تفاوت های رشدی در دختران و پسران / صورتی و آبی، عروسک ها و کامیون ها

در


(سیارک) دختران و پسران به اندازه قفسه های اسباب بازی برای دخترها و پسرها با هم تفاوت ندارند. نه همه دخترها به رقص باله و لاک ناخن علاقه دارند و نه همه پسرها می خواهند وقتی بزرگ شدند، آتش نشان و بازیکن فوتبال شوند. درحالیکه مطالعات نشان می دهد به هنگام تولد فکر آنها مانند یک لوح سفید، خالی از زمینه های جنسیتی نیست. برای مثال، دختر بچه ای که بی نظم و ترتیب و بی قاعده تربیت و بزرگ می شود، در نهایت ممکن است این دختر رفتارهای پسروار از خود نشان دهد، اما همچنان در او احتمال بروز مهارت های خاص دخترانه وجود دارد. والدین بایستی نسبت به ویژگی های منحصر بفرد و خاص فرزندانشان بسیار حساس باشند، ضمن بخاطر داشتن این امر که مسئله جنسیت حداقل منجر به تفاوت های اندکی در میان آنان خواهد شد.

توسعه و رشد فیزیکی

به گزارش سایت بی بی سنتر ، پسران و دختران تا اواخر سالهای ابتدایی خود با سرعت مشابهی به لحاظ فیزیکی رشد می یابند. دختران عموماً در اواخر دوران ابتدایی، سرعت رشد قدی بیشتری نسبت به پسران دارند، اما در طی چند سال پسران رشد جهشی داشتند که منجر به رشد قدی بیشتری نسبت به دختران شد. درحالیکه رشد قدی دختران در سال حدود سه اینچ است، رشد قدی پسران حدود 3 تا 4 اینچ در سال است.

مهارت های حرکتی

به گزارش سایت آنلاین بی بی سنتر، پسران عموماً سریعتر از دختران مهارت های حرکتی درشت از جمله دویدن و برقراری تعادل را در خود پرورش می دهند. در مقابل، دختران سریعتر از پسران مهارت های حرکتی ظریف از جمله نوشتن را در خود پرورش می دهند. با توجه به کتاب «رشد کودک؛ اصول و دیدگاه ها» نوشته جوآن لیتلفیلد کوک و گِرِگ کوک ؛ ویرایش سال 2009،

پسران از دوران نوزادی تا اواخر زندگی خود، تمایل دارند تا سطوح باالاتری از فعالیت های فیزیکی را نسبت به دختران از خود نشان دهند. از آنجا که دختران کمتر فعال هستند و مهارت های حرکتی ظریف را زودتر از پسران از خود نشان می دهند، آنها نسبت به پسران به هنگامی که وارد مدرسه می شوند، برتری دارند.

مهارت های فضایی

اگرچه تفاوت ها در اغلب این مهارتها، به طور کلی ناچیز است – و برخی از این تفاوت ها به دلیل نوع برخورد و رفتار جامعه با افراد بر اساس جنسیت آنها، به کلی تغییر کرده اند – اما بر اساس نظریه های کوک ، یک تفاوت عمده میان دختر و پسر آن است که پسران در آزمون های مهارت های فضایی عملکردی بهتری نسبت به دختران دارند. یک نمونه از مهارتهای فضایی، تواناییِ تصور ذهنی از اشیا به هنگامی است که از زوایه ای متفاوت به آن نگاه شود. این مهارت و توانایی در میان پسران از سنین 9 تا 13 سالگی و در دوران نوجوانی پرورش می یابد.

مهارت های زبانی

اگرچه پسران به هنگامی که سخن از مهارت های فضایی به میان می آید، دست بالاتری دارند، اما دختران در مهارت های زبانی و کلامی مقدم ترند. دکتر آنیتا سِتی در سایت آنلاین مهارت های فرزند پروی می نویسد که دختران در سنین پایین تر تمایل به صحبت کردن ، استفاده از لغات دارند، ونسبت به پسران در سالهالی ابتدایی خود، سطح بالاتری از فهم زبانی و پیچیدگی زبانی را از خود نشان می دهند. برای مثال، دختران می توانند تا سن 16 ماهگی، حدود 100 کلمه را تولید و بیان کنند، درحالیکه پسران در همان سن ممکن است 30 کلمه را تولید کنند. این مسئله تا دوران مدرسه ادامه دارد که نوشتن، هجی کردن، و به طورکلی زبان برای دختران راحتتر از پسران است. برخی تفاوت ها درمهارت های این چنینی در طول زمان تقلیل می یابد، اما با گذشت زمان مهارت های مانند نوشتن همچنالن در دختران نسبت به پسران برتری دارد.

بلوغ

به گزارش سایت بی بی سِنتر، دختران سریعتر از پسران به دوران وجوانی و بزرگسالی رشد می کنند. برخی از دختران در سنین هشت سالگی به بلوغ می رسند که پستان ها و موهای ناحیه تناسلی شان رشد می کند و در برخی دیگر ممکن است این امر تا سنین دوازده سالگی اتفاق نیافتد. سپس در دختران یک جهش رشدی اتفاق می افتد . در طول پنج سال از زمان رشد سینه ها، عادت ماهیانه می شوند. اما در پسران عموماً اولین نشانه های بلوغ (بزرگ شدن بیضه ها، و سپس بزرگ شدن آلت تناسلی و رشد مو در ناحیه تناسلی) تا سنین حدود نه سالگی دیده نمی شود. این مقاله ادامه دارد در قسمت بعدی به "تفاوت های جنسیتی به لحاظ ساختاری" پرداخته می شود.(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

عکس پروفایل در شبکه های اجتماعی درباره چه چیزی صحبت می کند

در

 

آواتار ها در شبکه های اجتماعی درباره چه چیزی صحبت می کنند

به گفته روانشناسان ، شخصیت های کارتونی وضعیت عاطفی کاربر را منعکس می کنند و تصاویر حیوانات بر ویژگی های شخصیت او تأکید می کنند. 
در عصر توسعه اینترنت و شبکه های اجتماعی ، آواتار به چهره ای مجازی برای طرفداران چت در وب تبدیل شده است. کسی که می توانید در اینترنت ملاقات کنید! برخی ترجیح می دهند به جای تصویر خود یک نماد را در پروفایل خود بگذارند ، در حالی که برخی دیگر به شکل یک قهرمان کارتونی یا یکی از بسیاری از افراد مشهور ظاهر می شوند. یک آواتار می تواند در مورد ماهیت فردی که او را برای ارسال در صفحه خود در شبکه اجتماعی انتخاب کرده است ، چیزهای زیادی بگوید.
 
- نماد تصویری است که یک شخص به عموم مردم عرضه می کند. برای شبکه های اجتماعی ، مردم تصاویری را انتخاب می کنند که تا حد ممکن بسیاری از فضیلت هایشان را نشان می دهند ، در مورد خصوصیات شخصی صحبت می کنند. روانشناسان می گویند: "معمول است که شخص از نوعی تصاویر استفاده کند تا وضعیت و احساسات درونی خود را نشان دهد ."
 

 

آواتار عکس های شخصی چه می گویند

بسیاری از کاربران پنهان کردن چهره خود را در پشت تصاویر مختلف ضروری نمی دانند. البته شخصی که عکسی در آواتار دارد ، به حق می تواند صاحب چنین کیفیتی مانند باز بودن باشد. اما این تنها کیفیتی نیست که عکاسی می تواند درباره آن صحبت کند.
در نوار یک دوست ، اغلب می توانید عکس هایی را مشاهده کنید که کاربران را با همرزمان خود جذب می کند.
 
- از عکس هایی که دو نفر در آنها به تصویر کشیده شده است ، به عنوان نوعی گفته می شود که فرد تنها نیست ، او یک فرد دوست داشتنی و دارای یک خانواده است. با کمک چنین آواتارها همچنین توضیح داد که :عکس های زوج راهی برای به اشتراک گذاشتن شادی آنها است.  
 
علاوه بر یک دوست عزیز ، کودکان می توانند روی نماد نمایش داده شوندد. در چنین مواردی می توان گفت والدین شاد به دنبال به اشتراک گذاشتن شادی خود با دوستان هستند. هنگامی که شخصی عکس جدیدی را در صفحه خود قرار می دهد ، انتظار دارد که مردم دقیقاً در مورد آن طرف از زندگی او - خانواده ، فرزندان یا چیزهای جدیدی صحبت کنند.
همه کاربران دوست ندارند از عکسهای خود به عنوان آواتار استفاده کنند. خوشبختانه ، در چنین مواردی می توانید در اینترنت تصاویر بسیاری را پیدا کنید.
 
- تصاویر می توانند دو چیز را نشان دهند. اولاً ، صاحب چنین آواتار همان چیزی نیست که او ادعا می کند ، خصوصیاتی را نشان می دهد که دوست دارد از آن برخوردار باشد. دوم، با کمک تصاویر یک فرد می تواند یکی روی یکی از صفات شخصیتی خود، که شاید مردم متوجه نمیشوند تاکید کند.
 

 

آواتار شخصیت های کارتونی چه می گویند

حتی بزرگسالان نیز چند قهرمان کارتونی را فراموش نمی کنند و اغلب از تصاویرشان به عنوان آواتارهای خاص خود استفاده می کنند.
 
- شخصیت های کارتونی همیشه تصاویر چیزی آسان ، مثبت ، سرگرم کننده هستند. ارتباطات بسیار پایداری با قهرمانان وجود دارد. وقتی از یک شخصیت کارتونی به عنوان آواتار استفاده می کنیم ، بیشتر اوقات ما خود را با احساسی که این قهرمان منتقل می کند ، ارتباط می دهیم. چنین آواتارها شخصیت یک شخص را به خوبی منتقل نمی کنند ، اما حالتی که او اکنون در آن قرار دارد بسیار واضح است .
 

 

آواتار قهرمانان منفی چه می گویند

به هر حال ، کاربران نه تنها از تصاویر شخصیت های مثبت به عنوان آواتار بلکه افراد شرور را انتخاب می کنند. به گفته روانشناسان ، انتخاب چنین قهرمانی لزوماً نشانگر خصوصیات منفی شخصیت یک شخص نیست. چنین تصویری ممکن است به عنوان یک روش محافظت عمل کند.
 
- کاملاً ممکن است که فردی که نماد آوانار شرور را به در پروفایل خود می گذارد به خودی خود بسیار آرام باشد. اما مواقعی وجود دارد که فرد حوصله مثبت بودن در همه چیز را ندارد. با استفاده از تصویر یک شخصیت منفی ، می تواند بگویید که بهتر است اکنون از من دوری کنید. این تصویر به دیگران هشدار می دهد.
 

 

آواتار حیوانات چه می گویند

دوستداران حیوانات در صفحات شبکه های اجتماعی دوست دارند در مورد حیوانات خانگی خود لاف بزنند و غالباً تصویر حیوانات خانگی در آواتار قرار می دهند. علاوه بر گربه ها و سگ ها ، حیوانات وحشی نیز در بین کاربران محبوب است.
 
- هر حیوان دارای خصوصیات بارز خود و کاریزما ی خاص خودش است. حیوان موجود در آواتار می تواند بر ویژگیهای شخصیت یک شخص تأکید کند. افراد با این یا آن حیوان شناسایی می شوند.
 
جولیا رابرتز یا برد پیت را جعل می کنید ؟! روانشناسان می گویند شما فقط می خواهید مثل آنها باشید.

 

آواتار از شخصیت های مشهور

استفاده از عکس های افراد مشهور به عنوان آواتار در بین زنان و مردان محبوب است. برای دختران در چنین مواردی ، کل تصویر یک فرد مشهور مهم است - لباس ، آرایش ، صورت اما پسران اغلب عکس هایی را ترجیح می دهند که فقط چهره فرد را نشان می دهد.
 
- زنان ، به طور معمول ، با کمک یک نماد "سلبریتی" نشان می دهند که دوست دارند چه چیزی باشند. بیشتر اوقات ، اینگونه است که دختران تمایل خود را برای مطابقت با تصویر یک فرد مشهور درک می کنند.مردان اغلب عکس های پرتره از ستاره ها را انتخاب می کنند. به طور معمول ، مردانی با چنین آواتارها با یک فرد مشهور ارتباط می یابند و به دستاوردهای او احترام می گذارند.
 
نباید نسبت به افرادی که پشت تصاویر قهرمانان و افراد مشهور پنهان شده اند ، مغرضانه عمل کنید.
 

 

آواتار از خلاقیت فرد چه می گوید

و بدون کمک یک متخصص مشخص است که افرادی که خلاقیتهای خود را با کمک آواتارها نشان می دهند ، اهداف متفاوتی دارند. 
 
- مردان با کمک آواتارهای کپی رایت به نتایج فعالیت های خود می بالند و زنان به این امر احتیاج دارندکه بپرسید، چگونه او این یا آن چیز را انجام داده است.
 

 

آواتارهای متناقض چه می گویند

کاربران شبکه های اجتماعی را می توان طبق یک اصل دیگر تقسیم کرد - کسانی که تقریباً هر هفته آواتار خود را تغییر می دهند و کسانی که تقریبا هرگز آنها را جایگزین نمی کنند.
 
- به احتمال زیاد ، کسی که غالباً آواتار را تغییر می دهد ، زمان زیادی را در وب می گذراند و دائماً در حال برقراری ارتباط است ، و هنگامی که ما در جریان ارتباط هستیم ، همیشه یکسان نیستیم. هر روز فرد متفاوت است و تصاویر به نمایش آن در وب کمک می کنند. برای کاربران ، تغییر آواتار تقریباً همانند تغییر لباس در زندگی روزمره است. علاوه بر این، تغییر اجازه می دهد تا آواتار برای جلب توجه باشد.
کسانی که عکس پروفایل را به ندرت تغییر می دهند ، به گفته روانشناس ، به سادگی از شبکه های اجتماعی به عنوان منبع اطلاعات استفاده می کنند. یک عکس برای چنین کاربران فقط شناسه ای است که با استفاده از آن می توان در اینترنت به راحتی تشخیص داده شوند.
 
اگر شخصی یک آواتار در شبکه های اجتماعی ندارد ، برچسب یک شخص مرموز را به او نچسبانید.
 

 

افراد بدون آواتار

در اینترنت کاربرانی وجود دارند که به هیچ وجه آواتارها را در حساب های خود در شبکه های اجتماعی بارگذاری نمی کنند. روانشناسان توصیه نمی کنند که فوراً برچسب شخص مرموز را بر روی چنین کاربرانی بچسبانید. شاید چنین کاربرانی فقط از طریق اینترنت اطلاعات دریافت می کنند و هیچ دلیلی برای به اشتراک گذاشتن عکس های شخصی خود با عموم نمی بینند. 

نظرات

در ادامه بخوانید...

5 چیزی که معمولا دختران در روز قرار خود انجام می دهند

در

ما نمی توانیم همیشه مطمئن باشیم که از اولین قرار خود لذت برده یا نخواهیم برد. چیزی که ما می دانیم این است که می خواهیم ، آن روز ، کامل باشد. بیایید ببینیم چه چیزهایی توسط دختران در روز قرار انجام می شود.


1. می خواهند شیک به نظر برسند.
ما در خانه متفاوت به نظر رسیده و رفتار می کنیم. زمانی که بیرون می رویم خیلی تغییر می کنیم. یقینا نسبت به زمانی که در قرار حاضر شده ایم ، کاملا متفاوت هستیم ، مگر غیر از این است ؟ در خانه ، در میان خانواده و دوستان خود با پوشیدن تی شرت و جین و بدون آرایش حس خوبی داریم. آمادگی برای روز قرار به لوازم شیک ، آرایش کامل ، عطر و ادکلن و کفش پاشنه بلند نیاز دارد.
2. شکستن سکوت
سکوت برای ما کمی عجیب به نظر می رسد. بنابراین ، صحبت راجع به چیزهای نامناسب مثل دوست قبلی خود حتی کار را بدتر می کند. برای اینکه احمق یا عجیب به نظر نرسید ،‌ در مورد موضوعاتی فکر کنید که آمادگی صحبت را در مورد آنها دارید اگر دوستتان نمی داند راجع به چه چیزی صحبت کند. سعی کنید موضوع معمولی راجع به سرگرمی ها ، سفر و .. باشد و تلاش کنید از بحث های سیاسی، جنسی و مذهبی بپرهیزید. (سیارک
3. اضطراب و بی قراری
در روز قرار اضطراب نداشته باشید ، عصبی بودن اصلا جالب به نظر نمی رسد. آرام باشید و از گفتگو، هوای بیرون، رستورانی که قرار ملاقات را در آن گذاشته اید، لذت ببرید. طبیعی بوده و به یاد داشته باشید که شما کسی هستید که " انتخاب کننده" اید. مهم نیست آن فرد چقدر شما را دوست داشته باشد ، حتی اگر از او متنفر هستید ، یا با او در آینده نخواهید ماند. رئیس باشید و احساس رئیس بودن کنید.
4. لبخند بزنید
لبخند زدن چیز بدی نیست. در اینجا ایده ی اصلی این است که بدانید چه چیزی واقعا باعث خنده ی شما می شود. آیا دوست شماست که باعث می شود احساس استرس یا خجالت کنید و شما می خواهید فرار کنید؟ یا واقعا او را دوست دارید و خنده ی شما صادقانه است؟
5. پوشیدن لباس های آزار دهنده
از پوشیدن لباس های تنگ و کفش های نامناسب خودداری کنید. شما نباید خود را به محنت بیاندازید. روز قرار یک مصاحبه ی شغلی نیست. روز قرار دقیقا به خوبی پیش می رود اگر احساس شادی داشته باشید. شما نباید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید. به یاد داشته باشید که شما ملکه اید و بگذارید دوستتان کسی باشد که قصد دارد شما را بفریبد.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک

در

بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها فقدان بیماری یا نواقص دیگر در بدن نیست بلکه

«تندرستی نداشتن هیچ گونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جسمانی برای هر فرد جامعه است.»سلامتی تاجی است بر سر افراد سالم که فقط افراد بیمار آن را می بینند.

در زیر مجموعه سلامتی موارد مختلفی مانند: سلامت جسمی، سلامت روان، سلامت کودک و ... قرار می گیرد که در این جا ما به بحث سلامت کودک می پردازیم. شاید بگویید این چه ربطی به تربیت کودک داشت؟ حق با شما است؛ اما این را در نظر بگیرید کودکی که درست تربیت شده باشد می تواند از بسیاری از مشکلات جسمانی و روانی در امان باشد. همان طور که از بحث بالا مشخص است، ما از همه ی مباحث مطرح شده، تربیت کودک را انتخاب کردیم ولی همین زیر مجموعه خود آنقدر بزرگ است که پرداختن به آن در توان یک مقاله، کتاب یا حتی فرد نیست. بنابر این ما سعی بر این داریم تا گزیده ای از نظرات بزرگ ترین روانشناسان را در طی مجموعه ای از مقالات بیان کنیم که می تواند به شما کمک کند تا کودک خود را هرچه بهتر تربیت کنید. مهم نیست که کودک شما با چه هدفی به دنیا آمده است. شاید به دنیا آمدن کودک شما نا خواسته باشد یا ماه ها و سال ها برای به دنیا آوردن او برنامه ریزی کرده اید یا شاید حتی در حال حاضر کودکی ندارید و برای آینده در حال برنامه ریزی هستید؛ شما در حال مطالعه این مقاله هستید و این نشان می دهد که تربیت کودکتان برای شما مهم است و شما فرد مسئولیت پذیری هستید.(سیارک)

انتظار نداشته باشید تربیت کودک کار آسانی باشد اما ممکن است. همان طور که سعدی می فرماید:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود           مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد.

در تربیت کودک واضح است که کودک باید چیز هایی را یاد بگیرد تا زمانی که قدرت تشخیص خوب و بد را پیدا می کند و از آن پس نیز به راهنمایی والدین نیاز دارد. با توجه به این که صحبت از یادگیری شد و با شنیدن کلمه ی یادگیری بحث آموزش نیز مطرح می شود بهتر است ابتدا این موارد را به خوبی توضیح دهیم؛ سپس به مباحث تربیتی بپردازیم.

آموزش می تواند شامل آموزش رسمی و آموزش غیر رسمی باشد. آموزش رسمی به آموزشی گفته می شود که در یک محیط رسمی مانند مدرسه صورت می گیرد. این نوع آموزش در اصل به فعالیت های حرفه ای معلم گفته می شود. آموزش رسمی آموزشی است که به صورت غیر رسمی صورت می گیرد مانند چیز هایی که کودک از همسالان، بزرگتر ها و ... یاد می گیرد. در تعریف یادگیری سیف (1392) می گوید:

"یادگیری به فرآیند ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه (Experience) است گفته ‌می‌شود و نمی‌توان آن را به حالتهای موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا مصرف داروهای پدید ‌می‌آید نسبت داد."

در اصل آموزش وظیفه معلم و در آموزش غیر رسمی وظیفه دیگران و یادگیری وظیفه کودک است. کم کم به نظر سخت می رسد. اگر کودک نخواهد یاد بگیرد؟ چگونه در کودک انگیزه ایجاد کنیم تا یاد بگیرد؟ و سؤالاتی از این قبیل پیش می آید. خوشبختانه کودکان پر انرژی و خواهان یادگیری هستند. آن ها کنجکاو هستند و به محیط اطراف خود بسیار دقت می کنند. شاید تا به حال دیده باشید وقتی کودکی می خواهد کاری انجام بدهد یا پس از انجام کار به پدر یا مادر خود یا اطرافیان نگاه می کند و منتظر دیدن واکنش آنها است تا بداند که آیا انجام این کار خوب است یا نه. بله این فرصت های کوچک برای آموزش رفتار درست و مناسب به کودک بسیار حیاتی هستند. کودک فقط به والدینی نیاز دارد که به جای فیلم نگاه کردن یا کار بیش از اندازه و ... برای او وقت بگذارد و در فرصت های مناسب به یادگیری بهتر او کمک کند.

در مورد یادگیری مکاتب فلسفی زیادی مانند: ایده آلیسم، رئالیسم، لیبرالیسم و ... وجود دارد. نظریات روانشناسی فراوانی که در سه دسته کلی رفتار گرایی، شناخت گرایی یا ترکیبی از هر دو قرار می گیرند.

هر چند که دانستن این نظریات و مکاتب فلسفی بسیار مفید هستند ولی بسیار وقت گیر هستند و در هر جایی لازم باشد ذکر خواهند شد. در این مجموعه مقالات سعی خواهیم کرد بیشتر با مثال های واضح و موارد عملی و کاربردی در تربیت سر و کار داشته باشیم. اگر در این زمینه خواهان اطلاعات تئوری بیشتری هستید می توانید با مطالعه کتاب هایی در زمینه روانشناسی تربیتی اطلاعات مورد نیاز خود را به دست بیاورید. قبل از پرداختن به روش های تربیتی بیایید به برخی از مشکلاتی که والدین با آن ها در گیر هستند نگاهی بیاندازیم.

مشکلاتی که والدین با آن ها روبرو هستند.

حتی اگر صاحب کودکی نباشید ممکن است در اطرافیان خود یا حتی در خیابان و بازار برخی از مشکلاتی را که والدین با آن دست و پنجه نرم می کنند دیده باشید.

کودکی که در خیابان همراه لج می کند و به حرف پدر و مادر خود گوش نمی دهد و گریه می کند.

کودکی که کودکان دیگر را کتک می زند و یا اسباب بازی آن ها را می گیرد و یا خراب می کند.

به مثال هایی دیگر توجه کنید:

کودک سه ساله شما هنگامی که با خواسته او مخالفت می کنید، شما را می زند. شما سرزنش کردن و کتک زدن را امتحان کرده اید اما رفتار او بدتر شده است.

هر گاه شما کار ساده ای را از دختر ده ساله ی خود می خواهید، او با لحنی بی ادبانه جواب شما را می دهد و شما از این برخورد او ناراحت و عصبانی هستید. هنگامی که برای او توضیح می دهید که پاسخش چقدر بی شرمانه و نامناسب است، شما را مسخره می کند.

شما از صبح روز تعطیل آخر هفته وحشت دارید. هر هفته کودکان دوازده و هشت ساله شما در حین تماشای تلویزیون با هم بگو مگو و دعوا دارند. شما پیوسته به آن ها اخطار می دهید که از دعوا و مشاجره بپرهیزند. اما در واقع هیچ ابزار مناسب و مؤثری برای پشتیبانی کردن از اخطارهای خود در اختیار ندارید.

دختر پنج ساله شما به تازگی قشقرق به پا می کند. او حتی در منزل دوستان و آشنایان هم این کار را می کند. شما از رفتار او و از معذرت خواهی و توجیه کردن های او خسته شده اید اما برای تغییر دادن او احساس درماندگی می کنید.

در گفته های خود از رویکرد رفتاری یاد کردیم. رویکرد رفتاری در مورد پرورش وتربیت کودکان، برای درک آنان  و کمک کردن به تغییر آن ها بسیار مفید است. و اما رویکرد رفتاری چیست؟ رویکرد رفتاری توسط دانشمند روسی پائولوف که در آزمایشگاه خود مشغول مطالعه بر روی بزاق سگ ها بود پایه گذاری شد و دانشمندان بزرگی مانند: بی اف اسکینر و ثرندایک و ... نظریات خود را در قالب این رویکرد بیان کرده اند. این رویکرد به مهم ترین روش های یادگیری یعنی عادی شدن، شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنشگر و حل مسئله اشاره می کند که در روانشناسی بیشتر به شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنشگر یا فعال توجه می شود. به طور کلی رویکرد رفتاری می گوید که رفتار خوب و بد هر دو آموخته شده هستند. همچنین این رویکرد اشاره دارد که رفتار می تواند «یادگیری زدایی» شود. یعنی رفتار بدی که آموخته شده است را می توان «خاموش» کرد یعنی از بین برد و رفتار بهتری را جایگزین آن کرد. تربیت رفتاری روش ها، مهارت ها، شیوه ها و راهبردهای آزموده ای را به شما عرضه می کند تا در جهت بهبود رفتار کودک خود، از آنها استفاده کنید.

شما می توانید در مورد کمک به کودک خود جهت تغییر، خوش بین باشید. روش های رفتاری در تغییر تمامی انواع مشکلات رفتاری، بسیار مفید هستند.

مطالعات تحقیقاتی مربوط به کودکان که در ایالات متحده و سایر کشور ها انجام شده اند، 50 تا 90 درصد کاهش را در دامنه متنوعی از مشکلات رفتاری با استفاده از روش های رفتاری نشان می دهند. تمام روش هایی که در این مقالات مطرح می شود، مورد استفاده قرار گرفته است.

در بخش های بعدی مطالب بیشتری را در مورد تربیت کودک و راهبردهای عملی بیان خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید و ادامه مقالات را از سایت سیارک دنبال کنید. امید است در پناه خداوند موفق و سربلند باشید و این مقالات راهنمای خوبی برای تربیت کودکانتان باشد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

جنسیت مدیر ارشد امور مالی و کیفیت اقلام تعهدی

در

 (سیارک)در این پست قصد داریم ارتباط بین جنسیت مدیر ارشد امور مالی ( CFO) و کیفیت اقلام تعهد شده را بررسی  کنیم. بر اساس یافته های تحقیقات قبلی در مورد تفاوت های جنسیت در انواع تنظیمات تصمیم گیری ، مانند نگرش های ریسک پذیری، قضاوت های مالی و پیروی از مقررات آنها این فرضیه را مطرح می کنند که شرکت هایی با CFO های خانم، دارای کیفیت اقلام تعهدی بالاتری خواهد بود. این یافته های تجربی که بر اساس نمونه ای از 1559 شرکت در سال 2005 می باشد، این نظریه را حمایت می کند. این مطالعه نشان می دهد، پس از کنترل عوامل دیگر که در مطالعات قبل نشان داده که با اقلام تعهدی ارتباط دارند، شرکت هایی با CFO های خانم مقدار مطلق کمتری برای عملکرد تطابقی اقلام تعهدی اختیاری و مقدار مطلق کمتر برای خطاهای برآورد اقلام تعهدی دارند.
انگیزه های این مطالعه این موارد است: 1- اقدامات اخیر کنگره مربوط به نقش فردی مدیران اجرایی در حصول اطمینان از کیفیت گزارش های مالی 2- تحقیق در حوزه های مختلف که تفاوت های جنسیتی در کار و احکام حسابداری را پیشنهاد می دهد.
پس از شکست Enron، قانونگذاران و تنظیم کنندگان به نقش CFO در حصول اطمینان از کیفیت گزارش مالی علاقه نشان دادند. این ابراز علاقه به خاطر آن بود که CFO کنترل قابل ملاحظه ای بر نتایج مالی گزارش شده شرکت دارد .
بعضی از مطالعات اخیر ارتباط بین منصب های CFO و کیفیت اقلام تعهدی را بررسی کرده اند. محققاناقلام تعهدی انتخابی را برای 172 شرکت، که یکی از کارکنان سابق قسمت بازرسی را برای سمت CFO گماشتند و همچنین نمونه هایی از شرکت هایی که نفر جدیدی برای سمت CFO قرار دادند که با قسمت بازرسی شرکت آشنایی نداشت، مقایسه کردند. آن ها دریافتند که شرکت هایی با CFO های آشنا با سیستم بازرسی در مقایسه با شرکت هایی که CFO های آنها ناآشنا بودند، مدیریت درآمد بهتری دارند. Geiger و North در2006 تغییرات در اقلام تعهدی انتخابی را که با قراردادن CFO های جدید برای 172 شرکتی که CFO های جدیدی از سال 1994 تا 2000 قرار دادند ، بررسی کردند; آنها کاهش قابل ملاحظه ای در اقلام تعهدی انتخابی پس از انتصابات نشان می دهد و مقدار این کاهش از گروه کنترلی شرکت های بدون CFO های جدید بیشتر بود. Geiger و همکاران، دریافتند که واکنش بازار به شرکت هایی که حسابدار و مدیران مالی را مستقیما از شرکت های بازرسی خارجی شان استخدام می کنند در طول سال های 1985 تا 2002 به صورت قابل ملاحظه ای مثبت بود و چنین انتصاباتی با کیفیت پایین تر گزارش مالی ارتباطی ندارد، چه وقتی که اندازه گیری کیفیت با اقلام تعهدی اختیاری و یا حسابداری و حسابرسی اجرایی (AAER) علیه شرکت باشد. بنابراین، تحقیقات اخیر ارتباط بین تصدی سمت توسط CFO ها و کیفیت اقلام تعهدی را بررسی می کند. در این پست، ما یک ویژگی دیگر ، جنسیت مدیر ارشد مالی و کیفیت اقلام تعهدی را بررسی می کنیم.
همانگونه که قبلا به صورت جزئی بحث شد، تحقیق در حوزه های مختلف نشان داد که خانم ها در تصمیم گیری های مختلف اقتصادی تمایل کمتری به پرخاشگری داشته و هوشیارتر هستند.

برای مثال خانم ها عموما تمایل بیشتری برای مخالفت با ریسک دارند و در زمینه انتخاب های سرمایه گذاری، خانم ها بیشتر دوست دارند گزینه ای با پرخاشگری کمتر را برای بازنشستگی انتخاب کنندو در سهام موجود رایج ،خانم ها بیشتر دوست دارند قوانین و مقررات را بپذیرند; و تفاوت های جنسیتی به طور خاص در موقعیت های مبهم بیان می شود-همانطور که در زمینه اقلام تعهدی بود . محققان شواهدی یافتند و نشانگر این بود که خانم ها در ارزیابی کسب سود و صدور بدهی هوشیارتر هستند. وزن کلی این شواهد نشان می دهد که تفاضل احتیاط و ریسک پذیری خانم ها در کار و سرمایه گذاری به نظریه ما می انجامد که شرکت هایی با CFO های خانم کیفیت اقلام تعهدی بالاتری دارند.
نظریه مان را با استفاده از دو رویکرد مختلف امتحان کردیم. اول، از مقدار مطلق عملکرد تطابقی کل اقلام تعهدی غیرعادی و اقلام غیرعادی جاری با روش پیشنهاد شده توسط Kothari و همکاران در 2005 استفاده کردیم. دوم، از مدل سطح مقطعی Dechow و Dichev (از این به بعدDD نامیده می شود) 2002، معیار کیفیت اقلام تعهدی و مدل توسعه داده شده که در مقاله Francis و همکاران 2005 و Jones و همکاران 2008 اجرا شد، استفاده کردیم. نظریه خودمان را با استفاده از نمونه ای شامل 1559 شرکت که سال مالی آنها در سال 2005  تمام می شود، آزمایش کردیم. نتایج تحقیقات نشان داد که شرکت هایی با CFO های خانم، دارای مقدار مطلق کمتر اقلام تعهدی غیر عادی و خطاهای برآورد اقلام تعهدی کم تری بودند.
قسمت بعدی زمینه ای فراهم می کند و نظریه را توسعه می دهد. این قسمت در ادامه با بحث در مورد روش و داده می آید. پی از مهیا کردن جزئیات در مورد نتایج از آنالیزهایمان، با یک خلاصه و بحث نتیجه گیری می کنیم.

تفاوت های جنسیتی در تصمیم گیری

Byrnes و همکاران در1999 ، 150 مطالعه مربوط به تفاوت های جنسیتی در ریسک پذیری را مرور کردند و تاییدی بر این نظریه پیدا کردند که:

خانم ها به طور متوسط در تصمیم گیری در انواع زمینه ها، نسبت به آقایان، هوشیار تر و کمتر پرخاشگر هستند.

همچنین تحقیقات قبلی نشان می دهد چنین هوشیاری و مخالفت با درآمد زیاد در خانم ها در انواع قضاوت های کاری و زمینه های تصمیم گیری رایج است. برای مثال، Sexton و Bowman-Upton در 1990، موسس شرکت ها را بررسی کردند و برای خانم ها در چهار نوع از اقدامات ریسک پذیری، نمره های کمتری پیدا کردند; Hansemark در 2003، نشان داد که تفاوت های قابل ملاحظه ای بین آقایان و خانم های موسس شرکت در پیش نیازهای لازم برای شروع کار جدید وجود دارد. Powell و Ansic در 1997، دریافتند که خانم ها نسبت به آقایان که آشنایی ها، هزینه ها، ابهامات رادرنظر نمی گیرند، هوشیارتر بوده و کمتر دنبال ریسک هستند و بنابراین آقایان و خانم ها استراتژی های مختلفی را در میحط های تصمیم گیری اقتصادی اتخاذ می کنند.
خیلی از مطالعات به بررسی این پرداختند که آیا تفاوت های جنسیتی در هوشیاری و پرهیز کردن از ریسک که در روانشناسی عمومی و ادبیات کار دیده می شوند، به تفاوت در قضاوت های کاری و تنظیمات تصمیم تبدیل می شود. Cohn و همکاران در1975 و Riley و Chow در1992، دریافتند که خانم ها هنگام تصمیم گیری مربوط به سرمایه گذاری بیشتر از آقایان از ریسک کردن دوری می کنند. تحقیقات دیگر نشان می دهد بعد از کنترل عوامل جمعیت شناسی مانند درآمد، سن و وضعیت تاهل، خانم ها بیشتر دوست دارند گزینه های محتاط تر را برای دوران بازنشستگی انتخاب کنند  و همچنین برای سهام موجودی رایج (Barber و Odean Olsen و Coxدر 2001 دریافتند که خانم ها: 1- مشخصه هایی مانند ابهام را با وزن بیشتری در مقایسه با همکاران آقا می سنجند و 2- بر کاهش ریسک در تصمیمات مالی بیشتر از آقایان تاکید می ورزند. مطالعات همچنین نشان می دهد خانم ها در محیط هایی که آقایان اکثریت هستند مانند امور مالی، اعتماد به نفس کمتری دارند و کمتر مستعد اطمینان بیش از حد در قضاوت های مالی هستند (Barber و Odean 2001; Fehr-Duda و همکاران Estes و Hosseini در  1988 دریافتند که حتی در میان سرمایه گذاران خبره، بعد از کنترل عواملی سن، تجربه، تحصیلات، دانش و سرمایه، جنسیت یک عامل مهم بیانگر اثرگذاری اعتماد به نفس در تصمیمات سرمایه گذاری است.
همچنین تحقیقات قبلی از تفاوت های جنسیتی در پذیرش مقررات در حسابداری و موقعیت های مربوط به مالیات پشتیبانی می کند. در یک محیط تجربی، Baldry در1987 نشان داد که خانم ها در تصمیمات مربوط به گزارش مالیاتی از آقایان سازگارترند، در حالی که Fallan در1999 دریافت که جنسیت درتوجیه تغییر گرایش در رفتار مالیاتی قابل توجه است. Cullis و همکاران در2006 دریافتند که آقایان در مقایسه با خانم ها دوست دارند، در مواقعی که مقدار مالیات به عنوان از دست دادن اطلاق می شود، درآمد را به طور قابل ملاحظه ای کمتر گزارش دهند. Lenney در 1977 پیشنهاد کرد که این تفاوت های جنسیتی به طور خاص در موقعیت های مبهم رایج هستند- مانند مورد قضاوت های مربوط به اقلام تعهدی.
در یک مطالعه همزمان، Haung و Kisgenدر   2008دریافتند CFO های خانم در مورد تصمیمات مربوط به کسب و صدور بدهی هایشان هوشیارتر هستند. مولفان دریافتند شرکت هایی با CFO های خانم کسب های کمتری دارند، اما مقدار کسب ها در شرکت هایی با CFO های خانم از طریق آگهی ها برگشت بالاتری دارد. علاوه براین، Huang و Kisgen در 2008 دریافتند صدور بدهی در شرکت هایی با CFO های خانم نسبت به شرکت هایی که CFO های آقا دارند، خیلی کمتر است. در مجموع، این مولفان پیشنهاد می دهند که نتایج، دقت بیشتر معامله گری توسط CFO های خانم رانشان می دهد.
به طور خلاصه، تحقیقات قبلی نشان می دهد که خانم ها هوشیارتر و سازگارتر با مقررات حسابداری هستند. این امر منجر به این استدلال می شود که CFO های خانم در قضاوت های مربوط به اقلام تعهدی انتخابی پرخاشگری کمتری دارند. این نظریه نشان می دهد شرکت هایی با CFO های خانم احتمالا کیفیت اقلام تعهدی بالاتری دارند. این به نظریه ما می انجامد.
نظریه ما به طور رسمی اینگونه بیان می شود: شرکت هایی با CFO های خانم نسبت به شرکت ها با CFO های آقا، کیفیت اقلام تعهدی بالاتری دارند.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

فرزندم و تکنولوژی

در

کودکان دهه شصت با عروسک و توپ مشغول بازی بودند. اوج آرزو های آن ها توپ و عروسکی پلاستیکی بود. یک دهه بعد کودکان دهه هفتاد بودند که وارد قلمرو آتاری و دستگاه های بازی دیگر شدند. اما از دهه هشتاد به بعد تکنولوژی پا را فراتر از این ها گذاشت. لپ تاپ های گیمینگ و پلی استیشن ها جای توپ و عروسک را گرفتند. دهه نود اما قضیه اش جدا است. کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند اما تبلت و گوشی، سیمکارت و اینترنت پر سرعت در اختیار دارند. شاید به خود بگویید اکنون همه بچه ها همین طور هستند. اما آیا این امکاناتی که والدین به راحتی در اختیار کودکانشان قرار می دهند مناسب سن آن ها است؟ آیا این امکانات سودمندی نیز دارند؟ در ادامه به این سوالات پاسخ خواهیم گفت.

همان طور که می دانیم هر چیزی که در آن زیاده روی شود مضر است.

امروزه ورود تکنولوژی و گجت های رنگارنگ باعث شده است هر کودکی را که می بینیم ساعت ها وقت خود را با این ابزار ها می گذراند و برخی از والدین بدون این که احساس مسئولیت کنند این امکانات را بدون نظارت درست در اختیار فرزندشان قرار می دهند و از مشکلاتی که ممکن است گریبان گیر فرزندشان باشد آگاهی ندارند. در این جا به چند مورد از مشکلات استفاده ی بی رویه ی کودکان از تکنولوژی می پردازیم.

ضعف در مهارت های اجتماعی:

در گذشته بیان می کردند بازی های دوران کودکی تمرینی برای مهارت های اجتماعی در آینده خواهد بود. دختران و پسران تعاملات اجتماعی را در بازی های جمعی می آموختند. همکاری و مهارت های جمعی را در خود تقویت می کردند و در جمع همسالان خود بود که به نقاط ضعف و قوت خود پی می بردند. اما بازی های انفرادی و محدود به تکنولوژی های کنونی کودکان را از تجربه ی لذت کنار هم سالان خود بودن دور می کند و در آینده کودک دچار ضعف در روابط اجتماعی خود می شود زیرا در زمانی که لازم بوده است بیاموزد در کنار هم سالان خود نبوده است. توصیه می شود کودک خود را به پارک، مهد کودک و کلاس هایی همچون آموزش نقاشی و ورزش ببرید تا هم بیشتر با دنیای بیرون از خانه تعامل داشته باشد و هم از دیگر همسالان خود و بازی با آن ها نحوه ی رفتار های اجتماعی را بیاموزد. والدین به عنوان راهنما می توانند رفتار های خوب را تشدید و رفتار های بد را اصلاح کنند.

کم اشتهایی یا پر اشتهایی:

شاید دیده باشید برخی از کودکان چنان وابسته ی تبلت یا کامپیوتر خود شده اند که تقریبا در هیچ وعده ی غذایی حاظر نمی شوند. یا تند تند غذا را خورده و دوباره به بازی مشغول می شوند. اما این نوع غذا خوردن باعث می شود کودک فکر کند هر زمانی برای بازی با این وسائل مناسب است و هر گاه هر چند ساعت که بخواهد می تواند بازی کند. کودکانی که به خاطر از دست ندادن زمان به اندازه ی کافی غذا نمی خوردند و کودکانی که در هنگام بازی مدام مشغول غذا خوردن هستند دچار کم اشتهایی و پر اشتهایی می شوند. والدین باید به کودکان خود بیاموزند که در روز تنها ساعات مشخصی می توانند از این ابزار ها استفاده کنند و در ضمن وعده های غذایی زمانی است که تمام اعضای خانواده به دور هم جمع شده و در کمال آرامش به غذا خوردن می پردازند. این گونه کودک می آموزد هر چیزی زمانی مشخص دارد و می تواند وقت خود را با کار های مفید پر کند.

جمع گریزی:

کودکانی که منزوی هستند. مدام می خواهند در گوشه ای نشسته و تنهایی به بازی با گوشی یا تبلت خود بپردازند میلی به برقراری ارتباط با دیگران ندارند، دچار جمع گریزی شده اند. زیرا معتاد به استفاده از دنیای مجازی شده اند. اعتیادی که باعث می شود نتوانند از وسیله ی بازی خود دور شوند و وارد جمع شوند. در این جا والدین باید از همان ابتدای تهیه ی این گونه وسائل زمان مشخصی را تعیین کرده و از کودک خود بخواهند که تنها در این زمان ها از آن استفاده کنند. بهترین راه برای جلو گیری از به وجود آمدن این دست مشکلات آموزش صحیح استفاده از تکنولوژی است که در اختیار کودکتان قرار می دهید.

چگونه از وابستگی نوجوانان به تکنولوژی جلوگیری نماییم؟ 

افسردگی و کمبود اعتماد به نفس:

بیماری افسردگی آن چنان رایج شده است که امروزه به آن سرماخوردگی روحی می گویند. اما این بیماری تنها مخصوص بزرگسالان نیست بلکه حتی کودکان و نوجوانان نیز به راحتی به آن مبتلا می شوند. تکنولوژی تنها محدود به بازی نمی شود بلکه رسانه های جمعی در بستره ی اینترنت وجود دارند که هزاران بار بیشتر از بازی بر روی روحیه ی حساس کودکان تاثیر می گذارند.

برنامه هایی مانند اینستاگرام و فیسبوک و تویتر جایی برای به اشتراک گذاری تصاویر، فیلم ها و افکار است.

نرم افزاری مانند اینستاگرام را در نظر بگیرید. همه افراد در آن شاد و خوش حال اند، همه افرادی با سطح اجتماعی بالا هستند و مدام در حال تفریح اند. دختران موبور و خوش قیافه بدون اضافه وزن و پسران ثروتمند و قد بلند هستند. جامعه ای آرمانی که کودک و نوجوان ما با آن رو به رو می شود. اما آیا این جامعه ی به تصویر کشیده تماما واقعی است؟ معلوم است که خیر. همه سعی می کنند بهترین حالت خود را برای دیگران به اشتراک بگذارند ولی کودک یا نوجوان ما کمی برای تجزیه و تحلیل این موارد بی تجربه است در نتیجه دخترانمان می آموزند باید لاغر و زیبا باشند و پسرانمان می آموزند قد بلند و ثروت است که مناسب آن ها است. اما فقدان این موارد در آن ها باعث می شود که اعتماد به نفس خود را از دست داده و احساس کبود کنند. در نتیجه این احساس ضعف ها فرد دچار افسردگی می شود. به کودکان خود بیاموزید که هیچ کس در دنیا کامل نیست و هر کس ضعفی دارد. به آن ها اعتماد به نفس داده و به آن ها بیاموزید همان طور که هستند خود را دوست داشته باشند و تنها برای بهتر شدن شخصیت خود تلاش کنند.

بلوغ زود رس:

یکی دیگر از مضرات خطرناک استفاده از تکنولوژی بدون نظارت بلوغ زود رس کودکانمان است. زیرا در محیط اینترنت بدون محدودیت اطلاعات و تصاویر و فیلم ها در اختیار آن ها قرار داده می شود و بدون نظارت کودکان کنجکاو به دنبال کشف دنیایی هستند که ورود آن ها به آن زود است. در نتیجه ی این سهل انگاری والدین کودکانی را خواهیم داشت که دچار بلوغ زود رس شده و از دنیای جنسی خود تنها اطلاعاتی دارند که ممکن است درست نبوده و اصلا با واقعیت منطبق نباشند. هیچ گاه کودک خود را در مقابل استفاده از نرم افزار هایی اینستاگرام و فیسبوک تنها نگذارید و به یاد داشته باشید این فضا ها بستری برای افراد سود جو هستند. از کودکان خود محافظت کرده و همواره بر آن ها نظارت داشته باشید.

برخی از آسیب هایی که ممکن است افراد سود جو به روح و روان کوک یا نوجوانتان وارد می کنند جبران نا پذیر است.

این موارد که ذکر شد از جمله بزرگترین مشکلاتی بود که بیان شد. مشکلات دیگری نیز وجود دارند که برخی زودتر و برخی دیر تر آشکار می شوند. پدران و مادران تا جایی که می توانید کودکان خود را به بازی های جمعی و بودن در محیط خانواده ترغیب کنید و محیطی صمیمی و شاد برای فرزندانتان مهیا کنید. مهمترین کار نیز این است که بر آن ها نظارت داشته و نحوه ی استفاده ی درست از تکنولوژی را به آن ها بیاموزید.

ترجمه  itrans.ir

نظرات

۱۳۹۷/۷/۱۱بله درست می فرمایید

۱۳۹۷/۷/۱۰جمع گریزی و ضعف در ارتباط اجتماعی واقعا معضل نسل جدید شده

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش دوازدهم)

در

در مقاله ی قبلی به آموزش برنامه ای از نظر اسکینر پرداختیم و دانستیم که هر چند استفاده از برنامه های تقویتی فاصله ای نسبی و ثابت مؤثر است اما استفاده از برنامه های تقویتی فاصله ای و نسبی متغیر کار آمد تر است و رفتار با ثبات بیشتری را ایجاد می کند. همچنین این رفتار در برابر خاموشی نیز مقاوم تر خواهد بود.

با توجه به ذکر مسئله ی شکل دهی رفتار در انسان که در مقاله ی قبلی مطرح کردم در این مقاله به این موضوع خواهم پرداخت.

مطمئناً در تربیت کودکان مان یکی از کارساز ترین راهکار ها این است که رفتاری را که از نظر عقلی و انسانی یا شرایط اجتماعی و یا از نظر منافع خود کودک خوب است را در کودک نهادینه کنیم. برای این کار ابتدا باید رفتار را در کودک ایجاد کنیم. پس از ایجاد رفتار باید آن را ثبات ببخشیم و سپس آن را در برابر خاموشی مقاوم کنیم تا در صورت نبود تقویت رفتار از بین نرود.

در جلسه ی گذشته در مورد موش ها حرف زدیم. اسکینر کارهای جالبی انجام داده است. مثلا به کبوتر ها یاد داده است با توپ پینگ پنگ، بازی کنند و ... اما نکته ی مهم در این جا این است که کودک شما با یک حیوان از جهاتی فرق دارد. ما در مورد موش می توانیم آن را در جعبه ای قرار دهیم در حالی که گرسنه است و منتظر بمانیم تا اهرمی را فشار دهد و سپس او را تقویت کنیم. هر چند که این کار نیز خود جای بحث دارد و به نظر بنده حیوانات را نیز نباید آزار داد ولی از جهتی هم در جهت پیشرفت علم لازم است. در هر صورت شما در مورد کودک خود به اندازه ی کافی برای منتظر ماندن برای یک رفتار خاص فرصت ندارید. و باید خودتان به نحوی رفتارهای لازم را در او شکل بدهید.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

آگاهی از نظریات روانشناسان اجتماعی و شناختی در این زمینه به شما بسیار کمک خواهد کرد پس هر چند که انتشار مقالات دیر هم صورت گرفت اما پیگیر این مقالات باشید.

بیایید به این فکر کنیم که کودک شما لازم است کتاب خواندن را یاد بگیرد و به طور جدی ادامه دهد. در اینجا از مثال کتاب خواندن استفاده کردم و همه می دانیم که انواع رفتارهایی مانند انتقاد کردن و انتقاد پذیر بودن، نداشتن تعصب، تفکر و ... وجود دارد که همانند کتاب خواندن لازم است آموزش داده شود کودک در این راستا تربیت شود. در این جا اگر شما نظر بندورا را بدانید می توانید بفهمید که کافی است در خانه ی خود کتاب خانه ای بسازید و جلو چشمان کودک خود مطالعه کنید (یادگیری مشاهده ای). اگر از نظر اسکینر هم آگاهی داشته باشید می دانید که وقتی کودک شما از شما تقلید کرد و شروع به کتاب خواندن کرد باید در ابتدا به صورت مکرر و در نهایت با یکی از روش های تقویت متغیر او را تقویت کنید. اگر از نظریات انگیزشی نیز آگاهی داشته باشید می دانید که بهتر است او فردی خود نظم ده بار آورید و انگیزش درونی او را افزایش دهید و در حالی که انگیزش درونی کافی داشت به او انگیزش بیرونی ندهید و در نهایت مزلو شما را هدایت خواهد کرد که ابتدا نیازهای اساسی فرزند تان را فراهم کنید تا او با خیال راحت به نیازهای پیشرفت بپردازد. یعنی ابتدا نیاز به خوراک، پوشاک و مسکن، نیاز امنیت، عشق و علاقه و اعتماد به نفس او را تأمین کنید تا او بدون توجه به این موارد با خیال راحت به فکر خود شکوفایی باشد.

با بیان این موضوعات همه می دانیم که به دنیا آوردن یک فرزند کاری بسیار دشوار است و مسئولیت های فراوان به دنبال دارد. اینجا در وسط بحث پرانتزی باز می کنم و این موضوع را صراحتاً بیان می کنم. در جامعه ی امروزی، ما به وفور مشاهده می کنیم که مخصوصا در شهر های فقیرنشین خانواده ها بدون این که خودشان بخواهند کودک را به دنیا می آورند و وارد جامعه می کنند در حالی که از تربیت کافی برخوردار نیستند. من توصیه می کنم قبل از به دنیا آوردن بچه به مدرسه ها سری بزنید و رفتار کودکان آن جا را مشاهده کنید. به افراد محله و کوچه ی خودتان دقت کنید و در صورتی که رفتارشان مورد پسند شما نبود محله، کوچه یا حتی شهر خود را عوض کنید. این کار از خیلی جهات غیر ممکن است. ولی آگاه باشید مسئولیت عدم تربیت صحیح و مشکلات آتی فرزندان تان بر عهده ی شماست.

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم) 

در نهایت نگاه کنید که آیا از نظر مادی می توانید خود را به گونه ای تأمین کنید که وقت کافی برای تربیت کودک داشته باشید و آیا می توانید نیازهای کودک خود را برآورده کنید یا خیر؟

 یکی از بنیادی ترین مشکلاتی که باعث تربیت ناقص کودک می شود فقر والدین است. از این نظر که والدین اگر فقیر باشند، به دلیل مشغله های فکری فراوان وقت کافی برای تربیت فرزند خود را نخواهند داشت و همچنین در صورتی که کودک به صورت صحیح نیازهایش تأمین نشود، به جای فکر کردن به درس و کتاب و رفتار درست، به فکر دعوای والدین، کفش، فلان لباس، دوچرخه خریدن، محبت دیدن از اطرافیان، نداشتن اعتماد به نفس و خجالتی بودن و ... خواهد بود. پس این موضوع بسیار واضح است و به سراغ مبحث اصلی خود می رویم.

اسکینر در مورد نقش تربیت و طبیعت (تربیت محیطی و وراثت) موضع گیری واضحی داشت و اصولا عقیده داشت که انسان ها بیشتر بر اساس چیزهایی که یاد می گیرند رفتار می کنند.

پس محیط بیرونی بیشتر از ژنی که از پدر و مادر به او رسیده است بر رفتار او تأثیر دارد.

در اینجا منظور از محیط بیرونی محدوده ی خارج از جسم کودک است که با آن در ارتباط است. اسکینر باور داشت که بیشتر رفتارهای ما و حتی شخصیت ما در کودکی شکل خواهد گرفت اما این رفتار ها را می توان در بزرگسالی تغییر داد یا کنترل کرد و حتی می توان رفتارهای جدیدی را به وجود آورد. برنامه های تقویتی شاهدی بر این مسئله هستند.

در بالا ذکر شد که رفتاری ساده مانند فشار دادن اهرم در محیط داخل قفس (محیط کوچک) توسط موش گرسنه ای که برای کسب غذا فعال است و تلاش می کند و به آزمون و خطا برای فرار از قفس می پردازد، احتمال وقوع زیادتری نسبت به زندگی روزمره ی یک انسان دارد. در زندگی روزمره ی یک انسان که موجودی با رفتارهای پیچیده است و در محیطی بی نهایت پیچیده تر از قفس کوچک موش آزمایشگاهی با روابط پیچیده ی انسانی اگر منتظر بنشینیم تا یک رفتار خاص را ببینیم، چقدر باید منتظر باشیم؟

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

پاسخ این سوال واضح است و ما باید به شکل دادن رفتار پناه ببریم.

اسکینر در داخل قفس به کبوتری یاد داد که به نقطه ی خاصی از قفس نوک بزند که به طور طبیعی و بدون شکل دهی رفتار احتال وقوع این رفتار بسیار کم بود. با آشنا شدن با این آزمایش اسکینر شکل دهی رفتار را به خوبی فرا خواهید گرفت. اسکینر در ابتدا فقط در صورتی به کبوتر غذا می داد که به نقطه ی مورد نظر رو می کرد. در مرحله ی بعدی با به سمت آن حرکت جزئی نکرد به کبوتر غذا نمی داد. در مرحله ی بعد وقتی بیشتر به سمت آن نقطه حرکت می کرد به کبوتر غذا می داد. در مرحله ی بعد وقتی سرش را به آن نقطه نزدیک می کرد به او غذا می داد و در نهایت با نوک زدن به نقطه ی مورد نظر پاداش دریافت می کرد.

این فرآیند بسیار وقت گیر به نظر می رسد اما اسکینر توانسته بود در زمان کمتر از سه دقیقه کبوتر ها را شرطی کند تا به نقطه ای خاص از قفس نوک بزنند.

شما برای شکل دادن یک رفتار باید آن را به گام های ریز تبدیل کنید و با تقویت کردن هر گام تا رسیدن به گام بعدی و در نهایت رسیدن به گام نهایی رفتار مناسب را در فرزند خود شکل دهید. در مورد کودک می توان شکل دهی رفتار را در والدین مشاهده کرد، هر چند که خود آن ها شاید از آن آگاهی نداشته باشند. والدین در ابتدا از صداهایی که کودک تولید می کند خوششان می آید و آن را تقویت می کنند. پس از مدتی صداهایی را تقویت می کنند که بیشتر به کلمات یا هجاهای معمول شبیه است و در نهایت تقویت های قوی تری را برای کلمات صحیح تا یادگیری زبان به کار می برند.

بگذارید مثالی دیگر را بررسی کنیم. کودکی را در نظر بگیرید که خجالتی است. خجالتی بودن می تواند نشانه ای از اعتماد به نفس پایین باشد و فعلا کاری به ریشه ی این رفتار نداریم. راه حل چیست؟ بله شکل دادن به رفتار کودک. در هنگامی که کودک در محیط حاوی کودکان دیگر است به رفتار او توجه کنید و آماده تقویت باشید. به مبحث تقویت کننده ها رجوع کنید و انواع تقویت را مرور کنید. هنگامی که کودک به سمت کودکان دیگر کوچکترین حرکت را کرد یا کوچکترین همکاری را نشان داد او را تقویت کنید. این تقویت باعث می شود کودک بیشتر کار خود را تکرار کند و بیشتر به سمت آن ها کشیده شود. در این روند کودک تا زمانی که به ارتباط کامل با دیگران منجر شود مراحلی را طی می کند و شما در طول این روند هر بار برای رفتارهای اجتماعی تر تقویت های قوی تری را در نظر می گیرید و رفتارهای مراحل قبلی را کمتر تقویت می کنید تا کودک بیاموزد با دیگران به طور موثر ارتباط برقرار کند.   ترجمه  itrans.ir

 در این مقاله علمی  پژوهشی شکل دادن رفتار همراه با نکته های فراوان دیگری به صورت مفصل توضیح داده شد. امیدوارم مورد استفاده ی شما عزیزان قرار بگیرد. لطفا تجربیات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.

در سیارک بخوانیم:

 

راهنمای تربیت کودک (بخش دهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...