افراد مشهوری که در گذشته در رستوران ها کار می کرده اند

در

بسیاری از افراد مشهور و موفقی که در حال حاضر در عرصه سرگرمی در آمریکا و دیگر نقاط فعالیت می کنند، زندگی دشواری را پشت سر گذاشته و بسیاری از آن ها در سنین پایین تر برای گذران زندگی و کسب در آمد مجبور به کار کردن در رستوران ها و فست فود ها بوده اند. برای نمونه می توان نام مدیر مسئول حال حاضر آمازون، جف بزوس را عنوان کرد: جف بزوس زمانی که به دبیرستان می رفت در یکی از شعبه های مک دونالد کار می کرد و البته او تنها کسی نیست که چنین شرایط کاری ای را برای گذران زندگی تجربه کرده است و در این مقاله قصد داریم شما را با سایر افراد مشهوری آشنا کنیم که چنین شرایطی را داشته و تجربه کرده اند. با سیارک همراه باشید.

اندرو گارفیلد، محل فعالیت: در یکی از شعبه های استارباکس

(استارباکسنام برند سازنده قهوه در آمریکا که رستوران ها و کافه های متعددی در شهر های مختلف آمریکا (و برخی شهر های اروپایی چون لندن) دارد)

اندرو گارفیلد در حال حاضر به واسطه نقش های متعددی که در فیلم های گوناگون به عهده گرفته است (در رأس آن ها مرد عنکبوتی)، از شهرت قابل توجهی در سطح جهانی برخوردار است. اندرو گارفیلد در سنین پایین تر به عنوان گارسون در یکی از کافه های استارباکس فعالیت می کرد. اندرو در مصاحبه ای در برنامه «جیمی کیمل» در سال 2015 در این خصوص عنوان کرد: «نخستین شغلی که در لندن توانستم پیدا کنم این بود که به عنوان گارسون در کافه ای متعلق به استارباکس مشغول به کار شوم. زمانی که به لندن رسیدم با خود گفتم که حال می توانم شبیه به شخصیت فیلم جان هوجز زندگی کنم و در حالی که به عنوان گارسون مشغول به کار هستم کسانی را ببینم که با عینک های سیاه قاب شان در حال مطالعه کردن و نوشیدن قهوه هستند و به مرور با آن ها آشنا شوم و رابطه برقرار کنم.» البته اندرو در مدت زمانی که در کافه استارباکس در لندن فعالیت می کرد، وارد هیچ رابطه جدی با کسی نشد، با این وجود، پیش از رسیدن به شهرت بیشتر زمان خود را به عنوان گارسون در این مکان می گذراند. اندرو در ادامه صحبت های اش در این خصوص عنوان کرد: «راستش را بخواهید واقعا از کار کردن در کافه استارباکس لذت می بردم.»

لیدی گاگا، محل فعالیت: استارباکس

البته حضور لیدی گاگا در یکی از شعبه های استارباکس و پوشیدن پیش بند سبز رنگ گارسون های این مکان ها دلیلی متفاوت از سایرین داشت و در حقیقت برای کار به استارباکس نیامده بود، با این وجود، در سال 2017، مدتی به عنوان گارسون در یکی از شعب استارباکس فعالیت کرد. لیدی گاگا مؤسسه خیریه ای دارد به نام «Born This Way (این گونه متولد شده)» که هدف از تأسیس و راه اندازی آن کمک به افراد کم سن و سالی است که از حمایت و پشتیبانی افراد خانواده بهره مند نیست اند و هدف اصلی لیدی گاگا از حضور در یکی از شعب استارباکس و فعالیت به عنوان گارسون این بود که برای مؤسسه خیریه اش تبلیغاتی کند و افراد بیشتری را برای کمک مالی به سمت آن جذب کند. طی مدت زمانی که لیدی گاگا در این شعبه استارباکس فعالیت می کرد، 25 سنت از هر نوشیدنی وقف این مؤسسه خیریه می شد. به این گونه نوشیدنی ها فنجان مهربانی می گفتند.

تایلر، محل فعالیت: استارباکس

تایلر نیز از جمله افراد مشهوری است که به عنوان گارسون در یکی از شعب استارباکس برای مدت دو سال و نیم مشغول به فعالیت بوده است و این مسئله مربوط به زمانی می شود که هنوز کسی تایلر را به عنوان یک خواننده رپ مشهور نمی شناخت و فعالیت حرفه ای اش در زمینه موسیقی و سرگرمی هنوز آغاز نشده بود. او نیز در این خصوص مصاحبه ای در برنامه «جیمی کیمل» در سال 2015 انجام داد و عنوان کرد: «کار کردن در استار باکس برای من بسیار لذت بخش بود، چرا که طی مدت کار ام در آن جا هر روز پنیر دانمارکی می دزدیدم.» البته تایلر پس از گذشت حدود دو سال و نیم از فعالیت اش در آن شعبه استارباکس، به واسطه مشکلاتی که با مدیر اش پیدا کرده بود، اخراج شد، با این حال او عنوان کرد که از لحاظ ارتباط با مشتری ها موفق بود و با آن ها به خوبی کنار می آمد. او در این خصوص عنوان کرد: «این قسمت کار را دوست داشتم و با مردم به خوبی رفتار می کردم. من از صحبت کردن با مردم لذت می برم.»

مدونا، محل فعالیت: دانکین دونات

البته در حال حاضر مدونا را به عنوان ملکه موسیقی پاپ بشناسیم و قدر دان خاطرات خوشی هستیم که با صدا و موسیقی های زیبای او برای ما رقم خورده اند، با این حال، گذشته مدونا نیز متفاوت بود از چیزی که در حال حاضر از او می شناسیم و در آن زمان که سن و سال کمتری داشت و هنوز وارد عرصه موسیقی و سرگرمی نشده بود، مشغول به فعالیت در یکی از شعب دانکین دونات در میدان تایمز نیو یورک بود و برای گذران زندگی و کسب در آمد مجبور بود در آن مکان کار کند. مدونا در خصوص چگونگی پایان یافتن کار اش در  آن شعبه دانکین دونات عنوان کرد: «اتفاقی مقدار زیاد ژله دونات را روی یکی از مشتریان ریختم و به همین خاطر عذر ام را خواستند و از آن جا اخراج شدم.» خوشبختانه این اخراج و شکست در ادامه دادن کار اش نتوانست روند موفقیت های مدونا را متوقف سازد و سبب نا امیدی او شود.

لین مانوئل میراندا، محل فعالیت: مک دونالد

در حال حاضر لین مانوئل میراندا نیز از جمله کسانی است که به واسطه موفقیت های چشم گیر اش در عرصه سرگرمی در سراسر نقاط جهان به خوبی شناخته شده است. البته همانند مواردی که تا کنون عنوان کردیم، او نیز در گذشته زندگی خود و زمانی که چهارده سال بیش نداشت برای کسب در آمد در یکی از شعب مک دونالد مشغول به کار شده بود. او هم پشت پیش خوان می ایستاد و حساب و کتاب آن چه مشتری ها خریده بودند را به عهده می گرفت و هم سفارش های بیرون بر را به دست مشتری ها می رساند. میراندا در این خصوص در گردهمایی ای در سال 2016 و در شیکاگو عنوان کرد: «این نخستین شغلی بود که به عهده گرفتم و برای اولین بار بود که می توانستم دستمزدی برای خودم داشته باشم. چند شیفت و نوبت مختلف در این شغلم ام کار می کردم؛ از ساعت ده صبح تا دو بعد از ظهر پشت پیشخوان می ایستادم، بنا بر این می توان گفت من همان کسی بودم که اگر صبحانه کسی دیر می شد، سر او فریاد می زدند... از ایستادن پشت پیشخوان به شدت مضطرب می شدم...  از این که در انجام کاری اشتباه کنم و یا این که در پایان ساعت کاری ام فراموش کنم لیست خرید ها را ثبت کنم... این مسائل واقعا باعث نگرانی ام می شد. اما در رساندن سفارش مشتری ها دیگر چنین مسئله هایی نداشتم و آزادی عمل در آن کار بیشتر بود. برای خودم قدم می زدم و سفارش مشتری ها را به دست شان می رساندم؛ بدون هیچ نگرانی و اضطرابی.»

طبق اظهارات میراندا این تنها نکته مثبت در خصوص رساندن سفارش مشتری ها نبود و این مسئله جنبه دیگری هم داشت. او در این خصوص عنوان کرد: «زمانی که سفارش مشتری را به دست اش می رسانید، امکان دارد انعامی هم به شما بدهد. زمانی که ساعتی 4.25 دلار درآمد دارید، گرفتن انعام تفاوت بزرگی در دستمزد ماهانه به وجود خواهد آورد.»

فرل ویلیامز، محل فعالیت: مک دونالد

جالب است بدانید که فرل ویلیامز پس از رسیدن به شهرت موسیقی منحصر به فردی برای مک دونالد ساخته است (موسیقی ای که در شعب خود از آن استفاده می کنند و بعضا پخش می کنند تا مشتری ها به هنگام صرف غذا به آن گوش کنند)، اما او هم از جمله کسانی است که برای گذران زندگی به هنگامی که کم سن و سال تر بوده است، مجبور به کار کردن در یکی از شعب مک دونالد بوده؛ کاری که در نهایت با اخراج فرل ویلیامز خاتمه یافت. او در مصاحبه ای در این خصوص عنوان کرد: «در حقیقت من سه بار از شعبه های مک دونالدی که در شان کار می کردم اخراج شدم و نه فقط یک بار. من تنبل بودم، خیلی خیلی تنبل بودم. مشکل و مسئله ای که در این خصوص وجود داشت این بود که در سالن محل صرف غذا موسیقی پخش می کردند و من با گوش دادن به آن غرق فکر می شدم و دیگر نمی توانستم درست کار کنم. بالاخره زمانی فرا رسید که کار فرمایان ام به این نتیجه رسیدند که چندان به درد کار شان نمی خورم.»

ریچل مک آدامز، محل فعالیت: مک دونالد

ریچل آدامز، با بازی در فیلم «The Notebook (دفترچه)» دل آمریکایی های بسیاری را به دست آورد و سکوی پرتابی برای موفقیت های آینده خود به وجود آورد؛ اگر چه همیشه شرایط برای ریچل چنان دلپذیر و خوشایند نبوده است و زمانی که در سنین نوجوانی به سر می برد، مجبور بود برای گذران زندگی و کسب در آمد نزدیک به سه سال در یکی از شعبه های مک دونالد کار کند. ریچل در مصاحبه ای در سال 2012 در این خصوص عنوان کرد: «راستش را بخواهید من تجربه بسیار خوبی از کار کردن در مک دونالد دارم و کارم را در آن زمان دوست داشتم. تنها مسئله ای که وجود داشت این بود که من عادت داشتم دست های خود را مرتب بشویم و همین مسئله وقت زیادی می گرفت. بعضا پیش می آمد که همکارانم به من می گفتند: ‘هی، ریچل، مشتری منتظر سفارش اش است، دست هایت را بعدا بشوی.’ در آن جا کارگر چندان قابلی نبودم؛ یک بار تصادفا دستگاه آبمیوه گیری را خراب کردم.»

باراک اوباما، محل فعالیت: باسکین رابینز

شاید برای کسانی که این مقاله را می خوانند، قرار دادن بستنی در ظرف مخصوص و آماده کردن آن برای مشتری کار چندان هیجان انگیزی به نظر نرسد، با این وجود، باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا مدتی به این کار مشغول بوده است و جالب است بدانید که طی مصاحبه ای عنوان کرده که با کار کردن در بستنی فروشی درس های ارزشمندی برای زندگی آینده خود گرفته است. باراک اوباما طی مطلبی که در لینکداین منتشر کرد، توضیحاتی در خصوص کار سابق داد که توجه شما را به خلاصه مطالب اش جلب می کنیم: «نوجوان بودم که پشت پیش خوان بستنی فروشی ای در هونولولو می ایستادم و کار می کردم. در آن زمان چندان به این فکر نمی کردم که این کار در آینده ام چه نقشی خواهد داشت و بیشتر کاری بود که در همان زمان برای کسب در آمد بدان احتیاج داشتم. این نخستین کاری بود که در فصل تابستان و تعطیلات مشغول به انجام آن شدم و البته واضح است که چندان از به عهده گرفتن آن لذت نمی بردم، اما درس های ارزشمندی از این کار خود گرفتم؛ مسئولیت پذیری، کار و تلاش بی وقفه، تنظیم کردن زمان به گونه ای که به کار، دوستان، خانواده و مدرسه ام برسم و سایر مسائل این چنینی را همه مدیون کار ام در بستنی فروشی هستم.»

برد پیت، محل فعالیت: ال پولو لوکو

مجله رولینگ استون در خصوص زندگی شخصی برد پیت مطلبی را در یکی از شماره های خود منتشر کرد و در عنوان شده بود که برد پیت به هنگام پایان دوران دانشگاه و تحصیل اش در حالی پا به لس آنجلس گذاشت که تنها 325 دلار سرمایه در اختیار داشت. مطمئنا با چنین سرمایه ای به سختی می شود زندگی کرد، چه رسد به آنکه پای سرمایه گذاری برای انجام کاری در آینده نیز در میان باشد. به همین خاطر بود که در نهایت برد پیت مجبور به پذیرفتن کار هایی بعضا عجیب و غریب شد؛ یکی از این کارها پوشیدن لباس عروسکی و ایستادن دم در یکی از شعبه های ال پولو لوکو و تبلیغ کردن برای آن ها بود.

ایمی آدامز، محل فعالیت: هوترز

ایمی آدامز در حال حاضر از جمله افرادی است که موفقیت های چشم گیری در عرصه سرگرمی به دست آورده و برنامه تلوزیونی اش با نام «Sharp Objects» طرفداران بسیاری دارد، اما او هم همانند سایر افرادی که در این لیست نام آن ها عنوان شد، مسیر طولانی و دشواری برای رسیدن به موفقیت در عرصه بازیگری پیمود و شرایط برای اش همیشه این گونه نبود. ایمی آدامز هجده ساله بود که برای فراهم کردن هزینه شهریه مدرسه خود مجبور شد در یکی از شعبه های هوترز به کار کردن بپردازد. او در سال 2015 مصاحبه ای انجام داد و در خصوص کار خود عنوان کرد: «تقریبا دوران دبیرستان ام به پایان رسیده بود که شروع به کار کردن کردم و احساس فوق العاده خوبی از این موضوع داشتم. اوایل دوران کاری ام مجبور به تمیز کردن سالن صرف غذا و جمع کردن بشقاب ها و این گونه کار ها بودم و بعد ها به عنوان گارسون مشغول به کار شدم و سفارش ها را دریافت می کردم. راستش را بخواهید احساس خوبی از انجام کار ام داشتم و به این وسیله توانستم هزینه لازم برای شهریه دانشگاه ام را فراهم کنم.»

گوئن استفانی، محل فعالیت: دایری کوئین

گوئن استفانی نیز از دیگر افرادی است که در عرصه سرگرمی به موفقیت های بسیاری دست یافته است و علاوه بر خوانندگی در زمینه مد و لباس نیز فعالیت هایی داشته است. اگر چه شرایط برای او نیز همیشه به این صورت نبوده و زمانی برای کسب در آمد و گذران زندگی مجبور به کار کردن در یکی از شعبه های دایری کوئین بوده است. گوئن استفانی در مصاحبه ای در سال 2014 در این خصوص عنوان کرد: «زمانی که شروع به کار کردم، به آن نیاز داشتم و هر طوری که بود باید شرایط کاری ام را تحمل می کردم، اما به مرور شرایط برای من تغییر کرد و اوضاع به گونه ای رقم خورد که به آینده امیدوار تر شدم و اواخر دوران کاری دیگر برای ام کمی شرایط دشوار شده بود.»

نظرات

در ادامه بخوانید...

انقلاب غذا های آماده / تاریخچه مک دونالد

در

 انقلاب فست فود

موریس و ریچارد مک دونالد، درآمد بسیاری از رستوران هایشان کسب می کردند، اما آن ها از تنش و فشار ناشی از مالکیت این رستوران ها به ستوه آمده بودند. آن ها از گشتن به دنبال خدمتکار و سر آشپزها و جایگزین کردن آن ها با افرادی که کار خود را ترک کرده بودند، خسته شدند. از جایگرین کردن بشقاب ها و لیوان ها و ظروف نقره گمشده خسته شده بودند. آن ها قبل از این که کسب و کار و موفق خود را از دست بدهند، تصمیم گرفتند که یک روش جدید برای آماده کردن غذا و سرویس دهی به مشتری ها را امتحان کنند. رستوران بازسازی شده ی آن ها اصلا شبیه به سابق نبود تنها همبرگر، چیز برگر، گوشت سرخ شده ی فرانسوی و نوشیدنی عرضه می شد. (سیارک

بسته بندی و لیوان های کاغذی جایگزین لیوان ها و بشقاب های شکستنی شدند. دیگر نیازی به بشقاب های نقره نبود زیرا دیگر رستوان غذایی هایی عرضه نمی کرد که برای خوردن به چاقو، چنگال یا حتی قاشق نیاز داشته باشند. دیگر نیازی به سر آشپز حرفه ای نبود. در عوض پختن بین کارمند ها تقسیم شده بود و هرکس وظیفه ی خاصی را بر عهده داشت. یک نفر همبرگر ها را گریل می کرد، دیگری آن ها را درون کاغذ بسته بندی می کرد، شخص دیگری گوشت سرخ کرده ی فرانسوی آماده می کرد و یکی دیگر مسولیت تحویل نوشیدنی ها به مشتری ها را بر عهده داشت. هیچ پیش خدمتی در کار نبود.

مشتری ها غذایی که می خواستند را سفارش داده و پول را روی پیش خوان می گذاشتند. بعد از آماده شدن سفارششان روی یک میز نشسته و به خوردن غذای آماده ی خود می پرداختند. این روش جدید بسیار شبیه به خط تولید کارخانه بود. سرعت آماده شدن غذا و سرعت فروش بیشتر غذا افزایش پیدا کرده و هزینه ها به طرز چشم گیری کاهش پیدا کردند. تجارت رستوران داری آن ها در نوع خود انقلاب عظیمی محسوب می شد. به طور کلی این آن ها بودند که سیستم غذاهای آماده یا فست فود را ابداع کردند. کارل کارچر شنیده بود که رستورانی در این نزدیکی ها همبرگر های درجه یکی طبخ می کند و تنها به قیمت پانزده سنت آن ها را می فروشد.

او در رستوران خود برای این چنین همبرگری از مشتری ها سی و پنج سنت پول می گرفت. زمانی که اولین بار رستوران مک دونالد را دید، با صف طولانی مشتری هایی رو به رو شد که منتظر ایستاده بودند تا از غذاهای آماده مک دونالد خرید کنند. آشپز ها هم به سرعت مشغول طبخ غذاهای با کیفیت برای مشتری ها بودند، او از این شیوه ی جدید رستوران داری بسیار خوشش آمد. در سال 1956 کارچر رستوران غذاهای فست فودی خود را افتتاح کرد و نام آن را کارلز جی آر گذاشت.

در همان محدوده های زمانی بود که روی کروک، یک بیزینس من که دستگاه میلک شیک ساز به رستوران ها می فروخت، از رستوران های جدید مک دونالد دیدن کرد. کروک بسیار تحت تاثیر نحوه ی طبخ و سرویس دهی آن ها قرار گرفته بود. او برادران مک دونالد را متقاعد کرد تا یک حق امتیاز به او بفروشند تا او هم در آمریکا، شعبه ی رستوران مک دوناد خود را افتتاح کند. تا سال 1960 کرک 250 شعبه رستوران مک دونالد افتتاح کرد. ده سال بعد، تنها نزدیک به 3000 حق امتیاز مک دونالد در سراسر آمریکا خریداری شد.

صنعت غذا های آماده به این علت گسترش یافت که در زمان درست متولد شد. در سال های 1950، اقتصاد آمریکا توسعه یافته بود و مردم بیشتر، خوش بینانه و جاه طلبانه به آینده نگاه می کردند. این ها نسلی بودند که از ریسک کردن خوششان می آمد و دوست داشتند که یک کسب و کار نو و تازه را برای خود راه اندازی کنند و سخت برای رونق کسب و کار تازه ی خود تلاش کنند تا به موفقیت دست بیابند.

مردم به تکنولوژی اعتماد کرده بودند و به این باور رسیده بودند که ماشین ها هم می توانند به خوبی افراد کار کنند. در ضمن اتومبیل ها در این فاصله بود که به شهرت دست یافتند. مهمترین فاکتوری که به صنعت گران فست فو اجازه داد که گسترش بیابند. تکنولوژی نوین، اتوموبیل ها را قابل اطمینان کرده و راندنشان راحت بود. همیشه برای پیشرفت اقتصاد به صرفه بودند. مردم همواره می خواستند که به جاهای دیگر بروند و برای این کار لازم بود که از بزرگراه های بین شهری عبور کنند. در سال های 1950 و با پیشرفت بزرگراه های بین ایالتی، خانواده های آمریکایی قادر بودند که مسافت های طولانی تری را برای مسافرت طی کنند. آن ها به سوخت برای ماشین هایشان و غذا برای سیر کردن شکم هایشان نیاز داشتند. با گذشت زمان، هزاران ایستگاه سوخت رسانی ایجاد شده و به دنیال آن باعث به وجود آمدن و توسعه ی رستوران های بین جاده ای با وعده های غذایی آماده شد. (سیارک

از مدل رستوران های فست فود مک دونالد به صورت گسترده کپی بردای شد.

در این میان اغلب کارفرما های بی تجربه با این روش رستوران داری خود را شروع کردند. برخی از آن ها پیشرفت کرده و برخی دیگر شکست خوردند. حتی برخی از آن ها آنچنان پیشرفت کردند که به تاسیس رستوران های زنجیره ای در سراسر کشور و دیگر کشور ها پرداختند. در میان رستوران های معاصر که در سال های 1950 تا 1960 شروع به کار کردند و به موفقیت روز افزون دست یافتند می توان به تاکو بل، برگر کینگ، ویندیز، دایمندز پیتزا، کنتاکی فرد چکن و جک این باکس اشاره کرد.

موفقیت فوق العاده ی زنجیره ی رستوران های فست فود باعث به وجود آمدن دیگر تجارت های جانبی در سطح ملی و بین المللی شد. اگر چه بسیاری از مردم ایده ی جهانی سازی را رد می کردند، اما زنجیره های این تجارت در تمام ایالت ها گسترش یافته و به بیرون از آمریکا نیز راه یافتند.  ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

ساختار یک نام تجاری بین المللی

در


استراتژی نام تجاری بین المللی یک سازمان معمولا از طریق یک فرایند تکاملی شکل می گیرد که که از تصمیم گیری ها برای ورود به بازارهای کشور جدید و یا گسترش ارائه محصول در یک کشور نتیجه می شود. تصمیم گیری ها معمولا بر پایه و اساس کشور-کشور و یا محصول-محصول بدون در نظر گرفتن تعادل کلی یا انسجام نام تجاری در بازارهای بین المللی از یک استراتژیک، دیدگاه جهانی ساخته شده است. از آن جایی که بازارهای بین المللی به هم پیوسته تر و جهانی شده اند، سازمان ها نیاز دارند تا تاکید بیشتری بر انسجام تصمیمات تجاری در بازارهای ملی و ایجاد یک نام تجاری بین المللی معماری موثر داشته باشند که اساس توسعه یک استراتژی نام تجاری جهانی است. به طور خاص، سازمان ها باید تصمیم بگیرد که چگونه نام های تجاری را مدیریت کنند تا به بازارهای مختلف جغرافیایی و خطوط گسترش یابند. آنها باید یک دلیل منطقی برای هماهنگی تصمیمات تجاری در سطوح مختلف سازمان و در سراسر نقاط مختلف جغرافیایی ایجاد کنند. این تصمیمات باید جهت استراتژیک را فراهم کنند و نشان دهند که کدام نام های تجاری باید در چه سطحی از سازمان باشند، چگونه از نام های تجاری استفاده شوند و در سراسر خط محصول و کشور گسترش یابند، و میزان هماهنگی با نام تجاری در سراسر مرزهای ملی تاکید شود .
توسعه ساختار نام تجاری بین المللی به رسمیت شناخته شده در سطح جهانی برای قرن بیست و یکم کار آسانی نیست. از اواخر دهه 1990، تعدادی از شرکت های چند ملیتی، از جمله کوکا کولا، مک دونالد، نایک ، و گپ، مرکز توجه سازمان های غیر دولتی (NGO) در آمده و تبدیل به اهداف معترضان ضد جهانی شده است. تظاهرات خشمگین در جلسات سازمان تجارت جهانی و G8 در سال های اخیر، همان طور که رسانه های بین المللی به تصویر کشیده است، اغلب متوجه شرکت های فراملی شده است که نام های تجاری آن قابل رویت ترین سمبل اقتصادی جهانی اند. با توجه به دید جهانی، از آن ها اغلب به عنوان نمادی از مشکلات اجتماعی در ارتباط با جهانی شدن، مانند فقر جهانی، دستمزد استثماری، تخریب محیط زیست، و امپریالیسم فرهنگی استفاده می شود. برای هر نام تجاری سخت است تا توجه ها را به سمت خود جلب کند. در واقع، بسیاری از شرکت های چند ملیتی باید بدانند که مردم آن ها را متفاوت از دیگر سازمان ها می بینند. بسیاری از مصرف کنندگان با قدرت اقتصادی و سیاسی MNC ها شگفت زده می شوند که از GDP های ملل کوچک و در نتیجه، تاثیر آن ها بر رفاه جوامع، ملت ها، و خود سیاره تجاوز می کند . به دلیل ماهیت فراگیر شان، نام های تجاری جهانی به عنوان نهادهای قدرتمند قادر به تولید محصولات عالی و همچنین باعث آسیب قابل توجهی می شوند. در پژوهش شان، که شامل 3300 مصرف کننده در 41 کشور است، محققان دریافتند که بسیاری از افراد یک نام تجاری جهانی را بر دیگری ترجیح می دهند و آن هم به دلیل تفاوت در کیفیت های جهانی نام تجاری است. آن ها دریافتند که

سه بعد قابل توجه  برای یک نام تجاری جهانی وجود دارد که مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار می دهد: (الف) نشانه با کیفیت؛ (ب) اسطوره جهانی؛ و (ج) مسئولیت اجتماعی .

با وجود این واقعیت که 62 مورد از 100 مورد با ارزش ترین نام های تجاری جهانی در جهان در اصل آمریکایی است (منبع: اینتربرند)، اصطلاح "ارزش های آمریکایی» (یا "فرهنگ اصلی") نقش ناچیزی را در تاثیرگذاری بر علاقه مصرف کنندگان بازی می کند.

در سیارک بخوانیم :

اولین برچسب خصوصی لباس

قدرت برند و علائم تجاری

نظرات

در ادامه بخوانید...

گران‌ قیمت‌ترین غذاهای دنیا

در

(سیارک)خوردن یک غذای خوب و با کیفیت به معنی رفتن به رستوران و خوردن غذایی است که برای مثال در آن از گوشت یا ماهی تازه استفاده شده باشد. از سوی دیگر اما اگر هزینه‌ای که باید صرف خرید غذا کنید برایتان مسئله‌ای نباشد، بجای یک غذای خوب می‌توانید یک غذای عالی و فوق‌العاده نوش‌جان کنید. صاحبان رستوران و آشپزان بزرگ سراسر دنیا برای اینگونه افرادی که توان مالی بالایی دارند، تدابیری اندیشیده‌اند و برایشان امکان این را فراهم کرده‌اند که لحظاتی بسیار خاص و بیاد ماندنی‌ای را با خوردن یک غذای بخصوص، برای خودشان ثبت کنند. برای اینکه ذهنیتی از قیمتی که برای این غذاها در نظر گرفته می‌شود بدست بیاورید نمونه‌ای برای شما ذکر می‌کنیم. منظور ما دقیقا از غذای گران، می‌تواند پیتزایی باشد که قیمت ده هزار دلار برای آن درنظر گرفته شده است و یا بستنی‌ای که به عنوان دسر سرو شده و چیزی حدود هزار دلار قیمت دارد. در این مقاله قصد داریم شمارا با غذاهایی در سراسر دنیا آشنا کنیم که گران هستند و هرکسی توان خرید آنها را ندارد. حداقل قیمت غذاهای موجود در این لیست، پانصد دلار برای یک وعده غذایی است. با سیارک همراه باشید.

رستوران کیوتو کیچو آراشی‌یاما، کیوتو، ژاپن

قیمت منوی غذای مخصوص: 507 دلار

در رستوران کیوتو کیچو آراشی‌یاما در کیوتوی ژاپن چند منوی غذای مخصوص از طرف سرآشپز رستوران برای مشتری‌ها در نظر گرفته شده است و می‌توان بسته به روزی که به رستوران می‌روید، یکی از این منوها را انتخاب کرده و از خوردن محتویات آن لذت ببرید. گران‌ترین منویی که در میان این منوهای غذای مخصوص وجود دارد، قیمت 54000 ین ژاپن (معادل 507 دلار) برای هر نفر را دارد. البته با خوردن این غذا خیالتان کاملا راحت خواهد بود که دیگر گرسنه نخواهید ماند، چراکه حدود ده نوع مواد خوراکی متفاوت در این منوی مخصوص وجود دارد: دایره‌های بریده شده از ساشیمی، غذای بخارپز و کبابی، برنج، سبزیجات طبخ شده و مواد خوراکی‌ای که برای دسر درنظر گرفته شده‌اند از این قبیل‌اند. سرآشپز این رستوران ژاپنی، کنیو تکوکا است و هدایت و مدیریت رستوران را نیز به عهده دارد. او ادامه‌دهنده مسیر خانواده‌اش به حساب می‌آید؛ پیش از او پدرش مدیریت این رستوران را به عهده داشته است و پیش از او نیز پدربزرگش.

رستوران مونایی به هدایت گای ساوی، پاریس، فرانسه

قیمت منوی غذای مخصوص: 510 دلار

گای ساوی سرآشپز مخصوص این رستوران فرانسوی، در سال 2015 اقدام به تأسیس این مکان کرد. مکانی که منظره‌ای فوق‌العاده در برابرش دارد و به موزه لوور پاریس مشرف است. درحال حاضر در منوی غذای این رستوران، غذایی وجود دارد که درحقیقت از ترکیب هجده ماده غذایی و خوراکی دیگر تهیه شده است. «تار و پود، رنگ‌ها و طعم‌ها» نامی است که برای این مجموعه غذا در نظر گرفته شده است. ناگفته نماند که هزینه نوشیدنی جدا است از هزینه‌ای که برای این وعده غذایی پرداخت می‌کنید؛ درحقیقت نوشیدنی‌ای برای آن درنظر گرفته نشده است. با پرداخت چندصد دلار می‌توانید از طعم‌های متفاوتی درکنار هم لذت ببرید: اردک، صدف، سوپ مخصوص سرآشپز و بسیاری خوراکی‌های خوشمزه دیگر، از جمله ترکیبات این وعده غذایی هستند.

پاریس یکی از رمانتیک‌ترین شهرهایی است که در سراسر جهان وجود دارند و صرف غذا در رستوران مونایی می‌تواند تجربه بی‌نظیری باشد.

رستوران ماسا، نیویورک

قیمت وعده غذایی شام: 595 دلار

برای نوش‌جان کردن سوشیِ تقریبا ششصد دلاری رستوران ماسای نیویورک، باید زمانی دو ساعته از وقت خود را خالی گذاشته و به این کار اختصاص دهید. قیمتی که برای این غذا در نظر گرفته شده است شامل مالیات و نوشیدنی نمی‌شود. البته از سویی قیمتی که برای شما در نظرگرفته شده است عادلانه است، چراکه کسانی که در این رستوران کار می‌کنند، انعام قبول نمی‌کنند. مواد مورد استفاده در این سوشی چندوقت یکبار تغییر می‌کنند، اما چیزی که می‌توان از آن اطمینان داشت این است که همیشه مواد درجه‌یک و تازه در تهیه آن استفاده می‌شود. موادی که سرآشپز این رستوران، ماسایوشی تاکایاما، ماهرانه از آنها استفاده می‌کند تا این غذای سنتی ژاپنی را برای شما تهیه کند. ناگفته نماند که سوشی‌ای که در این رستوران تهیه می‌شود، مواد خوراکی بیشتری را (نسبت به سوشی متداول) دربر می‌گیرد و باید آن را به عنوان یک وعده غذایی کامل در نظر گرفت. اگر قصد دارید تنها یک میان‌وعده سبک داشته باشید، خوردن این سوشی توصیه نمی‌شود.

رستورانی با تجربه امواج فرابنفش، شانگهای

قیمت وعده غذای مخصوص: 636 دلار

نظرتان درباره یک تجربه کاملا متفاوت چیست؟ دراین رستوران تنها این ذائقه شما نیست که برای مسئولان آن اهمیت دارد. در سال 2012 بود که ایده این کار به ذهن خلاق سرآشپز فرانسوی، پائول پیرت رسید و اقدام به عملی کردن آن کرد. در این رستوران تجربه‌ای کاملا متفاوت خواهید داشت. این وعده غذایی طی بیست مرحله سرو می‌شود و در تمام طول این مدت و برای هر خوراکی که سرو می‌شود، موسیقی‌ای مختص به آن در نظر گرفته شده است. این درحالی است که نورپردازی ویژه‌ای نیز برای هر خوراک در نظر گرفته شده است. تمامی کسانی که به رستوران می‌آیند، یک نوع غذا می‌خورند و تجربه‌ای مشابه با یکدیگر خواهند داشت. اگر شماهم قصد دارید تجربه‌ای متفاوت از خوردن غذا داشته باشید رفتن به این رستوران چینی توصیه می‌شود. تجربه‌ای که ارزش هزینه‌ای که برای آن درنظر گرفته شده است را دارد.

رستوران براسری، لاس‌وگاس

قیمت برگر گوشت و خرچنگ دریایی:777 دلار

جایی که این غذای خوشمزه سرو می‌شود، رستورانی در پاریس است. رستورانی که به گونه ای طراحی شده است که یادآور دیدنی‌های لاس‌وگاس است. مواد تشکیل‌دهنده این همبرگر بخصوص که در این رستوران سرو می‌شود پانکتا، پنیر بز، چربی جگر غاز، خرچنگ دریایی و یک نوع سرکه بالزامیک صد ساله مخصوص است که توسط خود رستوران تهیه شده و در دستور پخت غذاهایشان از آن استفاده می‌شود. درکنار این‌ برگر یک سالاد مخصوص هم سرو می‌شود. یک نوشیدنی مخصوص به نام «رز دُم» هم در کنار این برگر ویژه سرو می‌شود که تجربه یک وعده غذایی بی‌نظیر را برای کسانی که توان پرداخت چنین هزینه‌ای را داشته باشند به ارمغان می‌آورد.

رستوران سرندیپیتی 3، نیویورک

قیمت بستنی طلایی مخصوص: 1000 دلار

اگر درخود توانایی این را می‌بینید که هزینه‌ای معادل هزار دلار برای یک دسر خوشمزه و جالب کنار بگذارید، رستوران سرندیپیتی 3 در نیویورک، جایی است که باید سری به آن بزنید. اما برای هرکسی مطمئناً عجیب است که چگونه ممکن می‌شود یکی بستنی که به عنوان دسر سرو می‌شود چنین قیمتی داشته باشد. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که این بستنی کاملا متفاوت است از سایر بستنی‌ها و در تهیه آن از مواد خوراکی بخصوص و گران‌قیمتی استفاده شده است. بستنی اصلی مورد استفاده در این دسر، بستنی وانیلی تاهیتی است که با وانیل ماداگاسکاری ترکیب شده است و روکشی از ورقه طلای بیست و چهار عیاری آن را پوشانده است. شکلات مخصوص، میوه‌ها مخصوص پاریسی، ترافل، خاویار و چند ماده خوراکی دیگر تشکیل دهنده این دسر اشرافی و فوق‌العاده هستند. ناگفته نماند که این دسر در ظرف معمولی سرو نمی‌شود و ظرفی برای آن درنظر گرفته شده است که شایستگی داشتن این همه ماده خوراکی گران‌قیمت را در خود داشته باشد. یک لیوان کریستالی مخصوص رستوران برای این کار درنظر گرفته شده است که پس از نوش جان کردن دسر خود می‌توانید به عنوان یادگاری همراه خود به منزل ببرید. برای داشتن تجربه خوردن این دسر جالب، باید از چهل و هشت ساعت قبل آن را سفارش داده و جایی برای خود در رستوران رزرو کنید.

رستوران سابلی‌موشن، ایبیزا

قیمت یک وعده غذایی شام: 1757 دلار

اگر انسانی متمول باشید و توان پرداخت هزینه‌های هنگفت را داشته باشید، آنوقت قادر خواهید بود در تجربه‌ای سه ساعته به این رستوران رفته و از امکانات جالب آن بهره‌مند شوید. تجربه‌ای که به طور معمول برای هر نفر تا چیزی حدود 1700 دلار آب می خورد. این اطلاعاتی است که سی ان تراولر دراین خصوص در اختیار ما گذاشته است. این رقم بیش از میزان میانگین ماهانه‌ای است که هر خانوار برای خوراک خود هزینه می‌کند. البته این را هم باید در نظر داشته باشیم که تجربه خوردن غذا در سابلی‌موشن، بسیار متفاوت است از غذایی که همه روزه ممکن است در رستوران‌های دیگر نوش‌جان کنیم. اگر بخواهیم ذهنیتی از این تجربه به شما بدهیم، باید بگوییم که فضا و اتمسفر این رستوران هم شبیه به آن چیزی است که در یکی از موارد قبلی (تجربه فرابنفش) ذکر کردیم. سرآشپز این رستوران بخصوص، پاکو رنکرو است که در سال 2014 اقدام به تأسیس این رستوران در هتل «هارد راک» ایبیزا کرد و قصد اصلی‌اش از طراحی و احداث این رستوران این بود که در کنار صرف غذا برای مشتریانش تجربه‌ای لذت‌بخش فراهم کند. هر وعده غذایی در این رستوران طی پانزده الی بیست مرحله سرو می‌شود و هر مرحله موسیقی و نورپردازی مخصوص به خود را دارد. هنر و موسیقی و غذا درکنار هم قرار می‌گیرند تا تجربه‌ای متفاوت را برای مشتریان پاکو به ارمغان بیاورند.

رستوران نورما، نیویورک

قیمت اُملت خرچنگ دریایی فریتاتا: 2000 دلار

درحقیقت اگر برای نخستین بار وارد رستوران نورمای نیویورک شوید، قیمت بالای این اُملت ویژه برایتان کمی عجیب خواهد بود، چراکه قیمت غذاهای اصلی این رستوران خیلی بالا نیست. قیمت بیشتر غذاهایی که در منوی این رستوران موجود هستند از سی دلار تجاوز نمی‌کند. بنابراین ممکن است این سؤال برای هرکسی پیش بیاید که چگونه می‌شود که این اُملت فریتاتا چنین قیمتی دارد. نکته اصلی درمورد این اُملت که آن را بدل به غذایی ویژه می‌کند، مواد مورد استفاده در تهیه آن است. این اُملت دوهزار دلاری حاوی چیزی حدود ده اونس (هر اونس برابر با 31 گرم است) خاویار مخصوص است که مهمترین ماده خوراکی است که سبب افزایش قیمت آن شده است. البته سرآشپز این رستوران برای کسانی که توان مالی کمتری دارند هم تدابیری اندیشیده است و برای آنها، میزان خاویار موجود در فریتاتا را تا یک اونس کاهش داده است. این کاهش میزان خاویار موجود در اُملت، قیمت آن را به دویست دلار می‌رساند که به مراتب کمتر از قیمت غذای اصلی است.

رستوران آشپزخانه صنعتی، نیویورک

قیمت پیتزای 24 کی: 2000 دلار

اولین پیتزایی که در منوی غذای این رستوران قرار گرفته است، گران‌ترین غذایی است که با رفتن به این رستوران می‌توانید سفارش دهید. این رستوران در محله سی‌پورت، در قسمت جنوبی نیویورک قرار گرفته است. برای نوش‌جان کردن این پیتزای خوشمزه، باید از دوروز قبل اقدام به سفارش آن کنید و جایی در رستوران برای خود رزرو کنید. قیمت این پیتزا البته به گونه‌ای است که هرکسی قادر به تهیه آن نیست و تنها افرادی بخصوص می‌توانند گاه به گاه این غذا را تهیه کنند. اما چگونه است که این پیتزا این همه گران قیمت است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که مواد مورد استفاده در این پیتزا تفاوتی اساسی با پیتزاهای پپرونی و پنیر معمولی دارد. پنیر مورد استفاده در این پیتزا، از نوع استیلتون است که بسیار گران قیمت است. از دیگر مواد مورد استفاده در این پیتزا می‌توان به چربی غاز، خاویار و ترافل اشاره کرد. درنهایت هم ورقه‌هایی از طلا برای تزئین این پیتزای جالب درنظر گرفته شده است که نقشی اساسی در قیمت دوهزار دلاری آن دارند.

رستوران فلور، لاس‌ وگاس

قیمت همبرگر 5000 فلور: 5000 دلار

این برگر بسیار متفاوت است از همبرگری که در محله خود از رستوران یا فست‌فودی تهیه می‌کنید. حتی همبرگری که در موارد پیشین به آن اشاره شد (برگر رستوران براسری) در قیمت به پای این همبرگر نمی‌رسد. سرآشپز این رستوران، هوبرت کلر است و از مواد بسیار بخصوصی در برگر خود استفاده می‌کند که سبب شده چنین قیمتی داشته باشد. رستوران فلور توسط کلر هدایت می‌شود و در اقامتگاه تفریحی خلیج ماندالای قرار دارد. از گران‌قیمت‌ترین گوشت موجود دربازار در ساخت و تهیه این برگر خوشمزه استفاده می‌شود: گوشت مورد استفاده دراین برگر «واگیو» نام دارد که قیمتی معادل صد دلار به ازاری هر پوند دارد (هر پوند تقریباً برابر با نیم کیلوگرم است). به این گوشت گران‌قیمت، ترافل‌هایی که توسط کلر استفاده می شوند را نیز باید اضافه کرد: ترافل‌هایی که به ازای هر پوند قیمتی معادل هزار و پانصد دلار دارند. یک نوشیدنی مخصوص چیتو پتروس 1995 نیز همراه با این برگر سرو می‌شود که قیمتی معادل دوهزار و پانصد دلار دارد.

رستوران رناتو ویولا، سالرنوی ایتالیا

قیمت غذایی با نام لوئی سیزدهم: 10338 دلار

آیا دلتان می‌خواهد پیتزایی نوش‌ جان کنید که سزاوار شکم پادشاهان باشد؟ اگر آنقدری پول داشته باشید که گاهی ندانید باید با آن چه کنید، می‌توانید این پیتزای بخصوص را سفارش دهید و از خوردنش لذت ببرید. این پیتزا یکی از گران‌قیمت‌ترین خوراکی‌هایی است که در رستوران‌ها سرو می‌شود. رناتو ویولا، یکی از بزرگترین و شناخته‌شده‌ترین پیتزازن‌های ایتالیا است و این پیتزا را تهیه می‌کند و در خانه به شما تحویل می‌دهد. برای این پیتزا هر نامی را می‌توان در نظر گرفت به جز معمولی. موادی که در تهیه این پیتزا مورد استفاده قرار گرفته‌‌اند، ویژه هستند. پنیر موزورلای بوفالو، خرچنگ و خاویار از موادی هستند که برای تهیه این پیتزا مورد استفاده قرار گرفته‌اند. نکته جالب توجه این است که هرکدام از این مواد خوراکی از نقطه بخصوصی از دنیا فراهم می‌شود. برای کامل کردن حس خوبی که این پیتزا برای شما به ارمغان می‌آورد، نوشیدنی بخصوصی نیز درکنار آن سرو می‌شود. کنیاک رمی مارتین و شامپاین کروگ کلوس 1995 دو نوشیدنی هستند که در کنار این پیتزا سرو می‌شوند.

آب گرم و اقامتگاه قلعه، سری‌ لانکا

قیمت دسر مخصوص ماهیگیر قلعه: 14500 دلار

اگر هوس کردید پانزده هزار دلار سرمایه خود را به جای اینکه برای دوران بازنشستگی خود پس‌انداز کنید و یا قبض‌های به تعویق افتاده خود را با این پول پرداخت کنید، آن را صرف یک غذای تجملی کنید، دسر مخصوص این اقامتگاه می‌تواند گزینه بسیار خوبی باشد.

البته این دسر به همین سادگی تهیه و سرو نمی‌شود و اگر قصد خوردن آن را داشته باشید باید حداقل دو روز قبل به مسئولین این اقامتگاه اطلاع دهید، چراکه چیزی حدود بیست و چهار ساعت زمان و مراقبت نیاز است تا این دسر تهیه شود. مواد اصلی تشکیل‌ دهنده این دسر تجملاتی، کاستای ایتالیایی است که با خامه ایرلندی ترکیب شده است و درکنار این خامه از کمپوت انار و انبه نیز استفاده می‌شود.

در قسمت زیرین این دسر از سابایون شامپاین استفاده شده است و برای تزئین آن از زمرد کبود هشتاد قیراطی استفاده شده است. نکته جالب توجه درباره این دسر ماهیگیر شکلاتی دست‌ سازی است که در کنار آن قرار گرفته و جلای خاصی به آن می‌بخشد. ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

افراد مشهوری که از فقر به قله های موفقیت رسیدند بخش اول

در

داستان زندگی افرادی که به واسطه کار و تلاش بی وقفه، توانسته اند خود را از فقر و تنگدستی نجات داده و شرایط خوبی برای زندگی خود به ارمغان آورند، همیشه الهام بخش بوده است و این مسئله می تواند برای رؤیا پردازانی که زندگی چندان خوبی را تجربه نمی کنند، بدل به امیدواری ای شود و به آن ها یادآور شود که تلاش و کوشش، امیدواری ، داشتن دیدی مثبت نسبت به آینده و کار بی وقفه، صرف نظر از این که شرایط زندگی فرد چگونه باشد و تا چه اندازه شرایط دشواری را تحمل کند، هر رؤیایی را برای او قابل دسترس خواهد کرد.

 

در میان افراد مشهور که در حال حاضر، غالبا در حوزه های مربوط به سرگرمی، در آمریکا فعالیت می کنند، کم نیست اند افراد مشهوری که زندگی سختی می گیرند و کسانی که خود را از فقر و تنگدستی نجات داده و قله های موفقیت را یک به یک فتح کرده اند. در این مقاله قصد داریم شما را  زندگینامه افراد موفق که زندگی سختی گرفتن  و با این افراد مشهور آشنا کنیم و این که چگونه توانستند بر فقر و تنگدستی خود چیره شده و خود را به جایگاه امروزی شان برسانند. با سیارک همراه باشید.

 

شان کامز

 

شان دیدی کامز یکی از  افراد فقیری که مشهور شدن  .بنا به آخرین اطلاعاتی که از در آمد های سال اخیر افراد مشهور در آمریکا در دست داریم، هیچ یک از این افراد مشهور، قادر نبوده است به اندازه شان دیدی کامز در آمد داشته باشد. فعالیت اصلی شان، خوانندگی در سبک هیپ هاپ و رپ  است و علاوه بر این، فعالیت هایی در زمینه مدل های لباس و نیز در مطبوعات دارد؛ مجموع درآمدی که شان در سال 2017 به نام خود ثبت کرد، بالغ بر صد و سی میلیون دلار است. مجموع درآمد شان در حال حاضر به چیزی حدود هشتصد و بیست میلیون دلار می رسد و چیزی نمانده است تا به باشگاه میلیارد دلاری ها بپیوندد.

 

اما نکته ای که حائز اهمیت است، این است اوضاع و شرایط شان همیشه این چنین نبوده است. بنا به اطلاعاتی که از سی ان ان در این خصوص به دست رسیده است، شان کامز، در زمان کودکی خود شرایط بسیار سختی را از لحاظ مالی تجربه کرده و خانواده اش به شدت تنگدست بوده اند. این اوضاع تا حدی بد بود که مادر کامز، توانایی خریدن کفش نو برای او را نداشت و زمانی که در محله هارلم زندگی می کردند، شان کامز مجبور بود برای کمک به خانواده اش، در خیابان برای دیگران کار کند. 

جیم کری

جیم کری

 

جیم کری، در ابتدای دوران حرفه ای اش و پیش از آن که به بازیگری مشغول شود، یک کمدین بود و اصلیتی کانادایی دارد. در حال حاضر سرمایه جیم کری مجموعا متجاوز از صد و پنجاه میلیون دلار است و مجموع فروش تمامی فیلم هایی که جیم در آن ها به ایفای نقش پرداخته است، چیزی حدود پنج میلیارد دلار است. البته جیم کری نیز یکی از افراد موفق که زندگی سختی را آزمایش می کنند است. پیش از مشهور شدن و شروع کردن دوران حرفه ای خود، روزهای بسیار سختی را گذراند و بنا به گزارشی که روزنامه تایمز آمریکا در این خصوص منتشر کرده است، جیم کری زمانی که دوازده ساله بوده است، بی خانمان بود و این زمانی بود که پدرش شغل خود را از دست داده بود و مجبور بودند در یک ون روزگار سپری کنندو در نهایت در سال 1990 بود که این کمدین با استعداد کانادیی در فیلمی با عنوان In Living Color به ایفای نقش پرداخت و نام اش بر سر زبان ها افتاد.

کامیلا آلوز

 

کامیلا آلوز از  افراد موفقی که در گذشته سختی گرفتند  ، در حال حاضر مدل شناخته شده لباس است و علاوه بر آن، کار آفرینی موفق است و به تازگی مادر نیز شده است و به طور کلی شرایط بسیار خوبی را تجربه می کند. او همسر متیو مک کانهی است و مجموع سرمایه ای که در حال حاضر در اختیار دارد به چیزی حدود پنج میلیون دلار می رسد. البته این واقعیت خوشایندی که کامیلا در حال حاضر تجربه می کند، در گذشته ای نه چندان دور به هیچ عنوان قابل تحقق به نظر نمی رسید؛ یعنی زمانی که کامیلا پانزده ساله به همراه خانواده اش از برزیل به آمریکا مهاجرت کرده بودند.

 

کامیلا آلوز در مصاحبه ای در سال 2015 عنوان کرد که به عنوان افرادی که تازه پا به کشوری جدید گذاشته بودند و کسی را نمی شناختند، شرایط بسیار سختی را تحمل می کردند و از لحاظ مالی هم در مضیقه بودند و برای این که بتوانند زندگی خود را به گونه ای بگذرانند، کامیلا در آن سال ها مجبور بود در رستوران ها کار کند و به عنوان تمیز کار خانه ها استخدام شده بود تا بتواند هم کمک حال خانواده تنگ دست خود باشد و هم پس اندازی برای رسیدن به رؤیا های اش در نیویورک کنار بگذارد.

 

آرنولد شوارتزنگر

 

آرنولد شوارتزنگر یکی از ثروتمند ترین بازیگران تاریخ سینمای اکشن و هیجانی آمریکا به شمار می رود و نیز توانسته است هفت بار در مسابقات پرورش اندام مردان، رتبه نخست را از آن خود کند. در حال حاضر مجموع سرمایه آرنولد متجاوز از چهارصد میلیون دلار است و تمامی فیلم هایی که او در آن ها به ایفای نقش پرداخته است، به فروشی بالغ بر 4.73 میلیارد دلار در نقاط مختلف جهان دست یافته اند. علاوه بر این ها، او سی و هشتمین شهردار کالیفرنیا نیز به شمار می رود. اما آرنولد شوارتزنگر نیز گذشته سختی را پشت سر گذاشته است و در سال 1947 که به دنیا آمد، کشور زادگاهش، اتریش، به واسطه جنگ جهانی دوم تقریبا ویران شده بود و شهردار آینده کالیفرنیا در خانه ای زندگی می کرد که سیستم لوله کشی آب و تلفن نداشت. این در حالی بود که در آن سال ها خیابان های اتریش، پر بود از مردمانی که به واسطه فقر و گرسنگی در خیابان ها شورش و اعتراض می کردند.

 

هلی بری

 

هلی بری یکی از بازیگران زن موفق عرصه سینمای آمریکا است که افتخار دریافت جایزه اسکار را نیز در کارنامه خود دارد و در فیلم های پر فروش و موفق چون «Jungle Fever (تب جنگل)» و سری فیلم های «مردان ایکس» به ایفای نقش پرداخته است. در حال حاضر هلی بری سرمایه ای بالغ بر هشتاد میلیون دلار دارد، اما شرایط برای او همیشه این گونه نبوده است و هلی بری دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته است. در ابتدای امر، او با مادر اش در کلیو لند زندگی می کرد و از لحاظ مالی به هیچ عنوان شرایط خوبی نداشتند تا این که مادر اش مجبور شد به طور کلی هلی را به یک پناه گاه کودکان بی سرپرست در نیویورک بسپارد و هلی بری با کار سخت و دشواری بسیار زیادی که در مسیر اش بود، توانست خود را به جایگاه کنونی اش برساند.

دمی مور

 

بنا به اطلاعاتی که در مجله ای با نام «Hello! (سلام)» در خصوص زندگی شخصی دمی مور منتشر شده است، پدر او پیش از به دنیا آمدن دمی، خانواده را ترک کرد و شخصی که به عنوان ناپدری دمی وارد خانواده شد نیز چندان شرایط مالی مناسبی نداشت و دائما بی کار می شد و برای یافتن شغلی جدید مجبور می شد خانواده جدید خود را به شهر های مختلفی ببرد. در نهایت شرایط مالی و زندگی خانواده دمی به گونه ای شد که او حتی قادر به ادامه تحصیل در دبیرستان نبود و مجبور شد ترک تحصیل کند، با این وجود، این مسائل نتوانستند سد راه دمی شوند و در حال حاضر او یکی از موفق ترین زنان عرصه سرگرمی آمریکا به شمار می رود؛ سرمایه دمی در حال حاضر بیشتر از صد و پنجاه میلیون دلار است و تا کنون دو بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است. دمی مور، تا کنون شصت نقش متفاوت را در فیلم ها و سریال های مختلف به عهده گرفته است و بیش از سی و پنج سال از فعالیت اش در این حوزه می گذرد.

 

سیلوستر استالونه

 

سیلوستر استالونه در یکی از محله های فقیر نشین نیویورک به دنیا آمد و در زمان کودکی مادر اش برای گذران زندگی به پیشه آرایشگری مشغول بود که درآمد چندانی نصیبشان نمی کرد. بعدها که سیلوستر بزرگ تر شد و ازدواج کرد نیز شرایط مالی بسیار بدی داشت و زمانی که نخستین فرزند اش در راه بود، مجبور به بازی کردن در فیلم های درجه دو شده بود تا بتواند درآمدی برای خود و خانواده اش داشته باشد. او در مصاحبه ای عنوان کرده است که در برهه زمانی به خصوصی آن قدر از لحاظ مالی در تنگنا قرار گرفته بود که مجبور شد سگ اش را بفروشد. در حال حاضر اما سیلوستر استالونه، با سرمایه ای که مجموعا به چیزی حدو چهار صد میلیون دلار می رسد، بدل به یکی از سود آور ترین بازیگران عرصه سینمای هالیوود شده است. مجموع فروش تمامی فیلم هایی که سیلوستر استالونه در آن ها به ایفای نقش پرداخته نیز به چیزی حدود 4.5 میلیارد دلار می رسد.

 

خواکین فینیکس

 

خواکین طی مصاحبه های مختلفی در خصوص دوران عجیب و غریب کودکی خود سخن گفته است. به گفته او، شرایط مالی خانواده اش در کودکی به هیچ عنوان مساعد نبوده است، چرا که آن ها به طور مرتب به شهر های مختلف آمریکای جنوبی سفر می کردند و در مراسم مذهبی به خصوصی شرکت می کردند که نام اش «فرزندان خدا (Children of God)» بود. به خاطر همین مهاجرت های پیاپی و عقاید مذهبی به خصوص خانواده اش، خواکین دوران کودکی بسیار سختی را سپری کرد و مدام با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کرد. البته در حال حاضر اوضاع و شرایط زندگی خواکین تغییرات چشم گیری به خود دیده است. خواکین به خاطر بازی در فیلم های بزرگی چون «گلادیاتور» و «Walk the Line (سر به راه باش)» تحسین منتقدان دنیای سینما و تماشاگران بسیاری را بر انگیخته است. علاوه بر این خواکین فینیکس، سه بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. در حال حاضر سرمایه او تقریبا معادل با سی میلیون دلار است.

 

بیلی باب تورنتون

 

در سال 2016 بود که بیلی باب تورنتون مصاحبه ای با شبکه ای بی سی انجام داد و در خصوص دوران کودکی خود عنوان کرد که در منطقه ای روستایی و فقیر نشین در آرکانزاس بزرگ شده است و بیشتر دوران کودکی اش آن جا سپری شد. بیلی در این مصاحبه عنوان کرد که شرایط مالی خانواده اش به قدری بد بود که هیچ گاه توان مالی خرید کادویی برای جشن کریسمس و شب عید شان برای او را نداشتند. البته شرایط حال حاضر بیلی باب نیز بسیار متفاوت است از اوضاع سخت دوران کودکی اش؛ این نویسنده مشهور، افتخار کسب جایزه اسکار را در کارنامه خود دارد و به عنوان ستاره بی چون و چرای فیلم معروف «Sling Blade 1996 (تیغه فلاخن)» شناخته می شود. در حال حاضر سرمایه او به چیزی حدود سی و پنج میلیون دلار می رسد.

 

سلنا گومز

 

در حال حاضر، سلنا گومز، به عنوان یکی از موفق ترین زنان عرصه سرگرمی آمریکا به شمار می رود و علاوه بر فعالیت های بسیار مثمر ثمر اش در عرصه موسیقی در فیلم ها و برنامه های تلوزیونی بسیاری نیز شرکت کرده است که آن ها هم موفقیت چشم گیری برای اش به همراه داشته اند و در مجموع ارزش سرمایه او در حال حاضر به چیزی حدود شصت میلیون دلار می رسد. در سال 2011 بود که این ستاره هجده ساله دنیای موسیقی استعداد های خود را نشان داد و اسم و رسمی برای خود به ارمغان آورد. سلنا گومز در مصاحبه ای، در خصوص دوران کودکی اش عنوان کرد که مادرش تنها شانزده سال داشت که او را به دنیا آورد و از لحاظ مالی به شدت در مضیقه بودند و برای این که قادر باشد غذای روزانه شان را تأمین کند، مجبور می شد چند کار مختلف در طول روز انجام دهد.

 

شانیا تواین

شانیا تواین خواننده مشهور سبک کانتری و پاپ در آمریکا است و تا مدت ها در رابطه با زندگی شخصی اش با کسی مصاحبه و گفتگویی انجام نداد و آن را به عنوان رازی نزد خود نگاه داشت تا این که بالاخره در سال 2011 در مصاحبه ای در برنامه «Nightline» پرده از راز های دوران کودکی اش برداشت و و عنوان کرد که در زمان کودکی خود در منطقه ای روستایی در کانادا زندگی می کرده است و خانواده اش از لحاظ مالی در شرایط بسیار بدی به سر می بردند و این مسائل مالی، مشکلات زیادی را در خانه شان به وجود آورده بود. در نهایت در سال 1987 بود که والدین اش در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست دادند و وظیفه بزرگ کردن خواهران و برادران کوچک تر و محافظت از آن ها به دوش شانیا افتاد. البته این مشکلات نتوانستند رؤیا پردازی های شانیا را متوقف کنند و او توانست به افتخار های زیادی در عرصه هنری خود دست یابد: پنج جایزه گرمی و هجده بار نامزد دریافت جوایز گوناگون شدن، از جمله افتخاراتی است که شانیا در عرصه موسیقی به آن دست پیدا کرد. در حال حاضر ارزش سرمایه های شانیا به چیزی حدود سیصد و هفتاد میلیون دلار می رسد.

 

کلی کلارکسون

 

 

در سال 2016 بود که کلی کلارکسون، قسمتی از آهنگی که خود اش شعر آن را نوشته بود اجرا کرد. نام این آهنگ «Piece by Piece (تکه تکه)» بود و کلارکسون این آهنگ را در مسابقه امریکن آیدل اجرا کرد و در نهایت باعث شد تا تمامی شنوندگان و خود کلارکسون تحت تأثیر آهنگ قرار گرفته و اشک بریزند. اما دلیل این اشک ها چه بود؟ در حقیقت متن ترانه این موسیقی، روایت گر زندگی شخصی کلی کلارکسون بود و تمامی مشقت هایی که در دوران کودکی تجربه کرده بود؛ زمانی که پدر شان، آن ها را رها کرد و خواهر ها و برادران اش، از یک دیگر جدا افتاده و سر پرستی هر یک به یکی از اعضای فامیل سپرده شد. البته همانند تمامی مواردی که تا کنون عنوان شده اند، کلی کلارکسون نیز در برابر این سختی ها از پای در نیامد و به دنبال رؤیایی که در سر می پروراند روانه شد و در نهایت نیز به موفقیت های چشم گیری دست پیدا کرد. کلی کلارکسون تا کنون سه جایزه گرمی دریافت کرده است و نوزده بار نیز برای دریافت جوایز دیگر نامزد شده است. در حال حاضر ارزش سرمایه های کلارکسون به چیزی حدود بیست و هشت میلیون دلار می رسد.

 

اسنوپ داگ

 

البته دیگر همه به خوبی می دانند که کودکی اسنوپ داگ سرشار بود از فقر، خشونت و در گیری هایی که در منطقه محل سکونت اش (خیابان لانگ بیچ، کیلیف) میان افراد مختلف با مأمورین اجرای قانون رخ می داد. او به عنوان پیشتاز سبک رپی شناخته می شود که از اوایل دهه نود میلادی (1990 به بعد) در میان جوانان و نوجوانان هواداران بسیاری پیدا کرده بود و به خوبی می توان سختی ها و مسائلی که در زندگی شخصی اش با آن ها روبه رو بوده است را در اشعار اش منعکس دید. سبک موسیقی اسنوپ داگ و نیز شخصیت منحصر به فرد اش او را بدل به انسانی موفق و شناخته شده در سراسر نقاط جهان کرد. اسنوپ داگ علاوه بر موسیقی، در کار های بازرگانی نیز تجارتی برای خود دست و پا کرده است و مجموع دارایی های اش در حال حاضر به چیزی حدود 135 میلیون دلار می رسد.

 

نیکی میناج

 

در سال 2015 بود که خبر موثقی در اختیار رسانه ها قرار گرفت مبنی بر این که نیکی میناج قصد دارد فیلم طنزی به روی پرده ها ببرد که فیلم نامه آن در خصوص داستان زندگی شخصی خود او است و سختی هایی که در زندگی اش با آن ها مواجه بوده؛ داستانی که به هیچ عنوان در دنیای واقعی و برای او خنده آور نبوده و نیست. نیکی میناج، در حال حاضر به عنوان یکی از زنان موفق و ثروتمند عرصه سرگرمی و موسیقی آمریکا شناخته می شود و تا کنون ده مرتبه نامزد دریافت جایزه گرمی شده است. او اصالتا متعلق به ترینیداد است و پس از گذران دوران کودکی خود در آن کشور به همراه خانواده اش به نیویورک آمریکا مهاجرت کرد. البته این مهاجرت پایانی بر دشواری های زندگی نیکی میناج نبود و در اوان ابتدایی حضور شان در نیویورک، می بایست در برابر پدر اش که گرفتار اعتیاد شده بود و بعضا کار های خشونت آمیزی می کرد از خود دفاع کند. در حال حاضر البته زندگی او کاملا تغییر کرده است و با هفتاد و پنج میلیون دلاری که در اختیار دارد به راحتی قادر به انجام هر کاری خواهد بود.ترجمه  itrans.ir

این مقاله ادامه دارد...

نظرات

در ادامه بخوانید...

افراد مشهوری که از فقر به قله های موفقیت رسیدند بخش دوم

در

مارک والبرگ

مارک والبرگ در سال 2017، توانست نزدیک به شصت و هشت میلیون دلار درآمد داشته باشد و این مسئله او را در میان بازیگران آمریکایی، بدل به رکورد دار بیشترین دستمزد دریافتی در سال اخیر کرد. مارک اصالاتا متعلق به بوستون آمریکا است و تا کنون توانسته است افتخارات زیادی را در مسیر حرفه ای و عرصه هنری از آن خود کند؛ او یک بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده و علاوه بر بازیگری، به تهیه کنندگی فیلم های تلویزیونی و سینمایی نیز می پردازد. در حال حاضر ارزش سرمایه های مارک به چیزی حدود دویست و پنجاه میلیون دلار می رسد. البته دوران کودکی مارک این چنین پر فروغ نبوده است و در آن زمان در خانواده ای پر جمعیت و نه نفره در یک خانه قدیمی ساز روزگار می گذرانده است. فقر و شرایط دشوار زندگی، مارک را به سمت مواد مخدر کشانده بود و او علاوه بر مصرف مواد مخدر، برای کسب درآمد اقدام به فروش آن هم می کرد. دوران نو جوانی و جوانی مارک نیز با تنش بی اندازه ای همراه بود و او در درگیری های بعضا خشونت باری شرکت می کرد که به خاطر مسائل مربوط به نژاد پرستی اتفاق می افتادند. جدی ترین حکمی که برای مارک والبرگ توسط دادگاه صادر شده است، حبس او به جرم اقدام به قتل بوده است.

افراد مشهوری که از فقر به قله های موفقیت رسیدند بخش اول 

میلا کونیس

میلا کونیس، روزی به طور رسمی عنوان کرد که او و همسرش، اشتون کاچر، به هیچ عنوان قصد ندارند حضانت و سرپرستی کودکی بی سرپرست را به عهده بگیرند و علت اصلی این مسئله، فقر و تنگدستی ای بوده است که میلا در دوران کودکی اش تجربه کرده است. میلا کونیس به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرده است و اصالتی اوکراینی دارد؛ درست در زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید، خانواده میلا اقدام به مهاجرت به آمریکا کردند. در سال 2016، میلا کونیس در مصاحبه ای با دیلی میل عنوان کرده بود که در زمان کودکی اش گاهی شرایط چنان دشوار می شد که به واسطه در دسترس نبودن غذای کافی مجبور می شدند سوپ کچاپ (سس گوجه فرنگی) بخورند. در مصاحبه دیگری نیز در سال 2012، میلا عنوان کرده بود که تنها به واسطه فقر و تنگدستی اش بود که وارد عرصه بازیگری شد و به کسب درآمد نیاز داشت. در حال حاضر ارزش سرمایه های میلا به چیزی حدود پنجاه و پنج میلیون دلار می رسد: این رقم او را بدل به یکی از ثروتمند ترین مهاجرانی می کند که پا به آمریکا گذاشته اند.

دالی پارتن

بدون شک، دالی پارتن یکی از بزرگترین و ثروتمند ترین نام هایی است که می توان در عرصه موسیقی کانتری آمریکا شنید؛ او در حال حاضر سرمایه ای به ارزش پانصد میلیون دلار در اختیار دارد، با این وجود شرایط برای او همیشه این گونه نبوده است و دالی پارتن در خانواده ای بی بضاعت به دنیا آمد و بزرگ شد. دالی پارتن آهنگ شناخته شده ای دارد به نام «Coat of Many Colors» و این آهنگ روایت گر زندگی شخصی او است: او در خانواده ای بسیار پر جمعیت (دوازده خواهر و برادر)، در روستایی کوهستانی در نواحی شرقی آمریکا به دنیا آمده است. شرایط سخت زندگی در آن ناحیه کوهستانی باعث شده بود تا دالی پارتن و خانواده اش به آب، گاز و برق دسترسی نداشته باشند. او و خواهران و برادران اش روی تشک های کاهی می خوابیدند. اما در نهایت در سال دوازدهم زندگی اش بود که دالی وارد برنامه ای تلویزیونی شد و شهرت او از همان زمان آغاز شد و توانست نام خود را به عنوان یکی از موفق ترین هنرمندان عرصه موسیقی در تاریخ آمریکا ثبت کند. در این دوران پر فراز و نشیب، دالی توانسته است جایزه های بی شماری را از آن خود کند، از آن جمله اند: هشت جایزه گرمی، جایزه بهترین خواننده سبک کانتری و بسیاری جوایز دیگر.

جی کی رولینگ

جی کی رولینگ، در گلوسستر شایر انگلیس به دنیا آمده است و در سال 1994 که نخستین کتاب هری پاتر خود را به پایان رساند، به قدری از لحاظ مالی دچار مضیقه بود که تنها دختر اش را با کمک های مالی ای که به او داده می شد بزرگ می کرد. رولینگ در سال 2013 مصاحبه ای با دیلی میل انجام داده بود و زمانی که از او در خصوص زندگی گذشته و پیش از شهرت جهانی اش سؤال شد، عنوان کرد: «شاید در آن زمان کسی را فقیر تر از من در شهرمان نمی یافتید.». در سال 2017، جی کی رولینگ درآمدی بالغ بر نود و پنج میلیون دلار داشت و این رقم قابل توجه او را بدل به رکورد دار نویسندگان بدل کرد؛ علاوه بر این در میان سایر عرصه ها و فعالیت های افراد مشهور نیز از لحاظ در آمد نفر سوم بود (در سال 2017). البته این رقم به پای سیصد میلیون دلاری که در سال 2008 به دست آورد و همگان را شوکه کرد نمی رسد. در حال حاضر ارزش سرمایه های جی کی رولینگ به چیزی حدود یک میلیارد دلار می رسد و بخش اعظم این سرمایه را مدیون فروش بی نظیر کتاب های هری پاتر اش است (کتابهای هری پاتر در سراسر نقاط دنیا فروشی نزدیک به بیست و پنج میلیارد دلار داشته اند).

رالف لورن

رالف لورن کی از موفق ترین اشخاص شاغل در عرصه مد و لباس است. در حال حاضر ارزش سرمایه های او به رقم قابل توجه 5.5 میلیارد دلار می رسد و علاوه بر این حق انحصاری برند رالف لورن نیز در اختیار او است که ارزشی بالغ بر 8.2 میلیارد دلار دارد. رالف لورن، کلکسیون خودرویی نیز در اختیار دارد که بنا به شواهد و مدارک گران قیمت ترین و ارزشمند ترین کلکسیون خودوری جهان است.

نام اصلی لورن به هنگام تولد رالف لیپشیتز بود؛ او در برانکس به دنیا آمد و والدین اش مهاجرانی یهودی بودند که از روسیه وارد آمریکا شده بودند. رالف به این خاطر نام اش را تغییر داد که در آن زمان خیلی ها دید بدی نسبت به یهودی ها داشتند و آن ها را آزار می دادند. رالف طی مصاحبه ای عنوان کرده است که خلاقیت اش را مدیون علاقه اش به فیلم های سینمایی ای است که در زمان کودکی مشاهده می کرد؛ فیلم هایی که تنها راه فرار او از فقر و تنگدستی خانواده اش را برای مدتی کوتاه فراهم می کردند.

امینم

با احتساب سال جاری، نزدیک به بیست سال از فعالیت این نابغه عرصه موسیقی رپ می گذرد؛ فعالیتی که با حواشی بسیار زیادی همراه بوده است، هوادران بی شماری در سراسر نقاط دنیا برای امینم به ارمغان آورده است و در سوی دیگر به همان اندازه منتقد را به سوی امینم کشانده است. حضور یک سفید پوست در عرصه موسیقی رپ در آن زمان رایج نبود و به همین خاطر این مسئله کار امینم را بیش از پیش با مشکل مواجه می کرد. در حال حاضر ارزش سرمایه های او به چیزی حدود صد و نود میلیون دلار می رسد. تا کنون بیش از 14 میلیون نسخه از کار های او در سراسر نقاط جهان به فروش رسیده است و دو آلبوم «مارشال مدرز ال پی 1 و مارشال مدرز ال پی 2» به عنوان پر فروش ترین آلبوم های تاریخ موسیقی رپ شناخته می شوند.

امینم، از آن جمله افرادی است که موفقیت اش را تنها و تنها به کار و تلاش بی وقفه خود مدیون است و از دورانی که بسیار کم سن و سال بوده است، روی پاهای خودش ایستاده است. نام اصلی او مارشال بروس مدرز است و در دیترویت بزرگ شده است:  منطقه ای فقیر نشین در نزدیکی جاده ایت مایل (8 Mile Road) که مسائل نژاد پرستانه و مشکلات ناشی از آن هم در آن دیده می شود. مارشال در مصاحبه ای در سال 2011 در خصوص دوران کودکی خود و این که چگونه شرایط بد زندگی مانع تحصیل اش می شد عنوان کرد: «در طول سال، پیش می آمد که دو یا حتی سه بار پیاپی مدرسه ام را عوض می کردند. بچه های مدرسه جدید مرا در دستشویی، در راهرو ها و هر جای دیگری که تنها گیر می آوردند کتک می زدند و تمامی این کار ها به این خاطر بود که من تازه وارد بودم.». مارشال کلاس نهم بود که به طور کلی ترک تحصیل کرد.

لئوناردو دی کاپریو

لئوناردو دی کاپریو در فیلم مشهور «تایتانیک»، نقش یک خانه به دوش فقیر را بازی می کرد و این در حالی بود که چندین سال بعد به ایفای نقش یکی از ثروتمند ترین افراد جهان، در فیلم «گرگ وال استریت» پرداخت؛ جالب است بدانید که در دنیای واقعی نیز او هر دو روی سکه را دیده است. در سال 2016 بود که دی کاپریو نامزد دریافت جایزه اسکار شد و در حال حاضر ارزش سرمایه های اش به چیزی حدود دویست و چهل میلیون دلار می رسد. در سال 2014، دی کاپریو در مصاحبه ای با روزنامه لوس آنجلس تایمز، در خصوص دوران کودکی خود عنوان کرد که در محله ای فقیر نشین در لوس آنجلس به دنیا آمد و بزرگ شد؛ محله ای که پر بود از کسانی که در خیابان ها مواد مخدر می فروختند و زنانی که تن فروشی می کردند. در نهایت دی کاپریو به خاطر فعالیت های اش در مدرسه، بورسیه ای برای تحصیل در یک دبستان خصوصی دریافت می کند و از همان زمان روند موفقیت او آغاز می شود. در مصاحبه دیگری با روزنامه تایمز در خصوص موفقیت و دستاورد های اش عنوان کرد: «همه چیز به آن محله دوران کودکی ام بر می گردد. و به این که در شرایط بسیار بد و فقیرانه ای بزرگ شدم. باید دنیا را از زاویه دیگری هم می دیدم.».

جی زی

لیستی در سال 2017 منتشر شد و در آن نام ستاره های موسیقی هیپ هاپ را می شد دید که بیشترین در آمد را از آن خود کرده اند؛ جی زی پس از دیدی در این لیست در رتبه دوم قرار داشت. در حال حاضر ارزش سرمایه های این رپر آمریکایی به چیزی حدود نهصد میلیون دلار می رسد و چیزی نمانده تا به باشگاه میلیارد دلاری ها برسد. جی زی علاوه بر موسیقی در عرصه های دیگری چون مد و لباس، وسایل ورزشی و دیگر کار های تجاری سرمایه گذاری کرده است و از آن ها کسب در آمد می کند. او دو سال پیش اقدام به خرید یک برند تجاری در موسیقی کرد و در حال حاضر ارزش این برند ده برابر شده است؛ این موفقیت تجاری باعث شد تا جی زی از کسانی چون دکتر دری (Dr. Dre)  بگیرد.

بیشتر ترانه هایی که جی زی در آهنگ های خود به کار می گیرد، روایت گر زندگی شخصی خود او هستند و این که زندگی در محله های فقیر نشین در شهر چه حال و هوایی دارد. در مصاحبه ای در سال 2013، جی زی عنوان کرده بود که برای گذران زندگی خود مجبور به فروش مواد مخدر در خیابان ها بوده؛ کاری که بعد ها به خاطر آن عذاب وجدان نیز پیدا کرده بود. البته شرایط زندگی اش به گونه ای بود که تنها راه کسب در آمد و زنده ماندن اش همین بود. او در این خصوص عنوان کرد: «من تنها به زنده ماندن فکر می کردم. به این که بتوانم شرایط زندگی ام را بهتر کنم. به این که بتوانم لباسی برای خود بخرم.».

سلن دیون

سلن دیون، خواننده کانادایی تباری است که در عرصه موسیقی موفقیت های چشم گیری به دست آورده و نام او در تاریخ موسیقی برای همیشه ماندگار خواهد ماند. در سال 2017 او توانست درآمدی نزدیک به چهل میلیون دلار داشته باشد. در حال حاضر ارزش سرمایه هایی این خواننده آمریکایی به هشتصد میلیون دلار می رسد.

البته شرایط در دوران کودکی او به گونه ای کاملا متفاوت بود. او در خانواده ای پر جمعیت (چهارده خواهر و برادر) به دنیا آمده بود و شرایط مالی چندان خوبی نداشتند. در ابتدای امر سلن دیون اقدام به خواندن ترانه های اش در کافه ای که متعلق به پدر و مادر اش بود می کرد؛ همین امر صدای او را به گوش خواننده مشهور فرانسوی زبانی کرد که موجبات پیشرفت سلن دیون را فراهم کرد.

جنیفر لوپز

یکی از مشهور ترین جملاتی که در ترانه های جنیفر لوپز به کار گرفته شده است، این است: «من زمانی چیز زیادی در اختیار نداشتم، اما حالا خیلی چیز ها دارم.». جنیفر لوپز در حال حاضر خواننده، بازیگر و مدل لباسی بسیار مشهور و شناخته شده است و دوران بسیار سختی را پشت سر گذاشت تا به این مهم دست یابد. او در محله ای فقیر نشین در برانکس زندگی می کرد و والدین اش اصالتی پورتو ریکوئی داشتند. او در مصاحبه ای در سال 2013 عنوان کرده بود که تماشای تقلای پدر و مادر اش برای گذران زندگی این نکته را به او آموخت که باید برای موفقیت سخت کار کرد. او در این خصوص عنوان کرد: «من به والدین ام نگاه می کردم. پدرم شب ها کار می کرد و من کاملا از این نکته آگاهی داشتم که او خود را وقف ما کرده است. مادرم علاوه بر کار مدرسه اش در فروشگاهی نیز کار می کرد. این مسئله باعث شد تا این احساس در من شکل گیرد که هیچ گاه نباید آن ها را سر افکنده کنم. از همان دوران کودکی انضباط به خصوصی در من شکل گرفت و همیشه برای پیدا کردن مهارتی جدید در حال تمرین بودم.». جنیفر لوپز ابتدا به عنوان یک رقصنده با استعداد وارد عرصه سرگرمی شد و بعد ها پیشرفت چشمگیری پیدا کرد. در حال حاضر ارزش سرمایه های او به چیزی حدود سیصد و هشتاد میلیون دلار می رسد.

تام کروز

کم تر بازیگران مردی را سراغ داریم که در سینمای هالیوود توانسته باشند همچون تام کروز به موفقیت دست پیدا کنند؛ فروش فیلم هایی که تام کروز در آن ها به ایفای نقش پرداخته است در سراسر نقاط جهان به چیزی حدود 9.2 میلیارد دلار می رسد که در نوع خود رقم قابل توجهی است. نقش آفرینی در فیلم های بزرگی چون «مأموریت غیر ممکن»، «مرد بارانی»، «اسلحه برتر (Top Gun)» و بسیاری فیلم های دیگر باعث شد تا در نهایت این بازیگر سینمایی بتواند سرمایه ای به ارزش 570 میلیون دلار برای خود فراهم کند.

البته شرایط برای او همیشه به این صورت نبوده است و دوران کودکی و زندگی شخصی بسیار سخت و دشواری را پشت سر گذاشته است؛ او در مصاحبه ای عنوان کرده بود که پدر اش فردی بسیار خشن و بد رفتار بود و در دوران کودکی تام کروز را بسیار آزار می داد. شرایط در نهایت به گونه ای شد که مادر تام، مجبور شد فرزند اش را برداشته و از خانه فرار کند؛ در آن زمان تام دوازده ساله بود.

اپرا وینفری

نمی توان در خصوص کسانی صحبت کرد که از فقر به قله های موفقیت رسیده اند و نامی از اپرا وینفری نیاورد. شاید بتوان گفت که او شناخته شده ترین زنی است که تا کنون زیسته است و ارزش سرمایه های اش به چیزی حدود 3.2 میلیارد دلار می رسد. او کسی است که برنامه های تلویزیونی را برای همیشه تغییر داد و حال و هوایی تازه به آن ها بخشید.

اپرا وینفری سکوی پرتاب بسیاری از هنرمندان عصر حاضر شد و طرفدران بسیاری از جان و دل او را دوست می دارند.همانند تمامی موارد دیگر این لیست البته، اپرا هم شرایط بسیار بدی را در دوران کودکی خود سپری کرده است. او در روستایی فقیر نشین در اطراف میسی سیپی به دنیا آمد. شرایط زندگی در خانه شان به گونه ای بود که حتی لوله کشی آب نداشتند و بعد ها مورد آزار های جنسی و ضرب وشتم نیز قرار گرفت. پس از پایان دوران دبیرستان وارد یک ایستگاه رادیویی شد و از آن زمان بود که به علاقه اش به رسانه ها پی برد و زمینه ساز موفقیت خویش شد.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

15 سلبریتی ممنوع الورود در سایر کشورها

در

شاید براتون جالب باشه که خواننده یا بازیگر مشهوری که تا حالا حتما به یکی از کارهاش گوش دادین یا یکی از فیلماش رو تماشا کردید در یکی از کشورهای اروپایی یا آسیایی مورد تحریم قرار گرفته باشه.
با من در این مقاله همراه باشید تا حسابی شگفت زده بشید !!! کدام سلبریتی یا سوپر استار به کدام کشور ممنوع الورود شده؟ و چرا!!!!

 

بیانسه

بیانسه

کشور مالزی (کوین بی) به دلیلی که  پروموت اجراهای نافرم غربی نامیده شده  بیانسه رو که هوادارن زیادی هم داره ممنوع الورود کرده است.

 

 

 

کریس براون

کریس براون

کشورهای بریتانیا و استرالیا این خواننده رو به دلیل نقص قوانین داخلی (خشونت) ممنوع الورود کرده اند. براون هنگام حمله به دوست معشوقه سابقش ریانا دیده شده بود.

 

 

 

جاستین بیبر

جاستین بیبر

این خواننده که به تازگی ازدواج کرده از سوی دو کشور آرژانتین و چین ممنوع الورود است ! دلیل این کار توهین به عکاس آرژانتینی و بی احترامی پرچم آرژانتین بوده و در مورد کشور چین جاستین مورد اتهام رفتار بد (از سوی یک ستاره صنعت سرگرمی) قرار گرفته و فعلا اجازه ورود یه خاک چین رو نداره.

 

 

 

برد پیت

برد پیت

جالبه بدونید این ستاره بزرگ دنیای سینما، سوپر استار سینما هم از سوی دولت چین مورد تحریم قرار گرفته و دلیل ممنوع الورود بودن آقای بازیگر به خاک چین بازی در فیلم 7 سال در تبت  بوده !!! 

 

 

 

سلنا گومز

سلنا گومز

هم چنان دولت چین رکورد دار تحریم سلبرتی ها در مقاله ماست . درباره سلنا گومز به داستان مشابه برد پیت می باشد  چرا که این خواننده ی جوان عکسی از دالایلاما (dalai lama) شخصیت بودایی رئیس حکومت تبت در دست داشته است .
گومز هم چنین از سوی کشور روسیه به دلیل حمایت از برند همجنسگرایان (LGBTQ)  ممنوع الورود است!

 

 

 

هریسون فورد

هریسون فورد

کشور چین این سوپراستار هالیوود رو هم به دلیل صحبت هایش در سال 1995 در مورد وضعیت تبت مورد تحریم قرار داد

جی زی همسر بیانسه

جی زی همسر بیانسه

دولت چین در ادامه رکوردهاش ایشون رو هم به دلیل متن ترانه مبتذل ممنوع الورود کرده است!!!!

 

 

 

مایلی سایرس

مایلی سایرس

جالبه بدونید مایلی به دلیل پوشیدن لباس های غیر اخلاقی از سوی کشور جمهوری دومنیکن ممنوع الورود هست و البته چین رفیق همیشگی سلبریتی ها مایلی رو هم به دلیلی عجیب ممنوع الورود کرده و اون چیزی نیست جز این که مایلی در یک عکس چشم هاش رو به صورت چشم بادامی درآورده بوده و این به چشم دولت چین خوش نیومده !!

 

 

 

کیتی پری

 

کیتی پری

هم چنان کشور چین کیتی رو هم از قائده سریالی ممنوع الورودش از قلم ننداخته دلیل تحریم کیتی هم چیزی نیست جز این که کیتی در یکی از کنسرت هاش لباس با مضمون پرچم تایوان پوشید!

 

 

 

مارتین اسکورسیزی

مارتین اسکورسیزی

همون همیشگی چین این کارگردان مشهور رو نیز به دلیل ساخت فیلم kundun در 1995 ممنوع الورود کرد که دلیلش پرداختن به dalai lama بود

 

 

 

فیفتی سنت

 

این رپر پرطرفدار به دلیل سابقه جنایی و ترانه های که به اصطلاح خشن نامیده میشه از سوی کشور کانادا ممنوع الورد هست!

 

 

 

اسنوپ داگ

اسنوپ داگ

ایشون که معمولا مورد توجه این گونه مطالب هستن به دلیل قاچاق ماریجوانا به مدت دوسال از سوی کشور نروژ ممنوع الورود شد.

نظرات

۱۳۹۷/۹/۱۲ورود همه اینا به ایران هم ممنوعه :)

در ادامه بخوانید...