کارآفرینی کوچک بخش سوم
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
امید بود که بیش از 8 بیلیون دلار آمریکا یا تقریبا 37 درصد از منابع کارآفرینی خرد در آینده از منابع تجاری تامین شود . دومین اجلاس اعتبار خرد در سال 2002 در نیویورک برگزار شد، و کنفرانسهای بین المللی زیاد دیگری نیز از آن زمان برگزار شدند. پس از این اقدام، اظهاریهی ایالات متحده در سال 2005 به صورت سال بین المللی اعتبارات خرد برگزار شد. اجلاسهای بعدی نیز در کشورهای دیگر برگزار شدند، و موجب تقویت تلاشهای بین المللی برای ارتقاء گسترش کارآفرینی خرد و سرمایهی خرد شدند. با ایجاد نهادهای غیر انتفاعی مثل KIVA در ایالات متحده که از اینترنت برای جلب وامدهندگان در کشورهای غربی استفاده میکردند و وامدهندگان را به مالکان کسب و کارهای کوچک در کشورهای در حال توسعه میرساندند این روند بیشتر تقویت شد. یکی دیگر از روندهای ایجاد شده عبارت است از ایجاد سازمانهای مذهبی. امروزه، همانطور که هم نشان داده است، تعداد قابل توجهی از این سازمانها به اعضای خود و دیگر مردم فقیر وام میدهند و از نظر فنی از آنها حمایت میکنند.
امید شرکت کنندگان در اجلاس اعتبارات خرد در سال 1997 برای جذب وام دهندگان تجاری به این حوزه در اولین سالهای قرن بیست و یکم آشکار شد، یعنی زمانی که چند سازمان سرمایهدهی خرد غیر انتفاعی تبدیل به وام دهندگان تجاری شدند. بتمن در سال2010 نشان داد که اولین سازمان، یک سازمان غیر انتفاعی در بولویا بود که به PRODEM شهرت داشت، و فعالیتهای وام دهی خود را به یک بانک انتفاعی (طالب سود) تغییر داد و نام آن را BancoSol گذاشت، که به نوبهی خودش در سال 2007 تبدیل به بانک تجاری بزرگی شد. نهاد USAID با کمکهای فنی از جانب ACCION بین المللی از این تغییرات حمایت کرد، و اعلام کرد که تجاری شدن از این نظر که موجب تسهیل گسترش سریع سرمایهی خرد میشود روند مفیدی است. یکی از تحولات عمده، اشتراک عمومی سال 2007، توسط بزرگترین سازمان سرمایهدهی خرد مکزیکی بود، یعنی Compartamos، که طبق گزارشات گستردهی رسانه، منجر به سود بادآورده برای مدیران اجرایی ارشد شد. از آن زمان به بعد تعداد سازمانهای غیرانتفاعی که به وام دهندگان تجاری تبدیل میشوند رو به افزایش است. بعلاوه، بانکهای دولتی مثل بانک اندونزی Rayat برنامههای برای وام دهی تجاری ایجاد کرد تا عملکردهای عمومی خودش را تقویت کند. انتشارات به بانکها و دیگر نوآوران توصیه میکنند که خدمات فنی خود را در اختیار کسانی که در پایین هرم هستند قرار دهند.
اگرچه یونس یکی از منتقدان این تحولات بود، اما شروع به همکاری با شرکت نروژی Telenor کرد تا بتواند خدمات انفرادی خود را به وام دهندگان بانکی ارائه دهد و سپس در برنامههای دیگری که نام آنها را "کسب و کارهای اجتماعی" گذاشته بود شرکت کرد . این موضوع ثابت میکند خود او نیز جزو تجاری کنندگان بانکی است. بعلاوه، وقتی بخششهای بین المللی کاهش پیدا کرد و وامدهی موجب افزایش پسانداز شد، بانک Grameen دچار مشکلات مالی شد و همچنین مشخص بود که مدل وامدهی همتای طاقی (vaulted peer ) او خوب کار نکرده بود. برای حل این مشکل، این بانک در سال 2001 وامدهی همتا را کنار گذاشت و با ایجاد بانک Grameen II، یا همان Grameen II، مدل پس انداز و وامدهی جداگانه که متشکل از جزء کارآفرینی خرد بود معرفی شد. پس از آن، یونس در مشاجرهی سیاسی شدیدی با نخست وزیر شیخ حاسین در مجمع Awami شرکت کرد، که حزب سیاسی حاکم در بنگلادش بود، و این مشاجره باعث شد که از سمت مدیر اجرایی ارشد بانک برکنار شود. دولت در منابع بانک سهم داشت و همچنین به واسطهی دیگر حقوق قانونی میتوانست فعالیتهای آن را مدیریت کند. تجاری شدن سرمایهدهی خرد و تحولات اخیر در Grameen منجر شد که وضعیت کاملا متفاوتی نسبت به زمانی که کارآفرینی خرد برای اولین بار در دههی 1970 پدیدار شده بود به وجود آید. از زمان تاکید توسعهی تجارتهای کوچک در بین مردم فقیر، وامدهی تجاری اکنون برتری پیدا کرده است، و همانطور که پیشتر گفته شد، انتقادهای گستردهای را در چرخههای توسعه و تحول اجتماعی به خود جلب کرد. بعلاوه، بحران بزرگ اقتصادی اخیر روی بسیاری از نهادهای مالی که در این حوزه فعالیت داشتند تاثیر گذاشت و پیامدهایی منفی برای کارآفرینی خرد و برای سرمایهدهی خرد ایجاد کرد . این مقاله ادامه دارد....
ترجمه itrans.ir
در سیارک بخوانیم: