دختر کوچک استیو جابز مدل شد

در

دختر کوچک استیو جابز ، ایو 22 ساله ، چهره برند لوازم آرایشی Glossier شده است - اینستاگرام او دارای تصاویر تبلیغاتی جدید است ، که در آن او از  براق کننده لب استفاده می کند ، و در وان می خوابد. ایو جابز ، دانشجوی دانشگاه استنفورد ، قبلاً فقط در بین علاقه مندان به اسب سواری شناخته می شد ، یا بهتر است بگوییم پرش با مانع اسب. اکنون وارد یک حرفه جدید شده است.

 

دختر کوچک استیو جابز مدل شد

دختر کوچک استیو جابز ، ایو جابز 22 ساله ، مدل شد. به تازگی ، تصاویری از یک کمپین تبلیغاتی با نام تجاری لوازم آرایشی Glossier در اینستاگرام وی ظاهر شده است: در عکس ، دختر مدیر عامل فقید اپل، استیو جابز و همسرش لورن پاول ، یک کارآفرین مشهور ، در یک حمام کف خوابیده و  براق کننده  لب را تبلیغ می کند. برای ایو جابز ، این پروژه اولین کار مدل سازی بود.


با این حال ، وی در حال حاضر به عنوان یک سوارکار در میان ورزشکاران سوارکاری شناخته شده است: طبق گفته ها ،  او در میان بهترین سوارکاران زیر 25 سال قرار دارد.

 

دختر کوچک استیو جابز مدل شد

Eve Jobs در پرش نمایشی - پرش از روی یک مانع رقابت می کند.


ایو جابز اسب سواری را از سنین پایین آغاز کرد. وی به هورس اسپورت گفت: "من اولین بار در سن دو سالگی سوار اسب شدم ، اما پس از آن من واقعا شروع به سوارکاری نکردم تا شش سالگی." "من همیشه عاشق حیوانات بوده ام ."

 

او به طور منظم در مسابقات پرش نمایشی شرکت می کند. سال گذشته در ماه مه ، دختر کوچک استیو جابز برنده جایزه بزرگ تور Split Rock Jumping Tour در لکسینگتون ، کنتاکی شد.  جایزه 130،000 دلار به او  اهدا شد. در آگوست 2019 ،  در بریتیش کلمبیا ، کانادا او جایزه بزرگ - 100،000 $ از مسابقات را از آن خود کرد.

 

دختر کوچک استیو جابز مدل شد

"اسب دوانی تواضع را به شما می آموزد. بسیار خوب است که ببینید پاداش کار سخت شما چگونه است ، اما شما باید همیشه هوشیار باشید ، "Eve Jobs در سال 2016 در سرویس آموزش آکادمی Upper Echelon پذیرفته شد. "آنها استقلال ، فداکاری و پشتکار را به من آموختند که می توانم در همه زمینه های زندگی ام استفاده کنم."


علاوه بر شرکت در مسابقات ، ایو جابز همچنین در حال تحصیل است - او دانشجوی دانشگاه معتبر استنفورد است ، جایی که پدر و مادرش روزی همدیگر را ملاقات کرده اند. او از خودش به عنوان فردی بسیار حساس و مستعد تأمل صحبت می کند. وی گفت: شما باید به این واقعیت عادت کنید که مردم گاهی اشتباه می کنند و این اشکالی ندارد. همچنین می توانید از هرکدام کمی یاد بگیرید. 

 

 ایو جابز

در مجموع ، استیو جابز چهار فرزند دارد. علاوه بر این چهار فرزند ، وی یک دختر بزرگ به نام لیزا برنان-جابز دارد که از مادرش کریسان برنان و استیو جابز 23 ساله به دنیا آمده است. اتفاقاً لیزا  از پدرش بسیار آزرده شده است ، زیرا جابز به مادرش كمك نكرد و هنگامی كه در سال 1980 تصميم گرفت از طريق دادگاه تقاضای حمايت از فرزند شود ، او از قبول ليزا به عنوان فرزند خود خودداری كرد.

 

پس از آن ، پدر جوان مجبور به انجام آزمایش DNA شد ، که این رابطه را تأیید کرد و به جابز دستور داده شد که مبلغ 385 دلار ماهانه به فرزند خود کمک کند (وی تصمیم گرفت این مبلغ را به 500 دلار افزایش دهد) ، و همچنین هزینه های پزشکی را تا زمانی که کودک 18 ساله شود ، تأمین کند.

در سال 2018 ، لیزا برنان جابز کتابی در مورد روابط اشتباه خود با پدرش نوشت .

نظرات

در ادامه بخوانید...

13 نشانه از اینکه شما سریع یاد می گیرید

در

بر اساس یک مطالعه مشخص شده است که کسانی که سریع یاد می گیرند (علی الخصوص در زمینه زبان خارجی) ماده سفید بیشتر و مغز کمتر متقارنی دارند. زودگیری و سریع بودن در یادگیری به این بستگی دارد که از مغزمان چطور استفاده می کنیم. گاهی اوقات چیزهایی که بنظر بسیار پیچیده می آیند، راه حلهای ساده ای دارند. در اینجا می توانید بفهمید که چطور می توانید دریابید که نسبتا زودگیر هستید.


1- از اینکه بگویید نمی دانم نمی ترسید
کسانی که زود یاد می گیرند می پذیرند که چیزی نمی دانند. آنها ذهنشان را برای پرسیدن باز می گذارند و جوابها را نیز مورد پرسش قرار می دهند تا بیشتر بیاموزند. در حالیکه بعضی افراد در سوال کردن تردید دارند و از این می-ترسند که نادانی خودشان را بیان دارند، زودگیرها ابایی از پرسیدن ندارند.
2- از اصول پارتو استتفاده می کنید
زودگیرها بصورت پربازده ای به این مسئله علاقمندند. بر اساس نظر ویلفردو پارتو 80 درصد از نتایج را از 20 درصد از دانایی هایشان بدست می آورند. زودگیرها با استفاده از تمرکز بر مسائل پایه ای و متداول در آزمایشهای متفاوت از این اصل تبعیت می کنند. آنها به دنبال کل یک قضیه نمی روند و توانشان را در بخش لازم سرمایه گذاری می کنند.
3- شما قادرید که آن را تصور کنید
هنگام مواحهه با مسائل، زودگیرها چند بعدی هستند. آنها از تمامی حواسشان برای حل مسئله کمک می گیرند. آنها با استفاده از توان ذهنی شان هدایت مسئله به سمت راه حل را و یادگیری را می اموزند.
4- شما ساده می کنید
زودگیرها می دانند که مسائل مشکل راه حل ساده ای دارند. مغزهای بزرگی مانند توماس ادیسون، هنری فورد و حتی استیو جابز به دنبال راه حلهایی ساده برای مشکلات بزرگ می گشتند. آنها ساده می کردند و خودشان را برای برای پیدا کردن این هدف که ساده ترین راه را پیدا کنند غرق می کردند.
5- شما عمل می کنید
پس از تمام مسائلی که گفته شد، در انتهای روز این تصمیم شماست که به جلو قدم بردارید. اگر شما در حال یاد گرفتن زبان جدیدی هستید قادر به فراگیری آن نخواهید بود مگر صحبت کنید چه درست و چه غلط زودگیرها با تصمیم گرفتن و عمل کردن می آموزند.(سیارک)
6- شما انتخابگر هستید
شما به دنبال تمام راه حل های موجود برای یک مسئله نیستید. بلکه شما بطور وسیعی وقت خود را صرف یافتن قسمتی می کنید که به درد شما می خورد. با این روش شما قادرید که دنبال راه حلهای در دسترس باشید.
7- شما از قانون پارکینسون پیروی می کنید
تیم فریس , مولف کتاب 4 ساعت کار در هفته اظهار داشته است که با ترکیب پیروی از قانون پارکینسون و اصل پارتو می توان سریعتر یاد گرفت و به راه حلها دسترسی یافت. در حالیکه اصل پارتو بر این تاکید دارد که حداکثر استفاده از وقت بشود، قانون پارکینسون زمان را برای یاد گرفتن تنها چیزهای ضروری محدود می کند. زودگیرها تنها برای قسمتهای مهم یک موضوع وقت می گذارند و وقت خود را سر مسائل بی ارزش هدر نمی دهند.
8- می دانید کی تمام کنید
زودگیرها می دانند که کی فرآیند کاری را متوقف کنند. اگر چیزی در یک فرآیند قابل پاسخ نگنجد، آنها عقب نشینی می کنند. آنها قانون بازگشت اندک را می فهمند و بر روی مسائلی سرمایه گذاری می کنند که بازگشت مناسبی داشته باشد.
9- می دانید که چگونه آینده را پیش بینی کنید
چیزی که قدیمی و کهنه شده باشد برای یک زودگیر بی استفاده است؛ آنها در عوض قابلیت این را دارند که روندها را پیش بینی کرده و آینده را ببینند. شما می توانید بر آینده تمرکز کنید و اینکه چگونه بر هر موضوعی را که فرا می-گیرد بکار برید.(سیارک)
10- درک می کنید که بسیاری از سوالات راه حلی ندارند
در طی انتخاب کردن، سما حسی دارید که می فهمید که به دنبال مسائل یا موضوعات اشتباه نروید. شما از قبل می دانید که اگر یک مسئله پیچیده باشد و هیچ راه حلی به ذهن شما نرسد، احتمالا هیچ راه حلی برای آن وجود ندارد.
11- شما می توانید به یک کودک توضیح دهید
پس از غرق شدن در موضوع و جذب آن شما می توانید افکار و عقایدتان را با دیگران در میان بگذارید و حتی با کودکانتان در مورد آن موضوع بحث کنید (حتی با کودکان).
12- شما مثبت هستید
زودگیرها هیچ رفتار منفی ای در طی فرآیند یادگیریشان از خود بروز نمی دهند. آنها حتی در برابر مشکلات اساسی که با آنها روبرو می شوند خم به ابرو نمی آورند.
13- شما به دنبال عقاید کارشناسان هستید
می دانید که مردمی هستند که از شما بهتر می دانند. هیچکس از اینکه بخودش دیکته کند که در کاری استاد است چیزی یادنمی گیرد. (سیارک)

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

شعاری که استیو جابز در طول زندگی به دنبال آن بود

در

یکی از مشهورترین نقل قول های استیو جابز (Stay Hungry, Stay Foolish) «گرسنه بمان، احمق بمان» است، شعاری که در طول زندگی به دنبال آن بوده است.


گرسنه بمان به این معنی است که همیشه در پی چیزهای جدید باش و عطش یادگیری چیزهای جدید و با ارزش را در خود زنده نگه دار.
احمق بمان، به این معنی است که هیچ وقت فکر نکن که همه چیز را می دانی. 
در این پست15 گفته از بهترین های او را آورده ایم:
15. اینکه ثروتمندترین فرد قبرستان باشم برای من اهمیتی ندارد. اینکه شب ها قبل از رفتن به تخت خواب، بدانم که امروز کار خارق‌العاده‌ای انجام داده‌ام، این چیزی است که برای من ارزشمند است.
14. چیزهای مورد علاقه من در زندگی، رایگان هستند، پس واضح است که با ارزش ترین منبع ما زمان می باشد.
13. به اپل بر نگشتم که ثروت اندوزی کنم. من در زندگی بسیار خوش شانس بوده ام و ثروت دارم. وقتی 25 سالم بود ارزش من 100 میلیون یا بیشتر بود. در آن زمان تصمیم گرفتم که اجازه ندهم این موضوع زندگی ام را خراب کند. هیچ روشی نیست که شما بتوانید همه این پول را خرج کنید، و من طوری به ثروت نگاه نمی کنم که میزان هوش من را ارزش گذاری کند.
جابز درباره بازگشتش از پیکسار به اپل صحبت می کند که هدفش ساختن محصولات زیبا بود نه ثروت. که نتیجه آن iPod, Mac, iPhone , iPad و تاحدودی حتی Apple Watch بود.(سیارک
12. ما برای انجام همه چیزها فرصت پیدا نخواهیم کرد. زیرا این زندگی ما زندگی کوتاهی است و بعد می میرید. پس ما کاری که با زندگی مان می کنیم، بهتر است واقعا خوب باشد و واقعا ارزشش را داشته باشد.
11. زمان شما محدود است، آن را با زندگی کردن به روش دیگران هدر ندهید. در دام تعصب نیفتید که معمولا حاصل زندگی کردن بر اساس تفکر دیگران است. اجازه ندهید سروصدای افکار و اعتقادات دیگران ندای درون شما را خاموش کند. و مهم از همه، جرئت این را داشته باشید که به دنبال قلب و ادارکتان بروید. این ها یک جورهایی می دانند که چه چیزی می خواهید بشوید.
جابز در سخنرانی خود در سال 2003 در دانشگاه استنفورد، مخاطبان را به آزادانه اندیشیدن تشویق کرد. او از دانشگاه انصراف داد اما کلاس هایی که در دانشگاه علاقه داشت (مانند خوشنویسی) را ادامه داد که نتیجه آن جنبه هنری مک بود.
10. تصور می کنم اگر شما کاری را انجام دادید و نتیجه آن چیز خوبی از آب درآمد، آنگاه شما باید کار بعدی را بهتر انجام دهید. نه اینکه روی آن موفقیت برای مدت طولانی بمانید.
جابز هیچ وقت روی دستاوردهایش مانور نمی داد. او از یک پروژه به پروژه بعدی می رفت و در این فرآیند، پروژه های پیشرفته تری انجام می شد. اگر جابز روی موفقیت مک یا آیپاد مکث می کرد هیچ وقت آیپد و آیفون ساخته نمی شد.
9. وقتی نجاری باشید که یک کشوی زیبا می سازد، دلتان نمی خواهد از تخته سه لا برای پشت آن استفاده کنید، اگرچه که این تخته سه لا رو به دیوار باشد و هیچکس آن را نبیند. شما خودتان می دانید که آن تخته سه لا، آنجاست پس تصمیم می گیرید از یک چوب خوب و زیبا برای آن استفاده کنید. برای اینکه شب راحت بخوابید،کیفیت و مرغوبیت باید همه جا به دقت لحاظ شود.(سیارک
8. طراحی فقط آن چه که نظر می رسد و احساس می شود، نیست. طراحی نحوه کارکرد آن است.
7. شما نمی توانید با نگاه کردن به آینده از اتفاقات گذشته سر در بیاورید و آن ها را به هم متصل کنید. شما تنها زمانی می توانید آن ها را درک کنید که به گذشته نگاه کرده باشید. پس شما باید به اینکه اتفاقات یک جوری در آینده به هم متصل می شوند و معنی پیدا کنند، اعتماد کنید. باید به چیزی اعتماد کنید: حس درونی تان، سرنوشت، زندگی، کارما، هر چیزی.
6. در نهایت همه چیز برمی گردد به سلیقه. بر می گردد به تلاش کردن برای اینکه خود را در معرض بهترین چیزهایی که بشر انجام داده قرار دهید و سپس تلاش کنید آن چیزها را به کاری که دارید انجام می دهید بیاورید. پیکاسو جمله مشهوری داشت: هنرمندان خوب، کپی می کنند، هنرمندان بزرگ، می دزدند. و ما همواره از اینکه ایده های عالی را بدزدیم احساس شرمندگی نکرده ایم. و من فکر می کنم، بخشی از آنچه مکینتاش را عالی کرد این بود که کسانی که با آن کار می کردند آهنگسازان، شاعران، هنرمندان، جانورشناسان، و تاریخ دانانی بودند که جزو بهترین دانشمندان کامپیوتر در دنیا هم بودند.
یکی از چیزهایی که اپل را خیلی خاص کرد تمرکز ویژه روی طراحی بود. جابز سخت تلاش می کرد که طراحان را به بالاترین موقعیت های شغلی در درون شرکت ارتقاء دهد و نتیجه آن محصولاتی مانند آیفون بود که پیوند هنر با تکنولوژی بود.
5. این که محصولات را بر اساس نظرات گروه های نمونه از مشتریان طراحی کنید واقعا سخت است. بسیاری از اوقات، مردم نمی دانند از شما چه می خواهند تا زمانی که به آنها آن چیز را نشان ندهید.
منشاء این تفکر، بر می گردد به هنری فورد، بنیانگذار اولین کارخانه صنعت خودروسازی که گفته بود: « اگر از مردم می پرسیدم که چه می خواهند، می گفتند درشکه هایی با اسب های سریع تر». جابز معتقد بود باید محصولات نوآورانه و جدید را بسازید سپس به مردم نشان دهد که چرا آن ها (با اینکه خودشان ممکن است ندانند) به چنین محصولی نیاز خواهند داشت.(سیارک
4. وقتی من هفده سالم بود یک نقل قولی خواندم که شبیه این بود: «گر هر روز جوری زندگی کنید که تصور کنید آن روز آخرین روز زندگی تان باشد، یک روز این تصور به حقیقت تبدیل می شود.» این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توی آینه نگاه می‌کنم از خودم می‌پرسم: «اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز می خواهم انجام بدهم، انجام می‌دهم یا نه؟» هر موقع جواب این سوال برای چند روز پیاپی نه باشد می‌فهمم در زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم.یکی از مهم ترین مسائلی که جابز بر روی آن تمرکز می کرد مرگ بود و اینکه عمر یک انسان به یک زمان کوتاه محدود شده است و هرچه که می توانید بدست بیاورید به همان زمان کوتاه محدود است.(سیارک
3. من به خیلی از کارهایی که نکرده ام به اندازه کارهایی که کرده ام، افتخار می کنم. نوآوری یعنی نه گفتن به هزار چیز.
طراحی یعنی انتخاب کردن و جابز بهترین اننخاب ها را کرده است. برای مثال مدل اولیه آیفون دارای یک دایره قابل کلیک به سبک آی پد بود.
2. کسی دوست ندارد بمیرد، حتی افرادی که می‌خواهند به بهشت بروند نیز مایل نیستند برای رسیدن به آن بمیرند. با این حال مرگ سرنوشت همه‌ی ما انسان‌هاست. هیچکس تاکنون از آن رهایی نجسته است و باید هم همین‌طور باشد زیرا مرگ بزرگ‌ترین اختراع زندگی و مهمترین عامل تغییر آن است. مرگ به معنی رفتن کهنگی و تولد طراوت است.
جابز بر روی اهمیت و فشار نیروی مرگ تاکید می کند. و اینکه باید بر روی آنچه اهمیت دارد تمرکز کنید.
1. اصل و اساس اپل، یک شرکت تولید کننده محصولات مصرفی برای مشتری است. برای آن مشتری که به ما نظر مثبت یا منفی می دهد. او آن کسی است که ما درباره اش فکر می کنیم. و فکر می کنیم وظیفه ما این است که مسوولیت کل تجربه کاربری را به عهده بگیریم. اگر درست از آب در نیاید، خیلی صاف و ساده، تقصیر ماست.
اپل شرکتی است که نسبت به تجربه کاربری مشتریانش وسواس دارد و این نگرش، مستقیما از جابز الهام گرفته است.ا

ین پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۹ممنون پست جالبی بود.

در ادامه بخوانید...

ماجرای محرمانه اولین آیفون

در

(سیارک) : "استیو با تاکید شدید به من گفت که ماجرا مطلقاً فو‌ق‌سری است. او گفت قصد دارد هرکسی که ماجرا را لو دهد اخراج کند. تا سرحد مرگ وحشت کرده بودم!"


تونی فادل در حال سبک سنگین کردن این بود که چگونه به استیو جابز توضیح دهد که نمونه اولیه (پروتوتایپ) چیزی که قرار بود موفق‌ترین محصول تکنولوژی تاریخ شود را گم کرده ‌است. آن چیز، نمونه اولیه آیفون اپل بود که ده سال پیش به بازار عرضه شد.
او چند لحظه قبلش از هواپیما پیاده شده ‌بود، دست به جیبش برده‌ بود و... هیچ.
او به من گفت: "داشتم به همه سناریوهای ممکن بابت اینکه چگونه ماجرا را توضیح بدهم، فکر می‌کردم. هرچند هیچ‌کدام از آنها پایان خوشی نداشتند."تازه دو ساعت پس از آن واقعه بود که او بالاخره توانست یک نفس راحت بکشد. گروهی که در حال جستجو بودند، ایده‌ای نداشتند که در تلاش برای یافتن چه چیزی هستند.
"ظاهراً از جیبم بیرون افتاده بود و رفته بود بین دو تا صندلی!"
به فاصله چند ماه، زمانش فرا می‌رسید که جهان درباره این دستگاه کوچک آگاه شود. ولی آن لحظه، زمانی بود که آقای فادل باید آن را دو دستی می‌چسبید.
الهام‌گیری از آیپاد
بعضی اوقات، از تونی فادل به عنوان "پدرخوانده" آیپاد یاد می‌شود. او در سال ۲۰۱۰ اپل را ترک کرد و شرکت نِست را پایه‌گذاری کرد که فعالیتش در حوزه اتوماسیون خانگی بود. آن شرکت اکنون در اختیار آلفابت، کمپانی مادر گوگل است. او سال گذشته این شرکت را نیز ترک کرد.
تا جایی که به آقای فادل برمی‌گردد، امروز نه روز ۱۰سالگی، بلکه بزرگداشت ۱۲ و نیم سالگی اولین آیفون محسوب می‌شود.منظور زمانی است که وی به دنبال موفقیت آیپاد، شروع به کار بر روی ایده‌ای کرد که قرار بود بخت و اقبال اپل را دگرگون کند. هرچند در آن مقطع زمانی، هدف این بود که ساخت و تولیدش به آینده موکول شود.
در آن زمان، آیپاد ظرفیت پخش ویدیو و حتی اجرای گیم را نیز پیدا کرده‌ بود.
او گفت: "در شرایطی بودیم که شبکه‌های دیتا (اینترنت بر روی موبایل) در حال ظهور بودند. باید آن محصول را به شکل یک پلتفرم قابل استفاده برای عموم می‌دیدیم."
به گفته او، شروع کار از این نقطه، همان چیزی بود که باعث شد آیفون مرزها را در هم بشکند.
در شرایطی که رقبایی همچون مایکروسافت در تلاش بودند با مینیاتوریزه کردن PC آن را در یک موبایل جای دهند، اپل به دنبال بزرگ‌تر کردن آیپاد و تبدیل آن به یک دستگاه پیچیده‌تر بود.
این در حالی بود که در بخش دیگری از اپل، اقداماتی برای ساخت یک کامپیوتر مکینتاش مجهز به تاچ‌اسکرین آغاز شده بود.
"آنها به طور مخفیانه بر روی آن کار می‌کردند. سایزش در حد ابعاد یک میز پینگ‌پنگ بود. استیو به من نشانش داد و گفت می‌خواهم آن را بردارم و داخل یک آیپاد بگذارم."
فادل به جابز هشدار داد که چنین کاری زمان‌بر است و به پول و یک زیرساخت اختصاصی نیاز دارد.
"ما نیاز به هزاران نفر داشتیم که هم بر روی تولید این صفحه تصویر کار کنند و هم خود محصول را نهایی و آماده عرضه به بازار کنند. و پس از همه این کارها، تنها شش ماه فرصت داشتیم که محصول را در بازار توزیع کنیم. واضح است که از پس این کار برآمدیم، اما به این سادگی‌ها نبود."
حذف کیبورد
همزمان، بحثی در اپل درگرفت که تبدیل به یک مجادله آتشین شد.و آن بحث، طرح یک پرسش بود: "آیا آیفون باید با کیبورد باشد یا بدون کیبورد؟"
فادل گفت: "این جدل در طول ۴ ماه شدت گرفت. اوضاع خیلی بی‌ریخت شده‌بود."
آنطور که فادل به یاد می‌آورد جابز که معتقد به حذف کیبورد بود، از دست افرادی که با ایده‌اش مخالفت می‌کردند خشمگین شد و بدون رودربایستی گفت: "تا لحظه‌ای که با ما موافق نباشید، نمی‌توانید به این اتاق برگردید. اگر نمی‌خواهید عضو تیم باشید، نباشید."
مخالفت‌ها به فاصله‌ای کوتاه متوقف شدند.
در نهایت، آیفون با همین مشخصات در سال ۲۰۰۷ رونمایی و کمی بعد، به بازار عرضه شد.از آن زمان، بیش از یک میلیارد آیفون فروخته شده‌است و به کمک همین محصول بود که اپل به ثروتمندترین کمپانی جهان بدل شد.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا اپل می تواند شما را وادار کند که دوباره یک آیپد بخرید

در

زمانی که استیو جابز در سال 2010 اولین آیپد را برای جمعیت مشتاق آشکار ساخت، او آن را یک " محصول کاملا جادویی و انقلابی: نامید. و گفت :" این بهترین تجربه ی گشت و گذاری است که شما تا به حال داشته اید"،  این سخن در سال 2010 معقول بود. صفحه نمایش های تلفن های هوشمند به طور قابل توجهی کوچک تر شده بودند (به طور معمول در حدود 3.5 اینچ در مقابل 5 یا 6 اینچ امروزه)، در حالی که لپ‌تاپ ها سنگین تر بودند و فاقد صفحه لمسی بودند.

برخلاف اینکه اوایل مورد تمسخره قرار گرفت، اپل مفهوم کلی یک تبلت را به میلیون ها مصرف کننده معرفی کرد.تولید کنندگان دیگر برای معرفی دستگاه های مشابه رقابت کردند، هرچند تعداد کمی از آن ها مطابق با جذبه آیپد بود.
اما هفت سال بعد، آیپد دچار مشکل شد. درست است، بر اساس آخرین آمار شرکت تحقیقاتی IDC، اپل هنوز هم بیشترین محموله تبلت را در جهان می سازد. اما این بزرگترین کشتی در دریاچه ای است که به سرعت در حال تبخیر شدن است. IDC می‌گوید فروش جهانی تبلت 20.1 درصد در سه ماهه‌ی چهارم سال 2016 سقوط کرد. کل فروش آیپد در سه ماهه‌ی اخیر خود 19 درصد کاهش یافته است، این موضوع در روز سه‌شنبه گذشته اعلام شد، در حالی که درآمد حاصل از فروش این دستگاه ها 22 درصد کاهش یافت. مدیران اپل، حداقل به صورت عمومی، در مورد آینده ی آیپد با اعتماد به نفس باقی می مانند. مدیر عامل اپل، تیم کوک، در اوایل این هفته در مورد درآمدهای اپل گفت : " من هنوز هم در مورد اینکه ما می توانیم درآمد داشته باشیم، خیلی خوشبین هستم ". در طی این گفت و گو، مدیران اپل استدلال کردند که تغییرات در سطوح موجودی و کسری‌های المان حداقل در بخشی برای فروش ضعیف آیپد قابل سرزش هستند. و آیفون یک فروشنده ی پر حرارت باقی خواهد ماند، که از شدت فشار روی آیپد کم کرد.
اما کارشناسان می گویند یک مساله ی مهمتر در این بازی وجود دارد: اپل یک دلیل قانع کننده به مصرف کنندگان برای خرید یک آیپد یا بروز رسانی مدل موجود، نداده است. در حالی که هفت سال پیش این دستگاه انقلابی به نظر می رسید، امروزه جایی بین تلفن های هوشمند و لپ تاپ های قابل حمل ما گیر کرده است. این می تواند خریداران را شگفت زده کند که واقعا آیپد برای چیست.
جی.پی. گوندر، معاون رییس جمهور و تحلیلگر ارشد در فورستر می گوید: بسیار مهم است که (اپل) کشف شود آینده ای که اپل خارج از آیفون شبیه به آن خواهد بود چه شکلی است. " اینکه آیا به نظر می رسد که یک تبلت، یک هیبرید یا یک مک به یک ارزیابی مجدد از اینکه مشتریان به دنبال چه چیزی هستند، نیاز دارد". در چه چیزی ممکن است برای آدرس دادن به بحران وجودی بازار تبلت تلاش شده باشد، اپل لایناپ پیشرفته ی آیپد ارتقا یافته را به عنوان جایگزینی برای لپ‌تاپ را بازاریابی کرده است. مدل های پیشرفته، پردازنده های سریعتر، صفحه نمایش های بزرگ تر و سازگار با قلم نوری و صفحه کلید جانبی اپل را پیشنهاد داده اند. اما از برخی جهات، کیفیت آیپدهای لپ تاپ مانند توسط نرم افزارش آسیب دیده است. در حالی که اکثر دستگاه های رقیب برنامه های ویندوز تمام عیاری را اجرا می کنند، اپل تنها فقط برنامه های موبایل را اجرا می کند. سازندگان نرم افزار مانند مایکروسافت و ادوبی نسخه های سبک سرویس های معروفشان را برای آیپد منتشر کرده اند، اما استفاده از آنها همیشه به سادگی صفحه نمایش های آنها که به صورت دستکتاپ هستند، نیست.
گوندر گفت: " شما نمی توانید واقعا اسپرید شیت ها را، برای مثال، روی iOS انجام دهید. شما می توانید از یک نسخه از اکسل استفاده کنید، اما این کار بدون یک ماوس واقعا چالش برانگیز است." برخی از طرفداران اپل از شرکت خواسته اند که یک آیپد با تمام امکانات نرم افزار دسکتاپ بسازد، یا برعکس، یک مک بوک با صفحه لمسی بسازد. پاترک موهد، رئیس و تحلیلگر ارشد در Moor Insights & Strategy گفت: من فکر می کنم مردم گفته اند که یک دستگاه لمسی می خواهند که شبیه به یک نوت بوک تاشو کار کند. اما چند مدیر اپل گفته اند این کار اتفاق نخواهد افتاد. مورهد همچنین ایده ی ترویج مینی آیپد را به عنوان یک دستگاه بازی را شناور ساخت. با توجه به موفقیت دستگاه های بازی دستی Nintendo's 3DS، این لزوما یک ایده ی بد نبود. اما اپل یک فعال جدی در دنیای یازی نبود.
تاکتیک دیگر اپل ممکن است ساختن آیپد ارزان تر باشد. بر اساس IDC، آیپد پیشرفته 599 دلاری و بیشتر، خط تولید گران ترین تبلت اپل، تنها برای بخش کوچکی از فروش کلی تبلت در فصل تعطیلات 2016 به حساب آمدند. آیپد AIR 2 ارزان تر و مینی تبلت ها مسئول بیشتر فروش های اپل بود. میکاگو کیتاگاوا، یک تحلیلگر ارشد در گارتنر می گوید: " اگر اپل قیمت آیپدهایش را پایین بیاورد، من فکر می کنم ممکن است حجم را افزایش دهد." البته، کیتاگاوا می گوید یک تله وجود دارد : " این کار درامد را قربانی خواهد کرد." بنابراین بسته به اینکه ریاضیات چقدر قابل اطمینان است، این کار می تواند منجر به شکست خودش شود.
ممکن است بهترین رویکرد برای اپل دوباره کشیدن حقه ی علامت تجاری آن باشد: متقاعد کردن چیزی چیزی انقلابی را می خواهد که دیروز وجود نداشت. گوندر گفت: " آنچه که مورد نیاز است چیزی جدید، تازه و متفاوت است." " چیزی که شما بگویید، این چیزی را انجام می دهد که به طور واضح متفاوت از کاری که قبلا انجام می داد است، که مرا وادار کند که واقعا بخواهم آن را بخرم." اما اگر این باور ایجاد شود که این شایعه است، آیپدهای بعدی اپل کمتر پیشگانه خواهد بود. بلومبرگ گزارش کرد که مدل های بعدی تکنولوژی نمایش بهتری خواهند داشت، همراه با بهبود لوازم جانبی و قلم اپل. مینگ چی کو، تحلیلگر اوراق بهادار KGI، که اغلب یک پیش بینی کننده ی با دقت است زمانی که به آن به اپل دشوار برای خواند آمد، گفت که ممکن است شرکت یک آیپد 10.5 اینچی جدید را راه اندازی کند. آن نوع از تغییرات جزئی نتیجتا می تواند تکان ناگهانی جزئی به فروش بدهد. اما بعید است که آن ها به اندازه ی کافی این مشکل خاص را برطرف کنند.

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

فرصتهای کارآفرینی چگونه بوجود می آید؟

در

فرصتهای کارآفرینی از سه منبع کلی ایجاد میشوند. اول، آنها میتوانند از فاکتورهایی بیایند که بازار را غیرمتعادل میسازند. دوم اینکه آنها میتوانند از فاکتورهایی بیایند که احتمالات (امکانات) تولید را ارتقا میدهند. سوم، آنها میتوانند از فعالیتهای سایر کارآفرینان بیایند. فاکتورسوم مهم ترین فاکتوراست. کارآفرینی گذشته مهمترین منبع فرصتهای کارآفرینی آینده است.

فاکتورهایی که بازار را غیرمتعادل میسازند

تأکید محققانی مانند کرینزر برروی کارکرد متعادل‌کننده کارآفرینی بطورطبیعی توجه را برروی فاکتورهایی جلب میکند که بازار را غیرمتعادل میسازند.

تصور فعلی تعادل پیشنهاد میدهد که یک اقتصاد به مسیر جاری اش بصورت غیرمختل‌شده ادامه میدهد تا اینکه از تعادل خارج گردد. سپس نیروهای متعادل‌کننده بازار واردعمل میشوند تا اقتصاد را به مسیر تعادل اش بازگردانند.

یک تعدادی از فاکتورها میتوانند بازار را غیرمتعادل کنند. بعنوان مثال، ترجیحات میتوانند تغییرکنند، که باعث میشود تا منابع اختصاص مجدد پیداکنند تا با الگوی جدید ترجیحات همخوانی بیابند. استیگلر و بکر 1977 هر تحلیل اقتصادی که برپایه تغییرات ترجیحات بنا میشود را بررسی میکنند، زیرا آنچه که بنظر میرسد تغییرات ترجیحات باشند عبارتند از یک پاسخ به تغییرات در محیط، قیمتهای نسبی، ثروت، یا چند فاکتور قابل مشاهده دیگر. با اینحال، تغییرات ترجیح خودکار بصورت یک نیروی غیرمتعادل‌کننده ممکن باقی میمانند.(سیارک)
سایر فاکتورها ممکن است به محیطی که درآن تولید اتفاق میفتد ارتباط داشته باشند. تولید کشاورزی بوسیله آب و هوا تحت تأثیرقرارمیگیرند، طوریکه سیلها یا سیلاب ها ممکن است خروجی مزرعه را کاهش دهند، و بطورخاص آب و هوای خوب میتواند آنرا افزایش دهد. بطور مشابه، منابع طبیعی میتوانند تهی گردند، طوریکه مشابه چشمه های نفت خشک شوند، تولید مداوم سوخت وابسته به کشف مخازن جدید میباشد، که یک پروسه درحال پیشرفت میباشد. درحالیکه زمینهای دفن زباله ظرفیت شان پرمیشود، مکانهای (یا روشهای دفع) جدید باید یافت شوند.

لذا فاکتورهای بسیاری میتوانند یک اقتصاد را از تعادل خارج سازند، و فرصتهای کارآفرینی تولیدکنند.

باوجود این واقعیت که مواجه شدن با حالتی غیر از حالت مطالعه جاری میتواند پیش بینی شود، همیشه آشکار نمیباشد که چه اقداماتی برای متعادل سازی مجدد اقتصاد مناسب هستند. یک فرد میتواند پیش بینی کند که یک چشمه سوخت، خالی میشود یا یک زمین دفن زباله ظرفیتش پرمیشود، ولی این موضوع این امر را آشکار نمیسازد که زمین دفن زباله بعدی باید درکجا باشد، یا اکتشافات جدید نفت، یا جایگزینهایی برای نفت در کجا میتوانند ساخته شوند. لذا فاکتورهایی که بازار را غیرمتعادل میسازند، کارآفرینی را فرامیخوانند.

فعالیتهای کارآفرینی که به نیروهای غیرمتعادل کننده پاسخ میدهند برای حفظ وضعیت بحالت جاری حیاتی میباشند، لذا برای عملیات ادامه دار بازار حیاتی هستند.

هنوز با برداشتن یک نگاه طولانی تر، کارآفرینی نتیجه ای بیشتر از فقط حفظ وضعیت جاری را ارائه میدهد. هنگامیکه یک فرد به کارآفرینانی نظیر هنری فورد، یا ری کروج یا بیل گیتس فکر میکند، میتواند ببیند که کارآفرینی یک نقش بحرانی در ارتقای وضعیت جاری بازی میکند.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

تئوری کارآفرینی

در


کارآفرینی، جزء اصلی سازنده یک کمپانی پررونق می باشد و از آنجایی که این امر نیازمند بخش خصوصی در حال توسعه می باشد، سیاستهای درست دولتی می توانند تأثیری عمده روی میزان کارآفرینی داشته باشند. دولت می تواند بواسطه ارائه محیط ثابت اقتصادی و حمایت از حقوق دارایی ها، به کارآفرینی کمک کند. مؤسسات تجاری، بعنوان مبنایی برای فعالیت مربوط به کارآفرینی، دارای اهمیت زیادی هستند و مداخلات بیش از حد دولت از طریق وضع مالیات، مقررات و توزیع مجدد، می تواند از بین برنده محرکها برای کارآفرینی باشد. چنانچه فردی، نگرش عملکرد تولیدی برای اقتصاد را اتخاذ کند، به نظر می رسد که مسیر رونق بصورت افزایش ورودی ها، نیاز به سرمایه گذاری و پیشرفتهای مربوط به تکنولوژی، می باشد. این نگرش، در نظر گرفتن نقش کارآفرینی در ادغام مؤثر ورودی ها را نادیده می گیرد.
کارآفرینی، توجه به فرصتهای سود ده استفاده نشده را در بر می گیرد، و تابع مدل ریاضی بصورت رابطه بین ورودی ها و خروجی ها نمی باشد. هنوز بعد از گذشت مدتها، پرورش کارآفرینی، بیشتر از سیاست خارجی، برای پیشبرد سرمایه گذاری، دارای اهمیت می باشد. یک محیط اقتصادی هدایت کننده کارآفرینی، ایجاد کننده محرکهای خصوصی برای سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و فیزیکی و بوجود آوردن پیشرفتهای تکنولوژی، بدون هیچ سیاست روشنی می باشد. سرمایه گذاری و بهره وری، پیگیری خودکار در یک محیط را افزایش می دهد که امکان پیشرفت کارآفرینی را ایجاد می کند. فعالیتهای مربوط به کارآفرینی، رمز و راز فراوانی پیرامون خود دارند. لیکن، ایجاد یک محیط که در آن کارآفرینی به وقوع بپیوندد، یک راز نیست. مؤسسات ثابت تجاری، نقش اصلی را ایفا می کنند.

مؤسسات خاص تجاری که در ارتباط نزدیک با رشد اقتصادی می باشند. در راستای مسیری مشابه،  رابطه نزدیک بین مؤسسات تجاری و رشد اقتصادی را به اثبات می رسانند، با در دست داشتن عواملی پایدار همچون سرمایه انسانی و فیزیکی و مؤسسات سیاسی. این نمونه ها، نماینده مدارک بسیاری درباره اهمیت مؤسسات تجاری برای ایجاد رشد اقتصادی می باشند. مباحثی کامل درباره فاکتورهای سازمانی که باعث می شوند یک محیط، هدایت کننده کارآفرینی باشد، مستلزم مقاله ای دیگر خواهد بود، و تا حدی، خارج از موضوع این گفتار است. نکته اصلی اهداف کنونی، این است که مؤسسات تجاری، دارای اهمیت هستند چون بدون آنها، محیطی که این مؤسسات در آن بوجود می آیند، از دست خواهند رفت.
تئوری کرزنر درباره کارآفرینی، روی مسیری تکیه دارد که در آن، شناسایی کارآفرینی، باعث واگذاری مجدد منابع می شود و روی نقش کارآفرینی در بازارهای متعادل، تمرکز می کند. کرزنر، مطالب اندکی را در این باره عنوان کرد که این فرصتهای کارآفرینی از کجا می آیند که باعث فعالیت مربوط به کارآفرینی می گردند. از آنجایی که کرزنر در این باره گفتگو نمی کند، می توانیم تصور کنیم که میزان ثابت فرصتهای مربوط به کارآفرینی وجود دارد، و از آنجایی که کارآفرین ها، این فرصتها را یافته و از آنها نفع می برند، فرصت برای کارآفرینی در آینده، کم تر می شود. در واقع، مخالف این امر نیز صحت دارد. شناسایی کارآفرینی ها، به فرصتهای بیشتری منتهی می گردد، بنابراین، هر چقدر کارآفرینی بیشتری در یک اقتصاد وجود داشته باشد، فرصتها برای کارآفرینی در آینده، بیشتر خواهد بود. (سیارک


سه منبع اصلی فرصتهای مربوط به کارآفرینی وجود دارد: فاکتورهایی که بازار ها را نا متعادل می کنند، فاکتورهایی که امکانات تولید را بیشتر می کنند و تأثیرات فعالیتهای مربوط به کارآقرینی. فاکتورهای نا متعادل کننده را می توان در یک قالب کلی و نئوکلاسیک تعادل، به آسانی شناخت. تغییرات در سلیقه ها، تکنولوژی ها یا منابع در دسترس، اقتصاد را نامتعادل کرده و فرصتهای سوددهی را برای کسانی ایجاد می کند که منابع را دوباره واگذار می نمایند. اقتصاد بازاری، نزدیک تعادل باقی می ماند چون کارآفرینی، باعث تخصیص مجدد منابع می گردد. این، یکی از نکات مهمی است که کرزنر مورد تأکید قرار می دهد. فاکتورهایی که امکانات تولید را تقویت می کنند، به تخصیص مجدد منابع اشاره دارند چون ترکیب کالاها و خدمات مورد تقاضا، با رشد درآمد، تغییر خواهد کرد و چون، افزایش در اندازه بازار، تکنیک های تولیدی مختلف را، سودآور تر می کند. این امر در شرایط کلی تعادل، آشکار نیست چون مدلهای کلی تعادل، اغلب، سودمندی برای مشتری و عملکرد تولید را بکار می گیرند. حتی زمانیکه مدلها، امکان بازگشت به تعادل را فراهم کنند، مدل ها روشن نمی کنند که فعالیت مربوط به کارآفرینی، برای افزایش خروجی، ضروری می باشند. بنابراین، مدلها، تغییرات در مجموعه خروجی ها را مورد چشم پوشی قرار می دهند و این واقعیت را نادیده می گیرند که تکنیک های مؤثرتر تولید را می توان همگام با رشد بازار بکار برد. مهم ترین فاکتور بوجود آورنده فرصتهای کارآفرینی، خود کارآفرینی می باشد.
زمانی که یک کارآفرین، فرصت جدیدی را برای کارآفرینی بدست می آورد، امکانات جدید بازاری، بوجود می آیند. زمانی که  یک کارآفرین، تولیدی جدید را راه می اندازد، که فرصت تولید تکمیلی را بوجود می آورد و تقاضا برای ورودی به تولید جدید را افزایش می دهد (لیکن ممکن است تقاضا برای سایر کالاها را کاهش دهد.)

چنانچه یک کارآفرین، پروسه ای بهتر برای تولید یک محصول موجود را شناسایی کند، فرصتهایی را برای تأمین ورودی احتمالی نیز ایجاد خواهد کرد. بنابراین، نبود مجموعه ای از فرصتهای کارآفرینی که بتوان بکار برد، احساس می شود. در عوض، زمانیکه فرد کارآفرین، روی فرصتی کار می کند، فرصتهای اضافی کارآفرینی ایجاد می گردد، در نتیجه، هرچقدر کارآفرینی بیشتری در یک اقتصاد وجود داشته باشد، فرصتهای کارآفرینی بیشتری برای سایرین در دسترس خواهد بود. کارآفرینی به کارآفرینی بیشتر منتهی می شود.
نمی توان کارآفرینی را مشابه کالاهای سرمایه ایجاد کرد، لیکن برای کارآفرین های احتمالی، امکان ایجاد محیطی وجود دارد که در آن شناسایی کارآفرینی، محتمل تر می باشد. تحقیق و توسعه، مشابه کارآفرینی نیستند، لیکن با سرمایه گذاری در تحقیقات و توسعه، مؤسسه بازرگانی می تواند محیطی را برای شناسایی کارآفرینی بوجود آورد.(سیارک
از آنجایی که کارآفرین ها، فرصتهای سودده از قبل استفاده نشده را شناسایی می کنند، کارآفرینی، به احتمال بیشتری در چهارچوب سازمانی قرار می گیرد که دسترسی به فرصتهای سودده را آسان تر کند. پیش لازمه اول، فرصت ایجاد سود است. چنانچه مالیاتهای بالا یا مقررات بیش از حد، احتمال ایجاد سودها را کمتر کند، محرکهای کمتری برای فرصتهای کارآفرینی وجود دارد. بعلاوه، چنانچه سطح هزینه، غیر قابل پیش بینی و بی ثبات باشد، هزینه ها مانند بیشتر اطلاعات، انتقال نخواهند یافت، که تمایز قائل شدن بین فرصتهای واقعی سوددهی و اختلاف قیمت حاصل از تورم، برای کارآفرین، مشکل می شود. بنابراین، ساختار آزاد سازمانی بازار، پیش لازمه ای مهم برای فعالیت مربوط به کارآفرینی می باشد.
شناخت منشأ فرصتهای کارآفرینی، به نوبه خود، مهم می باشد، بعنوان یک راهنما برای ایجاد سیاستهای اقتصادی که به تعادل منتهی خواهد شد. از نقطه نظر آکادمیک، بررسی منشأ فرصتهای کارآفرینی، به توسعه تئوری کارآفرینی کرزنر کمک می کند. این محقق، روی فعالیت هایی تمرکز دارد که کارآفرین، در پاسخ به فرصتهای کارآفرینی، اتخاذ می کند. با اثبات این امر، فعالیت های کارآفرینی، دلیل اصلی فرصتهای جدید کارآفرینی می باشند، در نتیجه، تئوری کرزنر، کامل تر می شود. ترجمه  itrans.ir 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...