برای چندین دهه، آثار نوآوری تاکید دارند که نوآوری موفق نیازمند تاکید بر بازاریابی شفاف و درک عمیق از نیازهای مشتری است. بازاریابی و فروش دارای اطلاعاتی درباره مشتریان بوده و در فرایند نوآوری مشتری محور مشارکت دارند. مشارکت بازاریابی در توسعه محصول جدید (NPD)، طی دهه های اخیرمورد توجه محققین قرار گرفته است . اما برای درک نقش فروش در نوآوری، نیاز به توجه بیشتر است . تحقیقات تایید می کنند که فروشندگان با نمایندگی از طرف مشتریان، در مراحل اولیه نوآوری شرکت می کنند . محققین دیگر بر انتهای دیگر فرایند نوآوری تاکید داشته و نشان می دهند که فروشندگان با ارتقاء محصولات جدید به مشتریان، در موفقیت آنها مشارکت دارند. بنابراین، فروش، بعنوان نگهبان دوجانبه، نقش مهمی در هردوانتهای فرایند نوآوری بازی می کند درحالیکه بازاریابی نقش استراتژیکی در نوآوری بازی می کند. تحقیقات اخیر بر تغییر ماهیت فروش و نقش استراتژیک آن تاکید دارند که به حرکت فروش در دامنه بازاریابی منجر شده و تمایز قبلی بین بازاریابی و فروش را محو می سازد . این تغییرات در نقش فروش، پویایی فروش- بازاریابی و همچنین مشارکت اداره در فرایند نوآوری شرکت را تغییر می دهند. تحقیقات قبلی رابط فروش- بازاریابی بر یکپارچگی بین دو اداره تاکید دارند . چنین تحقیق نیز نشان می دهند که میزان یکپارچگی بین فروش و بازاریابی بین شرکت ها متغیر است . در مقایسه با این تحقیقات، تحقیق حاضر به بررسی نفوذ فروش در دامنه بازاریابی، سوابق آن و تاثیرات آن بر موفقیت توسعه محصول جدید (NPD) پرداخته و در دانش مربوط به مشارکت فروش در توسعه محصول جدید (NPD) شرکت می کند. این تحقیق، با تاکید بر فعالیت های بازاریابی اجرایی توسط بخش فروش، از دیدگاه مبتنی بر فعالیت درباره رابط فروش- بازاریابی استفاده می کند، بدون اینکه توجهی به پیکربندی سازمانی شرکت داشته باشد. تاثیر نفوذ فروش- بازاریابی بر توسعه محصول جدید (NPD)، از نظر موفقیت بازاریابی- مالی ارزیابی می شود. بعلاوه، نقش واسط مشارکت مشتری در توسعه محصول جدید (NPD) بین نفوذ بازاریابی- فروش و موفقیت توسعه محصول جدید (NPD) نیز بررسی شده است. نفوذ فروش- بازاریابی نه تنها با افزودن نگرش خاص به فعالیتهای بازاریابی استراتژیک بلکه با بهبود مشارکت مشتریان، بر موفقیت توسعه محصول جدید (NPD) تاثیر می گذارد. برای مثال، فروشندگان برای تعیین کاربران رهبر می توانند به بازاریابی کمک کنند، کاربرانی که منابع ایده آل ایده های محصول جدید می باشند یا مشتریانی هستند که به تست نمونه اولیه کمک کرده یا در طول معرفی بازار، بعنوان مشتریان اولیه می باشند، و همه اینها در موفقیت توسعه محصول جدید (NPD) مشارکت دارند.
هنر راه بسیار خوبی برای استراحت و ریلکس کردن است. آیا می دانید چه چیزی آن را سرگرم کننده تر می کند؟ اگر بتوانید فقط از طریق انجام کاری که دوست دارید واین که محصولات دست ساز خود را کجا بفروشیم می توانیم درآمد بیشتری به دست آورید.مطمئنا شما زمان زیادی را صرف این کارها خواهید کرد. چرا برخی از این اقلام دست ساز را نمی فروشید؟درآمد زیادی در هنرهای دست ساز وجود دارد.حتی اگر با این کار ثروتمند نشوید( گر چه بسیاری از افراد با فروش محصولات دست ساز هنری به زندگی مناسبی رسیده اند)، باز هم درآمد کافی برای عرضه ی صنایع دستی خود به دست می آورید و این سبب می شود که این سرگرمی برای شما رایگان تمام شود.
چگونه صنایع دستی خود را بفروشیم ؟ محصولات دست ساز خود را کجا بفروشیم؟
در این پست ده مکانی که می توانیم صنایع دستی خود را بفروشیم را به شما معرفی می کنیم:
اینستاگرام
سایت فروش کارهای دستی
محبوب ترین شبکه ، جایی که میلیون ها کاربر در آن پروژه های خود را برای مدت طولانی پیاده سازی کرده اند ، محصولات دست ساز خود را کجا را با کیفیت بالا و به سادگی ارائه کنید.
شما می توانید از طریق فروشگاه شخصی خود که با پلتفرمی مانند Shopify ، در بازارهای شخص ثالث مانند آمازون و eBay ، با سایت هایی مانند Etsy و Big Cartel و در سایت های رسانه های اجتماعی مانند Instagram و Facebook ، به صورت آنلاین دست ساز بفروشید . همچنین می توانید اقلام دست ساز را به صورت عمده به سایر مشاغل بفروشید.
1. Etsy
(سایتی برای هنرمندان)
خرید صنایع دستی شما
اگر می خواهید وارد فروش آنلاین محصولات دست ساز شوید،Etsy جای مناسبی برای شروع است.اینجا اساسا سایتی برای هنرمندان است تا کارهایشان را نشان داده و بفروشند.شما هنگامی که کالا را برای فروش می گذارید قیمت فروش را تعیین می کند، و هر تعداد کالا که بخواهید می فروشید.
2. Shopify
فروش کارهای هنری دست ساز
یک گزینه ی عالی آنلاین دیگر برای فروش کالاهای دست ساز Shopify است. شما می توانید فروشگاه انلاین خود را ایجاد کنید با مبلغ فقط 9 دلار در ماه، و یک دوره ازمایشی رایگان هم وجود دارد. مطمئن شوید که دانشنامه کسب و کار Shopify (Shopify Business Encyclopedia) را خوب مطالعه کرده اید، چون می توانید راهنماییهای خوبی برای بهبود مهارتهای تجارت الکترونیک خود پیدا کنید.
کجا می توانم فروش صنایع دستی را به صورت آنلاین بفروشم
آیا می توانم اقلام دست ساز را در Shopify بفروشم؟ بله ، می توانید اقلام دست ساز و صنایع دستی را در Shopify بفروشید. Shopify مکانی عالی برای فروش اقلام دست ساز شما است زیرا هیچ هزینه ای در بازار وجود ندارد و شما در حالی که کنترل بیشتری بر تجارت خود دارید ، صاحب لیست مشتریان خود هستید.
چه نوع صنایع دستی بیشتر به فروش می رسد
صنایع دستی پرفروش عبارتند از:
پوشاک تجهیزات جانبی جواهر سازی هنر غذا شمع ها جعبه های اشتراک مراقبت از پوست
چگونه می توانم اقلام دست ساز خود را قیمت گذاری کنم
برای قیمت گذاری محصولات دست ساز ، مجموع هزینه های مربوط به ایجاد اقلام خود و عرضه آن به بازار ، حاشیه سود خود را بر این هزینه ها تعیین کنید و قیمت های خود را لیست کنید. شما می توانید قیمت ها را در طول زمان برای افزایش فروش یا حاشیه سود تغییر دهید.
فروش صنایع دستی در سایت های خارجی
3. Folksy
سایت فروش کارهای دستی
این یک سایت بریتایا محور برای افرادی است که می خواهند کالاهای دست ساز خود را بفروشند. اگر چیزی ساختید، میتوانید در اینجا آن را بفروشید. مردم هر کالایی را در اینجا از صابون دست ساز تا طلا و جواهر و عکس و ...... را می فروشند.
4. eCrater
بازار فروش صنایع دستی
این ابزار رایگانی است که شما می توانید از طریق آن فروشگاه آنلاین ایجاد کرده و اقلام دست ساز خود را بفروشید. فقط چند دقیقه طول می کشد تا فروشگاه خود را ایجاد کنید، و حتی می توانید eBay را به فروشگاه انلاین eCrater خود وارد کنید.(سیارک)
5. iCraft
اگر محصولی را با استفاده از تخیل خود خلق کردید، اینجا مکانی فوق العاده برای شماست تا آن را بفروشید. این سایت محل فروش اقلام دست ساز ارجینال می باشد. این جا برای محصولات، مواد غذایی و کالاهای تجاری نیست.
6. Misi
این سایت فروشنده ی کالاهای دستی و هنری به شما فروشگاه آنلاینی می دهد که رایگان است. این هم یک بازار صنایع دستی برییتانیایی است، که از روش دریافت کمیسیون از هر هر کالای که به فروش می رسد درآمد زایی می کند. همچنین فروم هایی در این سایت وجود دارد که در آنجا می توانید مشاوره ها در مورد شروع کار، بازاریابی و چیزهای بیشتری دریافت کنید.
7. نمایشگاه صنایع دستی
فروش کارهای هنری دست ساز
در طول سال، گروههای مختلف خیریه و سایر سازمانها ، نمایشگاه های صنایع دستی بر پا می کنند. شما در این نمایشگاه با هزینه اندک میزی را اجاره کنید. تابستان زمانی خوبی برای انجام این کار است.زیرا توریست های زیادی به دنبال آیتم های دست سازمحلی هستند تا آنها را با خود به خانه ببرند.
8. شنبه بازار تا جمعه بازار
کارهای نمدی رو کجا بفروشم
محصولات دست ساز خود را کجا بفروشیم
شما با هزینه اندکی محل برای فروش صنایع دستی را در بازار های محلی اجاره (اجاره برای همان روز است) و محصولات خود را برای فروش به نمایش بگذارید. در بیشتر شهرهای ایران بازار های روزانه از شنبه بازار ، یک شنبه بازار ، دوشنبه بازار ، سه شنبه بازار ، چهارشنبه بازار ، پنج شنبه بازار و جمعه بازار وجود دارد که می توانید محصولات دست ساز خود را بفروشد.
9. فروشگاه های محلی
چگونه صنایع دستی خود را بفروشیم
بسیاری از فروشگاه های محلی کالاهایی را می فروشند که توسط هنرمندان محلی و افراد محلی ساخته شده است. در حقیقت، شما برخی فروشگاه ها را می بینید که فقط اقلام تخصصی محلی را می فروشند. شما اجاره فضای بخشی از مغازه را می دهید و یا آنها درصدی از هر فروش را از شما می گیرند.
10. فروشگاه های کالاهای امانتی
چگونه کارهای هنری خود را بفروشیم
این یکی دیگر از گزینه های خوب فروش کالاست. انها کالای شما را به صورت امانت می گیرند. این به این معنی است که شما از قبل هزینه ای پرداخت نمی کنید. آنها کالا را به نمایش می گذارند و درصدی از فروش (معمولا 20-3- % ) را از شما می گیرند.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. خیلی دوست داریم که از شما این را بشنویم.
نظرات
سيد۱۳۹۵/۹/۲سلام دوست عزيز من يك كاركاه صنايع دستي دارم برأي فروش محصولات علارغم خوب بودنشون به مشكل بر خوردم خواستم بدوونم شما ميتونيد منو جهت فروش يا صادرات محصولات كمك كنين ممنون
seivda motalebi۱۳۹۷/۳/۲۵به خاطر شرایط تحریم ما نمیتونیم توی این سایت های خارجی فعالیت کنیم. بهتره از سایت های ایرانی که به این منظور ساخته شده اند سر بزنید.
seivda motalebi۱۳۹۷/۳/۲۵به خاطر شرایط تحریم ما نمیتونیم توی این سایت های خارجی فعالیت کنیم. بهتره از سایت های ایرانی که به این منظور ساخته شده اند سر بزنید.
بسیاری از تجارتهایی که تازه شروع به کار کردهاند ازکلمه رقیب متنفرند و برای تجارت آنلاین حتی بدتر نیز هست. از آنجایی که در هرگوشه از اینترنت که فکرش را بکنید تجارت رقیبی در مقابل قرار دارد، این که با استفاده از بازاریابی از همتایان آنلاین خود متمایز شوید چالشی بس دشوار است. اگر پول کافی برای هزینه کردن در بخش بازایابی نیز نداشته باشید این قضیه جدیتر هم میشود.
اما توصیههای فراوانی وجود دارد که هر تجارت آنلاینی میتواند، صرف نظر از وضعیت مالی، از آنها استفاده کند. حال به 5 توصیه برای توسعه یک تجارت آنلاین موفق میپردازیم. 1 مخاطب خود را از یاد نبرید این سادهترین و در عین حال مهمترین توصیه در بحث تحقیقات بازاریابی است. آیا جامعه آماری خاصی را میخواهید به سمت خود جذب کنید؟ این جامعه آماری را چه وبسایتی ارائه داده؟ وقتی محصول شما را نگاه میکنند به دنبال چه ویژگی هستند و چطور میتوانید نشان دهید که محصول شما آن ویژگی را دارد؟ چند سوال هست که هر تجارت آنلاینی قبل از برنامهریزی استراتژیِ بازاریابی باید پاسخ آنها را بداند. برای خود چند سوال گسترده مطرح کنید و تحقیقات بازار خویش را شروع نمایید. اجتماعی باشید و از مشتریان نظر بپرسید و گفتههای آنان در مورد شرکتتان را در شبکههای اجتماعی را دنبال کنید. این کار به شما کمک میکند به ضعفهای خود پی ببرید و متوجه شوید که استراتژی بازاریابی باید چطور باشد.
2 به محتوای بازاریابی خود توجه کنید به جای آنکه در گوگل تبلیغ کنید و یا یک وبسایت پیچیده طراحی کنید، وبلاگی ساده یا صفحهای در اینستاگرام ایجاد کنید که در آن نکات کوتاهی درمورد تجارت خود به اشتراک بگذارید. میتوانید رویکردی انسانگرایانه در پیش بگیرید که تجارت شما را به عنوان مکانی گرم و دوستانه نمایش دهد، یا اینکه به شکلی فنی از ورودیها و خروجیهای تجارت خویش سخن بگویید. همانطور که قبلا هم گفته شد، شما باید مخاطب هدف خود را بشناسید و محتوایی تولید کنید که برایشان مناسب باشد.
بازاریابی محتوامحور به نسبت سایر رویکردها کم هزینه است ولی چالش برانگیز میباشد. شما باید محتوای خود را مرتب به روز رسانی کنید، به فکر این باشید که همیشه چیزهای جذابی بگویید، و بلاگها و ویدئوهای خوشساختی درست کنید که مردم را به سایت شما جذب کند. اگر مایل هستید بیشتر درمورد بازاریابی محتوا محور بدانید، موسسه بازاریابی محتوا محور جای خوبی برای شروع است.
3 در رسانههای اجتماعی فعال باشید حتی اگر بهترین وبلاگ تاریخ را درست کنید، اگر بازدیدکننده نداشته باشید درواقع هیچ کاری نکردهاید. جاهایی مثل وردپرس برای راهانداختن بازاریابی محتوامحور مناسب است، اما این بازاریابی برای به دست آوردن بازدیدکنندگان بالقوه به کمپین بازاریابی رسانههای اجتماعی وابسته است. اما استراتژیِ فعال بودن در رسانه اجتماعی به این معنا نیست که در تمام شبکههای اجتماعی یک اکانت درست کنید. با یکی از این شبکهها شروع کنید و هرگاه دنبالکنندههایتان به تعداد قابل توجهی رسید به آهستگی به سایر شبکهها هم بروید. احتمالاً انتخاب اول فیسبوک است اما اگر تجارتتان رسمیتر است از لینکداین (LinkedIn) استفاده کنید و برای تجارت غیر رسمیتر سراغ اینستاگرام و پینترست (Pinterest) بروید. از توییتر بپرهیزید. استراتژی بازاریابی در شبکههای اجتماعی بحث گستردهای است و اگر به دنبال اطلاعات بیشتری در این زمینه هستید این مقاله میتواند به شما کمک کند.
4 درک اهمیت SEO داشتن یک استراتژی رسانههای اجتماعیِ دقیق، بسیار مهم است اما گوگل همچنان مهمترین ابزاری است که کاربران به وسیله آن میتوانند تجارت شما را کشف کنند. به همین دلیل، مهم است که یک بهینهسازی موتور جستجوگر (SEO) خوب داشته باشید. به یاد داشته باشید که گوگل با در نظر گرفتن تعداد لینکها به سایت شما آن را رنکدهی و جستجو میکند. یعنی لینک سایر سایتها را در سایت خود قرار دهید باشد که آنها نیز لینک شما را در سایت خود بگذارند. محتوای سایت را نیز باید مرتب به روز رسانی کنید. اگر این کار را انجام دهید، دیگران به مقالات و ویدئوهای جدیدی که میگذارید لینک میدهند و این باعث میشود رنک شما در موتورهای جستجو بالاتر برود.(سیارک) دیهتر هسایو، مدیر عامل Mezzologic، معتقد است شرکتها باید با دیدگاهی کلی گرایانه به تبادل لینک توجه کنند، بدین معنی که از کانالهای متفاوتی لینک جمع کنند. هسایو میگوید: "حضور مجازی شرکت را به حداکثر میرساند و به مشتریان اطمینان میدهد که میتوانند به راحتی اطلاعات و منابعی که نیاز دارند به دست آورند و تحقیق درباره محصول شرکت و خرید آن را لذتبخش میکند. هرچند ترفندهایی برای بهبود رتبهبندی SEO وجود دارد، مانند تبادل لینک و استفاده از کلمات کلیدی، اما آگاه باشید که بهترین راه برای کسب رتبه بالا در جستجوی گوگل، مطالب با کیفیت و دائمی است. به شدت بر روی اهمیت محتوا و بازاریابی محتوامحور برای هرنوع استراتژی آنلاینی تاکید میکنم.
5 نیاز مشتریان موبایل را برطرف کنید با اینکه میدانیم مردم برای راهاندازی تجارت آنلاین از موبایلشان استفاده میکنند اما میزان آن را دستکم میگیریم. طبق آمار منتشر شده توسط comScore در آوریل 2016، 65 درصد از زمانی که مردم در رسانه دیجیتال سپری میکنند از طریق موبایل است. متعاقباً، هر تجارتی باید یک استراتژی موبایلی نیز داشته باشد. بدین معنا که باید وبسایتتان را طوری طراحی کنید که کاربران موبایل نیز بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند. اینکه یک وبسایت جداگانه برای کاربران موبایل درست کنید، به خصوص اگر تجارت کوچکتان خرده فروشی یا رستوران است، فکر بسیار خوبی است. نیاز به دریافت اطلاعات کمتر در هر صفحه را در نظر داشته باشید درست است که مردم زمان بیشتری را با موبایل صرف میکنند تا با دسکتاپ، اما در نظر داشته باشید که برای هر صفحه زمان کمتری به نسبت دسکتاپ میگذارنند. ساخت وبسایتی که دسترسی و چرخیدن در آن برای کاربر موبایل مشکل است، باعث میشود که ترافیک سایت کاهش پیدا کند. مطمئن شوید که این مشکل مهم برطرف شده است.
Matilda 134۱۳۹۵/۱۲/۲۶Anyway, clinical professionals had been able find out getting to in Bl;#lwekl&c8217as seizures, nevertheless that will a part of his or her human brain was at the same time towards the part in control of side-line eye sight. Finally, individuals were unable to take out any worrisome sections.
این مقاله به شرح راه هایی می پردازد که بازاریاب ها از آن ها برای جذب مشتری استفاده می کنند.
بازاریاب ها می دانند که شما چه می خواهید
یک خانم که با لیست خرید هایش وارد یک فروشگاه می شود، خریداری است که با چالش های بزرگی برای خرید خوراکی مورد نیاز صبحانه ی خانواده اش رو به رو شده است. او با قفسه هایی رو به رو می شود که بیش از 200 نوع حق انتخاب پیش روی او می گذارند. او باید برای صبحانه، محصولات حاوی گندم، برنج، غله، سبوس دار و یا جوی دو سر بخرد؟ شیرین شده یا ساده؟ با ویتامین اضافه شده؟ با یک اسباب بازی پلاستیکی درون جعبه؟( کودکانش این را دوست خواهند داشت.) یا شاید محصولی را باید بخرد که برای آن کارت تخفیف دارد؟ یا یکی از آن محصولاتی که در تلویزیون روزانه تبلیغ می شود؟ یا یکی از آن هایی که تخفیف خورده است؟انتخاب نهایی خریدار، گزینه ای است که بیشتر از بقیه با فاکتورهای انتخابی او هماهنگ است.
بازاریاب ها تنها با جعبه های جذاب فریب می دهند. مواد تشکیل دهنده ی برخی از محصولات تقریبا یکی است تنها بسته بندی آن ها اغواگرانه تر است. بازاریابی برنامه ای شرکتی برای فروش یک محصول است. یک برنامه ریزی تجاری توسط یک سرپرست بازاریابی و یا یک تاجر نظارت می شود. این نظارت ها شامل مواردی مانند: اسم محصول چه باشد، چگونه برای آن تبلیغ شود، چگونه قیمت گذاری شود، چگونه بسته بندی شود و چگونه خریدارها را مجاب کنند که این محصول را خریداری کنند.(سیارک)
به طور خلاصه، هدف از بازاریابی ایجاد یک کانال است که خریدار را فقط به خرید محصول مورد نظر بازاریاب هدایت می کند. یک برنامه بازاریابی اغلب با جمع آوری اطلاعات برای تصمیم گرفتن برای این که چه کسی با چه مشخصاتی چه محصولاتی خریداری می کند، شروع می شود. این فاکتور ها شامل مواردی مانند: جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد حاصل فروش به خریدار ها در آینده است که مطرح می شود.
فروش یک عطر، یک ماشین چمن زنی، یک توب بازی، مداد و غذای حیوانات خانگی به تکنیک های بازاریابی کاملا متفاوتی نیاز دارد. هر فرد با توجه به موقعیت خود نیازمندی هایی دارد که بازاریاب ها باید آن ها را تشخیص دهند و فروش خود را بروی این افراد متمرکز کنند. برای مثال افرادی که حیوانات خانگی دارند، به غذا برای فرزندانشان نیازمند هستند. دانش آموزان مداد می خواهند و افراد ثروتمند عطرهای باکیفیت تر و گران تر می خرند. گروه های تجاری باید به این موارد بسیار دقت کنند.
تجارت میدان اسب دوانی است اسبی که بیشتر می تازد برنده است.
تصور کنید که یک شرکت یک محصول جدید و ابتکاری را تولید می کند. این محصول پودری ساخته شده از میوه های خشک است. وقتی آن را با آب گرم مخلوط کنیم، یک سس میوه ای کرم مانند درست می شود که مخصوص کودکان است. مشخص است که کودکان خود قادر به خرید این محصول نیستند. پس باید این محصول را به گونه ای بسته بندی کنیم که والدین کودکان، به خصوص مادرها را به خود جذب کند.(سیارک)
اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که بیشتر مادر ها دو اولویت اساسی دارند. یک: می خواهند کودکان سالمی داشته باشند. دو: آن ها می خواهند مادران خوبی باشند.
بازاریاب ها با استفاده از این دو اولویت مورد نظر مادر ها برای محصول خود یک اسم انتخاب می کنند. نام محصول: هلسی ستارت( شروع سالم). همچنین برای محصول خود یک شعار تجاری انتخاب می کنند. شعار تجاری: به کودکان خود یک شروع سالم بدهید. این شعار هر دو پیام آشکار و نهان را در خود دارد. اشاره به نام محصول دارد که منظور از هلسی ستارت، شروعی سالم است. شعار می گوید به فرزندان خود شروع سالم دهید. هم منظور نام محصول است و هم منظور یک آغاز سالم برای دوران کودکی است. تیم بازرگانی سپس تصمیم می گیرد که سس میوه ی هلسی ستارت را چه مقدارکجا بفروشند. آن ها باید تصمیم بگیرندکه تبلیغات کجا منتشر شده و متن تبلیغات چه باشد. شاید از کودک یک پزشک معروف برای تبلیغات استفاده کنند تا نشان دهند که محصولشان چقدر سالم و مورد تایید فردی با این شهرت است. یا شاید تبلیغات تنها به ویژگی های مثبت محصول مانند: مزه ی خوب، راحت و سریع آماده شدن و مواد مغذی بالای محصول بپردازد. شاید محصول دارای کالابرگ برای خرید با تخفیف بیشتر باشد. شاید هم تیم بازرگانی بخواهد یک ایده نوین را امتحان کند. برای مثال کمک هزینه تحصیلات دانشگاهی برندگان خوش شانس را پرداخت کند. تیم باید به موارد دیگری مانند این که محصول تنها برای مصرف داخلی باشد یا به کشور های خارجی نیز صادر می شود، دقت کند. شرکت طراحی نیز برای محصول یک بسته بندی جذاب طراحی می کند و تیم بازاریابی برای امتحان محصول نهایی را به مادر ها نشان می دهد تا عکس العمل آن ها بررسی کند.
در آخر محصول نهایی وارد قفسه های سوپر مارکت ها می شود و اگر بازاریابی مفید بوده باشد، مادر ها هلسی ستارت را انتخاب می کنند و قفسه های فروشگاه ها پر از صد ها بسته ی هلسی ستارت خواهد شد.ترجمه itrans.ir
یکی از مهمترین وظایف در بازاریابی یک کالای جدید، انتخاب نامی مناسب برای محصول است. در مورد تجارت، کیفیت نام کالا بیشتر از کیفیت ساخت خود کالا، در میزان فروش تاثیر گذار است. دلیل این موضوع این است که، بازاریابی در مورد کیفیت محصول نیست، بلکه در مورد فروش محصول است. بازاریاب ها از استراتژی هایی مانند: بسته بندی جذاب، شعار های جالب و دیگر ترفندها استفاده می کنند تا خریدار را برای خرید محصولشان متقاعد کنند. یکی از استراتژی های قدرتمند در بازار این است که برای محصول یک اسم قدرتمند انتخاب کنیم. برای این که یک اسم قدرتمند باشد، باید به خاطر سپردن آن راحت و آسان باشد. برای مثال، در سال های آغازین ورود کامپیوتر به بازار، برند های مختلف با نام های متفاوتی وارد بازار رقابت شدند.
در آن روز ها مردم چیز زیادی از کامپیوتر نمی دانستند و برای آن ها قابل تشخیص نبود که کدام برند با کیفیت تر و مناسب تر است. در نتیجه در این بازار رقابت، تنها برند هایی مورد توجه قرار گرفتند که نامی آشنا داشته و راحت به خاطر سپرده می شدند. اسم محصول باید ساده بوده و راحت تلفظ شود. اگر مشتری ها قادر به تلفظ اسم یک محصول نباشند تمایلی به خرید آن نیز نخواهند داشت.
با توجه به گفته ی گروه های تحقیقاتی در امر بازاریابی، محصولات جدیدی که می خواهند وارد بازار شوند، باید دارای اسمی آهنگین باشند به گونه ای که ادای آن حس خوبی به مشتری و خریدار ها القا کند. زمانی که یک محصول حس خوبی به خریدار القا کند، خریدار ناخوداگاه به سمت خرید محصول کشیده می شود.
اسم یک محصول باید منحصر به فرد باشد. منظور این است که محصولی که قرار است وارد بازار شود، باید اسمی داشته باشد که مشابه وزن آهنگ و کلمات آن در بازار وجود نداشته باشد.
به علاوه نام محصول باید با کارایی محصول همخوانی داشته و تاثیر گذار باشد.
برای مثال: محصولی مانند ساعت باید نامی داشته باشد که یادآور زمان و ساعت باشد. محصولات تمیز کننده دارای نامی باشند که حس تمیزی و پاکیزگی را به خریدار القا کنند. اسم محصولات غذایی باید خوشمزه بنظر برسند.
اسم محصول باید به گونه ای انتخاب شود که حس مثبت به خریدار القا کند.
در بازاریابی و تجارت از انتخاب نام هایی که احساس ضعف، خستگی، ترس و یا نا امیدی را به فرد القا می کنند به شدت خود داری می شود.(سیارک)
شیوه ی نوشتن نام محصول و حروفی که در ساختار آن به کار می رود بسیار مهم است. برای مثال برخی از حروف بسیار پر کاربرد هستند. استفاده از این حروف تکراری و خسته کننده است. یکی از ایده های بازار یابی برای کالایی جدید این است که در انتخاب نام محصول از کلماتی استفاده می شود که کم کاربرد تر و جدید تر هستند و این خود باعث می شود که خریدار را به سمت امتحان یک محصول جدید با نامی جدید هدایت کند. نامی جدید و آهنگین با حروف کمتر دیده شده، احساس خوشایندی به خریدار القا می کند.
یکی دیگر از مواردی که برای انتخاب یک نام جدید مهم است و بازاریاب ها بسیار به آن توجه می کنند، ترجمه اسم محصول در یک کشور خارجی است.
در انتخاب نام یک محصول که قرار است به یک کشور دیگر صادر شود، باید بسیار دقت شود. زیرا نحوه ی چیدمان کلمات و معنی آن ها ممکن است در کشور تولید کننده جالب باشد اما امکان دارد که در کشوری که وارد کننده محصول است جالب نبوده و این خود باعث گریز مشتری ها و خریدار ها خواهد شد. بازار یاب ها باید در هنگام انتخاب نام کالایی که قرار است به کشور دیگری صادر شود به فرهنگ و معنی لغات کشور میزبان نیز دقت کنند.
در آخر اسم یک کالا نباید حس منفی به مخاطب القا کند.
برای مثال تا به حال هیچ شرکت ماشین سازی را ندیده ایم که نام ماشین خود را فیل بگذار. فیل حیوانی قوی جسه و بزرگ است. شاید این ویژگی ها برای فیل خوب باشد اما فیل هم کند حرکت می کند و هم غذای بسیاری می خورد. اگر ماشینی با این اسم ساخته شود ناخودآگاه مشتری فکر می کند که ماشین کند حرکت می کند و مصرف سوخت بالایی نیز دارد. همین امر باعث می شود که مشتری ها از خرید این چنین خودرویی خودداری کنند.
شرکت ها تمام تلاش خود را به کار می برند تا یک اسم مناسب برای محصولشان انتخاب کنند. اغلب آن ها برای انتخاب اسمی معین و مناسب برای محصول جدید خود، مشاورانی باتجربه در این زمینه را استخدام می کنند. قاعده ی کلی کار این مشاوران این گونه است که مجموعه ای از اسم های انتخابی را جمع آوری می کنند و سپس از بین آن ها اسم هایی که با کاربرد محصول همخوانی بیشتری دارد را انتخاب می کنند. مشاوران به چند گروه تقسیم می شوند و هرکدام از افراد گروه ها به بررسی اسمی که بنظرشان از همه مناسب تر است می پردازند و سپس برای آن یک لوگو طراحی می کنند. در آخر تمامی گروه ها با هم به تبادل اطلاعات می پردازند و آزادانه در مورد طرح ها صحبت می کنند و برای اسم و طرح نهایی تصمیم گیری می کنند. و در مرحله ی آخر نام نهایی محصول انتخاب می شود. البته در تمام مراحل به این نکته دقت دارند که نام محصول باید قدرتمند باشد. ترجمه itrans.ir
(سیارک)یکی از مهم ترین حوزه های تحقیق در هر کمپین بازاریابی بر انتخاب روش تحقیق تمرکز دارد. در بازاریابی هر محصول یا خدمات، استراتژی باید به کاربرد تحقیق، در راستای انجام و اجرای فعالیت مورد نظر، بستگی داشته باشد. بازاریابی نیروی محرکه ایست درهمه ی سازمان ها و نیاز برای انجام تحقیق را فراهم میکند. این تحقیق در جهت فهم نیازها و احتیاجات گروه موردنظری از مردم که ممکن است شهروندان، رای دهندگان و مشتریان باشند می باشد. بعلاوه سوالات در این رابطه هستند که چه گروهی از مردم باید مورد بررسی قرار بگیرند و بهترین روش های تحقیق برای اجرای یک بررسی کدامند. برای یک سازمان ضروری ست که در مورد اهمیت استفاده از روش صحیح جمع اوری اطلاعات آگاه باشند، مخصوصا در ارتباط با بخش های انتخاب شده ای از جمعیت. یک کمپین ریاست جمهوری ممکن است با تصمیم افراد پیر یا جوان پیروز شود یا با شکست مواجه شود، نمی توان اهمیت تفاوت بین یک دانشجوی جوان و یک فرد هفتاد ساله را که برای رای دادن می آیند در نظر نگرفت. فرد مسن تر احتمالا اطلاعات سیاسی را از اخبار یا شبکه های تلویزیونی کسب کرده است در حالی که دانشجوی جوان احتمالا اطلاعات سیاسی را از وب سایت ها و از طریق نرم افزارهایی که روی تلفن همراه و موبایل است به دست آورده است.
روش های تحقیق کیفی و کمی
در سال 2008 و 2012 کمپین اوباما بر روش های تحقیق مختلف و متعددی تکیه داشت که همه آنها با روشی یکپارچه هماهنگ بودند تا از حداکثر همکاری در بین روش های مختلف اطمینان حاصل کنند. اگر بخواهیم به شکل گسترده تری صحبت کنیم، روش های تحقیق به دو گروه تقسیم می شوند "کیفی" و "کمی". روش های مختلفی برای جمع آوری و تحلیل داده ها در هر دو دسته بندی وجود دارند. استفاده از هر دو ابزار تحقیق کیفی و کمی، منابع اطلاعاتی توصیفی و رفتاری را به وجود می آورد و به یک سازمان اجازه می هد تا قسمت های مهمی از زندگی مشتریان ( یا رای دهندگان) را توصیف کند و همچنین از آنها درخواستی مناسب کند که منجر به تاثیر در رفتار و به سود سازمان باشد. این نکته باید ذکر شود که همانطور که تحلیل کمی شامل استفاده از اعداد است، بر استفاده از کلمات (جهت گیری کیفی) نیز تکیه دارد تا تفسیری صحیح از اطلاعات به وجود اورد. به طور مشابه روش های کیفی اغلب بر اطلاعات کمی برای تولید تفسیری صحیح تکیه دارند. به طور خلاصه این دو روش به جای اینکه دو روش مستقل برای استفاده از تکنولوژی باشند، دو روش مکملند که از هم حمایت می کنند و یکدیگر را ارتقا می دهند.
تاریخچه ای مختصر از روش های تحقیق سیاسی
اکثر تحقیقات در زمینه رفتار انتخاباتی شهروندان بر مطالعات تحقیقی ای که در زمینه های مختلف اجتماعی علمی انجام گرفته، تمرکز دارد. قدیمی ترین مطالعات در زمینه رفتار انتخاباتی ، آنچه که به عنوان روش ساختاری اجتماعی منسوب است، به اوایل دهه 40 میلادی برمیگردد، زمانی که تفکرات به گونه ای بود که مهم ترین انگیزه برای رای دهندگان حس تعلق به جامعه ی حرفه ای، مذهب و موارد دیگر بود. بیشتر تحقیقات در آن دوره بر جمع آوری داده های متغیرهای اجتماعی-اقتصادی مختلف که شهروندان را توصیف می کنند و پس از آن بر نگاه به الگوی رای گیری یک گروه خاص تمرکز داشت. این مطالعات پیشگام با انتخابات ریاست جمهوری سال 1940 آغاز شد، زمانی که فرانکلین روزولت در مقابل وندل ویلکی قرار داشت. مطالعات بعد از آن در انتخابات ریاست جمهوری سال 1948 انجام گرفت، زمانی که هری ترومن در برابر توماس دیوی بود. در این زمان محققان رفتاری انتخابات مشخص کردند که انتخاب یک کاندیدای ریاست جمهوری نتیجه ی یک فرایند گروهی است، معمولا تاثیر خانواده ها ( که تاثیرگذارترین گروه محسوب می شوند)، همسایه ها و دیگر مردم که به عنوان رهبران اعتقادی محسوب می شوند و شهروندان دنباله رو راه آنها هستند. در این زمان رسانه نقش مهمی در تصمیم رای دهندگان بازی نمی کرد. قطعا این امر در انتخابات متعدد در آمریکا متفاوت است. تحقیقاتی که در دهه های مختلف، بعد از این مطالعات پیشگام انجام گرفته است به پیشگویی درمورد رای گیری نظری انداخته است. این پیشگویی شناسایی طرف انتخاباتی است. نتیجه این تحقیقات در طول دوره کمپین شامل این موضوع است که رای دهندگان می دانند برای رای دادن به چه کسی پای صندوق رای می روند و تلاش کاندیدهایی که با هم رقابت می کنند نمی تواند بر این مساله تاثیربگذارد. داده هایی که در طول این دوره جمع آوری شده است بر اهمیت فهم این مساله که رای دهندگان تصمیم خود را گرفته اند و چگونگی برگرداندن این اطلاعات به استراتژی به دو بخش از رای دهندگان مربوط می شود رای دهندگانی که تصمیم خود را گرفته اند و رای دهندگانی که هنوز تصمیم نگرفته اند. اینگونه تصور می شد که رای دهندگانی که خیلی قبل تر از کمپین تصمیم خود را گرفته اند، این حس را در خود دارند که متعلق به یک گروه خاص هستند و نسبت به تلاش کاندیدای رقیب برای تغییر طرز تفکر آنها مقاوم و ثابت قدم هستند. تصمیم گیرندگان لحظه آخری چنین حس تعلقی ندارند؛ بعلاوه آنها در حالی که از نظر تئوری باید بیشتر از گروه قبل تحت تاثیر رسانه باشند، به علت نداشتن علاقه تحت تاثیر رسانه نیستند. بعلاوه در حالی که شناسایی طرف انتخاباتی در سیاست اهمیت دارد، دو کمپین اوباما پیشنهاد میکنند که تحقیق باید بر مسائل و همچنین شناسایی طرف انتخاباتی تمرکز داشته باشد، زیرا دومین مساله به عنوان عامل کاهش دهنده اهمیت پیشگویی رفتار رای دهندگان به شمار می آید، و با طراحی مستقل برای بسیاری از شهروندان، که از آنها خواسته شده است که خود را دسته بندی کنند، معنی دار تر شده است.(سیارک)
یکی از نخستین سوالاتی که در مدیریت محصولات جهانی پیش میآید عبارت است از، «آیا این محصول را میتوان به طور جهانی استاندارد کرد؟» در حالی که نزدیکترین حالت به آرمانهای بازاریابی، یک پیشنهاد سفارشی شده است، در مقیاس بزرگتر، «درآمدهای حاصل از کاهش هزینهای» وجود دارد که استانداردسازی جهانی را ارزشمند میکنند. همچنین، در نتیجهی یک رویکرد یکنواخت، اثرات سرریز تقاضا وجود دارد ، در شناسایی نام برند، پشتیبانی از تجارت، اعتبار و زبان عامیانه.
جهانی کردن بازاریابی شامل هماهنگی جهانی فعالیتهای بازاریابی است. به معنای گرفتن یک چشم انداز استراتژی جهانی دربارهی عملیاتهای بازاریابی در هر کشوری است. شامل میزان معینی استانداردسازی بازاریابی، حفظ میزانی یکنواختی در محصول، تبلیغات، توزیع و سایر عناصر ترکیبی بازاریابی در بازارهای کشور است. در ابتدا تعدادی از تعاریف. به طور کلی بازاریابها بین محصولات و برندهای «جهانی» و «منطقهای» تمایز قائل میشوند. محصولات جهانی معمولاً با ویژگیهای یکنواتی در کلیهی کشورها استاندارد میشوند. به خصوص، معمولاً نام برندها در کشورهای مختلف یکسان است. نمونههای برندهای جهانی شامل تیغهای ژیلت، خمیردندان کولگات، دستگاههای تلویزیون سونی و ژاکتهای بنتون هستند. در مقابل، محصولات منطقهای و برندها در یک منطقهی تجاری به خصوص منحصر به فرد هستند، مثل مدل خودروی «اروپایی» کنسرتوی هوندا، آریل و ویزیر P&G در اروپا، بازار آبجوی مکزیکی کورونا برای «سرتاسر آمریکا» و بازاریابهای چای جنسینگ کره که بازار آسیا را پوشش میدهند. این محصولات منطقهای به طور پنهانی جهانی هستند، و در حالی که گسترش جهانی رخ میدهد، مشتریها بیشتر دربارهی محصولات اطلاعات کسب میکنند. همچنین، نوع مسائل بازاریابی که توسط محصولات منطقهای پیش میآید شبیه به مسائل ایجاد شده در محصولات جهانی است؛ تنها میزان پیچیدگی و اهمیت وظیفه تفاوت دارند. جایی که بازار منطقهای به اندازهی کافی بزرگ است تا هزینه-سودهای مرتبط با استانداردسازی را فراهم کند – رسیدن به یک «حداقل مقیاس مؤثر» - مسئلهی بازاریابی به اندازهای رشد میکند که بازاریابهای محلی بتوانند یک محصول استاندارد شده را بپیرند. «استانداردسازی سراسر اروپا» لزوماً همان مشکلاتی را ایجاد میکند که «استانداردسازی جهانی» میکند.
خودروی جهانی فورد
فورد موتور شرکتی است که تلاشهای طولانی برای ایجاد یک خودروی جهانی داشته است. البته، حدود 50 سال پیش، ایدهی یک خودروی جهانی خارج از دسترس بود. اروپاییها از خودروهای اروپایی استفاده میکردند، آمریکاییها از خودروهای آمریکایی و تنها ژاپنیها از خودروهای ژاپنی استفاده میکردند. امروزه، خودروها محصولات استانداردسازی شدهی گستردهای هستند. چرا که جادههای بیشتر و بهتری در بسیاری از کشورها ساخته شده است، چرا که آئین نامههای محلی ایمنی و آلودگی در کاهش نیاز به طراحی تغییرات بیشتر شبیه هم میشوند، چرا که اقتصاد کشورها به جایی رشد میکند که مردم بیشتر و بیشتری میتوانند استطاعت خرید خودرو را داشته باشند، و چرا که موانع تجارت کم باقی میمانند، موانع عمدهی تکمیل استانداردسازی تمایل به تفاوت گسترده در بین قیمتهای سوخت دارد. اما برخی ماشینهای کم مصرف – همچنین برخی ماشینهای پر مصرف – را میتوان در همهی کشورها یافت، زیرا بخشهای جهانی صرف نظر از ملیت خود، بر مبنای وفور اقتصادی ظهور میکنند. نخستین تلاش بزرگ فورد برای ایجاد یک خودروی جهانی، فورد فیستا بود که یک خودروی کوچک بود. فیستا که در کارخانهی آلمانی فورد در شهر کولون ساخته شد، در اوایل دههی 1980 به عنوان یک «ماشین جهانی» مطرح گردید و به تدریج از اروپا به آمریکای لاتین و آسیا و سپس آمریکا گسترش یافت. با این حال، در حالی که فیستا در بیرون از آمریکای شمالی موفق بود، در ایالات متحده کمتر مناسب شرایط رانندگی و جوّی به اثبات رسید. بعد از سالها دستکاری طراحی و مؤلفههای این خودرو، در اوایل دههی 1990، ظاهراً تنها بخش مشترک بین فیستای اروپایی و آمریکایی، درب باک بنزین بود. اگرچه به تولید فیستا در کارخانهی کولون ادامه داده شد، تا سال 1993، فورد امیدهای جهانی خود را روی مدل دیگری سرمایه گذاری کرد، موندیو. این نام به خاطر ارتباط آن با واژهی «جهان» به چندین زبان مختلف برگزیده شد. موندیو، یک خودروی کوچک تا متوسط بزرگتر از فیستا، در سه محل ساخته میشد: در بلژیک برای اروپا، در میسوری برای آمریکای شمالی و در مکزیک عمدتاً برای آمریکای لاتین ولی همچنان برای ایالات متحدهی آمریکا. فورد 6 میلیارد دلار برای طراحی و ساخت این خودرو هزینه کرد.
در سال 1994، فورد گزارش کرد که 614 هزار خودرور در 48 بازار در سراسر جهان سفارش داده شده است و آنکه انتظار میرفت آن ارقام تا 800 هزار فروش سالیانه در 59 کشور رشد کند (هم در بازارهایی که از راست رانندگی میکنند و هم بازارهایی که از چپ). فورد با عبرت گرفتن از تجربهی فیستا، موندیو را بر مبنای یک پلتفرم مشابه در کلیهی بازارها تولید کرد و خط تولیدی مدل خودروی چهار درب و استیشن واگن در همه جا در دسترس بود. با این حال، هنوز ویژگیهای محلی مثل بخش جلوی خودرو که مورد تجدید نظر قرار گرفته بود برای تعبیه کردن تهویهی هوای بزرگتر در ایالات متحده، تفاوتهایی در اندازههای موتور در دسترس و یک طراحی دریچهی 5 دربی در اروپا مد نظر قرار گرفت. ورود آن به بازار اروپا در مارس سال 1993، با یک راهبرد «آب پاشی» ورود همزمان به 15 کشور با پیام تبلیغاتی «زیبایی با قدرت درونی» بود. موندیو، یک خودروی اسپورت با سبک انفرادی، در سال 1994 به عنوان خودروی سال اروپا نامیده شد و بیش از نیم میلیون واحد در اروپا تا پیش از تاریخ ورود به بازار آمریکا در سپتامبر سال 1994 فروش داشت. جدای از این نتایج مثبت اولیه، موندیو با مشکلات مشابهی با مشکلات فیستا مواجه شد. در آمریکا خیلی خوب عمل نکرد. یک مشکل، طبقه بندی اندازهی آن بود. اندازهی کوچک تا متوسط آن در اروپا این خودرو را در رقابت با نیسان پرایمرا و تویوتا کرینا قرار داد که هیچ کدام در آمریکا در دسترس نبودند. با این حال، این خودرو در آمریکا تبدیل به کوچکترین خودروی چهار درب با اندازهی متوسط شد که قیمت این خودرو آن را رقیب هوندا آکورد، نیسان آلتیما و حتی تویوتا کمری قرار میداد. مشکل دیگر، تغییر نام بود. به منظور اصلاح هر دو بخش آن، موندیو تبدیل به فورد کونتور و مرکوری میستیک شد که هیچ کدام آنها نمیتوانست روی سرریز موندیو سرمایه گذاری کند. و سومین اشتباه آن بود که گروههای تبلیغاتی که شامل پشتیبانی اسنادی «استار ترک» (سفر ستارهای) بود، مثل اروپا خریداران جوان را مورد هدف قرار نداد بلکه افراد سالخوردهی متولد دوران بعد از جنگ جهنی دوم را هدف قرار داد. در حالی که داراییهای دلال رشد مییافت، خودروها در مباحثات صنعتی با عنوان «انحراف» و «اشتباه» شناخته شدند. سومین تلاش بی وقفهی فورد برای تسلیم نشدن، فوکِس بود. فوکس که در اکتبر سال 1998 در اروپا معرفی شد، یک خودروی کوچک با هدف جایگزینی با فیستا و کونتور/میستیک بود. البته نه کاملاً. فوکس همان شاسی فیستا را داشت – بنابراین کوچک است – اما سقف آن بالا آمده است تا فضای درونی بیشتری داشته باشد، در حقیقت به اندازهی موندیو. و هنوز فیستا و موندیو در بازارهای بیرون از آمریکای شمالی تولید و فروخته میشوند. اما هدف فوکس، تبدیل شدن به یک خودروی جهانی بود و بر خلاف فیستا و موندیو، توانسته بود نظرات مطلوبی را جلب کند و آمریکای شمالی و جاهای دیگر فروش دارد. در سال 2001، فورد فوکس 895,700 واحد در جهان فروش داشت و آن را به طور بالقوه به محبوبترین خودرو در جهان تبدیل کرد. 568 هزار واحد از اینها در اروپا فروخته شد که چندین جایزه هم از جمله قابل اتکاترین خودرو در سال 2001 در آلمان را برنده شد. موفقیت آن نه تنها به خاطر کیفیت و قابل اتکا بودن زیاد، بلکه همچنین به خاطر سبک آن و یک مدل محبوب دارای درب عقب بود. بازار جوانتر نیز به خوبی به تبلیغات خلاقانه و سرگرم کنندهی آن پاسخ داد. در یک تبلیغ تلویزیونی که برای نشان دادن مزیت درب صندوق عقب طراحی شده بود، یک زن خریدار که به یک فروشندهی خوش تیپ نظر دارد، به او اجازه میدهد که کمک کند و اجناس را در ماشین بگذارد. در حالی که فروشنده این کار را میکند، آن زن مرد را به داخل هول میدهد و سریع درب صندوق را میبندد و با جایزهاش از آنجا میرود. متاسفانه یک بینندهی مرد عصبانی در تورونتو که به طور موفقیت آمیزی به شورای استاندارد تبلیغات کانادا شکایت کرده بود، باعث شد شرکت فورد این تبلیغ را از روی آنتن حذف کند. جدای از چنین دست اندازهایی در راه، فوکس هنوز با چابکی در کلیهی بازارهای خود فروش دارد زیرا به تدریج در سراسر جهان گسترش مییابد.فوکس شاید سومین افسون این شرکت باشد.(سیارک)