علائم هشدار دهنده در رفتار یک زن که باید در طرز تفکر خود بازبینی کند

در

یک زن همیشه می خواهد احساس جوانی ، زیبایی و برقراری ارتباط آسان کند. اما بعضی اوقات تغییر در رفتار و عادت به سن بستگی ندارد.اگر به این صورت است که اگر از خواب بیدار می شوید ، شروع به نزاع و جدال می کنید یا درباره جوانان امروز بحث می کنید ، می گویید که خود شما چنین نیستید و نبوده اید ، این هشدار برای رفتار یک زن و نشانه دهنده این است که باید در طرز تفکر بازبینی کنید.

 

صحبت پشت سر افراد

زن

بحث دوستان در پشت سر شما زشت است.  / عکس


در موارد دیگر ، طرفداران بحث درباره دوستان در پشت سر آنها ممکن است افرادی دلسوز به نظر برسند ، زیرا آنها از روی ترحم درمورد دوستان و همکاران بحث می کنند و سعی می کنند راه حل هایی برای مشکلات آنها پیدا کنند. با این حال ، در واقعیت ، آنها فقط سعی می کنند بگویند زندگی آنها بسیار بهتر از شخصیت های اصلی مورد بحث پیشرفت کرده است. برای اولین بار ، یک شخص می تواند به دلیل کنجکاوی در بحث ها شرکت کند ، اما بعد او به سرعت یک تشابه را ترسیم می کند: امروز آنها در مورد آشنایی مشترک با من بحث می کنند ، و فردا من در مرکز شایعات خواهم بود. بنابراین ، ملاقات با افراد جدید از این طریق ایده بدی است.

 

همچنین لازم به ذکر است که عادت صحبت پشت سر افراد برای شخص بد است. دائماً درمورد دیگران بحث می کند ، رشد نمی کند ، چیز تازه ای از آشنایانش یاد نمی گیرد ، بلکه فقط به زندگی شخص دیگری می پردازد ، حتی اگر اینطور فکر نکند.

 

 

رسوایی و حمله به دیگران

در ابتدا ، مرزهای روانشناختی شخصیت به معنای خطی بود که قلمرو یک نفر به پایان می رسد و قلمرو شخص دیگری آغاز می شود ، که بدون اجازه نمی توان وارد آن شد. با این حال ، بسیاری از مردم این عبارت را به شیوه خود درک می کنند: آنها کاملاً متقاعد شده اند که دفاع از مرزهای آنها تنها در صورت حمله به دیگران امکان پذیر است.

 

وقتی اینطور به نظر می رسد که اطرافیان ما تقلب می کنند.هرچه وضعیت روانی شخص بدتر باشد ، احساس آزردگی بیشتری می کند ، در نتیجه درگیری ها شروع می شوند. اگر به آن فكر كنید ، بیشتر این مشكلات را می توان سریع و با آرامش و بدون توسل به احساسات حل كرد. به عنوان مثال ، اگر به جای نیم کیلوگرم سیب 650 گرم به شما داده شود ، نیازی نیست که در کل بازار داد بزنید و فروشنده را به غیرحرفه ای بودن متهم کنید.

 

ما درمورد این واقعیت صحبت نمی کنیم که اگر شما قربانی فریبکاری  شده اید نیازی به دفاع از حقوق خود ندارید. اما وقتی به نظر شما می رسد که  نفر دومی سعی در آزار شما دارد ، حتی دختری که مقابل شما در صف ایستاده است (چرا اینقدر زیادی خریدکرده و روی نوار نقاله می گذارد؟!) ، این از قبل یک زنگ خطر است.

 

 

غر زدن و شکایت از زندگی

زن

غر زدن و شکایت از زندگی برای مورد ترحم واقع شدن استفاده می کنند.  / عکس 


غر زدن ، حتی آنچه در نگاه اول ممکن است گفتگویی صمیمانه به نظر برسد .چنین زنانی تلاش می کنند تا همه از درد و رنج آنها آگاه شوند. و هرگز اعتراف نمی کنند که خودشان مقصر مشکلاتشان هستند - مطمئناً شخص دیگری "افراطی" باقی خواهد ماند. از نظر آنها ، آنها شناختی را که شایسته آنها است ، دریافت نمی کنند ، به همین دلیل عمیقا ناراضی هستند.

 

محافظه کاری در انتخاب لباس

مثال: به هر دلیلی شلوار جین راحت و تی شرت نپوشید.از یک طرف ، محافظه کاری در انتخاب لباس خوب است ، با این وجود راحتی در درجه اول قرار دارد. اما اگر مرتباً به جای مواردی که واقعاً دوست دارید ، لباس راحتی خریداری می کنید ، به آن فکر کنید ، شاید خیلی کم به خودتان بها می دهید. به یاد داشته باشید ، مراقبت از خود فقط خرید لوازم ضروری مانند شلوار جین که هر روز می پوشید نیست ، بلکه خرید لباسی است که لذت را به همراه دارد. بله ،  اگر این لباس را در نگاه اول پسندیده اید و کاملاً متناسب است ، چرا خودتان را راضی نکنید؟

 

 

تحمیل نظر خود به دیگران

زن

مادر شوهر به دخترخانم آشپزی می آموزد

 

مطمئناً بسیاری به یاد می آورند که چگونه از همسایه ، یکی از اقوام سالخورده یا یک همکار مسن به وفور توصیه دریافت کرده اند. بیشتر اوقات ، این توصیه ها به محبوب ترین و دردناک ترین موضوعات مربوط می شوند: کودکان ، کار ، زندگی شخصی. و اگر ناگهان یک دختر آشنا شغل خود را بالاتر از خانواده خود قرار دهد یا اقداماتی را انجام دهد که "در جامعه" پذیرفته نیست ، برخی از خانمها بلافاصله شروع به صحبت می کنند . اگر ناگهان نیاز دارید که تجربه شخصی خود را به اشتراک بگذارید و درباره اشتباهات دیگران به آنها اشاره کنید ، فقط به خود یادآوری کنید که هیچ کس از شما مشاوره نخواسته است و بر این اساس ، آنها از آن استفاده نخواهند کرد.

 

 

متعصب بودن

مثال: دختر به دوست خود می گوید که چنین لباسی ناپسند به نظر می رسد ، و سپس خودش آن را خریداری می کند. در بیشتر موارد ، تعصب تمایلی ظاهری برای مطابقت با هنجارها و مطالبه همان خواسته از افراد دیگر است. عجیب است که گاهی این قوانین توسط شخص کاملاً نادیده گرفته می شود ، اما مسئله اصلی برای او این است که دیگران را مجبور به انجام "کار درست" کند.

 

در چنین شرایطی ، خانم ها از دو استاندارد استفاده می کنند ، رفتار پرخاشگرانه ای از خود نشان می دهند و تمام تلاش خود را برای محافظت از "تصویر ناب" خود انجام می دهند ، این هدف را تقریباً معنای زندگی می دانند. آنها حتی سعی نمی کنند هیچ صفتی را در خود بپذیرند: برای آنها مهم است که نشان دهند از دیگران بهتر و قویتر هستند.

 

 

متوقف کردن مراقبت از خود

زن

شما باید نه تنها زمان را به خانه ، بلکه همچنین به خود اختصاص دهید.

 

بدون شک لازم است نظافت در خانه حفظ شود ، اعضای خانواده را با غذاهای خوشمزه خوشحال کنید. اما قطع این موضوع ، فدا کردن وقت شخصی که می توانید صرف پیشرفت خود ، انجام اقدامات زیبایی ، خرید کنید ، اشتباه بزرگی است. در نتیجه ، آپارتمان عالی خواهد شد ، اما برعکس ، ظاهر و کمد لباس شما چیزهای زیادی را برای شما ایجاد نمی کند. اما این چیزهای به ظاهر کوچک هستند که بسیار بر خلق و خوی و خودآگاهی ما تأثیر می گذارند ، حتی اگر نخواهیم آن را نزد خود بپذیریم.

 

بنابراین ، برنامه خود را به گونه ای تنظیم کنید که نه راحتی خانه و نه خودتان را نادیده بگیرید. به عنوان آخرین چاره ، همیشه می توانید در کارهای خانه از شوهر خود کمک بخواهید تا بتوانید چند ساعت  برای خود اختصاص دهید.

 

 

محکوم کردن احساسات جوانان

زن

این زن پسرش و دوست دخترش را به دلیل نمایش عمومی احساسات محکوم می کند.  / عکس


 خیلی دوست دارند گذشته را به یاد بیاورند و بگویند که آن زمان چه خوب بود! آنها کاملاً مطمئن هستند که قبل از این مردم مهربان تر بودند ، تربیت بهتر بود ، دختران زنانه تر ، مردان اعتماد به نفس بیشتری داشتند و جوانان امروز به هیچ وجه از استانداردهای بالای اخلاقی جامعه برخوردار نیستند. چنین استدلالی معمولاً برای مادربزرگ ها است ، اما اگر زنی 30 ساله چنین عباراتی را می گوید ، باید جدی فکر کند.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

اولین چیزی که مردان درباره زنان متوجه می شوند چیست

در

نظر مردان درمورد زنان ؟ مردان به چه چیزهایی توجه می کنند؟ اولین چیزی که مردان درباره زنان متوجه میشوند چیست ؟ اگر آنها هرگز با شما صحبت نکرده اند و چیزی درباره شخصیت ، خلق و خو و رفتار شما نمی دانند ، پس شما توسط ظاهرتان قضاوت می شوید.
اگرچه این نوع قضاوت سرسری و سطحی به نظر می رسد ، کار زیادی از ما برای تغییر این وضعیت بر نمی آید. در اینجا 10نقص زنانه که مردان دوست دارند و معمولا توجه مردان را بر می انگیزد و در نزد اغلب مردان مهم در نظر گرفته می شود ، ذکر شده است.

مو


جلب توجه مردان با داشتن موهای براق و سالم . زمانی که شما به طور مرتب در ارایشگاه سپری می کنید بی فایده نیست. موهای سالم سلامت کلی شما را به مردان نشان می دهند و ما همیشه سلامتی را جذاب و زیبا می دانیم. موهایتان را بشورید و تمیز ،مرطوب و تغذیه شده نگه دارید. از بالم و نرم کننده برای نرم و خوشبو کردن آنها استفاده کنید.

چشم ها


چشمهای زنان نیز سلاح قدرتمندی است که می تواند توجه هر مردی به دست اورد. چشمهای ما به دیگران درباره ی افکار و احساسات ما می گویند. پنهان کردن اغراض و احساسات واقعا سخت است مگر اینکه عینک افتابی بزنید! ثابت شده است که بیش از 70% مردان هنگامی که با زنان ملاقات می کنند به چشمهای آنها نگاه می کنند. این فقط افسانه ای دیگر است که مردان قفسه سینه و باسن زنان را ارزیابی می کنند. بعلاوه تعریف کردن از چشمهای یک زن هیچ وقت زشت و توهین امیز نیست. برعکس بانوان پاسخ کاملا موافقی به این تعریف می دهند. با این حال قویا توصیه میشود از اظهار نظر درباره ی دیگر قسمتهای بدن به خاطر جلوگیری از سوءتفاهم ، خودداری کنید .


تاثیر لبخند زنان بر مردان

تاثیر لبخند زنان بر مردان


یک لبخند بی ریا و دوستانه هر کسی را جذب می کند. مردها نیز استثنا نیستند. یک فرد خندان ، گرمتر و خوش برخوردتر به نظر می رسد.یک لبخند در واقع علامتی است که به دیگران شادی و رضایت شما نسبت به زندگی و خودتان را نشان می دهد . اگر می خواهید شادمانی و نیک بینی خود را به دیگران نشان دهید بیشتر لبخند بزنید. اگر تعریف و تمجید بیشتری شنیدید ، تعجب نکنید و مطمئن باشید افراد بیشتری را که تمایل به برقراری ارتباط با شما دارند ملاقات خواهید کرد. افراد بشاش باعث می شوند دیگران نیز لبخند بزنند و احساس ارامش کنند ، بنابراین انسآنهای بشاش معمولا توسط افراد دیگر احاطه میشوند.


اندام مورد علاقه مردان

 زنان خوش اندام از نظر مردان، سلیقه ها متفاوت هستند و این موضوع مربوط به اینکه چند پوند وزن حمل می کنید و یا چقدر اضافه وزن دارید نیست. هدف این است که ان را به سمت صحیح ببرید و به بدن خودتان افتخار کنید. اگر شما با اعتماد به نفس هستید ، مردم می توانند آن را ببینند و احساس کنند. منحنی ها به حساب می آیند و اگر شما می خواهید اندامتان را عوض کنید باید به باشگاه بروید. در باشگاه ماهیچه های شما سفت تر خواهند و شما جذابتر به نظر خواهید رسید.


توجه مردان به اندام زنان

بیشتر زنها به اشتباه تصور می کنند که این قسمت قفسه ی سینه ی آنهاست که توجه مردها را جلب می کند. اگرچه این فقط یک کلیشه است و در واقعیت قفسه ی سینه جزو اولویت های مردان برای قضاوت در مورد زنان نیست. با این وجود ،مردها این بخش از بدن زن را در فهرست چیزهایی قرار می دهند که هنگام ملاقات با زنان به ان توجه می کنند. اگر شما نسبت به شکل سینه های خود احساس رضایت کامل نمی کنید ، ما به شما ورزشهای بلند کردن وزنه را توصیه می کنیم. تعدادی از خانمها حاضرند برای بزرگتر یا کوچکتر کردن پستان های خود جراحی پلاستیک انجام دهند. این نوع از تغییرات افراطی است و هزینه ی زیادی نیز دارد. در واقع نیاز نیست که به این شدت شکل قفسه سینه ی خود را عوض کنید ،زیرا در بیشتر موارد یک لباس زیر مناسب و اندازه می تواند کارساز باشد.


شما چقدر خالص و واقعی هستید 


مردم جعلی توسط دیگران رد میشوند. در چیزهایی که می گویید و کارهایی که انجام می دهید خلوص داشته باشید. این موضوع ظاهر شما را نیز شامل میشود. اکستنشن مو یا ناخن و مژه های مصنوعی برای بیشتر مردها یک علامت خاموش کننده است. این تفکر ساده لوحانه را نداشته باشید و فکر نکنید فقط خودتان می دانید چیزهای تقلبی استفاده کرده اید. مردها احمق نیستند و می توانند به اسانی بگویند چه چیزی طبیعی است و چه چیزی تقلبی. ارایش کردن خوب است . با این وجود مواد ارایشی را بیش از حد استفاده نکنید. سایه های کمرنگ و رنگهای روشن همیشه بهتر هستند. آنها باعث میشوند شما جوان و شاداب به نظر برسید. در مورد موهایتان از ماسک ها ،شامپوها و محصولات طراحی شده برای مو با کیفیت بالا استفاده کنید.

پا ها

احتمالا شما با شنیدن اینکه مردها پاهای خوش فرم ،ساقهای عضلانی و پاهای مرتب با پدیکور خوب را دوست دارند، اصلا متعجب نخواهید شد. پاهای شما در تابستان باید کاملا بی نقص به نظر برسند. اگر شما می دانید که پاهایتان خوب به نظر می رسند ،پس دامن و شلوارک بپوشید. دانشمندان می گویند علت اینکه مردان پاهای کشیده و باریک و باسن خوش فرم را دوست دارند این است که در واقع ان یک علامت نشان دهنده ی باروری زن و زنانگی اوست. مردها همچنین به زانوهای زنها توجه می کنند. از رآنها و پاهای خود به خوبی مراقبت کنید ، از ماساژ بهره ببرید و ژلهای ضد سلولیت یا کرمهایی که پاهای شما را به بهترین شکل نشان می دهند ،استفاده کنید.

پوست


پوست بدن شما را از سر تا پا می پوشاند. پوست بزرگترین اندام است و تماما در مورد سلامتی شما می گوید! ایا پوست شما به بهترین شکل به نظر می رسد ؟ ایا شما کاملا از پوست خود راضی هستید یا چیزی وجود دارد که دوست دارید ان را بهبود ببخشید یا تغییر دهید؟ مراقبت شایسته را برای پوست خود انجام دهید. مردها چهره ی شاداب و سالم را بی نهایت جذاب در نظر میگیرند.


لباس کفش زیورآلات


قوانین صنعت مد ! نحوه ی لباس پوشیدن شما به دیگران در مورد شیوه ی زندگی و اولویتهایتان می گوید. سبک لباس پوشیدن به مهمی چیزهایی است که در بالا به آنها اشاره شد. اگر بانویی که با یک مرد است به خوبی لباس پوشیده باشد او متوجه میشود. مد و سبک دو چیز کاملا متفاوت هستند و شما باید چیزی برای سبک یا استایل خودتان انتخاب کنید. لباسهای مد روز را نخرید زیرا آنها در عرض چند ماه از مد می افتند. اما سبک و استایل شما تا ابد برایتان باقی خواهد ماند.

 

یک چیز را به خاطر داشته باشید : مردها رمز و راز را دوست دارند. لباس پوشیدن به شیوه ای که تمام اسرار شما را فاش کند به مردها شانس خیالپردازی نمی دهد. دامنهای کوتاه نسبت به دامن و لباس های بلند کمتر کنجکاوی برانگیز و کمتر هیجان برانگیز هستند. عاقبت ، بانوانی که ترجیح می دهند جین و شلوار بپوشند ، زنانه تر و اشتیاق برانگیز تر به نظر می رسند.
 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟  دوست دارید بیشتر با سلیقه مردان آشنا شوید مقاله  ی مرد از کدام قسمت بدن زن خوشش میاد را بخوانید.لطفا نظرات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.  

نظرات

۱۴۰۰/۱۱/۱۷در برخی فرهنگ ها، سخت ترین تابوها با سینه ها مرتبط است، در برخی دیگر معنای مقدسی دارد

۱۴۰۰/۱۱/۱۷ سینه زن اثر خواب آور بر انسانیت دارد. به همین دلیل است که به یک فتیش تجاری بزرگ تبدیل شده است. با کمک آن می توانید همه چیز را بفروشید - از لباس زیر گرفته تا ابزارهای خشن مانند چکش.

۱۴۰۰/۱۱/۱۷جراحی کوچک کردن سینه (که باعث کاهش استرس در پشت و ستون فقرات می شود) در کشورهای توسعه یافته حدود 12500 دلار هزینه دارد.

در ادامه بخوانید...

ازدواج با این تیپ مرد‌ها اشتباه است

در


ازدواج و تشکیل خانواده موضوعی است که همه دختران و پسران مجرد درباره آن فکر می کنند.موضوع ازدواج اما برای دختران دم بخت و انتخاب همسر قدری پیچیده تر است ، شریک زندگی مناسب چه ویژگی هایی نباید داشته باشد؟ سوالی که شاید کمتر به آن فکر کرده باشیم و همیشه دنبال این هستیم که مرد رویاهای من چگونه باید باشد.

ما در این گزارش درباره مردانی می نویسیم که ازدواج با آنها شما را به دردسر می اندازد.

مردی که پیش از شما با دخترهای بسیار زیادی در ارتباط بوده است

می‌دانم که دارید چه فکری می‌کنید؛ حتما می‌گویید که بالاخره همه ما در این زمینه گذشته‌ای داریم. اما آیا به‌نظر شما می‌توان به مردی که روابط بسیار زیادی در گذشته داشته است، اعتماد کرد؟ هنگامی‌که روابط گذشته‌ یک مرد آن‌قدر زیاد هستند که نمی‌توانید از آنها سر دربیاورید، می‌تواند یک علامت هشدار باشد که او فرد متعهدی نیست. شما باید کنجکاو شوید که چرا همه روابط قبلی او که کم هم نیستند، به شکست منجر شده‌اند. آیا او به طرف مقابلش خیانت کرد؟ آیا پس از یک مدت طولانی همچنان تعهدی به آن رابطه نداشت؟ آیا به دخترهای قبل از شما گفته است که قصدش ازدواج نیست؟ به‌علاوه با وجود دخترهای بسیار زیادی که قبلا در زندگی او بوده‌اند، قطعا این احتمال وجود دارد که بخواهد به یکی از روابط گذشته‌اش برگردد. بنابراین یادتان باشد که اگر به‌دنبال فرد مناسب برای ازدواج هستید، از مردانی که روابط قبلی متعددی داشته‌اند، دوری کنید.(سیارک)

مردی که در مورد آینده رابطه‌تان هیچ صحبتی نمی‌کند

این مورد کاملا واضح است. اگر مردی به‌هیچ‌وجه در مورد آینده و برنامه‌هایی که در ذهنش دارد با شما صحبت نمی‌کند، یعنی تمایلی به ازدواج با شما ندارد. چنین مردی چون به هیچ‌چیز متعهد نیست، می‌تواند به زندگی باب‌ میلش ادامه دهد، بدون آنکه هیچ‌گونه احساس مسئولیتی در قبال شما داشته باشد. برای زنی که در آینده‌ نزدیک به‌دنبال ازدواج است، این یک علامت هشدار جدی به‌حساب می‌آید. یک رابطه‌ی سالم باید شامل گفت‌وگوهای مستقیم و صادقانه در مورد اهداف و برنامه‌های آینده‌ی دو طرف باشد.

مردی که در اغلب اوقات بدون شما بیرون می‌رود

برای یک زوج بسیار عادی است که زمان‌های مخصوص به خودشان را داشته باشند و در تمامی اوقات با هم نباشند، با این حال اگر طرف مقابل شما در اکثر مواقع به‌تنهایی بیرون می‌رود و از شما نمی خواهد که همراهی‌اش کنید، این می‌تواند یک علامت هشدار باشد. به‌علاوه یک مرد باید بخواهد شما را به دوستان و آشنایانش نشان دهد و با دوستان و اطرافیان شما نیز آشنا شود تا ببیند که آیا زوج مناسبی هستید یا خیر. اگر احساس می‌کنید که شما را پنهان می‌کند و دوست ندارد در جمع‌های دوستانه‌اش حاضر شوید، در اغلب موارد به این معناست که شما و این رابطه برای او چندان جدی نیستید.

مردی که بیش‌ازحد به کارش علاقه دارد

یک مرد پُرکار و سخت‌کوش قطعا جذاب است اما بعضی اوقات این ویژگی مثبت می‌تواند به یک مانع در مسیر رابطه شما تبدیل می شود. یک مرد بسیار پرکار ممکن است آن‌قدر به شغل و آینده‌اش در آن حرفه متعهد باشد که نتواند به این زودی‌ها به ازدواج و تشکیل خانواده فکر کند. به‌احتمال زیاد دلیلش این است که آن‌قدر سرگرم انجام کارهای لازم برای پیشرفت در شغلش است که وقت یا ظرفیت ذهنی کافی را برای تمرکز روی خود یا رابطه‌اش ندارد.

مردی که با زن‌های دیگر بیش‌ازحد گرم می‌گیرد

مردی که با زن‌های اطرافش بیش‌ازحد گرم می‌گیرد، به این زودی‌ها قصد ازدواج ندارد. دلیلش این است که اگر در مورد طرف مقابلش واقعا جدی بود، می‌توانست از این کار دست‌ بردارد و فقط با همان زن حرف بزند و شوخی کند. درحالی‌که شوخی و سرزندگی ایرادی ندارد اما مردی که مرد زندگی باشد نباید به‌هیچ‌وجه با زنان دیگر رفتاری گرم و صمیمانه داشته باشد. این یک علامت هشدار بزرگ است.(سیارک)

مردی که اصلا بچه نمی‌خواهد

یکی از شیرینی های زندگی بی تردید فرزندآوری و بچه دار شدن است، لذت مادر شدن با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست، مردی که بچه نمی خواهد اگرچه شاید به مفهوم این نباشد که قصد ازدواج ندارد اما نشانه‌ آن است که برای یک رابطه‌ جدی به‌هیچ‌وجه آماده نیست. شما باید در مورد برنامه‌ها و اهداف آینده او به‌طور جدی صحبت کنید و اگر متوجه شدید که تمایلی ندارد در مورد آینده صحبت کند، یعنی احتمالا به این زودی‌ها قصد ازدواج ندارد.

مردی که هنوز در مورد رابطه‌ی قبلی‌اش صحبت می‌کند

کاملا طبیعی است که یک مرد گاهی اوقات در لابه‌لای حرف‌هایش به رابطه‌ی قبلی‌اش اشاره کند اما اگر این کار را بیش‌از حد و به دفعات زیاد انجام می‌دهد، می‌تواند یک علامت هشدار باشد. اگر طرف مقابل شما دائما به رابطه‌ قبلی‌اش فکر می‌کند، نشانه آن است که برای تعهد به شما آمادگی لازم را ندارد.

مردی که دوستانش خیلی جوان‌تر از خودش هستند

همه ما دوستانی در سنین مختلف داریم، با این حال هنگامی‌که یک مرد فقط دوستان کوچک‌تر از خودش داشته باشد، نشانه‌ آن است که به بلوغ فکری کامل نرسیده است. همچنین اگر تمام دوستان او اهل مهمانی و خوشگذرانی باشند و در مورد شغل یا روابط‌شان جدی نباشند، او هم این‌گونه خواهد بود. واقعیت این است که شخصیت هر کس تا حد زیادی شبیه دوستانش خواهد شد. بنابراین اگر طرف مقابل‌تان به همراه چنین دوستانی به یک مهمانی دعوت باشد، به‌احتمال زیاد از رفتن به آن مهمانی صرف‌نظر نخواهد کرد تا در خانه بماند و با همسر یا نامزدش وقت بگذراند. منبع:جام جم

نظرات

در ادامه بخوانید...

توپهای شعبه بازی

در


زندگی را مانند یک مسابقه تصور کنید که در آن با پنج توپ در هوا شعبده بازی میکنید. برایشان نامی انتخاب کنید کار، خانواده، سلامتی، دوستان و روح . حال تصور کنید که تمام آنها را در هوا نگه داشته‌اید. خیلی زود میفهمید که کار، یک توپ پلاستیکی است. اگر آن را بیاندازید دوباره با جهش برمیگردد. اما چهار توپ دیگر خانواده، سلامتی، دوستان و روح شیشه‌ای هستند. اگر یکی از آنها را بیاندازید، به طرز جبران ناپذیری موجب کوبیدگی، ضرب، شکستگی، آسیب و حتی تفرقه در شما میشود. آنها هرگز مثل هم نیستند. شما باید بدانید که تعادل را در زندگی خود حفظ کنید. اما چگونه؟
با مقایسه کردن خودتان با دیگران ارزش خود را دست کم نگیرید. دلیلش این است که ما با هم تفاوت داریم و هر کداممان خاص هستیم.
اهدافتان را طبق آنچه که برای دیگران مهم است تعیین نکنید. فقط خودتان هستید که میدانید چه چیزی برای شما بهتر است.
قدر چیزهایی که از همه چیز بیشتر به قلبتان نزدیک هستند را بدانید. طوری به آنها چنگ بیاندازید که گویی زندگی شما بدون آنها یک زندگی بی‌معنا است.
اجازه ندهید که با زندگی کردن در گذشته یا آینده زندگی از دستتان برود. با زندگی کردن در روز و در لحظه ، گویی تمام عمرتان را زندگی کرده‌اید.
وقتی که هنوز چیزی برای بدست آوردن دارید تسلیم نشوید. هیچ چیز واقعا تمام نمیشود، جز در لحظه‌ای که دست از تلاش بردارید.
از پذیرفتن اینکه شما از حالت ایده‌آل کمترید نگران نباشید. این همان ریسمان شکننده‌ای است  که ما را به یکدیگر وصل میکند.
از مواجهه با خطرات نگران نباشید. اینکه یاد بگیریم چگونه شجاع باشیم یک امر کاملا تصادفی و شانسی است.
با گفتن اینکه به دست آوردن عشق ناممکن است آن را از زندگی خود بیرون نکنید. سریعترین راه برای رسیدن به عشق این است که عشق بدهید. سریع‌ترین راه از دست دادن عشق هم این است که آن را سفت بگیرید. و بهترین راه برای نگه‌داشتن عشق این است که به آن اجازه‌ی پرواز دهید.
آنقدر سریع در زندگی ندوید که فراموش کنید کجا هستید و فقط به جایی که میروید فکر نکنید.
فراموش نکنید که بزرگترین نیاز عاطفی هر فردی این است که قدر او را بدانند.
نگران آموختن نباشید. دانش سبک است، گنجی است که همیشه میتوانید آن را با خود همراه داشته باشید.
بی‌پروا از زمان و کلمات استفاده نکنید. نمیتوانید دوباره آنها را بدست آورید. زندگی مسابقه نیست، بلکه سفری است که باید از هر کدام از مراحل مسیر لذت ببرید.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

خلاقیت و روش های پرورش آن

در

نو آوری و خلاقیت و روش های ایجاد و پرورش آن در کودکان

در این مقاله می خواهیم به تعریف خلاقیت بپردازیم و روش های ایجاد یا پرورش آن در کودکان را مرور و بررسی کنیم. همچنین علل و عوامل مؤثر بر آن را به صورت مختصر بیان کنیم.

آیا تا به حال به معنی لغوی و اصطلاحی خلاقیت فکر کرده اید؟

آیا در اطرافیان خود کسی را دیده اید که به نظر اکثر اطرافیان دارای خلاقیت باشد؟

نظر شما در مورد خلاقیت چیست؟

آیا خلاقیت به نحوه ی تربیت بستگی دارد؟ آیا خلاقیت ارثی است؟ یا تأثیر محیط و ارث است؟

نقش خانواده در پرورش خلاقیت چیست؟

همه این ها و هزاران مورد دیگر سؤال هایی هستند که هر روز ممکن است برای هر کدام از ما پیش بیاید.

در تعریف خلاقیت می توان گفت: خلاقیت توانایی بالقوه است که در همه ی افراد وجود دارد و با پرورش و تقویت بالفعل می شود تا به حد نهایی خود برسد و در نهایت منجر به ابتکار و ابداع شود.

پس می توان گفت: خلاقیت توانایی است که باید آن را پرورش داد تا شکوفا شود. این افراد معمولا افرادی کنجکاو هستند و در زمینه ای خاص یا در زمینه های مختلف به ابتکار و نوآوری دست می زنند. این نکته برای والدین بسیار مهم است. خانواده ها تمام توان خود را به کار می برند تا فرزندی را پرورش دهند که دارای هوش بالا باشد و در زمینه های مختلف مانند: موسیقی، ریاضی و سایر علوم استعداد های خود را به نمایش بگذارد. هر گاه کلمه خلاقیت به گوش ما می رسد با خود فکر می کنیم فردی که دارای خلاقیت است احتمالا باید هوش سرشاری داشته باشد یا افرادی که همه ی درس های خود را با نمره های خوب پاس می کنند احتمالا افراد خلاقی هستند. ولی در بعضی مواقع می بینیم که این قضیه در همه جا صدق نمی کند. یعنی هر چند که هوش و خلاقیت با هم در ارتباط هستند ولی خلاقیت علاوه بر هوش به پرورش محیط اطراف نیاز دارد. بنا براین اگر می خواهید فرزندی خلاق داشته باشید لازم است محیطی مناسب را برای او فراهم کنید. شاید بتوان گفت خلاقیت رابطه مستقیم با میزان تفکر و دقت دارد. افراد خلاق به مسائل با دید دیگری می نگرند. افراد خلاق با استفاده از ساده ترین وسایل می توانند وسیله ای ابداع کنند تا مشکلات خود را با آن برطرف کنند. افراد عادی در همین شرایط اگر هم توانایی حل مسئله را داشته باشند مدت زمان بیشتری طول می کشد و به تمرین و تکرار بیشتری نیاز خواهند داشت.

رشد و شکوفایی کودک علاوه بر استعداد به محیط او باز می گردد.

اولین محیطی که کودک در آن قرار می گیرد، مهم ترین سال های زندگی خود را در آن می گذراند و شخصیتش در آن دوران شکل می گیرد محیط خانه است.

پس خانواده در رشد و شکوفایی خلاقیت کودک نقش مهمی دارد.

کودک مهم ترین و حساس ترین مراحل رشد خلاقیت را در خانه سپری می کند. محیط خانواده و شرایط خانواده، روش های فرزند پروری و نگرش والدین به اصول فرزند پروری در رشد و شکوفایی خلاقیت سهمی مهم ایفا می کند. روش های فرزند پروری مانند روش های مقتدرانه یا سهل انگارانه در پرورش خلاقیت کودکان بسیار حیاتی است. علاوه بر پرورش محیط خانواده می تواند خلاقیت کودکان را سرکوب کند. کودکی که در حال رشد است لازم است مورد توجه والدین قرار بگیرد و ابزار های مناسب برای ارضای کنجکاوی او در اختیارش باشد. باید در خانواده ای اهل مطالعه پرورش یابد تا با الگو برداری از اعضای خانواده به مطالعه مشغول شود و با علم بیشتر بتواند به بهترین شکل ممکن استعداد های خود را شکوفا کند و به ابتکار دست بزند.

پرورش خلاقیت اساساً باید در محیط خانواده شکل بگیرد

زیرا کودک و نوجوان بیشتر اوقات فراغت خود را در خانه هستند بنا بر این طبیعی است که بیشترین تأثیر را از آن بپذیرند. علاوه بر خانواده دیگر سازمان های اجتماعی مانند مدرسه و ... در پرورش خلاقیت کودک نقش دارند ولی نقش خانواده در این میان پر رنگ تر است. خانواده می تواند فرصت های لازم برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط را به کودکان بدهد و یا این که این فرصت ها را از آن ها بگیرد. اغلب والدین در دوران کودکی فرزندانشان، دوست دارند آرام در گوشه ای بنشینند تا بتوانند به کارهای خود بپردازند غافل از این که در حال از دست دادن بهترین فرصت ها برای تربیت کودک خود هستند. علاوه بر تمام مواردی که گفته شد برای پرورش خلاقیت محیط خانواده باید سرشار از فعالیت بازی و شادی باشد. باید به کودک فرصت داده شود تا با دست ورزی فعالیت هایی را انجام دهد و حتی گاهی اوقات برخی از وسایل را برای فهمیدن طرز کار آن ها خراب کند. قدرت تخیل کودکان در خلاقیت آن ها تأثیر دارد. همه ی کودکان با درجه ای از تفاوت خلاق هستند و بهترین زمان برای کشف این خلاقیت ها زمان بازی کردن آنان است. در دوران کودکی هر خصوصیتی در کودک تقویت شود همان خصوصیت در او نهادینه می شود و در بزرگسالی همراه او خواهد بود. پس اگر بزرگسالی خلاق می خواهید باید از دوران کودکی او را پرورش دهید.

حال به این می پردازیم که چگونه خلاقیت را در کودکان خود پیدا کنیم.

یعنی کودکان خلاق دارای ویژگی هایی هستند که می توان باتوجه به این ویژگی ها آن ها را شناسایی کرد.

این کودکان در گوش دادن، مشاهده کردن و انجام دادن کارها دقت فراوانی دارند. شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی دارند. اغلب توانایی سخن گفتن خوبی دارند و جزئیات یک ماجرا را به تفصیل بیان می کنند. در صحبت های خود از قیاس، استدلال و نتیجه گیری استفاده می کنند. به مطالعه منابع مختلف علمی علاقه مند هستند. در محیط اطراف خود دقت زیادی می کنند. در مورد کشفیات خود با دیگران با علاقه بسیار صحبت می کنند. توانایی ابداع و تغییر در بازی ها را دارند. برای فهمیدن امور مختلف کنجکاوی زیادی دارند. در گفتار جسارت زیادی دارند و سؤالات عجیب مطرح می کنند.

برای افزایش خلاقیت در کودکان لازم است کار های زیر را انجام دهیم.

هرگز در هیچ شرایطی کودک را تحقیر نکنیم. محیط مناسب برای انجام کارهای خلاق آن ها فراهم کنیم. کارهای خلاق کودک را تشویق کنیم و آن ها را در معرض نمایش و ارزیابی قرار دهیم. به عنوان بزرگسال کارهای خلاقانه انجام دهیم و اجازه بدهیم کودکمان شاهد کارهای خلاق ما باشد. به شیوه های آموزش در خانواده ی خود توجه داشته باشیم. برای کارهای خلاق دیگران ارزش قائل باشیم. اجازه آزمایش و خطا را به فرزندان خود بدهیم، زیرا باعث پرورش روحیه ی شجاعت در آن ها می شود و از تجربه های نو نمی ترسند. آن چه بیشترین اهمیت را در پرورش خلاقیت کودکان دارد این است که اجازه بدهیم کودک با همه ی رفتارهای عجیب و غریبش خودش باشد، همیشه توجه داشته باشیم که استعداد تنها بخش کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن بیشتر اهمیت دارد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

عزت نفس ، احساس خوب نسبت به خود

در

عزت نفس، عالی است. هر چه درمورد خودمان احساس بهتری داشته باشیم، یقینا به همان اندازه موفقتر نیز خواهیم شد. اما از برخی جهات، احتمال دارد افراط کرده باشیم. جنبش عزت نفس دهه های 80 و 90 قرن بیستم میلادی، برنامه ها، تدابیر، درمان ها، استراتژی ها و حتی دوره هایی برای بچه ها، بمنظور ایجاد احساس خوب نسبت به خودشان، طراحی کرد.

عزت نفس به همة مزایای قابل تصور زندگی، مرتبط بود. همة ما بر این باور بودیم که اگر به کودکان گفته شودکه به چه اندازه خاص هستند، آنها نیز به نحوی به بزرگسالانی بسیار موفق، ثروتمند و شاد تبدیل خواهند شد. در حالیکه حقیقت دارد که ارتباطی میان عزت نفس و موفقیت وجود دارد، به نظر میرسد که ما ترتیب این ارتباط را بطور نادرستی متوجه شده ایم. ما، عزت نفس حقیقی را به سبب اینکه موفق هستیم افزایش می دهیم، نه برعکس. موفقیت واقعی، پاداش خود است.
در اوایل دهه 80 قرن بیستم، زمانی که در کالج برای معلم شدن تحصیل می کردم، به من و همتایانم آموخته شده بود که به عدم موفقیت، پاداش دهیم. در بسیاری از کلاسهایمان به ما تعلیم داده شده بود که باید در هر فرصتی تشویق کرده و پاداش دهیم. اگر دانش آموزان در کلاس مشغول انجام یک بازی شوند، معلم باید به هر بازیکن یک جایزه، تنها برای مشارکت در بازی، بدهد. اگر مدرسه یا کلاسی در پایان سال جوایزی اعطا میکند، به ما آموخته شده بود که برای تک تک دانش آموزان جایزه ای تهیه کنیم. همچنین، به ما آموخته شده بود که مجموعه ای از برچسب ها، بدلیجات، و سایر آیتم های سرگرم کننده به بچه ها بدهیم تا درمورد خودشان احساس خوبی داشته باشند. در یکی از کلاس ها، استاد ما را عملا وادار به حفظ فهرستی کامل از سرودهایی که به بچه ها در سنین مختلف کمک به تقویت خاص بودن آنان را می آموخت، کرد.
پاداش دهی به هر چیز ــ که احتمال دارد موفقیت واقعی را دربرداشته یا نداشته باشدــ در واقع، بچه ها (و بزرگسالان) را از انگیزة پیشرفت بی بهره میکند. اگر همه ،بدون در نظر گرفتن تلاش یا موفقیت، به یک اندازه پاداش داده شوند، چه دلیلی دارد که کسی تلاش بیشتری بکند؟ در کوششی برای به حداقل رساندن تاثیرات منفی رقابت، تعداد کثیری از تاثیرات مثبت آن را حذف کرده ایم. بچه ها، نیازمند توازن سالمی از فرصت های موجود برای تلاش، رشد و رقابت برای افزایش انگیزه بجهت موفقیت هستند. انسانهای با انگیزه، علاقة شدیدی به رقابت داشته و می دانند که این رقابت، آنها را قویتر و بهتر می کند.

مدرسة انگیزه

بعنوان یک مربی، نگرانی های من درخصوص کمبود انگیزه ای که در بچه ها میدیدم، به اندازه ای افزایش یافت که تصمیم بر بنیاد مدرسة خودم گرفتم؛ مدرسه ای که برای القای انگیزه به دانش آموزان طراحی شده است. من از آنها خواستم که شور و اشتیاق برای زندگی داشته و آینده هایی سرشار از هدف و خوشی بسازند. از آنجایی که عاشق هنر بودم و از پتانسیل آن برای هدایت دانش آموزان به راه درست آگاه بودم، آکادمی رنسانس ،مدرسه ای برای هنر، را در سال 2003 تاسیس کردم. در آغاز، ما حتی نسبت به مدارس مستحکم-تر، مشکلات بیشتری با انگیزه داشتیم. دانش آموزان به سبب چنین مسائلی به مدرسة ما می آمدند، بنابراین تقریبا همة آنها کمبود انگیزه داشتند. ما در سالهای آغازین، مطالب کثیری آموختیم و همة آنها را بر برنامة درسی، آموزشی و حمایت اولیا، اعمال کردیم. هدف این کتاب، کمک به شما درجهت به کارگیری این قواعد و تبدیل بچه هایتان به قدرتمندان و تاثیرگذاران آینده است. 

ایجاد انگیزه: داستان ماریا

ماریا، هنگامی که کلاس ششم بود، در مدرسة ما ثبت نام کرد. او بسیار خجالتی بود و به نظر نمی آمد که علاقه ای به فعالیت چندانی در هیچ زمینه ای داشته باشد. قبل از مراجعه به ما، او به سختی قادر به خواندن بود و علاقة خیلی کمی به مباحث علمی، دوستان یا سایر فعالیت ها داشت.
مادر ماریا ،کیم، بیش از پیش نگران می شد. او میدانست که قابلیت ماریا خیلی زیاد است. زمانی که ماریا کوچکتر بود، کیم می دانست که تا چه اندازه فعالیت فرزندش اهمیت داشت و او را تقریبا در هر کاری دخیل می کرد. از وقتی که ماریا یک کودک نوپا بود، در کلاسهای رقص، اسب سواری، فوتبال و قرارهای بازی و سایر فعالیت های مفرح شرکت کرده بود. به همین دلیل بود که به نظر کیم خیلی عجیب بود که ماریا دیگر علاقة چندانی به هیچ چیز نداشت.
کیم مصمم به اقدام درجهت کمک به ماریا برای کسب مهارتهایی که برای تبدیل به بزرگسالی موفق مورد نیاز بودند، بود. کیم تصمیم گرفت که ماریا را از دوستان قدیمی اش ،که به نظر بی علاقگی مشابهی به زندگی داشتند، دور کند. کیم، او را در مدرسة ما، بدلیل تاکید آن بر روی هنر، ثبت نام کرد. او به خاطر داشت که چگونه چهرة ماریا از شادی برافروخته میشد هنگامی که توتوی خود را به تن می کرد؛ و با خود فکر کرد که اگر بنحوی ماریا بتواند آن جرقه را بیابد، شاید بار دیگر بتواند انگیزه ای که شدیدا به آن برای موفقیت نیاز داشت را ایجاد کند.
ماریا سرکشی کرد. او نمیتوانست باور کند که مادرش بخواهد او را اینگونه از دوستانش در مدرسه دورکند. او حتی بیش از پیش منزوی شد و هر روز فرستادن او به مدرسه، جدالی بود.
در آکادمی رنسانس، ماریا باید باله را انتخاب میکرد. او از معلم رقصش متنفر بود و فکر میکرد درسهایش خسته کننده، دشوار و بی معنی بودند. یک روز، معلم ماریا را مجبور به اجرای دوباره و دوبارة یک گام، در مقابل همة بچه ها کرد. ماریا تحقیر شده بود. او به خانه رفت و کنار مادرش گریه کرد و قسم خورد که هرگز دوباره بازنمیگردد. (درحقیقت، ماریا مدام مخفیانه به دستشویی میرفت تا با گوشی به مادرش زنگ بزند و گله کند، کیم روزانه دو یا سه تماس از دخترش دریافت میکرد.)
در این برهه، کیم نگران بود که اشتباه وحشتناکی کرده باشد. حالا فرزندش ،بیش از هرچیزی، خجالت زده شده بود. کیم، با تصور اینکه احتمالا بهترین کار این بود که ماریا به کلاس دیگری منتقل شود، تصمیم گرفت تا همراه با ماریا به مدرسه مراجعه کرده و با معلم رقص و مدیر صحبت کند.
در آن جلسة ملاقات، معلم توضیح داد که او بر این باور است که ماریا استعداد زیادی دارد و او را تحت فشار می گذارد چون میداند که ماریا میتواند واقعا خوب باشد. درعین حال، مدیر گفت که ماریا باید تا پایان نیمسال در کلاس بماند. ماریا نمیدانست که با این شرایط چه میتواند بکند. در گذشته، وقتی مادرش شکایت میکرد، مدرسه تسلیم میشد و قول میداد که معلمان خیلی بدخلقی نکنند یا تنها او را به کلاس معلمی دیگر منتقل می کردند. اما این شرایط، به نوعی متفاوت بود. به نظر می رسید که معلم رقص میخواست ماریا را مجبور به انجام کارهایی که فکر میکرد توانایی آنها را دارد، کند. ماریا و مادرش توافق کردند که او در مدرسه بماند حتی اگر به این معنا بود که مجبور به ماندن در کلاس رقص باشد. طولی نکشید که پایان نیمسال فرا رسید و کلاس رقص مشغول اجرا در یک نمایش مدرسه ای بود. ماریا بهترین دانش آموز رقص روی صحنه نبود، اما به اندازة کافی خوب بود او همه چیز را آموخته و گامهایش را بدرستی اجرا کرد. او مرتکب چند اشتباه شد اما به قدری آنها را خوب پنهان کرد که هیچکدام از حضار متوجه نشد. او بخاطر داشت که سرش را بالا نگه دارد و دستانش را به حالت مناسبی نگه دارد. او خیلی احساس موفقیت می کرد. ماریا تصمیم گرفت که نیمسال بعدی را در مدرسه ــ و کلاس رقص بماند.
زمان گذشت و ماریا در سایر زمینه ها نیز به موفقیت دست یافت. او شروع به صحبت درمورد رفتن به دانشگاه و یافتن شغل پاره وقت کرد. حال، مادرش نمیتوانست مانع او شود. ماریا میخواست چیزهای جدید را تجربه کند و جاهای جدید را بازدید کند. او دیگر آن دختر خجالتی و وحشت زدة سابق نبود. او آموخت که لذت پاداش را به تاخیر اندازد، کمتر به مادرش وابسته باشد و تنها برای پیشرفت واقعی پاداش بگیرد. ماریا، در خود انگیزه ایجاد کرده بود و از آن برای زندگی به بهترین نحو ممکن استفاده می کرد.
به عبارت ساده، انگیزه همان نیاز یا تمایل به موفقیت است. افرادی که دارای سطوح بالایی از انگیزه هستند، خطرها را مدیریت کرده و موانع را در جستجوی یک هدف معین، پشت سر خواهند گذاشت. آنها به درک مهمترین هدف در زندگی ، در بازة زمانی داده شده خواهند رسید و بر آن تمرکز کرده و با یک هدف خاص و تمرکزی لیزر مانند، پیش خواهند رفت. انگیزه، عاملی است که افراد با موفقیت زیاد را از آنان که موفقیت های کمتری دارند، تفکیک می کند.
آیا فرزند شما، انگیزة موردنیاز زندگی را دارد؟ به خواندن ادامه دهید و نحوة ایجاد انگیزه در فرزند خود را بیاموزید. ادامه مقاله در پست های آینده

در سیارک بخوانیم:

شش راه ساده برای ایجاد اعتماد به نفس در دختران

10 سوالی که موفق ها همیشه از خودشان می پرسند

10 چیزی که لازم است به خود بگویید اگر می خواهید بسیار موفق باشید

6 خصوصیت معمولی افراد خیلی موفق

8 نشانه برای یک شخصیت قوی

نکات مفید برای کسب موفقیت

هفت کاری که افراد موفق انجام می دهند و هیچ گاه آن را به شما نمی گویند

13 اصل موفقیت که باید بدانید

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

رازهای رسیدن به خوشبختی هشت مورد بخش دوم

در

چگونگی ارتباط با فرزندان و رابطه آن با خوشبختی

بسیاری بر این باورند، زمانی که صاحب فرزند شوند، سراسر روزهایشان از خوشحالی لبریز خواهد شد. اما حقیقت این است که روندی از دو دهه اخیر آغاز شده است و به واسطه آن، خانواده ها دچار تغییراتی اساسی در فرهنگ و سبک زندگی شده اند و به همین خاطر برای سپری کردن زمان با فرزندان خود (زمانی که هم برای والدین و هم برای فرزند، سرشار از انرژی مثبت باشد) کمی با مشکل مواجه شده اند. این باور سونیا لیوبرمسکی در این خصوص است. این مسئله سبب شده که نگرانی های زیادی در میان اعضای خانواده به وجود بیاید و دچار استرس و اضطراب شوند، به این خاطر که قادر به عملی کردن آن ایده آلی که در ذهن خود دارند نیستند. نکته دیگری که در خصوص رابطه فرزندان و والدین وجود دارد این است که گاهی والدین دانش کافی از اینکه چگونه باید با فرزندان خود رفتار کنند ندارند، به این معنی که بسیاری از تعریف و تمجید هایی که از کودکان خود می کنند (که البته از سر عشق و علاقه است) در نهایت به ضرر آن ها تمام می شود. تحقیقات نشان می دهد که تفاوتی بسیار فاحش میان آنچه که از خوشبختی از داشتن یک خانواده در ذهن انسان وجود دارد، با آنچه که در حقیقت شکل خواهد گرفت وجود دارد. متأسفانه بنا به آنچه  سونیا لیوبرمسکی در کتاب خود عنوان می کند، کسانی که فرزند ندارند به نسبت والدین کودکان، از احساس خوشبختی بیشتری برخوردار هستند. زمانی که گروهی از افراد در این خصوص مورد تحقیق قرار گرفتند و از آن ها سؤال شد که آیا از داشتن فرزند پشیمان هستند یا خیر، جواب آن ها مثبت بوده است و به عقیده شان، زمانی که هنوز کودکی به دنیا نیاورده بوده اند، بیشتر احساس خوشبختی می کرده اند.

اما باید چه تدابیری اندیشید تا از این گرفتاری ها نداشته باشیم؟ بهتر است آینده نگر باشیم و کمی دید خود را گسترده تر کنیم. والدینی که کمی با تجربه تر هستند و حالا به روزهای گذشته خود می نگرند به شما پیشنهاد می کنند که از خودتان این سؤال را بپرسید: «زمانی که کودک شما در سنین 5، 10 و یا حتی 15 سالگی به سر می برند، برای اینکه یک رابطه عمیق و پایدار، و عاشقانه با کودکان خود داشته باشید چه کارهایی انجام می دهید؟» آن ها با استناد به تجربه های خود به شما پیشنهاد می کنند که بگونه ای فرزندان خود را بار بیاورید که به راحتی از اهداف خود پا پس نکشند، معنی کارهای خود را درک کرده و احساس مسؤلیت کرده و به خانواده خود وابستگی معنوی داشته باشند. مهمتری نکته این است که کودکان شما باید به دنبال اهداف بزرگی باشند که در سر می پرورانند. نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد این است که بهتر است که گاهی فرزندان خود را به حال خود بگذارید و استقلال را از آن ها سلب نکنید؛ باید این موضوع را درک کنید که عشقی که متوجه فرزند می شود نباید دست و پای آن ها را بسته و اعتماد به نفس را از آن ها سلب کند. زمانی که کودک شما در سنین پایین تر به سر می برد، باید برای این موضوع اهمیت بیشتری قائل باشید. با در نظر گرفتن این نکات می توانید از به دنیا آوردن کودکان دلبند خود احساس پشیمانی نکنید و بیشتر از پیش حتی احساس خوشبختی کنید. باید مسئولیت زندگی خود را به عنوانی فردی کامل و بالغ در دست بگیرید و از تصمیم گیری‌ های احساسی جلوگیری کنید.

مشکلات انسان و ارتباط آن با خوشبختی

بسیاری بر این باورند که اتفاقی ناخوشایند همانند انچه در عنوان این مورد ذکر شده است، در قیاس با اتفاق های کوچک و بد و جزئی هر روزه، به مراتب تأثیر بیشتری بر احساس نکردن خوشبختی خواهد داشت. بسیاری از ما بر این باوریم که بدبیاری های بسیار بزرگ، همانند تصادف شدید با اتومبیل یا اخراج از کار، تأثیری به شدت بد بر روی احوالات ما خواهد گذاشت و احساس خوشبختی از ما دریغ خواهد شد، اما جالب است بدانید که اتفاق های ناخوشایندی که در طول برخی از روز ها تجربه می کنیم، به مراتب تأثیر پر رنگ تری خواهد داشت. با این وجود این مسئله کمی پیچیده به نظر می رسد و ممکن است تا توضیحات ما در این خصوص را نشنوید درک درستی از منظور و مفهوم ما پیدا نکنید. به همین خاطر توضیحات تکمیلی این مورد را برای شما ذکر می کنیم؛ در حقیقت زمانی که شما با یک مشکل بسیار بزرگ مواجه می شوید، به صورت ناخود آگاه و از روی فشاری که تحمل می کنید، مجبور می شوید به افراد جامعه، نزدیکان و آشنایان خود در رابطه با آن مسئله صحبت کرده و پیشنهادهای آن ها را گوش دهید، به این ترتیب می توانید کمی از باری که تحمل می کنید بکاهید، از سوی دیگر اما زمانی که با مشکلی جزئی مواجه می شوید (گریه کودکی که پایان نمی یابد، زمانی که اوقاتتان تلخ می شود و راهی برای فرار نمی یابید، مسافرتی که به هیچ وجه از آن لذت نمی برید و...) دیگر چاره ای جز تحمل این وضع ندارید، چراکه می دانید صحبت کردن راه چاره این مسائل نیست. به همین خاطر است که این مشکلات جزئی تأثیر پر رنگ تری بر عدم احساس خوشبختی دارند.

با این حال سونیا لیوبرمسکی بر این باور است که حتی در خصوص این موارد جزئی نیز باید تمام تلاش خود را به کار گیرید تا با دوستی صمیمی به گفتگو در خصوص آن بپردازید. به این صورت قادر خواهید بود با به اشتراک گذاشتن مشکل خود و وارد کردن شخص دومی در ماجرا، از نظرات او که مطمئنا از نقطه نظری متفاوت از شما خواهد بود، آگاه شوید. همین نظرات جدید می تواند راهکاری در اختیار شما قرار دهد تا بر مشکل خود غلبه کنید. حداقل می توانید برای مدتی از دست مشکل خود خلاصی یابید و با صحبت کردن انرژی تازه ای دریافت کنید.

بالا رفتن سن و رابطه آن با احساس خوشبختی

بسیاری بر این باورند که زمانی که به اوان پیری می رسید، روزهای خوش شما به پایان رسیده اند

با وجود اینکه بسیاری از مردم بر این باورند که هرچه سن بالاتر برود، انسان احساس خوش بختی کمتری خواهد داشت و این امری اجتناب ناپذیر است، سونیا لیوبرمسکی نظر متفاوتی دارد و به عقیده او این باور، یکی از اشتباهات رایجی است که در میان مردم جا افتاده است. بنا به تحقیقاتی که اخیراً صروت گرفته است، مشخص شده که اوج تجربه مثبت وابسته به احساس در سنین 64، 65 و 79 سالگی به دست می آید. او در کتاب خود نوشته است: «زمانی که با تمام وجود درک می کنیم که دیگر چیزی به پایان سفر چندین سالمه مان بر روی کره زمین نمانده است، دید ما نسبت به زندگی کاملاً تغییر می کند. هرچه به آخرین روزهای زندگی خود نزدیک می شویم، انگیزه بیشتری پیدا می کنیم تا بر آنچه در اطرافمان می گذرد دقت نظر بیشتری به خرج دهیم و تمام توان و سرمایه خود را به کار خواهیم بست تا آن دسته از مسائل مربوط به زندگی را که حائز اهمیت بیشتری هستند را به نتیجه مطلوب برسانیم.»

بهتر است با استفاده از خاطرات خود سعی در افزایش حس خوب خود و خوشحالی داشته باشیم و اجازه ندهیم این خاطرات، موجب آزردگی ما شوند. تحقیقات نشان می دهد که انسان ها زمانی که به خاطرات خوش گذشته خود فکر می کنند احساس خوش حالی خواهند داشت. نکته ای که در این خصوص باید در نظر داشت این است که نباید خیلی به جزئیات این خاطرات بیندیشیم. از سوی دیگر هم راهکاری دیگر در این خصوص وجود دارد؛ می توان با تجزیه و تحلیل عامدانه و ارادی خاطرات دردناک و زجر آور (یک جدایی تلخ، اخراج از کار و...) تلاش کرد تا منطقی که در پس این اتفاقات وجود داشته است را پیدا کرد و با پیدا کردن این توضیح منطقی برای این اتفاقات ناخوشایند، به مرور از آن ها خلاصی یابید.

 این مقاله بر اساس محتوایت کتابی که عکس آن را مشاهده می کنید، نوشته شده است، در صورتی که علاقه دارید بیشتر از محتویات این کتاب آگاه شوید و جزئیات بیشتری در باره «رازهای خوشبختی»

به دست آورید می توانید آن را تهیه کرده و مطالعه کنید.(سیارک)

رازهای رسیدن به خوشبختی هشت مورد بخش اول

نظرات

در ادامه بخوانید...