برای انجام یک بازی آنلاین به یک سرویس اینترنت قابل اعتماد با پینگ پایین تر از 150 نیاز خواهید داشت. در کل اینترنت برپایه سیم مانند ADSL برای انجام یک بازی بسیار مناسب تر از سرویس های بی سیم مانند Wimax و LTE هستند.
در سرویس LTE و مخصوصا wimax بدلیل عدم وجود پایداری ping شما دائما در حال تغییر است و امکان همگام سازی بازیکن با سرعت بازی تقریبا وجود ندارد.
یکی از مهمترین عوامل در بازی عدم وجود هیچگونه Packet Loss در ارسال و دریافت اطلاعات به سرور بازی است. در آزمایش ها و پیگیری های انجام شده از سرویس مخابرات در چندین شهر، متاسفانه Packet Loss مخابرات بسیار بالا است، البته شرکت مدعی است سرویس گیم ارائه نمی شود!
جالب است که سرویس گیم در هیچ جای دنیا نیز ارائه نمی شود. پایداری ارتباط اینترنت ربطی به گیم و بازی ندارد و سرویس دهنده باید علاوه بر سرعت این پایداری را نیز حفظ کند.
آیا امکان بازی آنلاین با ADSL مخابرات وجود دارد؟
با شرایط فعلی امکان بازی با سرویس ADSL مخابرات به هیچ وجه وجود ندارد. قبل از خرید این سرویس حتما به این موضوع توجه کنید.
(سیارک) بازی ها به دو دسته تقسیم می شود؛ آنهایی که بازی می کنید تا به اتمام برسانید و آنهایی که بازی می کنید تا راضی شوید. سری بازی های تمدن ها در دسته دوم قرار می گیرد و قسمت چهارم این بازی در این میان از اهمیت بخصوصی برخوردار است. هیچ بازی به این اندازه شما را ترغیب نمی کند که برای چند دقیقه دیگر هم که شده پای سیستم بنشینید و یک ترن یا دوره دیگر هم بازی کنید. ممکن است تنها به قصد اینکه سی دقیقه ای بازی کنید پای سیستم بنشینید و در حال انجام بازی چنان از خود بی خود شوید که ناگهان ببینید خورشید در حال طلوع کردن است و این جادویی است که این بازی روی شما پیاده می کند. تمدن های چهار بازی است که آزادی عمل کاملی در اختیار شما می گذارد و هرگونه که دوست داشته باشید می توانید روند بازی را پیش ببرید؛ صلح جویانه، دیپلماتیک، تاکتیکی، خیانت کارانه و ... . بازی به گونه ای طراحی شده است که بنا به شیوه بازی هر گیمر تغییر کرده و این قابلیت را دارد که خود را به طور کامل با شیوه بازی گیمر وفق دهد. نکته دیگری که نباید از قلم بیفتد موسیقی متن فوق العاده بازی تمدن های چهار با نام «Baba Yetu» است که نامزد دریافت جایزه گرمی نیز شده است. با گوش دادن به این موسیقی زیبا می توان تلاش انسانیت برای حرکت رو به جلو را به طور کامل درک کرد و نمی توان از گوش دادن به آن سیر شد. ناگفته نماند با دریافت جایزه گرمی برای این موسیقی متن، تمدن های چهار بدل به تنها بازی ای شد که تاکنون به این مهم دست یافته است.
Half-Life
به محض انتشار این بازی در سال 1998 تمامی کسانی که صنعت بازیسازی را دنبال می کردند، به خوبی درک کردند که با انتشار این بازی، صنعت بازیسازی دچار تغییرات اساسی خواهد شد. استودیوی بازیسازی Valve با انتشار Half-Life نه تنها نشان داد قادر به روایت یک داستان جذاب و واقعی از زاویه دید اول شخص، در یک بازی شوتر است، بلکه ثابت کرد که می تواند برای تمامی بخش های تک نفره دیگر بازیهای شوتری که تاکنون ساخته و منتشر شده اند بدل به یک الگوی لایق شود.
شما در نقش گوردون فری منف وارد مرکز تحقیقات Black Mesa می شوید و شاهد وقایعی خواهید بود که واقعا استادانه روایت شده اند. نکته جالبی که در خصوص بازی وجود دارد این است که برای نشان دادن وقایع مختلف، روند بازی متوقف و برای مثال یک فیلم کوتاه نشان داده نمی شود و به جای این کار، شما همه چیز را از زاویه دید گوردون خواهید دید، گویی خود شما گوردون فری من هستید. تکنیکی که برای روایت داستان بازی استفاده شد به خوبی جواب داد.
نکته دیگر در خصوص بازی دشمنان آن است که طراحی فوق العاده ای دارد. دانشمندانی که با کله هایی خرچنگ مانند بدل به زامبی شده و دیگر سربازان دشمن که رو به روی شما دست به اسلحه می شوند. اسلحه و ادواتی که در بازی استفاده شده اند نیز در نوع خود بی سابقه و بسیار خلاقانه است؛ از تیر و کمان ساده گرفته تا اسلحه های بیولوژیکی که بوسیله آن دشمنان خود را از پا در می آورید. نکته جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که در حقیقت داستان بازی از کتاب Stephen King به نام The Mist تأثیر گرفته است (Stephen king کسی است که فیلم هایی چون Shining و یا It از روی رمان های او ساخته شده اند.
Grand Theft Auto V
در این بازی جزئیات به گونه ای طراحی شده است که در هیچ بازی دیگری تا کنون سابقه نداشته است. زمانی که مشغول بازی در لوس سانتوس و شهرهای حومه هستید به قدری احساس آزادی می کنید، که در هیچ بازی اُپن ورد دیگری چنین تجربه ای را نخواهید داشت. یکی از خیابان های شهر را انتخاب کنید، هرکدام را که دوست دارید، با دقت تمام مغازه های بر خیابان را نگاه کنید و متوجه خواهید شد که هرکدام طراحی مخصوص به خود را داشته و با دیگر مغازه های شهر متفاوت است، دقیقاً همانند یک شهر واقعی. به آسفالت کف خیابان نگاه کنید، به خاطر عبور و مرور زیاد ترک خورده است. ممکن است مأموریت های بازی گاهی بیش از حد سینمایی به نظر برسد، اما طراحی دنیای بازی تا حد دیوانه کننده ای واقعی است. بیش از نود میلیون نسخه از این بازی به فروش رسیده است که در نوع خود بی سابقه بوده و نشانگر کیفیت بالای بازی است.
جالب است بدانید که 265 میلیون دلار هزینه ساخت این بازی بوده است و این رقم، بیشترین هزینه ای است که تا کنون صرف ساخت یک بازی شده است و نکته دیگر این که در هفتاد و دو ساعت نخست انتشار این بازی، توانست فروشی یک میلیارد دلاری داشته باشد. تنها با نسخه هایی که توسط افراد مختلف پیش خرید شدند (قبل از عرضه رسمی بازی)، هزینه ساخت بازی در آمد.
Dark Souls
خسته کننده ترین نکته ای که در باره این بازی می توان به آن اشاره کرد، سختی بیش از اندازه آن است. اما چرا این نکته را عنوان می کنیم؟ به این خاطر که این دشواری بیش از اندازه باعث می شود، نقاط مثبت بازی ای که آن را بدل به تأثیر گذار ترین بازی یک دهه اخیر کرده است، از دیدتان پنهان بماند.
برخی نقاط در نقشه بازی به گونه ای طراحی شده اند که شما را به نقطه ای برمی گرداند که پیش از این در آن حضور داشته اید و این گشت و گذار در بازی را تبدیل به یک معما می کند و شما باید آن را حل کنید. درگیری های بازی بسیار دقیق و فوق العاده هیجان انگیز طراحی شده اند و باس های بازی به گونه ای هستند که تا کنون در هیچ بازی دیگری ندیده ایم. نکته دیگر داستان فوق العاده مرموز بازی است که به این سادگی ها هر کسی قادر به فهم و درک آن نخواهد بود.
بله، Dark Souls سرشار از ابهام و رمز و راز است، اما اگر کنجکاوی به خرج داده و در جزئیات بازی دقت کنید، نتیجه آن را خواهید دید.
Red Dead Redemption
اگر در حال مطالعه موارد این لیست هستید و این بازی را هنوز تجربه نکرده اید، پیشنهاد می کنیم حتما یک کپی از این بازی فوق العاده به همراه کنسول مورد نیاز آن تهیه کرده و بازی کنید. بسیاری در سال 2008 و به خاطر انتشار بازی GTA 4 اقدام به خرید کنسول Xbox کردند، اما دلیلی که باعث شد کنسول خود را نگاه دارند و نفروشند، Red Dead Redemption بود. طراحی فضای بازی در بخش تک نفره فوق العاده است و دنیای بازی به قدری بزرگ است که گاهی احساس سردرگمی خوشایندی به شما دست می دهد، در کنار این موضوع، نکته قابل توجه دیگر، بخش چند نفره بازی است که از کیفیتی فوق العاده برخوردار است و در سال 2010 که بازی منتشر شد، بدون شک می توان گفت هیچ بازی دیگری در بخش مولتی پلیر آنلاین به پای آن نمی رسید. البته نباید قدرت بازی هایی چون COD را در آن سال نادیده بگیریم، که هیجان زیادی به همراه داشتند، اما بخش چند نفره RDR تجربه منحصر به فرد و بسیار خلاقانه ای بود.
از آن بازی هایی بود که زمان بازی کردن در پوست خود نمی گنجیدید و فقط منتظر روز بعد بودید که دوستان خود را ببینید و درباره بازی با آنها صحبت کنید. صحبت هایی از این دست: «آیا آن زنی که در ایستگاه قطار بود را نجات دادی؟» «نه، اما کابین قطاری پیدا کردم که هزار تا گربه وحشی را به مقصدی حمل می کرد.» در حقیقت هر گیمری تجربه خوبی از انجام این بازی به دست می آورد و موضوعی برای صحبت درباره غرب وحشی پیدا می کرد و نکته جالب این بود که هر بار که پای کنسول خود می نشستید و بازی می کردید، تجربه جدیدی در بازی به دست می آوردید. تنها نکته منفی درباره این بازی که کمی ناراحت کننده است، موجود نبودن نسخه ای از بازی برای PC و درحقیقت منتشر نشدن آن برای کامپیوترهای شخصی بود.
Half-Life 2
زمانی که به این بازی فکر می کنید، سه چیز در خاطر شما نقش خواهد بست:
اولین نکته شروع بازی است که شما را برای تجربه ای فوق العاده آماده می کند و کم و بیش ذهنیتی در باره اینکه با چه چیزی مواجه خواهید شد در اختیار شما خواهد گذاشت.
دومین نکته ای که به خاطر خواهید آورد، اولین باری است که اسلحه معروف این بازی که با نام Gravity Gun (اسلحه جاذبه ای) شناخته می شود را در دست می گیرید. واقعا نمی توان خلاقیت استودیوی بازیسازی Valve را در سال 2004 که این اسلحه فوق العاده را طراحی کرد، با کلمات توصیف کرد. کشیدن اجسام بوسیله این اسلحه، نگه داشتن آن ها و در نهایت رها کردنشان در زمانی که لازم می دیدید، تجربه بی نظیری بود که تا آن زمان به هیچ وجه سابقه نداشت. سومین چیزی که با فکر کردن به این بازی خاطره انگیز به ذهن می آید، شهر Ravenholm است. شهری معدن مانند و عجیب و غریب که پر از زامبی و کله خرچنگی ها شده و مکانی ایده آل برای امتحان کردن اسلحه جدیدتان به شمار می رود.
با وجود اینکه دیگر هیچگاه قادر به دانستن پایان داستانی که برای الکس و گوردون اتفاق افتاد نیستیم، چیزی از ارزش های این بازی فوق العاده کم نمی شود.
The Last of Us
بسیاری از گیمرهایی که این بازی فوق العاده را تجربه کرده اند، سه لحظه بخصوص از آن را به خوبی به خاطر دارند و چند وقت یکبار به آن فکر می کنند. اولین لحظه، لحظه ای است که زندگی جوئل در یک آن در فیلم اول بازی تغییر می کند. با دیدن این اینترو متوجه می شوید که Naughty Dog (استودیوی سازنده بازی) داستان فوق العاده ای را برای روایت نوشته و در نظر گرفته است. دومین لحظه، موقعی است که زمانی که کمی از بازی پیش رفته است باید تصمیمی بگیردید تا روند بازی پیش برود، حتی اگر دلتان راضی به گرفتن این تصمیم بخصوص نباشد. در حقیقت شما در طول بازی داستان زندگی جوئل و الی را تجربه می کنید، تجربه ای که به خاطر شخصیت پردازی فوق العاده، داستان عالی و انیمشین خوب بازی، بسیار باور پذیر و حقیقی به نظر می آید و به راحتی می توان به عنوان تجربه ای واقعی با آن ارتباط برقرار کرد. گیم پلی و داستان بازی از ارتباط بی نظیری با یکدیگر برخوردار بوده و به شدت مرتبط با یکدیگر هستند و این چیزی است که در سکانس پایانی بازی در ذهن خواهید داشت. پایان بازی به گونه ای است که فکر کردن در مورد هر گونه پایان دیگر را غیر ممکن کرده و در حقیقت نمی توان پایان دیگری برای بازی متصور بود و این نیز از دیگر نکات مثبت بازی است. نکات جالبی در مورد این بازی وجود دارد که دو مورد از آنها را برای شما ذکر می کنیم: اول اینکه کتاب «The World Without us» نوشته Alan Welsman به عنوان الهام بخشی برای داستان بازی در نظر گرفته شده است. Naughty Dog که استودیوی سازنده بازی است برای نگه داشتن تصویر الی روی جلد و کاور بازی با نقطه نظر های مخالف بسیاری مواجه بود؛ بسیاری بر این باور بودند که وجود عکس یک زن روی کاور یا جلد بازی باعث می شود، تعداد کمتری از نسخه های بازی به فروش برسد.
Bloodborne
Bloodborne به عنوان بازی ای شناخته می شود که ژانر گوتیک و ترسناک را به عنوان پایه و اساس فضا و داستان بازی برگزیده است. در ساعت های ابتدایی بازی مجبور می شوید در کوچه های خلوت و نزدیک کلیساهای ناشناخته قدم بگذارید و به زمزمه های موجوداتی که نیمه گرگ و نیمه انسان هستند گوش دهید، اما به زودی وارد داستان بازی می شوید و به آناً متوجه می شوید که هزینه ای که صرف خرید بازی کرده اید، ارزشش را داشته است. داستان بازی بسیار جاه طلبانه و فوق العاده است. داستانی از تفاوت های میان مذهب و علم؛ داستانی از تفاوت های میان واقعیت و تخیل و دستانی در باره خدایان احمق و کابوس های نو ظهور. داستان بازی با مهارت تمام و استادانه نوشته شده است. تفاوتی که سعی شده در این بازی نسبت به بازی Dark Souls درنظر گرفته شود، خشونت بیشتر در آن و شخصیت اصلی ای است که عصبانی تر و خشن تر است. استفاده از تک تک مهمات و ادوات و اسلحه هایی که برای بازی طراحی شده است به گونه ای است که گیمر احساس می کند دارد برای بقای زندگی خود می جنگد. طراحی نبردها و درگیری ها فوق العاده است. از نکات جالبی که در مورد این بازی وجود دارد می توان به این مطلب اشاره کرد که جمهوری چک و رومانیا دو کشوری هستند که برای طراحی فضاها و لوکیشن های بازی از معماری شهرهایشان ایده گرفته شده است. نکته بسیار جالب دیگر این است که بیشتر از دو سال زمان گرفته شد تا تنها موسیقی متن بازی آماده شود.ترجمه itrans.ir
بازی هایی که در نمایشگاه E3 امسال بهترین بازخوردها را دریافت کردند بخش دوم
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
Assassin’s Creed: Odyssey
چیزی که در اولین نگاه به ذهن همگان متبادر شد این بود که به نظر می رسید بازی در دوره اسپارت ها می گذرد که همینطور هم بود. البته سایر نقاط یونان و بخشی از دریای مدیترانه را نیز به آن بیفزایید. Assassin’s Creed: Odyssey دارای دنیای بسیاری فوق العاده و بزرگی است که اکتشاف در آن به عهده گیمر خواهد بود و برای نخستین بار در این بازی از آن دسته از مکانیسم های بازی های نقش آفرینی استفاده شده است که تصمیماتی که شما می گیرید، روند بازی را پیش خواهد برد. امکانات و اختیارات جدید دیگری نیز در بازی اضافه شده است، همانند صحبت کردن با شخصیت های مختلفی که در بازی حضور دارند و مردم عادی.
Rage 2
برای انجام این بازی بهتر است یک سری آهنگ خوب و هیجان انگیز کنار بگذارید تا در هنگام تجربه آن گوش کنید، چرا که این بازی شما را به یک میهمانی فوق العاده دعوت می کند. البته کمی برای همگان عجیب بود که چرا استودیوی بازی سازی Bethesda با وجود دریافت نکردن بازخورد خوب از قسمت پیشین این بازی، اقدام به ساخت قسمت جدیدی از آن کرده است، اما به زودی همگان متوجه قدرت این قسمت جدید از بازی شدند و حالا کمتر کسی به موفق شدن بازی شک می کند. بازی تقریباً در ژانر اُپن ورد طراحی شده و آزادی عملی که در اختیار گیمر قرار می گیرد کم نیست و نکته جالبی که در خصوص بازی وجود دارد طراحی انفجارها و اتفاقات این چنینی در بازی به سازندگان سری بازی Just Cause (استودیوی بازی سازی Avalanche) سپرده شده است و گیم پلی بازی و سرعت عمل دراستفاده از اسلحه و سایر قابلیت ها در آن به نظر فوق العاده می آید.
حال که صحبت از این سری بازی شد، بهتر است همین جا مطرح کنیم که قسمت جدید این بازی نیز در نمایشگاه امسال به نمایش در آمد و خبر های جدیدی از آن در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. در این قسمت از بازی، از یک موتور گرافیکی جدید بهره گرفته شده است و سازندگان بازی قول داده اند که طراحی و گرافیک بازی به گونه ای است که تا به حال در هیچ یک از قسمت های پیشین تجربه نکرده و در واقع بهتر از آن ها خواهد بود. طراحی خوب بازی، دشمنانی سر سخت تر، ادوات و امکاناتی که قابلیت شخصی سازی دارند و یک قابلیت جدید که با نام تورنادو (گردباد) به بازی اضافه شده است از نکات و اطلاعاتی هستند که در نمایشگاه امسال در خصوص قسمت جدید این سری بازی محبوب عنوان شد.
Gears 5
قسمت جدید از سری بازی Gears of War سال آینده در دسترس علاقه مندان به این بازی خواهد بود و نکته ای که در خصوص این بازی وجود دارد اضافه شدن یک شخصیت جدید به بازی است که نامش کایت دیاز است. کایت دیاز البته در یکی دو صحنه در قسمت پیشین بازی حضور داشت، اما در این قسمت قرار است بیشتر نام او را بشنویم و نقش پر رنگ تری برای او در نظر گرفته شده است. از دیگر نکات قابل توجه بازی که نظر بسیاری را به خود جلب کرد، وجود لوکیشن هایی جدید در بازی است که بسیار متفاوت از لوکیشن های خاکستری رنگ قسمت های پیشین است. جنگل هایی با طراحی بسیار زیبا و نیز منظره هایی فوق العاده از آن جمله اند. همچنین هیولاهایی به بازی اضافه شده اند که تنش در درگیری های بازی را دو چندان خواهد کرد. به هر حال بنا به اطلاعاتی که در نمایشگاه امسال از این بازی در اختیار همگان قرار گرفت، نو آوری های بسیاری در این قسمت جدید اتخاذ شده است و باید منتظر ماند و دید که این بار بازخورد این بازی در میان گیمر های چگونه خواهد بود.
Ori and the Will of the Wisps
Ori and the Blind Forest یکی از زیباترین بازی هایی بود که به طور انحصاری برای کنسول اکس باکس وان در نظر گرفته شده و روانه بازار شد و بازخورد بسیار خوبی در میان گیمر ها داشت. Ori and the Will of the Wisps نیز دنباله ای بر این بازی و قسمت دوم آن محسوب می شود و بنا به آن چه که تا کنون از این بازی فوق العاده دیده ایم، به نظر می رسد، نماینده خوبی برای قسمت قبلی باشد و طراحی و گیم پلی بازی به همان اندازه جذاب و خوب به نظر می رسد. البته تنها قرار نیست شاهد دنباله ای از این بازی با کمی تفاوت باشیم، بلکه نو آوری های خوبی در بازی صورت گرفته که می تواند زیبایی آن را دو چندان کند. وجود امکانات جدید و لوکیشن هایی که می توان وارد آن ها شد و پرده از راز های گوناگون بر داشت از آن جمله اند.
Sekiro: Shadows Die Twice
امسال در نمایشگاه E3 شاهد حضور پر رنگ سامورایی ها بودیم و این بار استودیوی بازی سازی ای که ساخت سری بازی فوق العاده Dark Souls را به عهده داشته است پرده از بازی جدید خود برداشت که بنا به آنچه که گفته شد قرار است از لوکیشن های Dark Souls و قلعه های قرون وسطایی فاصله گرفته و ما را وارد دنیایی جدید کند که حال و هوای ژاپن را به خاطر می آورد. البته این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر قرار باشد بازی همانند Dark Souls ساخته شده و از المان های موجود در آن بازی بهره بگیرد، باید انتظار یک بازی فوق العاده سخت و چالش انگیز دیگر را داشته باشیم.
Anthem
اگر در Destiny از جت پک استفاده می شد، شبیه به چیزی می شد که قرار است در بازی Anthem شاهد آن باشیم. در این بازی یک لباس آهنی به خصوص به تن خواهید داشت و در دنیای مولتی پلیر نقش آفرینی این بازی تجربه بی نظیری خواهید داشت و نقاط بسیاری وجود دارد که باید به آن ها رفته و به اکتشاف بپردازید. از دیگر نکات بازی سیستمی است که برای درگیری های آن در نظر گرفته شده است که ترکیبی است که از سبک شوتر کلاسیک و قابلیت های جدیدی که این لباس های آهنی در اختیار بازیکنان قرار می دهد.
Jump Force
این بازی که به نظر می رسد در سال 2019 روانه بازار خواهد شد، شخصیت های محبوبی از قسمت های پیشین را وارد بازی کرده است و تجربه ای که گیمر در این بازی خواهد داشت یک درگیری تیمی سه در مقابل سه خواهد بود. مانکی دی لوفی، گوکو، ناروتو و لایت از جمله شخصیت هایی هستند که از قسمت های پیشین بازی وارد این قسمت جدید شده اند. برای طرفداران بازی های انیمیشن، این بازی می تواند تجربه ای بی نظیر باشد.
Wolfenstein: Youngblood
اگر بخواهیم به دنبال یک چیز مشترک در بازی های ویدئویی بگردیم که هیچ گاه پایانی بر آن نمی توان متصور بود این است که همیشه نازی هایی برای کشتن در بازی ها وجود خواهند داشت و این مهم در هیچ بازی دیگری به خوبی Wolfenstein قابل دسترسی نیست. در این قسمت جدید نیز قرار است بازیکنان در نقش دو دختر دو قلوی قهرمان بازی، بی جی بلکویتز، به صورت کو آپ بازی کنند و مأموریت این دو دختر جسور پیدا کردن پدر گمشده شان خواهد بود که مأموریتی در پیش داشته و اکنون ناپدید شده است. نا گفته نماند که بازی در سال 1980 در پاریس جریان خواهد داشت.
Forza Horizon 4
سری بازی هایی که تحت عنوان Forza Motorsport روانه بازار می شد در ژانر رانندگی، در واقعیت مانندی نظیر نداشت و به جرأت می توان گفت که از این لحاظ هیچ بازی ای به پای آن نمی رسد، اما اگر تنها به دنبال داشتن تجربه ای دلپذیر و لذت بخش از رانندگی باشید، این سری بازی های Forza Horizon است که باید امتحان کنید. قسمت جدید این بازی که در نمایشگاه امسال در معرض دید علاقه مندان قرار گرفت در بریتانیا جریان خواهد داشت و از قابلیت های جدیدی که به بازی اضافه شده است می توان به تغییر شرایط آب و هوایی بازی اشاره کرد که در حین بازی تغییر خواهد کرد و زمان بازی تقریباً همانند زمان دنیای واقعی تغییر می کند. یک سیستم موتی پلیر جدید نیز برای بازی در نظر گرفته شده است که امکان ایجاد ارتباط میان بازیکنان را فراهم می کند و این خود نیز می تواند تجربه ای منحصر به فرد در خصوص این بازی باشد.
Devil May Cry 5
سال های زیادی است که هواداران این سری بازی محبوب به دنبال خبر جدیدی از عرضه قسمتی جدید از این بازی هستند و در نهایت در نمایشگاه E3 امسال پرده از قسمت جدید این بازی برداشته شد که خبری فوق العاده برای هواداران این بازی محبوب استودیوی بازی سازی کپ کام به شمار می رود و آن ها را به شدت غافلگیر کرده است. نیرو، یکی از شخصیت های بازی که موهایی به رنگ پلاتینیوم دارد در قسمت پیشین بازی بازویی که برای او کار گذاشته بودند را از دست داد، اما این باعث توقف او نمی شود و سال آینده دوباره طرفدران این سری بازی محبوب قادر خواهند بود در نقش او به کشتن دشمنان اهریمنی خود بپردازند و تجربه بی نظیر دیگری داشته باشند.
Unravel 2
یکی دیگر از نکات غافلگیر کننده در خصوص نمایشگاه امسال E3 حضور این بازی فوق العاده بود. این قسمت نیز همانند سری پیشین از المان های به خصوص خود بهره خواهد گرفت. بازی در ژانر پازل معمایی است و هیچ گونه اسلحه و انفجاری در بازی وجود ندارد. این بازی توسط استودیوی بازی سازی EA طراحی و روانه بازار می شود. نکته جدیدی که در خصوص قسمت دوم این بازی وجود دارد، افزوده شدن قابلیت کو آپ یا بازی دو نفره است که به شما این امکان را می دهد که با دوستان خود از این بازی فوق العاده لذت ببرید.
Sable
شاید یکی از منحصر به فرد ترین بازی هایی که در نمایشگاه امسال در معرض دید علاقه مندان قرار گرفت، همین بازی Sable باشد که طراحی فوق العاده و به خصوصی برای محیط آن در نظر گرفته شده است و موسیقی متن آن نیز که توسط آهنگسازان ژاپنی ساخته شده است، بسیار خوب از آب در آمده است. در این بازی شما در نقش شخصیت اصلی بازی در بیابانی بی آب و علف قرار خواهید گرفت که سازه هایی عجیب و منحصر به فرد دارد. حال آن که در این بیابان چه ماجراهایی انتظار شما را می کشد، تا سال آینده که بازی روانه بازار شود در پرده ای از ابهام باقی خواهد ماند.
Tunic
پیش از این عنوان Secret Legend برای این بازی در نظر گرفته شده بود و در نمایشگاه E3 امسال نام جدید این بازی عنوان شد که Tunic است. این بازی، در سبک ماجراجویی است و طراحی ایزومتریکی برای آن در نظر گرفته شده است که ما را به یاد نسخه های ابتدایی بازی محبوب Legend of Zelda می اندازد. در این بازی شما در نقش روباهی بازی خواهید کرد که بسیار شجاع و ستایش شده است و در خرابه های باستانی به اکتشاف می پردازید، و با هیولاهای مختلف و گوناگون می جنگید و در نهایت مأموریت و وظیفه اصلی شما این است که پرده از رازهایی که در دنیای مرموز و شگفت انگیز اطراف تان وجود دارد بردارید.
Skyrim: Very Special Edition
The Elder Scrolls V: Skyrim تقریباً برای تمامی پلتفورم ها و کنسول های متفاوت عرضه شده است و مأموریت استودیوی سازنده این بازی، Bethesda، با عرضه این قسمت جدید به پایان می رسد. تریلر بسیار جالبی و خنده داری از بازی در نمایشگاه E3 امسال در معرض دید عموم قرار گرفت که کیگان مایکل کی نقش اصلی را در این تریلر ایفا می کرد.ترجمه itrans.ir
نسخه جدیدی که از سری بهترین بازی های فوق العاده محبوب انحصاری پلی استیشن و سونی، خدای جنگ، منتشر شده است، فضایی بسیار متفاوت از قسمت های پیشین را مقابل بازیکنان قرار می دهد. این قسمت جدید از بازی 2018 از داستانی بسیار عمیق تر و زیبا تر بهره می گیرد، قابلیت ها و سبک بازی در درگیری ها و نبرد ها دچار تغییراتی شده و بهتر شده است و نیز قرمان اصلی این سری گیم، کریتوس، در قسمت جدید سن و سال بیشتری پیدا کرده که این نکته نیز می تواند خود به جذابیت های قسمت جدید بیفزاید و برای طرفداران بسیار هیجان انگیز باشد.
داستان بازی در سال ها پس از زمانی جریان دارد که خدایان المپیا از بین رفته اند و در داستان گیم کریتوس با پسر اش آترئوس در دنیای خشونت باری روزگار می گذراند که خداوندگاران نورس بر آن احاطه دارند. او در ابتدا در آرامش در کنار فرزند اش زندگی می کند، اما زمانی که نقش داشتن او در از میان بردن خدایان المپیا آشکار می شود، خداوندگاران نورس نقشه ای برای کشتن او طرح ریزی می کنند و این مسئله باعث می شود تا کریتوس تمامی تلاش خود را متوجه بقای خود و فرزند اش، آترئوس کند.
بدون شک خدای جنگ به عنوان هیجان انگیز ترین بازی ای شناخته می شود که در سال 2018 توسط شرکت سونی منتشر شده است؛ کارگردانی بازی نیز دوباره به کوری بارلاگ، کارگردان قسمت دوم این بازی سپرده شده است که می تواند داستان و روند پیش رفتن آن را بیش از پیش جذابیت بخشد.
بیمار بستری نام عنوان دیگری است که پلی استیشن و سونی در پس نام آن قرار گرفته اند و بنا به اطلاعات به دست رسیده از دو جنبه تجربه منحصر به فرد و هیجان انگیزی برای بازیکنان به ارمغان خواهد آورد:
اول این که بازی به طور انحصاری برای بازی به وسیله عینک واقعیت مجازی پلی استیشن طراحی شده است (Virtual Reality) و هدف اصلی از ساخت آن، وارد کردن ترس و وحشت به ضمیر ناخود آگاه بازیکنان است؛ داستان بازی به گونه ای است که با استفاده از عوامل روان شناسانه ترس را بر ذهن بازیکنان مستولی خواهد کرد و قابلیت جدید به کار گرفته شده صدای بینورال (به انگلیسی binaural: به تکنولوژی جدید انتقال امواج صدا به طور جدا گانه به هر یک از گوش ها است)
در بازی، این ترس را دو چندان خواهد کرد و بازیکن با وارد شدن به فضای بازی باید با عمیق ترین ترس های خود رو به رو شود. و اما نکته دیگری که این بازی را بیش از پیش هیجان انگیز می کند این است که به گونه ای دنباله ای بر بازی ژانر وحشت «Until Dawn (تا سپیده دم)» به شمار می رود که در سال 2015 روانه بازار شد و بازخورد بسیار خوبی در میان بازیکنان و منتقدان داشت؛ نویسندگان و کارگردان بازی «بیمار بستری» نیز همان هایی هستند که ساخت و تولید «تا سپیده دم» را به عهده داشتند.
داستان بازی روایت گر اتفاقاتی است که شصت سال پیش از نسخه سال 2015 رخ داده است و در آن زمان بازیکن کنترل بیماری در آسایشگاه را به عهده خواهد گرفت که باید تلاش کند تا حافظه و خاطرات از دست رفته خود را باز یابد. شناخت صدا های مختلف در بازی و نیز انتخاب هایی که بازیکن می کند، تأثیر مستقیمی بر چگونگی ارتباط شخصیت اصلی بازی با دیگر ساکنان آسایشگاه روانی خواهد داشت و پایان بازی بسته به تصمیمات بازیکن متفاوت خواهد بود.
ژانویه ماهی نیست که در آن انتظار انتشار بازی های زیادی در ژانر وحشت داشته باشیم، با این وجود، این گونه به نظر می رسد که «بیمار بستری» به تنهایی قادر خواهد بود بار لازم برای ترساندن بازیکنان را به دوش بکشد.
بازی Kingdom Hearts 3
Kingdom Hearts III (قلب های پادشاهی 3)
بسیاری به قدری از انتشار قسمت جدید این سری بازی محبوب در سال جاری هیجان زده اند که نمی دانند برای بیان دلایل هیجان خود از کجا شروع کنند. شاید بتوان گفت که بیش از هر چیز دیگری فاصله زمانی سیزده ساله ای است که میان این قسمت جدید با قسمت قبلی بازی دارد و این همه زمان مدت کمی برای انتظار کشیدن نیست.
شاید آخرین تریلر بازی سبب این بر انگیخته شدن هیجان باشد؛ تریلری که در آن می توان فضای انیمیشن «داستان اسباب بازی (Toy Story)» را در قسمت جدید بازی مشاهده کرد؛ به این معنی که برای نخستین بار این سری بازی بر اساس انیمیشنی از پیکسار ساخته خواهد شد.
و البته نکته دیگری هم که خبر خوشحال کننده ای برای دارندگان کنسول ایکس باکس به شمار می رود این است که این قسمت از بازی برای نخستین بار برای کنسول ایکس باکس نیز عرضه خواهد شد و این توانایی را خواهد داشت تا بازیکنان بسیار دیگری را به سمت دنیای فرح بخش و هیجان انگیز خود بکشاند.
صرف نظر از این که چه دلایلی برای انتظار بی حد و حصر بازیکنان برای انتشار این بازی بیاوریم، «قلب های پادشاهی 3» که استودیوی دارک سیکر (Dark Seeker) ساخت آن را به عهده گرفته است، بازیکنان را وارد فضای مبارزه ای منحصر به فرد خود خواهد کرد و داستان و شخصیت های بسیاری در این قسمت از بازی خواهیم دید که اشاره هایی به دو قسمت پیشین در آن ها خواهد بود.
علاوه بر این نو آوری ها و خلاقیت های تازه ای در بازی به کار گرفته شده که بازیکن را با دنیای جدیدی آشنا خواهد کرد؛ نا گفته نماند که قدرت های قابل استفاده در بازی بر اساس جذابیت های پر طرفدار پارک دیزنی در دنیای واقعی طراحی شده اند. به ندرت می توان بازی ای را یافت که بتواند برای یک دهه در خاطر طرفداران اش باقی مانده و انتظار قسمت جدیدی از آن را داشته باشند، با این وجود، این گونه به نظر می رسد که قرار است در سال جاری طرفداران این سری بازی محبوب از نتیجه نبرد تاریکی و روشنایی آگاه شوند.
بازی Monster Hunter World
Monster Hunter World (دنیای شکارچی هیولا)
تا کنون چند قسمت از این بازی بر روی کنسول نینتندو 3DS عرضه شده است و باز خورد فوق العاده ای در میان هوادران و منتقدین داشته است و کیفیت بازی به قدری خوب بوده است که توانسته بازیکنان بسیاری را به سمت این سبک به خصوص از بازی های ویدئویی جذب کند.
با این حال، این موفقیت فوق العاده نتوانسته سازندگان بازی را به اندازه کافی راضی کند و آن ها قصد دارند توانایی های خود را بیش از پیش به رخ بکشند. نسخه جدید بازی «دنیای شکارچی هیولا» قرار است بر روی کنسول های پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و نیز کامپیوتر های شخصی عرضه شود و مطمئنا با قابلیت هایی که این کنسول ها و کامپیوتر های شخصی از لحاظ سخت افزاری دارند.
بازی فوق العاده بهتر به نظر خواهد رسید و اصلاحاتی که در سبک گیم پلی آن انجام شده مطمئنا نتیجه بخش خواهد بود. علاوه بر این بخش چند نفره ای برای بازی در نظر گرفته شده است که می تواند بازی را بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان ها بیندازد.
برای نخستین بار در تاریخ این سری بازی قادر خواهید بود در شکار هیولا توسط دیگر بازیکنان دخالت کنید؛ به این معنی که می توانید به دوستان خود در این راه کمک برسانید (و یا این که از دوستان خود در این راه کمک بگیرید) و دیگر نیازی نیست که دشواری های نسخه های پیشین در این مسیر را تحمل کنید.
علاوه بر این مکان تمرین و آماده سازی ای نیز در این نسخه از بازی در نظر گرفته شده است که در آن می توانید به سادگی اسلحه ها و استراتژی های جدید خود را پیش از آن که در مقابل هیولا های بازی به کار گیرید، مورد آزمایش قرار داده و خطا های موجود در کارکرد آن ها را برطرف کنید.
بخش چند نفره بازی محدود به نقاط مختلفی از کره زمین نخواهد بود و از جای جای جهان بازیکنان قادر خواهند بود تا در کنار یکدیگر به شکار هیولا بپردازند.
با تمام این تفاسیر این نکته را هم باید به خاطر داشت که این بخش چند نفره چیزی از چالش ها و دشواری هیجان انگیز بازی نخواهد کاست و هنوز هم تجربه منحصر به فرد انجام این سری بازی برای بازیکنان وجود خواهد داشت، همان گونه که عناوین محبوبی چون Dark Souls و Bloodborne نشان می دهند.
بازیکنان بسیاری به دنبال داشتن تجربه ای چالش بر انگیز و دشوار هستند (البته تا زمانی که این چالش و دشواری جوایز و نتیجه ای برای شان به ارمغان بیاورد). در پایان می توان به جرأت گفت که بازی کنانی که برای نخستین بار با این نسخه جدید برای تجربه بازی اقدام خواهند کرد، مطمئنا خواهند یافت چه چیز منحصر به فردی در این سری بازی محبوب وجود دارد که توانسته است هواداران بسیاری را شیفته خود کند.
در سیارک بخوانیم:
بازی Revenant Kingdom
Ni no Kuni II: Revenant Kingdom (نی نو کانی 2: بازگشت پادشاهی)
قسمت پیشین بازی، «نی نو کانی: خشم جادوگر سفید» نام داشت و با بازخورد بسیار خوبی که در میان هواداران و منتقدین با آن رو به رو شد، تعجبی نداشت که در سال 2016 شاهد پرده برداری از قسمت جدید این بازی بودیم و در آن سال بیشتر خبر ها در خصوص پلی استیشن حول محور قسمت جدید این بازی بود.
قسمت اول بازی داستانی بسیار گیرا و جذاب داشت، درگیری ها به خوبی طراحی شده بودند و صحنه های سینمایی به کار گرفته شده در بازی نیز فوق العاده بودند و تمامی این مسائل در کنار یکدیگر توانستند تجربه ای دل پذیر برای بازیکنان به ارمغان بیاورد.
تمرکز اصلی سازندگان بازی بازگشت پادشاهی بر آن بوده است تا جذابیت و گیرایی گیم پلی قسمت پیشین در این قسمت جدید نیز باقی مانده و در کنار آن خلاقیت های تازه به کار گرفته شده در آن نیز مشهود باشد.
نکته ای که بیش از هر چیز دیگری در خصوص این قسمت جدید بازی توجهات را به خود جلب کرده است، قابلیت های جدیدی است که به سیستم در گیری های بازی افزوده شده است و مشخصا بازیکنان در این قسمت درگیری های نفس گیر تر و جذاب تری را تجربه خواهند کرد. به این مطلب، این نکته را هم باید افزود که قابلیت های جدیدی برای قهرمانان بازی در نظر گرفته شده است که به هر یک قدرت های منحصر به فردی خواهد داد.
این بار استودیوی بازی سازی Ghibli نقشی در ساخت بازی نخواهد داشت و تنها طراح شخصیت های بازی های این استودیو، یوشیوکی موموز، در ساخت و طراحی بازی وظیفه ای به عهده خواهد داشت. نکته جالب توجه تر و هیجان انگیز تر هم این که جوئی هیسایشی به وظیفه ساخت موسیقی های بازی را به عهده خواهد داشت. بنا بر این می توان گفت که حال و هوای ساخت بازی ها توسط استودیوی Ghibli تا حدود زیادی در این بازی وجود خواهد داشت.
بازی Pillars of Eternity 2
Pillars of Eternity II: Deadfire (ارکان جاودانگی 2: آتش مرده)
سال 2017، برای طرفدران سبک بازی نقش آفرینی به خصوصی که در عناوینی چون «دروازه بالدور (Baldur’s Gate)» مشاهده می شود، سال منحصر به فرد و بسیار خوبی بود. « بازی الهیات: گناه نخستین 2 (Divinity: Original Sin II)» از سایت گیم اسپات امتیاز فوق العاده ده از ده را دریافت کرد
و با موفقیت فوق العاده ای که کسب کرد ارکان جاودانگی 2 تنها به نیمی از یک روز کامل احتیاج داشت تا سرمایه کامل و لازم برای ساخت اش فراهم شود و روند ساخت اش آغاز شود. در این بازی که قرار است در سال جاری روانه بازار شود، سازندگان آن قول شهر هایی زنده تر از همیشه را داده اند
و نیز این که بازیکنان آزادی عمل بسیار بیشتری برای گشت و گذار در مکان های بازی خواهند داشت. علاوه بر آزادی عملی که در اختیار بازیکنان قرار می گیرد و انتخاب های گسترده ای که در دنیای بازی در اختیار شان قرار خواهد گرفت (انتخاب هایی که بر داستان بازی تأثیر گذار خواهد بود و سرنوشت شخصیت ها را مشخص خواهد کرد) سیستم جدیدی در بازی به کار بسته شده است که به واسطه آن بازیکنان قادر خواهند بود قابلیت های نژاد های مختلف بازی را تا حدودی با یکدیگر ترکیب کرده و نژدای منحصر به فرد برای شخصیت خود شکل دهند
و به این صورت قادر خواهند بود داستان و سبک بازی را به گونه ای شخصی سازی کنند. با این حال اما نکته ای که بیش از هر چیز دیگری طرفدران بازی را هیجان زده کرده است، سیستم ساخت لوکیشن ها و موقعیت های مختلف در بازی است.
در سال 2015 نقد های بسیار خوب و قابل توجهی بر قسمت پیشین و نخستین این بازی عنوان شد؛ نقد هایی که غالبا بازی را «دنیایی منحصر به فرد و خیالی» نامید اند و علاوه بر این سیستم های درگیری در بازی نیز نظرات بسیاری را به خود جلب کرد و بازیکنان و منتقدین بر این باور بودند که درگیری ها به گونه ای طراحی شده است که به هیچ عنوان بازی خسته کننده نشده و هیجان در سراسر بازی حفظ می شود.
حال با علم به این که استودیوی بازی سازی Obsidian بنا به آن دارد که ایده های کلی به کار گرفته شده در قسمت پیشین را نگاه داشته و تنها اقدام به گسترش و توسعه آن ها کند و خلاقیت ها و ابتکار های تازه خود را در معرض نمایش طرفداران اش قرار دهد، به احتمال بسیار زیاد می توان انتظار موفقیت بی نظیر دیگری برای این نسخه متصور بود.
حاصل این جمع هایی که می بینید شاید کمی عجیب باشند، ولی با کمی دقت، می توانید به جواب برسید.
جواب معما را در قسمت نظرات بنویسید. پاسخ بزودی در پست های آینده گذاشته می شود. این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
نظرات
مهرانه ناطق۱۳۹۸/۱۰/۷من توی دو رقم آخرش یه مشکل کوچیک داشتم
مهرانه ناطق۱۳۹۸/۱۰/۷خیلی خوبه
طاهره مصطفوی۱۳۹۷/۹/۱۳جواب: 363666
در حاصل جمع:
دو رقم سمت چپ، حاصل ضرب عدد اول و دوم در سمت چپ تساوی است.
دو رقم وسط، حاصل ضرب عدد اول و سوم است.
دو رقم آخر، مجموع این دو حاصل جمع، منهای عدد وسط (در سمت چپ تساوی) است.
پویا مسعودی۱۳۹۸/۱۰/۲۶363672
مثلا برای عدد 144254 دورقم اول(14) حاصل ضرب عدد اولی در دومی(2×7) هستش دورقم دوم(42) حاصل ضرب اولی در سومیه(6×7) و دورقم سوم(54) حاصل ضرب مجموع اولی و دومی(14=2+7) در عدد سومیه(6)
منصوره ...۱۳۹۸/۱۲/۲۹363666 جواب درستشه
T J۱۳۹۸/۱۲/۲۱جواب میشه ۳۶۳۶۶۶ چون
۷+۲+۶ =
رقم اولی ضرب در دومی یعنی ۷×۲=۱۴
رقم اولی ضرب در رقم سومی یعنی ۷×۶=۴۲
رقم اولی ضرب در جمع رقم دومی و سوم منهای رقم دوم یعنی (۷×(۶+۲))-۲=۵۴
و بعد جواب هم میشه ۱۴۴۲۵۴
حالا همینکارو اگه با بقیه هم بکنیم میشه پس
۶×۶= ۳۶
۶×۶=۳۶
(۶×(۶+۶))-۶=۶۶
درشکل پایین ، یکی از اشکال اضافی است.کدام شکل و چرا؟
جواب معما را در قسمت نظرات بنویسید. پاسخ بزودی در پست های آینده گذاشته می شود. این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)