علائم داشتن نگرش منفی به زندگی بخش دوم
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸کار کردن بیش از آن که برای تان لذت بخش باشد، سبب کلافگی تان می شود
البته هیچ شغلی کامل و ایده آل نیست و هر شخصی گاه به گاه از شغلی که برای گذران زندگی به آن اشتغال دارد، خسته می شود. و البته همیشه چیزی درباره کار کردن از ساعت نه صبح تا پنج بعد از ظهر خواهد بود که کمی شما را آزرده کند. با این حال، اگر در پایان روز احساس می کنید که بیش از آن چه فعالیت های تان در طول روز و در محیط کاری، برای تان هیجان انگیز بوده باشد، کلافه و آزرده خاطرتان کرده است (رئیس تان، همکاران، مسئولیت های روزانه و ...)، به احتمال زیاد با مشکلی روحی مواجه بوده و نگرشی منفی نسبت به زندگی دارید.
امیلی مندز، روان شناس، درباره این که افراد با نگرش منفی چه رویکردی به هنگام کار کردن دارند عنوان کرد: «شخصی که نگرش منفی به زندگی دارد، زمانی که شیفت به خصوصی از کار اش به او محول می شود، مدام از این مسئله شکایت می کند که این شیفت را دوست ندارد. مثال دیگر برای چنین افرادی، زمانی است که فرد قادر به دریافت ارتقاء درجه در شغل خود نبوده و مدام از این مسئله گله می کند صرف نظر از این که چه مسئله ای سبب شده باشد فرد این گونه رویکردی داشته باشد، افراد با نگرش منفی همیشه چیزی برای گله کردن در مورد شغل شان پیدا می کنند.
در سیارک بخوانیم: علائم داشتن نگرش منفی به زندگی بخش اول
این گونه افراد اغلب احساس حسادت می کنند
دکتر مندز در ادامه صحبت های خود درباره افراد با نگرش منفی، به تمایل این افراد برای گله کردن از دوستان شان اشاره کرد و عنوان کردن این مسئله از سوی آن ها که معمولا دوستان شان آن ها را به همراه خود به برنامه های تفریحی نمی برند. اگر شما نیز از آن دسته از افرادی هستید که معمولا به این گونه مسائل فکر می کنید و یا این که به خاطر انجام دادن فعالیتی بدون حضور شما، به آن ها حسادت می کنید، به جای سرزنش کردن آنان، بهتر است این دو سؤال را از خود بپرسید: آیا مسائل را در ذهن خود بزرگ نمی کنید؟ و سؤال دیگر این که چرا این ذهنیت را برای خود به وجود آورده اید که حتما ارزش شما باید توسط دیگران سنجیده شود و اگر کسی نخواهد شما در برنامه ای به خصوص حضور داشته باشید، فکر می کنید که از ارزش تان کاسته شده است؟
گرفتار روزمرگی شده اید
این که فرد برنامه ای مشخص برای انجام کارهای روزانه خود داشته و هر روز به آن پایبند باشد، صرفا چیز بدی نیست، اما در سوی دیگر کسانی هستند که گرفتار برنامه ای (شاید ناخواسته) روزانه شده و به خاطر تکرار هر روزه آن احساس بدی پیدا کرده اند. ژاکلین پیرتل، مشاور خانواده و روان درمانگر، برای این گونه افراد مثالی آورده است که به وسیله آن می توان به این مسئله پی برد که چگونه می توان از این روزمرگی کلافه کننده رهایی یافت: «این گونه کارهای جدید که بر خلاف روند روزانه خود انجام می دهید، تأثیرات شگرفی خواهد داشت. برای نمونه می توانید یک کافی شاپ جدید و یا کتاب فروشی جدید را در نزدیکی محل سکونت خود یافته و به جای مکان هر روزه سری به آن بزنید. این که تنها به خاطر شکل گرفتن روز مرگی در زندگی تان عصبانی شده و کنترل خود را از دست بدهید، نتیجه ای جز از دست دادن فرصت های تازه در پیش نخواهد داشت. به جای این که به این گونه احساسات تن در دهید، بهتر است خود را با شرایط جدید وفق داده، مثبت اندیش باشید و از مواجه با شرایط و موقعیت های جدید واهمه ای نداشته باشید (بلکه از آن استقبال هم بکنید). این رویکرد در نهایت سبب خواهد شد که تجربه بیشتری در زندگی به دست آورید.
فکر می کنید که خشم و عصبانیت دیگران متوجه شما است
همگی ما تجربه مشاهده یک رئیس عصبانی در محل کار را داشته ایم، و نیز همگی ما کارهایی انجام داده ایم که سبب شده بر خشم دیگران افزوده شود؛ حال می خواهد آن شخص خواهر یا برادر ما بوده باشد یا غریبه ای در خیابان. گاهی اوقات خشم و عصبانیت دیگران قابل توجیه بوده و علت به خصوصی دارد، و در سوی دیگر، گاهی اوقات هم خشم آن ها دلیل منطقی ندارد و تنها قصد دارند عصبانیت خود را به خاطر روز بدی که پشت سر گذاشته اند، سر کسی خالی کنند. حال صرف نظر از این که علت این خشم و عصبانیت دیگران چه باشد، آن دسته از افرادی که نگرشی منفی به زندگی دارند، به طور معمول این گونه ابراز خشم را متوجه شخص خود می بینند. دکتر پیرتل در این باره عنوان کرد: «هیچ گاه، خشم و عصبانیت دیگران در مورد شما نیست، حتی اگر شما هم شامل افرادی باشید که آن شخص به خصوص در حال پرخاشگری به آن ها است. عصبانیت و خشم این افراد، متعلق به خود آن ها است و دلیل اش به زندگی خود شان بر می گردد. بنا بر این بهتر است در این گونه موارد در کار آن ها دخالت نکرده و نیز قضاوت شان نکنید و به جای آن بر احساس خودتان تمرکز کنید، چرا که تمامی قدرت شما از احساس تان سرچشمه می گیرد.
اشتباهات بر این گونه افراد بیش از اندازه تأثیر گذارند
اگر پس از مرتکب شدن اشتباهی در محل کارتان و یا غفلت کردن در انجام فعالیتی به خصوص، مدام به اشتباهی که کرده اید می اندیشید و به آن در ذهن خود شاخ و برگ می دهید، ممکن است نگرشی بیش از حد منفی نسبت به زندگی داشته باشید. آپریل سلفرت، دارای مدرک دکتری در زمینه روانشناسی است و وبسایتی دارد که در آن کلیپ های انگیزشی و روحیه بخش برای افرادی که به آن نیازمندند می گذارد. او در این باره عنوان کرد: «به احتمال بسیار زیاد و در بیشتر مواقع، برای فراموش کاری فرد، دلیلی منطقی وجود دارد. اما برای نمونه اگر شخصی کلید های دفتر محل کار اش را در خانه جا بگذارد و به هنگام متوجه شدن موضوع، عصبانی شده و به خود سخت بگیرد، پس از مدتی کلنجار رفتن با خود افکار بدی به سراغ اش خواهند آمد. افکاری شبیه به این: ‘من چقدر احمق هستم’.
به سادگی رفتار دوستان تان شما را آزرده خاطر خواهد کرد
نگرش منفی این گونه افراد بر زندگی اجتماعی و روابط شان نیز تأثیر گذار خواهد بود. اگر شما از جمله افرادی باشید که نگرشی منفی به زندگی دارند، به احتمال زیاد، یک مشکل کوچک در این گونه روابط را در ذهن خود بزرگ و بزرگ تر می کنید. برای نمونه زمانی که دوست شما درخواست تان برای رفتن به بیرون و قدم زدن را رد می کند و یا این که مدتی طولانی خبری از او نمی شود، پیش خود فکر می کنید که او از شما تنفر دارد و یا این که دیگر علاقه و تمایلی به بودن با شما ندارد، حال آن که واقعیت این گونه نیست و مسائلی هست که شما از آن بی خبرید. دکتر سلفرت، مثال دوستی را می آورد که پاسخ تماس تلفنی فرد را نمی دهد. او درباره این مثال عنوان کرد: «به احتمال زیاد در این هنگام شما با خود می گویید که او همیشه سایرین را دست به سر می کند! و یا این که به خاطر نرفتن شما به قرار ناهار هفته گذشته، حالا آزرده خاطر شده و دارد تلافی می کند. اما واقعیت گونه دیگری است. رفتار دوست شما در این هنگام به این سادگی قابل تجزیه و نتیجه گیری نیست (مبهم است) و شما دقیقا نمی توانید به این موضوع پی ببرید که چه چیزی سبب شده او این گونه رفتاری از خود نشان دهد. مغز انسان به طور طبیعی به گونه ای است که به سمت چیز های منفی متمرکز می شود تا به این وسیله از خطرات احتمالی آینده مصون شویم، حتی اگر در عالم واقع چنین تهدیدی وجود نداشته باشد و تنها خیال ما این گونه تصوری را به وجود بیاورد.
تلفن همراه تان در بیشتر مواقع روی حالت بی صدا است
اگر شب عید می آید و می رود بدون آن که برنامه به خصوصی ترتیب داده باشید و دوستان و آشنایان خود را ببینید و یا اگر در سایر مراسم های این چنینی، معمولا در خانه و یا مشغول به کار خود هستید، بهتر آن است که کمی بر روی فعالیت های خود با دیگران و روابط اجتماعی تان کار کنید. البته پیش از آن که کاری انجام داده و یا تصمیمی بگیرید، بهتر است این نکته را به خاطر داشته باشید که با سرزنش کردن دوستان و آشنایان تان به جایی نخواهید رسید و این رویکرد نتیجه دلخواه را در بر نخواهد داشت، به جای آن بهتر است تلاش خود را معطوف به تغییر دادن نگرش منفی تان به دنیا و زندگی بکنید. دیوید بنت در این باره عنوان کرد: «بیشتر افراد جامعه، از روی ادب و نزاکت، شما را به خاطر داشتن نگرش منفی تان به زندگی سرزنش نخواهند کرد و هیچ گاه این مسئله را به طور مستقیم عنوان نخواهند کرد، با این حال، دیگر برای گردش و تفریح و یا دعوت به مراسمی به خصوص، با شما تماس نگرفته و از شما دوری خواهند کرد. اگر زندگی تان به گونه ای شده است که دیگر کمتر کسی شما را به مراسمی به خصوص دعوت می کند، شاید به این خاطر باشد که دفعه آخری که به چنین مراسمی رفته بودید، مدام در حال گله کردن و آزرده کردن دیگران بوده اید، حال آن که هدف افراد از شرکت در چنین مراسمی داشتن اوقاتی خوش و فراموش کردن مشکلات روزمره زندگی برای مدتی کوتاه است.
به صحبت های کوتاه چندان تمایلی نشان نمی دهید
یا حداقل این باوری است که در ذهن خود به وجود آورده اید. در حقیقت، مسئله ای که در این مورد وجود دارد این است که نگرش و طرز فکر منفی شما در زندگی سبب شده است که روابط تان با دیگران تحت الشعاع قرار بگیرند و به همین خاطر، صحبت کردن با آشنایان و دوستانی که در یک مهمانی با آن ها ملاقات کرده اید برای تان دشوار می شود. و یا حتی در محیط کاری خود نیز توانایی ارتباط برقرار کردن با همکاران خود را از دست می دهید و بیش از هر چیز دیگری این مسئله به خاطر کمبود اعتماد به نفس و یا جدی بودن بیش از اندازه شما در رفتار کردن است که سبب شده توانایی لذت بردن از چیزها و اتفاقات کوچک را نداشته باشید.
عادت دارید با دیگران بحث و مجادله کنید
دکتر بنت در این باره عنوان کرد: «کسانی که با شدت بیشتری نسبت به دیگران از نگرش منفی نسبت به زندگی رنج می برند، بنا به تجربه ای که در مواجه با این گونه افراد داشته ام، بیش از سایرین با افراد و سازمان هایی که در ارتباط هستند مجادله و بحث می کنند. این گونه افراد به اندازه ای در برخورد با دیگران عصبانیت نشان می دهند که معمولا قادر به کنترل خود نیستند. این در حالی است که بسیاری از افراد عادی به طور معمول و در طول روز، حتی با یک نفر هم از این گونه بحث ها ندارند، به همین خاطر اگر نزدیک به نیمی از فالور های شما در شبکه های اجتماعی، ارتباط خود را شما قطع کرده و نیز همسایگان تان دید چندان خوبی نسبت به شما ندارند، نشانه این است که مشکلی در رویکرد خود دارید که ممکن است در آینده مشکلات بیشتری برای تان پیش بیاورد.
به طور معمول انجام کارهای خود را به تعویق می اندازید
البته برای بسیاری ممکن است این مورد با میزان نگرش مثبت یا منفی افراد نسبت به زندگی بی ربط بیاید، با این حال به عقیده دکتر جیمز پولارد، این مسئله کاملا با نگرش افراد ارتباط پیدا می کند. او در این باره گفت: «به تعویق انداختن کارهای مختلف، به طور معمول ریشه در مردد بودنی عمیق نسبت به خود دارد که از نشانه های نگرش شدیدا منفی نسبت به زندگی است. نکته دیگری که باید بدانیم این است که انسان به طور عادی و طبیعی کاری را به تعویق نمی اندازد و شکل گیری این رویکرد خبر از چیزی غیر معمول در فرد می دهد. انسان برای مواجه با شرایط اضطراری به وجود آمده است. سالیان بسیار دور در تاریخ بشر را مد نظر بیاورید؛ در آن زمان به تعویق انداختن کارها برابر می شد با نبودن چیزی برای خوردن؛ پیدا نکردن چیزی برای شکار؛ در آن زمان اگر انسان کارها را به تعویق می انداخت، فصل کاشت و برداشت محصول سپری می شد بی آن که او چیزی کاشته بوده باشد. به همین خاطر است که می گویم چیزی طبیعی نیست و نیاز به رسیدگی بیشتر دارد.
به خوردن غذاهای مضر تمایل پیدا کرده اید
همانند مورد قبلی، ارتباط این مسئله با نگرش افراد به زندگی ممکن است به نظرتان چندان ارتباطی نداشته باشد، اما باز هم رابطه ای میان این دو وجود دارد. البته منظور از این مورد این نیست که پس از غذای خود، دسر هم سفارش دهید، بلکه منظور ما متوجه آن دسته از افرادی است که به طور معمول به سمت خوراکی هایی می روند که برای شان مضر است و خود نیز کاملا از آن آگاهی دارند. بنا به صحبت های دکتر پولارد در این باره، این رویکرد به گونه ای آسیب رساندن به خود به شمار می رود و ریشه در کمبود عزت نفس افراد دارد. این مسئله به مراتب خطرناک تر از سایر موارد عنوان شده است، چرا که این گونه افراد (افرادی که تمایل به آسیب رساندن به خود دارند) معمولا با کسانی رابطه برقرار می کنند که همانند خودشان هستند و مطمئنا ایده های خطرناک تری در این هنگام به ذهن شان خواهد آمد.
معمولا موفقیت را به عواملی چون شانس و یا روابط افراد مرتبط می دانید
دکتر پولارد در این باره عنوان کرد: «افرادی که نگرشی مثبت به زندگی دارند و روحیه ای سالم دارند، زمانی که مشاهده می کنند فردی به موفقیت دست یافته است، این مسئله را گواهی می دانند بر آن که خودشان نیز در آینده قادر خواهند بود آن کار را انجام دهند. این در حالی است که افراد با نگرش منفی این گونه موفقیت ها را بیش از هر چیز دیگری به شانس و این گونه مسائل مرتبط می دانند. بنا بر این به طور کلی می توان عنوان کرد که اگر از آن دسته افرادی هستید که موفقیت دیگران را به مواردی چون رفتن به دانشگاهی خوب و معتبر، داشتن سرمایه، شناختن افراد مؤثر در حوزه کاری، شانس، و یا هر چیز دیگری به جز تلاش و کوشش سخت و طاقت فرسا ارتباط می دهید، به احتمال زیاد از نگرشی منفی نسبت به زندگی رنج می برید.