شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش چهارم

در

Sid Meier's Civilization IV

(سیارک) بازی ها به دو دسته تقسیم می شود؛ آنهایی که بازی می کنید تا به اتمام برسانید و آنهایی که بازی می کنید تا راضی شوید. سری بازی های تمدن ها در دسته دوم قرار می گیرد و قسمت چهارم این بازی در این میان از اهمیت بخصوصی برخوردار است. هیچ بازی به این اندازه شما را ترغیب نمی کند که برای چند دقیقه دیگر هم که شده پای سیستم بنشینید و یک ترن یا دوره دیگر هم بازی کنید. ممکن است تنها به قصد اینکه سی دقیقه ای بازی کنید پای سیستم بنشینید و در حال انجام بازی چنان از خود بی خود شوید که ناگهان ببینید خورشید در حال طلوع کردن است و این جادویی است که این بازی روی شما پیاده می کند. تمدن های چهار بازی است که آزادی عمل کاملی در اختیار شما می گذارد و هرگونه که دوست داشته باشید می توانید روند بازی را پیش ببرید؛ صلح جویانه، دیپلماتیک، تاکتیکی، خیانت کارانه و ... . بازی به گونه ای طراحی شده است که بنا به شیوه بازی هر گیمر تغییر کرده و این قابلیت را دارد که خود را به طور کامل با شیوه بازی گیمر وفق دهد. نکته دیگری که نباید از قلم بیفتد موسیقی متن فوق العاده بازی تمدن های چهار با نام «Baba Yetu» است که نامزد دریافت جایزه گرمی نیز شده است. با گوش دادن به این موسیقی زیبا می توان تلاش انسانیت برای حرکت رو به جلو را به طور کامل درک کرد و نمی توان از گوش دادن به آن سیر شد. ناگفته نماند با دریافت جایزه گرمی برای این موسیقی متن، تمدن های چهار بدل به تنها بازی ای شد که تاکنون به این مهم دست یافته است.

Half-Life

به محض انتشار این بازی در سال 1998 تمامی کسانی که صنعت بازیسازی را دنبال می کردند، به خوبی درک کردند که با انتشار این بازی، صنعت بازیسازی دچار تغییرات اساسی خواهد شد. استودیوی بازیسازی Valve با انتشار Half-Life نه تنها نشان داد قادر به روایت یک داستان جذاب و واقعی از زاویه دید اول شخص، در یک بازی شوتر است، بلکه ثابت کرد که می تواند برای تمامی بخش های تک نفره دیگر بازیهای شوتری که تاکنون ساخته و منتشر شده اند بدل به یک الگوی لایق شود.

شما در نقش گوردون فری منف وارد مرکز تحقیقات Black Mesa می شوید و شاهد وقایعی خواهید بود که واقعا استادانه روایت شده اند. نکته جالبی که در خصوص بازی وجود دارد این است که برای نشان دادن وقایع مختلف، روند بازی متوقف و برای مثال یک فیلم کوتاه نشان داده نمی شود و به جای این کار، شما همه چیز را از زاویه دید گوردون خواهید دید، گویی خود شما گوردون فری من هستید. تکنیکی که برای روایت داستان بازی استفاده شد به خوبی جواب داد.

نکته دیگر در خصوص بازی دشمنان آن است که طراحی فوق العاده ای دارد. دانشمندانی که با کله هایی خرچنگ مانند بدل به زامبی شده و دیگر سربازان دشمن که رو به روی شما دست به اسلحه می شوند. اسلحه و ادواتی که در بازی استفاده شده اند نیز در نوع خود بی سابقه و بسیار خلاقانه است؛ از تیر و کمان ساده گرفته تا اسلحه های بیولوژیکی که بوسیله آن دشمنان خود را از پا در می آورید. نکته جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که در حقیقت داستان بازی از کتاب Stephen King به نام The Mist تأثیر گرفته است (Stephen king کسی است که فیلم هایی چون Shining و یا It از روی رمان های او ساخته شده اند.

Grand Theft Auto V

در این بازی جزئیات به گونه ای طراحی شده است که در هیچ بازی دیگری تا کنون سابقه نداشته است. زمانی که مشغول بازی در لوس سانتوس و شهرهای حومه هستید به قدری احساس آزادی می کنید، که در هیچ بازی اُپن ورد دیگری چنین تجربه ای را نخواهید داشت. یکی از خیابان های شهر را انتخاب کنید، هرکدام را که دوست دارید، با دقت تمام مغازه های بر خیابان را نگاه کنید و متوجه خواهید شد که هرکدام طراحی مخصوص به خود را داشته و با دیگر مغازه های شهر متفاوت است، دقیقاً همانند یک شهر واقعی. به آسفالت کف خیابان نگاه کنید، به خاطر عبور و مرور زیاد ترک خورده است. ممکن است مأموریت های بازی گاهی بیش از حد سینمایی به نظر برسد، اما طراحی دنیای بازی تا حد دیوانه کننده ای واقعی است. بیش از نود میلیون نسخه از این بازی به فروش رسیده است که در نوع خود بی سابقه بوده و نشانگر کیفیت بالای بازی است.

جالب است بدانید که 265 میلیون دلار هزینه ساخت این بازی بوده است و این رقم، بیشترین هزینه ای است که تا کنون صرف ساخت یک بازی شده است و نکته دیگر این که در هفتاد و دو ساعت نخست انتشار این بازی، توانست فروشی یک میلیارد دلاری داشته باشد. تنها با نسخه هایی که توسط افراد مختلف پیش خرید شدند (قبل از عرضه رسمی بازی)، هزینه ساخت بازی در آمد.

Dark Souls

خسته کننده ترین نکته ای که در باره این بازی می توان به آن اشاره کرد، سختی بیش از اندازه آن است. اما چرا این نکته را عنوان می کنیم؟ به این خاطر که این دشواری بیش از اندازه باعث می شود، نقاط مثبت بازی ای که آن را بدل به تأثیر گذار ترین بازی یک دهه اخیر کرده است، از دیدتان پنهان بماند.

برخی نقاط در نقشه بازی به گونه ای طراحی شده اند که شما را به نقطه ای برمی گرداند که پیش از این در آن حضور داشته اید و این گشت و گذار در بازی را تبدیل به یک معما می کند و شما باید آن را حل کنید. درگیری های بازی بسیار دقیق و فوق العاده هیجان انگیز طراحی شده اند و باس های بازی به گونه ای هستند که تا کنون در هیچ بازی دیگری ندیده ایم. نکته دیگر داستان فوق العاده مرموز بازی است که به این سادگی ها هر کسی قادر به فهم و درک آن نخواهد بود.

بله، Dark Souls سرشار از ابهام و رمز و راز است، اما اگر کنجکاوی به خرج داده و در جزئیات بازی دقت کنید، نتیجه آن را خواهید دید.

Red Dead Redemption

اگر در حال مطالعه موارد این لیست هستید و این بازی را هنوز تجربه نکرده اید، پیشنهاد می کنیم حتما یک کپی از این بازی فوق العاده به همراه کنسول مورد نیاز آن تهیه کرده و بازی کنید. بسیاری در سال 2008 و به خاطر انتشار بازی GTA 4 اقدام به خرید کنسول Xbox کردند، اما دلیلی که باعث شد کنسول خود را نگاه دارند و نفروشند، Red Dead Redemption بود. طراحی فضای بازی در بخش تک نفره فوق العاده است و دنیای بازی به قدری بزرگ است که گاهی احساس سردرگمی خوشایندی به شما دست می دهد، در کنار این موضوع، نکته قابل توجه دیگر، بخش چند نفره بازی است که از کیفیتی فوق العاده برخوردار است و در سال 2010 که بازی منتشر شد، بدون شک می توان گفت هیچ بازی دیگری در بخش مولتی پلیر آنلاین به پای آن نمی رسید. البته نباید قدرت بازی هایی چون COD را در آن سال نادیده بگیریم، که هیجان زیادی به همراه داشتند، اما بخش چند نفره RDR تجربه منحصر به فرد و بسیار خلاقانه ای بود.

از آن بازی هایی بود که زمان بازی کردن در پوست خود نمی گنجیدید و فقط منتظر روز بعد بودید که دوستان خود را ببینید و درباره بازی با آنها صحبت کنید. صحبت هایی از این دست: «آیا آن زنی که در ایستگاه قطار بود را نجات دادی؟» «نه، اما کابین قطاری پیدا کردم که هزار تا گربه وحشی را به مقصدی حمل می کرد.» در حقیقت هر گیمری تجربه خوبی از انجام این بازی به دست می آورد و موضوعی برای صحبت درباره غرب وحشی پیدا می کرد و نکته جالب این بود که هر بار که پای کنسول خود می نشستید و بازی می کردید، تجربه جدیدی در بازی به دست می آوردید. تنها نکته منفی درباره این بازی که کمی ناراحت کننده است، موجود نبودن نسخه ای از بازی برای PC و درحقیقت منتشر نشدن آن برای کامپیوترهای شخصی بود.

Half-Life 2

زمانی که به این بازی فکر می کنید، سه چیز در خاطر شما نقش خواهد بست:

اولین نکته شروع بازی است که شما را برای تجربه ای فوق العاده آماده می کند و کم و بیش ذهنیتی در باره اینکه با چه چیزی مواجه خواهید شد در اختیار شما خواهد گذاشت.

دومین نکته ای که به خاطر خواهید آورد، اولین باری است که اسلحه معروف این بازی که با نام Gravity Gun (اسلحه جاذبه ای) شناخته می شود را در دست می گیرید. واقعا نمی توان خلاقیت استودیوی بازیسازی Valve را در سال 2004 که این اسلحه فوق العاده را طراحی کرد، با کلمات توصیف کرد. کشیدن اجسام بوسیله این اسلحه، نگه داشتن آن ها و در نهایت رها کردنشان در زمانی که لازم می دیدید، تجربه بی نظیری بود که تا آن زمان به هیچ وجه سابقه نداشت. سومین چیزی که با فکر کردن به این بازی خاطره انگیز به ذهن می آید، شهر Ravenholm است. شهری معدن مانند و عجیب و غریب که پر از زامبی و کله خرچنگی ها شده  و مکانی ایده آل برای امتحان کردن اسلحه جدیدتان به شمار می رود.

با وجود اینکه دیگر هیچگاه قادر به دانستن پایان داستانی که برای الکس و گوردون اتفاق افتاد نیستیم، چیزی از ارزش های این بازی فوق العاده کم نمی شود.

The Last of Us

بسیاری از گیمرهایی که این بازی فوق العاده را تجربه کرده اند، سه لحظه بخصوص از آن را به خوبی به خاطر دارند و چند وقت یکبار به آن فکر می کنند. اولین لحظه، لحظه ای است که زندگی جوئل در یک آن در فیلم اول بازی تغییر می کند. با دیدن این اینترو متوجه می شوید که Naughty Dog (استودیوی سازنده بازی) داستان فوق العاده ای را برای روایت نوشته و در نظر گرفته است. دومین لحظه، موقعی است که زمانی که کمی از بازی پیش رفته است باید تصمیمی بگیردید تا روند بازی پیش برود، حتی اگر دلتان راضی به گرفتن این تصمیم بخصوص نباشد. در حقیقت شما در طول بازی داستان زندگی جوئل و الی را تجربه می کنید، تجربه ای که به خاطر شخصیت پردازی فوق العاده، داستان عالی و انیمشین خوب بازی، بسیار باور پذیر و حقیقی به نظر می آید و به راحتی می توان به عنوان تجربه ای واقعی با آن ارتباط برقرار کرد. گیم پلی و داستان بازی از ارتباط بی نظیری با یکدیگر برخوردار بوده و به شدت مرتبط با یکدیگر هستند و این چیزی است که در سکانس پایانی بازی در ذهن خواهید داشت. پایان بازی به گونه ای است که فکر کردن در مورد هر گونه پایان دیگر را غیر ممکن کرده و در حقیقت نمی توان پایان دیگری برای بازی متصور بود و این نیز از دیگر نکات مثبت بازی است. نکات جالبی در مورد این بازی وجود دارد که دو مورد از آنها را برای شما ذکر می کنیم: اول اینکه کتاب «The World Without us» نوشته Alan Welsman به عنوان الهام بخشی برای داستان بازی در نظر گرفته شده است. Naughty Dog که استودیوی سازنده بازی است برای نگه داشتن تصویر الی روی جلد و کاور بازی با نقطه نظر های مخالف بسیاری مواجه بود؛ بسیاری بر این باور بودند که وجود عکس یک زن روی کاور یا جلد بازی باعث می شود، تعداد کمتری از نسخه های بازی به فروش برسد.

Bloodborne

Bloodborne به عنوان بازی ای شناخته می شود که ژانر گوتیک و ترسناک را به عنوان پایه و اساس فضا و داستان بازی برگزیده است. در ساعت های ابتدایی بازی مجبور می شوید در کوچه های خلوت و نزدیک کلیساهای ناشناخته قدم بگذارید و به زمزمه های موجوداتی که نیمه گرگ و نیمه انسان هستند گوش دهید، اما به زودی وارد داستان بازی می شوید  و به آناً متوجه می شوید که هزینه ای که صرف خرید بازی کرده اید، ارزشش را داشته است. داستان بازی بسیار جاه طلبانه و فوق العاده است. داستانی از تفاوت های میان مذهب و علم؛ داستانی از تفاوت های میان واقعیت و تخیل و دستانی در باره خدایان احمق و کابوس های نو ظهور. داستان بازی با مهارت تمام و استادانه نوشته شده است. تفاوتی که سعی شده در این بازی نسبت به بازی Dark Souls درنظر گرفته شود، خشونت بیشتر در آن و شخصیت اصلی ای است که عصبانی تر و خشن تر است. استفاده از تک تک مهمات و ادوات و اسلحه هایی که برای بازی طراحی شده است به گونه ای است که گیمر احساس می کند دارد برای بقای زندگی خود می جنگد. طراحی نبردها و درگیری ها فوق العاده است. از نکات جالبی که در مورد این بازی وجود دارد می توان به این مطلب اشاره کرد که جمهوری چک و رومانیا دو کشوری هستند که برای طراحی فضاها و لوکیشن های بازی از معماری شهرهایشان ایده گرفته شده است. نکته بسیار جالب دیگر این است که بیشتر از دو سال زمان گرفته شد تا تنها موسیقی متن بازی آماده شود.ترجمه  itrans.ir 

در سیارک بخوانیم:

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش سوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش دوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش اول 

ترسناک ترین بازی‌های دنیای گیمینگ 

نظرات

در ادامه بخوانید...

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش سوم

در

Grand Theft Auto: San Andreas

در سال 2001 بود که قسمت سوم این سری بازی محبوب، GTA III، وارد بازار شد و دنیای بازی های اُپن ورد را دگرگون کرد. نکته جالب اما این است که با وجود آن همه نو آوری و خلاقیتی که در قسمت سوم این بازی به کار گرفته شده بود، San Andreas توانست جایگزین بی نظیری برای آن باشد و توجه همه را به خود جلب کند؛ از طرفداران بازی های اُپن ورد گرفته تا منتقدین عرصه بازیسازی.

در این بازی دیگر محدود به تجربه زندگی در یک شهر نخواهید بود، و به جای آن سه شهر بزرگ و زیبا طراحی شد که در بازی به کار گرفته شد. میان این شهرها نیز پر از جنگل ها  و بیابان های گوناگون است که تنوع ویژه ای به بازی می بخشد. وسایل نقلیه ای که در این قسمت از بازی به کار گرفته شد نیز در نوع خود بی نظیر بود. چیزی حدود 250 نوع وسیله نقلیه در این بازی به کار گرفته شده است؛ از دوچرخه و تراکتور و ماشین های مد روز گرفته تا وسایل نقلیه پروازی و دریایی. موسیقی متن بازی نیز مثال زدنی است و زمانی که سوار خودروی خود می شوید، قادر به گوش دادن به یازده ایستگاه رادیویی متفاوت خواهید بود که در کل چیزی حدود صد و پنجاه موسیقی متفاوت را شامل می شود. بیایید نگاهی دقیق تر به نوآوری هایی که در این بازی وجود دارد بیندازیم: در این بازی می توانید بوسیله چتر از ارتفاع فرود بیایید، می توانید وارد کازینو شده و از امکانات آن بهره ببرید، می توانید بوسیله جت پک به هر مکانی که دلتان می خواهد پرواز کنید، همانند دنیای واقعی زمانی که فست فود می خورید چاق می شوید و نیز می توانید به باشگاه بدنسازی بروید. به همه این ها کدهای تقلب بی نظیری که برای بازی در نظر گرفته شده است را هم اضافه کنید. سیستم دو نفره بازی هم که صفحه را به دوبخش تقسیم می کند، از دیگر امکانات جالب این بازی خاطره انگیز است.

جالب است بدانید که GTA San Andreas پرفروش ترین بازی کنسول پلی استیشن 2 است، کنسولی که خود پرفروش ترین کنسول دنیا است و با توجه به تمامی نوآوری هایی که در بازی به کار گرفته شده است، این فروش فوق العاده، جای هیچ تعجبی ندارد.

Call of Duty 4: Modern Warfare

نمایشگاه E3 سال 2007 برای طرفداران بازی های کامپیوتری، از ارزش بخصوصی برخوردار است، چراکه در این سال بود که مکان برگزاری همیشگی نمایشگاه تغییر کرده و از مرکز گردهمایی لوس آنجلس که همه ساله نمایشگاه در آن برگزار می شد، به سانتا مونیکا منتقل شد. نکته دومی که در خصوص نمایشگاه آن سال وجود دارد، نمایش بازی COD 4 برای نخستین بار است. بازی ای که در این قسمت، از کوران جنگ جهانی دوم خود را جدا کرده و با استفاده از ادوات و امکانات مدرن و جدید تجربه ای منحصر به فرد و جدید را برای گیمر ها به ارمغان آورد.

نخستین صحنه ای که Infinity Ward از این بازی در نمایشگاه E3 در معرض دید عموم قرار داد، صحنه ای از بازی بود که در آن دو تک تیرانداز با لباس های مخصوص به دنبال انجام هدفی در اوکراین بودند. فوق العاده ترین قسمتی که از این صحنه در ذهن همگان ماندگار شد، لحظه ای بود که دو تک تیر انداز در میان بوته ها مخفی شده بودند و این درحالی بود که یک گروه زره ای از دشمن در حال عبور از آن منطقه بودند. تنش و چالشی که گیمر در آن لحظه تجربه می کرد در نوع خود بی سابقه بود.

ادوات فوق العاده خلاقانه ای که در بخش تک نفره و مرحله های این بازی به کار گرفته شده بود، بخش تک نفره آن را به تجربه ای ماندگار برای گیمر ها بدل کرد، اما در حقیقت این بخش چند نفره و آنلاین این بازی فوق العاده بود که اسم آن را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخت. بخش مولتی پلیر این بازی به قدری خوب طراحی شده بود که هنوز که هنوزه برخی برای لذت بردن از تجربه بازی آنلاین، COD 4 را انتخاب می کنند. هیچ بازی شوتر اول شخصی دیگر نتوانست چنین طراحی بی نظیری در قسمت چند نفره بازی خود بوجود بیاورد.

Counter-Strike 1.6

Counter Strike بازی است که همچنان به ساخت قسمت های جدید از آن اقدام می شود و یکی از محبوب ترین بازی های آنلاین به شمار می رود. شروع این سری بازی محبوب با Counter Strike 1.6 بود. این بازی بدل به معیاری شد که با توجه به آن بازی های دیگر مورد سنجش قرار می گیرند. نقشه ها و مناطقی که درگیری ها در آن صورت می گیرد، به زیبایی و با مهارت تمام طراحی شده است؛ همکاری تیمی در این بازی بسیار پویا است؛ برای پیدا کردن مهارت در بازی باید وقت زیادی را صرف آن کنید و به هیج وجه از صرف کردن این زمان، خسته نخواهید شد؛ محیط دوستانه و زیبایی برای رقابت بوجود آمده است. در این بازی می توان با تمام وجود از پیروزی لذت برد، چراکه رسیدن به این مهم بسیار کار دشواری است و در کنار آن از شکست های خود نیز درس خواهید گرفت. بازی های کامپیوتری تا حدودی مدیون این بازی هستند که در سال های اولیه گیمینگ، توانست هواداران زیادی را در سراسر دنیا پیدا کند و بازی بر روی کامپیوتر بدل به تفریح مورد علاقه جوانان و نوجوانان در آن سال ها شد.

نکته جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که استودیوی بازیسازی Valve در ابتدا نگران این بود که بازی بازخورد خوبی نداشته باشد و به همین خاطر آن را نه به صورت یک بازی جداگانه، بلکه به عنوان یک بسته الحاقی از بازی فوق العاده Half-Life روانه بازار کرد، اما در نهایت به خاطر بازخورد خوبی که بازی داشت، آن را به صورت یک بازی مستقل عرضه کرده و در اختیار گیمرها گذاشت.

Resident Evil

سازندگان این بازی توانستند با مهارت تمام، اقدام به بازسازی نسخه اصلی این بازی کنند و در این راه به گونه ای قدم گذاشتند که نه تنها چیزی از ارزش ها و زیبایی های نسخه اصلی بازی نکاستند، بلکه نوآوری های فوق العاده ای نیز در بازی پیاده کردند که آن را بدل به شاهکاری در میان بازی های ژانر وحشت کرد و توانست امضای بخصوصی برای خود پیدا کند. طراحی ویلای بزرگی که بازی در آن جریان دارد، به قدری هنرمندانه است و فضای ترسناک و گوتیکی که بوجود آمده است، به گونه ای است که از پیمودن چندباره راه های تکراری خسته نخواهید شد و هر بار که وارد راهرویی می شوید که پیش از آن نیز در آن حضور داشته اید، خسته نمی شوید و گویی تجربه ای جدید است. معما هایی که در بازی وجود دارد و باید آن ها را حل کنید تا قادر به ادامه بازی باشید، در کنار فضای بسیار ترسناک بازی و نیز سیستم اینونتوری یا مدیریت مهمات و وسایل به خوبی طراحی شده است و پیشرفت چشمگیری در این موارد نسبت به نسخه نخست بازی مشاهده می شود. دو نکته در خصوص این بازی وجود دارد که تمامی گیمر ها، آن را به خوبی به خاطر دارند: اولی صدای بسیار ترسناکی و مرموزی است که از پشت دروازه منتهی به پلکان شنیده می شود و دومین نکته این است که تا پایان بازی به این نکته شک خواهید داشت که آیا واقعا زامبی هایی که به قتل می رسانید می میرند یا نه. طراحی زامبی های بازی با کله هایی که به رنگ قرمز می مانند، حال و هوای ترسناک محیط و لوکیشن بازی را دو چندان می کند. گشت و گذار به دنبال چیزی برای نزدیک تر شدن به هدف، درگیری و داشتن برنامه ای بخصوص در استفاده از مهمات و وسایل، چالش هایی است که در این بازی پیش رو دارید و به خاطر همین چالش ها است که این بازی تا این حد خاطره انگیز و میان گیمر ها محبوب است. همانگونه که می دانید تا کنون قسمت های بسیاری از این سری بازی روانه بازار شده است، با این حال، شاید بتوان گفت که این قسمت، بهترین در این سری بازی محبوب است.

World of Warcraft

استودیوی بازیسازی Blizzard با عرضه این بازی فوق العاده، ژانر بازی های چند نفره آنلاین را در اختیار خو گرفت و تسلط ابدی خود بر آن را تثبیت نمود. تا کنون شش بسته الحاقی برای این بازی روانه بازار شده است و هنوز هم طرفداران آن، از انجامش لذت می برند و گویی پایانی بر عمر این بازی نیست. البته شاید این گفته خالی از اغراق نباشد، اما نکته ای که حائز اهمیت است این است که، بسته های الحاقی ای که برای بازی طراحی شده و عرضه می شوند، به قدری دارای امکانات و فضاهای تازه و جدیدی هستند که حتی آن هایی که از انجام بازی خسته شده اند نیز به گرفتن نسخه الحاقی و تجربه آن وسوسه می شوند.

بنا به نظر بسیاری از منتقدین، نکته ای که سبب شده این بازی تا این حد محبوب باشد، آزادی عملی است که در اختیار گیمر ها قرار می گیرد و هرگونه که مایل باشند، می توانند روند بازی را پیش ببرند. این بازی در اکتبر سال 2010 با دوازده میلیون کاربر، بدل به بازی ای شد که بیشترین تعداد کاربران را تا آن زمان در اختیار داشت. نکته بسیار جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که از سال 2004 تا 2011، گیمرهای سراسر دنیا در مجموع چیزی حدود شش میلیون سال وقت صرف انجام این بازی کردند که حتی نوشتن این رقم روی کاغذ کار ساده ای نیست.

Resident Evil 4

دسته ای از بازی ها وجود دارند که نقش ویژه ای در تاریخ بازی ها ایفا می کنند، به بیان دقیق تر، بازی هایی وجود دارند که در زمان انتشار، دوران بازی ها را به دو دوره پیش و پس از خود تقسیم می کنند. Resident Evil 4 یکی از این بازی ها است. ناگفته نماند که شمار این بازی ها شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد. ساخت و انتشار این بازی، روی کاغذ یک ریسک بود که ارزش پذیرفتن نداشت. بازی بود که استودیوی بازیسازی GameCube به طور انحصاری ساخت آن را به عهده گرفت. در حقیقت این بازی برای نخستین بار سری بازی های Resident Evil را از شهر مشهور راکون سیتی بیرون آورد و به دهکده ای دور افتاده برد. دیگر تفاوت این قسمت با قسمت های پیشین در زاویه دیدی بود که گیمر در طول بازی تجربه می کرد، دوربین که در سه قسمت نخست این بازی از بالا و بدون تغییر بود، به زاویه دید سوم شخص تغییر یافت و همین امر سبب افزایش هیجان بازی شد.

اما خبر خوشایند برای این استودیوی بازیسازی این بود که تمامی ریسک هایشان به نتیجه رسید و بازخورد فوق العاده از سمت گیمر ها و منتقدین عرصه بازیسازی دریافت کردند. RE 4 بدل به بهترین قسمت این سری بازی محبوب شد و زاویه دید دوربین و تغییراتی که در کنترل شخصیت بازی بوجود آمد، بدل به الگوی استانداردی برای دیگر استودیوهایی شد که قصد ساخت بازی سوم شخص داشتند.

The Witcher 3: Wild Hunt

بدون شک تهدیدهایی که متوجه شخصیت اصلی داستان بازی است، مأموریت هایی که به منظور شکار هیولاهای مختلف انجام می شود و نیز قدرت های جادویی مورد استفاده در بازی، از نکاتی است، که این بازی را بدل به شاهکاری در میان بازی های نقش آفرینی کرده است. یکی از نکات جالب دیگر در مورد داستان بازی، حقیقت مانندی آن است که سبب شده گیمر با جرالت (شخصیت اصلی بازی) همزاد پنداری کرده و با موفقیت او خوشحال شده و از اتفاق های ناخوشایندی که برایش می افتد احساس ناراحتی کند. همین موضوع است که در زمانی که همه چیز زیر و رو می شود و جرالت دچار یک دگرگونی عمده می شود، گیمر در داستان بازی درگیر می شود.

داستان بازی ترکیبی است از وقایعی که برای جرالت می افتد و درامی که روایت گر داستان زندگی خانوادگی او است. انتخاب هایی که جرالت در طول داستان بازی می کند، از حقیقت و اهمیت بالایی برخوردار است و در روند دنیای بازی تأثیر بسزایی دارد. بسته های الحاقی ای که برای بازی در نظر گرفته شده است نیز، از بهترین بسته های الحاقی دنیای گیمینگ به شمار می رود.

از نکات جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد می توان به این دو مورد اشاره کرد: اول اینکه بازی به گونه ای طراحی شده است که جرالت در طول بازی همانند انسان های واقعی ریشش بلند می شود، و نکته دوم این است که سازندگان این بازی عنوان کرده اند که برای طراحی سیستم های نبرد این بازی فوق العاده از بازی نقش آفرینی Dark Souls ایده گرفته اند.ترجمه  itrans.ir

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش دوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش اول 

این مقاله ادامه دارد...

نظرات

در ادامه بخوانید...

ترسناک ترین بازی‌های دنیای گیمینگ

در

به نظر شما ترسناک ترین بازی هایی که تا کنون برای کامپیوترهای شخصی ارائه شده اند کدام اند؟ در بازی های ترسناک از همان اِلمان های ژانر اکشن و هیجانی استفاده می شود، با این تفاوت که تنشی بر بازی حاکم است و دشمنانی با ظاهر عجیب و غریب هر لحظه به دنبال شما هستند و قصد کشتن شما را دارند. همین نکته است که ژانر وحشت را به وجود آورده و آن را متمایز از سایر ژانر ها، در عرصه بازی سازی کرده است. تفاوتی که در این گونه بازی ها وجود دارد این است که دیگر شما قدرت مطلق در بازی نیستید. نه تنها قدرت در دستان شما نیست، بلکه در معرض عوامل ماورائی قرار گرفته و بسیار ضعیف هستید. نکته جالب در خصوص این سبک از بازی ها این است که تا مدت ها در خیال و رؤیا شما را رها نخواهد کرد و به آن فکر خواهید کرد. در این مقاله قصد داریم شما را با چند مورد از بهترین بازی های ترسناکی که تا کنون عرضه شده اند آشنا کنیم. با سیارک همراه باشید.

بازی ترسناک تنها محدود به ظاهر شدن یک زامبی با قیافه عجیب و غریب و ترساندن ناگهانی شما نمی شود. هر بازی ای که بتواند ضربان قلب شما را بالا ببرد و در طول مدت زمانی که بازی می کنید، به اندازه ای تنش در وجود شما ایجاد کند که دستانتان شروع به عرق کردن کنند، ترسناک محسوب می شود. به همین خاطر است که در کنار بازی هایی چون Outlast و Amnesia، بازی های دیگری نیز در این لیست حضور دارند. بیایید نگاهی به لیست این بازی ها بیندازیم.

The Evil Within 2

اگر قصد مقایسه بازی های ترسناک را با یکدیگر داشته باشیم، آن دسته از این بازی ها که شما را شب ها بیدار نگاه می دارد، از بهترین ها محسوب می شود. با در نظر گرفتن این نکته، The Evil Within 2 یکی از بازی هایی است که به خوبی از پس انجام دادن این کار بر می آید. پس از مشاهده تمامی آن بدن های تکه تکه شده که روی زمین افتاده اند و از ترکیب آن ها موجوداتی عجیب به بوجود آمده است که به جای یک صورت چند صورت دارند و بعضاً به جای دست از یک اره استفاده می کنند، خوابیدن در نیمه های شب کمی دشوار می شود. البته اگر این موجودات به شما لبخند های شیطانی هم بزنند، این تنش دو چندان می شود.

در این بازی از این گونه موجودات بسیارند و طراحی بخصوص و منحصر به فردی برای هریک از آنها در نظر گرفته شده است. در این بازی هم وظیفه از بین بردن باس (غول) های ترسناک را دارید و هم به مانند بازی ها اُپن ورد کلاسیک، باید در فضای دلهره آور بازی و در خانه ها و ویلا های بزرگ و متروکه به دنبال مهمات و وسایلی بگردید که در طول بازی به آن ها نیاز پیدا خواهید کرد. در این خانه ها ممکن است چند گلوله برای اسلحه شاتگان خود پیدا کنید و یا اینکه روحی خبیث شما را پیدا کند و تا مدت ها دست از سرتان بر ندارد. علاوه بر ساخت و طراحی هوشمندانه دشمنان بازی که از هوش مصنوعی نسبتاً خوبی برخوردار هستند، و نیز طراحی مراحل و فضای بازی، The Evil Within 2 به سبک بازی های سروایوال (تلاش برای بقا) در ژانر وحشت پایبند مانده است.

Alien: Isolation

Alien: Isolation به عنوان یکی از بهترین بازی های سال 2014 شناخته شد. یک بازی در ژانر وحشت است که موضوع آن در رابطه با فردی است که در یک ایستگاه فضایی گرفتار شده و یک موجود فضایی بسیار ترسناک و عجیب و غریب (عکس آن را در تصویر مشاهده می کنید) به دنبال کشتن آن است. طراحی و ساخت هوش مصنوعی دشمن بازی و نیز مراحل و فضا به طور قابل ملاحظه ای ترسناک است و به خوبی روی آن کار شده است. این بازی که دارای دوربین اول شخص است، در کنار بازی هایی قرار می گیرد که هدف از آن ها تنها تلاش برای زنده ماندن و مخفی شدن است، چرا که هیچگونه راهکاری برای از بین بردن و یا حتی بی هوش کردن این موجود ترسناک، در بازی وجود ندارد.

بهترین بازی های ترسناک آن هایی هستند که شما را بی دفاع رها می کنند و همین نکته است که تنش بازی را چند برابر می کند. دقیقاً همین موضوع در بازی Alien: Isolation صادق است و تنها راهی که برای زنده ماندن در اختیار شما گذاشته شده است، خزیدن زیر میزها، رفتن و مخفی شدن در کمد ها و استفاده از وسایلی است که به واسطه آن ها قادر خواهید بود حواس دشمن خود را پرت کنید. Alien در لحظه هایی که انتظارش را نمی کشید سر راه شما سبز می شود و هر لحظه امکان این اتفاق وجود دارد. چه چیزی بیشتر از این می توان از یک بازی ترسناک انتظار داشت؟ Alien: Isolation از آن دسته بازی هایی است که پس از تمام کردن آن به خود افتخار خواهید کرد که جرأت انجام این کار را داشته اید و نفس راحتی خواهید کشید.

Resident Evil 7

این قسمت از سری بازی محبوب Resident Evil یکی از بهترین بازی های ژانر وحشت به حساب می آید و یکی از رقبای اصلی سایر قسمت های خوب این بازی برای به دست آوردن مقام بهترین بازی این سری بازی است. داستان و طراحی بازی از سبک بازی های بسیار خوبی چون Outlast و Amnesia ایده می گیرد. در این بازی شما در یک خانه بسیار کثیف و به هم ریخته و مرموز گرفتار شده اید و حال وظیفه شما این است که از دست خانواده Baker که در آن خانه روز گار می گذارنند خلاصی یابید. خانواده ای که تنها نقطه مشترکشان با سایر خانواده ها این است که متشکل از پدر و چند فرزند و یک مادر بزرگ پیر هستند.

یکی از تدابیری که Capcom در این بازی به کار بست استفاده از سه شخصیت بد بازی به جای دسته ها و گروه های زامبی ای بود که در قسمت های قبلی بازی شاهد آن بودیم. ایده ای که بسیار خلاقانه و نو آورانه بود و بازخورد بسیار خوبی داشت و توانست امضای بخصوصی برای این بازی به ارمغان بیاورد و تجربه ای بی نظیر برای گیمرها به همراه داشته باشد. گیمرهایی که تا هفته ها پس از اتمام بازی کابوس شخصیت های آن را خواهند دید.

نا گفته نماند که تمامی ایده ها به کار بسته شده در این قسمت بازی تازه و جدید نیستند. در حقیقت Capcom با ساخت این بازی وارد فضای قسمت های نخستین این سری بازی محبوب شده است. خانه ای که بازی در آن جریان دارد و در حقیقت لوکیشن بازی است، یک حالت معمایی و مرموز دارد و برای باز کردن درب هایی که قفل هستند، بی وقفه باید به دنبال کلید بگردید. باس های بازی همان طراحی هوشمندانه ای را دارند که پیش از این نیز در ویلای اسپنسر در نسخه های قبلی دیده بودیم. Capcom به خوبی و درستی نیاز به خارج شدن از فضای اکشن و هیجان انگیز دو قسمت پیشین این بازی (RE 5 و RE 6) و به کار گیری همان سبک کلاسیک تلاش برای بقا را حس کرد و این ایده را عملی کرد و به خوبی نیز جواب این نوآوری را گرفت. بدون هیچ گونه اغراقی این بازی یکی از ترسناک ترین بازی هایی است که ژانر وحشت تا کنون به خود دیده است و در زمره بهترین ها قرار می گیرد.

Condemned: Criminal Origins

آیا دوست دارید بازی های ترسناکی را انجام دهید که خشونت در آن ها بیش از اندازه باشد و تنش موجود در بازی ضربان قلب شما را بالا ببرد؟ بازی Condemned: Criminal Origins که استودیو بازی سازی Monolith ساخت آن را به عهده داشته است بدون شک یکی از بازی های ترسناکی است که اگر به ژانر وحشت بازی های علاقه داشته باشید، حتماً باید آن را امتحان کنید. حتی پایین بودن گرافیک بازی چیزی از ارزش های آن کم نمی کند و هنوز هم می توان از انجام آن لذت برد و تنش حاکم بر بازی به گونه ای است که آن را در زمره بهترین ها قرار می دهد.

در این بازی که شبیه سازی نبردها و درگیری های یک شخص بی خانمان است، شما در نقش اتان توماس، بازجوی جنایی بازی می کنید. یکی از منحصر به فرد ترین ایده هایی که در این بازی به کار گرفته شده است، عدم امکان استفاده از سلاح گرم است و همین مسئله Condemned: Criminal Origins را بدل به یکی از بهترین های ژانر وحشت کرده است. دشمنان اتان در بازی بسیار مخوف و ترسناک طراحی شده اند  و هر لحظه ممکن است از گوشه و کناری و یا از تاریکی مطلقی که قادر به دیدن آنچه در آن است، نمی باشید، به سمت شما حمله ور شوند و این خود تنش بسیار زیادی را ایجاد می کند. حال اگر در روند بازی توانستید جان سالم به در ببرید، در مواجه با دشمنان خود باید زمان بندی دقیقی را اتخاذ کنید و ضربات مشت خود را به زمان بندی درست روانه دشمن کنید و به درستی اقدام به دفاع کردن در مقابل ضربات آن ها کنید. در صورتی هم که تعداد آن ها افزایش پیدا کند، در بیشتر مواقع بهترین راهکار فرار کردن است.

Condemned: Criminal Origins استاندارها و معیارهای تازه ای برای بازی های ترسناک وضع کرده است و برای استودیو های بازیسازی رسیدن به تنش موجود در این بازی و فراتر رفتن از آن کار ساده ای نخواهد بود.

Darkwood

در بازی های ترسناک به طور معمول به صداها توجه چندانی نمی شود و اگر قصد داشته باشید بدانید که صدای خراشیدن ساده و یا حتی یک صدای ضربه ای که از دور به گوش شما می رسد، تا چه حد می تواند ترسناک باشد، پیشنهاد ما به شما انجام بازی Darkwood است. Darkwood یک بازی فوق العاده ترسناک و عالی است و محوریت داستان بازی بر یک مرد مرموز و ناشناس است که در خانه خود که در میان جنگلی قرار گرفته که یک بیماری مسری در آن رواج یافته است، در حال پختن قارچ است.

زمانی که هوا روشن است قادر خواهید بود در این جنگل پر رمز و راز به جستجو بپردازید و با کشتن سگ های وحشی اقدام به جمع آوری منابعی کنید که در ادامه بازی به آن ها نیاز پیدا خواهید کرد و در نهایت مدارکی به دست بیاورید؛ مدارکی که به شما کمک کند بفهمید در حقیقت چه کسی هستید و چه چیزی سبب شده است تا شما در این جنگل ناشناخته و مرموز و خطرناک یکه و تنها رها شوید. اما زمانی که شب می شود و هوا رو به تاریکی می گذارد، تنها کاری که از دستتان بر می آید این است که به سمت کلبه خود برگردید و با وحشتی که شب با خود به همراه خواهد آورد، مقابله کنید و آن را تحمل کنید. برای مقابله با دشمنانی که شب به سراغ شما می آیند چند راهکار در اختیار شما گذاشته شده است: اولین کاری که می توانید انجام دهید این است که منبع برق (ژنراتور) خود را پر از سوخت کنید و با روشنایی حاصل از آن دشمنان خود را متواری کنید و از کلبه دور نگاه دارید، دومین راهکار این است که موانعی روی قاب پنجره ها قرار دهید و خود در کلبه مخفی شوید و در نهایت سومین راهکار این است که تله هایی در مسیر منتهی به کلبه خود قرار دهید و بدین ترتیب از شر دشمنان خود خلاص شوید. اما هیچ کدام از این ها، اراده دشمنان شما برای دست یابی به شما و کشتن تان را از بین نمی برد و هر کاری هم که بکنید، باز هم خواهند آمد. تنها کاری که از دست شما ساخته است، تلاش برای بقا است. از دیگر نکاتی که فضای این بازی را به شدت تنش زا کرده است، صدای جیغ ها و فریاد هایی است که گویی از دهان موجودی به غیر از انسان خارج می شود. صدای باز و بسته شدن در ها و خودن محکم آن ها به قاب در، از دیگر صدا های تنش زای بازی است. تا حدی که گاه به گاه کلید Esc را فشار می دهید و از بازی خارج می شوید، چراکه دیگر توان و جرأت ادامه بازی را در خود نمی بینید.

Darkwood یکی از بهترین بازی های چند سال اخیر ژانر وحشت است و تجربه آن به طرفداران این سبک توصیه می شود.

System Shock 2

System Shock 2 از آن دسته بازی هایی است که اِلمان های جدیدی به سبک اول شخص تلاش برای بقا اضافه کرده است. فضا و اتمسفر بازی به گونه ای طراحی شده است که پر از معماهایی است که باید برای حل کردن آن ها و پیش بردن مسیر بازی تلاش کنید. باید گوشه به گوشه این مکان تو در تو را بگردید و  هر چیزی را که به دردتان می خورد استفاده کنید. در حقیقت شما در مکانی گیر افتاده اید که دشمنان شما لحظه ای از شکار شما غافل نمی شوند. دشمنانی که به نظر می رسد دچار اختلال روانی نیز هستند.

Resident Evil 4

مدتی طول کشید تا بالاخره Capcom اعلام کرد که نسخه قابل بازی بر روی کامپوترهای شخصی این قسمت از سری بازی های RE به زودی عرضه خواهد شد و این خبری بود که بسیاری انتظار آن را می کشیدند. RE 4 سبک بازی های تلاش برای بقا در میان دسته های زامبی را به اوج خود رساند و نیز اولین باری بود که Capcom از سیستم دوربین سوم شخص جدید خود رونمایی کرد. در حقیقت Capcom با ارائه این قسمت از سری بازی خود، فضای بازی را به کلی تغییر داد و هیجان دو چندانی نسبت به روند آرام قسمت های قبلی در این بازی مشهود بود.

Leon Kennedy محافظ مخصوص رئیس جمهور است که برای یافتن دختر وی پا به دهکده ای مرموز می گذارد و به زودی متوجه می شود که در این راه باید با زامبی های ترسناکی روبه رو شود که برای کشتن سریع آن ها باید اقدام به شلیک به سرشان کند و این سوای زامبی های ترسناکی است که با اره برقی به لئون حمله ور می شوند. گیم پلی بازی فوق العاده طراحی شده است و برای اینکه قادر باشید روی لئون کندی را به سمت دیگری برگردانید به مدتی زمان احتیاج است و به سرعت نمی توان این کار را کرد و این مسئله تنش زیادی به بازی می دهد. نکته دیگر در خصوص این بازی مکان و لوکیشنی است که وقایع بازی در آن جریان دارد، روستایی مرموز و ترسناک که جز کلاغ های سیاه و حیوانات مرده و خانه های متروک چیزی در آن نمی توان یافت. RE 4 بدون شک بهترین قسمت این سری بازی محبوب است و یکی از بهترین بازی های ترسناکی است که تا کنون تولید و عرضه شده است.ترجمه  itrans.ir

در سیارک بخوانیم:

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش اول 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش دوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش سوم 

نظرات

در ادامه بخوانید...

بازی هایی که در نمایشگاه E3 امسال بهترین بازخوردها را دریافت کردند بخش دوم

در

Assassin’s Creed: Odyssey

چیزی که در اولین نگاه به ذهن همگان متبادر شد این بود که به نظر می رسید بازی در دوره اسپارت ها می گذرد که همینطور هم بود. البته سایر نقاط یونان و بخشی از دریای مدیترانه را نیز به آن بیفزایید. Assassin’s Creed: Odyssey دارای دنیای بسیاری فوق العاده و بزرگی است که اکتشاف در آن به عهده گیمر خواهد بود و برای نخستین بار در این بازی از آن دسته از مکانیسم های بازی های نقش آفرینی استفاده شده است که تصمیماتی که شما می گیرید، روند بازی را پیش خواهد برد. امکانات و اختیارات جدید دیگری نیز در بازی اضافه شده است، همانند صحبت کردن با شخصیت های مختلفی که در بازی حضور دارند و مردم عادی.

Rage 2

برای انجام این بازی بهتر است یک سری آهنگ خوب و هیجان انگیز کنار بگذارید تا در هنگام تجربه آن گوش کنید، چرا که این بازی شما را به یک میهمانی فوق العاده دعوت می کند. البته کمی برای همگان عجیب بود که چرا استودیوی بازی سازی Bethesda با وجود دریافت نکردن بازخورد خوب از قسمت پیشین این بازی، اقدام به ساخت قسمت جدیدی از آن کرده است، اما به زودی همگان متوجه قدرت این قسمت جدید از بازی شدند و حالا کمتر کسی به موفق شدن بازی شک می کند. بازی تقریباً در ژانر اُپن ورد طراحی شده و آزادی عملی که در اختیار گیمر قرار می گیرد کم نیست و نکته جالبی که در خصوص بازی وجود دارد طراحی انفجارها و اتفاقات این چنینی در بازی به سازندگان سری بازی Just Cause (استودیوی بازی سازی Avalanche) سپرده شده است و گیم پلی بازی و سرعت عمل دراستفاده از اسلحه و سایر قابلیت ها در آن به نظر فوق العاده می آید.

بازی هایی که در نمایشگاه E3 امسال بهترین بازخوردها را دریافت کردند بخش اول

Just Cause 4

حال که صحبت از این سری بازی شد، بهتر است همین جا مطرح کنیم که قسمت جدید این بازی نیز در نمایشگاه امسال به نمایش در آمد و خبر های جدیدی از آن در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. در این قسمت از بازی، از یک موتور گرافیکی جدید بهره گرفته شده است و سازندگان بازی قول داده اند که طراحی و گرافیک بازی به گونه ای است که تا به حال در هیچ یک از قسمت های پیشین تجربه نکرده و در واقع بهتر از آن ها خواهد بود. طراحی خوب بازی، دشمنانی سر سخت تر، ادوات و امکاناتی که قابلیت شخصی سازی دارند و یک قابلیت جدید که با نام تورنادو (گردباد) به بازی اضافه شده است از نکات و اطلاعاتی هستند که در نمایشگاه امسال در خصوص قسمت جدید این سری بازی محبوب عنوان شد.

Gears 5

قسمت جدید از سری بازی Gears of War سال آینده در دسترس علاقه مندان به این بازی خواهد بود و نکته ای که در خصوص این بازی وجود دارد اضافه شدن یک شخصیت جدید به بازی است که نامش کایت دیاز است. کایت دیاز البته در یکی دو صحنه در قسمت پیشین بازی حضور داشت، اما در این قسمت قرار است بیشتر نام او را بشنویم و نقش پر رنگ تری برای او در نظر گرفته شده است. از دیگر نکات قابل توجه بازی که نظر بسیاری را به خود جلب کرد، وجود لوکیشن هایی جدید در بازی است که بسیار متفاوت از لوکیشن های خاکستری رنگ قسمت های پیشین است. جنگل هایی با طراحی بسیار زیبا و نیز منظره هایی فوق العاده از آن جمله اند. همچنین هیولاهایی به بازی اضافه شده اند که تنش در درگیری های بازی را دو چندان خواهد کرد. به هر حال بنا به اطلاعاتی که در نمایشگاه امسال از این بازی در اختیار همگان قرار گرفت، نو آوری های بسیاری در این قسمت جدید اتخاذ شده است و باید منتظر ماند و دید که این بار بازخورد این بازی در میان گیمر های چگونه خواهد بود.

Ori and the Will of the Wisps

Ori and the Blind Forest یکی از زیباترین بازی هایی بود که به طور انحصاری برای کنسول اکس باکس وان در نظر گرفته شده و روانه بازار شد و بازخورد بسیار خوبی در میان گیمر ها داشت. Ori and the Will of the Wisps نیز دنباله ای بر این بازی و قسمت دوم آن محسوب می شود و بنا به آن چه که تا کنون از این بازی فوق العاده دیده ایم، به نظر می رسد، نماینده خوبی برای قسمت قبلی باشد و طراحی و گیم پلی بازی به همان اندازه جذاب و خوب به نظر می رسد. البته تنها قرار نیست شاهد دنباله ای از این بازی با کمی تفاوت باشیم، بلکه نو آوری های خوبی در بازی صورت گرفته که می تواند زیبایی آن را دو چندان کند. وجود امکانات جدید و لوکیشن هایی که می توان وارد آن ها شد و پرده از راز های گوناگون بر داشت از آن جمله اند.

Sekiro: Shadows Die Twice

امسال در نمایشگاه E3 شاهد حضور پر رنگ سامورایی ها بودیم و این بار استودیوی بازی سازی ای که ساخت سری بازی فوق العاده Dark Souls را به عهده داشته است پرده از بازی جدید خود برداشت که بنا به آنچه که گفته شد قرار است از لوکیشن های Dark Souls و قلعه های قرون وسطایی فاصله گرفته و ما را وارد دنیایی جدید کند که حال و هوای ژاپن را به خاطر می آورد. البته این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر قرار باشد بازی همانند Dark Souls ساخته شده و از المان های موجود در آن بازی بهره بگیرد، باید انتظار یک بازی فوق العاده سخت و چالش انگیز دیگر را داشته باشیم.

Anthem

اگر در Destiny از جت پک استفاده می شد، شبیه به چیزی می شد که قرار است در بازی Anthem شاهد آن باشیم. در این بازی یک لباس آهنی به خصوص به تن خواهید داشت و در دنیای مولتی پلیر نقش آفرینی این بازی تجربه بی نظیری خواهید داشت و نقاط بسیاری وجود دارد که باید به آن ها رفته و به اکتشاف بپردازید. از دیگر نکات بازی سیستمی است که برای درگیری های آن در نظر گرفته شده است که ترکیبی است که از سبک شوتر کلاسیک و قابلیت های جدیدی که این لباس های آهنی در اختیار بازیکنان قرار می دهد.

Jump Force

این بازی که به نظر می رسد در سال 2019 روانه بازار خواهد شد، شخصیت های محبوبی از قسمت های پیشین را وارد بازی کرده است و تجربه ای که گیمر در این بازی خواهد داشت یک درگیری تیمی سه در مقابل سه خواهد بود. مانکی دی لوفی، گوکو، ناروتو و لایت از جمله شخصیت هایی هستند که از قسمت های پیشین بازی وارد این قسمت جدید شده اند. برای طرفداران بازی های انیمیشن، این بازی می تواند تجربه ای بی نظیر باشد.

Wolfenstein: Youngblood

اگر بخواهیم به دنبال یک چیز مشترک در بازی های ویدئویی بگردیم که هیچ گاه پایانی بر آن نمی توان متصور بود این است که همیشه نازی هایی برای کشتن در بازی ها وجود خواهند داشت و این مهم در هیچ بازی دیگری به خوبی Wolfenstein قابل دسترسی نیست. در این قسمت جدید نیز قرار است بازیکنان در نقش دو دختر دو قلوی قهرمان بازی، بی جی بلکویتز، به صورت کو آپ بازی کنند و مأموریت این دو دختر جسور پیدا کردن پدر گمشده شان خواهد بود که مأموریتی در پیش داشته و اکنون ناپدید شده است. نا گفته نماند که بازی در سال 1980 در پاریس جریان خواهد داشت.

Forza Horizon 4

سری بازی هایی که تحت عنوان Forza Motorsport روانه بازار می شد در ژانر رانندگی، در واقعیت مانندی نظیر نداشت و به جرأت می توان گفت که از این لحاظ هیچ بازی ای به پای آن نمی رسد، اما اگر تنها به دنبال داشتن تجربه ای دلپذیر و لذت بخش از رانندگی باشید، این سری بازی های Forza Horizon است که باید امتحان کنید. قسمت جدید این بازی که در نمایشگاه امسال در معرض دید علاقه مندان قرار گرفت در بریتانیا جریان خواهد داشت و از قابلیت های جدیدی که به بازی اضافه شده است می توان به تغییر شرایط آب و هوایی بازی اشاره کرد که در حین بازی تغییر خواهد کرد و زمان بازی تقریباً همانند زمان دنیای واقعی تغییر می کند. یک سیستم موتی پلیر جدید نیز برای بازی در نظر گرفته شده است که امکان ایجاد ارتباط میان بازیکنان را فراهم می کند و این خود نیز می تواند تجربه ای منحصر به فرد در خصوص این بازی باشد.

Devil May Cry 5

سال های زیادی است که هواداران این سری بازی محبوب به دنبال خبر جدیدی از عرضه قسمتی جدید از این بازی هستند و در نهایت در نمایشگاه E3 امسال پرده از قسمت جدید این بازی برداشته شد که خبری فوق العاده برای هواداران این بازی محبوب استودیوی بازی سازی کپ کام به شمار می رود و آن ها را به شدت غافلگیر کرده است. نیرو، یکی از شخصیت های بازی که موهایی به رنگ پلاتینیوم دارد در قسمت پیشین بازی بازویی که برای او کار گذاشته بودند را از دست داد، اما این باعث توقف او نمی شود و سال آینده دوباره طرفدران این سری بازی محبوب قادر خواهند بود در نقش او به کشتن دشمنان اهریمنی خود بپردازند و تجربه بی نظیر دیگری داشته باشند.

 Unravel 2

یکی دیگر از نکات غافلگیر کننده در خصوص نمایشگاه امسال E3 حضور این بازی فوق العاده بود. این قسمت نیز همانند سری پیشین از المان های به خصوص خود بهره خواهد گرفت. بازی در ژانر پازل معمایی است و هیچ گونه اسلحه و انفجاری در بازی وجود ندارد. این بازی توسط استودیوی بازی سازی EA طراحی و روانه بازار می شود. نکته جدیدی که در خصوص قسمت دوم این بازی وجود دارد، افزوده شدن قابلیت کو آپ یا بازی دو نفره است که به شما این امکان را می دهد که با دوستان خود از این بازی فوق العاده لذت ببرید.

Sable

شاید یکی از منحصر به فرد ترین بازی هایی که در نمایشگاه امسال در معرض دید علاقه مندان قرار گرفت، همین بازی Sable باشد که طراحی فوق العاده و به خصوصی برای محیط آن در نظر گرفته شده است و موسیقی متن آن نیز که توسط آهنگسازان ژاپنی ساخته شده است، بسیار خوب از آب در آمده است. در این بازی شما در نقش شخصیت اصلی بازی در بیابانی بی آب و علف قرار خواهید گرفت که سازه هایی عجیب و منحصر به فرد دارد. حال آن که در این بیابان چه ماجراهایی انتظار شما را می کشد، تا سال آینده که بازی روانه بازار شود در پرده ای از ابهام باقی خواهد ماند.

Tunic

پیش از این عنوان Secret Legend برای این بازی در نظر گرفته شده بود و در نمایشگاه E3 امسال نام جدید این بازی عنوان شد که Tunic است. این بازی، در سبک ماجراجویی است و طراحی ایزومتریکی برای آن در نظر گرفته شده است که ما را به یاد نسخه های ابتدایی بازی محبوب Legend of Zelda می اندازد. در این بازی شما در نقش روباهی بازی خواهید کرد که بسیار شجاع و ستایش شده است و در خرابه های باستانی به اکتشاف می پردازید، و با هیولاهای مختلف و گوناگون می جنگید و در نهایت مأموریت و وظیفه اصلی شما این است که پرده از رازهایی که در دنیای مرموز و شگفت انگیز اطراف تان وجود دارد بردارید.

Skyrim: Very Special Edition

The Elder Scrolls V: Skyrim تقریباً برای تمامی پلتفورم ها و کنسول های متفاوت عرضه شده است و مأموریت استودیوی سازنده این بازی، Bethesda، با عرضه این قسمت جدید به پایان می رسد. تریلر بسیار جالبی و خنده داری از بازی در نمایشگاه E3 امسال در معرض دید عموم قرار گرفت که کیگان مایکل کی نقش اصلی را در این تریلر ایفا می کرد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

آخرین اطلاعات از نسخه بازسازی شده Resident Evil 2

در

پس از مدت ها انتظار، بالاخره کپکام از نسخه بازسازی شده بازی ترسناک محبوب خود، Resident Evil 2 پرده برداری کرد. در نمایشگاه E3 امسال، تریلری از این بازی به نمایش گذاشته شد و حالا بسیاری سؤالات بسیاری در خصوص چگونگی گیم پلی و دیگر موارد مربوط به این نسخه باز سازی شده پیش آمده است. نسخه اصلی بازی در سال 1998 وارد بازار شد و به سرعت توانست نام خود را برای همیشه در ذهن گیمر ها ماندگار کند. این گونه به نظر می رسد که کپکام قصد دارد تا حد ممکن به نسخه اصلی بازی وفادار بماند. هنوز در بسیاری از بخش های بازی، پاسخ سؤال های خود را دریافت نکرده ایم، با این وجود، کپکام اخیراً اطلاعاتی را منتشر کرده است که شاید جوابگوی برخی از این سؤال ها باشد. با سیارک همراه باشید تا اطلاعات جامع تری در این خصوص در اختیارتان قرار دهیم؛ در این مقاله قصد داریم تمامی اطلاعاتی که تا کنون توسط استودیوی بازی سازی کپکام به صورت رسمی، در خصوص این نسخه بازسازی شده منتشر شده است را بررسی کنیم؛ این که اصلاً چه شد که کپکام اقدام به بازسازی این بازی محبوب خود کرد و یا این که چرا دوربین بازی همان حالت کلاسیک خود را حفظ نکرده و در این نسخه بازسازی شده، به دوربین سوم شخصی تغییر یافته است که در نسخه چهارم این سری بازی محبوب مشاهده کردیم.

شفاف سازی: کپکام در این پروژه جدید خود، بازی را به صورت جامع و کامل بازسازی خواهد کرد

عنوانی که برای این بازی انتخاب شده است، Resident Evil 2 Remake می باشد، با این وجود، ذکر این نکته حائز اهمیت است که کپکام در این پروژه جدید خود قصد ندارد تنها به بهبود گرافیک و این گونه مسائل مربوط به نسخه اصلی بازی اکتفا کند؛ این رویکردی است که معمولاً در خصوص نسخه های بازسازی شده و به اصطلاح ری مستر شده بازی های مشاهده می کنیم. در حقیقت کپکام قصد دارد بازی کاملاً جدید وارد بازار کند با در نظر گرفتن این نکته که به بازی کلاسیک و قدیمی خود وفادار مانده و حال و هوا و داستان آن را برای هواداران به گونه ای به روز شده تکرار کند. در حقیقت داستان بازی دقیقاً همانی است که در نسخه دوم بازی شاهده آن بودیم: وقایع بازی تنها دو ماه پس از آخرین اتفاقی که در نسخه اول بازی شاهد آن بودیم، رخ خواهد داد و شما به عنوان گیمر در نقش لئون که یک پلیس تازه کار است بازی خواهید کرد. کلری ردفیلد نیز دیگر شخصیت حاضر در بازی است که در نسخه دوم، دوشادوش لئون کندی، در برابر مردمی که به واسطه شیوع ویروسی عجیب و غریب، همه به زامبی تبدیل شده بودند، می جنگید.

ترسناک ترین بازی‌های دنیای گیمینگ

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش چهارم

نقد و بررسی بازی Far Cry 5

اما چه شد که کپکام اقدام به بازسازی این بازی محبوب خود کرد؟ همه چیز از پستی شروع شد که یکی از تهیه کنندگان اصلی استودیوی بازی سازی کپکام، یوشیاکی هیرابایاشی روی صفحه خود در فیسبوک منتشر کرد و در غالب آن از علاقه مندان به بازی های شرکت خود سؤال کرد که آیا تمایلی به تجربه یک نسخه بازسازی شده از این بازی دارند یا نه. سؤالی که با اشتیاقی وصف ناپذیر از سوی این افراد علاقه مند، همراه شد و در نهایت همین مسئله باعث شد تا هیرابایاشی، این ایده جدید خود را و نیز تمایل هواداران به انجام آن را، با رئیس استودیو بازی سازی کپکام در میان بگذارد. هیرابایاشی در تاریخ سی ام جولای 2015 بود که در صفحه فیس بوک خود پست گذاشت و از گیمر ها در خصوص تمایل شان به این نسخه بازسازی شده سؤال کرد و در نهایت در ماه جولای همان سال بود که هیرابایاشی از نظر مثبت رئیسش در خصوص این پروژه جدید صحبت کرد و به طور رسمی اعلام کرد که به زودی اقدامات اولیه در خصوص ساخت بازی انجام خواهد شد.

اطلاعاتی دقیق تر در خصوص گیم پلی و چگونگی بازی

همان گونه که پیش تر از این نیز عنوان شد، دوربین بازی، همانند چند بازی کلاسیک ابتدایی کپکام، از بالا نخواهد بود و به جای آن شاهد دوربین سوم شخصی خواهیم بود که برای اولین بار در Resident Evil 4 شاهد آن بودیم؛ بازی ای که به گونه ای پیشتاز بازی های سوم شخص امروزی به شمار می رود. بسیاری با عنوان شدن این خبر، نگران شدند که مبادا با تغییر زاویه دوربین آن حالت ترسناکی که در بازی اصلی وجود داشت از بین برود، با این وجود، سازندگان بازی طی خبری رسمی عنوان کرده اند که به هیچ عنوان جای نگرانی ای در این خصوص نیست و تمامی تمرکز آن ها بر حفظ حالت ترسناک بازی خواهد بود و ژانر اصلی بازی، همانند نسخه اصلی، تلاش برای بقا خواهد بود (به اصطلاح سروایوال). برای رسیدن به این مهم، سازندگان بازی این نکته را نیز مد نظر قرار داده اند که آزادی عملی که در نسخه های چهارم، پنجم  و دیگر نسخه های جدید تر شاهد آن بودیم را در این بازی لحاظ نکنند و همین محدودیت در کنترل، فضای کلاسیک و ترسناک بازی را حفظ خواهد کرد. در صحنه های درگیری بازی این مسئله به اوج خود می رسد. برای نمونه زمانی که با اسلحه خود هدف گیری می کنید، ابتدا یک دایره نسبتاً بزرگ مشاهده خواهید کرد که به مرور به سمت مرکز متمرکز خواهد شد و این امکان را برای شما فراهم می کند که با کمی صبر کردن، شلیکی دقیق تر به سمت هدف خود داشته باشید. زمانی که حرکت می کنید، دوباره این دایره بزرگتر خواهد شد و برای این که شلیک دقیق تری داشته باشید، باز هم باید صبر کنید. در حقیقت سیستم تیر اندازی به گونه ای است که باید صبر و حوصله به خرج دهید و شلیک های پیاپی، نتیجه ای به همراه نخواهند داشت. این تغییری بسیار کوچک است که سازندگان در بازی لحاظ کرده اند، با این وجود، این گونه به نظر می رسد که همین تغییر کوچک، فضای بازی را کاملاً تحت تأثیر قرار خواهد داد و در نهایت حس و حال بازی های قدیمی تر را برای گیمر به ارمغان خواهد آورد.

بهترین بازیهای پلی استیشن 10 مورد

با 20 بازی پرفروش ماه ژانویه 2018 آشنا شوید

بازی های رایگان ماه مارس 2018 ایکس باکس لایو گلد مشخص شد

روال بازی نیز، کاملاً همانند نسخه دوم بازی و به آن وفادار خواهد بود. در این نسخه بازسازی شده نیز، باید معماهایی که بر سر راهتان قرار می گیرد را حل کنید و کلید های موجود در بازی را پیدا کنید و در عین حال حواستان به جمع آوری منابع مورد نظرتان نیز باشد. جعبه های قدیمی بازی نیز هنوز قابل دسترسی خواهند بود و به وسیله آن ها قادر خواهید بود وسایلی که برای مدتی لازم ندارید را در این جعبه ها نگه داری کنید. تنها تفاوتی که در این خصوص در نسخه بازسازی شده لحاظ شده است، آزادی عمل بیشتری است که در اختیار گیمر قرار خواهد گرفت و هر کسی می تواند بسته به شیوه ای که علاقه دارد، روند بازی را پیش برده و معما های بازی را حل کند. به نظر می رسد که این آزادی عمل نیز در جهت پیشرفت و بهبود بازی کمک شایانی خواهد کرد. مدام باید راهرو ها و فضاهای مختلف بازی را مورد بررسی قرار داده و با به دست آوردن آیتم ها و منابع جدید، راه خود را به سمت هدفتان هموارتر کنید.

در کل در خصوص این نسخه بازسازی شده این گونه می توان گفت که همان گونه که استودیوی بازی سازی کپکام بازی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا بازی Resident Evil 7، تا جای ممکن از المان های بازی های قدیمی تر این استودیو بهره بگیرد (تنها با این تفاوت که زاویه بازی به اول شخص تغییر یافت) و در دست یابی به این مهم نیز موفق بود، در این نسخه بازسازی شده RE 2 نیز بیشتر همان المان ها مد نظر قرار گرفته و کپکام و سازندگانش قصد دارند این بار با زاویه سوم شخص، موفقیت خود را تکرار کنند.

چرا دوربین بازی به سوم شخص تغییر یافته است؟

همان گونه که پیش از تر این نیز عنوان شد، Resident Evil 2، از دوربین سوم شخصی بهره خواهد برد که برای نخستین بار در نسخه چهارم این سری بازی محبوب مورد استفاده قرار گرفت. هیرابایاشی در این خصوص عنوان کرده است که تیم سازنده به این دلیل این دوربین را برای بازی در نظر گرفته است که تجربه انجام بازی تا جایی که امکان دارد هراس آور شود، چرا که تنها با استفاده از این دوربین امکان درگیری از زاویه ای نزدیک تر با زامبی ها وجود خواهد داشت. هیرابایاشی در ادامه صحبت های خود در این خصوص به این نکته هم اشاره کرد که با استفاده از این زاویه سوم شخص دوربین، معما های جدیدی برای گیمر در طول بازی پیش خواهد آمد که باید با رویکردی تازه به حل کردن آن ها بپردازد. البته این نکته دوم کمی مبهم است و به اطلاعات دقیق تری در خصوص آن نیاز داریم و حتی ممکن است نیاز باشد تا زمان انتشار بازی منتظر بمانیم و ببینیم چگونه این زاویه دید به حل معما ها به گونه ای تازه کمک خواهد کرد. برای برخی از کسانی که در نمایشگاه E3 امسال حضور پیدا کرده بودند، این امکان فراهم شد که برای مدتی تجربه انجام این بازی را داشته باشند و بنا به بازخورد این افراد، زاویه دید بازی به خوبی توانسته در خدمت گیم پلی آن قرار بگیرد و احساس خوبی از انجام آن پیدا کرده بودند.

بهترین بازی‌های ماشین سواری اندروید را بشناسیم

5 بازی برتر استراتژیک برای اندروید که دل کندن از آنها محال است!

امسال منتظر عرضه نسخه جدید بازی Battlefield باشید!

در ساخت این نسخه بازسازی شده تا چه اندازه ای تلاش شده است که به نسخه اصلی و حال و هوای آن وفادار باقی بمانند؟

در حال حاضر اگر بخواهیم بازی را از حیث وفادار بودنش به نسخه اصلی آن مورد بررسی قرار دهیم، بیش از همه این نکته قابل توجه است که موقعیتی که بازی در آن جریان دارد، کاملاً همان حال و هوای نسخه اصلی بازی را دارد و در نمایشگاه E3 امسال نیز نسخه دمویی که از بازی قابل انجام دادن بود، در همان مرکز پلیسی بود که موقعیت اصلی بازی در نسخه دوم بود. بسیاری از اتاق ها و راهروهایی که در نسخه اصلی بازی وجود داشتند، در این نسخه بازسازی شده نیز هستند و تنها سعی شده در برخی از فضا ها از امکانات به روز تری استفاده شود تا بازی سبک به خصوص خود را نیز در کنار وفادار بودن داشته باشد. بنابر این مشاهدات، مرکز پلیس موجود در نسخه بازسازی شده تا حد بسیار زیادی حال و هوای همان نسخه اصلی بازی را یادآور می شود. بعضی از اتاق ها و راهروهای بازی در این نسخه بازسازی شده به اندازه ای تاریک هستند که لئون برای راه رفتن در آن ها باید از چراغ قوه استفاده کند. تغییر دیگری نیز در این نسخه بازسازی شده وجود دارد و آن تغییر این است که دیگر امکان فرار از دست زامبی ها با رفتن به اتاق های دیگر وجود نخواهد داشت و هر جا بروید، به دنبال شما خواهند آمد. لئون هم همان پلیس خوش قلب و وفاداری است که در نسخه دوم بازی مشاهده می کردیم و ماروین براناگ نیز که یک افسر وظیفه در نسخه اصلی بازی بود، در این نسخه هم حضور دارد و به نظر می رسد که نقش پر رنگ تری در این نسخه بازسازی شده ایفا خواهد کرد.

نکته دیگری که در خصوص بازی وجود دارد و ذکر آن خالی از لطف نیست، تغییرات جزئی است که در روایت داستان بازی به وجود آمده است. البته داستان بازی به طور کلی مطمئنا تغییر چندانی به خود نخواهد دید و تنها جزئیاتی هستند که دچار تغییر شده اند به این خاطر که گیمری که نسخه اصلی بازی را تجربه کرده است، انجام این بازی برایش خسته کننده نشود و البته ممکن است قسمت هایی نیز به داستان بازی افزوده شود تا به وسیله آن ها گیمر شگفت زده شده و کمی به هیجان و ترس بازی افزوده شود.

 یکی از منحصر به فرد ترین و جالب ترین امکاناتی که در بازی RE 2 می شود به آن اشاره کرد، قابلیت بازی کردن با لئون و کلری به طور جداگانه بود که هر کدام مراحل مخصوص به خود را داشتند و گیمر پیش از آن که وارد مراحل بازی شود، باید میان این دو شخصیت یکی را انتخاب کرده و پیش بردن بازی را به وسیله او انجام می داد. پس از این که با یکی از این دو شخصیت بازی را به اتمام می رساندید، این امکان وجود داشت که پس از آن شخصیت دیگر را انتخاب کرده و مراحل بازی را از زاویه دید آن شخص هم بگذرانید. برای هر کدام از این دو شخصیت هم معما های متفاوتی طراحی شده بود و بسته به این که کدام شخصیت را انتخاب می کردید، روند بازی تغییراتی به خود می دید.

بنا به اطلاعاتی که تا کنون به دست رسیده است، این امکان بازی جدا گانه، به نسخه بازسازی شده نیز راه یافته است و پیش از شروع بازی باید یکی از این دو شخصیت را انتخاب کرده و روند داستانی بازی را به وسیله او پیش ببرید که قاعدتاً هر کدام از شخصیت های تجربیاتی متفاوت از دیگری خواهد داشت. البته سازندگان بازی هنوز اطلاعات دقیق تری در خصوص این که آیا کارهایی که با یکی از دو شخصیت انجام می دهیم، در روند بازی با شخصیت دیگر نیز تأثیر خواهد داشت یا خیر، منتشر نکرده اند و باید منتظر ماند و دید که بازی در این خصوص چگونه خواهد بود.

آیا قابلیت جدید دیگری به بازی اضافه شده است؟

همانند نسخه های قبلی بازی، زمانی که یک زامبی به شما نزدیک شده و حمله ور می شود، در این نسخه بازسازی شده نیز قادر خواهید بود به وسیله چاقوی جنگی خود از شر آن زامبی خلاص شوید. با این وجود نکته جالبی که در خصوص این نسخه از بازی وجود دارد این است که چاقویی که به بدن زامبی فرو می کنید، در بدنش خواهد ماند و پس از اتمام درگیری ها و آرام شدن شرایط باید اقدام به برداشتن آن چاقو از بدن زامبی کنید. حالا با این قابلیت جدیدی که بازی اضافه شده است، بسیاری به این فکر فرو رفته اند که اگر فراموش کنید چاقوی خود را از بدن زامبی خارج کرده و همراه خود ببرید، چه اتفاقی خواهد افتاد، چرا که معماهایی در بازی وجود دارند که برای حل آن ها حتما باید از چاقوی خود استفاده کنید. آیا بر خلاف نسخه های پیشین بازی، چاقو های جنگی متعددی در بازی وجود دارد که می توان برداشت و از آن ها استفاده کرد؟ و یا این که باید تمامی مسیر را برگشته و چاقویی که در بدن زامبی جا گذاشته اید را بیابید؟ تنها کاری که می توان کرد این است که منتظر ماند و دید که سازندگان بازی چه هدفی از ایجاد این قابلیت جدید در بازی داشته اند.

قابلیت دیگری که به بازی اضافه شده است، این است که شما در طول بازی قادر خواهید بود به وسیله تخته های چوبی که در بعضی از نقاط بازی وجود دارد، پنجره ها و درب هایی که به فضای بیرون راه دارند را مسدود کنید و اگر از آن دسته اشخاصی هستید که به احساس امنیت بیشتری نیاز پیدا خواهید کرد، این ایده می تواند برای شما بسیار جالب باشد، چرا که به این صورت از تهدید های بیرونی در امان خواهید بود (حداقل تا زمانی که آن تهدید های بیرونی چوب هایی که سد راه کرده اید را نشکسته اند!).

قابلیت آخری که تا کنون وجود آن در بازی قطعی شده است، پودر های باروتی است که به واسطه آن قادر به تولید مهمات برای اسلحه های خود خواهید بود. این سیستمی بود که برای نخستین بار در نسخه سوم این سری بازی های محبوب مورد استفاده قرار گرفت و اگر در این نسخه بازسازی شده نیز به همان صورت باشد، به احتمال بسیار زیاد قادر خواهید بود با ترکیب پودرهایی با رنگ های متفاوت، مهماتی کشنده تر برای اسلحه های قدرتمند تر خود بسازید.

تاریخ دقیق انتشار بازی چه زمانی است؟

نسخه بازسازی شده Resident Evil 2 قرار است در تاریخ بیست و نهم ژانویه 2019، برای کنسول های Xbox One، پلی استیشن 4 و کامپیوترهای شخصی منتشر شود. هر چند خیلی تا تاریخ انتشار آن فاصله نداریم، با این وجود، بسیاری از هواداران این سری بازی محبوب در حال حاضر صبر و حوصله خود را از دست داده و به شدت مشتاق عرضه رسمی این بازی به بازار هستند.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

بهترین بازی ها که در سال 2018 عرضه خواهند شد بخش اول

در

سال 2017 برای هواداران بازی های ویدئویی سال بسیار خوب و لذت بخشی بود و بازی های بسیار خوبی بر روی کنسول های پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، سوییچ و نیز بر روی کامپیوتر های شخصی روانه بازار شد.

این در حالی است که سال 2018 نیز از این قاعده مستثنی نیست و بازی های فوق العاده ای قرار است در سال جاری منتشر شوند. از جمله این بازی ها که از اهمیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردارند به این موارد می توان اشاره کرد: Red Dead Redemption 2، Super Smash Bros، Kingdom Hearts III، Crackdown 3 (سرکوب 3)، God of War (خدای جنگ)، Octopath Traveller و بازی های بسیار دیگر.

از میان خیل بازی هایی که قرار است در سال جاری منتشر شوند، آن هایی که از اهمیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار هستند انتخاب شده و در این مقاله قصد داریم توضیحات بیشتری در خصوص جزئیات هر یک در اختیار تان قرار دهیم. با سیارک همراه باشید.

 

بازی A Way Out

«راهی برای خروج» بازی دیگری است که جوزف فیرز نویسندگی و کارگردانی آن را به عهده گرفته است؛ او یکی از تأثیر گذار ترین کسانی است که در ساخت بازی فوق العاده «Brothers: A Tale of Two Sons (برادران: داستان دو پسر)» نقش مهمی ایفا کرد. برای کسانی که تجربه انجام این بازی بی نظیر را نداشته اند می توان این توضیح را عنوان کرد که در آن بازی می شد کنترل دو شخصیت اصلی بازی را به عهده گرفت؛ شخصیت هایی که هم زمان و به طور مستقل از یکدیگر کنترل می شدند.

نتیجه این خلاقیت فوق العاده در گیم پلی بازی به وجود آمدن چالش های بسیار زیادی برای بازی کنان بود؛ بازی کنانی که می بایست به معما ها و رمز و راز های بازی پی برده و به هدف شان دست یابند. علاوه بر این داستان بازی نیز فوق العاده گیرا و جذاب بود.

همانند بازی «برادران»، «راهی برای خروج» نیز بیش از هر چیز دیگری متمرکز بر روایت داستانی است که دو شخصیت اصلی بازی تجربه می کنند و باز هم کنترل هر دو شخصیت بازی به صورت هم زمان در اختیار بازی کنان خواهد بود. البته تفاوتی که در خصوص این بازی جدید وجود دارد این است که دو شخصیت بازی زندانیانی هستند که قصد فرار کردن دارند و پس از این که به هدف شان دست پیدا می کنند، مجبور خواهند شد سال های باقی مانده از عمر خود را به فرار کردن و مخفی نگاه داشتن خود بگذرانند.

برای این که دو شخصیت بازی بتوانند به طور موفقیت آمیزی مأموریت خود را به انجام برسانند، باید با یکدیگر همکاری مؤثر و مفیدی داشته باشند؛ برای نمونه در قسمتی از بازی یکی از شخصیت ها باید حواس محافظ و نگهبان زندان را پرت کند تا دیگری قادر باشد به وسیله ای که برای فرار مورد نیاز شان است دست یابد (و همکاری های این چنینی دیگر). استودیوی بازی سازی هیز لایت (Hazelight) تا کنون در خصوص بازی عنوان کرده است که شخصیت های مختلفی در بازی حضور خواهند داشت که راه حل هایی که برای مشکلات شان باید یافت شود، مطمئنا متفاوت از یکدیگر و برای هر یک منحصر به فرد است، اما اطلاعات بیشتری در این خصوص عنوان نشده است.

این مسئله دو بازی کنی که با یکدیگر در حال پیش بردن داستان بازی هستند را (دو بازی کنی که در کنار یکدیگر رو به روی کنسول شان نشسته اند و یا این که از طریق اینترنت با یکدیگر بازی می کنند) تشویق می کند که ارتباط مؤثر تری با یکدیگر برقرار کرده تا از پس حل کردن مشکلات متفاوت بازی بر آیند. اگر بازی را از لحاظ گیم پلی مورد بررسی قرار دهیم، باید عنوان کرد که بازی فوق العاده خلاقانه ای خواهد بود، اما داستان بازی نیز به همان اندازه برای همگان جالب است که هنوز اطلاعات دقیق تری در خصوص آن عنوان نشده است.

 

بازی Crackdown 3 (سرکوب 3)

«سرکوب 3» برای نخستین بار در نمایشگاه E3 سال 2014 بود که در معرض نمایش همگان قرار گرفته و از آن پرده برداری شد. در آن زمان قرار بر آن شد که بازی در سال 2016 به طور رسمی عرضه و روانه بازار شود، اما تاریخ عرضه بازی با تاخیر مواجه شد و تاریخ انتشار بازی تا نوامبر 2017 به تعویق افتاد. پس از آن بازی در نمایشگاه E3 2017 بود که تریلر های جدیدی از بازی به نمایش درآمد؛ تریلر هایی که همگان را شیفته این قسمت جدید از سری بازی سرکوب کرد، اما خبر ناراحت کننده برای طرفداران این سری بازی این بود که باز هم تاریخ عرضه آن به تعویق افتاد و در حال حاضر قرار است در تاریخ نامشخصی در فصل بهار سال جاری روانه بازار شود.

«سرکوب 3» به عنوان بهترین بازی انحصاری کنسول ایکس باکس وان به شمار می رود که قرار است در سال جاری به طور رسمی عرضه و روانه بازار شود (اگر دوباره به تعویق نیفتد)؛ بازی اوپن وردی که قابلیت تخریب محیط اطراف در بازی به طور قابل ملاحظه ای بالا است و قرار است این قسمت از سری بازی، پیشرفت چشم گیری از همه لحاظ نسبت به دو قسمت پیشین داشته باشد.

البته بنا به اطلاعات منتشر شده توسط سازندگان بازی، تفاوت هایی میان بخش های تک نفره و چند نفره بازی وجود خواهد داشت. قابلیت تخریب محیط اطراف در بخش چند نفره بازی به طور گسترده ای بستگی به سروری که بازی کن در آن قرار گرفته و تکنولوژی های جدید به کار گرفته شده در این گونه سرور ها است.

این در حالی است که میزان تخریب در بخش تک نفره بازی به مراتب کمتر خواهد بود و شاید بتوان از این حیث بازی را با عنوان دیگری شبیه به «Just Cause» قیاس کرد. روایت داستان این بازی اکشن اوپن ورد نیز بیشتر حول محور از بین بردن سندیکا های (اتحادیه، ائتلاف) موجود در محیط بازی است؛ داستانی که قسمت های پیشین نیز روایت گر اش بودند.

اطلاعاتی که تا کنون به دست رسیده اند حاکی از آن است که قابلیت های ابر انسانی بسیاری برای افزایش قدرت و سرعت شخصیت ها وجود خواهند داشت. علاوه بر این تعداد زیادی از اسلحه های متنوع و وسایل نقلیه گوناگون نیز برای بازی کنان در نظر گرفته شده است. تا حدودی می توان بازی سرکوب را با عناوینی چون GTA (سرقت بزرگ اتومبیل) و یا Saints Row (صف فرشتگان) مقایسه کرد، اما نکته ای که سرکوب را متمایز از این دو عنوان بزرگ اوپن ورد می کند این است که بازی کنان در آن احساس یک ابر انسان واقعی را خواهند داشت.

 

بازی  Become Human

بازی دیترویت: انسان شدن بازی دیگری است که نقطه قوت اصلی آن داستان بسیار گیرا و جذاب آن است. کارگردان اصلی بازی دیوید کیج است و استودیوی بازی سازی کوانتیک دریم (Quantic Dream) ساخت و تهیه آن را به عهده گرفته است. استودیویی که ساخت و عرضه بازی های فوق العاده ای چون Heavy Rain (باران شدید) و فارنهایت را در کارنامه خود دارد.

بنا به اطلاعات به دست رسیده چیزی حدود دو سال زمان برده است تا دیوید کیج نوشتن داستان اصلی بازی را به پایان برساند و همان گونه که از نام بازی بر می آید، لوکیشن اصلی بازی حالتی آینده گونه از شهر دیترویت خواهد بود. داستان بازی روایت گر زندگی و تلاش های سه شخصیت متفاوت است (شخصیت ها انسان نیست اند و بیشتر ربات گونه بوده و ظاهر انسان دارند).

کارا نام یکی از شخصیت ها است که احساسات انسانی پیدا کرده و از کارخانه ای که در آن ساخته شده بوده است فرار می کند. این در حالی است که شخصیتی به نام کونور، به گونه ای طراحی شده است که افراد سرکشی چون کارا را یافته و به محل اصلی شان باز گرداند. در نهایت آخرین قهرمان داستان بازی مارکوس نام دارد که برای آزادی جنگیده و زندگی خود را وقف نجات دادن سایر کسانی می کند که در کارخانه ساخته می شوند.

همان گونه که در داستان بازی باران شدید نیز شاهد آن بودیم، در این بازی نیز تصمیماتی که بازی کن می گیرد بر مشخص کننده مرگ یا زندگی سایر شخصیت های بازی خواهد بود و داستان بازی بسته به این تصمیمات است که پیش خواهد رفت و تغییر خواهد کرد. آن دسته از بازی کنانی که دوست دارند تصمیمات شان تأثیر اصلی بر روند داستان بازی را داشته باشد، باید چشم به راه عرضه دیترویت: انسان شدن باشند.

 

بازی Dragon Ball FighterZ

نگاه داشتن سبک ویژه و هیجان منحصر به فرد قسمت های پیشین سری بازی های توپ اژدها برای سازندگان بازی چالشی دشوار بوده است. اما این گونه به نظر می رسد که قسمت جدید این سری بازی مبارزه ای متفاوت از سایر قسمت ها باشد و آن را گسترش داده و ابعاد جدیدی از توانایی های سازندگان را به رخ بازی کنان بکشاند.

استودیوی سازنده بازی آرک سیستمز است (استودیویی که عناوینی چون Guilty Gear Xrd و BlazeBlue را در کارنامه خود دارد) و بنا به اطلاعات به دست رسیده نه تنها قرار است که بازی به قسمت های پیشین وفادار مانده و سبک و سیاق به خصوص آن ها را نگاه دارد، بلکه قرار است با نوآوری های خود بدل به یکی از جذاب ترین و هیجان انگیز ترین بازی های سبک مبارزه ای سال 2018 شود.

در این بازی قرار است از بیشتر شخصیت های محوری قسمت های پیشین بهره گرفته شود و بیشتر این شخصیت ها در قسمت جدید حضور خواهند داشت و نکته ای که این بازی مبارزه ای را منحصر به فرد می کند نبرد های نفس گیر سه در مقابل سه است که بسته به موقعیت و مکانی که درگیری در آن رخ می دهد، هر یک از شخصیت ها قابلیت های خود را تا محدوده معینی گسترش تواند داد.

نکته دیگری که در خصوص این بازی وجود دارد استفاده از دوربین دو بعدی (2D) در آن است که به نظر می رسد ایده بسیار خوب و خلاقانه ای برای ساخت بازی بوده و آن را جذاب تر خواهد کرد. هر یک از شخصیت های حاضر در بازی قدرت های ویژه و منحصر به فردی دارد که به هنگام استفاده از هر یک صفحه نمایشگر دیگر چیزی جز نور یا آتش یا هر چیز دیگر حاصل از قدرت شخصیت بازی را نشان نخواهد داد

و از آن سرشار خواهد شد، علاوه بر این قابلیت به خصوصی وجود دارد که بازی کنان می توانند به واسطه آن از برخورد ضربات حریف با خود جلوگیری کنند و این گونه است که گفته شده هیچ فریم حرکتی ای در بازی بی هدف طراحی نشده است. در قسمت جدید بازی توپ اژدها، جزئیات بسیار زیادی رعایت شده اند و از این حیث پیشرفت چشم گیری در مقایسه با نسخه های پیشین داشته است.

توپ اژدهای زی (به انگلیسی Dragon Ball Z) در حقیقت نام یک انیمیشن تلوزیونی است و بازی اقتباسی است از آن و در این نسخه از بازی سعی شده تا حد امکان صحنه های حماسی انیمیشن به خوبی به نمایش در آیند. البته این تمامی اطلاعاتی که در خصوص این قسمت جدید از توپ اژدها داریم نمی باشد و شخصیت های دیگری هستند که در بازی حضور دارند

و هنوز نام و اطلاعات دقیق تری در خصوص شان داده نشده است و نیز این گونه به نظر می رسد که این قسمت از بازی روند داستانی فوق العاده جذابی دارد و هنوز در خصوص آن هم اطلاعات چندانی در دست نیست. با تمام این تفاسیر، آن چه تا کنون در خصوص این قسمت از بازی دیده و شنیده ایم، حاکی از آن است که باید چشم به راه بازی فوق العاده ای بود.

 

بازی Far Cry 5

وقتی موقعیت و مکان هایی را مورد بررسی قرار می دهیم که قسمت های پیشین سری بازی های فریاد دوردست در آن رخ می داده است و بازی در آن ها جریان داشت و موقعیت و مکان روستایی قاره آمریکایی را در کنار آن می گذاریم که در قسمت پنجم این بازی مورد استفاده قرار گرفته است، باید عنوان کرد که مکان تازه انتخاب بسیار خلاقانه ای از سوی سازندگان بازی در استودیوی بازی سازی یوبی سافت بوده است

و این بازی تیر اندازی اول شخص را وارد دنیایی تازه و جذاب کرده است. تمامی نقاط مختلف بازی پر است از مزرعه هایی که در جای جای نقشه قرار گرفته اند و نیز جنگل های انبوهی که مکان زندگی گونه های جانوری متفاوت است و منطقه خیالی بازی که با نام شهرستان هوپ واقع در مونتانا شناخته می شود کاملا این قابلیت را دارد تا گیم پلی و سبک بازی منحصر به فرد بازی فریاد دوردست را به نمایش بکشاند.

علاوه بر این نکته، مسئله دیگری نیز وجود دارد که در تمامی قسمت های بازی فریاد دوردست وجود داشته و آن را متمایز از سایر بازی ها می کرده است: وجود شخصیت های بد و شروری که در هیچ بازی دیگری وجود نداشته و منحصر به همین بازی اند. در این قسمت از بازی، این نقش شخصیت شرور به عهده رهبر گروه مذهبی خواهان آخرالزمانی است که نام «دروازه بهشت» بر خود نهاده اند.

این گونه به نظر می رسد که جوزف سید (رهبر گروه حاضر در قسمت پنجم) به اندازه شخصیت شرور بی دین یا پگن «مین» در قسمت چهارم حسابگر خواهد بود و به اندازه شخصیت شرور «واس» در قسمت سوم بازی متعصب و خرافاتی.

مطلبی که باعث شده است هواداران این سری بازی محبوب امید زیادی به موفقیت قسمت پنجم آن داشته باشند این است که اطلاعات به دست رسیده و منشر شده توسط سازندگان بازی حاکی از آن است که قرار است تمامی قابلیت های موفق نسخه های پیشین، همانند قابلیت بازی دو یا چند نفره و یا استفاده از حیوانات برای پیش بردن روند داستانی بازی و کمک گرفتن از آن ها استفاده شود.

با استفاده از اسلحه ها و وسایل نقلیه منحصر به فرد و جدیدی که برای این قسمت در نظر گرفته شده است و حیواناتی که تشنه به خون دشمنان شخصیت اصلی بازی هستند، می توان راه های خلاقانه و جالبی برای از پای در آوردن گروه خلافکاری «دروازه بهشت» یافت.

 

بازی Ghost of Tsushima

استودیوی بازی سازی ساکر پانچ (Sucker Punch) سازنده سری بازی محبوب Infamous (بدنام) است و با ساخت این بازی ابر قهرمانی نشان داد تا چه اندازه قادر است دنیایی بزرگ و جذاب در بازی های خود خلق کرده و فرصت های بی شماری برای گسترش گیم پلی در اختیار بازی کنان قرار دهد. عنوان بازی بعدی این استودیو، روح سوشیما نام دارد و این گونه به نظر می رسد که سازندگان بازی قصد دارند تمامی تجربه ای که در طی سالیان فعالیت خود به دست آورده اند را به عنوان اهرمی برای ساخت بازی ای متفاوت و منحصر به فرد استفاده کنند.

روح سوشیما، روایت گر وقایعی است که در سال 1274 در جزیره سوشیمای ژاپن رخ می دهد و بازی کن در نقش آخرین سامورایی زنده مانده باید مقابل امپراطوری بی رحم و خشن مغول از خود و مردم اش دفاع کند.

نکته ای که بیش از هر چیز دیگری بازی روح سوشیما را جالب توجه می کند به کارگیری این ایده است که برای کسب موفقیت در بازی، باید تمامی روش ها و شیوه های متفاوتی که سامورایی های واقعی در نبرد به کار می بستند را کنار گذاشته و به جای آن تمرکز خود را بر مخفی کاری و نبرد و گریز (نبرد پارتیزانی) بگذارید.

به عبارت دیگر می توان عنوان کرد که روح سوشیما بیش از هر چیز دیگری روایت گر تولد یک نینجا است و ایده خلق یک بازی اوپن ورد مخفی کاری، ایده ای است جاه طلبانه و بسیار هیجان انگیز؛ به خصوص برای کسانی که به بازی هایی چون Metal Gear Solid V علاقه مند هستند.

البته ناگفته نماند که سونی و ساکر پانچ که ساخت و عرضه بازی را به عهده دارند، هنوز خبر رسمی ای مبنی بر انتشار بازی در سال 2018 نداده اند، با این حال، اخبار ضد و نقیضی که به دست رسیده حاکی از آن است که روند ساخت بازی از سال 2014 آغاز گشته است و انتظار می رود نهایتا تا اواخر سال 2018 منتشر شده و روانه بازار گردد، چرا که سه سال زمان برای ساخت یک بازی، مدت زمان قابل توجهی است.

این مقاله ادامه دارد...

نظرات

در ادامه بخوانید...

20 بهترین بازی در 2018 بخش دوم

در

 

بازی God of War

بازی God of War

God of War (خدای جنگ)

نسخه جدیدی که از سری بهترین بازی های فوق العاده محبوب انحصاری پلی استیشن و سونی، خدای جنگ، منتشر شده است، فضایی بسیار متفاوت از قسمت های پیشین را مقابل بازیکنان قرار می دهد. این قسمت جدید از بازی 2018 از داستانی بسیار عمیق تر و زیبا تر بهره می گیرد، قابلیت ها و سبک بازی در درگیری ها و نبرد ها دچار تغییراتی شده و بهتر شده است و نیز قرمان اصلی این سری گیم، کریتوس، در قسمت جدید سن و سال بیشتری پیدا کرده که این نکته نیز می تواند خود به جذابیت های قسمت جدید بیفزاید و برای طرفداران بسیار هیجان انگیز باشد.

داستان بازی در سال ها پس از زمانی جریان دارد که خدایان المپیا از بین رفته اند و در داستان گیم کریتوس با پسر اش آترئوس در دنیای خشونت باری روزگار می گذراند که خداوندگاران نورس بر آن احاطه دارند. او در ابتدا در آرامش در کنار فرزند اش زندگی می کند، اما زمانی که نقش داشتن او در از میان بردن خدایان المپیا آشکار می شود، خداوندگاران نورس نقشه ای برای کشتن او طرح ریزی می کنند و این مسئله باعث می شود تا کریتوس تمامی تلاش خود را متوجه بقای خود و فرزند اش، آترئوس کند.

بدون شک خدای جنگ به عنوان هیجان انگیز ترین بازی ای شناخته می شود که در سال 2018 توسط شرکت سونی منتشر شده است؛ کارگردانی بازی نیز دوباره به کوری بارلاگ، کارگردان قسمت دوم این بازی سپرده شده است که می تواند داستان و روند پیش رفتن آن را بیش از پیش جذابیت بخشد.

 

 

بازی The Inpatient

بازی The Inpatient

The Inpatient (بیمار بستری)

بیمار بستری نام عنوان دیگری است که پلی استیشن و سونی در پس نام آن قرار گرفته اند و بنا به اطلاعات به دست رسیده از دو جنبه تجربه منحصر به فرد و هیجان انگیزی برای بازیکنان به ارمغان خواهد آورد:

اول این که بازی به طور انحصاری برای بازی به وسیله عینک واقعیت مجازی پلی استیشن طراحی شده است (Virtual Reality) و هدف اصلی از ساخت آن، وارد کردن ترس و وحشت به ضمیر ناخود آگاه بازیکنان است؛ داستان بازی به گونه ای است که با استفاده از عوامل روان شناسانه ترس را بر ذهن بازیکنان مستولی خواهد کرد و قابلیت جدید به کار گرفته شده صدای بینورال (به انگلیسی binaural: به تکنولوژی جدید انتقال امواج صدا به طور جدا گانه به هر یک از گوش ها است)

در بازی، این ترس را دو چندان خواهد کرد و بازیکن با وارد شدن به فضای بازی باید با عمیق ترین ترس های خود رو به رو شود. و اما نکته دیگری که این بازی را بیش از پیش هیجان انگیز می کند این است که به گونه ای دنباله ای بر بازی ژانر وحشت «Until Dawn (تا سپیده دم)» به شمار می رود که در سال 2015 روانه بازار شد و بازخورد بسیار خوبی در میان بازیکنان و منتقدان داشت؛ نویسندگان و کارگردان بازی «بیمار بستری» نیز همان هایی هستند که ساخت و تولید «تا سپیده دم» را به عهده داشتند.

داستان بازی روایت گر اتفاقاتی است که شصت سال پیش از نسخه سال 2015 رخ داده است و در آن زمان بازیکن کنترل بیماری در آسایشگاه را به عهده خواهد گرفت که باید تلاش کند تا حافظه و خاطرات از دست رفته خود را باز یابد. شناخت صدا های مختلف در بازی و نیز انتخاب هایی که بازیکن می کند، تأثیر مستقیمی بر چگونگی ارتباط شخصیت اصلی بازی با دیگر ساکنان آسایشگاه روانی خواهد داشت و پایان بازی بسته به تصمیمات بازیکن متفاوت خواهد بود.

ژانویه ماهی نیست که در آن انتظار انتشار بازی های زیادی در ژانر وحشت داشته باشیم، با این وجود، این گونه به نظر می رسد که «بیمار بستری» به تنهایی قادر خواهد بود بار لازم برای ترساندن بازیکنان را به دوش بکشد.

 

 

بازی Kingdom Hearts 3

بازی Kingdom Hearts III

Kingdom Hearts III (قلب های پادشاهی 3)

بسیاری به قدری از انتشار قسمت جدید این سری بازی محبوب در سال جاری هیجان زده اند که نمی دانند برای بیان دلایل هیجان خود از کجا شروع کنند. شاید بتوان گفت که بیش از هر چیز دیگری فاصله زمانی سیزده ساله ای است که میان این قسمت جدید با قسمت قبلی بازی دارد و این همه زمان مدت کمی برای انتظار کشیدن نیست.

شاید آخرین تریلر بازی سبب این بر انگیخته شدن هیجان باشد؛ تریلری که در آن می توان فضای انیمیشن «داستان اسباب بازی (Toy Story)» را در قسمت جدید بازی مشاهده کرد؛ به این معنی که برای نخستین بار این سری بازی بر اساس انیمیشنی از پیکسار ساخته خواهد شد.

و البته نکته دیگری هم که خبر خوشحال کننده ای برای دارندگان کنسول ایکس باکس به شمار می رود این است که این قسمت از بازی برای نخستین بار برای کنسول ایکس باکس نیز عرضه خواهد شد و این توانایی را خواهد داشت تا بازیکنان بسیار دیگری را به سمت دنیای فرح بخش و هیجان انگیز خود بکشاند.

صرف نظر از این که چه دلایلی برای انتظار بی حد و حصر بازیکنان برای انتشار این بازی بیاوریم، «قلب های پادشاهی 3» که استودیوی دارک سیکر (Dark Seeker) ساخت آن را به عهده گرفته است، بازیکنان را وارد فضای مبارزه ای منحصر به فرد خود خواهد کرد و داستان و شخصیت های بسیاری در این قسمت از بازی خواهیم دید که اشاره هایی به دو قسمت پیشین در آن ها خواهد بود.

علاوه بر این نو آوری ها و خلاقیت های تازه ای در بازی به کار گرفته شده که بازیکن را با دنیای جدیدی آشنا خواهد کرد؛ نا گفته نماند که قدرت های قابل استفاده در بازی بر اساس جذابیت های پر طرفدار پارک دیزنی در دنیای واقعی طراحی شده اند. به ندرت می توان بازی ای را یافت که بتواند برای یک دهه در خاطر طرفداران اش باقی مانده و انتظار قسمت جدیدی از آن را داشته باشند، با این وجود، این گونه به نظر می رسد که قرار است در سال جاری طرفداران این سری بازی محبوب از نتیجه نبرد تاریکی و روشنایی آگاه شوند.

 

بازی Monster Hunter World

بازی Monster Hunter World

Monster Hunter World (دنیای شکارچی هیولا)

تا کنون چند قسمت از این بازی بر روی کنسول نینتندو 3DS عرضه شده است و باز خورد فوق العاده ای در میان هوادران و منتقدین داشته است و کیفیت بازی به قدری خوب بوده است که توانسته بازیکنان بسیاری را به سمت این سبک به خصوص از بازی های ویدئویی جذب کند.

با این حال، این موفقیت فوق العاده نتوانسته سازندگان بازی را به اندازه کافی راضی کند و آن ها قصد دارند توانایی های خود را بیش از پیش به رخ بکشند. نسخه جدید بازی «دنیای شکارچی هیولا» قرار است بر روی کنسول های پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و نیز کامپیوتر های شخصی عرضه شود و مطمئنا با قابلیت هایی که این کنسول ها و کامپیوتر های شخصی از لحاظ سخت افزاری دارند.

بازی فوق العاده بهتر به نظر خواهد رسید و اصلاحاتی که در سبک گیم پلی آن انجام شده مطمئنا نتیجه بخش خواهد بود. علاوه بر این بخش چند نفره ای برای بازی در نظر گرفته شده است که می تواند بازی را بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان ها بیندازد.

برای نخستین بار در تاریخ این سری بازی قادر خواهید بود در شکار هیولا توسط دیگر بازیکنان دخالت کنید؛ به این معنی که می توانید به دوستان خود در این راه کمک برسانید (و یا این که از دوستان خود در این راه کمک بگیرید) و دیگر نیازی نیست که دشواری های نسخه های پیشین در این مسیر را تحمل کنید.

علاوه بر این مکان تمرین و آماده سازی ای نیز در این نسخه از بازی در نظر گرفته شده است که در آن می توانید به سادگی اسلحه ها و استراتژی های جدید خود را پیش از آن که در مقابل هیولا های بازی به کار گیرید، مورد آزمایش قرار داده و خطا های موجود در کارکرد آن ها را برطرف کنید.

بخش چند نفره بازی محدود به نقاط مختلفی از کره زمین نخواهد بود و از جای جای جهان بازیکنان قادر خواهند بود تا در کنار یکدیگر به شکار هیولا بپردازند.

با تمام این تفاسیر این نکته را هم باید به خاطر داشت که این بخش چند نفره چیزی از چالش ها و دشواری هیجان انگیز بازی نخواهد کاست و هنوز هم تجربه منحصر به فرد انجام این سری بازی برای بازیکنان وجود خواهد داشت، همان گونه که عناوین محبوبی چون Dark Souls و Bloodborne نشان می دهند.

بازیکنان بسیاری به دنبال داشتن تجربه ای چالش بر انگیز و دشوار هستند (البته تا زمانی که این چالش و دشواری جوایز و نتیجه ای برای شان به ارمغان بیاورد). در پایان می توان به جرأت گفت که بازی کنانی که برای نخستین بار با این نسخه جدید برای تجربه بازی اقدام خواهند کرد، مطمئنا خواهند یافت چه چیز منحصر به فردی در این سری بازی محبوب وجود دارد که توانسته است هواداران بسیاری را شیفته خود کند.

در سیارک بخوانیم:

 

 

بازی Revenant Kingdom

بازی نی نو کانی 2: بازگشت

Ni no Kuni II: Revenant Kingdom (نی نو کانی 2: بازگشت پادشاهی)

قسمت پیشین بازی، «نی نو کانی: خشم جادوگر سفید» نام داشت و با بازخورد بسیار خوبی که در میان هواداران و منتقدین با آن رو به رو شد، تعجبی نداشت که در سال 2016 شاهد پرده برداری از قسمت جدید این بازی بودیم و در آن سال بیشتر خبر ها در خصوص پلی استیشن حول محور قسمت جدید این بازی بود.

قسمت اول بازی داستانی بسیار گیرا و جذاب داشت، درگیری ها به خوبی طراحی شده بودند و صحنه های سینمایی به کار گرفته شده در بازی نیز فوق العاده بودند و تمامی این مسائل در کنار یکدیگر توانستند تجربه ای دل پذیر برای بازیکنان به ارمغان بیاورد.

تمرکز اصلی سازندگان بازی بازگشت پادشاهی بر آن بوده است تا جذابیت و گیرایی گیم پلی قسمت پیشین در این قسمت جدید نیز باقی مانده و در کنار آن خلاقیت های تازه به کار گرفته شده در آن نیز مشهود باشد.

نکته ای که بیش از هر چیز دیگری در خصوص این قسمت جدید بازی توجهات را به خود جلب کرده است، قابلیت های جدیدی است که به سیستم در گیری های بازی افزوده شده است و مشخصا بازیکنان در این قسمت درگیری های نفس گیر تر و جذاب تری را تجربه خواهند کرد. به این مطلب، این نکته را هم باید افزود که قابلیت های جدیدی برای قهرمانان بازی در نظر گرفته شده است که به هر یک قدرت های منحصر به فردی خواهد داد.

این بار استودیوی بازی سازی Ghibli نقشی در ساخت بازی نخواهد داشت و تنها طراح شخصیت های بازی های این استودیو، یوشیوکی موموز، در ساخت و طراحی بازی وظیفه ای به عهده خواهد داشت. نکته جالب توجه تر و هیجان انگیز تر هم این که جوئی هیسایشی به وظیفه ساخت موسیقی های بازی را به عهده خواهد داشت. بنا بر این می توان گفت که حال و هوای ساخت بازی ها توسط استودیوی Ghibli تا حدود زیادی در این بازی وجود خواهد داشت.

 

 

بازی Pillars of Eternity 2

بازی ارکان جاودانگی 2: آتش مرده

Pillars of Eternity II: Deadfire (ارکان جاودانگی 2: آتش مرده)

سال 2017، برای طرفدران سبک بازی نقش آفرینی به خصوصی که در عناوینی چون «دروازه بالدور (Baldur’s Gate)» مشاهده می شود، سال منحصر به فرد و بسیار خوبی بود. « بازی الهیات: گناه نخستین 2 (Divinity: Original Sin II)» از سایت گیم اسپات امتیاز فوق العاده ده از ده را دریافت کرد

و با موفقیت فوق العاده ای که کسب کرد ارکان جاودانگی 2 تنها به نیمی از یک روز کامل احتیاج داشت تا سرمایه کامل و لازم برای ساخت اش فراهم شود و روند ساخت اش آغاز شود. در این بازی که قرار است در سال جاری روانه بازار شود، سازندگان آن قول شهر هایی زنده تر از همیشه را داده اند

و نیز این که بازیکنان آزادی عمل بسیار بیشتری برای گشت و گذار در مکان های بازی خواهند داشت. علاوه بر آزادی عملی که در اختیار بازیکنان قرار می گیرد و انتخاب های گسترده ای که در دنیای بازی در اختیار شان قرار خواهد گرفت (انتخاب هایی که بر داستان بازی تأثیر گذار خواهد بود و سرنوشت شخصیت ها را مشخص خواهد کرد) سیستم جدیدی در بازی به کار بسته شده است که به واسطه آن بازیکنان قادر خواهند بود قابلیت های نژاد های مختلف بازی را تا حدودی با یکدیگر ترکیب کرده و نژدای منحصر به فرد برای شخصیت خود شکل دهند

و به این صورت قادر خواهند بود داستان و سبک بازی را به گونه ای شخصی سازی کنند. با این حال اما نکته ای که بیش از هر چیز دیگری طرفدران بازی را هیجان زده کرده است، سیستم ساخت لوکیشن ها و موقعیت های مختلف در بازی است.

در سال 2015 نقد های بسیار خوب و قابل توجهی بر قسمت پیشین و نخستین این بازی عنوان شد؛ نقد هایی که غالبا بازی را «دنیایی منحصر به فرد و خیالی» نامید اند و علاوه بر این سیستم های درگیری در بازی نیز نظرات بسیاری را به خود جلب کرد و بازیکنان و منتقدین بر این باور بودند که درگیری ها به گونه ای طراحی شده است که به هیچ عنوان بازی خسته کننده نشده و هیجان در سراسر بازی حفظ می شود.

حال با علم به این که استودیوی بازی سازی Obsidian بنا به آن دارد که ایده های کلی به کار گرفته شده در قسمت پیشین را نگاه داشته و تنها اقدام به گسترش و توسعه آن ها کند و خلاقیت ها و ابتکار های تازه خود را در معرض نمایش طرفداران اش قرار دهد، به احتمال بسیار زیاد می توان انتظار موفقیت بی نظیر دیگری برای این نسخه متصور بود.

 این مقاله ادامه دارد...

تاریخ انتشار بازی روح سوشیما Ghost of Tsushima

 اطلاعات جدید در باره Red Dead Redemption 2

دموی قابل بازی سکیرو: سایه ها دو بار می میرند در نمایشگاه گیمز کام 2018

بهترین بازی ها که در سال 2018 عرضه خواهند شد بخش اول

نقد و بررسی Pro Evolution Soccer 2019

نظرات

در ادامه بخوانید...