پسر 13 ساله یک خانه کوچک برای مسکن خود ساخته است

در
خانه اولی
لوک تیل نوجوان و پرانرژی است و تنها ۱۳ سال دارد. وی در آیووا در ایالات متحده متولد شد و تحسین و شناخت بسیاری از مردم را به خاطر این واقعیت بدست آورد که او توانست اولین پروژه خود را تحقق بخشد و ویژگی های کارآفرینی را نشان دهد.
 
او رویای ایجاد یک پروژه غیرمعمول را در سر داشت ، اما به لطف شور و شوق و خلاقیت ، وی با صرف تنها 15 دلار هزینه برای آن موفق به تحقق آن شد و توانست یک کلبه کوچک بسیار غیرمعمول را در حیاط خانه والدینش بسازد.
 
اینگونه بود که لوک تیل در هنگام تعطیلات از وقت آزاد خود استفاده کرد.
او آنقدر حوصله داشت که تصمیم گرفت پروژه ساخت و ساز خود را شروع کند تا بتواند به طور مفیدی وقت آزاد خود را صرف کند.
 
او یک کانال یوتیوب افتتاح کرد و در آنجا کل فرایند ساخت خانه کوچک شخصی خودش را به اشتراک گذاشت.
خانه اولی

ساخت کلبه چطور شروع شد

اول ، او برای تولید خانه خود بودجه جمع آوری کرد. علاوه بر این ، پسر جوان برای جمع آوری پول بیشتر ، خدمات خود را به عنوان یک باغبان و پیک ارائه داد.و علاوه بر این ، وی درخواست خود را برای پشتیبانی از اولین پروژه ساختمانی خود در اینترنت ارسال کرد.
 
به محض جمع آوری بودجه کافی ، وی بین دوستان و خویشاوندان مواد مناسب برای استفاده مجدد را جمع آوری کرد: چوب ، قاب های پنجره و حتی یک درب. در کل 75٪ از کل مواد بازیافت شد.
 
لوک می خواست یک خانه کاملاً مستقل داشته باشد و اگرچه تنها 9 متر مربع مساحت دارد ، اما این نوجوان برای خرید وی نیازی به وام بانکی نداشت ، بنابراین او را به عنوان اولین خانه تمام عیار خود می داند.
 
لوک از خانه خود راضی است ، اگرچه هنوز همه امکانات را در اختیار ندارد.اگرچه مینیاتوری است ، اما هنوز فاقد برخی از عناصر مانند لوله کشی است.
 
اما با این حال ، این یک پروژه واقعاً جالب بود ، که می تواند بسیاری از جوانان را به ایجاد انگیزه و ایده های خود در زمان آزاد وادار کند.
 
لوک دستورالعمل های آنلاین را در مورد نحوه ساخت خانه اولی خود به اشتراک گذاشت.
سپس سازنده جوان و دوستش ویدئویی را ارائه دادند که لوک با جزئیات بسیار خوبی در مورد ایده خود صحبت می کند و نمای بیرونی و همه ظرافت های ابتکاری که در زندگی روزمره فکر می کرد را نشان می دهد و چگونگی تحقق پروژه خانه کوچک خود را توضیح می دهد
به گفته این نوجوان ، مهم این است كه همه كودكان از وقت خود به صورت خلاقانه استفاده كنند ، این امر مطمئناً باعث خوشحالی آنها خواهد شد ، همچنین باعث می شود كه از دستاوردهای خود سربلند باشند.
 
در پایان ، این کارآفرین خاطرنشان کرد که از کل روند ایجاد مسکن شخصی خود لذت زیادی کسب کرده است. لوك معتقد است كه بهترین رضایت خاطر این است كه تلاش های او و كسانی كه از هر طریق به ساخت خانه ی او كمك كرده اند ، نتیجه داده و این ایده با موفقیت تحقق یافته است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا کارآفرینی؟

در

چرا کارآفرینی؟ کارآفرینی در سه دهه پیش ، در سراسر دنیا سر و صدا کرده بود، این امر نه تنها در اروپا و آمریکا، بلکه در آسیای شرقی نیز اتفاق افتاده بود. به نظر می آمد که چیزی پراهمیت تر از دولت ها و سازمان ها شده بود.

کارآفرینی برای جوامع و اجتماع، به معنی دستیابی به سطوح متفاوت موفقیت، نوآوری بود و برای بقا، توسعه و آزادی نیاز به تصمیم گیری مستقیم بود.

در هنگام تحلیل جهانی کارآفرینی، می بینیم که  بر کلمه کنترل تاکید شده است، کنترل بر زندگی خود و یا کارآفرین باید تصمیماتی برای کنترل کردن بگیرد. به علاوه، آزادی، خلاقیت و استقلال، نیرو و انگیزه اصلی کار آفرینان شده بود. خود کارآفرینی به تنهایی مزایایی برای سازمان ها و جوامع داشت. کارآفرینی به عنوان پروسه توسعه انسان، که فرصت خود اظهاری، گوناگونی و پویایی را به دنیا ارائه می کند، در نظر گرفته شده است .(سیارک)
کلمه کارآفرینی برگرفته شده از یک فعل فرانسوی است (enterprendre) ، که به معنی مشارکت و متعهد شدن است، بنابراین کارآفرین باعث می شود که چیزها اتفاق بیافتد .  پروسه کارآفرینی خصوصیات مشخصی دارد که در ادامه می آید:
1- توانایی ریسک پذیری. کارآفرین ها نسبت به آدم های غیر کارآفرین  تلاش و عدم قطعیت بیشتری دارند.
2- نیاز به موفقیت .  کارآفرینان دورنمایی از موفقیت دارند که باعث می شود که انگیزه بیشتری داشته باشند.
3- منبع کنترل.منبع کنترل داخلی بالاتر کارآفرینان، موجب اعتقاد به موفقیت و دستیابی به اهداف، بخشی از خصوصیات و رفتار آنها بشود.
4- میل به استقلال. حس کنترل بیشتر کارآفرینان را به سمت فردگرایی و آزادی بیشتر از عموم مردم، هول می دهد.
5-خلاقیت و فرصت طلبی.  کارآفرینان خلاق تر از دیگران هستند؛ آنها مایل به، به چالش کشیدن فرضیات موجود ، خلق ایده های جدید و پیش بینی کردن فرصت ها هستند.ترجمه  itrans.ir

تئوری کارآفرینی

فرصتهای کارآفرینی چگونه بوجود می آید؟

کارآفرینی کوچک

کارآفرینی با لباس های دست دوم

۱۰ رمز موفقیت به روایت کارآفرین موفق ریچارد برانسون

نظرات

در ادامه بخوانید...

کسب درآمد در خانه

در
کسب درآمد در خانه
شروع کار بدون کمترین سرمایه گذاری کاملاً واقع بینانه است. اگر به اطراف خود نگاه کنید ، ایده ها و حتی مواد زیادی در اطراف وجود دارد تا از آنها برای تحقق ایده  کسب درآمد در خانه استفاده کنید. یکی از این ایده ها برای کسب درآمد در خانه، بافتن سبد و سایر وسایل خانگی از سبد تا مبلمان است.ما در مقاله به تجزیه و تحلیل جزئیات خواهیم پرداخت. 
از زمان های قدیم مردم از شاخه های درختان شروع به بافتن سبد کردند. قبلا ، کار سبد بافی شغل محسوب نمی شد ، به عنوان مثال ، سفالگری . تقریباً هر روستایی در صورت لزوم می توانست یک سبد یا وسایل دیگر را ببافد.
 
اکنون بافتن سبد بیشتر به عنوان خلاقیت تلقی می شود. در دنیای مدرن ، محصولات بافته شده در زندگی روزمره بسیار ضروری نیستند ، اما به عنوان دستباف و صنایع دستی ارزش دارند. هرکسی که صبر ، پشتکار و طبعاً میل داشته باشد ، می تواند از بافتن سبد را یاد بگیرد. برای بسیاری که تا به حال این کاردستی را امتحان کرده اند ، به یک سرگرمی جذاب تبدیل شده است. در عین حال ، این شغل نه تنها می تواند لذت را به ارمغان آورد ، بلکه می تواند منبع درآمد ثابت باشد.
 

 

نحوه بافتن سبد و پول درآوردن

ابتدا بایدمواد اولیه را جمع آوری و آماده کنید. به عنوان یک قاعده ، این ها شاخه های بید بلند هستند. زمان زیادی طول می کشد. وقتی مواد کافی تهیه شد ، می توانید شروع به کار کنید.
 
مبتدیان باید با چیزهای ساده شروع کنند. بنابراین ، بافتن سبدهای گرد یا بیضی ساده تر است و هرچه تجربه و تسلط پیدا کردید ، به سمت محصولات دشوارتر بروید. 
 

روش بافندگی سبد

کسب درآمد در خانه

مرحله اولیه شکل گیری و بافندگی کف سبد است. 
مرحله مهم بعدی انتقال از پایین به دیوارها و بافندگی دیوارها است.
لبه بافی.
کار با بافتن دسته به پایان می رسد - سبد آماده است.
شما می توانیدسبد بافی را به روش های زیر یاد بگیرید:
 
از استاد درس بگیرید
طبق کتاب
با استفاده از اینترنت
در کلاس
ویدیوی نحوه بافتن سبدها را تماشا کنید
 
سبد بافی: یک برنامه راه اندازی تجارت گام به گام
اگر تازه کار خود را شروع کرده اید ، عجله نکنید که یک شغل را ثبت کنید. ابتدا به سؤالات فکر کنید:
از کجا می توان مواد اولیه سبد را تهیه کرد؟
می توان آن را در جاهایی که بید رشد می کند ، جمع آوری کرده یا توسط خودتان پرورش می یابد.
در کجا می توان مواد آماده و محصولات آماده را ذخیره کرد؟
تجارت سبد خرید برای مناطق روستایی مناسب است ، معمولاً مشکلی برای انبارداری وجود ندارد. در شرایط شهری یک پارکینگ برای این اهداف مناسب است.
 

 

صنایع دستی آماده شده را درکجا بفروشم؟

حال باید به فکر فروش محصولات آماده شده بیفتید. وقتی چندین سبد درست می کنید ، به کانال های توزیع محصولات فکر کنید. شما می توانید محصولات خود را از طریق تبلیغاتی که در روزنامه ها یا اینترنت قرار داده شده ، بفروشید.  اولین آثار را می توانید به عنوان هدیه به دوستان و نزدیکان بدهید، این خودش نوعی تبلیغ برای کار شما می شود.
اگر محصولات با کیفیت بالا ساخته شوند ، هدیه شما کار خود را خواهد کرد.
 
وقتی سبدهای زیادی برای فروش دارید ، سعی کنید با فروشگاه ها در مورد فروش محصولات مذاکره کنید. شما می توانید در نمایشگاه ها و یا نمایشگاه ها سبد فروشی بفروشید. 
 
کسب درآمد در خانه
وقتی مشکلات اصلی سازمان حل می شود و احساس می کنید که تجارت پیش رفته است و مناسب شماست ، نوعی از انجام کار را ثبت کنید.
سبدهای بافی کسب و کار مناسبی برای توسعه بصورت خانوادگی است. همه اعضای خانواده از جمله کودکان می توانند در این کارآفرینی شرکت کنند. کودکان خوشحال خواهند شد که به جمع آوری شاخه های بید کمک کرده و آنها را برای کارهای بعدی آماده کنند. در این صورت کل درآمد در داخل خانواده می ماند.

 

نکات مهم در بافتن سبد با شاخه های بید

در بیشتر مواقع ، شاخه های بید را برای بافندگی سبد استفاده می کنند. استادان از انواع دیگری از درختان و درختچه هایی استفاده می کنند که برای خواص آنها مناسب است و یا با تمرکز روی درختانی که در محیط اطراف رشد می کند. 
 
می توانید شاخه را برای بافندگی در تمام سال برش دهید ، اما کیفیت و خواص مواد بسته به فصل متفاوت خواهد بود:
شاخه های بهاری و تابستانی نرم هستند ، سایه روشن دارند ، پوست درخت از آن به راحتی برداشته می شود.
زمستان - الاستیک و بادوام ، شما نمی توانید پوست را از آنها جدا کنید. شاخه ها رنگ های مختلفی دارند که به شما امکان می دهد محصولات اصلی را تهیه کنید.
کسب درآمد در خانه
 
برای بافندگی ، یک شاخه بلند سالانه را برش دهید ، ضخامت آن 2-12 میلی متر است. طول شاخه به زیر تقسیم می شود:
 
کوتاه - تا 100 سانتی متر
متوسط ​​- 100-150 سانتی متر
طولانی - 150-200 سانتی متر
هنگامی که تعداد مورد نیاز شاخه های بید جمع آوری شود ، آنها برای کار بعدی آماده می شوند:
 
بسته به ضخامت در یک قابلمه بزرگ به مدت 1.5-3 ساعت بجوشانید.
خشک شده
طبقه بندی شده بر اساس طول و ضخامت
سبدهای خرید قارچ و انواع توت ها و همچنین پرچین ها  اغلب از شاخه های درجه 2 بافته می شوند. از شاخه های خالص و درجه یک برای ساخت محصولات پیشرفته تر استفاده می شود - گلدان ها،  مبلمان ، سبدهای تزئینی و غیره. 
قبل از بافتن توصیه می شود شاخه های انتخاب شده را به مدت 15-20 دقیقه  در آب گرم خیس کنید تا انعطاف پذیر تر و استفاده آن راحت تر شوند.
 
با ترکیب انواع مختلفی از بافندگی ، می توانید تعداد زیادی سبد اختصاصی را تهیه کنید - بسته به تخیل و خلاقیت شما دارد. سبدهای ساده با اندازه های مختلف - از کوچک تا بزرگ ، که با آن جمع کننده های قارچ مشتاق دوست دارند به جنگل بروند. سبد لباس های شسته شده با درب ، سبد حیوانات ، سبدهای تزئینی برای دکوراسیون داخلی و خیلی چیزهای دیگر. هر محصول از نوع خود بی نظیر است ، زیرا این محصول دست ساز است.
 

 

مواد و تجهیزات لازم برای سبد بافی

کسب درآمد در خانه

مواد بافندگی سبد و سایر محصولات ترکه های بید است. گونه های مختلف بید همه جا رشد می کنند. قلمه ها در بهار در فاصله 50 سانتی متر از یکدیگر کاشته می شوند (با زاویه 45 درجه در زمین گیر داده می شوند). مقدار کمی خاک با سوپر فسفات بارور می شود. بعد از یک یا دو سال ، می توانید از مزارع خود مواد اولیه را جمع آوری کنید.
 
سبد بافی نیازی به تجهیزات و ابزارهای پیشرفته ندارد. مورد نیاز است:
چاقو
قیچی باغبانی
سوزن مخصوص
انبردست
وسیله کندن پوست شاخه ها (در عکس بالا دیده می شود )
بیشتر از ابزار دستی استفاده می شود.
 

 

چقدر می توانید درآمد کسب کنید

بسته به سطح مهارت و اندازه محصولات ، یک نفر می تواند 5-8 سبد در روز ببافد. در یک ماه می توانید 130-200 سبد درست کنید.
چه هزینه هایی ممکن است داشته باشید؟ در مرحله اولیه ، خرید ابزارهای اولیه برای کار است و در صورتی که بخواهید برای کارآفرینی ثبت نام کنید، باید هزینه بیمه شدن و مالیات را بپردازید ، در تبلیغات سرمایه گذاری کنید و احتمالاً سبد هایی را به عنوان مثال به فروشگاه ها به مشتریان تحویل دهید که هزینه های حمل و نقل دارد.
 
از ترکه بید می توانید تعداد زیادی محصول مختلف - گلدان ، سبد نان ، ظروف ، مجسمه ، تابلو، قفسه ، کمد ، میز ، صندلی ، مبل و غیره ببافید. 
 
بافتن سبد از شاخه ها می تواند سرآغاز یک پروژه جدی تجاری باشد. با تسلط بر تکنیک بافندگی و یادگیری نحوه ساخت محصولات ساده می توانید طیف وسیعی از محصولات را گسترش داده و درنهایت به تولید مبلمان حصیری برسید که بسیار سبک و دوستدار محیط زیست است.
 
بسیار دلپذیر است که عصرها کنار پنجره در صندلی بافته شده از ترکه های بید  بنشینید ، چای را با توت بنوشید و عطرهای عصر تابستان را استنشاق کنید. و این شما هستید که می توانید در تحقق بخشیدن به این رویا کمک کنید - به عنوان یک تولید کننده و فروشنده مبلمان حصیری و سایر کارهای حصیری:(

نظرات

در ادامه بخوانید...

پنج منفعت آغاز یک کسب‌ و کار کوچک جانبی

در

کارآفرینی: یک کلمه که من همزمان می‌پرستم و نفرت دارم. به عنوان یک نفر با آرزوهایی که یک روز یک شرکت موفق را شروع می‌کنم، ایدۀ رشد دادن یک کسب‌ و کار تازه به یک شرکت قدرتمند هیجان‌انگیز است. دیگران از سناریوی رؤیایی من در حمایت از یک شغل باثبات که غذا را روی میز بگذارد اجتناب می‌کنند. هیچ مسیری بر دیگری برتری ندارد. کلاً بستگی به این دارد که هر فرد در زندگی چه می‌خواهد.

1. مزایای مالیاتی

شما می‌توانید بسیاری از خریدها را به عنوان مخارج کسب‌ و کار بنویسید، شامل فضای دفتری خانه، تأمین دفتر، مبلمان ، حتی سفرهای طولانی تجاری. اباید برای به دست آوردن شرکت مسئولیت محدودتان اقدام کنید.

2. جریان درآمد جانبی

کسب‌ و کار "غیرکارفرمایی" (یک نفره) درآمدی بیش از یک میلیون ها  ریال در یک سال دارد. 

3. کنترل بیشتر

میلیونر متوسط جریان های درآمدی  متنوع دارند. در صورت از دست دادن یک جریان درآمدی به سراغ بعدی می رود.یک کسب‌ و کار جانبی به شما یک منبع اضافی از درآمد می‌دهد که فقط پول بیشتر در جیبتان نمی‌گذارد، بلکه کنترلی بیشتر  زندگی را به شما می‌دهد. جریان درآمدی دوم یعنی شغل شما دیگر مالک شما نیست. شما می‌توانید تصمیم بگیرید که از شغلتان خارج شوید و شرکت خودرا گسترش دهید. شما  ناراحت نمی‌شوید وقتی که رییس به شما ارتقا نمی‌دهد. شما نمی‌نالید وقتی همکار ی تنبل نسبت به شما ارتقا می‌یابد. چرا؟ چون شغل شما همه چیز شما نیست. در خانه، شما یک کسب‌ و کار پرورش می‌دهید که برای شما صدها، هزاران  و حتی میلیون ها تومان در یک ماه درآمدزا است. 

4. تجربه برای افزودن به رزومه کاری

اگر کسب‌ و کار جانبی شما موفق باشد، شما می‌توانید تجربه راه‌اندازی آن را به رزومه خود بیفزایید. که به سادگی شما را از سایر داوطلبان که فقط تجربۀ مدیریتی استاندارد دارند را جدا می‌کند. شخصاً، ترجیح می‌دهم که یک دبیرستانی ترک تحصیل کرده با تجربۀ و موفقیت تجاری واقعی را استخدام کنم نسبت به یک MBA دانشگاهی .

5. افزایش خوشحالی

وقتی نوبت به خوشحالی می‌رسد، 77% از صاحبان کسب‌ و کار خوشحال‌تر از کارگر متوسط هستند، در حالی که 52% از کارگران نسبت به شغلشان خوشحال نیستند. شما می‌توانید از 48% باشید که عاشق کارشان هستند، پس از منافع بودن یک کارمند و یک صاحب کسب‌ و کار لذت ببرید. اگر از شغلتان متنفرید، کسب‌ و کار جانبی یک فرصت برای فرار از یکنواختی روزانه و حتی جایگزین کردن آن است. شانس را بگیرید چیزی برای از دست دادن ندارید.
شما نیاز ندارید که یک استارتاپ خیلی پیچیدۀ فن آورانه را راه بیندازید که یک کارآفرین شود. راه اندازی یک شرکت در کنار شغل تمام وقت حیاتی نیست، اما مزیت است. من منافع را فهرست کردم. حالا، شما نیاز دارید که گام‌های بعدی را بردارید. پس وبلاگ را راه بیندازید، فروشگاه تجارت الکترونیکی را باز کنید، یک کسب‌ و کار آزاد با مهارت‌های خود ایجاد کنید ، فقط کسب و کار جانبی خود را آغاز کنید و از آزادی که  برای شما می‌آورد لذت ببرید.

نظرات

۱۳۹۵/۸/۱The answer of an extrep. Good to hear from you.

در ادامه بخوانید...

15 کار کوچکی که می توانید هر روز برای رسیدن به موفقیت انجام دهید.

در

آیا تاکنون به رازی که در پس موفقیت قرار گرفته، فکر کرده اید؟ برای اکثر افراد، این مساله فقط یک چیز خاص نیست. بلکه، نتیجه ی بسیاری از عادت های روزانه  است که دائما تکرار می شوند. در اینجا 15 کار کوچک روزانه وجود دارد تا مطمئن شوید که عمدتا  زمان و صرف آن روی اولویت های خود را انجام میدهید. این نکات را در کارهای روتین روزانه ی خود قرار دهید و  مراقب اوج گرفتن موفقیت خود باشید !(سیارک)

  1. اولویت های خود را تعریف کنید.

سه اولویت برتر شما در زندگی کدام است ؟ سه چیزی که در بیشتر مواقع ، وقت خود را صرف آن می کنید کدام است ؟ آیا اولویت های شما با جایی که شما وقت خود را صرف می کنید ، تطابق دارد ؟ اگر این طور است ، ترسناک است. اگر نه ، باید سخت تلاش کرده تا زمان خود را صرف اولویت ها ارادی کنید و از شر این چیزهای بی ارزشی که شما را از انجام کارهای مهم باز می دارد ، خلاص شوید. واقعا به روشی که می خواهید زندگی خود را صرف کنید فکر کنید – شما احتمالی فقط زمانی احساس موفقیت می کنید که زمان خود را صرف چیزهایی کنید که برایتان بسیار اهمیت دارد.

  1. برای ادامه ی روز برنامه ای را تنظیم کنید.

زمان با ارزش ترین سرمایه ی ماست و دوباره بدست نمی آید. اگر واقعا می خواهید موفق باشید ، باید روش گذراندن زمان خود را برنامه ریزی کنید.

یک راه انجام این کار ، هر شب وقتی را به برنامه ریزی برای روز بعد اختصاص دهید. نوشتن برنامه ی زیری به سه دلیل به شما کمک می کند : باعث می شود ساعت های بیداری خود را به ماکزیمم زمان برسانید ؛ می توانید زمانی را هر روز به تمرکز روی اولویت های خود اختصاص دهید ؛ و می توان کشف کرد که آیا زمان زیادی را هدر داده اید یا نه. من اخیرا در جایی خواندم که متوسط آمریکایی ها 5 ساعت از روز خود را صرف تماشای تلویزیون می کنند. تنظیم برنامه  باعث می شود شما در دام کارهای کشنده ی زمان مثل تلویزیون نیفتید.

  1. قورباغه را قورت بده

در ابتدا یک قورباغه ی زنده را هر روز صبح قورت داده  و در بقیه ی روز هیچ چیز بدنی برایتان دیگر رخ نمی دهد. " مارک تواین

اگر شما نیز مثل بقیه ی مردم  هستید ، کاری هست که هر روز پشت گوش می اندازید چونکه شما از آن هراس داشته یا دستپاچه میشوید. این کار قورباغه ی شما است ، و طبق گفته ی مارک تواین ، باید هر روز صبح آن را بخورید. مساله ی به تعویق انداختن خوردن قورباغه این است که تمرکز روی انجام کارهای دیگر ، کار سختی است ؛ شما این قدر مشغول فکر کردن به این قورباغه هستید که نمی توانید آن را الان بخورید و به تعویق می افتد. همچنین ، طفره رفتن از آن باعث می شود حتی این مساله برایتان دشوارتر باشد چونکه زمان برای تصور چیزهای احتمالی دارید که این کاررا بدتر می کند.

خوردن این قورباغه در ابتدای روز به شما حس کمال می بخشد و آغاز روز برای حس موفقیت بسیار مناسب است. تمام کردن فوری این کار ترسناک به شما نیروی آنی را برای انجام کارهای دیگر در طول روز می دهد. همچنین ، در مقایسه با قورباغه ای که در ابتدا با آن روز خود را شروع کرده اید ، بسیار آسان به نظر می رسد.(سیارک)

  1. با فرد درون آینه صادق باشید

حالا که راجع به خوردن قورباغه صحبت می کنیم ، می خواهم شما را تشویق کنم که با خودتان روراست باشید و چونکه قورباغه ای هست که در ابتدای روز باید بخورید یعنی زودتر از  زمانی که همیشه بیدار می شوید ، از خواب بلند شده تا خوردن آن را شروع کنید.

برخی از افراد تمام سعی خود را قبل از طلوع خورشید  می کنند و بقیه به طور باور نکردنی در آخر شب ، پرحاصل هستند. اگر عاشق آغاز روز در ساعت 5 صبح هستید ، عالی است – جلو رفته و این قورباغه را در ساعات اولیه ی صبح بخورید. اگر ترجیح می دهید بخوابید ، بسیار خوب است – جلو رفته و آن را در ابتدای روز خود  بخورید.

افراد موفق با خود صادق هستند. آنها تنظیم هدف تمرین را هر روز صبح در ساعت 4:30 می دانند. آیا این بهترین ایده نیست که هرگز آدم صبح زود نیستند. آنها اهداف خود را بر مبنای پر حاصلترین زمان خود تنظیم میکنند.

  1. خط قرمزهای خود را مشخص کنید.

از کلنگ Hack حاصلخیز اصلی سود ببرید : قانون پارکینسون .

طبق قانون پارکینسون ، کار برای پر کردن زمان موجود برای تکمیل  آن توسعه یافته است. اگر زمان کمی برای تکمیل کار دارید ، احتمالا تلاش خود را باید افزایش دهید. راجع به روش تمیز کردن خانه ی خود فکر کنید زمانی که فردی تماس می گیرد و میگوید تا بیست دقیقه ی دیگر می آید و روش تمرکز شدید شما روی ماموریتی که فردا صبح دارید. تلاش تان به طور قابل توجهی افزایش می یابد زمانی که زمان کم باشد.

خط قرمزهایی را برای تکمیل کار ، مشخص کنید تا برای رسیدن به اهداف به شما کمک کند. چونکه برنامه ی روزانه ی خود را تنظیم کرده اید ، می توانید از قانون پارکینسون برای بهره بردن شما ، استفاده کنید. یک راه انجام این کار استفاده از بلوک های زمان است . 5 دقیقه به تکمیل هدف اختصاص داده و سپس یک استراحت 5 دقیقه ای در نظر بگیرید. دانستن اینکه زمان کمی دارید  به شما کمک می کند تا سودمندی خود را در عرض 55 دقیقه  جلسه ی کاری، به ماکزیمم زمان برسانید. همچنین ، وقفه های روانی کوتاه در حین کار سخت در هر ساعت ، باعث سازماندهی دوباره ی شما می گردد.

  1. حواس پرتی ها را به حداقل برسانید.

از بسیاری از حواس پرتی ها در حین کار تا حد ممکن خلاص شوید. اگر اینترنت حواستان را پرت می کند ، کامپیوتر خود را به گونه ای تنظیم کنید که برخی از سایت های خاص در زمان طول روز ، قفل باشد. گوشی خود را خاموش کنید. وقتی با فهرست کارهای روتین سر و کار دارید ، پیام هایتان در آنجا خواهند بود.

  1. مکث

زمان را هر روز برنامه ریزی  کنید تا مراقب خود باشید . زمان را در جدول زمانبندی خود برای تنظیم کنید تا ورزش کرده و زمان آرامش یا هر دو را  داشته باشید.

  1. برنامه ی معکوس

یک روش برای حرکت به سمت اهداف بزرگ ، برنامه ریزی وارونه در زمان تنظیم اهداف ، است .

مثلا ،‌می خواهید 26 پوند وزن کم کنید. بعد از اینکه یک هدف طولانی مدت کاهش وزن 26 پوندی از حالا تا سال دیگر تنظیم کردید ، برنامه ریزی معکوس را آغاز شکرده و هدف را به بخش های ممکن تقسیم کنید. اگر می خواهید 26 پوند در یک سال کم کنید ، باید نیم پوند (1750 کالری) هر هفته کم کنید یعنی 250 کالری در روز . بسیاری از افراد سه وعده ی غذایی و دو وعده ، اسنک در طول روز می خورند ، به این معنا که می توانید جذب مواد را تا 50 کالری در زمان خوردن کاهش می دهید. که این کار یک هدف شدنی است! شما اکنون مقدار زیادی جذب کرده و اشتیاق خود را زیر پا گذاشته و آن را به اجزاء کوچک تقسیم کردید، یعنی اهداف روزانه ی قابل دستیابی.

برنامه ریزی برعکس برای حرکت به سمت جلو ، برای همه ی اهداف بزرگ موثر است. من یک هدف مالی دارم که می خواهم امسال به آن برسم و دقیقا می دانم چند دلار و سنت روزانه بدست بیاورم تا به هدفم برسم.

  1. یادداشت کنید.

تحقیقات نشان می دهد که فقط با نوشتم اهداف خود روی شانس رسیدن شما به آنها تا حد زیادی افزایش می یابد! اهدافتان را روی کاغذ بنویسید ، آنها را در جایی روی دیوار که به راحتی قابل روئیت باشد ، بچسبانید ، مرتبا به آن رجوع کنید ، و شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت.

  10. یک شریک ذیحساب پیدا کنید.

شرکای مالی بسیار مهم هستند؛ آنها ما را حمایت و تشویق کرده تا برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم. شاید شما همیشه می خواستید کتابی بنویسید یا یک شغل خانگی را شروع کنید. به کسی می گویید که به حفظ مسئولیت حساب شما کمک کرده و به طور هفتگی بررسی پیشرفتتان را کنترل کند.  داشتن یک شریک ذی حساب که اهداف مشابهی با شما دارد ، اثر بیشتری دارد.

  1. فقط خودتان را با افرادی مقایسه کنید که عزم و اراده ی شما را بر می انگیزانند.

آیا واقعا می خواهید احساس خوبی درباره ی زندگی تان داشته باشید ؟ مقایسه خود را با افراد دیگر رها کنید اگر حس بدنی به شما دست می دهد. حسادت به دیگران ، به سرعت شادی شما را کاهش داده و حس موفق نبودن را به شما می دهد.

مقایسه همان طور که در عنوان گفته شد ، می تواند مفید باشد اگر آن را در ارتباط با تحسین به جای حسادت ، انجام دهید. اگر دوستانتان دائما در شغل ارتقا می گیرند ، عادت های آنان را در اداره بررسی کنید. آیا او همیشه زود می رسد و دیر می رود و درخواست پروژه های اضافی می کند ؟ رقابت با اخلاق کاری او به شما کمک کرده تا اشتیاقتان تحریک شود. آیا همکارتان ، نمای سلامت کامل است ؟ مقایسه ی عادتهایتان با او باعث می شود شما بفهمید او هر روز بعد از ناهار پیاده روی می کند در حالی که شما در حال خوردن اسنک پشت میز کار خود هستید. اگر میل دارید تناسب اندام  خود را بهتر کنید در پیاده روی به او ملحق شوید.

" وقتی خود را به گونه ی سالم مقایسه کنیم (آنها آن را دراند ، من آن را دوست دارم ، چگونه راه رسیدن به آن را از آنها یاد بگیرم) ، که می تواند عزو م اراده ی ما را برای موفقتر شدن ، تقویت کند.

  1. بدنبال یک مربی ( منتور ) باشید.

اگر حوطه ی خاصی در زندگی شما وجود دارد که اشتیاق زیادی نسبت به آن دارید ، یک منتور موفق انتخاب کرده تا به شما کمک کند تا در آن حوزه رشد کنید. شما شاید بفهمید که در حوزه های مختلف زندگی تان ، منتورهای مختلفی دارید- من می دانم که دارم. استخدام یک  مربی را در نظر بگیرید؛ مربی درست ،با دادن انگیزه و ابزارهای لازم برای رسیدن به سطوح بالای موفقیت ،  دنیایی از تفاوت را در زندگی تان ایجاد می کند .

  1. وکیل یا نماینده

" اگر می خواهید الان کارهای بسیار کوچکی انجام دهید ، آن را خودتان انجام دهید. اگر می خواهید کارهای بزرگ انجام دهید و تاثیر زیادی داشته باشید ، نماینده بودن را یاد بگیرید" – جان سی ماکسول

ترک کنترل برخی کارها و نمایندگی کارهای خاص ، به همان اندازه که مشکل است ، نیز اهمیت دارد. رویهم رفته ، فقط 24 ساعت در یک روز وجود دارد ، و اگر واقعا می خواهید روی اولویت های خود تمرکز کرده و موفقیت زیادی داشته باشید ، باید به دیگران اعتماد کرده تا مسئول چیزهایی باشند که برای شما کمتر اهمیت دارد.

سال های پیش ، من کارهای هفتگی خود را روی کاغذ نوشتم و دریافتم که 56 کار وجود دارد که هر هفته آنها را تکمیل کرده ام. تعجبی ندارد که در آن لحظه احساس تاثیر بر انگیزی داشتم! ارزیابی اهمیت هر کدام از آن کارها را آغاز کرده و تصمیم گرفتم کارهایی را که انجامشان برایم اجباری نبود ، به وکیل واگذار کنم ، هنوز هم باید برای آن کارها را انجام مید ادم. حالا من زمان بیشتری برای تمرکز روی اولویت های خود دارم. زمانی که برخی از کارهای خود را به دیگران وکالت می دهیم ، می توانیم روی چیزهای مهم تمرکز کنیم – یک عامل مهم برا موفقیت.

  1. شرکت خود را عاقلانه انتخاب کنید.

علیرغم داشتن شریک ذی حساب مخصوص ، کل گروه خود را با دقت انتخاب کنید.

طبق نظر تاجر چیم ران ، " شما متوسط 5 نفر هستید که اکثر وقت خود را با او می گذرانید".

آیا شما وقت خود را با افرادی می گذرانید که مشوق ، مثبت و حامی شما هستند ؟ یا بیشتر زمان تان صرف افرادی می شود که برای شما مثل سم هستند ؟ انتخاب کنید که زمان خود را با فرادی بگذرانید که تلاش می کنند شما بهترین ها باشید.

  1. مطالعه کنید.

آیا می خواهید موفقیت بالایی داشته باشید؟ مطالعه کنیدو دائما  مطالعه کنید. مطالعه به ما انرژی داده و زهنمان را باز می کند. متونی را بخوانید که به شما انگیزه داده و در ذهنتان جرقه ایجاد می کنند. در توسعه ی نفس خود کاوش بسیار کنید. تا حد امکان اطلاعات بدست بیاورید. همیشه چیزی باری یادگیری بیشتر وجود دارد.

همه ی این کارها را روزانه انجام داده تا سریعا در مسیری قرار بگیرید که به موفقیت بسیار ختم می شود!(سیارک)

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸ما هیچ وقت با خورمان صادق نیستیم

در ادامه بخوانید...

6 خصوصیت معمولی افراد خیلی موفق

در

افراد خیلی‌موفق اگر چه دارای خصوصیات معمولی مشترکی هستند، ولی آنها افرادی غیرمعمولی هستند.
آنها بر روی همان جاده‌هایی که شما قدم می‌زنید، گام برمی‌دارند؛ زیرِ همان آفتاب می‌ایستند، ولی جهان را از پشت یک لنزی می‌نگرند که باعث می‌شود آنها از افراد عادی متمایز شوند.
در سطور آتی، من آن لنز را به شما امانت خواهم داد.

 

6 نکته‌ای که ملاحظه خواهید فرمود، ممکن است چیزی نباشد که شما انتظار آن را دارید، ولی جذابیت و فریبندگی آنها مربوط به این قابلیت آنهاست که یک چیزی به نظر می‌رسند، ولی چیز دیگری هستند. و آنجا، من یک خصوصیت را به شما ارائه می‌کنم که لب شما را تر کند:
افراد خیلی موفق، در هر موقعیتی، خوبی می‌بینند.

اما آنها چه خصوصیت مشترک دیگری دارند؟
ترتیب ارائه نکات، اهمیتی ندارد:

1- آنها هرگز تلاش نمی‌کنند
آنهاهرگز تلاش نمی‌کنند، زیرا تلاش کردن به معنی انجام دادن کار نیست. در عوض، آنها کاری را می‌کنند که هدف‌گذاری کرده‌اند به آن برسند. چگونه؟
• از طریق شفافیتی همچون بلور در خصوص اهدافشان
• از طریق قربانی کردن هر چیزی که منابع (مثلاً وقت) را از آن اهداف می‌دزدد.
• از طریق جشن گرفتن هر برد کوچکی در طول راه

2- آنها هر کاری را با اهرم انجام می دهند
انجام کار با اهرم، یعنی استفاده از یک ورودی کوچک برای درو کردن حداکثر نتایج. به همین سادگی.
افراد خیلی موفق دارای قابلیت منحصر به فردی برای استفاده از ذره ذره تجربه‌های انسانی خود هستند. آنها راهبردهای بَرنده خود را در کتاب ها به فروش می‌رسانند، تجارب خود را در نمایش‌های تلویزیونی به بازار عرضه می‌کنند، نقاط آسیب‌پذیر خود را به کار می‌گیرند تا به افراد غریبه وصل شوند و از دوستی با آنها، اهرمی را برای دستیابی به هدف‌های دوردست بسازند. به زندگی و امتیازات خود با دقت نگاه کنید. چیزهای زیادی در بین آنها وجود دارند که می‌توانید از آنها به عنوان اهرم استفاده کنید.

3- آنها بیشتر از آنچه که می‌گیرند، می‌دهند
یک ارتباطی بین تعداد افرادی که شما به آنها خدمت می کنید و مقدار سودی که می‌برید، وجود دارد. به همین دلیل است که میلیاردرها می‌خواهند به بیشترین تعداد مردم خدمات بدهند. آیا شرکت آمازون از این لحاظ برایتان آشنا نیست؟ یک نیاز و درد جامعه را پیدا کنید ، برای رفع آن تمرکز نمایید و سود این کار در موعد مناسب به سراغتان خواهد آمد.
تو نیکی می‌کن و در دجله انداز که ایزد ددر بیابانت دهد باز

4- آنها قلب‌ها را تسخیر می‌کنند
اکثر منابع و چیزهای باارزش، در ورای دیوار روابط پنهان شده‌اند. افراد خیلی موفق، بسته به اینکه درون‌گرا یا برون‌گرا باشند، راهی را برای ایجاد ارتباط با افرادی که ملاقات می‌کنند پیدا می‌نمایند. آنها درک می‌کنند که جاه‌طلبی‌ها و حاشیه‌هایمان ما را ول نمی‌کنند، و ایضاً کاستی‌ها و نقص‌هایمان. بنابراین آنها بلافاصله از شرایط استفاده کرده و به فلب شما دست می‌یابند.
به عنوان مثال:
• آنها با شما به زبان محلی‌تان سلام و احوال‌پرسی می‌کنند
• تا جایی که بتوانند شما را به اسم صدا می‌زنند
• اگر اطلاع نداشته باشند که شما در مورد چه ورزشی صحبت می‌کنید، آیینه زبانِ بدنِ شما می‌شوند (به عبارت دیگر، اگر از علاقمندی‌های شما خبر نداشته باشند، رفتار شما را تقلید می‌کنند)
• ولی اگر هیچکدام از این کارها جواب نداد، انها با تعریف کردن سرگذشتشان، خودشان را ضعیف و بی‌پناه نشان می‌دهند. این مثل طلسم خوش‌شانسی جواب می‌دهد.

5- آنها تسلیم می‌شوند
فقط یک احمق است که یک کاری را تکرار می‌کند و انتظار نتایج متفاوت دارد. افراد موفق این را می‌دانند.
در نتیجه، آنها وقت خود را صرف افسوس خوردن نمی‌کنند یا به ایده‌ها و روش‌هایی که جواب نمی‌دهند، وفادار نمی‌مانند. آنها عاشق هدف نهایی خود هستند و نه مسیر رسیدن به آن؛ و لذا به چیزی می‌چسبند که جواب می‌دهد.
چیزی را که جواب نمی‌دهد دور بریز! زود باش! و چیز دیگری را امتحان کن.

6- آنها دانش‌آموزان بیست‌بگیر هستند
ریچارد برانسون از این دسته است. اگر چه خیلی از افراد خیلی موفق، جزو ترک تحصیل کرده‌ها هستند، ولی یک چیزی که آنها هرگز از آن ترک‌تحصیل نمی‌کنند، مدرسه زندگی است.
برای مثال:
• آنها شاگرد فوق‌العاده اشتباهات خود هستند (و از اشتباهات خود به خوبی درس می‌گیرند). به همین دلیل است که اکثر آنها یک دفترچه خاطرات دارند.
• آنها شاگرد بزرگ موفقیتهای دیگران هستند (و از موفقیت های دیگران الگو می‌گیرند). به همین دلیل است که آنها نسبت به یک فرد متوسط، کتاب‌های بیشتری را مطالعه می‌کنند.
• آنها شاگرد چیزهایی هستند که مردم را ترغیب به انجام کاری می‌کند. مثال این مورد، همان چیزی است که شما این هفته آن را خریداری کردید ولی واقعاً نیازی به آن نداشتید.
• آنها شاگردان تیزهوش مسائل مردم هستند. دلیل؟ میزان فروش محصولات (راه‌حل‌های) آنها.
اگر شما بپذیرید که یک دانش‌آموز زیرک زندگی باشید، جهش بزرگی را در سفر به سوی موفقیت انجام داده‌اید.
من ایمان دارم که شما این کار را خواهید کرد، بنابراین بهترین ها را در این مجاهدت برایتان آرزو دارم.

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸ما ایرانی ها روز می گذرونیم هدف خاصی نداریم

در ادامه بخوانید...

10 نکته ای که اگر والدین انجام دهند مسیر موفقیت فرزندان را هموار می کنند

در

خواستن بهترین ها برای بچه ها خصوصیت مشترک همه والدین می باشد. بهترین منزل، بهترین موقعیت، بهترین مدرسه، بهترین زندگی ... . والدین می خواهند که مطلوب ترین موقعیت ها را پیش روی فرزندان خود قرار دهند. بدون در نظر گرفتن تاثیرات بیرونی، همه والدین تمام توانایی های خود را برای داشتن فرزندانی با رشد سالم، مسئول، و موفق به کار می گیرند.


1. احترام را به آنها یاد بدهید
والدین باید حس احترام را به فرزندان القا کنند. نه فقط احترام به انسان ها و جانداران بلکه احترام به هر چیزی که در جهان وجود دارد (و این موضوع حائز اهمیت زیادی می باشد). والدین باید ارزش احترام را هم به بچه ها نشان دهند؛ و به انها بگویند که کسی احترام دریافت می کند که احترام بگذارد. یاد دادن احترام گذاری به همه جنبه های زندگی به آنها یاد می دهد که قدر داشته های خود را بدانند، و ارززش کار برای در آمد بیشتر را بفهمند.


2. به آنها تحمل و بردباری را یاد بدهید.
بچه ها باید یاد بگیرند که چگونه بردبار تر از همه موجودات کره زمین باشند. نگاه کردن از بالا به دیگران خوب نیست؛ بچه ها باید یاد بگیرند که در صورت نیاز به هم نوعان خود کمک کنند، تا اینکه در زمان نیاز دیگران هم به کمک انها بیایند. هم چنین، بچه ها باید در مقابل افرادی که در حق
انها بدی کرده اند نیز بردبار باشند، و بدانند که چرا این بردباری را به خرج می دهند (مانند قلدری که پول ناهار خود را از دیگران می گرفت چرا که مادرش به او پول ناهار نمی داد). در جهان چیزهایی وجود دارند که تغییر نمی کنند، و بچه هایی که با این موقعیت آشنا باشند بهتر می توانند با آنها مقابله کنند.


3. مسئولیت پذیری را به آنها آموزش دهید.
والدین باید به بچه ها یاد بدهند که چگونه مسئولیت اعمال خود را بپذیرند. برای آنها مهم است که بدانند که کارهایی انجام می دهند و یا حرف هایی که می زنند دارای عواقبی می باشد، و مسئولیت مثبت بودن و یا منفی بودن این عواقب بر عهده خود آنها می باشد. با ساده گیری اشتباهات بچه ها، به آنها بد می کنید. نظم دهی به کارهای آنها دشوارتر می شود، و این ساده انگاری تاثیر بدی بر ذهن انها می گذارد. به عنوان یک فرد بالغ، عملکردهای منفی آنها دارای عواقب وخیم تری خواهد بود. از سوی دیگر، به بچه ها آموزش دهید که اعمال مثبت پاداش های مثبتی دارند و مسیر موفقیت را هموار می کنند.(سیارک)


4. خود کنترلی را به آنها یاد بدهید.
بچه هایی که می تواند خود را کنترل کنند سریع تر بالغ های مستقل می شوند. بچه هایی که همواره به آنها یادآوری می شود که تکالیف خود را انجام دهند و خودشان این کارها را به خود انجام نمی دهند در هنگام زندگی فردی بیشتر دچار مشکل می شوند. بچه ها باید مدریت هزینه را زود یاد بگیرند، و بدانند که چگونه منابع خود را اولویت بندی کنند (و همین طور زمان خود را)، تا اینکه در عدم وجود والدین خود سرگردان نشوند. خود کنترلی در زمان های دشوار بسیار مهم می باشد، با خود کنترلی آنها خود را از یک دشواری کوچک وارد یک دشواری بزرگتر با تاثیرات منفی تر نخواهند کرد.


5. صداقت را به آنها یاد بدهید.
بچه ها باید یاد بگیرند که با دیگران و با خودشان صادق باشند. یک بچه صادق تبدیل به یک بالغ قابل اعتماد با آینده ای درخشان خواهد شد. بسیار مهم است که به بچه ها یاد بدهیم که حتی اگر منافع فردی شان در خطر باشد فقط و فقط حقیقت را بگویند، بهتر است که راستگو بوده و تنبیه شوند تا اینکه حرف دروغ بزنند. بچه ها اشتباه می کنند، اما دروغ گفتن اشتباه نیست – دروغ گفتن یک تلاش آگاهانه و هوشیارانه است که در هر سطح و هر سنب ممکن است که اتفاق بیافتد. بچه ها باید با خودشان هم صادق باشند تا بتوانند کارهای روزانه خود را به نحو احسن انجام دهند. با مستقل شدن، باید بتوانند با صداقت جنبه های مختلف زندگی خود را ببینند و گزینه های پیش روی خود را مورد ارزیابی قرار دهند. با صادق بودن با خود، بچه ها پس از کنار رفتن والدین بیشتر و بیشتر به رشد خود ادامه خواهند داد.


6. به آنها یکپارچگی را یاد بدهید.
داشتن شغل پر درآمد، موقعیت بالا، و ماشین های اسپورت زیبا اگر از راه غیر قانونی و خلاف به دست آمنده باشند هیچ ارزشی ندارند. از سوی دیگر، داشتن یک خانه مدرن، اتومبیلی که شما را به مقصد می رساند، و کسب درآمدی که با آن بتوانید هزینه های زندگی را پرداخت کنید بیشتر به موفقیت نزدیک می باشد. بچه ها باید تفاوت بین سخت کوشی و کاهلی را بدانند. همان طور که باید بدانند که حتی اگر با راستگویی از بین می روند باز هم صداقت خود را از دست ندهند، بچه ها باید یکپارچگی را هم یاد بگیرند؛ حتی اگر کسی در اطرافشان مجود ندارد باید بدانند که بهتر است که درست عمل نمود. چه بخواهید و چه نخواهید برخی عقاید مذهبی را به آنها تحمیل می کنید، ارزش فرشته های بالای سر به آنها بگویید، و به آنها یاد بدهید که از شیطان دوری کنند.


7. پشتکاری را به آنها آموزش دهید.
بسیاری از بچه ها از انجام دادن کاری که قبلا نکرده بوده اند می ترسند. این موضوع شامل انجام تکلیف، آزمون، سرگرمی های جدید، تقاضای دوستی، و درخواست اولین شغل می شود، بچه ها خیلی بیشتر از چیزی که شما فکر می کنید از دنیا می ترسند. به آنها یاد بدهید شکست مشکلی ندارد. مشکل این است که زندگی از روی شما بدون هیچ تلاشی گذر کند. هنگام شکست و سقوط بچنه های خود را بگیرید. به آنها کمک کنید که بلند شوند، و دوباره اقدام کنند. آنها باید یاد بگیرند که شکست پایان نیست، بلکه یکی از راه های رسیدن به موفقیت می باشد. رویاهای آنها به سادگی به حقیقت تبدیل نمی شوند بلکه با سختی و پشتکار به دست می ایند.(سیارک)


8. به آنها یاد بدهید که متشکر باشند.
به بچه ها یاد بدهید که بابت چیزهایی که دارند و افرادی که در خدمت آنها هستند قدر دان باشند. تشکر کردن را به آنها نشان دهید، مانند انجام کارهایی بدون این که کسی از شما آنها را خواسته باشد، گذراندن زمان با اقوام، و یا نوشتن یادداشت تشکر برای معلم بدون هیچ دلیلی. تشکر کردن از همدیگر به بچه ها نشان می دهد که هر یک از ما مسئولیت هایی را در قبال هم داریم. بچه ای که با این طمینه بزرگ می شود بهتر وارد اجتماع شده و مورد تقدیر جامعه قرار می گیرد چرا که تمام تلاش خود را برای کمک رسانی از خود نشان می دهد.


9. مهارت های زندگی را به آنها یاد بدهید.
والدین باید در میان درس ها و ارزش های زندگی، مهارت هایی را هم به بچه ها آموزش بدهند. به آنها یاد بدهید که چگونه ظرف ها را بشویند، دستشویی و حمام را تمیز کنند، چمن ها را کوتاه نمایند، یک لاستیک پنچر را معاوضه کنند، و یا برف ها را پارو نمایند. از آنها این مسئولیت ها را بخواهید تا اینکه در آینده در هنگام مواجهه با این مسئولیت ها دچار سر در گمی نشوند. به آنها بگویید که لیستی از ناتوانی های خود تهیه کنند و در هنگام فراغت سعی در یاد گیری انها داشته باشند و از این طریق کیفیت زندگی خود را افزایش دهند. آنها باید بتوانند در هنگامی که دوستانشان در بیرون از خانه در حا بازی هستند به شما در انجام کارها کمک کنند، البته هر زمان که در آینده از اموخته هایشان استفاده کردن ارزش این کارها را خواهند فهمید.


10. همواره یک الگو برای آنها باشید.
اگر شما الگویی مناسبی برای فرزندان نباشید هیچ یک از موارد بالا مقدور نیست . "آن طور که می گویم انجام بده نه آن طور که عمل می کنم" این حرف کاملا بی فایده است (چرا که در این صورت در هر لحظه که شما حضور نداشته باشید کار خودشان را ادامه خواهند داد). همان فردی باشید که می خواهید بچه هایتان باشند. در حقیقت، فردی بهتر از آن چیزی باشید که تا به حال در زندگی خود بوده اید، و این کاررا به خاطر فرزندان خود انجام دهید. البته که این کار دشوار می باشد، اما بزرگ کردن یک فرد مسئول و خوب برای جامعه الگو می خواهد. بزرگ کردن فرزندی که بتواند در بیرون از منزل مستقل باشد یک موفقیت بزرگ می باشد.  (سیارک)

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...