مهارتهای زبانی کودکان از آن صدای آهسته اولیه تا بازی به بازی کامل روزشان در مدرسه معمولا به روشی منظم توسعه می یابد. در اینجا ایده آنچه که چه وقت مورد انتظار است وجود دارد - اما کاملا طبیعی است که کودکی به این مراحل مهم زندگی را کمی زودتر یا کمی دیرتر برسد.
تولد تا 3 ماهگی
به هنگام خوشحالی فقط صداهای کوکو کنان از خود در می آورد. این صداها معمولا یک مصوت خالی شبیه آه هستند.
2 تا 3 ماه
به طور متفاوت در موقعیت های مختلف گریه می کند. همانطور که شما در حال شناخت کودک خود هستید، شما ممکن است قادر به تشخیص گریه گرسنگی از گریه ای که او به هنگام خستگی به طور مثال می کند باشید.
3 تا 4 ماهگی
تقریبا اکثر مصوت ها را تلفظ می کند ولی کوکو کردن تبدیل به صداهای کمی غیر طبیعی تر با تنوع بیشتر می شود. شروع به سخنان نامفهوم می کند، صداهایی مانند "ما-ما" یا به-به" از خود در می آورد.
5 تا 6 ماهگی
لهجه را با زیاد و کم کردن صدای خود که اغلب در پاسخ به صحبت کودک و حالات چهره شما است تمرین می کند.
پرچم قرمز : اگر کودک شما تا 6 ماهگی صداهای مربط به حروف مصوت را از خود در نیاورد، با دکتر او صحبت کنید.
7 تا 12 ماه
با تنوع بیشتری پرحرفی می کند، ترکیب صدایی و لهجه های جدید می سازد. برای تقلید سخنان شما با جملاتی مانند "به-به-به" یا "دی دی-دا" تلاش می کند. وانمود می کند که با شما صحبت می کند و تمایل به "صحبت کردن" دارد.
پرچم قرمز : اگر کودک شما تا 7 ماهگی صدایی از خود در نیاورد، با دکترش صحبت کنید.
کودک نوپا
12 ماه
کلمه اول خود را می گوید. یک یا چندین کلمه را به خوبی می داند تا از آنها استفاده کند. (سیارک)
از انحنا و عطف جملات استفاده می کند ( مثلا صدای خود را در انتهای یک سوال مانند "بیشتر؟" بالا می برد) و از حرکات دست برای تکمیل سخنرانی خود استفاده می کند.
پرچم قرمز : اگر کودک شما تا 15 ماهگی هیچ کلمه ای را نگفت، او را دکتر ببرید.
16 ماه
برای جلب توجه شما، صدایتان می زند "مامان!") سر خود را برای بله و خیر تکان می دهد. صداهای صامت رایج زیادی مانند ت، د، ن، و و ه را ادا می کند.
18 ماه
فرهنگ لغتی حدود 10 تا 20 کلمه شامل اسم ها("مامان")، فعل ها ("خوردن") و صفات ("سرد") دارد. از جملات رایج ("عروسک می خواهم") برای تقاضا کردن استفاده می کند.
18 تا 24 ماه
شروع به کنار هم گذاشتن جملات دو کلمه ای در کنار هم برای اهداف جدید بیشتری می کند ("بابا رفت"، "ظرف شیر").(سیارک)
24 ماه
50 تا 100 کلمه را می داند. از جملات کوتاه دو تا سه کلمه ای و ضمایر شخصی استفاده می کند ("من افتادم!" "من میرم مدرسه؟")
2 تا 3 سال
می تواند یک مکالمه ی کوتاه راجع به چیزی در محیط لحظه ای را داشته باشد. غالبا سوالات آسان می پرسد. جملات را از سه کلمه به 6 کلمه گسترش می دهد و واژگان 200 تا 500 کلمه ای شامل جملات زیادی را توسعه می دهد.
از زمان گذشته با اضافه کردن یک صدای "d" به انتهای افعال ("دویدم") و از جمع کردن با اضافه کردن صدای "s" به کلمات ("مردها") استفاده می کند. از ضمایر (من، او، ما) به درستی استفاده می کند.
پرچم قرمز : اگر کودک 2 یا 3 ساله ی شما همیشه سوالات شما را بجای جواب دادن به آنها تکرار می کند، به دکتر او بگویید. این امر می تواند نشانه ی اولیه تاخیر اجتماعی یا زبانی باشد. (اگر او گاهی اوقات به عنوان بخشی از پاسخش سوالات شما را تکرار کرد، نیازی به نگرانی نیست.)
3 تا 4 سال
کلمات مورد علاقه اش اغلب شامل "چرا"، "چه" و "کی" می باشد. اکثرا سخنانش قابل فهم است. می تواند به شما بگوید که اگر شما از اتاق بیرون بروید چه اتفاقی می افتد.
پرچم قرمز : صدای کودک شما ممکن است مثل اینکه او اگر به خاطر هیجان در ارتباط برقرار کردن در کلماتش بلغزد، لکنت زبان پیدا می کند.این امر کاملا طبیعی است. اگر این امر همچنان تا بیشتر از 6 ماه ادامه داشت، بهرحال، یا اگر او فکش تشدید می شود یا در حالی که برای بیرون بردن کلمات از دهانش تلاش می کند، دهن کجی می کند، از دکتر کودک خود برای ارجاع به آسیب شناس گفتاری سوال کنید. (سیارک)
کودک بزرگ
4 تا 5 سال
به راحتی ارتباط برقرار می کند و می تواند دوباره یک داستان کوتاه را با یک آغاز، میان و انتهای آن در حالی که به تصاویر نگاه می کند بگوید. می تواند از 4 تا 5 جمله برای توصیف یک عکس با بسیاری از عناصر گرامری در محل استفاده کند. از بیش از یک کلمه عملی یا فعلی در یک جمله استفاده می کند.
اکثر صداها را به درستی تلفظ می کند ولی هنوز هم با صداهای th، ر، س، ل، و، چ، ش و ز مشکل دارد. از بسیاری از کلمات توصیفی شامل کلمات مربوط به زمان مانند "دیروز" استفاده می کند.
6 تا 7 سال
می تواند توضیح دهد که چگونه دو موضوع یکسان یا متفاوت هستند، داستان یا واقعه ای را بدون کمک تصاویر بازگویی می کند و مکالمات و وقایع گذشته را تعریف می کند. از برخی کلمات جمع بی قاعده ("مردان"، "دندان ها") استفاده می کند.
8 سال
تسلط کامل به تمام صداهای گفتاری همچنین سرعت، زیر و بمی صدا و درجه صدای صحبت کردن دارد. از جملات پیچیده و مرکب به درستی استفاده می کند و قادر به ادامه یک مکالمه با یک شخص بالغ است. (سیارک)
در اینجا مراحلی وجود دارد که کودک شما در مسیر تبدیل شدن به یک راه رونده ماهر طی خواهد کرد. یاد گیری راه رفتن شامل موارد بیشتری از استفاده از پا می باشد! ما همچنین سنین معمولی را ارائه می دهیم ولی به خاطر داشته باشید که این فقط یک راهنمای ساده است. برخی کودکان تا قبل از 9 ماهگی و برخی دیگر تا بعد از 17 ماهگی به راه می افتند. طیف گسترده ای از سنین طبیعی برای شروع راه رفتن کودکان وجود دارد. اگر شما راجع به پیشرفت کودک خود نگران هستید، با خود او چک کنید.
تولد تا 2 ماهگی
واکنش قدم زدن دارد. اگر در یک حالت ایستاده در سطحی سخت نگه داشته شود، نوزاد شما پاهایش را که گویی دارد راه می رود تکان خواهد داد. این واکنش حدود 2 ماهگی از بین خواهد رفت.
3 تا 4 ماه
کمی روی دست و پای خود راه می رود. این یعنی اینکه شکم کوچک خود را به زمین تکیه می دهد و سرش را بالا نگه می دارد و قفسه سینه اش را به زمین می چسباند و از بازوانش برای حمایت استفاده می کند. چهار دست و پا راه رفتن عضلات بالاتنه را برای راه رفتن قوی می کند.
5 ماه
هنگامی که در حالت ایستاده نگهداشته می شود بالا و پایین می پرد. این حرکت به قوی ساختن پا کمک می کند. با یادگیری جلوبردن بازوانش برای حمایت کردن از خود در حالت نشسته شروع به استفاده از "سه پایه" می کند.
سریع
خانه ی خود را برای کودک قبل از اینکه نوزاد شما به حرکت بیفتد ایمن کنید - که درست در کنار گوشه خانه است.
6 تا 9 ماه
نشستن را یاد می گیرد. نشستن بدون کمک نیازمند قدرت گردن، کنترل سر، تعادل و هماهنگی است - تمامی مهارت های مهم راه رفتن. اکثر نوزادان نیز بین سن 7 تا 10 ماهگی خزیدن را یاد می گیرند، اگرچه برخی همه را باهم نگه می دارند و مستقیما شروع به راه رفتن می کنند.
می تواند در حالی که با چیزی نگه داشته شده باشد بایستد. بزودی کودک شما شروع گشت زدن خواهد کرد - هنگامی که با چیزی که در نزدیکی برای حمایتش است نگهداشته می شود قدم های لغزشی برمی دارد.
پرچم قرمز : اگر تا 7 ماهگی کودک شما در حالی که با دستانش خود را پشتیبانی می کند نتوانست بنشیند یا هنگامی که او را ایستاده نگه می دارید نتواند وزنی را روی پاهایش تحمل کند، با دکترش او را چک کنید.
9 تا 12 ماه
خود را به حالت ایستاده با کمک یک شی محکم مانند مبل یا پایه میز بالا می کشد. می فهمد که چگونه زانوهایش را به منظور نشستن پس از ایستادن خم کند.
می تواند بدون کمک بایستد - برای چند ثانیه - و ممکن است هنگامی که دستانش را می گیرید بتواند راه برود. کودک شما ممکن است اولین قدم هایش را بردارد! (سیارک)
چرا آکنه در همه بطور ناگهانی ظاهر می شود؟ این به خاطر این فرمول ساده است: استرس دبیرستان + هورمون = آکنه
آکنه، زمانی که منافذ پوست را مسدود، روغن های چربی به دام افتاده و باکتری ها به عمق پوست می روند، ایجاد می شود. هنگامیکه شما تحت استرس هستید، بدن شما کورتیزول، هورمونی که به شما در زنده ماندن در زندگی یا شرایط مرگ کمک می کند، آزاد می کند. دبیرستان، با این حال، استرس زا است، معمولا زنده ماندن یا مرگ نیست، اما بدن شما آنرا نمی داند، و در صورت وجود استرس، به آن واکنش نشان می دهد. (سیارک) دو عارضه ی جانبیِ افزایش کورتیزول، افزایش تولید روغن چربی و التهاب در پوست تان می باشد. در نتیجه: جوش های بزرگ، قرمزی در وسط صورت تان درست می شود که شما در آن حالت آرزوی مرگ می کنید. اگر شما برآمدگی های دردناک، کیسه مانندی دارید، سپس متخصص پوست تان می تواند به بدترین آنها، استروئید تزریق کند، تا از التهاب و بزرگ شدن سریع آنها جلوگیری کند "پرستار! به من یک سرنگ با Kenalog بده. سریع!" (چه کسی گفت که شرایط من اضطراری نیست؟) بهرحال، تزریق های استروئید می تواند، سبب آتروفی یا فرورفتگی در پوست شما شود، که می تواند ماه ها طول بکشد بسیار طولانی تر از جوش اصلی. درمان خال در خانه دشوار است. محصولات ترتینوئین مانند رتین A، دیفرین، یا تازورک (Tazorac)، اگر برای خال های آکنه استفاده شوند، اثر نمی کند. (سیارک) شما می توانید یک جوش را بترکانید؛ با این حال، درصورتیکه سر سفیدی داشته باشد، فشردن معمولا تنها باعث می شود یک جوش کوچک داخل جوش بزرگ ایجاد شود. یک درمانِ برای خالِ آکنه، مانند Neutrogena Rapid Clear Fight and Fade Gel را استفاده کنید. هنگامیکه مستقیما استفاده می شود، اسیدهای خفیفِ آن، به از بین بردن جوش کمک می کند. از یک کاور آپ یا کانسیلر خال، که حاوی اسید سالیسیلیک است استفاده کنید. بله، بچه ها، استفاده از مقداری کاور آپ برای شما خوب است. از مال خواهرتان استفاده کنید. اگر شما کمی پول اضافی برای شلوغ کاری دارید (صرفا جهت شوخی) سپس زپرهای (zappers) آکنه نظیر Zeno می تواند به شما کمک کند. آنها بطور مستقیم، به جوش ها حرارت می دهند، باکتری ها را می کشند و باعث تسریع بهبودی می شوند. یا فقط از آیفون خود استفاده کنید، (مطمئن هستم که آنها، بزودی یک نرم افزار برای آن درست می کنند، درست است؟). والدین و کودکان به یاد داشته باشند که مدرسه استرس زا است، بنابراین، بخوبی بخورید، بخوابید (بهتر است در کلاس حساب دیفرانسیل و انتگرال نخوابید) و بطور منظم ورزش کنید. این ها هورمون های استرس شما را کاهش می دهد و شما را از دست آکنه راحت می کند.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
معلمی اخیرا به من گفت: زمانی که بچه ها ، به آنچه که در حال یادگیری هستند، علاقمند باشند، سریع تر و بیشتر یاد می گیرند. حق با اوست. چه چیزی می تواند مهم تر از تمایل کودکان به یادگیری باشد؟ در واقع، همانطور که ما در کتاب ذهن های برانگیخته: پرورش فرزندان جهت علاقمند شدن به یادگیری (از هنری هولت 2001) توضیح داده ایم،
تحقیقات نشان داده است زمانی که دانش آموزان از یادگیری لذت می برند، آنها بیشتر یاد می گیرند، آنچه را که یاد گرفته اند بهتر درک می کنند و آن را برای مدت طولانی تری به حافظه می سپارند. آنها همچنین نسبت به انجام کارهای چالش برانگیز بیشتر مشتاق هستند.
والدین می توانند تاثیر بزرگی بر تمایل کودکان نسبت به یادگیری داشته باشند. با این حال، آنها بیشتر اوقات نمی دانند، چگونه تربیت و پرورش فرزندانی با انگیزه را انجام دهند، یا به طور کلی وقت آزاد برای انجام این کار ندارند. در اینجا چند راه آسان و معتبر برای انجام این کار برای والدین وجود دارد و بهبود رابطه والدین و کودکان تا با استفاده از آنها در کودک اشتیاق یادگیری بوجود آورند و کودک در مدرسه موفق باشد.
یادگیری در مدسه را به دنیای واقعی ربط دهید
اگر چه بسیاری از کودکان مدرسه را مشتاقانه آغاز می کنند، اما تحقیقات نشان داده است که علاقه کودکان آمریکایی به یادگیری به طور پیوسته از کلاس سوم تا نهم کاهش می یابد. والدین می توانند با مرتبط کردن آموخته های مدرسه به زندگی روزانه، از این لغزش جلوگیری کنند. کودکان هرچه بیشتر روابط بین آنچه در مدرسه یاد می گیرند و آنچه خارج از مدرسه تجربه می کنند را ببینند، بیشتر علاقمند به یادگیری می شوند. این روابط را می توان از راه های مختلفی ایجاد کرد:
تقسیم و بخش کردن در طی روز
ارتباط دادن مدرسه به زندگی به این معناست که به کودکان کمک کنیم دانش خود را در فعالیت های روزمره بکار گیرند، مثلا هنگامی که با کودکتان درحال پخت کیک هستید، از او بخواهید دستور پخت را قسمت به قسمت بگوید. این کار به کودک تجربه ای واقعی برای درک قسمت بندی ها می بخشد. به طور مشابه، توضیح رویداد های جامعه به کودکان، در سن و همچنین روش مناسب، به کودکان کمک می کند اهمیت مطالعات اجتماعی را بفهمند. شما می توانید بگویید: این مرکز اجتماع در این شهر برپا شد، زیرا بزرگتر ها رای دادند بودجه برایش خرج شود.
درباره چیزهایی که کودکان در مدرسه یاد می گیرند صحبت کنید
والدین همچنین می توانند از طریق پی بردن به موضوعاتی که بچه ها در مدرسه فرا می گیرند و بعد برنامه ریزی فعالیت و مکالماتی که آن موضوع را به زندگی روزمره متصل می کند، آموخته های بچه ها در مدرسه را یادآوری کنند.مثلا هنگامی که کودک درحال یادگیری آب و هوا است، از او بپرسید: من امروز تو هوا ابرهای سیاه دیدم، با خودم چتر ببرم یا نه؟ کودکان خردسال اغلب بطور خودبخود آنچه را که یاد می گیرند با شما به اشتراک می گذارند و می گویند: "چرا ابر های تیره نشانه ی بارندگی هستند؟" اما شما همچنین می توانید از معلمش آنچه را که به کودک در طی ماه یا سال تدریس می شود را سوال کنید.
آموخته هارا به اعضای خانواده و رویداد ها ربط دهید
اگر کودک در حال دیدن یک عکس و یا خواندن فصلی از کتاب است، در مورد ربط کتاب با تجربه های خود و یا فرزندتان صحبت کنید. مثال: "آیا اولیویا شبیه کسی هست که بشناسی؟" "این داستان منو یاد موقعی می اندازه که با پدرم دوتایی رفته بودیم کنار دریا که طوفان شد." این صحبت ها همچنین یک رابطه بین والدین و کودک ایجاد می کند که باعث می شود بهم اطمینان کنند و نیز موجب می شود پایه عاطفی مطمئنی در کودک بوجود آید تا در مدرسه موفق شود. در کودکان تجربیات با ارزشی ایجاد کنید تجربیات متنوع فرصت های زیادی را برای یادگیری ارائه می دهند، و می توانند تمایل کودک را نسبت به یادگیری افزایش دهند. گردش های خانوادگی، حتی انجام کارهای روزمره می تواند به افزایش حس کنجکاوی و ساخت های واژگانی کودک کمک کند.
به یادگیری واقعیت ببخشید
دیدن دریاچه یا کنار دریا، موزه یا بازار میوه به کودکان پایگاه گسترده ای از دانش می دهد که باعث می شود آنچه در مدرسه یا از کتاب ها یاد می گیرند افزایش یابد. کودکی که اقیانوس را از نزدیک دیده است، نسبت به کودکی که ندیده، علاقه بیشتری به خواندن درباره اقیانوس دارد، و آنچه را که می خواند بهتر درک می کند. حتی مکالمات کوتاه در مورد رفتن به فروشگاه مواد غذایی یا ابزار آلات، به ساخت مهارت های کلامی و فکری کودک کمک می کند. کودکان می توانند این درس ها را به آنچه که در مدرسه یاد می گیرند مرتبط سازند.
توسعه دادن آنچه کودکان در مدرسه یاد می گیرند
از گردش های خانوادگی جهت گسترش موضوعات مدرسه استفاده کنید. به عنوان مثال، کودکان وقتی در مدرسه دارند درمورد بومیان آمریکا یاد می گیرند، آنها را به موزه های محلی ببرید. آیا موضوع درس کلاس درباره حفاظت از منابع طبیعی است؟ به کودکتان مقاله روزنامه ای راجع به بازیافت بدهید بخواند، و از او بخواهید مواد قابل بازیافت موجود در خانه را نشان دهد.
چند ایده دیگر:
وقتی کودک در حال خواندن درباره زمین و منظومه شمسی است، غروب خورشید را باهم تماشا کنید. و از او بپرسید چه اتفاقی در حال افتادن است؟ چرا خورشید دارد ناپدید می شود؟ از کودکی که علاقه به خواندن ندارد، در مورد داستان یا کتابی که در مدرسه تدریس می شود سوال کنید، و صحبتی در مورد ربط آن با تجربیات کودک یا خانواده آغاز کنید. مثل: "آیا این تو را یاد اولین بار که با جیسون تو کلیسا آشنا شدی نمی اندازه؟" " پدربزرگ تو هم وقتی بچه بود مثل آدمای توی داستان به آمریکا اومد." " آیا این عکس از حیوانات صحرا تورو یاد شتری که تو باغ وحش دیدیم نمی اندازه؟" اگر کودک شما به واحد های اندازه گیری در ریاضی علاقمند نیست، با یکدیگر بر روی یک وسیله، آشپزی، یا دوختنی که شامل اندازه گیری می شود، مشغول به کار شوید. وقتی که کودکان مشغول مطالعه تاریخ آمریکا هستند، با آنها به دیدن یک مجسمه تاریخی یا اثر تاریخی شهرتان بروید و پلاک روی آن را برایشان بخوانید. دلیل آنکه چهارم جولای جشن گرفته می شود و نیز این تعطیلات از روی مارتین لوتر کینگ جونیور، و سزار چاوز نام گذاری شده است را برایشان توضیح دهید. علاقه کودکتان را نسبت به کشاورزی با کمک کردن به او در پرورش یک آوکادو (نوعی میوه شبیه به گلابی) که بر روی یک لیوان آب بوسیله ی خلال دندان نگه داشته می شود، افزایش دهید.
باعث شوید به کودکان احساس شایستگی دست دهد
در کودک احساس شایستگی را بعنوان یک محرک درونی توسعه دهید هیچ چیز بیشتر از حس شایسته بودن در کودکان انگیزه ایجاد نمی کند. حس بسیار خوبی به همه ما دست می دهد وقتی یاد می گیریم چگونه شیر آبی که چکه می کند را تعمیر کنیم، سس اسپاگتی لذیذی درست کنیم یا گل رز لطیفی پرورش دهیم. هنگامی که همکار من دبورا استیپک، رئیس دانشگاه استانفورد، یادگرفت چطور فیلم های تلویزیون را هنگامی که خانه نیست بر روی دستگاه ضبط کاست ضبط کند، بسیار خوشحال بود زیرا می توانست فیلم ها را بعد از اینکه به خانه برگشت تماشا کند! همین احساس رضایت و غرور در کودکان انگیزه یادگیری بوجود می آورد. به همین دلیل است که ما کودکان نوپا را بارها و بارها در حال یادگیری مهارت جدیدشان در بیرون آوردن کفش از پاهایشان می بینیم.
بجای تحسین از تشویق استفاده کنید
معمولا کودکان شایستگی خود را در فعالیت های ساده مثل گره زدن بندهای کفش می دانند، اما همانطور که بزرگتر می شوند، نیاز بیشتری به بازخورد برای شناخت توسعه مهارت شان نیاز دارند. والدین می توانند با اشاره دقیق به آنچه کودکشان انجام داده، در آنها حس شایستگی بوجود آورند. بجای تحسین کردن های تو خالی از کودک که هیچ اطلاعات مفیدی ارائه نمی دهند، در تشویق کردن هایشان دقیق باشید. به عنوان مثال گفتن "کارت خوب بود" باعث نمی شود کودک از آنچه فرا گرفته است قدردانی کند، و این کلمه وقتی برای همه چیز استفاده شود مفهوم خود را از دست می دهد، از تمیز کردن میز گرفته تا برگزیده شدن بعنوان نفر اول کلاس فلود زنی. از سوی دیگر، گفتن "شما درس نقشه آمریکا را یاد گرفته ای، بگو ببینم رنگ های مختلف روی نقشه به چه معناست؟" باعث می شود کودک آنچه را که فرا گرفته قدردانی کند و به او فرصتی می دهد تا آنچه که فرا گرفته به او ثابت شود. علاقه شما از تحسین های مبهم، تشویق کننده تر است و باعث ایجاد گفت و گو های بیشتری می شود. بعنوان یک نویسنده، هنگامی که مردم به من می گویند "چه کتاب خوبی نوشته ای!" نمی دانم چطور جواب دهم. اما اگر آنها بگویند" کتابی که نوشتی بسیار سرگرم کننده است، من عاشق داستان سگ هایی هستم که فکر می کردند گربه هستند" یا " هنگامی که من دیشب با پسرم به مشکل بر خوردم، از توصیه شما برای تکالیف مدرسه استفاده کردم و جواب داد!" آنوقت من نسبت به آنچه مفید واقع شده است بازخورد می گیرم و می توانم با علاقه و جزئیات بیشتری جواب دهم. در اینجا چند نمونه عبارت تشویقی وجود دارد که دستاوردهای کودکان را تصدیق کرده و باعث می شود در مورد مهارت هایی که کسب کرده اند، احساس شایستگی بدست آورند. شما خواهید دید کودک تان به احتمال زیاد به بازخوردتان، بجای یک تحسین تو خالی، پاسخ می دهد. این مقاله ادامه دارد...........ترجمه itrans.ir
قبل از دادن استقلال به کودک، شما باید قوانین ایمنی را به کودک برای مراقبت از خودش یاد بدهید.
امروز در sayarak.com به شما می گوییم چگونه می توانیدبه یک کودک نحوه رفتار درست را با غریبه ها یاد بدهید. شما می توانید این تصاویر را به فرزند خود نشان دهید و همه اوضاع خطرناک را با او در میان بگذارید.
پنهان کردن نام و نام خانوادگی
نام و نام خانوادگی فرزند را بر روی چیزهایی به جز کوله پشتی های شخصی که بر پشت کودکان آویزان است یا جعبه ناهار یا بطری آب بنویسید. زیرا در این صورت نام او را هر شخص دیگری می تواند تشخیص دهد. اگر یک غریبه نام کودک را از روی کوله او بخواند و درخواست آشنایی با کودک را بدهد، بلافاصله اعتماد کودک را جلب می کند و می تواند کودک را بیشتر کنترل کند.بهتر است نام و مشخصات کودک و شماره تماس را در جایی بنویسید که در معرض دید نباشد.
فرار از اتومبیل ها در جهت مخالف
ما به کودکان آموزش می دهیم که به غریبه ها وارد ماشین نشوند، درست است اما اجازه دهید کودک شما یک قانون دیگر را یاد بگیرد: اگر یک خودرو در نزدیکی او آهسته حرکت می کرد، و کسی از داخل ماشین می خواست توجه او را جلب کند، به کودک یاد بدهید که او باید با سرعت در جهت مخالف حرکت ماشین بدود و از ماشین دور شود . این به کودک کمک می کند تا زمان برای درخواست کمک داشته باشد.
ایجاد یک رمز عبور خانوادگی
با فرزندتان یک کد اضطراری یا رمز را تمرین کنید تا اگر بطور ناگهانی مجبور شدیداز کسی بخواهید کودک شما را از مدرسه یا مهدکودک بیاورد کودک رمز را از او بپرسد رمز عبور باید غیر منتظره باشد تا نتوان آن را حدس زد و یا در صورتی که اگر یک غریبه وانمود کند که از طرف مادر یا پدر آمده ، فرزند شما با پرسیدن رمز اضطراری متوجه شود و با غریبه نرود. و باز به کودک گوشزد کنید که در چنین مواقعی کودک باید با سر و صدا از رفتن با آن غریبه خودداری نماید.
نصب برنامه سنسور GPS برای موبایل کودک
با نصب برنامه سنسور GPS، مختصات کودک شما و میزان باتری گوشی او را ببینید.
یک ساعت با دکمه آلارم به دست کودک ببندد
گجت ها با یک دکمه زنگ هشداربه شکل یک ساعت می آیند ، بصورت یک کلید، یک دستبند یا مدال. والدین از طریق نرم افزار مخصوص تلفن همراه می توانند به طور مداوم محل سکونت کودک را کنترل کنند و اگر این دکمه را فشار دهید، سیگنال توسط والدین یا سرویس امنیتی دریافت می شود.
کمک، من او را نمی شناسم!
به کودک خود بگویید که اگر یک غریبه دست او را بگیرد، شما می توانید و باید باگاز گرفتن، لگد زدن ،فریاد و جلب توجه به هر صورتی اقدام کنید، حتی اگر آن فرد بسیار ترسناک باشد.کودک باید با صدای بلند فریاد بزند: من او را نمی شناسم! او می خواهد من را بدزد!
توقف و صحبت کردن با غریبه با رعایت حفظ فاصله
یک کودک باید بداند که غریبه ها نباید با بچه ها وارد صحبت شوند، بنابراین مهم است که در عرض 5-7 ثانیه پس از شروع گفتگو، کودک به مکان ایمن برود.کودک باید از یک غریبه در فاصله 2-2.5 متر ایستاده باشد؛ اگر غریبه یک گام به جلو می آید، کودک باید یک گام به عقب بردارد. همراه با فرزندتان این وضعیت را تمرین کنید، فاصله 2 متر را نشانه گذاری کنید و کودک به شما هشدار بدهد که باید آن فاصله را در طول مکالمه نگه دارید.
کودکان با غریبه ها سوار آسانسور نشوند
به کودک خود آموزش دهید تا همه کسانی که به او برای سوار شدن در آسانسور نزدیک می شوند را ببینند. و اگر این یک غریبه یا کسی نا آشنا باشد، به هر بهانه ای سوار آسانسور نشود. کودک در چنین مواقعی وانمود کندکه چیزی را فراموش کرده یا بهسمت صندوق پستی برود. اگر کسی از شما دعوت می کند وارد آسانسور شوید، بهترین گزینه این است که مودبانه پاسخ دهید که والدین مجوز سوار شدن در آسانسور را تنها با همسایگان داده اند.در صورتی که غریبه دست از اصرار و پافشاری برای سوار شدن کودک به آسانسور برنداشت کودک باید با فریاد و گاز گرفتن و جنگیدن جلب توجه کند یت کمک برسد و مهاجم از ترس رسوا شدن فراری شود.
کودک مجاز به گفتن این جمله نیست! والدین من در خانه نیستند
اگر هیچ کس پاسخی به سوال "چه کسی پشت درب است ؟" یا هیچ کس در آیفون تصویری قابل مشاهده نبود، شما نمی توانید درب را باز کنید یا حتی کمی لای درب را باز کنید تا ببینید که چه کسی پشت درب است . کودک شما باید یاد بگیرد که همیشه و در هر زمانی بگوید که والدینش یا یکی از آنها در خانه هستند، حتی اگر غریبه به نظر برسد که دوست یا سرایدار یا همسایه و ... است. اگر غریبه برای باز کردن درب آپارتمان پافشاری کرد، کودک باید با والدین و یا همسایگان تماس بگیرد.
از کودکان خود بخواهید با دوستان آنلاین ملاقات نکنند
به کودک خودگوشزد کنید که در دنیای مدرن، جنایتکاران می توانند قربانی خود را از طریق اینترنت پیدا کنند، توضیح دهید که شما نمی توانید برای غریبه ها، حتی کودکان، شماره تلفن خود، آدرس، نام خانوادگی وعکس ها ارسال کنید و به این فرد ناشناس اینترنتی بگویید که معمولا چه موقع و چه جاهایی را دوست دارید و یا در این مکان ها پیاده رفت و آمد می کنید.
والدین چه وقتی و چگونه با کودکان صحبت کنند؟
"هرگز با غریبه ها صحبت نکنید" - ما به کودکان درباره این قاعده تقریبا همانطور که اغلب در مورد نیاز به شستن دست های خود قبل از غذا خوردن و عبور از خیابان ها فقط در زمانی که چراغ سبز است، یادآوری می کنیم. ما می خواهیم که کودک نه تنها این قاعده را به یاد داشته باشد، بلکه همچنین باید درک کند که چرا این موردضروری است و اگر رعایت نشود، چه اتفاقی خواهد افتاد. بسیار مهم است که چگونه این ایده را انتقال دهید تا کودک دنیایی را دشمن و پر از خطرات نبیند. چگونه کودک را به یک بی اعتنایی عادی و سالم به غریبه ها آموزش دهیم و او را نترسانیم ؟
تمرین نشان می دهد که مشکلات کودکان با مرزهای شخصی با 3-4 سال آغاز می شود. بعضی از بچه ها بسیار دوستانه و فعال هستند، آماده هستند تا همه را بشنوند، هر کس دوست دارد از والدین خود فرار کند و در عین حال به راحتی به تماس با غریبه ها، پذیرایی با شیرینی و هر چیز دیگری از آنها بپردازد. به محض این که متوجه شدید که یک مشکل وجود دارد، می توانید با اطمینان شخصی خود صحبت کنید.
بسیار مهم است اگر این گفتگوها به شکل مکالمات آموزنده ای انجام نگیرد، می تواند کودک را ترسانده و باعث ترس او از جهان شود. بگذارید این گفتگو هایی باشد که می تواند به طور مستقیم در طول پیاده روی و یا هنگام تماشای یک کارتون انجام شود. دو یا سه دقیقه طول بکشد که در طی آن به کودک گفته شودکه به چه کسی می تواند اعتماد کند و از چه کسی باید دور بماند.
از کودک بپرسید: فکر می کند یک فرد بد چگونه می تواند او را از زمین بازی دور کند؟ یا چه چیزی را یک غریبه می تواند نشان دهد که یک پسر یا دختر قبول کندکه با او برود؟ هنگامی که شما در خیابان هستید، از فرزند خود بپرسید که به اطراف نگاه کند و تعیین کند که کدام یک از عابران را دوست دارد و چه کسی به نطر او قابل اعتماد نیست ؟و در مورد انتخاب خود توضیح دهد. تقریبا تمام کودکان به افراد سالمند اعتماد دارند وحتی برای یک کودک کوچک افراد 40 ساله هم در این دسته ی قابل اعتماد قرار می گیرند!
ما به کودک باید بگوییم که شما نیازی به برقراری ارتباط با غریبه ها ندارید، لازم به ذکر است که بگوییم این کاری خطرناک است، اما بدون جزئیات جنجالی. توضیح دهید: "مواردی وجود دارد که کودکان را از والدین خود دزدیده اند تا بتوانند از آنها استفاده کنند.
کودکان این اطلاعات را به اندازه کافی درک می کنند: غریبه ها می توانند خطرناک باشند. هنگامی که شما به کودک توضیح می دهید که چگونه از خیابان عبور کند، آن را به عنوان ساده ترین قانون درک می کند و به یاد می آورد و این با مکالمات مربوط به امنیت شخصی مشابه است. وظیفه شما این است که به کودک درباره خطرات و مهمتر، این که چگونه می تواند خود را محافظت کند، به او بگویید.
به کودکان خود بگویید که برخی از بزرگسالان نا آشنا را نمی توان اعتماد کرد. اگر او گم شده است، باید به اطراف نگاه کند و به اولین موسسه موجود بروید: داروخانه، مغازه، بانک، پلیس. در اینجا شما می توانید برای کمک از افراد به شکل کارکنان استفاده کند.کودک از جمع کمک بخواهد نه از یک فرد.
تصویر این وضعیت را در قالب یک بازی انجام دهید: «به کودک بگویید که تصور کند که گم شده و به داروخانه ای در آن نزدیکی رفته است.در چنین شکل نهایی، کودکان به سرعت متوجه دنباله ای از اقدامات می شوند.
حال اگر در بازی کودک گم شده گفت که در آن نزدیکی مغازه یا داروخانه یا پلیسی نمی بیند، با او صحبت کنید و به او اجازه دهید روی امن ترین افراد تمرکز کند، که امن ترین در میان غریبه ها، مادرانی همراه با کودکان و خانواده ها می باشند.
والدین و کودکان در گفتگو برای قوانین ایمنی چه باید بگویند؟
شما نباید در گفتگوهای خود همه افراد را به خوب و بد، دلسوز و مجرم تقسیم کنید.شما می توانید یک تکه کاغذ را بردارید و آن را به اصطلاح به حلقه های اعتماد تقسیم کنید، هر کدام با رنگ خاص خود.
در دور اول حلقه ما اعضای خانواده و فرزندمان را قرار می دهیم .
دور دوم حلقه همه بزرگسالان آشنا و فامیل هستند.
همه افراد دیگر، غریبه ها، در حلقه سوم قرار دارند و بهتر است با آنها ارتباط برقرار نکنید زیرا هیچ پدر و مادری در نزدیکی آنها وجود ندارد.
به فرزندتان بگویید چگونه این حلقه ها متفاوت هستند: شما می توانید با بزرگسالان آشنا ارتباط برقرار کنید، از آنها هدیه دریافت می کنید، مجاز هستید به جایی با آنها با اجازه والدین بروید. خانواده تنها افرادی هستند که می توانند کودک را ببینند،ببوسند، اما در عین حال کودک مجبور به پذیرش آن ها نیست مثلااگر او دوست ندارد که برخی از نسل سالخورده او را ببوسند، او حق دارد مخالفت خود را ابراز کند.
با صحبت کردن در مورد حلقه سوم، که در آن همه غریبه ها را قرار داده ایم، ذهن کودک را روشن می کنیم: " بزرگسالان تحصیل کرده و سالم و مودب به کودکان اشخاص دیگر نزدیک نمی شوند، آنها را لمس نمی کنند و شیرینی و اسباب بازی به آنها نمی دهند .والدین تو فقط در صورتی به کودک شخص دیگری نزدیک می شوند،که او در معرض خطری قرار گرفته باشد، یا گم شده باشد و یا کسی بخواهد او را به زور ببرد. "
چرا این مهم است؟ چون ما در ضمن باید احترام گذاشتن به بزرگسالان را به کودک خود یاد بدهیم و اگر یک فرد بالغ رفتار ناپسند داشته باشد، به این معناست که او قوانینی را که ما گفته ایم، نقض کرده و کودک حق اخلاقی خود می داند که به این عمو و خاله غریبه تعلیم دهد. چگونه؟ کودک باید به آنها بگوید: من شما را نمی شناسم و با شما صحبت نمی کنم و قطعا هیچ جا با شما نمی آیم.
اگر کودک از شما اطاعت نکرد چکار کنیم؟
لازم نیست کودک را سرزنش و مجازات کنید به آرامی بپرسید چرا او این کار را کرد، زیرا شما درباره قوانین بحث کرده اید. شاید کودک به دام افتاده است و نمی تواند یک بالغ را رد کند شما باید روی این موضوع با او کار کنید. او تصمیم گرفته که این فرد بالغ خوب است و می تواند با او صحبت کند؟ با کودک خود در مورد این واقعیت که افراد بد ممکن است متفاوت باشند صحبت کنید. بچه های کوچک مجرم را به طور انحصاری یک مرد با ظاهر وحشتناک، لباس سیاه و سفیدو بااسلحه تصور می کنند.باید به کودک یاد بدهیم که مجرم حتما نباید بصورت بالا باشد هر فردی می تواند صورت واقعی خود را پنهان کند و کودک را فریب دهد؟
سوالات پیشین را بپرسید تا کودک خود به این نتیجه برسد که فرد خطرناک می تواند همانند همه افراد اطراف، مودبانه صحبت کند.
چگونه در خیابان رفتار کنیم
اعتقاد بر این است که خیابان پر از خطرات است. این تنها تا حدی درست است: اگر کودک از دو نوع سلاح استفاده کند - پاهای سریع و صدای بلند می تواند یک فضای امن داشته باشد. اگر بچه ها بتوانند بدوند و فریاد بزنند، پس از آن هر جنایتکار بلافاصله از ترس افشا شدن فرار می کند .اجازه دهید کودک شما "در طول پیاده روی آموزش ببیند.کودکان امروز، به دلیل حمایت بیش از حد والدین یاد نمی گیرند که در صورتی که نیاز به کمک دارند تقاضا کنند . کودک باید درک کند: اگر او به کمک نیاز دارد، نباید خجالتی باشد.
چگونه به فرزندان در داشتن اعتماد به نفس کمک کنیم؟
فرزندان شما باید بی اعتمادی سالم و منطقی به جهان داشته باشند و درک کنند که در آن یک خطر وجود دارد، اما باید یاد بگیرند که آنها می توانند خود را از آن خطر محافظت کنند.ترس بیش از حد نداشته باشید، تصویر های وحشتناکی را به فرزندتان منتقل نکنید. وظیفه شما این است که فرزندانتان را به اصول اولیه زندگی امن در جهان آموزش دهید و نه انزوا دور کردن از واقعیت جهان.