چرا برخی از افراد قادر به فراموش کردن رابطه ای که در گذشته داشته اند، نمی باشند؟

در

جدا شدن از فردی که برای مدتی طولانی با او رابطه داشته اید و پایان دادن به رابطه کار ساده ای نیست. اگر کسی که تصمیم به پایان رابطه گرفته باشد، شما نبوده باشید، این مسئله به مراتب دشواری های بیشتری در پیش روی شما قرار خواهد داد. اما هر رابطه ای شرایط منحصر به فرد خود را خواهد داشت و اساسا مسائل و مشکلات هیچ دو رابطه ای با یکدیگر شباهت نخواهند داشت؛ گاهی ممکن است فرد از ناراضی بودن طرف دیگر از شرایط حادث شده کاملا غافل شده باشد و از سوی دیگر شاهد روابطی هستیم که برای مدتی طولانی و به مرور زمان بر مشکلات و تنش میان دو فرد حاضر در رابطه افزوده شده و در نهایت این مشکلات به جایی می رسند که دیگر امکان ادامه دادن رابطه میان دو فرد غیر ممکن خواهد بود.

اما صرف نظر از این که رابطه فرد چگونه بوده و این که چه چیزی سبب پایان دادن به رابطه میان دو نفر شده باشد، اگر در طول زندگی خود چنین تجربه ای داشته باشید، به خوبی از این مسئله آگاهی دارید که بازگشتن به حالت عادی و انجام کار های روز مره همانند قبل، پس از پایان رابطه، تا چه اندازه می تواند کار دشواری باشد. در حقیقت این گونه جدایی ها یکی از تنش آور ترین اتفاقاتی است که انسان در طول دوران جوانی خود می تواند تجربه کند. اما همان گونه که زندگی پیش می رود و راهی برای متوقف کردن زمان یا بازگشت به عقب وجود ندارد، بسیاری از افراد پس از مدتی که این گونه تنش ها را تحمل می کنند، به این نتیجه می رسند که باید وارد رابطه ای جدید شوند و گذشته را به فراموشی بسپرند.

زمانی که رابطه میان دو فرد در معرض تهدید قرار می گیرد و این گونه به نظر می رسد که به زودی همه چیز پایان خواهد یافت، انسان به صورت ناخود آگاه دچار استرس و تنش شدیدی می شود و در نهایت به واسطه شرایط به خصوص انسان ها از لحاظ زیستی (بیو لوژیکی) و روانی، پایان یافتن کامل یک رابطه می تواند تأثیر بسیار مخربی بر روح و روان فرد داشته باشد.

بیشتر بدانیم:

رابطه شما وارد مرحله بحرانی شده است 20 علامت 

ازدواج تا چه اندازه مهم است؟

در این مقاله قصد داریم شما را با دلایلی آشنا کنیم که:

سبب می شوند انسان به سادگی قادر به پایان دادن به رابطه ای که برای مدتی طولانی با فردی داشته است، نباشد و توانایی رها کردن تجربه رابطه خود در گذشته را در خود نبیند (حتی اگر رابطه برای او چندان نتیجه بخش نبوده باشد و حضور اش در رابطه از همان ابتدا اشتباه بوده باشد)، با سیارک همراه باشید.

تنها هستید

اریکا اتین، مشاور خانواده و نویسنده چند کتاب شناخته شده در این زمنیه است. به عقیده او یکی از اصلی ترین دلایلی که سبب می شود فرد قادر به رها کردن رابطه ای که در گذشته داشته و سر انجام آن جدایی بوده است، نداشته باشد و به طور کلی نتواند فکر کردن به شریک سابق زندگی خود را متوقف کند این است که پس از پایان رابطه  خود تنهایی را انتخاب کرده باشد و وارد رابطه جدیدی نشده باشد. او در این خصوص عنوان کرد: «بهتر است به جای فکر کردن مدام به کسی که انتخاب مناسبی برای شما نبوده است، تمرکز تان را متوجه خود کنید: در اوقات فراغت خود کار هایی را انجام دهید که در گذشته به آن ها علاقه داشتید، تجربه ای را امتحان کنید که شما را خوشحال خواهد کرد، و به آن دسته از دوستان تان که برای مدتی است از آن ها غافل شده اید سر بزنید. نکته ای که باید مد نظر داشته باشید این است که تنها بودن در بیشتر موارد بهتر از داشتن رابطه با فردی است که برای شما گزینه مناسبی به شمار نمی رود.».

اقدام به چک کردن اکانت آن ها در شبکه های اجتماعی می کنید

معمولا مشاهده می شود که پس از این که دو نفر رابطه ای را به پایان می رسانند، اقدام به چک کردن اکانت های یکدیگر در شبکه های اجتماعی می کنند و اریکا اتین بر این باور است که این رویکرد به هیچ عنوان مناسب نخواهد بود. او در این خصوص عنوان کرد: «بهتر است هر چه سریع تر اقدام به بلاک کردن اکانت های یکدیگر کنند و این کار را به هر نحوی که شایسته می دانند به پایان برسانند. در این یک مورد به خصوص غفلت کردن شایسته است. این کار (چک کردن اکانت شبکه های اجتماعی) می تواند به سرعت از کنترل فرد خارج شود. از انجام دادن این کار خود داری کنید.».

نکته ای که افراد باید در این خصوص مد نظر داشته باشند این است که به مرور زمان ممکن است دو نفر دو باره به یکدیگر علاقه پیدا کرده و رابطه شان را مجددا آغاز کنند، اما نباید برای دست یابی به این مهم عجله به خرج داد و اگر قرار باشد رابطه تان دوباره از نو آغاز شود، خود به طور طبیعی اتفاق خواهد افتاد به گذر زمان احتیاج است.

در رابطه ای که داشته اید، اعتماد به نفس خود را از دست داده اید

اگر تجربه داشتن رابطه با فردی را داشته باشید که گزینه مناسبی برای شما به شمار نمی رفته است، احتمال آن وجود دارد که در حین رابطه کمی اعتماد به نفس خود را از دست داده باشید.

اریکا اتین در این خصوص عنوان کرد: «گاهی پیش می آید که فرد وارد رابطه ای می شود که چندان برای او مناسب نیست و در ابتدا متوجه این مسئله نمی شود؛ چنین افرادی معمولا در معرض از دست دادن اعتماد به نفس خود قرار می گیرند، به خصوص اگر فردی که با او رابطه دارند، رفتار چندان شایسته ای با فرد نداشته باشد و یا این که قدر خصایص اخلاقی خوب او را نداند و مدام از او بد بگوید. زمانی که فرد در معرض چنین رفتاری در رابطه قرار می گیرد، تأیید کردن کار ها و رفتار ها شان به وسیله طرف دیگر رابطه بدل به یکی از اصلی ترین نیاز هاشان می شود و این مسئله برای شان اهمیت ویژه ای پیدا می کند. این گونه افراد باید تمامی تلاش خود را به کار گیرند تا اعتماد به نفس از دست رفته را باز یابند و از این مسئله آگاهی پیدا کنند که برای تأیید کار یا رفتاری به خصوص، نظر هیچ کسی به اندازه خودشان حائز اهمیت نخواهد بود.».

تنها قادر به یاد آوری خاطرات خوب تان در رابطه پشت سر گذاشته هستید

یکی از شایع ترین مسائلی که در خصوص افرادی وجود دارد که در مرز جدایی و پایان رابطه شان به سر می برند، این است که به طور معمول تنها بر آن دسته از خاطراتی متمرکز می شوند و به آن ها فکر می کنند که برای شان خوشایند بوده است (لحظات خوب و خوشی که با یکدیگر سپری کرده اند). اریکا اتین در این خصوص عنوان کرد: «به طور کلی روابط میان افراد موضوع پیچیده ای است و بعضا به هنگامی که ناراحت می شویم و حال خوبی نداریم، ترجیح می دهیم تمامی مسائل و مشکلات را به فراموشی سپرده و تنها به لحظات خوش زندگی و رابطه خود بیندیشیم. اما نکته ای که باید به خاطر داشته باشیم این است که اگر رابطه ای را به دلیل مشخص و محکمی پایان داده باشیم، فکر کردن به جنبه مثبت رابطه نه تنها نتیجه بخش نخواهد بود که به مرور زمان مشکلات روحی روانی بسیاری برای مان به همراه خواهد داشت.».

بیشتر بدانیم:

خانم ها و آقایان، قهر ممنوع!

روابط عاطفی در خانواده

پرسش نامه رضایت زناشویی اینریچ

توانایی فراموش کردن گذشته را نداشته باشید (در این کار مهارت نداشته باشید)

روان شناس و مشاور خانواده، نیلز اک بر این باور است که یاد گرفتن مهارت فراموش کردن گذشته یا تجربه ای که فرد برای مدتی طولانی داشته است، یکی از مهمترین مسائل تأثیر گذار بر چگونگی حال عمومی فرد پس از پایان یک رابطه خواهد بود، به خصوص اگر رابطه برای فرد نتیجه بخش نبوده و به او ضربه روحی وارد آورده باشد. او در این خصوص عنوان کرد: «شما باید این را بپذیرید که هر انسانی امکان دارد اشتباه کند و رابطه ای که پایان رسیده است، جزئی از گذشته است. بهتر است به جای قضاوت کردن و غصه خوردن در خصوص شرایطی که دیگر امکان تغییر آن وجود ندارد و کاملا از کنترل شما خارج شده است، تمرکز خود را متوجه این مسئله کنید که از تجربه ای که داشته اید چگونه خواهید توانست در آینده تان بهره گرفته و دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنید. البته در ابتدای امر این رویکرد چندان به سادگی قابل عملی شدن نخواهد بود، اما هر چه بیشتر تلاش کنید و منطقی تر فکر کنید، به مرور زمان قادر خواهید بود به هدف تان دست یابید.».

انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند

نیلز اک در این خصوص عنوان کرد که انسان به طور ذاتی به اجتماع و بر قراری رابطه با دیگران علاقه مند است، بنا بر این به طور معمول جدا شدن از دیگران و تنهایی برای او کاری دشوار خواهد بود، حتی اگر شخص دیگر حاضر در رابطه نا موفق، رفتار شایسته ای با او نداشته بوده باشد. او در این خصوص اضافه کرد: «تحقیقاتی در دانشکده اقتصاد لندن انجام گرفته و بنا به نتایج به دست آمده، خوشحالی انسان تنها محدود به ثروت نمی شود و داشتن حالت روحی روانی مناسب و خوب و نیز دوستانی که بتوان به آن ها تکیه کرد، به مراتب نقش مهم تری در دست یابی به خوشبختی ایفا می کنند. بدون داشتن روابطی مؤثر با انسان های دیگر، به مرور احساس تنهایی بر ما چیره خواهد شد؛ این احساس به مرور زمان می تواند اختلالات روحی روانی ای چون افسردگی و اضطراب در فرد پدید آورد.».

ترس از تنها شدن

بسیاری از افراد یکی از بزرگ ترین ترس های شان این است که تنها شوند و احساس خوبی به هنگام تنها شدن ندارند؛ این مسئله می تواند وابستگی فرد از لحاظ روحی و روانی به رابطه ای که نا موفق بوده و سر انجامی نداشته است را بیشتر از پیش کند. نیلز اک در این خصوص عنوان کرد: «تحقیقات نشان می دهد که آن دسته از افرادی که به هنگام تنها بودن احساس نا خوشایندی پیدا می کنند و در بسیاری از مسائل و کار های مربوط به زندگی شان به دیگران وابسته هستند، به مراتب بیشتر از کسانی که به خود متکی هستند به رابطه نا موفق شان در گذشته می اندیشند.».

قادر به پایان دادن رابطه نبوده اید

بنا به دلایل مختلفی که بسته به رابطه و خصوصیات شخصیتی هر فرد متفاوت خواهد بود، بسیاری از افراد قادر به فراموش کردن شخصی که با او مدتی در رابطه بوده اند، نخواهند بود؛ یکی از  دلایل این است که فرد هیچ گاه نمی تواند به خود این مسئله را بقبولاند که رابطه به پایان رسیده است. نیلز اک در این خصوص عنوان کرد: «این مسئله سبب می شود افراد از درک درست و واقع بینانه شرایطی که در آن هستند نا توان باشند و علاوه بر آن از این که توانایی تغییر شرایط موجود را ندارند، احساس نا خوشایندی پیدا می کنند که تأثیر بدی بر روح و روان شان می گذارد.». حقیقت این است که زمانی که شخصی به شما ضربه روحی وارد می کند و آزار تان می دهد، هیچ یک از دلایلی که منجر به رخ دادن این اتفاق شده است را دوست نخواهید داشت، با این حال، مدام به آن فکر خواهید کرد و به دنبال توضیحی برای اتفاقاتی می گردید که رخ داده است؛ حال آن که هر اندازه هم که فکر کنید چیزی تغییر نخواهد کرد و به نتیجه ای دست نخواهید یافت؛ بهترین کار این است که فکر کردن به این مسئله را رها کنید و این کار تنها در بلند مدت امکان پذیر است.

بیشتر بدانیم:

چرا من هنوز مجردم؟

چگونه به افراد افسرده کمک کنیم؟

نمی توانید فکر کردن به رابطه گذشته خود را متوقف کنید

در بسیاری از موارد افراد مدام در خصوص گذشته خود می اندیشند و اتفاقاتی مشابه را دوباره و دوباره مرور می کنند و گویی پایانی بر این چرخه وجود ندارد. نیلز اک در این خصوص عنوان کرد: «علت فکر کردن به اتفاقاتی مشابه این است که افراد به دنبال راه حلی برای کنار آمدن با مشکلات خود می گردند، یا اگر در رابطه ای دچار ضربه عاطفی شده باشند، به دنبال این هستند که افراد دور و بر شان آن ها را تأیید کنند و بپذیرند که تقصیر آن ها نبوده است که حوادث این گونه رقم خورده است.». نیلز اک در ادامه صحبت های خود عنوان کرد که فکر کردن در خصوص گذشته می تواند منجر به بروز اختلالاتی چون اضطراب و افسردگی شود و افراد را از شناسایی و کنار آمدن با احساسات شان نا توان خواهد کرد.

به خاطر آینده از دست رفته ای که به هنگام داشتن رابطه با شخصی دیگر برای خود برنامه ریزی کرده بوده اید، غصه می خورید

شانون توماس، روان درمان گر و نویسنده کتاب های شناخته شده ای در این حوزه است. او بر این باور است که بسیاری از افراد به خاطر آینده از دست رفته ای که در رابطه با شخص دیگری برای خود در نظر گرفته بوده اند، غصه می خورند و مدام به آن می اندیشند. او در این خصوص عنوان کرد: «امید های از دست رفته ای که به هنگام حاضر بودن در رابطه با شخص دیگری برای آینده خود در نظر گرفته بوده اند؛ تمامی نقشه هایی که برای آینده خود در نظر گرفته و در خصوص آن صحبت کرده بودند و حال، همه نقش بر آب شده است؛ این ها عواملی است که سبب می شود فرد مرتب غصه بخورد. به هنگامی که تنها می شوند و غرق رؤیا مدام به این فکر می کنند که ‘چه می شد اگر...’ . نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که برخی از افراد حتی از فکر کردن به این مسئله به طور مستقیم آگاهی ندارند و این گونه افکار در ضمیر نا خود آگاه شان جای گرفته است.».

احساس پشیمانی و تأسف دارید

ممکن است در خصوص تمامی انتخاب هایی که داشته اید و صحبت هایی که پیش از جدا شدن کرده اید بیندیشید و به خاطر تمامی انتخاب های اشتباهی که منجر به پایان رابطه شدند، احساس پشیمانی و تأسف پیدا کنید؛ احساس پشیمانی از این که چرا حوادث به گونه ای دیگر رقم نخورد و این که اگر انتخاب های دیگری می کردید، حال شاید رابطه به پایان نرسیده بود.

شانون توماس در این خصوص عنوان کرد: «بسیاری از افراد پس از پایان رابطه مدام احساس پشیمانی و تأسف می کنند. احساس پشیمانی در باره مسائلی این چنینی: تنها اگر شخص دیگر حاضر در رابطه قادر به کنترل کردن خشم خود بود و عصبانی نمی شد، شاید مسائل به گونه ای دیگر رقم می خورد...  یا این که اگر هر دو به دنبالی هدفی مشترک بودند شاید این گونه نمی شد... چه می شد اگر لحظات خوب و خوشی که کنار هم داشتیم برای مدتی طولانی تر دوام می یافت... و سایر حسرت های این چنینی. به طور مکرر مشاهده شده است که حتی رابطه هایی که چندان مناسب وضعیت طرفین حاضر در رابطه نمی باشند، شامل لحظات خوشایندی می شوند که افراد را به آینده شان امید وار خواهد کرد. پس از جدایی، افراد به سادگی در معرض فکر کردن به حسرت ها و آرزو های از دست رفته خود قرار می گیرند.».

نظرات

در ادامه بخوانید...

ارزیابی جامع و درمانگری از سوء استفاده جنسی از کودکان

در


به طور کلی، ارزیابی و بررسی کودکانی که آسیب ناشی از سوء استفاده جنسی را تجربه کرده اند، به دو دلیل اصلی صورت می گیرد.

(1) مشخص کردن احتمال و طبیعت سوء استفاده جنسی، به منظور تصمیم گیری قانونی و

(2) درک عملکرد و رفتار بچه به منظور برنامه ریزی برای درمان. " روش های متفاوتی برای بررسی کودکانی که ممکن است مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته شده باشند، وجود دارد. این روش ها به این بستگی دارند که بررسی کننده به دنبال بررسی کلینیکی است یا بررسی قانونی".

دستورالعمل هایی برای مصاحبه قانونی وجود دارد که احتمال به دست آوردن جزئیات ، خصوصیات و اطلاعات دقیق را افزایش می دهد . در ارزیابی های کلینیکی هدف، درک احساس کودکان از درمان است و نه به دست آوردن افشاگری های قانونی. زیرا این احساسات در درمان، بسیار مهم هستند.

آموزش پیشگیری از آزار جنسی کودکان

علائم کودک‌ آزاری

شماره تماس برای کودک آزاری و خشونت خانگی

وقتی اهداف سیستم ها کاملا مشخص نیستند و بررسی کلینیکی همراه با اهداف قانونی دنبال می شود، موضوع پیچیده می شود. مشخص کردن نقش مشخص ما و نقش های دیگران در سیستم های که بررسی جامعی از کودکان مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته شده اند، الزامی است.
برخلاف، پارامترهای صریح تجربیِ ارزیابی های قانونی سوءاستفاده جنسی از کودکان، کارهای انجام گرفته کنونی، پارامترهای مشخصی را در ارزیابی کلینیکی این موضوعات، آشکار نمی کنند. در هر حال، مطالبِ اندکی پدیدار شده اند. این مطالب شامل :

(1) مصاحبه های کلینیکی و اندازه گیری بررسی های استاندارد 

(2) بررسی های چند شکله 

(3) ابزارهای بررسی سوءاستفاده ویژه 

(4) بررسی حوزه های مشخصی مانند آسیب های روحی و استرس ناخواسته بعد از درمان (PTsD) ، افسردگی، اضطراب و مشکلات مربوط به رفتار جنسی ، می شوند. به طور کلی فقدانِ بحث هایی راجع به استراتژی هایی برای بررسی کلینیکی جامع CSA و مفهوم کردن اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، وجود دارد. این خلاء در کارهای قبلی، موجب این شده که درمان های موثر براساس بررسی های خوب شروع شوند و ادامه پیدا کنند و بیشتر بچه های مورد سوء استفاده قرار گرفته شده ، از روش و درمانی مشابه بهره برند. در هر حال با رشد مطالعات انجام شده بر روی CSA، مشخص شد که اثرات متفاوت و چندگانه ای وجود دارد که این اثرات به طبیعت نوع سوءاستفاده و فاکتورهای دیگر مرتبط است (دیگر رفتارهای بد، دینامیک خانواده). خیلی از خروجی هایِ نسبت داده شده به CSA (اضطراب، افسردگی، شکایت های بدنی، و مشکلات رفتاری) در کودکانی که سابقه بد رفتاری ندارند، نیز دیده شده است. یک بررسی کلینیکی برای درک بهتر این فاکتورها و مداخله های غیر رسمی، مورد نیاز است.
یکی از منابع عالی برای ارزیابی جامع، کتاب فدریچ  است. فدریچ بر روی چهارچوبی تئوری برای راهنمایی ارزیابی و سه حوزه (وابستگی به والدین، خودتنظیمی، و خود توسعه دهندگی) ، استراتژی هایی برای ارزیابی آنها، و برنامه ریزی درمانی متوالی ، بحث کرده است و شامل ضمیمه های قوی ای در رابطه با ابزار ارزیابی نیز است.
هدف این بخش ، ایجاد یک بحث دوستانه و جامع از ارزیابی کلینیکی بچه های مورد سوءاستفاده جنسی  شده، است که برای برنامه ریزی درمانی سودمند واقع شود. ارزیابی موثر این موضع به شناخت و درکی از قوانین بررسی سالم و دینامیک های مخصوص سوءاستفاده های جنسی معمول و چالش های آن، نیاز دارد. چهارچوب ارزیابی ما، با این ایده ها و دانشِ به دست آمده از تجارب کلینیکی ما، در رابطه با CSA، ایجاد شده است. از سناریوهای کلینیکی ای برای تاکید بر پیچیدگی و نیاز به انعطاف پروسه ارزیابی ، استفاده می شود.

ارزیابی محتوی سوء استفاده جنسی از کودکان

بررسی هایی که درون سلسله ارزیابی های غیر رسمی می افتند، توسط معالجگران به بررسی های رسمی ای تبدیل می شوند، که اغلب شامل روش های چند شکلی، چند بعدی هستند. این بخش بررسی های روانشناسی رسمی را به سمت جلو هدایت می کند. در هر حال بعضی از استراتژی هایِ استفاده شده در جلسات، معمول و نیز مفید است. اگرچه بررسی های جامع و رسمی، برای برنامه درمانی ارزشمند است، اما بررسی ها، به فردگرایی، پیشرفت، بخش های درمانی روتین، ارزیابی پیشرفت، و اهداف درمانی تلنگر زده شده پیوسته، نیاز دارند. ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

واکنش به درد

در

(سیارک)درد پدیده ای پیچیده است که متأثر از عواملی بیولوژی، روانشناسی و اجتماعی مختلفی است . عوامل روانی شاخص های قوی برای تجربه درد هستند  و مدل های روانشناسی متمرکز بر الگوهای خاص اندیشه ها، افکار و رفتارها هستند که بر درک درد تأثیر می گذارند. شخصیت یکی از این عوامل است. خصیصه های شخصیت و دیگر الگوهای اندیشه و احساسات همچون افسردگی و اضطراب باهم دیگر به عنوان عوامل محافظ یا خطرناک برای درد خواهند بود. در سال های گذشته مدل های بیماری توجه خاصی به اختلالات روانی داشتند یعنی عواملی که برای درد و برآمدهای مرتبط همچون کیفیت زندگی یا اختلالات عملکردی عوامل خطرناکی محسوب می شدند . اما مدل های کلی تر بیشتری شکل‌گرفته‌اند تا عوامل و صفات روانی محافظ را نیز دربگیرند این عوامل می توانند سلامتی و درک درد کمتر و کیفیت زندگی را افزایش دهد.
با در نظرگیری سلامتی روانی، باید متذکر شد که سلامتی تنها به معنای حذف استرس و بیماری های روانی (مانند بیماری افسردگی) و یا حضور رشد (مانند، رفاه) نیست.

رشد شامل سه عامل است که سلامتی روانی را نشان می دهد:

احساسات مثبت گرا که نشان از رفاه احساسی است مانند تأثیرات مثبت و کیفیت زندگی؛ عمل‌گرایی روانی مثبت گرا که نشان از رفاه اجتماعی است همچون مشارکت اجتماعی و ائتلاف اجتماعی. حضور خصیصه های شخصیتی مثبت گرا همچون خوش‌بینی نشان از رشد است. این پژوهش رابطه محافظتی را که از خصیصه های شخصیتی مثبت گرا همچون خوش‌بینی، امید و خودکارآمدی به وجود می آید بررسی می کند و اینکه چگونه این مشخصه ها بر درک درد تأثیر می گذارند به بحث نشانده می شود. بیشتر اینکه، تحقیقات گسترده ای را به بحث می گذاریم که روابط تثبیت‌شده بین عوامل بسیار خطرناک، فاجعه سازی درد، مکانیسم های مقابله ای ناهنجار، درک درد و دیگر برآمدها را تعریف می کنند. به علاوه، مروری بر رابطه معکوس بین مشخصه های مثبت گرا و فاجعه-سازی درد خواهیم داشت و مدلی را ارائه می کنیم که رابطه معکوس بین مشخصه های مثبت و درک درد از طریق فاجعه سازی پایین درد توضیح می دهد. درنهایت، تمرین های بالینی پیشنهادی برای روابط مذکور را بررسی می کنیم.
ما مقاله های علمی پژوهشی اصیلی که بین سال های 2000 تا 2013 چاپ شده اند یا در دست چاپ بودند مرور کردیم. این مقاله ها را از پایگاه های پادمد، ساکو اینفور، گوگل اسکالر و آکادمیک پرمیر از سپتامبر 2012 تا ژانویه 2013 بازیابی کردیم. برای جستجو در پایگاه های داده از واژگان ذیل به صورت تکی یا ترکیبی استفاده شد: فاجعه سازی درد، درک درد، درد، مشخصه های مثبت گرا، خوش‌بینی، امید، خودکارآمدی و افسردگی.
مشخصه های مثبت گرا و درک درد
مطالعات بی‌شماری نشان داده است که رابطه محافظی بین مشخصه های شخصیتی مثبت گرا و درک درد وجود دارد. اکثریت پژوهش ها برروی خوش‌بینی در افراد بالینی (بیمار) می باشد و حاکی از این است که چطور خوش‌بینی می تواند قدرت رابطه بین درد و برآمدهای مهم زندگی را نمایان سازد. خوش‌بینی انتظار تعمیم یافته برای برآمدهای مثبت هستند  و اغلب با آزمون تجدیدنظر شده جهت‌مندی زندگی اندازه‌گیری می شود . افراد بالینی مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به سرطان و بیماری سلول‌های داسی شکل ، استئوآرتریت‌ و درد صورت می باشد. در میان 218 بیماری سرطانی مرحله آخر که تحت شیمی درمانی بودند، خوش‌بینی نقش محافظتی کوچکی با شدت درد داشت . در میان 334 بیمار مبتلا به سرطان ریه، خوش‌بینی تا حدودی بر رابطه بین درد و کیفیت زندگی تأثیر گذاشته بود . نتیجه مشابهی با 72 بزرگسال مبتلا به آرتروز نیز به دست آمد؛

درواقع خوش‌بینی تا حدودی رابطه میان درد و رضایت از زندگی را نشان داد .

در پژوهش دیگری که بروی 27 بیمار سلول‌های داسی شکل انجام گرفت نتایج حاکی از این بود که خوش‌بینی رابطه بین تسکین درد و شدت درد را کم‌رنگ می کند . الگوی انطباق پذیر کاربرد مواد مخدر در میان افراد با خوش‌بینی متوسط و بالا- و نه پایین- وجود داشت.
به علاوه، خوش‌بینی با واکنش دردی در میان بیماران اختلال گیجگاهی فکی رابطه دارد . در مطالعه ای (ا ز نوع مورد شاهدی) مشتمل بر 20 بیمار اختلال گیجگاهی و 28 بیمار فاقد درد (در گروه کنترل)، بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی کم‌طاقت درد پایین تری و درد بیشتری در تمرین درد ایسکیمی به همراه محرک های فشارآورنده داشتند این در حالی بود که بیماران گروه کنترل و بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی بالا نتیجه مخالفی نشان دادند. بعلاوه، بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی کمتر، بیومارکر بالاتری از واکنش به استرس (نوراپی‌نفرین و اینترلوکین ۶ (IL-6)) در استرس آزمایشی در مقایسه با بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی بالاتر داشتند. نتایج جالب دیگر دال بر این است که خط مبنا خوش‌بینی پایین با اینترلوکین ۶ رابطه دارد که نشان از قابلیتی برای واکنش به استرس های التهابی است. نتایج مطالعه مقطعی وسیعی (با تعداد 5696) با بیماران اختلال گیجگاهی فکی نشان می دهد که رابطه معکوسی بین خوش‌بینی و درد صورت وجود دارد . اما نکته حائز اهمیت این است که این رابطه تنها در میان بیماران افسرده وجود داشت. به علاوه، پژوهش ها تأکید می کنند که خوش‌بینی می تواند در مقابله با درد زمان بهبودی از عمل های جراحی همچون ترمیم فتق مغبنی، جراحی مفصل زانو  و عمل جراحی بای‌پس سرخرگ کرونر  بایستد.
مطالعات با نمونه های غیر بالینی نیز کمک به شفاف‌سازی و توضیح بیشتر مکانیسم هایی کرده است که با آن‌ها خوش‌بینی در مقابل درد ایستادگی می کند. کسانی که خوش‌بین‌تر هستند در مقابل انتظار تسکین درد از داروهای مسکن احساس بهتری دارند و در مواجه با آزمون فشارزای آب سرد درد کمتری را نسبت به کسانی در شرایط غیر انتظاری هستند تجربه می کنند. این فرضیه نیز وجود دارد که افراد خوش‌بین‌تر گرایش بیشتری نسبت به انتظارات مثبت تسکین درد دارند . به علاوه، مشخصه واکنش تسکین درد افراد خوش‌بین احتمالاً در وقایع دردناک با اضطراب و نگرانی پایین تری همراه خواهد بود . رابطه منفی و ثابت بین خوش‌بینی و درد در مطالعات زیادی این نگرانی را ایجاد کرده است که افراد خوش‌بین احتمالاً از مواجه با مسائل سلامتی خود را کنار بکشند . اما، مشخص شده است که افراد سالم خوش‌بین‌تر واکنش درد موردانتظاری (درد کمتر و واکنش قلبی-عروقی) از خود تحت شرایط خاص نشان می دهند اما همین الگو زمانی که به تفکر درباره سلامتی و تندرستی می رسد از بین می رود. نتایج این مقاله شواهدی را ارائه می کند که افراد خوش‌بین به شکلی "کورکورانه" دردی را نمی‌پذیرند که عمل را مستلزم می کند اما گرایش خاصی به شیوه های مقابله ای دارند. سرانجام، گروهی متشکل از 149 شرکت-کننده مختلف و سالم نشان داد که رابطه محافظتی بین خوش‌بینی و درک درد در گروه های نژادی ثابت باقی می ماند.
اگرچه رابطه بین خوش‌بینی و درد توجه زیادی را در ادبیات تحقیق به خود جلب کرده است، اما بعضی دیگر به رابطه بین امید و درد پرداخته اند. درحالی‌که خوش‌بینی یک انتظار تعمیم‌یافته برای برآمدهای مثبت گرا است ، اما سیندر این‌گونه تصوری دارد که امید تفکر هدف محور را هدف قرار می دهد و شامل گذرگاه ها (مسیرهای ادراکی به سمت اهداف) و آگاهی (انگیزه برای دنبال کردن مسیرهای منتهی به اهداف) است. در میان شرکت کنندگان سالم، حالت امیدواری بالا با آستانه درد پایین، تحمل درد بیشتر و درک درد پایین تر در آزمون فشارزای آب سرد ارتباط وجود دارد . بیشتر اینکه، شرکت-کنندگان سالمی که مداخله طراحی شده برای افزایش امید را دریافت می کنند تحمل درد بالاتری از افراد گروه کنترل داشتند.
امید در میان بیماران سرطانی مطالعه شده است. اما رابطه بین امید و درد همیشه به‌اندازه رابطه خوش‌بینی و درد روشن و مشخص نبوده است که ظاهراً درنتیجه وجود سنجش های مختلف است چون این سنجش ها تعاریف عملیاتی مختلفی برای سنجش امید ارائه شده است . در بعضی مطالعات امید در افراد با درد و بی درد مقایسه شده است ولی در مقاله-های دیگر افراد امیدوارتر نشانه های درد و خستگی کمتری ، مداخله درد پایین تر  داشتند و معنا و مفهوم بالاتری به درد نسبت داده‌اند . این نکته حائز ذکر است که در مطالعه ای، افرادی سرطانی با درد نسبت به افراد سرطانی بی درد امید کمتری داشتند . شدت درد در میان بیماران سرطانی در بعضی مطالعات (مثلاً هسو ) به امید ربط داده شده است و البته همه مطالعات (لین ) این چنین نبودند.
به علاوه، امید با درد در میان بیماران مبتلا به دردهای مزمن عضلانی- اسکلتی رابطه ای نداشت و این فرض وجود دارد که این نتایج جالب احتمالاً به دلیل برد محدود نمرات درد باشد .
تحقیقات بیشتری رابطه بین خودکارآمدی، درد و دیگر برآمدهای مربوطه مانند صدمات عملکردگرایی و کیفیت زندگی را سنجیده اند . خودکارآمدی عقیده ای است که هرکس توانایی رسیدن به اهداف را دارد . عقاید خودکارآمدی برای مدریت درد با درد و برآمدهای مربوطه در میان بیماران ورم مفاصل رابطه دارد . خودکارآمدی می تواند تفاوت جنسیتی مشاهده شده در واکنش به درد بالینی و تجربی را توضیح دهد. جکسون و همکاران  به این نتیجه رسیدند که خودکارآمدی فیزیکی و یا آزمون-محور کاملاً بر رابطه بین جنسیت و درک درد در آزمون فشارزای آب سرد تأثیر می گذارد. همچنین، خودکارآمدی اختلاف فاحش بین دوندگان دو ماراتون و افراد گروه کنترل در تحمل درد تجربی را توضیح می دهد . در پژوهش دیگری، افراد با خودکارآمدی بالا که حق انتخاب یک شیوه مقابله ای را که در اختیار آن‌ها قرار داده شده بود داشتند تحمل درد حاد بالاتری و گزارش درد پایین تری از خود نشان دادند . در حالت کلی، پژوهش های فعلی من باب رابطه بین خصیصه های روانی مثبت گرا و درک درد تصویر بسیار کامل تری از خوش‌بینی، امید و خودکارآمدی می دهد و تمام این خصیصه ها به شکلی مثبت بر سلامتی و تندرستی تأثیر می گذارد و رشد ممکن است در مقابل برآمدهای منفی سلامت خوی دفاعی به خود بگیرد. در ادامه مقاله به مبحث "فاجعه سازی درد و درک درد" می پردازیم. (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

تأثیرات روانی در آغوش گرفتن

در

بازتاب شناسی بالینی نیز چندین تحقیق را با تلاش جهت ایجاد شواهد علمی مناسب برای استفاده از بازتاب شناسی در افزایش تندرستی دارد. با توجه به چندین آزمایش کنترل شده تصادفی ، شواهد نشان می‌دهند که از بازتاب شناسی می‌توان برای کمک به کاهش اضطراب، افسردگی، سردرد، علائم درد در بیماران سرطانی  و اسکلروز چندگانه و نیز زنان یائسه  به همراه افزایش سلامت ذهنی  استفاده کرد.

 

همچنین، یک توجیه برای منافع بازتاب شناسی، ارتباط یا تأثیر بین فردی متخصص بوده است؛ اما محققان شروع به اضافه کردن گروه‌های شاهدی کرده‌اند که ماساژهای عمومی پا را انجام می‌دهند و در نتیجه تأثیرات لمس ساده انسانی را معادل سازی می‌کنند . موضوعات این رشته، شامل اختلافاتی در بین متخصصان در مورد برنامه‌ریزی بازتاب شناسی و فقدان مراکز آموزش استاندارد است.


تحقیق روی تأثیرات روانی در آغوش گرفتن (بغل کردن)، بینش هیجان‌انگیزی را در مورد تأثیرات مثبت رفتار صمیمی فراهم کرده است. به‌عنوان مثال، پرداختن به رفتارهای بغل کردن و نیز بوسیدن شریک جنسی می‌تواند پریشانی روانی شما را کاهش دهد و روی پروتئین‌هایی که سلامتی و تندرستی را افزایش می‌دهند، تأثیر بگذارد . همچنین بغل کردن بین شریک‌های جنسی می‌تواند سطح کورتیزول و فشارخون را کاهش دهد و سطح بالاتری اکسی توسین (هورمون پیوندی) را افزایش دهد.

 

چرا انسان آمیزش جنسی انجام می‌دهد 
بنابراین، لمس بین فردی (در اینجا به شکل ماساژ درمانی، بازتاب شناسی بالینی، بغل کردن و در آغوش گرفتن مطرح شده است) شواهد فراوانی از اهمیت آن را برای تندرستی فیزیکی و روانی نشان داده است. از لحاظ لذت‌گرایی، لمس کردن  می‌تواند احساس لذت، رضایت و آرامش را ایجاد کند ؛ ضمن این‌که به ما امکان می‌دهد که از آن برای انجام دستاوردهای فضیلت گرای بیشتر مثل ارتباط و پیوند با کسانی که دوستشان داریم، استفاده کنیم.

 

چرا باید به اندازه دخترها پسرها را در آغوش بگیرید و تا چه سنی می توانید این کار را انجام دهید؟

در آغوش گرفتن


امروز چند بار در آغوش گرفتی؟ سوال رایجی که نه تنها در کتاب های روانشناسی، بلکه در خیابان های شهر نیز یافت می شود. استیکرها و گرافیتی‌هایی با این عبارت به طور مرتب در سراسر جهان ظاهر می‌شوند - به عنوان یادآوری اینکه در آغوش گرفتن برای همه، صرف نظر از سن و موقعیت، ضروری است. بغل کردن نه تنها دلپذیر ، بلکه برای سلامتی نیز مفید است.

 

روانشناس خانواده  در مورد چگونگی در آغوش گرفتن صحیح کودکان و نوجوانان و اینکه چرا فقدان آغوش برای پسران خطرناک است صحبت کرد. و همچنین لیستی از پنج بازی ساده و مفید لمسی تهیه کرد.

 

چرا در آغوش گرفتن برای سلامتی و رشد مفید است؟

در آغوش گرفتن


آغوش گرفتن در روز توسط روانشناسان محبوب به خوبی منتشر می شود و حتی برای کسانی که به علم علاقه ندارند نیز شناخته شده است. نویسنده این نظریه یک روانشناس از ایالات متحده، ویرجینیا ساتیر است. در واقع، بدون در آغوش گرفتن و لمس کردن، افراد بیشتر مستعد افسردگی، بیماری و حتی پیری زودرس هستند.

آزمایش‌های مکرر تأیید می‌کند که ۲۰ ثانیه در آغوش گرفتن به طور قابل توجهی خلق و خو را بهبود می‌بخشد، تولید اندورفین را تحریک می‌کند، اضطراب را تسکین می‌دهد، اعتماد به نفس ایجاد می‌کند، سیستم ایمنی را فعال می‌کند، باعث هجوم خون به قسمت‌هایی از بدن می‌شود که در تماس هستند. این یک راه ارتباطی جهانی است که برای مردم همه قاره ها قابل درک است.

وقتی یک فرد را در آغوش می گیرید، می توانید تنش یا آرامش او را احساس کنید، درک کنید که چقدر آماده است تا نزدیکتر شود، حمایت کنید و در پاسخ احساسات مثبت دریافت کنید. در مورد در آغوش گرفتن والدین و فرزندان، این راهی برای نشان دادن عشق، محبت، مراقبت است. کودکی که در آغوش مادر یا سایر بزرگسالان مهم ، آرام می شود، گرم می شود، احساس امنیت می کند، یعنی نیازهای مهم را برآورده می کند. بزرگسالی که کودکی را در آغوش می گیرد، اندورفین ترشح می کند، خلق و خوی را بهبود می بخشد، مسئولیت و مراقبت خود را نسبت به شخص دیگری نشان می دهد، نیاز و اهمیت او را تایید می کند، که برای بهزیستی طبیعی نیز بسیار مهم است.

متخصصان برجسته در زمینه روانشناسی بارها ثابت کرده اند که بدون در آغوش گرفتن و تماس فیزیکی فرد احساس تنهایی می کند، تحریک پذیر و گوشه گیر می شود.


در چند سالگی بغل کردن اهمیت ویژه ای دارد

در آغوش گرفتن


نوزاد در حالی که هنوز در رحم است با مادر ارتباط برقرار می کند. او صدایی را می شنود، به لمس و احساسات مادرانه واکنش نشان می دهد. به همین دلیل است که بلافاصله پس از تولد کودک، بسیار مهم است که او را تا حد امکان در آغوش بگیرید  بالاخره تولد برای او استرس زا است، جدایی از مادرش. تماس فیزیکی به کودک احساس امنیت، محیطی آشنا، حمایت و زمینه ای برای رشد بیشتر می دهد. کودک آرام تر و مطمئن تر خواهد بود، با لذت و بدون ترس، اگر بداند که مادرش نزدیک است، شروع به کشف دنیای اطراف خود می کند.
در سال اول زندگی، احساس به اصطلاح تماس پوست با پوست برای کودکان بسیار مهم است. بنابراین، در هر تعویض پوشک ، نوازش شکم و پشت کودک را فراموش نکنید. با کف دست های گرم پاها و بازوهای او را لمس کنید، هنگام استفاده از کرم یا پودر ، ماساژ سبک انجام دهید. بدون هیچ دلیلی کودک را در آغوش بگیرید و ببوسید - هر بار قطعاً بسیار ضروری خواهد بود و اضافی نیست.

 

 در آغوش گرفتن کمتر پسرها  از دخترها اشتباه بزرگی است 

در آغوش گرفتن


یکی از رایج ترین باورهای غلط در تربیت پسران این است که آنها را نباید زیاد در آغوش گرفت، ببوسید و تحسین کنید . می گویند در غیر این صورت مردان واقعی بزرگ نمی شوند، بلکه تمام زندگی خود را «پسر مامان» خواهند بود. این درست نیست. کودکان در سه سال اول زندگی تفاوت های روانی جدی در تحصیلات بر اساس جنسیت ندارند. به عبارت ساده تر، محبت مادر، آغوش، حمایت و حمایت هم برای پسران و هم برای دختران به یک اندازه مورد نیاز است. برای آنها مهم است که بغل شوند، روی زانو گذاشته و نگه داشته شوند.

 

از حدود 4 سالگی، مادر می تواند  کودک بزرگ شده خود را در آغوش بگیرد یا ببوسد. این یک سیگنال است که ارتباطات بدنی باید تغییر کند، اما در هیچ موردی نباید متوقف شود. زمان بازی‌های مختلف قلقلک دادن، کشتی طنز، مبارزه با بالش فرا رسیده است. اگر کودک می‌خواهد روی زانوهای شما بنشیند و کتاب مورد علاقه‌اش را با شما بخواند یا وقتی ناراحت است یا ضربه می‌خورد، کودک را در آغوش بگیرید و امتناع نکنید.

از تلاش برای در آغوش گرفتن با این کلمات دست نکشید:  تو دیگه بزرگ شدی." کودک بزرگ خود را به آرامی و محکم در آغوش بگیرید مانند یک کودک یک ساله، گرمای خود را با او در میان بگذارید، اجازه دهید او احساس امنیت کند. فقط چند دقیقه کافی است تا او برای بازی های جدید و شوخی ها شارژ شود.

 

در آغوش گرفتن

 

و یک نکته مهم دیگر: پسرانی که در سنین زیر 7 سال، آنقدر محبت و آغوش مورد نیاز را دریافت نکردند، تبدیل به مردانی می شوند که به دنبال فرصتی برای ارضای این نیاز کودکانه خواهند بود. این چگونه می تواند پایان یابد؟ روابط آسیب زا با زنان، اعتیاد و وابستگی بیش از حد به مادر ، انواع انحرافات روانی و جنسی. همانطور که می بینید، اثر برعکس است.

چگونه دانش‌آموزان و نوجوانان را در آغوش بگیریم

در آغوش گرفتن


در مورد کودکان پیش دبستانی کم و بیش روشن است: اغلب آنها خودشان با لذت ارتباط برقرار می کنند، عاشق در آغوش گرفتن هستند یا حداقل در مقابل مظاهر عشق و محبت مقاومت نمی کنند. در مورد نوجوانان چطور؟ هر چه کودک بزرگتر می شود بیشتر از والدین خود دور می شود و این طبیعی است. با این حال، او هنوز به تماس فیزیکی نیاز دارد.

می‌توانید با کودک بزرگ‌تر خود یک علامت مخفی پیدا کنید: برای مثال، دو بار دست دادن. این به این معنی خواهد بود: "من تو را دوست دارم." چنین رازی در شرایط دشوار کمک خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر با کودکی در مقابل معلمی ایستاده اید که از او شکایت می کند و او را سرزنش می کند. همیشه می توانید بی سر و صدا دست کودک را بفشارید، و او احساس اعتماد به نفس بیشتری می کند، می داند که، با وجود شوخی ها و رفتارهای نادرست، شما هنوز در کنار او هستید و او را دوست دارید.

 

پدر

 

یک ضربه دوستانه روی شانه، موهای ژولیده، یک بوسه بر بالای سر کودکی که روی دفترچه یادداشت خم شده است، در آغوش گرفتن در یک جلسه یا قبل از رفتن به مدرسه - همه این اقدامات به ظاهر بی اهمیت برای رشد روانی پایدار بسیار مهم هستند.

اگر کودک صدمه دیده، ترسیده، غمگین است، لمس شما به او کمک می کند تا بدون هیچ کلامی احساس حمایت کنید. حتی قلب نوجوانی که از عشق اول شکسته است کمی سریعتر خوب می شود اگر مادر شانه های او را بغل کند و چای با چیزهای خوشمزه به اتاق بیاورد .
در روانشناسی، مفهوم "رفتار کلامی" نیز وجود دارد. اینها همه نوع تعارف، سخنان محبت آمیز، تمجید، تایید است. چه چیزی که نوجوانان سرکش اینقدر کم دارند و به ندرت به خاطر رفتارشان می خواهند بگویند. با این حال، انجام این کار بسیار مهم است تا بتوان با کمترین ضرر و زیان، بر سن دشوار غلبه کرد. البته صمیمانه و دقیق.


چند وقت یکبار فرزندتان را در آغوش می گیرید؟ پیشنهاد می کنیم همین الان دوباره این کار را انجام دهید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

رهایی ونجات از افسردگی

در

اگر یک و یا چند مورد از نکات زیر در شما دیده می شود به افسردگی مبتلا شده اید:
- بی دلیل احساس ناراحتی می کنید و خیلی ناامید هستید.
- بیش تر اوقات احساس خستگی روحی و جسمی دارید.
- در صورت وقوع کوچکترین اتفاق بد، زود پرخاشگر می شوید و این حالت سبب ناآرامی شما می شود و کنترل خود را از دست می دهید.
- هنگام صحبت با دیگران، نمی توانید به حرف های طرف مقابل گوش دهید و  گفته های او را متوجه نمی شوید.
- نمی توانید روی کار، درس و... متمرکز شوید.
- اگر ظرفیت تحمل مشکلات در شما کپایین آمده یا ارتباط شما با خانواده کم شده و از ارتباط با آن ها گریزان هستید و از زمانی که با خانواده، فرزندان، دوستان و...میگذرانید خوشحال نیستید و یا مثل گذشته از کارهایی که با انجام دادن آن لذت می بردید ولی اکنون برای شما بی معنی شده است.
- صبح ها زود بیدار می شوید و احساس می کنید که خواب کافی نداشته اید و برای، دوباره به خواب رفتن مشکل دارید.
- کاهش وزن شدیدی پیدا کرده اید.

آیا افسردگی ژنتیکی است؟ 

عادات و کارهای مضر برای افسردگی 

راهکارهای عملی مقابله با افسردگی 

افسردگی شایع ترین حالتی است که در روانشناسی دیده می شود. این مشکل در خانم ها، دو برابر بیش تر از آقایان دیده می شود. از هر ده نفر خانم، دو نفر از آن ها و از هر ده نفرآقا، یک نفر از آن ها به افسردگی مبتلا می شود. هر انسانی ممکن است در هر نقطه از زندگی خود به افسردگی دچار شود. در بعضی از افرادا این مشکل خفیف می باشد و با گذشت زمان بر طرف می شود ولی در بعضی از انسان ها افسردگی رفته رفته شدید تر می شود و زمان درمان آن نیز، طولانی میکشد. بعد از درمان افسردگی، برگشت دوباره ی آن در افرادی که سابقه ی افسردگی دارند امکان پذیر است. افسردگی باعث می شود تا موفقیتی را که انسان به دست آورده است رفته رفته از دست بدهدو در صورتی که درمان نشود همیشه با مشکلاتی در زندگی روبرو می شود. برای این که از این حالت رهایی پیدا کنیم باید از یک نقطه آغاز کنیم ولی سوال مهم این است از کجا باید شروع کنیم؟

مشکلی را که برای شما پیش آمده باید شناسایی کنید:
در اولین قدم مشکلاتی مثل دلتنگی، تنهایی، خستگی، ترس و ... را  در خود شناسایی کنید ، مشکل خود را بپذیرید وبرای رویارویی با آن حاضر باشید. این قدم شاید یک قدم نا چیز باشد ولی به یاد داشته باشید که بزرگ ترین موفقیت ها با کوچک ترین قدم ها شروع می شوند. 

قبول کنید که به کمک نیاز دارید:
بعضی انسان ها از تنهایی و نا امید بودن لذت می برند. کمک به این گونه انسان ها و گرفتن دست آن ها برای رهایی از تاریکی، تا زمانی که خود آن ها نخواهند خیلی سخت است. در انسان هایی که حقیقت نیاز به کمک را درک نکرده اند، در اختیار گذاشتن راه های رهایی از افسردگی بسیار دشواراست.

علائم و عوامل به وجود آوردنده افسردگی ، روش های درمان 

چرا زنان بیشتر از مردان در مقابل خطر افسردگی قرار دارند 

مکمل ها می توانند داروهای ضد افسردگی را اثربخش تر نمایند؟ 

دلیل به وجود آمدن مشکل را جست و جو کنید:
سوال هایی مثل چه چیزی مرا به این حالت درآورده است؟ چرا حال روحی من بد شده است؟ در اصل من چه می خواهم؟ و سوال هایی از این قبیل که در ظاهر سوال های آسانی به نظر می رسد ولی در اصل این گونه سوال ها برای رهایی از افسردگی خیلی مفید می باشند.

کمک گرفتن از مشاور:
بعد از آشکار شدن افسردگی از یک مشاور کمک بگیرید. افسردگی گاهی اوقات می تواند به عادات روزانه هم ربط داشته باشد (مصرف زیاد قهوه ،مصرف زیاد شکر و ...) دلیل ناراحتی و افسردگی شما می تواند به این احتمال های کوچک ربط داشته باشد.

از ترحم به خود دست بردارید:
یک انسان بعد از ترحم و دلسوزی به خود دچارافسردگی می شود. سعی کنید وضعیت فعلی خود را بپذیرید و فقط در صورت پذیرفتن آن و راضی بودن از حالت فعلی می توان رهایی یافت.
از انسان هایی که به شما انرژی منفی می دهند ، همیشه غمگین هستند و یا دائما ازمشکلات و بیماری ها سخن می گویند ، دوری کنید.

نوشتار درمانی:
عواملی که باعث ناراحتی شما و سرانجام به وجود آمدن افسردگی در شما شده است را در زمان های مناسب و در طول هفته( ده دقیقه از روز خود را، صرف نوشتن چیز هایی که باعث آزار و اذیت شما شده) بر روی کاغذ بنویسید شاید دو یا سه روز اول، نتیجه ای نگیرید و احساس بدی داشته باشید ولی از روز هفتم به بعد خودتان احساس می کنید که بار سنگینی از دوش شما برداشته شده است. در هنگام نوشتن روی موضوع آزار دهنده تمرکز کنید. سپس طی نوشتن، هر چیزی را که در مورد آن موضوع به ذهن می رسد روی کاغذ بنویسید ، هنگام نوشتن سعی کنید ریلکس باشید.اگر تنها هستید و کسی را برای صحبت کردن ندارید و یا نمی توانید از یک روانشناس کمک بگیرید نوشتار درمانی کمکی کم هزینه و مفید برای شما می باشد.

قفل شما هستید پس کلید هم شما هستید:
به اطراف خود دقت کنید، چیز هایی که می تواند شما را شاد نگه دارد را پیدا کنید و خود را با آن مشغول کنید. مشکل خود را قبول کنید و برای رهایی از آن تلاش کنید تا از زندگی و زیبایی های آن لذت ببرید. زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید. قبول کنید که انسان همیشه  موفق نمی شود.بعضی اوقات شکست را قبول کنید و از آن درس بگیرید.

در سیارک بخوانیم:

افسردگی پس از زایمان 

انواع افسردگی و علایم آن 

افسردگی و حمایت اجتماعی 

تاثیر افسردگی پدران بر کودکان 

 

یازده هشدار جدی برای عود افسردگی 

تاثیر ورزش بر افسردگی و سلامت روان

موسیقی درمانی علائم افسردگی را تسکین می دهد  

نظرات

در ادامه بخوانید...

دانشمندان می گویند جهان اپیدمی تنهایی را آغاز می کند که برای سلامتی خطرناک است

در
دانشمندان: جهان اپیدمی تنهایی را آغاز کرده که برای سلامتی خطرناک است.افراد با جدا کردن خود از عزیزان، قطع ارتباطات و شکستن روابط بیمار می شوند و آسیب میبینند.
شاید به نظر تا اندازه ای عجیب و غریب باشد، امروزه، زمانی که در اینترنت، اسکایپ و .... با کلیک کردن بر روی چند دکمه در یک گوشی هوشمند، می توانید با یک شخص در هر نقطه از جهان و در هر زمانی تماس بگیرید، با این همه مشکل تنهایی بیشتر و جدی تر می شود.  واین یک علامت سوال بزرگ است . چرا؟
به گفته دانشمندان، تعداد افرادی که خودشان را تنها می بینند در حال افزایش است. علاوه بر این، نه تنها در مورد نسل جدید که نمایندگان نسل قدیم، که بچه ها و نوه ها آنها را ترک کرده اند. یکی از مطالعات اخیر جامعه شناسان اروپایی نشان داده است که حتی در بین جوانانی که به طور فعال از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، بیشتر و بیشتر افراد احساس تنهایی می کنند. واضح است که صحبت کردن در مورد تلفن همراه و مخصوصا مکاتبات فیس بوک نمی تواند جایگزین روابط زنده باشد. بدون دلیل نیست که در انگلستان چند سال پیش، یک وزارت ویژه برای حل مسائل افراد منفرد وجود داشت.
 
هنگامی که زندگی به تنهایی و به انزوای اجتماعی منجر می شود، از چه چیزی مملو می شود و چگونه از عواقب ناخواسته این زندگی جلوگیری کنیم؟
دانشمندان اطلاعات پزشکی نزدیک به 3 میلیون نفر در سنین مختلف را تحلیل کرده اند. و آنها متوجه شدند: تنهایی یک ریسک اضافی برای زندگی و سلامت است. در عین حال، روابط اجتماعی توسعه یافته تأثیر مثبتی بر سلامتی دارد و شانس طول عمر را افزایش می دهد.
 
گروهی از محققان دانشگاه بریگهام یانگ (دانشگاه بریگهام یانگ، یوتا، ایالات متحده آمریکا) به این نتیجه رسیدند که انزوای اجتماعی خطرناکتر از چاقی است، که بصورت همه گیر در سراسر جهان مشاهده شده است. دانشمندان نتایج کار خود را در مجله معتبر بین المللی علوم و پزشکی Perspective on Science of Psychology منتشر کرده اند.
 
همکارانشان، محققان دانشگاه هاروارد، اطلاعات مربوط به دو میلیون بیمار که تشخیص های مختلف انکولوژیک را از سال 2004 تا 2008 داشته اند مطالعه کردند. معلوم شد که داشتن یک شریک مرگ و میر را تا 20٪ کاهش می دهد. علاوه بر این، دانشمندان دریافتند که برای تعدادی از انواع سرطان، حمایت از همسر (همسر) بیمار ممکن است برای زنده ماندن مهم تر از اثر شیمی درمانی باشد.
 
نتایج مشابهی با مطالعات و سایر بیماری ها، و نه بیماری های انکولوژیک نشان داده شد. کارشناسان نتیجه می گیرند که تخریب روابط عاطفی و اعتماد یکی از مهمترین علل مشکلات سلامتی است. محققان هشدار می دهند که تنهایی گرایش به الکل، اعتیاد به مواد مخدر، اختلالات تغذیه ای و حتی کاهش فعالیت بدنی را افزایش می دهد. و این عوامل، به نوبه خود، به توسعه سرطان کمک می کند.
 
جدا شدن از عزیزان، از بین بردن ارتباطات، از بین بردن روابط، افراد را بیمار میکند.شروع به سوء استفاده از الکل، سیگار کشیدن، زندگی بی قید و بند و تغذیه ناکافی می کنند.
قانون طبیعی این است که موجودات تکامل نمی یابند، بلکه سیستم ها تکامل می یابند. درون چنین سیستم هایی، با یکدیگر ترکیب می شوند، فرصت های بیشتری برای بقا می گیرید. در این مورد، موتور تکامل، تکامل فردی نیست، بلکه تظاهرات توانایی تعامل و همکاری برای دستیابی به یک نتیجه مفید است.بسیاری معتقدند که تکامل تلاش بی وقفه برای زنده ماندن است اما در واقع، همکاری نیروی محرک تکامل است.
 
به تازگی، علمی به عنوان علوم اعصاب اجتماعی ظهور پیدا کرده است. یکی از نظریه هایش می گوید: مردم باید خودشان را نه به عنوان ارگانیسم های جداگانه، بلکه به عنوان بخشی از یک شبکه عصبی بزرگ که در ابتدا به هم وابسته اند، نگاه کنند. دانشمندان می گویند، Socium شبیه یک مغز بزرگ است، که در آن افراد مانند سلول ها دائما در حال تعامل با یکدیگر هستند.
ما با افراد دیگر در درجه اول در ارتباطات احساسی ارتباط برقرار می کنیم. به این ترتیب، تماشای شخص دیگری، حتی اگر آشنا نباشد، ما می توانیم احساس کنیم که چه اتفاقی برای او می افتد، قادر به همدلی هستیم. در سالهای 90 قرن گذشته، یک گروه از دانشمندان عصبی از دانشگاه پارما ( ایتالیا )، به ریاست پروفسور جیاکومو ریزولاتتی برای این توضیح تحقیق کردند.
در آزمایش های دانشمندان بر روی میمون ها، گروه های خاصی از نورون ها در آزمایشی نه تنها زمانی که میمون عملی انجام می داد، بلکه زمانی که آن را تماشا می کرد،عملکرد مشابهی داشت. این نورون ها آینه نامیده می شوند. وجود آنها اجازه داد استاد ریزولاتتی نتیجه بگیرد: "ما موجودات اجتماعی هستیم. بقای ما بستگی به درک اعمال، نیت و احساسات دیگران دارد. نورونهای آینه به ما کمک می کنند ذهن دیگران را درک کنیم نه تنها از طریق استدلال مفهومی بلکه از طریق مدل سازی مستقیم. 

کارشناسان در مورد خطر انزوای اجتماعی و نحوه خروج از آن صحبت کردند.

پنج قانون نجات از تنهایی

لیستی از پنج اقدام برای حفظ سلامت، کمک به خود برای حفظ ارتباطات عاطفی با دیگران:
 
1. سیستم روابطی را که در آن هستید، توصیف کنید. با چه کسانی ارتباط برقرار می کنید در دایره نزدیک و یا دور قرار دارد. شما با این افراد چه نوع رابطه ای دارید
 
2. قبل از اینکه به جایی بروید و اقدامی کنید، شما باید راجع به خودتان و آنچه که در درون شماست فکر کنید. چه فرآیندها و درگیری ها در ذهن شما اتفاق می افتد. اگر چندین آرمان متضاد وجود داشته باشد (و این اغلب اتفاق می افتد) و شما توجه کافی به این مسئله نکنید، ممکن است مشکلات ایجاد شود.
 
3. بسیار مهم است که از خودتان بپرسید: هدف من چیست؟ این به شما اجازه می دهد تا بر نیازهای خود تمرکز کنید تا به درستی ادراکات را تنظیم کنید.
 
4. مهم است که یک دفتر خاطرات داشته باشید. امور، برنامه ها، تجارب خود را در آن بنویسید. توجه کنید که چگونه اعمال و احساسات شما با زندگی شما محاصره شده است.
 
5. برای خوشحالی، شما نیازی به تغییر دیگران یا خودتان ندارید؛ شما نیاز به همکاری و ارتباط احساسی دارید.
 
سازمان بهداشت جهانی یک برنامه ویژه برای مبارزه با افسردگی به عنوان یکی از سخت ترین بیماری های زمان ما اختصاص داده است. - شعار این برنامه  "بیایید صحبت کنیم" است. معلوم شد که گفتگو ی ساده با کسی از خانواده به طرز چشمگیری تعداد خودکشی را کاهش می دهد. اغلب به اندازه کافی زمان برای تماس با فردی که در کنار شما است، پیدا کنید که چگونه احساسی دارد یا چیزی درباره خودش بگوید. به این ترتیب می توانیم به او و خودمان کمک کنیم. علاقه صادقانه به احساسات و احساسات دیگران به بهبود سلامت ما کمک می کند. و به طور کلی، به حفظ ما از جهان پر اضطراب، احساس و تنهایی کمک می کند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید

در
تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید
تست روانشناسی: یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید.
 
در هر فرد اضطراب وجود دارد: برخی از از دست دادن عزیزان و تنهایی می ترسند ، برخی دیگر نگران اندیشه های مربوط به آینده هستند و کسی حتی از زندگی کردن می ترسد. اما مهم نیست که چه شکلی از ترس دارید، مهمترین چیز این است که علل آن را بفهمید و با آن دوست شوید. اگر می خواهید بدانید چگونه این کار را انجام دهید ، مقاله را بررسی کنید.
نگرانی های ما جعبه بدبختی پاندورا نیست ، بلکه فرصتی است برای شناخت بهتر از خودمان و باز کردن منبع جدیدی برای ایجاد انگیزه. بنابراین ، ما در SAYARAK.COM تصمیم گرفتیم که با این تست به  روانشناسی تحلیلی بپردازیم  و در عین حال به یاد بیاوریم که امروز هالووین است و تصاویر ما همان چیزی است که روانپزشک برای ایجاد روحیه برای این تعطیلات تجویز می کند.
تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید.

1

تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید
تست: یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید.

2

تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید
تست: یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید.

3

تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید
تست: یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید.

4

تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید
تست: یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید.
 

5

تصویری را انتخاب کنید که بیشتر از همه شما را می ترساند و تفسیر آن را بخوانید
تست: یک تصویر را انتخاب کنید و دریابید که ترس ناخودآگاه شما چه می گوید.
 
 
انتخاب شما به چه معنی است؟

1

اگر تصویر اول باعث نگرانی شود ، این نشانگر ترس از محكومیت است. شاید یکی از متداول ترین سؤالات شما این باشد: "مردم چه خواهند اندیشید؟" آرزوی رضایت دیگران و عادت تمرکز روی انتقاد ، انرژی زیادی را به خود اختصاص می دهد و باعث خستگی مداوم می شود. مطالعات نشان می دهد که افراد 4 برابر بیشتر کلمات منفی را به یاد می آورند تا کلمات ستایش آمیز را!  و برای زنده ماندن یک واقعه منفی ، مغز ما باید 5 مورد مثبت را تجربه کند.  به یاد داشته باشید که هیچ کس نمی تواند با همه کاملاً همدردی کند ، بنابراین نباید انرژی خود را روی یک هدف دست نیافتنی هدر دهید.

2

اگر تصویر دوم زنگ خطر را برای شما ایجاد کرد ، احتمالاً نگران وضعیت احساسی خود هستید و از از دست دادن کنترل ذهن خود می ترسید. به نظر می رسد در زندگی شما فشارهای روحی و روانی مختلفی وجود دارد ، بنابراین توصیه می شود که استراحت کنید و تعطیلات بگیرید ، اضطراب خود را با انجام کارهای  خلاقانه کاهش دهید و از فعالیت های معمولی و تکراری دور شوید.

3

سایه سیاه و سفید در راهرو؟ این نشانگر ترس از عدم موفقیت است. شما از تحولات پیش بینی نشده می ترسید که ممکن است شما را غافلگیر کنند. شما احتمالاً از وضعیت فعلی خودراضی نیستید ، اما احساس می کنید که نمی توانید به نوعی بر اوضاع تأثیر بگذارید. به یاد داشته باشید که شکست خوردن یک واقعه است نه یک شخص. اجازه ندهید این شکست بر کل آینده شما تأثیر بگذارد. تاریخ افراد موفق را نمی شناسد که مسیرشان بدون مانع پیش رفته باشد.

4

تصویر چهارم نمادی از ترس بسیار موذی است که چهره های بسیاری دارد. ترس از دست دادن و ترس تنهایی. همه می خواهند خوشحال شوند و این احساس نیاز را دارند. فقط بسیاری از افراد مفهوم "تنهایی" را نادرست تفسیر می کنند و معتقدند که این شرایط ناشی از عدم وجود عزیز در این نزدیکی است. اما شما هم در روابط و هم در یک حلقه بزرگ خانوادگی می توانید تنها باشید ، زیرا این احساس مربوط به تعداد افرادی نیست که با ما هستند بلکه درباره آن وضعیتی است که ما خودمان علاقه ای به آن نداریم. تلاش خود را برای جذب افراد متوقف کنید و بیشتر به خود توجه کنید: احساسات ، خواسته ها و اهداف خود را مورد توجه قرار دهید.

5

اگر از آخرین تصویر نگران هستید ، این نشانگر  ترس از آینده است. احساس اضطراب در اثر عادت و دلبستگی ایجاد می شود. شما می فهمید که اگر چیزی خوب پیش نرود ، باید دنیای خود را دوباره بسازید. طبیعی است که از آنچه که ما نمی دانیم بترسیم ، اما اگر این احساس مانع از برنامه ریزی شما شود و به معنای واقعی کلمه فکر می کنید که "همه چیز قابل ویرایش است" ، از طرف دیگر به آن نگاه کنید: حتی اگر اشتباه کنید ، همه چیز با گذشت زمان می گذرد ، و اگر چیزی درست کار نکند ، حداقل خاطرات خوب در کنار شما خواهند ماند. مهم نیست که زندگی چگونه پیشرفت می کند ، خود را به یاد سخن حکیمانه ای که بر روی حلقه پادشاه سلیمان نوشته شده است بیاندازید: "همه چیز می گذرد". پس این هم می گذرد و همیشه می گذرد.

نظرات

در ادامه بخوانید...