روانشناسی مثبت
از آنجا که روانشناسی مثبت از لحاظ پیشرفت و درک علمی با فراز و نشیب پیش میرود، تمرکز روی اهمیت بدن در عملکرد فیزیکی و روانی هنوز کند و آهسته است. با ترکیب عناصر تندرستی لذتگرا و فضیلت گرا، ما پیشنهاد میکنیم که میتوانیم یک «بدن مثبت» را از طریق مکانیسم های اصلی ایجاد کنیم: لمس انسان، رفتار مثبت جنسی، فعالیت بدنی، تغذیه و حتی درد فیزیکی. این 5 بخش به تجربه گذرای خوشی و احساسهای طولانیتر معنابخشی و رشد خویشتن کمک میکنند.
بدن در روانشناسی
هزاران سال انسان با پیچیدگیهای بغرنج تعاملات ذهن بدن درگیر بوده است. بهعنوان امر عادی در سراسر پزشکی و روانشناسی معاصر ، یگانه انگاری (پایه تجربه نگری) تأیید میکند که ذهن و بدن یکی هستند و دارای ویژگیهای معنوی جداگانه نیستند. آنچه ما میاندیشیم و احساس میکنیم، نتیجه مستقیم تعاملات فیزیکی در مغز است. اما درنهایت، بدن ما روی هیجانها، احساسات و تجربیات ما تأثیر میگذارد. جنبش انسانگرایی بیشتر وقت خود را صرف این مفهوم تجسم کرده است (چگونه افراد مالک بدن خود هستند و از آن استفاده میکنند)؛ درحالیکه روانشناسی مثبت روی خود آن بدون تأثیر روی بدن در تندرستی تأکید کرده است.
انواع شادکامی
روانشناسی مثبت به شکل سنتی ، شادکامی اصیل را بهعنوان ترکیبی از تندرستی لذتگرا و فضیلت گرا تلقی کرده است. در داخل دو نوع شادکامی، سه نوع سبک زندگی متفاوت وجود دارد: زندگی لذتبخش، زندگی همراه با مجذوبیت و زندگی بامعنا. زندگی لذتبخش شامل احساسات و هیجانات مثبت است که بخش ضروری برای موفقیت و تندرستی ما است. زندگی لذتبخش خودش به دو قسمت تقسیم میشود: لذتها و کامروا شدنها. لذتها شامل بوهای خوش، طعمها، احساسات جنسی و غیره است؛ درحالیکه کامروا شدن شامل فعالیتهایی (از قبیل کتاب خواندن یا آشپزی) است که نیازمند کمی برنامهریزی قبلی هستند . خوشبختانه، بدن ما قابلیت تحریک این احساسات لذت و هیجانات مثبت و مطلوب را دارد.
بدن میتواند به ایجاد زندگی همراه با مجذوبیت کمک کند. به وجد آمدن ، از طریق فعالیتهای بدنی میتواند حس مجذوبیت، جذب و تندرستی را به دنبال این واقعیت تحریک کند. علاوه بر این، مجذوبیت در رفتارهای ماهرانه با عزیزان شما، میتواند روابط عمیقتر و معنادارتری ایجاد کند.
درنهایت، بدن قدرت زیادی برای تحریک زندگی معنادار دارد که در گزارشهای معنوی و تعالی همراه با آن آشکار است. افرادی که بدنهای آنها دردهای فیزیکی بسیار شدیدی را بهطور مداوم تحمل کرده است، احساس معنا و ارتباط معنوی از طریق خویشتن زخمی را گزارش میکنند .
با وجود این، بسیاری از افراد جامعه ما فراموش کردهاند که داشتن لذتهای فیزیکی چقدر مهم است و ممکن است درنهایت منجر به دستاوردهای فضیلت گرا شود. قسمت بعدی 5 بخش پیشنهادی بدن مثبت را در ارتباط با تندرستی لذتگرا و فضیلت گرا به شکل خلاصه شرح میدهد.
پنج مؤلفه از یک بدن مثبت
لمس کردن
در طول چند دهه گذشته، روانشناسان از اهمیت لمس برای بهزیستی فیزیکی و روانی آگاه شدهاند .
شواهد اولیه نشان دهنده اهمیت لمس بین فردی، از مطالعات هری هارلو به دست آمدند که شامپانزه های نوزاد مادر گرم را انتخاب می کنند یا به جای آن مادر قابللمس بدون غذا را به مادر سرد و بیرحم با غذای فراوان ترجیح می دهند.
امروزه، مؤسسه تحقیقات لمس واقع در میامی، صدها مطالعه بالینی را روی اهمیت لمس بین فردی (ماساژ درمانی، بازتاب شناسی بالینی، بغل کردن و غیره) را روی بهزیستی فیزیکی و روانی در جمعیت بالینی و عادی مطالعه کرده است. این مطالعات مبنایی برای ایجاد «علم لمس » فراهم کرده است.
تکنیک مداخله، دارای تحقیقات فراوان ماساژ درمانی (MT) است. شواهد نشان میدهند که ماساژ درمانی قابلیت افزایش عملکردهای فیزیکی و روانی را دارد. از نظر فیزیکی، هنگامی که ماساژ درمانی در کودک در معرض خطر (قبل از بلوغ) استفاده شود، میتواند قابلیت آنها را برای افزایش وزن، افزایش دما و خواب بیشتر افزایش دهد.
مشخص شده است که وقتی کودکان بزرگتر میشوند، ماساژ درمانی به درمان اختلال کمتوجهی بیشفعالی (ADHD)، آرتروز، آسم و پرخاشگری کمک میکند . در افراد بالغ، ماساژ درمانی میتواند میگرن علائم قبل از قاعدگی ، فشارخون و سطح کورتیزول را کاهش دهد و ایمنی و عملکرد عصب غده داخلی را در بیماران سرطان پستان و HIV و انتقالدهندههای عصبی سروتونین و دوپامین را افزایش دهد.
از نظر روانی، مداخلات ماساژ درمانی کاهش چشمگیر افسردگی را مشابه کارایی رواندرمانی معمولی گزارش کرده است . همچنین ظاهراً ماساژ درمانی هنگامی که در دوزهای ساده تجویز میشود، مفید است.
چرا به نظر میرسد که ماساژ درمانی چنین تأثیر مثبتی روی بهزیستی فیزیکی و روانی ما دارد؟
محققان (مویر و هارن) چندین فرضیه را پیشنهاد کردند. اولین نظریه، نظریه «کنترل دریچه» کاهش درد است. به شکل تخصصیتر، این نظریه پیشنهاد میکند که با اعمال فشار در قسمتهای دیگر غیر از محل درد، ماساژ درمانی میتواند «فعالسازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک» را تحریک کند که اضطراب را کاهش و تندرستی را افزایش دهد . اخیراً، نظریه «تغییرات شیمی بدن»، افزایش سطوح استروتونین و دیگر آندورفین ها را در خون، بعد از ماساژ درمانی نشان داده است. این تغییر در شیمی بدن با فرضیه دیگری ارتباط دارد که ماساژ درمانی میتواند به «تولید خواب ترمیمی» کمک کند. با تحقیقات ورزشی، تصور میشود که ماساژ درمانی از طریق «روشهای مکانیکی» عمل میکند؛ بهطوری که ماساژ درمانی چسبندگی زیرجلدی را میشکند و مانع فیبروز میشود و نیز گردش خون و لنف را افزایش میدهد . درنهایت، تصور میشود که تأثیرات امیدوارکننده ماساژ درمانی روی درد میتواند به علت «توجه بین فردی» باشد که یک نفر از سوی ماساژور دریافت میکند. همانند تأثیر رواندرمانی، ممکن است تأثیر روابط باشد که تندرستی بیماران را تغییر میدهد و لزوماً انتخاب خود مداخله نیست . گرچه انتقادهایی در مورد انتخاب معیارهای شرکتکنندگان، کنترلهای کور و تکنیکهای تصادفی مطرح شده است، اما تحقیقات نشان میدهد که در هر دو جمعیت بالینی و عادی، لمس بین فردی از طریق ماساژ درمانی میتواند تأثیر چشمگیری روی معیارهای خود گزارشی و اهداف تندرستی فیزیکی و روانی داشته باشد.
در مورد آن فکر کنید...
فکر میکنید که چه چیزی موجب تأثیرات مفید ماساژ درمانی میشود؟ اگر تاکنون ماساژ درمانی داشتهاید، چه چیزی از آن را دوست داشته اید؟ چه چیزی از آن را دوست نداشته اید؟در قسمت نظرات با کاربران به اشتراک بگذارید.
در ادامه این مقاله علمی تحقیقی به تأثیرات روانی در آغوش گرفتن (بغل کردن) می پردازیم.......(سیارک)