مقابله با وسوسه خیانت سه راهکار
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸- برخی از افراد توانایی مقابله در برابر وسوسه این گونه خیانت ها را ندارند.
- تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که هر شخص، برای خود داری کردن از خیانت به شریک زندگی خود، راهکاری دارد (اشخاصی که چندان انسان های وفاداری نیستند).
- صرف کردن زمان و انرژی بیشتر برای بهبود رابطه، خود داری از فکر کردن به شخص سومی که به او علاقه مند شده اند، و یا فکر کردن به نکات منفی آن شخص سوم، از جلمه راهکار های این گونه افراد است.
- با این حال، این گونه به نظر می رسد که این گونه افراد با به کار گرفتن راهکار هاشان کمتر به نتایج دلخواه دست پیدا می کنند.
برخی از افراد، به گونه ای هستند که مرتب به خیانت کردن به شریک زندگی خود فکر می کنند و گویی از وسوسه چنین کاری رهایی پیدا نمی کنند. این گونه افراد، صرف نظر از این که رابطه شان با شریک زندگی شان چگونه باشد و چقدر خوشحال باشند و یا این که آن فرد چقدر انسان منطقی و خوبی باشد، به طور کلی وفادار نیستند و مدام به دنبال ماجرایی تازه اند. با این حال، نتایج تحقیقات اخیری که در این خصوص صورت گرفته است، در مجله ای به نام «روابط شخصی» منتشر شده است و اطلاعاتی دقیق تر در خصوص راهکارهایی می دهد که این گونه افراد با توصل به آن ها از فکر و وسوسه خیانت تا حدودی رهایی پیدا می کنند. با سیارک همراه باشید تا اطلاعات دقیق تری در این باره در اختیار تان قرار دهیم.
محققان دانشگاه نیو برونزویک، 362 زوج را برای انجام نظر سنجی هایی در نظر گرفته و سؤالاتی را درباره این که چگونه از فکر کردن و وسوسه خیانت به شریک زندگی شان خود داری می کنند، از آن ها پرسیده و راهکار های مورد استفاده شان برای غلبه بر این گونه افکار را جویا شدند. نتایج این نظر سنجی ها، حاکی از سه تکنیک و راهکاری بود که به طور عمده توسط بسیاری از این افراد مورد استفاده قرار می گرفت:
نخستین تکنیک مورد استفاده با نام «بهبود رابطه» شناخته می شود و بالغ بر هفتاد و پنج درصد افراد حاضر در نظر سنجی برای دست یابی به آن چه عنوان شد، از این تکنیک بهره می گرفته اند. ایده کلی ای که در پس این تکنیک وجود دارد این است که فرد زمان و انرژی بیشتری را صرف رابطه خود کرده و به این صورت احتمال خیانت کردن به شریک زندگی خود را تا حدود زیادی کاهش می دهد. برای نمونه فرد برنامه ای برای صرف غذا در رستورانی بیرون از خانه به همراه شریک زندگی اش تدارک می دید و سایر راهکار های این چنینی.
تکنیک دومی که توسط برخی دیگر از افراد حاضر در نظر سنجی مورد استفاده قرار می گرفت، با نام «خود داری فعال» شناخته می شد؛ به این معنا که فرد، با تمام توان خود را از آن شخص سومی که در مواجه با او وسوسه می شود، دور نگاه دارد تا به مرور قادر به فراموش کردن باشد. به طور اساسی می توان این مسئله را عنوان کرد که زمانی که با شخصی به خصوص رفت و آمد می کنید و چند وقت یک بار او را از نزدیک می بینید (فردی که به او علاقه ای نسبی احساس کرده باشید)، به مرور زمان توانایی خود داری از فکر کردن به او را از دست خواهید داد و بیشتر و بیشتر توجه تان معطوف به آن شخص می شود؛ مسئله ای که در نهایت ممکن است با فرو پاشی یک رابطه همراه باشد. بنا بر این، دور ماندن از این گونه افراد نیز راهکار دیگری است که توسط این افراد مورد استفاده قرار می گرفته است.
تکنیک سوم مورد استفاده توسط برخی از این افراد، با نام «از بین بردن وسوسه» شناخته می شود. البته ممکن است از این نام برداشتی خشونت آمیز شود و به همین خاطر بهتر است بدون اتلاف وقت توضیحات بیشتری درباره آن عنوان کرد: در حقیقت، کاری که فرد با استفاده از این تکنیک می کند این است که مدام به خاطر فکر کردن به شخص سومی خود را سرزنش می کند و به این خاطر احساس گناهی برای خود به وجود می آورد. علاوه بر این، برای موفقیت آمیز بودن این تکنیک، شخص سومی که به او علاقه مند شده است را به گونه ای منفی تصور می کند و تنها بدی های او را مد نظر قرار می دهد و به این گونه به مرور زمان قادر خواهد بود دیدی بد نسبت به آن شخص سوم پیدا کرده و وسوسه اش را از بین ببرد.
اما تحقیقات تکمیلی انجام گرفته در این خصوص حاکی از آن بود که این گونه تکنیک ها بعضا چندان مؤثر واقع نمی شده اند، چرا که در رابطه های میان افراد حاضر در نظر سنجی، اطلاعاتی دقیق درباره این که آیا شخصی به شریک زندگی خود خیانت کرده بوده یا نه و یا این که رابطه به واسطه استفاده از تکنیک بهبود یافته است یا خیر، به دست نیامد. در نهایت، این گونه به نظر می رسد که استفاده از این گونه تکنیک ها تنها این احتمال را کمرنگ تر می کند که فرد با شخص سوم وارد رابطه ای جدی شود، اما معمولا نتایج به دست آمده از استفاده از تکنیک های یاد شده، چندان متفاوت از یکدیگر نبوده است. این مسئله شاید به این خاطر باشد که مؤثر واقع شدن هر یک از این تکنیک ها، پیش از هر چیز به اراده ای استوار نیازمند باشد؛ اراده ای که به طور معمول آن دسته از افرادی که چندان وفادار نیستند، از آن بی بهره اند. شاید هم بی نتیجه ماندن این گونه کار ها به این خاطر باشد که فرد، آن گونه که باید و شاید برای فراموش کردن وسوسه های خود تلاش نمی کند و انرژی نمی گذارد. بعضا این گونه افراد با استفاده از این گونه تکنیک ها از عذاب وجدان خود به هنگام خیانت به شریک زندگی شان می کاهند و این باور را در خود به وجود می آورند که تلاش شان را کرده اند، اما نتوانستند بر غریزه خود غلبه کنند.
یکی از روانشناسان و اشخاصی که در پیشبرد این تحقیقات نقش مهمی داشت، الکس فرادرا بود و در پستی در صفحه اینستاگرام خود در این باره عنوان کرده بود که نتایج تصویر غم انگیزی را در برابر دیدگان مان قرار می دهند. او در ادامه این پست خود نوشته بود: «شاید گاه به گاه از این گونه تکنیک ها استفاده کنیم، اما این گونه به نظر می رسد که در نهایت تأثیر چندان کاربردی ای در از بین بردن وسوسه ها نخواهند داشت.».
با تمام این تفاسیر، نباید به کلی نا امید شد و می توان تدابیری برای مقابله با این گونه افکار در نظر گرفت. نتایج تحقیقات دیگری نیز که در این باره انجام گرفته بود، در همان مجله یاد شده منتشر شد. در این تحقیقات، محققان 233 زوجی که به تازگی با یکدیگر زندگی مشترک شان را آغاز کرده بودند، مورد نظر سنجی قرار داده و سؤالاتی در این باره از آن ها پرسیده شد که آیا به شریک زندگی خود خیانت کرده اند یا خیر؛ سی و هفت نفر از کسانی که در این نظر سنجی از آن ها سؤال پرسیده شد، به این سؤال پاسخ مثبت دادند. پس از انجام این نظر سنجی، از کسانی که در آن شرکت کرده بودند درخواست شد تا به تصاویری از افراد جنس مخالف بر روی یک صفحه نمایشگر نگاه کنند. آن دسته از افرادی که به طور کلی کمتر جذب تصاویر نشان داده می شدند، تا پنجاه درصد احتمال خیانت کردن شان کمتر می شد. علاوه بر این از این افراد سؤال شد که تصاویر نشان داده شده تا چه میزانی برای شان جذاب و جالب توجه بوده است و در مقایسه با افراد مجردی که از آن ها در این باره سؤال شد، بیشتر افراد متأهلی که ازشان این سؤال پرسیده شد عنوان کرده بودند که تصاویر چندان برای شان جذاب نبوده است (حال آن که بیشتر افراد مجرد تصاویر برای شان جذاب بوده است). نتایج به دست آمده به این معنا است که افراد حاضر در رابطه، کمتر به سمت جنس مخالف خود گرایش خواهند داشت.
فرادرا در این باره در پستی که منتشر کرد نوشت: «زمانی که با همسر خود به یک مهمانی می روم و شخصی را مشاهده می کنم که برایم جذاب تر از سایرین به نظر می رسد، ممکن است به هنگام باز گشتن به خانه تصمیم بگیرم که مدام به خود این را تلقین کنم که آن فرد، چندان هم جذاب نبوده است (یکی از تکنیک هایی که پیش از این درباره آن توضیحاتی داده شد). نکته ای که وجود دارد این است که اگر در این کار تجربه نداشته باشم، در نهایت ممکن است قدرت متقاعد کردن خود را نداشته باشم. در حقیقت ممکن است نتیجه کلنجار رفتن من با خودم این باشد که در نهایت به آن شخص سوم تمایل بیشتری پیدا کنم.».
به بیان دیگر، اگر این شناخت را از خودتان دارید که ممکن است در مواجه با شخصی دیگر، وسوسه شوید که بیشتر به او فکر کنید، شاید بهتر آن باشد که پیش از مواجه شدن با شخص سوم، این خطر را مد نظر قرار داده باشید. این گونه قادر خواهید بود در مواجه با شرایط این چنینی اراده و قدرت عمل بیشتری از خود نشان دهید.