چگونه سلما هایک برای نقش فریدا کالو ، مدونا را دور زد
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸عکس فریدا هنرمند Frida Kahlo و بازیگر نقش فریدا کالو سلما هایک
فیلم فریدا کالو
66 سال پیش ، در 13 ژوئیه 1954 ، هنرمند افسانه ای مکزیکی ، فریدا کالو درگذشت. بسیاری نامی از این هنرمند مشهور نشنیده بودند به ویژه در میهن فریدا (مکزیک) به همین دلیل استودیوهای هالیوود به مدت 15 سال با ترس از عدم موفقیت از اجرای این پروژه خودداری کردند. و تنها سلما هایک مکزیکی سرانجام توانست به عنوان تهیه کننده و مجری نقش اصلی یکی از افراد مشهور تاریخ مکزیک، استودیوهای هالیوود را راضی به ساختن فیلم کند. با این حال ، چگونه سلما مجبور شد خودش با مدونا برای نقش فریدا کالو رقابت کند! قبل از سال 2002 ، فیلم فریدا کالو با کارگردانی جولی تایمور ساخته شد.
جولی تایمور و سلما هایک در فریدا کالو فیلم 2002
به دهه 1980 برمی گردد. تهیهکننده نانسی هاردین پس از انتشار هایدن هیررا ، کتابی درباره زندگی فریدا کالو نوشت. اما در تمام استودیوهای هالیوود از ساخت فیلم بر منبای این کتاب امتناع ورزیدند ، زیرا حتی هموطنان فریدا كاهلو مدتها بود نام این هنرمند را فراموش کرده اند و هیچ کس اعتقادی نداشت که فیلمی درباره او مورد توجه مخاطبان انبوه قرار خواهد گرفت. در طول دهه 1990 آنها به این پروژه بازگشتند ، اما دوباره آن را متوقف کردند. مذاکراتی با کارگردانان پدرو آلمودووار و فرانسیس فورد کاپولا انجام شد و مدونا مدعی اصلی بازی بود که مجموعه بزرگی از نقاشی هایش را جمع آوری کرد و مدت ها آرزو داشت که او در این فیلم بازی کند. با این حال ، این نقش را به دست نیاورد.
سلما هایک در فیلم فریدا و نمونه اولیه قهرمانش
بازیگر نقش فریدا
فریدا (فیلم) تنها پس از آنكه كارگردان جولی تایمور آن را به دست گرفت ، انجام شد. به گفته تهیه کنندگان ، فقط او می توانست فضای مناسب را بازآفرینی کند و روحیه فرهنگ ملی مکزیک را منتقل کند ، برای این کار اعضای خدمه فیلم فریدا 2002 از مکزیک نیز به کار دعوت شدند. اما در عین حال ، کاندیداتوری بومی این کشور ، سلما هایک ، برای نقش اصلی باعث ایجاد شک و تردید در بین تولید کنندگان شد. در آن زمان ، او قبلاً 10 سال در هالیوود بازیگر بود و بازی می کرد ، اما هنوز هیچ نقش اصلی را به عهده نداشت ، علاوه بر این ، زیبایی این بازیگر برای سازندگان فیلم بیش از حد روشن و جذاب به نظر می رسید ، زیرا فریدا را می توان کاریزماتیک تر از جذاب نامید. هنرمندان آرایش باید به سختی تلاش می کردند تا تصویر و اندام سلما هایک را به قهرمان خود فریدا نزدیکتر کنند.
بازیگر نقش فریدا سلما هایک ، 2002
سلما هایک به سادگی برای این نقش وسواس داشت و توانست تهیهکنندگان را متقاعد کند که او باید در فیلم frida ، نقش فریدا را بازی کند. این بازیگر بعدا گفت: " در آن زمان برای یک بازیگر مکزیکی تصور وارد شدن به هالیوود غیرقابل تصور بود. و گرچه ثابت کردم که اینگونه نیست ، اما من هنوز کسی نبودم. یکی از نیروهایی که من را برای ادامه کار خود مصمم کرد ، داستان فریدا کاهلو بود. در عصر طلایی نقاشی دیواری مکزیک ، فریدا نقاشی هایی ایجاد کرد که با وجود شک و تردید شجاعت ابراز خود را داشت. بزرگترین هدف من این بود که داستان فریدا را بگویم. برای به تصویر کشیدن زندگی این هنرمند خارق العاده و نشان دادن سرزمین مادری من در مکزیک برای غلبه بر کلیشه ها" این سلما هایک بود که توانست جولی تایمور را متقاعد کند که این پروژه را بر عهده بگیرد و او خود یکی از تهیه کنندگان فیلم سینمایی فریدا شد و ادوارد نورتون و آنتونیو باندراس را ترغیب کرد که در آن بازی کنند.
عکس از فیلم فریدا ، 2002
سلما هایک این نقش در فیلم سینمایی فریدا کالو را ماموریت خود می دانست - پیش از آن ، او از پیشنهادهایی که دریافت کرده بود راضی نبود. سلما هایک اعتراف کرد که مدت طولانی است که باید با کلیشه های هالیوود جنگید که بازیگران تبار اسپانیایی منحصراً با نقش خدمتکار در ارتباط هستند یا نقش های ثانویه ای را به دست می آورند که از ظاهر تیره آنها سوءاستفاده می کنند. فریدا نه تنها برای او به فرصتی تبدیل شد تا بتواند یک نقش اصلی جدی و پیچیده را بازی کند ، بلکه کاری را برای کشورش انجام دهد. این بازیگر بارها گفته است که همیشه با مکزیک احساس ارتباط داشته و خود را میهن پرست می داند.
عکس از فیلم فریدا ، 2002
فیلم فریدا بسیار روشن و رنگارنگ بود. جولی تایمور موفق به بازآفرینی طعم بی نظیر مکزیکی و انتقال تراژدی زندگی و کار این هنرمند شد. تصویربرداری تمام عیار در مکزیک انجام شد ، کپی دقیقی از "خانه آبی" در استودیوی فیلم ساخته شد ، که در آن فریدا زندگی می کرد (خانه اصلی او به موزه تبدیل شد و یلمبرداری در آنجا ممنوع است). استفاده از رنگهای روشن ، اشباع و متضاد توسط خود طبیعت مکزیکی دیکته شده بود و رنگ بوم های فریدا هم که کلا رنگارنگ است. "تصاویر زنده" در این فیلم بازسازی شد: از آنجایی که نقاشی این هنرمند زندگی نامه ای است ، تایمور می خواست بازتاب روند ایجاد نقاشی ها و "احیای" برخی از آنها ("دو فریدا" ، "ستون شکسته" ، "خود پرتره با موهای کوتاه شده") را دقیقاً بازآفرینی کند. با کمک فضای داخلی ، لباس و آرایش.
عکس از فیلم فریدا ، 2002
چند سال پیش ، سلما هایک مقاله ای با عنوان "هاروی وینشتین و هیولای من" نیز منتشر کرد که اعتراف کرد که وی در هنگام فیلمبرداری از فیلم فریدا مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. استودیوی میراماکس به سرپرستی برادران وینشتاین در این پروژه شرکت داشت. تهیهکننده پس از رد شدن ، گفت كه این نقش را به بازیگر دیگری می دهد. سپس سلما هایک به وکلا متوسل شد و از حق ستاره شدن در این فیلم دفاع کرد. اما در همان زمان ، وینشتاین برای او شرایط تقریباً غیرممکنی فراهم کرد: بازنویسی فیلمنامه ، یافتن بودجه اضافی و ترغیب بازیگران مشهور برای بازی در نقش های اپیزودیک. با کمک ادوارد نورتون ، بازیگر زن از این شرایط عبور کرد. اما وقتی فیلمبرداری و ویرایش تمام شد ، وینشتین گفت که وی به فیلم اجازه اکران نخواهد کرد. سلما هایک گفت: "از نظر او ، من بازیگر ، نبودم. .... اگرچه سرانجام فریدا موفق به کسب دو اسکار شد .
سلما هایک به عنوان فریدا ، 2002
در دهه 1980 علاقه زیادی به کارهای فریدا پیدا شد ، اما پس از اکران این فیلم در سال 2002 گفته شد که قهرمان او به مکزیک بازگشت ، زیرا حتی بیشتر از این هنرمند در خارج از کشور و وطن خود شناخته شده بود. سلما هایک گفت: " شرم بر من ، من ، مکزیک ، فریدا را نمی شناختیم. برای اولین بار که از یک دوست درباره آن شنیدم ، به آلبوم نگاه کردم و فکر کردم: چه عکس وحشتناکی است. اما من تحت تأثیر این تصاویر قرار گرفتم ، شروع به تلاش برای نفوذ به آنها کردم و در نهایت فهمیدم که چیست.
فهمیدم که فریدا زنی کاملاً مستقل و بدون ترس است. او شجاعت این را داشت که خودش باشد. و این به ویژه در کشوری مانند مکزیک آسان نیست. علاوه بر این ، در زمان اوج نقاشی دیواری - کار غول هایی مانند دیگو ریورا و دیوید سیکیروس ، اگر خود را به چهره های اول محدود کنیم. هیچ کاری ارزشی بین کارهای این نقاشان مشهور را نداشت و نهایتا تبدیل به حق کی ازنقاشی های آن ها میشد.
اما این زن كوچك کار كسی را كپی نكرد و كاملاً جداگانه ایده های خودش را داشته است ، اصلاً تحت تأثیر این مردان قدرتمند و حتی در سایه آنها هم نبود. فریدا نمی توانست این موضوع را تحسین کند. حتی در وطن خود ، فریدا برای مدت طولانی آنقدر مشهور نبود - به هر حال ، مانند سیکیروس یا ریورا نبود. فقط در اواخر دهه 80 در خارج از مرزهای مکزیک در مورد انها شروع به صحبت شد. امروز صدها کتاب و آلبوم درباره فریدا منتشر شده است ؛ نقاشی های او با پول های دیوانه واری فروخته می شود. او بدون توجه به ملیت ، گرانترین نقاش بین همه هنرمندان آمریکای لاتین و همه زنان هنرمند جهان است"
فیلم فریدا در چندین گروه نامزد اسکار شد و دو تندیس برای بهترین آرایش و بهترین موسیقی اصلی برای این فیلم دریافت کرد. و گرچه سلما هایک ، نامزد دریافت جایزه به عنوان بهترین بازیگر زن ، اما هنوز هم اسکار دریافت نکرد ، اما این کار را پیروزی خود قلمداد کرد ، زیرا فریدا در آغاز قرن بیستم بود. نه تنها در این هنرمند بلکه در کشورش نیز باعث افزایش علاقه شدیدی شد و این بازیگر زن به عنوان یک ستاره تمام عیار هالیوود شناخته شد.
سلما هایک گفت: " در ابتدا ، مدت طولانی ، هیچ کس نمی خواست فیلمی درباره هنرمندان مکزیکی تهیه کند. حتی مدونا که برای محبوب کردن فریدا کار زیادی کرد و می خواست نقش فریدا را در فیلم کالو بازی کند ، نتوانست این پروژه را به ثمر برساند. اما اکنون بسیاری می گویند: "ما می خواهیم به این کشور عجیب برویم ." محبوبیت پدیده ای از آثار فریدا در زمان ما حتی نام کالوئیسم را گرفت .
بازیگران فیلم فریدا سلما هایک به عنوان فریدا ، 2002
بازیگران فیلم فریدا
سلما هایک در نقش فریدا کالو
آلفرد مولینا در نقش دیهگو ریورا
جفری راش در نقش لئون تروتسکی
میا مایسترو در نقش کریستینا کالو
اشلی جاد در نقش تینا مودوتی
آنتونیو باندراس در نقش داوید آلفارو سیکهایروس
ادوارد نورتون در نقش نلسون راکفلر
دیهگو لونا در نقش الکزاندو گونزالس آریاس
مارگریتا سنز در نقش ناتالیا سدوا تروتسکی
پاترشیا ریس اسپیندولا در نقش ماتیلدا کالو کالدرون
کورنبرگ ریس در نقش گیلرمو کالو
والریا گولینو در نقش گوآدلوپ مارین
عمر رودریگر در نقش آندره بروتون
فلیپ فلوپ در نقش ژان ونهاینورت
سافرون باروز در نقش گریس
کارین پلاندیت در نقش ژوزفین بیکر
فیلم سینمایی فریدا کالو
فریدا 20 ساله بود که با مشهورترین هنرمند مکزیک، دیگو ریورا، میانسال، ثروتمند و فاسد ازدواج کرد. تنها چند سال دیگر، او پاریس را فتح خواهد کرد و همه روزنامه های آمریکایی درباره رسوایی راکفلر او خواهند نوشت.
داستان های عاشقانه متعدد آنها مانع از تسخیر جهان آنها نمی شود، اما آیا آنها می توانند یکدیگر را رام کنند؟
کاربر گرامی اگر به نقد فیلم فریدا علاقمند هستید به نقد فیلم فریدا در نظرات کاربران ، مقاله سلما هایک در مورد انتقال به آمریکا و کار در فیلم فریدا می گوید و نقاشی "دیگو ریورا" که بحث راجع به آن تا به امروز ادامه دارد ۱۲ نقاشی را بخوانید.
نظرات
Billymer 175۱۴۰۰/۸/۱۹من، شاید، سرنوشت زنی سرسخت تر از فریدا کالو را نمی شناسم. این فیلم فوق العاده درباره این موضوع است. فریدا کالو شخصیتی متعصب، قطعا قوی، با شخصیتی دشوار است. زن آتش است احتمالاً این آتش به او اجازه داد تا در برابر تمام ضربات سرنوشت مقاومت کند. سلما هایک برای این نقش عالی بود. سبزه داغ واقعاً شبیه فریدا واقعی است. علاوه بر این وضعیت وحشتناک تصادف، فریدا مجبور شد تمام عمرش خیانت همسرش دیگو ریورا را تحمل کند. مرد، به بیان ملایم، به دور از خوش تیپ بود، اما در زندگی واقعی (مانند فیلم) بسیاری از زنان او را دوست دارند. با وجود تمام ماجراجوییهایم، به جرات میتوانم فرض کنم که دیگو واقعاً فقط فریدا را دوست داشت. زن بیچاره همه چیزهایی را که ممکن است به سرنوشت انسان بیفتد تحمل کرده است: تصادف، عقیم شدن، خیانت و در نتیجه مرگ زودهنگام. با وجود این، فریدا همیشه مثبت است و عطش زندگی دارد. آثار فریدا آغشته به درد است، او هر یک از زخم هایش را در آثارش توصیف کرد. قبل از دیدن فیلم، به شما توصیه اکید می کنم که با آنها آشنا شوید، بخوانید. و سپس فیلم را تماشا کنید.
Samin۱۴۰۰/۸/۱۹"ببینید دکتر، من از شما اطاعت کردم. من از رختخواب بلند نشدم." به نظرم اولین باری که فریدا را دیدم در 12 سالگی بود و از آن زمان به بعد مرتب تماشا کردم. و هر بار به طور تصادفی. زمانی است که میل به دیدن دوباره این فیلم باورنکردنی را دارم که در تلویزیون پخش میشوم. و امروز دوباره به طور اتفاقی با آن روبرو شدم. چنین فیلم رنگارنگ، روشن و موزیکال، با همه رنگ های غنی اش، نسبتاً غم انگیز، تراژیک و دلخراش است. در اینجا می توان بی پایان درباره سلما صحبت کرد، تصور بازیگر دیگری در این نقش دشوار خواهد بود. چنان با خلق و خو، سرزنده، عجیب و غریب، شما با او شادی می کنید، وقتی اولین قدم هایش را پس از یک تصادف وحشتناک برمی دارد، با او در مورد از دست دادن فرزند و خیانت یک فرد محبوب گریه می کنید. یکی از صحنههای مورد علاقه من زمانی است که فریدا، برخلاف اصرار دکتر، به نمایشگاه خودش میآید که مدتهاست در کشور مادریش منتظرش بوده است. قدرت ذهن، و اراده او را حتی در پایان، زمانی که "بدن خائن" به طور کامل از اطاعت امتناع می ورزد، رها نمی کند. و اینجاست، در حلقه دوستان فداکار، ستایشگران استعداد و گرانبهاترین فرد، برای آخرین بار سرگرم می شود، می نوشد و می خندد. هر بار پس از پایان تماشا، من بارها و بارها وارد مطالعه بیوگرافی او میشوم، تصاویری را که در آن درد و ناامیدی خود و حتی افرادی را که نمیشناخت، منعکس میکند، تجدید نظر میکنم. من عکسهای زندگی او را بازبینی میکنم: اینجا فریدا و دیگو است و فریدا و تروتسکی. و هر از گاهی من از اینکه دقیقاً همه اینها روی صفحه نمایش منعکس شده است خوشحال می شوم: صحنه، لباس، مدل مو و آرایش. شاید لذت وحشیانه من از این فیلم ناشی از عشق من به ژانر بیوگرافی باشد. اما، من به شما اطمینان می دهم، نمی توان نسبت به او بی تفاوت ماند.
Samin۱۴۰۰/۸/۱۹ فریدا کالو یک زن افسانه ای است. هنرمند. فرد فوق العاده و عمیق است به طوری که درک نکردن یا در آغوش نگرفتن او غیرممکن است. خودش را به هر چیزی که برایش عزیز بود داد. به طور کامل به خلاقیت، خانواده، شوهر تعلق داشت. و او تقریباً هرگز به خودش تعلق نداشت. او بسیار ناراضی بود و رنج زیادی کشید. اما فریدا به همان اندازه خوشحال بود. همه نخواهند فهمید. او فقط دوست داشت زندگی کند. خود زندگی او را خوشحال کرد. نام او مترادف با آزادی، شجاعت، عطش زندگی و قدرت است. داستان با فریدا کالو 18 ساله (سلما هایک) شروع می شود. در آن زمان بود که تصادف ناگوار برای همیشه زندگی دختر را به قبل و بعد تقسیم کرد. سلامتی به شدت تضعیف شد. شکستگی ها و جراحات زیادی هنرمند را به تخت و سپس به ویلچر زنجیر کرد. در این دوره بود که او شروع به کشیدن زیادی کرد ، عمدتاً خودنگارهایی که در رختخواب دراز کشیده بودند. اما با وجود همه چیز، فریدا باز هم شروع به راه رفتن کرد. سپس ملاقات سرنوشت ساز با هنرمند مشهور دیگو ریورا (آلفرد مولینو) که بعداً آن را دومین فاجعه زندگی خود نامید. وقتی آنها ازدواج کردند، او فقط 20 سال داشت. نه اختلاف سنی زیاد، و نه این واقعیت که ریورا یک زن ستیز و زن پرست بود، نتوانست فریدا را از دوست داشتن او باز دارد. من تحسین خودم را برای تاریخچه رابطه دیگو و فریدا به اشتراک نمی گذارم. آنها در واقع دوست، شریک بودند، اما نه همسر یا خانواده. احساسات متضاد هر روانشناس به راحتی چنین رابطه ای را سمی می خواند. آنها در تمام زندگی فریدا را آزار دادند، اما او نمی توانست غیر از این احساس کند. درد همیشه بخشی از آن بوده است. همه چیز در این فیلم عالی است، فقط یک اما برای من وجود دارد. البته زندگی آدمی مثل فریدا رو تو 2 ساعت نمیشه نشون داد.
JamesEluro 464۱۴۰۰/۸/۱۹عالی! برای من در این فیلم همه چیز همزمان بود. حتی کمی شرمنده بودم که قبلاً در مورد این زن اطلاعات کمی داشتم. اول، سرنوشت بسیار جالب فریدا کالو: ازدواج دشوار، خلاقیت، دیدگاه های سیاسی، ضربه روحی. می خواستم بگویم که شما می توانید بر اساس بیوگرافی او فیلم بسازید، اما یک لحظه صبر کنید... سلما هایک به سادگی غیرقابل مقایسه است. او با بازی خود باعث عشق، نفرت، رنج و شادی همراه با قهرمان خود شد. اما دیگر بازیگران هم از این قافله عقب نماندند. موسیقی عالی است، من حتی آماده هستم که آن را جداگانه گوش کنم . معلوم می شود که من قبلاً قسمت های زیادی را خارج از چارچوب فیلم دیده ام، زیرا از نظر تأثیر احساسی آنها به سمت فیلم های کوتاه تمام عیار کشیده می شوند. صحنه تصادف استعاره ای از زندگی خود فریدا را منعکس می کند: وحشتناک است، اما با ذوق و سبک زیبایی شناسانه فیلمبرداری شده است که با کوچکترین جزئیات تنظیم شده است، که به ناچار احساسات متناقضی را تجربه می کنید، زمانی که به طرز دیوانه کننده ای زیبا هستید، اما قلب شما از غم می شکند. و صحنه بار؟ انتقال چنین طیفی از عواطف عملاً بدون کلام بسیار حیرت انگیز است. به علاوه، بعد از فیلم، من شروع به درک بیشتر نقاشیهای او کردم، و حتی کمی ترسناک میشوند. قوی ترین زن!
Barbie 728۱۴۰۰/۸/۱۹نقد فیلم فریدا // من کار فریدا کالو را دوست ندارم. این زن مطلقاً آن نوع هنرمندی نیست که با آثارش بازخورد عاطفی یا لذت زیبایی شناختی را در من برانگیزد. اما، با این وجود، او نماینده آن نوع از خالقانی است که به نظر من زندگی آنها بسیار غنی تر و دراماتیک تر از میراث هنری به جا مانده از آنها بود. با داشتن دانش نسبتاً ناچیز از شخصیت پیچیده این هنرمند ، با این وجود تصمیم گرفتم فیلم "فریدا" به کارگردانی جولی تیمور را تماشا کنم و در سال 2002 نسبتاً دور روی پرده ها منتشر شد. این نقاشی یک دوره زمانی نسبتاً طولانی را در بر می گیرد، از تحصیلات دانشگاهی فریدا تا سازماندهی یک نمایشگاه بزرگ در زادگاهش در مکزیکو سیتی، کمی قبل از مرگ هنرمند در سال 1954. این فیلم روی یک اثر یا روابط شخصی تمرکز نمی کند - روایتی زنده است که در آن تجربیات درونی کالو با فشار دشواری های بیرونی آمیخته می شود که در مجموع این زن را به عنوان یک فرد و به عنوان یک حرفه ای شکل می دهد. من وارد جزئیات زندگی نامه او نمی شوم، فقط می گویم که این فیلم یک قصیده مداوم برای زندگی است. فریدا که در جوانی از یک تصادف جان سالم به در برده بود ، دوباره راه رفتن را یاد گرفت ، در تمام زندگی خود از درد وحشتناکی رنج می برد ، اما تمام مدت مشغول تحقق جاه طلبی ها و رویاهای خود بود. او هر روز با خودش، با بدنش می جنگید، به خوبی می دانست که در نهایت پیروز نخواهد شد. اما هنرمند همه کارها را انجام داد این نه تنها فیلمی درباره میل پرشور به زندگی است، بلکه درباره برخورد دو زن مختلف در درون یک فرد نیز است. کسی که می خواهد یک زندگی آرام آرام در احاطه یک شوهر و فرزندان فداکار، و کسی که آرزو دارد بالاتر از همه باشد، برای یافتن صدا و توانایی عمل مستقل. زن ترسو درون فریدا به تدریج در حال مرگ است و نمی تواند تمام بدبختی های جدیدی را که مانند برف روی سرش فرود آمده است تحمل کند، اما هر چه زن اول ضعیف تر شود دومی قدرتمندتر می شود که مشکلات را عاملی برای تعدیل می داند. با این وجود، هر دوی این شخصیت ها نمی توانند یکی بدون دیگری زندگی کنند، مبارزه می کنند، آنها در هم تنیده می شوند و فریدا را هم همسری می کنند که عاشقانه عاشق شوهر خیانتکارش است و هم شغلی را که رویای پیروزی نقاشی هایش را در سر می پروراند. این فیلم به خوبی نشان دهنده دوگانگی طبیعت این زن است و مسیر زندگی او را برای بیننده قابل درک تر می کند. این فیلم نه تنها از نظر داستانی، بلکه از نظر بصری نیز خوب است. زیبایی شناسی، بیان خاصی از مکزیک به طرز دیوانه کننده ای دقیق و واضح منتقل می شود و حتی دراماتیک ترین لحظات فیلم را نیز درخشان می کند. رقص ها و آهنگ های پرشور و پر از فشار احساسی با روایت آمیخته می شود و نه تنها محیطی را نشان می دهد که اقامت در آن تأثیر زیادی بر شخصیت اصلی داشته است، بلکه به طور کلی نشان دهنده ویژگی های ملی مکزیکی ها، فرهنگ آنها است. البته فیلم بدون کار بازیگری متقاعد کننده نمی توانست اتفاق بیفتد. سلما هایک که نقش اصلی را بازی می کرد، در کاری که انجام می دهد به طرز دیوانه کننده ای صادق است. اگرچه او فاقد مردانگی ذاتی در فریدا واقعی است، اما تصویر عاشقانه و در عین حال سختی که او روی صفحه ایجاد می کند واقعاً زیبا است. آلفرد مولینا از او عقب نمی ماند و عشق زندگی خود را بازی می کند - هنرمند دیگو ریورا. این بازیگران به ظاهر نامتجانس واقعاً نقش های خود را اجرا می کنند. شخصیت های اپیزودیک نیز کنجکاو هستند. به عنوان مثال، جفری راش در نقش لئون تروتسکی، ادوارد نورتون در نقش حامی هنر نلسون راکفلر، آنتونیو باندراس به عنوان دوست نزدیک خانواده ریورا. همه آنها تنها برای چند دقیقه روی صفحه ظاهر می شوند، اما همچنان با حضور خود جذابیت خاصی به تصویر می بخشند. پس «فریدا» یک فیلم بیوگرافی واقعاً شایسته است که داستان فریدا کالو را به گونه ای بیان می کند که هر طور که بیننده با او و کارش رفتار کند، همه باید نسبت به او احساس همدردی و احترام کنند. آیا این وظیفه اصلی همه فیلم های زندگی نامه ای نیست؟
ManuelNow 853۱۴۰۰/۸/۱۹نقد فیلم فریدا .... این فیلم در مورد پیشرفت فریدا کالو به عنوان یک فرد، زن و هنرمند به ما می گوید. همانطور که این فیلم نشان می دهد، فریدا فردی بسیار سخاوتمند بود، زیرا او رهبر انقلابی قرن بیستم، لئون تروتسکی و همسرش را در زمانی که نیاز به پناهندگی داشتند، به خانه خود برد و همچنین به این دلیل که خواهرش را هنگام عشق ورزی با همسرش دیگو بخشید. مشخصه او قدرتی بود که با عواقب ضربه روحی پس از تصادف زندگی کرد. همانطور که دیگو خاطرنشان کرد، به عنوان یک هنرمند، کار او به طرز شگفت انگیزی احساسات مخالف را با هم ترکیب کرد. او هم هنرمند بود، اما همسرش را با استعدادتر میدانست، زیرا او از ته دل نقاشی میکشید و این برای او یک معجزه واقعی بود، در حالی که از آنچه در مقابلش میدید نوشت. از سوی دیگر، لئون تروتسکی گفت که احساسات نقاشی های او به همه ما نزدیک است، زیرا از درد و تنهایی تشکیل شده است. اما خود فریدا ارزیابی خوبی از کارش را دوست نداشت و آن را چاپلوسی تلقی کرد. به نظرم رسید که او میهن پرست است، زیرا فریدا از همه کشورهایی که بازدید کرده بود به وطن خود، به مکزیک بازگشت، و در آنجا بود که می خواست نمایشگاهی ترتیب دهد که تمام عمر منتظر آن بود. نویسندگان فیلم، به نظر من، موفق شدند زندگی فریدا کالو را فاش کنند: رشد شخصی و خلاقانه و روابط او با مردم. من فیلم را به همه کسانی که به زندگی یک هنرمند علاقه مند هستند و می خواهند دانش خود را در این مورد عمیق تر کنند توصیه می کنم.
ManuelNow 853۱۴۰۰/۸/۱۹می خواهم به بازیگر نقش فریدا سلما هایک اشاره کنم. صادقانه بگویم، من انتظار چنین بازی شگفت انگیزی را از او نداشتم. علاوه بر شباهت چشمگیر و ظاهر و هیکل ساده جذاب، اندام سلما هایک (نمی توانم به این نکته توجه نکنم)، او بسیار باورپذیر و قوی بازی کرد. آلفرد مولینو که نقش شوهر دوست داشتنی و خیانتکار دیگو ریورا را بازی می کرد نیز بسیار راضی کننده بود. به نظرم نقش فاتح دل زنان را عالی بازی کرد. خب فضای خود فیلم قابل توجه است. این مملو از لباس های مکزیکی، موسیقی، سبک زندگی است که بسیار جذاب است و طعم خاص خود را به ارمغان می آورد. به طور کلی، فیلم بسیار واقع گرایانه، نسبتاً پرشور (همانطور که شخصیت های اصلی بودند) و از همه مهمتر برای کسانی که شاید بیش از حد به سلامتی، مشکلات وسواس دارند و فراموش می کنند که به زندگی ادامه دهند، انگیزه بخش است.
ناشناس۱۴۰۰/۸/۱۹ فیلمی شگفت انگیز، تاثیرگذار، اما نه آزار دهنده روح. این برای سینماتوگرافی بسیار نادر است: به هر حال، فیلمهای نافذ زیادی فیلمبرداری شدهاند، اما تعداد بسیار کمی روی روح و روان تاثیر میگذارند. فیلم فریدا کالو باعث شد به این موضوع فکر کنم که جامعه محدودیت های زیادی در زندگی هر یک از اعضایش ایجاد می کند. با تربیت فرزندانمان، درک درستی از کارهایی که نباید انجام داد، غیراخلاقی، شرم آور و غیره را در آنها قرار می دهیم. آیا فکر نمی کنیم که برای بسیاری، این محدودیت ها کشنده می شوند؟ این فریدا است: با چنین ضربه شدیدی روبرو شده و محکوم به زندگی با عواقب آن تا پایان عمر است. به طوری که اگر خودش همه آنچه را که ممکن است از زندگی نمی گرفت، قطعا به او اختصاص نمی یافت... بیشتر به دیگران، در شرایط مساوی، زندگی یک معلول را می گذراند و فریدا زندگی می کرد. اما این شگفت انگیز و بسیار مؤید زندگی است. البته، استعدادش تحت تأثیر قرار گرفت و به جلو رانده شد، و این استعداد زندگی کردن بود. هر کاری که او انجام می دهد، همه چیز واقعی است، با ذوق، با تمام قوا: فریدا کالو فریاد می زند، می رقصد، عشق می ورزد.. فیلم سینمایی فریدا کالو یک فیلم پرشور است که در آن همه چیز با احساس اتفاق می افتد، احتمالاً به همین دلیل است که روح ما را لمس می کند. به نظر من رابطه فریدا با شوهرش خیلی صادقانه است، دیگو در مقابل او چندان مقصر نیست. اولاً او واقعاً همیشه فریدا را دوست داشت و ثانیاً به او قول نداد که یک شوهر وفادار باشد. دیگو تا جایی که می توانست زندگی می کرد و زمان زیادی طول کشید تا تغییر کند. جای جداگانه ای در فیلم توسط نقاشی، تصاویر خارق العاده اشغال شده است. از طریق آنها معنای آنچه اتفاق می افتد منتقل می شود و طرح به طرز باورنکردنی واضحی منتقل می شود. چرا مراسم تشییع جنازه یا دستکاری پزشکان را نشان دهید: چند طرح زنده و همه چیز واضح و در عین حال بسیار بسیار جالب است. با تشکر از سلما هایک، با تشکر از سایر بازیگران، با تشکر از کارگردان. این یک فیلم فوق العاده در مورد این واقعیت است که شما باید همیشه، در هر لحظه زندگی کنید، حتی اگر تلخ باشد!
Lyza 729۱۴۰۰/۸/۲۰نقد فیلم فریدا // فیلمی باورنکردنی . مکزیک آفتابی، طبیعت پر جنب و جوش، معماری جنوبی، لباس های روشن و رنگارنگ زنان، سامبررو، تکیلا در کنار رودخانه، و در پس زمینه همه اینها، داستان دلخراش و غم انگیز زندگی زنی قهرمان که تمام رنج های جسمی غیرقابل تصوری را تحمل کرده است. زندگی و توانست از طریق هنر خود راهی برای خروج پیدا کند. فریدا را باید تحسین کرد. بسیاری به جای او تسلیم میشوند، دست از جنگ بر میدارند و وجود کسلکننده یک معلول را که مانع و سرباری برای خویشاوندانشان میشود، به خاطر می آورند. اما فریدا نه! بله، زندگی به او رحم نکرد، اما این فریدا بود که شرایط خود را به زندگی دیکته کرد. فریدا گاهی اوقات افراط می کرد، اما حق داشت. تمام نقاشی های او از درد او اشباع شده بود ، واضح ، بسیار گویا بود و منعکس کننده همه وقایعی بود که در زندگی او رخ داد. و این فیلم شبیه عکس فریدا بود - غم انگیز، اما روشن و رنگارنگ، اشباع از شور و درد، و به سادگی زیبا. تشکر ویژه از بازیگرانی که این داستان را به ما دادند. سلما هایک درنقش خود عادت کرده است، معلوم شد فریدا واقعی است، همانطور که هست. چقدر تلاش، احساس، روح، کار باید می شد تا اینقدر درخشان و متقاعد کننده بازی کرد! نمیدانم سلما نقشهای جدی دیگری هم دارد یا نه، اما فریدا برای نابغه بودن کافی است. لذت، تحسین و هیچ چیز دیگر! آلفرد مولینا - دیگو ریورا، همچنین یک شخصیت بسیار درخشان، یک شوهر خیانتکار با شخصیت بد، که با وجود تمام تمایلات بدش، همچنان به همسرش عشق می ورزد. داستان عشق آنها با شدت احساسات و عمق احساسات چشمگیر است که به لطف آن با وجود تمام دردی که برای یکدیگر ایجاد کرده اند بارها و بارها به هم نزدیک می شوند. عشق به این زوج با شدیدترین رنج همراه است، اما در غیر این صورت نمی توانند. از همه چیز در فیلم شگفت زده می شوید - داستان خود فریدا، بازی مبتکرانه بازیگران، فیلمبرداری فوق العاده زیبا، صحنه های قوی دلخراش. این فیلم برای همه ارزش دیدن دارد، حتی کسانی که علاقه ای به نقاشی ندارند. فقط ببینم تسلیم نشدن و جنگیدن تا آخر یعنی چی؟ و فقط برای دیدن یکی از بهترین فیلم های بیوگرافی زمان ما.
سمیرا 212۱۴۰۰/۸/۲۰نقد فیلم فریدا . همانطور که قبلاً در جایی ذکر شد - فیلم به شیوه هالیوودی، پویا و تماشایی فیلمبرداری شده است، به این معنی که چنین فیلم هایی چیزی "عالی" را به کسانی که نمی دانند معرفی می کنند، اما به کسانی که می دانند می توانند توهین کنند. کل فیلم عمق فریدا را آشکار نمی کند، فقط پرده را باز می کند... بنابراین. از آنجایی که اکثر ما نمی دانیم، پس بررسی از همان نقطه نظر خواهد بود. سلما هایک یک بازیگر فوق العاده است، یک بازی شگفت انگیز که همیشه مشخصه او است. (برای مردان، چند جایزه به شکل سینه های برهنه و بیش از یک بار وجود دارد). تمام این تصویر به راحتی به او رسید، اگرچه کار، بدون شک، از طرف او بسیار زیاد بود. آلفرد مولینا - احتمالاً یافتن بازیگری که بهتر از او برای این نقش مناسب باشد دشوار است. یک دوئت عالی پخش شد که احساسات واقعی را از طریق فیلم منتقل کرد. در کل هیچ شکایتی از بازیگران و توانایی های آن وجود نداشت و نمی تواند مطرح شود. در بالاترین سطح بازی کرد. که البته در مورد فیلمنامه نمی توان گفت.. در طول فیلم، به موازات خط داستانی اصلی، یکی دو مورد بیشتر و کم اهمیت تر، سعی در توسعه پیدا کردند. اینها فرآیندهایی است که (اگر انسان بود) باید قطع شود، اما افسوس که این کار انجام نشد. با خطی که پدر و مادر حضور دارند خیلی بد است. شروع خوب بود، اما به زودی همه چیز تیره و تار شد، حداقل، ضعیف، آنها به ما چیزی را به طور گذرا نشان دادند و گم شدیم. عشق اول نیز به هیچ چیز تبدیل شد، اما باید درک کنیم که این ایده اصلی نیست، اما دوباره سوال این است - چرا چنین مزخرفاتی را در چنین فیلم شگفت انگیزی قرار می دهیم؟ و این پرسش و پاسخ چرخه ای خواهد بود. اگر بیننده معمولی متوجه این گیرهها نشود، به این معنی نیست که به آنها نیاز دارند، اگرچه «شاپها» بسیار بیضرر در فیلم فشرده میشوند. در مورد لباس - عالی. گریم نیز شایسته همان چیزی است که از قبل سزاوار آن بوده است، اگرچه این ابرو ها که دائماً مکان و تراکم خود را تغییر می دهند، در سراسر فیلم وجود دارد، اما ما همه آن را به عنوان یک بازی سایه ها می نویسیم. یکی دیگر از موانع نه چندان مهم را می توان دید که فیلم حدود 25 سال از زندگی قهرمانان را نشان می دهد و تغییر سنی بیرونی را تنها در فریم های آخر فیلم می توان مشاهده کرد. شما دوره زمانی را احساس نمی کنید، شاید این ایده کارگردان باشد؟ مناظر در فیلم فوق العاده است، یک قاب غنی، همه چیزهای کوچک در این تصویر کار شده است، تیم خارج از صفحه مشخصا تلاش زیادی کرده است تا بیننده آن زمان و مکان فوق العاده ای را که قهرمانان فیلم در آن زندگی می کردند. و در مورد کار دوربین و همه این تصاویر متحرک ؟ اتفاقی که روی پرده می افتد بسیار تأثیرگذار است، اگرچه فیلم به هیچ وجه یک بازی اکشن نیست و حتی در مورد طبیعت جنگل صحبت نمی کند. نقاشیهای احیاشده. همچنین ممکن است به نظر برسد که مکزیک در بهترین نور - مستی و پرخوری مداوم - به تصویر کشیده نشده است. این اتفاق افتاد که کلیشه ها در مورد مکزیک دقیقاً چنین هستند، جای تعجب است که مکزیکی های نشان داده شده در فیلم تمیز و معطر هستند و فریدا حتی بیشتر جلوی تماشاگر حمام می کند.. البته فیلم خوب است، آنقدر راحت روایت می شود که بلافاصله هر بیننده ای را به خود جذب می کند. بنابراین فقط سزاوار نمرات بالاست.
JamesEluro 464۱۴۰۰/۸/۲۰«فریدا» فیلمی است که توسط یک زن درباره یک زن برای زنان ساخته شده است. فیلم زندگینامه ای که در سال 2002 منتشر شد، بر اساس کتاب هیدن هررا و در مورد هنرمند مشهور نیمه اول قرن بیستم فریدا کالو، با اطمینان چندین جایزه بزرگ سینمایی را از آن خود کرد، محبت بسیاری از منتقدان را دریافت کرد و مقام های عالی افتخاری را در این فیلم به دست آورد. لیست های مختلف از بهترین نقاشی های بیوگرافی. به نظر می رسد که همه چیز باید در مورد یک فیلم ساخته شده از نقطه نظر فنی و هنری صحبت کند، اگر نه ایده آل، پس پیوسته برای ایده آل تلاش کند. متأسفانه، در واقع، فریدا سزاوار چنین نقدهای تحسین آمیز نیست. همانطور که می دانید کالو نماینده هنر به اصطلاح نائیف است. از همان دقایق اول، به نظر می رسد که کارگردان جولی تیمور جوهر این جهت را در نقاشی بسیار دقیق دریافت کرده است. اگر بیشتر به تشابهات نقاشی و سینما بپردازیم، میتوان گفت که «فریدا» نوعی آمیزهای از بدویگرایی و نقاشی سالنی است که در آن گزاره های ساده در قالبهای کلیشهای کلاسیک پوشیده شدهاند که توانستهاند دندانهها را بر هم بزنند. ساده سازی عمدی زندگی نامه شخصیت فوق العاده ای مانند فریدا کالو، اگرچه مسیر زندگی رنگارنگ و روشن او به هیچ وجه با دو یا سه ضربه و یک پالت متواضع منتقل نمی شود. یا به طرز بی رحمانه ای کوتاه شده، یا به طور کلی حذف شده، یا، که گزینه بسیار بدی است، برای تراژیک تر کردن روایت، اصلاح شده است. و این هم میل به خلق تصویری است که بتواند برای اکثر بینندگانی که عادت به تفکر در زندگی نامه های بی بند و بار مثال زدنی دارند جذاب باشد. مقالات متعددی در مورد فریدا منعکس کننده ماهیت دوگانه او است. این زن عمیقاً ناراضی است که تحت بیماری ها و عمل های زیادی قرار گرفته و لذت مادر شدن را ندانسته است، هر چقدر هم برای آن تلاش کند. فردی پرشور و تندخو، که به راحتی عاشقان و معشوقه ها را تغییر می دهد، سرگرمی بی پروا، الکل و آزادی را می ستاید. فریدا از دوگانگی شخصیت خود آگاه بود. این هنرمند در یکی از سلف پرتره هایش با عنوان «دو فریدا» در دو چهره نقاشی شده است. فریدا که در سمت راست نشسته است، لباس سنتی مکزیکی بر تن دارد و لباس سمت چپ لباس اروپایی به تن دارد. قلب آنها با یک رگ بزرگ به هم وصل شده است که یک زن اروپایی سعی در قطع آن دارد. و زن مکزیکی مدالیونی با تصویر همسرش، هنرمند مشهور دیگو ریورا، در دست دارد. کارگردان به همراه سلما هایک به روانکاوی شخصیت کالو نپرداخته و به معرفی فریدا اروپایی به مردم بسنده کرده است. علیرغم این واقعیت که بیشتر تصویر به رابطه بین این هنرمند و همسرش اختصاص دارد و این قسمت از زندگی او بود که فریدا به عنوان آغاز مکزیکی خود در نظر گرفت، تقریباً چیزی از ماهیت انفجاری یک مکزیکی واقعی باقی نمانده بود که به شدت فحش می داد. و اغلب روی یک بطری تکیلا اعمال می شود. سلما شکننده و لاغر تنها می تواند با زیبایی خود بسوزد، که حتی یک ابرو را هم از بین نبرید، اما به هیچ وجه اعمال عجیب و غریب و کلمات قوی. با تیمور، ماهیت زنانه کالو برجسته می شود، زیرا فیلم حول اشک های ریخته شده به خاطر شوهر خیانتکار و فرزند متولد نشده می چرخد. اما، در فریدا، در واقع، در هر زن دیگری، یک اصل مردانه نیز وجود داشت، در مورد او، به خوبی توسعه یافته بود. از این گذشته، تنها فردی با اراده ای خم نشدنی و هسته ای درونی قادر است از خارها به سوی ستاره ها غلبه کند و بر دردهای جسمی و روحی عظیم غلبه کند و هنر بیافریند. هنری که اتفاقاً به جز نقل قول هایی از معروف ترین آثار کالو، در تصویر نیز زمان کافی داده نشد. این نقل قول ها که ابتدا نمایش تمام صفحه نقاشی اصلی است و سپس بازتولید بازیگوش آن توسط بازیگران، شاید تنها جنبه ای از تصویر باشد که باعث می شود به یاد بیاورید که فیلم فقط درباره زنی نیست که در تمام عمرش به شدت بیمار بود و شوهرش را که در گناه زنا غوطه ور بود تحمل کرد و همچنین در مورد هنرمندی که اکنون نقاشی هایش در مجموعه بهترین موزه های جهان است.
در ادامه بخوانید...