ظهور و رشد سرویس های زیست بوم ESS
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
با وجود این که ایده ی سرویس هایِ از لحاظ اقتصادی سودمند، بیش از یک سده قدمت دارد، به طور دائم در میان اولین نسل از طرفداران حفظ منابع طبیعی مورد استفاده قرار گرفت. آن ها به سرعت آموختند که پول یک استدلال متقاعد کننده بود، ESS (یا سرویس های طبیعت) به عنوان یک مفهوم، تنها در دهه 1970 ابداع شد. در دهه 1980، ESS یک انفجار در علاقمندی را تجربه کرد و در دهه های بعدی، افزایش سریع در کاربرد مشاهده نمود . از میانه دهه 1990، یک کاربرد نمایی از این مفهوم در زمینه های وسیعی از رشته های زیست محیطی، دورنما و طرح ریزی وجود داشته است و از اواخر دهه 1990 نیز در مطالعه شهری رو به افزایش بوده است .
تلاش های اولیه برای عملیاتی کردن مفهوم ESS به وسیله عده زیادی از اقتصاددان های زیست محیطی با مساعدت بوم شناسان انجام گرفت و از طریق گونه ای از آزمایش های فکری یا شبیه سازی ها، بر تخمین این موضوع متمرکز شد که با هدف روشن برای استحکام بخشی در غیر این صورت ارزش های طفره ای یا مباحثه ای، چه چیزی می تواند ارزش اقتصادی یک سرویس زیست بومی مشخص باشد. این جاه طلبی، هنجاری بود؛ از طریق زبان اقتصادی، ارزش های طبیعت باید کمتر مجادله ای شوند، توجه به آن بهتر شود و ویژگی های بقای زندگیِ زمین حفظ شود. هیچ نیازی به گفتن نیست که این آزمایش های فکری در چند عامل ناشناخته از قبیل عرضه و تقاضای آتی، مقیاس های منطقه ایريال فناوری های موجود و غیره، هم مبهم و هم مشروط بودند. آن ها همچنین بر روی هر مقیاس معین، از منطقه ای که رایج ترین بود تا جهانی، که چیزی کمتر از "ارزش اقتصادی" کل ظرفیت مولد زیستی جهان نبود، به صورت قهرمانانه محاسبه شد.
انگیزه های هنجاری به صورت شفاف قبلاً در بخش مقدماتی از سرویس های طبیعت مجموعه پیشتاز Gretchen Daily بیان شد و به یک پیام هسته ای در تلاش های رسمی کنونی برای جریان اصلی ESS به عنوان یک ابزار اصلی برای بقای حفاظت طبیعت و رفاه انسان از طریق ابتکارات قدرتمند مانند ارزیابی اکوسیستم هزاره با حمایت مالی ملل متحد ، پروژه سرمایه طبیعی با حمایت مالی دانشگاه استنفورد، حفاظت از طبیعت و صندوق جهانی حیات وحش ، اقتصاد اکوسیستم ها و ابتکار تنوع زیستی (TEEB) با میزبانی برنامه زیست محیطی ملل متحد تبدیل شده است . این موضوع مناطق شهری را با انتشار یک دستورالعمل برای شهرهایی تحریک شده به وسیله سازمان جهانی ICLEI با 1220 شهر عضو در بر گرفته که نشان می دهند کاربرد ESS به شهرها "برای ایجاد چند تغییر بسیار مثبت، صرفه جویی در هزینه های شهری، تقویت انفجاری در اقتصاد محلی، بهبود کیفیت زندگی و ایمن سازی معیشت" کمک خواهد کرد.
حمایت نهادی قابل توجه، مانع از ظهور انتقاد از رویکرد ESS نشده است که میتوان این انتقادها را به چند گروه عمده تقسیم نمود. یکی از این انتقادها، مفهومی است و با نگاه انحرافی از مفهوم سرویس سروکار دارد. چارچوب ESS انتخابی است؛ و از سوی زیانهای حاصل از طبیعت تصدیق نمی شود. تالاب ها نه تنها جاری شدن سیل را کاهش نمی دهد بلکه باعث جذب پشه هایی می شوند که عامل انتقال بیماری و نگرانی است. دسته دوم از انتقادها درباره فقدان مساوات، تنوع اجتماعی و توزیع است. رویکرد ESS از سرویس هایی صجبت می کند که می-توان آن ها رابه طور یکنواخت از یک غیرمحل تخیلی عاری از تاریخ و سیاست ارزش گذاری کرد این در حالی است که در واقعیت مشخصاً ارزش نسبی ESS بسته به محل، درآمد، معیشت، جنسیت، فرهنگ و بسیاری دیگر از عوامل اجتماعی و فرهنگی، متفاوت است. گروه سوم از انتقادها به مشکلات اندازه گیری و قابلیت مقایسه سرویس ها مربوط می شود. این موضوع بالاخص در آنچه که "سرویس های زیست بوم فرهنگی" نامیده می شود شامل ارزش-های اخلاقی، روحانی، آموزشی و خلق مجدد ظهور می یابد . مقایسه کمیت آلودگی گازی هوا که درختان شهری می توانند آن را برای بهبود کیفیت هوا حذف کنند و ابعاد نمادین درختان برای گروه های فرهنگی و مذهبی مشخص، به یک مسأله واقعی از قابلیت مثایسه تبدیل می شود. گروه چهارم از انتقادات به تعریف ارائه گر (presentist) سرویس ها مربوط می شود. از لحاظ اقتصادی، ارزش محدوده ای از ESS باید در طول زمان دست خوش تغییر شود. در صورتی که ارزش فضای سبز به کمک خروجی صنایع توریسم و فیلم سازی محاسبه شود و این صنایع با رکود اقتصادی روبرو شوند، ارزش سرویس های زیست بوم توسط این پیامدها افت خواهد داشت. در یک اقتصاد در حال رشد، ارزش خیلی چیزها اعم از ESS با گذر زمان افزایش خواهد یافت اما نرخ های تغییر در سرویس های مختلف را نمی توان پیش بینی کرد.
بنابراین چگونه باید آن ها را به طور صحیح ارزش گذاری کرد؟
این ها تنها چند مورد از تعداد کثیر نکات انتقادی است که در طول سا ل های اخیر در برابر ESS به پا خواسته اند. برای مثال، ذکر شده است که در صورتی که چند ESS وجود داشته باشد یا اگر ارز ش گذاری آن ها در سطح پایینی انجام گیرد، می تواند به عنوان یک بازدارنده برای حفاظت طبیعت عمل کند. همچنین بیان شده است که چارچوبی از ESS جامعه پیچیدگی چشم بسته را به خاطر می اندازد که رابطه پیچیده بین حیوانات، گیاهان، ترکیبات شیمیایی و انسان ها را شکل می دهد، همانند روش دیگر آگاهی از پیچیدگی برای مثال نظریه تکامل یا نظریه جمعیت نمی توان به یک مدل جریان سهام از طبیعت کدگذاری کرد.به طور مشابه اگر روابط پیچیده مشروط به منافع از شهروندان، مصرف کنندگان و جامعه پنهان شود، برخی نگرانی ها از یک رویکرد ESS بخصوص در صورتی که کسب درآمد شود، به فتیشیسم کالا منجر خواهد شد که می تواند به طور اضافه به یک یا چند ESS مزیت بخشد در حالی که به صورت بی جهت از ابعاد دیگر طبیعت صرف نظر خواهد شد. یک انتقاد جامع تر بیان می کند که بجای بهبود دادن ارزش های طبیعت، رویکرد ESS طبیعت را به واقعیت دنیوی و زمختِ مصرف گرایی عرضه و تقاضا تنزل خواهد داد که به طور مؤثر به وسیله ای برای تعمیم نظام سرمایه داری به زیست بوم ها تبدیل می شود . یک قالب اصولی از بسیاری از این زمینه های انتقادی (اگر نگوییم همه آن ها) به تظاهرِ جامعیت بخشیدنِ رویکرد ESS مربوط می شود، فرض موقعیت غیرمکانی که از آن مجموعه ای از روش شناسی های استانداردشده ار می توان ایجاد نمود و از آن برای استنباط ارزش های صحیح از زیست بوم برای هر مکان یا هر شهری در هر جایی و در هر زمانی استفاده کرد.
در مقابل پس زمینه انتقاد عمیق، به نظر می رسد مطرح کردن خالصانه این پرسش ضروری باشد که ما چگونه باید ESS را به عنوان یک پدیده معاصر درک کنیم که به سرعت در حالت اشاعه در مقالات علمی است و به طور فزاینده مسیر خود را به سمت توصیه علمی و سیاست دنیای واقعی برای مناطق شهری در گوشه و کنار دنیا گشوده است. روش ما برای انجام این کار، مدنظر قرار دادن رویکرد ESS به عنوان یکی از فرآیندهای بسیاری است که از طریق آن ارزش در طبیعت ایجاد شده است. این ها می توانند تفکراتی از فرآیندهای بیان اجتماعی ارزش باشند که بر این نکته تأکید دارد که ارزش ها ظهور کرده و با گذر زمان تغییر می کنند. در این دورنما، ارزش های طبیعت یا زیست بوم، مطلق یا معین نیستند در واقع نمی توانند اینگونه باشند؛ در عوض، ارزش ها در طول زمان و به طور تاریخی از طریق فرآیندهای قابل ردیابی، به پدیده های طبیعی نسبت داده می شوند . بیان، پیکری تجربی از اقداماتی است که در علوم، رسانه، سیاست و از طریق فعالیت بازیگران اجتماعی قابل شناسایی رخ می دهد که از فناوری ها و مصنوعات برای تولید یا بیان ارزش ها استفاده می کنند. درواقع این فرآیند همانند اجتماعی بودن تمام فرآیندهایی که از طریق آن ها ارزش تولید می شوند، اجتماعی است که باز هم بدین معنی است که آن ها به طور تجربی از طریق مطالعه ی جامعه قابل مشاهده هستند. پژوهش در مورد فرآیندهای اجتماعی بیان ارزش در دهه 1900 به عنوان روشی برای تعمیق درک شکل گیری پارک ها و ذخایر ملی و اشکال دیگری از حفاظت طبیعت منطقه ای معین، ظهور یافت . این کار بر روی یک مقاله جغرافیایی و تاریخی و این مقاله بر نقش مکان و فضا در حافظه اجتماعی پایه گذاری شد و مشارکت های مهم، از تحقیق عملیاتی و نظری در مورد مرمت چشم انداز و چشم اندازهای ایجاد شده و از بینش های مربوط به تجمع گراییِ اقدامات مدیریت منابع در سراسر جهان برخاستند. تحقیقات انجام شده با موضوع، علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم زمینه های زیست محیطی، به بینش های در حال رشد از ارزش مذاکره شده، ایجاد شده و مشروطِ طبیعت و ویژگی-های آن منتهی شد که برای درک گرایش های به شدت متغیر در برابر پدیده های طبیعی و زیست محیطی در جوامع مختلف در دوره های زمانی مختلف، ضروری است.
اساساً ما رویکرد ESS را هم به طور کلی و هم مانند آنچه که به عنوان یکی از چندین اقدامات بیان اجتماعی ارزش در طبیعت برای شهرها ارائه شده است، در نظر می گیرم و تلاش ما بر این است که آن را اینگونه درک کنیم. از آنجایی که توسط شاغلان و طرفداران فرض می شود لازم به تأکید است که چون ارزش ها از طریق رویکرد ESS شناسایی می شوند، از اهمیت و سودمندی ویژه ای برخوردارند، زیرا آن ها از طریق یک روش علمی استنتاج می-شوند و بنابراین به طور ویژه در اداره شهرها سودمند خواهد بود. به منظور پیگیری این تحلیل، ما خودِ رویکرد ESS را به عنوان یک پدیده اجتماعی تجربی با بازیگران، علاقمندی ها، ابزارها و فناوری هایی درک می کنیم که یک ظهور در زمان و یک مسیر تاریخی و یک آینده محتمل دارد. این مقاله علمی پژوهشی ادامه دارد............