یول برینر ستاره روسی هالیوود ، دوست مایکل جکسون و عاشق مارلین دیتریش: حقیقت و داستان در سرنوشت یول برینر
یول برینر خود را کولی نامید ، با ژان کوکتو و مایکل جکسون دوست بود ، عاشق مارلین دیتریش بود ، به عنوان محافظ در ساحل کار می کرد و در سراسر جهان مشهور شد. سرنوشت یول براینر ، ستاره هالیوود آنقدر غنی از پیچ و تاب های غیرمعمول است که گاهی اوقات داستان های ساختگی که یول برینر به خاطر خبرنگاران و از روی سرگرمی به آنها می گفت ، به اندازه زندگی نامه واقعی یول برینر و فیلمهای یول برینر شگفت آور نبود.
بیوگرافی یول برینر
ولادی وستوک ، هاربین ، پاریس
در 11 ژوئیه 1920 ، هنگامی که هنوز جنگ داخلی در خاور دور ادامه داشت ، پسری به نام جولیوس در خانواده تاجر بوریس برینر در ولادی وستوک به دنیا آمد. به زودی پس از تولد جولیا برینر ، آنها به هاربین چینی منتقل شدند ، جایی که در دهه های 1920 تا 1920 تعداد بیشماری از روس ها زندگی می کردند. یول براینر از نظر منشاء غیرمعمول خود با سایر مهاجران تفاوت داشت - بوریس برینر پسر یک سوئیسی روس بود. بوریس و نزدیکانش صاحب یک شرکت حمل و نقل موفق بودند که به آنها اجازه می داد نه تنها راحت ، بلکه حتی مجلل زندگی کنند.
یول براینر در فیلم 10 فرمان یکی از بازیگران روسی هالیوود
با این حال ، کودکی جولیا را بدون ناملایمات تصور نکنید. وقتی او تنها 4 ساله بود ، والدینش طلاق گرفتند و پسر بدون پدر، بزرگ شد. در سال 1934 ، مادرش تصمیم گرفت به پاریس نقل مکان کند و از همان لحظه ، جولیوس در واقع زندگی خود را آغاز کرد. کاباره های پاریس با فضای آرام جولیوس جوان را به خود جلب کرد. در یکی از کاباره ها ، جولیوس با خانواده ای از رقصندگان کوپی و نوازندگان دیمیتریویچ معروف در آن سالها ملاقات کرد. او آهنگهای آنها را چنان دوست داشت که خودش گیتار را برداشت و شروع به نواختن آهنگ های آنان کرد و متعاقباً بیشتر از یک بار منشاء خود را از کولی ها اعلام کرد ، و خود را یک کولی میدانست اگر چه نه از نظر خونی ، بلکه روحی پیوند عمیقی با آنها احساس می کرد.
شوق دیگری که جولیا داشت برای آکروباتیک سیرک بود. او حتی در یکی از سیرک ها با شماره اصلی شروع به کار کرد ، اما در سیرک بر اثر سقوط از طناب پشتش را مجروح کرد. پزشکان چیزی بهتر از تجویز مورفین پیدا نکردند و تا سن 17 سالگی ، جولیوس به یک معتاد کامل از مواد مخدر تبدیل شده بود.
یول برینر دوست نویسنده مشهور فرانسه ژان کوکتو بود
به طرز عجیبی ، این مورفین بود که به جوان کمک کرد تا وارد حلقه نخبگان خلاق فرانسه شود. در یکی از رستوران ها ، نویسنده مشهور ژان کوکتو ، از جولیا پرسید که مواد مخدر را از کجا آورده است. اما تصور اینکه ارتباط این دو فرد برجسته به عنوان دوستان معتاد به مواد مخدر وجود داشته باشد اشتباه است: کوکتو و برینر را عشق به هنر و شادی های زندگی به هم نزدیک کرد. و یول برینر با گذراندن یک دوره درمانی توانست از اعتیاد به مواد مخدر خلاص شود.
جنگ آینده به دوستی با کوکتو پایان داد. در سال 1939 ، جولیوس به همراه مادر و خواهرش به هاربین بازگشت و در سال 1941 به ایالات متحده نقل مکان کرد. در آن زمان ، جولیوس قبلاً با اطمینان می دانست که می خواهد بازیگر شود. او وارد استودیوی میخائیل چخوف شد و اولین قدم ها را در حرفه منتخب خود برداشت و همزمان با هر فرصتی برای بدست آوردن پول اضافی تلاش می کرد.
در سال 1941 ، نام او برای اولین بار در پوستر تئاتر ظاهر شد .یول برینر در سال 1942 با یک ستاره جوان فیلم ، ویرجینیا گیلمور( یول برینر همسر ) ملاقات کرد.
یک عاشقانه طوفانی به سرعت منجر به ازدواج شد: در سال 1943 ، یول و ویرجینیا ازدواج کردند. با حرکت از هالیوود به نیویورک ، ویرجینیا شروع به اجرای موفقیت آمیز در برادوی کرد. به زودی ، یول اولین بازی خود را در یکی از موزیکال ها انجام داد. ظاهر مردانه ، جذابیت و صدای دلپذیر او باعث ایجاد احساس شدیدی در تماشاچیان شد و به همین دلیل وقتی تصمیم گرفتند موزیکال جدید The King and Me را در تئاتر به نمایش بگذارند ، نقش پادشاه به یول برینر واگذار شد.
یول برینر پادشاه صحنه تئاتر و پرده سینما شد
نقش پادشاه که قلب یک معلم انگلیسی را تسخیر کرد ، بازیگر مشتاق را به یک ستاره اصیل برادوی تبدیل کرد ، اما هیچ کس نمی دانست که در ابتدا به این شخصیت جایزه ثانویه در این نمایش داده می شود. نویسندگان این نمایشنامه با دیدن نمایشنامه برینر متن را نوشتند و کلید تصویر پادشاه را ساختند. ترکیبی از شخصیت روشن و بازی درخشان Brinner قلب مخاطبان را جلب کرد و موسیقی بسیار محبوب شد. 5 سال بعد از پیش پرده موزیکال "پادشاه و من" ، فیلمی با همین نام به همراه برینر در نقش اول اکران شد. و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد به یول برینر تعلق گرفت
فیلم آناستازیا با بازی يول براينر و اینگرید برگمن
دهه 1950 را با اطمینان می توان "دهه طلایی" در زندگی بازیگر نامید. وی در رابطه با خانم ها بسیار موفق بوده است - این دقیقاً دوره ای است که عاشقانه هایی با مارلن دیتریش و اینگرید برگمن داشت و در بهترین فیلم ها از جمله در فیلم هفت دلاور با بازی هنرمندان مشهور نقش اول را بازی می کند. با تشکر از این فیلم ، برینر در سینمای جهان به رسمیت شناخته شد ، و پسران در سر تاسر دنیا در بازی های خود از قهرمان فیلم هفت دلاور - یعنی گاوچران بی عیب و نقص کریس - تقلید می کردند.
فیلم آناستازیا با بازی یول برینر و اینگرید برگمن
The Seven Magnentent، فیلم هفت دلاور در1960 با بازی 7 غول سینمای جهان، 7 بازیگر و سلبریتی های عصر آن زمان مشهور چارلز برونسون ، جیمز کوبورن ، استیو مک کوئین ، یول برینر ، رابرت وون ، هورست بوخولز ، و برد دستستر ساخته شد.
در دهه 1960 ، حرفه سینمای یول تا حدودی کاهش یافت و در اوایل دهه 1970 او دوباره به صحنه تئاتر بازگشت. از سال 1977 تا 1985 ، یول برینر نقش مورد علاقه خود را در نسخه جدید پادشاه و من در 4633 بار اجرا بازی کرد ، هر بار یول برینر صحنه را ترک می کرد با تشویق شدید روبرو می شد.جایزه ویژه تونی برای بازی در نمایش پادشاه و من به يول برينر اهدا شد.
در بین طرفداران یولبرینر افراد متفاوتی مانند ملکه انگلیس و مایکل جکسون قرار داشتند که یول با آنها دوست شد و در ژاپن این بازیگر به بت ملی تبدیل شد. حتی سرطان ریه نتوانست یول را مجبور به کنار گذاشتن صحنه کند. آخرین باری که 3 ماه قبل از مرگش روی صحنه رفت، مثل همیشه درخشان بازی کرد. یول برینر در 10 اکتبر 1985 درگذشت.
در آوریل 1983، زمانی که یول براینر بازیگر در یک تور در سانفرانسیسکو بود، به پزشکان مراجعه کرد و آنها متوجه شدند که او سرطان ریه دارد. یول به شدت سیگاری بود و روزانه 3 بسته سیگار می کشید.این بیماری قابل درمان نبود، پیشرفت کرد، متاستازها قبلاً نخاع را تحت تأثیر قرار داده بودند. این بازیگر درد وحشتناکی را تجربه کرد، اما به اجرای خود ادامه داد. و هیچ کس جز شرکای صحنه اش از عذابی که او تجربه می کرد نمی دانست.
پس از مرگ یول برینر، پیام کوتاه او درباره مضرات سیگار که اندکی قبل از مرگش به دستور موسسه ملی سرطان فیلمبرداری شده بود، بارها در تلویزیون تکرار شد. او که جلوی دوربین تلویزیون نشسته بود، گفت: «الان مردهام فقط به این دلیل که زیاد سیگار میکشیدم، بنابراین به هرکسی که الان مرا میبیند میگویم: سرنوشت را تکرار نکن. اکنون که مرگ من مشخص شده است به شما هشدار می دهم: سیگار نکشید. هر چیزی جز سیگار کشیدن اگر می توانستم به عقب برگردم و سیگار را ترک کنم، دلیلی برای بحث درباره سرطانم وجود نداشت. من در این مورد مطمئن هستم."
این اجرا اولین بار در روز مرگ یول براینر، 10 اکتبر 1985 روی پرده ها ظاهر شد.پس از مرگ این بازیگر ، یک پیام ویدئویی منتشر شد که در آن یور براینر اعتراف میکرد که بیماری وی حاصل سالها سیگار کشیدن است و یوری براینر بینندگان را ترغیب می کند که این عادت بد را ترک کنند.
در 14 سپتامبر 2005، در ولادی وستوک، در نمای خانه شماره 15 در خیابان آلئوتسکایا، یک پلاک یادبود به یاد يول براينر نصب شد.ستایشگران استعداد یول برینر پابلو پیکاسو، سالوادور دالی، خوان کارلوس پادشاه اسپانیا، کنستانتین پادشاه یونان و پادشاه اردن شاه حسین بودند.
یول برینر همسر
- ویرجینیا گیلمور (طلاق) یک فرزند
- دوریس کلینر (طلاق گرفته) یک فرزند
- ژاکلین تیون د لا شاوم (طلاق) دو فرزند
- کتی لی
فیلمهای یول برینر
بازی یول برینر در فیلم های زیر:
در فیلم ده فرمان (۱۹۵۶)
بندر نیویورک (۱۹۴۹)
پادشاه و من (۱۹۵۶)
ده فرمان (۱۹۵۶)
آناستازیا (۱۹۵۶)
برادران کارامازوف (۱۹۵۸)
بوکانیر
دزد دریایی (۱۹۵۸)
سفر (۱۹۵۹)
خشم و هیاهو (۱۹۵۹)
سلیمان و ملکه سبا (۱۹۵۹)
یک بار دیگر با احساس (۱۹۶۰)
وصیتنامه ارفه (۱۹۶۰)
بسته غیرمنتظره (۱۹۶۰)
هفت دلاور (۱۹۶۰)
دوباره خداحافظ (۱۹۶۱)
فرار از ظهرین (۱۹۶۲)
تاراس بولبا (۱۹۶۲)
سلاطین آفتاب (۱۹۶۳)
پرواز از آشیا (۱۹۶۴)
دعوت از یک تیرانداز (۱۹۶۴)
موریتوری (۱۹۶۵)
سایهای غولآسا بیفکن (۱۹۶۶)
خشخاش هم گلی است (۱۹۶۶)
بازگشت هفت دلاور (۱۹۶۶)
جاسوس سهجانبه (۱۹۶۶)
مرد مضاعف (۱۹۶۷)
دوئل طولانی (۱۹۶۷)
پانچوویلا (۱۹۶۷)
تابستان پیکاسو (۱۹۶۹)
پرونده غاز طلایی (۱۹۶۹)
نبرد نرتوا (۱۹۶۹)
زن دیوانه شایلو (۱۹۶۹)
مسیحی جادویی (۱۹۶۹)
خداحافظ ساباتا (۱۹۷۱)
نوری در پایان دنیا (۱۹۷۱)
عاشقانه یک اسبدزد (۱۹۷۱)
کتلو (۱۹۷۱)
پلیس (۱۹۷۲)
فازی (۱۹۷۲)
پرواز شبانه از مسکو (۱۹۷۳)
دنیای غرب (۱۹۷۳)
آخرین مبارز (۱۹۷۵)
شوق مرگ (۱۹۷۶)
دنیای آینده (۱۹۷۶)