در صورتی که رشته کامل DNA را داشته باشیم با تکنولوژی موجود می توانستیم یک دایناسور را به وجود آوریم؟ نه نمی توانستیم. ما ژنوم ماموت پشمالو را توالی یابی کردیم. و هنوز ماموت را احیا نکرده ایم گرچه گونه هایی از آن زنده هستند. در این مورد، فیل آسیایی می تواند بعنوان مادر جانشین جنین فیل به کار رود تا ژنهای ماموت را با ویرایش ژن CRISPR تولید کند . در حال حاضر چنین تلاشی در حال انجام است اما به نظر من با اینکه امکان پذیر می باشد اما احتمالش کم است. و این یک مورد ایده آل می باشد چرا که یک حیوان بسیار مشابه با ژنوم مشابه هنوز زنده است.(سیارک)
در مورد دایناسور، نزدیکترین گونه های زنده، پرندگان هستند که همنژاد آنها هستند و بعد از پرندگان، تمساح ها می باشند. اما دایناسورها حدود 65 میلیون سال پیش نسلشان منقرض شد. این برای واگرایی، مدت زمانی طولانی است. حتی اگر هم DNA دایناسور را داشته باشیم که بسیار بعید است چون DNA برای چنین مدت طولانی دوام نمی اورد (توالی یابی قدیمی ترین DNA کمتر از 1 میلیون سال می باشد) ما مجبور خواهیم بود تا از جنین پرندگان یا تمساح استفاده کنیم تا ژنهای دایناسور را ویرایش کرده در نهایت چیزی که حاصل می شود بیشتر پرنده یا تمساح است تا یک دایناسور. البته هرگز نمی توانیم بگوییم که هیچ وقت امکان پذیر نیست: برخی از بافت های نرم شامل کلوژن و سلول های خونی بالقوه از دایناسوری 75 میلیون سال پیش بازیابی شده است. از آنجایی که نمونه های موزه ای بسیاری تجزیه و تحلیل می شوند شاید بتوانیم برخی توالی پروتئین ها را بدست آوریم و تلاش کنیم تا جوجه یا جنین تمساح را بدست آوریم و حداقل یک یا دو پروتئین دایناسور را بدست آوریم. اما در حال حاضر این فقط یک تخیل علمی سرگرم کننده است.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
مترجم itrans.ir
(سیارک) : به نظر من داشتن ابتکارهای جدید در کسب و کار لازمه پیشرفت است حال یک کافه دار در کره جنوبی با طراحی های زیبایی که بر روی کرم قهوه انجام داده ، توانسته تعداد مشتریانش را روز به روز زیادتر کند و به کسب و کار خود رونق فراوانی ببخشد نام این کافه دار Kangbin می باشد.نوشیدن قهوه در روز برای رفع خستگی و هوشیاری خیلی کارایی دارد بخصوص اگر از نوع تزیین شده با طرح های زیبا و ابتکاری باشد. خلاقیت در کار تا این حد از ظرافت را دیده بودین ؟ اثر هنری که در عرض 2 تا 3 دقیقه نوش جان می شود!!!
۸ بازیگر معروف که خواهر یا برادر دوقلو دارند ولی هیچ کس خبر نداشته است.
اسکارلت یوهانسن هنرپیشه شناخته شده و معروف هالیوود دارای برادر دو قلوی قد بلندی به نام هانتر می باشد. هانترهنرپیشه نیست و بیشتر وقتش را صرف فعالیتهای خیریه می کند.
نام اصلی وین دیزل مارک سینکلر وینسنت می باشدبا یک برادر دوقلو به نام پل وینسنت دارد که در صنعت سرگرمی سازی فعالیت دارد.عکسی از پل وینسنت و پل واکر در سال 2013 روی شبکه های اجنماعی گذاشته شد که دیزل در زیر آن نوشته بود "دو پل"
پل واکر همبازی وین دیزل در مجموعه فیلمهای سریع و خشمگین بود.(سیارک)
کیفر ساترلند قهرمانی فوقالعادهسریال 24 ساعت را همه به یاد دارید.ایشان یک خواهر دوقلو به نام ریچیل دارد
لاورن کاکس که در سال ۲۰۱۴ نامزد دریافت جایزه امی بخاطر بازی در سریال "نارنجی همان سیاه "شد به اولین بازیگر تراجنس تاریخ بود
احتمالا بسیاری از کسانی که سریال" نارنجی همان سیاه " را دیده اند به گریمور سریال نمره 20 می دهندکه چقدر طبیعی کاکس را به صورت یک مرد گریم می کند !! اما حقیقت این است که نقش آفرینی مارکوس را ام لامار، برادر دوقلوی او برعهده داشت.
اشتون کوچر را در فیلم اثر پروانهای دیده و بیاد دارید ، مایکل برادر دوقلوی اشتون کوچر می باشد که در بچگی به فلج مغزی وعمل پیوند قلب را درسن ۱۳ سالگی انجامداده است.
این دو برادر دوقلو هستند اما در شرایط کاملا نابرابر متولد شده اند
این دو خواهر دو قلو هم در صحنه ای از فیلم معروف ترمیناتور ۲ با هم بازی کرده اند و بینندگان متوجه حضور آنها نشده اند حتما صحنه ای که T۱۰۰۰ خودش را به شکل سارا کانر درمیآورد تا پسرش را بکشد را فراموش نکرده اید و زمانی که T۱۰۰۰ توسط سارا کانر واقعی شکست می خورد !! این بخش توسط لزلی همیلتون خواهر دوقلوی لیندا بازی شده است. جلوه ویژه ای در کار نبوده است!!!
ویل یانگ خواننده در سبک پاپ می باشد و در سال ۲۰۰۱ جایزه استعدادیابی موسیقی پاپرا از آن خود کرد. برادر دوقلویی او روپرت می باشد.
رامی مالک، را حتما درسریال آقای ربات به یاد می آورید . او در ۱۸ سالگی توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول امی را کسب کند.
نام برادر دو قلو ی او که در لس آنجلس معلم است، سامی می باشد.(سیارک)
هوش عملی به کارافرینان کمک می کند که تصمیمهای سریعتر و دقیقتری بگیرند زیرا هوش عملی شامل دانش در مورد ایده ها، فرایندها و مسیرهای عملیاتی است که ثابت شده موفقیت آمیز هستند.علاوه بر این، هوش عملیاتی مهارت و دانش را برای اقدامات سریع جلوتر از رقبا برای بهره برداری از فرصتهای غیرمنتظره یا اتخاذ فناوری و تکنولوژی های جدید فراهم می کند. هوش عملی همچنین به کارافرینان کمک می کند که به طور مداوم اقداماتی را برای بهبود کسب و کار برحسب فرایندها و محصولات/نوآوریهای خدماتی انجام دهند. هوش عملیاتی ازمایشهای مکرر، تست و اصلاح مفهوم کسب و کار به سمت بهبود مستمر را ترویج می دهد. هوش عملیاتی در نتیجه یک شاخص مهم از اقدامات سریع و انعطاف پذیر برای پاسخ به تغییرات بازار و کسب نرخ رشد سرمایه گذاری بیشتر است. در حمایت از این استدلال ،تحقیقات نشان می دهد که هوش هم اثرات مستقیم بر رشد سرمایه گذاری ها جدید دارد و هم فعالیتهای متعدد بهبود و عملکرد سریع را پیش بینی می کند.(سیارک)
چندتن از پژوهشگران استدلال کرده اند که تعصبات شناختی عاملی هستند که بین کارافرینان و غیرکارافرینان یا مدیران تمایز ایجاد میکنند.تعصبات شناختی مکانیسمهای شناختی هستند که به مردم در تصمیم گیری های سریع کمک می کنند.تعصبات شناختی عملکرد مثبتی دارند، از آنجا که به کارافرینان در تصمیم گیری بدون تحمل فشار زیاد بر روی زمان و منابع شناختیشان کمک می کنند در نتیجه به رغم نیازهای شناختی باا در موقعیتهای پیچیده همچنان عملی باقی می مانند.با این وجود، تعصبات شناختی ممکن است منجر به خطا شوند زیرا مردم تصمیمات کمتر عقلانی می گیرند و اطلاعات موجودشان کم است.در کارافرینی، تعصب شناختی اعتماد بیش از حد/خوشبینی بیش از حد توجه زیادی را به خود جلب کرده است.اعتماد به نفس کاذب به ارزیابی بیش از حد کارافرینان از تواناییهایشان اشاره دارد، به ویژه با توجه به پیش بینی های دقیقشان، داشتن تواناییهای بالاترشان نسبت به دیگران، و میزان موفقیت. خوشبینی بیش از حد(یا تعصب خوش بینانه) یک ساختار مشابه دارد و اشاره دارد به تمایل کارافرینان به انتظار نتایج مثبت و یا درک شانس بالاتری از موفقیت.
خوش بینی بیش از حد /اعتماد به نفس کاذب نقش بحث برانگیز آن در فرایند کارافرینی است.از یک طرف، محققان اشاره کرده اند که اعتماد به نفس کاذب/خوشبینی بیش از حد برای شروع کارافرینان با توجه به عدم قطعیتهایی که کارافرینان با آنها روبرو هستند ضروری است.از سوی دیگر،محققان استدلال کرده اند که اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد اثرات زیانباری دارد زیرا کارافرینان اشتباهات استراتژیکی انجام می دهند که وظایف بسیاری به عهده می گیرند ، در نتیجه منجر به over extension می شود.
هر دو دیدگاه دارای پایه های نظری هستند. بر این اساس، ممکن است که اعتماد به نفس کاذب/خوشبینی بیش از حد انگیزه کارافرینی برای شروع عمل و اصرار بر ادامه حتی در حضور نرخ بالای شکست و بازده مورد انتظار کم را افزایش دهد.
علاوه بر این،کارافرینان با بسیاری موانع در فرایند کارافرینی روبرو هستند، و اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد انعطاف پذیری عاطفی و شناختی آنها را افزایش دهد تا بتوانند با چالشها کنار بیایند.در مقابل، نظریه چشم انداز،نشان می دهد که تعصبات شناختی ممکن است منجر به تصمیمات ناقص و عملکردی کمتر از حد مطلوب شوند. در حوزه ی کارافرینی، محققان استدلال کرده اند که تعصب شناختی اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد می تواند درک کارافرینان از خطر ریسک مرتبط با یک استراتژی را کاهش دهد، به طوری که آنها اهداف غیرواقعی را تعیین کنند، تصمیمهای نامطلوبی بگیرند، یا اطلاعات مبهم را به عنوان تصمیهای امیدوارانه در نظر بگیرند.(سیارک)
این ممکن است منجر به ورود بیش از حد به بازارهای جدید، سرمایه گذاری بیش از حد و تشدید تعهد به پروژه های جدید ، یا عدم حفظ منافع شود..علاوه بر این، اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد می تواند موجب شود کارافرینان در پیش بینی هایشان عکس العمل رقبا را دست کم بگیرند یا تقاضا برای محصولات و خدمات را بیش از حد تخمین بزنند
شواهد تجربی نشان دهنده ی اختلافات نظری در مورد اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد است.چندین مطالعه نشان می دهند که کارافراینان سطح بالایی از اعتمادبه نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد دارند که در آن احتمال موفقیت سرمایه گذاری را بیش از حد تخمین می زند.
به طور مثال کوپر و همکاران در سال 1988 از بین 2994 نفر از کارافراینان که بررسی کردند و نشان دادند که یک سوم از کارافرینان احتمال موفقیت خود 100 درصد می دانند. این اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد مربوط است به شروع فعالیتهای لازم برای راه اندازی یک سرمایه گذاری و معرفی موفقیت امیز پیشگامانه ی محصولات و خدمات نواورانه.ترجمه itrans.ir
ادامه در پست بعدی
چرا کارآفرینی؟ کارآفرینی در سه دهه پیش ، در سراسر دنیا سر و صدا کرده بود، این امر نه تنها در اروپا و آمریکا، بلکه در آسیای شرقی نیز اتفاق افتاده بود. به نظر می آمد که چیزی پراهمیت تر از دولت ها و سازمان ها شده بود.
کارآفرینی برای جوامع و اجتماع، به معنی دستیابی به سطوح متفاوت موفقیت، نوآوری بود و برای بقا، توسعه و آزادی نیاز به تصمیم گیری مستقیم بود.
در هنگام تحلیل جهانی کارآفرینی، می بینیم که بر کلمه کنترل تاکید شده است، کنترل بر زندگی خود و یا کارآفرین باید تصمیماتی برای کنترل کردن بگیرد. به علاوه، آزادی، خلاقیت و استقلال، نیرو و انگیزه اصلی کار آفرینان شده بود. خود کارآفرینی به تنهایی مزایایی برای سازمان ها و جوامع داشت. کارآفرینی به عنوان پروسه توسعه انسان، که فرصت خود اظهاری، گوناگونی و پویایی را به دنیا ارائه می کند، در نظر گرفته شده است .(سیارک)
کلمه کارآفرینی برگرفته شده از یک فعل فرانسوی است (enterprendre) ، که به معنی مشارکت و متعهد شدن است، بنابراین کارآفرین باعث می شود که چیزها اتفاق بیافتد . پروسه کارآفرینی خصوصیات مشخصی دارد که در ادامه می آید:
1- توانایی ریسک پذیری. کارآفرین ها نسبت به آدم های غیر کارآفرین تلاش و عدم قطعیت بیشتری دارند.
2- نیاز به موفقیت . کارآفرینان دورنمایی از موفقیت دارند که باعث می شود که انگیزه بیشتری داشته باشند.
3- منبع کنترل.منبع کنترل داخلی بالاتر کارآفرینان، موجب اعتقاد به موفقیت و دستیابی به اهداف، بخشی از خصوصیات و رفتار آنها بشود.
4- میل به استقلال. حس کنترل بیشتر کارآفرینان را به سمت فردگرایی و آزادی بیشتر از عموم مردم، هول می دهد.
5-خلاقیت و فرصت طلبی. کارآفرینان خلاق تر از دیگران هستند؛ آنها مایل به، به چالش کشیدن فرضیات موجود ، خلق ایده های جدید و پیش بینی کردن فرصت ها هستند.ترجمه itrans.ir