بعضی اوقات نویسندگان عمدا شخصیت های خود را بیمار و ضعیف به تصویر می کشند. این به منظور آشکار سازی کامل شخصیت قهرمان لازم است. نویسنده همیشه در این باره مستقیم صحبت نمی کنند و خواننده فقط می تواند حدس بزند.
SAYARAK.COM تحقیقی کوچک انجام داد تا دریابد که قهرمانان مشهور ادبیات جهان در کتاب های مشهور، مبتلا به چه بیماریهایی بودند.
1. لئو تولستوی آنا کارنینا: آناکارنینا
آناکارنینا همسر خود را که دارای شخصیت جدی است برای رسیدن به یک عاشق جوان، الکسی ورونسکی ترک می کند. به دلیل چنین عملی، جامعه به زنان پشت می کند. به تدریج ، آنا تحریک پذیر می شود ، کارهای عجیبی انجام می دهد ، خود را توجیه می کند و دیگران را به خاطر همه چیز سرزنش می کند. او توهمات عجیب و رویاهای مزاحم را می بیند. برای آرام کردن خود ، شروع به استفاده از قطره هایی با مورفین می کند. ستاره آنا کارنینا در حال افول است.
تشخیص: افسردگی ، اختلال روانی. به گفته روانشناسان بالینی ، آنا کارنینا از نوع شخصیت هیستریک بود. این بیماری با عزت نفس ناپایدار ، رفتار شبیه سازی شده و نیاز غیرقابل توصیف برای توجه مشخص می شود.
چرا آنا کارنینا خودکشی میکند
آنا تمام توجه و تحسین خود را از دست داد. او به یک فرد فرسوده و نامطلوب در جامعه تبدیل شد. این می تواند سلامت روانی او را تضعیف کرده و منجر به خودکشی شود.
2. میخائیل بولگاکف استاد و مارگاریتا: ولند
ظاهر Woland بسیار خاص است. دهان به طرف راست کج شده است ، چشم راست سیاه است ، چشم چپ به رنگ سبز است و صدای در برخی از کلمات با تاخیر و خس خس همراه است. قهرمان از دردی در زانو رنج می برد ، که از یک جادوگر جذاب به او رسیده که با او در روابط نزدیک بوده است.
تشخیص: سفلیس ، دوره سوم. احساس درد یک طرفه در اندام تحتانی ، آسیب به غضروف و بافت استخوانی (از جمله حنجره) ، فلج عصب صورت - علائم آسیب سیفیلیس است . یکی از علائم بیماری نیز تفاوت در رنگ چشم است.
توضیحات سفلیس اغلب در آثار بولگاکف یافت می شود. این نویسنده دانش آموخته پزشکی بود و در مورد بیماری های مجاری ادرار تحقیق می کرد.
3. راز باغ فرانسیس هوجسون برنت: کالین کراون
کالین پسری است که در یک اتاق خواب پنهان از همه در یک عمارت بزرگ زندگی می کند. مادرش بر اثر تصادف درگذشته ، و پدرش در مسافرت مداوم است. وی با مشکل در ستون فقرات مواجه است ، به همین دلیل پسر مجبور است بیشتر وقت خود را در رختخواب بگذراند و در ویلچر حرکت کند. حال و هوای کالین به طرز چشمگیری تغییر می کند.
تشخیص: هیپوکندری(خود بیمار انگاری) . این شرایطی است که در آن شخص دائماً نگران است که ممکن است بیمار شود
پسر مدام از بیماری خود شکایت می کند . او یقین دارد که هرگز نمی تواند راه برود و به همین دلیل همه باید از اومراقبت کنند. کالین معتقد است که هوا پر از باکتری های بیماری زا است و خورشید پوست او را می سوزاند ، بنابراین او اتاق خود را ترک نمی کند.
4- ویلیام شکسپیر هملت: روح پدر هملت
پدر هملت (که نام وی مشخص نیست) با این وسیله که برادرش کلادیوس سم را در گوش او ریخت، می میرد. پس از آن ، خون پدرش غلیظ و انعقاد می یابد.
تشخیص: ترومبوز ورید عمقی. تشکیل لخته که مانع از جریان آزاد خون است. همراه با جریان خون ، وارد ریه ها می شود ، این منجر به هیپوکسی (فقدان اکسیژن) ، مرگ سلولی و مرگ فرد می شود.
چنین ضخیم شدن سریع خون پدر هملت ممکن است نشان دهنده وجود ترومبوز باشد. شاید او زودتر بیمار شده بود و سم فقط اوضاع را تشدید می کرد.
5. ویلیام شکسپیر هملت: اوفلیا
نجیب زاده اوفلیا عاشق هملت است. او جوان و ساده لوح است ، این دختر به طور ضمنی از پدرش پیروی می کند و آماده انجام دادن هرگونه درخواست اوست. بعد از به اشتباه کشته شدن پدر اوفلیل به دست هملت ،Ofelia Ophelia دیوانه می شود ، او آهنگ های عجیب و غریب می خواند و معما گونه صحبت می کند. مرگ پدر و خیانت معشوق(کشته شدن پدر به دست مغشوق) جنون دختر را تشدید می کند.
تشخیص: یک وضعیت روانشناختی پیچیده است که در پس زمینه یک رویداد آسیب زای پدید آمده است. اوفلیا ترس و ناتوانی زیادی را تجربه می کند ، و آگاهی تغییر یافته به او کمک می کند تا از شر این بیماری خلاص شود که از نظر روانپزشکی می توانست خودکشی وی را به همراه داشته باشد.
6. میخائیل لرمانتف ماتسوری:ماتسوری
ماتسوری 17 ساله از صومعه ای که در آنجا بزرگ شده فرار می کند. در طی سفر ، مرد جوان با یک پلنگ وارد جنگ می شود. پس از درگیری ، بدن مرد جوان زخمی شده و با علائم پنجه و دندان پوشانده شده است. ماتسوری زخمی توسط راهبان پیدا می شود. او ضعیف است ، از نور می ترسد ، تب و لرز زیادی دارد. به زودی مرد جوان می میرد.
تشخیص: هاری. علت هاری معمولاً گاز گرفتگی حیوانات بیمار است. این ویروس وارد سیستم عصبی می شود و منجر به اختلال در عملکرد مغز و نخاع ، تب بالا ، فتوفوبی و در نهایت مرگ می شود.
حیوانات وحشی بیمار غریزه خود را برای حفظ خود از دست نمی دهند ، با آرامش به یک فرد نزدیک می شوند و حتی می توانند به او حمله کنند.
7. گابریل گارسیا مارکز صد سال تنهایی: ربه
Rebeca یازده ساله در خانواده قهرمان خوزه آرکادیو بوئندیا ظاهر می شود. دختر از خوردن غذا امتناع می ورزد ، زود خسته می شود ، معده او متورم می شود و پوست وی رنگ سبز مایل به سبز دارد. معلوم است که ربه چیزی جز خاک و آهک نمی خورد.
تشخیص: کلروز (کمبود آهن). کلروز یکی از انواع کم خونی است که در اثر کاهش مقدار آهن در بدن ایجاد می شود که به دلیل گرسنگی ، رژیم غذایی ضعیف و اختلال در جذب آهن امکان پذیر است. خوردن چیزهای غیر خوراکی (خاک ، گچ ) یکی از علائم کلروز است.
به احتمال زیاد ، ربکا به دلیل سوء تغذیه و کار سنگین جسمی دچار کم خونی شده است.
8. لئو تولستوی جنگ و صلح: پیر بزوخوف
پیر بزوخوف یک اشراف زاده دست و پا چلفتی است که چشمانی ضعیف دارد و مجبور به استفاده از عینک می شود. وی برای دیدن چشمان خود را جمع می کرد ، و به دور از خودش نگاه می کرد ...
تشخیص: نزدیک بینی. این یک نقص بینایی است ، به همین دلیل تصویر نه بر شبکیه بلکه در مقابل آن تمرکز می یابد. به همین دلیل ، فرد اشیاء دور را ضعیف می بیند. پیر جوانی تحصیل کرده است. او به دلیل خواندن در نور کم می تواند دید خود را خراب کند.
9. دونا تارت Goldfinch: تئو دککر
تئو 13 ساله از یک حمله تروریستی در موزه هنر متروپولیتن جان سالم به در برد. او در حال از دست دادن مادر است. در طول زندگی ، او از خاطرات منفی رنج می برد ، که از آن طریق دککر شروع به احساس خفه شدن و وحشت می کند: گاهی اوقات غم و اندوه غیرمترقبه بر او مستولی می شود.
تشخیص:
اختلال هراس. حمله اضطراب شدید ، که با ترس بی علت همراه است. در طی وحشت کنترل نشده ، ضربان قلب بیمار افزایش می یابد ، حالت تهوع ، سرگیجه ،بی حسی اندام ها ، کاهش حافظه کوتاه مدت ، لرز و تعریق رخ می دهد.
10. فئودور داستایوسکی جنایت و مکافات: راسكولنیكف
در تمام طول رمان وضعیت دردناک راسکولنیکف را مشاهده می کنیم. او از تب و لرز رنج می برد ، مرد جوان چندین روز را در حالت ناخودآگاه در رختخواب می گذراند. روان راسکولنیکف بسیار ناپایدار است: به نظر می رسید که بسیاری از افراد در اطراف او هستند و می خواهند او را بگیرند و او را به جایی ببرند ، خیلی درباره او بحث و گفتگو می کنند. سپس ناگهان او در اتاق تنها است ...
تشخیص: آنفولانزا. در برابر پس زمینه آنفولانزا ، روان پریشی عفونی می تواند بروز کند: سردرگمی ، افسردگی ، افکار خودکشی و اضطراب . در راسكولنیكف می توان پوششی از توهم و افكار وسواسی را مشاهده كرد. همه اینها علائم بیماری است.
نظر شما در باره قهرمانان ادبیات جهان چیست؟ کسی را می شناسید که نام او در این مقاله خالی باشد؟به نظر من جای ایلیا ایلیچ آبلوموف از کتاب ابلوموف در این لیست خالی است.