ی اسکینر را می توانید در زیر ببینید.
رفتار این موش در آغاز خود انگیخته و تصادفی است. گرسنگی این موش را فعال کرده است به طوری که بو می کشد، پرسه می زند و محیط خود را کاوش می کند.
در بین تمام فعالیت هایی که موش از خود نشان می دهد، یکی از رفتارها مهم است. موش اهرمی را فشار می دهد و تکه ی غذایی به داخل جعبه می افتد. این غذا که به درون جعبه افتاده است پاداشی برای رفتار فشار دادن اهرم توسط موش است. موش یاد می گیرد که برای دریافت غذای بیشتر به دفعات بیشتری اهرم را فشار دهد. موش فرا می گیرد که چگونه می تواند محیط خود را تغییر دهد. در نتیجه رفتار موش تحت کنترل تقویت کننده ها قرار گرفته است. جالب است نه! توصیه می کنم روانشناسی زیاد بخوانید، زمانی که در این علم مهارت پیدا کنید، بهتر می توانید رفتارهای اجتماعی را درک و هدایت کنید. بهتر سایرین را می شناسید یا حتی می توانید رفتار سایرین را کنترل کنید و این تنها مختص به فرزندتان نمی شود.
وقتی رفتار موش تحت کنترل تقویت کننده ها قرار بگیرد کمتر خود انگیخته و تصادفی می شود. در این زمان موش بیشتر وقت خود را صرف خوردن و فشار دادن اهرم می کند.
سوالی که پیش می آید این است که اگر روز بعد این موش را به جعبه برگردانیم، آیا می توانیم رفتار این حیوان را پیش بینی کنیم. با توجه به چیزهایی که تا کنون یاد گرفته ایم بله! حال سوال مهم تر این است که آیا می توان میزان این رفتار موش را بیشتر کرد؟ یا کاهش داد؟ در کل آیا می توان رفتار موش را با توجه به میزان تغییر تقویت کننده ها کنترل کرد؟
دریغ کردن غذا رفتار کنشگر موش را کاهش خواهد داد. این رفتار موش دیگر پاداشی را به بار نخواهد آورد و در نتیجه این رفتار بعد از مدتی متوقف خواهد شد.
بنابراین کسی که تقویت کننده ها را کنترل می کند رفتار آزمودنی را نیز کنترل می کند.
در زندگی روزمره انواع حیواناتی را مشاهده می کنیم که رفتار های زیادی را از طریق شرطی سازی کنشگر یاد گرفته اند. برای مثال: اخیرا در هلند به کلاغ ها یاد داده اند که ته سیگار ها را از خیابان جمع آوری کنند. سگ ها یاد گرفته اند که مواد مخدر یا منفجره را بو بکشند و آن را پیدا کنند. موش های بزرگ آفریقایی در موزامبیک برای کشف معدن های مدفون شده تربیت شده اند. همچنین خرچنگ ها فرا گرفته اند که چنگال های خود را برای دریافت غذا به یک میله چنگ بزنند.
اسکینر معتقد بود که اغلب رفتار های انسان و حیوان از طریق شرطی سازی کنشگر آموخته می شوند.
حال می خواهم این رفتار ها را در کودکان خردسال بررسی کنیم. کودک در ابتدا رفتارهای تصادفی و خود انگیخته ای را نشان می دهد. فقط برخی از این رفتار ها به وسیله ی والدین و یا اطرافیان مانند خواهر و برادر ها تقویت می شوند. مثلا در حین غذا دادن به کودک اگر غذا را بر روی لباس ها مراقبت کننده بریزد این رفتار کودک تقویت نخواهد شد. اما کودکی را تصور کنید که برای اولین بار خودش با قاشق غذا می خورد، این رفتار او تقویت خواهد شد. وقتی این کودکان بزرگ تر می شوند رفتار هایی را که قبلا تقویت شده اند ادامه خواهند داد. البته به یاد داشته باشید که با بزرگ تر شدن کودک محیط پیرامون او هم بزرگ تر خواهد شد. در این صورت افرادی که بر کودک تأثیر خواهند گذاشت فقط خانواده ی او نیستند. در هر حال تا جایی که این تأثیرات مربوط به والدین باشد رفتار هایی که والدین تأیید کنند ادامه پیدا خواهد کرد و رفتار هایی که تأیید نکنند ادامه نمی یابند (خاموش می شوند). این مثال با موش درون جعبه مطابقت دارد. رفتار هایی که باعث تقویت می شوند ادامه پیدا خواهند کرد و رفتار هایی که با شرایط سازگار نیستند ادامه پیدا نخواهند کرد.
پس به طور کلی می توان گفت ارگانیزم بر محیط خود تأثیر می گذارد و محیط به نوبه ی خود به شکل تقویت، بر ارگانیزم تأثیر می گذارد.
می بینید که تقویت بر تعیین و کنترل کردن رفتار چقدر تأثیر می گذارد. اسکینر می گوید:
شرطی سازی کنشگر به همان شکلی رفتار را شکل می دهد که مجسمه ساز توده ای گل رس را شکل می دهد.
اگر این توده ی گل، این ارگانیزم به شدت به تقویت کننده نیاز داشته باشد، برای این که چقدر بتوان آن را شکل داد، تقریبا هیچ محدودیتی وجود ندارد. به وسیله ی آزمایشگری با چشته ای از غذا، صاحب سگی با بیسکویت سگ، مادری با لبخند، مدیری با دست نوازشی بر پشت و دولتی با وعده وعید.
از دوران کودکی رفتارهای فراوانی را نشان می دهیم. رفتارهایی که تقویت می شوند نیرومند می شوند و الگوهایی را تشکیل می دهند. اسکینر اعتقاد داشت که شخصیت الگو یا مجموعه ای از رفتارهای کنشگر است. چیزی را که دیگران روان رنجوری یا رفتارهای نابهنجار می نامند، به نظر اسکینر رفتارهای نامطلوبی بودند که به گونه ای تقویت شده بودند.
نکته ی مهم در این جا این است که نحوه ی تقویت کردن چه تأثیری بر رفتار دارد؟
آیا تقویت باید بعد از هر پاسخ خوب ارائه شود؟ آیا تقویت باید بعد از تعداد مشخصی رفتار خوب ارائه شود؟ یا اینکه به طور ناپیوسته و نامشخص ارائه شود؟اگر میزان تقویت کردن رفتار را تغییر دهیم آن رفتار چه تغییری خواهد کرد؟
تا این جا مقدماتی را که برای درک تقویت برنامه ای اسکینر لازم بود در اختیار شما قرار دادم. در مقاله ی بعدی تقویت برنامه ای را مفصل توضیح خواهم داد. برای دیدن آن به راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم) مراجعه نمایید. این مقاله علمی تحقیقی ادامه دارد...........ترجمه itrans.ir
در سیارک بخوانیم: