زیباترین کتاب آشپزی که توسط اسیران جنگی نوشته شد

داستان زیباترین کتاب اریک امانوئل اشمیت
شرایط اردوگاه ها در همه زمان ها بسیار ایده آل نبود. این مسئله هم در اردوگاه های گلاگ و هم برای تمرکز در جنگ جهانی دوم صدق می کند. کار طاقت فرسا ، بیماری ، گرسنگی و ناامیدی سرنوشت هر کس که به آنجا می رسید ، شد. و جای بسی تعجب است که شاهدان بی زبانی از وحشت گذشته به زمان ما رسیده است: کتابهای آشپزی است که توسط زندانیان نوشته شده است.

زیباترین کتاب

اریک امانوئل اشمیت
اریک امانوئل اشمیت.  / عکس
 
اریک امانوئل اشمیت ، نویسنده فرانسوی و بلژیکی ، در داستان خود زیباترین کتاب ، حادثه ای را که برایش اتفاق افتاده است شرح می دهد. در طی یکی از رویداد ادبی در مسکو ، یک زن با این سؤال که آیا می خواهد به زیباترین کتاب جهان نگاه کند ، به او نزدیک شد.اریک امانوئل اشمیت از غریبه پرسید که آیا قصد نوشتن چنین کتابی را دارد ، غریبه در پاسخ شروع به گفتن داستان مادر و دوستانش کرد. زنان به اتهام کمپین علیه استالین و شرکت در جنبش تروتسکیستی دستگیر و به اردوگاه ها فرستاده شدند.
 
در شرایط اردوگاه ها ، زنان به این فکر می کردند که چه می توانند به عنوان میراثی برای دختران خود باقی بگذارند ، زیرا ممکن است آنها را هرگز در زندگی خود نبینند. زندانیان با تظاهر به سیگاری بودن ، تنباکو را از سیگار بیرون کشیده و برای نوشتن پیام برای فرزندان خود، با ترسی فلج کننده کاغذ جمع می کردند. با این حال، آنها نمی توانستند مثل هم با یک خط بنویسند. برای همین ورا نیکولایوا بکزادیان شروع به نوشتن کرد .
زنان در اردوگاه گلاگ
زنان در اردوگاه گلاگ.  / عکس
 
او اولین نفری بود که گلاگ را ترک کرد و یک نوت بوک نازک خانگی را به دامن خود دوخت. ورا نیکولایوا بکزادیان و دوستانش مدتها پیش درگذشتند و دختران زندانیان سابق گاه "زیباترین کتاب" را  مورد بررسی قرار می دادند و آن را با دقت دست به دست می کردند. دستور العمل در هر صفحه نوشته شده بود.
 
اریک امانوئل اشمیت در سال 2009 داستان "زیباترین کتاب" را منتشر کرد که البته این داستان را با شکلی کمی تغییر یافته بیان کرد. کارگردان فرانسوی آن ژرژ به این داستان علاقه مند شد.
صفحه کتاب آشپزی ورا نیکولایوا بکزادیان
صفحه کتاب آشپزی ورا نیکولایوا بکزادیان. / عکس
 
کارگردان با نویسنده تماس گرفت ، که آیا این داستان واقعیت دارد و او آن را تأیید کرد و نام این رویداد را که در آن شرکت کرده بود به کارگردان داد. ژرژ با کمک یکی از دوستان وزارت امور خارجه لیستی از مدعوین را در رویدادی که اریک امانوئل اشمیت در مسکو شرکت کرده بود، پیدا کرد. یکی دیگر از آشنایان کارگردان به ژرژ کمک کرد تا زنی را که زیباترین کتاب را نگهداری می کرد، پیدا کند.
 
در واقعیت ، او داستان مادربزرگ شوهر خود ، ورا نیكوئلوا بكزادیان ، زندانی از گلگ در پوتما را از سال 1938 تا 1948 برای اریک امانوئل اشمیت گفته بود. او با کمک دوستانش این کتاب دستور العمل بی نظیر را گردآوری کرد.در حقیقت صحبت راجع به غذا و خاطرات غذا به آنها اجازه می داد تا به گذشته ای شاد در حافظه ی خود برگردند و ذهن خود را در شرایط ناامیدی کامل حفظ کنند. آنها روی کاغذ ننوشتند ، بلکه روی پارچه های کوچک می نوشتند.
 
ارزش این کتاب در دلخوشی های آشپزی پیشنهادی نیست ، بلکه در درک توانایی روح انسان برای فراتر رفتن از شرایط و ادامه رویای گذشته و آینده است. این یک زبان جدید ارتباطی بود و رویا پردازی در باره غذا به آنها اجازه می داد وحشتهای زندان را فراموش کنند.

 

هر زندانی با جزئیات می گفت که چگونه این یا آن ظرف غذا را بپزید. هر یک به معنای واقعی کلمه عطر و طعم غذاهای توصیف شده را نشان می داد و همه با نفس خسته گوش می دادند.
 
بیشتر نویسندگان این دستور العمل ها مدت هاست که به دنیای دیگر رفته اند ، اما پرونده هایی که آنها نگه داشته اند ، حتی امروزه وحشتناک هستند. آنها از گرسنگی نجات پیدا نکردند ، اما خاطره آشپزی به آنها فرصتی داد تا به آینده امیدوار باشند ، برای زندگی که در آن گرسنگی و زورگویی وجود نخواهد داشت. این خاطرات آشپزی آنها را از تخریب جسمی و عاطفی نجات داد.
 

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید