یکی از پیچیده ترین بخش های بدن انسان که هنوز هم برای بشر نا شناخته مانده مغز است. بخشی که بیشتر فرایند ها و دستورات توسط آن صادر شده و تمام فعالیت های زیستی را در اختیار دارد.
اما یکی از اعجاب انگیز ترین کار هایی که این قسمت انجام می دهد ذخیره ی اطلاعات است.
اطلاعاتی که خاطرات، غم ها، شادی ها و آرزو های ما را در بر می گیرد. به طور اعجاب انگیزی به ما کمک می کند زبان جدیدی بیاموزیم، با مردم صحبت کنیم، خاطرات را به یاد بیاوریم و یادمان بماند که چه کسی هستیم، اهل کجاییم و اسم خود را به خاطر داشته باشیم. داشتن این اطلاعات معمولا عادی به نظر می رسند اما چه بسا کسانی که به علت آسیب های مغزی حتی نامشان را فراموش می کنند. در این مقاله به یکی از روش های ثبت حافظه و نحوه ی عملکرد آن می پردازیم. با سیارک همراه باشید.
یکی از پیچیده ترین وظیفه مغز ذخیره ی اطلاعات است.
به این علت آن را پیچیده می نامیم که مغز بدون این که خاطرات را قاطی کند، بدون این که مسیری را که طی می کنیم را فراموش کند و بدون این که کلمات را جا به جا کند آن ها را طبقه بندی می کند. و می توان در مواقع لزوم آن ها را بازیابی کرد. روش های زیادی برای بازیابی وجود دارد اما اکنون مایلم اندکی در مورد فرایند ذخیره سازی اطلاعات با شما صحبت کنم.
حافظه کوتاه مدت:
تمامی داده هایی که وارد مغز می شوند در این بخش ذخیره می شوند. این قسمت از مغز که حافظه ی کوتاه مدت نام دارد، اطلاعات ورودی را بررسی می کند و هنگام استراحت بدن شروع به فعالیت ذخیره سازی می کند. خوابیدن در شب به همین علت بسیار مهم است. بعد از این که فرد به خواب می رود مغز طی مراحلی به ریکاوری اطلاعات ورودی طول روز می پردازد. در یکی از این مراحل حافظه ی کوتاه مدت با روش های مختلف تصاویر، صداها، بو ها، مزه ها و اطلاعات را ذخیره می کند. اما ذخیره سازی اطلاعات را درون قسمت بزرگتری انجام می دهد که به آن حافظه ی بلند مدت می گویند.
حافظه ی بلند مدت:
دانشمندان با اندازه گیری امواج مغزی دریافته اند مغز در هنگام خواب 20 برابر فعال تر از زمان تماشای تلویزیون است.
زیرا در هنگام استراحت بدن حافظه ی کوتاه مدت مغز شروع به ذخیره سازی اطلاعات و داده های ورودی می کند. این اطلاعات در بخش دیگری به نام حافظه بلند مدت ذخیره می شود. البته اطلاعات به طور دائمی در این قسمت نیز باقی نمی مانند. تنها تمرین و تکرار یک داده می تواند آن را برای مدت طولانی تری ثبت کند و البته چیزی که به اصطلاح ملکه ی ذهن شده باشد باقی می ماند.
کد بندی اطلاعات:
شاید برایتان پیش آمده باشد یک بو، یک صدا و حتی یک آهنگ برای شما یادآور خاطراتی باشد که فکر می کردید فراموش کرده اید. این را کد بندی اطلاعات می گویند. داده هایی که در حافظه ی طولانی مدت ذخیره شده اند هر چقدر کمتر استفاده شوند زودتر فراموش می شوند اما ذهن برای یاد آوری آن قسمت های کلیدی را حفظ می کند. قسمت های کلیدی بویی است که شما را به کودکی باز می گرداند، مزه ای است که شما را به سال های دور می برد. این ها مانند کلید واژه عمل می کنند یعنی ذهن به جرقه ای نیاز مند است تا آن ها را دوباره و دوباره به یاد بیاورد. به این روش ذخیره ی اطلاعات به روش کد بندی می گویند. اما می توان این روش را تقویت کرد. شما می توانید با استفاده از این روش زبان جدیدی بیاموزید، فرمول ها را حفظ کرده و مواردی که به خاطر می سپارید را افزایش دهید. می توانید برخی از روش ها مانند شرطی سازی را امتحان کنید. یا از روش قلعه ی ذهنی استفاده کنید. شاید بیشتر شما کاراگاه شرلوک هولمز عصر جدید را دیده باشید که با این روش خاطرات را به یاد می آورد. این روش کاملا واقعی و علمی است. در این روش فرد تصور می کند که حافظه اش یک خانه یا قلعه است که اطلاعات درون اتاق های آن پنهان شده است با گشتن درون این اتاق ها اطلاعات را بازیابی می کند. در روش کد بندی یک جرقه لازم است تا تمام آن ها بازیابی شوند.
مطالبی که بیان شد تنها قطره ای از دریای کارایی های حافظه است. هنوز روش های زیادی وجود دارد که ذهن هر کس از آن ها در ذخیره سازی داده ها استفاده می کند. یا حتی یک ذهن از چندین روش مختلف برای ذخیره ی اطلاعات استفاده می کند. اما نکته ی مهم این است که ذهن می تواند ما را فریب دهد و چیز هایی که وجود نداشته اند را در قالب خاطرات به ما قالب کند و حتی جالب است بدانید در حالی که سعی می کنید خاطره ای را به یاد بیاورید در واقع ذهن شما آخرین باری که آن را به یاد داشته اید را به یاد می آورد به همین علت ممکن است خاطره ای تحریف شده باشد و جالب تر این که همه انسان ها حداقل یک خاطره دارند که متعلق به خودشان نیست. پس مراقب باشید فریب ذهن خود را نخورید.
اینفوگرافیک، ارائه نمایشی از اطلاعات، داده ها و دانستنی ها در قالب تصویر به صورت شفاف و ساده می باشد.
برای مثال نقشه مترو تهران یک اینفوگرافیک است که ایستگاه ها و ارتباط بین خطوط در آن مشخص شده است. این نقشه منطبق بر نقشه واقعی شهر نیست و برای سادگی، مسیرها مستقیم ترسیم شده است.
مغز ما علاقه زیادی به تحلیل و ذخیره اطلاعات به صورت دیداری دارد. حتی ارتباط میان اشیا و اطلاعات را به شکل دیداری ذخیره میکند نه نوشتاری. برای مثال به سه واژه مداد، تلفن و تلویزیون فکر کنید، چه چیز اول به ذهنتان میآید؟ آیا به حروف تشکیل دهنده این واژگان فکر میکنید یا به شکل فیزیکی آنها؟ پس همانطور که مشاهده میکنید درک و یادگیری صورت فیزیکی و دیداری دادهها و اطلاعات برای مغز ما به مراتب آسانتر از فهم شکل نوشتاری آنها است. (ویکی پدیا)
(سیارک) برای این که رژیم غذایی متناسب جهت فعالیت مغز داشته باشید ، در نظر گرفتن مصرف انرژی بدن به تنهایی کافی نبوده بلکه بایستی نیازهای آن را به پروتئین ها و عناصر معدنی از قبیل فسفر و کلسیم نیز تأمین کنید. دانشمندان در جستجو برای یافتن علل برخی از بیماری های اسرارآمیز مانند بری بری و اسکوربوت (بیماری های ناشی از نبودن یک ویتامین خاص ) و ضمن تحقیقاتی که بر روی حیوانات با خوراندن مواد غذایی تصفیه شده به آن ها یعنی نمک های معدنی و پروتئین ها (آلبومینوئیدها)، گلوسیدها ( قندها و نشاسته ها و لیپیدها یا همان مواد چرب) که به صورت خالص تهیه شده بودند، پی بردند که این سبک رژیم غذایی برای حفظ زندگی نامناسب است و باید برخی عناصر دیگر هم وجود داشته باشد تا رشد و تکامل طبیعی صورت گیرد.
همچنین مشاهده شد که مقادیر حداقل برخی عناصر که اکثر آنها ضروری بوده و برای حفظ سلامتی لازم است، تعادل حیاتی را حفظ میکند. این عناصر ویتامین ها هستند. در هنگام کشف به غلط تصور شده بود که این مواد از اسیدهای آمینه تشکیل شده اند. هر چند شکل تأثیرگذاری آنها هنوز به طور دقیق روشن نیست ولی می دانیم که به صورت کاتالیزور در پدیده های اکسیداسیون - احیاء ارگانیک و جذب و دفع فعال هستند. هر یک از آن ها نقش خاصی را ایفا می کند، زیرا با فقدان یکی از آن ها با وجود آن که سایر موارد در مقادیر مناسب در رژیم غذایی حضور داشته باشند ، بیماری های خاصی ایجاد می شود که آن ها را با نام کمبود ویتامینی می شناسند.
امروزه بیماری های ناشی کمبود های شدید ویتامینی و یا فقدان کامل ویتامین ها از زمانی که مواد غذایی به نسبت گذشته متنوع تر شده کمتر اتفاق می افتد. ولی غالبا با حالت های «پیش کمبودی» که یا بر اثر کمبود مقدار ویتامین مصرفی و یا بر اثر تهیه مواد غذایی به صورت ناقص و یا شیوه ی نادرست پخت و پز مواد و یا به دلیل نابود شدن ویتامین ها در قسمت های مختلف لوله گوارش به وجود می آیند رو به رو هستیم . در این حالت برخی از ویتامین ها در معده از طریق تغییرات غلظت اسید کلریدریک یا همان اسید معده از بین می روند.
از سوی دیگر، ذخیره ویتامین در سلول های کبدی افراد مسن به نسبت افراد بالغ به شکل نا متناسب تری انجام می شود.
بنابراین در صورتی که مایل هستید سالم مانده و تعادل عصبی مناسبی داشته باشید، بهتر است ویتامین ها را در مقادیر کافی ( یعنی حدود ۲۰۰ میلی گرم در رو ز) همراه با سایر مواد لازم در رژیم غذایی مصرف کنید .
در این رابطه ، ویتامین B1 و بطور کلی مجموعه ویتامین های گروه B ( تیامین ، پیریدوکسین ، بیوتین ، ریبوفلاوین ، نیاسین ، اسید پانتوتنیک ، بتائین ، کولین و غیره ) نقش بسیار مهمی را بر عهده دارند.
در این رابطه درابتدا این گروه ویتامین ها و در ادامه برخی از ویتامین های دیگر را مورد بررسی قرار می دهیم ( ویتامین (A , D , C ,..) که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای کارآیی مناسب بدن و فعالیت صحیح مغز لازم هستند .
ویتامین B1 و مجموعه ی ویتامین های گروه B
ویتامین B1 را که به آن تیامین یا آنورین نیز گفته می شود، انتقال جریان عصبی را تسهیل می کند. حذف کامل آن از رژیم غذایی باعث ناپدید شدن تقريبا کامل دانه هایی که به آن ها ذرات نیسل گفته می شود، تخریب و آسیب همراه با زخم اعصاب پیرامونی و همچنین بخشی از اعصاب پشتی ستون فقرات می شود و از نظر بالینی باعث ایجاد بحران های تشنجی خواهد شد.
اگر مقدار این ویتامین کافی نباشد، تخریب گلوکز به صورت کامل صورت نمی گیرد و در مرحله ای از متابولیسم آن متوقف شده و سمومی ( اسید پیرودیک ) را برای بافت عصبی تولید میکند. این ماده همچنین در تشکیل دیاستازی که برای به کار بردن گلوکز درون سلولی لازم است دخالت دارد. دیاستاز آنزیمی است که تجزیه ی نشاسته به مالتوز را کاتالیز می کند. نشاسته فرم ذخیره ای قند در گیاهان است و باید به مالتوز و سپس به گلوکز تبدیل شود تا در بدن ذخیره و استفاده شود.
در حالت کمبود این ویتامین شخص عصبی بوده و دچار بی خوابی، ناراحتی های قلبی، هوابلعی و سوء هاضمه می گردد. در عوض، در صورتی که شخص به مقدار مناسب و کافی ویتامین B1 مصرف کند، فعالیت فکری او بهبود یافته و اندیشه او باز شده و حفظه اش تقویت می گردد.
الكليسم ( مصرف مداوم الکل ) عامل مهمی در کمبود ویتامین B1 می باشد. الکل از سویی چون یک عنصر هیدروکربنه است، باعث می شود که بدن این ویتامین را مصرف کند و از سوی دیگر الکل باعث ایجاد اختلالاتی ماندد هیپوکلریدری، گاستریت، ناراحتی های روده ای و کبدی می شود، که جذب این ویتامین را دچار اشکال می سازد.
با توجه به رابطه ای که بین گلوکزی که باید تبدیل شود و ویتامین B1 وجود دارد، چنین نتیجه میگیریم که هر اندازه میزان مصرف گلوکز ( قندها و نشاسته ها ) بیشتر باشد، باید مقدار بیشتری از این ویتامین مصرف شود.
نیاز متوسط یک فرد بزرگسال به ویتامین B1 دو میلی گرم در روز بوده و تجویز بر این اساس است که مقدار مصرف به 4 تا 6 میلی گرم افزایش یابد. در نوجوانان، کارگران، خانم های شیرده و خصوصا افراد مبتلا به بیماری های کبدی که کبد شان برای تثبیت ویتامین B1 دچار اشکال است، مقدار بیشتری باید مصرف شود چون این افراد توانایی استفاده ی حداکثری از مقدار ویتامین مصرف شده را ندارند. از سوی دیگر چون تأثیر آن با حضور ویتامین C بیشتر می شود، بهتر است شخص مواد غذایی را که مقادیر زیادی از این دو ویتامین را با هم برخوردارند با یکدیگر مصرف کند تا جذب بیشتر شود.
خوشبختانه ویتامین B1 کمیاب نبوده و آن را می توان به مقدار زیاد در مخمر آبجوی تازه ، جوانه ی غلات ، هویج ، سبوس ، عدس ، میوه های روغن دار ( گردو و فندق ) ، زرده ی تخم مرغ ، جگر و سبزی های سبز یافت. همچنین باکتری های ماست نیز مقدار قابل توجهی از ویتامین B1 را در لوله گوارشی تولید می کنند.
جدول مقادیر ویتامین B1 در 100 گرم از مواد غذایی مختلف:
عصاره مخمر
22
پرتقال
0.3
مخمر آبجو
6 تا 12
کاهو
0.25
جوانه ی گندم
2 تا 4
شاه بلوط
0.25
هویچ
1.8
نان سبوس دار
0.25
سبوس گندم
0.5
تخم مرغ
0.25
آرد جو سیاه
0.5
گوشت گوساله
0.25
لپه ، عدس
0.4
کلم
0.25
گردو ، فندق
0.24
اسفناج
0.25
لوبیا
0.3
شیر
0.05
نخود
0.3
نان سفید
0.03
از میان سایر ویتامینهای گروه B ، پیریدوکسین یا ویتامین B6 علاوه بر سایر خواص خود، اعصاب تحریک شده و افراد بی خواب را تسکین می دهد. کودکانی که رژیم غذائی شان از نظر ویتامین B6 دچار کمبود باشد، دچار تشنج می شوند. علاوه بر این موارد، آزمایش هایی که در دانشگاه کارولینای شمالی انجام شده نشان داده است که موش های خرما که ویتامین B6 در مواد غذائی شان کاهش یافته و یا حذف شده است، دچار حملات سکته ای شده اند و هر اندازه کمبود بیشتر باشد، این حملات نیز شدید تر می شوند.
یکی دیگر از اعضای این گروه بیوتین یا ویتامین H می باشد، این ماده تولید انرژی کرده و برای حفظ سلامتی مغزی در میان افرادی که کارهای فکری بیشتری دارند و معلمین و دانش آموزان موردنیاز است. این دو ویتامین ( ویتامین B6 و H ) معمولا در مواد غذایی که دارای ویتامین B1 هستند یافت می شود. موادی مثل عصاره ی مخمر ، مخمر آبجو ، جوانه ی گندم ، هویج ، سبوس گندم ، آرد جو سیاه ، لپه ، عدس دارای بیشترین مقدا از ویتامین B1 هستند.
آزمایش هایی که روی گروهی از داوطلبین انجام شده نشان داده است که ، تغذیه ای که فاقد یک یا چند مورد از ویتامین گروه B باشد، می تواند به سرعت فشار عصبی، اسپاسم های عضلانی و تکان های غیرقابل اجتناب دست ها و سر را ایجاد کند.
همانگونه که قبلا نیز تأکید کردیم، در تغذیه صحیح می توا طريق مصرف جوانه گندم، مخمر آبجو و میوه های روغن دار ( گردو، فندق ) و ماست مقدار مورد نیاز ویتامین های گروه B را به دست آورد .
٢. اهمیت ویتامین D
ویتامین D ماده ی دیگری است که بهتر است اهمیت آن را در فعالیت درست مغز نادیده نگیریم زیرا قسمت مهمی از متابولیسم کلسیم، یعنی عنصری که برای کارهای مغزی لازم است، در گرو فعالیت این ویتامین است.
متأسفانه این ویتامین در مواد غذایی معمول ما به مقدار کمی وجود دارد. ماهی ها، کره ی کاکائو و روغن کاکائو ( عصاره پوسته ی کاکائویی که زیر آفتاب پهن شده باشد ) مقادیر قابل توجهی از این ماده را در خود دارد. همچنین روغن جگر ماهی ها ( مثل ماهی تن، مورو، فلتان ) دارای مقدار زیادی از این ویتامین هستند. در زمستان که نور خورشید کمتر است و ویتامین D کمتری تولید می شود با مصرف روغن جگر ماهی و یا اشکال دارویی این ویتامین که به صورت آمپول و کپسول نیز موجود است می توان مقدار مورد نیاز این ویتامین را تأمین کرد.
البته این حالت بیشتر برای زمستان مطرح است زیرا این ماده در تابستان از طریق موادی به نام استرول در پوست تحت تأثیر تابش مستقیم آفتاب ساخته می شود . استفاده متعادل و با نظر پزشک (چیزی که معمولا به ندرت به آن توجه می شود ) از حمام آفتاب می تواند مقادیری از ویتامین D را که برای بدن ضروری است تولید کند.
نیاز روزانه ما به این ویتامین 0.003 میلی گرم تا 0.010 میلی گرم می باشد. غنی ترین مواد از نظر ویتامین D موادی مثل روغن جگر ماهی تن ، روغن جگر ماهی فلتان ، روغن جگر ماهی مورو ، ساردین در روغن ، کره ، کاکائو ، تخم مرغ ، قارچ ، جگر و شیر گاو می باشد.
جدول مقادیر ویتامین D در 100 گرم از مواد غذایی :
روغن جگر ماهی تن
5
کاکائو
0.0025
روغن جگر ماهی فلتان
4.4
تخم مرغ
0.0025
روغن جگر ماهی مورو
0.6
قارچ
0.002
ساردین در روغن
0.004
جگر
0.002
کره
0.004
شیر گاو
0.0015 تا 0.0001
٣. ویتامین B3
فقدان آمید نیکوتینیک یا ویتامین B3 و یا ویتامین PP ( ریشه ی این نام از پلاگرا۔ پروانتیو به معنای پیشگیری از پلاگر گرفته شده است ) باعث ایجاد یک ناراحتی عجیب و خطرناک یعنی پلاگری می شود که با ناراحتی های عصبی و آسیب های جلدی تظاهر می کند. این ویتامین در گذشته جزو خانواده ی ویتامین های B نبود و به آن ویتامین PP می گفتند به همین خاطر آن را جدا توضیح می دهیم.
بیماری پلاگر برای اولین بار در اسپانیا مورد توجه قرار گرفت. هر چند کمی پیش از آن در قسمت شمالی ایتالیا (خصوصا در لومباردی) و همچنین در برخی از نقاط آمریکا شدیدا گسترش یافته بود. این بیماری به صورت خستگی غیر معمول، غمگین بودن، از دست دادن حافظه، بی خوابی، سر گیجه و ناراحتی های خاص دیگر بروز می کند. علاوه بر این ، علائم دیگری نیز که در اینجا روی آن ها تأكید نمی کنیم از طریق مجاری گوارشی و پوست بروز می کند. اگر بیماری تداوم پیدا کند، ناراحتی های گوارشی تشدید شده، ضعف و بی حالی به مقدار قابل ملاحظه ای افزایش می یابد ، ناراحتی های عصبی نیز تشدید شده و منجر به جنون پلاگری خواهد شد ، که بیمار را به سمت خود کشی سوق می دهد.(سیارک)
چون پلاگر مخصوصا در میان افرادی که تقریبا بصورت انحصاری از آرد ذرت تغذیه می کرده اند رایج بوده است، در اوایل تصور می شد که پلاگر بر اثر عنصری سمی که در غلات به صورت گروهی یا انفرادی وجود دارد ایجاد می شود. ولی بعدها معلوم شد که بیماری پلاگر اساسا به دلیل فقدان ویتامین B3 در ذرت ایجاد می شود. اشخاصی که به این بیماری مبتلا می شوند، با تجویز چند میلی گرم از این ماده به زندگی عادی باز می گردند. در واقع اگر چه این ناراحتی بر اثر فقر ویتامینی بوجود می آید، اما در اکثر موارد به دلیل ناراحتی های جنبی دیگری به صورت هم زمان که از کمبود پروتئین ها و چربی ها ناشی می شود حالت پیچیده تری پیدا میکند که مطالعه سبب شناسی ( اتیولوژی ) آن را مشکل می سازد.
به هر حال، ویتامین B3 ضمن آنکه برای کارایی مناسب سیستم اعصاب و خصوصا حافظه ضروری است، مصرف مقدار متناسبی از آن در رژیم غذایی که نسبتا ساده نیز می باشد برای فعالیت درست بدن مفید است . در هر صورت، در مورد ضعف شدید یا از دست دادن حافظه، اختلال روحی همراه با فکر کردن به خودکشی و ضعف عمومی همراه با سردرد مداوم، بهتر است از امید نیکوتینیک به صورت دارویی استفاده کنید ( هر چند که این مورد استفاده از مواد غذایی که از نظر ویتامین B3 غنی هستند منتفی نمی سازد ).
نکته : قهوه نیز تقریبا از نظر ویتامین B3 غنی است. در یک فنجان قهوه، ۱ تا ۳ میلی گرم از این ویتامین وجود دارد و نیاز روزانه بدن به این ویتامین ۱۵ تا ۲۰ میلی گرم است، واضح است که مقادیری را که در قهوه موجود است نمی توان نادیده گرفت. برعکس در چای ویتامین PP وجود ندارد.
مواد غذایی که از نظر این ویتامین غنی هستند شامل مخمر آبجو ، جگر ، آرد گندم سبوس دار ، سویا و هویج ، ماهیچه ، سیب زمینی ، حبوبات ، ماهی های چرب ، ماهی های بدون چربی ، شلغم ، شیر گاو و شیر مادر هستند.
متأسفانه مصرف قهوه، به مقدار زیادی تارهای عصبی را تحریک میکند به همین خاطر نباید آن را شب نوشید، زیرا می تواند باعث بی خوابی شود. قهوه به خاطر کافئین موجود در آن، بی شک به یک مغز خسته اجازه می دهد که به کار خود ادامه دهد ولی دیر یا زود، بدن مقدار زیاده از حد آن را احساس خواهد کرد.
از میان مواد غذایی که دارای ویتامین B3 نیستند می توان نشاسته ، شکر سفید ، آرد ذرت ، چربی ها و روغن های گیاهی یا حیوانی را نام برد.
میزان ویتامین B3 در 100 گرم از قسمت های قابل مصرف مواد غذایی:
نکاتی جالب درباره چگونگی کارکرد دقیق اینترنت و انتقال اطلاعات
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
در هر ثانیه ای که می گذرد، مردم نقاط مختلف دنیا، صرف نظر از دین و نژاد و مذهب خود، میلیون ها ایمیل برای یکدیگر ارسال می کنند، اطلاعاتی که لازم دارند را در موتور های جستجو گر پیدا می کنند و به طور کلی استفاده گسترده ای از اینترنت دارند. به طوری که پدیده اینترنت در حال حاضر و در دنیایی که در آن زندگی می کنیم، از مهمترین (اگر نگوییم مهمترین) تکنولوژی های مورد استفاده بشر است که بدون آن قطعاً معضلات گسترده ای در سراسر دنیا پدید خواهد آمد. با تمام این تفاسیر، بحث اصلی مقاله ما در خصوص مسئله دیگری است که البته کاملاً در ارتباط با اینترنت است. آیا تا کنون به این فکر کرده اید که این اطلاعات (برای نمونه ایمیلی که ارسال می کنید) چگونه به مقصد خود می رسند؟ باور عامه مردم این است که اینترنت در جریان هوا قرار گرفته است و چنین حالتی دارد و برای اثبات این نظریه خود، گوشی های تلفن همراه هوشمند خود را مثال می زنند که عملاً به هیچ جایی از نظر فیزیکی مرتبط نیست. در رابطه با این نظریه باید گفت که تنها چیزی حدود یک درصد از کل اطلاعات ارسالی توسط اینترنت، به واسطه امواج ماهواره ای که در هوا جریان دارد، منتقل می شود و بخش اعظم این اطلاعات به گونه ای ارسال می شود که برای بسیاری عجیب خواهد بود. با سیارک همراه باشید تا اطلاعات دقیق تری در این خصوص در اختیار شما بگذاریم.
«اینترنت» که در دنیای مدرن کنونی یکی از مهمترین منابع مورد استفاده بشر است، بسیار آسیب پذیر تر از آن چیزی است که فکر می کنیم. بخش اعظم ادواتی که اطلاعات را منتقل می کند در زیر پای ما و در زیرِ زمین قرار گرفته اند. اول از همه این ادوات شامل کابل هایی می شود که قطری به اندازه یک طناب دارد و در اعماق دریا و زیر زمین کار گذاشته شده است و به یک سری واحد های ذخیره دیتا یا اطلاعات غول پیکر متصل می شود. این واحد ها قابلیت ذخیره سازی هرگونه اطلاعاتی را داشته و نیز این قابلیت را دارد که در زمانی بسیار کوتاه این اطلاعات خود را در اختیار افراد قرار دهد. بیایید به طور جزئی تر نگاهی به این کارکرد و طرز کار کلی ای بیندازیم که در نهایت سبب انتقال اطلاعات به واسطه اینترنت می شود:
اگر بخواهیم به طور اساسی به طرز کار اینترنت نگاه کنیم و تعریفی کلی از آن به دست بدهیم، باید بگوییم که وظیفه اینترنت به صورت خیلی خیلی کلی این است که اطلاعات را از نقطه «A» به نقطه «B» منتقل کرده و برساند. اما این نقاط دقیقاً چه تعریفی دارند؟ آیا مکانی به خصوص هستند؟ یا چیزی دیگر؟ در حقیقت این نقاط همان چیزی هستند که در علم امروز کامپیوتری با نام «آی پی آدرس» شناخته می شوند. این آی پی آدرس، در حقیقت یک کد به خصوص و کاملاً منحصر به فرد برای هر دستگاهی است که (صرف نظر از این که در کدام نقطه از کره زمین باشد) زمانی که به اینترنت متصل می شوید، دستگاه شما به واسطه آن شناسایی می شود. اگر برایتان جالب باشد که بدانید آپی آدرس دستگاه شما چیست، به سادگی می توانید در گوگل جستجو کرده و آن را بیابید. این عبارت را در گوگل تایپ کنید: «My IP Adress(آی پی آدرسِ من)». زمانی که هر فعالیتی توسط هر شخصی در اینترنت صورت بگیرد، اطلاعات از سرور های دیتا یا اطلاعاتی به دیگری منتقل می شود. این سرور ها در سراسر نقاط دنیا کار گذاشته شده اند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در سال 2008 آماری در خصوص میزان تخمینی اطلاعاتی که میان سرور های مختلف جا به جا شده بود، منتشر شد و بر اساس این آمار، این رقم به چیزی حدود نه و نیم تریلیون گیگابایت می رسید.
نکته ای که در خصوص این جا به جایی دیتا یا اطلاعات وجود دارد این است که، برای اینکه اطلاعات مشخصی از سروری به سرور دیگر نقل مکان کند، در بیشتر موارد باید از اقیانوس هایی که قاره ها را از یکدیگر جدا کرده است، عبور کند. برای رسیدن به این مهم و انتقال مقرون به صرفه اطلاعات، از کابل هایی استفاده می شود که پیش از این ذکر شد و در خصوص آن توضیحاتی داده شد. دلیل استفاده از کابل به جای امواج ماهواره ای این است که بدین وسیله هم اطلاعات سریع تر منتقل خواهد شد و هم هزینه کمتری صرف این انتقال خواهد شد، اما کار گذاشتن این کابل ها در اعماق اقیانوس ها کار بسیار دشواری است که بیش از دویست سال زمان صرف شده تا به طور کامل انجام شود و به پشت کار بسیار زیادی احتیاج داشته است.
برای این که اینترنتی که در حال حاضر همگی از آن بهره می گیرم، بدل به چیزی شود، که کنون است، افرادی این وظیفه را تقبل کرده اند که چیزی حدود سیصد کابل در اعماق دریا کارگذاری کنند. مجموعاً این کابل ها، طولی معادل با 550000 مایل (یک مایل برابر با 1.609 متر است) را پوشش داده و طی می کند (در تصویر مشاهده می کنید). بنا به آخرین اطلاعات دریافتی از اُرگان های مربوطه، بیش از نود و هفت درصد اطلاعات میان-قاره ای به وسیله همین کابل ها جا به جا می شود. برای این که درک دقیق تری از طول این کابل ها داشته باشید، می توان این مثال را ذکر کرد که اگر تمامی این کابل ها را برداشته و در امتداد یکدیگر قرار دهیم (به هم بچسبانیم تا یک کابل یک تکه داشته باشیم)، طول آن به اندازه ای است که از کره زمین تا کره ماه امتداد پیدا کرده و دوباره بر می گردد و پس از آن می تواند سه بار به طور کامل به دور عریض ترین پهنای کره زمین کشیده شود.
طول بلند ترین این کابل های به 24000 مایل می رسد. این کابل، آلمان را به کره مرتبط می کند و حتی از کره هم فرا تر رفته (به سمت جنوب) و به استرالیا می رسد. در طول مسیر نیز این کابل به سی و نه سرور مختلف متصل می شود (در تصویر قابل مشاهده است). اولین کابلی که از فراز قاره ای عبور کند، در سال 1858 کار گذاشته شد که ایرلند را به کشوری متصل می کرد که در آن زمان تازه پیدا شده بود.
این کابل هایی که در اعماق دریا ها و اقیانوس ها از آن ها استفاده می شود، انواع مختلفی دارد که در تصویر مشاهده می کنید. بسته به نوع استفاده، این کابل ها ضخامتی کمتر یا بیشتر خواهد داشت که نهایتاً از سه اینچ بیشتر نمی شود. کابلی که از کمترین قطر برخوردار است (آخرین کابل در سمت راست تصویر)، برای استفاده در اعماق اقیانوس ها استفاده می شود که عمق بیشتری نسبت به سایر نقاط دارد. در حقیقت این کابل ها، متشکل از قسمت درونی هستند که همان فیبر نوری است و توسط لایه بیرونی متشکل از ژل های ضد آب و فلزات مختلف محافظت می شود. در حقیقت همین فیبرهای نوری هستند که اطلاعات را منتقل می کنند و مهمترین قسمت کابل همان است. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که برای کار گذاشتن هر کدام از این کابل ها در اعماق آب ها به هیچ عنوان کار ساده ای نیست و ماه ها زحمت و میلیون ها دلار هزینه پشت این کار طاقت فرسا و دشوار است. برای کار گذاری این کابل ها به یک کشتی غول پیکر نیاز است که قابلیت جای دادن کابل هایی با طول بسیار زیاد در آن باشد. نکته دیگری که در خصوص این کار وجود دارد این است که برای کار گذاشتن برخی از این کابل ها تا اعماق بیست و پنج هزار پایی دریا باید پایین رفت و این مسئله باعث می شود که به خاطر فشار زیاد آب در آن عمق، کابل به مرور زمین احتیاج به تعمیر پیدا کند. عامل دیگری که سبب این مسئله می شود، حمله موجودات دریایی به کابل ها و پاره شدن احتمالی آن ها است.
برای این منظور (تعمیر کابل) افراد متخصصی در نظر گرفته شده اند که بوسیله کشتی یا قایق به محل اعزام می شوند و کابل را تعمیر می کنند. ممکن است برای این کار لازم باشد کابل را به دو قسمت تقسیم کرده، هر دو قسمت را بالا آورده و تعمیر کنند و دوباره کار بگذارند. بنا به آمار به دست رسیده، همه ساله چیزی حدود پنجاه بار این اتفاق تنها در اقیانوس اطلس می افتد.
در طول مسیر این کابل ها نقاطی در سطح خشکی در نظر گرفته شده است که نقش لنگر گاه کشتی را برای کابل ایفا می کند، پس از اتصال به این نقطه، کابل بقیه مسیر خود را به سمت سرور های دخیره اطلاعاتی که پیش از این توضیحاتی در خصوص آن داده شد، طی می کند. نگه داری و برنامه ریزی برای کار گذاری کابل ها در زیر زمین به مراتب ساده تر از انجام این فرایند در اقیانوس ها است (برای مثال دیگر خطر این که کوسه به کابل حمله کند وجود ندارد)، اما به هر حال چالش های مخصوص به خود را دارد و کار چندان ساده ای نیست. تنها در ایالات متحده آمریکا، 542 کابل زیر زمینی وجود دارد (در تصویر با رنگ زرد مشخص شده است) که در 273 نقطه به یکدیگر متصل می شوند (در تصویر با مربع های آبی نشان داده شده است). حتی فراهم آوردن نقشه ای از چگونگی قرار گرفتن این کابل ها در زیر زمین، تا سال 2015 امکان پذیر نبود. در آن سال، پائول بارفورد، به همراه تیم تحقیقاتی اش، پس از چهار سال فعالیت موفق به فراهم آوردن این نقشه شدند(از 2011 تا 2015). این که کابل ها در کدامین نقاط از یک کشور به خصوص قرار بگیرند، کاملاً بستگی به شرایط جغرافیایی و راه های اصلی آن کشور دارد. برای مثال در ایالات متحده، بیشتر کابل ها در طول راه های اصلی و ریل های قطار قرار گرفته اند. یکی از مشکلات و چالش هایی که در کار گذاری کابل ها در زیر زمین در خشکی سد راه افراد است، مسئله چگونگی و انتخاب جایی است که این کابل ها را کار بگذارند. برای اینکه از بیرون آوردن این کابل ها جلوگیری شود، به طور معمول آن ها را در لوله های قدیمی حامل گاز و نفت قرار می دهند و روی زمین نیز نشانه هایی برای آن می گذارند که مشخص باشد در زیر این نقطه، کابل قرار داده شده است.
همان گونه که کابل هایی که در اعماق دریا کار گذاشته می شوند، به مرور زمان در معرض آسیب طبیعی قرار می گیرند، کابل های زیر زمین نیز از حوادث طبیعی مانند زلزله، دچار آسیب شده و به تعمیر احتیاج پیدا می کنند.
این کابل ها در نهایت به همان مرکز های ذخیره اطلاعاتی می رسند که در ابتدای متن درباره اش توضیحاتی داده شد (یکی از این مراکز را در تصویر مشاهده می کنید). این مراکز اطلاعاتی، به طور معمول در نقشه قرار نمی گیرند و در فاصله بسیار زیادی از شهر، در نقاط دور افتاده و روستایی ساخته می شوند، اما گاهی نیز این مراکز را در شهر های پر جمعیت و شلوغ می سازند (به گونه ای که مشخص نباشد این ساختمان یک مرکز ذخیره اطلاعات است). در تصویر زیر یکی از این مراکز را مشاهده می کنید که در شهر ساخته شده است.
یکی از شلوغ ترین این مراکز (از لحاظ انتقال دیتا یا اطلاعات) در شهر منهتن آمریکا قرار دارد. یک کمپانی تجاری با نام «تلکس» در طبقه نهم ساختمانی در منهتن عهده دار نگهداری و راه اندازی از این مرکز اطلاعاتی شده است که بسیاری از کانال های تلوزیونی از سراسر دنیا، اطلاعات خود را به آن منتقل می کنند.
برای اینکه هر کدام از این مراکز اطلاعاتی بتوانند به فعالیت مستمر خود ادامه دهند، به انرژی فوق العاده زیادی نیاز است. اخیراً کمپانی «اپل» برای این که بتواند انرژی لازم برای مرکز اطلاعاتی اش در کارولینای شمالی را فراهم کند، اقدام به ساختن سازه هایی برای دریافت انرژی خورشیدی و مورد استفاده قرار دادن آن کرده است که مساحت این سازه ها به چیزی حدود صد هکتار می رسد. این مرکز اطلاعاتیِ کمپانی اپل، به طور معمول به چیزی حدود بیست مگا وات انرژی نیاز دارد. این میزان انرژی برابر با مصرف سه هزار خانه مسکونی است.
تیمو آرنال که طراح و سازنده یک مرکز اطلاعاتی در اروپا بوده است، توضیحاتی در خصوص فضای داخلی آن ها داده است که می تواند برای تان جالب توجه باشد. نکته ای که در خصوص فضای داخلی این مراکز وجود دارد این است که پر از سرور ها و روتر هایی است که صدایی کر کننده تولید می کنند و مرتب در حال فعالیت هستند. در نتیجه فعالیت های دستگاه های متفاوت در این مراکز، هوای سرد و یا گرم مرتب در جریان است. حداقل ارتفاعی که برای این سازه این مراکز در نظر گرفته می شود، باید چیزی میان دوازده تا چهارده فوت باشد تا توان تحمل گرمای تولید شده ناشی از فعالیت دستگاه ها را داشته باشد. با تمام این تفاسیر، این مراکز اطلاعاتی به هیچ وجه گزینه مناسبی برای اینکه وقت خود را در آن بگذرانید نمی باشند، با این حال، کسانی هستند که در این مراکز کار می کنند تا امکان انتقال اطلاعات برای سایرین وجود داشته باشد و این مسئله اجتناب ناپذیر است.
حال اگر نگاهی به یکی از این مراکزی که در تصویر زیر مشاهده می کنید، بیندازید، متوجه خواهید شد که در حقیقت، انتقال اطلاعات و اینترنت، بسیار واقعی تر و فیزیکی تر از آن چیزی است که می اندیشیم.
بسیاری هستند که برای همیشه در خاطر ما نقش می بندند و نیز اشخاص زیادی را ملاقات می کنیم که شاید ترجیح دهیم نقشی از آن ها در خاطرمان باقی نماند. در حقیقت بیش از هرچیز دیگری همین خاطراتی که در ذهن انسان باقی می ماند، شخصیت او را شکل می دهد. اگر ذهنیتی از گذشته در خاطر ما نمی ماند، قادر به برقراری ارتباط با دیگران نمی شدیم، در کار خود پیشرفت نمی کردیم و حتی راجع به مسائل ساده ای چون غذای مورد علاقه خود ذهنیتی پیدا نمی کردیم. بسیاری بر این باور اند که حافظه، کلیدی است که قفل های بسیاری را در زندگی باز می کند.
با وجود نقش عمده خاطرات و حافظه انسان، بسیاری از ما اطلاعات ناچیزی در خصوص آن ها داریم و از چگونگی کارکرد حافظه و این گونه مسائل شاید بتوان گفت، بی اطلاع هستیم. با این وجود، بر خلاف تمامی آن کلاس های خسته کننده زیست شناسی که همه ما در مدرسه گذرانده ایم، آن چه در مراکز حفظ و نگه داری خاطرات در مغز انسان می گذرد، بسیار جالب توجه است. برای نمونه یکی از حقایق جالبی که در خصوص مغز ما وجود دارد این است که نظریه ای وجود دارد در این خصوص که مغز انسان قادر به ذخیره اطلاعاتی است که میزان آن از مجموع اطلاعات چهار هزار گوشی موبایل آیفون بیشتر خواهد شد. در این مقاله قصد داریم شما را با حقایق جالبی آشنا کنیم که در خصوص حافظه و مغز انسان وجود دارد و به احتمال زیاد، این حقایق برایتان جدید و قابل توجه خواهد بود. با سیارک همراه باشید.
در همان دوران کودکی، فرایند فراموش کردن خاطرات آن دوران شروع می شود
آیا کسی را سراغ دارید که زمانی را که برای نخستین بار روی پاهای خود ایستاده و شروع به راه رفتن کرده را به خاطر داشته باشد؟ و یا کسی که نخستین تجربه رفتن به مهد کودک را به یاد داشته باشد؟ مطمئناً پاسخ به این سؤال منفی خواهد بود و حتی خود ما نیز قادر به یادآوری این اتفاقات دوران کودکی نیستیم. اما سؤال اینجا است که از چه زمانی فراموش کردن خاطرات دوران کودکی آغاز می شود؟ جالب است بدانید که روان شناسان و محققان دانشگاه اِموری هم این سؤال برایشان پیش آمده و به همین خاطر بود که تحقیقات و اقدامات خود را آغاز کرده تا در یابند دقیقاً از چه زمانی فرایندی که تحت عنوان «فراموشی کودکی» شناخته شده، آغاز می شود. نتایج این تحقیقات حاکی از آن بود که کودکان بین پنج تا هفت سال، چیزی حدود شصت درصد از خاطرات دوران کم سن و سال تر خود را به خاطر داشتند و این در حالی بود که این میزان برای کودکان بین هشت و نه سال، تا چیزی حدود چهل درصد کاهش پیدا کرد. بنا براین فرایند فراموشی از سنین پایین تر آغاز شده و به مرور تقریباً هیچ خاطره ای از سال های ابتداییِ زندگی در ذهن کودک باقی نخواهد ماند.
خواب کافی در طول شب، به بهبود فرایند نگه داری و حفظ مطالب در مغز کمک خواهد کرد
التبه این مسئله به هیچ عنوان جای تعجبی ندارد، اما باید بدانیم که خواب کافی در طول شب، باعث می شود مغز کارکرد بهتری به طور کلی داشته باشد. تحقیقاتی در این خصوص انجام شد و گروهی از افراد در نظر گرفته شده و پس از این که به آن ها آموزش داده شد چگونه انگشتان خود را روی پیانو حرکت دهند تا صدای مشخصی تولید شود، گروهی که دوازده ساعت استراحت کرده بودند، عملکرد بهتری از خود نشان داده و به خوبی به خاطر داشتند که چگونه باید انگشتان خود را حرکت دهند. متیو واکر، مدیر مسئول لابراتوار بی آی دی، در این خصوص عنوان کرد: «زمانی که خواب هستید، این گونه به نظر می رسد که مطالب و مسائلی که در طول بیداری آموزش دیده و یا خوانده و شنیده اید، به سمت آن قسمت هایی از مغز می روند که در حفظ و نگاه داری خاطرات، عملکرد مؤثرتری از خود نشان می دهند.».
عبور کردن از چهار چوب در می تواند باعث فراموش شدن مطالب شود
گابریل رادوانسکی که روانشناس است در گفتگویی که با او در این خصوص انجام شده بود عنوان کرد: «وارد یا خارج شدن از چهار چوب یک در، نقش نوعی محدوده را در ذهن انسان ایفا می کند. این محدوده، فعالیت هایی که توسط انسان انجام گرفته است را از سایر فعالیت ها جدا کرده و در قسمت دیگری از مغز ذخیره می کند.». گابریل به همراه تیم تحقیقاتی اش آزمایشی در این خصوص انجام داد که با هم نگاهی به جزئیات آن خواهیم انداخت: برای این منظور گابریل، دو گروه از افراد را در نظر گرفت. گروه اول باید وسایلی را در یک اتاق جا به جا می کردند و به گروه دوم این وظیفه محول شده بود که وسایلی را از اتاقی به اتاق دیگر ببرند؛ به این معنی که در مسیر خود باید از چهار چوب درهایی که اتاق ها را از یکدیگر جدا می کرد، عبور کنند. نتایج تحقیقات در نهایت حاکی از آن بود که افرادی که وسایل را میان اتاق ها جا به جا می کردند، تا چیزی حدود سه برابر افراد گروه دیگر، امکان داشت که فراموش کنند کدام شیء را باید بردارند.
همین مسئله عبور از چهار چوب در، از لحاظ ذهنی هم صادق است
جالب است بدانید که اگر قصد حفظ کردن مطلبی را داشته باشید، بهتر است راجع به چهار چوب در فکر نکنید. این مسئله هم در ادامه تحقیقات گابریل رادوانسکی و تیم اش مشخص شد. در انجام این تحقیقات از افراد خواسته می شد که مطلبی را به خاطر بسپارند و این در حالی بود که از گروهی از این افراد خواسته شد که در حال به خاطر سپردن مطلب به چهار چوب در فکر کنند. نتایج حاکی از آن بود که کسانی که به چهار چوب در فکر می کردند، کمتر از گروه دیگر قادر به به خاطر سپردن مطالب بودند. این مسئله به احتمال بسیار زیاد، از نقشی که درب ها در ذهن انسان به خود گرفته اند نشأت می گیرد؛ نقش محدود کننده و نقش جدا کننده درب ها.
توانایی در به خاطر سپردن صدا ها در انسان به مراتب کمتر است
شاید ارزش صرف هزینه برای شرکت در کلاس هایی که با بهره گیری از وسایل دیجیتال کمک آموزشی کلاس های خود را برگزار می کنند، فکر بدی نباشد. جالب است بدانید که چیزی حدود شصت و پنج درصد از کل جمعیت آمریکا، به اصطلاح، دانش آموزان بصری هستند؛ در واقع برای این که مطلبی را به خوبی یاد بگیرند، باید حتماً چیزی که به آن ها آموزش داده می شود را مشاهده کنند و تنها شنیدن صدای معلم برای فرد کافی نخواهد بود. نزدیک به یک چهارم مطالبی که می شنویم از یاد ما خواهند رفت و جلوه های بصری و به کار گیری وسایل دیجیتال برای این منظور، در نهایت سبب می شود فرایند یادگیری با پیشرفتی چهار صد درصدی به نسبت حالت عادی رو به رو شود.
سن و سالی وجود دارد که به طور معمول انسان در آن به بهترین شکل ممکن قادر به تشخیص افراد از روی چهره آن ها خواهد بود
تحقیقاتی به صورت مشترک میان محققان دانشگاه های دارموث و هاروارد صورت گرفت و نتایج حاکی از آن بود که پس از گذر از مرز سی سالگی، قابلیت تشخیص دیگران با توجه به چهره آن ها رو به افول می نهد. اگ بخواهیم به طور دقیق تر به این مطلب نظری بیندازیم، باید عنوان کنیم که به طور تقریبی، بین سی تا سی و چهار سالگی، زمانی است که انسان از لحاظ تشخیص دیگران از روی چهره در شرایط ایده آل ذهنی خود به سر می برد و پس از سی و چهار سالگی، این قابلیت به مرور زمان کاهش پیدا می کند. این کاهش تا جایی ادامه پیدا می کند که یک فرد هفتاد ساله، تقریباً چیزی حدود هفتاد و پنج درصد از کسانی را که می بیند، تنها به واسطه چهره شان به یاد خواهد داشت و چهره دیگران را فراموش خواهد کرد.
برخی دروغ ها را ساده تر از دیگر دروغ ها می توان به خاطر سپرد
حقیقتی وجود دارد که انکار آن غیر ممکن است: همه انسان ها کم و بیش، دروغ می گویند. اما چگونگی عنوان کردن این دروغ ها است که در نهایت مهمترین تأثیر را در به خاطر آوردن (یا نیاوردن) داستان هایی که سرِ هم کرده ایم خواهد داشت. تحقیقاتی در این خصوص در دانشگاه ایالتی لوئیزیانا صورت گرفت و نتایج حاکی از آن بود که توضیحاتی که به دروغ ادا می کنیم (گسترش دادن مطالب و مسائلی که تنها زاییده خیال ما بوده و دروغ هستند و وجود خارجی ندارند) بعد ها ساده تر به یاد فردی خواهد آمد که آن ها را عنوان کرده است و این روند در مقام مقایسه با انکار های به دروغ قرار می گرفت (انکار به دروغ به این معنی است که چیزی را انکار کنید که در حقیقت وجود دارد و درست است). کسی که عهده دار این آزمایش شده بود، شان لِین نام داشت و در این خصوص عنوان کرد: «اگر قرار باشد در خصوص چیزی که اتفاق نیفتاده و وجود خارجی ندارد به شما توضیحاتی دهم و یا این که به عبارت دیگر دروغی در خصوص آن اتفاق نیفتاده بگویم، باید تجزیه و تحلیل های بسیاری در مغز خود انجام دهم تا چیزی از قلم نیفتد. به همین خاطر است که در نهایت فراموش کردن این گونه مطالب کمی دشوار تر است از حالت دیگر.».
عشق در نگاه اول، تنها ساخته ذهن انسان است
تحقیقاتی در این خصوص صورت گرفته است و نتایجش حاکی از آن است که احساسی که با نام عشق در نگاه اول شناخته می شود، در حقیقت وجود خارجی ندارد و تنها ذهن انسان است که این باور را به وجود می آورد که دو فردی که با یکدیگر رابطه دارند، در نگاه اول عاشق یکدیگر شده اند. شخصی را در نظر بگیرید که عاشق همسر خود است و این باور در او وجود دارد که در همان نگاه اول عاشق همسر خود شده است. در حقیقت اتفاقی که در این خصوص برای این فرد می افتد این است که خاطرات خود از نخستین دیدارش با شریک زندگی اش را با احساسات حال حاضر خود مورد سنجش قرار می دهد و همین مسئله است که باعث می شود این باور در او به وجود بیاید. در حقیقت احساس شخص در همان زمان نخستین آشنایی با همسرش متفاوت از احساسات حال حاضرش بوده است، تنها دیگر آن را به خاطر نمی آورد. دُنا جو بریج کسی بود که مسئولت انجام این تحقیقات را به عهده گرفته بود و در این خصوص عنوان کرد: «انسان به طور غریزی خاطرات خود را تغییر شکل می دهد و داستان هایی باور پذیر در خصوص آن ها به وجود می آورد به گونه ای که با شرایط زندگی حال حاضر او سنخیت و سازگاری داشته باشند.».
حافظه های کوتاه و بلند مدت وجود دارد و این دو ساز و کاری متفاوت از یکدیگر دارند
بنا به تحقیقاتی که تا کنون در این خصوص صورت گرفته است، میان پنج تا نه مطلب و مسئله گوناگون را می توان در حافظه کوتاه مدت نگه داشت و این مطالب یا مسائل تنها برای مدتی حدود بیست تا سی ثانیه در ذهن فرد و حافظه کوتاه مدت او باقی خواهند ماند. نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که تنها مطالبی در ذهن انسان باقی خواهند ماند و فرد آن ها را بعد ها به خاطر خواهد آورد، که در حافظه بلند مدت او جای گرفته باشند. البته ارقامی که در خصوص حافظه کوتاه مدت عنوان شد، کاملاً دقیق نمی باشند و هنوز تحقیقات در این خصوص ادامه دارد، با این وجود، این مسئله مسلم است که مطالبی که در حافظه کوتاه مدت جای می گیرند، بعد ها از ذهن انسان خواهند رفت.
مدیتیشن از آن دسته فعالیت هایی است که می تواند سبب پیشرفت و بهبود کارکرد حافظه شود
آگاهی ذهنی و داشتن تسلط بر شیوه کارکرد مغز، هر دو در نتیجه مدیتیشن به دست می آیند و نقش مهمی در چگونگی حافظه فرد و کارایی آن ایفا می کنند. تحقیقاتی در این خصوص در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا صورت گرفته است و نتایج این تحقیقات گواهی بر این ادعا است. برای انجام این تحقیقات دانشجویانی را در نظر گرفته و آن ها را به دو گروه تقسیم کردند. گروه اول از این دانشجویان موظف بودند که چهار جلسه در طول هفته، در کلاس های مدیتیشنی شرکت کنند که زمان هر جلسه از چهل و پنج دقیقه تجاوز نکند. گروه دیگر نیز به روند معمول زندگی خود پایبند می ماندند و کار به خصوصی نباید انجام می دادند. در نهایت و پس از دو هفته هر دو گروه در یک آزمون مشابه شفاهی شرکت کردند و دانشجویان گروه اول که این دو هفته در کلاس های مدیتیشن شرکت می کردند، توانستند به طور کلی شصت امتیاز بیشتر از دانشجویان گروه اول دریافت کنند.
در حال حاضر در دنیای علم و تحقیقات، گونه ای به خصوص از حافظه شناسایی شده است که برای آن نام «حافظه بسیار قدرتمند در زندگی شخصی فرد (به اختصار HSAM)» در نظر گرفته شده است. در حقیقت این گونه به خصوص از حافظه تنها در افرادی وجود دارد که این قابلیت را دارند که تقریباً هر آن چیزی که برای شان رخ داده و پیش آمده کرده است را، به خاطر بسپرند؛ برای مثال اگر از این گونه افرادی که چنین حافظه ای دارند سؤال کنید که در روز دوازدهم مارچ سال 1998، برای صبحانه چه چیزی خورده اند، به احتمال بسیار زیاد، پاسخ درستی خواهید شنید و از آن شگفت زده خواهید شد. با این وجود ذکر این نکته حائز اهمیت است که هر چند داشتن این گونه حافظه قدرتمند برای دیگرانی که آن را ندارند، یک موهبت به شمار می رود و ممکن است آرزوی داشتن چنین حافظه ای را داشته باشند، اما باید دانست که آن قدر ها هم که از دور به نظر می رسد، داشتن چنین حافظه ای لذت بخش نیست؛ جیل پرایس، نخستین کسی بود که وجود این حافظه قدرتمند (HSAM) در او تشخیص داده شد و هنگامی که از او در خصوص چگونگی حال و هوای این حافظه سؤال کردند در پاسخ گفت: «توقف ناپذیر، غیر قابل کنترل و به طور کلی کلافه کننده.».
کسانی که چپ دست هستند، حافظه بهتری در مقایسه با سایرین دارند
تنها چیزی حدود ده درصد از کل جمعیت کره زمین را افرادی تشکیل می دهند که چپ دست هستند، اما نکته ای که در خصوص این افراد که در اقلیت قرار گرفته اند این است که هم خود ایشان و هم کسانی که ارتباط فامیلی با آن ها دارند، در مقایسه با کسانی که راست دست هستند از حافظه قدرتمند تری برخوردارند و در حقیقت زمانی که مطلبی برای آن ها عنوان می شود، احتمال این که آن مطلب به یادشان بماند، در مقایسه با افراد راست دست، بسیار بیشتر است. بنا به تحقیقات و مطالعات انجام شده در این خصوص، قسمت هایی در مغز که وظیفه شان متصل کردن، دو نیم کره چپ و راست مغز است، در افرادی که چپ داست هستند، کمی بزرگ تر است و در نهایت همین مسئله است که سبب می شود خاطرات به شکل واضح تری در ذهن این افراد باقی بماند و برای مدتی طولانی تر قادر به به خاطر سپردن خاطرات خود خواهند بود.
شاهدان عینی ای که تنها بر حافظه خود متکی هستند، به طور قابل ملاحظه ای امکان اشتباه کردن دارند
در این مورد توجه شما را به آمار بسیار جالبی که در دسترس قرار گرفته است، جلب می کنیم: تا سال 1990، تعداد 239 نفر به واسطه شهادت شاهدان عینی در دادگاه روانه زندان شده بودند. در همان سال 1990 بود که تصمیم بر آن گرفته شد که آزمایش های دی ان ای در خصوص جرم این افراد انجام پذیرد تا همگان از قطعی و درست بودن حکمی که برای شان صادر شده است، آگاهی کسب کرده باشند. نکته جالب در خصوص این مسئله این بود که تقریباً چیزی حدود هفتاد و سه درصد از این 239 نفری که به زندان افتاده بودند، بی گناه تشخیص داده شده و آزاد شدند. این مسئله به این معنی است که گواه شاهدان عینی در خصوص آن ها اشتباه بوده است. البته این نشانگر نقطه ضعفی است که حافظه انسان دارد و به هیچ عنوان کسی از میان این افراد، با قصد و غرضی به خصوص، شهادت دروغ نداده بوده است. حقیقت این است که ذهن انسان در بسیاری از مواقع حقایقی را به خاطر می آورد که وجود خارجی ندارند (همانند آن چه در خصوص عشق اول عنوان شد) و مشکلی که در این خصوص وجود دارد این است که این اتفاق کاملاً ناخود آگاه بوده و راهکاری برای فائق آمدن بر آن وجود ندارد. این اتفاق خصیصه ای ذهنی است.
انجام جراحی و برداشتن نیم کره مغزی از سر، بدون عواقبی که دارد امکان پذیر نیست
نوعی جراحی به خصوص وجود دارد که تنها در موارد نادری انجام می گیرد. نام این جراحی، جراحی نیم کره مغز است و اتفاقی که طی آن می افتد این است که طی عمل جراحی یک نیم کره مغز را به طور کلی خارج می کنند. این گونه جراحی البته همان گونه که عنوان شد بسیار نادر است و اغلب برای کسانی مورد استفاده قرار می گیرد که به طور مکرر از حملات شدید تشنجی و عصبی رنج می برند. نکته ای که در خصوص این عمل جراحی وجود دارد این است که اجتناب از عوارض آن، مقدور نیست و علاوه بر تغییری که در شیوه کارکرد مغز به وجود می آورد، تغییرات کوچک دیگری هم گریبان گیر فرد خواهد شد. براندُن براک، از جراحان متخصصی است که تجربه انجام این جراحی را دارد و در این خصوص عنوان کرد: «به طور معمول، حافظه، حس شوخ طبعی و به طور کلی شخصیت فرد، دچار تغییرات عمده نخواهد شد و تنها اتفاقی که از لحاظ ذهنی کاملاً در فرد قابل رؤیت بوده و دیگران متوجه آن خواهند شد، تغییرات جزئی ای است که در مهارت های شناختی فرد شکل می گیرد.».
خواب کوتاه بعد از ظهر، در یادآوری و به خاطر سپردن مطالب مؤثر است
بسیاری بر این باور اند که اگر پس از مدت زمان زیادی که صرف مطالعه و تحقیق در خصوص مطلبی کرده اند، کمی استراحت کرده و خواب کوتاهی داشته باشند، بیشتر مطالب را به احتمال زیاد فراموش خواهند کرد، حال آن که این مسئله به هیچ عنوان صحت ندارد و نه تنها این گونه نیست، بلکه خواب کوتاه بعد از ظهر به فرد کمک می کند تا هر آن چه را که پیش از خوابیدن مطالعه کرده بوده را به خوبی به خاطر بسپرد. تحقیقاتی در این خصوص توسط محققان آلمانی صورت گرفته است که گواهی بر این ادعا است؛ آن ها در این تحقیقات خود دو گروه از افراد را در نظر گرفته و پس از آن که دسته ای کارت به آن ها نشان داده شد، از آن ها خواستند که این کارت ها را به خاطر بسپرند. پس از آن از افراد گروه اول درخواست شد که یک خواب چهل دقیقه ای داشته باشند و افراد گروه دوم چنین وظیفه ای نداشتند. نتیجه ای که به دست آمد حاکی از آن بود که افراد گروه اول که تجربه خواب چهل دقیقه ای را داشتند، قادر بودند نزدیک به هشتاد و پنج درصد کارت ها را به خوبی به خاطر بسپرند و این در حالی بود که این درصد برای افراد گروه دوم که نخوابیده بودند، به شصت درصد کاهش یافت.
نشستن در حالی که ستون فقرات کاملاً صاف باشد، به فرد کمک خواهد کرد خاطرات را ساده تر به یاد بیاورد
خم کردن کمر به هنگام نشستن علاوه بر این که از لحاظ بدنی می تواند آسیب رسان باشد، انسان را با یادآوری خاطرات با مشکل مواجه می کند. البته این مطلب ممکن است برایتان کمی عجیب به نظر برسد، با این وجود، محققان دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو، با انجام تحقیقاتی در این خصوص به این نتیجه رسیدند که نشستن صحیح و کاملاً صاف، این زمینه را برای فرد فراهم می کند که خاطرات خود را ساده تر به یاد بیاورد. در حقیقت اتفاقی که در این خصوص می افتد این است که فرد به هنگام صاف نشستن، امکان جریان یافتن خون و نیز به همراه آن اکسیژن به سمت مغز خود را هموار تر کرده و خون و اکسیژن بیشتری در این حالت روانه سر و مغز انسان می شود. میزان افزایش خون و اکسیژن موجود در سر، در مقایسه با زمانی که فرد به هنگام نشستن کمر خود را خم می کند، با افزایشی چهل درصدی رو به رو می شود و در نهایت همین مسئله است که کارکرد مغز و ذهن انسان را بهبود بخشیده و فرد قادر خواهد بود، خاطرات بیشتری را به یاد بیاورد.
در میان حواس پنجگانه انسان، این حس بویایی است که نزدیک ترین رابطه را با حافظه دارد
شاید تجربه چنین مسئله ای را در زندگی خود داشته باشید که برای نمونه، زمانی که بوی یک شیرینی به خصوص به مشامتان رسیده، به یاد یک مهمانی خانوادگی افتاده باشید که مدت ها پیش در منزل مادر بزرگتان برگزار شده بود. این مسئله ای است که نه تنها در خصوص شما، بلکه در باره افراد بسیاری صدق می کند و این یک حقیقت است که بویایی در ارتباط مستقیم با حافظه انسان قرار دارد، اما چه چیزی است که این ارتباط را شکل می دهد و دلیل این اتفاق چیست؟ برای پیدا کردن پاسخ این سؤال، نظر دکتر جوزف مِرکُلا را در این خصوص جویا شده ایم؛ او در این باره عنوان کرد که قسمتی در مغز که وظیفه نگه داری و ثبت خاطرات را به عهده دارد و با نام هیپوکامپ یا اَسبک مغز (قسمتی از دستگاه کنارهای مغز که مرکز یادگیری است) شناخته می شود، به طور قابل ملاحظه ای به بخش هایی از بینی فرد که مهمترین نقش را در شناسایی بوی مواد مختلف ایفا می کنند، نزدیک است و همین نزدیکی است که باعث شده تا این ارتباط میان آن چه بو می کنیم، با خاطرات وجود داشته باشد. دکتر جوزف مِرکُلا در ادامه صحبت های خود در این خصوص گفت: «نزدیکی این دو بخش مربوط به حافظه و بینی انسان، خود به خوبی گویای این مسئله است که به چه علتی زمانی که چیزی را بو می کنیم، به طور نا خود آگاه به یاد خاطره ای می افتیم که مرتبط با آن بوی به خصوص است.».
از دست دادن حافظه می تواند ارتباطی با اختلالات تیروئیدی داشته باشد
دکتر مجید فتوحی و تیم تحقیقاتی اش در این خصوص بررسی ها و تحقیق های زیادی انجام داده و در نهایت به نتایجی در این خصوص دست یافته اند که ممکن است برایتان جالب توجه باشد. دکتر فتوحی در گفتگویی با اِی بی سی نیوز، در خصوص نتایج تحقیقات شان عنوان کرد: «البته این مسئله کاملاً صحیح است که تیروئید در مغز انسان هیچ گونه نقش به خصوصی ایفا نمی کند، اما نکته ای در خصوص آن وجود دارد؛ زمانی که در کارکرد تیروئید فرد اختلال به وجود می آید، یکی از نخستین علائمی که فرد در خود مشاهده می کنید، مشکلاتی است که در خصوص به یاد آوردن خاطره هایش با آن مواجه می شود. تا کنون تحقیقات بسیاری روی افرادی که دچار کم کاری و یا پر کاری تیروئید هستند صورت داده ایم و تقریباً اطمینان داریم که اکثریت این افراد در خصوص به یاد آوردن خاطره ها و نیز تمرکز کردن بر مطلبی به خصوص، دچار مشکل می شوند. نکته دیگری که در خصوص این تحقیقات وجود دارد آن است که مشخص شده این اختلال کم کاری و یا پر کاری تیروئیدی در خانم ها بیشتر از آقایان مشاهده می شود.».
اگر قصد دارید آن چه مطالعه می کنید برای مدتی طولانی در خاطرتان بماند، بهتر است از یک فونت عجیب و غریب برای متنی که مطالعه می کنید استفاده کنید
تقریبا در تمامی مطالبی که در طول روز مطالعه می کنیم، از یک فونت به خصوص استفاده می شود. برای نمونه تمامی کتاب هایی که می خوانیم، فونت استانداردی دارند و نیز مطالبی که در سایت ها مطالعه می کنیم. این مسئله در نهایت سبب می شود که اگر متنی را بخوانیم که فونتی متفاوت از فونت های معمول داشته باشد، در خاطر ما برای مدتی طولانی تر باقی خواهد ماند و برای به خاطر سپردن آن ها کار ساده تری خواهیم داشت. روان شناسان دانشگاه پرینستون در این خصوص تحقیقاتی انجام داده اند که نتایجش گواهی بر این ادعا است. آن ها دو گروه از افراد را در نظر گرفته و آزمون مشابهی برای افراد هر دو گروه تدارک دیدند. بنا بر آن شد که گروه اول، مطالب و جزوات خود را به همان فونت های معمول و استاندارد مطالعه کند و این در حالی بود که مطالبی که برای مطالعه گروه دوم در نظر گرفته شده بود، با فونتی غیر معمول و عجیب برای آن ها تهیه شده بود. نکته جالب توجه در خصوص این آزمون آن بود که گروه دوم به مراتب عملکرد بهتری نسبت به گروه اول داشته و نتایج بهتری در آزمون کسب کردند.
اگر از چیزی به این منظور عکسی گرفته شود که برای مدتی طولانی در خاطر بماند، این اتفاق نخواهد افتاد
شاید این مسئله به نظرتان بسیار طعنه آمیز و حتی خنده آور بیاید که این امکان وجود داشته باشد که عکسی که از چیزی به این منظور که بهتر به خاطر بماند گرفته می شود، در حقیقت نتیجه ای کاملاً برعکس این موضوع خواهد داشت و با این کار، نه تنها نمی توان مطلب را به خوبی به خاطر سپرد، بلکه زودتر از حالت عادی فراموش خواهد شد. تحقیقاتی در این خصوص صورت گرفت و نتایج آن در مجله ای به نام حافظه و مهارت های شناختی در اختیار عموم قرار گرفت. در آن تحقیق، یک نقاشی به خصوص به افراد مختلفی نشان داده شد و از برخی از این افراد خواسته شد برای به خاطرسپردن بهتر این نقاشی از آن عکس بگیرند و این در حالی بود که سایر افراد تنها به بررسی و نگاه کردن به تصویر برای به خاطر سپردن آن اکتفا می کردند. نکته قابل توجه این بود که افرادی که از تصویر عکس نمی گرفتند، در پرسشنامه ای که بعد ها در اختیار آن ها قرار داده شد، اطلاعات بیشتر و بهتری در خصوص نقاشی ارائه دادند. حقیقت این است که در این مورد، اتفاقی که این دو گروه از افراد را از یکدیگر متمایز کرد این بود که افرادی که از نقاشی عکس می گرفتند، زمان کمتری را برای تجزیه و تحلیل و بررسی نقاشی صرف کرده و عکس گرفتن این ذهنیت را برایشان به وجود آورده که نیازی به این کار نیست، و در نهایت همین مسئله است که باعث می شود زودتر آن را فراموش کند. البته این که عکسی از آن نقاشی تهیه کرده و این که هر زمان که بخواهند به آن دسترسی خواهند داشت نیست که سبب می شود فرد توجه کمتری به خود نقاشی کند و محققان بر این باور اند که اتفاقی که در این خصوص می افتد این است که فرد بیش از آن که به آن چیزی که در حال عکس گرفتن از آن است دقت کند، ذهن خود را متمرکز بر فرایند عکاسی می کند و این علت اصلی این اتفاق است.
اگر چیزی را با صدای بلند عنوان کنید، احتمال این که در خاطرتان بماند بیشتر است
اگر یک سخنرانی بسیار مهم و حیاتی در پیش دارید و یا این که نیاز دارید اطلاعات به خصوصی را در رابطه با یکی از مشتریان خود به خاطر بسپرید، توصیه می شود متن سخنرانی و یا اطلاعات مکتوبتان در خصوص مشتری را با صدای بلند بخوانید. محققان بریتانیایی بر این باور اند که یکی از رویکردهایی که می تواند به ذخیره سازی اطلاعات در حافظه بلند مدت کمک کند، این است که مطالب را با صدای بلند بخوانیم.
از هر ده انسانی که به پیری می رسند، یکی از آن ها دچار آلزایمر می شود
متأسفانه، آلزایمر یکی از آن بیماری هایی است که هنوز درمانی برای آن یافت نشده و تقریباً هم شایع است. بنا به اطلاعات منتشر شده توسط دپارتمان ایالتی سلامت در تگزاس، این اختلال وابسته به مغز چیزی حدود 5.7 میلیون آمریکایی را تحت تأثیر قرار می دهد، و بالغ بر ده درصد این افراد سنی بالای شصت و پنج سال دارند..........ادامه دارد........
اولین خاطره شما چیست؟ ممکن است صحنه ی واضحی که از چشمان یک کودک نوپا دیده میشود به ذهنتان بیاید. در واقع در مطالعه ی جدیدی کشف شده است که این صحنه میتواند خیالی باشد.
نویسنده ی راهبر این مطالعه(Shazia Akhtar) در این باره میگوید: این به این خاطر است که بر اساس نوشتارهای علمی، این غیرممکن است که شما خاطره ای مربوط به قبل از 2 سالگی داشته باشید. علیرغم اینکه حدود 40 درصد از افراد شرکت کننده در این مطالعه ادعا کردند که اولین خاطره آنها مربوط به 2 سالگی یا سنین پایین تر از 2 سال است - که در واقع بیشتر این ادعاها مربوط به دوره 9 تا 12 ماهگی است.
این دوره در واقع قسمتی از مرحله پیش کلامی در زندگی انسان است، دوره ای که هنوز قابلیت ساختن خاطرات در انسان تکامل نیافته است. به همین خاطر دانشمندان از خاطرات این دوره عمدتا به عنوان خاطرات خیالی (fictional) یاد میکنند.
در این مطالعه از شرکت کنندگان خواسته شده بود که اولین خاطرات خود را و همچنین زمانی را که این خاطره رخ داده است، شرح دهند. محققان تاکید کرده بودند که شرکت کنندگان حتما باید مطمئن باشند که این خاطره، خاطره ی خود آنهاست. به عبارت دیگر خاطره باید تجربه مستقیم خود فرد شرکت کننده باشد و نباید این خاطره را از روی عکس ها یا داستانهای خانوادگی تعریف کنند.
در یک نظرسنجی آنلاین حدود 2500 نفر اولین خاطرات خود را به نوعی جعل کرده بودند. طبق گفته دکتر اختر (Akhtar) این خاطرات آنچنان میتوانند عمیق و ریشه دار باشند که افراد ممکن است از قبول اینکه این و ساختگی هستند امتناع کنند، حتی زمانی که از پایه علمی فرایند حافظه آگاه شدند.
محققان دریافتند که این خاطرات خیالی به خصوص در بین افراد میانسال و افراد مسن تر شایعترند. با این حال آنها مطمئن نیستند که کدام گروه سنی نسبت به این خاطرات خیالی مستعدترند.
مدت زمان طولانی ای چنین به نظر می آمد که اولین خاطرات در زندگی انسان، شخصیت و کل زندگی انسان را تحت تاثیر قراردهد. به عنوان مثال، مطالعه ای در سال 1965 بیان میکند که یادآوری خاطرات اولیه میتواند دیدگاه شخص نسبت به واقعیت و خود را عمیقا تحت تاثیر قرار دهد.هر آنچه که پیامدهای خاطرات اولیه ما باشد، این خاطرات عمیقا با اولین احساس خودآگاهی ما عجین هستند. بنابراین، این احتمال که این خاطرات میتوانند جعلی و ساختگی باشند، فکر نگران کننده ای است.منبع: livescience.com