سواد مالی
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
سواد مالی تصمیمات مالی آگاهانه را پیش بینی می کند، اما چه چیزی سواد مالی را توضیح می دهد؟ ما از مفهوم اجتماعی سازی مالی استفاده کرده و سعی می کنیم تا سه عامل عمده اجتماعی سازی مالی را نشان دهیم: خانواده، مدرسه و کار. بنابراین ما دوازده ویژگی دوران کودکی مرتبط را در یک مطالعه نظرسنجی جدید جمع آوری کرده و ارتباط آنها را با سواد مالی بررسی کردیم، در حالی که ویژگی های اجتماعی و جمعیت شناختی ایجاد شده را کنترل کردیم. ما در یک تجزیه و تحلیل واسطه ای متوجه شدیم که هر دو خانواده و مدرسه تأثیر مثبتی بر سواد مالی بزرگسالان می گذارند. علاوه بر این، سواد مالی و متغیرهای مربوط به مدرسه نیز تأثیر مستقیمی بر رفتار مالی دارند. این امر نشان می دهد که عوامل خانواده و به مدرسه رفتن از طریق کانال های مکمل عمل می کنند.
بسیاری از تصمیم گیری های اقتصادی نیاز به آگاهی و دانش پایه ای از مفاهیم مالی، مانند نرخ بهره و تورم دارند. با این حال، بسیاری از مردم فاقد این نوع دانش هستند. میزان این کمبود به صورت سیستماتیک با استفاده از آزمون هایی که نمرات «سواد مالی» را جمع آوری می کنند، مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد. شواهد زیادی وجود دارند که افرادی که دارای سواد مالی بالاتری هستند، نتایج اقتصادی بهتری را به دست خواهند آورد، زیرا داشتن سواد مالی، تصمیم گیری مالی را بهبود می بخشد . به طور همزمان، این مطالعات همچنین دریافتند که سطح سواد مالی در بسیاری از کشورها و بسیاری از جمعیت گروه ها کم است. در ایالات متحده آمریکا تنها 2/30 درصد می توانند به هر سه پرسش سواد مالی استاندارد پاسخ دهند. این تعداد با 8/44 درصد و 2/53 درصد به ترتیب در هلند و آلمان بسیار بالاتر نیست . برای نمونه طبقه متوسط مورد استفاده در این مطالعه، تنها 3/17 درصد از پاسخ دهندگان می توانند سه پرسش مشابه را به درستی پاسخ دهند. در نتیجه سواد مالی برای رفاه شخصی و به طور همزمان خیلی کم برای بسیاری از مردم دارای اهمیت است. با این حال، در حالی که اثرات سواد مالی بارها مورد بررسی قرار گرفته است، آنچه هنوز نامشخص باقی مانده است عبارت است از:
سواد مالی از کجا نشأت گرفته است؟
چند متغیر مشخص شده است که به سواد مالی یک شخص مرتبط است. این عوامل شامل متغیرهای اجتماعی و جمعیتی به شیوه ای است که آموزش بهتر، سن بالاتر یا درآمد بالاتر با سواد مالی بالاتر مرتبط هستند. بسیاری از این عوامل به نظر می رسد حداقل از تجربیات دوران کودکی بزرگسالان امروز شکل گرفته باشند . در واقع، مطالعات متعددی به تأثیر برخی از تجارب دوران کودکی بر رفتار مالی می نگرند و یا از متغیر خاص دوران کودکی به عنوان ابزاری برای سواد مالی استفاده می کنند . بنابراین بسیاری از متغیرهای دوران کودکی در ارتباط با سواد مالی و رفتار مالی در نظر گرفته شده اند. آنچه کمتر مشخص شده است عبارت است از: کانال های اصلی که از طریق آن تجارب دوران کودکی سواد مالی و رفتار مالی را تحت تأثیر قرار می دهند، کدام هستند؟
ما تلاش می کنیم تا این خلاء موجود در تحقیقات را با ترکیب دو جریان عمده در تحقیقات پر کنیم. نخست، مطالعات «اجتماعی سازی مالی» نقش تجارب دوران کودکی در شکل گیری دانش و رفتار مالی را بررسی کرده اند . دوم، مطالعات «سواد مالی» به طور بسیار دقیق تأثیر سواد مالی بر رفتار مالی را نشان داده اند . در اینجا ما سعی می کنیم این شکاف را پوشش دهیم و تجزیه و تحلیل واسطه ای را با ارتباط متغیرهای دوران کودکی با رفتار مالی از طریق سواد مالی به عنوان یک میانجی یا واسطه اجرا کنیم. مجموعه ای از تجارب دوران کودکی ما توسط این تحقیقات برانگیخته می شود. به منظور آشکارسازی مهم ترین عوامل دوران کودکی، ما تحلیل عاملی را انجام دادیم و دوازده متغیر دوران کودکی را با هم در پنج مقیاس گروه بندی کردیم: آموزش والدین (به عنوان یک جنبه مهم از پیشینه خانواده)، اجتماعی سازی مالی توسط والدین، اقتصاد در مدرسه، کیفیت آموزشی و اجتماعی سازی مالی از طریق تجربه با پول و کار. این پنج مقیاس به خوبی نشان دهنده سه عامل اجتماعی سازی اصلی هستند که به عنوان مثال توسط شیم و همکاران مورد استفاده گرفتند که عبارتند از:
خانواده، مدرسه و محل کار.
به دنبال این تحقیقات، ما انتظار داریم که تمام پنج مقیاس دوران کودکی به طور مثبتی با سواد مالی بزرگسالان مرتبط باشند. کار تجربی پیش تر توسط شیم و همکاران نشان داد که در میان کانال های اجتماعی سازی مالی اصلی (والدین، مدرسه و محل کار)، آموزش والدین تاکنون بیشترین تأثیر را بر دانش مالی داشته است. سهم نسبی ما این است که در حالی که شیم و همکاران دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند و معیارهای (خود گزارشی) ذهنی دانش مالی را در نظر گرفتند، ما یک نمونه از بزرگسالان را مطالعه کردیم و ما از معیارهای دانش مالی ایجاد شده از تحقیقات سواد مالی استفاده کردیم. علاوه بر این، ما اثرات مهارت های ریاضی مقدماتی (حساب یا شمارفهمی) را کنترل کردیم. به ویژه، مدرسه رفتن ممکن است حساب را بهبود بخشد که به نؤبه خود یک مهارت مهم حامی و پشتیبان سواد مالی است. بنابراین ما آزمایش می کنیم که آیا حساب یا شمارفهمی واسطه ای در ارتباط بین عوامل دوران کودکی و سواد مالی است.
با توجه به رفتار مالی، ما تنوع دارایی های مالی را به عنوان متغیر اصلی نتیجه خود در نظر می گیریم که نشان دهنده تصمیم گیری های مالی خوب و مناسب است. اکثریت پاسخ دهندگان در نمونه ما تنها دارای حساب های پس انداز (48%) بودند که تمایل داشتند تا بازده واقعی منفی پس از در نظر گرفتن تورم در حساب را ارائه دهند. سرمایه گذاری در سایر دارایی های مالی، مانند سپرده ثابت، اوراق قرضه و سهام، می تواند بازده مورد انتظار بالاتری را ارائه دهد، در حالی که گسترش پس اندازها در انواع دارایی های متعدد می تواند به کاهش ریسک و خطر کمک کند. ما انتظار داریم که سواد مالی بالاتر با تنوع بهتر دارایی های مالی در ارتباط است. به علاوه، ما آزمایش می کنیم که آیا مقیاس های دوران کودکی دارای اثر مستقیمی بر این رفتار مالی، فراتر از اثر غیرمستقیم آنها از طریق سواد مالی هستند. در اینجا ما کار وبلی و نیهوس (2006، 2013) و باکیول و ورونسی (2014) که اثر مستقیم مثبت آموزش والدین در پس انداز را اثبات کردند، را بدون در نظر گرفتن نقش سواد مالی به عنوان یک میانجی بالقوه گسترش می دهیم.
در این پژوهش ما نیاز به یک منبع اطلاعات خاص در مورد تجارب دوران کودکی، سواد مالی و همچنین نتایج مالی که در دسترس نیست به بهترین دانش ما در هر مجموعه داده موجود داریم. بنابراین، ما باید یک پرسشنامه جدید را تدوین کنیم که به طور خاص برای هدف پژوهش ما طراحی شده باشد، اگر چه ما در هر زمان ممکن بر موارد استاندارد تکیه می کنیم. ما به بررسی بیش از 500 نفر از یک طبقه متوسط گسترده مشخص در بانکوک، تایلند می پردازیم.
انتخاب افراد طبقه متوسط در تایلند دارای برخی مزیت ها است: (1) این امر پاسخ دهندگانی را انتخاب می کند که تصمیم گیری های مالی آنها شامل مقدار زیادی از انواع بالقوه، مختلف برای تصمیمات ضعیف می باشد . (2) پاسخ دهندگان دارای آموزش های معنی دار به ما اجازه می دهند تا به مطالعه تأثیر بالقوه آن بر سواد مالی بپردازیم. (3) سنجش در یک اقتصاد نوظهور محیط در حال تغییر سریعی را به ارمغان می آورد که در آن سواد مالی به ویژه مهم است که توسط کمپل مورد بحث قرار گرفته است . (4) تمرکز بر طبقه متوسط تضمین می کند که این بررسی را می توان با اکثر مطالعات حاصل از اقتصادهای پیشرفته مقایسه کرد که در آن طبقه متوسط جهانی، همان طور که توسط OECD تعریف شده است ، غالب جمعیت را تشکیل می دهد.
یافته اصلی ما این است که ما دو کانال را نشان می دهیم که توسط آنها تجارب دوران کودکی میزان سواد مالی بزرگسالان را توضیح می دهند: اجتماعی سازی مالی توسط والدین و کانال تحصیل. اجتماعی سازی مالی توسط والدین دارای تأثیر مثبت قابل توجه و معنی داری بر سواد مالی فرزندان بزرگسال آنها است. داشتن والدینی که آموخته اند که چگونه بودجه بندی کنند و پس انداز کردن را تشویق کنند، میزان سواد مالی را تا حدود 14 درصد بهبود می بخشد. سواد مالی بهتر به نؤبه خود به طور مثبتی در ارتباط با تصمیم گیری های مالی بهتر (تنوع دارایی) است.
دومین کانال که توسط آن تجارب دوران کودکی، سواد مالی را توضیح می دهد، مدرسه رفتن و تحصیل است. در اینجا تأثیر بر سواد مالی غیر مستقیم است به طوری که آموزش بهتر در مدرسه با حساب و شمارفهمی بهتر مرتبط است، که به نؤبه خود باعث بهبود سواد مالی می شود. به طور همزمان، دو عامل تحصیل که ما در مطالعه خود در نظر می گیریم نیز اثر مستقیمی بر تصمیم گیری های مالی خوب دارند. ممکن است اطمینان بخش باشد که مشاهده کنیم که به مدرسه رفتن در توانا شدن برای تصمیم گیری های مالی خوب کمک می کند، اگرچه اثرات آن بر سواد مالی غیر مستقیم است.این مقاله علمی پژوهشی ادامه دارد..........